Talking About Likes and Dislikes in English - Spoken English Lesson

Hi, I’m Stephanie.

سلام، من استفانی هستم.

Welcome to Oxford Online English!

به آکسفورد آنلاین انگلیسی خوش آمدید!

In this lesson, you can learn how to talk about things you like or dislike in English.

در این درس، می توانید یاد بگیرید که چگونه در مورد چیزهایی که دوست دارید یا دوست ندارید به زبان انگلیسی صحبت کنید.

What do you like doing most of all?

چه کاری را از همه بیشتر دوست دارید؟

What’s your favourite thing to do?

کار مورد علاقه شما برای انجام چیست؟

What things do you have to do regularly, but you aren’t so keen on?

چه کارهایی را باید به طور مرتب انجام دهید، اما چندان مشتاق نیستید؟

What about the things you can’t stand doing?

در مورد کارهایی که طاقت انجام آنها را ندارید چطور؟

Can you think of something you really hate?

آیا می توانید به چیزی فکر کنید که واقعاً از آن متنفر هستید؟

During this lesson, you’ll learn how to talk about things that you like and dislike using

در طول این درس، شما یاد خواهید گرفت که چگونه با استفاده از انگلیسی واضح و طبیعی در مورد چیزهایی که دوست دارید یا دوست ندارید صحبت کنید

clear, natural English.

.

Let’s go back to a question you heard before: what’s your favourite thing to do?

بیایید به سؤالی که قبلاً شنیده بودید برگردیم: کار مورد علاقه شما چیست؟

So, what kind of music are you into?

بنابراین، شما به چه نوع موسیقی علاقه دارید؟

I’m a big fan of blues, classic soul, things like that.

من از طرفداران پر و پا قرص بلوز، سول کلاسیک و چیزهایی از این دست هستم.

I really love Billie Holliday and a lot of stuff from that era.

من واقعا عاشق بیلی هالیدی و چیزهای زیادی از آن دوران هستم.

What about you?

تو چطور؟

I listen to a lot of different stuff, but what I really like is hip-hop.

من به چیزهای مختلف گوش می دهم، اما چیزی که واقعاً دوست دارم هیپ هاپ است.

Do you listen to music a lot at home?

آیا در خانه زیاد موسیقی گوش می دهید؟

Oh sure, all the time.

اوه، مطمئنا، همیشه.

My favourite thing to do at the end of a long day is put on a record and just chill out

کار مورد علاقه من برای انجام دادن در پایان یک روز طولانی این است که یک رکورد بگذارم و فقط

on the sofa with some good tunes.

با چند آهنگ خوب روی مبل استراحت کنم.

Record?

رکورد؟

You mean vinyl?

منظورت وینیل هست؟

Of course!

البته!

There’s no other way to listen.

راه دیگری برای گوش دادن وجود ندارد

I wouldn’t go that far!

من آنقدر دور نمی روم!

Music makes me happy wherever I am.

هر جا که باشم موسیقی مرا خوشحال می کند.

I can listen on my phone, at home, on vinyl, on CD…

من می توانم با تلفنم، در خانه، با وینیل، سی دی

I don’t care.

گوش کنم... برایم مهم نیست.

I just like it!

من فقط آن را دوست دارم!

Here, you heard several useful phrases to talk about things you really like.

در اینجا چندین عبارت مفید برای صحبت در مورد چیزهایی که واقعا دوست دارید شنیدید.

Can you remember any of them?

آیا می توانید هر یک از آنها را به خاطر بسپارید؟

If you really like something, you can say:

اگر واقعاً چیزی را دوست دارید، می توانید بگویید:

I really love…

من واقعاً دوست دارم…

I’m a big fan of…

من از طرفداران پر و پا قرص هستم…

What I really like is…

چیزی که واقعاً دوست دارم این است…

My favourite thing to do is… … makes me happy

کار مورد علاقه من این است که… … باعث خوشحالی من می شود

In the gap, you can put a noun, or an -ing verb.

در این فاصله، می توانید یک اسم بگذارید، یا یک فعل -ing

For example:

به عنوان مثال:

I really love seafood.

