Learn Basic English Vocabulary: FAMILY

Hello. I'm Gill at engVid, and we have a lesson today on vocabulary connected with the family;

سلام. من گیل در engVid هستم، و امروز درسی در مورد واژگان مرتبط با خانواده داریم.

so all the names, the family relationships, and the standard names, and also some informal

بنابراین همه نام ها، روابط خانوادگی و نام های استاندارد و همچنین برخی از

names that are used within a family for different family members. Okay.

نام های غیر رسمی که در یک خانواده برای اعضای مختلف خانواده استفاده می شود. باشه.

So, let's have a look. So, first of all: "mother", a very important person. So: "mother" is the

بنابراین، بیایید نگاهی بیندازیم. بنابراین، اول از همه: "مادر"، یک شخص بسیار مهم. بنابراین: «مادر»

standard name for mother, but within the family, she might be called: "mum", or "mummy", or

نام استاندارد مادر است، اما در خانواده ممکن است به او «مام» یا «مامان» یا

"mom". "Mom" is a more American type of way of saying: "mum". We say in the U.K.: "mum",

«مامان» گفته شود. "مامان" یک نوع آمریکایی تر از گفتن "مامان" است. ما در بریتانیا می گوییم: "مامان"،

but America... In America it's usually "mom", so... And this one... This is a bit old-fashioned:

اما آمریکا... در آمریکا معمولا "مامان" است، بنابراین... و این یکی ... این یک کمی قدیمی است:

"mamma". So, if you're watching an old film that's set in the maybe 19th century, something

"ماما". بنابراین، اگر در حال تماشای یک فیلم قدیمی هستید که در قرن نوزدهم اتفاق می‌افتد، چیزی

like that, the mother might be called "mamma", which was a bit more formal in those days.

شبیه به آن، مادر را می‌توان «ماما» نامید که در آن روزها کمی رسمی‌تر بود.

In the 19th century, in this country, anyway, children and parents were more formal in the

در قرن 19، در این کشور، به هر حال، کودکان و والدین در

way they spoke to each other than they are now. So, that's "mamma". And, also: "mater",

نحوه صحبت با یکدیگر رسمی تر از اکنون بودند. بنابراین، آن "مامان" است. و همچنین: "مادر"،

this is a funny one. This comes from the Latin word for "mother": "mater". Although, if you're

این خنده دار است. این از کلمه لاتین "مادر" می آید: "مادر". اگرچه، اگر در حال

studying Latin, you might pronounce it: "mahter", rather than: "mater", but this was a slightly

مطالعه لاتین هستید، ممکن است آن را به جای: "mater" تلفظ کنید: "mahter"، اما این نام کمی

jokey name that mostly boys who went to private schools, where they studied Latin, and they

شوخی بود که بیشتر پسرانی که به مدارس خصوصی می رفتند ، جایی که لاتین می خواندند، و آنها

were... They were living... They were residential schools, so when they came home to visit their

بودند. .. زندگی می کردند... آنها مدارس مسکونی بودند ، بنابراین وقتی برای ملاقات والدین به خانه

parents, they would call their mother "mater" and their father "pater". That's "pater",

می آمدند، مادرشان را «مادر» و پدرشان را «پدر» صدا می کردند. این "پدر"

there; the Latin names for mother and father. I think it was a little bit jokey, and they're

است. نام لاتین مادر و پدر من فکر می کنم کمی شوخی بود، و آنها

not really used so much now.

واقعاً اکنون چندان مورد استفاده قرار نمی گیرند.

Okay, so let's move on. "Father" is the standard word for "father", but he could be called:

خوب، پس بیایید ادامه دهیم. "پدر" کلمه استاندارد "پدر" است، اما او را می توان:

"dad", or "daddy", "pop". Don't ask me why: How can it change to "Pop"? Don't know. "Pop",

"پدر" یا "بابا"، "پاپ" نامید. از من نپرسید چرا: چگونه می توان آن را به "پاپ" تغییر داد؟ نمی دانم. "پاپ"،

"pops"; then "papa" is the equivalent of "mama", so those... Again, that's old-fashioned, 19th

"پاپ"؛ پس «پاپا» معادل «ماما» است، پس آن‌ها...

century; very formal: "mama", "mama", "papa". And "pater", the Latin version of it. Okay.

