How to Avoid Common Mistakes in ENGLISH | What are Fossilized Mistakes?

Hey have you ever said something like my  sister has 21 years but immediately thereafter  

سلام آیا تا به حال چیزی گفته اید که خواهرم 21 سال دارد اما بلافاصله پس از آن

you remember that in English we say someone's  age with the verb to be so you self-correct and  

یادتان می آید که در انگلیسی ما می گوییم سن یک نفر را با فعل to be بنابراین خودتان تصحیح

you say it again this time my sister is 21 years  good excellent let's move on with the conversation  

می کنید و دوباره می گویید این بار خواهرم 21 سال دارد. خوب عالی بیایید حرکت کنیم با مکالمه ادامه دهید

but wait you have a feeling that there's  still something wrong with how you said it  

اما صبر کنید، احساس می‌کنید هنوز چیزی در نحوه گفتن شما اشتباه است   شما به

you keep thinking about it now you've  disengaged from the conversation  

آن فکر می‌کنید اکنون از مکالمه جدا

you're so focused on what you said that you  even stopped listening to the other person  

شده‌اید   آنقدر روی حرفی که گفته‌اید تمرکز کرده‌اید که حتی دیگر به حرف دیگری گوش نمی‌دهید. شخص

oh right i remember i'm not supposed to  just say years after the age it is years old  

اوه درست است، یادم می‌آید که قرار نیست سال‌ها بعد از سن فقط بگویم که ساله است

but now it's no good the other person has just  asked you sorry are you listening inside you are  

اما حالا خوب نیست که طرف مقابل فقط از شما خواسته است ببخشید آیا از درون گوش می‌دهید  دارید به

kicking yourself why do i keep making the  same mistake over and over even though i  

خودتان لگد می‌زنید که چرا من به همان اشتباه ادامه می‌دهم بارها و بارها حتی اگر

know it's incorrect don't beat yourself up  this happens to all of us language learners  

می‌دانم این اشتباه است، خودت را سرزنش نکن، این برای همه ما زبان‌آموزان اتفاق می‌افتد.

it's a problem that is really hard to  shake off. Linguists call this fossilization

این مشکلی است که رفع آن واقعاً سخت است زبان شناسان این فسیل را

puzzlization refers to the process in which  incorrect language becomes a bad habit and  

معما می نامند به فرآیندی اشاره دارد که در آن زبان نادرست به یک عادت بد تبدیل می شود و

cannot easily be corrected it happens to  me all the time maybe like in your language  

به راحتی نمی توان آن را اصلاح کرد، همیشه برای من اتفاق می افتد، شاید مانند زبان شما

in Spanish nouns have genders but this does not  exist in English so it can be quite tricky for me  

در اسپانیایی اسم ها دارای جنسیت هستند، اما این در انگلیسی وجود ندارد، بنابراین می تواند وجود داشته باشد. برای من بسیار مشکل است

like how I instinctively want to say la problema  because problema ends with an a but in fact  

مثل اینکه چگونه می‌خواهم به طور غریزی بگویم «لا مشکل»، زیرا مشکل با یک حرف ختم می‌شود، اما در

it is masculine and should be el problema I know  for me these kinds of little mistakes that I

واقع مردانه است و

know i'm making deteriorate my confidence i'm sure  that you feel the same when it happens to you in  

باید مشکل‌ساز باشد. مطمئن هستم که وقتی به زبان انگلیسی برای شما اتفاق می‌افتد همین احساس را دارید،

English especially if you're already in an  advanced level it is so frustrating right most  

به‌خصوص اگر در سطح پیشرفته‌ای هستید، بسیار ناامیدکننده است، در اکثر

times these mistakes don't hurt communication  if you're speaking with a native they might not  

مواقع این اشتباهات به ارتباط آسیب نمی‌رسانند، اگر با یک بومی صحبت می‌کنید، ممکن است این اشتباهات به شما آسیبی نرسانند.

even notice them and they certainly won't care  about them but you know that they are there that  

حتی به آنها توجه کنید و مطمئناً به آنها اهمیت نخواهند داد، اما می دانید که آنها آنجا هستند که   می

said i'm here to tell you that you can definitely  recognize these mistakes you can learn from them  

گویند من اینجا هستم تا به شما بگویم که شما قطعاً می توانید این اشتباهات را تشخیص دهید و می توانید از آنها یاد بگیرید

and finally overcome them in this lesson i'll  teach you why you keep making the same mistakes  

