LEARN 105 ENGLISH VOCABULARY WORDS | DAY 20

It's day 20! We're two-thirds of the way done  with our 30-Day English Vocabulary Challenge.  

روز بیستم است! ما دو سوم راه را با چالش 30 روزه واژگان انگلیسی خود انجام داده‌ایم.

One video a day, every day, for 30 days. We're  learning 105 words from the academic word list.  

یک ویدیو در روز، هر روز، به مدت 30 روز. ما در حال یادگیری 105 کلمه از فهرست کلمات دانشگاهی هستیم.

Words that will help you have  sophisticated English conversations,  

کلماتی که به شما کمک می‌کنند مکالمات انگلیسی پیچیده‌ای داشته باشید،

words you need to know if you're preparing for  the IELTS or TOEFL exams. I've been watching the  

کلماتی که برای امتحان آیلتس یا تافل باید بدانید. من

posts you've been making about this challenge,  it's incredible, inspiring. Make up a sentence  

پست‌هایی را که درباره این چالش گذاشته‌اید تماشا می‌کنم، باورنکردنی و الهام‌بخش است.

to a word you learn and post it on social. Don't  forget to like and subscribe, and don't forget to  

برای کلمه ای که یاد می گیرید یک جمله بسازید و آن را در شبکه اجتماعی پست کنید. فراموش نکنید که لایک کنید و مشترک شوید، و فراموش نکنید

download the study guide that goes with this 30  day challenge. You can do that by clicking here  

که راهنمای مطالعه مربوط به این چالش 30 روزه را دانلود کنید. می‌توانید این کار را با کلیک کردن روی اینجا

or the link in the video description. Learn  the words, ace the quizzes, you've got this.

یا پیوند موجود در توضیحات ویدیو انجام دهید. کلمات را یاد بگیرید، آزمون‌ها را بیاموزید، این را دارید.

Today, we start with CHAPTER. Chapter. The  T in a PT cluster is very weak, it's not  

امروز با فصل شروع می کنیم. فصل. T در یک خوشه PT بسیار ضعیف است، pt نیست،

pt—but pt— Chapter. Chapter. It can almost sound  like a D. Chapter. Chapter. There's not as much  

بلکه pt است. فصل. تقریباً می تواند مانند یک فصل D به نظر برسد. فصل. به

air in it as a regular true T. It's a noun,  it means one of the main sections of a book.  

اندازه یک T واقعی معمولی هوا در آن نیست. این یک اسم است، به معنای یکی از بخش های اصلی کتاب است.

Please read the first two chapters  of your textbook for our next class.  

لطفاً دو فصل اول کتاب درسی خود را برای کلاس بعدی ما بخوانید.

Or it means a period of time that is very  different from the period of time before it.  

یا به معنای دوره زمانی است که با دوره زمانی قبل از آن بسیار متفاوت است.

That was a difficult chapter in my life.  Let's look again up close and in slow motion. 

فصل سختی در زندگی من بود. بیایید دوباره از نزدیک و در حرکت آهسته نگاه کنیم.

And now, we'll go to Youglish for five examples. You can read this in the first chapter or  

و اکنون برای پنج مثال به سراغ یوگلیش می رویم. می‌توانید این را در فصل اول یا

second chapter of my book. This example and the next  

فصل دوم کتاب من بخوانید. این مثال و مثال

one uses chapters as a section of a book. You can read this in the first chapter or  

بعدی از فصل‌ها به عنوان بخشی از کتاب استفاده می‌کنند. می‌توانید این را در فصل اول یا

second chapter of my book. Here's another example. 

فصل دوم کتاب من بخوانید. در اینجا یک مثال دیگر است.

It's not something that she's  covering in every single chapter. 

این چیزی نیست که او در هر فصل آن را پوشش دهد.

Not covering throughout the book. It's not something that she's covering  

در کل کتاب را پوشش نمی دهد. این چیزی نیست که او در هر فصل آن را پوشش دهد

in every single chapter. Here's another example. 

. در اینجا یک مثال دیگر است.

This chapter in our life has  ended, so how do we turn the page? 

