Free English Class! Topic: Colour - An Advanced Lesson 🎨🌈 (Lesson Only)

Well hello everyone and welcome to this English lesson about

سلام به همه و به این درس انگلیسی در مورد

colour. We live in a very colourful world. When you look

رنگ خوش آمدید. ما در دنیایی بسیار رنگارنگ زندگی می کنیم . وقتی به

around you you see things like green leaves on the trees. You

اطراف خود نگاه می کنید چیزهایی مانند برگ های سبز روی درختان می بینید.

see things like the yellow sun or the blue sky. But this

چیزهایی مانند خورشید زرد یا آسمان آبی را می بینید. اما این

lesson is not going to be a lesson about the basic colours.

درس قرار نیست درسی در مورد رنگ های اصلی باشد.

This isn't a lesson where I'm going to teach you the word for

این درسی نیست که من کلمه

red and yellow and blue and green. I'm expecting that you

قرمز و زرد و آبی و سبز را به شما یاد بدهم. من انتظار دارم که شما

know all of those things already. This is a little more

از قبل همه آن چیزها را بدانید . این کمی بیشتر

of an advanced lesson and you'll see in a minute what I

از یک درس پیشرفته است و شما در عرض یک دقیقه متوجه

mean by that. This lesson on colour will be a lesson where

منظور من از آن خواهید شد. این درس در مورد رنگ، درسی خواهد بود که در آن

you will learn some English words and phrases to be able to

چند کلمه و عبارات انگلیسی را یاد می گیرید تا بتوانید

talk about colour in a more advanced way. Because we live

در مورد رنگ به روشی پیشرفته تر صحبت کنید . از آنجا که ما

in a colourful world we have made up a lot of words and

در دنیای رنگارنگ زندگی می کنیم، کلمات و عبارات زیادی ساخته

phrases that we could use to talk about colour. So let's get

ایم که می توانیم از آنها برای صحبت در مورد رنگ استفاده کنیم. پس بیایید

this lesson started. So when you talk about colour you're

این درس را شروع کنیم. بنابراین وقتی در مورد رنگ صحبت می کنید در

actually talking about light. So colour is made either by

واقع در مورد نور صحبت می کنید. بنابراین رنگ یا توسط

something that emits light like the sun emits light or

چیزی که نور ساطع می کند مانند نور خورشید ایجاد می شود یا

something that reflects light or refracts light reflecting

چیزی که نور را منعکس می کند یا نور را منعکس

light is when the light hits something and bounces off my

می کند، زمانی است که نور به چیزی برخورد می کند و منعکس می شود

understanding is that refracting is when light goes

درک من این است که شکست زمانی است که نور

through something and the direction of the light can

از چیزی عبور می کند و جهت آن نور می تواند

change. So I don't know a lot about light. Um this isn't a a

تغییر کند بنابراین من چیز زیادی در مورد نور نمی دانم. ام، این یک

scientific lesson on colour. But what I will say is that

درس علمی در مورد رنگ نیست. اما آنچه من خواهم گفت این است که

there is a spectrum. A visible spectrum of colours. A visible

یک طیف وجود دارد. طیف قابل مشاهده رنگ. یک طیف مرئی

or what we also call an optical spectrum. You'll notice it goes

یا چیزی که ما آن را طیف نوری نیز می نامیم . متوجه خواهید شد که

from violet to red. Violet is another word for purple. And

از بنفش به قرمز تبدیل می شود. بنفش کلمه دیگری برای رنگ بنفش است. و

you can also find this in two forms. Sometimes the red is on

همچنین می توانید این را به دو شکل پیدا کنید . گاهی اوقات رنگ قرمز در

the right. Sometimes the red is on the left. Depending on how

سمت راست است. گاهی اوقات رنگ قرمز در سمت چپ است. بسته به نحوه

you're talking about those colours and the light that

صحبت شما در مورد آن رنگ ها و نوری که

produces them. By the way if you go past violet you get into

آنها را تولید می کند. به هر حال، اگر از بنفش رد شوید، وارد نور ماوراء بنفش می شوید

ultraviolet. And if you go past red you get into infrared. So

. و اگر از قرمز عبور کنید وارد فروسرخ می شوید.

there you go. The visible spectrum of light is what gives

بنابراین شما بروید. طیف مرئی نور چیزی است که به

us the colours that we can see. You'll probably be familiar

ما رنگ هایی می دهد که می توانیم ببینیم. احتمالاً

with a rainbow. A rainbow is a phenomenon. A natural

با رنگین کمان آشنا هستید. رنگین کمان یک پدیده است. یک

phenomenon whereby light is broken up. White light is

پدیده طبیعی که در آن نور تجزیه می شود. نور سفید

broken up into its different wavelengths. And then we see

به طول موج های مختلف تقسیم می شود. و سپس

those colours. A rainbow is a very cool thing to see. It

آن رنگ ها را می بینیم. یک رنگین کمان چیز بسیار جالبی برای دیدن است.

happens when light goes through raindrops and that light is

زمانی اتفاق می‌افتد که نور از قطرات باران عبور می‌کند و

then broken up and you can see each individual colour in the

سپس آن نور شکسته می‌شود و شما می‌توانید تک تک رنگ‌ها را در

rainbow. Um there is a little bit of a a myth around rainbows

رنگین کمان ببینید. در مورد رنگین کمان افسانه

that there is a pot of gold at the end of the rainbow. That if

ای وجود دارد مبنی بر اینکه گلدانی از طلا در انتهای رنگین کمان وجود دارد. که اگر

you could get to the end of the rainbow where it touches the

می توانستی به انتهای رنگین کمان که

ground you would see all those beautiful colours and then

زمین را لمس می کند، آن همه رنگ های زیبا را می دیدی و بعد

there would be a pot of gold there. But it's kind of

یک گلدان طلا آنجا بود. اما به نوعی

impossible because the closer you get to a rainbow the more

غیرممکن است زیرا هر چه به رنگین کمان نزدیکتر می شوید،

those that rainbow of colour moves away from you. You can't

رنگین کمان رنگی از شما دورتر می شود. شما

actually get to the end of the rainbow. We have something

در واقع نمی توانید به انتهای رنگین کمان برسید. ما چیزی

called a prism which is something made out of glass or

به نام منشور داریم که از شیشه یا

other clear material and what a prism does is when light goes

مواد شفاف دیگر ساخته شده است و کاری که منشور انجام می دهد این است که وقتی نور

into a prism it does the same thing as what the raindrop is

به منشور می رود همان کاری را می کند که قطره باران

doing. The light refracts and it separates into its

انجام می دهد. نور شکسته می شود و به

individual colours or scientifically its wavelengths.

رنگ های جداگانه یا از نظر علمی طول موج آن جدا می شود.

