How To Describe Old Things In English

In this English lesson, I'm going to help you learn

در این درس انگلیسی، من قصد دارم به شما کمک کنم تا یاد بگیرید

how to describe old things in English.

چگونه چیزهای قدیمی را به زبان انگلیسی توصیف کنید.

I'll teach you 10 different ways

من 10 روش مختلف

to describe something that's old.

برای توصیف چیزی که قدیمی است را به شما آموزش می دهم.

This is my tractor.

این تراکتور من است.

It was built in the late 90s.

در اواخر دهه 90 ساخته شد.

It's over 20 years old, which believe it or not,

بالای 20 سال است ، باور کنید یا نه

is quite old for a tractor,

، برای تراکتورسازی خیلی قدیمی است،

but it's an oldie, but a goodie.

اما قدیمی است، اما خوب.

What that means, if you say in English

این به چه معناست، اگر به انگلیسی بگویید

that something is an oldie, but a goodie,

که چیزی قدیمی است، اما خوب است،

it's kind of an old-fashioned phrase, but I still use it.

به نوعی یک عبارت قدیمی است ، اما من هنوز از آن استفاده می کنم.

It means that something is old,

این بدان معنی است که چیزی قدیمی است

but it's still really, really good.

، اما هنوز واقعاً بسیار خوب است.

This tractor starts.

این تراکتور شروع می شود.

This tractor runs really well.

این تراکتور واقعاً خوب کار می کند.

This tractor is always ready to do some work

این تراکتور همیشه

when I go to use it.

وقتی برای استفاده از آن می روم آماده انجام کارهایی است.

So it's an oldie, but a goodie.

بنابراین یک قدیمی است، اما خوب است.

So once again, in this English lesson,

بنابراین، یک بار دیگر، در این درس انگلیسی،

I'll teach you a few more ways

چند روش دیگر

to describe something in English that's a little bit old.

برای توصیف چیزی به زبان انگلیسی که کمی قدیمی است را به شما آموزش می دهم.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

So we've had this picnic table for a very long time.

بنابراین ما این میز پیک نیک را برای مدت بسیار طولانی داشته ایم.

In fact, I used to do livestream

در واقع، من قبل از

sitting at this picnic table, but my back would get sore.

نشستن پشت میز پیک نیک، پخش زنده پخش می کردم، اما کمرم درد می کرد.

But this picnic table is old,

اما این میز پیک نیک قدیمی است

and an English phrase we might use to describe that

و یک عبارت انگلیسی که ممکن است برای توصیف آن استفاده کنیم، این

is to say, it's falling apart.

است که بگوییم در حال از هم پاشیدن است.

If you move this picnic table,

اگر این میز پیک نیک را جابه جا می کنید

you have to be careful where you grab it,

، باید مراقب باشید که آن را کجا می گیرید،

because some of the boards are in place,

زیرا برخی از تخته ها سر جای خود هستند،

but some have come loose.

اما برخی از آنها شل شده اند.

This picnic table is definitely falling apart.

این میز پیک نیک قطعا در حال از بین رفتن است.

It was actually on my list of jobs for the summer

در واقع در لیست مشاغل تابستانی

to put some screws in it and to fix this,

من بود که چند پیچ ​​در آن قرار دهم و این را درست کنم،

but it's one of the jobs I didn't get to,

اما یکی از مشاغلی است که به آن نرسیدم،

but this picnic table is definitely old,

اما این میز پیک نیک قطعا قدیمی است

and it's definitely falling apart.

و قطعاً در حال از بین رفتن است.

Another phrase we sometimes use in English

عبارت دیگری که گاهی اوقات در انگلیسی

to describe something that's old is the phrase, worn out.

برای توصیف چیزی که قدیمی است استفاده می کنیم عبارت، فرسوده است.

If you look at this manure spreader behind me,

اگر به این کودپاش پشت سر من

if you look at the tire here,

نگاه کنید، اگر به لاستیک اینجا نگاه کنید،

you'll see that it's tilted,

می بینید که کج شده،

something underneath is bent,

چیزی زیر آن خم شده،

something underneath is rusted.

چیزی زیر آن زنگ زده است.

This manure spreader is worn out.

