Learn 12 English Phrases to Use at Work

Hi, Bob, the Canadian here.

سلام، باب، کانادایی اینجاست.

Welcome to this little English lesson

به این درس کوچک انگلیسی خوش آمدید

where I'm going to teach you some phrases

که در آن عباراتی را به شما آموزش می دهم

that you can use to talk about work.

که می توانید از آنها برای صحبت در مورد کار استفاده کنید.

In fact, I am back at work.

در واقع من سر کار برگشتم.

The school day just ended.

روز مدرسه به تازگی تمام شد.

So I'm happy about that because I can take my mask off.

بنابراین از این بابت خوشحالم زیرا می توانم نقاب خود را برداریم.

It's been a long day actually.

در واقع روز طولانی بود.

But I'm definitely back at it.

اما من قطعا به آن بازگشته ام.

And that's the first phrase that I wanted to teach you.

و این اولین عبارتی است که می خواستم به شما یاد بدهم.

Sometimes when you take a break from work,

گاهی اوقات وقتی از کار استراحت می‌کنید،

like as a teacher, I had the summer off.

مثل معلمی، تابستان را تعطیل می‌کردم.

When you start working again,

وقتی دوباره شروع به کار می کنید،

you say that you are back at it.

می گویید که به آن بازگشته اید.

So back at it is a simple phrase

بنابراین بازگشت به آن یک عبارت ساده است

that just means you're working again.

که فقط به این معنی است که شما دوباره کار می کنید.

The other phrase I wanted to teach you is the phrase

عبارت دیگری که می‌خواستم به شما یاد بدهم، عبارت

to be back in the swing of things.

to be back in the swing of things است.

The first week of school, things were a little rough.

هفته اول مدرسه، اوضاع کمی سخت بود.

It's hard to remember how to do everything,

به خاطر سپردن نحوه انجام هر کاری سخت است،

but eventually you get used to the job again.

اما در نهایت دوباره به کار عادت می کنید.

And then we use the English phrase

و سپس از عبارت انگلیسی

to be back in the swing of things

to be back in the swing of things

or to be back into the swing of things.

یا to be back into the swing of things استفاده می کنیم.

And basically all that means is that work seems pretty

و اساساً همه این بدان معناست که اکنون کار

normal to me now.

برای من کاملاً عادی به نظر می رسد.

I've remembered how to do this job

من به یاد دارم که چگونه این کار را انجام

and I think I do it pretty well.

دهم و فکر می کنم آن را به خوبی انجام می دهم.

So I'm definitely back in the swing of things.

بنابراین من قطعا در نوسان همه چیز برگشته ام.

Like I said, the first week was a little rough

همانطور که گفتم، هفته اول کمی سخت بود

while I was trying to remember how to do this job well.

در حالی که سعی می کردم به یاد بیاورم که چگونه این کار را به خوبی انجام دهم.

I certainly needed to work out some kinks.

من مطمئناً نیاز داشتم که برخی از پیچیدگی ها را حل کنم.

That's the third phrase I wanted to teach you.

این سومین عبارتی است که می خواستم به شما یاد بدهم.

When you need to work out some kinks,

هنگامی که باید برخی از پیچیدگی ها را حل کنید، به

it means you need to kind of relearn how to do the job well.

این معنی است که باید دوباره یاد بگیرید که چگونه کار را به خوبی انجام دهید.

Sometimes you know exactly how to do it,

گاهی اوقات دقیقاً می دانید که چگونه این کار را انجام دهید،

but you haven't done it for a long time.

اما مدت زیادی است که آن را انجام نداده اید.

So when you start doing the job again,

بنابراین وقتی دوباره شروع به انجام کار می کنید

you need to work out the kinks.

، باید پیچیدگی ها را برطرف کنید.

And certainly after I worked out the kinks,

و مطمئناً بعد از اینکه پیچیدگی‌ها را برطرف کردم،

I needed to roll up my sleeves.

باید آستین‌هایم را بالا بزنم.

Now I know I wear short sleeved shirts,

حالا می دانم که پیراهن های آستین کوتاه می پوشم،

but the English phrase to roll up your sleeves means to get

اما عبارت انگلیسی to roll up your sleeves به معنای رسیدن

to work and to work hard.

به کار و سخت کار کردن است.

So after I worked out all the kinks,

بنابراین بعد از اینکه تمام پیچیدگی‌ها را حل

I certainly rolled up my sleeves

کردم، مطمئناً آستین‌هایم را بالا زدم

and started doing the job well.

و کار را به خوبی انجام دادم.

This is actually my third week back at work

این در واقع سومین هفته من است که سر کار هستم

and it's time to get down to business.

و زمان آن رسیده که به کار خود بپردازم.

In English, when we talk about work

در زبان انگلیسی، وقتی در مورد کار صحبت می

and we use the phrase to get down to business,

کنیم و از عبارت شروع به کار

it means that you want to start getting work done.

