Free English Class! Topic: Fixing and Repairing 🛠️🧵 (Lesson Only)

Well, hello and welcome to this English lesson where we're

خوب، سلام و به این درس انگلیسی که در

we're gonna talk about fixing and repairing. A topic that I

آن قرار است در مورد تعمیر و تعمیر صحبت کنیم، خوش آمدید . موضوعی

know a lot of words and phrases about fixing and repairing but

که من کلمات و عبارات زیادی در مورد تعمیر و ترمیم آن می

I am not an expert by any stretch of the imagination. I

دانم اما در حد تصور متخصص نیستم . من

can fix some things. I'm okay at it. That means I'm not

می توانم بعضی چیزها را درست کنم. حالم خوبه این بدان معناست که من

really good at fixing things. I'm okay at it. Um I can fix

واقعاً در اصلاح چیزها خوب نیستم. حالم خوبه اوم من می توانم

small things. I can repair small things. If you're not

چیزهای کوچک را درست کنم. من می توانم چیزهای کوچک را تعمیر کنم. اگر

sure what fixing and repairing is, it's when some Thing is

مطمئن نیستید که تعمیر و ترمیم چیست، زمانی است که یک چیز

broken and it needs someone to just add a new part or fix it

خراب است و به کسی نیاز دارد که فقط یک قطعه جدید اضافه کند یا

in some way so that it works again or so that it is usable

به طریقی آن را تعمیر کند تا دوباره کار کند یا دوباره قابل استفاده

again. So, today, we'll do a little lesson on fixing and

باشد. بنابراین، امروز، ما یک درس کوچک در مورد تعمیر و

repairing. Um it's a little, it's a few words shorter than

تعمیر انجام خواهیم داد. اوم کمی است ، چند کلمه کوتاهتر از

some of my other English lessons but uh maybe I'll spend

برخی از درس های دیگر انگلیسی من است، اما شاید

a bit more time explaining each word and each phrase. So, let's

کمی زمان بیشتری را صرف توضیح هر کلمه و هر عبارت کنم. بنابراین،

get started on this lesson on fixing and repairing. I want to

بیایید این درس در مورد تعمیر و تعمیر را شروع کنیم. می

start by talking about the verb to fix. So we have the verb to

خواهم با صحبت در مورد فعل to fix شروع کنم. بنابراین فعل

fix, the verb to repair, the verb to mend, and the verb to

تعمیر کردن، فعل تعمیر کردن ، فعل اصلاح کردن و فعل

patch. So let me back up and talk about the verb to fix. The

وصله کردن را داریم. بنابراین اجازه دهید من پشتیبان بگیرم و در مورد فعل رفع کردن صحبت کنم.

verb to fix is probably the most common way to talk about

فعل تعمیر کردن احتمالاً رایج‌ترین راه برای صحبت در مورد

something that's broken or worn out that needs to be fixed,

چیزی است که خراب یا فرسوده است و باید تعمیر شود،

okay? Um even if you're talking about things like your car or

خوب؟ اوم حتی اگر در مورد چیزهایی مانند ماشین یا کامپیوترتان صحبت می کنید

your computer or maybe a button fell off your shirt, the

یا شاید دکمه ای از پیراهن شما افتاده باشد،

general term. The verb we used the most often in my opinion is

اصطلاح عمومی. فعل ما بیشتر از همه استفاده می کنیم به نظر من

the verb to fix. I need to have someone fix my car. I need to

فعل فیکس کردن است. باید از کسی بخواهم ماشینم را تعمیر کند. من باید

fix my shirt. The button fell off. I need to get my computer

پیراهنم را درست کنم. دکمه افتاد. باید کامپیوترم را

fixed because it stopped working. So, this is uh

تعمیر کنم چون از کار افتاد. بنابراین، این

probably the most general term. In fact, if you're learning

احتمالاً عمومی ترین اصطلاح است. در واقع، اگر در حال یادگیری

English and you want to talk about something that needs uh

زبان انگلیسی هستید و می‌خواهید در مورد چیزی صحبت کنید که نیاز دارد

that isn't working and you want to have it fixed. I would use

که کار نمی‌کند و می‌خواهید آن را برطرف کنید. من

the verb to fix. I've just defined it by using it. Um we

از فعل برای اصلاح استفاده می کنم. من فقط با استفاده از آن آن را تعریف کردم. اوم

also have the verb to repair. It means pretty much exactly

فعل تعمیر را هم داریم. تقریباً

the same thing. I need to have my car repaired. Um I need, we

دقیقاً به همین معنی است. من باید ماشینم را تعمیر کنم. اوم من نیاز دارم، ما

wouldn't use it for clothing. You don't usually repair

از آن برای لباس استفاده نمی کنیم. شما معمولاً

clothing but you might get your computer repaired. In fact, we

لباس را تعمیر نمی کنید، اما ممکن است کامپیوتر خود را تعمیر کنید. در واقع ما

often have repair shops. A repair shop is a place where

اغلب تعمیرگاه داریم. تعمیرگاه جایی است که

you can bring something so that someone can repair it. We don't

شما می توانید چیزی را بیاورید تا کسی بتواند آن را تعمیر کند. ما

use this verb as much. We do use it a lot but um I think

از این فعل زیاد استفاده نمی کنیم. ما خیلی از آن استفاده می کنیم، اما من فکر می کنم

because it's two syllables, repair, fix repair. Takes a

چون دو هجا است، تعمیر، تعمیر تعمیر.

little longer to say it so maybe we just use the verb to

گفتن آن کمی بیشتر طول می کشد، بنابراین شاید ما فقط از فعل

fix but again, it's almost a direct replacement except I

فیکس کردن استفاده کنیم، اما دوباره، تقریباً یک جایگزین مستقیم است، به جز اینکه

don't think I would use it for clothing. We have the verb to

فکر نمی کنم از آن برای لباس استفاده کنم . ما فعل

mend which is not heard very often and it's almost always

اصلاح کردن را داریم که زیاد شنیده نمی شود و تقریباً

used to talk about clothing. So, if there's a hole um in

همیشه برای صحبت در مورد لباس استفاده می شود. بنابراین، اگر سوراخی در

your jeans, you might have someone mend it. If you have a

شلوار جین شما وجود دارد، ممکن است از کسی بخواهید آن را اصلاح کند. اگر

hole in your sock, you might have someone mend it. The

سوراخی در جوراب خود دارید، ممکن است از کسی بخواهید آن را اصلاح کند.

reason we don't use the verb to mend to talk about fixing

دلیل اینکه ما دیگر از فعل ترمیم کردن برای صحبت در مورد اصلاح

clothing very much anymore is because people don't actually

لباس استفاده نمی کنیم این است که مردم دیگر

mend their clothing very often anymore. Quite often when um an

اغلب لباس های خود را اصلاح نمی کنند. اغلب اوقات

article of clothing gets a hole in it people just throw it

وقتی یک لباس در آن سوراخ می شود، مردم آن را دور می

away. So uh because our society has become quick to throw

اندازند. بنابراین آه، زیرا جامعه ما به

things away instead of fixing them. Verbs like to mend aren't

جای اصلاح، سریع آنها را دور می اندازد . افعال like to تعمیر دیگر

used very much anymore. And then we have the verb to patch.

