Good Manners: What to Say and Do (Polite English)

Hi, my name is Rebecca from www.engvid.com. In today's lesson, we will be talking about

سلام، اسم من ربکا از www.engvid.com است. در درس امروز، ما در مورد

good manners or what can also be referred to sometimes as cross-cultural skills. What

رفتارهای خوب یا آنچه که گاهی اوقات می توان از آن به عنوان مهارت های بین فرهنگی یاد کرد صحبت خواهیم کرد.

does that mean? It's the skills that you need to function effectively in a different culture

معنی آن چیست؟ این مهارت هایی است که برای عملکرد مؤثر در فرهنگ متفاوت از فرهنگ خود به آن نیاز دارید

than your own. So for example: if I were to come to your country and learn your language,

. به عنوان مثال: اگر قرار باشد به کشور شما بیایم و زبان شما را یاد بگیرم، به

do you think that would be enough? Not really, because along with the language, I also need

نظر شما کافی است؟ واقعاً نه، زیرا در کنار زبان، باید

to learn what's acceptable, what's not okay in that particular culture. So today, we'll

یاد بگیرم چه چیزی در آن فرهنگ خاص چه چیزی قابل قبول است و چه چیزی خوب نیست . بنابراین امروز، ما

be talking about 12 things that you need to say and do when you're living or working in

در مورد 12 چیز صحبت خواهیم کرد که باید در زمانی که در یک محیط انگلیسی زبان زندگی می کنید یا کار می کنید، بگویید و انجام دهید

an English speaking environment. Okay? Let's get started.

. باشه؟ بیایید شروع کنیم.

So first we'll talk about what you should say. The first one is using the word: "please".

بنابراین ابتدا در مورد آنچه شما باید بگویید صحبت خواهیم کرد. اولین مورد استفاده از کلمه "لطفا" است.

Now, everybody knows that you should say "please", but not everybody remembers to actually say

اکنون، همه می دانند که شما باید بگویید "لطفا"، اما همه به یاد نمی آورند که واقعاً

it. So for example: if you go into a coffee shop, don't just say: "Coffee." Say: "Coffee,

آن را بگویند. به عنوان مثال: اگر به یک کافی شاپ رفتید، فقط نگویید: "قهوه". بگویید: "قهوه،

please." Or if you're asking someone else to do something, also remember: "Could you

لطفا." یا اگر از شخص دیگری می‌خواهید کاری انجام دهد، به یاد داشته باشید: «

please turn off your cellphone?", for example. All right?

لطفاً می‌توانید تلفن همراه خود را خاموش کنید ؟» خیلی خوب؟

Next: remember to say "thank you" whenever somebody does something. "Thank you", "You're

بعد: به یاد داشته باشید که هر زمان که کسی کاری انجام می دهد بگویید "متشکرم". "متشکرم"، "شما

welcome": these are phrases that we do use very often in English. And it could be for

خوش آمدید": اینها عباراتی هستند که ما اغلب در انگلیسی از آنها استفاده می کنیم. و می‌تواند برای

anything simple like somebody holding the door for you or it could be for something

هر چیز ساده‌ای باشد مانند کسی که در را برای شما نگه می‌دارد یا می‌تواند برای چیز

more elaborate like somebody giving you a birthday present. Okay? The way you say it,

پیچیده‌تری مانند کسی باشد که به شما هدیه تولد می‌دهد. باشه؟ آنطور که می

say it from your heart. Okay? "Thank you.", "Thank you very much." And so on.

گویید از ته دل بگویید. باشه؟ "با تشکر از شما، از شما بسیار سپاسگزارم." و غیره.

