Preparing, Cooking and Serving Food in English - Visual Vocabulary Lesson

183,243 views ・ 2021-02-20

Oxford Online English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:01
Hi, I’m Rich. Welcome to Oxford Online  English! In this visual vocabulary lesson,  
0
1280
7440
سلام من ثروتمندم به انگلیسی Oxford Online خوش آمدید ! در این درس واژگان تصویری،
00:08
you can learn words and phrases  to talk about food and cooking.
1
8720
5280
می‌توانید کلمات و عباراتی را برای صحبت در مورد غذا و آشپزی یاد بگیرید.
00:14
A question for you: do you want to watch  this video with subtitles? You can – it’s  
2
14960
5520
یک سوال از شما: آیا می‌خواهید این ویدیو را با زیرنویس تماشا کنید؟ شما می توانید -
00:20
easy! Turn them on now by clicking  the ‘CC’ icon in the bottom right.  
3
20480
6240
آسان است! اکنون با کلیک کردن روی نماد «CC» در پایین سمت راست، آن‌ها را روشن کنید.
00:27
Or, on mobile, tap the settings  icon to turn on subtitles.
4
27520
5200
یا در تلفن همراه، روی نماد تنظیمات ضربه بزنید تا زیرنویس روشن شود.
00:38
Peel the courgettes. 
5
38480
1280
کدوها را پوست بگیرید.
00:42
‘Peel’ means to take the skin off some fruit  or vegetables. Some foods are easy to peel,  
6
42320
7760
"پوست" به معنای جدا کردن پوست برخی از میوه ها یا سبزیجات است. پوست برخی از غذاها
00:50
like bananas. With other ingredients, you  might need to use a knife or a peeler. 
7
50080
7760
مانند موز آسان است. با مواد دیگر، ممکن است لازم باشد از چاقو یا پوست‌کن استفاده کنید.
01:00
Cut the tomatoes into quarters.
8
60560
1840
گوجه فرنگی ها را به چهار قسمت برش دهید.
01:04
When talking about preparing food, the  combination ‘cut…into…’ is common. For example,  
9
64880
7840
وقتی صحبت از تهیه غذا می‌شود، ترکیب «برش… به…» رایج است. برای مثال
01:12
you might hear: ‘Cut the chicken into six  pieces’, or ‘Cut the aubergine into small cubes.’
10
72720
8160
،   ممکن است بشنوید: «مرغ را به شش تکه برش دهید» یا «بادمجان را به مکعب‌های کوچک برش دهید.
01:22
There’s one common exception to this pattern;  
11
82000
1680
» یک استثنا رایج برای این الگو وجود دارد.
01:24
you cut something *in* half, not ‘into’. For  example: ‘Cut the lemon in half,’ not ‘into half’.
12
84560
9440
شما چیزی را *به* نصف می کنید، نه "به". برای مثال: «لیمو را از وسط نصف کنید» نه «به نصف».
01:38
Cut the radish into thin slices Slice the radish thinly. 
13
98160
5600
تربچه را به ورقه های نازک برش دهید تربچه را نازک برش دهید .
01:45
Many words connected with cooking can be both  verbs and nouns. ‘Slice’ is a common example.  
14
105920
8880
بسیاری از کلمات مرتبط با آشپزی می توانند هم فعل و هم اسم باشند. "Slice" یک مثال رایج است.
01:55
You can cut something into slices, or just  use slice as a verb: ‘Slice the cucumber’,  
15
115440
8560
می‌توانید چیزی را تکه تکه کنید یا فقط از slice به عنوان فعل استفاده کنید: «خیار
02:04
‘slice the carrots’, and so on. Halve and deseed the peppers. 
16
124000
7280
را برش بزنید»،   «هویج را برش بزنید» و غیره. فلفل ها را نصف کرده و دانه ها را خرد کنید.
02:14
‘Halve’ is the verb from ‘half’. It’s an efficient  way to say ‘cut something into two pieces’.  
17
134000
8240
"نصف" فعل "نصف" است. این یک روش کارآمد برای گفتن «چیزی را به دو قسمت تقسیم کنید» است.