من واقعاً غذاهای دریایی را دوست دارم.

Or: I really love swimming in the sea.

یا: من واقعا عاشق شنا در دریا هستم.

This is true for all these phrases.

این برای همه این عبارات صادق است.

Look at two more:

به دو مورد دیگر نگاه کنید:

I’m a big fan of 80s glam rock.

من از طرفداران پرشور گلم راک دهه 80 هستم.

I’m a big fan of listening to music when I go jogging.

من عاشق گوش دادن به موسیقی در هنگام دویدن هستم.

You can also vary some of these phrases, to make them stronger or weaker, or just to add

همچنین می‌توانید برخی از این عبارات را تغییر دهید، تا آنها را قوی‌تر یا ضعیف‌تر کنید، یا صرفاً برای ایجاد

variety.

تنوع.

For example:

به عنوان مثال:

What I really enjoy is getting up late on a Sunday and going for coffee with friends.

چیزی که من واقعاً از آن لذت می برم این است که یک شنبه دیر از خواب بیدار شوم و با دوستان خود به صرف قهوه بروم.

My absolute favourite food is spicy chicken wings.

غذای مورد علاقه من بال مرغ تند است .

Doing yoga in the morning makes me feel good.

انجام یوگا در صبح احساس خوبی به من می دهد.

Okay, what about you?

باشه، تو چی؟

Can you make some sentences using these phrases?

آیا می توانید با استفاده از این عبارات چند جمله بسازید؟

You can talk about music, or any other topic you like.

می توانید درباره موسیقی یا هر موضوع دیگری که دوست دارید صحبت کنید.

Pause the video and write down two or three sentences, using the language from this section.

ویدیو را مکث کنید و دو یا سه جمله را با استفاده از زبان این بخش یادداشت کنید.

Ready?

آماده؟

Let’s move on to part two.

بریم سراغ قسمت دوم

Where shall we go?

کجا برویم؟

How about pizza?

پیتزا چطور؟

Errgh…

ارغ

I’m not keen on the pizza places around here.

... من علاقه ای به پیتزا فروشی های این اطراف ندارم.

There’s a Chinese place nearby which is supposed to be alright.

یک مکان چینی در این نزدیکی وجود دارد که قرار است خوب باشد.

Want to check it out?

می خواهید این را بررسی کنید؟

Honestly, I don’t like Chinese food so much.

راستش من غذای چینی را زیاد دوست ندارم.

I quite like Japanese food, though.

من غذاهای ژاپنی را کاملا دوست دارم.

Are there any Japanese places around here?

آیا مکان های ژاپنی در این اطراف وجود دارد؟

No, don’t think so.

نه، اینطور فکر نکن

That doesn’t help then.

آن وقت این کمکی نمی کند.

Indian?

هندی؟

Spicy food isn’t my thing.

غذای تند چیز من نیست

KFC?

کی اف سی؟

Yeah…

بله…

KFC’s alright.

KFC خوب است.

Let’s go to KFC.

بیایید به KFC برویم.

So, we live in a town with all these great restaurants, and we’re going to KFC?

بنابراین، ما در شهری با این همه رستوران عالی زندگی می کنیم ، و به KFC می رویم؟

Seriously?

به طور جدی؟

What’s wrong with KFC?

مشکل KFC چیست؟

It’s not bad.

بد نیست.

Fine, let’s go.

خوب بیا بریم

In this dialogue, you heard phrases to talk about low-level likes and dislikes.

در این دیالوگ عباراتی برای صحبت در مورد لایک و دوست نداشتن سطح پایین شنیدید.

If you like something, but not that much, how can you say that?

اگر چیزی را دوست دارید، اما نه آنقدر، چگونه می توانید آن را بگویید؟

Here are the three ways you heard:

این سه راهی است که شنیدید:

I quite like…

من کاملاً دوست دارم

It’s alright.

... اشکالی ندارد.

It’s not bad.

بد نیست.

The word alright doesn’t mean that something is good by itself.

کلمه خوب به این معنی نیست که چیزی به خودی خود خوب است.