The next one is to say "sorry", or even better to say "I'm sorry", because "I'm sorry" is

مورد بعدی این است که بگویید «متاسفم» یا حتی بهتر است بگویید «متاسفم»، زیرا «متاسفم»

more personal. But otherwise, at least say "sorry". And again, you can say "sorry" for

شخصی تر است. اما در غیر این صورت، حداقل بگویید "متاسفم". و باز هم، می‌توانید برای چیزهای کوچکی بگویید «متاسفم»،

little things like perhaps stepping on someone's foot or if you bang into someone by mistake,

مثلاً پا گذاشتن روی پای کسی یا اگر اشتباهی

you bump into someone by mistake somewhere in a crowded place, still apologize, say:

به کسی ضربه بزنید، اشتباهاً در مکانی شلوغ به کسی برخورد کنید ، همچنان عذرخواهی کنید، بگویید:

"I'm sorry.", "I'm sorry.", "I'm sorry." Okay? We do use that quite often.

«متاسفم. "، "متاسفم."، "متاسفم." باشه؟ ما اغلب از آن استفاده می کنیم.

Next one: "Excuse me." Now, "excuse me" you can say when you sneeze. Right? [Achoo!].

بعدی: "ببخشید." حالا وقتی عطسه می‌کنید می‌توانید بگویید «ببخشید». درست؟ [آچو!].

"Excuse me." Or if you need to ask somebody for some information, you can say: "Excuse

"ببخشید." یا اگر لازم است از کسی اطلاعاتی بپرسید، می توانید بگویید: "

me, would you know where the nearest subway is?" Right? So this is a very useful expression

ببخشید، آیا می دانید نزدیکترین مترو کجاست؟" درست؟ بنابراین این یک عبارت بسیار مفید است

and it's also a polite expression. The next one is to remember to greet people

و همچنین یک عبارت مودبانه است. مورد بعدی این است که به یاد داشته باشید که به مردم سلام کنید

and also to wish people. By greeting people, even at work if you're working in an English

و همچنین برای مردم آرزو کنید. با سلام کردن به مردم، حتی در محل کار، اگر در محیطی انگلیسی

speaking environment, remember we do say "good morning", "good night", "happy birthday",

زبان کار می کنید، به یاد داشته باشید که ما می گوییم " صبح بخیر"، "شب بخیر"، "تولدت مبارک"،

"happy New Year", "congratulations". So greet people, and also wish them on the appropriate

"سال نو مبارک"، "تبریک". پس به مردم سلام کنید و در روزهای مناسب برایشان آرزو کنید

days. The next one might seem obvious also, but

. مورد بعدی نیز ممکن است بدیهی به نظر برسد، اما

again, it's the way that you do it. Even if you work in an office, in the morning, we

باز هم، این روشی است که شما آن را انجام می دهید. حتی اگر در یک اداره کار می کنید، صبح

can say: "Hey, good morning. How are you?" And when you ask: "How are you?" even though

می توانیم بگوییم: "سلام، صبح بخیر. چطوری؟" و وقتی می پرسی: "حالت چطوره؟" حتی اگر از

you're not expected to give a full answer, but whatever answer someone gives you, remember

شما انتظار نمی رود که پاسخ کاملی بدهید، اما هر پاسخی که کسی به شما می دهد، به یاد داشته باشید

to listen. Don't start talking right away. Wait to hear if the other person is saying:

که گوش دهید. بلافاصله شروع به صحبت نکنید. صبر کنید تا بشنوید که آیا طرف مقابل می گوید:

"Oh, pretty good. I'm fine. How are you?" Hear all of that before you start speaking

"اوه، خیلی خوب. من خوبم. شما چطوری؟" قبل از شروع صحبت

about your own disposition, your own state of mind. Okay? Listen to the answer. All right?