در نهایت در این درس بر آنها غلبه کنید، من به شما یاد خواهم داد که چرا اشتباهات مشابه را تکرار می

over and over again and how to erase them from  your speaking so that you can feel confident  

کنید و چگونه آنها را از صحبت کردن خود پاک کنید تا بتوانید

before I teach you these strategies though if you  like what we're doing here at RealLife and you  

قبل از اینکه این استراتژی ها را به شما آموزش دهم، اعتماد به نفس داشته باشید. اینجا در RealLife کار می‌کنید و

want to take your fluency beyond the classroom  and into the real world which is to understand  

می‌خواهید تسلط خود را فراتر از کلاس درس ببرید و وارد دنیای واقعی شوید، یعنی درک

fast speaking natives to speak confidently  with anyone and to connect to the world  

بومی‌هایی که سریع صحبت می‌کنند تا با اطمینان با هر کسی صحبت کنند و به دنیا متصل شوند

then i invite you to join the real life movement  by clicking on the subscribe button and down  

سپس از شما دعوت می‌کنم با کلیک کردن به جنبش واقعی زندگی بپیوندید. روی دکمه اشتراک و پایین پایین

below so that you don't miss out just like your  fellow learner Jamg who says that our lessons are  

هم‌کلاسی‌تان به Jamg که می‌گوید درس‌های ما

helping them to overcome their fear and speak  confidently alright so if you watch until the  

به آن‌ها کمک می‌کند تا بر ترس‌شان غلبه کنند و با اطمینان خوب صحبت کنند، از دست ندهید، بنابراین اگر تا

end you will learn what fossilized language is  why you keep making the same mistakes over and  

پایان تماشا کنید، خواهید آموخت چه زبان فسیلی به همین دلیل است که شما به تکرار اشتباهات مشابه ادامه می‌دهید تا

over again how you can finally fix your mistakes  some common mistakes you are probably making  

در نهایت می‌توانید اشتباهات خود را اصلاح کنید.

so grab a pen and paper or note-taking app and  let's get to it as i said before fossilization  

pp و بیایید به آن برسیم همانطور که قبلاً گفتم فسیل‌سازی

refers to the process in which incorrect language  becomes a bad habit and cannot easily be corrected  

به فرآیندی اشاره دارد که در آن زبان نادرست به عادت بد تبدیل می‌شود و به راحتی قابل اصلاح نیست.

what are some common mistakes that tend to become  fossilized in learners for example speakers of  

latin languages like spanish and portuguese often  struggle with the simple difference between said  

اغلب  با تفاوت ساده بین گفته شده مشکل دارید

and tell they'll say she said me something when  it should be she told me something this is a  

و می گویند که او به من چیزی گفته است در حالی که باید چیزی به من گفته است این یک

vocabulary and grammar fossilized mistake because  if you said it should be she said something  

اشتباه واژگان و دستور زبان است زیرا اگر شما می گفتید که باید اینطور باشد، او

to me pronunciation also features many  fossilized mistakes the voiceless th sound  

به من چیزی گفته است. اشتباهات فسیل شده صدای بی صدا

tends to be a problem for most learners  so many will say think as zinc or sink  

برای بیشتر زبان آموزان مشکل ساز است بنابراین بسیاری می گویند روی یا سینک فکر کن

let's do a little test can you spot the  mistake in each of these sentences it's raining  

بیایید یک آزمایش کوچک انجام دهیم آیا می توانید اشتباه هر یک از این جملات را تشخیص دهید.

he gave me an advice explain me i have a doubt  the people is crazy i hurt my feet stick around  

او به من توصیه کرد به من توضیح دهید که من یک شک  مردم دیوانه هستند، من به پاهایم آسیب

till the end of the video where i'm going to  explain what's wrong with each of these sentences

می‌زنم  تا آخر ویدیو می‌مانم که در مورد هر کدام از این موارد توضیح بدهم

so these common mistakes are usually because of  what we call interference this happens when you  

بنابراین، این اشتباهات رایج معمولاً به دلیل آن چیزی است که ما آن را تداخل می‌نامیم، این زمانی اتفاق می‌افتد که شما

use structures forms words and also sound ones  from your native language and apply them to  

از ساختارهای تشکیل‌دهنده کلمات و همچنین صداهایی از زبان مادری خود استفاده می‌کنید و آن‌ها را در   انگلیسی به کار

english resulting in words phrases sentences and  sounds that are incorrect or just sound unnatural  

می‌برید و در نتیجه عبارات کلمات جملات و صداهایی نادرست یا

an extreme case of interference is what we  call spanglish or portugal for example this  

