Practice English Conversation (Family life - My parent's love story) Improve English Speaking Skills

37,465 views

2024-06-01 ・ Learn English with Tangerine Academy


New videos

Practice English Conversation (Family life - My parent's love story) Improve English Speaking Skills

37,465 views ・ 2024-06-01

Learn English with Tangerine Academy


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

00:01
what a sunny day I think I will  make some lemonade uh do you want
0
1360
6160
چه روز آفتابی است من فکر می کنم کمی لیموناد درست کنم آه آیا می خواهید
00:07
some yes Dad thank you by the  way why do you always wear
1
7520
8760
بله بابا متشکرم چرا همیشه
00:16
suit what do you mean I always wear like  this don't you like it it's a nice suit
2
16280
13840
کت و شلوار می پوشید.
00:30
yeah it's nice but it's not cool it's  sad that don't you think you should be  
3
30120
11200
خوب است اما جالب نیست غم انگیز است که فکر نمی کنید باید
00:41
wearing a t-shirt shorts or sandals you don't work
4
41320
4800
یک تی شرت یا صندل بپوشید
00:46
today yeah I don't work today but  I always wear like this well not  
5
46120
8680
امروز کار نمی کنید بله من امروز کار نمی کنم اما همیشه اینطور خوب می پوشم نه
00:54
always there was a time I didn't use to  were formal when I was studying at the
6
54800
9240
همیشه زمانی وجود داشته است زمانی که در دانشگاه درس می خواندم عادت نداشتم رسمی بودم
01:04
University really I don't believe you  I always remember you wearing this
7
64040
9760
واقعاً باورم نمی شود من همیشه به یاد دارم که این
01:13
suit oh it was before you were  born before I Met Your Mother in
8
73800
10760
کت و شلوار را پوشیده بودی اوه قبل از تولدت قبل از ملاقات با مادرت بود در
01:24
fact there is a good reason why I always  always were formal it always started in  
9
84560
8560
واقع دلیل خوبی وجود دارد که چرا من همیشه همیشه رسمی بود همیشه از
01:33
the University with your mom seriously you  never told me about your story my mom and  
10
93120
9840
دانشگاه با مادرت جدی شروع می شد تو هیچ وقت از داستانت به من نگفتی مادرم و
01:42
you tell me it was long time ago when your  mother and I studied at the University we  
11
102960
10920
به من می گویی خیلی وقت پیش بود که من و مادرت در دانشگاه درس می خواندیم
01:53
studed together the first day of classes I  didn't notice her I met a lot of people my  
12
113880
10200
روز اول کلاس من با هم درس می خواندیم. به او توجه نکردم من با افراد زیادی آشنا شدم که
02:04
partners but I don't know where your mother  was she said she was there but I don't
13
124080
9000
شریک زندگیم بود اما نمی دانم مادرت کجا بود گفت او آنجا بود اما
02:13
remember anyway as I told you before  I used to wear jeans baggy pants and
14
133080
9200
به هر حال یادم نیست همانطور که قبلاً به شما گفته بودم شلوار جین گشاد و
02:22
t-shirts soon I Met Your  Mother in one of our classes  
15
142280
7560
تی. پیراهن ها به زودی در یکی از کلاس هایمان با مادرت آشنا شدم
02:30
we were friends not best friends at least not  immediately I had other friends I spent time  
16
150480
10640
ما با هم دوست بودیم نه دوست صمیمی حداقل نه بلافاصله دوستان دیگری داشتم
02:41
with them with your mom I talked to her but  only about the classes homework projects and
17
161120
10080
با آنها با مادرت وقت گذراندم با او صحبت کردم اما
02:51
exams the first time I saw her I thought she was  nice a nice person but just that I didn't find  
18
171200
13400
اولین بار فقط در مورد پروژه های تکالیف کلاس و امتحانات صحبت کردم. او را دیدم، فکر کردم که او آدم خوبی است، اما فقط به این دلیل که او را آنقدر زیبا ندیدم،
03:04
her so beautiful I mean she was beautiful and  I knew it but there was nothing special about
19
184600
6120
یعنی او زیبا بود و این را می دانستم، اما هیچ چیز خاصی در مورد
03:10
her that made me fall in love with  her she used to wear glasses to
20
190720
9160
او وجود نداشت که باعث شود عاشق او شوم، او عینک می زد. برای
03:19
study I called her glasses that was her  nickname soon we became good good friends  
21
199880
12960
درس خواندن عینک را صدا زدم که اسم مستعارش بود به زودی با هم دوستان خوبی شدیم
03:32
we used to talk a lot we studied for exams  together at the library we sat together  
22
212840
9480
