How to Respond to “How are you?”

Hey, how are you?

هی چطوری؟

Not Much.

نه زیاد.

That answer doesn’t actually make sense.  ‘Not much’ is a great answer to the question,  

این پاسخ در واقع منطقی نیست. « خیلی زیاد» پاسخی عالی به این سؤال است،   «

‘what’s up?’ but not to ‘how are you?’

چه خبر؟» اما نه به «حالت چطور است؟»

Today we’re going to go over 6 different  ways to answer ‘how are you?’ A typical  

امروز می‌خواهیم به ۶ روش مختلف پاسخ دهیم تا به «حالت چطور است؟» یک

conversation starter and greeting  in American English. We’ll go over  

شروع کننده مکالمه معمولی و احوالپرسی به انگلیسی آمریکایی. ما به

a range of answers to reflect that life  is going well for you, or terribly.

طیف وسیعی از پاسخ‌ها می‌پردازیم تا نشان دهیم که زندگی برای شما خوب یا به طرز وحشتناکی پیش می‌رود.

I’m Rachel and I’ve been teaching the  American accent and English listening  

من ریچل هستم و بیش از 15 سال است که لهجه آمریکایی و مهارت‌های شنیداری انگلیسی را

skills to non-native speakers for over 15 years.  Check out Rachelsenglish.com to learn more.

به افراد غیر بومی آموزش می‌دهم. برای کسب اطلاعات بیشتر به Rachelsenglish.com مراجعه کنید.

The first thing you need to know  about the question “How are you?”  

اولین چیزی که باید درباره سوال «حالت چطوره» بدانی؟ این

is that sometimes it’s just a  greeting. It’s like saying hi,  

است که گاهی اوقات فقط یک سلام است. مانند سلام کردن است،

and the person is not actually  wanting to know how you are doing.

و آن شخص واقعاً نمی خواهد بداند که شما چگونه هستید.

If you run into a friend on the street and  they say, How are you? They want to know.  

اگر در خیابان به دوستی برخورد کنید و آنها بگویند، چطوری؟ آنها می خواهند بدانند.

They want you to answer. But if you’re  starting a meeting at work for example,  

آنها از شما می خواهند که پاسخ دهید. اما اگر برای مثال در حال شروع جلسه در محل کار هستید،

and someone says “how are you?” they probably  don’t want to start a conversation about how  

و کسی می‌گوید «حالت چطور است؟» آنها احتمالاً نمی‌خواهند در مورد وضعیت شما صحبتی را شروع کنند،

you are unless the meeting is not happening for  several minutes. They are just using it as a  

مگر اینکه جلسه برای چند دقیقه برگزار نشود. آنها فقط از آن به عنوان

greeting. And the answer you want to give in these  situations is “Good, how are you?” They will then  

تبریک استفاده می کنند. و پاسخی که می‌خواهید در این موقعیت‌ها بدهید این است: «خوب، چطوری؟» سپس

say “Good” or “fine” and the greeting is over.  Then you move on to other things, for example:

«خوب» یا «خوب» می‌گویند و احوالپرسی به پایان می‌رسد. سپس سراغ چیزهای دیگر می روید، مثلا:

Hey Rachel, how are you?

هی راشل، چطوری؟

Good, how are you?

خوب، چطوری؟

Good. Did you get the updated  agenda for the meeting?

خوب آیا دستور کار به‌روزرسانی‌شده جلسه را دریافت کردید؟

Yep, got it. I’m ready to go.

بله فهمیدم من آماده رفتنم.

So that is an example of ‘how are  you’ being used as a greeting. Let’s  

بنابراین این مثالی است از اینکه «شما چطور هستید » به عنوان تبریک استفاده می شود. بیایید

say you’re at work and someone  says How are you? Like this:

بگوییم شما سر کار هستید و شخصی می گوید چطور هستید؟ مثل این:

Hey Rachel, how are you?

