Professional English: How to talk about your career

Hi, my name is Rebecca from www.engvid.com. In today's lesson, you will learn about 24

سلام، اسم من ربکا از www.engvid.com است. در درس امروز، با 24

different words to talk about your working life. You'll need these words if you want

کلمه مختلف برای صحبت در مورد زندگی کاری خود آشنا خواهید شد. اگر

to be able to talk about your career or about someone else's professional life. So let's

می خواهید بتوانید در مورد حرفه خود یا زندگی حرفه ای دیگران صحبت کنید، به این کلمات نیاز خواهید داشت. پس بیایید

get started. I've divided the vocabulary into two parts.

شروع کنیم. من واژگان را به دو قسمت تقسیم کردم.

On this side, we'll see words which the applicant or the employee, the future employee is going

در این سمت، کلماتی را خواهیم دید که متقاضی یا کارمند، کارمند آینده به آن

to need; things that a person who is applying for a job or someone who works somewhere,

نیاز دارد. چیزهایی که فردی که متقاضی کار است یا کسی که در جایی کار می کند،

these words apply to them. And the words on this side refer to things that the employer

این کلمات در مورد آنها صدق می کند. و کلمات این طرف به کارهایی اشاره دارد که کارفرما

does, that the company does. Okay? So let's start with what a person does when

انجام می دهد، شرکت انجام می دهد. باشه؟ پس بیایید با کاری شروع کنیم که یک شخص در هنگام

he's looking... He or she is looking for a job. So the first thing is to "look for a

جستجو انجام می دهد ... او به دنبال کار است. بنابراین اولین چیز این است که "به دنبال

job". That could mean that you look at classified ads, you go online; you look for a job. Another

کار". این می تواند به این معنی باشد که شما به تبلیغات طبقه بندی شده نگاه می کنید ، آنلاین می شوید. دنبال کار میگردی یک

way to say that is: "to seek employment", that's a formal way to say it. "To seek" means

راه دیگر برای گفتن این است: «به دنبال کار کردن»، این یک روش رسمی برای گفتن آن است. «جستجو» به معنای جست و جو

to look for, and "employment" means work or a job.

، و «استخدام» به معنای کار یا کار است.

Next, you would probably "apply". After you see a position that interests you or a job

در مرحله بعد، احتمالاً "اعمال می کنید". بعد از اینکه موقعیتی را دیدید که به شما علاقه دارد یا شغلی را

that interests you, you would apply for that position, you would fill out perhaps an application

که به آن علاقه دارید، برای آن موقعیت درخواست می دهید، شاید یک فرم درخواست را پر کنید

form or send in a letter. And also "submit" which means to formally give in or send in,

یا نامه ای بفرستید. و همچنین "submit" که به معنای تسلیم یا ارسال رسمی

to submit your resume, to submit your CV. CV is curriculum vitae. In some places, they

، ارسال رزومه، ارسال رزومه است. رزومه رزومه است. بعضی جاها می

say: "CV", and in other places, they say: "resume". It's the same thing, but you need

گویند: «سی وی» و جاهایی می گویند: «رزومه». این همان چیزی است، اما شما

to apply and submit it. So these are the first three things that someone who's looking for

باید درخواست دهید و آن را ارسال کنید. بنابراین، اینها سه کاری است که فردی که به

a job or a job applicant is going to do. Let's jump on to this side now to see what

دنبال شغل یا متقاضی کار است، قرار است انجام دهد. بیایید اکنون به این سمت برویم تا ببینیم

the employer does, and then later, we'll come back to a couple of other things which the

کارفرما چه می کند، و بعداً، به چند کار دیگر که

person can do. Okay? So what does the employer usually do? After they have gone through the

فرد می تواند انجام دهد باز خواهیم گشت. باشه؟ بنابراین کارفرما معمولاً چه کاری انجام می دهد؟ بعد از اینکه

applications, they will invite some people for an "interview" and they will interview

برنامه ها را بررسی کردند، چند نفر را برای «مصاحبه» دعوت می کنند و با

that person. Next, they'll make a list which is... That

آن فرد مصاحبه می کنند. در مرحله بعد، آنها لیستی را می سازند که به این صورت است... به این

process is called: "to shortlist". "To shortlist" means let's say that they interviewed 20 people

فرآیند می گویند: "to shortlist". "To shortlist" یعنی فرض کنید که آنها با 20 نفر مصاحبه کردند

and now they're going to choose about three people or five people, and from those five

و اکنون حدود سه نفر یا پنج نفر را انتخاب می کنند و از بین این پنج

or three, they will choose one person finally because there's one position available. So

یا سه نفر، در نهایت یک نفر را انتخاب می کنند زیرا یک موقعیت در دسترس است. بنابراین

when they take out of the 20, they make it three or five, that's called... That process