عادت داشتیم زیاد صحبت کنیم برای امتحانات در کتابخانه با هم درس می خواندیم و با هم می نشستیم
03:42
with the time we became best friends we  love to spend time together but only as
23
222320
6680
و زمانی که بهترین دوستان شدیم دوست داریم با هم وقت بگذرانیم اما فقط به عنوان
03:49
friends one day she had a problem she  said her glasses were broken and they were  
24
229000
10720
دوست یک روز او مشکلی داشت گفت که عینکش شکسته بود و آن
04:01
so she wasn't wearing her glasses  that day that's when I noticed
25
241400
6160
روز عینکش را نمی زد، آن روز بود که متوجه چیزی شدم که
04:07
something I could see her eyes I had never seen  her eyes like that before she was always wearing  
26
247560
11200
می توانم چشمانش را ببینم، قبل از اینکه همیشه عینک می زد هرگز چشمان او را اینطور ندیده بودم.
04:18
glasses man she had the most beautiful  eyes I had ever seen in my life seriously
27
258760
10960
او زیباترین چشم هایی را داشت که من در عمرم دیده بودم به طور جدی
04:30
I don't know what had happened but I liked  her as a woman I started to see her as a  
28
270440
7240
نمی دانم چه اتفاقی افتاده بود اما من او را به عنوان یک زن دوست داشتم شروع کردم به دیدنش به عنوان یک
04:37
woman not like a friend anymore I liked her  a lot and she was an awesome girl I knew it  
29
277680
11840
زن نه دیگر مانند یک دوست من او را خیلی دوست داشتم و او بود یه دختر عالی میدونستم
04:49
she was very intelligent I had to study hard  to pass my exams but she didn't have to do
30
289520
6560
خیلی باهوشه من باید سخت درس میخوندم تا امتحانامو قبول کنم ولی اون مجبور نبود
04:56
it I real realized I was starting to  fall in love with your mother I was
31
296080
9040
این کارو بکنه من واقعا فهمیدم داشتم عاشق مادرت شدم ترسیدم
05:05
scared I didn't tell her anything because I  didn't want to ruin our friendship we were best
32
305120
10200
بهش نگفتم هر چیزی چون نمی خواستم دوستی مان را خراب کنم ما بهترین
05:15
friends I thought she didn't like me just  like her friend I didn't dare to tell her  
33
315320
9920
دوستان بودیم فکر می کردم او هم مثل دوستش از من خوشش نمی آید من جرات نداشتم
05:25
anything but one day we had a presentation  we had to present a project it was a language
34
325240
9240
چیزی به او بگویم اما یک روز ارائه داشتیم و باید پروژه ای را ارائه می کردیم. در آن زمان یک پروژه زبان بود
05:34
project by then I was already applying to be a  language teacher and I liked to talk in front of
35
334480
9520
من قبلاً برای معلم زبان شدن درخواست می دادم و دوست داشتم در مقابل
05:44
people I always liked to give presentations  and talk to many people in the classroom or
36
344000
10200
افرادی صحبت کنم که همیشه دوست داشتم در کلاس درس یا
05:54
anywhere and as it was a presentation  I had to wear formal so I had to wear a
37
354200
9480
هر جا با افراد زیادی صحبت کنم و از آنجایی که این یک سخنرانی بود باید بپوشم. رسمی، بنابراین مجبور شدم
06:03
suit I went to the class I was ready to talk  about that presentation your mom was there  
38
363680
12560
کت و شلوار بپوشم، به کلاس رفتم، آماده بودم در مورد آن سخنرانی صحبت کنم، مادر شما آنجا بود،
06:16
she was not in my group we decided  to make this presentation with other
39
376240
6320
او در گروه من نبود، تصمیم گرفتیم این کت و شلوار را با
06:22
people so when it was time for me to talk I did it  
40
382560
7000
افراد دیگر انجام دهیم، بنابراین وقتی زمان صحبت من رسید، من آیا آن را انجام دادم
06:30
I talked about the importance of language  that's all I remember about that project
41
390320
10440
من در مورد اهمیت زبان صحبت کردم که تمام چیزی است که در مورد آن پروژه به یاد می آورم
06:40
seriously when I finished your mom was  there in front of me she clapped and
42
400760
10080
به طور جدی وقتی که من تمام کردم مادر شما آنجا بود، او کف زد و
06:50
smiled she said I was great that I had a  great presentation and that she understood
43
410840
10080
لبخند زد و گفت من عالی هستم که ارائه خوبی داشتم و او
07:00
everything so we finished the class and then we  
44
420920
5880
همه چیز را می فهمید بنابراین ما کلاس رو تموم کرد و بعد رفتیم
07:06
went home I mean she went  to her house and I went to
45
426800
3960
خونه یعنی اون رفت خونه خودش و من رفتم خونه
07:10
mine but when we were walking she told  me something she repeated how was great  
46
430760
9800