So you'll see here there is a very famous rock band made an

بنابراین در اینجا خواهید دید که یک گروه راک بسیار معروف آلبومی ساخته است

album that had this on the cover if you can guess in the

که این آلبوم را روی جلد داشت، اگر می توانید در چت حدس بزنید

chat I'll give you a cookie sorry there's no there's no

من یک کوکی به شما می دهم ببخشید هیچ

prize for guessing that one but a Prism is a really cool like a

جایزه ای برای حدس زدن آن وجود ندارد، اما یک Prism است. بسیار خنک مانند

a an object made out of glass or acrylic or another

یک جسم ساخته شده از شیشه یا اکریلیک یا

transparent material in the shape of a triangle. When light

مواد شفاف دیگری به شکل مثلث. هنگامی که نور

goes through it breaks up into its individual colours or

از آن عبور می کند، به رنگ های جداگانه یا

individual wavelengths. We have something called a colour

طول موج های جداگانه تجزیه می شود. ما چیزی به نام پالت رنگ داریم

palette. So a colour palette can mean a couple of different

. بنابراین یک پالت رنگ می تواند چند چیز متفاوت داشته

things. The most common use is in the world of design. If you

باشد. بیشترین استفاده در دنیای طراحی است. اگر

decided you wanted a web page made you would go to a design

تصمیم می گرفتید که می خواهید یک صفحه وب ساخته شود، به یک شرکت طراحی مراجعه می کنید

company and they would say what's your colour palette? And

و آنها می گویند پالت رنگ شما چیست؟ و

you would tell them what colours you normally use when

به آنها می گفتید که معمولاً هنگام طراحی چیزها از چه رنگ هایی استفاده

you design things. You'll notice on my YouTube channel I

می کنید. متوجه خواهید شد که در کانال یوتیوب من

use white and orange and black. So my colour palette is very

از سفید و نارنجی و سیاه استفاده می کنم. بنابراین پالت رنگ من بسیار

very limited. If you look at a Google logo though you'll see

بسیار محدود است. اگر به لوگوی گوگل نگاه کنید، خواهید دید

that they use almost all the colours in the rainbow. So they

که آنها تقریباً از تمام رنگ های رنگین کمان استفاده می کنند. بنابراین

have a very broad colour palette. So when you design

آنها یک پالت رنگ بسیار گسترده دارند . بنابراین وقتی

something like a web page you can even use a colour palette

چیزی شبیه به یک صفحه وب طراحی می کنید، حتی می توانید از یک پالت رنگی

to design a room in a house. You might paint one wall one

برای طراحی یک اتاق در خانه استفاده کنید. شما ممکن است یک دیوار را یک

colour and another wall a different colour and you might

رنگ و یک دیوار دیگر را با رنگ دیگر رنگ کنید و ممکن است

buy curtains that are another colour and all of the colours

پرده هایی بخرید که رنگ دیگری دارند و همه رنگ ها

work together. So you choose a colour palette where the

با هم کار می کنند. بنابراین شما یک پالت رنگی را انتخاب می کنید که در آن

colours look really really cool together. I see Stacy in the

رنگ ها در کنار هم واقعاً خنک به نظر می رسند. من استیسی را در چت می بینم که

chat saying it's Pink Floyd. There we go. There's something

می گوید این پینک فلوید است. ما میرویم آنجا. چیزی

called a colour wheel as well. A colour wheel is something

به نام چرخ رنگ نیز وجود دارد. چرخ رنگ چیزی است

used in design to help choose colours. The colour wheel has

که در طراحی برای کمک به انتخاب رنگ استفاده می شود. چرخه رنگ دارای

colours in the same order as the visible spectrum. And it

رنگ هایی به همان ترتیب طیف مرئی است. و

allows you to choose colours that are close to each other on

به شما این امکان را می دهد تا رنگ هایی را انتخاب کنید که در چرخه رنگ به هم نزدیک باشند

the colour wheel. Or opposite each other. Depending on how

. یا روبروی هم. بسته به اینکه چگونه

you're trying to design something. So if I wanted to

می خواهید چیزی را طراحی کنید. بنابراین اگر می‌خواهم

design something with you know two different shades of purple.

چیزی با شما طراحی کنم، دو رنگ بنفش متفاوت را بدانید.

I could use violet and red violet. If I wanted a couple

من میتونم از بنفش و بنفش قرمز استفاده کنم . اگر می‌خواستم

different shades of orange I could use red orange and

چند رنگ نارنجی متفاوت داشته باشم، می‌توانم از نارنجی قرمز و

orange. So you'll see here the colour wheel shows you two

نارنجی استفاده کنم. بنابراین در اینجا خواهید دید که چرخه رنگ دو

different kinds of colours. Warm colours and cool colours.

نوع رنگ مختلف را به شما نشان می دهد. رنگ های گرم و رنگ های سرد.

I should pause and let you know one thing. You'll notice that I

باید مکث کنم و یک چیز را به شما بگویم. متوجه خواهید شد که من

spell colour with the letter U but in some situations you will

رنگ را با حرف U املا می کنم اما در برخی شرایط

see it without the U. In Canada we spell colour with the letter

آن را بدون U می بینید. در کانادا رنگ را با حرف U املا می کنیم

U. In the United States they spell colour with no U.

. در ایالات متحده رنگ را بدون U می نویسند.

Canadians tend to use both versions of it. The most

کانادایی ها تمایل دارند از هر دو استفاده کنند. نسخه های آن صحیح ترین

correct version for us has a U in it. But we when we see

نسخه برای ما دارای U است. اما ما وقتی

colour without a U without a U. It doesn't bother us too much.

رنگی را بدون U بدون U می‌بینیم، خیلی ما را آزار نمی‌دهد.

Unless I'm grading a student paper. Then I put a little red

مگر اینکه به یک مقاله دانشجویی نمره می دهم . سپس یک X قرمز کوچک را

X there in market as a a spelling mistake. We also have

به عنوان یک اشتباه املایی در بازار قرار دادم . ما همچنین

something called a paint swatch. When you are deciding

چیزی به نام نمونه رنگ داریم . زمانی که تصمیم دارید

to paint a room in your house. Maybe you don't like the

اتاقی در خانه خود را رنگ آمیزی کنید. شاید رنگ فعلی را دوست نداشته باشید

current colour. You painted it 10 years ago when that colour

. شما آن را 10 سال پیش زمانی که آن رنگ

was in fashion when that colour was very cool and everybody was

مد بود، زمانی که آن رنگ بسیار سرد بود و همه

using it. And now maybe you've decided to repaint a room. You

از آن استفاده می کردند، نقاشی کردید. و حالا شاید تصمیم گرفته اید اتاقی را دوباره رنگ آمیزی کنید. شما

would go to a hardware store and ask for some paint

به یک فروشگاه سخت افزار می روید و چند نمونه رنگ می خواهید

swatches. Paint swatches show you all the different versions

. نمونه های رنگ تمام نسخه های مختلف

or variations of different colours. So you would take that

یا تنوع رنگ های مختلف را به شما نشان می دهند . بنابراین شما آن را به خانه می برید