در مورد روحیه خود، وضعیت ذهنی خود، همه اینها را بشنوید. باشه؟ به جواب گوش کن خیلی خوب؟

So these are six things that you must remember to do; they are taken for granted and they

بنابراین این شش کاری است که باید انجام دهید. آنها بدیهی تلقی می

are expected of you. Next: let's look at what you should do. This

شوند و از شما انتظار می رود. بعدی: بیایید ببینیم چه کاری باید انجام دهید. این

seventh one here says: "Smile." Smiling creates a more friendly environment and it's certainly

هفتم اینجا می گوید: «لبخند بزن». لبخند زدن محیط دوستانه تری ایجاد می کند و مطمئناً

expected. So try to do that, again, it doesn't mean you have to keep smiling, but when you

انتظار می رود. پس سعی کنید این کار را انجام دهید، باز هم به این معنی نیست که باید به لبخند زدن ادامه دهید، اما وقتی

meet someone, give them a smile. If you don't smile, they might think that you're nervous,

با کسی ملاقات کردید، به او لبخند بزنید. اگر لبخند نزنید، ممکن است فکر کنند که شما عصبی هستید

they might think you're angry or unhappy about something. Okay? Or they might take it a little

، ممکن است فکر کنند از چیزی عصبانی یا ناراضی هستید. باشه؟ یا ممکن است آن را

bit aggressively. So try to smile, it makes the... It also gives people the message that

کمی تهاجمی بگیرند. بنابراین سعی کنید لبخند بزنید، این باعث می شود... همچنین به مردم این پیام را می دهد که

everything is okay, not just that you're happy to meet them, but that everything is fine

همه چیز خوب است، نه فقط اینکه از ملاقات آنها خوشحال هستید ، بلکه همه چیز

with you. So it says two things: something about you and something about the other person.

با شما خوب است. بنابراین دو چیز می گوید: چیزی در مورد شما و چیزی در مورد شخص مقابل.

Next: shake hands. Now, that's usually in a more business-like situation; in an office

بعدی: دست دادن. در حال حاضر، این معمولا در یک موقعیت تجاری تر است. در یک دفتر

or somewhere, and certainly when you meet somebody for the first time. In an English

یا جایی، و مطمئناً زمانی که برای اولین بار با کسی ملاقات می کنید. در یک

speaking environment, you are expected to shake hands and shake hands rather firmly.

محیط انگلیسی زبان، از شما انتظار می رود که دست بدهید و نسبتاً محکم دست بدهید.

Don't shake hands very weakly or just hold a part of the hand. Hold the entire hand and

خیلی ضعیف دست نزنید یا فقط قسمتی از دست را بگیرید. تمام دست

shake it firmly. All right? That's, again, part of the office expectation and the business

را بگیرید و محکم تکان دهید. خیلی خوب؟ این بخشی از انتظارات اداری و

norm. The next one is to remember to cover your

هنجار تجاری است. مورد بعدی این است که به یاد داشته باشید که دهان خود را

mouth. What do I mean? Not all the time, but if you need to yawn. What does it mean to

بپوشانید. منظورم چیست؟ نه همیشه، اما اگر نیاز دارید خمیازه بکشید.

yawn? It's what you do when you're sleepy and... [yawn], right? We yawn. So when you

خمیازه کشیدن یعنی چه؟ این همان کاری است که هنگام خواب آلودگی انجام می دهید و... [خمیازه می کشید]، درست است؟ خمیازه می کشیم. بنابراین وقتی

do that, if it happens and you're in a group or in a office or something like that, remember

این کار را انجام می‌دهید، اگر این اتفاق افتاد و در یک گروه یا در دفتر یا چیزی شبیه به آن هستید، به یاد داشته باشید

to cover your mouth. You can cover it this way like this or some people cover it this

که دهان خود را ببندید. شما می توانید آن را به این شکل اینگونه بپوشانید یا برخی افراد آن را به این

way. Okay? So cover your mouth. Also, if you're coughing, remember to cough aside. Okay? You

شکل می پوشانند. باشه؟ پس دهان خود را بپوشانید. همچنین، اگر سرفه می کنید، به یاد داشته باشید که سرفه را کنار بگذارید. باشه؟ تو می توانی آن

can do that. Actually, today, they teach us something quite different; they actually teach

را انجام دهی. در واقع، امروز آنها چیز کاملاً متفاوتی به ما می آموزند . آنها در واقع به

us to cough here into the inside of your elbow like this. Why is that? Because if you cough

ما می آموزند که در اینجا به داخل آرنج شما سرفه کنیم. چرا اینطور است؟ چون اگر

into your hand and then you go and shake hands with someone, you're passing your germs on

به دستتان سرفه کنید و بعد بروید و با کسی دست بدهید، میکروب خود را

to that person. And people are very aware of that these days, so it's better not to

به آن شخص منتقل می کنید. و مردم این روزها بسیار از آن آگاه هستند، بنابراین بهتر است

cough into your hand actually, but to cough here. Like that. Okay?

