Vocabulary to talk about your feelings in English: anger, fear, and confusion

268,584 views ・ 2016-12-17

Learn English with Gill


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:02
Hi. I'm Gill from engVid
0
2020
2244
سلام. من گیل از engVid هستم
00:04
and today in this lesson we're going to be looking at some moods,
1
4289
6241
و امروز در این درس قصد داریم به برخی از حالات،
00:10
emotions, feelings, and state of mind which means what your... What state your head is
2
10530
10900
عواطف، احساسات و وضعیت ذهنی بپردازیم که به این معنی است که شما در چه وضعیتی هستید
00:21
in. Okay? Whether it's good or bad. But in this lesson it's all the not so good examples.
3
21430
9120
. چه خوب باشد چه بد. اما در این درس همه نمونه های نه چندان خوب هستند.
00:30
In fact, we're looking at three areas of feelings: Anger, fear, and confusion. So it's a little
4
30575
11973
در واقع، ما به سه بخش از احساسات نگاه می کنیم: خشم، ترس و سردرگمی. پس کمی
00:42
heavy. We call that heavy.
5
42548
3612
سنگین است. ما به آن سنگین می گوییم.
00:48
Heavy, but it's important to know this vocabulary. And you
6
48720
5776
سنگین است، اما دانستن این واژگان مهم است. و
00:54
probably already know the basic words: "angry", "afraid" or "scared", "confused". But again,
7
54521
10286
احتمالاً کلمات اساسی را می دانید: "عصبانی"، "ترس" یا "ترس"، "گیج". اما باز هم
01:04
it's useful to have a wider vocabulary for use in everyday life talking to people, to
8
64832
9457
، داشتن واژگان وسیع تری برای استفاده در زندگی روزمره و صحبت کردن با مردم،
01:14
friends, to other people. If you're taking exams, whether it's written or spoken, again,
9
74289
9570
دوستان و افراد دیگر مفید است. اگر در حال شرکت در امتحان هستید، چه به صورت نوشتاری یا گفتاری، دوباره،
01:23
it's good to have a good range of different words that mean the same things or similar
10
83859
6881
خوب است که طیف خوبی از کلمات مختلف داشته باشید که به معنای چیزهای مشابه یا چیزهای مشابه
01:30
things. Okay, so...
11
90740
3220
هستند. خوب، پس...
01:33
And it's important. I mean, these are difficult subjects. Like, I say heavy. When we say "heavy"
12
93960
7880
و این مهم است. منظورم این است که اینها موضوعات سختی هستند. مثلا میگم سنگینه وقتی می گوییم "سنگین" به
01:41
it means it's a difficult subject to talk about, but it's important to talk about feelings
13
101840
6470
این معنی است که صحبت کردن در مورد موضوع دشواری است، اما مهم است که در مورد احساساتی
01:48
like this because say you're talking to a friend about it, it's helping you to understand
14
108310
7780
از این دست صحبت کنیم، زیرا اگر با یک دوست در مورد آن صحبت می کنید، این به شما کمک می کند تا
01:56
yourself and if you have a good friend who is a good listener, they will help you by
15
116090
7049
خودتان را درک کنید و اگر دوست خوبی دارید کسانی که شنونده خوبی هستند با شنیدن و درک به شما کمک خواهند کرد
02:03
listening and understanding. So it's really good to be able to explain your feelings in
16
123139
8991
. بنابراین واقعاً خوب است که بتوانید احساسات خود را
02:12
a very precise way, not just saying:
17
132130
3460
به روشی بسیار دقیق توضیح دهید، نه اینکه فقط بگویید:
02:15
"Ah, I felt angry. I felt scared. I was confused."
18
135615
4745
"آه، احساس عصبانیت کردم. احساس ترس کردم. گیج شدم."
02:20
But to be able to say more... More than that. Okay. In English. So, anyway, let's start
19
140360
9200
اما برای اینکه بتوانم بیشتر بگویم... بیشتر از آن. باشه. به انگلیسی. بنابراین، به هر حال، اجازه دهید
02:29
with the angry words.
20
149560
2810
با کلمات عصبانی شروع کنیم.
