Ditransitive Verbs: Understanding Double Objects

Hi everyone. I'm Jennifer from English with  Jennifer. Do you know what I have here?  

سلام به همه. من جنیفر از انگلیسی با جنیفر هستم. میدونی من اینجا چی دارم؟

It's my Christmas stocking. I've tried to  be good this year, so hopefully Santa will  

این جوراب کریسمس من است. من سعی کرده‌ام امسال خوب باشم، بنابراین امیدوارم بابانوئل

bring me some nice treats. Do you know  what he gives you if you're naughty?  

برایم خوراکی‌های خوبی بیاورد. آیا می‌دانی اگر شیطنت کنی چه چیزی به تو می‌دهد؟

Traditionally, Santa Claus gives a lump  of coal to naughty boys and girls. But  

به طور سنتی، بابانوئل یک تکه زغال به دختران و پسران شیطان می دهد. اما

he's a pretty forgiving guy. I personally don't  know anyone who was given coal for Christmas.

او مردی بسیار بخشنده است. من شخصاً کسی را نمی شناسم که برای کریسمس زغال سنگ داده شده باشد.

In this lesson, we'll talk  about sentences like this.  

در این درس، درباره جملاتی مانند این صحبت خواهیم کرد.

Hopefully, Santa will bring me some  nice treats. How many verbs do you see?

امیدوارم که بابانوئل برای من شیرینی های دلپذیر بیاورد. چند فعل می بینید؟

There's one. Will bring.  How many objects do you see?

یکی هست. خواهد آورد. چند شی می بینید؟

Two. Some nice treats and me.

دو چند غذای خوب و من.

How about this next sentence? Santa Claus  gives a lump of coal to naughty boys and girls.  

این جمله بعدی چطور؟ بابا نوئل یک تکه زغال به دختران و پسران شیطون می‌دهد.

How many verbs?

چند فعل؟

One. Gives. How many objects? Let's  find them. What does Santa give?

یکی می دهد. چند شی؟ بیایید آنها را پیدا کنیم. بابا نوئل چه می دهد؟

A lump of coal. Who receives the coal? Naughty  boys and girls. This verb also has two objects.

یک تکه زغال سنگ چه کسی زغال سنگ را دریافت می کند؟ پسران و دختران شیطون. این فعل نیز دو مفعول دارد.

When a verb takes two objects, we call it  ditransitive. It's less important to know  

وقتی یک فعل دو مفعول می گیرد، آن را گذرا می نامیم. دانستن

the term and more important to understand the  grammar pattern so that you can build sentences  

این اصطلاح کمتر مهم است و درک الگوی گرامر مهم تر است تا بتوانید جملات را

correctly. That's what we're going to focus  on: building sentences. Let's get started.

به درستی بسازید. این چیزی است که ما روی آن تمرکز خواهیم کرد: ساختن جملات. بیایید شروع کنیم.

In this sentence, there are two objects.  Santa Claus will bring me some nice treats.  

در این جمله دو مفعول وجود دارد. بابا نوئل برایم خوراکی های خوبی می آورد.

But why are there two objects? Remember in English  

اما چرا دو شی وجود دارد؟ به یاد داشته باشید که در انگلیسی

we can talk about a direct object and an  indirect object. What's the difference?

ما می‌توانیم در مورد یک شی مستقیم و یک شی غیر مستقیم صحبت کنیم. تفاوت در چیست؟

Well, let's back up here. Some verbs have no  object. They simply describe an action or a state.  

خوب، بیایید به اینجا برگردیم. برخی از افعال مفعولی ندارند. آنها به سادگی یک عمل یا یک حالت را توصیف می کنند.

Santa Claus laughs. Reindeer  fly. Mrs. Claus is very helpful.

بابا نوئل می خندد. پرواز گوزن شمالی . خانم کلاوس خیلی کمک کننده است.

Remember that the verb BE is an example of  a linking verb. Linking verbs are followed  

به یاد داشته باشید که فعل BE نمونه ای از یک فعل پیوند دهنده است. افعال پیوند دهنده

by subject complements but not objects.  Verbs without an object are intransitive.

با مکمل های فاعل دنبال می شوند اما مفعول نیستند. افعال بدون مفعول غیر گذر هستند.