غیرطبیعی به نظر می‌رسد. مورد تداخل چیزی است که ما آن را اسپانیایی یا پرتغالی می‌نامیم، به عنوان

is when someone who has spanish as their first  language overuses elements of that language and  

مثال، زمانی که شخصی که زبان اول اسپانیایی است، از عناصر آن زبان بیش از حد استفاده می‌کند

transfers them to English or to Portuguese so  they'll basically speak in Spanish with a few  

و   آنها را به انگلیسی یا پرتغالی منتقل می‌کند، بنابراین در اینجا اساساً به اسپانیایی با چند

english words here and there now transferring  elements from your native language to english  

کلمه انگلیسی صحبت می‌کند. و اکنون انتقال عناصر از زبان مادری شما به انگلیسی

isn't always bad there's a thing called positive  transfer this is when english and your native  

همیشه بد نیست، چیزی به نام انتقال مثبت وجود دارد، این زمانی است که انگلیسی و

language have some elements in common this is  great because it means that you don't need to  

زبان مادری شما عناصر مشترکی دارند، این عالی است زیرا به این معنی است که نیازی به ساختن ندارید. اگر آلمانی یا فرانسوی صحبت می کنید،

make an extra effort to learn something in English  as it already exists in your native language if  

تلاش بیشتری برای یادگیری چیزی به زبان انگلیسی، همانطور که از قبل در زبان مادری شما وجود دارد

you speak german or french as your native language  you will benefit from a lot of positive transfer  

ch به‌عنوان زبان مادری‌تان  از انتقال مثبت زیادی بهره‌مند خواهید شد

as english historically derived largely from  the same roots as these languages for example  

زیرا انگلیسی از نظر تاریخی عمدتاً از همان ریشه‌های این زبان‌ها مشتق شده است، به عنوان مثال

in German a non-romance language herz is  heart and licht is light so as you can see  

در آلمانی یک زبان غیر عاشقانه هرز قلب است و لیچت سبک است، بنابراین همانطور که می‌بینید

these words are very similar for a german speaking  english learner it is not so difficult to learn  

این کلمات هستند. بسیار مشابه برای یک زبان آموز انگلیسی زبان آلمانی، یادگیری این کلمات آنقدرها هم دشوار نیست.

these words he's already halfway there on the  other hand negative transfer also known as the  

interference that i mentioned before is when this  transfer results in incorrect or unnatural english  

false friends or false cognates as you may have  heard it is one type of interference so an example  

همانطور که ممکن است شنیده باشید این یکی از انواع تداخل است، بنابراین یک مثال

of a false friend between spanish and english is  carpetta and carpet which as you can see are two  

از یک دوست دروغین بین اسپانیایی و انگلیسی، فرش و فرش است که همانطور که می بینید دو

very different things carpet translate to folder  or how a friend of mine got in trouble in brazil  

چیز بسیار متفاوت هستند که فرش به پوشه ترجمه می شود یا اینکه چگونه یکی از دوستانم دچار مشکل شد. در برزیل

because he told the girl that she looked quite  exquisite this is quite the compliment in english  

چون او به دختر گفت که کاملاً زیبا به نظر می رسد این کاملاً در انگلیسی تمجید است

but she misunderstood it because exquisita in  portuguese means weird as you can see interference  

اما او آن را اشتباه متوجه شد زیرا xquisita در پرتغالی به معنای عجیب و غریب است همانطور که می بینید

is one of the main reasons we fossilize mistakes  have you made any of the mistakes like the ones  

تداخل یکی از دلایل اصلی ما است که اشتباهات را فسیل می کنیم.

that i've mentioned so far i'd love to hear about  them so tell me down in the comments below and  

نظرات را در زیر بنویسید و

also see what other learners have said so another  mistake fossilization is something that is both  

همچنین ببینید سایر زبان‌آموزان چه گفته‌اند، بنابراین یکی دیگر از اشتباهات فسیل‌سازی چیزی است که هم

good and bad some communication strategies  that you might be using what exactly is this  

خوب است و هم بد برخی از استراتژی‌های ارتباطی که ممکن است دقیقاً از این چه چیزی استفاده کنید

well it varies from person to person a common  one that you'd use in real life situations  

خوب از فردی به فرد دیگر متفاوت است. موقعیت‌های زندگی واقعی

is paraphrasing when you don't know a word or  you simply can't recall it you can explain it  

