Learn English with News: Why Sha'Carri Richardson Won't Run at the Olympics | Rachel's English

Let’s learn English with the news.

بیایید انگلیسی را با اخبار یاد بگیریم.

With the Olympics just around the corner, that means just about to happen, Sha’Carri

با نزدیک شدن به المپیک، این بدان معناست که در آستانه وقوع است،

Richardson has made headlines for being banned in competing in her sport.

Sha'Carri Richardson به دلیل محرومیت از شرکت در مسابقات ورزشی خود تیتر خبرها شده است.

The Today’s Show did a story about it.

The Today’s Show داستانی در مورد آن منتشر کرد.

Star sprinter Sha’Carri Richardson breaking her silence about competing in the summer

شاکری ریچاردسون، دونده ستاره، سکوت خود را در مورد رقابت در

games.

بازی های تابستانی شکست.

If someone is breaking their silence, it means there’s been headlines or news about them,

اگر کسی سکوت خود را می شکند، به این معنی است که تیترها یا اخباری در مورد او منتشر شده است،

they haven’t said anything yet and now they are.

آنها هنوز چیزی نگفته اند و اکنون گفته اند.

You might hear this with a politician or a celebrity on a big news story about them personally

ممکن است این را با یک سیاستمدار یا یک فرد مشهور در یک خبر بزرگ درباره شخص آنها

or about something that they did.

یا در مورد کاری که انجام داده اند بشنوید.

They may take a few days, think about it.

ممکن است چند روز طول بکشد، در مورد آن فکر کنید.

Think about what they want to say before they break the silence and make a public statement.

قبل از اینکه سکوت را بشکنند و بیانیه عمومی بدهند، به آنچه می خواهند بگویند فکر کنید .

Star sprinter Sha’Carri Richardson breaking her silence about competing in the summer

شاکری ریچاردسون، دونده ستاره، سکوت خود را در مورد رقابت در

games.

بازی های تابستانی شکست.

Tweeting: I’m sorry, I can’t be y’all Olympic champ this year but I promise I’ll

توئیت: متاسفم، من نمی‌توانم امسال قهرمان المپیک شما شوم، اما قول می‌دهم

be your World Champ next year.

سال آینده قهرمان جهان شما شوم.

Champ, simply short for champion, here assuming she was going to win the race and she will

Champ، به سادگی مخفف قهرمان، در اینجا با فرض اینکه او مسابقه را می

win the World Championship.

برد و قهرمانی جهان را می برد.

Tweeting: I’m sorry, I can’t be y’all Olympic champ this year but I promise I’ll

توئیت: متاسفم، من نمی‌توانم امسال قهرمان المپیک شما شوم، اما قول می‌دهم

be your World Champ next year.

سال آینده قهرمان جهان شما شوم.

The 21-year old accepting a 1-month suspension after testing positive for Marijuana.

این جوان 21 ساله پس از مثبت شدن آزمایش ماری جوانا، یک ماه محرومیت را پذیرفت.

A suspension.

یک تعلیق

This is a noun and it means temporarily preventing something, someone from participating in their

این یک اسم است و به معنای جلوگیری موقت از چیزی است، مثلاً کسی از شرکت در

sport for example, a school suspension is when a kid is disciplined for misbehavior

ورزش خود محروم می شود، تعلیق مدرسه زمانی است که یک بچه معمولاً به دلیل بدرفتاری تنبیه

usually and is not allowed to go to school for one day, two days, three days for example,

می شود و یک روز، دو روز، سه روز برای رفتن به مدرسه مجاز نیست. به عنوان مثال،

that would be a suspension.

این یک تعلیق خواهد بود.

The 21-year old accepting a 1-month suspension after testing positive for Marijuana.

این جوان 21 ساله پس از مثبت شدن آزمایش ماری جوانا، یک ماه محرومیت را پذیرفت.

Marijuana.

ماری جوانا.

The dried flowers and leaves of the Hemp plant.

گل ها و برگ های خشک شده گیاه شاهدانه.

There are so many different names for this substance.

نام های مختلفی برای این ماده وجود دارد.

Cannabis, Marijuana, weed, reefer, pot, grass, dope, hash, Mary Jane, Ganga.