هی راشل، چطوری؟

In this case, the person looks like they’re in a  hurry, this is a greeting. This person does not  

در این مورد، به نظر می رسد که فرد عجله دارد، این یک سلام است. این شخص نمی‌خواهد

want to actually have a conversation about  how you are. But let’s say you’re at work,  

درباره وضعیت شما صحبت کند. اما فرض کنید در محل کار هستید،

and it’s a more casual situation, like, you’re  passing someone in the hallway that you spend  

و این یک موقعیت معمولی‌تر است، مثلاً از کنار شخصی در راهرو رد می‌شوید که

quite a bit of time with, and that person doesn’t  look like they’re rushing. Then it’s appropriate  

زمان زیادی را با او سپری می‌کنید، و به نظر نمی‌رسد که آن شخص در حال عجله است. پس مناسب است

to assume it’s not just a greeting, they actually  want to know how you are. For example:

فرض کنیم که این فقط یک احوالپرسی نیست، آنها در واقع  می خواهند بدانند که شما چطور هستید. به عنوان مثال:

Hey Rachel, how are you?

هی راشل، چطوری؟

Great, it is such a relief to be heading into  the weekend with the Johnson project done!

عالی است، رفتن به آخر هفته با انجام پروژه جانسون خیلی راحت است!

Heading into is a phrasal verb that  means going into something. For example,  

Heading into یک فعل عبارتی است که به معنای وارد شدن به چیزی است. برای مثال،

“I was heading into the kitchen when I saw a  mouse run across the floor.” But we also use  

«داشتم وارد آشپزخانه می‌شدم که دیدم یک موش روی زمین دوید.» اما ما همچنین از

it for time, when we’re at the beginning  of a chunk of time like heading into the  

آن برای زمان استفاده می‌کنیم، زمانی که در آغاز بخشی از زمان هستیم، مانند رفتن به

weekend or I could say “I’m heading into  the summer with no vacation plans.”

آخر هفته یا می‌توانم بگویم «من به تابستان می‌روم بدون برنامه تعطیلات».

Yeah, totally. You put in so  much overtime for that.

بله، کاملا. برای آن وقت اضافه زیادی صرف می‌کنید.

I did. That was a tight deadline.

من کردم. آن یک ضرب الاجل فشرده بود.

A deadline is the date at which you  have to have something done. A tight  

ضرب الاجل تاریخی است که در آن باید کاری انجام دهید. یک

deadline is one where you’re not sure if you have  

ضرب الاجل محدود، زمانی است که مطمئن نیستید

enough time to complete the task.  Tight deadlines are stressful!

زمان کافی برای تکمیل کار دارید یا خیر. ضرب الاجل های فشرده استرس زا هستند!

Let’s recap. If it’s just a greeting and someone  

بیایید خلاصه کنیم. اگر فقط یک سلام و احوالپرسی باشد و کسی

says “How are you?” Then just  answer: Good, how are you?

بگوید "حالت چطوره؟" سپس فقط پاسخ دهید: خوب، چطوری؟

If it’s more of a conversation starter,  then you can answer how you’re doing. The  

اگر بیشتر شروع کننده مکالمه است، می‌توانید پاسخ دهید که چگونه کار می‌کنید.

most neutral quick answers are ‘good’  and ‘fine’. But maybe you want to say  

خنثی‌ترین پاسخ‌های سریع «خوب» و «خوب» هستند. اما شاید بخواهید

more about how you’re doing. Things are going  well for you. Then you can say ‘great’. And say  

درباره نحوه عملکردتان بیشتر بگویید. همه چیز برای شما خوب پیش می رود. سپس می توانید بگویید "عالی". و

a bit about why you’re doing so well.  Let’s see that conversation again.

کمی در مورد اینکه چرا اینقدر خوب عمل می کنید بگویید. بیایید دوباره آن گفتگو را ببینیم.

Hey Rachel, how are you?

هی راشل چطوری؟

Great, it is such a relief to be heading into  the weekend with the Johnson project done!

عالی است، رفتن به آخر هفته با انجام پروژه جانسون خیلی راحت است!

Yeah, totally. You put in so  much overtime for that.

بله، کاملا. برای آن وقت اضافه زیادی صرف می‌کنید.

I did. That was a tight deadline.

من کردم. آن یک ضرب الاجل فشرده بود.

So, how are you? Put your answer in  the video comments right now.

پس چطوری؟ پاسخ خود را همین الان در نظرات ویدیو قرار دهید.

Let’s look at the range of answers  you can give to ‘how are you?’:

بیایید به طیف وسیعی از پاسخ‌هایی که می‌توانید به «حالت چطور است؟» بدهید نگاه کنیم:

Great – things are going very well  for you, you’re in a good mood.

عالی - همه چیز برای شما خیلی خوب پیش می‌رود ، حال شما خوب است.