زیاد استفاده نمی شوند. و سپس فعل وصله کردن را داریم.

When I was a kid if my genes got a big hole in the knee my

وقتی بچه بودم، اگر ژن‌هایم سوراخ بزرگی روی زانو ایجاد می‌کرد،

mum would a patch on the knee. Um you can see here this gene

مادرم یک وصله روی زانو می‌زد. اوم می توانید اینجا ببینید که این ژن

has patches. Again, the verb to patch is probably used more to

دارای تکه هایی است. باز هم، فعل وصله کردن احتمالا بیشتر برای

talk about patching up the road or sometimes you patch up

صحبت در مورد وصله کردن جاده یا گاهی اوقات شما چیزی را وصله می

something. Um but to patch uh clothing, we don't often put

کنید استفاده می شود. اوم، اما برای وصله کردن لباس، ما اغلب

patches on clothing anymore. For the same reason, we don't

دیگر وصله روی لباس نمی گذاریم. به همین دلیل، دیگر

use the verb to mend as much anymore. Sometimes you just

از فعل ترمیم استفاده نمی کنیم. گاهی اوقات شما فقط

want to do a quick fix. In English a quick fix is not

می خواهید یک راه حل سریع انجام دهید. در زبان انگلیسی، راه حل سریع

always the best way to fix something. Um but it's uh a fix

همیشه بهترین راه برای رفع مشکل نیست . اوم، اما این یک راه حل است

that you can do very very quickly without spending a lot

که می توانید خیلی سریع بدون صرف هزینه زیاد انجام دهید

of money. Here is a quick fix of a hose. The hose probably

. در اینجا یک تعمیر سریع شیلنگ آورده شده است. شلنگ احتمالاً

had a leak in it. And so a quick fix uh was to wrap tape

نشتی داشته است. و بنابراین یک راه حل سریع بستن نوار

around it. Quick fixes are quick to do but they also do

دور آن بود. رفع سریع سریع انجام می شود اما

not last very long. So I don't think this is the Best way to

دوام زیادی نیز ندارد. بنابراین فکر نمی‌کنم این بهترین راه برای

fix a hose with a leak in it but it certainly is a quick

تعمیر شیلنگ با نشتی باشد، اما مطمئناً یک راه حل سریع است

fix. Um other quick fixes might be um and they often involve

. امم دیگر راه حل های سریع ممکن است um باشد و اغلب شامل

tape. Uh maybe you have a cup. Maybe you have a cup and the

نوار چسب می شود. اوه شاید شما یک فنجان دارید. شاید شما یک فنجان داشته باشید و

cup has a hole in it so you put a piece of tape across. It

فنجان سوراخی در آن داشته باشد، بنابراین یک تکه نوار چسب بزنید.

works for a little bit but eventually the water will come

کمی کار می کند اما در نهایت آب از آن

through. So that's what a quick fix is. Oh and I thought I

عبور می کند. پس رفع سریع همین است. اوه و من فکر کردم

should uh another quick fix if a light bulb goes out is to

اگر یک لامپ خاموش شد باید یک راه حل سریع دیگر

change the light bulb. But I thought I should tell you a

تعویض لامپ باشد. اما فکر کردم باید یک جوک به شما بگویم

joke. There is a joke in English and I'm sure you have

. یک جوک به زبان انگلیسی وجود دارد و من مطمئن هستم که شما

the same joke in your languages. And the format of

هم همین جوک را در زبان های خود دارید. و

the joke is to ask how many of a certain type of people does

فرمت جوک این است که بپرسید چند نفر از یک نوع خاص

it take to change a light bulb. This joke can be very rude and

برای تعویض یک لامپ لازم است. این شوخی می تواند بسیار بی ادبانه باشد

it can be very what we call derogatory. I'm going to tell

و می تواند بسیار آن چیزی باشد که ما آن را تحقیر آمیز می نامیم. من قصد دارم

the joke and make fun of Canadians because I am

جوک را بگویم و کانادایی ها را مسخره کنم زیرا من کانادایی هستم

Canadian. I'm not gonna tell the joke and try to make the

. من این جوک را نمی گویم و سعی نمی کنم این

joke make someone from another feel bad but I will make fun of

جوک باعث شود که کسی از دیگری احساس بدی کند، اما کانادایی ها را مسخره خواهم کرد

Canadians. So the joke would go like this. How many Canadians

. بنابراین شوخی به این صورت خواهد بود. چند نفر

does it take to change a light bulb? And the answer to the

کانادایی برای تعویض لامپ نیاز دارند؟ و پاسخ به

joke is usually something that makes fun of the people you're

شوخی معمولاً چیزی است که افرادی را که در مورد آنها صحبت می کنید مسخره می

talking about. So the answer for this one is that it takes

کند. بنابراین پاسخ برای این یکی این است که سه مورد طول می کشد

three. One to stand on the ladder and hold the light bulb

. یکی برای ایستادن روی نردبان و نگه داشتن لامپ

and then two more Canadians to lift the ladder and and walk in

و سپس دو کانادایی دیگر برای بلند کردن نردبان و راه رفتن در

a circle. So the light bulb gets screwed in. So you can see

یک دایره. بنابراین لامپ پیچ می‌شود. بنابراین می‌توانید ببینید

how it kind of a funny joke. Um please don't use this joke to

که این یک جوک خنده‌دار است. امم لطفا از این شوخی برای تمسخر دیگران استفاده نکنید

make fun of other people. Um but if you want to use it to

. امم، اما اگر می خواهید از آن برای

make fun of yourself, that's fine. And the answer to the

مسخره کردن خود استفاده کنید، خوب است. و جواب

joke changes. There are many many types of answers to the

جوک تغییر می کند. انواع مختلفی از پاسخ ها برای

joke. How many Canadians does it take to change a light bulb?