شاهدانه، ماری جوانا، علف هرز، صحرا، گلدان، علف، دوپ، هاش، مری جین، گانگا.

I’m probably missing some so if you can think of another word for Marijuana put it

من احتمالاً برخی از آنها را گم کرده ام، بنابراین اگر می توانید کلمه دیگری برای ماری جوانا به ذهنتان برسد، آن را

in the comments below.

در نظرات زیر قرار دهید.

The 21-year old accepting a 1-month suspension after testing positive for Marijuana.

این جوان 21 ساله پس از مثبت شدن آزمایش ماری جوانا، یک ماه محرومیت را پذیرفت.

She turned heads with her speed and style dominating in the 100-meter dash last month.

او در ماه گذشته با سرعت و استایل خود در دوی 100 متر سرها را برگرداند.

If you turn heads, this is an idiom that means you make people notice you.

اگر سرتان را برگردانید، این اصطلاحی است که به این معنی است که باعث می‌شوید مردم متوجه شما شوند.

So, she turn heads with her style.

بنابراین، او با سبک خود سر می چرخاند.

Not just her speed but how she presented herself.

نه فقط سرعت او، بلکه نحوه ارائه خودش.

She turned heads with her speed and style dominating in the 100-meter dash last month.

او در ماه گذشته با سرعت و استایل خود در دوی 100 متر سرها را برگرداند.

If you’re dominating something, this means you’re the most important person in a particular

اگر بر چیزی مسلط هستید، به این معنی است که شما مهمترین فرد در یک موقعیت خاص هستید

situation.

.

So she was dominating that event, she won that event.

بنابراین او بر آن رویداد مسلط بود، او در آن رویداد پیروز شد.

She was the best.

او بهترین بود.

She turned heads with her speed and style dominating in the 100-meter dash last month.

او در ماه گذشته با سرعت و استایل خود در دوی 100 متر سرها را برگرداند.

A victory now invalidated because of the drug violation.

یک پیروزی که اکنون به دلیل نقض مواد مخدر باطل شده است .

If something becomes invalidated, that means it's been decided that it will not count.

اگر چیزی باطل شود، به این معنی است که تصمیم گرفته شده است که به حساب نمی آید.

So her victory there in the US trials which qualified her for the Olympic team has been

بنابراین پیروزی او در آنجا در آزمایشات ایالات متحده که او را برای تیم المپیک واجد شرایط می کرد، به

invalidated because of the drug test that she failed, her win is not allowed to count, it doesn’t

دلیل آزمایش مواد مخدر که او مردود شد، باطل شده است ، برد او مجاز به شمارش نیست،

go in the record books.

در کتاب رکوردها ثبت نمی شود.

A victory now invalidated because of drug violation.

یک پیروزی که اکنون به دلیل نقض مواد مخدر باطل شده است .

Down here on the screen they have the word “fallout”.

اینجا روی صفحه نمایش کلمه "fallout" را دارند.

Fallout is adverse or negative effects or results from a situation.

Fallout اثرات نامطلوب یا منفی یا نتایج یک موقعیت است.

So another way to think of this is new negative reactions in response to this woman being

بنابراین راه دیگری برای فکر کردن به این موضوع، واکنش‌های منفی جدید در واکنش به ممنوعیت این زن

banned from competing.

از رقابت است.

In an exclusive interview on Today, she said she used Marijuana to cope after learning

او در مصاحبه ای اختصاصی در تودی گفت که پس از اطلاع

the death of her biological mother from a reporter.

از مرگ مادر بیولوژیکی خود از یک خبرنگار، از ماری جوانا برای مقابله با این مشکل استفاده کرده است .

Biological mother.

مادر بیولوژیک

This is a term we use to define the woman who birthed, the woman who’s DNA is in Sha’Carri

این اصطلاحی است که ما برای تعریف زنی که به دنیا آمده استفاده می کنیم، زن که DNA آن در Sha'Carri

Richardson.

Richardson است.

So, a biological mother and father maybe different than a mother or father who raised you if

بنابراین، یک مادر و پدر بیولوژیک ممکن است متفاوت از مادر یا پدری باشد که شما را بزرگ کرده است، مثلاً

you’re adopted for example.