02:22
You can also use ‘quarter’ as a verb. For example:  
18
142240
3520
شما همچنین می توانید از "یک چهارم" به عنوان یک فعل استفاده کنید. به عنوان مثال:
02:25
‘Quarter the tomato’ and ‘Cut the tomato  into four pieces’ have the same meaning. 
19
145760
6560
«گوجه‌فرنگی را یک چهارم کنید» و «گوجه‌فرنگی را به چهار تکه برش دهید» به همین معنا هستند.
02:34
‘Deseed’ means you remove the seeds.  With peppers, you also need to remove  
20
154960
6640
"Deseed" به این معنی است که شما دانه ها را حذف می کنید. با فلفل، باید
02:41
the pith – the white flesh on the inside. Chop the onion as finely as possible. 
21
161600
8720
مغز را هم بردارید - گوشت سفید داخل آن. پیاز را تا حد امکان ریز خرد کنید.
02:53
Usually, ‘chop’ means to cut something into  medium-sized pieces, perhaps not in a precise  
22
173040
6880
معمولاً «خرد کردن» به معنای بریدن چیزی به قطعات متوسط ​​است، شاید نه به روش دقیق
02:59
way. However, if you chop something finely,  you cut it into the smallest pieces possible. 
23
179920
6880
. با این حال، اگر چیزی را ریز خرد کنید، آن را به کوچک‌ترین تکه‌های ممکن برش می‌دهید.
03:09
Dice the red pepper. ‘Dice’ means to cut into small pieces.  
24
189440
6000
فلفل قرمز را نگینی خرد کنید. تاس به معنای بریدن به قطعات کوچک است.
03:16
More specifically, ‘dice’ means that you cut  something in two directions. If you dice a pepper,  
25
196160
7440
به طور خاص، «تاس» به این معنی است که چیزی را در دو جهت برش می‌دهید. اگر فلفل
03:23
you first cut it into strips, and  then cut the strips into small pieces.
26
203600
5600
را به صورت مکعبی خرد کنید، ابتدا آن را به صورت نوار برش دهید و سپس نوارها را به قطعات کوچک برش دهید.
03:31
Mix the ingredients together. Stir the ingredients to mix them. 
27
211760
5600
مواد را با هم مخلوط کنید. مواد را هم بزنید تا مخلوط شوند.
03:39
Here, ‘mix’ and ‘stir’ have the same meaning.  In general, ‘stir’ is more specific, because  
28
219280
7200
در اینجا، "مخلوط" و "هم زدن" به یک معنا هستند. به طور کلی، «هم زدن» خاص‌تر است، زیرا
03:46
it means to use some kind of implement – like a  spoon – to mix whatever you’re mixing. You can  
29
226480
8080
به معنای استفاده از نوعی وسیله - مانند قاشق - برای مخلوط کردن هر چیزی است که در حال مخلوط کردن هستید. می‌توانید
03:54
mix something with your hands, or by putting it  in a container and shaking it, or in other ways. 
30
234560
6880
چیزی را با دستتان یا با گذاشتن آن در ظرف و تکان دادن آن یا به روش‌های دیگر مخلوط کنید.
04:06
Stir fry the veggies on a high heat. 
31
246320
2400
سبزیجات را با حرارت زیاد تفت دهید.
04:10
Turn the heat up to high and fry the  vegetables, stirring continuously. 
32
250560
5200
حرارت را زیاد کنید و سبزیجات را سرخ کنید و مدام هم بزنید.
04:18
Often, you can say the same thing in  fewer words by using a more specific  
33
258000
5040
اغلب، می‌توانید با استفاده از یک فعل خاص‌تر، همان چیزی را با کلمات کمتری بگویید
04:23
verb. Both these sentences are fine  and both have the same meaning,  
34
263040
5040
. هر دو این جملات خوب هستند و هر دو معنی یکسانی دارند،
04:28
but in the first sentence you save words  by using a more specific verb: ‘stir fry’. 