این کودپاش فرسوده است.

It still works, but I don't want to put manure in it

هنوز هم کار می کند، اما من نمی خواهم کود داخل آن بریزم

and drive it because I feel like the tire will fall off.

و رانندگی کنم، زیرا احساس می کنم لاستیک می افتد.

This is definitely worn out.

این قطعا فرسوده است.

I have used this manure spreader for many years,

من سال هاست از این کودپاش استفاده

and I think over time through use, it has become worn out.

می کنم و فکر می کنم به مرور زمان با استفاده از آن فرسوده شده است.

So another way we describe something that's old

بنابراین راه دیگری برای توصیف چیزی که

in English is to say, it's worn out.

در انگلیسی قدیمی است این است که بگوییم کهنه شده است.

Another phrase we use in English

عبارت دیگری که در انگلیسی

to describe something that's old is to say,

برای توصیف چیزی که قدیمی است استفاده می کنیم این است که بگوییم،

it's starting to show its age.

شروع به نشان دادن سن خود می کند.

The other day, I noticed that there is

روز قبل متوجه شدم که

a rust spot on my van

روی وانت من یک نقطه زنگ زده است

and the paint is starting to fall off down here.

و رنگ در اینجا شروع به ریختن کرده است.

This van is only about 10 or 11 years old,

این ون تنها حدود 10 یا 11 سال از عمر

but it's starting to show its age.

آن می گذرد، اما شروع به نشان دادن سن خود کرده است.

That's the English phrase I would definitely use

این همان عبارت انگلیسی است که من قطعاً

to describe something like this.

برای توصیف چنین چیزی استفاده خواهم کرد.

This van is kind of old.

این ون یه جورایی قدیمیه

It's not that old.

آنقدرها هم قدیمی نیست.

In my mind, it still seems quite new,

در ذهن من، هنوز کاملاً جدید به نظر می رسد،

but it's definitely getting old.

اما قطعاً در حال قدیمی شدن است.

It's definitely starting to show its age.

قطعا شروع به نشان دادن سن خود کرده است.

Another way to describe something that's old

راه دیگری برای توصیف چیزی که قدیمی است

and not usable anymore is to say, it's shot.

و دیگر قابل استفاده نیست این است که بگوییم شلیک شده است.

This chair is shot.

این صندلی تیراندازی شده است.

We've used this for many years,

ما سال ها از این استفاده می کنیم،

but one day someone sat in it and this piece broke off,

اما یک روز یک نفر در آن نشست و این قطعه پاره شد،

this piece fell off and it's not repairable.

این قطعه افتاد و قابل تعمیر نیست.

I would describe this chair by saying, it's shot.

من این صندلی را اینگونه توصیف می کنم که تیراندازی شده است.

In English, when you say something is shot,

در زبان انگلیسی وقتی می گویید چیزی شلیک شده

it means it's old.

است یعنی قدیمی است.

It means it's broken.

یعنی خرابه

It means you can't fix it.

یعنی نمیتونی درستش کنی

And it's no longer usable.

و دیگر قابل استفاده نیست.

This chair is definitely shot.

این صندلی قطعا شلیک شده است.

Another funny phrase, I think,

یکی دیگر از عبارت های خنده دار، به نظر من،

to describe something that's old in English

برای توصیف چیزی که در انگلیسی قدیمی

is to say, it's as old as the hills.

است، این است که بگوییم به قدمت تپه ها است.

I'm up here in my barn

من اینجا در انبارم هستم

because I wanted to show you this beam.

چون می‌خواستم این پرتو را به شما نشان دهم.

This barn was built almost 100 years ago.

این انبار تقریبا 100 سال پیش ساخته شده است.

So this beam is as old as the hills.

بنابراین این پرتو به اندازه تپه ها قدمت دارد.

In English, when you say something is as old as the hills,

در زبان انگلیسی، وقتی می گویید چیزی به قدمت تپه ها است،

you're kind of saying that whatever you're talking about

به نوعی می گویید که هر چه در مورد

is as old as the earth, as old as the hills

آن صحبت می کنید به قدمت زمین است، به قدمت تپه ها

and valleys that we see around us.

