Talking About Your Job in English - Spoken English Lesson

Hi, I’m Mike and welcome to Oxford Online English!

سلام، من مایک هستم و به Oxford Online English خوش آمدید !

In this lesson, you can learn how to talk about your job in English.

در این درس می توانید یاد بگیرید که چگونه در مورد شغل خود به زبان انگلیسی صحبت کنید.

Where do you work?

كجا كار ميكني؟

What do you have to do in your job?

در شغل خود چه کاری باید انجام دهید؟

What kind of company do you work for?

برای چه نوع شرکتی کار می کنید؟

In this class, you can learn how to answer questions like this in clear, detailed English.

در این کلاس می توانید یاد بگیرید که چگونه به سوالاتی از این دست به زبان انگلیسی واضح و دقیق پاسخ دهید.

Ready?

آماده؟

Let’s start!

بیا شروع کنیم!

Part one: introducing your job.

بخش اول: معرفی شغل

"I’m a ________": "I work in ________"; "I work for _________."

"من یک ________ هستم": "من در ________ کار می کنم"؛ "من کار میکنم برای _________."

How would you complete these sentences?

چگونه این جملات را کامل می کنید؟

You could say something like:

می توانید چیزی شبیه این بگویید:

"I’m a writer.

"من یک نویسنده هستم.

I work in online education.

من در آموزش آنلاین

I work for a publishing company."

کار می کنم. من برای یک شرکت انتشاراتی کار می کنم."

'I work in...' is used with a field, meaning a type of work.

«من در ... کار می کنم» با یک فیلد به کار می رود، به معنای نوعی کار.

So, you can say things like:

بنابراین، می توانید مواردی مانند:

"I work in finance."

"من در امور مالی کار می کنم."

"I work in digital marketing."

"من در بازاریابی دیجیتال کار می کنم."

You can also use 'work in' with a place or a department of a company.

شما همچنین می توانید از "کار در" با یک مکان یا یک بخش از یک شرکت استفاده کنید.

For example:

به عنوان مثال:

"I work in the HR department of a financial firm."

"من در بخش منابع انسانی یک شرکت مالی کار می کنم."

"I work in a school, teaching modern languages."

من در یک مدرسه کار می کنم و زبان های مدرن تدریس می کنم.

Confused?

سردرگم؟

You can see that if you use 'work in' to talk about the type of work you do, you don’t

می‌توانید ببینید که اگر از «work in» برای صحبت در مورد نوع کاری که انجام می‌دهید

use an article like 'a' or 'the'.

استفاده کنید، از مقاله‌ای مانند «a» یا «the» استفاده نمی‌کنید.

If you use an article 'a' or 'the' after 'work in', it means you’re talking about the place

اگر از یک مقاله "a" یا "the" بعد از "work in" استفاده می کنید، به این معنی است که در مورد مکان

or department where you work.

یا بخشی که در آن کار می کنید صحبت می کنید.

'I work for…' is used with a company.

"من برای... کار می کنم" در یک شرکت استفاده می شود.

So, you could say:

بنابراین، می توانید بگویید:

"I’m a salesman.

"من یک فروشنده هستم.

I work for a mobile phone company."

من برای یک شرکت تلفن همراه کار می کنم."

"I work for a law firm based in Frankfurt."

من برای یک شرکت حقوقی مستقر در فرانکفورت کار می کنم.

Or even: "I run my own business, so I work for myself."

یا حتی: "من کسب و کار خودم را اداره می کنم، بنابراین برای خودم کار می کنم."

What can you say?

چی میتونی بگی؟

Can you make sentences like this to say something about your job?

آیا می توانید جملاتی مانند این بسازید تا چیزی در مورد شغل خود بگویید؟

Pause the video and try to make a sentence.

ویدیو را مکث کنید و سعی کنید جمله بسازید.

Say it aloud!

با صدای بلند بگو!

Next, let’s add more details to your answer.

در مرحله بعد، بیایید جزئیات بیشتری را به پاسخ شما اضافه کنیم.

Part two: describing your company.

بخش دوم: توصیف شرکت شما

"I work for a _________ company which __________"

"من برای یک شرکت _________ کار می کنم که __________" به

Look at this sentence.

این جمله نگاه کنید.

We need one adjective, and the end of the sentence after 'which'.

ما به یک صفت نیاز داریم و انتهای جمله بعد از «کدام».

Any ideas?

هر ایده؟

For the adjectives, think about these ideas: is your company big or small?