جوک وجود دارد. چند نفر کانادایی برای تعویض لامپ نیاز دارند؟

There's something new in the world called a hack. A hack is

چیز جدیدی در دنیا به نام هک وجود دارد. هک

when you use something in a way very quickly to solve a problem

زمانی است که از چیزی به روشی خیلی سریع برای حل یک مشکل

or to fix something. Um so a hack be if you look at this,

یا رفع مشکل استفاده می کنید. خیلی بد است اگر به این نگاه کنید،

they used paper clips to hold all your all their cables. So,

آنها از گیره های کاغذی برای نگه داشتن تمام کابل های شما استفاده کردند. بنابراین،

instead of um buying a cable holder and I know this isn't

به جای اینکه یک نگهدارنده کابل بخرید و می دانم که این

really a fix or a repair but a hack is something you do in

واقعاً یک تعمیر یا تعمیر نیست، اما هک کاری است که در

life to fix a problem. So, if the problem is that all your

زندگی برای رفع مشکل انجام می دهید. بنابراین، اگر مشکل این است که همه

cables are on the floor, a hack would be something uh that you

کابل‌های شما روی زمین هستند، هک کردن چیزی است که شما

just do quickly to solve that problem. So, this hack is to

فقط برای حل آن مشکل سریع انجام می‌دهید . بنابراین، این هک

use paper clips, the big type of paper clip to hold of the

استفاده از گیره های کاغذ، نوع بزرگ گیره برای نگه داشتن

cables up. So I wanna talk a little bit about the state of

کابل ها است. بنابراین من می خواهم کمی در مورد وضعیت

things before it needs to be fixed. And there are different

چیزها قبل از نیاز به اصلاح صحبت کنم. و

ways to describe things that need to be fixed. One is to

راه های مختلفی برای توصیف مواردی وجود دارد که باید اصلاح شوند. یکی این است که

just say it's broken. So this phone was dropped and now this

فقط بگوییم خراب است. بنابراین این گوشی کنار گذاشته شد و اکنون این

phone is broken. You can see that the glass is all um

گوشی خراب شده است. می بینید که شیشه کاملاً

fractured. That the glass has shattered a little bit. So when

شکسته است. که شیشه کمی شکسته است. بنابراین وقتی

something is broken it needs to be fixed I'm not sure if this

چیزی خراب است باید تعمیر شود، مطمئن نیستم که آیا این

is fixable. I didn't put the word fixable in my list. I

قابل تعمیر است یا خیر. من کلمه fixable را در لیست خود قرار ندادم. من

probably should've um but uh broke um broken sorry fixable

احتمالا باید اوم، اما اوه شکسته ام شکست متاسفم

is a way to describe something that you can fix. If it's not

قابل تعمیر راهی برای توصیف چیزی است که می توانید آن را اصلاح کنید. اگر

fixable, it's usually just garbage or needs to be

قابل تعمیر نیست، معمولاً فقط زباله است یا باید

recycled. I did wanna go back and mention that the word hack

بازیافت شود. من می‌خواهم به عقب برگردم و بگویم که کلمه

comes from uh in computers in the computer world when you

هک از کلمه uh در رایانه‌ها در دنیای رایانه می‌آید، زمانی که شما

hack a computer, it means you kind of find a way in or you

رایانه‌ای را هک می‌کنید، به این معنی است که راهی را پیدا می‌کنید یا

get past the security and we've now started to use the word

از امنیت عبور می‌کنید و ما اکنون شروع به استفاده از

hack for things in life as well. Um so, when something's

هک کلمه برای چیزهایی در زندگی نیز هست. خیلی خوب، وقتی چیزی

broken, uh it doesn't work anymore but when something's

خراب است، دیگر کار نمی کند، اما وقتی چیزی

damaged, it means something has happened to it, okay? Um so,

آسیب دیده است، به این معنی است که اتفاقی برای آن افتاده است، خوب؟ اوم،

let me uh think about this. There was a big storm in the US

اجازه دهید در مورد این فکر کنم. اخیراً طوفان بزرگی در آمریکا رخ داد

recently and it caused a lot of damage. There's a lot of

و خسارات زیادی به بار آورد.

buildings that are damaged. When a building is damaged, it

ساختمان های زیادی آسیب دیده اند. زمانی که ساختمان آسیب می بیند

needs to be fixed. It needs to be repaired. Um when you get in

باید تعمیر شود. نیاز به تعمیر دارد. اوم وقتی

a car accident, your car is damaged and so you need to find

تصادف می کنید، ماشین شما آسیب می بیند و بنابراین باید

someone who can repair the car or fix the car because it is

کسی را پیدا کنید که بتواند ماشین را تعمیر کند یا ماشین را تعمیر کند زیرا

damaged. So, things can be broken, things can be damaged,

آسیب دیده است. بنابراین ، چیزها می توانند شکسته شوند، ممکن است چیزها آسیب ببینند،

and they need to be fixed. Sometimes, things just break

و باید اصلاح شوند. گاهی اوقات، همه چیز فقط خراب می

down. When something breaks down, it stops working. We

شود. وقتی چیزی خراب می شود، از کار می افتد. ما

usually use this verb to talk about vehicles. My car broke

معمولا از این فعل برای صحبت در مورد وسایل نقلیه استفاده می کنیم. ماشین من هفته

down on the side of the road last week. I'm going to go on a

پیش در کنار جاده خراب شد . من قصد دارم به یک

long trip. My car's in good shape but I hope it doesn't

سفر طولانی بروم. ماشین من سالم است اما امیدوارم

break down along the way. So, break down is yeah I I'm not

در طول مسیر خراب نشود. بنابراین، شکستن بله، من

sure I use it with anything else. Like my tractor can break

مطمئن نیستم که از آن با چیز دیگری استفاده کنم . مثل اینکه تراکتور من می تواند خراب

down. You can have um yeah I think it for anything that you

شود. شما می توانید اوم بله، من فکر می کنم برای هر چیزی که

drive like a truck can break down, a car can break down,

رانندگی می کنید، مانند یک کامیون ممکن است خراب شود، یک ماشین ممکن است خراب شود، و

etcetera. Sometimes things are just worn out. Uh when

غیره. گاهی اوقات چیزها فرسوده می شوند. وقتی

something is worn out, it usually means it has been used

چیزی فرسوده می شود، معمولاً به این معنی است که آنقدر از آن استفاده شده است

so much that it has holes in it. This bike seat looks very

که سوراخ هایی در آن وجود دارد. این صندلی دوچرخه

very worn out. Let me make it a little bigger for you. Um it

بسیار فرسوده به نظر می رسد. بگذار برایت کمی بزرگتر کنم. اوم به این

means that it has been used a lot so it's not broken yet um

معنی است که زیاد استفاده شده است، بنابراین هنوز شکسته

it's not necessarily considered to be damaged but it's showing

نشده است، لزوماً آسیب دیده نیست، اما نشان می دهد

a lot of wear it is uh beginning to be worn out and

که فرسودگی زیادی دارد، اوه شروع به فرسوده شدن می کند و

sometimes when something is worn out you can't fix it you

گاهی اوقات وقتی چیزی فرسوده شده است، نمی توانید آن را تعمیر کنید. شما

simply need to replace it so a fixer upper is a place you buy

به سادگی باید آن را تعویض کنید تا رویه فیکسر مکانی باشد که می خرید

or even a car you buy that needs lots of repairs. It needs

یا حتی ماشینی که خریداری می کنید و نیاز به تعمیرات زیادی دارد.

a lot of fixing. Um notice I'm throwing the words fix and

نیاز به تعمیر زیادی دارد. اوم توجه کنید من کلمات تعمیر و

repair. I'm using them in a lot of different ways. It needs a

ترمیم را به کار می برم. من از آنها به روش های مختلف استفاده می کنم. نیاز به

lot of repairs. It needs a lot of fixing. It needs to be fixed

تعمیرات زیادی دارد. نیاز به تعمیر زیادی دارد. باید درست

up. So, we would call it a fixer upper. There's even a TV

بشه بنابراین، ما آن را رویه فیکسر می نامیم. حتی یک برنامه تلویزیونی وجود دارد

show I think called fixer upper. Where uh they buy an old

که فکر می کنم به نام فیکسر بالا. جایی که اوه یک خانه قدیمی می‌خرند

house that's a little bit worn down, a little bit um falling

که کمی فرسوده است ، کمی از

apart a little bit and they spend some time fixing it up.

