More LIES!!! - English vocabulary about Lying

More lies!

دروغ های بیشتر!

So you've learned how to say "You're lying!", "I don't believe you", and

بنابراین شما یاد گرفته اید که چگونه بگویید "دروغ می گویی!"، "من باور نمی کنم"، و

also how to try to convince someone that you're telling the truth

همچنین چگونه سعی کنید کسی را متقاعد کنید که راست می گویید،

But what do you call someone who lies all the time?

اما به کسی که همه چیز دروغ می گوید چه می گویید. زمان؟

These are some nouns that you can use

این‌ها چند اسم هستند که می‌توانید از آنها استفاده

If someone lies all the time you can call them "a liar"

کنید اگر کسی همیشه دروغ می‌گوید، می‌توانید او را "دروغگو" بنامید،

Now remember that most British accents are non-rhotic, so that "R" won't be super pronounced

حالا به یاد داشته باشید که اکثر لهجه‌های انگلیسی غیرروشن هستند، به طوری که "R" فوق العاده تلفظ

it will sound like "liar" "a liar"

نشود، مانند "دروغگو" به نظر می‌رسد. " "یک دروغگو"

In most American accents however, it's rhotic, so that "R" will be quite pronounced for example "liar" "liar"

در اکثر لهجه های آمریکایی، با این حال، این کلمه روتیک است، به طوری که "R" کاملا تلفظ می شود، به عنوان مثال "دروغگو" "دروغگو"

That's someone who lies in general, but let's get more specific

این کسی است که به طور کلی دروغ می گوید، اما بیایید دقیق تر

What about a person who lies in order to steal money?

صحبت کنیم در مورد فردی که دروغ می گوید دستور سرقت پول؟

Think business people. When someone lies for financial gain

به افراد تجاری فکر کنید. وقتی کسی برای منفعت مالی دروغ

you can say this

می گوید، می توانید بگویید

"Fraud", "a fraud" you could also say "conman" but that's just for men

"کلاهبرداری"، "تقلب"، همچنین می توانید بگویید "فریبنده" اما این فقط برای مردان

The gender-neutral version of this is a "con artist" a con artist

Or another interesting thing you could call someone is this

است. شما می توانید کسی

A "snake oil salesman", or more commonly you just say they're selling snake oil

را "روغن فروش مار" بنامید، یا معمولاً فقط می گویید که دارند روغن مار می فروشند،

Now this is fun because it's also a bit of history

اکنون این سرگرم کننده است زیرا کمی هم تاریخ است

Many years ago people would travel across the country

سال ها پیش مردم در سراسر کشور سفر می کردند

selling these little things of snake oil they would sell it as a medicine to cure

و این چیزهای کوچک را می فروختند. روغن مار را به عنوان دارویی می فروختند تا

all disease and everything that was wrong with people

همه بیماری ها و هر چیزی را که برای مردم

From headaches, colds, flu. I shit you not even deafness

ناخوشایند بود از سردرد، سرماخوردگی، آنفولانزا درمان کند. من حتی ناشنوایی هم نکردم،

Of course it was bollocks. It wasn't real medicine, it didn't work.

البته بولوک بود. این داروی واقعی نبود، اثری نداشت.

So even nowadays when someone tries to sell you an idea

بنابراین حتی امروزه وقتی کسی سعی می کند ایده

or a product or specifically a medicine that they claim will change your life

یا محصولی یا به طور خاص دارویی را به شما بفروشد که ادعا می کند زندگی شما را تغییر

will cure everything but it sounds like bullshit

می دهد، همه چیز را درمان می کند اما به نظر مزخرف

You will say they are selling snake oil. A product which doesn't work

می رسد شما خواهید گفت که روغن مار می فروشد. محصولی که کار نمی کند

That's for people who lie

این برای افرادی است که دروغ می گویند

How about people who tell the truth?

در مورد افرادی که حقیقت را می گویند چطور؟

When someone always tells of the truth, or most of the time tells the truth

وقتی کسی همیشه حقیقت را می‌گوید، یا بیشتر اوقات حقیقت را می‌گوید،

You can use these adjectives

می‌توانید از این صفت‌ها

to talk about that person

برای صحبت در مورد آن شخص استفاده

You can say she or he is... because they're adjectives,

کنید، می‌توانید بگویید او یا او است... زیرا آنها صفت هستند،

She is honest, trustworthy, or reliable

او صادق، قابل اعتماد یا قابل اعتماد است

Be careful of the pronunciation with this one, the H is silent.

مواظب تلفظ با این یکی باشید، H ساکت است.

So honest

خیلی صادقانه

Not honest

نه صادقانه

No

نه

Honest

صادقانه

Be careful with the stress in the words too

مراقب استرس کلمات هم باشید

Honest

صادق

Trustworthy

قابل اعتماد قابل

Reliable

اعتماد

Now you've learned how to say "You're lying!" by saying

اکنون یاد گرفته اید که چگونه بگویید "دروغ می گویی!" با گفتن

"That's bollocks!"

But how can you say the type of lie that person is telling?

"این بولوک است!"

اما چگونه می توانید نوع دروغی را که شخص می گوید بگویید؟

Not all lies are the same

همه دروغ ها یکسان نیستند

When someone is talking about the size or the amount of something

وقتی کسی در مورد اندازه یا مقدار چیزی صحبت می کند

and they want to say "It's this much"

و می خواهد بگوید "اینقدر است"

When in reality it's only this much

در حالی که در واقعیت فقط اینقدر

The verb is:

است فعل این است:

To exaggerate

اغراق کردن

So when your friend is talking about the size of his...

پس وقتی دوست شما در مورد اندازه صحبت می کند. از او...

