Family Relationships & Idioms┃Learn American English Pronunciation On the Go

7,986 views ・ 2024-12-28

Rachel's English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:04
Rachel: Welcome to the Rachel's English podcast. I'm so glad to have you here. 
0
4446
4566
راشل: به پادکست انگلیسی راشل خوش آمدید. من خیلی خوشحالم که شما را اینجا دارم.
00:09
It's my goal that you would listen to this podcast every week and be able to understand Americans  
1
9012
5139
هدف من این است که شما هر هفته به این پادکست گوش دهید و بتوانید آمریکایی‌ها را
00:14
better and to feel better about your American English accent and conversation skills. 
2
14151
5548
بهتر درک کنید و در مورد مهارت‌های مکالمه و لهجه انگلیسی آمریکایی خود احساس بهتری داشته باشید.
00:19
If you need a copy of the transcript of this podcast,  
3
19699
4581
اگر به نسخه‌ای از رونوشت این پادکست نیاز دارید،
00:24
just visit rachelsenglish.com/podcast and  look for this episode. It's absolutely  
4
24280
5880
کافی است از rachelsenglish.com/podcast دیدن کنید و به دنبال این قسمت بگردید.
00:30
free to download. This podcast goes with a video that just got published on my YouTube  
5
30160
7000
دانلود کاملاً رایگان است. این پادکست با ویدیویی همراه است که به تازگی در کانال YouTube من منتشر شده است
00:37
channel on—a, it was a vocabulary builder  video on family relationships. David,  
6
37160
7560
—الف، این یک ویدیوی واژگانی درباره روابط خانوادگی بود. دیوید،
00:44
you didn't get to see that one  yet. It just came out yesterday.
7
44720
2580
تو هنوز نتوانستی آن یکی را ببینی . همین دیروز بیرون اومد
00:47
David: No. I haven’t even seen it yet. 
8
47300
1860
دیوید: نه. من هنوز آن را ندیده ام.
00:49
Rachel: But actually, a lot of your family  is in that. You're in that video.
9
49160
2960
راشل: اما در واقع، بسیاری از اعضای خانواده شما در آن هستند. شما در آن ویدیو هستید.
00:52
David: Yeah. I remember the, when we shot it, 
10
52120
2669
دیوید: آره. یادم می‌آید، وقتی آن را گرفتیم،
00:54
it seemed like it was going to be great.
11
54789
1051
به نظر می‌رسید که عالی خواهد بود.
00:55
Rachel: Yeah. I shot it when we were all on vacation  
12
55840
2400
راشل: آره زمانی که همه در تعطیلات
00:58
with David’s family at the beach back in June. And we talk about things like sister, mother-in-law,  
13
58240
6600
با خانواده دیوید در ساحل در ماه ژوئن بودیم، آن را گرفتم. و درباره چیزهایی مثل خواهر، مادرشوهر،
01:04
cousin. And I actually draw out a family tree. So, we go over a lot of terms in that video,  
14
64840
6640
پسر عمو صحبت می‌کنیم. و من در واقع یک شجره نامه را ترسیم می کنم.  بنابراین، ما اصطلاحات زیادی را در آن ویدیو مرور می‌کنیم،
01:11
and I will link to that video in the show notes to this podcast. So, you, it's not necessary to  
15
71480
5680
و من به آن ویدیو در یادداشت‌های نمایش این پادکست پیوند خواهم داد. بنابراین، لازم نیست
01:17
have seen it before listening to this podcast, but it might be worth a watch. A couple of terms that  
16
77160
6560
قبل از گوش دادن به این پادکست، آن را دیده باشید، اما شاید ارزش تماشا کردن را داشته باشد. چند عبارتی را که
01:23
I didn't go over in that video, I wanted to go  over in the podcast. And I talked about cousins,  
17
83720
6200
در آن ویدیو مرور نکردم، می‌خواستم در پادکست بیان کنم. و من در مورد پسرعموها صحبت کردم،
01:30
and you know, all of Stoney’s cousins in that video, but I didn't talk about second cousins. So,  
18
90960
5240
و می دانید، همه پسرعموهای استونی در آن ویدیو، اما در مورد پسرعموهای دوم صحبت نکردم. بنابراین،
01:36
I should have taken my camera to Michigan, where we were hanging out with all of my cousins. So,  
19
96200
6560
باید دوربینم را به میشیگان می بردم، جایی که با همه پسرعموهایم در حال معاشرت بودیم. بنابراین،
01:42
that meant that their children and my child were second cousins. So, second cousins are people who,  
20
102760
8400
این بدان معنی بود که فرزندان آنها و فرزند من پسرعموهای دوم بودند. بنابراین، پسرعموهای دوم افرادی هستند که
01:51
whose parents are first cousins. And first  cousins are people whose parents are siblings.
21
111160
7040
والدینشان پسر عموی اول هستند. و پسرعموهای اول افرادی هستند که والدینشان خواهر و برادر هستند.
01:58
Now, if I'm talking about my first cousin, Nicole, and I'm talking about her children—so, to Stoney,  
22
118200
6880
حالا، اگر من در مورد پسر عموی اولم، نیکول، صحبت می‌کنم، و درباره فرزندانش صحبت می‌کنم - بنابراین، برای استونی،
02:05
they're second cousins, but what are they to me? To me, they are first cousins once removed. So,  
23
125080
6680
آنها پسر عموی دوم هستند، اما آنها برای من چه هستند؟  برای من، آنها پسر عموی اول هستند که یک بار حذف شده اند. بنابراین،
02:11
the children of any of your cousins are once removed. The grandchildren of your cousins are  
24
131760
5720
فرزندان هر یک از پسرعموهای شما یک بار حذف می‌شوند. نوه‌های پسرعموهای شما
02:17
twice removed. So, if Gina ever has a kid,  then that kid will be my first cousin twice  
25
137480
5960
دوبار حذف می‌شوند. بنابراین، اگر جینا روزی صاحب فرزند شود، آن پسر دو بار پسر عموی من خواهد بود
02:23
removed. We're getting really complicated  with the family tree here. Some people are  
26
143440
5120
. ما با شجره نامه در اینجا واقعاً پیچیده می شویم. برخی از مردم
02:28
really into that. I have an uncle on both sides that are so into the family tree, and you know,  
27
148560
6320
واقعاً به آن علاقه دارند. من از هر دو طرف عمویی دارم که خیلی اهل شجره نامه است، و می‌دانی،
02:34
if you meet somebody, they can tell you,  oh, he's your fourth cousin once removed  
28
154880
3960
اگر کسی را ملاقات کنی، می‌تواند به تو بگوید، اوه، او چهارمین پسر عموی توست که پس از حذف
02:38
or whatever. He knows everything about how you're related to everyone else. David,  
29
158840
4320
یا هر چیز دیگری. او همه چیز را درباره رابطه شما با دیگران می داند. دیوید،
02:43
do you have any family tree buffs,  family history buffs, in the family?
30
163160
4760
آیا در خانواده علاقه‌مندان به شجره‌خانواده، علاقه‌مندان به سابقه خانوادگی دارید؟
02:47
David: I don't know if they're as major as your two uncles.  
31
167920
2910
دیوید: نمی‌دانم آنها به اندازه دو عموی شما بزرگ هستند یا نه.
02:50
Your two uncles are pretty impressive.
32
170830
1450
دو عموی شما بسیار تاثیرگذار هستند.
02:52
Rachel: Really?
33
172280
660
02:52
David: Shout-out to Uncle John and Uncle Frank.
34
172940
1820
راشل: واقعا؟
دیوید: به عمو جان و عمو فرانک فریاد بزن.
02:54
Rachel: Yeah. Uncle John has pulled out this family  
35
174760
2520
راشل: آره عمو جان این
02:57
tree once that's just massive. I mean, I don’t know how—and it's so hard to organize. You know,  
36
177280
6280
درخت خانوادگی را یک بار بزرگ کرده است. منظورم این است که نمی‌دانم چگونه - و سازماندهی آن بسیار سخت است. می‌دانید،
03:03
when you're dealing with many generation and you're trying to map them out on a family tree,  
37
183560
4560
وقتی با نسل‌های زیادی سروکار دارید و سعی می‌کنید آنها را روی یک شجره نامه ترسیم کنید،
03:08
I think it's really hard.
38
188120
2320
فکر می‌کنم واقعاً سخت است.
03:10
David: Yeah. So, no one on my side,  I think, is quite that good,  
39
190440
3520
دیوید: آره. بنابراین، فکر می‌کنم هیچ‌کس در کنار من اینقدر خوب نیست،
03:13
although my mom is really good. She has a really good sense of her extended family.
40
193960
6360
اگرچه مادرم واقعاً خوب است. او حس بسیار خوبی نسبت به خانواده بزرگ خود دارد.
03:20
Rachel: Yeah. Yeah. You know,  
41
200320
1720
راشل: آره آره می‌دانید،
03:22
back in the generation of our parents and our grandparents, there were so many more children  
42
202040
4600
در نسل والدین و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های ما، تعداد فرزندان بسیار بیشتری
03:26
born than now. So, it's just like all, so many  more people to keep track of then, too. Okay,  
43
206640
6320
نسبت به الان متولد شده‌اند. بنابراین، مانند همه افراد، افراد بسیار بیشتری نیز باید آن‌ها را پیگیری کنند. خوب،
03:32
so, those are two terms. First cousins, second cousins, and the once removed. Another term that I  
44
212960
6040
پس، این دو عبارت هستند. پسرعموهای اول، پسرعموهای دوم، و یکبار حذف شده. اصطلاح دیگری که من
03:39
didn't bring up that's really common is, I didn't bring up the term ex. So, when you're married and  
45
219000
5080
نیاوردم و واقعاً رایج است این است که اصطلاح سابق را مطرح نکردم. بنابراین، وقتی ازدواج کردید و
03:44
then you get divorced, then that person is your ex. Your ex- husband or your ex-wife, and you can  
46
224080
5560
سپس طلاق گرفتید، آن شخص سابق شماست. شوهر یا همسر سابقتان، و می‌توانید
03:49
just shorten it to ex. I have to, my, my kid is  at my ex’s house, so I'm going to go pick him up.