در واقع به دست خود سرفه نکنید، بلکه در اینجا سرفه کنید. مثل اون. باشه؟

Next: remember to stand in line. In many parts of the world, there are different rules regarding

بعدی: به یاد داشته باشید که در صف بایستید. در بسیاری از نقاط جهان، قوانین مختلفی در مورد

lines and in English speaking countries, generally people expect you to stand in line, not to

خط کشی وجود دارد و در کشورهای انگلیسی زبان، عموماً مردم از شما انتظار دارند که در صف بایستید،

crowd around, not to get in front of somebody, not to look for a place and sneak in, but

ازدحام نکنید، جلوی کسی نشوید، به دنبال جایی نگردید و دزدکی وارد شوید. ، اما

in fact to check who's the last person in line and make sure that you stand behind them.

در واقع بررسی کنید که آخرین نفر در صف چه کسی است و مطمئن شوید که پشت آنها ایستاده اید.

If you're not sure who's the last person in line because it's a bit of a confusing situation,

اگر مطمئن نیستید که آخرین نفر در صف کیست زیرا این وضعیت کمی گیج کننده است،

you can ask: "Who's last?" Okay? And stand behind that person. That is part of the etiquette

می توانید بپرسید: "آخرین کیست؟" باشه؟ و پشت اون شخص بایست این بخشی از آدابی است

that is expected of you. Next one: this is "hold the door". What do

که از شما انتظار می رود. مورد بعدی: این "در را نگه دارید".

I mean by that? If you're going through a doorway, remember to hold the door behind

منظور من از آن چیست؟ اگر از دری عبور می کنید، به یاد داشته باشید که در را پشت سر خود نگه

you. Don't just go through yourself and then let the door fall back against whoever is

دارید. فقط از خودت عبور نکن و بعد اجازه نده که در مقابل هرکسی که پشتت هست برگردد

behind you. No, hold the door, look back and check if there's someone there, hang on for

. نه، در را نگه دارید، به عقب نگاه کنید و بررسی کنید که آیا کسی آنجا هست یا نه،

a second if they're still coming. And whether they say: "Thank you" or not, doesn't matter;

اگر هنوز می آید یک لحظه صبر کنید. و اینکه بگویند: «ممنون» یا نه، فرقی نمی کند;

it's your job to hold the door. Try to do that, it makes for a much friendlier society,

این وظیفه شماست که در را نگه دارید. سعی کنید این کار را انجام دهید، این باعث ایجاد یک جامعه بسیار دوستانه تر،

a much more caring society. The last one is something that a lot of people

یک جامعه بسیار دلسوزتر می شود. مورد آخر چیزی است که بسیاری از مردم

are not aware of because in different parts of the world space has different meanings.

از آن آگاه نیستند زیرا در نقاط مختلف جهان فضا معانی مختلفی دارد.

In some cultures, it's perfectly acceptable to stand quite close to someone and that's,

در برخی فرهنگ ها، کاملاً قابل قبول است که با کسی کاملاً نزدیک بایستید و این

you know, absolutely fine. In an English speaking environment, that's not really expected. Personal

کاملاً خوب است. در یک محیط انگلیسی زبان ، این واقعاً انتظار نمی رود.

space is respected more and expected. So when you meet someone, when you're standing for

فضای شخصی بیشتر مورد احترام و انتظار است. بنابراین وقتی با کسی ملاقات می‌کنید، مثلاً وقتی ایستاده‌اید

example or when you're talking to someone, try to keep about an arm's length distance.