و دره هایی که در اطراف خود می بینیم.

So this beam is doing a really good job.

بنابراین این پرتو واقعاً کار خوبی انجام می دهد.

Even though it's as old as the hills,

با وجود اینکه قدمتی به اندازه تپه ها دارد،

it's still keeping the barn straight and level.

هنوز انبار را صاف و هموار نگه می دارد.

It's still doing what it's supposed to do,

با وجود اینکه قدمتی به اندازه تپه ها دارد، هنوز همان کاری را که قرار است انجام دهد، انجام می دهد

even though it's as old as the hills.

.

So interestingly enough, I found this old TV

به اندازه کافی جالب این بود که این تلویزیون قدیمی را

while I was up here in the haymow,

در حالی که اینجا در یونجه بودم پیدا کردم

and it reminded me of a couple more words.

و چند کلمه دیگر مرا به یاد آورد.

You could say this TV is obsolete.

می توان گفت این تلویزیون منسوخ شده است.

You could say this TV is outdated.

می توان گفت این تلویزیون قدیمی است.

Not a lot of people use TVs like that anymore.

دیگر افراد زیادی از چنین تلویزیون هایی استفاده نمی کنند.

Most people have big flat screen TVs,

اکثر مردم تلویزیون های صفحه تخت بزرگ دارند

and they hook them up to a satellite dish or to cable TV.

و آنها را به یک بشقاب ماهواره یا تلویزیون کابلی متصل می کنند.

Not a lot of people use a TV

بسیاری از مردم دیگر از چنین تلویزیونی

like this anymore with an antenna.

با آنتن استفاده نمی کنند.

This one's definitely obsolete,

این یکی قطعا منسوخ شده است

and it's a little bit outdated.

و کمی قدیمی است.

And it's also very, very dirty.

و همچنین بسیار بسیار کثیف است.

I guess it's been up here for quite a few years.

حدس می زنم چند سالی است که اینجا بوده است.

I think my brother used to have

فکر می کنم برادرم قبلاً

a climbing wall in this haymow,

در این علوفه دیواری برای کوهنوردی داشت

and his friends and him used to come and climb,

و دوستانش و او می آمدند و بالا می

and then watch this little TV.

رفتند و بعد این تلویزیون کوچک را تماشا می کردند.

So anyways, now it's obsolete.

بنابراین به هر حال، اکنون منسوخ شده است.

Now, it's outdated.

الان دیگه قدیمی شده

The phone I use is a Pixel 3.

تلفنی که من استفاده می‌کنم Pixel 3 است.

It's a little bit old,

کمی قدیمی است،

but it still does everything I want it to do.

اما همچنان هر کاری را که می‌خواهم انجام می‌دهد.

But someone could describe this phone

اما کسی می تواند این گوشی را

as an old piece of crap.

به عنوان یک قطعه مزخرف قدیمی توصیف کند.

Sometimes instead of crap, we use the S-H-I-T word,

گاهی اوقات به جای چرند از کلمه S-H-I-T استفاده می کنیم،

but I don't want to say that word in an English lesson.

اما من نمی خواهم این کلمه را در درس انگلیسی بگویم.

I think this is a good phone,

به نظر من این گوشی خوبی است،

but it is getting a little bit old.

اما کمی قدیمی شده است.

Someone who likes to buy a new phone every year

کسی که دوست دارد هر سال یک گوشی جدید بخرد،

might say to me,

ممکن است به من بگوید،

"Bob, your phone is an old piece of crap."

"باب، تلفن تو یک خرافات قدیمی است."

I wouldn't really appreciate that.

من واقعا قدردان آن نیستم.

I like to take care of my phone

من دوست دارم از گوشی خود مراقبت کنم

and use it as long as I possibly can,

و تا زمانی که بتوانم از آن استفاده کنم،

but, you know, the more I think about it,

اما، می دانید، هر چه بیشتر به آن فکر کنم،

in about a year or two, I'll probably replace it,

در حدود یک یا دو سال دیگر ، احتمالاً آن را جایگزین خواهم کرد،

but I would never call it an old piece of crap.

اما هرگز با آن تماس نمی گیرم. یک تکه مزخرف قدیمی

This phone has been very good to me.

