Optimistic English: Make yourself & others happier, healthier, and richer!

Hi, I'm Rebecca from www.engvid.com , and this lesson is about optimistic English.

سلام، من ربکا هستم از www.engvid.com، و این درس در مورد انگلیسی خوش بینانه است.

It's about what you can say and how you can think in order to make yourself and others

این در مورد این است که شما می توانید بگویید و چگونه می توانید فکر کنید تا خود و

around you more positive rather than negative.

اطرافیان خود را مثبت تر کنید تا منفی.

So, in this lesson, we're going to cover seven proverbs and expressions that people use in

بنابراین، در این درس، ما هفت ضرب المثل و عبارتی را که مردم در

English to encourage each other, okay?

انگلیسی برای تشویق یکدیگر استفاده می کنند، پوشش می دهیم، خوب؟

Now, what's a proverb?

حالا ضرب المثل چیه؟

A proverb is a sort of a short, wise saying that people have been using for a long time

ضرب المثل نوعی ضرب المثل کوتاه و حکیمانه است که مردم برای مدت طولانی از آن

to communicate some kind of simple advice or wisdom, alright?

برای برقراری یک نوع توصیه یا حکمت ساده استفاده می کنند ، درست است؟

So, let's see how optimistic a person you are with a little question.

بنابراین، بیایید با یک سوال کوچک ببینیم که چقدر فرد خوشبین هستید.

This is something that we do use in English.

این چیزی است که ما در انگلیسی از آن استفاده می کنیم.

So, you can see here that I have tried to draw a glass with some water.

بنابراین، در اینجا می توانید ببینید که من سعی کرده ام یک لیوان را با مقداری آب بکشم.

So, how do you see this glass?

خب، این لیوان را چگونه می بینید؟

Do you see this glass as half full, or as half empty?

آیا این لیوان را نیمه پر می بینید یا نیمه خالی؟

What do you think?

شما چی فکر میکنید؟

So, if you said that the glass is half full, then usually that suggests that someone is

بنابراین، اگر گفتید نیمه پر لیوان است ، معمولاً این نشان می‌دهد که

a little bit more optimistic, and if someone says that the glass is half empty, then that

کسی کمی خوشبین‌تر است، و اگر کسی می‌گوید نیمه خالی لیوان است، آنگاه

tends to look at the glass, which is just a symbol of life, as the things that are missing,

به لیوان نگاه می‌کند که فقط یک نماد است. از زندگی، به عنوان چیزهایی که گم شده اند،

rather than all the things that you have.

نه همه چیزهایی که دارید.

So, a more optimistic person would tend to see this glass as half full.

بنابراین، یک فرد خوش بین تر تمایل دارد این لیوان را نیمه پر ببیند.

So, sometimes people ask like, you know, look at, or they say, look at the half full glass.

بنابراین، گاهی اوقات مردم می پرسند، می دانید، نگاه کنید، یا می گویند، به نیمه پر لیوان نگاه کنید.

I know you are going through a difficult time, but look at the half full glass, not half

می دانم که دوران سختی را سپری می کنی، اما به نیمه پر لیوان نگاه کن، نه نیمه

empty, okay?

خالی، باشه؟

What does that mean?

معنی آن چیست؟

It means look at all the good things, look at all the positive things, alright?

یعنی به همه چیزهای خوب نگاه کنید، به همه چیزهای مثبت نگاه کنید، خوب است؟

So, let's look at some more.

بنابراین، اجازه دهید به برخی دیگر نگاه کنیم.

Here's the first one: When one door closes, another door opens.

اولین مورد این است: وقتی یک در بسته می شود، در دیگری باز می شود.

Okay?

باشه؟

So, that's something that we say to encourage other people, it's pretty straight forward,

بنابراین، این چیزی است که ما می گوییم تا دیگران را تشویق کنیم، بسیار ساده است،

it's - I think you can understand it.

این است - فکر می کنم شما می توانید آن را درک کنید.

When one door closes, another door opens.

وقتی یک در بسته می شود، در دیگری باز می شود.

So, what is that trying to say?