Good or Fine – neutral, you’re having a  regular kind of day. You’ll probably follow  

خوب یا خوب - خنثی، شما یک نوع روز منظم را سپری می کنید. احتمالاً

this up with something positive, but you’re  a little less enthusiastic about it than if  

این موضوع را با چیز مثبتی دنبال می‌کنید، اما کمی کمتر نسبت به

you said ‘great’. Let’s look at a sample  conversation where the answer is ‘good’

«عالی» می‌گویید. بیایید به یک مکالمه نمونه نگاه کنیم که در آن پاسخ "خوب" است

Oh hey! How are you?

اوه هی! چطور هستید؟

Good! We just got back from  visiting my parents in Florida.

خوب! ما به تازگی از دیدار والدینم در فلوریدا برگشتیم.

Oh, Where in Florida?

اوه، کجا در فلوریدا؟

My parents are in Gainesville, which  is where I grew up. So I still have a  

پدر و مادر من در Gainesville هستند، جایی که من بزرگ شدم. بنابراین من هنوز

bunch of childhood friends there and it’s  just great to see them and catch up.

تعداد زیادی دوست دوران کودکی در آنجا دارم و دیدن آنها و رسیدن به آنها بسیار عالی است.

Catch up is a phrasal verb, it has lots  of meanings. But here it means to find out  

Catch up یک فعل عبارتی است، معانی زیادی دارد . اما در اینجا به این معنی است که بفهمید

what’s been going on in someone’s  life since you’ve last seen them.

از آخرین باری که کسی او را دیده‌اید، در زندگی او چه می‌گذرد.

Oh, that’s really nice. And Florida. Talk  about a nice place to visit in February!

اوه، این واقعاً خوب است. و فلوریدا. درباره یک مکان خوب برای بازدید در فوریه صحبت کنید!

No doubt!

بدون شک!

If you want to be more comfortable  in English conversation, right now  

اگر می‌خواهید در مکالمه انگلیسی راحت‌تر باشید، همین حالا

go to Rachelsenglish.com/free.  There you can get my free course,  

به Rachelsenglish.com/free بروید. در آنجا می‌توانید دوره رایگان من،

TheTop 3 ways to Master the American accent.  It’s going to teach you how to hear English  

TheTop 3 روش برای تسلط بر لهجه آمریکایی را دریافت کنید. این به شما یاد می‌دهد که چگونه انگلیسی را

differently so your listening skills  improve along with your understandability.  

به شکلی متفاوت بشنوید تا مهارت‌های شنیداری شما همراه با درک شما بهبود یابد.

RachelsEnglish.com/free and I will put  that link in the video description.

RachelsEnglish.com/free و من آن پیوند را در توضیحات ویدیو قرار خواهم داد.

So we’ve got great. We’ve got ‘good’ or ‘fine’.  Another neutral way to answer without giving much  

پس ما عالی شدیم ما "خوب" یا "خوب" داریم. روش خنثی دیگری برای پاسخ دادن بدون ارائه

information is something like I’m doing alright.  And remember, if you don’t feel like sharing  

اطلاعات زیاد، چیزی شبیه به من خوب است. و به یاد داشته باشید، اگر نمی‌خواهید

anything you can always just ask the question  back without saying anything more. For example:

هر چیزی را به اشتراک بگذارید، همیشه می‌توانید بدون گفتن چیزی بیشتر سؤال را بپرسید. به عنوان مثال:

Hey! How are you?

هی! چطور هستید؟

I’m doing okay, just gearing up  for the holidays. How are you?

حالم خوب است، فقط برای تعطیلات آماده می‌شوم. چطور هستید؟

How are you? The word r, it reduces.  Think of it as just an er ending on  

چطور هستید؟ کلمه ر، آن را کاهش می دهد. آن را فقط به عنوان یک خط پایان در

the end of the word how. How  are, how are, how are you?

انتهای کلمه چگونه در نظر بگیرید. چطوری، چطوری، چطوری؟

How are you?

چطور هستید؟

We’re good. Keeping busy – Brian is  in soccer and John is the coach.

خوب بودند. مشغول بودن - برایان در فوتبال است و جان مربی است.

Oh fun! Does he enjoy coaching?