یا وقتی با کسی صحبت می‌کنید، سعی کنید فاصله‌ای به اندازه یک بازو حفظ کنید.

Okay? Not exactly, and of course, if it's very crowded you might stand a little closer.

باشه؟ دقیقا نه، و البته، اگر خیلی شلوغ است، ممکن است کمی نزدیک تر بایستید.

But let's say it's an empty room, about an arm's length. Okay? This way or this way is

اما بیایید بگوییم یک اتاق خالی است، تقریباً یک بازو. باشه؟ این طرف یا این طرف

where you should stand when you're talking to someone. If you stand closer to them than

جایی است که وقتی با کسی صحبت می کنید باید بایستید. اگر به آنها نزدیکتر از

that. Okay? They're going to feel uncomfortable and you're probably going to find that they're

آن بایستید. باشه؟ آنها احساس ناراحتی خواهند کرد و شما احتمالاً خواهید دید که آنها

standing back, they're moving away and that's because you've come into their, you've crossed

عقب ایستاده اند، آنها در حال دور شدن هستند و این به این دلیل است که شما وارد آنها شده اید، از

their comfort zone. Their comfort zone is about this much. And if you get closer than

منطقه راحتی آنها عبور کرده اید. منطقه راحتی آنها در این حد است. و اگر از آن بیشتر نزدیک

that, they might think you're trying to, - I don't know -, if you're... If it's a man and

شوید، ممکن است فکر کنند که شما دارید تلاش می کنید، - نمی دانم -، اگر شما... اگر زن و مرد

a woman, they might think... They might think you're trying to get extra friendly or in

هستید، ممکن است فکر کنند ... ممکن است فکر کنند شما سعی می کنند دوستانه بیشتری

one way or the other they're going to feel uncomfortable. So remember to respect that

داشته باشند یا به یک شکل احساس ناراحتی می کنند. پس به یاد داشته باشید که

space if you're standing. The next thing is if you're sitting. What

اگر ایستاده اید به آن فضا احترام بگذارید. مورد بعدی این است که اگر نشسته اید.

do I mean by if you're sitting? Well, let's look at this. This is, what I've drawn on

اگر شما نشسته اید منظورم چیست؟ خوب، بیایید به این نگاه کنیم. این چیزی است که من روی تخته کشیده ام

the board, is like a sample of let's say a bus or a subway. So when you come, walk into

، مانند نمونه ای از اتوبوس یا مترو است. پس وقتی آمدید،

the subway, let's say you walk in from here. Now, if there's nobody there; of course if

وارد مترو شوید، فرض کنید از اینجا وارد مترو می شوید. حالا، اگر کسی آنجا نباشد. البته

it's empty you can sit wherever you want. So, but let's say you walk in, there's already

اگر خالی باشد می توانید هر جا که بخواهید بنشینید. بنابراین، اما بیایید بگوییم که شما وارد شوید، قبلاً

somebody sitting here. Where would you sit? Well, it's not okay, - if we follow the same

کسی اینجا نشسته است. کجا می نشینی؟ خوب، اشکالی ندارد، - اگر از همان

rule that people like to have their space -, it's not okay to go and sit here when there's

قاعده ای پیروی کنیم که مردم دوست دارند فضای خود را داشته باشند -، وقتی این همه فضای اضافی اینجا وجود دارد، خوب نیست که برویم اینجا بنشینیم

all this other extra space here. So probably the first person... If the first person was

. پس احتمالا نفر اول...اگه نفر اول

sitting here, for example, next person might come and sit here. Again, it's not a rule

اینجا نشسته بود مثلا نفر بعدی ممکنه بیاد اینجا بشینه. باز هم، این یک قانون

but it's kind of an informal rule that everybody understands. So the next person might sit

نیست، اما نوعی قانون غیررسمی است که همه آن را درک می کنند. بنابراین نفر بعدی ممکن است اینجا بنشیند،

here because this is quite far away and, you know, no, no questions; not making anybody

