MUCH better and MORE polite ways to ask for HELP in English | Improve speaking skills

Hi there, this is Harry and welcome back to advanced English lessons with Harry, where

سلام، این هری است و به درس های پیشرفته انگلیسی با هری خوش آمدید، جایی که

I try to help you to get a better understanding of the English language.

من سعی می کنم به شما کمک کنم تا زبان انگلیسی را بهتر درک کنید .

We try to help you with your grammar, pronunciation, conversational English, business style English.

ما سعی می کنیم در زمینه گرامر، تلفظ، مکالمه انگلیسی، انگلیسی سبک تجاری به شما کمک کنیم.

Whatever you need to improve your English, we're here to help.

هر آنچه برای بهبود زبان انگلیسی خود نیاز دارید، ما اینجا هستیم تا به شما کمک کنیم.

And of course, if you really like this lesson, then please like the video.

و البته، اگر واقعا این درس را دوست دارید، لطفا ویدیو را لایک کنید.

And if you can, please subscribe to the channel because it really, really helps.

و اگر می توانید، لطفاً در کانال عضو شوید زیرا واقعاً بسیار مفید است.

Okay, in this particular lesson, we're going to look at the word "help."

بسیار خوب، در این درس خاص، ما قصد داریم به کلمه "کمک" نگاه کنیم.

And in particular, different ways in which we can say "help."

و به طور خاص، راه های مختلفی که می توانیم بگوییم «کمک».

Or how we can ask for help.

یا چگونه می توانیم کمک بخواهیم.

So it's an advanced English lesson.

بنابراین یک درس انگلیسی پیشرفته است.

And it's all to do with other ways to say help.

و همه اینها به راه های دیگر کمک گفتن مربوط می شود .

Now, as I've often said, British native speakers English, people don't really like being so

در حال حاضر، همانطور که اغلب گفته ام، انگلیسی زبانان بومی انگلیسی، مردم واقعاً دوست ندارند اینقدر

direct.

مستقیم باشند.

So if they want to ask somebody for help, they won't just say "Help me," you know, unless

بنابراین، اگر آنها بخواهند از کسی کمک بخواهند، فقط نمی‌گویند "کمکم کن"، مگر اینکه

they're in a really, really tricky situation.

در موقعیتی واقعاً دشوار باشند.

But they'll use different ways in which they can ask for help something.

اما آن‌ها از راه‌های مختلفی استفاده می‌کنند که در آن می‌توانند از چیزی کمک بخواهند.

Sometimes people might consider these to be a little bit more polite, of which of course

گاهی اوقات ممکن است افراد اینها را کمی مؤدبانه‌تر بدانند، که البته اینطور است

they are, because they're indirect statements or questions rather than direct statements

، زیرا آنها بیانیه‌ها یا سؤالات غیرمستقیم هستند تا اظهارات

or questions.

یا سؤالات مستقیم.

So we're going to go through them one by one, I've got a list of 12 in total.

بنابراین ما یک به یک آنها را مرور می کنیم، من یک لیست از 12 در کل دارم.

And I'll give you examples when you can use them.

و زمانی که بتوانید از آنها استفاده کنید مثال هایی برای شما می زنم .

Some of them sound the same, but I'll give you situations when you can use them.

برخی از آنها یکسان به نظر می رسند، اما من موقعیت هایی را به شما می دهم که بتوانید از آنها استفاده کنید.

And this will give you an idea as to how you can use them.

و این به شما ایده می دهد که چگونه می توانید از آنها استفاده کنید.

And hopefully this will help you.

و امیدوارم این به شما کمک کند.

Okay, so would you mind helping me?

باشه پس دوست داری کمکم کنی؟

So question.

پس سوال

Would you mind helping me?

دوست داری به من کمک کنی؟ به

I need some assistance.

کمک نیاز دارم

Could you give me a hand?

میشه یه دست به من بدی

I need your support.

من به حمایت شما نیاز دارم آیا می توانی

Could you or will you do me a favour?

لطفی به من بکنی یا می خواهی؟

Do you know anything about...?

آیا چیزی در مورد ... می دانید؟ دوست

Would you mind showing me...?

داری به من نشون بدی...؟

Could you spare a moment?

آیا می توانید یک لحظه وقت بگذارید؟

This is difficult, or this is tricky, can you help me?

