Don't Stop Saying I DON'T KNOW In English!

So I've been doing a little bit of research.

بنابراین من کمی تحقیق کرده ام.

I was curious, and I wanted to know

کنجکاو بودم و می‌خواستم بدانم اگر مردم جواب سوالی را

what the most common response that people would give

ندانند، رایج‌ترین پاسخی که می‌دهند

if they didn't know the answer to a question.

چیست؟

So over the last few months I've kept track.

بنابراین در چند ماه گذشته من پیگیری کرده ام.

And the most common response is the English phrase,

و رایج ترین پاسخ عبارت انگلیسی است،

I do not know.

نمی دانم.

More precisely, people usually say, "I don't know."

به عبارت دقیق‌تر، مردم معمولاً می‌گویند: «نمی‌دانم».

They use the contraction.

از انقباض استفاده می کنند.

Or informally, they'll say, "I dunno."

یا به طور غیررسمی، آنها می گویند: "نمی دانم."

That's the fastest way to say that you don't know something.

این سریعترین راه برای گفتن این است که چیزی را نمی دانید.

But I thought for variety, it would be interesting

اما من برای تنوع فکر کردم،

for you if I taught you some alternatives.

اگر چند جایگزین به شما یاد بدهم برای شما جالب خواهد بود.

So in this English lesson

بنابراین در این درس انگلیسی

I'll teach you eight more ways to say

هشت راه دیگر برای گفتن

I don't know in English.

من نمی دانم به زبان انگلیسی به شما آموزش می دهم.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

If you look behind me here, you can see

اگر اینجا به پشت سر من نگاه کنید، می بینید

that a few of the branches on this tree are broken.

که چند شاخه از این درخت شکسته است.

And if you asked me this question,

و اگر این سوال را از من بپرسید،

"Bob, what happened to your tree?"

"باب، درخت شما چه شد؟"

And if I didn't know the answer,

و اگر جواب را نمی

I could use one of the following four phrases.

دانستم می توانستم یکی از چهار عبارت زیر را به کار ببرم.

I could say, "I don't have a clue."

می‌توانستم بگویم، "نمی‌دانم."

I could say, "I haven't got a clue."

می‌توانم بگویم: "من سرنخی ندارم."

I could say, "I have no clue."

می‌توانم بگویم: "من هیچ سرنخی ندارم."

Or I could just say, "No clue."

یا فقط می‌توانستم بگویم: "نمی‌دانم."

I like the last one.

از اون آخری خوشم میاد.

It's really short and sweet.

واقعا کوتاه و شیرین است.

This isn't actually true though.

اگرچه این در واقع درست نیست.

I do actually know what happened to this tree.

من واقعاً می دانم چه اتفاقی برای این درخت افتاده است.

We had a windstorm the other night

دیشب طوفان باد داشتیم

and a few of the branches couldn't handle the speed

و چند تا از شاخه ها نمی توانستند سرعت

and force and strength of the wind, so they snapped.

و نیرو و قدرت باد را تحمل کنند، به همین دلیل شکستند.

Sometimes we order pizza, but we order too much,

گاهی اوقات ما پیتزا سفارش می‌دهیم، اما خیلی زیاد سفارش می‌دهیم،

so I put the leftovers in the fridge,

بنابراین باقیمانده‌ها را در یخچال

and then the next day I'll think to myself,

می‌گذارم و روز بعد با خودم فکر می‌کنم،

"I'll have a slice of pizza.

"یک تکه پیتزا می‌خورم.

"That will be really, really yummy."

" این واقعاً بسیار خوشمزه خواهد بود.

And I go to the fridge and the pizza's all gone,

و من به سمت یخچال می روم و پیتزا تمام شده است،

so I say to my children, "Who ate the pizza?"

بنابراین به فرزندانم می گویم: "چه کسی پیتزا را خورد؟"

And they could respond with one of three phrases.

و آنها می توانند با یکی از سه عبارت پاسخ دهند.

They could say, "I have no idea,"

آنها می توانند بگویند "من هیچ نظری ندارم"

or, "I've got no idea,"

یا ، "من هیچ ایده ای ندارم"

or simply, "No idea."

یا به سادگی، "نمی دانم."

Once again, the last one is very informal

یک بار دیگر، آخرین مورد بسیار غیررسمی است

but it's my favorite one.

اما مورد علاقه من است.

No idea.

هیچ نظری ندارم.

"Who ate the last slice of pizza?"

"چه کسی آخرین تکه پیتزا را خورد؟

"No idea, Dad."

" بابا."

I'm sure you've been

مطمئنم

on a long trip before with a friend or a relative,

قبلاً با یکی از دوستان یا یکی از اقوام به یک سفر طولانی رفته اید،

and after driving for a while, they might ask you,

و بعد از مدتی رانندگی ، ممکن است از شما بپرسند:

"Hey how much longer before we get there?"

