Learn English with MOVIES & Sound Like A Native!

Hello, my wonderful students.

با سلام خدمت شاگردان خوبم

Today you're going to learn 10 famous movie expressions that you need to know.

امروز قصد دارید 10 اصطلاح معروف فیلم را یاد بگیرید که باید بدانید.

And you need to know these expressions because native speakers use them in our daily speech.

و شما باید این عبارات را بدانید زیرا افراد بومی از آنها در گفتار روزانه ما استفاده می کنند.

This is going to be a fun lesson.

این یک درس سرگرم کننده خواهد بود. داری

You're going to love it.

عاشقش میشی

Welcome back to JForrest English, Of course, I'm Jennifer.

به JForrest English خوش آمدید، البته، من جنیفر هستم.

Now let's get started.

حالا بیایید شروع کنیم.

Our first famous movie expression.

اولین بیان فیلم معروف ما.

May the force be with you.

باشد که نیرو با شما باشد.

What movie is this from?

این مال چه فیلمیه

This is from Star Wars, of course.

البته این از جنگ ستارگان است.

May the force be with you?

ممکن است نیرو با شما باشد؟

Native speakers use this expression to say "good luck" or "best wishes".

بومی‌ها از این عبارت برای گفتن «موفق باش» یا «بهترین آرزوها» استفاده می‌کنند.

May the Force be with you always.

باشد که نیرو همیشه با شما باشد.

And if you're a Star Wars fan, which I am not, you'll know that "the Force" represents

و اگر شما از طرفداران جنگ ستارگان هستید، که من نیستم، می دانید که "نیرو" نشان دهنده

"good luck".

"موفقیت" است.

So may "the Force", may "good luck" be with you.

پس ممکن است "نیرو"، "موفق باشید" با شما باشد.

And that's the thing about these movie expressions.

و این چیزی است که در مورد این عبارات فیلم وجود دارد.

Even if you're not a fan of these movies, native speakers still use them, even if we've

حتی اگر از طرفداران این فیلم‌ها نباشید، زبان‌های بومی همچنان از آن‌ها استفاده می‌کنند، حتی اگر

never seen the movie.

هرگز فیلم را ندیده باشیم.

May the Force be with you.

باشد که نیرو با شما باشد.

So although I'm not a Star Wars fan, I haven't seen all the Star Wars movies, I am still

بنابراین اگرچه من طرفدار جنگ ستارگان نیستم، اما همه فیلم‌های جنگ ستارگان را ندیده‌ام، اما هنوز

very familiar with this expression.

با این عبارت بسیار آشنا هستم.

I hear it a lot and I have used it myself.

من زیاد شنیدم و خودم استفاده کردم.

Don't worry about taking notes because I summarize everything in a free lesson PDF.

نگران یادداشت برداری نباشید زیرا من همه چیز را در یک درس رایگان PDF خلاصه می کنم.

You can find the link in the description.

می توانید لینک را در توضیحات پیدا کنید.

And pay close attention because at the end of this lesson I am going to quiz you.

و به دقت توجه کنید زیرا در پایان این درس قصد دارم شما را امتحان کنم.

Now this famous movie expression, may the force be with you, is especially used when

اکنون این عبارت معروف فیلم، ممکن است نیرو با شما باشد، مخصوصاً زمانی استفاده می شود که

you're attempting something difficult or challenging.

شما در حال تلاش برای کاری دشوار یا چالش برانگیز هستید.

So let's choose something difficult for you.

پس بیایید چیزی را برای شما سخت انتخاب کنیم.

How about your IELTS speaking exam.

در مورد آزمون اسپیکینگ آیلتس شما چطور؟

And you want to get the highest score.

و شما می خواهید بالاترین امتیاز را کسب کنید.

You could tell your friend: tomorrow I'm taking my IELTS speaking exam.

می تونی به دوستت بگی: فردا امتحان اسپیکینگ آیلتس دارم.

And to wish you good luck or best wishes, your friend can say:

و برای آرزوی موفقیت یا بهترین آرزوها، دوست شما می تواند بگوید:

May the force be with you.

باشد که نیرو با شما باشد.

May the Force be with you.

باشد که نیرو با شما باشد.