When a verb has an object, it's transitive.  Sometimes a verb can be transitive or  

وقتی یک فعل مفعولی دارد، متعدی است. گاهی اوقات یک فعل می‌تواند گذرا یا ناگذر باشد

intransitive, like the verb "help." Mrs.  Claus helps. Mrs. Claus helps Santa Claus.  

، مانند فعل "کمک". خانم کلاوس کمک می کند. خانم کلاوس به بابا نوئل کمک می کند.

The object of the verb is called the direct  object. The subject does something to the  

مفعول فعل مفعول مستقیم نامیده می شود. سوژه با ابژه کاری انجام می

object. The subject's action affects  that person or thing in some way.  

دهد. کنش سوژه به نحوی بر آن شخص یا چیز تأثیر می‌گذارد.

In this sentence, who is helped? Santa. Mrs.  Claus helps Santa. "Santa" is the direct object.  

در این جمله به چه کسی کمک می شود؟ بابا نوئل خانم کلاوس به بابا نوئل کمک می کند. "بابانوئل" مفعول مستقیم است.

Again, I'll explain that understanding and using  the grammar is more important than knowing all the  

دوباره توضیح می‌دهم که درک و استفاده از گرامر مهم‌تر از دانستن همه

terminology, but knowing grammar terms is still  useful. It's a way for us to talk about grammar.  

اصطلاحات است، اما دانستن اصطلاحات دستور زبان هنوز مفید است. این راهی است که ما در مورد دستور زبان صحبت کنیم.

So, let me explain that when a verb  can be transitive or intransitive,  

بنابراین، اجازه دهید توضیح بدهم که وقتی یک فعل می‌تواند متعدی یا ناگذر باشد،

we can call it ambitransitive. The prefix "ambi-"  means "both." Verbs that are transitive and  

می‌توانیم آن را دوگذری بنامیم. پیشوند "ambi-" به معنای "هر دو" است. افعالی که متعدی هستند

have one object are monotransitive. "Mono-"  means "one," as in: Mrs. Claus helps Santa.  

و  یک مفعول دارند تک گذر هستند. "Mono-" به معنای "یک" است، مانند: خانم کلاوس به بابا نوئل کمک می کند.

So, guess what ditransitive means? "Di-" means  "two." A ditransitive verb has two objects.  

بنابراین، حدس بزنید دو گذر یعنی چه؟ "Di-" به معنای "دو" است. یک فعل متعدی دو مفعول دارد.

Santa will bring me some nice treats. Treats --  this is what Santa brings. It's the direct object.  

بابانوئل برایم خوراکی های خوب می آورد. پذیرایی -- این چیزی است که بابانوئل می آورد. این شیء مستقیم است.

Me -- the person receiving or benefiting  from the action. "Me" is the indirect object.

من -- شخصی که اقدام را دریافت می کند یا از آن سود می برد. «من» مفعول غیر مستقیم است.

What's the verb in this sentence? Santa gives  a lump of coal to naughty boys and girls.

فعل این جمله چیست؟ بابانوئل یک تکه زغال به دختران و پسران شیطان می دهد.

"Gives." What does he give? A lump of coal. That's  the first object. Who receives the coal? Naughty  

"می بخشد." او چه می دهد؟ یک تکه زغال سنگ این اولین شی است. چه کسی زغال سنگ را دریافت می کند؟

boys and girls. That's the second object. The way  I see it, the prepositional phrase with two gives  

پسران و دختران شیطون. این شیء دوم است. آن طور که من آن را می بینم، عبارت اضافه با دو،

us that second object. Most sources won't call  that prepositional phrase an indirect object, but  

آن مفعول دوم را به ما می دهد. اکثر منابع آن عبارت اضافه را یک مفعول غیرمستقیم نمی نامند، اما

it's equivalent. It does the same job. It tells  us who is benefiting or receiving in some way.

معادل آن است. همین کار را می کند. به ما می‌گوید چه کسی به نحوی سود می‌برد یا دریافت می‌کند.