زیرا اینجا بسیار دور است و می دانید، نه، هیچ سوالی وجود ندارد. باعث نمی شود کسی

feel uncomfortable. The next person might sit here. And then here. Okay? So, you see

احساس ناراحتی کند نفر بعدی ممکن است اینجا بنشیند. و سپس اینجا. باشه؟ بنابراین، می بینید

that these spots will probably be occupied first. And then, what happens? Well, after

که احتمالاً ابتدا این نقاط اشغال خواهند شد. و سپس، چه اتفاقی می افتد؟ خوب، پس از

that, some people might just stand or then you start occupying the other spots next to

آن، برخی از افراد ممکن است فقط بایستند یا بعد شما شروع به اشغال نقاط دیگر در

the people who were there. But you don't occupy a spot next to someone until there are no

کنار افرادی که آنجا بودند کنید. اما تا زمانی که گزینه دیگری باقی نماند، جایی در کنار کسی اشغال نمی کنید

other options left. Okay? This is not something that we talk about or that you might necessarily

. باشه؟ این چیزی نیست که ما در مورد آن صحبت کنیم یا ممکن است لزوماً آن

see written in a book, but it is something that is done in effect. And if you don't do

را در یک کتاب ببینید، اما چیزی است که در عمل انجام می شود. و اگر این کار را

that, people are going to wonder: "Who are you? What do you want? Are you being aggressive

نکنید، مردم از خود می پرسند: "تو کی هستی؟ چه می خواهی؟ آیا پرخاشگری

or is there something bad going to happen here? Or are you trying to be too friendly?"

می کنی یا قرار است اتفاق بدی در اینجا بیفتد؟ یا سعی می کنی بیش از حد دوستانه رفتار کنی؟"

So remember to respect space. And now, as I promised you: one last critical

پس به یاد داشته باشید که به فضا احترام بگذارید. و اکنون، همانطور که به شما قول داده بودم: آخرین

point. If you don't do this last thing, everything else you do here will probably not matter.

نکته مهم. اگر این کار آخر را انجام ندهید، هر کار دیگری که اینجا انجام می دهید احتمالا اهمیتی نخواهد داشت.

So this is very important and it has to do with...

بنابراین این بسیار مهم است و با

body odor. Okay? What do I mean by that? I

بوی بدن ارتباط دارد. باشه؟ منظور من از آن چیست؟

mean that you need to make sure that you don't smell bad. All right? That means everything

منظورم این است که شما باید مطمئن شوید که بوی بدی نمی دهید. خیلی خوب؟ این یعنی همه چیز

from your mouth, so make sure you brush your teeth. If you've had something to eat which

از دهان شماست، پس حتما دندان هایتان را مسواک بزنید. اگر چیزی برای خوردن داشتید

is... which has some spices in it, make sure you use breath freshener. Otherwise, people

که ... که مقداری ادویه در آن وجود دارد، حتما از خوشبو کننده نفس استفاده کنید. در غیر این صورت، مردم

are going to feel uncomfortable around you. Moving from your mouth, down to your underarms:

در اطراف شما احساس ناراحتی می کنند. حرکت از دهان تا زیر بغل:

make sure that you use deodorant or an antiperspirant. People are not accustomed to the smell of

مطمئن شوید که از دئودورانت یا ضد تعریق استفاده می کنید. مردم به بوی

sweat in North American societies or in English speaking societies. And if you sweat and it

عرق در جوامع آمریکای شمالی یا جوامع انگلیسی زبان عادت ندارند. و اگر عرق کردید و بوی آن به

smells, then people are going to avoid you. And they will not tell you because it's considered

مشامتان رسید، مردم از شما دوری خواهند کرد. و آنها به شما نمی گویند زیرا

rather rude to speak about those kind of things, however, they will talk about it probably

صحبت کردن در مورد چنین چیزهایی نسبتاً بی ادبانه تلقی می شود، با این حال، احتمالاً پشت سر شما در مورد آن صحبت می کنند

behind your back - which you really don't want - or you're just not going to have as

- که واقعاً نمی خواهید - یا شما به اندازه کافی موفق نخواهید بود.

successful an experience in a social context or a business context. But that's the reason

تجربه ای در زمینه اجتماعی یا زمینه تجاری. اما دلیلش

why. So make sure you use deodorant or antiperspirant. Okay?

