Please DON’T Say I’M TIRED | 23 Better Phrases for English Vocabulary

I’m so tired!

من خیلی خسته ام!

I’m just completely exhausted!

من فقط کاملا خسته شدم!

I didn’t sleep well last night at all.

دیشب اصلا خوب نخوابیدم

You know, there’s actually a lot of different ways in American English to say

می دانید، در واقع راه های مختلفی در انگلیسی آمریکایی برای گفتن

"I’m tired.”

"من خسته هستم" وجود دارد.

Today we’re going to go over 23 different things to say instead of this phrase.

امروز قصد داریم به جای این عبارت، 23 چیز مختلف را برای گفتن مرور

Let’s up your creativity and expand your vocabulary in speaking English.

کنیم. بیایید خلاقیت خود را افزایش دهیم و دایره لغات خود را در صحبت کردن به زبان انگلیسی گسترش دهیم.

Now even though I’m really tired, I think I should probably head to the studio to make

حالا با وجود اینکه واقعا خسته هستم، فکر می کنم احتمالاً باید برای ساختن به استودیو بروم.

this video.

این ویدیو.

Let’s go.

بریم.

Okay here we are.

باشه اینجا هستیم.

So one of them, I already said and it’s exhausted.

پس یکی از اونها که قبلا گفتم و تموم شده

You have absolutely no energy.

. اصلا انرژی نداری

I’ve heard that a lot of people after they’re getting the Corona virus vaccine end up feeling

completely exhausted the next day.

روز بعد کاملاً خسته

Next we have "drained’.

شدیم.

I love this one because you can think of water or something draining out of a sink, going

من این یکی را دوست دارم زیرا می توانید به آب یا چیزی که از یک سینک تخلیه می شود فکر کنید، از

down the drain, there’s nothing left and this is what happens with your energy throughout

فاضلاب پایین می رود، چیزی باقی نمی ماند و این همان چیزی است که با انرژی شما در طول روز اتفاق می افتد

the day, you’re working hard, you’re going, going, going.

، شما سخت کار می کنید، می روید، می روید. ، رفتن

And at the end of the day, you’re so tired, you’re just drained.

و در پایان روز، شما خیلی خسته هستید، فقط خسته شده اید.

The next one, “I’m beat.”

مورد بعدی، "من کتک خورده ام."

Let’s say you just played in a basketball game and some of your friends are going out

فرض کنید شما به تازگی در یک بازی بسکتبال بازی کرده اید و تعدادی از دوستانتان

to get pizza and they invite you to go along.

برای گرفتن پیتزا بیرون می روند و از شما دعوت می کنند که همراه باشید.

But man!

اما مرد!

You really played hard in that game.

واقعا در آن بازی سخت بازی کردی.

You just don’t have energy, you’re so tired.

شما فقط انرژی ندارید، خیلی خسته هستید .

You might just say “I’m beat, I'm just going to go home.”

شما فقط می توانید بگویید "من کتک خوردم، من فقط می خواهم به خانه بروم."

The next one is kind of funny!

مورد بعدی به نوعی خنده دار است!

It’s “pooped.”

این "دفک" است.

Poop?

مدفوع؟

Pooped?

مدفوع کرد؟

Where does this even come from?

این اصلا از کجا می آید؟

But it’s just another way to say “I’m really tired”, “I’m exhausted”.

اما این فقط راه دیگری برای گفتن "من واقعا خسته هستم"، "من خسته هستم" است.

Man!

مرد!

Today, I just feel “pooped!”

امروز، من فقط احساس می کنم "دفک می کنم!"

A lot of the phrases we’ll go over today have a word with an ED ending and in this

بسیاری از عباراتی که امروز به آنها خواهیم پرداخت، یک کلمه با پایان ED دارند و در این

particular word the ED ending is pronounced as a T. Pooped.

کلمه خاص، پایان ED به صورت T. Pooped تلفظ می شود.

I’m pooped!

من مدفوع شده ام!

The next one, "Wiped out."

مورد بعدی، «پاک شد».

It’s sort of like drain, your energy has just been completely wiped out of your body, you

این چیزی شبیه تخلیه است، انرژی شما به طور کامل از بدن شما پاک شده است،

have nothing left.

چیزی برای شما باقی نمانده است.

You’re so, so tired.

تو خیلی خسته ای

You know that’s really how I’m feeling today.