home and maybe hold it up to the wall and then decide on

و شاید آن را به دیوار نگه می دارید و سپس تصمیم می گیرید

which colour from the paint swatch you think would work the

که کدام رنگ از نمونه رنگی که فکر می کنید بهتر عمل می کند

best. Um sometimes though when you pick a colour from the

. اما گاهی اوقات وقتی رنگی را از نمونه رنگ انتخاب می کنید

paint swatch and then when you actually paint the whole room

و سپس وقتی تمام اتاق را

in that colour it can look a little bit different. Because

به آن رنگ رنگ می کنید، ممکن است کمی متفاوت به نظر برسد. زیرا

that's just the nature of light and colour. Sometimes a colour

این طبیعت نور و رنگ است. گاهی اوقات

from a paint swatch when you put it on the whole wall it

یک رنگ از نمونه رنگ وقتی آن را روی تمام دیوار قرار

looks just a little bit different. So we have two

می دهید کمی متفاوت به نظر می رسد . بنابراین ما دو

different ways to describe colours. We have primary

روش مختلف برای توصیف رنگ ها داریم. ما

colours. So generally the primary colours are considered

رنگ های اصلی داریم بنابراین به طور کلی رنگ های اصلی

to be red, yellow and blue. Now that has changed a little bit

قرمز، زرد و آبی در نظر گرفته می شوند. اکنون به دلیل رایانه ها کمی تغییر کرده است،

because of computers you'll hear terms like RGB monitor

اصطلاحاتی مانند مانیتور RGB را خواهید شنید

which stands for red, green, blue. But I think that's

که مخفف قرمز، سبز، آبی است. اما من فکر می کنم این

because the technology limited their ability to create yellow.

به این دلیل است که فناوری توانایی آنها را برای ایجاد رنگ زرد محدود کرده است.

So generally the primary colours are considered to be

بنابراین به طور کلی رنگ های اصلی

red, yellow and blue. And what do you think happens when you

قرمز، زرد و آبی در نظر گرفته می شوند. و فکر می‌کنید وقتی

mix primary Colours. You get secondary colours. So you'll

رنگ‌های اصلی را با هم ترکیب می‌کنید چه اتفاقی می‌افتد. شما رنگ های ثانویه دریافت می کنید. بنابراین

see the same drawing here. Where the red and yellow mixed

همان نقاشی را در اینجا خواهید دید. جایی که قرمز و زرد با

together you get orange. Where the red and blue mixed together

هم مخلوط می شوند نارنجی می شوند. جایی که قرمز و آبی با هم ترکیب

you get purple. And where the blue and yellow mixed together

می شوند، بنفش می شود. و جایی که آبی و زرد با هم مخلوط

you get green. I hope I said that alright. If not you can

می شوند سبز می شوند. امیدوارم درست گفته باشم اگر نه، می

see the chart beside me. Uh and you can see how primary colours

توانید نمودار را در کنار من ببینید. اوه و می‌توانید ببینید که چگونه رنگ‌های اصلی

when mixed together will make secondary colours. We also have

وقتی با هم مخلوط می‌شوند، رنگ‌های ثانویه می‌سازند. ما همچنین

words like tinge or hint or touch. So someone might paint

کلماتی مانند tinge یا اشاره یا لمس داریم. بنابراین ممکن است کسی

the wall in their house white but it might have a tinge of

دیوار خانه خود را سفید رنگ کند اما ممکن است رنگ

blue in it. It might have a hint of blue in it. It might

آبی در آن باشد. ممکن است یک رنگ آبی در آن باشد. ممکن

have a touch of blue in it. Someone might buy a white

است رنگ آبی در آن باشد. ممکن است کسی یک

T-shirt. And then after they wash it with other clothes like

تی شرت سفید بخرد. و بعد از اینکه آن را با لباس های دیگر مانند

a brand new pair of blue jeans. It might end up having a tinge

یک شلوار جین آبی کاملاً جدید می شویند. ممکن است در نهایت ته رنگ

of blue or a hint of blue in it. Because the dye from the

آبی یا رنگ آبی در آن باشد. چون رنگ

jeans went into the T-shirt. So a tinge or hint or touch is

شلوار جین وارد تی شرت شد. بنابراین یک ته رنگ یا اشاره یا لمس

when you talk about usually a colour white but when you can

زمانی است که معمولاً در مورد یک رنگ سفید صحبت می کنید اما زمانی که می

see a little bit of another colour in it. By the way I'm

توانید کمی رنگ دیگر را در آن ببینید. به هر حال من

going to talk about black and white as colours. There's a big

قصد دارم در مورد سیاه و سفید به عنوان رنگ صحبت کنم. بحث بزرگی

argument in the world whether black is a colour or just the

در دنیا وجود دارد که آیا سیاه یک رنگ است یا فقط

complete absence of colour. Or whether white is a colour or if

عدم وجود کامل رنگ. یا اینکه آیا سفید یک رنگ است

it's just all the colours mixed together. I call black and

یا فقط همه رنگ ها با هم مخلوط شده اند. من به رنگ های سیاه و

white colours. Uh at least for this English lesson I'm going

سفید می گویم. اوه حداقل برای این درس انگلیسی که می روم

to. So you can describe colours in a lot of different ways. You

. بنابراین می توانید رنگ ها را به روش های مختلف توصیف کنید.

can say that oh that wears a lot of dark colours or he

می توان گفت که اوه که رنگ های تیره زیادی می

usually buys cars that are a dark colour. A dark colour

پوشد یا معمولا ماشین هایی می خرد که رنگ تیره دارند. یک رنگ تیره

would be any of these kinds of colours. Colours like a dark

می تواند هر یک از این نوع رنگ ها باشد. رنگ هایی مانند

blue or a dark grey or a dark brown. So when you add the word

آبی تیره یا خاکستری تیره یا قهوه ای تیره. بنابراین وقتی کلمه تاریک را اضافه می کنید

dark. You mean you know kind of this somber dark look I guess

. منظورت این است که می‌دانی این نگاه تاریک و غم‌انگیز

is what I want to say. They're not black but they're certainly

همان چیزی است که می‌خواهم بگویم. آنها سیاه نیستند اما مطمئناً

not very colourful or bright. Okay. So you can have a dark

خیلی رنگارنگ یا روشن نیستند. باشه. بنابراین می توانید

red or a dark green. Um when I buy a van I usually get a

قرمز تیره یا سبز تیره داشته باشید. وقتی ون میخرم معمولاً یک ون

normal red but I could buy a dark red Van if I wanted to. So

قرمز معمولی میگیرم اما اگر بخواهم میتوانم وانت قرمز تیره بخرم. بنابراین

that would be red that's a little less red with a little

قرمز خواهد بود که کمی قرمز کمتر با کمی

more black in it. Hopefully that makes sense. We also have

سیاه بیشتر در آن است. امیدوارم که منطقی باشد.

bright colours. Some people like to dress in dark colours.

رنگ های روشن هم داریم. برخی افراد دوست دارند با رنگ های تیره لباس بپوشند.

