Learn about Poetry & Literature: PARODY

Hello. I'm Gill at EngVid, and today we're looking at a couple of poems, and they are

سلام. من گیل در EngVid هستم، و امروز ما به چند شعر نگاه می کنیم، و آنها

connected in a way because the one on the right is what's known as a parody of the one

به نوعی به هم مرتبط هستند، زیرا شعر سمت راست همان چیزی است که به عنوان تقلید از شعر

on the left. So, what is a parody? Okay. So, the one on the left was written at a certain

سمت چپ شناخته می شود. بنابراین، تقلید مسخره آمیز چیست؟ باشه. بنابراین، یکی در سمت چپ در یک تاریخ خاص نوشته شده است،

date, this one, 1715, and the one on the right was, well, written/published in 1865, so more

این یکی، 1715، و یکی در سمت راست، خوب، در سال 1865 نوشته شده/منتشر شده است، بنابراین بیش

than 100 years later. So, you have to have the first one, the first poem for somebody

از 100 سال بعد. بنابراین، شما باید اولین شعر، اولین شعر را داشته باشید تا کسی

to write a parody of it, because the idea is that this later poem is making fun in some

تقلید از آن بنویسد، زیرا تصور این است که این شعر بعدی به

way of the earlier poem, and it's kind of imitating the style, and it's echoing some

نوعی شعر قبلی را مسخره می کند و به نوعی تقلید از سبک است، و برخی

of the words, but the effect of it is very different. Okay? So, this one is meant to

از کلمات را تکرار می کند، اما تأثیر آن بسیار متفاوت است. باشه؟ بنابراین، این یکی

be quite serious, but this one is quite funny because it's making fun of something serious.

کاملاً جدی است، اما این یکی کاملاً خنده دار است، زیرا یک چیز جدی را مسخره می کند.

Okay? It'll become clearer as we start to look at it. So, I'll start by just reading

باشه؟ با شروع به بررسی آن، واضح تر می شود. بنابراین، من فقط با خواندن

the one on the left, and then we'll... I'll explain it a little bit. So, this is by Isaac

یکی از سمت چپ شروع می کنم، و سپس آن را ... کمی توضیح می دهم. بنابراین، این توسط ایزاک

Watts in a book called Divine Songs for Children, published in 1715. Okay. So, it reads. "How

واتس در کتابی به نام آهنگ های الهی برای کودکان، منتشر شده در سال 1715 است. بسیار خوب. بنابراین، آن را می خواند.

doth the little busy bee improve each shining hour, and gather honey all the day from every

زنبور کوچولو شلوغ چگونه هر ساعت درخشش را بهبود می‌بخشد و تمام روز را از هر

opening flower? How skilfully she builds her cell, how neat she spreads her wax, and labours

گلی که باز می‌شود عسل جمع می‌کند؟ با چه مهارتی سلول خود را می‌سازد، چقدر موم خود را مرتب پخش می‌کند، و

hard to store it well with the sweet food she makes." Okay. So, the original actually

سخت تلاش می‌کند تا آن را با غذای شیرینی که درست می‌کند ذخیره کند. " باشه. بنابراین، اصل در واقع

has another two verses after this, but because this later parody of it is only in two verses,

دو آیه دیگر بعد از این دارد، اما چون این تقلید متأخر آن فقط در دو بیت است،

I've only put these first two verses on the board because these are directly connected.

من فقط این دو بیت اول را روی تخته قرار داده‌ام زیرا اینها مستقیماً به هم متصل هستند.

Okay. So, Isaac Watts was a religious man, a clergyman, and he was trying to instruct

باشه. بنابراین، آیزاک واتس یک مرد مذهبی، یک روحانی بود و سعی می کرد

children in good behaviour and not wasting time, because the idea is if you have a lot

بچه ها را به رفتار خوب و عدم اتلاف وقت آموزش دهد، زیرا ایده این است که اگر وقت زیادی دارید

of time and you don't do anything useful with it, you'll start doing bad things. So, keep

و کار مفیدی با آن انجام نمی دهید، شروع به انجام کارهای بد خواهم کرد پس

busy and do good things. So, he's using the busy bee as an example of something in nature,