02:32
So, anger: "angry". Okay? You probably know that word already. "Mad", that's a more colloquial,
21
152370
9320
پس خشم: «عصبانی». باشه؟ احتمالاً این کلمه را قبلاً می دانید. "دیوانه"، این یک کلمه محاوره ای تر و
02:41
informal sort of word but means angry. "Mad" can also mean someone who's, you know, they're
22
161690
9591
غیر رسمی است اما به معنای عصبانی است. "دیوانه" همچنین می تواند به معنای کسی باشد که، می دانید، آنها
02:51
not very... Oh dear.
23
171281
2718
خیلی نیستند... اوه عزیزم.
02:54
They have a problem in their mind. They're... They're not thinking
24
174366
5144
آنها در ذهن خود مشکل دارند. آنها... آنها منطقی فکر نمی کنند
02:59
rationally. But in this meaning, this casual meaning, "mad" can mean angry.
25
179510
8147
. اما در این معنا، این معنای اتفاقی، «دیوانه» می تواند به معنای عصبانی باشد.
03:07
"Oh, I was so mad with that woman. She was so rude to me. She makes me so mad."
26
187682
6974
"اوه، من خیلی با آن زن عصبانی بودم. او با من بسیار بی ادب بود. او مرا خیلی عصبانی می کند."
03:14
It means the same as angry.
27
194681
3378
یعنی همان عصبانی بودن.
03:18
"Irritable". Now, if you're irritable it's just everything annoys you. Irritation.
28
198302
10843
"تحریک پذیر". حالا، اگر تحریک پذیر هستید، همه چیز شما را آزار می دهد. تحریک.
03:33
Okay, sometimes it can be just irritation can mean something on your skin that you have
29
213496
6374
خوب، گاهی اوقات ممکن است فقط سوزش به معنای چیزی روی پوست شما باشد که باید آن
03:39
to scratch, that's a kind of an irritation. There's also people can irritate you by the
30
219870
6800
را بخراشید، این یک نوع تحریک است. همچنین افرادی وجود دارند که می توانند با
03:46
things they do, the things they say. And if you're feeling more irritated than usual,
31
226670
8870
کارهایی که انجام می دهند، چیزهایی که می گویند شما را عصبانی کنند. و اگر بیش از حد معمول احساس عصبانیت می‌کنید
03:55
then that's maybe because you're tired or something else has upset you earlier, or whatever.
32
235540
8810
، شاید به این دلیل است که خسته هستید یا چیز دیگری زودتر شما را ناراحت کرده است یا هر چیز دیگری.
04:04
So, "irritable" is just everything, everything makes you angry. Okay.
33
244350
7155
بنابراین، "تحریک پذیر" فقط همه چیز است، همه چیز شما را عصبانی می کند. باشه.
04:12
"Prickly" is a bit similar.
34
252441
2162
"خاردار" کمی شبیه است.
04:15
"Prickly", it means... Oh dear. There's an animal called a hedgehog. I don't know
35
255014
6076
«خاردار» یعنی... ای جان. حیوانی به نام جوجه تیغی وجود دارد.
04:21
if you know this animal, but I'm going to attempt to draw it.
36
261090
5127
نمی دانم این حیوان را می شناسید یا نه، اما من سعی می کنم آن را بکشم.
04:31
People love hedgehogs.
37
271622
2207
مردم جوجه تیغی را دوست دارند.
04:33
They're so cute. They have a lovely, little face. But they also have very sharp, like,
38
273931
8336
آن ها خیلی ناز هستند. آنها چهره ای دوست داشتنی و کوچک دارند. اما آنها همچنین دارای سوزن های بسیار تیز هستند
04:42
needles sticking out to protect them. So, they have all these points sticking out, and
39
282292
8368
که برای محافظت از آنها بیرون زده است. بنابراین، آنها همه این نقاط را بیرون زده اند، و
04:50
if you touch them it's probably: "Ouch", like touching the end of a needle or a pin. They're
40
290660
8529
اگر آنها را لمس کنید احتمالاً این است: "اوه"، مانند لمس انتهای یک سوزن یا یک سنجاق. آنها
04:59
very sharp. But they're called prickles.
41
299189
4785
بسیار تیز هستند. اما به آنها خار می گویند .
05:07
These sharp things are called prickles. So if someone's
42
307506
3003
به این چیزهای تیز خار می گویند. بنابراین اگر کسی
05:10
prickly, it's as if they got these sharp things all over them and if you say... You can say
43
310509
7041
خاردار باشد، انگار این چیزهای تند را در سرش گرفته است و اگر بگویی...