With some ditransitive verbs, we can use the  prepositional phrase or change the word order  

با برخی از افعال متعدی، می‌توانیم از عبارت اضافه استفاده کنیم یا ترتیب کلمات را تغییر دهیم

and leave out the preposition. The meaning doesn't  change. We still understand who is receiving or  

و حرف اضافه را کنار بگذاریم. معنی تغییر نمی کند. ما هنوز می‌دانیم چه کسی دریافت می‌کند یا

benefiting. So with ditransitive verbs, the two  patterns are: subject + verb + direct object + and  

سود می‌برد. بنابراین در مورد افعال متعدی، دو الگو عبارتند از: فاعل + فعل + مفعول مستقیم + و

then a prepositional phrase as the second  object. Santa gives coal to naughty children.  

سپس یک عبارت اضافه به عنوان مفعول دوم. بابانوئل به بچه های شیطان زغال می دهد.

And the second pattern: subject + verb +  indirect object + and then the direct object.  

و الگوی دوم: فاعل + فعل + مفعول غیر مستقیم + و سپس مفعول مستقیم.

Santa gives naughty children coal.

بابانوئل به بچه های شیطان زغال می دهد.

By the way, sometimes you'll hear people use  the term double object. It's just another way  

به هر حال، گاهی اوقات می شنوید که مردم از اصطلاح دو شی استفاده می کنند. این فقط راه دیگری است

to talk about ditransitive verbs. What you need to  remember is that if we have a choice and we leave  

برای صحبت درباره افعال متعدی. چیزی که باید به خاطر بسپارید این است که اگر انتخابی داشته باشیم و

out the preposition, the indirect object comes  before the direct object: give someone something.

حرف اضافه را کنار بگذاریم، مفعول غیرمستقیم قبل از مفعول مستقیم قرار می‌گیرد: به کسی چیزی بده.

You also need to understand that  not every prepositional phrase  

همچنین باید درک کنید که هر عبارت اضافه

after a verb means that the verb is ditransitive.  

پس از فعل به این معنی نیست که فعل متعدی است.

Remember that prepositional phrases can give  us information about when, where, why, and how.  

به یاد داشته باشید که عبارات اضافه می‌توانند اطلاعاتی درباره زمان، کجا، چرا و چگونه به ما بدهند.

Prepositional phrases can be adverbials.  They can give us additional information.

عبارات اضافه می توانند قید باشند. آنها می توانند اطلاعات اضافی به ما بدهند.

Santa Claus delivers presents on Christmas Eve

بابا نوئل در شب کریسمس هدایایی را تحویل می دهد

"Delivers" is the transitive verb. He delivers  present. That's the direct object. "On Christmas  

"تحویل می دهد" فعل متعدی است. او هدیه را تحویل می‌دهد. این موضوع مستقیم است. "در

Eve" -- that just tells us when. When does he  do this? "On Christmas Eve" is a prepositional  

شب کریسمس" -- این فقط به ما می گوید چه زمانی. چه زمانی این کار را انجام می دهد؟ «در شب کریسمس» یک

phrase of time. It's an adverbial. Let's  look at some sentences together. Decide if  

عبارت اضافه زمانی است. این یک قید است. بیایید با هم به چند جمله نگاه کنیم. تصمیم بگیرید

the verb in each sentence is intransitive  or transitive. Does it take an object?  

که فعل هر جمله ناگذر است یا متعدی. آیا شیئی می گیرد؟

If it's transitive, how many objects does it  have? Is it monotransitive or ditransitive?

اگر گذرا باشد، چند شیء دارد؟ آیا یکنواخت است یا دو گذر؟

Let's go over the answers. One.  Reindeer pull Santa's sleigh.  

بیایید به پاسخ ها بپردازیم. یکی گوزن شمالی سورتمه بابانوئل را می کشد.

"Pull" is transitive. What do they  pull? Santa's sleigh. One object.  

«کشیدن» متعدی است. چه چیزی می کشند؟ سورتمه بابانوئل. یک شی.

Two. Santa enters a house through the  chimney. Rhe verb "enters" is transitive.  

دو بابانوئل از طریق دودکش وارد خانه می شود . Rhe فعل "ورود" متعدی است.

What does he enter? He enters a house.  "House" is the direct object. How exactly  

او وارد چه چیزی می شود؟ وارد خانه ای می شود. «خانه» مفعول مستقیم است. دقیقاً

does he get in? Through the chimney. That's a  prepositional phrase functioning as an adverbial.  

چگونه وارد می‌شود؟ از طریق دودکش. این یک عبارت اضافه است که به عنوان قید عمل می کند.