اوه سرگرم کننده! آیا او از مربیگری لذت می برد؟

It’s a bunch of 7-year-olds, so sometimes  I think he feels like he’s herding cats,  

این یک دسته از بچه های 7 ساله است، بنابراین گاهی اوقات فکر می کنم او احساس می کند که دارد گربه ها را گله می کند،

but overall I think he’s enjoying it.

اما در کل فکر می کنم او از این کار لذت می برد. گله

Herding cats. This is not the same as hurting  cats even though it’s pronounced the same.  

داری گربه ها. این با صدمه زدن به گربه‌ها یکی نیست، حتی اگر یکسان تلفظ شود. گله

Herding cats. This is an idiom that means  trying to organize or manage people or groups  

داری گربه ها. این اصطلاحی است که به معنای تلاش برای سازماندهی یا مدیریت افراد یا گروه‌هایی

of people that are very difficult to organize  or manage, like a bunch of 7-year-olds.

از افراد است که سازماندهی یا مدیریت آن‌ها بسیار دشوار است، مانند یک دسته از کودکان ۷ ساله. گله

Herding cats. Yes! That makes sense.

داری گربه ها. آره! این منطقی است.

What about when things aren’t going well?  You could respond with “only okay”.

وقتی همه چیز خوب پیش نمی رود چطور؟ شما می توانید با "فقط خوب" پاسخ دهید.

Hey. How are you?

سلام. چطور هستید؟

Only okay. John has been traveling  a lot for work a lot this month,  

فقط خوبه جان این ماه برای کار زیاد سفر کرده است،

and honestly I think we’re all just  a little run down because of it.

و صادقانه بگویم، فکر می‌کنم همه ما به خاطر آن کمی خسته شده‌ایم.

Run down is a phrasal verb  that means low on energy,  

Run down یک فعل عبارتی است که به معنای کم انرژی بودن،

starting to feel exhausted, and maybe  even getting a little bit sick.

شروع احساس خستگی، و شاید حتی کمی بیمار شدن است.

Sorry to hear that. You know what? I’m  baking bread today. Why I don’t I bring  

متاسفم که می شنوم. میدونی چیه؟ من امروز در حال پختن نان هستم. چرا

it over with a pot of soup? That way you  don’t need to worry about dinner.

آن را با یک قابلمه سوپ نمی‌آورم؟ به این ترتیب لازم نیست نگران شام باشید.

Oh, you don’t need to do that.

اوه، شما نیازی به انجام این کار ندارید.

It’s no extra work for me. I’m already making for dinner and I  

برای من کار اضافی نیست من در حال حاضر برای شام درست می‌کنم و   می‌دانم که

know I’ll have extra. Let me do this  for you. I’ll stop by around 5.

اضافه خواهم داشت. اجازه دهید این کار را برای شما انجام دهم. من حدود ساعت 5 توقف خواهم کرد.

Wow, okay, thanks! That would be great!

وای، باشه، ممنون! این عالی خواهد بود!

Or, even worse than ‘only okay’,  we have ‘not very good.

یا حتی بدتر از «فقط خوب»، ما «نه خیلی خوب» داریم.

Hey, how are you?

هی چطوری؟

Hi. Honestly, not very good.  Last week I was laid off.

سلام. راستش خیلی خوب نیست هفته گذشته بیکار شدم.

We use the word fired when someone is let  go from their job for poor performance  

زمانی از کلمه اخراج استفاده می کنیم که فردی به دلیل عملکرد ضعیف

or for doing something wrong. But we  usually use ‘laid off’ when it wasn’t  

یا انجام کاری اشتباه از کار خود رها می شود. اما معمولاً زمانی از «اخراج» استفاده می‌کنیم که

the person’s fault but the company was  downsizing or something like that.

تقصیر آن شخص نبوده، بلکه شرکت در حال کوچک‌سازی یا چیزی شبیه به آن است.

Oh my gosh, I’m so sorry to hear that.

اوه خدای من خیلی متاسفم که اینو میشنوم

Yeah, it’s a huge bummer, my  whole team was let go.

بله، این یک فاجعه بزرگ است، تمام تیم من رها شدند.

Oh no.

وای نه.

So. Not doing great today.

بنابراین. امروز عالی نیست

That’s hard. I’m really sorry.

سخت است. واقعا متاسفم.

Thanks. I’m just taking a  few days just to lay low,  

با تشکر. من فقط چند روز وقت می‌گذارم تا دراز بکشم،

and then I’ll start looking  for work next week.