35
268800
8480
اما در جمله اول شما کلمات را با استفاده از یک فعل خاص تر ذخیره می کنید: "stir fry".
04:40
Bring the water to the boil  and then add the dumplings. 
36
280560
3040
آب را به جوش بیاورید و سپس کوفته ها را اضافه کنید.
04:45
In cookbooks and recipes,  you’ll often see the phrase  
37
285760
3360
در کتاب‌های آشپزی و دستور پخت‌ها ، اغلب عبارت
04:49
‘bring the water to the boil’.  This means that you boil the water,  
38
289120
4240
«آب را به جوش بیاورید» می‌بینید. این بدان معنی است که شما آب را می جوشانید،
04:53
and when it starts boiling, you’ll  add something or do something else.
39
293360
5480
و وقتی شروع به جوشیدن کرد، چیزی اضافه می کنید یا کار دیگری انجام می دهید.
05:00
Turn the heat down to low and  simmer the soup for twenty minutes. 
40
300800
3680
حرارت را کم کنید و سوپ را بیست دقیقه بجوشانید.
05:06
If you need to simmer something,  you turn the heat down  
41
306400
3440
اگر نیاز دارید چیزی را بجوشانید، حرارت را کم کنید
05:10
until it is *just* boiling. There are a few  bubbles, but it isn’t boiling vigorously. 
42
310400
5920
تا *فقط* بجوشد. چند حباب وجود دارد ، اما به شدت در حال جوشیدن نیست.
05:19
Fry the meatballs until browned on both sides. Deep fry the potatoes and leave to dry. 
43
319200
9360
کوفته ها را از دو طرف سرخ کنید تا قهوه ای شوند. سیب زمینی ها را سرخ کنید و بگذارید تا خشک شوند.
05:30
If you use the verb ‘fry’ in English,  it generally means shallow-frying:  
44
330240
4400
اگر از فعل «Fry» در انگلیسی استفاده می‌کنید، به طور کلی به معنای سرخ کردن سطحی است:
05:35
when you fry something in a little bit of  oil or butter. Use the verb ‘deep fry’ if  
45
335200
7120
وقتی چیزی را در کمی روغن یا کره سرخ می‌کنید. اگر می‌خواهید درباره پختن چیزی در روغن در حال جوش صحبت کنید، از فعل «فرش عمیق» استفاده کنید
05:42
you want to talk about cooking something  in boiling oil, like fried potatoes.
46
342320
6000
، مانند سیب‌زمینی سرخ‌شده.
05:49
‘Brown’ is another useful verb. When cooking  meat, you often fry the meat first to brown  
47
349520
6800
"قهوه ای" یکی دیگر از فعل های مفید است. هنگام پختن گوشت، اغلب گوشت را ابتدا سرخ می‌کنید تا قهوه‌ای
05:56
it – you cook it until it is brown on the  outside, but probably not cooked in the middle. 
48
356320
9520
شود - آن را تا زمانی می‌پزید که بیرون قهوه‌ای شود ، اما احتمالاً وسط آن پخته نشده است.
06:06
Pre-heat the oven to 180, then roast  the chicken for around one hour. 
49
366800
5680
فر را از قبل روی 180 گرم کنید، سپس مرغ را حدود یک ساعت تفت دهید.
06:14
Here’s a question for you: ‘roast’ and ‘bake’  
50
374800
3520
در اینجا یک سوال برای شما وجود دارد: «برشته کردن» و «پخت»
06:18
both mean to cook something in the  oven, but what’s the difference? 
51
378320
4960
هر دو به معنای پختن چیزی در فر هستند، اما چه تفاوتی با هم دارند؟
06:25
There are different answers to this. Technically,  ‘roast’ means to cook something uncovered,  
52
385600
6400
پاسخ های مختلفی برای این وجود دارد. از نظر فنی، «کباب» به معنای پختن چیزی بدون پوشش است،
06:32
until it turns brown. However, in everyday  language, ‘roast’ is generally used for  
53
392000
6480
تا زمانی که قهوه‌ای شود. با این حال، در زبان روزمره، «کباب» عموماً برای
06:38
meat and vegetables, and ‘bake’ is  generally used for bread, cakes, and fish.