47
229640
6480
فقط آن را به سابق کوتاه کنید. من مجبورم، بچه من در خانه سابقم است، بنابراین من می روم او را ببرم.
03:56
David: Right.
48
236120
680
03:56
Rachel: Um, and then also, you would, you could use the term ex to 
49
236800
3477
دیوید: درست است.
راشل: اوم، و پس از آن، می‌توانید از عبارت ex استفاده کنید تا
04:00
apply to my ex-father-in-law or my ex-mother-in-law. So,  
50
240277
4683
به پدرشوهرش یا مادرشوهر سابق من اطلاق شود. بنابراین،
04:04
that's one other term I left off when I was  going over that video. As I was thinking about  
51
244960
5400
این اصطلاح دیگری است که وقتی داشتم آن ویدیو را مرور می‌کردم، آن را کنار گذاشتم. وقتی داشتم به این پادکست فکر می کردم
04:10
this podcast, I was thinking about my own family. And my family feels really spread out. You know,  
52
250360
6800
، به خانواده خودم فکر می کردم.  و خانواده من احساس می کنند واقعاً پراکنده شده اند. می دانید،
04:17
Marian’s in California. Eleanor’s in Atlanta.  John’s in Indiana. My parents are in Florida,  
53
257160
8520
ماریان در کالیفرنیا است. النور در آتلانتا جان در ایندیانا است. پدر و مادر من در فلوریدا،
04:25
Colorado. And, and even just my nuclear family. My parents are in Florida and Colorado. I'm in  
54
265680
6720
کلرادو هستند. و حتی فقط خانواده هسته ای من.  پدر و مادر من در فلوریدا و کلرادو هستند. من در
04:32
Pennsylvania, and my brother’s in Texas.  I mean, we have to fly hours to see each  
55
272400
4920
پنسیلوانیا هستم و برادرم در تگزاس. منظورم این است که ما باید ساعت ها پرواز کنیم تا یکدیگر را ببینیم
04:37
other. And I wonder if that's common, or  if it's just because the U.S. is so big.
56
277320
4800
. و من نمی‌دانم که آیا این امر رایج است یا فقط به این دلیل است که ایالات متحده بسیار بزرگ است.
04:42
David: Common in other cultures, you mean?
57
282120
1960
دیوید: منظورتان این است که در فرهنگ های دیگر رایج است؟
04:44
Rachel: Yeah. To be that far apart from your family.
58
284080
3266
راشل: آره اینقدر دور از خانواده باشید
04:47
David: Yeah. I wonder, too.
59
287346
494
04:47
Rachel: I think it's less common in other cultures, in other countries. 
60
287840
5106
دیوید: آره. من هم تعجب می کنم.
راشل: فکر می‌کنم در فرهنگ‌های دیگر، در کشورهای دیگر، کمتر رایج است.
04:52
David: My guess is that that's probably accurate. Mm-hmm.
61
292946
3294
دیوید: حدس من این است که احتمالاً درست است. مممم
04:56
Rachel: I remember I was traveling somewhere.  
62
296240
2080
راشل: یادم می آید به جایی سفر می کردم.
04:58
I can't remember where I was, but there was a Swiss couple, and we were talking about where I'm  
63
298320
5280
نمی‌توانم به یاد بیاورم کجا بودم، اما یک زوج سوئیسی بودند و ما در مورد اینکه من
05:03
from in the U.S. And I forget exactly what I was saying. At the time I lived in Boston, and I used  
64
303600
5480
اهل ایالات متحده آمریکا هستم صحبت می‌کردیم و دقیقاً فراموش می‌کنم چه می‌گویم. در آن زمان در بوستون زندگی می‌کردم و
05:09
to go to, to New York City for voice lessons. That's about a four-and-and-half-hour drive.
65
309080
4480
برای درس صدا به شهر نیویورک می‌رفتم. این حدود چهار ساعت و نیم رانندگی است.
05:13
I  would go once a week. And I remember talking to them and I said, oh, that's not that bad. You  
66
313560
5280
هفته ای یک بار می رفتم. و یادم می آید که با آنها صحبت کردم و گفتم، اوه، آنقدرها هم بد نیست.
05:18
know, it's four-and-a-half hours. And they were like, whoa. If we drove four-and-a-half hours,  
67
318840
4920
می دانید، چهار ساعت و نیم است. و آنها مانند، اوه. اگر چهار ساعت و نیم رانندگی می‌کردیم،
05:23
we'd be like two countries away, or  something like that. Like, to them,  
68
323760
3000
مانند دو کشور دورتر بودیم یا چیزی شبیه به آن. برای آنها مانند
05:26
a four-and-a-half-hour drive felt massive.  Whereas, in the U.S., like, that's nothing.
69
326760
5240
یک رانندگی چهار ساعت و نیم عظیم احساس می شد. در حالی که، در ایالات متحده، این چیزی نیست.
05:32
David: Right.
70
332000
660
05:32
Rachel: We used to, I grew up in Florida, and we used to go to vacation in Michigan, 
71
332660
3483
دیوید: درست است.
راشل: قبلاً، من در فلوریدا بزرگ شدم، و به تعطیلات در میشیگان می‌رفتیم،
05:36
and we would drive straight—that's 24 hours,  
72
336143
2737
و مستقیم رانندگی می‌کردیم - این 24 ساعت است،
05:38
because the speed limit used to be slower. And we would just leave and not stop until we got  
73
338880
5000
زیرا محدودیت سرعت قبلاً آهسته‌تر بود. و ما فقط می‌رفتیم و توقف نمی‌کردیم تا به
05:43
where we were going. Not safe. I would  not do that now. I need to sleep. So,  
74
343880
6120
جایی که می‌رفتیم برسیم. امن نیست. اکنون این کار را نمی‌کنم. من باید بخوابم بنابراین،
05:50
one story that I think is funny about the,  the names we use to call people—you know,  
75
350000
5160
یک داستان که فکر می‌کنم درباره آن‌ها خنده‌دار است، نام‌هایی که ما برای صدا زدن مردم استفاده می‌کنیم - می‌دانید،
05:55
this is my cousin, this is my aunt, whatever. I was traveling in Kenya and Tanzania with my aunt  
76
355160
5640
این پسر عموی من است، این عمه من است، هر چه باشد. من با عمه و عمویم به کنیا و تانزانیا سفر می‌کردم
06:00
and uncle. And my uncle had spent quite a bit of time there as a medical professional, and so, he,  
77
360800
7600
. و عمویم زمان زیادی را به عنوان یک متخصص پزشکی در آنجا گذرانده بود، و بنابراین، او،
06:08
he knew the culture much better than I did, or much better than my aunt did. And as he would  
78
368400
6400
او فرهنگ را خیلی بهتر از من یا خیلی بهتر از عمه ام می دانست. و همانطور که او به
06:14
introduce me, he would say, this is my daughter, Rachel, because—and he said, you know, this is,  
79
374800
5760
من معرفی می کرد، می گفت، این دختر من، ریچل است، زیرا - و او گفت، می دانید، این است،
06:20
they don’t really use niece and nephew here so much that like, you know, kind of everyone would  
80
380560
4800
آنها واقعاً در اینجا از خواهرزاده و برادرزاده استفاده نمی کنند. همه
06:25
just be called or considered a daughter. And he would say this, and then he would immediately  
81
385360
4560
فقط به عنوان دختر خوانده می‌شوند یا دختر در نظر گرفته می‌شوند. و او این را می‌گفت، و بلافاصله
06:29
get this weird look on his face, and I could  tell that he was so uncomfortable calling me his  
82
389920
5440
چهره‌اش به این قیافه عجیب می‌رسید، و می‌توانستم بگویم که او خیلی ناراحت است که مرا دخترش صدا کند
06:35
daughter. Like, he wanted to be like, she's not really my daughter, but he was doing it because,  
83
395360
5440
. مثلاً، او می‌خواست اینطور باشد که او واقعاً دختر من نیست، اما او این کار را انجام می‌داد زیرا، می‌دانید،
06:40
you know, it was a more normal way where he was to describe that kind of relationship.
84
400800
4340
این روشی عادی‌تر بود که او می‌خواست آن نوع رابطه را توصیف کند.
06:45
David: That's such a great example of being culturally aware of what, you know, 
85
405140
820
06:45
learning from the people around you about where you are, 
86
405960
5320
دیوید: این یک مثال عالی برای آگاهی فرهنگی از چیزی است که می‌دانید،
از افراد اطرافتان درباره جایی که هستید یاد می‌گیرید،
06:51
and then doing it that way versus, you know,  
87
411280
4360
و سپس آن را به این صورت انجام می‌دهید در مقابل، می‌دانید،
06:55
needing to be sort of closed, a little bit more closed off and, I need to do it the way I do it.
88
415640
5320
نیاز به بسته بودن، کمی بیشتر است. بسته شد و من باید این کار را به روشی که انجام می دهم انجام دهم.
07:00
Rachel: Yeah. I mean, it was funny for me, too, to be called his daughter,   
89
420960
3111
راشل: آره منظورم این است که برای من هم خنده دار بود که به او می گفتند دختر او،
07:04
because in America, there's a real strong sense that I'm not his daughter. 
90
424071
3872
زیرا در آمریکا، واقعاً این حس قوی وجود دارد که من دختر او نیستم.
