Over here? Over there? An English Lesson on Phrases with Here and There

(running)

(دویدن)

Woo-hoo, that was a good run.

وو هو، دویدن خوبی بود.

You'll notice that I started over there,

متوجه خواهید شد که من از آنجا شروع

and I ended up over here.

کردم و به اینجا رسیدم.

Notice I'm using the words there and here,

توجه داشته باشید که من از کلمات آنجا و اینجا استفاده می کنم،

and it is my understanding that

و درک من این است که

when you are learning the English language,

وقتی در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید،

those two words,

این دو کلمه

and the phrases we use them in

و عباراتی که ما در آنها استفاده می کنیم

can be a little bit confusing.

ممکن است کمی گیج کننده باشند.

So, in this English lesson, I will help you

بنابراین، در این درس انگلیسی، من به شما کمک خواهم کرد که

understand how to use the words here and there.

چگونه از کلمات اینجا و آنجا استفاده کنید.

Sorry, I'm a little bit out of breath.

ببخشید یه کم نفسم بند اومده

We will look at the words here and there,

ما به کلمات اینجا و آنجا

and we will look at some phrases

نگاه خواهیم کرد و به عباراتی

that we use with those two words.

که با آن دو کلمه استفاده می کنیم نگاه خواهیم کرد.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

Well, hey, welcome to this English lesson

خوب، هی، به این درس انگلیسی

on the words here and there.

در مورد کلمات اینجا و آنجا خوش آمدید.

I'm so happy that I can be here to help you learn

من خیلی خوشحالم که می توانم در اینجا باشم تا به شما کمک کنم

a little bit more about the English language.

تا کمی بیشتر در مورد زبان انگلیسی بیاموزید.

Before we get started though, don't forget to click

با این حال، قبل از شروع ، فراموش نکنید که روی دکمه

that red subscribe button below and give me a thumbs up

قرمز اشتراک زیر کلیک کنید و

if this video is helping you learn

اگر این ویدیو به شما کمک می‌کند کمی بیشتر انگلیسی را بیاموزید، به من کمک کنید

just a little bit more English.

.

So, before we talk about phrases

بنابراین، قبل از اینکه در مورد عبارات

with the words here and there,

با کلمات اینجا و آنجا

let's talk about the basic meanings of each of the words.

صحبت کنیم، اجازه دهید در مورد معانی اساسی هر یک از کلمات صحبت کنیم.

The word here refers to any area right around me.

کلمه در اینجا به هر منطقه ای در اطراف من اشاره دارد.

So I am standing here in front of you.

پس من اینجا مقابل شما ایستاده ام.

When I talk about the word here,

وقتی در اینجا درباره کلمه صحبت می کنم،

just imagine that the speaker,

فقط تصور کنید که گوینده

or the person using the word here,

یا شخصی که در اینجا از کلمه استفاده می کند

is at the center of whatever they are talking about.

، در مرکز هر چیزی است که درباره آن صحبت می کند.

So I am standing here, I am in the center.

بنابراین من اینجا ایستاده ام، من در مرکز هستم.

The word there is the opposite.

کلمه آنجا برعکس است.

So anything far away from me.

پس هر چیزی که از من دور باشد.

I am standing here.

من اینجا ایستاده ام.

I am not standing there.

من آنجا نمی ایستم.

So the first phrases I want to talk about

بنابراین اولین عباراتی که می خواهم در مورد آنها صحبت کنم

are phrases that use up here and up there.

عباراتی هستند که از اینجا و آنجا استفاده می کنند.

I am currently on the ground,

من در حال حاضر روی زمین هستم،

but I could climb up there.

اما می توانم از آنجا بالا بروم.

Let me do that for a sec.

اجازه دهید این کار را برای یک ثانیه انجام دهم.

Now that I have finished climbing,

حالا که کوهنوردی را تمام

I would say that I am now up here.

کردم، می گویم که الان اینجا هستم.

So when I was on the ground, I described it as

بنابراین وقتی روی زمین بودم، آن را اینگونه توصیف کردم

that I wanted to climb up there.

که می خواهم از آنجا بالا بروم.

But now that I have arrived, I would say

ولی الان

that I am now up here.

که اومدم میگم الان اینجام.

I should climb down again.

باید دوباره پایین بیایم

I don't climb up this high very often.