وقتی کلمه‌ای را نمی‌دانید یا نمی‌توانید آن را به خاطر بیاورید، بازنویسی می‌شود، می‌توانید آن را توضیح دهید

now paraphrasing is actually a good thing it's a  skill that you can develop to help you carry on in  

اکنون بازنویسی در واقع چیز خوبی است، این مهارتی است که می‌توانید برای کمک به ادامه

conversation in english so you don't freeze  by the way if you ever freeze when you get  

مکالمه به زبان انگلیسی توسعه دهید به هر حال، اگر زمانی که در مکالمه ای شرکت می کنید، یخ نکنید،

in a conversation then i highly recommend that  you don't miss this recent lesson that we made  

اکیداً توصیه می کنم  این درس اخیری که ما ساختیم را از دست ندهید

i'll link it at the top and down the description  below so that you can watch that next however if  

آن را در بالا و پایین توضیحات  زیر پیوند خواهم داد تا می‌توانید بعداً آن را تماشا کنید، اما

you get too reliant on paraphrasing it can also be  a bad thing as it might prevent you from learning  

اگر بیش از حد به بازنویسی متکی شوید، می‌تواند چیز بدی باشد زیرا ممکن است شما را از یادگیری

the word phrase or structure that you could be  using so at first you could say you know the thing  

عبارت یا ساختار کلمه‌ای که می‌توانید استفاده کنید  باز دارد، بنابراین در ابتدا می‌توانید بگویید که چیزی

that you use to drive the car but eventually you  should learn the word that you want to say is the  

که استفاده می‌کنید را می‌دانید. برای راندن ماشین اما در نهایت باید کلمه ای را که می خواهید بگویید

steering wheel another common strategy is what we  call avoidance which is obviously to avoid saying  

فرمان است یاد بگیرید یکی دیگر از استراتژی های رایج همان چیزی است که ما آن را اجتناب می نامیم که بدیهی است که از

the word phrase or structure altogether so as to  not make a mistake for example one avoidance that  

گفتن کلمه یا ساختار به طور کامل اجتناب کنید تا اشتباه نکنید. اجتنابی

i was making recently was the word for storage  in catalan i found this word so difficult to say  

که اخیراً درست می‌کردم، کلمه ذخیره‌سازی در زبان کاتالونیایی بود، گفتن این کلمه آنقدر سخت بود

that i would usually just resort to paraphrasing  you know the place where you keep things instead  

که معمولاً به جای گفتن کلمه، فقط به نقل قول از آن متوسل می‌شوم که شما مکان نگهداری چیزها را می‌دانید،

of saying the word but eventually i realized it  would be good to actually develop my pronunciation  

اما در نهایت متوجه شدم که این کلمه خوب خواهد بود. اگر به این کلمه تسلط داشته باشم، در واقع تلفظ خود را توسعه دهم.

if i mastered this word so i practiced over  and over and now i can say it no problem

oftentimes avoidance is caused by not having  enough vocabulary you are missing a word or  

شما کلمه‌ای را از دست می‌دهید یا کلمه

saying the wrong one that you need in order  to continue with the flow of the conversation  

اشتباهی را می‌گویید که برای ادامه جریان مکالمه

so if you want to greatly increase your vocabulary  then i highly recommend that you learn more about  

نیاز دارید، بنابراین اگر می‌خواهید دایره لغات خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهید ، به شدت توصیه می‌کنم که

our real life native immersion course now in this  course you will learn and never forget the words  

اکنون در این دوره درباره دوره آموزشی غوطه‌وری بومی زندگی واقعی ما بیشتر بدانید. البته شما یاد خواهید گرفت و هرگز کلماتی را

that we natives really use with real life  conversations plus you'll have so much fun  

که ما بومیان واقعاً در مکالمات زندگی واقعی استفاده می‌کنیم فراموش نخواهید کرد، بعلاوه شما بسیار سرگرم‌کننده خواهید

the best part you can try it for free right  now with our power learning mini course  

بود   بهترین قسمتی که می‌توانید آن را به صورت رایگان همین حالا با دوره کوتاه آموزشی قدرت ما امتحان کنید

learn more and sign up by clicking up  here or down in the description box below

بیشتر بیاموزید و با کلیک کردن ثبت نام کنید. بالا اینجا یا پایین در کادر توضیحات زیر

after taking some time to reflect about  possible solutions to this problem  

پس از صرف مدتی برای تأمل در مورد راه‌حل‌های احتمالی برای این مشکل

our team came up with the following  framework recognize reflect unlearn relearn  

تیم ما با چارچوب زیر

the first challenge is actually recognizing  what the problem is becoming aware of the  

mistake so imagine that you went about your life  always saying i have 29 years until someone was  