و سپس هفته آینده شروع به جستجوی کار خواهم کرد.

Good luck.

موفق باشید.

What if life is just terrible? You’re in a  really bad mood, life seems really hard?

اگر زندگی فقط وحشتناک باشد چه؟ شما در حالت روحی بسیار بدی هستید، زندگی واقعاً سخت به نظر می رسد؟

Hey, how are you?

هی چطوری؟

I’m doing terribly. Our contractor is ghosting us  and the kitchen is sitting there unfinished.

حالم وحشتناکه پیمانکار ما را شبح می‌کند و آشپزخانه ناتمام آنجا نشسته است.

If someone is ghosting you, this means  they’ve stopped communicating with you.  

اگر کسی شما را شبح می‌کند، به این معنی است که ارتباطش با شما قطع شده است.

They’re not replying to any of your  messages but they never told you that  

آنها به هیچ یک از پیام‌های شما پاسخ نمی‌دهند، اما هرگز به شما نگفته‌اند که

they were going to stop communicating  with you. They’ve just ghosted you.

قرار است ارتباط خود را با شما متوقف کنند. آنها فقط شما را شبح کرده اند.

Oh gosh.

ای خدا.

And, a client at work doesn’t like any of  the creative that I’ve sent over, so I have  

و مشتری در محل کار هیچ یک از خلاقیت‌هایی را که من ارسال کرده‌ام دوست ندارد، بنابراین باید

to start over for that. It’s back to the drawing  board after two weeks of working full-tilt.

برای آن از نو شروع کنم. پس از دو هفته کار با شیب کامل، دوباره به تابلوی طراحی برگشته است.

Back to the drawing board means she’s saving  nothing from what’s she’s already done to  

بازگشت به تابلوی طراحی به این معنی است که او از کارهایی که قبلاً انجام داده است صرفه جویی نمی کند تا

work on this project, she has to start over  from the beginning with totally new ideas.

روی این پروژه کار کند، او باید از ابتدا با ایده های کاملاً جدید شروع کند.

If you’re working full tilt on something,  

اگر روی چیزی کاملاً شیب دار کار می کنید،   به این

that means you’re putting in every bit of  energy you have on that one thing. All of  

معنی است که تمام انرژی خود را روی آن یک چیز صرف می کنید. تمام

your focus is going to get that done  because you’re working full tilt.

تمرکز شما این است که این کار را انجام دهید، زیرا کاملاً شیب‌دار کار می‌کنید.

I can’t believe they didn’t  like it. I thought it was so  

من نمی توانم باور کنم که آنها آن را دوست نداشتند. فکر کردم خیلی

fresh and new. Can you reuse any of the ideas?

تازه و جدید بود. آیا می توانید از هر یک از ایده ها دوباره استفاده کنید؟

No. they want a completely different  direction, so I am starting from scratch

نه. آنها مسیری کاملاً متفاوت می‌خواهند ، بنابراین من از ابتدا شروع می‌کنم

Just like back to the drawing board,  starting from scratch means you’re  

درست مانند بازگشت به تابلوی طراحی، شروع از ابتدا به این معنی است که از

not using any of your previous ideas or  work, you’re completely starting over.

هیچ یک از ایده‌ها یا کارهای قبلی خود استفاده نمی‌کنید ، شما کاملاً از نو شروع می‌کنید.

I’m sorry.

متاسفم.

Thanks. I just really need a vacation.

با تشکر. من واقعاً به یک تعطیلات نیاز دارم.

The question ‘how are you?” is  actually asking for an adverb,  

سوال "حالت چطوره؟" در واقع یک قید می‌خواهد،

because it’s short for ‘how are you doing?’.  If you’re answering how you’re doing,  

زیرا مخفف عبارت «how are you doing?» است. اگر پاسخ می دهید که چگونه کار می کنید،

you’re describing DOING, a verb, so that’s  an adverb. How are you doing? Terribly. But  

دارید DOING را توصیف می کنید، یک فعل، پس این یک قید است. حال شما چطور است؟ به طرز وحشتناکی. اما   می‌توانید

you can change it to an adjective  by describing yourself, a noun,  

با توصیف خود، یک اسم،

by starting with I am or I’m,. I’m terrible. I’m  doing terribly, or more simply, I’m terrible.