However, with a positive intonation, it can mean that you like something.

با این حال، با یک لحن مثبت، می تواند به این معنی باشد که شما چیزی را دوست دارید.

Again, you can use these phrases with a noun or an -ing verb, like this:

باز هم، می‌توانید از این عبارات با اسم یا فعل -ing استفاده کنید، مانند این:

I quite like going for a short walk after lunch.

من کاملاً دوست دارم بعد از ناهار برای یک پیاده‌روی کوتاه بروم .

The film was alright.

فیلم خوب بود

This garlic sauce is not bad!

این سس سیر بد نیست!

What if you don’t like something?

اگر چیزی را دوست ندارید چه؟

What could you say?

چه چیزی می توانید بگویید؟

Here are the phrases you heard in the dialogue:

این عبارت‌هایی است که در دیالوگ شنیده‌اید:

I’m not keen on…

من مشتاق نیستم…

I don’t like … so much … isn’t my thing

دوست ندارم… خیلی … چیز من نیست.

Let’s see how you could use them:

بیایید ببینیم چگونه می‌توانید از آنها استفاده کنید:

I’m not keen on horror films.

من مشتاق فیلم‌های ترسناک نیستم.

I don’t like going to the gym so much.

من خیلی دوست ندارم به باشگاه بروم.

Getting up early isn’t my thing.

زود بیدار شدن کار من نیست.

Again, you can use many of these phrases in different ways, by changing or adding words.

باز هم می توانید با تغییر یا اضافه کردن کلمات، از بسیاری از این عبارات به روش های مختلف استفاده کنید.

For example:

به عنوان مثال:

I quite enjoy cycling.

من از دوچرخه سواری بسیار لذت می برم.

I’m not massively keen on that plan.

من زیاد مشتاق آن طرح نیستم.

Spending hours sitting on the beach isn’t exactly my thing.

ساعت‌ها نشستن در ساحل دقیقاً کار من نیست.

What about you?

تو چطور؟

In our dialogue, we talked about food.

در گفتگویمان در مورد غذا صحبت کردیم.

Can you use the language you’ve seen to make two or three sentences about yourself?

آیا می توانید از زبانی که دیده اید برای ساختن دو یا سه جمله در مورد خودتان استفاده کنید؟

You can write about food, or any other topic.

می توانید در مورد غذا یا هر موضوع دیگری بنویسید.

For extra practice, say your sentences out loud.

برای تمرین بیشتر، جملات خود را با صدای بلند بگویید.

Say them several times, until the pronunciation is comfortable.

آنها را چندین بار بگویید، تا زمانی که تلفظ راحت باشد.

Try to remember them, so that you can say them without reading.

سعی کنید آنها را به خاطر بسپارید تا بتوانید بدون خواندن آنها را بگویید.

This way, you’ll remember the language better.

به این ترتیب زبان را بهتر به خاطر خواهید آورد.

Pause the video and write your sentences now; start again when you’re ready.

ویدیو را مکث کنید و جملات خود را هم اکنون بنویسید. وقتی آماده شدید دوباره شروع کنید

Okay, you’ve seen how to talk about things you like a lot, or things you like a little.

خوب، شما دیده اید که چگونه در مورد چیزهایی که خیلی دوست دارید یا چیزهایی که کمی دوست دارید صحبت کنید.

But what if you really don’t have an opinion about something?

اما اگر واقعاً در مورد چیزی نظری نداشته باشید چه؟

What a great movie!

چه فیلم خوبی!

What did you think?

چی فکر کردی؟

It was okay.

خوب بود

You didn’t like it?

شما آن را دوست نداشتید؟

I didn’t mind it.

برام مهم نبود

I’ve seen better; I’ve seen worse.

من بهتر دیده ام؛ من بدتر دیده ام

You’re difficult to please, aren’t you?

خشنود کردن شما سخت است، اینطور نیست؟

I thought it was amazing!

فکر کردم عالیه!

Don’t you think he’s a great director?

به نظر شما او کارگردان بزرگی نیست؟

I really like everything he’s made.

من واقعاً همه چیزهایی را که او ساخته است دوست دارم.