بسیار رسمی: "ماما"، "ماما"، "بابا". و "pater" نسخه لاتین آن. باشه.

So then we have: "brother", if you have a brother, they could be called in a very informal

پس ما داریم: «برادر»، اگر برادری دارید، می‌توان آن‌ها را خیلی

way: "bro". Not many people use this, but some people do. "Bro". So, the first three

غیررسمی نامید: «برادر». افراد زیادی از این استفاده نمی کنند، اما برخی از افراد این کار را می کنند. "برادر". پس سه

letters of "brother": "bro". Or: "bruv". "Brother", but "bruv", like a "v". That comes from the

حرف اول «برادر»: «برادر». یا: «بروو». "برادر"، اما "بروو"، مانند "v". که از

sort of London accent; the Cockney London accent where Cockneys, instead of pronouncing

نوعی لهجه لندنی می آید. لهجه کاکنی لندن که در آن کاکنیز به جای تلفظ

"th": "brother", they make a "v" sound instead: "bruver", "bruver". So, that comes from that.

"th": "برادر" صدای "v" را به جای آن تولید می کند: "bruver"، "bruver". بنابراین، از آن ناشی می شود.

"Bruv", "bruv".

«بروو»، «بروو».

Okay, and then a female... These are called "siblings", by the way. Siblings. If you have

خوب، و بعد یک زن... اتفاقاً به اینها "خواهر و برادر" می گویند. خواهر و برادر اگر

brothers and sisters, they are called siblings. So, a "sister", "sister" is the standard word;

برادر و خواهر دارید به آنها خواهر و برادر می گویند. بنابراین، "خواهر"، "خواهر" کلمه استاندارد است.

it can be shortened to "sis" in an informal way.

می توان آن را به روشی غیررسمی به "sis" کوتاه کرد.

Okay. And then you have "uncle" who could be the brother of your father or the brother

باشه. و سپس شما "دایی" دارید که می تواند برادر پدر شما یا برادر

of your mother. It's the same word for both; there's no difference. Maybe in some languages

مادر شما باشد. این کلمه برای هر دو یکسان است. هیچ تفاوتی وجود ندارد شاید در برخی از

you have different words for that, but "uncle" is the brother of either your mother or your

زبان ها کلمات متفاوتی برای آن داشته باشید، اما "دایی " برادر مادر یا پدر شما است

father. And there's no... As far as I know, there's no short, informal version of "uncle".

. و هیچ ... تا آنجا که من می دانم، نسخه کوتاه و غیر رسمی "عمو" وجود ندارد.

But with "aunt", which is the female version-so the sister of your mother or the sister of

اما با "خاله" که نسخه زنانه است - پس خواهر مادرت یا خواهر

your father-there is - there's: "auntie", so you just add "ie" at the end. "Auntie".

پدرت - وجود دارد - "خاله" وجود دارد، بنابراین شما فقط "یعنی" را در آخر اضافه کنید. "خاله".

And just to mention, that in India, these words: "uncle" and "aunt", or "auntie" are

و صرفا ذکر این نکته که در هندوستان از این واژه های «عمو» و «خاله» یا «خاله» به

used as a term of respect. So, we don't do that in the U.K.; we only use these for the

عنوان احترام استفاده می شود. بنابراین، ما این کار را در بریتانیا انجام نمی دهیم. ما فقط از اینها برای

actual family relative. We don't... You know, if there's an older person, we wouldn't automatically

خویشاوند واقعی خانواده استفاده می کنیم. ما نه... میدونی اگه بزرگتر باشه خودبه خود بهش

call them "auntie" or "uncle". We might say... I don't know what you'd say. "Sir" or "madam",

نمیگیم "خاله" یا "عمو". ممکن است بگوییم... نمی دانم شما چه خواهید گفت. «آقا» یا «خانم»

or something, if you're being very formal; but not "uncle" or "auntie". Okay. That's

یا چیزی دیگر، اگر خیلی رسمی رفتار می کنید. اما نه «عمو» یا «خاله». باشه. اونم تو

in India. Maybe in some other countries as well; I don't know. Please put in the comments

هند شاید در برخی از کشورهای دیگر نیز; من نمی دانم. لطفا

if you know a bit more about that.