این مشکل است یا مشکل است، می توانید به من کمک کنید؟

Would it be too much to ask...?

آیا خیلی زیاد است که بپرسم...؟

Or would it be too much trouble to ask you to...?

یا اینکه از شما بخواهم خیلی مشکل خواهد بود ؟

I'm struggling with this, can you help me...?

من با این مشکل دارم، میشه کمکم کنید...؟

Will you lend me a hand, please?

لطفاً به من دستی دراز می کنی؟

Or will you lend me a hand with this?

یا با این به من کمک می کنی؟

Okay,

بسیار خوب،

so 12 ways in which you can ask for help.

پس 12 روشی که در آن می توانید کمک بخواهید.

Okay, let's go through them one by one.

خوب، بیایید آنها را یکی یکی مرور کنیم.

As I said, I'll give you an example when you can use them or situation when these can be

همانطور که گفتم، برای شما مثالی می‌زنم که چه زمانی می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید یا موقعیتی که می‌توانید از آنها

used.

استفاده کنید.

Would you mind helping me?

دوست داری به من کمک کنی؟

Well, this can be a general request.

خوب، این می تواند یک درخواست کلی باشد.

You could be in a department store, and you're trying to open the door of the department

شما ممکن است در یک فروشگاه بزرگ باشید، و در حال تلاش برای باز کردن درب

store into the street, or perhaps you're trying to get into the elevator and you got some

فروشگاه بزرگ به خیابان هستید، یا شاید می خواهید وارد آسانسور شوید و چند

bags or boxes in your hand and you can't quite reach the handle or the button, you might

کیسه یا جعبه در دست دارید و می توانید. اگر کاملاً به دستگیره یا دکمه برسید، ممکن است از

ask somebody, Would you mind helping me?

کسی بپرسید، آیا دوست دارید به من کمک کنید؟

Or deed at home, if you're trying to do something.

یا اگر می‌خواهید کاری را انجام دهید، در خانه اقدام کنید.

Take perhaps down some clean bed linen from a tub on top of the wardrobe, take down the

شاید مقداری ملحفه تمیز را از وان بالای کمد پایین بیاورید،

Christmas tree decorations from wherever you store them.

تزئینات درخت کریسمس را از هر کجا که آنها را ذخیره می کنید بردارید.

And then when you want to put all those decorations or change the bed linen, you would ask somebody,

و بعد وقتی می‌خواهی تمام آن تزیینات را بچینی یا ملحفه‌ها را عوض کنی، از کسی می‌پرسی،

Would you mind helping me, I can't do this on my own.

آیا می‌خواهی به من کمک کند، من به تنهایی نمی‌توانم این کار را انجام دهم . به

I need some assistance.

کمک نیاز دارم

Well, this is very, very formal, okay.

خب، این خیلی خیلی رسمی است، اشکالی ندارد.

And it's it's quite specific and need some assistance.

و کاملاً خاص است و نیاز به کمک دارد.

And it's usually when you've got some trouble.

و معمولاً زمانی است که شما دچار مشکل می شوید.

So for example, you could be driving along the motorway, and your car breaks down, or

به عنوان مثال، ممکن است در امتداد بزرگراه رانندگی کنید و ماشین شما خراب شود یا

you get a puncture.

پنچر شود.

So you find one of these motorway phones or service stations, and you might dial the number

بنابراین یکی از این تلفن‌های بزرگراه یا ایستگاه‌های خدمات را پیدا می‌کنید و ممکن است

for emergency and they say, Can I help you?

برای اضطرار شماره را بگیرید و آنها بگویند، می‌توانم به شما کمک کنم؟

And you say, Yeah, I need some assistance.

و شما می گویید، بله، من به کمک نیاز دارم.

My car has broken down on the motorway.

ماشین من در اتوبان خراب شده است.

I'm at this junction or this intersection.

من در این تقاطع یا این تقاطع هستم.

And could you please send somebody to help?

و لطفا کسی را برای کمک بفرستید؟

So I need some assistance.

بنابراین من به کمک نیاز دارم.

Or indeed if you're in an office and perhaps it's a little bit formal.

یا در واقع اگر در دفتری هستید و شاید کمی رسمی باشد.