07:07
I'm his niece. Another thing that I was thinking  
91
427943
3417
من خواهرزاده او هستم. نکته دیگری که
07:11
of about the words we use for family members—in the video, I went over grandma and grandpa,  
92
431360
7800
درباره کلماتی که برای اعضای خانواده استفاده می‌کنیم فکر می‌کردم این است که در ویدیو به مادربزرگ و پدربزرگ اشاره کردم،
07:19
which are obviously very common ways to call the parents of your parents. But then, I was  
93
439160
5800
که آشکارا راه‌های بسیار رایجی برای تماس با والدین والدین شما هستند. اما پس از آن، به
07:24
thinking about lots of people in the U.S. have come up with alternative terms for this. Like,  
94
444960
7720
این فکر می‌کردم که افراد زیادی در ایالات متحده شرایط جایگزینی برای این موضوع ارائه کرده‌اند. مثلاً،
07:32
I know a lot of people will call their grandma Nana. Or, I know someone who calls her grandma  
95
452680
5320
من می‌دانم که بسیاری از مردم مادربزرگشان را نانا صدا می‌کنند. یا، من کسی را می شناسم که مادربزرگش را جیجی صدا می کند
07:38
Gigi. And Pawpaw for grandpa. So, definitely, there are lots of names that have been developed,  
96
458000
6880
. و Pawpaw برای پدربزرگ. بنابراین، قطعاً، نام‌های زیادی ساخته شده‌اند،
07:44
and I like the idea, because you know,  each kid has two sets of grandparents. 
97
464880
4360
و من این ایده را دوست دارم، زیرا می‌دانید، هر بچه دو مجموعه از پدربزرگ و مادربزرگ دارد.
07:49
Mom’s parents and Dad’s parents, and if they're  both called Grandma and Grandpa, that can be  
98
469240
4360
والدین مامان و پدر و مادر، و اگر هر دو به نام مادربزرگ و پدربزرگ باشند، ممکن است
07:53
confusing. Like with Stoney right now, he's old enough to kind of start to know what words mean,  
99
473600
5840
گیج کننده باشد. مانند استونی در حال حاضر، او آنقدر پیر است که بتواند معنی کلمات را بداند،
07:59
but young enough, I think, to still  be really confused about these both,  
100
479960
4440
اما فکر می‌کنم به اندازه‌ای جوان است که هنوز درباره این هر دو گیج می‌شود،
08:04
these two sets of people both being called  Grandma and Grandpa. What do you think?  
101
484400
4080
این دو دسته از افراد که هر دو را مادربزرگ و پدربزرگ می‌نامند. نظر شما چیست؟
08:08
David: It actually doesn't seem so weird to me,  
102
488480
2720
دیوید: در واقع برای من چندان عجیب به نظر نمی رسد،
08:11
because that's, that's the way that I grew  up. Both of my sets of grandparents, I just,  
103
491200
4000
زیرا این همان راهی است که من بزرگ شدم . هر دو مجموعه پدربزرگ و مادربزرگ من، فقط،
08:15
you know, it was Grandpa and Grandma Last Name. And so, that, that seems normal to me for him.
104
495200
6800
می دانید، نام خانوادگی پدربزرگ و مادربزرگ بود.  و بنابراین، این برای من عادی به نظر می رسد.
08:22
Rachel: Yeah, for me, too,  
105
502000
1360
راشل: بله، برای من هم،
08:23
but just at this age yet, where he's still so  young that I'm not sure he quite gets it. Like,  
106
503360
5200
اما فقط در این سن، جایی که او هنوز آنقدر جوان است که مطمئن نیستم کاملاً متوجه شود. مثلاً
08:28
when I say, let's call Grandma and Grandpa. I don't know. I just feel like even if I said the  
107
508560
5560
وقتی می‌گویم بیایید به مادربزرگ و پدربزرگ زنگ بزنیم. من نمی دانم. فقط احساس می‌کنم حتی اگر
08:34
last name, he would still be confused about who I was actually going to call. I sort of wish my  
108
514120
4720
نام خانوادگی را بگویم، باز هم در مورد اینکه قرار است واقعاً با چه کسی تماس بگیرم گیج می‌شود. من یک جورهایی آرزو می‌کنم که
08:38
grand—my parents would have said, okay, we can be called, and then made up their own  
109
518840
6360
پدربزرگم - پدر و مادرم می‌گفتند، خوب، می‌توانیم با ما تماس بگیریم، و سپس
08:45
little names. So then, it would be really clear in Stoney’s head who was who. But I know eventually,  
110
525200
5760
اسم کوچک خود را بسازند. بنابراین، در ذهن استونی واقعاً مشخص می‌شود که چه کسی چه کسی بوده است. اما من می دانم که در نهایت،
08:50
as he gets a little bit older, it will become  crystal clear to him. David, what did—so,  
111
530960
4600
با کمی بزرگتر شدن، همه چیز برای او کاملاً واضح خواهد شد. دیوید، چه کرد-پس،   می
08:55
you're saying you called your grandparents  Grandma Last Name, Grandpa Last Name.
112
535560
4620
گویید به پدربزرگ و مادربزرگتان می گویید نام خانوادگی مادربزرگ، نام خانوادگی پدربزرگ.
09:00
David: Right.
113
540180
780
09:00
Rachel: What other names for grandma or grandpa have you heard of?
114
540960
4580
دیوید: درست است.
راشل: نام‌های دیگری برای مادربزرگ یا پدربزرگ شنیده‌اید؟
09:05
David: Uh, Grammy.
115
545540
1540
دیوید: اوه، گرمی.
09:07
Rachel: Yeah. I was thinking of that one, too.
116
547080
1760
راشل: آره منم داشتم به اون یکی فکر میکردم
09:08
David: Pop.
117
548840
920
دیوید: پاپ.
09:09
Rachel: P-O-P.
118
549760
760
راشل: P-O-P.
09:10
David: Mm-hmm. Nana, you said. Nanny. Pop Pop for grandpa. 
119
550520
6585
دیوید: مممم. نانا، تو گفتی. پرستار بچه پاپ پاپ برای پدربزرگ.
09:17
Rachel: Mm-hmm. Gramps? I feel like I've  
120
557105
4695
راشل: مممم. گرامپس؟ احساس می‌کنم
09:21
called my grandpa that before, although it's also sort of a derogatory term to use for an older man.
121
561800
5040
قبلاً با پدربزرگم این‌طور تماس گرفته‌ام، اگرچه این یک اصطلاح تحقیرآمیز برای یک مرد مسن‌تر است.
09:26
David: It's got an edge to it.  
122
566840
1540
دیوید: این یک مزیت دارد.
09:28
Rachel: So, anyway, Grandma and Grandpa can be expanded. 
123
568380
1220
راشل: بنابراین، به هر حال، می‌توان مادربزرگ و پدربزرگ را بزرگ کرد.
09:29
A couple of idioms came up in that video,  
124
569600
5360
چند اصطلاح در آن ویدیو آمد،
09:34
and I thought, you know, I bet there are a lot of interesting family idioms. Idioms involving family  
125
574960
5440
و من فکر کردم، می‌دانید، شرط می‌بندم که اصطلاحات خانوادگی جالب زیادی وجود دارد. اصطلاحات مربوط به
09:40
relationships. So, I did a little research  and found a couple. The idiom like father,  
126
580400
5600
روابط خانوادگی. بنابراین، کمی تحقیق کردم و یک زوج پیدا کردم. اصطلاح مانند پدر،
09:46
like son. Or, I think it could also be like  mother, like daughter. It could also be—
127
586000
6121
مانند پسر. یا، فکر می‌کنم می‌تواند مانند مادر، مانند دختر باشد. همچنین می تواند باشد-
09:52
David: Mm-hmm. I think it's both.
128
592121
32
09:52
Rachel: Like father, like daughter.  
129
592153
1655
دیوید: مممم. فکر کنم هر دو باشه
راشل: مثل پدر، مثل دختر.
09:53
It's just relating people from two different generations.
130
593808
2972
این فقط با افرادی از دو نسل متفاوت ارتباط برقرار می کند.
09:56
David: Oh, that's interesting, though. No one  ever says like father, like daughter. 
131
596780
4420
دیوید: اوه، این جالب است. هیچ کس هرگز نمی گوید مثل پدر، مثل دختر.
10:01
Rachel: But I think it could be said, though,  and it wouldn't seem strange.
132
601200
2960
راشل: اما فکر می‌کنم می‌توان گفت، و عجیب به نظر نمی‌رسد.
10:04
David: Yeah.  I suppose you're right, but I do think  that it's not used that way very often.
133
604160
4520
دیوید: آره.   فکر می‌کنم حق با شماست، اما من فکر می‌کنم که اغلب به این شکل استفاده نمی‌شود.
10:08
Rachel: Definitely,  the most common iteration  would be like father, like son.
134
608680
5220
راشل: قطعاً، رایج‌ترین تکرار مانند پدر، مانند پسر است.
10:13
David: Mm-hmm.
135
613900
13
10:13
Rachel: What's that mean?
136
613913
787
دیوید: مممم.
راشل: یعنی چی؟
10:14
David: That means that someone has noticed that  
137
614700
3300
دیوید: این بدان معناست که کسی متوجه شده است که
10:18
the son is, is doing  something that is exactly like the father.
138
618000
4400
پسر دارد، دقیقاً شبیه پدر است.
10:22
Rachel: Maybe looks like exactly the father?
139
622400
4160
راشل: شاید دقیقاً شبیه پدر باشد؟
10:26
David: Yeah, maybe. Mm-hmm. Or a little,  
140
626560
3200
دیوید: بله، شاید. مممم یا کمی،
10:29
um, just a little character trait  or maybe walks the same way. That's  
141
629760
3600
اوم، فقط یک ویژگی شخصیتی کوچک یا شاید به همان روش راه می رود. این
10:33
one of mine with my father. We  walk exactly the same. And then,  
142
633360
4200
یکی از من با پدرم است. ما دقیقاً به همان صورت راه می‌رویم. و سپس،
10:37
one of my friends was cracking up because Stoney walks exactly like both of us.
143
637560
3920
یکی از دوستانم داشت عصبانی می‌شد چون استونی دقیقاً مثل هر دوی ما راه می‌رود.