بنابراین، آن چه می خواهد بگوید؟

That when one opportunity or perhaps a job or a relationship or some situation ends,

اینکه وقتی یک فرصت یا شاید یک شغل یا یک رابطه یا موقعیتی به پایان می رسد

another job or relationship or opportunity will be available and be open, okay, to come

، شغل یا رابطه یا فرصت دیگری در دسترس باشد و باز باشد، خوب،

into your life.

وارد زندگی شما شود.

So, we say this to someone when they have some - when something difficult has happened,

بنابراین، ما این را به کسی می گوییم زمانی که آنها مقداری دارند - زمانی که اتفاق دشواری رخ داده است،

and we want to encourage them.

و می خواهیم او را تشویق کنیم.

So, let's suppose that your friend John has lost his job, okay?

بنابراین، فرض کنید دوست شما جان شغل خود را از دست داده است، خوب؟

So - and he's feeling a bit unhappy about it, so you could say "Hey John, it's okay,

بنابراین - و او کمی از این بابت احساس ناراحتی می کند، بنابراین می توانید بگویید "هی جان، اشکالی ندارد،

when one door closes, another door opens.", which means you will get a better job soon,

وقتی یک در بسته می شود، در دیگری باز می شود."، یعنی به زودی شغل بهتری پیدا خواهید کرد،

okay?

باشه؟

Maybe even - another job, maybe even a better job, okay?

شاید حتی - شغل دیگری، شاید حتی یک شغل بهتر، باشه؟

Alright.

بسیار خوب.

The second one: Where there's a will, there's a way.

دومی: جایی که اراده هست، راهی هست.

Say it after me: Where there's a will, there's a way.

بعد از من بگو: هرجا اراده هست راهی هست.

So here, what do we mean by "will", okay?

بنابراین، در اینجا، منظور ما از "اراده" چیست، خوب؟

Usually you know "will" from the future tense, right?

معمولاً "ویل" را از زمان آینده می دانید، درست است؟

But here, it doesn't mean that.

اما در اینجا، به این معنی نیست.

It's a noun.

این یک اسم است.

So, here, "will" is like "desire", okay, or "determination", okay?

بنابراین، در اینجا، "اراده" مانند "میل" است، خوب، یا "تصمیم"، خوب؟

Where they is a will, where there is a strong desire to achieve something, to do something,

آنجا که آنها اراده هستند، آنجا که میل شدید برای رسیدن به چیزی، برای انجام کاری

there is a way.

وجود دارد، راهی وجود دارد.

So, if you have a strong desire to achieve a goal, you will find a way.

بنابراین، اگر میل شدیدی برای رسیدن به هدف دارید، راهی پیدا خواهید کرد.

That's what this is saying.

این چیزی است که این می گوید.

So, again, there's John, he's lost his job.

بنابراین، دوباره، جان است، او کار خود را از دست داده است.

You told him this first, you met him a little bit later and he's still looking for a job

این را اول به او گفتی، کمی بعد با او آشنا شدی و او همچنان به دنبال کار است

and you tell him "Don't give up, you know, keep going, where's there's a will, there's

و به او می گویی: "تسلیم نشو، می دانی، ادامه بده، کجا اراده ای هست،

a way.

راهی هست.

As long as you stay determined and focused and positive, you will find a way to get another

تا زمانی که تو مصمم و متمرکز و مثبت بمانید، راهی برای یافتن شغل دیگری پیدا خواهید

job.", okay?

کرد."، باشه؟

But again, this doesn't have to be only about jobs, it's just the example I'm giving you.

اما باز هم، این نباید فقط در مورد مشاغل باشد، فقط مثالی است که من برای شما می‌آورم.

Next, number three: There's light at the end of the tunnel.

بعد، شماره سه: نور در انتهای تونل وجود دارد.

Say it after me: There's light at the end of the tunnel.

بعد از من بگو: در انتهای تونل نور است.

Now, first of all, what's a tunnel?

حالا اول از همه، تونل چیست؟

A tunnel is a kind of an underground passageway, so let's suppose a train has to go through

تونل نوعی گذرگاه زیرزمینی است، بنابراین فرض کنیم قطار باید از

a mountain, they will build a tunnel so that the train can go through, right?

کوه عبور کند، آنها یک تونل می‌سازند تا قطار بتواند از آن عبور کند، درست است؟

And the tunnel is usually, yeah, it's a way to get through, but it's usually kind of a

و تونل معمولاً، بله، راهی برای عبور است، اما معمولاً یک

dark place.