"هی چند وقت دیگر قبل از رسیدن به آنجا؟"

And a very common response

و یک مورد بسیار رایج

if you don't know the answer would be to say,

اگر نمی دانید پاسخ این است که بگویید:

"Your guess is as good as mine."

"حدس تو به اندازه من خوب است."

This is very common.

I say this a lot to my kids when we're driving.

"Dad, how much longer?"

And I'll say, "I don't know.

و من می گویم: "نمی دانم.

"Your guess is as good as mine."

"حدس شما به خوبی حدس من است."

Basically what this means is, I don't know,

اساساً این یعنی چه، من نمی‌دانم،

so if you kind of guess how much longer it is,

بنابراین اگر حدس بزنید چقدر طولانی‌تر است،

that'll be just as good an answer as the one I would give,

به همان اندازه پاسخی است که من می‌دهم،

because I don't know what to say.

زیرا نمی‌دانم چه بگویم.

So you could say, "Your guess is as good as mine."

بنابراین می توانید بگویید: " حدس شما به خوبی حدس من است."

Sometimes someone will ask you a question and you know

گاهی اوقات کسی از شما سوالی می پرسد و

that you used to know the answer,

شما می دانید که قبلاً پاسخ آن را می دانستید،

but you can't think of it in the moment.

اما نمی توانید در لحظه به آن فکر کنید.

Maybe you're in math class and the teacher says,

شاید شما در کلاس ریاضی هستید و معلم می گوید:

"What is pi to two decimal places?"

"پی تا دو رقم اعشار چیست؟"

And you know you learned that a while ago,

و می دانید که مدتی پیش

but you just can't remember it.

آن را یاد گرفتید، اما نمی توانید آن را به خاطر بسپارید.

A good response would be to say this.

یک پاسخ خوب می تواند گفتن این باشد.

"I'm drawing a blank."

"من یک جای خالی می کشم."

When you say, "I'm drawing a blank,"

وقتی می گویید "من یک جای خالی می کشم

it indicates that you don't know the answer,

" نشان دهنده این است که شما پاسخ را نمی دانید،

but it also indicates that you used to know the answer

اما همچنین نشان می دهد که قبلاً پاسخ را می

or you just can't think of it in that current moment.

دانستید یا فقط نمی توانید در آن لحظه فعلی به آن فکر کنید.

So, you could just just say, "I'm drawing a blank."

بنابراین، شما فقط می توانید بگویید: "من یک جای خالی می کشم."

So I mentioned the phrase,

بنابراین من این عبارت را ذکر کردم،

I have no idea, but there's two variations

من هیچ ایده ای ندارم، اما دو نوع تغییر

on this phrase that you can use

در این عبارت وجود دارد که

if you want your English to sound a little cooler,

اگر می خواهید انگلیسی شما کمی سردتر به نظر برسد، می توانید از آنها استفاده کنید،

and those are the phrases,

و این عبارت ها عبارتند از:

I don't have the faintest idea,

من هیچ ایده ای ندارم

or, I don't have the foggiest idea.

، یا من مه آلود ترین ایده را ندارم.

Now, the first one I've heard quite a bit recently.

حالا اولین موردی که اخیراً خیلی شنیدم.

The second one is a little more rare,

مورد دوم کمی نادرتر است،

but they are both accurate English phrases that you can use

اما هر دو عبارت انگلیسی دقیقی هستند که اگر چیزی نمی دانید می توانید از آنها استفاده

if you don't know something.

کنید.

You could say, "I don't have the faintest idea,"

می توانید بگویید: "من ضعیف ترین ایده را ندارم"

or, "I don't have the foggiest idea."

یا "من مه آلودترین ایده را ندارم."

Sometimes someone will ask you a question

گاهی اوقات شخصی در

about something that might happen in the future.

مورد چیزی که ممکن است در آینده اتفاق بیفتد سؤالی از شما می پرسد.

They might ask a question like this.

ممکن است چنین سوالی بپرسند.

"Do you think the president will win the next election?"

آیا فکر می کنید رئیس جمهور در انتخابات بعدی پیروز خواهد شد؟

And a great way to say I don't know

و یک راه عالی برای گفتن من نمی دانم

in that situation is to use the little question,

در این موقعیت استفاده از سوال کوچک

"Who knows?"

"چه کسی می داند؟"

"Do you think the president will win the next election?"

آیا فکر می کنید رئیس جمهور در انتخابات بعدی پیروز خواهد شد؟

"Who knows?"

"چه کسی می داند؟"

"Do you think when we go on the trip

"آیا فکر می کنید وقتی به سفر می

"we'll need to bring a lot of money?"

رویم "نیاز داریم پول زیادی بیاوریم؟"

"Who knows?"