I don’t have strong opinions about him.

من نظر محکمی در مورد او ندارم.

So, what do you like?

پس چی دوست داری؟

Honestly, I haven’t seen many movies that have impressed me recently.

راستش را بخواهید، اخیراً فیلم های زیادی ندیده ام که مرا تحت تأثیر قرار داده باشد.

I saw that new ‘Blade Runner’ film.

من آن فیلم جدید «بلید رانر» را دیدم.

And, you didn’t like it?

و، شما آن را دوست نداشتید؟

Meh…

I could take it or leave it.

می‌توانم آن را بگیرم یا بگذارم.

You’re annoying.

شما آزار دهنده هستید.

Anyway, what shall we do now?

به هر حال حالا چیکار کنیم؟

Get a drink, or something to eat?

نوشیدنی یا چیزی برای خوردن؟

I’m not bothered either way, to be honest.

راستش را بخواهید از هر دو طرف اذیت نمی‌شوم.

In that dialogue, I did not have a lot of strong feelings about, well, anything really.

در آن دیالوگ، من در مورد هیچ چیز خیلی احساسات قوی نداشتم.

Can you remember the words and phrases I used to express this?

آیا می توانید کلمات و عباراتی را که برای بیان آن استفاده کردم به خاطر بیاورید؟

Often, you can express this kind of idea just with a word or a gesture.

اغلب، شما می توانید این نوع ایده را فقط با یک کلمه یا یک اشاره بیان کنید.

Imagine you’re watching something on TV, and someone asks you if it’s a good show

تصور کنید در حال تماشای چیزی از تلویزیون هستید، و شخصی از شما می‌پرسد که آیا این برنامه خوب است

or not.

یا نه.

You can express that it’s neither good nor bad by making a ‘meh’ noise and shrugging.

با ایجاد صدای «مه» و بالا انداختن شانه می توانید بیان کنید که نه خوب است و نه بد.

However, there are also some useful phrases you can use, such as:

با این حال، عبارات مفیدی نیز وجود دارد که می توانید از آنها استفاده کنید، مانند

It’s okay.

: اشکالی ندارد.

I don’t mind…

من مشکلی ندارم ...

I don’t have strong opinions about…

من نظر محکمی در مورد ...

I can take it or leave it.

نمی توانم آن را بگیرم یا بگذارم.

I’m not bothered either way about…

من به هیچ وجه نگران نیستم...

Like the phrases you’ve seen in other sections, you can use these with a noun or an -ing verb,

مانند عباراتی که در بخش های دیگر دیده اید، می توانید این عبارات را با یک اسم یا فعل -ing استفاده کنید،

except for I can take it or leave it, which is a fixed phrase, meaning that you can use it

به جز من می توانم آن را بگیرم یا بگذارم، که یک عبارت ثابت است، به این معنی که می توانید از آن

as a response to someone else’s question or suggestion.

به عنوان پاسخی به سوال یا پیشنهاد شخص دیگری استفاده کنید .

Let’s see how you could use these phrases to talk about different things:

بیایید ببینیم چگونه می توانید از این عبارات برای صحبت در مورد چیزهای مختلف استفاده کنید:

The modern art museum was okay.

موزه هنر مدرن مشکلی نداشت.

I don’t mind doing housework.

من از انجام کارهای خانه بدم نمی آید.

I don’t have strong opinions about which curtains we buy.

در مورد اینکه کدام پرده را می خریم، نظر محکمی ندارم.

I’m not bothered either way about where we go.

من به هیچ وجه نگران این نیستم که کجا برویم.

When you use okay, like the word alright, a lot depends on your intonation.

وقتی از Okay استفاده می کنید، مانند کلمه alright ، خیلی به لحن شما بستگی دارد.

The word okay literally means ‘not good and not bad’.

کلمه Okay در لغت به معنای "نه خوب و نه بد" است.

However, with positive intonation, it can have a positive meaning, like quite good.

با این حال، با لحن مثبت، می تواند معنای مثبتی داشته باشد، مانند بسیار خوب.