اگر به فرزندی قبول شده باشید.

So in this case, it implies that Sha’Carri was not raised by her biological mother.

بنابراین در این مورد، به این معناست که شاکری توسط مادر بیولوژیکی‌اش بزرگ نشده است.

If we use the term biological mother, it implies that there was another mother figure who raised

اگر از اصطلاح مادر بیولوژیک استفاده کنیم، به این معناست که شخصیت مادر دیگری

her.

In an exclusive interview on Today, she said she used Marijuana to cope after learning

او را بزرگ کرده است.

او در مصاحبه ای اختصاصی در تودی گفت که پس از اطلاع

the death of her biological mother from a reporter.

از مرگ مادر بیولوژیکی خود از یک خبرنگار، از ماری جوانا برای مقابله با این مشکل استفاده کرده است .

Cope.

This is a verb and it means to deal with something difficult.

مقابله کنید.

این یک فعل است و به معنای مقابله با چیزی دشوار است.

She was coping with this very difficult news.

او با این خبر بسیار سخت کنار آمد.

And it was extra tough because she found out from a reporter.

و خیلی سخت بود چون از یک خبرنگار فهمید.

In an exclusive interview on Today, she said she used Marijuana to cope after learning

او در مصاحبه ای اختصاصی در تودی گفت که پس از اطلاع

the death of her biological mother from a reporter.

از مرگ مادر بیولوژیکی خود از یک خبرنگار، از ماری جوانا برای مقابله با این مشکل استفاده کرده است .

I know what I did.

من می دانم چه کردم.

I know what I’m supposed to do.

من می دانم که باید چه کار کنم.

Uhm, I’m allowed not to do and I still made that decision but I’m not making an excuse.

اوهوم، من اجازه دارم این کار را نکنم و هنوز هم آن تصمیم را گرفتم، اما بهانه ای نمی آورم.

So in this interview, she’s taking responsibility, she says she’s not making any excuses, she

بنابراین در این مصاحبه، او مسئولیت می‌پذیرد، می‌گوید هیچ بهانه‌ای نمی‌آورد، می‌داند

understands she did something wrong and she has to deal with the consequences.

که کار اشتباهی انجام داده است و باید با عواقب آن کنار بیاید.

I feel for her.

من برای او احساس می کنم.

What an awful situation.

چه وضعیت افتضاحی

Now some people will probably say why would you feel bad for her?

حالا احتمالاً بعضی ها خواهند گفت که چرا برای او احساس بدی می کنی؟

She broke the rules.

او قوانین را زیر پا گذاشت.

And I would say “I hear that.”

و من می گویم "من این را می شنوم."

If you say you hear that in an argument or a conversation, it’s saying you understand

اگر می گویید که در یک مشاجره یا مکالمه این حرف را می شنوید، به این معنی است که

or acknowledge somebody else’s opinion so I hear that but still feel compassion for her.

نظر شخص دیگری را می فهمید یا تأیید می کنید، بنابراین من آن را می شنوم اما هنوز هم برای او دلسوزی می کنم.

Compassion is a noun.

دلسوزی یک اسم است.

It means concern or pity for someone who is dealing with a difficult situation or has

به معنای نگرانی یا ترحم برای کسی است که با شرایط سختی دست و پنجه نرم می کند یا

a hard life.

زندگی سختی دارد.

Someone who’s suffering.

کسی که رنج می کشد

Another note about the phrase I hear that, it can also mean just to show agreement.

نکته دیگری در مورد عبارت I شنیدم که می تواند به معنای فقط نشان دادن موافقت باشد.

So it’s not just acknowledging someone’s opinion but it’s like saying I agree with you.

بنابراین این فقط تایید نظر کسی نیست ، بلکه مانند این است که بگوییم با شما موافقم.

For example, let’s say there’s a new bakery in town and everyone says they have the best

برای مثال، فرض کنید یک نانوایی جدید در شهر وجود دارد و همه می‌گویند که بهترین

apple pie.

پای سیب را دارند.

You go try it with a friend.

برو با دوستت امتحان کن

But you actually think your own apple pie recipe is better.

