How to Understand Fast-Talking Native English Speakers | English Listening Skills

Hi there, and welcome.

سلام و خوش آمدید

In this video, I’ll tell you the four reasons why you have trouble understanding fast-talking

در این ویدیو، چهار دلیلی را به شما می‌گویم که چرا در درک سریع صحبت کردن افراد

native speakers of English.

بومی انگلیسی مشکل دارید.

And of course, I’ll also tell you how to practice so that you can improve your listening

و البته، من همچنین به شما خواهم گفت که چگونه تمرین کنید تا بتوانید مهارت های شنیداری خود را بهبود بخشید

skills and understand what you hear in movies, on TV shows, and in real-life conversations.

و آنچه را که در فیلم ها، برنامه های تلویزیونی و مکالمات واقعی می شنوید درک کنید.

So, let’s jump into it.

بنابراین، بیایید به آن بپریم.

The number one reason why native speakers are hard to understand is obviously speed.

بدیهی است که دلیل شماره یک برای درک سخنرانان بومی، سرعت است.

Now, when you listen to me or another teacher, you probably understand most of what we say,

حالا، وقتی به من یا معلم دیگری گوش می‌دهید، احتمالاً بیشتر حرف‌های ما را می‌فهمید،

and that’s because teachers speak slower.

و این به این دلیل است که معلمان کندتر صحبت می‌کنند.

We try to use simple language to make it easier for you.

ما سعی می کنیم از زبان ساده استفاده کنیم تا کار را برای شما آسان کنیم.

But native speakers don’t have that kind of consideration.

اما بومی زبانان چنین توجهی ندارند.

They talk for other native speakers, so they talk fast.

آنها برای سایر افراد بومی صحبت می کنند، بنابراین سریع صحبت می کنند.

And what happens as a result is reductions, that is, words get reduced in fast speech.

و آنچه در نتیجه اتفاق می افتد کاهش است، یعنی کلمات در گفتار سریع کاهش می یابند.

For example, words like “should have”, “could have” and “would have” become

برای مثال، کلماتی مانند «باید»، «می‌توانست» و «می‌توانست» به «باید»، «باید» و «باید» تبدیل می‌شوند

“shoulda”, “coulda” and “woulda”.

.

“Kind of” becomes “kinda”, “going to” and “want to” get reduced to “gonna”

«نوعی» به «نوعی» تبدیل می‌شود، «رفتن به» و «می‌خواهم» به «می‌خواهم» و «می‌خواهم» کاهش می‌یابد

and “wanna”.

.

Then we have contractions like “I’ll”, “you’ll”, “you’re”, “we’re”

سپس انقباضاتی مانند «من»، «تو»، «تو هستی»، «ما هستیم»

etc.

و غیره داریم.

Now, reductions are important and you oughta learn about ‘em if you wanna be a good listener.

حالا، کاهش‌ها مهم هستند و اگر می‌خواهید شنونده خوبی باشید، باید درباره آن‌ها بیاموزید.

I know this stuff ain’t easy, but don’t worry.

من می دانم که این چیزها آسان نیست، اما نگران نباشید.

You’ll get the hang of it if you keep workin’ on it.

اگر به کار کردن روی آن ادامه دهید، از آن استفاده خواهید کرد .

Know what I’m sayin’?

میدونی چی میگم؟

If you’re a little confused about what I just said, it’s OK.

اگر در مورد چیزی که من گفتم کمی گیج شده اید، اشکالی ندارد.

I used a lot of reductions there.

من از کاهش های زیادی در آنجا استفاده کردم.

Here’s what I said: “Reductions are important, and you oughta learn about ‘em if you wanna

این چیزی است که گفتم: «کاهش‌ها مهم هستند، و اگر می‌خواهید شنونده خوبی باشید، باید درباره آن‌ها بیاموزید

be a good listener.”

».

That is, “you ought to learn about them if you want to be a good listener.”

یعنی «اگر می‌خواهید شنونده خوبی باشید، باید در مورد آن‌ها بیاموزید ».