به‌دست آوردند. که تو زندگیت را ادامه دادی همیشه می‌گفتی من 29 سال فرصت دارم تا زمانی که کسی

kind enough to point that error out to you you'd  think have i been saying this wrong all this time  

آنقدر مهربان بود که آن خطا را به تو گوشزد کند که فکر می‌کردی من انجام داده‌ام گفتن این اشتباه در تمام این مدت

now of course the problem isn't making mistakes  mistakes are your best ally in learning english  

البته اکنون مشکل اشتباه کردن نیست اشتباهات بهترین متحد شما در یادگیری زبان انگلیسی هستند

as long as you use them to take action and to  fix them so now this i am x years old is a basic  

به شرطی که از آنها برای اقدام و اصلاح آنها استفاده کنید، بنابراین اکنون من x ساله هستم یک جمله اساسی است

sentence that you have probably mastered already  however there might be other mistakes whether  

که احتمالاً قبلاً به آن تسلط داشته اید، اما ممکن است اشتباهات دیگری وجود داشته باشد،

having to do with vocabulary grammar pronunciation  or even pragmatics how you actually use language  

خواه مربوط به تلفظ گرامر واژگان باشد یا حتی عمل شناسی نحوه استفاده از زبان

and how you interact with another culture that  you might be unaware of when that's the case  

و نحوه تعامل شما با فرهنگ دیگری که  ممکن است از آن بی اطلاع باشید

the obvious question is how can i know what the  mistake is if i don't even know that i'm making it  

سؤال واضح این است که چگونه می توانید من می‌دانم اشتباه چیست اگر حتی ندانم که دارم آن را انجام می‌دهم.

frankly the absolute best way to overcome this  is by getting a good teacher or possibly a mentor  

صراحتاً بهترین راه برای غلبه بر این مشکل این است که یک معلم خوب یا احتمالاً یک مربی پیدا

someone who can guide you and give you advice  now you pay a teacher to identify these mistakes  

کنم، کسی که بتواند شما را راهنمایی کند و به شما مشاوره بدهد. معلم برای شناسایی این اشتباهات

and help you to overcome them i learned catalan  all on my own by watching tv series listening to  

و کمک به شما برای غلبه بر آنها، من زبان کاتالونی را به تنهایی با تماشای سریال های تلویزیونی و گوش دادن به

music and podcasts and speaking with friends i was  able to get really fluent by doing this however  

موسیقی و پادکست و صحبت با دوستان و صحبت کردن با دوستانم یاد گرفتم. با انجام این کار

the problem is that native friends usually will  not correct you as long as they can understand  

، مشکل اینجاست که دوستان بومی معمولاً تا زمانی که بتوانند شما را درک کنند، شما را اصلاح نمی کنند،

you so i decided to sign up for the c1 exam  and get an experienced private teacher this was  

بنابراین تصمیم گرفتم برای امتحان c1 ثبت نام کنم و یک معلم خصوصی باتجربه بگیرم.

pivotal because she was able to identify all sorts  of mistakes that i had no idea that i was making  

از اشتباهاتی که نمی‌دانستم دارم انجام می‌دهم

for example if you want to say there is  in catalan it is if there were plural  

برای مثال اگر می‌خواهید بگویید در زبان کاتالونیا وجود دارد، اگر جمع بود

i used to conjugate the verb for the plural eon  however my teacher pointed out to me that there  

من از فعل جمع eon استفاده کردم، اما معلمم به من اشاره کرد که وجود

are doesn't really exist in catalan it should  always be in the singular so this is why a teacher  

دارد  واقعاً در زبان کاتالونیایی وجود دارد، همیشه باید به صورت مفرد باشد، بنابراین به همین دلیل است که یک

is so helpful i've been making this mistake for  years without any of my friends correcting me  

معلم   بسیار مفید است، سال‌هاست که این اشتباه را انجام می‌دهم بدون اینکه هیچ یک از دوستانم مرا تصحیح

now if you can't afford a teacher right now that's  okay i recommend you watch a lot of tv in english  

کنند   حالا اگر نمی‌توانید در حال حاضر معلمی بخرید، اشکالی ندارد. توصیه می‌کنم تلویزیون زیادی را به زبان انگلیسی تماشا

you read as much as possible and obviously if it  is possible engage in conversations in english  