هم می‌پاشد و مدتی را صرف تعمیر آن می‌کنند.

So, a fixer upper is anything you buy or anything you have

بنابراین، رویه فیکسر هر چیزی است که می‌خرید یا هر چیزی که دارید و

that needs to be fixed. It needs improvements. It needs

نیاز به تعمیر دارد. نیاز به بهبود دارد. به

some peers. We have a phrase in English. We'll say that

تعدادی همتا نیاز دارد. ما یک عبارت به زبان انگلیسی داریم. ما می گوییم که

something needs some work. You could say, oh, Joe bought an

چیزی نیاز به کار دارد. می توانید بگویید، اوه، جو یک

old car and needs some work or I bought a house and it needs

ماشین قدیمی خرید و به کار نیاز دارد یا من یک خانه خریدم و به

some work. Um I was gonna say you could use this to talk

کار نیاز دارد. اوم می خواستم بگویم می توانید از این برای صحبت

about people too but that's kind of rude but you could say

در مورد مردم نیز استفاده کنید، اما این یک جور بی ادبی است، اما می توانید بگویید

uh you know, Julie has a new boyfriend. He needs some work.

اوه می دانید، جولی دوست پسر جدیدی دارد . او نیاز به کار دارد.

He's a fixer upper. You might have heard this in a Disney

او یک فیکسر رویه است. شاید این را در یکی از فیلم های دیزنی شنیده باشید

movie. He's a bit of a fixer upper. I'm not sure what movie

. او کمی رویه فیکس کننده است . من مطمئن نیستم چه فیلمی

that is. Beauty and the Beast maybe. Um so, you can use some

است. شاید زیبایی و هیولا اوم، شما می توانید از برخی

of these phrases to talk about people but it's a little rude.

از این عبارات برای صحبت در مورد مردم استفاده کنید، اما این کمی بی ادبی است.

Um you might buy an old computer and it needs some

امم شما ممکن است یک کامپیوتر قدیمی بخرید و نیاز به

work. Maybe it needs more memory and a better video card.

کار دارد. شاید به حافظه بیشتر و کارت گرافیک بهتری نیاز دارد.

Um but um probably the most common way to use it would be

ام، اما احتمالاً رایج ترین راه استفاده از

to talk about cars or houses. Things that you can fix. So

آن صحبت کردن در مورد اتومبیل یا خانه است. چیزهایی که می توانید اصلاح کنید. بنابراین

maybe your friend bought an old car and it needs some work.

ممکن است دوست شما یک ماشین قدیمی خریده باشد و نیاز به کار داشته باشد.

That means maybe uh they need to paint it. Maybe it needs

این بدان معنی است که شاید اوه آنها نیاز به رنگ کردن آن دارند. شاید نیاز به

some engine work done etcetera. Uh Julie and the chat says the

کار موتور و غیره داشته باشد. اوه جولی و چت می گوید که

mouse is unfixable. That's correct. Um it gave up the

ماوس قابل تعمیر نیست. این درست است. اوم

ghost. No, it's not quite that far. We have another phrase in

روح را تسلیم کرد. نه، خیلی دور نیست. ما عبارت دیگری به

English to talk about usually electronic things or things

زبان انگلیسی برای صحبت در مورد چیزهای معمولاً الکترونیکی یا چیزهایی

like computers or TVs, we would say they gave up the ghost.

مانند رایانه یا تلویزیون داریم، می‌توان گفت که آنها روح را تسلیم کردند.

This means it's not fixable. When something gives up the

این به این معنی است که قابل تعمیر نیست. وقتی چیزی

ghost, it means it's it's no longer able, it doesn't turn

روح را تسلیم می کند، به این معنی است که دیگر قادر نیست، روشن نمی شود

on. You can't use it anymore. Um So I have had many computers

. دیگه نمیتونی ازش استفاده کنی اوم پس

in my life where I've owned them for seven or 8 years and

من در زندگی ام کامپیوترهای زیادی داشتم که هفت یا هشت سال مالک آنها بودم و

eventually they give up the ghost. Eventually they just

در نهایت آنها روح را از دست دادند. در نهایت آنها

don't work anymore. We also have a word wonky and this

دیگر کار نمی کنند. ما همچنین یک کلمه wonky داریم و این

might be a local word that I use in my area of Ontario,

ممکن است یک کلمه محلی باشد که من در منطقه خود در انتاریو، کانادا از آن استفاده می کنم،

Canada but whenever something is wonky, it means it's not

اما هر زمان که چیزی خراب است، به این معنی است که

quite perfect. So, many of you have probably sat on a stool

کاملاً کامل نیست. بنابراین، احتمالاً بسیاری از شما روی چهارپایه‌ای نشسته‌اید

where one leg is a little shorter than the other and it

که یک پای آن کمی کوتاه‌تر از پای دیگر است و

wobbles and you might say, oh, this stool is kinda wonky.

می‌لرزد و ممکن است بگویید، اوه، این مدفوع تا حدی بد است.

Sometimes, your computer does strange things by itself. This

گاهی اوقات کامپیوتر شما به تنهایی کارهای عجیبی انجام می دهد.

mouse by the way, I didn't do this on purpose. This mouse is

اتفاقاً این موس، من این کار را از روی عمد انجام ندادم. این موش

wonky. It's clicking twice when I click once. So, it's wonky.

بداخلاق است وقتی من یک بار کلیک می کنم، دو بار کلیک می کند. بنابراین، آن را بیخود است.

It's it's doing things it's not supposed to do. You might have

این در حال انجام کارهایی است که قرار نیست انجام دهد. شما ممکن است

a phone. Um yesterday, my phone was acting wonky. My phone was

یک تلفن داشته باشید. اوم دیروز، گوشی من بد عمل می کرد.

wonky yesterday. All the icons disappeared and I had to turn

دیروز گوشیم خراب بود تمام نمادها ناپدید شدند و مجبور شدم

it off and back on again. So, it was wonky. Again, I'm not

آن را خاموش و دوباره روشن کنم. بنابراین، آن را بداخلاق بود. باز هم، من

sure how widespread this word is used um but definitely

مطمئن نیستم که چقدر از این کلمه به طور گسترده استفاده می شود، اما مطمئناً

wonky. I don't think Brent is here Today, American English

نامفهوم است. من فکر نمی‌کنم برنت امروز اینجا باشد، انگلیسی آمریکایی

with this guy but I was gonna ask him if they use it in his

با این پسر، اما می‌خواستم از او بپرسم که آیا آنها از آن در منطقه او در ایالات متحده استفاده می‌کنند یا خیر

part of the United States. Um and then another thing is the

. ام و بعد یک چیز دیگر

word to crash. Computers crash. If your computer keeps

کلمه سقوط است. کامپیوترها خراب می شوند. اگر کامپیوتر شما مدام خراب می شود

crashing, that means it is crashing over and over again.