Three. Santa's red suit gets dirty. The verb?  Gets. This verb has multiple meanings. Here  

سه. کت و شلوار قرمز بابانوئل کثیف می شود. فعل؟ می گیرد. این فعل معانی متعددی دارد. در اینجا

we're using it as a linking verb. It has an  intransitive meaning similar to "becomes."  

ما از آن به عنوان یک فعل پیوند دهنده استفاده می کنیم. این معنای غیر گذری شبیه «می‌شود» دارد.

His suit becomes dirty. Subject + verb +  complement. "Dirty" is a subject complement.  

کت و شلوارش کثیف می شود. فاعل + فعل + مکمل. «کثیف» مکمل موضوعی است.

Four. Children can send their wish list to Santa.  

چهار کودکان می توانند لیست آرزوهای خود را برای بابانوئل ارسال کنند.

The verb? Can send. What are  they sending? Their wish list.  

فعل؟ می تواند ارسال کند. چه چیزی می‌فرستند؟ لیست آرزوهای آنها

"Wish list" is the direct object of the transitive  verb "send." Who receives the list? Santa.  

"لیست آرزوها" مفعول مستقیم فعل انتقالی "ارسال" است. چه کسی لیست را دریافت می کند؟ بابا نوئل

We have a prepositional phrase and  it tells us who receives something.

ما یک عبارت اضافه داریم و به ما می گوید چه کسی چیزی را دریافت می کند.

Now I'm going to show you sentences  with ditransitive verbs. Two objects.  

اکنون می‌خواهم جملاتی را با افعال متعدی به شما نشان دهم. دو شی.

I want you to change the word  order. Remove the preposition.

از شما می‌خواهم ترتیب کلمه را تغییر دهید . حرف اضافه را حذف کنید.

Here's how we can rewrite each sentence. One,  These days kids can send Santa a text message.

در اینجا نحوه بازنویسی هر جمله آورده شده است. یک، این روزها بچه‌ها می‌توانند پیامک بابا نوئل بفرستند.

Two. In the past, tech savvy  kids faxed Santa their wish list.

دو در گذشته، بچه‌های باهوش فناوری فهرست آرزوهایشان را با بابا نوئل فکس می‌کردند.

Three. One Christmas, Santa  brought me a huge teddy bear.

سه. یک کریسمس، بابانوئل یک خرس عروسکی بزرگ برایم آورد.

Four. I used to write Santa  letters and send them by mail.

چهار من نامه های بابانوئل را می نوشتم و آنها را از طریق پست می فرستادم.

How did you do with that last task? Just  remember that with ditransitive verbs we  

چگونه با آن کار آخر انجام دادید؟ فقط به یاد داشته باشید که با افعال متعدی

may or may not have a prepositional phrase, but  the indirect object still receives something  

ممکن است یک عبارت اضافه داشته باشیم یا نداشته باشیم، اما مفعول غیرمستقیم همچنان چیزی را دریافت می‌کند

or benefits in some way. "To" and "for" are  common prepositions with ditransitive verbs.  

یا به نحوی سود می‌برد. «به» و «برای» حروف اضافه مشترک با افعال متعدی هستند.

Show me your wish list. Show your wish list to me.

لیست آرزوهایت را به من نشان بده لیست آرزوهای خود را به من نشان دهید.

Tell us a Christmas story.  Tell a Christmas story to us.

یک داستان کریسمس برای ما تعریف کنید. یک داستان کریسمس برای ما بگویید.

I'll bring you some holiday cookies.

من برای شما شیرینی های تعطیلات می آورم.

I'll bring some holiday cookies for you.

من برای شما شیرینی های تعطیلات می آورم.

Some people send their friends fruit baskets.  Some people send fruit baskets to their friends.

برخی از افراد برای دوستان خود سبد میوه می فرستند. برخی افراد برای دوستان خود سبد میوه می فرستند.