“I know this stuff ain’t easy”, that is, “isn’t easy”, “but don’t worry.

"می دانم که این چیزها آسان نیست" ، یعنی "آسان نیست"، "اما نگران نباش.

You will hang of it if you keep working on it.”

اگر به کار کردن روی آن ادامه دهید، آن را قطع خواهید کرد.»

The “g” got dropped from “working” there.

"g" از "کار" در آنجا حذف شد.

And then I said, “Know what I am saying?” which is basically just “Do you know what

و بعد گفتم: "میدونی چی میگم؟" که در اصل فقط "آیا می دانید

I am saying?”

من چه می گویم؟"

It’s a slang expression that means “Do you understand?”

این یک عبارت عامیانه است که به معنای " میفهمی؟"

This is how native speakers often sound, especially if they’re speaking with a strong regional

معمولاً گویشوران بومی اینگونه به نظر می رسند، به خصوص اگر با لهجه منطقه ای قوی

accent.

صحبت می کنند.

So, let me share with you an exercise you can do to get more comfortable with fast speech.

بنابراین، اجازه دهید تمرینی را با شما به اشتراک بگذارم که می توانید انجام دهید تا با سخنرانی سریع راحت تر شوید.

I call this exercise 2x listening, that is, listening to audio at two times the natural

من به این تمرین 2x listening می‌گویم، یعنی گوش دادن به صدا با دو برابر

speed.

سرعت طبیعی.

On YouTube, for example, if you go into the settings, you’ll see an option that lets

برای مثال، در YouTube، اگر وارد تنظیمات شوید، گزینه‌ای را مشاهده خواهید کرد که به شما امکان می‌دهد

you speed up the video (and, of course, that will speed up the audio along with it).

سرعت ویدیو را افزایش دهید (و البته سرعت صدا را همراه با آن افزایش می‌دهد).

You can also do this on media players on your computer or smartphone.

همچنین می توانید این کار را در پخش کننده های رسانه ای رایانه یا تلفن هوشمند خود انجام دهید.

Now, you might be thinking, I’m already having difficulty listening to speech at natural

اکنون، ممکن است فکر کنید، من در گوش دادن به گفتار با سرعت طبیعی مشکل دارم

speed; how am I going to listen at 2x?

. چگونه می خواهم با 2x گوش کنم؟

Well, whenever you watch something on YouTube and you really like it, for example, an English

خوب، هر وقت چیزی را در یوتیوب تماشا کردید و واقعاً آن را دوست داشتید، مثلاً یک

lesson, an instructional video, a TED talk, an interview, a podcast, a news item, whatever

درس انگلیسی، یک ویدیوی آموزشی، یک سخنرانی TED، یک مصاحبه، یک پادکست، یک مورد خبری، هر

it is, after you finish watching it one time at normal speed, go into the settings and

چیزی که باشد، بعد از اینکه یک بار تماشای آن را تمام کردید. با سرعت معمولی وارد تنظیمات بشید و

speed it up and listen again.

سرعتش رو زیاد کنید و دوباره گوش کنید.

Now, you can just speed it up to 1.25 times (that’ll be a little bit faster).

اکنون، شما فقط می توانید آن را تا 1.25 برابر سرعت دهید (که کمی سریعتر خواهد بود).

If you feel that’s easy, go to the next speed, and so on all the way up to 2x.

اگر احساس می‌کنید آسان است، به سرعت بعدی بروید و به همین ترتیب تا 2 برابر ادامه دهید.

It will be challenging, but you can turn on subtitles or get the transcript if you can

چالش برانگیز خواهد بود، اما می‌توانید زیرنویس‌ها را روشن کنید یا اگر می‌توانید متن را دریافت کنید

and follow along.

و دنبال کنید.

As you listen, try to catch every single word that you hear.

در حین گوش دادن، سعی کنید تک تک کلماتی را که می شنوید درک کنید.

If you cannot catch a word or phrase, it might be getting reduced.