، به این معنی است که بارها و بارها از کار می افتد.

Maybe you get a blue screen with an error quite often.

شاید اغلب با یک صفحه آبی با خطا مواجه می شوید.

Maybe your computer just shuts off by itself. We would then

شاید کامپیوتر شما به خودی خود خاموش شود. سپس می گفتیم

say, oh, my computer needs to be fixed. I need to have my

، اوه، کامپیوتر من باید تعمیر شود. باید

computer repaired because it keeps crashing. Um it

کامپیوترم را تعمیر کنم چون مدام خراب می شود.

repeatedly stops working. That is never a fun thing. That is

اوم مکرراً کار نمی کند. این هرگز یک چیز سرگرم کننده نیست. که

quite annoying. Um thankfully, at the beginning of the lesson,

کاملا آزار دهنده است. اوم خداروشکر ، اول درس

I said, I'm not good at repairing or fixing things. I

گفتم، من در تعمیر یا تعمیر چیزها خوب نیستم.

am actually quite good at fixing computers. That's the

من در واقع در تعمیر کامپیوتر بسیار خوب هستم . این

one thing I am good at fixing. Some people do home

تنها چیزی است که من در رفع آن خوب هستم. برخی از افراد اصلاحات خانه را انجام می دهند

improvements. So, home improvements aren't necessarily

. بنابراین، بهسازی خانه لزوماً

because they want to fix or repair something but maybe

به این دلیل نیست که آنها می‌خواهند چیزی را تعمیر یا تعمیر کنند، بلکه ممکن

there's too many things in your bathroom that are broken and

است چیزهای زیادی در حمام شما خراب شده باشد و

instead of fixing everything in the bathroom, you decide to do

به جای اینکه همه چیز را در حمام تعمیر کنید ، تصمیم می‌گیرید که

some home improvements. So, you actually remove everything from

برخی از موارد را اصلاح کنید. بنابراین، شما در واقع همه چیز را از حمام حذف می کنید

the bathroom and you paint the walls and you put in a new sink

و دیوارها را رنگ می کنید و یک سینک جدید

and a new toilet. So, sometimes, instead of fixing or

و یک توالت جدید می گذارید. بنابراین، گاهی اوقات، به جای تعمیر یا

repairing something that's broken, sometimes you just

تعمیر چیزی که شکسته است، گاهی اوقات فقط

replace it. Maybe you do home improvements and you um end up

آن را تعویض می کنید. شاید کارهایی را که در خانه انجام می دهید، انجام می دهید

with everything brand new in the bathroom. I would like to

و در حمام همه چیز کاملاً جدید پیدا می کنید. من می

do that with our downstairs bathroom. Our downstairs

خواهم این کار را با حمام طبقه پایینمان انجام دهم . سینک حمام طبقه پایین ما

bathroom sink is currently broken. It leaks a little bit

در حال حاضر خراب است. کمی نشتی دارد

and I've repaired it three times in the last three years.

و در سه سال گذشته سه بار آن را تعمیر کردم .

But because I'm not good at it I probably do it wrong every

اما چون در آن خوب نیستم، احتمالاً هر بار اشتباه می کنم

time. So it has started to leak a little bit again. Hey we do

. بنابراین دوباره شروع به نشتی کرده است. هی

have uh Sean from Free ninety-nine English here. I

ما اوه شان را از زبان انگلیسی رایگان نود و نه اینجا داریم. من

should ask Shawn if he uses the word wonky. He's on the East

باید از شاون بپرسم که آیا او از کلمه wonky استفاده می کند ؟ او در

Coast of Canada. We'll uh listen in the chat, see if he

ساحل شرقی کانادا است. ما در چت گوش می دهیم، ببینیم آیا او

uses that word. So, we have DIY which stands for do it

از این کلمه استفاده می کند یا خیر. بنابراین، ما DIY داریم که مخفف آن

yourself. If you don't do it uh yourself, uh let me just check

را خودتان انجام دهید. اگر خودتان این کار را انجام نمی دهید، اجازه دهید فقط بررسی

if I have what slide I have up next here. Okay, it's a little

کنم که آیا اسلاید بعدی را در اینجا دارم یا نه. خوب، کمی

further long. Um if you do things yourself, it means you

طولانی تر است. امم، اگر کارها را خودتان انجام می دهید، به این معنی است که

fix things or you repair things because you've learned a little

چیزهایی را درست می کنید یا چیزهایی را تعمیر می کنید، زیرا

bit about it. Maybe you know how to do a little bit of

کمی در مورد آن یاد گرفته اید. شاید بلد باشید کمی

electrical work. Maybe you know a little bit about plumbing.

کار برقی انجام دهید. شاید شما کمی در مورد لوله کشی بدانید.

Maybe you know how to sew a button back on a shirt. Maybe

شاید بلد باشید که چطور یک دکمه روی پیراهن بدوزید. شاید

you know how to fix a computer. You might be a do it yourself

شما می دانید که چگونه کامپیوتر را تعمیر کنید. ممکن است خودتان این کار را انجام دهید

or when you do it yourself, it means you have a different job

یا وقتی خودتان این کار را انجام می‌دهید، به این معنی است که کار متفاوتی دارید،

but maybe at night or on the weekends, you like to fix

اما شاید در شب یا آخر هفته‌ها، دوست دارید

things for yourself. When you are handy, it means you are

کارها را برای خودتان درست کنید. وقتی دستی دارید، به این معنی است که

good at doing things with tools. You're good at fixing

در انجام کارها با ابزار مهارت دارید. شما در اصلاح مسائل خوب هستید

things. You're good at repairing things. You can look

. شما در تعمیر چیزها مهارت دارید. شما می توانید

at something that's broken and you can figure out what's wrong

به چیزی که خراب است نگاه کنید و می توانید بفهمید که چه چیزی اشتباه است

and you can fix it. Um I'm handy when it comes to

و می توانید آن را برطرف کنید. اوم من وقتی صحبت از کامپیوتر به میان می آید

computers but I'm not handy when it comes to fixing a car

دستی هستم اما در تعمیر موتور ماشین دستی ندارم

engine. I don't have a lot of skills in that area. We have a

. من مهارت زیادی در این زمینه ندارم. ما یک

word handyman and in English, we're trying to use the word

کلمه handyman داریم و در انگلیسی، ما سعی می کنیم از کلمه

handy person but handyman is still probably the most common.

handy person استفاده کنیم، اما handyman هنوز هم احتمالاً رایج ترین است.