من اغلب به این ارتفاع بالا نمی روم.

I'm a little scared of heights.

من از ارتفاع کمی می ترسم.

The next two phrases I wanted to look at

دو عبارت بعدی که می خواستم به آنها نگاه

are the phrases down there and down here.

کنم عبارات آنجا و پایین اینجا هستند.

Currently, I am up on this wagon,

در حال حاضر، من روی این واگن

and I want to climb down there.

هستم و می خواهم از آنجا پایین بروم.

I'm gonna do that slowly.

من این کار را به آرامی انجام خواهم داد.

I don't want to shake the camera too much,

من نمی خواهم دوربین را زیاد تکان

and I don't want to fall.

دهم و نمی خواهم زمین بخورم.

But now that I am down here,

اما حالا که اینجا هستم،

I feel a lot safer.

احساس امنیت بیشتری می کنم.

So I was definitely up there,

بنابراین من قطعاً آنجا بودم

and now I am down here.

و اکنون اینجا هستم.

Hopefully you're not getting confused yet.

امیدوارم هنوز گیج نشده باشید

The next two phrases I wanted to look at

دو عبارت بعدی که می خواستم به آنها نگاه

are the phrases over there and over here.

کنم عبارات آن طرف و اینجا هستند.

You'll notice maybe that it's raining a little bit,

متوجه خواهید شد که شاید کمی باران می بارد،

but my umbrella is over there.

اما چتر من آنجاست.

I should go get my umbrella

من باید بروم چترم

and bring it over here.

را بیاورم و بیاورم اینجا.

When your umbrella is over there,

وقتی چتر شما آنجاست،

and it's raining where you're standing,

و در جایی که ایستاده‌اید باران می‌بارد

you need to go get it.

So let me go get it,

، باید بروید آن را بیاورید.

پس بگذار بروم

and bring it over here.

آن را بگیرم و بیاورمش اینجا.

See if, there we go.

ببینید اگر، ما به آنجا برویم.

That's a lot better.

این خیلی بهتر است.

So, you'll notice that my umbrella was over there.

بنابراین، متوجه خواهید شد که چتر من آنجا بود.

But now my umbrella is over here.

اما حالا چتر من اینجاست.

This is much nicer.

این خیلی قشنگتره

I hope the rain doesn't last too long.

امیدوارم بارون زیاد طول نکشه

I have quite a ways to go making this video yet.

من هنوز راه های زیادی برای ساختن این ویدیو دارم.

So let's talk about the two phrases, in here,

پس بیایید در مورد این دو عبارت، در اینجا

and in there.

و در آنجا صحبت کنیم.

I have this pylon, and I have this pail.

من این دکل را دارم و این سطل را دارم.

Because they are close to me, I can.

چون آنها به من نزدیک هستند، می توانم.

Ooh, that echoes a little bit.

اوه، این کمی تکرار می شود.

I can put this pylon in here.

من می توانم این ستون را در اینجا قرار دهم.

If this pail though was far away,

اگر این سطل دور بود،

let me go put it far away,

بگذارید بروم آن را دورتر

I could say that I am going to go put this pylon in there.

بگذارم، می توانم بگویم که می خواهم بروم این دکل را آنجا بگذارم.

In fact, I could use the phrase over there

در واقع، من می‌توانم از این عبارت

to say this as well.

برای گفتن این موضوع نیز استفاده کنم.

I'm going to go over there,

من می روم آن طرف،

and I'm going to put this pylon in there.

و می خواهم این ستون را در آنجا بگذارم.

You might be wondering why I'm putting pylons in the pail.

شاید تعجب کنید که چرا من دکل ها را در سطل می گذارم.

It was the first two things I found that I could use

این دو مورد اولی بود که متوجه شدم می‌توانم

to demonstrate these phrases.

برای نشان دادن این عبارات استفاده کنم.

Anyways, that pylon is now in there.

به هر حال، آن ستون اکنون در آنجاست.

Let's talk about the phrase on here or on there.

بیایید در مورد عبارت اینجا یا آنجا صحبت کنیم.

If I wanna put this pylon on this wagon,

اگر بخواهم این دکل را روی این واگن

I could say, I'm going to put in on here.

بگذارم، می توانم بگویم، اینجا سوار می شوم.

Can't quite see that, can you?