Some people like to dress in bright colours. They buy things

برخی افراد دوست دارند با رنگ های روشن لباس بپوشند. آنها چیزهایی را می خرند

that are maybe neon or things that are reflective. Or things

که شاید نئون هستند یا چیزهایی که منعکس کننده هستند. یا چیزهایی

where the colours themselves are just very very bright. You

که خود رنگ ها خیلی خیلی روشن هستند. در اینجا

can see the orange and the yellow and the green and the

می توانید رنگ های نارنجی و زرد و سبز و

blue in here. They're just giving off lots of colour. It's

آبی را ببینید. آنها فقط رنگ های زیادی می دهند.

very very bright. It's the opposite of dark. Okay these

خیلی خیلی روشنه برعکس تاریکی است. خوب

are definitely not dark colours here. These are definitely

اینها قطعاً در اینجا رنگ های تیره نیستند . اینها قطعاً

bright colours. We also have the word vibrant. When

رنگ های روشن هستند. کلمه پر جنب و جوش را هم داریم. وقتی

something is vibrant it means it has a mix of colours and

چیزی پر جنب و جوش است به این معنی است که ترکیبی از رنگ ها دارد و

it's very similar to bright. You could almost use these

بسیار شبیه به روشن است. تقریباً می توانید از این

words interchangeably. Like he always wears very vibrant

کلمات به جای هم استفاده کنید. مثل اینکه همیشه رنگ های بسیار زنده می پوشد

colours. Lots of bright blue and bright yellow and bright

. بسیاری از آبی روشن و زرد روشن و

pink. So I'm actually using the word bright to talk about

صورتی روشن. بنابراین من در واقع از کلمه روشن برای صحبت در مورد

vibrant. But definitely sometimes people dress in

پر جنب و جوش استفاده می کنم. اما قطعاً گاهی اوقات افراد به روش های مختلف لباس می پوشند

different ways. And some people like wearing very bright or

. و برخی افراد لباس های بسیار روشن یا

vibrant and some people prefer dark colours. We also would

پر جنب و جوش را دوست دارند و برخی افراد رنگ های تیره را ترجیح می دهند. ما

call these muted tones. Okay when some when you mute the

همچنین این صداهای خاموش را صدا می کنیم. بسیار خوب، هنگامی که برخی از آنها وقتی صدا را بی

sound you can't hear it you can also use that word to talk

صدا می کنید نمی توانید آن را بشنوید، می توانید از آن کلمه برای صحبت

about these colours you could say they're muted tones. And

در مورد این رنگ ها نیز استفاده کنید، می توانید بگویید که آنها زنگ های خاموش هستند. و

some people like dull colours or sometimes if you look here

برخی از مردم رنگ‌های کسل‌کننده را دوست دارند یا گاهی اوقات اگر

at night as the sun goes down it becomes harder to see the

شب هنگام غروب خورشید به اینجا نگاه کنید، دیدن

colours around you and we would say that there's very dull

رنگ‌های اطرافتان سخت‌تر می‌شود و می‌گوییم رنگ‌های بسیار کسل‌کننده‌ای وجود دارد

colours. You see here these buildings are kind of a brown.

. اینجا می بینید که این ساختمان ها به نوعی قهوه ای هستند.

A little bit of grey. Um there's just nothing popping

کمی خاکستری. اوم فقط چیزی بیرون نمیاد

out. So we would certainly describe that as there are a

بنابراین ما مطمئناً آن را توصیف می کنیم زیرا

lot of dull colours. Like oh that part of town's not very

رنگ های کسل کننده زیادی وجود دارد. مثل اوه اون قسمت از شهر خیلی

nice. All the buildings are painted with really dull

خوب نیست. تمام ساختمان ها با رنگ های واقعا کسل کننده

colours. They're just just not interesting. And we have the

رنگ آمیزی شده اند. آنها فقط جالب نیستند. و ما

word colourful. So this parrot is colourful. Um when someone

کلمه رنگارنگ را داریم. بنابراین این طوطی رنگارنگ است. اوم وقتی کسی

dresses in a colourful way. Or when I do a lesson like this

رنگارنگ لباس می پوشد. یا وقتی من چنین درسی را انجام می دهم، این یک درس

this is a very colourful lesson. It means you're going

بسیار رنگارنگ است . این بدان معناست که شما رنگ های

to see a lot of different colours. Okay. Um a lot of

مختلف زیادی خواهید دید . باشه. اوم بسیاری از

people right now are decorating outside of their houses for

مردم در حال حاضر در حال تزئین بیرون از خانه خود برای

Christmas. And they put up a lot of lights and it's a very

کریسمس هستند. و آنها نورهای زیادی نصب کردند و این یک

colourful display of lights. There is definitely probably in

نمایشگر بسیار رنگارنگ از نورها است. قطعاً احتمالاً

about two weeks there will be more. But if you drive around

تا دو هفته دیگر بیشتر خواهد بود. اما اگر در حال حاضر در اطراف رانندگی

right now it's a very colourful trip around the neighbourhood.

کنید، سفری بسیار رنگارنگ در اطراف محله خواهد بود.

There are a lot of Christmas lights. A lot of colourful

تعداد زیادی چراغ کریسمس وجود دارد . بسیاری از

Christmas lights. So there are a lot of different ways to make

چراغ های کریسمس رنگارنگ. بنابراین راه های مختلفی برای

things colourful. Um paint is probably the most common. I'm

رنگارنگ کردن چیزها وجود دارد. ام رنگ احتمالا رایج ترین است. من

not sure when paint was invented. But if you don't like

مطمئن نیستم که چه زمانی رنگ اختراع شد. اما اگر

the colour of a room you can paint If you don't like the

رنگ اتاق را دوست ندارید می توانید رنگ کنید اگر

colour of your car you can paint it. So paint works as a

رنگ ماشین خود را دوست ندارید می توانید آن را رنگ کنید. بنابراین paint به عنوان یک

verb and as a noun. I'm going to buy paint because I want to

فعل و به عنوان یک اسم کار می کند. من می خواهم رنگ بخرم زیرا می خواهم

paint my car. So there I used it as a noun. I'm going to buy

ماشینم را رنگ کنم. بنابراین آنجا از آن به عنوان اسم استفاده کردم. من می خواهم

paint because I want to paint my car. In order to paint you

رنگ بخرم زیرا می خواهم ماشینم را رنگ کنم. برای نقاشی

need things like paint and you need a paint brush and other

به چیزهایی مانند رنگ نیاز دارید و به قلم مو و چیزهای دیگر نیاز دارید

things. But certainly painting is one of the quickest ways and

. اما مطمئناً نقاشی یکی از سریع‌ترین و

cheapest ways to make something look good again. If you have a

ارزان‌ترین راه‌ها برای زیبا جلوه دادن چیزی است. اگر

room in your house and you don't like the way it looks the

اتاقی در خانه دارید و از ظاهر آن خوشتان نمی آید

cheapest and best thing you could do is to put on a fresh

ارزان ترین و بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که یک

coat of paint. So a fresh coat of paint is a phrase that we

لایه رنگ تازه بپوشید. بنابراین یک لایه رنگ تازه عبارتی است که ما

use to talk about painting something. You might walk into

از آن برای صحبت در مورد نقاشی چیزی استفاده می کنیم. ممکن است

a room and say wow this room needs a fresh coat of paint. If

وارد اتاقی شوید و بگویید وای این اتاق نیاز به یک لایه رنگ تازه دارد.