In English, we're trying to replace words with man in it

در زبان انگلیسی، ما سعی می کنیم کلماتی را با man در آن با کلماتی جایگزین کنیم

with words that reflect both men and women. So, instead of

که هم مردان و هم زنان را نشان می دهند. پس معمولاً به جای

fireman, we usually say firefighter um and we with

آتش نشان می گوییم آتش نشان ام و ما با

handyman, we haven't gotten away from the word handyman.

دستیار از کلمه دستیار دور نشده ایم.

You will not see the word handy person very often. In fact, um

شما اغلب کلمه شخص دستی را نخواهید دید . در واقع،

if you look online, if you need to hire someone to fix things,

اگر به صورت آنلاین نگاه کنید، اگر نیاز به استخدام شخصی برای رفع مشکلات

you'll see a lot of listings for people who are uh consider

دارید، فهرست‌های زیادی برای افرادی خواهید دید که

themselves a handyman. So, a handyman is someone who is good

خود را یک دست‌کار می‌دانند. بنابراین، یک دست‌کار کسی است که

at fixing things and will come to your house and you can pay

در تعمیر چیزها مهارت دارد و به خانه شما می‌آید و می‌توانید

them to fix things. Again, At some point, it will be handy

برای تعمیر کار به آنها پول بدهید. باز هم، در برخی موارد، این شخص مفید خواهد بود،

person but I think in English, people are having trouble

اما من فکر می کنم در انگلیسی، مردم در

getting used to the new word. We also say that people are

عادت کردن به کلمه جدید مشکل دارند. ما هم می گوییم مردم

good with their hands. Um when someone is good with their

دستشان خوب است. امم وقتی کسی با دستانش خوب است

hands, um it means the same as being handy. They're good at

، امم به معنای دستی بودن است. آنها در

using tools. They're good at using a drill like this person

استفاده از ابزارها خوب هستند. آنها در استفاده از مته مانند این شخص خوب هستند

is. They're good at fixing or building things. Um when

. آنها در تعمیر یا ساختن چیزها خوب هستند. اوم وقتی

someone's good with their hands, they can um like buy an

کسی با دستانش خوب است ، می تواند دوست داشته باشد یک

old car and fix it all up. They maybe can build a shed in their

ماشین قدیمی بخرد و همه چیز را درست کند. شاید بتوانند در حیاط خانه خود یک سوله بسازند

backyard. If their sink is leaking, if you're good with

. اگر سینک آنها نشتی دارد، اگر با

your hands, you probably can fix it. You'll go to the

دستان خود خوب هستید، احتمالاً می توانید آن را تعمیر کنید. شما به

hardware store and buy the correct part. Um but

فروشگاه سخت افزار می روید و قطعه درست را می خرید . اوم، اما

definitely, um I'm a little bit better with my brain than with

قطعاً، اوم، من می‌توانم بگویم با مغزم کمی بهتر از

my hands, I would say. Uh let's get to the next slide. If you

دستانم هستم. بیایید به اسلاید بعدی برسیم. اگر

are not handy, if you are not good with your hands, we often

دستتان نیست، اگر با دستانتان خوب نیستید، اغلب

say that you are all thumbs, okay? In order to be good with

می گوییم که همه شستید، باشه؟ برای اینکه با

your hands, you have to be able to use all your fingers. If you

دستان خود خوب باشید، باید بتوانید از تمام انگشتان خود استفاده کنید. اگر

say to someone that you are all thumbs, it means that when you

به کسی بگویید که همگی شست هستید، به این معنی است که وقتی

try to fix things or repair things, you end up maybe making

سعی می کنید چیزها را اصلاح کنید یا چیزهایی را تعمیر کنید، ممکن است

it worse or you just can't do it very well. Um I have a

اوضاع را بدتر کنید یا نمی توانید آن را به خوبی انجام دهید. اوم من یک

friend who is all thumbs. Um he has, I shouldn't make fun of

دوست دارم که همه شست است. اوم ، من نباید او را مسخره

him but he has trouble even climbing a ladder because he

کنم، اما او حتی برای بالا رفتن از نردبان هم مشکل دارد، زیرا

he's just, he's very talented at other things. He is not at

او ساده است، او در کارهای دیگر بسیار با استعداد است. او نمی خواهد

fixing things or doing anything that involves tools. He's all

کارها را درست کند یا کاری انجام دهد که شامل ابزار باشد.

thumbs when it comes to that. If you aren't handy and if you

وقتی صحبت از آن به میان می‌آید، او همه شست است. اگر دستی ندارید و

don't like doing things yourself, you will probably

دوست ندارید کارها را خودتان انجام دهید، احتمالاً

hire a professional or an expert. Um like I mentioned, I

یک متخصص یا متخصص استخدام خواهید کرد . همانطور که گفتم،

can do small repairs in my house. I can do computer

می توانم تعمیرات کوچکی در خانه خود انجام دهم . می توانم تعمیرات کامپیوتر را انجام دهم

repairs. But if my tractor is broken, I hire a professional.

. اما اگر تراکتورم خراب شود، یک حرفه ای استخدام می کنم.

I hire an expert. I am not good at fixing things like that. So

من یک متخصص استخدام می کنم. من در اصلاح چنین چیزهایی خوب نیستم.

it's important that I hire someone who knows how to do it.

بنابراین مهم است که فردی را استخدام کنم که بداند چگونه این کار را انجام دهد.

Certainly, this is going to be a bit of a review the next few

مطمئناً، این یک مرور چند

slides of the lesson I did on tools a year ago but in order

اسلاید بعدی از درسی است که یک سال پیش در مورد ابزارها انجام دادم، اما

to fix things you will probably need tools little things you

برای رفع مشکلات احتمالاً به ابزارهای کوچکی نیاز خواهید داشت که

can use with your hands in order to fix things you will

می توانید با دستان خود برای رفع آنها از آنها استفاده کنید. شما

probably have a toolbox I think most people have a small

احتمالاً یک جعبه ابزار خواهید داشت. فکر می کنم اکثر مردم یک

toolbox in their house even if you're not handy it's a good

جعبه ابزار کوچک در خانه خود دارند حتی اگر شما دستی ندارید، ایده خوبی

idea to have some tools around basic tools that I think

است که ابزارهایی در اطراف ابزارهای اصلی داشته باشید که فکر می کنم

everyone should have a hammer Hammers are very very uh handy

همه باید یک چکش داشته باشند.