برای صفت ها، به این ایده ها فکر کنید: آیا شرکت شما بزرگ است یا کوچک؟

Local or multinational?

محلی یا چند ملیتی؟

For the part after 'which', ask yourself: what does your company do?

برای قسمت بعد از «کدام» از خود بپرسید: شرکت شما چه می کند؟

Does it make things, sell things, organise things?

آیا چیزها را می سازد، چیزها را می فروشد، چیزها را سازماندهی می کند؟

Does it provide products, services, or both?

آیا محصولات، خدمات یا هر دو را ارائه می دهد؟

So, you could say:

بنابراین، می توانید بگویید:

"I work for an international electronics company which makes tablet computers."

"من برای یک شرکت الکترونیکی بین المللی کار می کنم که رایانه های تبلت تولید می کند."

"I work for a German company which does market research for other companies."

من برای یک شرکت آلمانی کار می کنم که تحقیقات بازار را برای شرکت های دیگر انجام می دهد.

What if you don’t work for a company?

اگر برای یک شرکت کار نکنید چه؟

Here are some things you could say:

در اینجا مواردی وجود دارد که می توانید بگویید:

"I’m a freelancer."

"من یک فریلنسر هستم."

Meaning: I work independently, for different people and companies.

معنی: من به طور مستقل، برای افراد و شرکت های مختلف کار می کنم.

"I’m self-employed."

"من خوداشتغال هستم."

Meaning: I work for myself, either freelance or I have my own business.

معنی: من برای خودم کار می کنم، یا به صورت آزاد یا کسب و کار خودم را دارم.

"I’m a business owner."

"من یک صاحب کسب و کار هستم."

If you don’t work, and people ask you what you do, what can you say?

اگر کار نمی کنید و مردم از شما می پرسند که چه کار می کنید، چه می توانید بگویید؟

Here are some useful phrases:

در اینجا چند عبارت مفید وجود دارد:

"I’m between jobs at the moment."

"در حال حاضر بین شغل هستم."

Meaning: I’ve left one job, and haven’t found another yet.

معنی: من یک شغل را ترک کرده ام و هنوز شغل دیگری پیدا نکرده ام.

This sounds nicer than saying, “I’m unemployed.”

این زیباتر از گفتن "من بیکارم" به نظر می رسد.

"I’m taking some time out to…(travel, spend time with my kids, write a book, recover

"من مدتی را برای ... (سفر، وقت گذراندن با بچه هایم، نوشتن کتاب، بهبودی

from an illness, etc.)"

از یک بیماری و غیره)

Meaning: I’m not working at the moment because I want to focus on something else.

می گذارم" معنی: در حال حاضر کار نمی کنم زیرا می خواهم روی چیز دیگری تمرکز کنم. .

"I’m retired."

"من بازنشسته ام."

What about you?

تو چطور؟

Do you work for a company?

آیا برای یک شرکت کار می کنید؟

What can you say about it?

چه چیزی می توانید در مورد آن بگویید؟

If you don’t work for a company, how would you describe your work situation?

اگر برای یک شرکت کار نمی کنید، وضعیت کاری خود را چگونه توصیف می کنید؟

Part three: how to describe your job in more detail.

بخش سوم: چگونه شغل خود را با جزئیات بیشتر توصیف کنید .

So what do you actually do all day?

پس واقعاً در تمام روز چه کار می کنید؟

Let’s see how you can describe your job in more detail.

بیایید ببینیم چگونه می توانید شغل خود را با جزئیات بیشتر توصیف کنید.

Look at these sentences:

به این جملات نگاه کنید:

"I have to _________"; "I’m responsible for _________"; "Most of my time is spent

"من باید _________"؛ "من مسئول _________ هستم"؛ "بیشتر وقت من

_________".

_________ می گذرد".

Let’s do some examples together.

بیایید چند مثال با هم انجام دهیم.

We’ll start with a simple example.

با یک مثال ساده شروع می کنیم.

"I’m a nurse.

"من یک پرستار هستم.

I have to look after patients, give them medicine and make sure they’re comfortable.

باید از بیماران مراقبت کنم، به آنها دارو بدهم و مطمئن شوم که آنها راحت هستند.

I’m responsible for about 20-30 patients.

من مسئول حدود 20-30 بیمار هستم.

Most of my time is spent talking to patients and checking that everything is okay."

بیشتر وقت من صرف صحبت با بیماران و بررسی اینکه همه چیز درست است. باشه."