اما شما در واقع فکر می کنید دستور تهیه پای سیب خودتان بهتر است.

You could say “I like their pie but I still think mine is better.”

می توانید بگویید "من پای آنها را دوست دارم، اما هنوز فکر می کنم مال من بهتر است."

and your friend could say “I hear that.”

و دوست شما می تواند بگوید "من این را می شنوم."

That means I agree with you.

یعنی من با شما موافقم.

Hundreds of thousands now signing an online petition to let Sha’Carri run.

صدها هزار نفر در حال حاضر یک طومار آنلاین را امضا می کنند تا شاکری را راه اندازی کنند.

A petition is a formal written request usually signed by lots of people that would be presented

دادخواست یک درخواست کتبی رسمی است که معمولاً توسط افراد زیادی امضا می شود و

to an official who maybe able to make a decision in a particular case.

به یک مقام رسمی ارائه می شود که شاید بتواند در یک مورد خاص تصمیم بگیرد.

So for example, petitioning the Olympic committee to let Sha’Carri run in the 100-meter dash.

برای مثال، درخواست از کمیته المپیک برای اجازه دادن به شاکری در دوی 100 متر.

Hundreds of thousands now signing an online petition to let Sha’Carri run.

صدها هزار نفر در حال حاضر یک طومار آنلاین را امضا می کنند تا شاکری را راه اندازی کنند.

Athletes, celebrities and public figures coming to her defense.

ورزشکاران، افراد مشهور و چهره های عمومی به دفاع از او می آیند.

Coming to someone’s defense.

آمدن به دفاع از کسی

This means to defend them, to stand up for someone, to voice publicly your support for

این به این معنی است که از آنها دفاع کنید، از کسی دفاع کنید ، حمایت خود را به طور علنی از

somebody.

کسی اعلام کنید.

Athletes, celebrities and public figures coming to her defense.

ورزشکاران، افراد مشهور و چهره های عمومی به دفاع از او می آیند.

Actor Seth Rogen denouncing the suspension tweeting “If weed made you fast, I’d be Flojo.”

ست روگن بازیگری که این تعلیق را محکوم کرد و در توییتی نوشت: "اگر علف هرز باعث شد روزه بگیری، من فلوجو خواهم بود."

So there he is using weed.

بنابراین او در آنجا از علف هرز استفاده می کند.

One of the slang words for Marijuana.

یکی از کلمات عامیانه برای ماری جوانا.

Flojo was a woman who ran for the US Olympic team in the 80s and broke records, was extremely fast

فلوجو زنی بود که در دهه 80 برای تیم المپیک ایالات متحده دوید و رکوردها را شکست،

Her full name is Florence Griffith Joyner and she also had a great sense of style.

بسیار سریع بود.

Actor Seth Rogen denouncing the suspension tweeting “If weed made you fast, I’d

ست روگن بازیگری که این تعلیق را محکوم کرد و در توییتی نوشت: "اگر علف هرز باعث شد روزه بگیری، من فلوجو خواهم

be Flojo.”

بود."

If you denounce something, you publicly declare that it is wrong, perhaps that it is evil

اگر چیزی را تقبیح می کنید، علناً اعلام می کنید که اشتباه است، شاید بد

that it should not be.

است که نباید باشد.

He’s denouncing the suspension, he’s saying the suspension should not stand.

او تعلیق را محکوم می کند، او می گوید که این تعلیق نباید پابرجا بماند.

Actor Seth Rogen denouncing the suspension tweeting “If weed made you fast, I’d be Flojo.”

ست روگن بازیگری که این تعلیق را محکوم کرد و در توییتی نوشت: "اگر علف هرز باعث شد روزه بگیری، من فلوجو خواهم بود."

President Biden also weighed in over the weekend.

پرزیدنت بایدن نیز در آخر هفته به این موضوع پرداخت.

If someone weighs in, this means they give their opinion on something.

اگر کسی وزنه بزند، به این معنی است که او در مورد چیزی نظر خود را می دهد.

So he publicly commented what he thought about the situation.

بنابراین او علناً نظر خود را در مورد این وضعیت اعلام کرد.

President Biden also weighed in over the weekend.