کنید   تا جایی که ممکن است مطالعه کنید و بدیهی است که اگر امکان دارد به مکالمات انگلیسی وارد

once you're exposed to the language in that way  pay attention compare the samples of the language  

شوید   وقتی با این زبان در معرض زبان قرار گرفتید توجه کنید نمونه‌های زبان را مقایسه کنید

that you hear or read with your own and come to  your own conclusions it will require hard work  

آنچه را که با خود می شنوید یا می خوانید و به نتیجه می گیرید نیاز به کار سخت دارد

and a lot of self-awareness consider  this as a takeaway from this lesson  

و خودآگاهی زیادی این را به عنوان رهگیری از این درس

recognizing the problem puts you halfway there  to the solution in other words knowing what the  

در نظر بگیرید.

problem is is fifty percent of the solution the  next say ten percent comes with reflection so  

مشکل این است که پنجاه درصد راه‌حل است، می‌گویند ده درصد بعدی با تأمل همراه است، بنابراین

once you recognize the problem take some time to  reflect on it think what about this mistake makes  

وقتی مشکل را تشخیص دادید، کمی زمان بگذارید تا درباره آن فکر کنید، فکر کنید این اشتباه چه چیزهایی

it especially hard for me to overcome even when  it might seem so simple and easy on the surface  

را برای من سخت می‌کند، حتی زمانی که ممکن است خیلی ساده به نظر برسد. و در ظاهر

it might be a negative transfer from your first  language it might be an over generalization of a  

آسان   ممکن است یک انتقال منفی از زبان اول شما باشد، ممکن است تعمیم بیش از حد یک

rule this is actually precisely what i was talking  about with a brazilian friend of mine the other  

قانون باشد، این دقیقاً همان چیزی است که روز گذشته با یکی از دوستان برزیلی‌ام صحبت می‌کردم،

day so he always pronounced said as said which  makes sense because in the present tense it's say  

بنابراین او همیشه چنین می‌گفت: منطقی است زیرا در زمان حال می گویند

so it is only logical that for the past form  you just need to add a d sound and say say it  

پس منطقی است که برای شکل گذشته فقط باید یک صدای d اضافه کنید و بگویید بگو

that's a case of over-generalizing that rule  or failing to know the exception to said rule i  

که این یک مورد بیش از حد است با رعایت این قانون یا ندانستن استثناء قاعده مذکور،

recommended that he listen with a keen ear when  he's listening to a podcast or watching a tv  

توصیه می‌کنم وقتی در حال گوش دادن به پادکست یا تماشای یک

series and not depends so much on his eyes let's  now move on to what i mean by unlearn and relearn  

سریال تلویزیونی است، با گوش تیز گوش کند و اینقدر به چشمانش بستگی نداشته باشد، اجازه دهید حالاً به آنچه منظورم از «یادگیری» است ادامه دهیم. و دوباره بیاموزید

it just so happens that with fossilized mistakes  chances are that you've been using an incorrect  

اتفاقاً با اشتباهات فسیلی احتمال دارد که

structure word or mispronunciation for a long time  so it really takes a lot of energy to learn to say  

برای مدت طولانی از یک کلمه ساختار نادرست یا تلفظ نادرست استفاده کرده باشید بنابراین یادگیری

something in the correct way automatically so  again use the power of reflection as the pathway  

گفتن   به روش صحیح به طور خودکار انرژی زیادی می طلبد، بنابراین دوباره از قدرت انعکاس به‌عنوان راهی   برای

out of the problem and to a new level of language  proficiency imagine you're learning the correct  

خروج از مشکل و رسیدن به سطح جدیدی از مهارت زبان  تصور کنید که برای اولین بار دارید ساختار صحیح   را یاد می‌گیرید،

structure for the first time maybe even write down  on a piece of paper that incorrect word phrase or  

شاید حتی آن عبارت کلمه نادرست یا

whatever then make that piece of paper into a  ball and throw it away another important thing  

هر چیزی را که آن قطعه را ایجاد می‌کند، روی یک کاغذ یادداشت کنید. کاغذ را درون یک توپ قرار دهید و آن را دور بیندازید. نکته مهم دیگر این

is to also not always try to look for parallels of  english in your first language because that might  

است که همیشه سعی نکنید به دنبال تشابهات انگلیسی در زبان اصلی خود بگردید زیرا ممکن است

trick you into bringing in structures and words  from your native language into english if you're  