می‌دانی که امروز واقعاً چنین احساسی دارم .

I’m just wiped out!

من تازه محو شدم!

Again, the ED ending here is a T. Wiped.

باز هم، پایان ED در اینجا T. Wiped است.

Wiped out.

محو شده.

The next one is “worn out."

مورد بعدی "فرسوده" است.

You know, not just people but things can be worn out.

می دانید، نه تنها مردم، بلکه چیزها نیز می توانند فرسوده شوند.

I’m thinking of Stoney’s shoes.

Stoney is my five-year old son and he has this pair of shoes that are sort of a rubbery,

plasticky material.

مواد لاستیکی و پلاستیکی.

And it really looks like they’re worn out.

و واقعاً به نظر می رسد که آنها فرسوده شده اند

There are some places where it seems like there’s hardly any rubber left.

. بعضی جاها به نظر می رسد که تقریباً لاستیک باقی مانده است.

And it makes sense.

و منطقی است.

He's constantly running around on them,

او دائماً روی آنها

on the asphalt, on streets, sidewalks, in playgrounds, I get it.

می دود، روی آسفالت، خیابان ها، پیاده روها در زمین های بازی، متوجه شدم. در

Actually, Stoney’s shoes are fine but Sawyer’s are little worn out.

واقع، کفش های استونی خوب است، اما ساویر کمی کهنه شده است.

Okay, let’s look and see if it’s getting worn out.

باشه، بیایید نگاه کنیم و ببینیم که آیا در حال فرسوده شدن است.

Oh yeah, see there?

اوه، بله، آنجا را ببینید؟

Where?

کجا؟

Right there on the tip it’s getting worn out.

The soles all gone.

کف پاها همه از بین رفته اند.

Goodness.

خداییش.

Uhhh.

اوهوم.

You’ll need some new shoes soon, won’t you?

شما به زودی به چند کفش جدید نیاز خواهید داشت، نه؟

Speaking of worn out, sometimes when I’m playing with Stoney, doing all of that running

around, I end up feeling pretty worn out.

که در

Speaking of running,

مورد دویدن صحبت می کنیم، مورد

The next one is “run down.”

بعدی "فرار پایین" است.

This is like you’re just tired.

این مثل این است که شما فقط خسته شده اید.

I feel like when we’re really run down from working too hard for a month or something

من احساس می کنم وقتی واقعاً از کار کردن بیش از حد برای یک ماه یا چیزی

that our body’s are sort of more susceptible to getting sick.

که بدن ما به نوعی مستعد بیمار شدن است.

Have you ever noticed that?

آیا تا به حال به این موضوع توجه کرده

If you’re really worn down from overwork, stress, a stressful family or life situation

اید؟ واقعاً از کار زیاد، استرس، یک موقعیت استرس‌زا در خانواده یا زندگی

that you get sick?

که مریض می‌شوید خسته شده‌اید

I really hate that.

؟ واقعاً از آن متنفرم.

I hope you’re not feeling at all run down.

امیدوارم که اصلاً احساس خستگی نکنید. مورد

The next one is “fried.”

بعدی «سرخ شده» است.

ED ending, the D makes the D sound fried and it’s just like what it looks like, what

پایان ED، D باعث می‌شود صدای D سرخ شده باشد و دقیقاً شبیه چیزی است که به نظر می‌رسد، آن چیزی است که

you think it would be.

شما فکر می‌کنید.

Fried like after long day of meetings.

مانند آن پس از یک روز طولانی جلسات سرخ شده است.

Can you imagine you’ve done all that thinking and now your brain is just fried.

سرخ شده.

I could also see saying this after a long day of studying or test-taking, your body

همچنین می‌توانستم ببینم که این را بعد از یک روز طولانی مطالعه یا تست زدن می‌گویم، بدن

or your mind, you’re just fried.

یا ذهن شما، شما فقط سرخ شده‌اید. مورد

The next one is “spent.”

بعدی «صرفه» است.

Think of spending money.

به خرج کردن پول فکر کنید. وقتی پول خرج شد

Once it’s spent you have none left.

دیگر چیزی نخواهید داشت.

And we use this to refer to energy.

و ما از این برای اشاره به انرژی استفاده می کنیم.

If you’re spent, you don’t have any energy left.

اگر خرج کنید، دیگر انرژی ندارید .

This makes me think of this one time in college.