...FISH that he caught

...ماهی که صید کرده

and he's saying "Yeah it's this big!"

و می گوید: "آره اینقدر بزرگ است!"

You know in reality it's only this big

شما می دانید که در واقعیت فقط به این

so you can say

اندازه است که می توانید بگویید

"I think you're exaggerating!"

"فکر می کنم اغراق می کنید!"

This next type of lie has to do with attraction and love

این نوع دروغ بعدی مربوط به جذابیت و عشق است.

This next lie is about making someone believe that you're attracted to them or maybe even in love with them

این دروغ بعدی در مورد این است که کسی باور کند که جذب او شده اید یا شاید حتی عاشق او شده اید،

But that's a lie

اما این یک دروغ است

maybe in order to get something from that person

شاید برای اینکه چیزی از آن

The verb for this type of lie is: "Lead on"

شخص دریافت کنید. این نوع دروغ عبارت است از: "سرکردن"

To lead someone on

برای هدایت کسی به

So she could say in a past tense

طوری که او می تواند به زمان گذشته بگوید

"Oh my god..

said that he loved me

"اوه خدای من..

گفت که او من را دوست داشت

But that was a lie

اما این یک دروغ بود

He

او

"He led me on"

"او مرا هدایت کرد"

Just don't lead people on, it's not nice!

فقط رهبری نکن مردم روشن، خوب نیست!

But are all lies bad?

اما آیا همه دروغ ها بد هستند؟

I would have to say no, especially in this case

من باید بگویم نه، به خصوص در این مورد

For example: If you've had a long day at work and no sleep

به عنوان مثال: اگر یک روز طولانی در محل کار داشته اید و نمی خوابید

and you come home like "ah! I look like a zombie I'm so tired!"

و به خانه می آیید مانند "آه! من شبیه یک زامبی هستم خیلی خسته ام!"

and she wants to make you feel good!

و او می خواهد حال شما را خوب کند!

She's not gonna say "Yeah you look awful!"

او نمی خواهد بگوید "آره تو وحشتناک به نظر می آیی!"

No, she's not going to hurt your feelings because she's a good friend

نه، او احساسات شما را جریحه دار نمی کند زیرا او دوست خوبی است

and she will say "No you don't look tired at all!"

و خواهد گفت «نه اصلا خسته به نظر نمی‌رسی!»

This type of lie is harmless it's in order to not hurt the person's feelings

این نوع دروغ بی‌خطر است، برای این است که احساسات فرد جریحه‌دار نشود

The name of this lie is a "white lie" or a "little white lie"

. نام این دروغ «دروغ سفید» یا «دروغ سفید کوچک»

Now be careful, this is not used as a verb,

است. به عنوان فعل استفاده نمی شود،

You won't say for example "I white lied"

مثلاً نمی گویید "من دروغ گفتم"

You don't say it like a verb

شما آن را مانند فعل نمی گویید

this is only a noun

این فقط یک اسم است

To say it like a verb, you need to say

برای گفتن آن مانند یک فعل، باید بگویید

"He said he looked tired, so I told a white lie, I said he looked great!"

"او گفت که خسته به نظر می رسد" بنابراین من یک دروغ سفید گفتم، گفتم او عالی به نظر می‌رسد!

I don't think this situation would happen but let's imagine...

Maybe someone wants to rob you and they're saying

"Give me your money, or I'll shoot this very cute dog!"

به این سگ خیلی بامزه شلیک خواهم کرد!"

When someone makes a threat that you don't believe is actually going to happen

وقتی کسی تهدیدی را انجام می دهد که شما باور ندارید واقعاً قرار است اتفاق بیفتد

or when someone claims to have power that you don't think they actually have

یا وقتی شخصی ادعا می کند قدرتی دارد که فکر نمی کنید واقعاً دارد به

This type of lie is called...

این نوع دروغ گفته می شود ...

"a bluff"

" یک بلوف"

"Bluff" is a verb and a noun

"بلاف" یک است فعل و اسم

Here for example he's saying: "You're bluffing,

اینجا مثلاً می‌گوید: "تو داری بلوف می‌زنی،

I don't believe you will do what you say you will do in that threat"

من باور نمی‌کنم کاری را که می‌گویی در آن تهدید انجام خواهی داد"

Of course he's not going to kill the dog, look at this little face!

البته او قصد ندارد سگ را بکشد، به این صورت کوچک نگاه کن!

This is the same type of lie as in poker

این همان نوع دروغی است که در پوکر وجود دارد

When you want to pretend like you have really high cards but really have nothing!

وقتی می خواهید وانمود کنید که کارت های بسیار بالایی دارید اما واقعاً چیزی ندارید!

It's "a bluff", or "you're bluffing"

این "یک بلوف" است، یا "شما در حال بلوف کردن" است

If you haven't already, make sure you see the previous video!

اگر قبلاً این کار را نکرده اید، حتما ویدیو قبلی را ببینید!

Where I show you how to say "I think you're lying!"

جایی که به شما نشان می دهم چگونه بگویید "فکر می کنم دروغ می گویی!"

"You're definitely lying!"

"حتما دروغ می گویی!"

Or how to try to convince someone that you're being honest!

یا چگونه سعی کنید کسی را متقاعد کنید که صادق هستید!

that you're telling the truth

که راست می گویی

You can also help me make these videos by buying me a coffee!

شما همچنین می توانید با خرید یک قهوه برای من در ساخت این فیلم ها به من کمک کنید!

Support me on Patreon here

اینجا از من در Patreon حمایت کنید

Or if you want to see more, click here!

یا اگر می خواهید بیشتر ببینید، اینجا را کلیک کنید!