So far, I've only shown you ditransitive verbs  that use the prepositions "to" and "for,"  

تا کنون، من فقط افعال متعدی را به شما نشان داده‌ام که از حروف اضافه «به» و «برای» استفاده می‌کنند،

but there are ditransitive verbs that use other  prepositions . Remember that not all sources  

اما افعال متعدی هستند که از حروف اضافه دیگر استفاده می‌کنند . به یاد داشته باشید که همه

agree on terminology and examples, but when a  verb requires a certain preposition we can call  

منابع   روی اصطلاحات و مثال‌ها اتفاق نظر ندارند، اما وقتی یک فعل به حرف اضافه خاصی نیاز دارد، می‌توانیم

it a prepositional verb. Don't confuse that with a  phrasal verb. With phrasal verbs, the particle can  

آن را فعل اضافه بنامیم. آن را با یک فعل عبارتی اشتباه نگیرید. با افعال عبارتی، ذره می‌تواند

extend or change the meaning, like "listen up."  This phrasal verb means "give me your attention."  

معنا را گسترش دهد یا تغییر دهد، مانند "گوش دادن". این فعل عبارتی به معنای "توجهت را به من بده".

As in, "Hey! Listen up, everyone. I have  a special holiday announcement to make."  

همانطور که در "هی! گوش کنید، همه. من یک اعلامیه تعطیلات ویژه دارم."

A prepositional verb is just a verb with  a prepositional phrase. For example,  

یک فعل اضافه فقط یک فعل با یک عبارت اضافه است. برای مثال،

let's listen to some holiday music. There's only  one preposition there, right? So some people call  

بیایید به موسیقی تعطیلات گوش دهیم. فقط یک حرف اضافه وجود دارد، درست است؟ بنابراین برخی از مردم

that a monotransitive prepositional verb. It's a  big name. I know. But it just means that we need a  

آن را یک فعل اضافه تک گذری می نامند. این یک نام بزرگ است. میدانم. اما این فقط به این معنی است که ما به یک

verb plus a preposition and then the object of the  preposition, and we can't omit that preposition.  

فعل به اضافه یک حرف اضافه و سپس مفعول حرف اضافه نیاز داریم و نمی‌توانیم آن حرف اضافه را حذف کنیم.

Here are a monotransitive prepositional verbs  you already know. Listen to holiday music.  

در اینجا یک افعال حرف اضافه‌ای وجود دارد که قبلاً می‌شناسید. به موسیقی تعطیلات گوش دهید.

Stare at the beautiful Christmas  lights. Wait for Santa and his reindeer.  

به چراغ‌های زیبای کریسمس خیره شوید. منتظر بابا نوئل و گوزن شمالیش باشید.

Play with new toys. These are set phrases or  collocations you're already familiar with.  

با اسباب بازی های جدید بازی کنید. اینها عبارات یا ترکیب‌هایی هستند که قبلاً با آنها آشنا هستید.

Now we can look at ditransitive  prepositional verbs you already know.  

اکنون می‌توانیم به افعال اضافه‌ای که قبلاً می‌شناسید نگاه کنیم.

I thank everyone for their holiday wishes. How do  you explain flying reindeer to little children?

من از همه برای آرزوهای تعطیلاتشان تشکر می کنم. چگونه پرواز گوزن شمالی را برای کودکان کوچک توضیح می دهید؟

I'd love to introduce you to  American holiday traditions.  

مایلم شما را با سنت های تعطیلات آمریکایی آشنا کنم.

We can compare your traditions with mine.

ما می توانیم سنت های شما را با من مقایسه کنیم.

Look at this next group of ditransitive verbs  

به این گروه بعدی از افعال متعدی نگاه کنید

and find the prepositional phrase  functioning as the second object.

و عبارت اضافه را پیدا کنید که به عنوان مفعول دوم عمل می کند.

Let's look for those objects. I'll  highlight each prepositional phrase  

بیایید به دنبال آن اشیاء بگردیم. هر عبارت اضافه‌ای را

that functions as the second object of  the ditransitive verb. One. About it.

که به‌عنوان مفعول دوم فعل متعدی عمل می‌کند، برجسته می‌کنم. یکی در مورد آن.

Two. With milk and cookies. Three. Of  winter fun. Four. From staying up late.  

دو با شیر و کلوچه. سه. از تفریحات زمستانی. چهار از دیر بیدار ماندن

Five. Of my childhood. And  note how indirect objects  

پنج. از دوران کودکی من و توجه داشته باشید که چگونه اشیاء غیر مستقیم

aren't just nouns or noun phrases. An  object can be a pronoun or a gerund.