Next, let’s do a more detailed example.

بعد، بیایید یک مثال دقیق تر انجام دهیم.

"I have to design websites to the client’s specifications.

"من باید وب سایت هایی را مطابق با مشخصات مشتری طراحی

I’m responsible for the whole design process, so I have to take the client’s ideas and

کنم. من مسئول کل فرآیند طراحی هستم، بنابراین باید ایده های مشتری را بگیرم

turn them into a finished product.

و آنها را به یک محصول نهایی تبدیل کنم.

Most of my time is spent experimenting with different designs and ideas and seeing what

بیشتر وقت من صرف آزمایش طرح ها و ایده های مختلف می شود. دیدن آنچه که

looks good, because attention to detail is important in this kind of work."

خوب به نظر می رسد، زیرا توجه به جزئیات در این نوع کار مهم است."

Can you say something like this about your job and what you do?

آیا می توانید در مورد شغل و کاری که انجام می دهید چنین چیزی بگویید؟

Try to add details if you can.

در صورت امکان سعی کنید جزئیات را اضافه کنید.

Part four: saying how you feel about your job.

بخش چهارم: بیان اینکه چه احساسی نسبت به شغل خود دارید .

Now, you can hopefully say something about your job and where you work.

اکنون می توانید در مورد شغل و محل کار خود چیزی بگویید.

But here’s another question: do you like your job?

اما سوال دیگری وجود دارد: آیا شغل خود را دوست دارید؟

Why or why not?

چرا و چرا نه؟

Hopefully, you enjoy your job!

امیدوارم از کار خود لذت ببرید!

How could you describe a job which you like?

چگونه می توانید شغلی را که دوست دارید توصیف کنید؟

Of course, you could use general adjectives like 'good' or 'interesting', but here are

البته، می‌توانید از صفت‌های کلی مانند «خوب» یا «جالب» استفاده کنید، اما در اینجا

some specific adjectives you could use:

چند صفت خاص وجود دارد که می‌توانید استفاده کنید:

Stimulating :something which is stimulating is exciting and gives you energy.

محرک: چیزی که محرک است هیجان‌انگیز است و به شما انرژی می‌دهد.

Satisfying: means that your job gives you a sense of achievement.

رضایت بخش: به این معنی است که شغل شما به شما احساس موفقیت می دهد.

Creative: you can use your imagination when you work.

خلاقیت: هنگام کار می توانید از تخیل خود استفاده کنید.

Rewarding: this means your job gives you very positive feelings.

پاداش دادن: این بدان معناست که شغل شما احساسات بسیار مثبتی به شما می دهد .

It’s often used to talk about jobs in which you help other people.

اغلب برای صحبت در مورد مشاغلی که در آن به دیگران کمک می کنید استفاده می شود.

For example, teachers or nurses might describe their jobs as rewarding.

به عنوان مثال، معلمان یا پرستاران ممکن است شغل خود را به عنوان پاداش توصیف کنند.

Challenging: challenging can be positive or negative, but if you use it to talk about

چالش برانگیز: به چالش کشیدن می تواند مثبت یا منفی باشد، اما اگر از آن برای صحبت در مورد

your job, it would have a positive meaning.

شغل خود استفاده کنید، معنای مثبتی خواهد داشت.

It means that your job is difficult, but in an interesting way which makes you think and

یعنی کار شما سخت است اما به شکلی جالب که باعث می شود فکر کنید و

learn.

یاد بگیرید.

What if you don’t like your job?

اگر شغل خود را دوست نداشته باشید چه؟

Again, you can use general words like 'boring' or 'difficult', which are fine but very basic.

باز هم، می توانید از کلمات عمومی مانند "خسته کننده" یا "دشوار" استفاده کنید که خوب اما بسیار ابتدایی هستند.

If you want to be more creative with your vocabulary, here are some things you could

اگر می‌خواهید در واژگان خود خلاق‌تر باشید، در اینجا مواردی وجود دارد که می‌توانید

say:

بگویید:

Exhausting: describes work which makes you feel very tired, either physically or mentally.

طاقت‌فرسا: کاری را توصیف می‌کند که باعث می‌شود شما از نظر جسمی یا ذهنی بسیار خسته شوید.

Thankless:if your work is thankless, no one notices or appreciates what you do.

ناسپاس: اگر کار شما ناسپاس باشد، هیچ کس متوجه کاری که انجام می دهید یا قدردانی نمی کند.