این باعث می شود یک بار در دانشگاه به این فکر کنم.

I was taking a Physics class.

در حال شرکت در کلاس فیزیک.

And I had a really big lab due the next day and I hadn’t known, I have completely forgotten.

و من روز بعد یک آزمایشگاه واقعا بزرگ داشتم و نمی دانستم، کاملاً فراموش کرده ام.

So I had to pull an all-nighter.

بنابراین مجبور شدم یک

That means stay up all night working on something.

شب تمام وقت بکشم. یعنی تمام شب را بیدار بمانم و روی چیزی کار کنم.

I pulled an all-nighter, I didn’t sleep at all, I got the lab done but that next day,

یک شب تمام، من اصلا نخوابیدم، آزمایشگاه را تمام کردم، اما روز بعد،

I was completely spent.

من کاملاً خرج شده بودم.

Now we’re going to go over two: Sleepy and Drowsy.

حالا می رویم از دو مورد: خواب آلود و خواب آلود.

Do you remember the dwarf Sleepy from Snow White?

آیا کوتوله اسلیپی از برف را به خاطر دارید سفید؟

This refer to lack of sleep and being tired in that way, really needing to fall asleep.

این به کم خوابی و خستگی به این شکل اشاره دارد، واقعاً نیاز به به خواب رفتن دارد.

It’s a little bit different than some of the other ones that we’ve talked about that

این کمی متفاوت از موارد دیگری است که در مورد آنها صحبت کردیم و

are more like tired from energy leaving the body.

بیشتر شبیه خستگی ناشی از خروج انرژی از بدن هستند.

Sleepy.

خواب آلود.

Drowsy.

When I think of this, I think of one time in college, I went to go see the Chicago Symphony

وقتی به این فکر می کنم، به یک بار در کالج فکر می کنم ، من بلافاصله بعد از ناهار برای دیدن ارکستر سمفونیک شیکاگو رفتم

Orchestra right after lunch and it was a really good performance but I was just kind of tired!

و واقعاً برای اجرا خوب بود. فرمت اما من فقط یه جورایی خسته بودم!

And as I said, I just eaten lunch, it was a big meal, I remember it was Thai and

و همانطور که گفتم، من فقط ناهار خوردم، غذای بزرگی بود، یادم می آید تایلندی بود و

it was so good.

خیلی خوب بود.

And you know what?

میدونی چیه؟

As I sat there listening this beautiful music, I started to feel kind of sleepy, drowsy,

همانطور که نشستم و به این موسیقی زیبا گوش دادم، احساس خواب آلودگی، خواب آلودگی به من دست داد،

and you know what I did?

و می دانید چه کار کردم؟

I nodded off.

سرمو تکون دادم

If you nod off, that’s like when you fall asleep without necessarily meaning to.

اگر سرتان را تکان دهید، مانند زمانی است که بدون نیاز به این کار به خواب می روید.

Next the word “fatigued.”

بعد کلمه "خسته" است.

ED ending making a D here.

پایان ED در اینجا D را می سازد.

This usually relates to the body and again it’s just when you have absolutely no energy

این معمولاً به بدن مربوط می شود و دوباره زمانی است که شما مطلقاً انرژی ندارید،

but it can also refer to the mind like after a long day of test-taking or other hard mental

اما می تواند به ذهن نیز اشاره کند مانند پس از یک روز طولانی تست زدن یا سایر کارهای سخت ذهنی

work.

.

When I think of the word fatigued, I think of when I was pregnant with Stoney.

وقتی به کلمه خسته فکر می کنم ، به زمانی فکر می کنم که استونی باردار بودم.

For the first four months, I was so fatigued, some days I literally didn’t get

چهار ماه اول خیلی خسته بودم، بعضی روزها به معنای واقعی کلمه

out of bed, I worked on my laptop in bed, I had no energy, I was completely drained.

از رختخواب بیرون نمی آمدم، روی لپ تاپم در رختخواب کار می کردم، انرژی نداشتم، کاملاً خسته بودم.

Extremely fatigued.

به شدت خسته

Next we have “sapped.”

در مرحله بعد ما "شیره" کرده ایم.

ED ending makes a T here.

پایان ED در اینجا یک T ایجاد می کند.

This comes from a word in old Italian that means to dig away around the foundation of

این از کلمه ای در ایتالیایی قدیم گرفته شده است که به معنای کندن اطراف پایه

a building to make it weak.