it's been like 20 years since the room's been painted maybe

اگر 20 سال از رنگ آمیزی اتاق می گذرد،

the paint is flaking off the wall and the colours have

شاید رنگ از روی دیوار پوسته می شود و رنگ ها

become kind of dull. So I'm using the word dull you might

به نوعی کدر شده اند. بنابراین من از کلمه کسل کننده استفاده می کنم شما ممکن است

say hey we should pick out a bright colour because this room

بگویید هی ما باید یک رنگ روشن را انتخاب کنیم زیرا این اتاق

needs a fresh coat of paint. We need to liven it up a bit with

به یک لایه رنگ تازه نیاز دارد. ما باید کمی آن را با

a fresh coat of paint. And then there's also something called

یک لایه رنگ تازه زنده کنیم. و سپس چیزی به نام

matching colours. So people sometimes just wear clothes

رنگ های تطبیق وجود دارد. بنابراین مردم گاهی اوقات فقط لباس های رنگارنگ می پوشند

that are colourful. But sometimes they wear clothes

. اما گاهی اوقات آن‌ها لباس‌هایی را می‌پوشند

where they've specifically chosen the colours so that they

که به‌طور خاص رنگ‌ها را انتخاب کرده‌اند تا

match. In Canada in the winter. People very often will have a

مطابقت داشته باشند. در کانادا در زمستان. مردم اغلب

scarf. A winter hat which we call a toque and a pair of

روسری دارند. یک کلاه زمستانی که به آن توک می گوییم و یک جفت

gloves where the colours all match. They will purposely buy

دستکش که همه رنگ ها با هم هماهنگ هستند. آنها عمداً آنها را می خرند

them to be all the same colour. Sometimes that colour is black.

تا همه یک رنگ باشند. گاهی آن رنگ سیاه است.

Remember I said I was going to say black is a colour. So I my

به یاد داشته باشید که گفتم می خواهم بگویم مشکی یک رنگ است. بنابراین من

actually have a grey winter hat and I have grey winter gloves.

در واقع کلاه زمستانی خاکستری دارم و دستکش های زمستانی خاکستری دارم.

I actually bought new ones. They say Canada on them. I

من در واقع جدید خریدم. روی آنها می گویند کانادا. من

should wear them someday. But it is very common for people

باید روزی آنها را بپوشم. اما برای مردم

not just in countries where there's winter. But it's very

نه فقط در کشورهایی که زمستان وجود دارد بسیار رایج است. اما بسیار

common for people to buy clothing where the colours

متداول است که افراد لباس هایی را که رنگ ها

match. Um and definitely in winter in Canada. You will see

مطابقت دارند بخرند. اوم و قطعا در زمستان در کانادا.

a lot of people walking around wearing things that match.

افراد زیادی را خواهید دید که با پوشیدن لباس‌های مشابه در اطراف راه می‌روند.

Where the colours match. Sometimes in order to organize

جایی که رنگ ها مطابقت دارند. گاهی اوقات برای سازماندهی

things you will colour code things. When something is

چیزها، چیزها را رنگ آمیزی می کنید. وقتی چیزی

colour coded it means that you've chosen different colours

کد رنگی دارد به این معنی است که شما رنگ های مختلفی را

to mean different things. Most of you I think would have done

برای معنای چیزهای مختلف انتخاب کرده اید. فکر می کنم اکثر شما

this when you were students or maybe you're doing it now as a

در دوران دانشجویی این کار را انجام می دادید یا شاید اکنون به عنوان دانشجو این کار را انجام می دهید

student. Maybe you have a binder with papers in it. And

. شاید یک کلاسور با کاغذهایی در آن داشته باشید. و

you have a divider and red means science class and green

شما یک تقسیم کننده دارید و قرمز به معنی کلاس علوم و سبز

means French class or English class. And yellow means science

به معنی کلاس فرانسوی یا کلاس انگلیسی است . و زرد به معنای کلاس علم است

class. We as human beings love to organize and one of the best

. ما به عنوان انسان دوست داریم سازماندهی کنیم و یکی از بهترین

ways to organize is to color code things. My sister actually

راه ها برای سازماندهی، کد رنگی چیزها است. خواهرم در

works in an office at a hospital and they keep all of

واقع در یک مطب در بیمارستان کار می‌کند و تمام پرونده‌های سلامتی همه را نگه می‌دارد و

everyone's health records and they are color coded. So when

آنها دارای کد رنگی هستند. بنابراین وقتی

they look at the wall they can see I think blue is people aged

آنها به دیوار نگاه می کنند می توانند ببینند من فکر می کنم آبی افراد

65 and older. And then green is people from age 50 to 64 So

65 ساله و بالاتر است. و سپس سبز افراد 50 تا 64 ساله است، بنابراین

they have everything colour coded. So that very quickly

آنها همه چیز را رنگی دارند . به طوری که خیلی سریع

they can see and pick out what they need to do. Um you can see

می توانند آنچه را که باید انجام دهند را ببینند و انتخاب کنند. اوم می‌توانید اینجا ببینید که

here this binder it has marketing promotions sales

این کلاسور اهدافی در زمینه فروش تبلیغات بازاریابی دارد

territories goals. So this is for a business. And in each of

. بنابراین این برای یک تجارت است. و در هر یک از

those colour coded sections you would put that information and

آن بخش‌های کد رنگی ، آن اطلاعات را قرار می‌دهید

the colours just help you very quickly see it. Or find it

و رنگ‌ها فقط به شما کمک می‌کنند خیلی سریع آن را ببینید. یا آن را

sorry. Everyone usually has a favourite colour. Maybe I

متاسفم. هر کس معمولا یک رنگ مورد علاقه دارد. شاید

shouldn't say everyone has a favourite colour. Most people

نباید بگویم که همه یک رنگ مورد علاقه دارند. اکثر

have a favourite colour. My favourite colour is orange.

مردم یک رنگ مورد علاقه دارند. رنگ مورد علاقه من نارنجی است.