اگر نمی توانید کلمه یا عبارتی را درک کنید، ممکن است کاهش یابد.

So, rewind five or ten seconds and listen again.

بنابراین، پنج یا ده ثانیه به عقب برگردید و دوباره گوش دهید .

Do this until you’re able to understand everything at 2x speed.

این کار را تا زمانی انجام دهید که بتوانید همه چیز را با سرعت 2 برابر درک کنید.

The purpose of this exercise is to train your ears to pick out words from fast speech.

هدف از این تمرین آموزش گوش های شما برای انتخاب کلمات از گفتار سریع است.

If you make this a habit and do it a lot, you’ll get great results from it.

اگر این کار را به یک عادت تبدیل کنید و آن را زیاد انجام دهید، نتایج بسیار خوبی از آن خواهید گرفت.

Nowadays, whenever I watch a YouTube video, I just start at 2x speed, and I only slow

امروزه، هر زمان که یک ویدیوی یوتیوب را تماشا می‌کنم، فقط با سرعت 2 برابر شروع می‌کنم و فقط

down if I don’t catch a word or a phrase.

اگر کلمه یا عبارتی ندانم سرعتم را کاهش می‌دهم.

This exercise is great for listening practice, and it saves you a lot of time too.

این تمرین برای تمرین گوش دادن عالی است و در زمان شما نیز صرفه جویی زیادی می کند.

So, that’s the 2x listening exercise.

بنابراین، این تمرین 2 برابری گوش دادن است.

Try it out.

آن را امتحان کنید.

Vocabulary is another important reason why listening can be difficult for you.

واژگان یکی دیگر از دلایل مهمی است که گوش دادن می تواند برای شما دشوار باشد.

Even if you have great listening skills, and you can catch every word that you hear, it’s

حتی اگر مهارت‌های شنیداری بسیار خوبی داشته باشید و بتوانید هر کلمه‌ای را که می‌شنوید درک

no use if you don’t actually know the meanings of the words, right?

کنید، اگر واقعاً معانی کلمات را ندانید، فایده‌ای ندارد ، درست است؟

Here’s an example.

در اینجا یک مثال است.

A friend of mine recently told me he had quit his job.

یکی از دوستانم اخیراً به من گفت که کارش را رها کرده است.

It was a well-paying job, and I thought he was happy with his career, so I asked him

این شغل پردرآمدی بود و من فکر می‌کردم او از حرفه‌اش راضی است، بنابراین از او پرسیدم

why he’d quit.

که چرا این کار را ترک کردی.

Here’s the dramatic answer he gave me.

این پاسخ دراماتیکی است که او به من داد.

You notice that there are a few blanks in it.

متوجه می شوید که چند جای خالی در آن وجود دارد.

I’m going to say the answer, and I want you to identify the missing words (you can

من می‌خواهم پاسخ را بگویم و از شما می‌خواهم که کلمات گمشده را شناسایی کنید (می‌توانید

either write them down or just make a mental note).

آن‌ها را یادداشت کنید یا فقط یک یادداشت ذهنی بنویسید ).

Ready?

آماده؟

I quit my job because my dream is to be an entrepreneur.

من شغلم را رها کردم زیرا رویای من کارآفرین شدن است.

I want to escape the monotony, the drudgery, and ultimately the mediocrity of the rat race.

من می خواهم از یکنواختی، سختی کار و در نهایت از حد متوسط ​​نژاد موش فرار کنم.

I don’t want to be just another cog in the wheel.

من نمی خواهم فقط یک چرخ دنده دیگر باشم .

I want to chart my own course, pursue my dreams, be the master of my own destiny.

من می خواهم مسیر خودم را ترسیم کنم، رویاهایم را دنبال کنم ، ارباب سرنوشت خودم باشم.

Did you catch all the words?

آیا همه کلمات را متوجه شدید؟

If you want, you can go back, listen once more and try again.

اگر می خواهید، می توانید برگردید، یک بار دیگر گوش کنید و دوباره امتحان کنید.