Or you're you're trying to finish a report you need to do some photocopying to make some

یا می‌خواهید گزارشی را به پایان برسانید، باید فتوکپی کنید تا

attachments or clip together certain reports, whatever it is you have to do.

ضمیمه‌هایی بسازید یا گزارش‌های خاصی را به هم بچسبانید، هر کاری که باید انجام دهید.

You might ask somebody in your team.

ممکن است از کسی در تیم خود بپرسید.

Look, I'm sorry to trouble you but I need some assistance to finish this report.

ببینید، متأسفم که شما را به دردسر انداختم، اما برای تکمیل این گزارش به کمک نیاز دارم.

I've only got 30 minutes, and I was wondering if you could help me so I need some assistance.

من فقط 30 دقیقه وقت دارم، و می خواستم به من کمک کنید، بنابراین من به کمک نیاز دارم. آیا می

Could you give me a hand And so little bit more informal.

توانید به من دست بدهید و کمی غیر رسمی تر.

Could you give me a hand?

میشه یه دست به من بدی

And this is something we could ask friends or neighbours or hopefully family.

و این چیزی است که می‌توانیم از دوستان یا همسایه‌ها یا امیدوارم خانواده بپرسیم.

Yeah, I'm getting dinner ready cooking.

آره، دارم شام رو آماده می کنم و می پزم.

And the table needs to be set and laid for the four or five or six people whoever is

و باید برای چهار پنج یا شش نفری که

going to have dinner.

قرار است شام بخورند، سفره بچینند و بچینند.

I say, Okay, could you give me a hand?

من می گویم، خوب، می توانید به من دست بدهید؟

I'd have dinner ready in 15 minutes but it would be great if somebody could set the table.

15 دقیقه دیگر شام را آماده می‌کنم، اما اگر کسی می‌توانست میز را بچیند عالی است.

Take the knives, the forks, the cutlery, the glasses, whatever is needed, put it on the

چاقوها، چنگال ها، کارد و چنگال ها، لیوان ها، هرچه لازم است را بردارید، روی

table, set it and I'll finish the dinner.

میز بگذارید، بچینید و من شام را تمام کنم.

So could you give me a hand?

پس می توانی به من دست بدهی؟

I'm going to do some spring cleaning at the weekend, it'd be great if someone could give

من قصد دارم در آخر هفته چند تمیزکاری بهاری انجام دهم ، اگر کسی بتواند به

me a hand and get it done in no time.

من کمک کند و در کوتاه ترین زمان آن را انجام دهم، عالی است.

And then we could perhaps go and have a pizza.

و بعد شاید بتوانیم برویم و پیتزا بخوریم.

Okay, so as a reward for somebody giving you some help, so could you give me a hand?

خوب، پس به عنوان پاداش برای کسی که به شما کمک می کند ، آیا می توانید به من کمک کنید؟

I need your support.

من به حمایت شما نیاز دارم

Again, it's a little bit more formal.

باز هم کمی رسمی تر است.

It could be used when somebody perhaps knocks on your door, they're going door to door looking

این می تواند زمانی استفاده شود که ممکن است کسی در خانه شما را بزند، آنها خانه به خانه می روند و به دنبال

for your vote in an election.

رای شما در انتخابات هستند.

So they need your support because they want to try and get elected.

بنابراین آنها به حمایت شما نیاز دارند زیرا می خواهند تلاش کنند و انتخاب شوند.

So when you answer the door, they might say, Oh, Good evening, Madam or Good evening, Sir.

بنابراین وقتی در را باز می کنید، ممکن است بگویند، اوه، عصر بخیر، خانم یا عصر بخیر، قربان.

My name is John Smith.

اسم من جان اسمیت است.

I represent the local Green Party, and I need your support.

من نماینده حزب سبز محلی هستم و به حمایت شما نیاز دارم.

With your support, I'd be able to get elected.

با حمایت شما، من می توانم انتخاب شوم.

I'll be able to push through these ideas to make the area greener, better, a better environment

من می‌توانم این ایده‌ها را اجرا کنم تا منطقه را سبزتر، بهتر و محیطی بهتر

to live in.

برای زندگی کنم. به

I need your support.

حمایت شما نیاز دارم.

Okay, next, could you or will you (so you can use either), could you or will you do

خوب، در مرحله بعد، می توانید یا می خواهید (بنابراین می توانید از هر یک از آنها استفاده کنید)، آیا می توانید یا می خواهید به

me a favour?