پرزیدنت بایدن نیز در آخر هفته به این موضوع پرداخت.

The rules are the rules.

قوانین، قوانین هستند.

Whether they should remain at, that should remain the rule is a different issue.

اینکه آیا آنها باید در قاعده باقی بمانند، موضوع متفاوتی است.

The rules are the rules.

قوانین، قوانین هستند.

So he’s saying we shouldn’t change the rules retroactively, that means after the

بنابراین او می‌گوید ما نباید قوانین را به‌عنوان ماسبق تغییر دهیم، این به معنای بعد از

fact in this case.

واقعیت در این مورد است.

But maybe we need to look at the rules, maybe the rules themselves should be changed.

اما شاید لازم باشد قوانین را بررسی کنیم، شاید خود قوانین باید تغییر کنند.

So he’s saying the suspension shouldn’t be changed in this situation because she did

بنابراین او می گوید که تعلیق نباید در این شرایط تغییر کند زیرا او

break the rule.

قانون را زیر پا گذاشته است.

But maybe the rule isn’t a very good rule and we need to look at what are the rules

اما شاید این قانون قانون خیلی خوبی نباشد و ما باید به قوانینی

about what drugs would cause an athlete to fail a drug test.

در مورد داروهایی که باعث رد شدن یک ورزشکار در تست دارو می شود نگاه کنیم.

The rules are the rules.

قوانین، قوانین هستند.

Whether they should remain at, that should remain the rule is a different issue.

اینکه آیا آنها باید در قاعده باقی بمانند، موضوع متفاوتی است.

I was really proud of it, the way she responded.

من واقعاً به آن افتخار کردم، نحوه پاسخ او.

And the Olympics controversy doesn’t end there.

و جنجال بازی های المپیک به همین جا ختم نمی شود.

Controversy.

جنجال - جدال سرسختانه.

Disagreement usually publicly over an issue.

اختلاف نظر معمولاً علنی بر سر یک موضوع.

And the Olympics controversy doesn’t end there.

و جنجال بازی های المپیک به همین جا ختم نمی شود.

The international swimming federation received swift backlash banning swim caps designed

فدراسیون بین‌المللی شنا واکنش‌های سریعی دریافت کرد و کلاه‌های شنا را که برای موهای مشکی طبیعی طراحی شده بود، ممنوع کرد

for natural black hair.

.

Backlash.

عکس العمل.

This is a strong, negative, adverse, public opinion based on something that happened.

این یک افکار عمومی قوی، منفی، نامطلوب و بر اساس اتفاقی است که اتفاق افتاده است.

It’s similar to fallout but probably even stronger.

این شبیه به Fallout است اما احتمالا حتی قوی تر است.

For example, let’s say there was a new tax and stated a higher sales tax.

به عنوان مثال، فرض کنید یک مالیات جدید وجود دارد و مالیات فروش بالاتری را بیان می کند.

There could be such a backlash, such a public outcry, so many people saying they disagree

ممکن است چنین واکنش منفی، چنین اعتراض عمومی وجود داشته باشد ، بسیاری از مردم بگویند که

with it, it’s a problem but they may change what they have done so a backlash, a strong,

با آن مخالف هستند، این یک مشکل است، اما ممکن است کاری را که انجام داده اند تغییر دهند، بنابراین یک واکنش منفی، یک

large widespread negative reaction to a decision may cause the authorities to change that decision.

واکنش منفی شدید و گسترده به یک تصمیم ممکن است باعث شود مقامات برای تغییر آن تصمیم

The international swimming federation received swift backlash banning swim caps designed

فدراسیون بین‌المللی شنا واکنش‌های سریعی دریافت کرد و کلاه‌های شنا را که برای موهای مشکی طبیعی طراحی شده بود، ممنوع کرد

for natural black hair.

.

British brand, Soul Cap responding to the rejection writing “How do we achieve participation

برند بریتانیایی Soul Cap در پاسخ به رد این درخواست نوشت: «چگونه می‌توانیم به مشارکت

and representation in the world of competition swimmers, if the governing body stops suitable

و نمایندگی در دنیای شناگران مسابقات دست پیدا کنیم ، در صورتی که هیئت حاکمه

swimwear being available to those who are underrepresented?”