اگر اطلاعات بیشتری در مورد آن دارید در نظرات بنویسید.

Okay, so then: "nephew" and "niece" are the next pair. This is the male version and the

خوب، پس: «برادرزاده» و «خواهرزاده» جفت بعدی هستند. این نسخه مردانه و

female version. So, a "nephew" is the son of your brother or sister. Okay. So, if you

نسخه زنانه است. پس «برادرزاده» پسر برادر یا خواهر شماست. باشه. پس

have a brother or sister who has had some children, the brother's son or the sister's...

اگر برادر یا خواهری دارید که چند فرزند داشته است، پسر برادر یا خواهر

Your brother's son or your sister's son is your nephew. Okay? And there's no... As far

... پسر برادرتان یا پسر خواهرتان برادرزاده شماست. باشه؟ و هیچ... تا آنجا

as I know, there's no informal word for that. And then the "niece" is the female version,

که من می دانم، هیچ کلمه غیر رسمی برای آن وجود ندارد. و سپس "خواهر" نسخه زنانه است،

so your brother's daughter or your sister's daughter is your niece. Okay? So: "nephew"

بنابراین دختر برادر شما یا دختر خواهر شما خواهرزاده شما هستند. باشه؟ پس: برادرزاده

and "niece"; male, female.

و خواهرزاده; مرد، زن

Then you can have a "cousin", and this word "cousin" is the same for male and female.

آن وقت می توانی «پسر عمو» داشته باشی و این کلمه «عمو» برای زن و مرد یکسان است.

And your cousin is the son or daughter of your aunt or uncle. Well, your aunt and uncle,

و پسر عموی شما پسر یا دختر عمه یا عمه شماست. خوب، عمه و عمه شما،

because if your... If your uncle has married somebody, she... The person he marries becomes

زیرا اگر شما... اگر عموی شما با کسی ازدواج کرده باشد ، او... کسی که با او ازدواج می کند،

your aunt; even though you're not related by blood, you're related by marriage. So your

خاله شما می شود. با وجود اینکه از نظر خونی فامیل نیستید، اما از نظر ازدواج فامیل هستید. پس

uncle's... Your uncle's... This is getting difficult. Your uncle's son or your uncle's

مال دایی... مال عمویت... این داره سخت میشه. پسر دایی یا

daughter is your cousin; and your aunt's son and your aunt's daughter is your cousin. So

دختر دایی شما پسر عموی شماست. و پسر عمه تو و دختر خاله تو پسر عمه توست. بنابراین

you can have lots of cousins if you have lots of uncles and aunts who have all had children.

اگر عموها و عمه های زیادی دارید که همگی بچه دار شده اند، می توانید تعداد زیادی پسر عمو داشته باشید .

Okay.

باشه.

So, and the only sort of short, informal words I know for "cousin" is: "coz" or "cuz", but

بنابراین، و تنها نوع کلمات کوتاه و غیررسمی که من برای "خاله" می شناسم این است: "coz" یا "cuz"، اما

those are a bit old-fashioned. You find them in Shakespeare, which is sort of 15th century,

اینها کمی قدیمی هستند. شما آنها را در شکسپیر پیدا می کنید ، که به نوعی مربوط به قرن پانزدهم است،

so that's quite a long time ago; that's a few hundred years ago. So, "coz" and "cuz",

پس این مدت بسیار طولانی است. این چند صد سال پیش است بنابراین، "coz" و "cuz"،

they're not really used very much, unless people within one particular family decide

آنها واقعاً زیاد استفاده نمی شوند، مگر اینکه افراد یک خانواده خاص تصمیم

to use it just in their family. Families sometimes develop their own, you know, family names;

بگیرند که آن را فقط در خانواده خود استفاده کنند. خانواده ها گاهی اوقات نام خانوادگی خود را ایجاد می کنند.

but those are quite old-fashioned. They're called archaic or old-fashioned. Old... Old-fashioned,

اما آنها کاملاً قدیمی هستند. آنها را باستانی یا قدیمی می نامند. قدیمی... قدیمی،

meaning that they were used in the past, but they're not really used now. Okay.

یعنی در گذشته استفاده می شد، اما الان واقعا استفاده نمی شود. باشه.