یک ساختمان برای ضعیف کردن آن است.

When I think of being sapped, I think of a time David and I as adults went to Disney

وقتی به این فکر می‌کنم که شیره شوم، به زمانی فکر می‌کنم که من و دیوید در بزرگسالی با هم به دیزنی رفتیم

together.

.

And we went for 8 hours, we got in at 4, we stayed until midnight and we walked the entire

و 8 ساعت رفتیم، ساعت 4 وارد شدیم، تا نیمه شب موندیم و کلی راه رفتیم

time.

.

And I just remember walking back to our hotel, my feet hurt so bad, my body was so, so tired.

و فقط یادم می آید که به هتلمان برگشتم، پاهایم خیلی درد می کرد، بدنم خیلی خسته بود.

I was completely sapped.

من کاملا شیره شدم

Next, “I’m bushed.”

بعد، "من بوته ام."

A bush or a shrug but in this case and again means to be really tired.

بوته یا شانه بالا انداختن اما در این مورد و دوباره به معنای واقعاً خسته بودن است.

Let’s come up with a sample sentence that relates to a bush.

بیایید با یک جمله نمونه که مربوط به یک بوته است بیاییم.

Let’s say you’ve spent all day weeding your garden, pruning bushes and that kind

فرض کنید تمام روز را صرف علف های هرز باغچه، هرس بوته ها و

of thing, can’t you imagine? You'd be really tired.

این چیزها کرده اید، نمی توانید تصور کنید؟ واقعا خسته میشی

You would be really bushed.

شما واقعاً داغون خواهید شد.

The next one is a British bonus!

بعدی جایزه بریتانیاست!

Because we don’t use it in American English.

زیرا ما از آن در انگلیسی آمریکایی استفاده نمی کنیم.

I’ve never heard it used.

من هرگز نشنیده ام که از آن استفاده شده است.

But I know it’s fairly common in British English and it’s “knackered.”

اما می‌دانم که در انگلیسی بریتانیایی نسبتاً رایج است و "دروغ" است.

Again, the ED ending makes a D sound and it means tired, exhausted.

باز هم پایان ED صدای D می دهد و به معنای خسته، خسته است.

I’m knackered!

من مغرور هستم!

The next one is “dog tired.”

مورد بعدی «سگ خسته است».

Are dogs tired?

آیا سگ ها خسته هستند؟

I guess so.

حدس می زنم اینطور باشد.

I guess like a really old dog might be tired.

من حدس می زنم که یک سگ واقعاً پیر ممکن است خسته باشد.

Or a dog who's been running around all day but this is just another way of saying

یا سگی که تمام روز در حال دویدن است اما این فقط راه دیگری برای گفتن

very tired.

خیلی خسته است.

You’re just not tired.

تو فقط خسته نیستی

You’re dog tired.

تو سگ خسته ای

It’s almost like you need to go to sleep right away.

تقریباً مثل این است که شما باید فوراً بخوابید.

The next one is “taxed.”

مورد بعدی "مالیات" است.

ED ending is a T here.

پایان ED در اینجا یک T است.

If you’re taxed, you’ve really spent a lot of what you have.

اگر مالیات می گیرید، واقعاً مقدار زیادی از داشته هایتان را خرج کرده اید.

Energy, resources, you’re really stretched thin, you don’t have much left.

انرژی، منابع، شما واقعاً نازک هستید، چیز زیادی ندارید.

Let’s say it’s after work and some friends are going out for a drink.

فرض کنید بعد از کار است و برخی از دوستان برای نوشیدنی بیرون می روند.

They might say "Rachel do you want to join?"

آنها ممکن است بگویند "راشل می‌خواهی بپیوندی؟"

But I’m feeling so stressed out, low on energy, I might just say, “No guys, I’m

اما من خیلی استرس دارم، انرژی کم دارم، فقط می‌توانم بگویم: «نه بچه‌ها،

sorry I’m really taxed.

متاسفم که واقعاً مالیات می‌گیرم.

I’m just going to go home and rest.”

من فقط می روم خانه و استراحت می کنم.»

The next one is the phrase something really to it out of me.

مورد بعدی عبارت چیزی است که واقعاً از من خارج می شود.

For example, I was at the beach last week with Stoney and Sawyer.

به عنوان مثال، من هفته گذشته با استونی و سایر در ساحل بودم.

Sand, sun, salet, lots of running around, heat.