to have. Um there's a funny saying in English, when the

دارند. امم یک ضرب المثل خنده دار در انگلیسی وجود دارد، وقتی

only tool you have is a hammer, every problem looks like a nail

تنها ابزاری که در اختیار دارید چکش است، هر مشکلی شبیه میخ است

and what that means is that if you only have learned one way

و معنایش این است که اگر فقط یک راه

to deal with problems, you'll always deal with them the same

برای مقابله با مشکلات را یاد گرفته باشید، همیشه با آنها کنار می آیید. به همین

way which isn't always a good thing but anyone who um needs

ترتیب که همیشه چیز خوبی نیست، اما هر کسی که

to do small fixes, everyone should have a hammer, you

نیاز به تعمیرات کوچک دارد، همه باید یک چکش داشته باشند، شما

should have a set of screwdrivers. Every screwdriver

باید یک مجموعه پیچ گوشتی داشته باشید. هر پیچ گوشتی

a different tip. By the way, in Canada, one of the tips on the

نوک متفاوتی دارد. ضمناً در کانادا یکی از نوک

screwdrivers is a square tip and we call it a Robertson and

پیچ گوشتی ها نوک مربعی شکل است و ما به آن رابرتسون می گوییم و به

I believe it's the best screwdriver tip in the world

نظر من بهترین نوک پیچ گوشتی دنیاست

but it's not used everywhere. Most people use Philips or a

اما همه جا از آن استفاده نمی شود. اکثر مردم از فیلیپس یا

flat head screwdriver. Um but you should have a hammer. You

پیچ گوشتی سر تخت استفاده می کنند. امم اما باید چکش داشته باشی شما

should have a screwdriver set. You should have a few wrenches

باید یک مجموعه پیچ گوشتی داشته باشید. شما باید چند آچار داشته

uh which you use to turn knots and bolts to tighten and loosen

باشید که از آنها برای چرخاندن گره ها و پیچ ها استفاده کنید تا آنها را سفت و شل

them. You should have a few pairs of pliers. Pliers are

کنید. شما باید چند جفت انبردست داشته باشید. انبردست

very very handy and you should have some crazy glue. Sorry, I

بسیار بسیار مفید است و شما باید مقداری چسب دیوانه داشته باشید. متاسفم،

didn't know that was the next slide. I'm not sure if you know

نمی دانستم اسلاید بعدی است . من مطمئن نیستم که می دانید

what crazy glue is. Crazy glue is a type of glue that you can

چسب دیوانه چیست. چسب دیوانه نوعی چسب است که می توانید

use to glue things together and you can use it on almost

از آن برای چسباندن چیزها به هم استفاده کنید و تقریباً روی هر چیزی می توانید از آن استفاده کنید

anything and it's very very um powerful glue. When you have a

و چسب بسیار بسیار قدرتمندی است. وقتی

mug that breaks in the kitchen and if you use crazy glue to

لیوانی دارید که در آشپزخانه می شکند و اگر از چسب دیوانه برای

fix it, it will not fall apart, okay? If you put crazy glue on

تعمیر آن استفاده کنید، از هم نمی پاشد، باشه؟ اگر چسب دیوانه را روی

your finger and accidentally touch your other finger, your

انگشت خود قرار دهید و به طور تصادفی انگشت دیگر خود را لمس کنید،

fingers will be stuck together. It's don't do that. A bad thing

انگشتانتان به هم می چسبند. این کار را نکن

to do. Do not try that at home um but in Canada and I'm sure

کار بدی اوم، آن را در خانه امتحان نکنید، اما در کانادا و من مطمئن هستم که

in other parts of the world, people often use crazy glue to

در سایر نقاط جهان، مردم اغلب از چسب دیوانه برای

fix things um because it's a quick fix. You also might use

تعمیر چیزها استفاده می کنند، زیرا این یک راه حل سریع است. همچنین ممکن است از

what's called duct tape. So, some people call it duct tape

چیزی به نام نوار چسب استفاده کنید. بنابراین، برخی از مردم به آن نوار چسب

like quack, quack, like a duck, quack, quack, but it's actually

مانند کواک، کواک، مانند اردک، کواک، کواک می گویند، اما در واقع

called duct tape. We don't quite though say the T on duct.

به آن نوار چسب می گویند. ما کاملاً نمی گوییم T در کانال.

So, we it often sounds like duct tape, like the duct uh but

بنابراین، ما اغلب مانند نوار چسب به نظر می رسد، مانند نوار چسب، اما

it's a gray tape that's very very sticky and very very

این یک نوار خاکستری است که بسیار چسبنده

strong and very often people in North America and other parts

و بسیار قوی است و اغلب مردم در آمریکای شمالی و سایر

of the world will fix things quickly using duct tape or

نقاط جهان به سرعت با استفاده از نوار چسب یا

crazy glue. They're very very handy. I have both crazy glue

چسب دیوانه، همه چیز را درست می کنند. . آنها بسیار بسیار مفید هستند. من در خانه ام هم چسب دیوانه دارم و هم

and duct tape in my house. By the way a duct is a metal thing

نوار چسب. به هر حال مجرای فلزی است

that air goes through. Usually for heating or air

که هوا از آن عبور می کند. معمولا برای گرمایش یا تهویه

conditioning. And I think this tape was originally used on

مطبوع. و من فکر می کنم این نوار در ابتدا روی

duct like in houses and buildings but eventually um

کانال مانند خانه ها و ساختمان ها استفاده می شد اما در نهایت

people started to use it for other things because it's very

مردم شروع به استفاده از آن برای چیزهای دیگر کردند زیرا بسیار

very handy. Um notice a person can be handy but items can also

بسیار مفید است. اوم توجه کنید که یک شخص می تواند مفید باشد، اما اقلام نیز می

be handy. I said that it's very handy to have a hammer and duct

توانند مفید باشند. گفتم چکش هم خیلی به درد می خورد و

tape is very very handy. Um I love duct tape by the way. Um

نوار چسب خیلی خیلی خوش دست است. اوم من عاشق چسب نواری هستم. اوم

you might have a Swiss army knife. A Swiss army knife is a

شما ممکن است یک چاقوی ارتش سوئیس داشته باشید . چاقوی ارتش سوئیس یک

special knife that has many many small tools in it. I used

چاقوی ویژه است که ابزارهای کوچک زیادی در آن وجود دارد. من

to have a Swiss army knife. I think I'd lost it but it had a

قبلا یک چاقوی ارتش سوئیس داشتم. فکر کنم گمش کرده بودم ولی یه

small screwdriver. It had a knife. It had a little pair of

پیچ گوشتی کوچیک داشت. چاقو داشت مثل این یک قیچی کوچک داشت

scissors like this one. Um and it even had like an um a needle

. اوم و حتی مثل یک ام یک سوزن داشت

that you could use to you could pull out and then you could sew

که می توانستی از آن استفاده کنی و بتوانی بیرون بیاوری و بعد بتوانی

things. It was quite quite handy. I'm not sure what I did

چیزهایی را بدوزی. کاملاً مفید بود. من مطمئن نیستم که

with it. I think I might have given it to one of my kids

با آن چه کردم. فکر می کنم ممکن است آن را به یکی از بچه هایم داده باشم

actually. I'm not sure. But a Swiss army knife is very handy

. مطمئن نیستم. اما داشتن یک چاقوی ارتش سوئیس بسیار

to have. Something a little bigger than a Swiss army knife

مفید است. چیزی که کمی بزرگتر از چاقوی ارتش سوئیسی

is something called a multi-tool. You can see that

است چیزی به نام چند ابزار است. می بینید که

this is small and handy to carry in your pocket. This is

این کوچک است و می توانید آن را در جیب خود حمل کنید. این

something that you might have in a drawer or uh in your

چیزی است که ممکن است در کشو یا در جعبه ابزار خود داشته باشید

toolbox. It's a pair of pliers. It's a knife. It's a

. این یک انبر است. این یک چاقو است. این یک

screwdriver. It has a little saw on it for cutting things.