Which might seem strange because I wear blue a lot. But

که ممکن است عجیب به نظر برسد زیرا من زیاد آبی می پوشم. اما

if I was to if someone said Bob what's your favourite colour I

اگر بخواهم بگویم باب رنگ مورد علاقه شما چیست،

would say my favourite colour is orange. My favourite colour

می گویم رنگ مورد علاقه من نارنجی است. رنگ مورد علاقه من

has been orange for a very very long time. Um I picked the

برای مدت طولانی نارنجی بوده است . اوم من

colour orange when I was in grade school when people were

رنگ نارنجی را در دوران دبیرستان انتخاب کردم که مردم می

saying what their favourite colour was. No one was saying

گفتند رنگ مورد علاقه شان چیست . هیچ کس نمی گفت

orange so I picked orange. Um it's not because my parents

نارنجی، بنابراین من نارنجی را انتخاب کردم. اوم به این دلیل نیست که پدر و مادرم

came from Holland. By the way orange is the colour of most

از هلند آمده اند. به هر حال نارنجی رنگ اکثر

sports teams from Holland or from the Netherlands. But

تیم های ورزشی هلند یا هلند است. اما

definitely my favourite colour is orange. You should be ready

قطعا رنگ مورد علاقه من نارنجی است. شما باید

to answer this question as an English learner. There are

به عنوان یک زبان آموز انگلیسی آماده پاسخ به این سوال باشید .

going to be times where you'll have a conversation. You'll be

زمان‌هایی پیش می‌آید که در آن مکالمه خواهید داشت. شما

practicing your English and someone will say what's your

انگلیسی خود را تمرین می کنید و یکی می گوید

favourite colour? What's your favourite season? What's your

رنگ مورد علاقه شما چیست؟ فصل مورد علاقه شما چیست؟

favorite food? What's your favorite kind of music? So what

غذای مورد علاقه شما چیست؟ سبک موسیقی مورد علاقه ی شما چیست؟ پس

is your favorite color? You should be ready to answer that

رنگ مورد علاقه شما چیست؟ شما باید آماده پاسخگویی به آن باشید

and give a reason why. Um there's something called

و دلیل بیاورید. اوم چیزی به نام

watercolours. So when you are someone who likes to paint

آبرنگ وجود دارد. بنابراین وقتی کسی هستید که دوست دارید کسی را نقاشی

someone who likes to get a paint brush and a canvas and

کنید که دوست دارد یک قلم مو و یک بوم

use paint in order to paint. Sometimes you paint using water

رنگ بگیرد و از رنگ برای نقاشی استفاده کند. گاهی اوقات با استفاده از آبرنگ نقاشی می کنید

colours. Let me make this bigger. Water colours usually

. بگذارید این را بزرگتر کنم. رنگ های آب

have a softer look to them. So it's paint that you mix with

معمولاً ظاهر ملایم تری به خود می دهند. بنابراین رنگی است که با آب مخلوط می کنید

water. And then you paint on your canvas. So a lot of times

. و سپس روی بوم خود نقاشی می کنید. بنابراین خیلی از اوقات

kids will do watercolor painting when they're learning

بچه ها وقتی

how to paint in school. Because it's one of the easiest kinds

در مدرسه یاد می گیرند نقاشی با آبرنگ انجام می دهند. زیرا یکی از ساده ترین

of paint to use. The colours are not quite as bright as you

انواع رنگ برای استفاده است. رنگ ها آنقدر که شما

might want them. But it's very easy to clean up when you are

می خواهید روشن نیستند. اما پس از اتمام کار تمیز کردن آن بسیار آسان

done. Uh we also have something called food colouring. Um food

است. اوه ما همچنین چیزی به نام رنگ خوراکی داریم. ام

colouring is something that you use to give food colour.

رنگ خوراکی چیزی است که برای دادن رنگ غذا از آن استفاده می کنید.

Sometimes food will naturally have a colour. If you eat

گاهی اوقات غذا به طور طبیعی یک رنگ خواهد داشت. اگر

spinach it is green. If you eat watermelon it is pink. But

اسفناج بخورید سبز است. اگر هندوانه بخورید صورتی است. اما

sometimes in the cooking or baking process they will add

گاهی اوقات در فرآیند پخت و پز ، رنگ خوراکی را اضافه می

food colouring. When you buy cereal at the grocery store it

کنند. وقتی غلات را از فروشگاه مواد غذایی می‌خرید،

might have some food colouring in it to make it look a certain

ممکن است مقداری رنگ خوراکی در آن وجود داشته باشد تا رنگ خاصی به

colour. I'm not a big fan of food colouring. I would rather

نظر برسد. من زیاد طرفدار رنگ آمیزی غذا نیستم. من ترجیح

just eat my food when it's it's normal colour but humans like

می‌دهم غذای خود را زمانی بخورم که رنگ آن معمولی است، اما انسان‌ها

certain colours and so they have started to use food

رنگ‌های خاصی را دوست دارند و بنابراین شروع به استفاده از

colouring or they started to use food colouring many years

رنگ‌های خوراکی کرده‌اند یا از سال‌ها پیش شروع به استفاده از رنگ‌های خوراکی

ago to give food different colours. And there's something

برای دادن رنگ‌های مختلف به غذا کرده‌اند . و چیزی

in the world called dyes. Dyes are different things you can

در دنیا به نام رنگ وجود دارد. رنگ ها چیزهای مختلفی هستند که می

use to create colour in something that doesn't have it.

توانید برای ایجاد رنگ در چیزی که آن را ندارد استفاده کنید.

So if you have a piece of fabric that's white. You can

بنابراین اگر یک تکه پارچه دارید که سفید است.

buy dye in order to change the colour of the fabric. Dyes are

برای تغییر رنگ پارچه می توانید رنگ بخرید . رنگ

made from all kinds of different things. Sometimes

ها از انواع مختلفی ساخته می شوند. گاهی

there's a natural source for the dye. Sometimes they've just

اوقات یک منبع طبیعی برای رنگ وجود دارد. گاهی اوقات آنها

found a chemical that will dye something a certain colour. But

فقط یک ماده شیمیایی پیدا کرده اند که چیزی را به رنگ خاصی رنگ می کند. اما

when you have a T-shirt probably the most common type

زمانی که یک تی شرت دارید، احتمالاً رایج ترین

of dye is or dying is called tie dyeing where you tie the

نوع رنگ، رنگرزی کراواتی نامیده می شود که در آن

T-shirt in knots and then you dye different parts of it

تی شرت را به صورت گره می بندید و سپس قسمت های مختلف آن را به

different colours and then when you untangle the T-shirt it

رنگ های مختلف رنگ می کنید و سپس وقتی تی شرت را باز می کنید.

looks really cool. That was very popular in the early 70s

واقعا باحال به نظر می رسد که در اوایل دهه 70

or in the 1970s. People would tie dye their shirts. When

یا در دهه 1970 بسیار محبوب بود. مردم پیراهن های خود را می بستند. وقتی

something doesn't have colour we say that it's colourless.

چیزی رنگ ندارد می گوییم بی رنگ است.

Water is colourless. It does not really have a colour. You

آب بی رنگ است. واقعا رنگ نداره شما

can see right through water. Um so when Something has a lot of

می توانید درست از طریق آب ببینید. اوم پس وقتی چیزی رنگ زیادی

colour it's colourful. When something is a specific colour

دارد، رنگارنگ است. وقتی چیزی یک رنگ خاص است

you say it is that colour. My tractor is green. My van is

می گویید آن رنگ است. تراکتور من سبز است. وانت من

red. But when something has no colour you say it's colourless.

قرمزه اما وقتی چیزی رنگ ندارد می گویید بی رنگ است.

You would say air I guess is colourless. You can't actually

شما می گویید هوا بی رنگ است. در واقع نمی

see it. Water is colourless. So when something has no colour.

توانید آن را ببینید. آب بی رنگ است. بنابراین وقتی چیزی رنگ ندارد.