Alright, here are the missing words: “I quit my job because my dream is to be an entrepreneur.”

خوب، در اینجا کلمات گم شده وجود دارد: " من شغلم را رها کردم زیرا رویای من کارآفرین شدن است."

That means a person who starts his or her own business.

یعنی فردی که کسب و کار خود را راه اندازی می کند.

“I want to escape the monotony”, that is, repetitive stuff with no variation, “the

«می‌خواهم از یکنواختی فرار کنم» ، یعنی چیزهای تکراری بدون تغییر، «

drudgery”, (dull, boring work), “and ultimately, the mediocrity” (being average, not very

سرسختی»، (کار کسل‌کننده و کسل‌کننده)، «و در نهایت ، متوسط ​​بودن» (متوسط ​​بودن، نه خیلی

good), “the mediocrity of the rat race.”

خوب)، «متوسط ​​بودن مسابقه موش."

The rat race is an idiom that refers to how people are working in jobs trying to compete

نژاد موش اصطلاحی است که به نحوه کار افراد در مشاغلی که سعی در رقابت

with each other for money and material things.

با یکدیگر برای پول و چیزهای مادی دارند اشاره دارد.

“I don’t want to be just another cog in the wheel” – that’s another idiom which

«من نمی‌خواهم فقط یک چرخ دنده دیگر باشم» - این اصطلاح دیگری است که

means an unimportant part of something, like how in a machine in a factory there might

به معنای بخش بی‌اهمیت چیزی است، مانند اینکه چگونه در یک ماشین در یک کارخانه ممکن

be many cogs; each one is necessary but can be replaced by another one.

است تعداد زیادی چرخ دنده وجود داشته باشد. هر یک لازم است اما می تواند با دیگری جایگزین شود.

“I want to chart my own course,” that is, I want to choose my own path in life,

"من می خواهم مسیر خود را ترسیم کنم" ، یعنی می خواهم مسیر زندگی خود را انتخاب کنم،

“pursue my dreams, be the master of my own destiny.”

"رویاهایم را دنبال کنم، ارباب سرنوشت خودم باشم ."

Destiny means where you go in life (the great things you’re supposed to do), sort of like

سرنوشت یعنی جایی که در زندگی می روید (کارهای بزرگی که قرار است انجام دهید)، به نوعی مانند

your life’s destination.

مقصد زندگی شما.

Now, this passage shows you how important vocabulary is.

اکنون، این قسمت به شما نشان می دهد که چقدر واژگان مهم است.

Working on your vocabulary is not a separate activity from improving your listening skills.

کار بر روی دایره لغات شما فعالیتی جدا از بهبود مهارت های شنیداری شما نیست.

Having a good vocabulary translates to having good listening ability.

داشتن دایره لغات خوب به معنای داشتن توانایی شنیداری خوب است.

So, take vocabulary learning very seriously if you want to be a good listener.

بنابراین، اگر می خواهید شنونده خوبی باشید، یادگیری لغات را بسیار جدی بگیرید.

Develop a reading habit – read every day.

عادت خواندن را در خود ایجاد کنید - هر روز بخوانید.

Yes, I’m telling you to read to improve your listening.

بله، من به شما می گویم برای بهبود شنیدن خود بخوانید.

Read the newspaper, read magazines, stories, novels, whatever interests you.

روزنامه بخوانید، مجلات، داستانها، رمانها، هر آنچه که به آن علاقه دارید بخوانید.

When you come across new words, look them up in a dictionary, note them down.

وقتی با کلمات جدیدی مواجه شدید، آنها را در فرهنگ لغت جستجو کنید، آنها را یادداشت کنید.

Over time, you will notice great improvements in your listening skills.

با گذشت زمان، متوجه پیشرفت های بزرگی در مهارت شنیداری خود خواهید شد.

Grammar can also pose a challenge when it comes to listening.

گرامر همچنین می تواند در هنگام شنیدن چالش ایجاد کند .