10:41
Rachel: Yeah.  
144
641480
760
راشل: آره
10:42
So, we, we're just like father, like son.
145
642240
2440
بنابراین، ما دقیقاً مانند پدر هستیم، مانند پسر.
10:44
Rachel: Yep. So, it would be, like, an example is if someone’s father was a lawyer, 
146
644680
4353
راشل: بله. بنابراین، مثلاً می‌توان مثالی از این داشت که اگر پدر شخصی وکیل بود،
10:49
and now he was wanting to be a lawyer.  
147
649033
2315
و حالا می‌خواست وکیل شود.
10:51
You could say, oh, he wants  to be a lawyer. Like father, like son.
148
651348
3332
می توانید بگویید، اوه، او می خواهد وکیل شود. مثل پدر، مثل پسر.
10:54
David: There's a similar idiom that's a chip off the old block. 
149
654680
3640
دیوید: یک اصطلاح مشابه وجود دارد که یک تراشه از بلوک قدیمی است.
10:58
Rachel: Oh, yeah. That's a great idiom. It means  the exact same thing. Some,    
150
658320
5400
راشل: اوه، آره. این یک اصطلاح عالی است. معنی آن دقیقاً همان است. برخی،
11:03
a child is very similar to a parent either  in appearance or in habit or in personality.
151
663720
5380
یک کودک چه از نظر ظاهری یا از نظر عادت یا از نظر شخصیتی بسیار شبیه به والدین است.
11:09
David: Or, the apple doesn't fall far from the tree.
152
669100
3020
دیوید: یا، سیب از درخت دور نمی افتد.
11:12
Rachel: Another idiom meaning the same thing.  
153
672120
2296
راشل: اصطلاح دیگری که به همین معناست.
11:14
Those are both great idioms, David. Thanks for thinking of those.
154
674416
4404
این هر دو اصطلاح عالی هستند، دیوید. ممنون که به آنها فکر کردید
11:18
David: Mm-hmm.
155
678820
13
11:18
Rachel: What about the phrase not your father’s blank? Have you heard this? 
156
678833
4787
دیوید: مممم.
راشل: در مورد عبارت «not your father's blank» چطور؟ آیا این را شنیده اید؟
11:23
David: No. What are you trying to say?
157
683620
1940
دیوید: نه. چی میخوای بگی؟
11:25
Rachel: Well, like, if something, if someone’s trying to say that something is new,  
158
685560
4653
راشل: خوب، مثلاً، اگر چیزی، اگر کسی بخواهد بگوید که چیزی جدید است،
11:30
has been innovated, is—
159
690213
2721
ابداع شده است، این است-
11:32
David: Oh, right.
160
692934
16
11:32
Rachel: Is different from  
161
692950
530
دیوید: اوه، درست است.
راشل: با
11:33
the way it's always been, they might say, yeah, this is not your father’s hmm- hmm-hmm. Let me  
162
693480
5320
روشی که همیشه بوده متفاوت است، ممکن است بگویند، آره، این هُم-هم-هم پدرت نیست. بگذارید
11:38
come up with an example. All right. Let's  say that you're, you need a lawnmower,  
163
698800
5280
مثالی بزنم. بسیار خوب. فرض کنید به ماشین چمن زنی نیاز دارید،
11:44
and the salesman is trying to sell you this,  like, really fancy one that's got all of these  
164
704080
4960
و فروشنده سعی می کند این ماشین چمن زنی را به شما بفروشد
11:49
features. And you might be thinking, oh, my gosh. Is it worth that price tag? He might say,  
165
709040
5680
. و شما ممکن است فکر کنید، اوه، خدای من. آیا ارزش این قیمت را دارد؟ او ممکن است بگوید، می‌دانی
11:54
you know what, David? This is  not your father’s lawnmower.  
166
714720
3360
چیست، دیوید؟ این ماشین چمن‌زنی پدر شما نیست.
11:58
Right. Implying that things have  progressed so far, the innovation is—
167
718080
4453
درسته نوآوری که دلالت بر این دارد که همه چیز تا اینجا پیشرفت کرده است:
12:02
Rachel: Gotten better.
168
722533
21
12:02
David: So much better that it's worth it.
169
722554
1966
ریچل: بهتر شد.
دیوید: خیلی بهتره که ارزشش رو داره.
12:04
Rachel: Yes. So, the implication  
170
724520
1560
راشل: بله. بنابراین، مفهوم
12:06
not your father’s hmm-hmm-hmm implies that it's gotten better. Maybe it's been innovated.
171
726080
6600
نه هوم-هم-هم پدرت نشان می دهد که بهتر شده است. شاید ابداع شده باشد.
12:12
David: It's technologically advanced.
172
732680
2960
دیوید: از نظر فناوری پیشرفته است.
12:15
Rachel: Yeah. It's improved a lot over time. Drastically.
173
735640
3640
راشل: آره در طول زمان بسیار بهبود یافته است. به شدت.
12:19
David: Mm-hmm. Another example might be cars. 
174
739280
1440
دیوید: مممم. مثال دیگر ممکن است اتومبیل‌ها باشد.
12:20
So, if you're, um, buying a new car and someone’s trying to talk you into it,  
175
740720
6800
بنابراین، اگر در حال خرید یک خودروی جدید هستید و کسی سعی می‌کند شما را به خرید آن سوق دهد،
12:27
someone might say, you know, again, this  is kind of like a salesman idea, but this  
176
747520
3920
ممکن است کسی بگوید، می‌دانید، دوباره، این ایده یک فروشنده است، اما این
12:31
is not your father’s station wagon. Like, right away, that brings up an image for me. You know,  
177
751440
5000
خودروی استیشن پدر شما نیست. مثلاً، فوراً، تصویری برای من ایجاد می‌کند. می‌دانید،
12:36
we had this old station wagon, and it was  pretty bare bones, and there was not a lot  
178
756440
6320
ما این استیشن واگن قدیمی را داشتیم، و استخوان‌های کاملاً برهنه‌ای داشت، و از نظر
12:42
technologically advanced with it. But then,  when you and I were shopping for a car and we  
179
762760
4800
فناوری پیشرفت زیادی در آن وجود نداشت. اما بعد، وقتی من و تو داشتیم ماشین می‌خریدیم و می‌دانستیم که
12:47
knew we weren't going to get that one car, but we let them talk us into a test ride anyway,  
180
767560
5840
آن ماشین را نمی‌گیریم، اما اجازه دادیم ما را به یک سواری آزمایشی بفرستند،
12:53
and I was like, this is not your father’s  station wagon. That was like a spaceship that—
181
773400
4040
و من فکر کردم، این استیشن واگن پدرت نیست. . مثل یک سفینه فضایی بود که -
12:57
Rachel: It was an amazing ride. It was a Subaru Outback,   
182
777440
2938
راشل: سواری شگفت انگیزی بود. این یک سوبارو اوت بک بود،
13:00
which we did not buy, but we wished we could.
183
780378
2442
که ما آن را نمی خریدیم، اما آرزو داشتیم می توانستیم.
13:02
David: Yeah. That was not your father’s station wagon.
184
782820
1820
دیوید: آره. آن استیشن واگن پدرت نبود.
13:04
Rachel: That is not  your father’s station wagon. Have you heard the phrase mama’s boy?
185
784640
5080
راشل: این استیشن واگن پدرت نیست. آیا عبارت mama’s boy را شنیده‌اید؟
13:09
David: Yep.
186
789720
1060
دیوید: بله.
13:10
Rachel: This is a negative term. You don’t want to be called a mama’s boy, wouldn’t you say? 
187
790780
4689
راشل: این یک اصطلاح منفی است. نمی‌خواهی به تو بگویند پسر مامان، نمی‌گویی؟
13:15
Correct.
188
795469
611
درست است.
13:16
Rachel: Yeah. A mama’s boy would be a boy or a man who’s still attached to his mother 
189
796080
6010
راشل: آره پسر مامان پسری یا مردی است که هنوز به مادرش وابسته است
13:22
in a way that is outside of what would be developmentally normal.
190
802090
3030
به نحوی که خارج از حد طبیعی است.
13:25
David: Mm-hmm.
191
805120
660
13:25
Rachel: So, for example,  
192
805780
940
دیوید: مممم.
ریچل: برای مثال،
13:26
a man who might still make a lot of his  decisions based on what his mother wants.
193
806720
4500
مردی که هنوز ممکن است بسیاری از تصمیمات خود را بر اساس خواسته های مادرش بگیرد.
13:31
David: Yeah. I mean, this is, it's a really,  
194
811220
2300
دیوید: آره. منظورم این است که این واقعاً
13:33
it's a biting term. It's not—you wouldn't really use it casually. I guess you could, if you really  
195
813520
5280
یک اصطلاح گزنده است. اینطور نیست—شما واقعاً به طور معمول از آن استفاده نمی کنید. حدس می‌زنم می‌توانستی، اگر واقعاً
13:38
knew someone well and you were wanting to poke at them a little bit. But it's got an edge to it.
196
818800
5500
کسی را خوب می‌شناختی و می‌خواستی کمی به او ضربه بزنی. اما این یک مزیت برای آن دارد.
13:44
Rachel: Yeah, but like,  
197
824300
700
راشل: بله، اما مثلاً،
13:45
if you're hanging out with some people  and some dude’s mom is calling and she  
198
825000
3440
اگر با چند نفر در حال معاشرت هستید و مادر فلان شخص با او تماس می‌گیرد و او
13:48
calls him up frequently, you might say,  oh, mama’s boy, your phone’s ringing.
199
828440
3500
مرتباً با او تماس می‌گیرد، ممکن است بگویید، اوه، پسر مامان، تلفن شما زنگ می‌خورد.
13:51
David: Yeah.
200
831940
780
دیوید: آره.
13:52
Rachel: So, you could use it casually, too.
201
832720
1500
راشل: بنابراین، شما هم می توانید به طور معمول از آن استفاده کنید.