فقط اسم یا عبارات اسمی نیستند. یک شی می تواند یک ضمیر یا یک ضمیر باشد.

And let's take a second to find the first  object of each verb. Do you see them?

و بیایید یک ثانیه وقت بگذاریم تا اولین مفعول هر فعل را پیدا کنیم. آیا آنها را می بینید؟

Here they are.

اینجا اند.

This set of examples show how sometimes the double  

این مجموعه مثال‌ها نشان می‌دهد که چگونه گاهی اوقات

object is necessary. The sentence  only makes sense with both objects.  

شیء مضاعف ضروری است. جمله فقط با هر دو شی معنا دارد.

Other times one of the objects can be left out,  and I'd say usually it's the indirect object.

در مواقع دیگر می‌توان یکی از اشیاء را کنار گذاشت، و می‌توانم بگویم که معمولاً آن شی غیر مستقیم است.

I know that prepositions are tricky and  I'd like to remind you that I have a  

من می‌دانم که حروف اضافه مشکل دارند و می‌خواهم به شما یادآوری کنم که یک

whole playlist on prepositions. I'll put  the link in the video description. Okay?  

فهرست پخش کامل روی حروف اضافه دارم. پیوند را در توضیحات ویدیو قرار خواهم داد. باشه؟

When you don't know which preposition to use with  the verb, look in a learner's dictionary. It will  

وقتی نمی‌دانید کدام حرف اضافه را با فعل استفاده کنید ، به فرهنگ لغت زبان‌آموز نگاه کنید.

tell you the grammar needed. When you learn a new  verb, be sure to know the grammar it requires.  

دستور زبان مورد نیاز را به شما می گوید. وقتی یک فعل جدید یاد می‌گیرید ، حتماً دستور زبان مورد نیاز آن را بدانید.

Learn common phrases like verb + preposition.  These common phrases are collocations.  

عبارات رایج مانند فعل + حرف اضافه را یاد بگیرید. این عبارات رایج ترکیبی هستند.

Collocations help you build sentences. Here  are some collocations you should know for  

مجموعه ها به شما در ساخت جملات کمک می کنند. در اینجا چند

ditransitive verbs. In this first group, you  can leave out the preposition. Remember if  

ترکیبی وجود دارد که باید برای افعال متعدی بدانید. در این گروه اول، می‌توانید حرف اضافه را کنار بگذارید. به خاطر داشته باشید که اگر

there's no preposition, put the indirect  object first and then the direct object.

حرف اضافه وجود ندارد، ابتدا شی غیر مستقیم و سپس مفعول مستقیم قرار دهید.

[Music]

[موسیقی]

Share your thoughts in the comments. You're  having a holiday party. Will you send your  

نظرات خود را در نظرات به اشتراک بگذارید. شما در حال برگزاری یک مهمانی تعطیلات هستید. آیا برای

friends an online invitation or just  text them the details in a group chat?

دوستان خود دعوت نامه آنلاین ارسال می کنید یا فقط جزئیات را در یک چت گروهی برای آنها پیامک می کنید؟

In this next group of collocations,  

در این گروه بعدی از ترکیب‌بندی‌ها

we can't change the word order.  Don't leave out the preposition.

،   نمی‌توانیم ترتیب کلمات را تغییر دهیم. حرف اضافه را رها نکنید.

[Music]

[موسیقی]

There are also a few ditransitive verbs  with no prepositional phrase. For example,  

همچنین چند فعل متعدی بدون عبارت اضافه وجود دارد. برای مثال،

a live tree can cost you seventy dollars or more.  

یک درخت زنده می‌تواند هفتاد دلار یا بیشتر هزینه داشته باشد.

Cost someone something. You'll see this pattern  with other verbs related to payment: charge, fine.

برای کسی چیزی هزینه کن این الگو را با سایر افعال مربوط به پرداخت خواهید دید: شارژ، خوب.

Share your thoughts in the comments. Between the  food and the gifts, the holidays can be expensive.  

نظرات خود را در نظرات به اشتراک بگذارید. بین غذا و هدایا، تعطیلات ممکن است گران باشد.

How can shoppers prevent  themselves from overspending?

خریداران چگونه می توانند از خرج کردن بیش از حد خود جلوگیری کنند؟

Okay. I'm going to increase the challenge  now. Ready? Don't worry. I'll help.  