من لطفی کنید؟

Okay, now hmmm...

باشه، حالا هوم...

Here you're going to make sure you don't say could you make me a favour?

اینجا میخوای مطمئن بشی که نمیگی آیا میتونی به من لطف کنی؟

Okay, it's not make me a favour.

خوب، این برای من یک لطف نیست.

Can you do me a favour?

میشه یه لطفی به من بکنی؟

Yeah.

آره

So if somebody asks you, could you do me a favour?

بنابراین اگر کسی از شما بپرسد، آیا می توانید لطفی به من بکنید ؟

You will just reply, Yes, sure.

شما فقط پاسخ خواهید داد، بله، مطمئنا.

What do you want me to do?

میخواهی من چه کاری برات انجام بدم؟

Okay, so could you do me a favour?

باشه پس می تونی به من لطف کنی؟

Somebody might ask you can you do me a favour and pick me up tomorrow?

ممکن است کسی از شما بپرسد که می توانید به من لطفی کنید و فردا مرا تحویل بگیرید؟

My car is in the garage getting serviced, and I really can't get to the station because

ماشین من در گاراژ است و در حال سرویس کردن است و من واقعاً نمی توانم به ایستگاه برسم زیرا

it's a long way away.

راه زیادی است.

So if you could do me a favour, I would really appreciate it.

بنابراین اگر بتوانید لطفی در حق من بکنید، واقعاً از آن سپاسگزار خواهم بود.

I really be very happy if you could do that favour for me.

من واقعاً خیلی خوشحال می شوم اگر بتوانید این لطف را در حق من انجام دهید.

Again, as I said, make sure you don't say, and you make me a favour.

باز هم همانطور که گفتم، مطمئن شوید که نگویید و به من لطف می کنید.

It's not that.

این، آن نیست.

It's Can you do me a favour.

آیا می توانی به من لطفی بکنی

We always do somebody a favour.

ما همیشه به کسی لطف می کنیم.

Next, do you know anything about...?

بعد، آیا چیزی در مورد ... می دانید؟

Well, perhaps you're talking to your friend, or perhaps you're talking to a family member.

خوب، شاید شما با دوست خود صحبت می کنید، یا شاید با یکی از اعضای خانواده صحبت می کنید.

You got a bit of a problem at home.

تو خونه یه کم مشکل داری

There's a leaking tap or there's a little leak under the sink.

شیر آب نشتی دارد یا نشتی کمی در زیر سینک وجود دارد.

And you say, Do you know anything about plumbing?

و شما می گویید، آیا چیزی در مورد لوله کشی می دانید؟

Do you know anything about bathroom taps?

آیا در مورد شیرهای حمام چیزی می دانید؟ به

It looks to me like a very small job.

نظر من کار بسیار کوچکی است.

And if you could help me, that would be really great.

و اگر بتوانید به من کمک کنید واقعا عالی خواهد بود .

So do you know anything about...

بنابراین آیا چیزی در مورد...

And that usually leads to Do you know anything about plumbing?

و این معمولاً منجر به این می شود که آیا چیزی در مورد لوله کشی می دانید؟

Do you know anything about assembling Ikea furniture?

آیا چیزی در مورد مونتاژ مبلمان Ikea می دانید ؟

Do you know anything about the accident and emergency department?

آیا در مورد بخش حوادث و اورژانس چیزی می دانید ؟

Do they operate on a bank holiday?

آیا آنها در تعطیلات بانکی عمل می کنند؟

Yeah.

آره

So do you know anything about and then you introduce what your problem is.

پس آیا شما چیزی در مورد آن می دانید و سپس معرفی می کنید که مشکل شما چیست.

Plumbing, laptops.

لوله کشی، لپ تاپ.

Do you know anything about laptops?

آیا چیزی در مورد لپ تاپ می دانید؟

Mine just won't work.

مال من فقط کار نمیکنه

Every time I switch it on, it sort of switches itself off.

هر بار که آن را روشن می کنم، به نوعی خود به خود خاموش می شود.

I think it's died.

فکر کنم مرده

But I don't know what is wrong.

اما نمی دانم چه اشکالی دارد.

Whether it's something I'm doing, or is it something that I could get fixed?