نمی توانید کاملاً آن را ببینید، می توانید؟

Because the wagon is close enough that I can reach it,

چون واگن به قدری نزدیک است که بتوانم به آن برسم،

I can say that I'm going to put the pylon on here.

می توانم بگویم که می خواهم دکل را اینجا بگذارم.

But if I wanted to put the pylon on that trailer,

اما اگر می‌خواستم دکل را روی آن تریلر

I would say that I'm going to go put it on there.

بگذارم، می‌گفتم که می‌روم آن را در آنجا بگذارم.

So I'm standing inside my barn right now,

بنابراین من در حال حاضر در انبار خود ایستاده ام

and I wanna talk about the phrases out there and out here.

و می خواهم در مورد عبارات آن بیرون و اینجا صحبت کنم.

If I was inside a building looking out,

اگر من در داخل ساختمان بودم و به بیرون نگاه می

I could say,

کردم، می توانستم بگویم،

oh, it looks like it's raining out there.

اوه، به نظر می رسد آنجا باران می بارد.

So I'm talking about the area outside of the house

بنابراین من در مورد منطقه خارج از خانه

using the phrase out there.

با استفاده از عبارت خارج صحبت می کنم.

I think it is raining out there,

فکر می‌کنم بیرون باران می‌بارد،

I think it might be cold out there,

فکر می‌کنم ممکن است آنجا سرد باشد،

I think that it might snow out there later today.

فکر می‌کنم ممکن است بعداً امروز برف بیاید.

I hope it doesn't snow.

امیدوارم برف نباره

I know I like snow,

می دانم که برف را دوست دارم،

but I hope it doesn't.

اما امیدوارم اینطور نباشد.

If, however, I am actually outside,

با این حال، اگر واقعاً بیرون

I could say that it is raining out here,

باشم، می‌توانم بگویم که اینجا باران می‌بارد،

I could say that it is cold out here,

می‌توانم بگویم که اینجا سرد است،

I could say that it might snow out here later today.

می‌توانم بگویم که ممکن است بعداً امروز اینجا برف بیاید.

Honestly, I don't think it's going to snow,

راستش فکر نمیکنم برف بباره

but it is kinda chilly.

ولی یه جورایی سرده.

I took my gloves off earlier

من زودتر دستکش هایم را درآوردم

and I set them down somewhere

و آنها را در جایی

and I haven't found them back yet.

گذاشتم و هنوز آنها را پیدا نکردم.

I should go look for them because

من باید بروم دنبال آنها

it certainly might get a little colder later today.

زیرا مطمئناً ممکن است امروز کمی سردتر شود.

But right now, out here,

اما در حال حاضر، اینجا

it is just raining,

، فقط باران می بارد،

and maybe later it will snow out here.

و شاید بعداً اینجا برف ببارد.

We'll see.

خواهیم دید.

So over there,

بنابراین در آنجا،

you can see Jen.

می توانید جن را ببینید.

She just came back from the grocery store.

تازه از خواربار فروشی برگشت.

We are staying self isolated,

ما در انزوا می مانیم،

but we did need to send Jen out to get some groceries.

اما باید جن را برای تهیه خواروبار به بیرون بفرستیم.

So she went to the grocery store,

بنابراین او به خواربارفروشی رفت،

but you can see her over there driving in.

اما می توانید او را در آنجا ببینید که در حال رانندگی است.

I'm just using the phrase over there if you didn't notice.

اگر متوجه نشدید فقط از عبارت آنجا استفاده می کنم.

So I'm gonna use my fake phone for this one.

بنابراین من از تلفن تقلبی خود برای این گوشی استفاده خواهم کرد.

If I was to dial someone's number

اگر قرار بود شماره کسی را بگیرم

and if the phone was to ring

و اگر قرار بود تلفن زنگ بخورد

and then the person who picked it up

و کسی که آن را برداشته

wasn't the person I was calling,

بود کسی نبود که با او تماس می‌گرفتم،

I could say, is Dave there?

می‌توانم بگویم دیو آنجاست؟

So basically, I am asking if you

بنابراین اساساً، من می‌پرسم که آیا

could get Dave and put him on the phone.

می‌توانید دیو را بگیرید و او را با تلفن همراه کنید.

So I would use the word there.

بنابراین من از کلمه در آنجا استفاده می کنم.

Is Dave there?