13:54
David: You're right. It  
202
834220
540
13:54
can be playful, but you should  know the person pretty well.
203
834760
2640
دیوید: حق با شماست.
ممکن است بازیگوش باشد، اما باید آن شخص را به خوبی بشناسید.
13:57
Rachel: Yeah. The motherlode.  
204
837400
1640
راشل: آره مادرلود.
14:00
What do you think of when you hear this term?
205
840640
1460
وقتی این اصطلاح را می شنوید به چه چیزی فکر می کنید؟
14:02
David: Well, I know, I know how to use it. I know what  
206
842100
1940
دیوید: خوب، می دانم، می دانم چگونه از آن استفاده کنم. من می دانم که به چه
14:04
it means, but I don't know what it comes from. It means a big bunch of something. Or the, the  
207
844040
5040
معناست، اما نمی دانم از چه چیزی می آید.  به معنای یک دسته بزرگ از چیزی است. یا
14:09
ultimate discovery of a huge amount of something, though I don't know what—what is a motherlode?
208
849080
5160
کشف نهایی مقدار زیادی از چیزی، هرچند نمی‌دانم چیست - مادرلود چیست؟
14:14
Rachel: I'm not sure.  
209
854240
1960
راشل: مطمئن نیستم.
14:16
But you think I'm using it correctly?
210
856200
1260
اما شما فکر می کنید من از آن درست استفاده می کنم؟
14:17
Rachel: Yeah, definitely. I think that's the definition. 
211
857460
2142
راشل: بله، قطعا. من فکر می‌کنم این تعریف است.
14:19
A large supply of something. For example, let's say that we're,  
212
859602
5278
مقدار زیادی از چیزی. برای مثال، فرض کنید،
14:24
you know, going through my parents’ attic  looking for stuff, and I in particular,  
213
864880
5400
می‌دانید، در اتاق زیر شیروانی والدینم به دنبال چیزهایی می‌گردیم، و به‌خصوص من،
14:30
as we go through their things, maybe I'm hoping to find old family photos. We find a couple here,  
214
870280
5000
در حالی که چیزهای آنها را بررسی می‌کنیم، شاید امیدوارم عکس‌های خانوادگی قدیمی را پیدا کنم. ما یک زوج را اینجا پیدا می‌کنیم،
14:35
we find a couple there. Let's say we  open a box that's full of thousands of  
215
875280
4360
یک زوج را آنجا پیدا می‌کنیم. فرض کنید جعبه‌ای را باز می‌کنیم که پر از هزاران
14:39
family photos. I might be, I might say, oh, the motherlode. Here it is. Or, when I was younger,  
216
879640
7680
عکس خانوادگی است. شاید بتوانم بگویم، آه، مادرم. اینجاست. یا وقتی جوانتر بودم،
14:47
I grew up in Florida and we used to go to these streams, these creeks in our neighborhood and look  
217
887320
5960
در فلوریدا بزرگ شدم و به این نهرها، این نهرهای همسایه‌مان می‌رفتیم و
14:53
for shark’s teeth that were left behind from, you know, millennia ago when Florida was under water.  
218
893280
6160
دنبال دندان‌های کوسه‌ای می‌گشتیم که از هزاره‌ها پیش، زمانی که فلوریدا زیر آب بود، باقی مانده بود.
14:59
That probably wasn't even millennia ago. Anyway, we would look for shark’s teeth. You know,  
219
899440
5240
احتمالاً حتی هزاران سال پیش هم نبود. به هر حال، ما دنبال دندان‌های کوسه می‌گردیم. می‌دانی،
15:04
every once in a while, you'd find one, and it’d be lucky. And maybe one time, you found a particular  
220
904680
4640
هر چند وقت یک‌بار، یکی را پیدا می‌کردی، و خوش‌شانس بود. و شاید یک بار،
15:09
area of the stream where you found, like, five or 10 right there. You might say, ah, the motherlode.  
221
909320
4640
ناحیه خاصی از جریان را پیدا کرده باشید، مثلاً پنج یا 10 را همانجا. شما ممکن است بگویید، آه، مادر.
15:13
Look at how many I just got. Have you ever heard the term swear on your mother’s grave?
222
913960
5700
ببین چندتا گرفتم آیا تا به حال اصطلاح قسم خوردن بر مزار مادرتان را شنیده اید؟
15:19
David: Yeah. Mm-hmm.
223
919660
1660
دیوید: آره. مممم
15:21
Rachel: What's it mean?
224
921320
1240
راشل: یعنی چی؟
15:22
David: It means you are really, you, 
225
922560
2930
دیوید: این بدان معناست که شما واقعاً هستید،
15:25
you swear that what you're about to say is absolutely true.
226
925490
3470
شما قسم می‌خورید که آنچه می‌خواهید بگویید کاملاً درست است.
15:28
Rachel: Right.
227
928960
520
راشل: درسته
15:29
David: You wouldn't  dare stand on your mother’s grave and lie.
228
929480
3520
دیوید: شما جرات نمی کنید روی قبر مادرتان بایستید و دروغ بگویید.
15:33
Rachel: Right. When you swear on your mother’s grave,  
229
933000
2623
راشل: درسته وقتی روی قبر مادرتان قسم می‌خورید،
15:35
it's like, an extra step saying, this is 100% the truth.
230
935623
5397
مثل یک قدم اضافی است که می‌گویید، این 100% حقیقت است.
15:41
David: Yeah.
231
941020
580
15:41
Rachel: And of course, that person could still be lying,  
232
941600
2209
دیوید: آره.
راشل: و البته، آن شخص هنوز هم می‌تواند دروغ بگوید،
15:43
but it's just a way to try to make them feel even more guilty for lying if they're lying.
233
943809
5326
اما این فقط راهی است برای اینکه در صورت دروغ گفتن، احساس گناه بیشتری برای دروغ گفتن داشته باشد.
15:49
Right.
234
949135
665
15:49
Rachel: Have you ever heard the phrase everyone and their  
235
949800
2120
درسته
راشل: آیا تا به حال این عبارت همه و مادرشان را شنیده اید
15:51
mother? Or everyone and their brother? Everyone and their sister? Everyone and their cousin?
236
951920
4540
؟ یا همه و برادرشان؟ همه و خواهرشان؟ همه و پسر عموشون؟
15:56
David: Right.  
237
956460
660
دیوید: درست است.
15:57
That's a good one. That one gets used a lot.
238
957120
1800
این یکی خوب است. اون یکی خیلی استفاده میشه
15:58
Rachel: Yeah. What’s it mean?
239
958920
1580
راشل: آره یعنی چی؟
16:00
David: Ah, it means just a, a, huge amount of people.
240
960500
3040
دیوید: آه، این به معنای تعداد زیادی از مردم است.
16:03
Rachel: A big crowd.
241
963540
1020
راشل: جمعیت زیادی.
16:04
David: So, everyone and their mother was there.
242
964560
2240
دیوید: پس همه و مادرشان آنجا بودند.
16:06
Rachel: Right.
243
966800
520
راشل: درسته
16:07
David: It implies  
244
967320
760
دیوید: به این معنی است که
16:08
it's just crowded. Almost  implies overcrowded and too full.
245
968080
3540
فقط شلوغ است. تقریباً به معنای شلوغ و بیش از حد پر بودن است.
16:11
Rachel: Yeah. Actually, last week,  
246
971620
1940
راشل: آره در واقع، هفته گذشته،
16:13
David went to drop off our friend in Center City, and was driving back. And there was this huge  
247
973560
5200
دیوید رفت تا دوستمان را در سنتر سیتی پیاده کند و در حال رانندگی بود. و این کنسرت عظیم بود
16:18
concert that was just this past weekend. The Made in America concert, and Jay-Z was there, and it's,  
248
978760
6400
که همین آخر هفته گذشته بود. کنسرت Made in America، و Jay-Z آنجا بود، و این،
16:25
it was in downtown Philadelphia. And David kept texting me and saying, nope. Worst traffic. Even  
249
985160
6320
در مرکز شهر فیلادلفیا بود. و دیوید مدام به من پیام می‌داد و می‌گفت: نه. بدترین ترافیک حتی
16:31
more traffic than I thought. Kept adding on time to when he would be home. And that was like,  
250
991480
5000
ترافیک بیشتر از آنچه فکر می کردم. مدام به موقع به زمان آمدنش به خانه اضافه می‌کرد. و به این صورت بود که در آن زمان
16:36
everyone and their mother was trying to  drive through Center City at that time.
251
996480
4600
همه و مادرشان سعی می‌کردند از مرکز شهر عبور کنند.
16:41
David: Exactly.
252
1001080
680
16:41
Rachel: Traffic was so bad.
253
1001760
1380
دیوید: دقیقا.
راشل: ترافیک خیلی بد بود.
16:43
David: Yeah. It was terrible. 
254
1003140
1180
دیوید: آره. وحشتناک بود.
16:44
And I didn't go to the concert, but I have a  feeling that everyone and their mother was there.
255
1004320
3680
و من به کنسرت نرفتم، اما این احساس را دارم که همه و مادرشان آنجا بودند.
16:48
David: Yeah. It was a huge, huge, sprawling concert.
256
1008000
2900
دیوید: آره. این یک کنسرت بزرگ، عظیم و گسترده بود.
16:50
Rachel: I think it was probably packed.  
257
1010900
2677
راشل: فکر می‌کنم احتمالاً پر بود.
16:53
David, didn't you read recently in the New Yorker about a restaurant  
258
1013577
4223
دیوید، اخیراً در نیویورکر درباره رستورانی
16:57
that you wanted to try? It was a Table for  Two, it was in the Table for Two column.
259
1017800
3900
که می‌خواستید امتحان کنید، نخوانده‌اید؟ این یک جدول برای دو بود، در ستون Table for Two بود.
17:01
David: Yeah.
260
1021700
480
دیوید: آره.