وقتی از 20 خارج می‌شوند، آن را سه یا پنج می‌کنند، به این می‌گویند... به این

is called shortlisting. They shortlist the candidates. So the first thing you can hope,

فرآیند فهرست نهایی می‌گویند. آنها نامزدها را فهرست نهایی می کنند. بنابراین اولین چیزی که می توانید

after being interviewed, is that you will be shortlisted. And then, hopefully, you will

پس از مصاحبه امیدوار باشید این است که در لیست نهایی قرار بگیرید. و پس از آن، امیدوارم شما

also be chosen for the position. So if that happens, the company decides to

نیز برای این موقعیت انتخاب شوید. بنابراین، اگر این اتفاق بیفتد، شرکت تصمیم می‌گیرد

"hire" someone or to "recruit" a new employee, to recruit someone. Both words are used.

فردی را «استخدام» کند یا یک کارمند جدید را «استخدام» کند. هر دو کلمه استفاده می شود.

After that, if necessary, but not always, they may have to "train" that person to teach

پس از آن، در صورت لزوم، اما نه همیشه ، ممکن است مجبور شوند آن فرد را "آموزش دهند" تا به

them how to do the job. At some later point in their career, it may be also necessary

او نحوه انجام کار را آموزش دهند. در برخی از مراحل بعدی در حرفه آنها، ممکن است نیاز

to "retrain" that person. "Re"-anything usually means to do something again.

به "بازآموزی" آن شخص نیز باشد. "Re"-anything معمولاً به معنای انجام دوباره کاری است.

Next, after the person has been hired and perhaps trained, the person will be "placed"

در مرحله بعد، پس از استخدام و شاید آموزش، فرد

in a particular department, in a branch, in a division, in a particular location. They

در یک بخش خاص، در یک شعبه، در یک بخش، در یک مکان خاص "قرار می گیرد". آنها

will placed there means they will be put in that position.

در آنجا قرار خواهند گرفت یعنی در آن موقعیت قرار خواهند گرفت.

Next, a variety of things can occur, can happen in the course of a person's career. A person

در مرحله بعد، چیزهای مختلفی ممکن است اتفاق بیفتد، ممکن است در مسیر شغلی یک فرد اتفاق بیفتد. یک نفر

could be "transferred". You see the arrow? Transfer means your position, the level of

می تواند "انتقال" شود. فلش را می بینی؟ انتقال یعنی موقعیت شما، سطح

your position doesn't change necessarily, but you might be just moved. "To transfer"

موقعیت شما لزوما تغییر نمی کند، اما ممکن است فقط جابجا شوید. "انتقال"

means to move to another branch, to another location, to another country, - right? - another

به معنای انتقال به شعبه دیگر، به مکان دیگر، به کشور دیگر است، درست است؟ -

department, another division. You are transferred. Another thing that can happen if you're doing

بخش دیگر، بخش دیگر. شما منتقل می شوید. چیز دیگری که می تواند اتفاق بیفتد اگر

very well is you might be "promoted". Here we see the arrow pointing up. So, "to promote"

خیلی خوب کار کنید این است که ممکن است "ترفیع" شوید. در اینجا فلش را می بینیم که رو به بالا است. بنابراین، «ترفیع»

means to get a higher level position. Usually, but not always, that includes a higher salary

به معنای کسب مقام بالاتر است. معمولا، اما نه همیشه، این شامل حقوق بالاتر

as well. Then you may be... That's referred to as a "raise", but it doesn't always happen.

نیز می شود. در آن صورت ممکن است ... به آن "افزایش حقوق" گفته می شود، اما همیشه اتفاق نمی افتد.

Sometimes you get a higher position without the extra money.

گاهی اوقات شما بدون پول اضافی موقعیت بالاتری کسب می کنید.

What can also happen, but very rarely, - but it does happen sometimes -, is instead of

چیزی که می تواند اتفاق بیفتد، اما بسیار به ندرت، - اما گاهی اوقات اتفاق می افتد - این است که به

getting promoted, a person might be demo-... "Demoted". So "demoted" means to get a lower

جای ترفیع، ممکن است یک فرد... "تنزل رتبه" شود. پس «تنزل رتبه» به معنای به دست آوردن مقام پایین تر است

position. This doesn't usually happen. Sometimes it can happen, for example: in the army, a

. این معمولا اتفاق نمی افتد. گاهی ممکن است اتفاق بیفتد، مثلاً: در ارتش

person might be demoted for something bad that they did.

ممکن است یک نفر به خاطر کار بدی که انجام داده، تنزل رتبه پیدا کند.

Next: we come to different ways in which a person can be asked to leave work. There are

بعد: ما به روش های مختلفی می رسیم که از طریق آنها می توان از یک فرد خواست که کار را ترک کند.

three different ways so let me explain because the difference is actually very important.