05:17
anything to them and they will react in a bad way as if you've said something rude when
44
317550
7579
می‌توانی به او هر چیزی بگویی و او واکنش بدی نشان می‌دهد که انگار در حالی
05:25
you had no intention to be rude. They just react badly. That person is prickly. So it
45
325129
8570
که هیچ قصدی نداشته‌ای حرف بی‌ادبی زده‌ای. بی ادب بودن آنها فقط واکنش بدی نشان می دهند. آن شخص خاردار است. بنابراین این
05:33
helps to be able to say:
46
333699
1091
کمک می کند که بتوانم بگویم:
05:34
"That woman I work with, she is so prickly. I can't say anything to her.
47
334815
7012
"آن زنی که با او کار می کنم، او خیلی خاردار است. من نمی توانم چیزی به او
05:41
I've stopped talking to her because it's impossible."
48
341976
4192
بگویم. من دیگر با او صحبت نمی کنم زیرا غیرممکن است."
05:46
"Prickly", okay.
49
346564
2363
"خاردار"، باشه.
05:49
"Touchy" is similar. You touch... To touch. "Touchy" means like "prickly", you just say one thing
50
349635
9114
"لمسی" مشابه است. لمس می کنی... برای لمس کردن. "لمسی" به معنای "خاردار" است، شما فقط یک چیز را
05:58
to someone and they react badly as if you've touched them and it hurt or something. Okay?
51
358749
8031
به کسی می گویید و او عکس العمل بدی نشان می دهد که گویی شما او را لمس کرده اید و درد دارد یا چیز دیگری. باشه؟
06:07
Okay, we're back to something a bit more normal now. "Upset". If you're upset you're probably
52
367111
6588
بسیار خوب، اکنون به چیزی عادی تر برگشته ایم. "ناراحت". اگر ناراحت هستید احتمالاً
06:13
about to cry. You're going to be crying any minute with tears if you're upset. Okay. "Upset".
53
373699
10221
در شرف گریه هستید. اگر ناراحت باشید هر لحظه با اشک گریه خواهید کرد. باشه. "ناراحت".
06:25
"Furious" is a more extreme word for "angry". We have the word "fury".
54
385299
8795
"خشمگین" کلمه شدیدتری برای "عصبانی" است. ما کلمه "خشم" را داریم.
06:36
"Fury", it's extreme
55
396445
2334
"خشم"، این عصبانیت شدید است
06:38
anger, so very, very angry. "Furious". I was furious when that woman said that to me. Okay.
56
398779
9605
، خیلی خیلی عصبانی است. "عصبانی". وقتی آن زن این را به من گفت عصبانی شدم. باشه.
06:48
And similar, now we're getting into some idioms. Here's an idiom. "Blowing your top". If you
57
408634
9675
و مشابه آن، اکنون ما به برخی اصطلاحات وارد می شویم. اینجا یک اصطلاح است. "دمیدن بالای خود". اگر
06:58
blow your top... This is your top, your head, and if you blow your top you just shout very
58
418309
7911
تاپ خود را باد کنید... این بالا سر شماست، و اگر بالاتنه خود را باد کنید فقط
07:06
loudly at somebody and lose your temper. Ah, there's another one: "lose your temper".
59
426220
12345
با صدای بلند سر کسی فریاد می زنید و عصبانی می شوید. آه، یکی دیگر وجود دارد: "عصبانیت خود را از دست بدهید".
07:18
If you lose your temper you stop being a nice, calm person, and you get angry and you shout,
60
438590
8659
اگر اعصاب خود را از دست بدهید، دیگر آدم خوب و آرامی نیستید و عصبانی می شوید و فریاد می زنید
07:27
and all of that. So, "blowing your top" it's like if you think of a pressure cooker, something
61
447249
10141
و همه اینها. بنابراین، "بالا خود را باد کنید" مانند این است که به زودپز فکر می کنید، چیزی
07:37
that you cook things in and the stream comes out at the top when it gets hot or it explodes.
62
457390
8720
که در آن چیزها را می پزید و هنگامی که داغ می شود یا منفجر می شود، جریان از بالا خارج می شود.
07:46
If something explodes, that's blowing your top. It's like an explosion.
63
466110
6734
اگر چیزی منفجر شود، بالای سر شما منفجر می شود. مثل یک انفجار است.