مشغول باش و کارهای خوب انجام بده. بنابراین، او از زنبور مشغول به عنوان مثال چیزی در طبیعت استفاده می کند،

an insect in nature, who always seems to be busy and working and producing something useful,

یک حشره در طبیعت، که به نظر می رسد همیشه مشغول است و کار می کند و چیز مفیدی تولید می کند،

something good, because the bees are producing honey, and they seem to be working all the

چیزی خوب، زیرا زنبورها در حال تولید عسل هستند و به نظر می رسد که همه کار می کنند.

time, going out to find the flowers and the pollen, bringing it back to the beehive and

زمان، بیرون رفتن برای یافتن گل و گرده، آوردن آن به کندو و

working inside the beehive and creating honey. Okay. So, "How doth the little busy bee improve

کار در داخل کندو و ایجاد عسل. باشه. بنابراین، "چگونه زنبور کوچک شلوغ

each shining hour?" So, the idea that an hour of time is a shining hour, it's something

هر ساعت درخشش را بهبود می بخشد؟" بنابراین، این ایده که یک ساعت از زمان یک ساعت درخشان است، چیزی

very positive. Don't waste an hour when you could be doing something with it, something

بسیار مثبت است. یک ساعت را تلف نکنید که می توانید با آن کاری انجام دهید، کاری

special. You've got to improve each shining hour. You've got to do something with it.

خاص. شما باید هر ساعت درخشان را بهبود ببخشید. باید کاری باهاش ​​انجام بدی

And "Gather honey all the day from every opening flower." So, this bee is flying around all

و از هر گلی که باز می شود، تمام روز عسل جمع کنید. بنابراین، این زنبور تمام

day in the garden collecting honey or collecting the pollen that's going to make the honey from

روز در باغ در حال پرواز است و عسل جمع آوری می کند یا گرده هایی را که قرار است از هر گل باز شده عسل درست کند، جمع آوری می کند

every opening flower, so this would be in the summer. "How skillfully she builds her cell."

، بنابراین در تابستان خواهد بود. او با چه مهارتی سلول خود را می سازد.

So, this is the... Inside the beehive, the little compartments that you get where the honey is

بنابراین، این همان ... داخل کندو، محفظه های کوچکی است که در آن عسل

formed, she builds her cell. She's doing something, building. She's been out collecting, now she's

شکل می گیرد، او سلول خود را می سازد. داره یه کاری میکنه، میسازه او بیرون جمع‌آوری کرده، حالا

back, she's doing some building. "How neat she spreads her wax." That's the bee's wax inside

برگشته، مشغول ساخت و ساز است. "او چقدر موم خود را تمیز می کند." این موم زنبور عسل در داخل

the hive. "And labors hard", she's working hard, "to store it well." The hive is where the honey

کندو است. او سخت کار می کند، «و سخت کار می کند تا آن را به خوبی ذخیره کند». کندو جایی است که عسل

is stored with the sweet food she makes. It's almost like the bee is working in a factory,

با غذای شیرینی که او درست می کند ذخیره می شود. تقریباً مثل این است که زنبور عسل در یک کارخانه کار می کند، می

you know, and making something, being very productive. So, this is kind of praising the bee

دانید، و چیزی درست می کند، بسیار مولد است. بنابراین، این نوعی ستایش زنبور

for being such a good little worker. So, this religious man is teaching children, you know,

به خاطر کارگر کوچک خوبی است. بنابراین، این مرد مذهبی به بچه ها آموزش می دهد، می دانید،

when they grow up, and even as their children, they're not going to get away with any

وقتی آنها بزرگ شوند، و حتی به عنوان فرزندانشان، از هیچ

time-wasting. You know, they've got to be productive even as children. Maybe read lots of

وقت تلف نمی کنند. می دانید، آنها باید حتی در کودکی سازنده باشند. شاید کتاب های زیادی بخوانید،

books, do useful things, you know, don't get into trouble, don't be lazy, all that sort of thing.

کارهای مفید انجام دهید، می دانید، دچار مشکل نشوید، تنبل نباشید، همه این چیزها.