مکان تاریک است.

So, when we say there is light at the end of the tunnel, it means that even though you've

بنابراین، وقتی می گوییم نور در انتهای تونل وجود دارد، به این معنی است که حتی اگر

been through a difficult time or a dark time, there is light at the end of that, and that

زمان سختی یا تاریکی را پشت سر گذاشته اید، در انتهای آن نور وجود دارد، و این

light represents hope and good things, positive things.

نور نشان دهنده امید و چیزهای خوب است. ، چیزهای مثبت

Okay?

باشه؟

So, there's light at the end of the tunnel.

بنابراین، نور در انتهای تونل وجود دارد.

So, let's say that that John is still looking for a job and he thinks that somebody - he

بنابراین، بیایید بگوییم که جان هنوز به دنبال کار است و فکر می کند که کسی -

comes across a job opportunity and he thinks he has a really good chance and he says "You

او با یک فرصت شغلی روبرو می شود و فکر می کند که شانس بسیار خوبی دارد و می گوید: "می

know what, I've been trying to find a job, but I think this one might be it."

دانید چیست، من در تلاش بودم تا یک شغل پیدا کنم. شغل، اما من فکر می کنم این یکی ممکن است آن باشد."

And you say "Yeah, I see there's light at the end of the tunnel.

و شما می گویید "آره، می بینم که در انتهای تونل نور وجود دارد .

This might be the one, you have a really good chance to get this one.

ممکن است این یکی باشد، شما شانس بسیار خوبی برای دریافت این تونل دارید.

There's hope, okay, don't give up."

امیدی وجود دارد، باشه، تسلیم نشو."

Alright, next, number four: Better late than never.

خوب، بعدی، شماره چهار: دیر کردن بهتر از هرگز.

Better late than never.

دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.

So again, this expression, and actually all of these, perhaps they exist in your language,

پس باز هم این عبارت و در واقع همه اینها، شاید در زبان شما وجود داشته باشد،

I don't know, and it would be fun to see if you could write at the bottom of the lesson

نمی دانم، و جالب است که ببینم اگر می توانید در پایین درس

some comments, leave some comments about optimistic expressions in your language.

چند نظر بنویسید، نظراتی در مورد خوش بینانه بگذارید. عبارات در زبان شما

That'd be great, we could learn from each other.

خیلی خوب است، ما می توانستیم از یکدیگر یاد بگیریم .

So, you might have this expression in your language: Better late than never.

بنابراین، ممکن است این عبارت را در زبان خود داشته باشید : دیر کردن بهتر از هرگز.

So, what does that mean?

بنابراین، این به چه معناست؟

Even if something happens a little bit later than you expect, it's better that it happens

حتی اگر چیزی کمی دیرتر از آنچه انتظار دارید اتفاق بیفتد، بهتر است که

at all than if it doesn't happen ever.

اصلاً اتفاق بیفتد تا اینکه هرگز اتفاق نیفتد.

So, let's say John finally gets a job, but now John, who is not as optimistic as you

بنابراین، فرض کنید جان بالاخره یک کار پیدا کرد، اما حالا جان، که به اندازه شما خوشبین نیست

are, always, he says "Yeah, I got a job but you know, it took so long and I'm, you know,

، همیشه می گوید: "آره، من یک کار پیدا کردم، اما می دانید، خیلی طول کشید و من هستم، می دانید،

I should have got it earlier."

باید زودتر می گرفتم.»

And you're like "Hey John, it's okay, better late than never, okay?

و شما مانند "هی جان، اشکالی ندارد، بهتر است دیر از هرگز، باشه؟

Because the other possibility was that maybe you wouldn't have gotten a job at all."

چون احتمال دیگر این بود که شاید اصلاً شغلی پیدا نمی کردی."

But now he got it, so better late than never.

اما اکنون او آن را دریافت کرده است، پس بهتر از هرگز دیر نشده است.

Sometimes, we also use this in some other kind of contexts, when somebody arrives, but

گاهی اوقات، ما از این در زمینه‌های دیگری هم استفاده می‌کنیم ، وقتی کسی می‌رسد، اما

they came really late and they feel like they missed something and you say "No, no, it's

آنها واقعاً دیر آمده‌اند و احساس می‌کنند چیزی را از دست داده‌اند و شما می‌گویید "نه، نه،

okay, better late than never."