May the Force be with you.

باشد که نیرو با شما باشد.

Thank you so much.

خیلی ممنونم.

Now I'm sure you want me to succeed.

حالا مطمئنم که می خواهی من موفق شوم.

You want to wish me good luck.

شما می خواهید برای من آرزوی موفقیت کنید.

You want this channel to do well, these videos to do well.

شما می خواهید این کانال خوب کار کند، این ویدیوها خوب کار کنند.

So put: May the Force be with you.

پس بگذارید: باشد که نیرو با شما باشد.

Put that in the comments.

آن را در نظرات قرار دهید.

May the Force be with you.

باشد که نیرو با شما باشد.

To show your support and best wishes.

برای نشان دادن حمایت و بهترین آرزوها.

#2 - I'll be back.

شماره 2 - من برمی گردم.

Do you know what movie this is from?

میدونی این از چه فیلمیه؟

Of course, Terminator.

البته ترمیناتور. بر می

I'll be back.

گردم.

Now just know that this expression is very commonly used outside of the movie.

حالا فقط بدانید که این عبارت در خارج از فیلم بسیار رایج است.

I'll be back is a very, very common thing to say in English, in many different contexts.

I'll be back یک چیز بسیار بسیار رایج برای گفتن به زبان انگلیسی است، در زمینه های مختلف.

It's definitely part of my regular speech.

قطعاً بخشی از سخنرانی همیشگی من است.

However, when we imitate the movie expression, we do it in a very dramatic way.

با این حال، وقتی از بیان فیلم تقلید می کنیم، این کار را به شکلی بسیار دراماتیک انجام می دهیم. بر می

I'll be back.

گردم.

And as you may know, Arnold Schwarzenegger has a very distinct accent in this movie,

و همانطور که ممکن است بدانید، آرنولد شوارتزنگر لهجه بسیار متمایزی در این فیلم دارد

and native speakers love imitating his accent when we use this movie reference.

و افراد بومی عاشق تقلید از لهجه او در هنگام استفاده از این مرجع فیلم هستند. در

Whereas if we use the regular: I'll be back, just to say bye, I'll be back, I will return.

حالی که اگر از معمولی استفاده کنیم: برمی گردم، فقط برای خداحافظی، برمی گردم، برمی گردم.

Of course we wouldn't imitate the pronunciation.

البته ما تلفظ را تقلید نمی کنیم.

But to be more dramatic, to make it sound like the movie reference, we often imitate

اما برای دراماتیک تر بودن، برای اینکه شبیه مرجع فیلم به نظر برسد، اغلب

his pronunciation.

تلفظ او را تقلید می کنیم. بر می

I'll be back.

گردم.

Now of course this is used with a promise or commitment to return, because it's in the

البته اکنون این با وعده یا تعهد برای بازگشت استفاده می شود، زیرا در

future simple.

آینده ساده است.

"I will be back" means you will return to your original spot.

"من برمی گردم" به این معنی است که شما به مکان اصلی خود باز خواهید گشت.

We also use this to show resilience or determination after a challenge, and it's very commonly

ما همچنین از این برای نشان دادن انعطاف‌پذیری یا قاطعیت پس از یک چالش استفاده می‌کنیم، و معمولاً به

used as a more humorous goodbye.

عنوان یک خداحافظی طنزآمیزتر استفاده می‌شود.

So to be dramatic at work, you could say: I'm taking a leave of absence, but don't worry,

بنابراین برای نمایشی بودن در محل کار، می توانید بگویید: من مرخصی می گیرم، اما نگران نباشید،

I'll be back.

برمی گردم.

And remember, a little drama in the expression so they know you're quoting the movie.

و به یاد داشته باشید، یک درام کوچک در بیان تا آنها بدانند که شما از فیلم نقل قول می کنید. بر می

I'll be back.

گردم.

And in more of a resilience, determination way,

و بیشتر به روشی تاب آوری و قاطعیت ،

you might say: I got kicked off the project, but I know my ideas are great.

ممکن است بگویید: من از پروژه اخراج شدم، اما می دانم که ایده هایم عالی هستند. بر می

I'll be back.

گردم.

So you're very convinced, you're determined, you're showing resilience.