54
398480
6080
گوشت و سبزیجات استفاده می‌شود، و «پخت» معمولاً برای نان، کیک و ماهی استفاده می‌شود.
06:47
We grilled the shrimp kebabs over a charcoal fire. We cooked the shrimp kebabs on the grill. 
55
407760
7760
کباب میگو را روی آتش زغال کباب کردیم. کباب میگو را روی گریل پختیم.
06:57
With cooking, you can often use different  verbs or verb phrases to say the same thing.
56
417440
4960
با آشپزی، اغلب می‌توانید از افعال یا عبارات فعل مختلف برای گفتن یک چیز استفاده کنید.
07:03
For example, you can grill food, or cook  food on the grill. You can roast food,  
57
423040
6160
برای مثال، می‌توانید غذا را کباب کنید، یا غذا را روی گریل بپزید. می‌توانید غذا را برشته کنید،
07:09
or cook food in the oven. It  doesn’t matter which you use.
58
429200
3920
یا غذا را در فر بپزید. مهم نیست از کدام استفاده می‌کنید.
07:13
The verb ‘grill’ is often used when you cook  something on a barbecue, but your cooker  
59
433920
7280
فعل «گریل» اغلب زمانی استفاده می‌شود که چیزی را روی باربیکیو می‌پزید، اما اجاق گاز
07:21
in your kitchen might have a grill, and you can  also buy electric grills to use in your kitchen. 
60
441200
8640
شما در آشپزخانه ممکن است منقل داشته باشد، و همچنین می‌توانید گریل برقی بخرید تا در آشپزخانه‌تان استفاده کنید.
07:31
Blend the soup until fairly smooth. I used a hand blender to puree the sauce. 
61
451520
7600
سوپ را هم بزنید تا کاملا یکدست شود. من از مخلوط کن دستی برای پوره کردن سس استفاده کردم.
07:41
You can blend something with a hand blender,  like you saw here, or with a regular blender. 
62
461520
5520
می‌توانید چیزی را با مخلوط‌کن دستی، مانند آنچه در اینجا دیدید، یا با مخلوط‌کن معمولی مخلوط کنید.
07:48
If you blend something for a longer time, it will  come out smooth. The opposite of smooth here is  
63
468480
6320
اگر چیزی را برای مدت طولانی‌تری با هم مخلوط کنید، یکدست می‌شود. نقطه مقابل صاف در اینجا
07:55
‘chunky’ – meaning you blend it for a short  time, and there are still some solid pieces.
64
475360
7440
«پخت» است - به این معنی که آن را برای مدت کوتاهی با هم مخلوط می‌کنید و هنوز چند قطعه جامد باقی می‌ماند.
08:07
Add a dollop of sour cream  to the soup and mix it in. 
65
487920
3920
یک حبه خامه ترش را به سوپ اضافه کنید و مخلوط کنید.
08:13
Add a spoonful of sour cream to the soup. A ‘dollop’ means a small amount. It’s not  
66
493840
8720
یک قاشق خامه ترش را به سوپ اضافه کنید. "عروسک" به معنای مقدار کمی است. این
08:22
specific, but it generally is used to mean around  one spoonful. You can use ‘dollop’ for things  
67
502560
8640
مشخص نیست، اما معمولاً به معنای حدود یک قاشق استفاده می‌شود. می‌توانید از «عروسک» برای چیزهایی
08:31
which are between solid and liquid, like yoghurt,  thick cream, sour cream, or other thick sauces. 
68
511200
9040
مانند ماست، خامه غلیظ، خامه ترش یا سایر سس‌های غلیظ استفاده کنید که بین جامد و مایع هستند. قبل از سرو
08:43
Sprinkle with grated parmesan  cheese before serving. 
69
523120
4000
با پنیر پارمزان رنده شده بپاشید .
08:49
You can might *sprinkle* something on your food  before you serve it, like cheese. Another example:  
70
529040
6160
می‌توانید قبل از سرو، چیزی روی غذایتان *بپاشید، مانند پنیر. مثال دیگر
08:55
you might sprinkle pepper, paprika or  oregano on top of a dish once it’s ready. 