17:02
Rachel: And you immediately called  
261
1022180
1340
راشل: و تو فوراً زنگ زدی
17:03
to make a table, but everyone and their mother had already done that, and there were no reservations.
262
1023520
4020
تا یک میز درست کنی، اما همه و مادرشان قبلاً این کار را انجام داده بودند و هیچ رزروی وجود نداشت.
17:07
David: That's exactly right.
263
1027540
1280
دیوید: دقیقاً درست است.
17:08
Rachel: That's sad.
264
1028820
800
راشل: این غم انگیز است.
17:09
David: We'll go sometime.
265
1029620
920
دیوید: یه وقتایی میریم.
17:10
Rachel: What was the name? Do you remember?
266
1030540
1400
راشل: اسمش چی بود؟ یادت هست؟
17:11
David: I don’t remember,  
267
1031940
1020
دیوید: یادم نیست،
17:12
but it was a fish. The specialty was  fish, and I knew that you would like it.
268
1032960
3760
اما ماهی بود. تخصص آن ماهی بود، و می دانستم که آن را دوست دارید.
17:16
Rachel: Yeah. Speaking of, we're going to New York this weekend, and don’t  have any plans yet.  
269
1036720
4465
راشل: آره در مورد، ما این آخر هفته به نیویورک می رویم و هنوز برنامه ای نداریم.
17:21
We've got to get on that.
270
1041185
4773
ما باید به آن بپردازیم.
17:25
David: Yeah, we do.
271
1045958
18
17:25
Rachel: Make some reservations.  
272
1045976
32
دیوید: بله، این کار را می کنیم.
راشل: کمی رزرو کنید.
17:26
David: Got to get on that.
273
1046008
25
17:26
Rachel: Got to get on that. That means something we really  
274
1046033
2887
دیوید: باید این کار را انجام داد.
راشل: باید این کار را انجام دهم. این به معنای چیزی است که ما واقعاً
17:28
need to start working on. You kiss your mother with that mouth? Have you ever heard that phrase?
275
1048920
7940
باید روی آن کار کنیم. مادرتان را با آن دهان می‌بوسید؟ آیا تا به حال این عبارت را شنیده اید؟
17:36
David: Mm-hmm.
276
1056860
13
17:36
Rachel: That's just something that someone might  say to someone who cusses a lot. 
277
1056873
3807
دیوید: مممم.
راشل: این فقط چیزی است که ممکن است کسی به کسی که زیاد فحش می دهد بگوید.
17:40
David: Yeah, right. And I, the image  
278
1060680
2560
دیوید: آره، درسته. و من، تصویر
17:43
that comes up for me is someone older admonishing someone younger after they've overheard them using  
279
1063240
5280
که برای من ایجاد می‌شود، فردی مسن‌تر است که به جوان‌ترها توصیه می‌کند پس از شنیدن آن‌ها با استفاده از
17:48
a cussword. Um, yeah. You, you kiss your mother with that mouth? Um, that's, that's a good rebuke.
280
1068520
8680
کلمه‌ی کلمه‌ای. اوم، آره شما، مادرتان را با آن دهان می‌بوسید؟ اوم، این توبیخ خوبی است.
17:57
Rachel: Yeah. Um,  
281
1077200
1640
راشل: آره اوم،
17:58
when you cuss, then someone  might say you have a dirty mouth.
282
1078840
3460
وقتی فحش می‌دهی، ممکن است یکی بگوید دهانت کثیف است.
18:02
David: Right.
283
1082300
660
18:02
Rachel: Yeah. And so,  
284
1082960
1000
دیوید: درست است.
راشل: آره و به این ترتیب،
18:03
then also, comes the idea of you wouldn't  kiss your mother with a dirty mouth.
285
1083960
3640
پس از آن، این ایده به وجود می آید که شما مادرتان را با دهان کثیف نمی بوسید.
18:07
David: Right.
286
1087600
840
دیوید: درست است.
18:08
Rachel: What about using brother for friends, 
287
1088440
2724
راشل: در مورد استفاده از برادر برای دوستان
18:11
rather than your actual brother? Do you ever do that?
288
1091164
2496
به جای برادر واقعی خود چطور؟ آیا تا به حال این کار را انجام می دهید؟
18:13
David: The word, you mean.
289
1093660
1460
دیوید: منظورت این کلمه است.
18:15
Rachel: Yeah.
290
1095120
780
18:15
David: Yeah, some. I say bro a lot.
291
1095900
2360
راشل: آره
دیوید: آره، مقداری. خیلی میگم داداش
18:18
Rachel: Oh, yeah. Shortening  
292
1098260
1500
راشل: اوه، آره. کوتاه کردن
18:19
brother to B-R-O. David: 
293
1099760
1440
برادر به B-R-O. دیوید:
18:21
Yeah. I also use that for my brothers-in-law. Brother is kind of formal. I don’t often use that.
294
1101200
6303
آره. برای برادر شوهرم هم استفاده میکنم.  برادر یه جورایی رسمیه من اغلب از آن استفاده نمی کنم.
18:27
Rachel: Yeah, but what about like, what's up, brother?
295
1107503
1097
راشل: آره، اما چه خبر، برادر؟
18:28
David: No, I know.  
296
1108600
720
دیوید: نه، می دانم.
18:29
Some people do. I'm saying, for me, just  doesn't, I haven’t ever used that very much.
297
1109320
3840
برخی از مردم انجام می دهند. من می گویم، برای من، فقط نمی کند، من تا به حال از آن زیاد استفاده نکرده ام.
18:33
Rachel: But it's definitely a thing.
298
1113160
1640
راشل: اما قطعاً یک چیز است.
18:34
David: Absolutely.
299
1114800
720
دیوید: قطعا.
18:35
Rachel: Yeah. I think it's also a  
300
1115520
1760
راشل: آره من فکر می‌کنم
18:37
thing to use sister for women, female friends. She's my sister. She's always there for me.
301
1117280
7000
استفاده از خواهر برای خانم‌ها، دوستان زن نیز کاری است.  اون خواهر منه او همیشه برای من است.
18:44
David: Yep. You're right.
302
1124280
1080
دیوید: بله. حق با شماست.
18:45
Rachel: Mm-hmm. I'm trying to think if I would ever shorten that to sis.  
303
1125360
3190
راشل: مممم. من سعی می‌کنم فکر کنم که آیا می‌توانم آن را برای sis کوتاه کنم.
18:48
I don’t think I would the way you shorten brother to bro.
304
1128550
2830
فکر نمی‌کنم آنطور که شما برادر را به برادر کوتاه می‌کنید، رفتار کنم.
18:51
David: I think you're probably right.
305
1131380
1580
دیوید: فکر می کنم حق با شماست.
18:52
Rachel: But, probably some people do.
306
1132960
1800
راشل: اما، احتمالاً برخی از مردم این کار را می کنند.
18:54
David: I say sis to a couple of my really  good friends that are women.
307
1134760
3460
دیوید: من به چند تن از دوستان خوبم که زن هستند می گویم خواهرم.
18:58
Rachel: You do?
308
1138220
607
18:58
David: Mm-hmm.  
309
1138827
693
راشل: می‌کنی ؟
دیوید: مممم.   سازمان بهداشت جهانی
18:59
Who?
310
1139520
400
18:59
David: Uh, Krista I say that to sometimes, and Yannikin.
311
1139920
3585
؟
دیوید: اوه، کریستا من این را گاهی به یانیکین می گویم.
19:03
Rachel: You do? Okay.  
312
1143505
735
راشل: می‌کنی ؟ باشه
19:04
What at the phrase big brother  or big brother is watching you?
313
1144240
4160
در عبارت برادر بزرگ یا برادر بزرگ چه چیزی شما را تماشا می کند؟
19:08
David: Oh, right.
314
1148400
2938
دیوید: اوه، درست است.
19:11
Rachel: Do-do-do.
315
1151338
16
19:11
David: Yeah.
316
1151354
146
19:11
Rachel: You don’t want that.
317
1151500
1060
راشل: انجام بده.
دیوید: آره.
راشل: تو اینو نمیخوای.
19:12
David: Ominous.
318
1152560
1760
دیوید: شوم.
19:14
Rachel: Mm-hmm.
319
1154320
229
19:14
David: But, what's that mean?
320
1154549
551
راشل: مممم.
دیوید: اما این یعنی چی؟
19:15
Rachel: Well, I think  
321
1155100
500
19:15
it comes from George Orwell’s  novel 1984. I think that was the  
322
1155600
4440
راشل: خوب، فکر می‌کنم
از رمان جورج اورول در سال 1984 آمده است. فکر می‌کنم این
19:20
first time that the term big brother  was coined. Have you read that book?
323
1160040
4900
اولین باری بود که اصطلاح برادر بزرگ ابداع شد. آیا شما آن کتاب را خوانده اید؟
19:24
David: I haven’t.
324
1164940
876
دیوید: من نداشتم.
19:25
Rachel: Oh, really?
325
1165816
18
19:25
David: I want to.  
326
1165834
1206
راشل: اوه، واقعا؟
دیوید: من می خواهم.
19:27
Okay. I think I read it twice. I think I read  it once for high school, but that's so long ago,  
327
1167040
4760
باشه فکر کنم دوبار خوندم. فکر می‌کنم یک بار آن را برای دبیرستان خوانده‌ام، اما خیلی وقت پیش است،
19:31
I don’t remember. But then, I also read it when I was older and I was a tutor for a high schooler.  
328
1171800
6880
یادم نمی‌آید. اما بعد، وقتی بزرگتر شدم و معلم دبیرستانی بودم، آن را هم خواندم.