شن، آفتاب، سالت، دویدن زیاد، گرما.

You know, that makes me really tired.

میدونی این واقعا منو خسته میکنه

The beach just kind of took it out of me.

ساحل به نوعی آن را از من بیرون کشید.

Next is the word “frazzled.”

بعدی کلمه "frazzled" است.

You’ve been working really hard on a project and maybe it hasn’t gone that well and you’re

شما واقعاً سخت روی یک پروژه کار کرده اید و شاید آنقدرها خوب پیش نرفته باشد و

just frazzled.

فقط گیج شده اید.

You’re almost running out of things to try, you’re really tired, you’re exhausted

تقریباً چیزهایی برای امتحان کردن شما تمام شده است، واقعاً خسته هستید،

by the project.

از پروژه خسته شده اید.

Let’s come up with a scene.

بیایید یک صحنه بیاوریم.

We’re at work and we’re going to ask a co-worker to join our team and help us with

ما سر کار هستیم و از یک همکار می خواهیم که به تیم ما ملحق شود و در پروژه ای به ما کمک کند

a project and someone says “Hey, should we ask Sarah?”

و یکی می گوید "هی، باید از سارا بپرسیم؟"

I might say, “You know what?

ممکن است بگویم: «می‌دانی چیست؟

She’s been frazzled with her other projects, I think maybe we should ask someone else.”

او با پروژه‌های دیگرش گیج شده است، فکر می‌کنم شاید باید از شخص دیگری بپرسیم.»

Next the word “tuckered out.”

بعد کلمه "حذف شد".

Ed ending here makes a D. It’s the end of the day, you’ve been working so hard, you’re

پایان اد در اینجا یک D می‌سازد. این پایان روز است، شما خیلی سخت کار کرده‌اید،

just so tired, you don’t have much energy left.

فقط خیلی خسته هستید، انرژی زیادی ندارید .

You know, this is sort of how my boys go through life.

میدونی، پسرهای من اینجوری زندگی میکنن.

They run, run, run, they spent so much energy and then at about 7PM, they start to

آنها می دوند، می دوند، می دوند، انرژی زیادی صرف می کنند و بعد از آن در حدود ساعت 7 بعد از ظهر،

get a little bit grumpy and they are just tuckered out.

کمی بداخلاق می شوند و تازه بیرون زده می شوند.

They want to be tucked into bed.

آنها می خواهند در رختخواب بخوابند.

Next the word “burned out.”

بعد کلمه «سوخته شد».

This happens when you get really tired and worn down from doing too much work on one

این زمانی اتفاق می افتد که از انجام کار زیاد روی یک

thing.

You know, some Youtubers try to post so frequently and it takes so much energy to make one video

چیز واقعا خسته و فرسوده می شوید.

می دانید، برخی از کاربران یوتیوب سعی می کنند آنقدر مکررا پست بگذارند و ساخت یک ویدیو آنقدر انرژی می گیرد

that they really hit burnout after years of doing it, they just can’t do it anymore.

که پس از سال ها انجام آن واقعاً دچار فرسودگی می شوند، دیگر نمی توانند این کار را انجام دهند.

It’s really having a negative impact on their health.

واقعاً بر سلامت آنها تأثیر منفی می گذارد .

That’s actually one of the reasons why I only make one video a week.

این در واقع یکی از دلایلی است که من فقط یک ویدیو در هفته می سازم.

I want to make sure to avoid burnout.

من می خواهم مطمئن شوم که از فرسودگی شغلی جلوگیری می کنم.

I’ve been doing this for 13 years and I don’t want to stop.

من 13 سال است که این کار را انجام می دهم و نمی خواهم متوقف شوم.

Next, "dead on my feet" or “dead tired.”

بعد، «مرده روی پایم» یا «مرده خسته».

Dead tired, that’s sort of like dog tired, it’s another level, a higher level of tired,

خسته مرده، این به نوعی مانند خسته شدن سگ است، این یک سطح دیگر است، سطح بالاتری از خستگی

of being worn out.

، فرسودگی.

My cousin’s a nurse.

پسر عمویم پرستاره

And after she works several days, long shifts to the hospital, she is just dead tired.

و پس از چندین روز کار، شیفت های طولانی به بیمارستان، او فقط خسته است.

Next, “done in.”

بعد، «انجام شد در»

You just can’t do anymore.