با شروع با I am or I'm، آن را به یک صفت تغییر دهید. من وحشتناکم. حالم خیلی بد است، یا ساده تر، وحشتناک هستم.

Now, we’ve gone over great, good or fine,  

حالا، ما خیلی خوب یا خوب پیش رفتیم،

doing alright, only okay, not  very good, and terribly.

خوب کار می کنیم، فقط خوب، نه خیلی خوب، و به طرز وحشتناکی.

You can use any adjective or adverb to describe  yourself: I’m doing well. I’m fantastic! I’m  

می‌توانید از هر صفت یا قیدی برای توصیف خودتان استفاده کنید: من خوب می‌کنم. من فوق العاده هستم! من

over the moon, my daughter just had a baby! Or,  I’m struggling, I’m horrible. I’m bummed.

روی ماه هستم، دخترم به تازگی بچه دار شده است! یا، من در حال مبارزه هستم، من وحشتناک هستم. من آشفته ام

Over time, as you notice the phrase ‘how  are you’ and the responses in conversation,  

با گذشت زمان، با توجه به عبارت «حالت چطور » و پاسخ‌های موجود در مکالمه،

movies, and TV, you’ll start to build  your awareness: Is this person actually  

فیلم و تلویزیون، شروع به ایجاد آگاهی خود می‌کنی: آیا این شخص واقعاً

starting a conversation about how I  am, or is this just a greeting?

صحبتی درباره وضعیت من شروع می‌کند یا این فقط یک احوالپرسی؟

Let’s review our 6 conversations,  how to respond to How are you?

بیایید 6 مکالمه خود را مرور کنیم، چگونه به «حالت چطور است» پاسخ دهیم؟

Hey Rachel, how are you?

هی راشل، چطوری؟

Great.

عالی.

Hey, how are you?

هی چطوری؟

Only okay.

فقط خوبه

Hey, how are you?

هی چطوری؟

I’m doing okay.

حالم خوبه

Oh hey, how are you?

اوه هی، چطوری؟

Good!

خوب!

Hey, how are you?

هی چطوری؟

Honestly, not very good.

راستش خیلی خوب نیست

Hey, how are you?

هی چطوری؟

I’m doing terribly.

حالم وحشتناکه

Hey Rachel, how are you?

هی راشل، چطوری؟

Great, it is such a relief to be heading into  the weekend with the Johnson project done!

عالی است، رفتن به آخر هفته با انجام پروژه جانسون خیلی راحت است!

Yeah, totally. You put in so  much overtime for that.

بله، کاملا. برای این کار اضافه‌کاری زیادی صرف کردید.

I did. That was a tight deadline.

من کردم. آن مهلت تنگ بود.

Hey. How are you?

سلام. چطور هستید؟

Only okay. John has been traveling  a lot for work a lot this month, 

فقط خوبه جان این ماه برای کار زیاد سفر کرده است،

and honestly I think we’re all just  a little run down because of it.

و صادقانه بگویم، فکر می‌کنم همه ما به خاطر آن کمی خسته شده‌ایم.

Sorry to hear that. You know what? I’m  baking bread today. Why I don’t I bring  

متاسفم که می شنوم. میدونی چیه؟ من امروز در حال پختن نان هستم. چرا

it over with a pot of soup? That way you  don’t need to worry about dinner.

آن را با یک قابلمه سوپ نمی‌آورم؟ به این ترتیب لازم نیست نگران شام باشید.

Oh, you don’t need to do that.

اوه، شما نیازی به انجام این کار ندارید.

It’s no extra work for me. It’s what  I’m already making for dinner and I  

برای من کار اضافی نیست این همان چیزی است که قبلاً برای شام درست می‌کنم و می‌دانم که

know I’ll have extra. Let me do this  for you. I’ll stop by around 5.

اضافه‌ای خواهم داشت. اجازه دهید این کار را برای شما انجام دهم. من حدود ساعت 5 توقف خواهم کرد.

Wow, okay, thanks! That would be great!

وای، باشه، ممنون! این عالی خواهد بود!

Hey! How are you?

سلام! چطور هستید؟

I’m doing okay, just gearing up  for the holidays. How are you?

حالم خوب است، فقط برای تعطیلات آماده می‌شوم. چطور هستید؟

We’re good. Keeping busy – Brian is  in soccer and John is the coach.

خوب بودند. مشغول بودن - برایان در فوتبال است و جان مربی است.