So, it's a very moral kind of verse, really. So, strangely enough, Lewis Carroll was also a

بنابراین، واقعاً این یک آیه بسیار اخلاقی است. بنابراین، به طرز عجیبی، لوئیس کارول نیز یک

religious man, clergyman. It wasn't his real name, but the person, you know, Dodgson, his real name

مرد مذهبی، روحانی بود. این نام واقعی او نبود، اما آن شخص، می دانید، داجسون، نام اصلی او

was Charles Dodgson. He was also a clergyman, but I think he had more of a sense of humor,

چارلز داجسون بود. او هم روحانی بود، اما فکر می‌کنم بیشتر شوخ طبع بود

and he was writing this to entertain a little girl that he knew. The whole book, Alice's Adventures

و این را برای سرگرم کردن دختر کوچکی که می‌شناخت، می‌نوشت. کل کتاب، ماجراهای آلیس

in Wonderland, came from telling this little girl, Alice, stories and entertaining her,

در سرزمین عجایب، از داستان‌گویی و سرگرم کردن این دختر کوچک آلیس به دست آمده است

and there's nothing moralistic about the parody. So, we've got instead of the bee,

و هیچ چیز اخلاقی در مورد تقلید وجود ندارد. بنابراین، ما به جای زنبور،

we've got "How doth the little crocodile", so that's quite a different kind of

"چطور است تمساح کوچولو" داریم، بنابراین این یک

natural creature in nature. "How doth the little crocodile improve his shining tail?"

موجود طبیعی کاملاً متفاوت در طبیعت است. "تمساح کوچک چگونه دم درخشان خود را بهبود می بخشد؟"

So, what we've got, we've got some echoes. We've got "How doth the little",

بنابراین، آنچه داریم، بازتاب هایی داریم. ما "چطور می کند کوچولو"،

"How doth the little" is all the same, but then instead of "busy bee", we have "crocodile".

"چطور است کوچک" همه یکسان هستند، اما به جای "زنبور مشغول"، "تمساح" را داریم.

It's still three syllables, "busy bee", "crocodile", so Lewis Carroll is following the rhythm

این هنوز سه هجا است، "زنبور مشغول"، "تمساح"، بنابراین لوئیس کارول

right from the start, and also echoing the words. So, instead of "improve each shining hour",

از همان ابتدا ریتم را دنبال می کند، و همچنین کلمات را تکرار می کند. بنابراین، به جای "بهبود هر ساعت درخشنده"،

we've got "improve his shining tail". Okay. So, again, we've got "improve" and "shining",

ما "بهبود دم درخشان او" را داریم. باشه. بنابراین، دوباره، ما "بهبود" و "درخشش" داریم،

and the rhythm is still the same. "Improve each shining hour", "improve his shining tail". Okay.

و ریتم همچنان یکسان است. «هر ساعت درخشنده را بهبود بخش»، «دم درخشان او را بهبود بخش». باشه.

"And gather honey all the day", "and", so we've got "and" again, and... But we've got "and pour

«و تمام روز عسل جمع کن»، «و»، پس دوباره «و» داریم، و... اما «و

the waters of the Nile", because where would you get a crocodile? Where would you see a crocodile?

آب نیل را بریز» داریم، چون تمساح را از کجا می‌آوری؟ کجا یک کروکودیل می بینید؟

And what could rhyme with "crocodile"? Nile, the River Nile in Egypt, where there are crocodiles,

و چه چیزی می تواند با "تمساح" قافیه شود؟ نیل، رودخانه نیل در مصر، که در آن کروکودیل وجود دارد،

so that was a convenient rhyme. So, that's interesting because we've got a rhyme there,

به طوری که قافیه مناسب بود. بنابراین، این جالب است زیرا ما در آنجا قافیه داریم،

but "bee" and "day" don't rhyme, so that's an interesting difference. But it makes it funnier,

اما "زنبور" و "روز" قافیه نیستند، بنابراین این یک تفاوت جالب است. اما واقعاً خنده دارتر می شود

really. I think if you get a rhyme, it actually sometimes creates humour, and he's wanting to

. فکر می‌کنم اگر قافیه‌ای به دست بیاورید، در واقع گاهی باعث ایجاد طنز می‌شود، و او می‌خواهد

be funny and make people laugh. So, "How doth the little crocodile improve his shining tail,

بامزه باشد و مردم را بخنداند. بنابراین، "تمساح کوچک چگونه دم درخشان خود را بهبود می بخشد

and pour the waters of the Nile on every golden scale?" You know, the skin of the