این فصل از زندگی ما به پایان رسیده است، پس چگونه ورق را ورق بزنیم؟

Now here, the word is being used to talk about  a period of time, a chapter in your life can be  

اکنون در اینجا، از این کلمه برای صحبت در مورد یک دوره زمانی استفاده می‌شود، فصلی از زندگی شما را می‌توان

defined by a big change, like the chapter when you  were single and the chapter when you were married,  

با تغییری بزرگ تعریف کرد، مانند فصلی که مجرد بودید و فصل زمانی که ازدواج کردید،

or the chapter when you were in graduate school,  and the chapter when you got your first job. 

یا فصلی که در آن زمان بودید. در مقطع تحصیلات تکمیلی، و فصلی که اولین شغل خود را پیدا کردید.

This chapter in our life has  ended, so how do we turn the page? 

این فصل از زندگی ما به پایان رسیده است، پس چگونه ورق را ورق بزنیم؟

Another example. I wanna, I wanna read a section from, um, chapter  

مثالی دیگر. می‌خواهم، می‌خواهم بخشی از فصل

five, uh, which is where we focus on culture. Again, talking about a section of a book. 

پنجم را بخوانم، جایی که ما روی فرهنگ تمرکز می‌کنیم. باز هم در مورد بخشی از کتاب صحبت می کنیم.

I wanna, I wanna read a section from, um, chapter  five, uh, which is where we focus on culture. 

می‌خواهم، می‌خواهم بخشی از فصل پنجم را بخوانم، جایی که ما روی فرهنگ تمرکز می‌کنیم.

Our last example. I mean, they have  

آخرین نمونه ما منظورم این است که آنها به

just seen chapter and verse over the last five  years of really bad behavior by these banks. 

تازگی فصل و آیه را در طی پنج سال گذشته از رفتار واقعا بد این بانک ها دیده اند.

Chapter and verse. This is an idiom that  means full and precise information. She  

باب و آیه. این اصطلاحی است که به معنای اطلاعات کامل و دقیق است. او

says they've seen chapter and verse, they've  seen very precisely, the bad behavior of banks. 

می‌گوید که آنها فصل و آیه را دیده‌اند، رفتار بد بانک‌ها را دقیقاً دیده‌اند.

I mean, they have just seen chapter  and verse over the last five years  

منظورم این است که آنها به تازگی فصل و آیه

of really bad behavior by these banks. Our next word is JOURNAL.  

رفتار بسیار بد این بانک ها را در پنج سال گذشته دیده اند. کلمه بعدی ما JOURNAL است.

Journal. It's a noun, a book in which you write  down your personal experiences and thoughts. I  

مجله. این یک اسم است، کتابی که در آن تجربیات و افکار شخصی خود را یادداشت می‌کنید.

write down my dreams in a journal. It can also be  a newspaper or magazine that reports on things of  

رویاهایم را در یک دفترچه یادداشت می‌کنم. همچنین می‌تواند روزنامه یا مجله‌ای باشد که در مورد چیزهای

special interest. My mom subscribes to The Wall  Street Journal. This is also a verb and it means  

مورد علاقه گزارش می‌کند. مادرم مشترک وال استریت ژورنال است. این نیز یک فعل است و به معنای

to write down personal experiences and thoughts.  I journal about the meaning of my dreams.  

نوشتن تجربیات و افکار شخصی است. من در مورد معنای رویاهایم مجله می نویسم.

Let's look again up close and in slow motion.

بیایید دوباره از نزدیک و در حرکت آهسته نگاه کنیم.

And now we'll go to Youglish for five examples. 

و حالا برای پنج مثال به سراغ یوگلیش می رویم.

My own perspective, however, follows an  argument made by Jill Fields in a 2012  

با این حال، دیدگاه شخصی من از استدلالی پیروی می کند که جیل فیلدز در

article in Frontier's women's studies journal. In a particular journal, a publication that  

مقاله ای در سال 2012 در مجله مطالعات زنان فرانتیر بیان کرد. در یک مجله خاص، نشریه‌ای که

reports on this specialized subject. My own perspective, however,  

در مورد این موضوع تخصصی گزارش می‌دهد. با این حال، دیدگاه شخصی من

follows an argument made by Jill Fields in a 2012  article in Frontier's women's studies journal. 

از استدلالی پیروی می کند که جیل فیلدز در مقاله ای در سال 2012 در مجله مطالعات زنان فرانتیر بیان کرد.

Here's another example. A couple of weeks ago, I assigned  

در اینجا یک مثال دیگر است. چند هفته پیش، به

my college students a one-page journal entry. The students were supposed to write out  

دانشجویان کالجم یک مدخل یک صفحه‌ای در ژورنال اختصاص دادم. قرار بود دانش‌آموزان

personal experiences and thoughts  likely on a particular topic. 