Mind-numbing: extremely boring.

بی حس کننده: بسیار خسته کننده.

Dead-end: describes a job which has no prospects for the future.

بن بست: شغلی را توصیف می کند که هیچ چشم اندازی برای آینده ندارد.

If you have a dead-end job, you will never get promoted and the job will always be the

اگر شغلی بن بست دارید، هرگز ترفیع نخواهید گرفت و شغل همیشه یکسان خواهد بود

same.

.

Soul-destroying: describes a job which is extremely unpleasant and boring, and which

روح ویرانگر: شغلی را توصیف می کند که بسیار ناخوشایند و کسل کننده است و

you really, really hate.

شما واقعاً از آن متنفر هستید.

Part five: how to make a longer answer.

بخش پنجم: چگونه یک پاسخ طولانی تر ایجاد کنیم.

At this point, you should be able to introduce your work, say where you work, give details

در این مرحله، شما باید بتوانید کار خود را معرفی کنید، بگویید کجا کار می کنید،

about what you do and say how you feel about your work.

جزئیات کاری را که انجام می دهید و احساس خود را نسبت به کار خود بگویید.

Let’s make some longer sample answers together.

بیایید چند نمونه پاسخ طولانی تر را با هم بسازیم.

First one:

اولی:

"I’m a pharmacist.

"من یک داروساز هستم.

I started my own small pharmacy, so I’m also a business owner.

داروخانه کوچک خودم را راه اندازی کردم، بنابراین صاحب یک تجارت هم

I have to work as a pharmacist, of course, giving advice to patients and making sure

هستم. باید به عنوان داروساز کار کنم، البته به بیماران مشاوره بدهم و

they have the right medicine.

از داشتن داروی مناسب مطمئن شوم.

However, I’m also responsible for the pharmacy, so I have to manage my staff, do the accounts,

با این حال، من مسئولیت داروخانه را نیز بر عهده دارم، بنابراین باید کارکنانم را مدیریت کنم، حساب‌ها را انجام دهم

and so on.

و غیره.

It’s stimulating work because I have to do many different things every day, so I never

get bored."

Clear?

روشن؟

Could you make an answer like this?

آیا می توانید چنین پاسخی بدهید؟

Let’s do one more:

بیایید یک کار دیگر انجام دهیم:

"I’m a writer.

"من یک نویسنده هستم.

I work in online education.

من در آموزش آنلاین

I work for a big publishing company, which produces different educational materials that

کار می کنم. من برای یک شرکت انتشاراتی بزرگ کار می کنم که مواد آموزشی مختلفی را تولید می کند که

are used all around the world.

در سراسر جهان استفاده می شود.

I have to write lesson plans and materials for teachers to use in the classroom.

من باید برنامه های درسی و مطالبی را برای معلمان بنویسم.

I spend most of my time thinking about how I can make different things fit together into

بیشتر وقتم را به این فکر می‌کنم که چگونه می‌توانم چیزهای مختلف را با هم در

a lesson.

یک درس هماهنگ کنم.

It’s very challenging work and it can be exhausting, but it’s also very creative

این کار بسیار چالش برانگیز است و می‌تواند خسته‌کننده باشد، اما همچنین بسیار خلاقانه

and satisfying, because I know people all around the world are using lessons which I

و رضایت‌بخش است، زیرا من مردم را در سراسر جهان می‌شناسم. دنیا از درس هایی استفاده می کند که من

wrote."

نوشتم."

Okay, now it’s your turn!

خوب، حالا نوبت شماست!

Try to make a longer answer like this talking about your job.

سعی کنید در مورد شغل خود پاسخی طولانی تر مانند این بدهید.

Use the vocabulary and structure from this lesson to help you.

از واژگان و ساختار این درس برای کمک به شما استفاده کنید.

If you want, you can post your answer in the video comments on YouTube.

در صورت تمایل می توانید پاسخ خود را در نظرات ویدیو در یوتیوب ارسال کنید.

We’ll give you some feedback on your answer.

ما در مورد پاسخ شما به شما بازخورد خواهیم داد.

That’s the end of the lesson.

این پایان درس است.

I hope you learned some new ways to talk about your job and what you do.

امیدوارم روش های جدیدی برای صحبت در مورد شغل و کاری که انجام می دهید یاد گرفته باشید.

Thanks very much for watching.

خیلی ممنون که تماشا کردید

See you next time!

بعدا می بینمت!