و آب های نیل را روی هر مقیاس طلایی می ریزد؟" می دانید، پوست

crocodile is very rough with sort of scales on it. So, we've got "every", "every",

کروکودیل بسیار خشن است و فلس هایی روی آن وجود دارد. بنابراین، ما "هر"، "هر" را داریم،

so that's an echo and the rhythm. "From every opening flower on every golden scale",

پس این یک پژواک و ریتم است. "از هر گل باز در هر مقیاس طلایی"،

so it all matches in the rhythm. Okay. And then we've got "How skillfully", so we've got here

بنابراین همه با ریتم مطابقت دارند. باشه. و سپس "چقدر ماهرانه" دریافت کردیم، پس به اینجا رسیدیم

"How cheerfully", and then we've got "She and he builds her cell. He seems to grin." Ooh,

"چقدر شاد" و سپس "او و او سلولش را می سازد. به نظر می رسد که او پوزخند می زند." اوه،

so he's grinning because the mouth of a crocodile with all those teeth

پس اون داره پوزخند میزنه چون دهن تمساح با اون همه دندون

looks as if they're grinning. So, again, that adds to the humour.

انگار داره پوزخند میزنه. بنابراین، دوباره، این به طنز می افزاید.

"How neat she spreads her wax." We've got "How... How neatly spreads", is still the same word,

"او چقدر موم خود را تمیز می کند." ما "چگونه ... چگونه به طور منظم پخش می شود" را داریم، هنوز هم همان کلمه است،

which is clever, because this is about spreading wax, beeswax spreading. But this one,

که هوشمندانه است، زیرا این در مورد پخش موم، پخش موم زنبور عسل است. اما این یکی،

"How neatly spreads his claws", so he's spreading his claws like this

"چنگال هایش را چقدر منظم باز می کند"، بنابراین او برای هدفی این گونه پنجه هایش را باز می کند

for some purpose. Okay, so we've got "her" and "his". Okay.

. خوب، پس ما "او" و "او" را داریم. باشه.

"And labour's hard to store it well." So, we've got "and" again. "And welcomes little fishers

"و کار سخت است که آن را به خوبی ذخیره کنیم." بنابراین، ما دوباره "و" داریم. "و از ماهیگیران کوچک استقبال می کند

in", so we've got the same rhythm here, but the words are mostly different. "Labour's hard to

"، بنابراین ما در اینجا ریتم یکسانی داریم، اما کلمات عمدتاً متفاوت هستند. "کار سخت است که

store it well, and welcomes little fishers in", meaning little fishers into his mouth

آن را به خوبی ذخیره کرد، و از ماهیگیران کوچک استقبال می کند"، یعنی ماهیگیران کوچک در دهان او

with the crocodile with grinning, and fishers are swimming into his mouth,

با تمساح با پوزخند، و ماهیگیران در دهان او شنا می کنند،

not realising where they're going, probably. "With the sweet food she makes",

احتمالاً متوجه نیستند که به کجا می روند. "با غذای شیرینی که درست می کند"،

so we've got "with gently smiling jaws". So, again, we've got... We've got "grin" and "in" is

بنابراین ما "با آرواره های خندان آرام" داریم. بنابراین، دوباره، ما باید ... ما "خنده" و "در"

a rhyme. Oh, "tail" and "scale" is a rhyme. And "claws" and "jaws", that's... We've got a very

یک قافیه است. آه، «دم» و «مقیاس» قافیه است. و "پنجه" و "فک"، این است... ما در

nice rhyme scheme here. A-B-A-B-C-D-C-D, so a nice alternating rhyme pattern. But here we've got

اینجا یک طرح قافیه بسیار زیبا داریم. A-B-A-B-C-D-C-D، بنابراین یک الگوی قافیه متناوب زیبا. اما در اینجا ما

"be our day flower", so okay, good, we've got a rhyme there. "Sell, wax, well, make", so "sell"

"گل روز ما باش" را داریم، پس خوب، خوب، ما یک قافیه داریم. «فروش، موم، خوب، درست کن»، پس «فروش»

and "well", and then "wax" and "makes", I'd call that a half rhyme because we've got that "wax"