پیچ گوشتی است. روی آن یک اره کوچک برای بریدن چیزها تعبیه شده است.

It's quite handy to carry a multi-tool. If you go camping

حمل چند ابزار کاملاً مفید است. اگر به کمپینگ

or hiking or if you're doing something where you might need

یا پیاده‌روی می‌روید یا اگر کاری انجام می‌دهید که ممکن است

to do um little fixes where you might need to fix things when

نیاز به تعمیرات کوچکی داشته باشید که ممکن است

you're far from home a multi-tool can be very, very

در زمان دوری از خانه نیاز به تعمیر چیزهایی داشته باشید، یک ابزار چندگانه می‌تواند بسیار بسیار

handy. And then of course, there's string. If you live on

مفید باشد. و البته، رشته ای وجود دارد. اگر در مزرعه زندگی می کنید

a farm, there's something called baler twine. If you have

، چیزی به نام ریسمان بیلر وجود دارد. اگر

a bale of hay, there's twine which is very thick string and

یک عدل یونجه دارید، ریسمانی وجود دارد که ریسمان بسیار ضخیم است و

baler twine is very handy for fixing things but if you are

ریسمان بیلر برای تعمیر چیزها بسیار مفید است، اما اگر

not on a farm, you probably have a roll of string

در مزرعه نیستید، احتمالاً در جایی یک ریسمان دارید

somewhere. String can be very helpful and very useful uh for

. رشته می تواند برای رفع سریع و تعمیرات سریع بسیار مفید و بسیار مفید باشد

doing quick fixes and quick repairs. And you might have a

. و ممکن است یک

needle and thread. Uh so a needle and thread would be used

سوزن و نخ داشته باشید. اوه پس از یک سوزن و نخ

to fix clothing. So if a button did fall off my shirt, I would

برای تعمیر لباس استفاده می شود. بنابراین اگر دکمه‌ای از روی پیراهنم بیفتد،

use a needle which is a long pointy piece of metal and I

از سوزنی استفاده می‌کنم که یک تکه فلزی نوک تیز است

would put some string through the eye of the needle, okay? Or

و مقداری ریسمان را در سوراخ سوزن قرار می‌دهم، خوب؟

some thread. We use thread and string somewhat

یا یه نخ ما تا حدودی به جای هم از نخ و رشته استفاده

interchangeably. Usually, if you're talking about, you know,

می کنیم. معمولاً، اگر در مورد

fixing clothing or mending clothing, um you're going to

تعمیر لباس یا تعمیر لباس صحبت می‌کنید، می‌خواهید

say thread. So, I would get a needle. I would put thread

بگویید نخ. بنابراین، من یک سوزن می گیرم .

through the eye of the needle and then I would sew the button

از سوراخ سوزن نخ می‌کشیدم و دکمه را

back on my shirt. I do actually know how to do that by the way.

دوباره روی پیراهنم می‌دوختم. اتفاقاً من واقعاً می دانم چگونه این کار را انجام دهم.

My mom taught me how to sew on a button before I went to

مامانم قبل از رفتن به دانشگاه به من یاد داد که چطور دکمه

university. So, you might repair something or mend

بدوزم. بنابراین، ممکن است چیزی را با سوزن و نخ تعمیر کنید یا چیزی را تعمیر کنید

something using needle and thread. And if you're lucky and

. و اگر خوش شانس هستید و

you know how to use it, you might have a sewing machine. Um

می دانید چگونه از آن استفاده کنید، ممکن است یک چرخ خیاطی داشته باشید. اوم

I don't know how to use a sewing machine. We do have a

من بلد نیستم از چرخ خیاطی استفاده کنم.

sewing machine in our house. Um and it's quite handy. Um my

ما در خانه چرخ خیاطی داریم. اوم و کاملاً مفید است. اوم

wife is pretty good at using a sewing machine. And so she will

همسرم در استفاده از چرخ خیاطی بسیار خوب است . و بنابراین او

fix. We have aprons that we wear at market. She'll modify

درست خواهد کرد. ما پیش بند هایی داریم که در بازار می پوشیم. او آنها را اصلاح می

them or repair those uh and other things. Just a way to

کند یا آن ها و چیزهای دیگر را تعمیر می کند. به

instead of sewing everything by hand, it's nice to have a

جای اینکه همه چیز را با دست بدوزید، خوب است که یک

sewing machine and maybe somewhere in your house, maybe

چرخ خیاطی داشته باشید و شاید جایی در خانه خود، شاید

in your garage, maybe you have a shed outside, um you might

در گاراژ خود، شاید شما یک سوله بیرونی دارید، ممکن

have a workbench. Uh a workbench is a place where you

است یک میز کار داشته باشید. اوه، میز کار جایی است که

maybe keep some tools but it's also a nice place where you can

ممکن است برخی از ابزارها را در آن نگه دارید، اما همچنین مکان خوبی است که می توانید

go to fix things or to repair things. You can set the broken

برای تعمیر یا تعمیر چیزها به آنجا بروید. شما می توانید مورد شکسته

item on your workbench and you can find out uh what's wrong

را روی میز کار خود تنظیم کنید و می توانید متوجه شوید که چه مشکلی

with it. Maybe you can buy some parts to uh to fix it um but a

دارد. شاید بتوانید برخی از قطعات را بخرید تا آن را تعمیر کنید، اما یک

workbench is Certainly a handy place um to go when you need to

میز کار مطمئناً مکانی مناسب برای رفتن به هنگام نیاز به

fix something in your house uh or just in general. Sometimes

تعمیر چیزی در خانه شما یا به طور کلی است. گاهی اوقات

it's nice. I have a few workbenches but they're kind of

خوب است. من چند تا میز کار دارم اما به نوعی

full. Workbenches sometimes people put things on

پر هستند. میز کار گاهی اوقات افراد چیزهایی را روی

workbenches. I tend to um put things on my workbench that

میز کار قرار می دهند. من تمایل دارم چیزهایی را روی میز کارم بگذارم

don't need to be fixed. I use it like a big shelf. And then

که نیازی به تعمیر ندارند. من از آن مانند یک قفسه بزرگ استفاده می کنم. و سپس

when I do need to fix something, I have to clean off

وقتی نیاز به تعمیر چیزی دارم،

my workbench before I can work on it. Um never never don't do

قبل از اینکه بتوانم روی آن کار کنم، باید میز کارم را تمیز کنم. امم هرگز این کار را

that. That's not a good way to, you should keep your workbench

نکن این راه خوبی نیست، شما باید میز کار خود را تمیز نگه دارید

clean so that when you need it, it's ready to use.

تا زمانی که به آن نیاز دارید ، آماده استفاده باشد.