سه راه مختلف وجود دارد، بگذارید توضیح دهم زیرا تفاوت در واقع بسیار مهم است.

A person might be "laid off". Another way to say that is: "to make someone redundant".

ممکن است شخصی "اخراج" شود. راه دیگر برای گفتن این است: "کسی را زائد کردن".

A person might be laid off or made redundant. I'll explain what that means. A person might

ممکن است فردی اخراج شود یا از کار بیکار شود. من توضیح خواهم داد که چه معنایی دارد. ممکن است شخصی

be "retrenched", or: "dismissed", or: "terminated". Now, let me explain the difference. When companies

"تعدیل" یا "برکنار" یا "خاموش شود". حالا بگذارید تفاوت را توضیح دهم. وقتی شرکت ها

lay off employees, they don't usually lay off one employee. They lay off a number of

کارمندان خود را اخراج می کنند، معمولا یک کارمند را اخراج نمی کنند. تعدادی

employees, sometimes it could be a hundred employees, it could be a thousand employees.

کارمند را اخراج می کنند، گاهی می تواند صد کارمند باشد، ممکن است هزار کارمند باشد.

And why does that happen? It has nothing to do with employee performance; it has to do

و چرا این اتفاق می افتد؟ ربطی به عملکرد کارکنان ندارد. این

with other... other reasons. The economy may be bad or the sales may be down, and so on.

به دلایل دیگر مربوط می شود. ممکن است اقتصاد بد باشد یا فروش کاهش یابد و غیره.

And so the company is forced to lay off hundreds of workers. Right? So when the company lays

و بنابراین شرکت مجبور به اخراج صدها کارگر می شود. درست؟ بنابراین هنگامی که شرکت

off a number of workers, then they are telling them to go, but again, it's only temporarily.

تعدادی از کارگران را اخراج می کند، آنها به آنها می گویند که بروند، اما دوباره، این فقط به طور موقت است.

Usually it's temporarily. Sometimes if the... If the economy continues to be really bad,

معمولاً موقتی است. گاهی اوقات اگر ... اگر اقتصاد واقعاً بد باشد

it can become permanent, but layoffs are often temporary. Sometimes when things improve then

، می تواند دائمی شود، اما اخراج ها اغلب موقتی هستند. گاهی اوقات وقتی اوضاع بهبود می یابد

they may be rehired. So if someone is laid off, it's much easier for that person to get

، ممکن است دوباره استخدام شوند. بنابراین، اگر فردی اخراج شود، برای آن شخص بسیار آسان‌تر می‌شود که

another job because if they're fired, for example, then that's going to be more difficult

شغل دیگری پیدا کند، زیرا اگر مثلاً اخراج شود، یافتن شغل دیگری برای او دشوارتر خواهد بود

for them to get another job. All right. Now, next one is: "retrench". When

. خیلی خوب. حال، مورد بعدی این است: "تعدیل". وقتی

a company retrenches employees, it's similar to the layoff, but it's for different reasons.

یک شرکت کارمندان خود را تعدیل می کند، شبیه به اخراج است، اما به دلایل مختلف است.

Retrenchment happens when a company is trying to restructure itself, reorganize its finances.

تعدیل زمانی اتفاق می افتد که یک شرکت در تلاش است خود را بازسازی کند، امور مالی خود را سازماندهی مجدد کند.

And so, it may decide to reduce expenses in a number of different ways. Sometimes it does

و بنابراین، ممکن است تصمیم به کاهش هزینه ها به روش های مختلف بگیرد. گاهی اوقات این کار

it by shortening working hours, by lowering salaries, and finally, if they have no choice

را با کاهش ساعات کاری، کاهش حقوق و دستمزد انجام می دهد و در نهایت، اگر چاره

and no other way to save enough money, they may actually ask employees to go. So those

ای نداشته باشند و راه دیگری برای پس انداز پول کافی نداشته باشند، ممکن است در واقع از کارمندان بخواهند که بروند. بنابراین آن

employees would then be retrenched. Again, it doesn't usually just happen to one person

کارمندان پس از آن تعدیل خواهند شد. باز هم، معمولاً فقط برای یک نفر اتفاق نمی افتد

at all; it happens to many people, maybe hundreds. So layoffs and retrenchments are similar,

. برای بسیاری از افراد، شاید صدها نفر اتفاق می افتد. بنابراین اخراج و تعدیل نیروها شبیه به هم هستند،

except that retrenchment is often looked at, technically, as more permanent, and layoffs,