استفاده می کنیم، به این معنی است که شما می خواهید شروع به انجام کار کنید.

Sometimes when you start a job or restart a job,

گاهی اوقات وقتی کاری را شروع می‌کنید یا کاری را مجدداً راه‌اندازی می‌کنید،

like I just did, there are many things you need to do

مانند من، کارهای زیادی وجود دارد که باید انجام دهید

that aren't the actual work.

که کار واقعی نیستند.

You have a lot of training and a lot

شما آموزش های زیادی

of new things you have to learn.

دارید و چیزهای جدید زیادی باید یاد بگیرید.

But now, because it's the third week back at the job,

اما اکنون، چون هفته سوم است که به کار برگشته‌ایم،

it's time to get down to business.

وقت آن است که به کار خود بپردازیم.

It's time to get the actual work done that needs to be done

وقت آن است که کار واقعی را که باید انجام شود انجام دهم

because I want to make headway.

زیرا می خواهم پیشرفت کنم.

When you use the English phrase to make headway,

وقتی از عبارت انگلیسی برای پیشرفت استفاده می کنید، به

it means that you want to have progress at your job.

این معنی است که می خواهید در شغل خود پیشرفت داشته باشید.

When you start a project or you start a task,

وقتی پروژه ای را شروع می کنید یا کاری را شروع می کنید

you always want to make progress or make headway.

، همیشه می خواهید پیشرفت کنید یا پیشرفت کنید.

When you say you want to make headway,

وقتی می گویید می خواهید پیشرفت کنید، به

it means that each day you want to get

این معنی است که هر روز می خواهید

a certain amount of work done so that eventually

مقدار مشخصی از کار را انجام دهید تا در

you are done the project.

نهایت پروژه را به پایان برسانید.

It is always nice to get down to business

همیشه خوب است که دست به کار

and then to make headway.

شوید و سپس پیشرفت کنید.

So so far, the job is really exciting.

تا اینجای کار، کار واقعاً هیجان انگیز است.

It's fun to be back at work,

بازگشت به سر کار لذت بخش است،

but eventually it will be the same old, same old.

اما در نهایت همان قدیمی خواهد بود.

In English, when we use the phrase the same old, same old,

در زبان انگلیسی، وقتی از عبارت same old, same old استفاده می کنیم،

it just simply means that something has become routine

به سادگی به این معنی است که چیزی روتین شده

and maybe even a little bit boring.

و شاید حتی کمی کسل کننده باشد.

Usually my job doesn't become too boring,

معمولاً کار من خیلی خسته کننده نمی شود،

but eventually it'll just be the same old, same old.

اما در نهایت همان قدیمی، همان قدیمی می شود.

I'll do the same things every day.

من هر روز همین کارها را انجام خواهم داد.

As I continue to do the job.

همانطور که من به انجام کار ادامه می دهم.

Every once in a while at work, I need to go the extra mile.

هر چند وقت یک بار در محل کار ، باید راه بیشتری را طی کنم.

The English phrase to go the extra mile

عبارت انگلیسی to go the extra mile

means that you do more than you are expected to do.

به این معنی است که شما بیش از آنچه انتظار می رود انجام دهید.

So I'm expected to teach my classes,

بنابراین از من انتظار می‌رود که در کلاس‌هایم تدریس کنم،

but sometimes I go the extra mile

اما گاهی اوقات

by helping out a colleague on a project they're working on.

با کمک به یک همکار در پروژه‌ای که روی آن کار می‌کنند، تلاش بیشتری می‌کنم.

So at work, when you say

بنابراین در محل کار، وقتی می گویید

that you are going to go the extra mile,

که مایل بیشتری را طی خواهید کرد، به

it means you're going to do more work

این معنی است که کار بیشتری

than they would expect you to do on a project or a task.

از آنچه آنها انتظار دارند در یک پروژه یا یک کار انجام دهید، انجام خواهید داد.

It's really nice to have colleagues

واقعاً خوب است که همکارانی داشته باشید

that are willing to go the extra mile.

که مایلند راه بیشتری را طی کنند.

Speaking of colleagues, I'm sure everyone has a coworker

وقتی صحبت از همکاران شد، من مطمئن هستم که همه یک همکار دارند

who needs to pull up their socks.

که باید جوراب های خود را بالا بکشد.

In English, when we say that someone needs

در زبان انگلیسی، وقتی می گوییم شخصی باید

to pull up their socks, it means they need to work harder.

جوراب خود را بالا بکشد، به این معنی است که باید بیشتر کار کند.

I'm sure at your place of work, everyone works really hard,

من مطمئن هستم که در محل کار شما، همه واقعاً سخت کار می کنند،

but there might be that one person

اما ممکن است یک نفر باشد

who just doesn't work as hard as everyone else.