If you hear sentence structures that you’re not familiar with, you may not understand

اگر ساختار جمله‌ای را می‌شنوید که با آن‌ها آشنا نیستید، ممکن است چیزی را

what you’re hearing even if you know the meanings all of the individual words.

که می‌شنوید متوجه نشوید، حتی اگر معانی همه کلمات را بدانید.

Let me share a couple of examples with you: “We have a flight in two hours.

بگذارید چند مثال را با شما به اشتراک بگذارم: «دو ساعت دیگر پرواز داریم.

We had better get going.”

بهتر است راه بیفتیم.»

What does the second part mean here?

قسمت دوم اینجا به چه معناست؟

Well, “get going” means to leave; it’s an idiom.

خوب، «رفتن» به معنای ترک کردن است. این یک اصطلاح است

But, the grammar item you should know about is “had better”.

اما، مورد دستور زبانی که باید در مورد آن بدانید «بهتر بود» است.

It means the same thing as “must” or “have to.”

این به معنای همان "باید" یا "باید " است.

So, it means, “we must leave now, otherwise something bad will happen.

بنابراین، به این معنی است که «ما باید همین الان برویم، وگرنه اتفاق بدی رخ خواهد داد.

We’ll miss our flight.”

ما پروازمان را از دست خواهیم داد.»

If you didn’t know that structure “had better”, then you wouldn’t understand

اگر ساختار «بهتر بود» را نمی دانستید ، آن جمله را نمی

the sentence.

فهمید.

Here’s another one: “I’d rather read a good book than surf the internet.”

این یکی دیگر است: "من ترجیح می دهم یک کتاب خوب بخوانم تا اینکه در اینترنت گشت و گذار کنم."

What does it mean?

چه مفهومی داره؟

Well, it shows my preference.

خوب، این ترجیح من را نشان می دهد.

Given two options: to read a good book or to surf (browse) the internet, I would choose

با توجه به دو گزینه: خواندن یک کتاب خوب یا گشت و گذار در اینترنت،

the first option.

گزینه اول را انتخاب می کنم.

I prefer to read a good book.

ترجیح می دهم یک کتاب خوب بخوانم.

This preference is shown by the structure “would rather do A than B” – it means

این ترجیح با ساختار "ترجیح می دهم A را به جای B انجام می دهم" نشان داده می شود - به این معنی است

I prefer A. One last example: “Not wanting to upset his hosts, he told them the food

که من A را ترجیح می دهم. آخرین مثال: "او نمی خواست میزبانانش را ناراحت کند، به آنها گفت که

was great.”

غذا عالی است."

It means he did not want to upset his hosts, so he told them the food was great.

یعنی او نمی خواست میزبانانش را ناراحت کند، بنابراین به آنها گفت که غذا عالی است.

But, that means the food was not great, and he chose not to tell the truth because he

اما، این بدان معنی است که غذا عالی نبود، و او ترجیح داد حقیقت را نگوید، زیرا

didn’t want to hurt the feelings of the hosts.

نمی خواست احساسات میزبان را جریحه دار کند.

Here, “not wanting to upset his hosts” is a participle clause, and it’s often used

در اینجا، "نخواستن برای ناراحت کردن میزبانان خود " یک بند مشارکتی است، و اغلب

to present a reason-result combination.

برای ارائه یک ترکیب دلیل و نتیجه استفاده می شود.

Now, there are many more sentence structures in English.

اکنون، ساختارهای جملات بسیار بیشتری در انگلیسی وجود دارد.

So, I suggest that you get a good grammar workbook.

بنابراین، من به شما پیشنهاد می کنم که یک کتاب گرامر خوب تهیه کنید .

There are many grammar workbooks on the market, and many of them come in multiple volumes

کتاب های گرامر زیادی در بازار وجود دارد، و بسیاری از آنها در چندین جلد

for different levels like beginner, intermediate, and advanced.

برای سطوح مختلف مانند مبتدی، متوسط و پیشرفته ارائه می شوند.

So, you can get the levels that suit you best.

بنابراین، شما می توانید سطوحی را که برای شما مناسب تر است به دست آورید.