آیا این کاری است که من انجام می دهم، یا چیزی است که می توانم آن را برطرف کنم؟

Do you know anything about?

آیا چیزی در مورد آن می دانید؟ دوست

Would you mind showing me?

داری به من نشون بدی؟

So if you're new to the city, you're new to the office, you're new to the university,

بنابراین اگر تازه وارد شهر شده اید، تازه وارد دفتر شده اید، تازه وارد دانشگاه شده اید،

you might simply ask somebody that you get to talk to, Would you mind showing me around

ممکن است به سادگی از کسی بپرسید که می توانید با او صحبت کنید، آیا دوست دارید من را در محوطه دانشگاه نشان دهید

the campus?

؟

I'm new here, and I don't know where everything is.

من اینجا تازه کار هستم و نمی دانم همه چیز کجاست.

Or when you join a company.

یا زمانی که به یک شرکت می پیوندید.

Would you mind showing me where everything is?

دوست داری به من نشان بدهی همه چیز کجاست؟

And you know, where the canteen is, where the key reception is?

و می دانید، غذاخوری کجاست، پذیرایی کلیدی کجاست؟

Where the facilities are like loos, where the meeting rooms are.

جایی که امکانات مثل لوس است، جایی که اتاق های جلسه هستند.

All of those types of things.

همه آن نوع چیزها

Where do we keep stationery supplies?

لوازم تحریر را کجا نگهداری کنیم؟

Yeah.

آره

Would you mind showing me where?

دوست داری به من نشان بدهی کجا؟

Would you mind show me where something is?

دوست داری به من نشان بدهی چیزی کجاست؟

Or would you mind showing me around the city?

یا دوست دارید شهر را به من نشان دهید؟ می

You know, I'm just new here and it will be great to get a bit of a chance to get a look

دانید، من تازه اینجا هستم و خیلی خوب خواهد بود که کمی فرصت پیدا کنم تا به

around and see where I can go with the kids.

اطراف نگاه کنم و ببینم کجا می توانم با بچه ها بروم.

You know, you see where the schools are shopping centres, places of interest, like museums,

می‌دانید، می‌بینید که مدارس مراکز خرید هستند، مکان‌های دیدنی، مانند موزه‌ها،

art galleries, whatever that might be.

گالری‌های هنری، هر چه که باشد. دوست

Would you mind showing me...?

داری به من نشون بدی...؟

Okay, next, Could you spare a moment...

خوب، بعد، آیا می‌توانید یک لحظه وقت بگذارید...

So when we ask somebody to spare a moment, it's quite informal.

بنابراین وقتی از کسی می‌خواهیم لحظه‌ای را وقت بگذارد، کاملا غیر رسمی است.

And to spare a moment is to give somebody a few moments of their time to help you.

و وقت گذاشتن به این معناست که چند لحظه از وقت خود را به کسی اختصاص دهید تا به شما کمک کند.

Could you spare me moment and go over this document with me?

آیا می توانید لحظه ای را به من اختصاص دهید و این سند را با من مرور کنید؟

I know where what's needed.

من می دانم کجا چه چیزی لازم است.

But I just need to know who these people are that I have to send it to.

اما من فقط باید بدانم این افراد چه کسانی هستند که باید آن را برایشان بفرستم.

If you could spare me a moment, I would really appreciate it if you could take me down through

اگر بتوانید لحظه ای از من دریغ کنید، واقعاً ممنون می شوم اگر بتوانید من را در

the agenda to see what you will take care of and what you want me to take care of.

دستور کار قرار دهید تا ببینم از چه چیزی مراقبت خواهید کرد و از چه چیزی می خواهید مراقبت کنم.

Because there seems to be a lot on the agenda.

زیرا به نظر می رسد موارد زیادی در دستور کار است.

Some of it is in my area, some of it is in your area.

بخشی از آن در منطقه من است، بخشی از آن در منطقه شماست.

If so, if you could spare me a moment, we could sit down together, go through it and

اگر اینطور است، اگر می‌توانستید لحظه‌ای از من صرف کنید، می‌توانیم با هم بنشینیم، از آن عبور کنیم و

decide what you can do, what I can do, and then perhaps, what we can do together.

تصمیم بگیریم که شما چه کاری می‌توانید انجام دهید، چه کاری می‌توانم انجام دهم، و سپس شاید، چه کاری می‌توانیم با هم انجام دهیم.