"چه کسی می داند؟"

So when someone asks a question

بنابراین وقتی کسی در مورد آینده سوالی می پرسد

about the future and you don't know the answer,

و شما پاسخ آن را نمی دانید،

this is a great way to respond, to simply say, "Who knows?"

این عالی است. روشی برای پاسخ دادن، به سادگی گفتن، "چه کسی می داند؟"

Another way to say

راه دیگر برای گفتن

I don't know is to simply say, "Beats me."

"نمی دانم" این است که به سادگی بگویید "مرا می زند."

Maybe someone asks you this question.

شاید کسی این سوال را از شما بپرسد:

"Do you think it will rain today?"

"فکر می کنید امروز باران خواهد بارید؟

You could say, "Beats me."

" می تواند بگوید، "مرا کتک می زند."

It might rain.

ممکن است باران ببارد.

It might not.

ممکن است نه.

This is a little more informal.

این کمی غیر رسمی تر است.

It's not really slang and it's not really rude,

این واقعاً عامیانه نیست و واقعاً بی ادبانه

but it is a very quick and easy response

نیست، اما پاسخی بسیار سریع و آسان است

that you might use with someone you are familiar with,

که ممکن است با کسی که هستید از آن استفاده کنید. آشنا،

like a friend or a brother or sister.

مثل یک دوست یا برادر یا خواهر.

"So do you think it's going to rain today?"

«پس فکر می‌کنی امروز بارون می‌باره؟»

"Beats me."

«مرا می‌زند.»

This last example actually is very rude,

این مثال آخر در واقع بسیار گستاخانه است،

and it's to use the question, "How should I know?"

و برای استفاده از این سؤال است: «از کجا باید بدانم؟

Instead of saying, "I don't know."

به جای گفتن «نمی‌دانم.»

Let's imagine a couple of children are talking

بیایید تصور کنیم چند کودک قبل از کریسمس در حال صحبت کردن هستند

before Christmas and one of the kids says

و یکی از بچه‌ها می‌گوید:

"Do you think we'll get lots of presents?"

«فکر می‌کنی ما هدایایی زیادی دریافت کنیم؟»

The other kid could answer very quickly

بچه دیگر می‌تواند خیلی سریع پاسخ دهد

and rudely by saying, "How should I know?"

و بی ادبانه ب می‌گفتند: «از

They could have just said, "I don't know."

کجا باید بدانم؟» آنها می‌توانستند فقط بگویند: «نمی‌دانم.

They could have said, "I don't know.

» می‌توانستند بگویند: «نمی‌دانم.

"Maybe Mom and Dad bought us something cool.

"شاید مامان و بابا چیز جالبی برای ما خریدند.

"Maybe not."

"شاید نه."

But if they want to be rude

اما اگر آنها بخواهند بی ادب

and a little bit harsh, they would use the question,

و کمی خشن باشند، از این سوال استفاده می کنند:

"How should I know?"

"از کجا بدانم؟" یک

Kind of funny, eh?

جور خنده دار است، نه

They answer a question

؟ سوال

with a question to indicate that they don't know.

با یک سوال نشان می دهد که آنها نمی

Well, thank you so much

دانند.خب، خیلی ممنون از شما

for watching this English lesson

برای تماشای این درس انگلیسی

about how to say I don't know in English

در مورد اینکه چگونه به انگلیسی بگویم نمی دانم

if you're tired of saying I don't know all the time.

اگر خسته شده اید همیشه بگویید من نمی دانم

Remember though, I don't know

اما به یاد داشته باشید، نمی‌دانم

or I dunno is the most common way to respond.

یا نمی‌دانم رایج‌ترین راه برای پاسخ دادن است.

So if that's what you want to do, go ahead and do that.

بنابراین اگر این همان کاری است که می‌خواهید انجام دهید، ادامه دهید و این کار را انجام دهید.

There's nothing wrong with saying, "I don't know,"

گفتن «نمی‌دانم» یا «نمی‌دانم» اشکالی ندارد.

or, "I dunno."

، "نمی دانم."

But if you want to add some variety,

اما اگر می خواهید تنوعی اضافه کنید،

use some of the phrases that you've learned in this lesson.

از برخی از عباراتی که در این درس یاد گرفته اید استفاده کنید.

Thanks so much for watching.

خیلی ممنون که تماشا

Remember if you're new here, don't forget to click

کردید. به خاطر داشته باشید که اگر اینجا تازه کار هستید ، فراموش نکنید که روی آن کلیک کنید.

that red subscribe button and gimme a thumbs up

if this video helped you learn a little bit more English,

اگر این ویدیو به شما کمک کرد کمی بیشتر انگلیسی بیاموزید، دکمه اشتراک قرمز را نشان دهید و به شما کمک کنید ،

and if you have the time

و اگر وقت

why don't you stick around and watch another English lesson.

دارید چرا نمی‌مانید و یک درس انگلیسی دیگر را تماشا نمی‌کنید.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)