با این تفاوت که تعدیل نیرو اغلب از نظر فنی دائمی تر تلقی می شود و اخراج،

as I mentioned, might be temporary. The next situation is number 11 here, is a

همانطور که اشاره کردم، ممکن است موقتی باشد. وضعیت بعدی شماره 11 در اینجا است، این است که یک

person could be "dismissed" or "terminated." And what does that mean? Okay? That means

فرد می تواند "برکنار شود" یا "فسخ شود". و این به چه معناست؟ باشه؟ این به معنای

something quite different from being laid off, because when you're laid off, as I said,

چیزی کاملاً متفاوت از اخراج شدن است، زیرا همانطور که گفتم وقتی اخراج می شوید،

it's not your fault. But if you're dismissed or terminated, it may be because the company

تقصیر شما نیست. اما اگر اخراج یا فسخ شده اید، ممکن است به این دلیل باشد که شرکت

is specifically unhappy with that person's performance, or that person is perpetually

به طور خاص از عملکرد آن شخص ناراضی است ، یا آن شخص دائماً

late, or that person's work is not up to standard, and so on. Right? So the company dismisses

تأخیر می کند، یا کار آن شخص در حد استاندارد نیست و غیره. درست؟ بنابراین شرکت

that particular person. The official word for that is to be "dismissed" or to be "terminated".

آن شخص خاص را اخراج می کند. کلمه رسمی برای آن «برکنار» یا «فسخ» است.

The slang for that is to be "fired" or "sacked". In North America, the slang is: "to be fired".

اصطلاح عامیانه آن «اخراج» یا «اخراج» است. در آمریکای شمالی، اصطلاح عامیانه این است: «اخراج شدن».

In England, the slang tends to be: "to be sacked". All right?

در انگلستان، اصطلاح عامیانه به این می‌شود: «اخراج شدن». خیلی خوب؟

So that's what can happen from the employer's point of view. Let's go back for a minute

بنابراین این چیزی است که از دیدگاه کارفرما می تواند اتفاق بیفتد . بیایید یک دقیقه به عقب برگردیم

and talk about a few other things that the employee can do.

و در مورد چند کار دیگر که کارمند می تواند انجام دهد صحبت کنیم.

Sometimes, you may get a better job and so you decide to leave the company where you

گاهی اوقات ممکن است شغل بهتری پیدا کنید و بنابراین تصمیم بگیرید که شرکتی را که در آن کار می کنید ترک کنید

work and go to another company, so you "resign". This is something you do by yourself. You

و به شرکت دیگری بروید، بنابراین «استعفا» می دهید. این کاری است که خودتان انجام می دهید.

decide to resign. The slang for that is to: "quit". "I quit", famous words. So, if you

تصمیم گرفتی استعفا بدهی اصطلاح عامیانه آن این است که: "ترک". "من ترک کردم"، کلمات معروف. بنابراین، اگر

decide to resign, you will probably submit a letter of resignation. All right? That goes

تصمیم به استعفا دارید، احتمالاً استعفانامه ارسال خواهید کرد. خیلی خوب؟ این

with resigning. And the last thing that an employee usually

با استعفا همراه است. و آخرین کاری که یک کارمند معمولا

does, - it depends on what age in different countries -, is to "retire". So what does

انجام می دهد - بستگی به سن در کشورهای مختلف دارد - "بازنشستگی" است. پس

it mean to retire? "To retire" means to stop working because you've reached an age when,

بازنشستگی یعنی چه؟ "بازنشستگی" به معنای دست کشیدن از کار است زیرا به سنی رسیده اید که به

legally, you are forced to stop working. And these... The age varies in different countries,

طور قانونی مجبور به ترک کار هستید. و اینها ... سن در کشورهای مختلف متفاوت است،

but it can be anywhere from 60 to 65 in most places. All right? Of course, if you work

اما در بیشتر جاها می تواند از 60 تا 65 باشد. خیلی خوب؟ البته، اگر

for yourself, you may never retire. And in other countries, the retirement age might

برای خودتان کار کنید، ممکن است هرگز بازنشسته نشوید. و در کشورهای دیگر، سن بازنشستگی ممکن

be quite different. All right? So, this is some essential vocabulary that

است کاملاً متفاوت باشد. خیلی خوب؟ بنابراین، این برخی از واژگان ضروری است که

you need to be able to talk about your business life, your working life, your career. All

شما باید بتوانید در مورد زندگی تجاری، زندگی کاری و شغلی خود صحبت کنید. خیلی

right? If you would like to do a quiz on this subject, please go to our website: www.engvid.com.

خوب؟ اگر مایل به انجام یک مسابقه در مورد این موضوع هستید، لطفاً به وب سایت ما بروید: www.engvid.com.

Thank you very much for watching, and good luck with your career. Bye for now.

از تماشای شما بسیار سپاسگزارم و در کارتان موفق باشید. فعلا خداحافظ.