19:38
Then, we read it together. Anyway, it's about a, a government, an overreaching government  
329
1178680
6640
سپس با هم آن را خواندیم. به هر حال، این در مورد یک دولت است، یک دولت فراگیر، یک
19:45
ruling party that is basically spying on,  invading the privacy of its citizens. So,  
330
1185320
8480
حزب حاکم که اساساً در حال جاسوسی است و به حریم خصوصی شهروندانش تجاوز می کند. بنابراین،
19:53
the idea that big brother is watching you is the idea that the government is keeping tabs on what  
331
1193800
6360
این ایده که برادر بزرگتر شما را زیر نظر دارد این ایده است که دولت در حال پیگیری کارهایی است که
20:00
you're doing. For example, in the U.S., I don’t, I can't remember if the law did end up passing.  
332
1200160
6520
شما انجام می دهید. به عنوان مثال، در ایالات متحده، من نمی دانم، نمی توانم به خاطر بیاورم که آیا این قانون در نهایت تصویب شد یا خیر.
20:06
I think it did. But, where a lot of the datafor  when you're surfing online or this kind of thing  
333
1206680
6320
من فکر می کنم آن را انجام داد. اما، جایی که بسیاری از داده‌های مربوط به هنگام گشت و گذار آنلاین یا این نوع چیزها
20:13
can now be sold, can now be watched and sold. Um, and so, that's sort of the idea of, oh, you know,  
334
1213000
6520
اکنون می‌توانند فروخته شوند، اکنون می‌توان آنها را تماشا و فروخت. اوم، و خب، این یک جور ایده است، اوه، می‌دانید،
20:19
does the government have the right to go through and watch where you are on the Internet? Maybe,  
335
1219520
5520
آیا دولت حق دارد از آنجا عبور کند و در اینترنت تماشا کند؟ شاید،
20:25
maybe not. But that's the idea. If, you know, if you feel like you, the government is able to  
336
1225040
7920
شاید نه. اما این ایده است. اگر، می‌دانید، اگر احساس می‌کنید، دولت می‌تواند به‌نوعی
20:32
sort of follow your actions online, or elsewhere, then. The idea is, big brother is watching you.
337
1232960
5280
اقدامات شما را به‌صورت آنلاین یا در جای دیگر دنبال کند، پس. ایده این است که برادر بزرگ شما را تماشا می کند.
20:38
David: Right.
338
1238240
500
20:38
Rachel: There was a TV show, I think it  
339
1238740
2020
دیوید: درست است.
ریچل: یک برنامه تلویزیونی بود، فکر می‌کنم
20:40
was on CBS, called Big Brother for a while, where it was like a group of people living in a house.
340
1240760
6580
در CBS بود، به نام برادر بزرگ برای مدتی، که مثل گروهی از مردم بود که در یک خانه زندگی می‌کردند.
20:47
David: Reality TV, where people got kicked out.
341
1247340
2680
دیوید: تلویزیون واقعیت، جایی که مردم اخراج شدند.
20:50
Rachel: And they were  being video taped, where I guess, that was the idea of big brother.
342
1250020
3436
راشل: و آنها در حال ضبط ویدیو بودند، جایی که حدس می‌زنم، این ایده برادر بزرگتر بود.
20:53
David: Because that was, there was video everywhere.
343
1253456
1244
دیوید: چون اینطور بود، همه جا ویدیو بود.
20:54
Rachel: Man, for a while there, I guess still,  but reality TV just took off. 
344
1254700
6020
راشل: مرد، برای مدتی آنجا، حدس می‌زنم هنوز هم آنجا بودم، اما تلویزیون واقعیت به تازگی پخش شد.
21:00
David: It did.
345
1260720
2160
دیوید: اینطور شد.
21:02
Rachel: Such a huge  thing. I'm glad it's subsided a little bit, because I think it's pretty boring.
346
1262880
3700
راشل: یک چیز بزرگ. خوشحالم که کمی فروکش کرده است، زیرا فکر می کنم خیلی کسل کننده است.
21:06
David: I agree.
347
1266580
1320
دیوید: موافقم.
21:07
Rachel: What about the phrase, I'm not my brother’s keeper? Or, am I my brother’s keeper? 
348
1267900
5312
راشل: در مورد عبارت «من نگهبان برادرم نیستم» چطور؟ یا من نگهبان برادرم هستم؟
21:13
David: Or, I'm my brother’s keeper. Sometimes, it's embraced in the positive, too. This  
349
1273212
5188
دیوید: یا، من نگهبان برادرم هستم. گاهی اوقات، از جنبه مثبت نیز استقبال می‌شود. این
21:18
idea about whether or not you're responsible for someone else. You're a close friend, and should  
350
1278400
6240
ایده درباره اینکه آیا شما مسئول شخص دیگری هستید یا خیر. شما دوست صمیمی هستید، و آیا باید
21:24
you or should you not be held responsible  for things that that person does or says?
351
1284640
5306
مسئولیت کارهایی را که آن شخص انجام می دهد یا می گوید، بر عهده بگیرید یا نه؟
21:29
Rachel: Right. Like, let's say you're out with somebody, and 
352
1289946
2698
راشل: درسته مثلاً، فرض کنید با کسی بیرون رفته‌اید، و
21:32
you're out with a group of friends one night, and one of your friends gets  
353
1292644
3436
یک شب با گروهی از دوستانتان بیرون رفته‌اید، و یکی از دوستانتان
21:36
in a fight. And maybe he gets pretty beat  up. Someone else might say to you, David,  
354
1296080
5360
دعوا می‌کند. و شاید او خیلی کتک بخورد. ممکن است شخص دیگری به شما بگوید، دیوید،
21:41
why didn't you stop that? Why didn't  you stop him? And then you could say,  
355
1301440
4200
چرا جلوی آن را نگرفتید؟ چرا جلوی او را نگرفتی؟ و سپس می توانید بگویید،
21:45
I'm not my brother’s keeper. He made up his mind as what he wanted to do. It wasn't up to me.
356
1305640
4220
من نگهبان برادرم نیستم. او تصمیم خود را بر این تصمیم گرفت که چه کاری می‌خواهد انجام دهد. به من مربوط نبود.
21:49
David: Right. The implication that they are  responsible for their actions.
357
1309860
3040
دیوید: درست است. این مفهوم که آنها مسئول اعمال خود هستند.
21:52
Rachel: Not you.
358
1312900
840
راشل: نه تو.
21:53
David: Right.
359
1313740
700
دیوید: درست است.
21:54
Rachel: Right. That comes from the bible, doesn't it? 
360
1314440
3035
راشل: درسته این از کتاب مقدس می آید، اینطور نیست؟
21:57
I think it does come from the bible.  The story of Cain and Abel. I learned that a long time ago.  
361
1317475
4965
من فکر می کنم از کتاب مقدس آمده است. داستان قابیل و هابیل. خیلی وقت پیش یاد گرفتم.
22:02
Okay, the grandfather clause. Great  term involving a family relationship word. Or,  
362
1322440
8960
باشه، بند پدربزرگ. اصطلاح عالی که شامل یک کلمه رابطه خانوادگی است. یا،
22:11
to be grandfathered in. Both of them mean the same thing. If there is a grandfather clause,  
363
1331400
5320
پدربزرگ شدن. هر دوی آنها به یک معنا هستند. اگر یک بند پدربزرگ وجود دارد،
22:16
then you could be grandfathered in. And  this just means that you don’t have to, um,  
364
1336720
6160
می‌توانید پدربزرگ شوید. و این فقط به این معنی است که شما مجبور نیستید، اوم،
22:22
follow a rule that applied to you after  you had already done something. Okay,  
365
1342880
6200
قانونی را دنبال کنید که بعد از  انجام کاری برای شما اعمال می‌شود . خوب،
22:29
this is confusing. Let's give an example.
366
1349080
1800
این گیج کننده است. بیایید یک مثال بزنیم.
22:30
David: So, an example is, um,  
367
1350880
2360
دیوید: به عنوان مثال، اوم،
22:33
as a therapist, the clinical license law changed, maybe, maybe eight or 10 years ago. And so,  
368
1353240
11040
به عنوان یک درمانگر، قانون مجوز بالینی تغییر کرده است، شاید، شاید هشت یا 10 سال پیش. و بنابراین،
22:44
in order to receive a clinical license,  there was new legislation that said you  
369
1364280
5320
برای دریافت مجوز بالینی، قانون جدیدی وجود دارد که می‌گوید شما
22:49
had to get a certain amount of supervision  and submit those hours in a certain way, and,  
370
1369600
5240
باید مقدار مشخصی از نظارت را دریافت می‌کنید و آن ساعات را به روشی خاص ارسال می‌کنید، و،
22:54
and was really specific. But, for people  who already had their clinical license  
371
1374840
5080
و واقعاً خاص بود. اما، برای افرادی که قبلاً مجوز بالینی    خود را
22:59
before the time of that legislation, they  were grandfathered in to the new program,  
372
1379920
5360
قبل از زمان آن قانون داشتند، به برنامه جدید وارد شده بودند  ،
23:05
meaning that they didn't have to do anything else in order to keep their license.
373
1385280
3340
به این معنی که برای حفظ مجوز خود نیازی به انجام کار دیگری نداشتند.
23:08
Rachel: Yeah. That's a great example.
374
1388620
1675
راشل: آره این یک مثال عالی است.
23:10
So, it's when a new restriction doesn't apply to somebody  
375
1390295
3945
بنابراین، زمانی است که یک محدودیت جدید برای کسی
23:14
who has already achieved something  or is already at a certain level.
376
1394240
4280
که قبلاً چیزی را به دست آورده یا در سطح خاصی است اعمال نمی‌شود.
23:18
David: Mm-hmm.  
377
1398520
920
دیوید: مممم.
23:19
Another example, if a rate goes  up for a membership. For example,  
378
1399440
3760
مثال دیگر، اگر نرخی برای عضویت بالا برود. برای مثال،
23:23
Rachel's English Academy. The first week, if people signed up, the rate was $10. Now, it's $14.  
379
1403200
5240
آکادمی انگلیسی راشل. در هفته اول، اگر افراد ثبت‌نام کنند، نرخ 10 دلار بود. الان 14 دلار است.