07:53
Just exploding everywhere. Okay? "Blowing your top".
64
473473
4971
فقط همه جا منفجر میشه باشه؟ "دمیدن بالای خود".
07:58
And this is a bit similar and I think this is
65
478926
3833
و این کمی شبیه است و من فکر می کنم این
08:02
a more recent term: "going off on one" just means getting annoyed about something and
66
482759
7940
یک اصطلاح جدیدتر است: "رفتن به یک نفر" فقط به معنای عصبانی شدن از چیزی و
08:10
just talking, and being angry, and saying things, and it continues for quite a long
67
490699
7601
فقط صحبت کردن، و عصبانی شدن، و گفتن چیزهایی است، و برای مدت طولانی
08:18
time. You just keep saying how angry you are.
68
498300
3099
ادامه دارد. شما فقط مدام می گویید که چقدر عصبانی هستید.
08:21
"Going off on one". I don't know what one
69
501424
2805
"رفتن روی یک". من نمی دانم یکی
08:24
is, but it's sort of just you just start and you don't finish because you're so angry,
70
504229
7020
چیست، اما این طوری است که فقط شروع می کنی و تمام نمی کنی چون خیلی عصبانی هستی،
08:31
you just keep complaining. Okay, so those are a few terms for anger. Right.
71
511249
10571
فقط به شکایت ادامه می دهی. خوب، پس این چند اصطلاح برای عصبانیت است. درست.
08:42
So, let's move on then to fear. "Afraid" you probably know. "Scared". "Scared" is a bit
72
522703
8587
پس بیایید به ترس ادامه دهیم. "ترس" احتمالا می دانید. "ترسیده". "ترس" کمی
08:51
more colloquial, more informal, more casual. So, in conversation you'd say you were scared
73
531290
9110
محاوره ای تر، غیر رسمی تر، معمولی تر است. بنابراین، در مکالمه می گویید
09:00
about something, about an exam or something. "Frightened", you probably know that one.
74
540400
6340
از چیزی، از امتحان یا چیزی می ترسید. "ترسیده"، احتمالاً آن یکی را می شناسید.
09:07
These two: "timid" and "timorous", that's usually somebody who is always like that.
75
547727
7953
این دو: "ترس" و "ترس" معمولاً کسی است که همیشه همینطور است.
09:15
A timid person, someone who is always quiet and shy, and they're not very brave so they don't...
76
555680
11768
یک آدم ترسو، کسی که همیشه ساکت و خجالتی است و خیلی شجاع نیست، بنابراین اگر کالای بد یا چیز دیگری به آنها داده شود
09:28
They don't complain to people in shops if they've been given a bad product
77
568159
5961
در مغازه ها از مردم شکایت نمی کنند
09:34
or anything. They're too timid. They're a bit like a mouse. People say:
78
574120
5067
. آنها بیش از حد ترسو هستند. آنها کمی شبیه موش هستند. مردم می گویند
09:39
"As timid as a mouse." So if you think of a mouse, and the way it runs away and hides, that's timid.
79
579212
11818
: ترسو مثل موش. بنابراین اگر به یک موش فکر می کنید، و نحوه فرار و پنهان شدن آن، ترسو است.
09:51
And "timorous" is the adjective. Okay? Oh, more extreme again:
80
591030
6608
و «تیموروس» صفت است. باشه؟ اوه، دوباره افراطی تر:
09:57
"terrified". If you're really, really frightened, absolutely terrified.
81
597663
6383
"ترس". اگر واقعاً ترسیده اید، کاملاً ترسیده اید.
10:05
This comes from the word "terror", "terror"
82
605359
6544
این از کلمه "ترور"، "ترور"
10:11
and "terrified". That is the more extreme version of fear. And if you're "spooked",
83
611928
7702
و "ترس" آمده است. این نسخه شدیدتر ترس است. و اگر "ترس"
10:19
you may have seen a ghost or something, or something's frightened you and you don't know
84
619630
4860
دارید، ممکن است یک روح یا چیزی دیده باشید، یا چیزی شما را ترسانده باشد و نمی دانید
10:24
what it is, but just totally spooked and you can't get back to normal for a while. So,
85
624490
8470
چیست، اما کاملاً ترسیده اید و نمی توانید برای مدتی به حالت عادی برگردید. بنابراین،
10:32
because "a spook" is another word for a ghost.