باشه. اکنون می‌خواهم چالش را افزایش دهم . آماده؟ نگران نباشید. من کمک خواهم کرد.

Transitive verbs have an object, right?  

افعال متعدی مفعول دارند، درست است؟

What if we take the object and make it the subject  of a new sentence? Do you know where I'm going?

اگر مفعول را بگیریم و آن را موضوع جمله جدیدی قرار دهیم چه؟ میدونی کجا دارم میرم؟

Recall what I said earlier. I personally don't  know anyone who was given coal for Christmas.

آنچه را که قبلاً گفتم به خاطر بیاور. من شخصاً کسی را نمی شناسم که برای کریسمس زغال سنگ داده شده باشد.

What kind of verb do we have? Be + the  past participle. The verb is passive.  

چه نوع فعل داریم؟ Be + فعل ماضی. فعل مفعول است.

We shifted the focus. Compare these two  sentences. Santa gave someone a lump of coal.  

ما تمرکز را تغییر دادیم. این دو جمله را مقایسه کنید. بابانوئل یک تکه زغال به کسی داد.

Here the focus is on Santa as the  giver, the doer. This is active.

در اینجا تمرکز بر بابانوئل به‌عنوان بخشنده، انجام‌دهنده است. این فعال است.

Someone was given a lump of coal.  

به یک نفر یک تکه زغال داده شد.

Here the focus is on the receiver. Who  received the coal? This is passive.

در اینجا تمرکز بر روی گیرنده است. چه کسی زغال سنگ را دریافت کرد؟ این منفعل است.

So with transitive verbs, we have that  choice of using active or passive,  

بنابراین، در مورد افعال متعدی، بسته به جایی که می‌خواهیم تمرکز را قرار دهیم، این انتخاب استفاده از فعال یا غیرفعال

depending on where we want to place the focus.  Guess what. With ditransitive verbs, we can  

را داریم. حدس بزن چی شده. با افعال متعدی،

sometimes form two different passive sentences  because we have two objects to work with.  

گاهی اوقات می‌توانیم دو جمله غیرفعال مختلف بسازیم، زیرا دو مفعول برای کار داریم.

We might be able to form a passive sentence  with either object. This isn't always possible  

ممکن است بتوانیم با هر یک از شی‌ها یک جمله مفعول تشکیل دهیم. این همیشه

with every ditransitive verb, but we can  do this with the verb "give." Let's try to  

با هر فعل متعدی امکان‌پذیر نیست، اما می‌توانیم این کار را با فعل «ده» انجام دهیم. بیایید سعی کنیم

form another passive sentence, and we'll use  the direct object this time: a lump of coal.

جمله غیرفعال دیگری تشکیل دهیم، و این بار از مفعول مستقیم استفاده می کنیم: یک تکه زغال سنگ.

A lump of coal was given to someone by Santa.  

یک تکه زغال سنگ توسط بابانوئل به کسی داده شد.

We could leave out the by-phrase  if it's clear from context.

اگر از متن واضح باشد، می‌توانیم عبارت فرعی را کنار بگذاریم.

Can you form passive sentences  with these ditransitive verbs?

آیا می توانید با این افعال متعدی جملات مفعول بسازید؟

[Music]

[موسیقی]

Let's go over the answers. One. We've been  taught some Christmas traditions by Jennifer.  

بیایید به پاسخ ها بپردازیم. یکی چند سنت کریسمس توسط جنیفر به ما آموزش داده شده است.

Some Christmas traditions  have been taught by Jennifer.

برخی از سنت های کریسمس توسط جنیفر آموزش داده شده است.

Two. Students aren't assigned a  lot of homework over the holidays.  

دو در تعطیلات به دانش‌آموزان تکالیف زیادی داده نمی‌شود.

A lot of homework isn't assigned  to students over the holidays.  

بسیاری از تکالیف در طول تعطیلات به دانش آموزان اختصاص داده نمی شود.

Note how in each pair we first use the indirect  object as the subject and then the direct object.

توجه داشته باشید که چگونه در هر جفت ابتدا از شی غیر مستقیم به عنوان موضوع و سپس از مفعول مستقیم استفاده می کنیم.