Right, so then we have the older generation, so: "grandfather" is the father of your father

درست است، پس ما نسل قدیم را داریم، پس: «پدربزرگ» پدر پدرت است

or the father of your mother. So it's going one more generation back. So, your grandfather

یا پدر مادرت. بنابراین یک نسل دیگر به عقب برمی گردد. پس

is your father's father or your mother's father. So, again, there are several family informal

پدربزرگت پدر پدرت است یا پدر مادرت. بنابراین، دوباره، چندین نسخه غیررسمی خانوادگی

versions for this: "grandpa", "granddad", and even "gramps" sometimes. Very informal,

برای این وجود دارد: "پدربزرگ"، "بزرگ"، و حتی گاهی اوقات "گراپس". بسیار غیر رسمی،

"gramps"; not every family uses that. Again, each family decide what... Which one to use.

"گرم"؛ هر خانواده ای از آن استفاده نمی کند. باز هم، هر خانواده تصمیم می گیرد که از کدام یک استفاده کند.

Okay?

باشه؟

And then "grandmother" who is the mother of your father or the mother of your mother.

و بعد «مادربزرگ» که مادر پدرت است یا مادر مادرت.

So, grandmother: "grandma"; "granny"; "gran"; "nan"; "nanna", or I've heard some people

بنابراین، مادربزرگ: "مادر بزرگ"؛ "بزرگ"؛ "گران"؛ "نان"؛ "nanna"، یا شنیده ام که برخی

pronounce it: "nannah", but I think that's a particular region that does that. So: "grandma",

آن را تلفظ می کنند: "nannah"، اما فکر می کنم منطقه خاصی است که این کار را انجام می دهد. پس:

"granny", "gran", "nan", "nanna", or "nannah". Okay.

«مادربزرگ»، «بزرگ»، «گران»، «نان»، «ناننا»، یا «ناننا». باشه.

Then: "wife" and "husband". The wife... A man who marries a woman, she becomes his wife;

سپس: «زن» و «شوهر». زن ... مردی که با زنی ازدواج کند زن او می شود;

and then the husband - a woman who marries a man, he becomes her husband. "Wife" and

و سپس شوهر - زنی که با مردی ازدواج کند، شوهر او می شود. «زن» و

"husband". Okay.

«شوهر». باشه.

And then, when that happens, when they get married, they... They acquire... They acquire...

و بعد، وقتی این اتفاق می‌افتد، وقتی ازدواج می‌کنند، می‌گیرند... کسب می‌کنند... کسب

Or they get what are called "in-laws". "In-laws" are people who are then connected by marriage.

می‌کنند... یا چیزی که به آن «زن و شوهر» می‌گویند، می‌گیرند. "خانواده ها" افرادی هستند که سپس با ازدواج به یکدیگر متصل می شوند.

So, if a man marries a woman, she becomes his wife, and her parents-her father and mother-become

پس اگر مردی با زنی ازدواج کند، زن او می شود و پدر و مادرش - پدر و مادرش -

that man's "mother-in-law" and "father-in-law". Okay? And the same applies for the wife; when

«مادرشوهر» و «پدرشوهر» آن مرد می شوند. باشه؟ و همین امر در مورد زوجه نیز صدق می کند;

a woman marries a man, his father and mother become her "father-in-law" and "mother-in-law".

وقتی زن با مردی ازدواج می کند، پدر و مادر او «پدرشوهر» و «مادرشوهر» او می شوند.

And for those parents, they acquire or get a "son-in-law" and a "daughter-in-law", because

و برای آن پدر و مادر، «داماد» و «دختر» به دست می آورند یا می گیرند، زیرا

if their son marries a woman, that woman becomes their "daughter-in-law"; and if someone's...

اگر پسرشان با زنی ازدواج کند، آن زن «داماد» آنها می شود; و اگر کسی...

A couple's daughter marries a man, that man becomes their "son-in-law". Okay. Right.

دختر زن و شوهری با مردی ازدواج کند، آن مرد «داماد» آنها می شود. باشه. درست.