Yeah, so if you could spare me a moment.

آره، پس اگه تونستی یه لحظه از من دریغ کنی

Or you might just ask the kids and your partner at home, okay.

یا ممکن است فقط از بچه ها و همسرتان در خانه بپرسید، باشه.

Is anybody there can spare me a moment to run to the shops and get some milk and get

آیا کسی آنجا می تواند لحظه ای به من وقت بگذارد تا به مغازه ها بدوم و کمی شیر بیاورم و

some flour.

کمی آرد بیاورم.

If you want me to finish these pizzas, you better go.

اگر می خواهید این پیتزاها را تمام کنم، بهتر است بروید.

Okay, so if somebody could spare a moment and just slip on the shoes and run down to

خوب، پس اگر کسی می توانست لحظه ای وقت بگذارد و فقط کفش ها را بپوشد و به سمت

the shop to take your five minutes, okay, so again, looking for some help around the

مغازه دوید تا پنج دقیقه شما را وقت بگذارد، خوب، پس دوباره در اطراف خانه به دنبال کمک بگردید و به دنبال

home looking for somebody to give you some assistance.

کسی باشید که به شما کمک کند.

This is difficult, or this is tricky, can you help.

این مشکل است، یا مشکل است، می توانید کمک کنید.

So again, it's a request for some assistance, or some help when something is a little bit

بنابراین باز هم، درخواست کمک است، یا زمانی که چیزی کمی

difficult, or a little bit tricky.

دشوار یا کمی مشکل است.

It could be a crossword puzzle, I really like doing crossword puzzles.

این می تواند جدول کلمات متقاطع باشد، من واقعاً انجام جدول کلمات متقاطع را دوست دارم.

But occasionally, you get into a little bit of a problem with some words, these clues

اما گاهی اوقات، با برخی از کلمات کمی با مشکل مواجه می شوید، این سرنخ ها

are a little bit tricky.

کمی مشکل هستند.

Can you help me, okay.

میشه کمکم کنی باشه

Or when you get to the final bits, when you're assembling the Ikea furniture, there's a few

یا هنگامی که به قسمت های نهایی می رسید، هنگامی که در حال مونتاژ مبلمان Ikea هستید، چند

little nuts and bolts that you're not quite sure where they go, or you're not quite sure

مهره و پیچ کوچک وجود دارد که شما کاملاً مطمئن نیستید که کجا می روند، یا کاملاً مطمئن نیستید که

how to assemble them because if you put them the wrong way around the cupboard, or the

چگونه آنها را مونتاژ کنید زیرا اگر آنها را به روشی اشتباه در اطراف کمد قرار دهید، در غیر این صورت

drawer won't slide open properly.

کشو به درستی باز نمی شود.

So you might say to your partner, okay, would you mind?

بنابراین ممکن است به شریک زندگی خود بگویید، خوب، اشکالی ندارد؟

Can you help me here?

میتونی اینجا کمکم کنی؟

Because this or these instructions are a little bit difficult or a little bit tricky to read.

زیرا خواندن این یا این دستورالعمل ها کمی دشوار یا کمی دشوار است.

Okay, so they will be classic.

خوب، بنابراین آنها کلاسیک خواهند بود.

Or if you're trying to work out how to set up a particular app on your phone, and this

یا اگر سعی می‌کنید نحوه راه‌اندازی یک برنامه خاص را بر روی تلفن خود بیابید، و این

seems to be a little bit tricky.

کمی مشکل به نظر می‌رسد. آیا

Can you help?

می توانی کمک کنی؟ آیا

Can you help with something that's a little bit tricky, or a little bit difficult?

می توانید در مورد چیزی که کمی مشکل است یا کمی دشوار است کمک کنید؟

And then when we have a nice, really polite way of asking somebody, would it be too much

و سپس وقتی روشی خوب و واقعاً مودبانه برای پرسیدن از کسی داریم، آیا این درخواست از

trouble to ask you to....

شما خیلی مشکل خواهد بود...

A wonderful request that parents can make to their children.

درخواست فوق العاده ای که والدین می توانند از فرزندان خود داشته باشند.

Would it be too much trouble to ask you to lower that radio?