دیو اونجا هست؟

If I was the person answering the phone,

اگر من کسی بودم که تلفن را جواب می‌داد،

let me change my costume for a second,

اجازه دهید یک لحظه لباسم را عوض کنم،

I would be like, hello?

می‌گویم، سلام؟

No, Dave's not here.

نه، دیو اینجا نیست.

So notice,

oops,

پس توجه کنید،

اوه،

notice when I am making the phone call,

توجه کنید وقتی دارم تلفن می

I am saying, is Dave there?

کنم، می گویم، آیا دیو آنجاست؟

And when I am answering the phone call,

و وقتی دارم به تماس تلفنی پاسخ می‌دهم،

I am saying, no, Dave's not here.

می‌گویم، نه، دیو اینجا نیست.

Did you know that we also use the word there

آیا می دانستید که ما

in one of our greetings in English?

در یکی از احوالپرسی های خود به زبان انگلیسی نیز از کلمه آنجا استفاده می کنیم؟

Sometimes we will say to people,

گاهی به مردم می گوییم،

hi there, how are you doing today?

سلام، امروز چطوری؟

So I can't go to a restaurant today,

بنابراین من امروز نمی توانم به رستوران بروم،

that would be irresponsible,

این غیرمسئولانه خواهد بود،

but there are two phrases you might hear

اما دو عبارت وجود دارد که ممکن است

in a restaurant using the words here and there.

در یک رستوران با استفاده از کلمات اینجا و آنجا بشنوید.

The waiter or waitress,

پیشخدمت یا پیشخدمت،

when they bring your food,

وقتی غذای شما را می آورند،

might say,

ممکن است بگویند،

here you are

اینجا هستید

or here you go,

یا اینجا هستید،

or they might say,

یا ممکن است بگویند،

there you go.

آنجا بروید.

It's just a simple English phrase

این فقط یک عبارت ساده انگلیسی است

that means here is your food.

که به این معنی است که غذای شما اینجاست.

I don't know why we say it,

نمی دانم چرا این را می گوییم،

but it's just a nice thing that you

اما این چیز خوبی است که

will hear when a waiter or waitress brings your food.

وقتی یک گارسون یا پیشخدمت غذای شما را می آورد، خواهید شنید.

Here you are

اینجا هستی

or here you go

یا اینجا برو

or there you go.

یا آنجا برو.

So there are two phrases that I use

بنابراین دو عبارت وجود دارد که من

with the word here in it that I use when I'm driving.

با کلمه اینجا در آن استفاده می کنم که هنگام رانندگی از آنها استفاده می کنم.

A lot of times, before we leave,

خیلی وقت‌ها، قبل از رفتن،

I will actually say,

من واقعاً می‌گویم،

okay, here we go.

خوب، ما می‌رویم.

Does everyone have their seatbelts on?

آیا همه کمربند ایمنی خود را بسته اند؟

I say, here we go to my kids

من می گویم، اینجا ما به سراغ بچه هایم

and to Jen to let them know

و جن می رویم تا به آنها

that I am putting the car into drive or reverse

بفهمانم که ماشین را به حرکت در می آورم یا دنده عقب می گذارم

and that we are about to start our journey.

و قرار است سفرمان را شروع کنیم.

And there's another phrase

و یک جمله دیگر وجود دارد

that I say when we get to our destination.

که وقتی به مقصد می رسیم می گویم.

A lot of times,

خیلی وقت ها

when we get to our destination,

وقتی به مقصد

I will say, here we are.

می رسیم می گویم اینجا هستیم.

Basically letting the kids know

اساساً به بچه‌ها اجازه

and Jen know that we have arrived.

می‌دهیم بدانند و جن بداند که ما رسیده‌ایم.

So when we leave,

بنابراین وقتی می‌رویم،

I say here we go,

می‌گویم اینجا هستیم،

and when we arrive, I say here we are.

و وقتی رسیدیم، می‌گویم اینجا هستیم.

So when we did have school,

بنابراین وقتی مدرسه

my kids would wait way out there for the bus.

داشتیم، بچه‌هایم منتظر اتوبوس بودند.

And when they would see the bus coming from far away,

و وقتی اتوبوس را می دیدند که از دور

they would say, here comes the bus.

می آید، می گفتند این اتوبوس می آید.