این گوشی برای من خیلی خوب بود.

I've really enjoyed it.

من واقعا از آن لذت برده ام.

Another phrase we sometimes use in English

عبارت دیگری که گاهی اوقات در انگلیسی

to describe something that's old is wear and tear.

برای توصیف چیزی قدیمی استفاده می کنیم، فرسودگی و پارگی است.

This hay elevator has a lot of wear and tear.

این آسانسور یونجه فرسوده و فرسودگی زیادی دارد.

We have used this hay elevator every year

ما هر ساله از این آسانسور یونجه

to send hay bales up into our haymow for storage.

برای فرستادن عدل های یونجه به علوفه خود برای ذخیره سازی استفاده می کنیم.

As we use it, though, the pieces wear on each other.

با این حال، همانطور که ما از آن استفاده می کنیم، قطعات روی یکدیگر می پوشند.

We oil it so that there's not as much wear and tear,

آن را روغن می زنیم تا ساییدگی و پارگی زیاد نباشد،

but as you use something like this,

اما وقتی از چیزی شبیه به این استفاده می کنید،

as it turns and as the chain moves and as the gear turns,

با چرخش و حرکت زنجیر و چرخش دنده

there's a certain amount of wear and tear.

، مقدار مشخصی ساییدگی ایجاد می شود.

So another way to describe something

بنابراین راه دیگری برای توصیف چیزی

that's old in English

که در انگلیسی قدیمی

is to say it has a lot of wear and tear.

است این است که بگوییم فرسودگی و پارگی زیادی دارد.

My trailer has a lot of rust on it.

تریلر من خیلی زنگ زده رویش.

In fact, if I do this, I can even pull some of the rust off.

در واقع، اگر این کار را انجام دهم، حتی می توانم مقداری از زنگ زدگی را از بین ببرم.

This trailer is a bit of a rust bucket.

این تریلر کمی سطل زنگ زده است.

When we say something is a rust bucket in English,

وقتی به انگلیسی می گوییم چیزی سطل زنگ زده است،

we mean that it's old.

منظورمان قدیمی بودن آن است.

And we definitely mean that it's rusting.

و قطعاً منظور ما این است که در حال زنگ زدن است.

You can see here, there's a lot of rust.

می توانید اینجا ببینید، زنگ زدگی زیادی وجود دارد.

We could say, it's rusting out.

می توان گفت، در حال زنگ زدن است.

We could say, Bob's trailer is a rust bucket.

می توان گفت، تریلر باب یک سطل زنگ زده است.

It's been a good trailer, but it's so rusty,

تریلر خوبی بود، اما خیلی زنگ زده است،

I'm not sure how to fix it.

مطمئن نیستم چطور آن را درست کنم.

I'm gonna make an attempt this winter to fix it,

من می خواهم در این زمستان تلاش کنم تا آن را تعمیر کنم،

but I think it's actually rusted through.

اما فکر می کنم در واقع زنگ زده است. تعمیر

It might not be a very easy job to fix this trailer

این تریلر ممکن است کار آسانی

because it's such a rust bucket.

نباشد زیرا سطل زنگ زده است.

Well, thank you so much for watching this English lesson

خوب، از تماشای این درس انگلیسی

about how to describe things that are old in English.

در مورد نحوه توصیف چیزهایی که در انگلیسی قدیمی هستند بسیار سپاسگزارم.

Remember, if this is your first time here,

به یاد داشته باشید، اگر این اولین بار است که اینجا هستید،

don't forget to click that subscribe button there,

فراموش نکنید که روی دکمه اشتراک در آنجا کلیک کنید،

and give me a thumbs up if this video

و اگر این ویدیو

helped you learn a bit more English.

به شما کمک کرد تا کمی بیشتر انگلیسی را بیاموزید، به من کمک کنید.

And if you're interested in other English lessons

و اگر به سایر درس‌های انگلیسی

about how to describe people

در مورد نحوه توصیف افرادی

who are good at something or bad at something,

که در کاری خوب یا بد هستند علاقه

you can watch these English lessons right here.

دارید، می‌توانید این درس‌های انگلیسی را همین‌جا تماشا کنید.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)