آیا خیلی مشکل خواهد بود که از شما بخواهم آن رادیو را پایین بیاورید؟

Would it be too much trouble to ask you to turn down the sound and the music?

آیا خیلی مشکل خواهد بود که از شما بخواهیم صدا و موسیقی را کم کنید؟

It's really, really loud and I've got a thumping headache.

واقعاً خیلی بلند است و من یک سردرد شدید دارم .

And I really don't have the patience to listen to it.

و من واقعا حوصله گوش دادن به آن را ندارم.

Would it...

آیا...

Would it be really too much trouble to ask you to pick your clothes up off the floor?

آیا واقعاً خیلی مشکل خواهد بود که از شما بخواهیم لباس هایتان را از روی زمین بردارید؟

Put them in the washing machine.

آنها را در ماشین لباسشویی قرار دهید.

Or if you can't manage that, could you please at least put them in the linen basket or hang

یا اگر نمی توانید آن را مدیریت کنید، لطفاً می توانید حداقل آنها را در سبد کتانی قرار دهید یا

them up?

آنها را قطع کنید؟

Okay, so would it be too much trouble for you to do this?

خوب، آیا انجام این کار برای شما خیلی مشکل خواهد بود ؟ آیا

Would it be too much trouble if I asked you to do this?

اگر از شما بخواهم این کار را انجام دهید خیلی مشکل خواهد بود؟

Can you help me, I'm struggling with this...

می تونی کمکم کنی، من با این مشکل دارم... به

I can't seem to work out the answer.

نظر نمی رسه جوابمو پیدا کنم.

So again, is a request for help.

بنابراین باز هم درخواست کمک است.

Now, it could be for lots of things.

حالا، ممکن است برای خیلی چیزها باشد.

But if you're trying to work out some mathematical problem or equation, then you could ask a

اما اگر می‌خواهید یک مسئله یا معادله ریاضی را حل کنید، می‌توانید از یک

friend in college, if they could help you.

دوست در دانشگاه بپرسید که آیا می‌تواند به شما کمک کند.

Can you help me?

میشه به من کمک کنید؟

I'm struggling with this formula.

من با این فرمول درگیر هستم.

I just don't really understand it.

من واقعاً آن را درک نمی کنم.

Yeah.

آره

Can you help me, I'm struggling with this box to simply physically carry it up the stairs,

می‌توانید به من کمک کنید، من با این جعبه مشکل دارم تا آن را به سادگی از پله‌ها بالا ببرم،

you might be moving to a new apartment.

ممکن است به یک آپارتمان جدید نقل مکان کنید.

And when you've got some heavy items to carry, you can struggle to carry them.

و زمانی که وسایل سنگینی برای حمل دارید، می توانید برای حمل آنها مشکل داشته باشید.

So you might ask your partner look, I'm struggling to get this up the stairs, it took me ages

بنابراین ممکن است از شریک زندگی‌تان بپرسید که ببیند، من در تلاش هستم تا این را از پله‌ها بالا ببرم، چند سال طول کشید

to get it out of the car.

تا آن را از ماشین پیاده کنم.

So if you could take one end, I'll take the other end.

پس اگر تو توانستی یک سر را بگیری، من سر دیگر را خواهم گرفت.

And that will be easy for us to walk up.

و بالا رفتن برای ما آسان خواهد بود.

Two sets of hands are better than one.

دو ست دست بهتر از یک دست است.

So I'm struggling.

بنابراین من در حال مبارزه هستم.

So if you could help me with this.

پس اگر می توانید در این مورد به من کمک کنید.

And then finally, will you or can you lend me a hand with this?

و در نهایت، آیا شما یا می توانید با این کار به من کمک کنید؟

It'll only take me 10 minutes if you help me.

اگر به من کمک کنید فقط 10 دقیقه طول می کشد .

So for example, when you're changing the bed linen takes on always takes me ages to get

بنابراین، برای مثال، زمانی که شما ملحفه را عوض می‌کنید، همیشه برای من سن و سالی طول می‌کشد تا

that duvet into the duvet cover.

آن لحاف را در روتختی قرار دهم.

But if there are two people, it takes no time at all.

اما اگر دو نفر باشند، اصلاً زمان نمی برد .

So somebody I hold the corners left and right and my wife slips in the duvet cover.

بنابراین یک نفر را من گوشه های چپ و راست را نگه می دارم و همسرم در لحاف می لغزد.