اشکالی ندارد، بهتر است دیر از هرگز".

It's better that something happened than it didn't happen at all, okay?

بهتر است اتفاقی بیفتد تا اینکه اصلاً اتفاق نیفتد، باشه؟

So that's that one.

پس اون یکیه

Here's number five: When life gives you lemons, make lemonade.

این شماره پنج است: وقتی زندگی به شما لیمو می دهد ، لیموناد درست کنید.

Okay?

باشه؟

Do you have an idea what that might mean?

آیا ایده ای دارید که ممکن است به چه معنا باشد؟

When life gives you lemons, make lemonade.

از فرصت هایی که بدست می آوری خوب استفاده کن.

So, a lemon is symbolic for something which is sour, okay, it doesn't taste too good.

بنابراین، یک لیمو برای چیزی که ترش است نمادین است، بسیار خوب، طعم آن زیاد نیست.

But, if you - so, if life gives you a situation which is a little bit sour, which is a little

اما، اگر شما - پس، اگر زندگی موقعیتی به شما می دهد که کمی ترش است،

bit uncomfortable, which you don't like, okay, which is not positive and not easy, make lemonade.

کمی ناراحت کننده است، که دوست ندارید، خوب، که مثبت نیست و آسان نیست، لیموناد درست کنید.

Lemonade is something not sour, it's something sweet, it's something fun and you can drink

لیموناد چیزی ترش نیست، چیزی شیرین است، چیز سرگرم کننده ای است و می توانید

it, right?

آن را بنوشید، درست است؟

It's something that you drink, it's a sweet drink that you make with lemons.

چیزی است که می نوشید، نوشیدنی شیرینی است که با لیمو درست می کنید.

So when life gives you lemons, something sour or difficult, make lemonade, make it sweet,

پس وقتی زندگی به شما لیمو می دهد، چیزی ترش یا سخت، لیموناد

make it positive, okay, turn the situation around.

درست کنید، شیرینش کنید، مثبتش کنید، باشه، اوضاع را عوض کنید .

So, that's what this proverb means, okay?

پس معنی این ضرب المثل همین است، باشه؟

And then this one, not so much a proverb, it's more of an expression that people use.

و سپس این یکی، نه آنقدر ضرب المثل ، بلکه بیشتر بیانی است که مردم استفاده می کنند.

It says: Keep your chin up.

می گوید: چانه ات را بالا نگه دار.

Keep your chin up.

سرتو بالا بگیر.

What's your chin?

چانه ات چیه؟

This, this is my chin, okay?

این چانه من است، باشه؟

Keep your chin up.

سرتو بالا بگیر.

Why?

چرا؟

Why do we say that?

چرا چنین می گوییم؟

Because have you noticed that people who are a little bit depressed or a little bit unhappy,

زیرا آیا متوجه شده اید که افرادی که کمی افسرده یا کمی ناراضی هستند،

they tend to look down a lot, but people who are happy and positive and confident, they

تمایل زیادی به پایین نگاه کردن دارند، اما افرادی که شاد، مثبت و با اعتماد به نفس هستند،

tend to look up.

تمایل دارند به بالا نگاه کنند.

Their head is up, their chin is up.

سرشان بالاست، چانه شان بالاست.

So, when someone feels sad, even a child will usually stand like that, when he's happy,

بنابراین، هنگامی که کسی احساس غمگینی می کند، حتی یک کودک معمولاً اینگونه می ایستد، وقتی خوشحال است،

he or she will stand like this.

این گونه می ایستد.

So, when you tell somebody "Keep your chin up" means don't give up, stay strong, stay

بنابراین، وقتی به کسی می گویید "چانه خود را بالا نگه دارید " یعنی تسلیم نشو، قوی بمان

hopeful, stay proud, okay?

، امیدوار بمان، مغرور بمان، خب؟

Be confident.

اعتماد به نفس داشته باشید.

Don't give up.

تسلیم نشو

Keep your chin up, stay positive, stay optimistic, okay?

چانه خود را بالا نگه دارید، مثبت بمانید، خوشبین بمانید، باشه؟

So now, there are two ways to deal with proverbs.

بنابراین اکنون دو راه برای مقابله با ضرب المثل ها وجود دارد.