از عرضه لباس شنای مناسب برای کسانی که کمتر حضور دارند، دست یابد؟»

Representation.

نمایندگی.

People being underrepresented.

افراد کم نمایندگی

This refers to groups of people who are not typically in any given sphere.

این به گروه هایی از مردم اشاره دارد که معمولاً در هیچ حوزه خاصی نیستند.

So, in this example the sphere of competitive swimming.

بنابراین، در این مثال حوزه شنای رقابتی.

Traditionally has not had many black participants.

به طور سنتی شرکت کنندگان سیاه پوست زیادی نداشته است.

And so we would say they are underrepresented.

و بنابراین ما می گوییم که آنها کمتر معرفی شده اند.

When you take their proportion of the population, they’re very much so underrepresented proportion-wise

وقتی نسبت جمعیت آنها را در نظر

when we talk about competitive professional swimmers.

می گیریم، وقتی در مورد شناگران حرفه ای رقابتی صحبت می کنیم، نسبت به آنها بسیار کمتر معرفی می شوند .

“How do we achieve participation and representation in the world of competition swimmers, if the

چگونه می‌توانیم به مشارکت و نمایندگی در دنیای شناگران مسابقات دست پیدا کنیم، در صورتی که

governing body stops suitable swimwear being available to those who are underrepresented?”

هیئت حاکمه از عرضه لباس شنای مناسب برای کسانی که کمتر حضور دارند، جلوگیری کند؟»

In this quote we have three words that end in –tion and the rule for stress is the

در این نقل قول ما سه کلمه داریم که به –tion ختم می‌شوند و قاعده استرس این است که

stress will come on the syllable just before that ending syllable.

استرس دقیقاً قبل از آن هجای پایانی روی هجا خواهد آمد.

So let’s look for example, participation.

بنابراین بیایید به عنوان مثال به مشارکت نگاه کنیم.

Partici-pa-tion.

مشارکت.

Second to last syllable.

هجای دوم تا آخر

Representation.

نمایندگی.

Representa-tion.

نمایندگی.

Stress on second to last syllable.

بر هجای دوم تا آخر تاکید کنید.

Competition.

رقابت.

Compe-ti-tion.

رقابت.

Again, stress on second to last syllable.

باز هم روی هجای دوم تا آخر تاکید کنید.

So it doesn’t matter how many syllables there are in a word with this –tion ending,

بنابراین مهم نیست که چند هجا در یک کلمه با این پایان – tion وجود دارد،

stress will be on the second to last syllable that’s also called the penultimate syllable.

تاکید بر هجای دوم تا آخر خواهد بود که هجای ماقبل آخر نیز نامیده می شود.

“How do we achieve participation and representation in the world of competition swimmers, if the

چگونه می‌توانیم به مشارکت و نمایندگی در دنیای شناگران مسابقات دست پیدا کنیم، در صورتی که

governing body stops suitable swimwear being available to those who are underrepresented?”

هیئت حاکمه از عرضه لباس شنای مناسب برای کسانی که کمتر حضور دارند، جلوگیری کند؟»

The swimming federation acknowledge the reactions writing “They are reviewing the situation

فدراسیون شنا این واکنش ها را تایید می کند و می نویسد: "آنها در حال بررسی وضعیت هستند و

while understanding the importance of inclusivity and representation.”

در عین حال اهمیت فراگیری و نمایندگی را درک می کنند."

Situation.

وضعیت.

Representation.

نمایندگی.

Two more examples there.

دو نمونه دیگر در آنجا وجود دارد.

“They are reviewing the situation while understanding the importance of inclusivity and representation.”

"آنها در حال بررسی وضعیت هستند و در عین حال اهمیت فراگیری و نمایندگی را درک می کنند."

Inclusivity.

فراگیر بودن.

This is the practice or the policy of including people.

این رویه یا سیاست شامل کردن مردم است.

Providing equal access, equal opportunities to all different kinds of people.

فراهم کردن دسترسی برابر و فرصت های برابر برای انواع مختلف مردم.

You’re probably familiar with the adjective included.