تجربیات و افکار شخصی را که احتمالاً در مورد یک موضوع خاص است، بنویسند.

A couple of weeks ago I assigned my  college students a one-page journal entry. 

چند هفته پیش به دانشجویان کالج خود یک مدخل یک صفحه‌ای در ژورنال اختصاص دادم.

Here's another example. Oprah likes to keep a  

در اینجا یک مثال دیگر است. اپرا دوست دارد یک دفتر

gratitude journal and says it's the single  most important thing she's ever done. 

قدردانی داشته باشد و می‌گوید این مهم‌ترین کاری است که تا به حال انجام داده است.

Gratitude journal. A place to write down  your thoughts on what you're thankful for,  

مجله قدردانی مکانی برای یادداشت افکارتان در مورد چیزهایی که برای آن سپاسگزار هستید،

what you feel lucky to have. Oprah likes to keep a gratitude  

چیزی که احساس می کنید خوش شانس هستید. اپرا دوست دارد یک دفتر قدردانی نگه دارد

journal and says it's the single  most important thing she's ever done. 

و می‌گوید این مهم‌ترین کاری است که تا به حال انجام داده است.

Another example. So I do regularly journal. 

مثالی دیگر. بنابراین من به طور منظم روزنامه نگاری می کنم.

Here, it's being used as a verb, to write  down personal experiences and thoughts. 

در اینجا، از آن به عنوان یک فعل برای نوشتن تجربیات و افکار شخصی استفاده می‌شود.

So I do regularly journal. Our last example. 

بنابراین من به طور منظم روزنامه نگاری می کنم. آخرین نمونه ما

Francis is published in every  journal you can imagine. 

فرانسیس در هر مجله ای که می توانید تصور کنید منتشر می شود.

Every journal, every newspaper  and magazine you can think of. 

هر مجله، هر روزنامه و مجله ای که می توانید به آن فکر کنید.

Francis is published in every  journal you can imagine. 

فرانسیس در هر مجله ای که می توانید تصور کنید منتشر می شود.

Our last word today is TEXT. Text. All three of  our words today relate to writing, don't they?  

آخرین کلمه امروز ما TEXT است. متن هر سه کلمه امروز ما به نوشتن مربوط می شود، اینطور نیست؟

This is a noun, the original words of a  piece of writing or speech. You can find  

این یک اسم است، کلمات اصلی یک نوشته یا گفتار. می‌توانید

the full text of his speech on his website. As  a verb, it means to send someone a text message.  

متن کامل سخنرانی او را در وب‌سایت او پیدا کنید. به عنوان یک فعل، به معنای ارسال پیام متنی به کسی است.

We texted for an hour last night. Let's  look again up close and in slow motion.  

دیشب یک ساعت پیام دادیم. بیایید دوباره از نزدیک و با حرکت آهسته نگاه کنیم.

Notice that to make that true T at the  beginning, the teeth have to come together. 

توجه داشته باشید که برای ایجاد T واقعی در ابتدا، دندان ها باید به هم برسند.

And now we'll go to Youglish for five examples. Someone breaking up with you via text message,  

و حالا برای پنج مثال به سراغ یوگلیش می رویم. کسی که از طریق پیامک با شما قطع رابطه می کند

that's like a different emotion. Breaking up with you, ending your  

، مانند یک احساس متفاوت است. قطع رابطه با شما، پایان دادن به

relationship via text message. That's harsh. I’d  much rather have that conversation in person. 

رابطه شما از طریق پیامک. این خشن است. ترجیح می‌دهم آن مکالمه را شخصاً انجام دهم.

Someone breaking up with you via text  message, that's like a different emotion. 

کسی که از طریق پیامک با شما قطع رابطه کند، این احساس متفاوتی است.

Here's another example. We would read some text in feminist  

در اینجا یک مثال دیگر است. متنی را در تئوری فمینیستی می خوانیم

theory and have a conversation about it. Some text, some original piece of writing. 

و درباره آن گفتگو می کنیم. مقداری متن، چند قطعه نوشته اصلی.

We would read some text in feminist  theory and have a conversation about it. 

متنی را در تئوری فمینیستی می خوانیم و درباره آن گفتگو می کنیم.