So then things get even more complicated if people who are married split up. They decide

بنابراین، اگر افراد متاهل از هم جدا شوند، اوضاع پیچیده‌تر می‌شود. آنها تصمیم

they don't want to be married anymore; they might get divorced. So, if there's... If there's

می گیرند که دیگر نمی خواهند ازدواج کنند. ممکن است طلاق بگیرند بنابراین، اگر وجود دارد... اگر

a divorce; they break up... A legal break it... Break up; they become divorced. So they're

طلاق وجود دارد. آنها از هم می پاشند... شکستن قانونی... شکستن. طلاق می گیرند بنابراین آنها

no longer wife and husband; they are "ex-wife" and "ex-husband". And people sometimes refer

دیگر زن و شوهر نیستند. آنها "همسر سابق" و "شوهر سابق" هستند. و مردم گاه

to: "my ex", without saying the rest of it; just: "my ex". So, "ex" can also be used with

به: «قبل من» اشاره می کنند، بدون اینکه بقیه آن را بگویند; فقط: "قبلی من". بنابراین، "ex" را می توان

a girlfriend or a boyfriend that you're no longer with: "girlfriend", "ex-girlfriend";

با دوست دختر یا دوست پسری که دیگر با او نیستید نیز استفاده کرد: "دوست دختر"، "دوست دختر سابق"؛

"boyfriend", "ex-boyfriend" when that relationship was in the past. So: "wife", "ex-wife"; "husband",

"دوست پسر"، "دوست پسر سابق" زمانی که آن رابطه در گذشته بود. پس: «همسر»، «همسر سابق»؛ "شوهر"،

"ex-husband". Okay?

"شوهر سابق". باشه؟

And then, another complication: If the divorced couple or one of them gets married again-they

و بعد یک عارضه دیگر: اگر زوج مطلقه یا یکی از آنها دوباره ازدواج کنند -

get another wife or husband-and if they already have children from the first marriage, this

زن یا شوهر دیگری بگیرند - و اگر قبلاً از ازدواج اول بچه داشته باشند، این

word: "step" comes in. So, if someone whose mother and father has divorced, a young boy

کلمه: "گام" می آید. پس اگر کسی که مادر و پدر طلاق گرفته اند، یک پسر

or girl, if their mother or father marries again, they have a new mother or a new father

یا دختر جوان، اگر مادر یا پدرشان دوباره ازدواج کنند، یک مادر جدید یا یک پدر جدید دارند

who comes to live with them who is not related by blood-they're only related by marriage;

که با آنها زندگی می کند که از نظر خونی فامیل نیستند.

they're the second wife or second husband of the actual parent-that is the "step-father"

آنها همسر دوم یا شوهر دوم والد واقعی هستند - که "پدر ناپدری"

or "step-mother" of that child. And the child is the "step-son" or "step-daughter" of that

یا "نامادری" آن فرزند است. و کودک "پسر ناتنی" یا "دختر ناتنی" آن

new step-mother or step-father. So: "ex" and "step" are the words for that, when things

نامادری یا ناپدری جدید است. بنابراین: «سابق» و «گام» کلماتی هستند که وقتی همه چیز از

break up and new relationships are formed.

هم می پاشد و روابط جدیدی شکل می گیرد.

Okay, so that's the first part of the lesson with all the vocabulary; formal and informal.

خوب، پس این قسمت اول درس با تمام واژگان است. رسمی و غیر رسمی

We're just going to have another part of the lesson which is about family history and research

ما فقط قسمت دیگری از درس را خواهیم داشت که در مورد تاریخچه خانواده و تحقیق

into old documents, where people find out more about the earlier generations of their

در اسناد قدیمی است، جایی که مردم در مورد نسل های قبلی خانواده خود اطلاعات بیشتری کسب می کنند

family. So, we'll do that next.

. بنابراین، ما این کار را در مرحله بعد انجام خواهیم داد.

Okay, so let's have a look at what's called: "family history research". This is a very

خوب، پس بیایید نگاهی به چیزی بیندازیم که "تحقیق تاریخ خانواده" نامیده می شود. این یک

popular thing, which people in the U.K. do-I think in lots of other countries, too-to find

چیز بسیار محبوب است که مردم در بریتانیا آن را انجام می دهند - من فکر می کنم در بسیاری از کشورهای دیگر نیز - برای

out the past generations of their family, where they come from; going back hundreds

اینکه بفهمند نسل های گذشته خانواده خود از کجا آمده اند.

of years, if they can. So, family history research is when people, either on their computer...