23:29
So, even though the rate went up,  everyone who signed in during that  
380
1409400
3240
بنابراین، اگرچه نرخ افزایش یافت، همه کسانی که در آن
23:32
first week is grandfathered in at that rate.  So, they will always only pay that rate. They  
381
1412640
5880
هفته اول وارد سیستم شدند، با آن نرخ وارد شدند. بنابراین، آنها همیشه فقط آن نرخ را پرداخت می کنند. آنها
23:38
got grandfathered in at the original  price. Have you ever heard, say uncle?
382
1418520
5200
با قیمت اصلی وارد خانه شدند . تا حالا شنیدی بگو عمو؟
23:43
David: Yeah.
383
1423720
1200
دیوید: آره.
23:44
Rachel: Yeah. It's a little old-fashioned.
384
1424920
2000
راشل: آره کمی قدیمی است.
23:46
David: Yeah. Where does that come from?
385
1426920
1580
دیوید: آره. از کجا می آید؟
23:48
Rachel: I don't know.
386
1428500
1060
راشل: من نمی دانم.
23:49
David: It means stop.
387
1429560
740
دیوید: یعنی توقف.
23:50
Rachel: Yeah. That means,  
388
1430300
1060
راشل: آره یعنی،
23:51
like, if you're kind of, it's always  physical, right? If someone’s hurting you,  
389
1431360
4440
مثل اینکه، اگر به نوعی هستید، همیشه فیزیکی است، درست است؟ اگر کسی به شما صدمه می زند،
23:55
if you're kind of fighting with somebody. Say uncle means, I give up. Stop what you're doing.
390
1435800
3634
اگر دارید با کسی دعوا می کنید. بگو عمو یعنی من تسلیم شدم. کاری را که انجام می دهید متوقف کنید.
23:59
David: Right. I give  
391
1439434
526
23:59
up. Right, right, right, right. Mm-hmm.
392
1439960
1930
دیوید: درست است. من تسلیم می شوم
. درست، درست، درست، درست است. مممم
24:01
Rachel: I always think of the scene in the movie The  
393
1441890
2750
راشل: من همیشه به صحنه‌ای در فیلم
24:04
Christmas Story, where the bullies are beating up the kids in like an alley. Do you remember this?
394
1444640
6261
داستان کریسمس فکر می‌کنم، جایی که قلدرها مانند یک کوچه بچه‌ها را کتک می‌زنند. اینو یادت هست؟
24:10
David: Mm-mm.
395
1450901
12
24:10
Rachel: And the bully is like,  
396
1450913
767
دیوید: میلی متر.
راشل: و قلدر مثل
24:11
say uncle. Say uncle. And the  kid’s like, uncle. Uncle. Anyway,  
397
1451680
6200
عمو است. بگو عمو و بچه مثل عمو. عمو به هر حال،
24:17
great clip. I will link to that  in the show notes of this episode.
398
1457880
3240
کلیپ عالی. در یادداشت‌های نمایش این قسمت به آن پیوند خواهم داد.
24:21
David: All right.  
399
1461120
600
24:21
I'll make sure to watch that. Uncle Sam. Who’s that uncle?
400
1461720
6640
دیوید: باشه.
من حتما آن را تماشا خواهم کرد. عمو سام اون عمو کیه؟
24:28
David: That would be the United States government.
401
1468360
1380
دیوید: این دولت ایالات متحده خواهد بود.
24:29
Rachel: Yeah. It's funny that, that that has  
402
1469740
3740
راشل: آره خنده دار است که این
24:33
become a nickname for the government of the United States. I'm giving all my money to Uncle Sam.
403
1473480
4680
به نام مستعار دولت ایالات متحده تبدیل شده است. من تمام پولم را به عمو سام می دهم.
24:38
David: Complaining about taxes.
404
1478160
1600
دیوید: شکایت از مالیات.
24:39
Rachel: Yeah, right. So,  
405
1479760
1440
راشل: آره، درسته. بنابراین،
24:41
I did a little research into this. It became  the nickname back in 1813, more or less. And  
406
1481200
7480
من کمی در این مورد تحقیق کردم. این نام مستعار در سال 1813، کم و بیش، تبدیل شد. و
24:48
the name is linked to a man named Samuel Wilson,  who was supplying food to the United States Army.
407
1488680
7560
این نام مربوط به مردی به نام ساموئل ویلسون است که برای ارتش ایالات متحده غذا تأمین می کرد.
24:56
David: Okay.
408
1496240
840
دیوید: باشه.
24:57
Rachel: And the barrels with this food was  
409
1497080
2400
راشل: و بشکه‌های این غذا
24:59
stamped U.S. for United States. And the soldiers started calling, started calling it Uncle Sam.
410
1499480
6340
مهر ایالات متحده برای ایالات متحده بود. و سربازها شروع به صدا زدن کردند، شروع کردند به صدا زدن آن عمو سام.
25:05
David: Because of the abbreviation.
411
1505820
1300
دیوید: به دلیل مخفف.
25:07
Rachel: Yeah, and he was providing them with food.
412
1507120
1820
راشل: بله، و او به آنها غذا می داد.
25:08
David: Okay.
413
1508940
420
دیوید: باشه.
25:09
Rachel: So, sort of, maybe that's  
414
1509360
1080
راشل: بنابراین، شاید
25:10
where the idea of Uncle came in. So, it eventually spread and became a general nickname for the U.S.  
415
1510440
6880
ایده عمو همینجا مطرح شد. بنابراین، در نهایت گسترش یافت و به یک نام مستعار عمومی برای دولت فدرال ایالات متحده تبدیل شد
25:17
federal government. And there's this iconic  poster. Like, there's a, a figure, a cartoon  
416
1517320
6480
. و این پوستر نمادین وجود دارد . مثلاً یک، یک شکل، یک
25:23
drawing of Uncle Sam that has sort of been adapted as the picture of what Uncle Sam looks like.
417
1523800
4520
نقاشی کارتونی از عمو سام وجود دارد که به نوعی به عنوان تصویری از ظاهر عمو سام اقتباس شده است.
25:28
David: Right. Yeah, yeah, yeah. Absolutely. 
418
1528320
920
دیوید: درست است. آره، آره، آره. کاملا.
25:29
Yeah, and there's a poster, an  
419
1529240
2040
بله، و یک پوستر وجود دارد، یک
25:31
iconic poster with him pointing saying, Uncle Sam wants you, as a recruiting poster for the Army.
420
1531280
6680
پوستر نمادین که در آن اشاره می‌کند، عمو سام تو را می‌خواهد، به عنوان یک پوستر استخدام برای ارتش.
25:37
David: Yeah.
421
1537960
640
دیوید: آره.
25:38
Rachel: Yeah. I'll link  to that image in the show notes to this podcast.
422
1538600
4160
راشل: آره من آن تصویر را در یادداشت‌های نمایش این پادکست پیوند خواهم داد.
25:42
David: Right.
423
1542760
840
دیوید: درست است.
25:43
Rachel: David, I don't know that I can think  
424
1543600
1880
ریچل: دیوید، من نمی‌دانم
25:45
of any more idioms that use family relationship terms right now. Can you think of anything more?
425
1545480
7060
در حال حاضر به اصطلاح دیگری فکر کنم که از اصطلاحات مربوط به روابط خانوادگی استفاده می‌کند. آیا می توانید به چیز دیگری فکر کنید؟
25:52
David: I don’t think so.
426
1552540
1440
دیوید: من اینطور فکر نمی کنم.
25:53
Rachel: If we think  
427
1553980
1020
راشل: اگر به
25:55
anything more, we'll just  have to do another podcast.
428
1555000
2107
چیز دیگری فکر کنیم، فقط باید پادکست دیگری انجام دهیم.
25:57
David: That's right.
429
1557107
973
دیوید: درست است.
25:58
Rachel: Okay, guys. So,  
430
1558080
1520
راشل: باشه بچه ها. بنابراین،
25:59
this podcast was a companion podcast to the family relationships vocabulary builder video  
431
1559600
7280
این پادکست یک پادکست همراه ویدئوی سازنده واژگان روابط خانوادگی   بود
26:06
that appeared on my YouTube channel. And again, I will link to that video in the show notes to  
432
1566880
5360
که در کانال YouTube من ظاهر شد. و دوباره، من به آن ویدیو در یادداشت‌های نمایش   این پادکست پیوند خواهم داد
26:12
this podcast. Thank you for joining me and  listening. David, thanks for being here.
433
1572240
5040
. از اینکه به من ملحق شدید و گوش دادید متشکرم. دیوید، ممنون که اینجا بودی
26:17
David: Absolutely.
434
1577280
840
دیوید: قطعا.
26:18
Rachel: Don’t forget,  
435
1578120
800
26:18
if you want a transcript to this podcast, just go to rachelsenglish.com/podcast and search for  
436
1578920
6240
راشل: فراموش نکنید،
اگر می‌خواهید رونوشت این پادکست را داشته باشید، فقط به rachelsenglish.com/podcast بروید و   این قسمت را جستجو کنید
26:25
this episode. If you're not already subscribed to the podcast, please do. It's a great way to  
437
1585160
5360
. اگر قبلاً در پادکست مشترک نیستید، لطفاً این کار را انجام دهید. این یک راه عالی برای
26:30
make sure that you hear every episode.  You can do this at iTunes or Stitcher,  
438
1590520
5400
اطمینان از شنیدن هر قسمت است. می‌توانید این کار را در iTunes یا Stitcher انجام دهید،
26:35
and I would love it if you would leave a review for me on one of these two platforms. I read  
439
1595920
4680
و من خوشحال می‌شوم اگر نظری برای من در یکی از این دو پلتفرم بگذارید. من
26:40
all of the reviews, and I love to hear what  you think about the Rachel's English podcast.
440
1600600
17640
همه نظرات را خواندم و دوست دارم نظر شما را درباره پادکست انگلیسی Rachel بشنوم.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7