که به اندازه دیگران سخت کار نمی کند.

And we would say that that person needs

و ما می گوییم که آن شخص باید

to pull up their socks because when everyone

جوراب خود را بالا بکشد زیرا وقتی همه

is working on the same task or job, it's nice

روی یک کار یا شغل مشابه کار می کنند، خوب است

if everyone pulls their weight.

که همه وزن خود را بکشند.

In English, when we say

در زبان انگلیسی، وقتی می گوییم

that everyone needs to pull their weight,

که همه باید وزن خود را بکشند، به

it means that they all need to work

این معنی است که

as hard as everyone else when you have a job to do,

وقتی شما کاری دارید،

or when you're working on a project.

یا زمانی که روی پروژه ای کار می کنید، همه آنها باید مانند دیگران سخت کار کنند.

And if three people are pulling their weight,

و اگر سه نفر وزن خود را می کشند،

but one person is not working very hard,

اما یک نفر خیلی سخت کار نمی کند،

that person definitely needs to pull up their socks.

آن شخص قطعا باید جوراب خود را بالا بکشد.

I really do enjoy being back at work,

من واقعاً از بازگشت به سر کار لذت می برم،

but I do need to keep my nose to the grindstone.

اما باید دماغم را روی سنگ خرد نگه دارم.

In English, when you're talking about a job

در زبان انگلیسی، وقتی در مورد شغلی صحبت

and you say that you need to keep

می‌کنید و می‌گویید که باید

your nose to the grindstone, it means

بینی‌تان را روی سنگ‌سایه نگه دارید، به این معنی است

that you need to keep working hard

که باید سخت کار کنید

and not take too many breaks.

و زیاد استراحت نکنید.

It's important when you're a teacher like me,

وقتی مثل من معلم هستی،

when you're doing this job,

وقتی این کار را انجام می‌دهی، مهم است

that you keep your nose to the grindstone,

که دماغت را به سنگ خرد کن،

because if you get behind

چون اگر پشت

the job becomes very, very difficult.

سر کار بیفتی، خیلی خیلی سخت می‌شود.

I also wanna keep my nose to the grindstone

من همچنین می‌خواهم بینی‌ام را روی سنگ‌سابی نگه دارم،

because I wanna stay ahead of the game.

زیرا می‌خواهم از بازی جلوتر بمانم.

In English, when you use the phrase

در زبان انگلیسی، وقتی از

to stay ahead of the game,

عبارت جلوتر ماندن از بازی استفاده می کنید، به

it means that you plan well and that you work ahead

این معنی است که شما خوب برنامه ریزی می کنید و از قبل

and that you do things before

کار می کنید و کارها

they need to be done so that your job

را قبل از انجام دادن انجام می دهید تا کار شما

is a little bit more relaxing.

کمی آرامش بخش باشد.

I often find that if I get behind,

من اغلب متوجه می شوم که اگر عقب بیفتم،

my job becomes a little bit irritating

کارم کمی آزاردهنده می شود

and I get annoyed, but if I stay ahead of the game,

و اذیت می شوم، اما اگر از بازی جلوتر بمانم،

I can stay happy at work and I can do really well

می توانم در محل کار خوشحال بمانم و می توانم

as an employee.

به عنوان یک کارمند واقعاً خوب عمل کنم.

Well hey, thanks for watching this little lesson

خوب هی، از تماشای این درس کوچک

on a few work phrases that you can use

در مورد چند عبارت کاری که می توانید

when talking about your job or about work.

هنگام صحبت در مورد شغل یا کار خود استفاده کنید، متشکرم.

I hope you were able to learn just a little bit more English

امیدوارم در این درس ویدیویی توانسته باشید کمی زبان انگلیسی را بیشتر یاد بگیرید

in this video lesson.

.

And I hope that wherever you work,

و امیدوارم هرجا که کار میکنی،

whether it's a part time, job, or full time job,

چه پاره وقت، چه کار یا تمام وقت

that it's going well, and that you are enjoying yourself.

، خوب پیش بره و از خودت لذت ببری.

I'm Bob, the Canadian, and you're learning English

من باب کانادایی هستم و شما در

with me here on YouTube.

اینجا در یوتیوب با من انگلیسی یاد می گیرید.

If you're new here, don't forget to click

اگر در اینجا تازه کار هستید، فراموش نکنید که روی دکمه

that red subscribe button below and give me a thumbs up

قرمز رنگ اشتراک زیر کلیک کنید و

if this video helped you learn just a little bit of English,

اگر این ویدیو به شما کمک کرد تا کمی زبان انگلیسی را یاد بگیرید،

and if you have some time, why don't you stick around

و اگر کمی وقت دارید، چرا آن را نگه ندارید. اطراف

and watch another video.

و یک ویدیو دیگر تماشا کنید.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)