اگر بتوانند صدها سال پیش برگردند. بنابراین، تحقیق در مورد تاریخچه خانوادگی زمانی است که افراد، یا در رایانه خود...

There are websites where they can find information, even documents that appear on the screen;

وب سایت هایی وجود دارند که می توانند اطلاعات، حتی اسنادی را که روی صفحه نمایش ظاهر می شوند، بیابند.

very old documents, which have been scanned and put onto the internet. And people can

اسناد بسیار قدیمی که اسکن شده و در اینترنت قرار گرفته اند. و مردم می

find out, if they don't know who their... They may know who their grandparents were,

توانند بفهمند، اگر ندانند چه کسانی... آنها ممکن است بدانند پدربزرگ و مادربزرگشان چه کسانی بوده اند،

but going back any further than that, their great-grandparents or great-great-grandparents...

اما به عقب تر از آن، پدربزرگ و مادربزرگ یا پدربزرگ و مادربزرگشان...

As you go back each generation you add the word "great". So, here, you'd have: "great-grandfather",

همانطور که به عقب برمی گردی. هر نسل کلمه "عالی" را اضافه می کنید. بنابراین، در اینجا، شما باید داشته باشید: "پدربزرگ"،

"great-grandmother", and you add the word "great" for each generation. So, it's not

"مادربزرگ"، و کلمه "بزرگ" را برای هر نسل اضافه می کنید. بنابراین،

so easy to know, because families don't always keep information about who their... Their

دانستن آن چندان آسان نیست، زیرا خانواده‌ها همیشه اطلاعاتی در مورد اینکه اجداد گذشته‌شان چه کسانی بوده‌اند، حفظ نمی‌کنند

past ancestors were. So, family history research is when people look into their family history,

. بنابراین، تحقیق در مورد تاریخچه خانواده زمانی است که افراد با نگاهی به اسناد قدیمی به تاریخچه خانوادگی خود نگاه می کنند

looking at old documents. So, the generations... The word "generations" are the different periods

. پس نسل ها ... واژه «نسل ها» دوره های مختلف

of the family, going back. The "ancestors" are the previous people that you are descended

خانواده است که به عقب برمی گردد. "اجداد" افراد قبلی هستند که شما از آنها نسب دارید

from. So: "ancestors" are the people in the past that you have come from. "Ancestry" is

. پس: «اجداد» مردمان گذشته ای هستند که شما از آنها آمده اید. «نسب»

the general term; the general abstract noun for the whole idea of having ancestors. Okay.

اصطلاح عام است; اسم انتزاعی کلی برای کل ایده داشتن اجداد. باشه.

So, then "descendants", those are the people now; we are descended from/we are the descendants

بنابراین، پس از آن «اولاد»، این افراد اکنون هستند. ما از نوادگان

of our ancestors. We have come down from them. Okay. Because "to descend" means to come down.

اجداد خود هستیم. ما از آنها پایین آمده ایم. باشه. زیرا «نزول» به معنای پایین آمدن است.

Then there's a "family tree", which people draw up on a big piece of paper, usually,

سپس یک "شجره خانواده" وجود دارد که مردم معمولاً روی یک تکه کاغذ بزرگ می کشند و به

and it looks like this. So, you get the branches of the tree when you have one ancestor here

این شکل است. بنابراین، وقتی یک اجداد در اینجا داشته باشید

who has some children, so the next generation comes down here, then those children have

که چند فرزند داشته باشد، شاخه های درخت را به دست می آورید، بنابراین نسل بعدی به اینجا می آید، سپس آن بچه ها

children, and it just goes on from there. So, this person had two children, and two

بچه دار می شوند، و از آنجا ادامه می یابد. بنابراین، این شخص دو فرزند، و دو

children, and three children, and it just goes on from there - so that's a family tree

فرزند، و سه فرزند داشت، و از آنجا ادامه می‌یابد - پس این یک شجره خانوادگی

with branches. Okay.

با شاخه است. باشه.

So: "genealogy" is another word for family history, really. "Genealogy" means knowing

بنابراین: "نسب شناسی" کلمه دیگری برای تاریخ خانواده است، واقعا. «تبارشناسی» به معنای دانستن اینکه

about who your ancestors were, or finding out about it; the whole process of research.