Here's another example. Please use footnotes for your in-text citations. 

در اینجا یک مثال دیگر است. لطفاً از پاورقی برای نقل قول های درون متنی خود استفاده کنید.

In-text citation. When you're writing a book or  article, and you quote someone or use information  

در متن استناد. هنگامی که در حال نوشتن یک کتاب یا مقاله هستید، و از شخصی نقل قول می‌کنید یا از اطلاعات

or ideas developed by someone else, you need to  cite that, you need to say who the original source  

یا ایده‌هایی استفاده می‌کنید که توسط شخص دیگری توسعه داده شده است، باید به آن استناد کنید، باید بگویید منبع اصلی کیست

was. So an in-text citation is where you put  that citation right there in your paper. This  

. بنابراین استناد درون متنی جایی است که شما آن نقل قول را همانجا در مقاله خود قرار می دهید.

is different from a citation that happens  at the end of a paper or article. This  

این با نقل قولی که در انتهای مقاله یا مقاله اتفاق می‌افتد متفاوت است. این

is an example of an in-text citation that I  got from the web, it has two in-text citations. 

نمونه ای از یک نقل قول درون متنی است که من از وب دریافت کردم، دو نقل قول درون متنی دارد.

Please use footnotes for your in-text citations. Another example. 

لطفاً از پاورقی برای نقل قول های درون متنی خود استفاده کنید. مثالی دیگر.

The evidence from the text  and artifact tell a new story. 

شواهد از متن و مصنوع داستان جدیدی را بیان می‌کنند.

Evidence from the text, from  the original piece of writing. 

شواهدی از متن، از متن اصلی.

The evidence from the text  and artifact tell a new story. 

شواهد از متن و مصنوع داستان جدیدی را بیان می‌کنند.

Our last example. And you go to text one of your friends  

آخرین نمونه ما و به یکی از دوستانتان پیامک می‌دهید

and they don't text back right away. You text a friend, pull out your phone, send a  

و آنها فوراً پیامک نمی‌دهند. به یک دوست پیام می‌دهید، تلفنتان را بیرون می‌آورید،

message. We all know what texting is, don't we? And you go to text one of your friends  

پیامی می‌فرستید. همه ما می دانیم پیامک چیست، اینطور نیست؟ و به یکی از دوستانتان پیامک می‌دهید

and they don't text back right away. Seeing all the real-life examples can really help  

و آنها فوراً پیامک نمی‌دهند. دیدن همه مثال‌های واقعی واقعاً می‌تواند به

you understand how to use these words, can’t it?  I have a challenge for you now. Make up a sentence  

شما کمک کند که چگونه از این کلمات استفاده کنید، اینطور نیست؟ الان یه چالش برات دارم

with one of these words. Make a short video of  your sentence, and post it to social media. Tag me  

با یکی از این کلمات جمله بسازید. یک ویدیوی کوتاه از جمله خود تهیه کنید و آن را در رسانه های اجتماعی ارسال کنید. من را تگ کنید

and use the hashtag #rachelsenglish30daychallenge Don’t be shy. You can do this. I love seeing  

و از هشتگ #rachelsenglish30daychallenge استفاده کنید، خجالتی نباشید. شما می توانید این کار را انجام دهید. من دوست دارم

what you’ve posted so far. Our next  video comes out tomorrow, at 10 AM  

آنچه را که تاکنون پست کرده‌اید ببینم. ویدیوی بعدی ما فردا، ساعت 10 صبح به

Philadelphia time. Come on back to learn  three more vocabulary words. In the meantime,  

وقت فیلادلفیا منتشر می‌شود. برای یادگیری سه کلمه واژگان دیگر بازگردید. در ضمن،

keep your studies going with this video, and check  out my online courses at Rachel’s English Academy.  

با این ویدیو به مطالعات خود ادامه دهید و دوره‌های آنلاین من در آکادمی انگلیسی راشل را بررسی کنید.

You’ll become a more confident English  speaker. And please do remember to subscribe.  

شما به انگلیسی سخنگو با اعتماد به نفس بیشتری تبدیل خواهید شد . و لطفا به یاد داشته باشید که مشترک شوید.

I love being your English teacher. That’s it  and thanks so much for using Rachel’s English.

من دوست دارم معلم زبان انگلیسی شما باشم. همین و از اینکه از انگلیسی راشل استفاده کردید بسیار سپاسگزاریم.