شما را فریب دهد تا من را بیاورید. n ساختار و واژه از زبان مادری خود به انگلیسی، اگر

able to learn to communicate in english without  translating from your native language you'll be  

بتوانید بدون ترجمه از زبان مادری خود به زبان انگلیسی ارتباط برقرار کنید،

achieving a breakthrough moment which is  what everybody calls thinking in english

به مرحله پیشرفتی دست خواهید یافت که همان چیزی است که همه آن را فکر کردن به انگلیسی می نامند،

so now let's summarize the key main ideas that  will help you in fossilization reduction so get  

بنابراین اکنون بیایید کلید اصلی را خلاصه کنیم. ایده‌هایی که به شما در کاهش فسیل‌ها کمک می‌کنند، بنابراین

as much exposure to english as possible through  watching reading and or conversing pay attention  

از طریق تماشای خواندن و یا مکالمه، تا حد امکان با زبان انگلیسی آشنا شوید،

to the samples of language that you get compare  them with your own and recognize the mistakes  

به نمونه‌های زبانی که به دست می‌آورید توجه کنید، آنها را با زبان خودتان مقایسه کنید و اشتباهات را تشخیص دهید.

then reflect about why they're difficult for you  finally forget about translating or looking for  

سپس درباره دلیل دشوار بودن آنها فکر کنید. برای اینکه شما نهایتاً ترجمه یا جستجوی

parallels in your native language do what it takes  to unlearn and then to relearn the correct way of  

مشابه‌ها را در زبان مادری خود فراموش کرده‌اید، کاری را که لازم است انجام دهید تا یاد نگیرید و سپس روش صحیح

saying or pronouncing something fossilization is  an inevitable part of second language acquisition  

گفتن یا تلفظ چیزی را دوباره یاد بگیرید.

so you're always going to be battling against it  it's okay to make mistakes when you do laughing  

در مقابل آن اشکالی ندارد وقتی اشتباه می‌کنید، خندیدن

them off is the best thing that you can do  but then again use them to your advantage  

آن‌ها بهترین کاری است که می‌توانید انجام دهید اما دوباره از آنها به نفع خود استفاده کنید

by making them your allies in your english  learning journey which means learn from them  

با تبدیل کردن آنها به متحدان خود در سفر یادگیری انگلیسی خود به این معنی که از آنها بیاموزید

so now let's bring back those typical  mistakes that maybe you're still doing  

بنابراین اکنون بیایید آن اشتباهات معمولی را که شاید هنوز انجام می دهید

or you might have overcome by now either way  taking a look at them will probably put you on  

یا ممکن است تا به حال بر آنها غلبه کرده باشید را بازگردانیم  در آنها احتمالاً شما را در

the right track to fix other mistakes as well this  is a very common one i've also heard friends say  

مسیر درستی قرار می‌دهد تا اشتباهات دیگر را نیز برطرف کنید ، این یک مورد بسیار رایج است، همچنین شنیده‌ام که دوستان

is good or is normal the thing is we pretty much  always have to use the subject in english in some  

می‌گویند خوب است یا عادی است، چیزی که ما تقریباً همیشه مجبوریم از موضوع به زبان انگلیسی در برخی موارد استفاده کنیم.

languages the subject can be implied but not in  english the funny thing with it when we say it  

از زبان‌ها می‌توان به موضوع اشاره کرد، اما نه به انگلیسی، نکته خنده‌دار وقتی که می‌گوییم

is raining is that it doesn't refer to anything in  particular when we say it is rainy though we could  

باران می‌بارد این است که وقتی می‌گوییم بارانی است به چیز خاصی اشاره نمی‌کند ، هرچند می‌توانیم

say that it refers to the day how do you say this  in your native language and can you say it like  

بگوییم که به روزی که چگونه می‌گوید اشاره دارد. شما این را به زبان مادری خود می‌گویید و می‌توانید آن را مانند

two advices for example if you can it means that  it is the countable noun in your native language  

دو توصیه بگویید، برای مثال اگر می‌توانید به این معنی است که این اسم قابل شمارش در زبان مادری شماست

however it is uncountable in english so the  correct way to say it is a piece of advice  

اما در انگلیسی غیرقابل شمارش است، بنابراین روش صحیح بیان آن یک قطعه است. توصیه

similarly we say a piece or slice of bread or  a piece of software that's right another common  

به طور مشابه، ما می گوییم یک تکه یا تکه نان یا یک تکه نرم افزار که درست است یکی دیگر از

mistake that i've heard is i've installed the  software but you should say a piece of software  