اجداد شما چه کسانی بوده اند یا در مورد آن آگاهی پیدا می کند. کل فرآیند تحقیق

So, how do you do the research? You find the official documents that were produced as a

بنابراین، چگونه تحقیق را انجام می دهید؟ شما اسناد رسمی که به عنوان ثبت ولادت افراد تهیه شده است را پیدا می کنید

record of people's birth... When people were born, they had a certificate or they put in

... وقتی افراد به دنیا می آمدند گواهی داشتند یا در

a register: Born, or married, and then another certificate for marriage - marriage certificate.

دفتر ثبت می کردند: متولد یا متاهل و بعد یک سند ازدواج - سند ازدواج.

And then when people die, there's a death certificate, so there's a lot of official

و سپس وقتی مردم می میرند، گواهی فوت وجود دارد، بنابراین اسناد رسمی زیادی

documentary evidence... What's called "evidence" on paper; official documents, which you can

وجود دارد... آنچه که روی کاغذ به آن «شواهد» می گویند . اسناد رسمی، که می توانید به آنها

look at and find information about your ancestors. So: "official documents". Birth, marriage,

نگاه کنید و اطلاعاتی در مورد اجداد خود بیابید. پس: «اسناد رسمی». گواهی تولد، ازدواج،

death certificates.

فوت.

Depending on what country you're in, there are different sort of procedures for this;

بسته به کشوری که در آن هستید، روش‌های مختلفی برای این کار وجود دارد.

some go back many, many years. In the U.K., these certificates go back to about the 1830s.

برخی به سالهای بسیار زیادی به عقب باز می گردند. در بریتانیا، این گواهی ها به حدود دهه 1830 باز می گردد.

So, people started having a lot of documents around that period, 1830s. Before then it

بنابراین، مردم شروع به داشتن اسناد زیادی در آن دوره، دهه 1830 کردند. قبل از

was up to the churches to keep a parish register. So, if a baby was born and then they had then

آن کلیساها باید ثبت نام کلیسا را ​​حفظ کنند. بنابراین، اگر نوزادی به دنیا می آمد و پس از آن

a baptism or a christening when the baby was a few days old, that would be written in the

در چند روزگی نوزاد، غسل تعمید یا غسل تعمید داشتند، در دفتر کلیسا نوشته می شد

church register; the parish register. Then when a couple got married in the church, their

. ثبت نام محله سپس هنگامی که یک زوج در کلیسا ازدواج می کردند،

wedding details would be written into the parish register; an official book that was

جزئیات عروسی آنها در دفتر ثبت محله نوشته می شد . یک کتاب رسمی که در

kept there. And if somebody died and they... They were... They had a funeral service and

آنجا نگهداری می شد. و اگر کسی بمیرد و آنها... آنها بودند... آنها یک مراسم تشییع جنازه

a burial, again, that would go into the parish register. So, parish registers go back much

و تدفین داشتند، باز هم، که به دفتر ثبت محله می رفت . بنابراین، ثبت نام محله بسیار

further than these certificates. So it's possible to find, in the U.K., going back to about

فراتر از این گواهی ها است. بنابراین ، در بریتانیا، می توان یافت که به

the 16th or 15th... No, 16th century I think. So...

قرن شانزدهم یا پانزدهم برمی گردد... نه، فکر می کنم قرن شانزدهم. بنابراین...

And also, from the parish registers, there's a very useful index; it's called the "IGI",

و همچنین، از ثبت نام محله، یک شاخص بسیار مفید وجود دارد. آن را «IGI»

International Genealogical Index, which has been put together by the Mormon Church who

، فهرست بین‌المللی تبارشناسی می‌نامند که توسط کلیسای مورمون که

have a particular interest in family history. So, that's very useful because not everybody

علاقه خاصی به تاریخچه خانوادگی دارند، گردآوری شده است. بنابراین، این بسیار مفید است زیرا همه

can go to a church and ask to see the parish register. So, the Mormon Church have taken

نمی توانند به یک کلیسا بروند و درخواست کنند تا ثبت نام محله را ببینند . بنابراین، کلیسای مورمون

a lot of information from parish registers, and they've put it all on one index, which

اطلاعات زیادی را از دفاتر ثبت محله گرفته‌اند، و همه آن‌ها را در یک فهرست قرار داده‌اند،

is now available on microfiche, and on digital recording, CDs, and also on the internet.