احتمالاً با صفت گنجانده شده آشنا هستید.

You always want to feel included, right?

شما همیشه می خواهید احساس کنید که در آن حضور دارید، درست است؟

It doesn’t feel good to be excluded, the opposite.

طرد شدن احساس خوبی ندارد، برعکس.

“They are reviewing the situation while understanding the importance inclusivity and representation.”

آنها در حال بررسی وضعیت هستند و در عین حال اهمیت فراگیری و نمایندگی را درک می کنند.»

Cathy back to Sha’Carri Richardson.

کتی به شاکری ریچاردسون بازگشت.

What’s next for her now?

حالا آینده او چیست؟

So based on what we are seeing and hearing, looks like her Olympic dreams are on hold

بنابراین بر اساس آنچه که ما می بینیم و می شنویم، به نظر می رسد که رویاهای المپیک او حداقل در حال حاضر متوقف شده است

at least for now.

.

If something is on hold, that means it’s not being addressed for now.

اگر چیزی در حالت تعلیق است، به این معنی است که در حال حاضر به آن رسیدگی نشده است.

So her Olympic plans, her Olympic dreams are on hold.

بنابراین برنامه های المپیک او، رویاهای المپیک او به حالت تعلیق درآمده است.

This ban will probably not be overturned.

این ممنوعیت احتمالا لغو نخواهد شد.

You can use these for a lot of different situations.

شما می توانید از این ها برای موقعیت های مختلف استفاده کنید.

You could put a conversation on hold.

می توانید مکالمه را در حالت تعلیق قرار دهید.

For example, let’s say, you know what, I like what you’re talking about but I need

برای مثال، فرض کنید، می‌دانید چیست، من از چیزی که در مورد آن صحبت می‌کنید خوشم می‌آید، اما

to do a little bit more research, so let’s put this conversation on hold and we’ll

باید کمی بیشتر تحقیق کنم، بنابراین اجازه دهید این گفتگو را به حالت تعلیق درآوریم و

come back to it in a few days.

چند روز دیگر به آن باز خواهیم گشت.

looks like her Olympic dreams are on hold at least for now.

به نظر می رسد رویاهای المپیک او حداقل در حال حاضر متوقف شده است .

But listen, she’s 21 years old she says she has a lot of games in her, she has a lot

اما گوش کن، او 21 ساله است و می‌گوید بازی‌های زیادی در خود دارد،

of talent to back her up.

استعداد زیادی برای حمایت از او دارد.

Meanwhile, her agent is actually saying that we will likely see her compete next month

در همین حال، نماینده او در واقع می‌گوید که احتمالاً ماه آینده او را

at the Prefontaine Classic which is a premiere track and field meet.

در مسابقات Prefontaine Classic که اولین مسابقه دو و میدانی است، خواهیم دید.

People just want to see her run.

مردم فقط می خواهند دویدن او را ببینند.

I know.

میدانم.

The future is bright for her though.

هر چند آینده برای او روشن است.

The future is bright for her.

آینده برای او روشن است.

This is just a way of saying we think she’s going to have a lot of opportunities, we expect

این فقط راهی برای گفتن است که ما فکر می کنیم او فرصت های زیادی خواهد داشت، ما

a lot of success for her.

انتظار موفقیت زیادی برای او داریم.

People just want to see her run.

I know.

مردم فقط می خواهند دویدن او را ببینند.

میدانم.

The future is bright for her though.

هر چند آینده برای او روشن است.

I think Sha’Carri has picked up a lot of fans.

فکر می کنم شاکری طرفداران زیادی پیدا کرده است.

By the way, this newscaster, Craig Melvin he was part of my interview of broadcaster

به هر حال، این گوینده خبر، کریگ ملوین او بخشی از مصاحبه من با سریال پخش کننده

Youtube series that I did several years ago.

یوتیوب بود که چندین سال پیش انجام دادم.

If you want to see my interview of him, check it out here.

اگر می خواهید مصاحبه من با او را ببینید، آن را اینجا ببینید.

That’s it and thanks so much for using Rachel’s English.

همین است و از اینکه از زبان انگلیسی Rachel استفاده کردید بسیار سپاسگزارم .