خودم اما وقتی داشتیم راه میرفتیم یه چیزی بهم گفت
07:20
that day that she didn't know I could talk  like that and that I looked good weing for
47
440560
8960
اون روز چقدر عالی بود که نمیدونست من میتونم اینطوری حرف بزنم برای نورال خیلی خوب به نظر می رسید
07:29
noral I couldn't believe what she was saying it  was the first time she was saying something like
48
449520
8680
من نمی توانستم حرف های او را باور کنم. اولین بار بود که چنین چیزی می گفت،
07:38
that time went by and we had more presentations  where I had to wear formal during that
49
458200
10920
آن زمان گذشت و ما سخنرانی های بیشتری داشتیم که در آن سال باید لباس رسمی می پوشیدم
07:49
year and every time I had to talk in front  
50
469120
5920
و هر بار که مجبور می شدم در آن صحبت کنم. در مقابل
07:55
of everyone your mother was  there smiling and clapping
51
475040
4400
همه مادرت آنجا بود و لبخند می زد و کف می زد،
08:02
she repeated many times she  loved to see me wearing like this
52
482360
6280
او بارها تکرار کرد که دوست دارد من را شبیه این
08:08
formal so I decided to wear formal  more often even when I didn't have a
53
488640
8960
لباس رسمی ببیند، بنابراین تصمیم گرفتم بیشتر اوقات رسمی بپوشم حتی زمانی که لباس رسمی نداشتم.
08:17
presentation we continued talking every day and  we had a wonderful time together I loved her  
54
497600
11840
ما هر روز به صحبت کردن ادامه دادیم و اوقات فوق العاده ای با هم داشتیم من او را دوست داشتم
08:31
I was already in love with her so I decided  to tell her I liked her eyes and I liked
55
511120
6400
من قبلاً عاشق او بودم بنابراین تصمیم گرفتم به او بگویم که از چشمانش خوشم آمد و از
08:37
her I asked her to be my girlfriend and  you know what I knew she was going to  
56
517520
9040
او خوشم آمد از او خواستم دوست دختر من باشد و شما می دانید چه می دانستم او می خواست
08:46
say yes because I noticed how she looked  at me when I gave my presentations and  
57
526560
9280
بگوید بله چون متوجه شدم وقتی سخنرانی هایم را ارائه کردم و
08:55
dressed formally and she did she  said yes we became boyfriend and
58
535840
9320
رسمی لباس پوشیدم چگونه به من نگاه می کرد و او این کار را انجام داد گفت بله ما دوست پسر و
09:05
girlfriend then we got married and had a  wonderful child you and that's why I still we
59
545160
10840
دوست دختر شدیم سپس با شما ازدواج کردیم و یک فرزند فوق العاده به دنیا آوردیم و به همین دلیل من هنوز
09:16
formal because I know your mother  likes it and I got used to it too  
60
556000
8800
رسمی هستیم. چون میدونم مادرت دوستش داره و منم عادت کردم
09:24
I like it too and that's the story that's  why your dad always wear suit what do you
61
564800
9920
من هم دوستش دارم و این داستانه به همین دلیله که بابات همیشه کت و شلوار میپوشه فکر میکنی
09:34
think I didn't expect that story but I  think it's great mom and you love each  
62
574720
9800
من انتظار این داستان رو نداشتم اما فکر میکنم مامان عالیه و شما هر کدوم رو دوست دارید
09:44
other so much but before you liked her did  you like other girl before you could see her
63
584520
9280
خیلی دیگر اما قبل از اینکه او را دوست داشته باشی آیا دختر دیگری را دوست داشتی قبل از اینکه
09:53
eyes well yeah and your mother knows  her I can tell you that story some other
64
593800
9680
چشمان او را خوب ببینی بله و مادرت او را بشناسد من می توانم آن داستان را یک
10:03
day yeah I would like to know but don't let my  mom hear us and do you also want to know I hope  
65
603480
12640
روز دیگر به شما بگویم بله دوست دارم بدانم اما اجازه نده مادرم صدای ما را بشنود و آیا شما هم می خواهید بدانید امیدوارم
10:16
you liked this conversation if you could improve  your English a little more please subscribe to  
66
616120
5960
این مکالمه را دوست داشته باشید اگر توانستید زبان انگلیسی خود را کمی بیشتر کنید لطفاً در
10:22
the channel and share this video with a friend  and if you want to support this channel you  
67
622080
5360
کانال عضو شوید و این ویدیو را با یک دوست به اشتراک بگذارید و اگر می خواهید از این کانال حمایت کنید می
10:27
can join us or click on the super thanks button  thank you very much for your support take care
68
627440
18840
توانید به ما بپیوندید یا روی آن کلیک کنید دکمه تشکر فوق العاده از حمایت شما بسیار سپاسگزارم
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7