One is, first of all, to understand them, right?

یکی این است که اول از همه آنها را بفهمیم، درست است؟

If somebody says it, then at least you understand what they said to you.

اگر کسی آن را بگوید، حداقل متوجه می شوید که به شما چه گفته است.

And the second stage is when you actually learn it and you could say it to someone else.

و مرحله دوم زمانی است که شما واقعا آن را یاد می گیرید و می توانید آن را به دیگری بگویید.

So, that's a higher level of English, where you're producing the language, right?

بنابراین، این سطح بالاتری از زبان انگلیسی است، جایی که شما در حال تولید زبان هستید، درست است؟

So now, let's do a little quiz to see if you've learned some of these expressions to see if

بنابراین اکنون، بیایید یک مسابقه کوچک انجام دهیم تا ببینیم آیا برخی از این عبارات را یاد گرفته‌اید تا ببینیم آیا

you can fill in the blanks.

می‌توانید جاهای خالی را پر کنید یا خیر.

I'm going to take away some of the words and you're going to help me to finish the entire

من می خواهم برخی از کلمات را حذف کنم و شما به من کمک می کنید تا کل

expression, okay?

عبارت را تمام کنم، باشه؟

Let's do that.

بیا این کار را انجا دهیم.

Okay, so let's do the first one.

خوب، پس بیایید اولین مورد را انجام دهیم.

Do you remember the entire expression?

آیا کل عبارت را به خاطر دارید؟

When one door closes, another door _____.

وقتی یک در بسته می شود، در دیگری _____.

What is it?

چیست؟

Ready?

آماده؟

Opens.

باز می شود.

Okay?

باشه؟

Say it after me or read it along with me: When one door closes, another door opens.

بعد از من بگو یا همراه من بخوان: وقتی دری بسته می شود دری دیگر باز می شود.

Good.

خوب

The next one: Where there's a ______, there's a way.

مورد بعدی: جایی که ______ هست، راهی هست.

Do you remember what that word was, where there's a _______ or a _______.

آیا به یاد دارید آن کلمه چه بود، جایی که یک _______ یا یک _______ وجود دارد.

Where there's a will.

جایی که اراده هست

Where there's a will, where there's a desire, there's a way.

جایی که اراده هست، هرجا میل هست ، راهی هست.

Okay?

باشه؟

Now, by the way, these optimistic expressions have been proven in some recent research done

در حال حاضر، اتفاقا، این عبارات خوش بینانه در برخی تحقیقات اخیر

by a psychologist named Dr. Suzanne Segerstrom who works at one of the universities in the

توسط روانشناس به نام دکتر سوزان سگرستروم که در یکی از دانشگاه های ایالت کار می کند به اثبات رسیده

states, and she actually found that if you are a person who looks at the glass as half

است و او در واقع دریافت که اگر شما فردی هستید که به نیمه پر لیوان به

full rather than half empty, optimistic people like that tend to be happier, they tend to

جای نیمه خالی، افراد خوش بین مانند آن تمایل دارند شادتر باشند، تمایل دارند

be healthier, they tend to be wealthier, what does wealthier mean?

سالم تر باشند، تمایل دارند که ثروتمندتر باشند، ثروتمندتر به چه معناست؟

Wealthy means rich, so that's always nice, and - so is being happy and so is being healthy,

ثروتمند به معنای ثروتمند است، بنابراین همیشه خوب است، و - شاد بودن و سالم بودن نیز همینطور است،

so this is what was found and so, it's something you might want to keep in mind because apparently,

بنابراین این چیزی است که پیدا شد و بنابراین، این چیزی است که ممکن است بخواهید در ذهن داشته باشید زیرا ظاهراً

when people are optimistic, they take actions based on that, expecting positive results,

وقتی مردم خوش بین هستند، اقداماتی انجام می دهند. بر این اساس، انتظار نتایج مثبت،

and that sets some kind of a confident cycle in going, okay?

و این یک نوع چرخه مطمئن را در حرکت ایجاد می کند، خوب؟

So, keep that in mind.

آن را به خاطر بسپار.

Let's get back now.

حالا برگردیم

Number three: There's _________ at the end of the tunnel.

شماره سه: در انتهای تونل _________ وجود دارد .

What's at the end of the tunnel?