71
535200
6800
:   ممکن است پس از آماده شدن ظرف، فلفل، پاپریکا یا پونه کوهی را روی آن بپاشید.
09:04
They served the steak with green  beans and corn on the side. 
72
544800
4240
آنها استیک را با لوبیا سبز و ذرت در کنار آن سرو کردند.
09:10
You can use ‘on the side’ for vegetables or  other things which accompany the main dish. 
73
550960
6560
می‌توانید از «کنار» برای سبزیجات یا چیزهای دیگری که همراه غذای اصلی هستند استفاده کنید.
09:20
Garnish with a mint leaf and serve. 
74
560000
2800
با یک برگ نعنا تزئین کرده و سرو کنید.
09:24
A garnish is something you add mainly for  decoration, to make the food look good; more attractive.  
75
564960
7040
تزیین چیزی است که عمدتاً برای تزیین اضافه می‌کنید تا غذا خوب به نظر برسد. جذابتر.
09:32
Some garnishes are chosen for their flavour,  but you might garnish a dish with something  
76
572720
6240
برخی از چاشنی‌ها برای طعم و مزه‌شان انتخاب می‌شوند، اما می‌توانید یک غذا را با چیزی تزیین
09:38
that isn’t intended to be eaten. You can also  garnish a drink; cocktails often have a garnish.
77
578960
7840
کنید که برای خوردن در نظر گرفته نشده است. همچنین می‌توانید نوشیدنی را تزیین کنید. کوکتل ها اغلب چاشنی دارند.
09:49
Pour the chocolate icing generously over the top. The verb ‘pour’ is mostly used with liquids.  
78
589440
9440
مایه شکلاتی را سخاوتمندانه روی آن بریزید. فعل «ریختن» بیشتر با مایعات استفاده می شود.
09:58
You can also use the verb ‘drizzle’ to mean that  you pour a small amount of something. For example:  
79
598880
5840
همچنین می‌توانید از فعل «drizzle» به این معنی استفاده کنید که مقدار کمی چیزی می‌ریزید. به عنوان مثال:
10:05
‘Drizzle some olive oil over the salad.’ ‘Generous’ is more often used to describe people,  
80
605280
8240
«روغن زیتون را روی سالاد بپاشید.» «سخاوتمندانه» بیشتر برای توصیف افراد استفاده می‌شود،
10:13
but you can also use it to talk about food. For  example, you can have a generous portion or a  
81
613520
6880
اما می‌توانید از آن برای صحبت در مورد غذا نیز استفاده کنید. برای مثال، می‌توانید یک بخش سخاوتمندانه یا یک
10:20
generous serving. Here, ‘generous’ has the meaning  of large, but in a positive way – not too large.
82
620400
8080
سرویس سخاوتمندانه داشته باشید. در اینجا، «سخاوتمندانه» به معنای بزرگ است، اما به صورت مثبت - نه خیلی بزرگ.
10:30
What about you? Tell us about  the last thing you cooked;  
83
630480
4480
تو چطور؟ درباره آخرین چیزی که پختید به ما بگویید.
10:34
how did you do it? Can you use some of  the language you learned in this lesson?  
84
634960
4880
چطور انجامش دادی؟ آیا می‌توانید از برخی از زبان‌هایی که در این درس یاد گرفتید استفاده کنید؟
10:40
Write your answer in the comments and  share it with us and other learners!
85
640720
5120
پاسخ خود را در نظرات بنویسید و آن را با ما و سایر فراگیران به اشتراک بگذارید!
10:46
If you liked this lesson,  don’t forget to check out the  
86
646880
3280
اگر این درس را دوست داشتید، فراموش نکنید که
10:50
other lessons in our Visual Vocabulary series.
87
650160
4240
سایر درس‌های مجموعه ویژوال واژگان ما را بررسی کنید.
10:55
Thanks for watching!
88
655600
4240
ممنون از ملاحظه تان!
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7