86
632960
8291
زیرا "یک شبح" کلمه دیگری برای یک روح است.
10:43
If you've ever seen a ghost, perhaps you were
87
643623
2850
اگر تا به حال یک روح دیده اید ، شاید شما
10:46
spooked. I've never seen a ghost and I don't really want to. Okay, so that's fear.
88
646498
7392
ترسیده اید. من هرگز روح ندیده ام و واقعاً نمی خواهم. خوب، پس این ترس است.
10:53
So then finally, looking at "confusion", and this is your state of mind, how things are
89
653890
7210
پس در نهایت، به «گیج» نگاه کنید، و این وضعیت ذهنی شماست، که چگونه چیزها در
11:01
inside your head. Okay? "Confused", maybe sometimes the English language you find...
90
661100
9170
ذهن شما هستند. باشه؟ "Confused"، شاید گاهی اوقات زبان انگلیسی که پیدا می کنید...
11:10
You feel confused to do with grammar and all of that. And "puzzled". Puzzle.
91
670270
9683
شما برای انجام دادن گرامر و همه اینها احساس سردرگمی می کنید . و "متحیر". پازل.
11:22
You also get in newspapers and magazines there's often a puzzle or a quiz that you do. Like we have
92
682293
8007
شما همچنین در روزنامه ها و مجلات دریافت می کنید، اغلب یک پازل یا مسابقه ای وجود دارد که انجام می دهید. مانند
11:30
the quiz on engVid, but a puzzle is usually something difficult that you have to work
93
690300
7140
آزمونی که در engVid داریم، اما معمولاً یک پازل مشکلی است که باید آن را
11:37
out. So if you're puzzled, your mind is not understanding something. Okay.
94
697440
7290
حل کنید. بنابراین اگر شما متحیر هستید، ذهن شما چیزی را درک نمی کند. باشه.
11:45
"Muddled", and again, the noun is "muddle".
95
705782
5093
"Mudddled" و دوباره اسم "Muddled" است.
11:52
That is when things are sort of mixed... Just mixed up.
96
712947
5073
آن وقت است که همه چیز به نوعی مخلوط می شود ... فقط قاطی شده است.
11:59
Did we put "mixed up"? No. So that's another one.
97
719408
4208
آیا ما "مختلط" را گذاشتیم؟ نه. پس این یکی دیگر است.
12:06
"Mixed up". Okay? If things are all mixed
98
726132
4658
"مخلوط کردن". باشه؟ اگر همه چیز قاطی
12:10
up and you can't think clearly in one straight line, it's all mixed up in your head. Okay?
99
730790
6735
شده است و نمی توانید به طور واضح در یک خط مستقیم فکر کنید، همه چیز در ذهن شما به هم ریخته است. باشه؟
12:18
"In a muddle", "muddled", "in a muddle", it's all confused inside your head. You can't think
100
738422
6359
"در یک درهم و برهم"، "درهم"، "در یک درهم"، همه اینها در درون سر شما گیج شده است. شما نمی توانید درست فکر کنید
12:24
straight. "Mixed up", oh, it's there. Okay. Sorry. Now I'm "feeling stupid" because I
101
744781
11149
. "مخلوط"، اوه، آنجاست. باشه. متاسف. اکنون من "احساس حماقت" می کنم زیرا
12:35
didn't see that there and I've written it again here. Feeling stupid. Ah, I feel so
102
755930
6000
آن را آنجا ندیدم و دوباره آن را اینجا نوشتم. احساس حماقت. آه، من خیلی
12:41
stupid and I did it on camera, too. That's terrible. Okay. If you say:
103
761930
7419
احمق هستم و این کار را جلوی دوربین هم انجام دادم. این وحشتناک است. باشه. اگر بگویید:
12:49
"Aw, I'm feeling so stupid"
104
769374
2289
"اوه، من خیلی احمق هستم"
12:51
because there's something you can't understand, your head is so confused. Okay.
105
771688
6842
زیرا چیزی وجود دارد که نمی توانید درک کنید، سرتان خیلی گیج می شود. باشه.