Working through grammar exercises will make you more familiar with the common sentence

کار کردن روی تمرینات گرامر شما را با ساختارهای رایج جمله

structures in English, and you will find that both when you read and when you listen, you

در زبان انگلیسی بیشتر آشنا می کند و متوجه خواهید شد که هم هنگام خواندن و هم هنگام گوش دادن

start to recognize these new structures more.

، این ساختارهای جدید را بیشتر تشخیص می دهید.

So, work on your grammar to improve your listening skills.

بنابراین، روی دستور زبان خود کار کنید تا مهارت های شنیداری خود را بهبود بخشید .

And last but not least, the many accents of spoken English often make it difficult for

و در آخر اما نه کم اهمیت، لهجه های زیاد انگلیسی گفتاری اغلب

us to understand native speakers.

درک زبان مادری را برای ما دشوار می کند.

An accent is how people from a particular region pronounce the sounds of a language,

لهجه این است که مردم یک منطقه خاص چگونه صداهای یک زبان را تلفظ می کنند،

and with English being a global language, there are many different English accents around

و با توجه به اینکه انگلیسی یک زبان جهانی است ، لهجه های مختلف انگلیسی در

the world.

سراسر جهان وجود دارد.

Even within the United States, you have the so-called standard newscaster accent (the

حتی در داخل ایالات متحده، شما به اصطلاح لهجه استاندارد گوینده خبر دارید (

kind you hear on CNN).

نوعی که در CNN می شنوید).

But then you have the Southern accents (with their distinct twang) in states like Texas

اما پس از آن، لهجه‌های جنوبی (با صدای متمایزشان) را در ایالت‌هایی مانند تگزاس

or Alabama, which sound quite different from the accents you’d hear in New York or New

یا آلاباما دارید، که با لهجه‌هایی که در نیویورک یا نیوجرسی می‌شنوید کاملاً متفاوت به نظر می‌رسند

Jersey.

.

And don’t even get me started on the UK.

و حتی من را در بریتانیا شروع نکنید.

I know it’s the birthplace of the English language, but some of the accents there are

می‌دانم که اینجا زادگاه زبان انگلیسی است، اما برخی از لهجه‌ها

so thick they’re subtitled for American viewers in TV shows.

آنقدر غلیظ هستند که برای تماشاگران آمریکایی در برنامه‌های تلویزیونی زیرنویس می‌شوند.

So, if as a non-native speaker, you find keeping up with all these accents difficult, you’re

بنابراین، اگر به‌عنوان یک فرد غیر بومی، رعایت همه این لهجه‌ها برایتان دشوار است،

totally excused.

کاملاً معذورید.

Now, there is some good news.

اکنون، یک خبر خوب وجود دارد.

Like I said before, it’s only the sounds that are pronounced differently in different

همانطور که قبلاً گفتم، فقط صداها هستند که در لهجه های مختلف به طور متفاوت تلفظ می شوند

accents.

.

Other aspects of pronunciation like word stress, sentence stress and intonation are normally

سایر جنبه‌های تلفظ مانند تاکید کلمه، تاکید جمله و لحن معمولاً

consistent across accents.

در بین لهجه‌ها سازگار هستند.

For example, Americans say /ˈmɪ.səl/ while the British say /ˈmɪ.saɪl/, but notice

به عنوان مثال، آمریکایی ها می گویند /ˈmɪ.səl/ در حالی که انگلیسی ها می گویند /ˈmɪ.saɪl/، اما توجه کنید

that the stress is on the first syllable in both.

که تاکید بر هجای اول در هر دو است.

Similarly, /ˈske.dʒuːl/ is the American pronunciation, while /ˈʃed.juːl/ is British;

به طور مشابه، /ˈske.dʒuːl/ تلفظ آمریکایی است ، در حالی که /ˈʃed.juːl/ انگلیسی است.

again, the first syllable is stressed in both accents.

مجدداً هجای اول در هر دو لهجه تاکید می شود.