With negative intonation, it can mean something like not very good.

با لحن منفی، می تواند به معنای چیزی شبیه نه خیلی خوب باشد.

Listen to the difference: It’s okay!

به تفاوت گوش کن : اشکالی ندارد!

It’s okay.

مشکلی نیست.

It’s okay.

مشکلی نیست.

In this way, okay can mean different things.

به این ترتیب، اوکی می تواند به معنای متفاوت باشد.

Also, the phrase I’m not bothered either way is more informal, and could sound rude

همچنین، عبارت I’m not azard anyway غیررسمی‌تر است، و

or dismissive if you use it in the wrong situation, so think about where you are and who you’re

اگر در موقعیت نامناسبی از آن استفاده کنید، می‌تواند بی‌ادب یا نادیده‌انگیز به نظر برسد، بنابراین قبل از گفتن، به این فکر کنید که کجا هستید و با چه کسی

talking to before you say it.

صحبت می‌کنید.

So, it’s your turn to practice again!

بنابراین، نوبت شماست که دوباره تمرین کنید!

Can you think of a movie or TV show that was just okay—not that good, and not that bad?

آیا می توانید یک فیلم یا برنامه تلویزیونی فکر کنید که خوب باشد - نه آنقدر خوب و نه آنقدر بد؟

Your job is to write three sentences about yourself using the language from this

وظیفه شما این است که با استفاده از زبان این بخش سه جمله در مورد خود بنویسید

section.

.

If you can’t think of a movie or TV show to talk about, you can choose a different

اگر نمی توانید یک فیلم یا برنامه تلویزیونی برای صحبت در مورد آن فکر کنید، می توانید موضوع دیگری را انتخاب کنید

topic.

.

Pause the video and write your sentences now.

ویدیو را مکث کنید و جملات خود را هم اکنون بنویسید.

Okay?

باشه؟

Finally, let’s see how you can talk about things you hate.

در نهایت، بیایید ببینیم چگونه می توانید در مورد چیزهایی که از آنها متنفر هستید صحبت کنید.

That’s IT!

خودشه!

I’m finished with that place.

من با آن مکان تمام شده ام

I’m definitely quitting this time!

این بار قطعا ترک می کنم!

I can’t work there another day.

من نمی توانم یک روز دیگر آنجا کار کنم.

What happened now?

الان چه اتفاقی افتاد؟

He is the worst manager ever!

او بدترین مدیر تاریخ است!

I can’t stand working with him.

من طاقت کار با او را ندارم.

I used to like going to work, but now I absolutely hate it!

قبلاً دوست داشتم سر کار بروم، اما اکنون کاملاً از آن متنفرم!

I have to find another job.

من باید کار دیگری پیدا کنم.

You know you’ve been saying that for…

می دانی که این را برای...

Ooh…

اوه...

Since I met you?

از زمانی که با تو آشنا شدم، گفتی؟

Yeah, but this time I mean it.

آره ولی این بار منظورم اینه

Even the little things are starting to drive me crazy, like the way he fidgets with his

حتی چیزهای کوچک هم شروع به دیوانه کردن من می کنند، مانند نحوه ی بی قراری او با

coffee cup when he talks.

فنجان قهوه اش هنگام صحبت کردن.

So, have you started looking for a new job?

بنابراین، آیا شروع به جستجوی شغل جدید کرده اید؟

Not yet, but I will.

هنوز نه، اما خواهم کرد.

I need a change.

من نیاز به تغییر دارم

What about your colleagues?

در مورد همکارانتان چطور؟

I thought you got on well with them.

فکر کردم باهاشون خوب بودی

Some of them are alright, but I have no time for that woman in the accounts department.

برخی از آنها خوب هستند، اما من برای آن زن در بخش حسابداری وقت ندارم.

I really dislike the HR guy, too, whatever his name is.

من واقعاً از مرد منابع انسانی خوشم نمی آید، هر نامی که باشد.

You know, maybe you should be less negative.

میدونی، شاید باید کمتر منفی باشی.

If you go to work with that kind of attitude, I’m not surprised you clash with people.