When there's the complete absence of colour we would say

وقتی رنگ کاملاً وجود نداشته باشد، می

that it is colourless. Black and white. So when you take

گوییم که بی رنگ است. سیاه و سفید. بنابراین وقتی

pictures you can take pictures in colour or you can take

عکس می گیرید می توانید عکس های رنگی بگیرید یا

pictures in black and white. Um so generally when I take

سیاه و سفید عکس بگیرید. معمولاً

pictures I take pictures in colour. I like colour

وقتی عکس می‌گیرم، عکس‌های رنگی می‌گیرم. من عکس های رنگی را دوست دارم

photographs. Um black and white is when you take a picture and

. امم سیاه و سفید زمانی است که شما عکس می گیرید

the only two colours present are black and white. So you can

و تنها دو رنگ موجود سیاه و سفید است. بنابراین می توانید

see it adds this really cool look to it. A long time ago

ببینید که این ظاهر واقعاً جالب را به آن اضافه می کند . مدت‌ها پیش

when you watched television or went to a movie the movie or a

وقتی تلویزیون تماشا می‌کردید یا به فیلم می‌رفتید، فیلم یا برنامه

TV show was in black and white because hadn't invented color

تلویزیونی سیاه و سفید بود، زیرا هنوز رنگ را اختراع

yet. Um I used to have a black and white television when I was

نکرده بودند. من وقتی بچه بودم تلویزیون سیاه و سفید داشتم

a kid. There was colour television available but a

. تلویزیون رنگی موجود بود اما

black and white television was cheaper. And so my parents

تلویزیون سیاه و سفید ارزان تر بود. و بنابراین والدینم

bought me a black and white television. Um I was happy when

برای من یک تلویزیون سیاه و سفید خریدند . اوم وقتی

I eventually got colour television. Um so black and

بالاخره تلویزیون رنگی گرفتم خوشحال شدم . خیلی سیاه و

white would be any photograph or TV show where there is no

سفید هر عکس یا برنامه تلویزیونی است که در آن رنگی وجود ندارد

colour. That's how you would describe it. We have colours

. شما آن را اینگونه توصیف می کنید. ما رنگ

too that we call pastels. Right now in the flower world people

هایی هم داریم که به آنها پاستل می گوییم. در حال حاضر در دنیای گل مردم

really like colours that we would call pastels. A pastel

واقعاً رنگ هایی را دوست دارند که ما آنها را پاستل می نامیم. رنگ پاستلی

colour is not very bright. It almost looks a bit like a water

خیلی روشن نیست. تقریباً کمی شبیه

colour. It's a little washed out. So right now people really

آبرنگ است. کمی شسته شده است. بنابراین در حال حاضر مردم واقعاً

like pastels. Like very light blues and light greens. And

پاستل را دوست دارند. مانند آبی های بسیار روشن و سبز روشن. و

light yellows and light pinks and light purples. Where

زرد روشن و صورتی روشن و بنفش روشن. جایی

there's just a little bit it's more than a tinge. Okay so if

که فقط کمی وجود دارد، بیشتر از یک ته رنگ است. خوب پس

you look these blue shoes. There's more than just a hint

اگر به این کفش های آبی نگاه کنید. چیزی بیش از یک

of blue. But there's not a lot of blue in it. They're kind of

اشاره آبی وجود دارد. اما رنگ آبی زیادی در آن وجود ندارد. آنها

it's a mixture of blue and white. So pastels. Very

به نوعی مخلوطی از آبی و سفید هستند. پس پاستیل. بسیار

interesting. When I eat what are they called macrons?

جالب. وقتی من می خورم به آنها ماکرون می گویند؟

They're usually all different colours that are I would say

آنها معمولاً همه رنگ‌های متفاوتی هستند که می‌توانم بگویم

are pastel colours. We also have something called infrared.

رنگ‌های پاستلی هستند. ما همچنین چیزی به نام مادون قرمز داریم.

Uh infrared is outside of the visible spectrum. It's outside

Uh مادون قرمز خارج از طیف مرئی است. خارج

of the optical spectrum. Past red. And it's a way where if

از طیف نوری است. قرمز گذشته و این راهی است که در

you have special equipment you can actually see that non

صورت داشتن تجهیزات ویژه می توانید آن

visible light. So I don't know a lot about infrared but

نور غیر قابل مشاهده را ببینید. بنابراین من چیز زیادی در مورد مادون قرمز نمی دانم، اما

sometimes I think they use infrared to see in the dark. Um

گاهی اوقات فکر می کنم آنها از مادون قرمز برای دیدن در تاریکی استفاده می کنند. اوم

remember this isn't a science lesson but I think that's what

به یاد داشته باشید که این یک درس علمی نیست، اما من فکر می کنم این چیزی است که

they use infrared for. It sees heat I think. We have something

آنها از مادون قرمز برای آن استفاده می کنند. به نظر من گرما را می بیند. ما نیز چیزی داریم که

too where some people are colour blind. I am a tiny bit

در آن برخی افراد کور رنگ هستند. من کمی

colour blind in the sense that black and dark blue look very

کور رنگ هستم به این معنا که مشکی و آبی تیره بسیار

similar to me. I can't really tell the difference between

شبیه من هستند. من واقعا نمی توانم تفاوت بین

navy blue or dark blue and black. This is a test for

آبی سرمه ای یا آبی تیره و مشکی را تشخیص دهم. این یک تست برای

colour blindness. I see the number 74. Some of you might

کوررنگی است. من عدد 74 را می بینم. برخی از شما ممکن

see a different number in this. Because you are a little bit

است عدد دیگری را در این ببینید. زیرا شما کمی

colour blind. Maybe your blues and greens look the same.

کور رنگ هستید. شاید رنگ های آبی و سبز شما شبیه هم باشند.

There's all different versions of colour blindness. Usually

همه نسخه های مختلف کوررنگی وجود دارد. معمولاً

around two different colours that you see differently or you

در اطراف دو رنگ متفاوت است که آنها را متفاوت می بینید یا

see as the same. Um sometimes in my computer class when we're

یکسان می بینید. اوم گاهی اوقات در کلاس کامپیوترم وقتی

doing design work I will realize that a student is

کار طراحی انجام می دهیم متوجه می شوم که دانش آموزی

Colour blind because when I see what they're making the colours

کور رنگ است زیرا وقتی می بینم چه چیزی درست می کنند رنگ

don't really match up and you can then usually I say oh are

ها واقعاً مطابقت ندارند و شما معمولاً می توانم بگویم اوه آیا

you a little bit colour blind? You won't lose points in my

شما یک کمی کور رنگی؟ اگر کمی کور رنگ باشید، در کلاس من در طراحی چیزی امتیاز از دست نخواهید داد