که اکنون در میکروفیش، ضبط دیجیتال، سی‌دی، و همچنین در اینترنت در دسترس است.

So, there's a lot of information on the internet now that maybe 10 or 20 years ago wasn't available,

بنابراین، اکنون اطلاعات زیادی در اینترنت وجود دارد که شاید 10 یا 20 سال پیش در دسترس نبودند،

so it's a lot easier now to find this information. Just sometimes you have to pay a subscription

بنابراین اکنون یافتن این اطلاعات بسیار آسان تر است. فقط گاهی اوقات

to be able to get the information; it's not all available free. Okay, so that's all the

برای اینکه بتوانید اطلاعات را دریافت کنید، مجبورید یک اشتراک بپردازید. این همه رایگان در دسترس نیست. خوب، پس این همه

documents you can find, and lots of other documents, too.

اسنادی است که می توانید پیدا کنید، و همچنین بسیاری از اسناد دیگر.

And, finally, there's a fairly new thing available, which is a DNA test, which is a scientific

و بالاخره یک چیز نسبتاً جدید در دسترس است، آن هم یک آزمایش DNA، که یک آنالیز علمی است

analysis... I think you have to put some saliva from your mouth...

... به نظر من باید مقداری بزاق از دهانت بیرون بیاوری...

From your mouth, you have to spit into a tube, and put it in a tube and send it off for analysis-your

از دهانت، باید به لوله تف کنی. و آن را در یک لوله قرار دهید و برای تجزیه و تحلیل بفرستید - DNA خود را

DNA; your own particular chemical makeup-and you get your results back, and they tell you

. ترکیب شیمیایی خاص خود را - و نتایج خود را دریافت می کنید، و آنها به شما می گویند

what percentage of ancestry you have: Whether you come from Africa, or Asia, or different

که چند درصد اصل و نسب دارید: چه از آفریقا، چه آسیا، یا

countries in Europe-east and west-Scandinavia, North America, South America, all different

کشورهای مختلف در اروپا - شرق و غرب - اسکاندیناوی، آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی آمده باشید. ، تمام

parts of the world. You can find that you have different percentages of your DNA based

نقاط مختلف جهان. بر

on who your ancestors were and where they came from. So, people sometimes are quite

اساس اینکه اجداد شما چه کسانی بوده اند و از کجا آمده اند، می توانید متوجه شوید که درصدهای متفاوتی از DNA خود را دارید. بنابراین، مردم گاهی از

surprised to find that they have quite a mixture of DNA. They may have been born in England,

این که متوجه می‌شوند ترکیبی از DNA دارند کاملاً متعجب می‌شوند . آنها ممکن است در انگلستان،

in this country, and they think they're just English, and then they find that they have

در این کشور به دنیا آمده باشند، و فکر کنند که فقط انگلیسی هستند، و سپس متوجه می شوند

a bit of Irish ancestry, a bit from Scandinavia, a bit from Spain or Italy, or even further

که کمی تبار ایرلندی دارند، کمی از اسکاندیناوی ، کمی از اسپانیا یا ایتالیا، یا حتی

away than that. So, it's very interesting. You have to pay a fee for that, but it's interesting

دورتر. از آن بنابراین، بسیار جالب است. برای این کار باید هزینه ای بپردازید، اما جالب

to know at some point in your life what your DNA is and where you've come from.

است که در مقطعی از زندگی خود بدانید که DNA شما چیست و از کجا آمده اید.

Okay, so I hope that's been an interesting subject for you and taught you some new vocabulary.

بسیار خوب، پس امیدوارم موضوع جالبی برای شما بوده باشد و لغات جدیدی را به شما آموزش داده باشد.

So, do go to the website: www.engvid.com, where there's a quiz on this subject. And

بنابراین، به وب سایت www.engvid.com بروید، جایی که یک مسابقه در مورد این موضوع وجود دارد. و

thanks for watching; and see you again soon. Okay. Bye for now.

ممنون از تماشای شما و به زودی دوباره می بینمت باشه. فعلا خداحافظ.