اگر با این نگرش سر کار می روید، تعجب نمی کنم که با مردم برخورد کنید.

What do you mean, negative?

منظورت از منفی چیه؟

I can’t stand people telling me what to do!

من نمی توانم تحمل کنم که مردم به من بگویند چه کار کنم!

What are you even talking about?

اصلا در مورد چی حرف میزنی؟

I have no time for people like you and your stupid advice…

من برای افرادی مثل شما و توصیه های احمقانه شما وقت ندارم...

Okay, here you heard a lot of phrases to talk about something—or someone—you strongly

بسیار خوب، اینجا عبارات زیادی شنیدید تا در مورد چیزی یا کسی صحبت کنید که شدیداً

dislike.

دوست ندارید.

Can you remember any of them?

آیا می توانید هر یک از آنها را به خاطر بسپارید؟

If you really dislike something, you can say:

اگر واقعاً چیزی را دوست ندارید، می توانید بگویید:

I can’t stand…

من نمی توانم تحمل

I absolutely hate… … drives me crazy.

کنم ... من کاملاً متنفرم ... ... من را دیوانه می کند.

I have no time for…

من هیچ وقت برای ...

I really dislike…

من واقعا بدم می آید ...

As before, you use these phrases with a noun or an -ing verb.

مانند قبل، شما از این عبارات با یک اسم یا یک فعل -ing استفاده می کنید.

For example:

به عنوان مثال:

I can’t stand people who cut in line.

من نمی توانم افرادی را که در صف قرار می گیرند تحمل کنم.

I absolutely hate every song he’s ever made.

من از هر آهنگی که تا به حال ساخته است متنفرم.

Walking behind someone who walks really slowly drives me crazy!

راه رفتن پشت سر کسی که واقعا آهسته راه می رود مرا دیوانه می کند!

Some of these phrases are more general.

برخی از این عبارات کلی ترند.

You can use I can’t stand…, I absolutely hate…, or I really dislike… to talk about

شما می توانید از من نمی توانم تحمل کنم ...، من کاملاً متنفرم ...، یا من واقعاً دوست ندارم ... در مورد

anything: people, things, or activities.

هر چیزی صحبت کنم: افراد، چیزها یا فعالیت ها.

However, with the other two phrases, you would use them to talk about people and

با این حال، با دو عبارت دیگر، از آنها برای صحبت در مورد افراد و عادات آنها استفاده می کنید

their habits.

.

For example:

به عنوان مثال:

She’s always late, which drives me crazy.

او همیشه دیر می کند، که من را دیوانه می کند.

I have no time for people who say nice things to your face, then gossip behind your back.

من برای کسانی که به صورت شما چیزهای خوب می گویند ، سپس پشت سر شما غیبت می کنند، وقت ندارم.

Okay, what about you?

باشه، تو چی؟

It’s your last practice: pause the video, and write three sentences about things you

این آخرین تمرین شماست: ویدیو را مکث کنید و سه جمله در مورد چیزهایی که

strongly dislike.

شدیداً دوست ندارید بنویسید.

Use the language from this section, and start again when you’re ready.

از زبان این بخش استفاده کنید و وقتی آماده شدید دوباره شروع کنید.

How was that?

چطور بود؟

Could you use the language easily?

آیا می توانید به راحتی از زبان استفاده کنید؟

Did you check to make sure you didn’t make any mistakes?

آیا بررسی کردید که هیچ اشتباهی مرتکب نشده اید؟

Finally, we have a question for you: what do you like or dislike most about studying

در نهایت یک سوال از شما داریم: چه چیزی را در مورد مطالعه زبان انگلیسی بیشتر دوست دارید یا دوست

English?

ندارید؟

Please tell us in the comments!

لطفا در نظرات به ما بگویید!

Remember that you can find more of our free English lessons on our website: Oxford Online

به یاد داشته باشید که می توانید تعداد بیشتری از درس های رایگان انگلیسی ما را در وب سایت ما بیابید: Oxford Online

English.com.

English.com.

Thanks for watching!

ممنون از ملاحظه تان!

See you next time!

بعدا می بینمت!