class designing something if you are a little bit colour

blind. We have something called paint by number. Let me make

. ما چیزی به نام رنگ با شماره داریم. اجازه دهید

this a bit bigger. Sometimes people are really good at

این را کمی بزرگتر کنم. گاهی اوقات مردم واقعاً در

painting and then there's people like me that aren't. If

نقاشی مهارت دارند و بعد افرادی مانند من هستند که اینطور نیستند. اگر

I wanted to paint I could buy something called paint by

می خواستم نقاشی کنم می توانستم چیزی به نام رنگ با

number. And what that means is that there are different spots

شماره بخرم. و معنی آن این است که نقاط مختلفی

on the canvas and there will be a number there and if it says

روی بوم وجود دارد و یک عدد وجود خواهد داشت و اگر

number eleven it I can check a chart and it says eleven you

عدد یازده را بگوید می توانم نموداری را بررسی کنم و بگوید یازده شما

know dark green and then I know that in that box I have to

سبز تیره می دانید و سپس می دانم که در آن کادر من دارم برای

paint dark green. So it's something that kids do more

رنگ آمیزی سبز تیره بنابراین این کاری است که بچه ها بیشتر از بزرگسالان انجام می دهند

than adult. But definitely paint by number is something I

. اما قطعاً نقاشی بر اساس شماره کاری است که در

remember doing as a kid. It was a lot of fun. Um it's a great

دوران کودکی به یاد دارم. کلی باحال بود . امم، اگر در نقاشی مهارت ندارید، این یک

way to do some painting if you're not good at painting. So

راه عالی برای نقاشی کردن است.

the number tells you what colour to use.

بنابراین عدد به شما می گوید که از چه رنگی استفاده کنید.

Also when I was a kid I had something called a colouring

همچنین وقتی بچه بودم چیزی به نام کتاب رنگ آمیزی داشتم

book. I had many colouring books actually. And I would

. من در واقع کتاب های رنگ آمیزی زیادی داشتم . و

take my coloured pencils or pencil crayons. Or crayons and

مداد رنگی یا مداد رنگی ام را می گرفتم . یا مداد رنگی و

I would colour. I would colour in the little boxes using

من رنگ می کردم. من در جعبه های کوچک با استفاده

Brent's phrasal verb there. So when you colour in the

از فعل عبارتی برنت در آنجا رنگ می کنم. بنابراین وقتی در نقاط مختلف رنگ می کنید، در

different spots eventually you're done that page in the

نهایت آن صفحه در

colouring book. There are now colouring books for older

کتاب رنگ آمیزی تمام می شود. اکنون کتاب های رنگ آمیزی برای افراد مسن وجود

people. It can be very relaxing. I think this is

دارد. می تواند بسیار آرامش بخش باشد. من فکر می کنم این در

actually an adult colouring book. A colouring book where Um

واقع یک کتاب رنگ آمیزی بزرگسالان است. یک کتاب رنگ آمیزی که

it's a little more intricate and more difficult than a

امم کمی پیچیده تر و دشوارتر از یک

children's book. Um but definitely when I was a kid

کتاب کودک است. اوم، اما قطعا وقتی بچه بودم،

most of my colouring books were like Batman or Superman and

بیشتر کتاب های رنگ آمیزی من مانند بتمن یا سوپرمن و

those types of characters. Um every year different companies

آن نوع شخصیت ها بود. هر ساله شرکت های مختلفی

announce the colour of the year. So every year there's a

رنگ سال را اعلام می کنند. بنابراین هر سال یک

new colour announced and that's the colour of the year. People

رنگ جدید اعلام می شود و آن رنگ سال است. مردم

use the colour of the year to decide how to paint rooms in a

از رنگ سال برای تصمیم گیری در مورد نحوه رنگ آمیزی اتاق ها در یک

house or a new building. They use it to decide what colour

خانه یا یک ساختمان جدید استفاده می کنند. آنها از آن برای تصمیم گیری در مورد رنگ

flowers they want at a wedding. Sometimes people just ignore

گل های عروسی استفاده می کنند. گاهی اوقات مردم فقط

the colour of the year. But this year I think this is from

رنگ سال را نادیده می گیرند. اما امسال فکر می کنم این از

Pantone. The colour of the year for 2022 for the year coming up

پنتون است. رنگ سال 2022 برای سالی که در راه

is October Miss it's not a very bright colour. It's quite it's

است، اکتبر است خانم، رنگ خیلی روشنی نیست.

a very dull colour. Um I'm not super excited for this. Um I

کاملاً رنگش خیلی مات است. ام من برای این خیلی هیجان زده نیستم. اوم، من

think that this might be a nice colour to paint an office if

فکر می کنم که اگر در حال رنگ کردن دیوار اداری هستید، این ممکن است رنگ خوبی برای رنگ آمیزی دفتر کار باشد

you're painting an office wall. It's not a nice colour for

. برای گل عروسی رنگ خوبی نیست

wedding flowers. But that is the colour of the year for

. اما این رنگ سال

2022. We'll see what that means for flowers. Um there is a

2022 است. خواهیم دید که این رنگ برای گل ها چه معنایی دارد. اوم یک عبارت وجود دارد که

phrase one phrase I did think of with the word colour in it

من با کلمه رنگ در آن فکر کردم

and it's the phrase to pass with flying colours. When you

و آن عبارت عبور کردن با رنگ های پر رنگ است. وقتی امتحان می

take a test and if you get 97 out of 100 or 100 out of 100 we

گیرید و اگر از 100 97 یا 100 از 100

might say that you passed with flying colours. You didn't just

می گیرید، ممکن است بگوییم که با رنگ های عالی قبول شده اید. تو فقط

succeed. You did really really well on the test. So we would

موفق نشدی در آزمون واقعاً خوب عمل کردید . بنابراین ما می

say that you passed with flying colours. And we had this

گوییم که شما با رنگارنگ گذشتید. و ما

question a couple of times. Uh people were asking about eye

چند بار این سوال را داشتیم. اوه مردم در مورد رنگ چشم می پرسیدند

colour. Everyone has there's quite a variety of eye colours

. هر کس رنگ چشم های بسیار متنوعی

in the world. As I said my eyes are kind of a blue green. Uh

در جهان دارد. همانطور که گفتم چشمانم به نوعی سبز آبی است.

Jen's eyes are a little more green. Um one of my kids has

چشمان جن کمی سبزتر است. اوم یکی از بچه های من

brown eyes. One of my kids has the same colour eyes as me.

چشمان قهوه ای دارد. یکی از بچه های من هم رنگ چشم های من است.

There are many many different colours of eye in the world. Um

رنگ های چشمی بسیار متنوعی در دنیا وجود دارد. ام

and we refer to that as eye colour. So a lot of times like

و ما به آن به عنوان رنگ چشم اشاره می کنیم . بنابراین بسیاری از مواقع مانند

if you are when you go for your driver's license in Canada you

زمانی که برای گواهینامه رانندگی خود در کانادا هستید،

have to specify what your eye colour is when you fill out the

باید رنگ چشم خود را هنگام پر کردن

application so that they can identify you if they need to.

درخواست مشخص کنید تا در صورت نیاز بتوانند شما را شناسایی کنند.

So I always write blue. I don't write blue green. But maybe I

بنابراین من همیشه آبی می نویسم. من سبز آبی نمی نویسم. اما شاید من

should. Anyways, eye color is the term you use to refer to

باید. به هر حال، رنگ چشم اصطلاحی است که شما برای اشاره

the color of your eyes.

به رنگ چشم خود استفاده می کنید.