شما فقط نمی توانید انجام دهید.

For example, let’s say it’s a Saturday.

مثلاً فرض کنید یک شنبه است.

We’ve had the boys all day, we’re trying to entertain them, keep them happy but also

ما تمام روز پسرها را داشتیم، سعی می‌کنیم آنها را سرگرم کنیم، خوشحال نگه داریم، اما

get stuff done on the house, do our chores, dinner comes around and you know what?

همچنین کارهای خانه را انجام دهیم، کارهایمان را انجام دهیم، شام می‌آید و می‌دانی چیست؟

We’re done in.

ما تمام شدیم.

We’re so tired we don’t even make dinner, we decided to order delivery!

آنقدر خسته ایم که حتی شام هم درست نمی کنیم، تصمیم گرفتیم تحویل سفارش دهیم!

So we call up Han Dynasty.

بنابراین ما سلسله هان را فرا می خوانیم.

By the way, if you’re ever in Philadelphia, you should absolutely go to Han Dynasty and

به هر حال، اگر روزی در فیلادلفیا هستید، باید حتماً به سلسله هان بروید

get the double-cooked fish, it’s to die for.

و ماهی دوپخت را تهیه کنید، یعنی باید برای آن بمیرید.

Our last one.

آخرین مورد ما

It’s actually funny that it’s the last one because it’s finished, done, donzo.

در واقع خنده دار است که این آخرین مورد است زیرا تمام شد، انجام شد، دانزو.

So donzo is slang and I’ve seen a couple of different spellings on it but all three

بنابراین donzo یک زبان عامیانه است و من چندین املای مختلف روی آن دیده‌ام، اما هر

of these things mean the same thing.

سه این موارد به یک معنا هستند.

There’s no more, you have nothing left to give, you’re just finished, you’re just

دیگر چیزی نیست، چیزی برای دادن نداری، تازه تمام شده ای، تو فقط

donzo.

دانزو هستی.

Let’s come up with an example.

بیایید با یک مثال بیاییم.

Let’s say there’s somebody and it’s New Year’s Eve and he’s out all night

فرض کنید یک نفر هست و شب سال نو است و او تمام شب را بیرون از

partying, doing all the things and he wakes up the next day with a horrible hangover.

مهمانی است، همه کارها را انجام می دهد و روز بعد با یک خماری وحشتناک از خواب بیدار می شود.

And his friends say, “Hey!

و دوستانش می گویند: «هی!

Do you want to go get breakfast?” and he says, “No way.

میخوای بریم صبحانه بخوریم؟» و او می گوید: "به هیچ وجه.

I am donzo.”

من دونزو هستم.»

Aren’t these phrases fun?

آیا این عبارات سرگرم کننده نیستند؟

There are so many different ways to express being tired as in sleepy or tired as in physically

راه‌های مختلفی برای بیان خستگی وجود دارد، مانند خواب‌آلودگی یا

tired, lacking energy maybe from running around all day, running errands or from working so

خستگی، خستگی جسمانی، کمبود انرژی، شاید از دویدن در تمام طول روز، انجام کارها یا

hard.

سخت‌کوشی کردن.

And there are so many things in life that wear us out.

و چیزهای زیادی در زندگی وجود دارد که ما را خسته می کند.

So it’s great to have a whole bunch of phrases to use to express all of these different feelings

بنابراین بسیار خوب است که مجموعه ای کامل از عبارات را برای بیان همه این احساسات

and states that you may find yourself in.

و حالات مختلف استفاده کنید که ممکن است در آن قرار بگیرید.

Now, even though we’re done, we are finished.

حالا، حتی اگر کارمان تمام شده است، کارمان تمام شده است.

You don’t have to be finished.

مجبور نیستی تمام کنی با این ویدیو

You can keep your learning going right now with this video.

می توانید همین الان به یادگیری خود ادامه دهید .

Also please, don’t forget to subscribe with notifications.

همچنین لطفا فراموش نکنید که با اعلان ها مشترک شوید.

I make new videos here on my Youtube channel every Tuesday and I love to see you back.

من هر سه شنبه ویدیوهای جدیدی را اینجا در کانال یوتیوب خود می سازم و دوست دارم دوباره شما را ببینم.

That’s it and thanks so much for using Rachel’s English.

همین است و از اینکه از زبان انگلیسی Rachel استفاده کردید بسیار سپاسگزارم .