Oh fun! Does he enjoy coaching?

اوه سرگرم کننده! آیا از مربیگری لذت می برد؟

It’s a bunch of 7-year-olds, so sometimes  I think he feels like he’s herding cats,  

این یک دسته از بچه های 7 ساله است، بنابراین گاهی اوقات فکر می کنم او احساس می کند که دارد گربه ها را گله می کند،

but overall I think he’s enjoying it.

اما در کل فکر می کنم او از این کار لذت می برد.

Oh hey! How are you?

اوه تو! چطور هستید؟

Good! We just got back from  visiting my parents in Florida.

خوب! ما به تازگی از دیدار والدینم در فلوریدا برگشتیم.

Oh, Where in Florida?

اوه، کجا در فلوریدا؟

My parents are in Gainesville, which  is where I grew up. So I still have a  

پدر و مادر من در Gainesville هستند، جایی که من بزرگ شدم. بنابراین من هنوز

bunch of childhood friends there and it’s  just great to see them and catch up.

تعداد زیادی دوست دوران کودکی در آنجا دارم و دیدن آنها و رسیدن به آنها بسیار عالی است.

Oh, that’s really nice. And Florida. Talk  about a nice place to visit in February!

اوه، این واقعاً خوب است. و فلوریدا. درباره یک مکان خوب برای بازدید در فوریه صحبت کنید!

No doubt!

بدون شک!

Hey, how are you?

هی چطوری؟

Hi. Honestly, not very good.  Last week I was laid off.

سلام. راستش خیلی خوب نیست هفته گذشته بیکار شدم.

Oh my gosh, I’m so sorry to hear that.

اوه خدای من خیلی متاسفم که اینو میشنوم

Yeah, it’s a huge bummer, my  whole team was let go.

بله، این یک فاجعه بزرگ است، تمام تیم من رها شدند.

Oh no.

وای نه.

So, Not doing great today.

بنابراین، امروز عالی نیست.

That’s hard. I’m really sorry.

سخت است. واقعا متاسفم.

Thanks. I’m just taking a  few days just to lay low,  

با تشکر. من فقط چند روز وقت می‌گذارم تا دراز بکشم،

and then I’ll start looking  for work next week.

و سپس هفته آینده شروع به جستجوی کار خواهم کرد.

Good luck.

موفق باشید.

Hey, how are you?

هی چطوری؟

I’m doing terribly. Our contractor is ghosting us  and the kitchen is sitting there unfinished.

حالم وحشتناکه پیمانکار ما را شبح می‌کند و آشپزخانه ناتمام آنجا نشسته است.

Oh gosh.

ای خدا.

And, a client at work doesn’t like any of  the creative that I’ve sent over, so I have  

و مشتری در محل کار هیچ یک از خلاقیت‌هایی را که من ارسال کرده‌ام دوست ندارد، بنابراین باید

to start over for that. It’s back to the drawing  board after two weeks of working full-tilt.

برای آن از نو شروع کنم. پس از دو هفته کار با شیب کامل، دوباره به تابلوی طراحی برگشته است.

I can’t believe they didn’t  like it. I thought it was so  

من نمی توانم باور کنم که آنها آن را دوست نداشتند. فکر کردم خیلی

fresh and new. Can you reuse any of the ideas?

تازه و جدید بود. آیا می توانید از هر یک از ایده ها دوباره استفاده کنید؟

No. they want a completely different  direction, so I am starting from scratch

نه. آنها یک جهت کاملاً متفاوت می خواهند ، بنابراین من از صفر شروع می کنم

I’m sorry.

متاسفم.

Thanks. I just really need a vacation.

با تشکر. من واقعاً به یک تعطیلات نیاز دارم.

I hope you’re now much more confident answering  ‘how are you?” In English. Keep your learning  

امیدوارم اکنون با اطمینان بیشتری در پاسخ به "حالت چطور است؟" به انگلیسی.

going now with this video, and don’t forget  to subscribe with notifications on. I love  

اکنون با این ویدیو به یادگیری خود ادامه دهید و فراموش نکنید که با اعلان‌ها مشترک شوید. من دوست دارم که

being your English teacher. That’s it, and  thanks so much for using Rachel’s English.

معلم انگلیسی شما باشم. همین است، و از اینکه از انگلیسی راشل استفاده کردید بسیار سپاسگزاریم.