12:59
"Out of my depth", that's a useful idiom. Idiom. It's a little bit like if you're in
106
779222
10049
"خارج از عمق من"، این یک اصطلاح مفید است. اصطلاح. کمی شبیه این است که اگر در
13:09
a swimming pool and you maybe... You go in at the shallow end where you can get your
107
789271
6789
یک استخر شنا باشید و شاید... از انتهای کم عمقی که می توانید
13:16
feet on the ground and your head above the water, but if you start going towards the
108
796060
5320
پاهایتان را روی زمین و سرتان را بالای آب قرار دهید، وارد شوید، اما اگر شروع به رفتن به سمت
13:21
deep end of the pool your feet come off the floor and you're sort of floating, and you're
109
801380
8481
اعماق کنید. انتهای استخر پاهایتان از زمین جدا می شود و به نوعی شناور می شوید و
13:29
trying to keep your head above the water but you can't put your feet down anymore. And
110
809861
4880
سعی می کنید سر خود را بالای آب نگه دارید اما دیگر نمی توانید پاهای خود را پایین بیاورید. و
13:34
that means, you know, you're not tall enough to touch the floor of the swimming pool anymore.
111
814741
7595
این بدان معناست که می دانید، دیگر آنقدر قد ندارید که کف استخر را لمس کنید.
13:42
That means you're out of your depth, the depth of the water. Okay? So if it's a new subject
112
822361
7919
این بدان معناست که شما از عمق خود خارج شده اید، از عمق آب. باشه؟ پس اگر موضوع جدیدی است
13:50
that you... Or a subject that you don't understand very well... I mean, for me, it would be science.
113
830280
6630
که شما... یا موضوعی که خیلی خوب متوجه آن نمی شوید... یعنی برای من، علم است.
13:56
I don't understand a lot about science, so with quantum physics I would be out of my depth.
114
836910
7949
من چیز زیادی از علم نمی‌دانم، بنابراین با فیزیک کوانتومی از عمق خودم خارج می‌شوم.
14:04
Okay. So, right. You can say: "I'm lost" or "I feel lost". It doesn't mean you're
115
844884
8546
باشه. پس درسته. می توانید بگویید: "من گم شده ام" یا "احساس می کنم گم شده ام". این بدان معنا نیست که شما
14:13
just out in the street and you don't know where you are. You're lost inside your head.
116
853430
6190
فقط در خیابان هستید و نمی دانید کجا هستید. تو درون سرت گم شده ای
14:19
Okay? And: "My head is all over the place."
117
859620
5026
باشه؟ و: «سرم همه جاست».
14:24
Oh, my head is all over the place. It's as
118
864671
3449
اوه، سرم همه جا را گرفته است.
14:28
if all your thoughts are in different places, and you can't bring things together properly,
119
868120
7120
انگار همه افکارتان در جاهای مختلف است و نمی توانید چیزها را به درستی کنار هم قرار دهید،
14:35
you can't think clearly. "My head is all over the place." "I don't know where I am." Again,
120
875240
8010
نمی توانید شفاف فکر کنید. سرم همه جا را گرفته است. "من نمی دانم کجا هستم." باز
14:43
it's not in the street where you're lost and you can't find where to go. It can mean inside
121
883250
8100
هم در خیابان نیست که گم شده ای و نمی توانی کجا بروی. این می تواند به این معنی باشد که در درون
14:51
your head you don't know where you are with a subject. You could say:
122
891350
5376
ذهن شما نمی دانید با یک سوژه کجا هستید. می توانید بگویید:
14:56
"I don't know where I am with the English language at the moment. It's all very confusing."
123
896751
6060
"من نمی دانم در حال حاضر با زبان انگلیسی کجا هستم. همه اینها بسیار گیج کننده است."
15:02
But I promise you:
124
902836
2414
اما من به شما قول می دهم:
15:05
If you keep coming to engVid and watching all our lessons, it will get less confusing.
125
905250
5842
اگر به engVid بیایید و تمام درس های ما را تماشا کنید، کمتر گیج کننده می شود.
15:11
Okay?
126
911117
1210
باشه؟
15:12
So, that's a range of vocabulary then on anger, fear, and confusion. I hope that's been useful.
127
912352
10338
بنابراین، این طیفی از واژگان است و سپس در مورد خشم ، ترس و سردرگمی. امیدوارم مفید بوده باشد
15:22
There's a quiz on the website: www.engvid.com. Please go and give it a try.
128
922690
6698
یک مسابقه در وب سایت وجود دارد: www.engvid.com. لطفا برو و امتحانش کن
15:29
And see you next time. Bye.
129
929413
3988
و دفعه بعد میبینمت خدا حافظ.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7