This is a phrase we use in English

این عبارتی است که ما در انگلیسی

with the word here

با کلمه اینجا

to indicate when something is coming.

برای نشان دادن زمانی که چیزی در راه است استفاده می کنیم.

So here comes the bus.

پس اینجا اتوبوس می آید.

After they get on the bus

بعد از اینکه سوار اتوبوس شدند

and the bus leaves,

و اتوبوس رفت،

we would use a different phrase.

از عبارت دیگری استفاده می کنیم.

We would say, there goes the bus.

ما می گوییم، اتوبوس می رود.

So when you say here comes the bus,

بنابراین وقتی می گویید اینجا اتوبوس می آید،

or anything else that is coming,

یا هر چیز دیگری که در راه است، به

it means that you see it

این معنی است که آن را می بینید

and it is coming towards you.

و به سمت شما می آید.

When you say, there goes the bus,

وقتی می گویید اتوبوس می رود

or are talking about anything else that is leaving,

یا در مورد هر چیز دیگری که در حال رفتن است صحبت می کنید،

you are basically saying that it is going away from you

اساساً می گویید که از شما می رود

and it is leaving.

و دارد می رود.

So here comes the bus,

بنابراین اتوبوس می آید،

there goes the bus.

اتوبوس می رود.

So we have another phrase

بنابراین ما یک عبارت دیگر

in English that uses the word there,

در انگلیسی داریم که از کلمه وجود دارد

and it's the phrase, to be there for someone.

و آن عبارت to be there for someone است.

This is really hard to do right now

انجام این کار در حال حاضر

in the world because we are all supposed to stay home.

در دنیا واقعا سخت است زیرا قرار است همه ما در خانه بمانیم.

You are staying home, right?

شما در خانه می مانید، درست است؟

Stay home, stay safe.

در خانه بمانید، ایمن بمانید.

But we have this phrase,

اما ما این عبارت را داریم،

to be there for someone.

برای کسی بودن.

When you say that you are there for someone,

وقتی می گویید برای کسی حاضر هستید، به

it means that they can share any bad things

این معنی است که او می تواند هر اتفاق بدی را

that are happening to them in their life

که در زندگی برای او اتفاق می افتد با او در میان بگذارد

and that you will be very compassionate

و شما بسیار دلسوز

and you will be very kind

خواهید بود و بسیار مهربان

and very supportive of them.

و از او حمایت می کنید.

So when you are there for someone,

بنابراین وقتی برای کسی هستید، به

it means that you are a shoulder

این معنی است که شما شانه ای هستید

that they can lean on in a time of trouble,

که او می تواند در زمان مشکل به آن تکیه کند،

and that you are someone

و شما فردی هستید

that they can talk to if they need to talk to someone.

که اگر نیاز به صحبت با کسی داشت، می تواند با او صحبت کند.

So hopefully, right now we can all be there

بنابراین امیدواریم که در حال حاضر همه ما بتوانیم در کنار

for each other around the world

یکدیگر در سراسر جهان

as we go through this crazy, crazy time.

که این دوران دیوانه و دیوانه را سپری می کنیم، کنار هم باشیم.

Well, hey,

خوب، هی،

thank you so much for watching

خیلی ممنون که

this video about the words here and there

این ویدیو را در مورد کلمات اینجا و آنجا

and some English phrases to go along with them.

و چند عبارت انگلیسی همراه با آنها تماشا کردید.

I really hope it wasn't too confusing for you,

من واقعاً امیدوارم که برای شما خیلی گیج کننده نبوده باشد،

and I hope you were able to learn

و امیدوارم تونسته باشید

just a little bit more English.

فقط کمی بیشتر انگلیسی یاد بگیرید.

Don't forget, if you are new here,

فراموش نکنید، اگر در اینجا تازه وارد

please hit the subscribe button

هستید، لطفاً دکمه اشتراک

and give me a thumbs up if this video

را بزنید و اگر این ویدیو

helped you learn just a little bit more English.

به شما کمک کرد تا کمی بیشتر انگلیسی یاد بگیرید، به من کمک کنید.

And while you're here,

و در حالی که اینجا هستید،

if you have the time,

اگر وقت دارید،

why don't you stick around

چرا نمی مانید

and watch another video or two?

و یکی دو ویدیو دیگر را تماشا نمی کنید؟

(upbeat music)

(موسیقی شاد)