و «خوب»، و سپس «موم» و «می‌سازد»، من آن را نیمه‌قافیه می‌نامم، زیرا صدای «واکس» را داریم

sounds like "ks", and here we've got "ks", so that's a half rhyme, but it's a kind of almost

مانند «کس» "، و در اینجا ما "ks" را داریم، بنابراین این نیمه قافیه است، اما نوعی تقریباً

rhyme. So there's a bit of rhyming in this one, but not very obvious. But here we've got a very

قافیه است. بنابراین در این یکی کمی قافیه وجود دارد، اما نه چندان واضح. اما در اینجا ما یک

regular rhyme scheme, and I think if you get very regular rhyming, it often makes it sound very

طرح قافیه بسیار منظم داریم، و من فکر می کنم اگر قافیه بسیار منظمی داشته باشید، اغلب آن را بسیار

funny. It's very mechanical sounding. So... And the picture is very different here because we've got

خنده دار می کند. صداش خیلی مکانیکیه بنابراین... و تصویر در اینجا بسیار متفاوت است، زیرا ما

not a bee making, you know, using its time usefully to make lovely honey.

زنبور عسل درست نمی کنیم، می دانید که از زمان آن به طور مفید برای تهیه عسل دوست داشتنی استفاده می کنیم.

We've got here a crocodile which is going to eat other animals or fish. It's going to swallow the

ما اینجا یک کروکودیل داریم که می خواهد حیوانات یا ماهی های دیگر را بخورد. قرار است

fish, so it's more cruel and predatory and dangerous. So, Lewis Carroll has totally overturned

ماهی را ببلعد، پس بی رحم تر و درنده تر و خطرناک تر است. بنابراین، لوئیس کارول

the lovely, nice picture here of the bee working hard, and here we have a crocodile that's just

تصویر دوست‌داشتنی و زیبای زنبور را که به سختی کار می‌کند، کاملاً واژگون کرده است، و در اینجا ما یک تمساح داریم که

sitting there swallowing little fishes without those poor fishes even realizing what's happening

نشسته است و ماهی‌های کوچک را می بلعد بدون اینکه آن ماهی‌های بیچاره حتی متوجه شوند چه اتفاقی

to them. So that's what a parody does, really. It makes fun of maybe something more serious,

برایشان می‌افتد. پس این همان کاری است که یک تقلید، واقعاً انجام می دهد. شاید چیز جدی‌تری را مسخره می‌کند،

and the fact that... I mean, when I... When I was very young and first read this, I didn't know

و این واقعیت که... یعنی وقتی من... وقتی خیلی جوان بودم و برای اولین بار این را خواندم،

this one, so I just read this and thought, "Oh, that's funny." But when... When you know the

این یکی را نمی‌دانستم، بنابراین فقط این را خواندم و فکر کردم: "اوه، این خنده دار است." اما وقتی... وقتی

original that it's based on, that it's been influenced by, it then makes it even funnier,

اصل را می‌دانید که بر اساس آن ساخته شده است، که تحت تأثیر آن قرار گرفته است، آن را خنده‌دارتر می‌کند،

I think, because you realize then it's an echo of it, and it's maybe overturning the idea and

فکر می‌کنم، زیرا متوجه می‌شوید که آن انعکاس آن است، و شاید این ایده را واژگون می‌کند و

making something different out of it and creating humor at the same time. So... Okay, so I hope that's

چیزی می‌سازد. متفاوت از آن و ایجاد طنز در همان زمان. بنابراین... بسیار خوب، پس امیدوارم که این

been a useful example for you of what it is to do a parody. It's a very clever, skillful thing to

مثال مفیدی برای شما از انجام یک تقلید بوده باشد. واقعاً این کار بسیار هوشمندانه و ماهرانه ای است

do, really. It's not easy, I don't think, but maybe you could try. If you feel like parodying

. به نظر من آسان نیست، اما شاید بتوانید تلاش کنید. اگر دوست دارید چیزی را تقلید کنید

something, have a go and see... See what comes out of it. Okay, so thank you for listening,

، بروید و ببینید... ببینید چه چیزی از آن در می آید. بسیار خوب، پس از اینکه گوش دادید متشکرم

and I hope to see you again soon. Bye for now.

و امیدوارم به زودی دوباره شما را ببینم. فعلا خداحافظ.