Let's review. A verb may or may not have an  

بیاید مرور کنیم. یک فعل ممکن است مفعولی داشته باشد یا نداشته

object. If it doesn't have  an object, we call it...

باشد. اگر یک شی نداشته باشد، آن را ...

intransitive. If it does have an object, it's...

غیرقابل انتقال می نامیم. اگر شیء داشته باشد،

transitive. A transitive verb has what kind of  object? A direct object. That's what the subject  

گذرا است. یک فعل متعدی چه نوع مفعولی دارد؟ یک شی مستقیم این همان چیزی است که موضوع

acts on. The direct object is affected by the  action. If a transitive verb has one object, it's  

روی آن عمل می‌کند. شیء مستقیم تحت تأثیر این عمل قرار می گیرد. اگر یک فعل متعدی یک مفعول داشته باشد، آن یک

monotransitive. Sometimes people talk  about double objects because there are  

مفعول است. گاهی اوقات مردم درباره مفعول‌های مضاعف صحبت می‌کنند زیرا

verbs that have two objects. We can  also call these verbs ditransitive.  

افعالی هستند که دو مفعول دارند. همچنین می‌توانیم این افعال را متعدی بنامیم.

So ditransitive verbs have a double object, two  objects. A direct object and an indirect object.  

بنابراین افعال متعدی یک مفعول مضاعف دارند، دو مفعول. یک مفعول مستقیم و یک مفعول غیر مستقیم.

Sometimes that's a prepositional phrase.  Other times the preposition can be left out,  

گاهی اوقات این یک عبارت اضافه است. مواقع دیگر می‌توان حرف اضافه را کنار گذاشت،

and we still understand. But if there is no  preposition, the indirect object comes first.  

و ما هنوز متوجه می‌شویم. اما اگر حرف اضافه وجود نداشته باشد ، مفعول غیرمستقیم اول است.

Indirect objects generally receive something  or benefit from something. And here's a bonus  

اشیاء غیرمستقیم معمولاً چیزی را دریافت می‌کنند یا از چیزی سود می‌برند. و اینجا یک سوال پاداش است

question. Do you remember what we call a verb that  has both an intransitive and transitive meaning?  

. آیا به خاطر دارید که ما به آن فعل می گوییم که هم معنای غیر گذرا و هم متعدی دارد؟

Ambitransitive. And I do have a lesson on that  topic. I'll put the link in the video description.  

مبهم. و من در مورد آن موضوع درس دارم . لینک را در توضیحات ویدیو می گذارم.

Let's end here. If you'd like more practice, you  can become a member of my YouTube channel. Then  

بیایید اینجا را تمام کنیم. اگر می‌خواهید بیشتر تمرین کنید، می‌توانید عضو کانال YouTube من شوید. سپس

you can request practice at the next monthly  livestream. If you'd like practice one-on-one,  

می‌توانید در جریان مستقیم ماهانه بعدی درخواست تمرین کنید . اگر می‌خواهید یک به یک تمرین کنید،

you can join me on Patreon at one of the  higher tiers. Check out all the different  

می‌توانید در Patreon در یکی از سطوح بالاتر به من بپیوندید . تمام روش‌های مختلف

ways you can study with me on my website or  look for information in the video description.  

را که می‌توانید با من در وب‌سایت من مطالعه کنید، بررسی کنید یا اطلاعاتی را در توضیحات ویدیو جستجو کنید.

That's all for now. Please remember to like and  share the video if you found the lesson useful.  

فعلاً همین است. لطفاً به یاد داشته باشید اگر این درس را مفید یافتید، ویدیو را لایک کنید و به اشتراک بگذارید.

For everyone celebrating Christmas, I hope  Santa brings you something good. As always,  

برای همه کسانی که کریسمس را جشن می گیرند، امیدوارم بابانوئل چیز خوبی برای شما به ارمغان بیاورد. مثل همیشه،

thanks for watching and happy studies!  Follow me on Instagram, Facebook, Twitter,  

برای تماشا و مطالعه‌های شاد متشکریم! من را در اینستاگرام، فیسبوک، توییتر،

and Patreon. And don't forget to subscribe  here on YouTube. Turn on those notifications.

و Patreon دنبال کنید. و فراموش نکنید که در اینجا در YouTube مشترک شوید. آن اعلان ها را روشن کنید.

[Music]

[موسیقی]