In the word /təˈmeɪ.toʊ/ (American) or /təˈmɑː.təʊ/ (British), the second syllable

در کلمه /təˈmeɪ.toʊ/ (آمریکایی) یا /təˈmɑː.təʊ/ (بریتانیایی)، هجای دوم هجای

is one that’s stressed /mɑː/.

است که تاکید دارد /mɑː/.

However, there are some words with differing stress patterns like /ɡəˈrɑːʒ/ in American

با این حال، کلماتی با الگوهای تاکیدی متفاوت مانند /ɡəˈrɑːʒ/ در

English (stress on second syllable), and /ˈɡæ.rɑːʒ/ in British English (stress on first syllable).

انگلیسی آمریکایی (تأکید بر هجای دوم) و /ˈɡæ.rɑːʒ/ در انگلیسی بریتانیایی (تأکید بر هجای اول) وجود دارد.

Or /æd.vərˈtaɪz.mənt/ (stress on third syllable – /taɪz/) and /ədˈvɜː.tɪs.mənt/

یا /æd.vərˈtaɪz.mənt/ (تأکید بر هجای سوم – /taɪz/) و /ədˈvɜː.tɪs.mənt/

(stress on second syllable – /vɜː/).

(تاکید بر هجای دوم – /vɜː/).

So, the best thing for you to do is learn the correct pronunciation of words.

بنابراین، بهترین کار برای شما این است که تلفظ صحیح کلمات را یاد بگیرید.

Whenever you come across a new word, or even when you’re unsure of how to say a word

هر زمان که با کلمه جدیدی برخورد کردید، یا حتی وقتی مطمئن نیستید که چگونه یک کلمه را

correctly, look it up in a dictionary.

به درستی بیان کنید، آن را در فرهنگ لغت جستجو کنید.

I recommend that you pick a good dictionary like Cambridge, Oxford or Merriam-Webster,

توصیه می کنم یک فرهنگ لغت خوب مانند کمبریج، آکسفورد یا مریام وبستر را انتخاب

and use the online version or the app.

کنید و از نسخه آنلاین یا برنامه استفاده کنید.

These will let you listen to the correct pronunciation of any word you look up.

اینها به شما امکان می دهند به تلفظ صحیح هر کلمه ای که نگاه می کنید گوش دهید.

They’ll also give you the various pronunciations of the same word (like US vs. UK English),

آنها همچنین تلفظ های مختلف یک کلمه را به شما می دهند (مانند انگلیسی ایالات متحده در مقابل انگلیسی)،

so you’ll be aware of the differences.

بنابراین شما از تفاوت ها آگاه خواهید شد.

Make it a habit to look up words in a dictionary and learn their correct pronunciation.

جستجو کردن کلمات در فرهنگ لغت و یادگیری تلفظ صحیح آنها را به عادت تبدیل کنید.

In the end, improving your listening skills is all about practice.

در نهایت، بهبود مهارت های شنیداری شما به تمرین بستگی دارد.

The more you listen, the more you feed your brain with listening material, the better

هرچه بیشتر گوش کنید، مغزتان را بیشتر با مطالب شنیداری تغذیه کنید،

you will get at it.

بهتر به آن خواهید رسید.

So, use the tips in this lesson, practice listening a lot, and you will get great results.

پس از نکات این درس استفاده کنید، گوش دادن را زیاد تمرین کنید، نتیجه عالی خواهید گرفت.

If you liked this lesson, give it a thumbs up by hitting the like button.

اگر این درس را دوست داشتید، با زدن دکمه لایک به آن کمک کنید.

Also, remember to subscribe to this channel by clicking the subscribe button to get my

همچنین، به یاد داشته باشید که با کلیک کردن روی دکمه اشتراک در این کانال مشترک شوید تا

latest lessons right here on YouTube.

آخرین درس‌های من را همین‌جا در YouTube دریافت کنید.

Happy learning and I will see you in another lesson soon.

یادگیری مبارک و به زودی شما را در یک درس دیگر خواهم دید .