اشتباهات رایج   که من شنیده ام این است که نرم افزار را نصب کرده ام، اما شما باید یک نرم افزار بگویید

a sentence like he explained the solution is an  extremely common mistake the thing to remember  

یک جمله مثل او توضیح داد که راه حل یک اشتباه بسیار رایج چیزی که باید به خاطر بسپارید

here is that explain is always followed by two  so i'm explaining to you the right way to use  

این است که توضیح همیشه با دو دنبال می‌شود، بنابراین من روش درست استفاده از

this word in a sentence believe me this is a big  one the dictionary defined doubt as a feeling of  

این کلمه را در یک جمله به شما توضیح می‌دهم باور کنید این یک جمله بزرگ است. فرهنگ لغت شک را به عنوان

being not sure whether something is true or right  and you could use it like i have some doubts  

احساس   نبودن تعریف می‌کند. مطمئن شوید که چیزی درست است یا درست و می‌توانید از آن استفاده کنید مثل اینکه من شک دارم

about whether the plan is going to work however  i've seen learners confuse doubt for question  

در مورد اینکه آیا این طرح کار می‌کند یا خیر، با این حال، یادگیرندگان را دیدم که شک را با سؤال اشتباه

so instead of saying something like i have a doubt  how can i cook this say i have a question how  

می‌گیرند   بنابراین به جای گفتن چیزی شبیه به من شک دارم  چگونه می‌توانم این را بپزم بگو من یک سوال

can i cook this there are two typical errors here  first when we refer to people in general we don't  

دارم چگونه   می‌توانم این را بپزم، اینجا دو خطای معمولی وجود دارد اول وقتی به افراد به طور کلی اشاره می‌کنیم

use the article the second people is plural  despite the fact that it doesn't have an s  

از مقاله استفاده نمی‌کنیم نفر دوم جمع است علیرغم این واقعیت که علامت s   ندارد

so one person two people many people the word  persons does exist but it's only used in very  

بنابراین یک pers در مورد افراد زیادی کلمه افراد وجود دارد اما فقط در

specific contexts same thing with saying peoples  the other thing about the article is that you can  

زمینه‌های بسیار خاص استفاده می‌شود، همان چیزی که با گفتن مردم استفاده می‌شود. نکته دیگر در مورد مقاله این است که می‌توانید

use it when you talk about a very specific group  of people you could say the people of this town  

وقتی درباره گروه بسیار خاصی از افراد صحبت می‌کنید از آن استفاده کنید. از این

are very nice the difficulty here is also the  plural just remember that feet means you're two  

شهر   خیلی خوب است، مشکل اینجا هم جمع است، فقط به یاد داشته باشید که پاها به این معنی است که شما دو   پا هستید،

feet but if you want to talk about one it's foot  same with the difference between teeth and tooth  

اما اگر می خواهید در مورد یکی صحبت کنید، پای آن با تفاوت بین دندان و دندان یکی است

whoever invented this language probably thought  that it'd be pretty funny to make it a bit  

هر کسی که این زبان را اختراع کرده است احتمالاً فکر می کند  خیلی خنده دار است که کمی

confusing so what are the common mistakes that  you always make tell me down in the comments below  

گیج کننده باشد، بنابراین اشتباهات رایجی که همیشه مرتکب می شوید چیست در نظرات زیر به من بگویید

and that's it for today's lesson but if you  haven't yet remember to subscribe so that every  

و این برای درس امروز است، اما اگر هنوز یادتان نرفته که مشترک شوید تا هر

week we can continue helping you to overcome your  biggest mistakes and now it's time to go beyond  

هفته بتوانیم ادامه دهیم کمک به شما برای غلبه بر بزرگترین اشتباهات خود و اکنون زمان آن رسیده

the classroom and live your english ah yeah  this means that learning new words to describe  

که فراتر از کلاس درس بروید و انگلیسی خود را زندگی کنید آه بله، این بدان معنی است که یادگیری کلمات جدید برای توصیف

your english is a good idea don't you think so  rather than just using the usual words like good  

انگلیسی شما ایده خوبی است. فکر نمی کنید امروز به جای استفاده از کلمات معمولی مانند خوب

bad beginner intermediate and advanced today  we're going to learn some more colorful language  

بد مبتدی متوسط ​​و پیشرفته ، زبان و واژگان رنگارنگ تری را یاد می

and vocabulary that's going to help you to  describe your english and the english of

گیریم که به شما کمک می کند انگلیسی و انگلیسی خود را توصیف کنید.