همین است. پس حتما از دئودورانت یا ضد تعریق استفاده کنید. باشه؟

Next, considering your entire body: make sure you shower regularly. And the last thing is

بعد، کل بدن خود را در نظر بگیرید: مطمئن شوید که به طور منظم دوش می گیرید. و آخرین مورد

also the clothes that you wear: make sure you wash them regularly and make sure if you

نیز لباس هایی است که می پوشید: مطمئن شوید که آنها را مرتب بشویید و مطمئن شوید

have been somewhere, for example: a club or a restaurant with a lot of smells, make sure

که جایی بوده اید، مثلاً: یک کلوپ یا رستوران با بوهای زیاد، مطمئن شوید

that your clothes don't keep that smell because clothes tend to hang on to certain smells.

که لباس های شما نگه ندارند. این بو به این دلیل است که لباس ها به بوی خاصی آویزان می شوند.

For example: before you go for a job interview if someone in your house is cooking whether

به عنوان مثال: قبل از اینکه برای مصاحبه شغلی بروید، اگر کسی در خانه شما در حال آشپزی است،

it's your mom or a roommate or your girlfriend or your wife or someone or your boyfriend,

خواه مادرتان باشد یا هم اتاقی یا دوست دخترتان یا همسرتان یا کسی یا دوست پسرتان،

make sure you don't enter the kitchen, especially if they're cooking onions or something like

مطمئن شوید که وارد آشپزخانه نمی شوید، به خصوص اگر او. پیاز یا چیزی شبیه به آن را دوباره بپزید،

that because all that smell will stay on your clothes and then people are going to smell

زیرا تمام آن بو روی لباس شما باقی می ماند و

that once you're outside of that environment. Right? So make sure that any kind of food,

وقتی شما خارج از آن محیط هستید، مردم آن را حس می کنند. درست؟ بنابراین مطمئن شوید که هر نوع غذا،

smoke, tobacco, marijuana, alcohol; all these substances do cling or stick to our clothing,

دود، تنباکو، ماری جوانا، الکل. همه این مواد به لباس ما می‌چسبند یا می‌چسبند،

so make sure that your clothing doesn't smell of any of that and make sure that you don't

بنابراین مطمئن شوید که لباس‌های شما بوی هیچ‌یک از آن‌ها را نمی‌دهد و مطمئن شوید که

smell anything but good. All right? Now, that doesn't mean to drench yourself in cologne

چیزی جز بوی خوب حس نمی‌کنید. خیلی خوب؟ حالا، این به این معنی نیست که خودتان را در ادکلن خیس کنید

- no, don't do that. But make sure that you have a neutral smell, especially in an office

- نه، این کار را نکنید. اما مطمئن شوید که بوی خنثی دارید، به خصوص در

environment. And if you do that plus all of these things, you are going a very long way

محیط های اداری. و اگر این کار را بعلاوه همه این کارها انجام دهید، راهی طولانی

to being successful in an English speaking environment.

برای موفقیت در یک محیط انگلیسی زبان خواهید داشت.

Thanks very much for watching. If you enjoyed this video, please subscribe to my channel

خیلی ممنون که تماشا کردید اگر از این ویدیو لذت بردید، لطفا کانال من

on YouTube. And also, if you'd like to do a quiz to review some of these points, go

در یوتیوب را سابسکرایب کنید. و همچنین، اگر می خواهید برای بررسی برخی از این نکات یک مسابقه انجام دهید،

to our website: www.engvid.com. Thanks very much. Bye for now.

به وب سایت ما بروید: www.engvid.com. خیلی ممنون. فعلا خداحافظ.