And then the duvet fits in very nicely and very easily.

و سپس لحاف خیلی خوب و خیلی راحت جا می شود.

And then within five or 10 minutes, the bed is changed or the bed is dressed.

و سپس در عرض پنج یا 10 دقیقه، رختخواب عوض می شود یا تخت لباس پوشیده می شود.

So I would say to well, lend me the hand with this, can you because it just takes a little

پس من می گویم خوب، این را به من قرض بده ، می توانی چون فقط

bit longer when it's only one person.

زمانی که یک نفر باشد کمی بیشتر طول می کشد.

So lend me a hand quite informal, nice, easy, gentle, polite way to ask somebody to help.

بنابراین یک روش کاملا غیر رسمی، زیبا، آسان، ملایم و مودبانه به من بده تا از کسی کمک بخواهم.

Lend me a hand with this and I lend your hand with that.

با این به من دست بده و من با آن دست تو را.

So if you lend me hand dressing the bed, I lend your hand with the washing up, I'll empty

پس اگر دستت را به من قرض بدهی تا تخت را بپوشم، من با شستن دستت را قرض بدهم،

the dishwasher.

ماشین ظرفشویی را خالی می کنم.

So it was my job to empty the dishwasher.

پس وظیفه من این بود که ماشین ظرفشویی را خالی کنم.

Easy to fill it, not so easy to empty it.

پر کردن آن آسان است، خالی کردن آن چندان آسان نیست.

Okay, so you help me with this.

باشه پس تو در این مورد به من کمک کن

And I'll help you with that.

و من در این مورد به شما کمک خواهم کرد.

So it's all about help, all of our requests for help.

بنابراین همه چیز در مورد کمک است، همه درخواست های ما برای کمک.

Different ways in which you can ask someone to help you where you have a difficulty.

راه های مختلفی که در آن می توانید از کسی بخواهید تا در جایی که مشکل دارید به شما کمک کند.

So as I said at the beginning, it's a little bit more polite, some of them are formal,

بنابراین همانطور که در ابتدا گفتم، کمی مؤدبانه تر است، برخی از آنها رسمی هستند،

some of them are more informal.

برخی از آنها غیر رسمی تر هستند.

Just a question of choosing the right ones.

فقط یک سوال انتخاب مناسب است.

Okay, let me go through them again quickly.

خوب، اجازه دهید دوباره به سرعت آنها را مرور کنم.

Would you mind helping me?

دوست داری به من کمک کنی؟ به

I need some assistance.

کمک نیاز دارم

Could you give me a hand?

میشه یه دست به من بدی

I need your support.

من به حمایت شما نیاز دارم آیا

Could you or will you do me a favour and remember to do me a favour?

می توانید یا می خواهید به من لطفی کنید و به یاد داشته باشید که به من لطفی کنید؟

Do you know anything about...

آیا چیزی در مورد...

Would you mind showing me... how?

دوست دارید به من نشان دهید... چگونه؟

Could you spare a moment?

آیا می توانید یک لحظه وقت بگذارید؟

This is difficult or this is tricky.

این مشکل یا مشکل است.

Can you help me?

میشه به من کمک کنید؟

Would it be too much trouble to ask you to...

آیا خیلی مشکل خواهد بود که از شما بخواهم ...

I'm struggling, can you help me?

من در حال مبارزه هستم، می توانید به من کمک کنید؟

And then finally, lend me a hand with this, please.

و در نهایت، لطفاً به من کمک کن .

Lend me a hand with this.

با این به من دست بده

Can you?

میتوانی؟

Okay, 12 different ways or other ways for you to say help?

خوب، 12 راه مختلف یا راه های دیگر برای کمک به شما؟

And if we can help you to improve your English well, you know where to contact me www.englishlessonviaskype.com

و اگر بتوانیم به شما کمک کنیم تا انگلیسی خود را به خوبی بهبود ببخشید، می‌دانید کجا با من تماس بگیرید www.englishlessonviaskype.com

Always happy to hear from you.

همیشه خوشحال می‌شوم که از شما می‌شنوم.

As always, thanks for listening.

مثل همیشه، ممنون که گوش دادید.

Thanks for watching.

ممنون از ملاحظه تان.

Join me again soon.

به زودی دوباره به من بپیوندید.