در انتهای تونل چیست؟

A word that we said represents hope and new opportunities and so on?

کلمه ای که گفتیم نشان دهنده امید و فرصت های جدید و غیره است؟

There's light, okay?

نور هست، باشه؟

There's light at the end of the tunnel.

در انتهای تونل نور وجود دارد.

Good, you've got these!

خوب، شما اینها را دارید!

Alright, number four: Better ______ than never.

خوب، شماره چهار: بهتر از هرگز ______ است.

What's that?

آن چیست؟

Better late, good.

دیر بهتر، خوب.

Better late than never.

دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.

Very nice.

بسیار خوب.

And say them aloud, okay?

و آنها را با صدای بلند بگویید، خوب؟

Say them aloud, you can pause the video, say them because if you say them with me, there's

آنها را با صدای بلند بگویید، می توانید ویدیو را متوقف کنید، آنها را بگویید زیرا اگر آنها را با من بگویید، احتمال بیشتری وجود دارد

more chance you're going to actually use them with someone else, okay?

که واقعاً آنها را با شخص دیگری استفاده کنید، خوب؟

And that's what we want you to be able to do.

و این چیزی است که ما می خواهیم شما بتوانید انجام دهید.

Number five: When life gives you _______, make lemonade.

شماره پنج: وقتی زندگی به شما _______ داد ، لیموناد درست کنید.

When life gives you lemons, when life gives you lemons, make lemonade.

وقتی زندگی به شما لیمو می دهد، وقتی زندگی به شما لیمو می دهد، لیموناد درست کنید.

Okay?

باشه؟

Alright.

بسیار خوب.

And the last like: Keep your _____ up.

و آخرین مورد مانند: _____ خود را بالا نگه دارید.

What was that?

آن چه بود؟

This - keep your chin, okay?

این - چانه ات را نگه دار، باشه؟

Keep your chin up.

سرتو بالا بگیر.

And you, too, keep your chin up, okay?

و تو هم چانه ات را بالا نگه دار، باشه؟

Thanks for watching all these optimistic expressions.

ممنون از تماشای این همه عبارات خوش بینانه.

I hope you're feeling more optimistic and positive and determined and that you have

امیدوارم که احساس خوش‌بین‌تر، مثبت‌تر و مصمم‌تری داشته باشید

a will now and you'll find a way to keep improving your English, okay?

و اکنون اراده داشته باشید و راهی برای ادامه بهبود انگلیسی خود پیدا کنید، خوب؟

Because that's all I want you to be able to do and I also know that you can do it because

زیرا این تنها کاری است که می خواهم شما بتوانید انجام دهید و همچنین می دانم که می توانید آن را انجام دهید زیرا

you're watching.

دارید تماشا می کنید.

So, if you want to make sure that you know these, go to our website at www.engvid.com

بنابراین، اگر می خواهید مطمئن شوید که این موارد را می دانید، به وب سایت ما به آدرس www.engvid.com بروید

. There, you can do a quiz on these, just make sure that you really know them well,

. در آنجا، می توانید یک مسابقه در مورد اینها انجام دهید، فقط مطمئن شوید که واقعا آنها را به خوبی می شناسید،

okay?

خوب؟

And also, as I suggested, it would be fun if you leave some comments where you translate,

و همچنین، همانطور که من پیشنهاد کردم، اگر نظراتی را در جایی که به نوعی به انگلیسی ترجمه می کنید، بگذارید جالب خواهد بود

kind of, into English, because otherwise I can't understand them, so translate into English

، زیرا در غیر این صورت نمی توانم آنها را درک کنم، بنابراین

some expressions similar to these, or different from these, that represent an optimistic attitude,

برخی از عبارات مشابه اینها یا متفاوت از اینها را به انگلیسی ترجمه کنید. که نشان دهنده یک نگرش خوش بینانه است،

okay?

خوب؟

Or optimistic advice, that would be fun, alright?

یا توصیه های خوش بینانه، که سرگرم کننده خواهد بود، خوب؟

So, thanks very much for watching, don't forget to subscribe, and I'll see you next time.

بنابراین، از تماشای شما بسیار سپاسگزارم، فراموش نکنید که مشترک شوید، و دفعه بعد شما را می بینم.

Bye!

خدا حافظ!