بنابراین شما بسیار متقاعد هستید، شما مصمم هستید، شما انعطاف پذیر هستید. بر می

I'll be back.

گردم.

Number three.

شماره سه.

Life is like a box of chocolates.

زندگی مثل یک جعبه شکلات است.

You never know what you're gonna get.

شما هرگز نمی دانید چه چیزی به دست خواهید آورد.

What movie is this from, do you know?

این مال چه فیلمیه، میدونی؟

Well, it's my namesake, Forrest Gump.

خوب، همنام من است، فارست گامپ.

No relation to the movie at all.

اصلا ربطی به فیلم نداره

My mom always said life was like a box of chocolates.

مادرم همیشه می گفت زندگی مثل یک جعبه شکلات است.

You never know what you're going to get.

شما هرگز نمی دانید که قرار است چه چیزی بدست آورید.

Life is a box of chocolates, Forrest.

زندگی یک جعبه شکلات است، فارست.

This is used to show the uncertainty, unpredictability, or the unexpected nature of life.

این برای نشان دادن عدم قطعیت، غیرقابل پیش بینی بودن یا ماهیت غیرمنتظره زندگی استفاده می شود.

So if I'm teaching a class, I could say: close your books.

بنابراین اگر در کلاسی تدریس می کنم، می توانم بگویم: کتاب های خود را ببندید.

We're having a quiz!

ما در حال داشتن یک مسابقه!

And the students could say: what I'm not prepared.

و دانش آموزان می توانند بگویند: چه چیزی که من آماده نیستم.

You know what they say.

شما می دانید چه می گویند.

Life is like a box of chocolates.

زندگی مثل یک جعبه شکلات است.

Just know that native speakers commonly only use the first part of this movie expression

فقط بدانید که افراد بومی معمولاً فقط از قسمت اول عبارت فیلم استفاده می کنند

because everyone knows the rest.

زیرا بقیه آن را همه می دانند.

No, mother.

نه مادر

Life is like a box of chocolates.

زندگی مثل یک جعبه شکلات است.

And it is possible, although less likely, just to use the last part of the expression.

و ممکن است، هرچند کمتر، فقط از قسمت آخر عبارت استفاده شود.

Box of chocolates.

جعبه شکلات.

You never know what you're going to get.

شما هرگز نمی دانید که قرار است چه چیزی بدست آورید.

And sometimes native speakers will change the words of expressions, and this expression

و گاهی اوقات سخنوران بومی کلمات عبارات و این عبارت را به

specifically, to make a joke.

طور خاص تغییر می دهند تا شوخی کنند.

So listen how they change the words in this clip.

پس گوش کنید که چگونه کلمات را در این کلیپ تغییر می دهند .

Life is like a box of timelines.

زندگی مانند جعبه ای از جدول زمانی است.

You feel me.

تو منو حس میکنی

#4.

#4.

Houston, we have a problem.

هوستون، ما یک مشکل داریم.

Do you know what movie this is from?

میدونی این از چه فیلمیه؟ آیا

Have you heard this expression?

این عبارت را شنیده اید؟

This is from Apollo 13.

این از آپولو 13 است.

Houston, we have a problem.

هیوستون، ما یک مشکل داریم.

We have a main bus B undervolt.

ما یک اتوبوس اصلی B زیر ولتاژ داریم.

This is used to acknowledge that a problem or situation has unexpectedly arisen.

این برای تأیید اینکه یک مشکل یا موقعیت به طور غیرمنتظره ای به وجود آمده است استفاده می شود.

Pam, Death com 10, Houston we have a problem.

Pam, Death com 10, Houston ما مشکل داریم.

Now a great way that native speakers use this one is to lighten the tension when you are

اکنون یک راه عالی که زبان مادری از آن استفاده می‌کند، کاهش تنش زمانی است که

dealing with an unexpected problem, challenge, or situation.

با یک مشکل، چالش یا موقعیت غیرمنتظره سر و کار دارید .

So let's say you're about to give a presentation and your boss, your colleagues, the clients

بنابراین فرض کنید شما در شرف ارائه یک سخنرانی هستید و رئیس شما، همکاران و مشتریان

are right in front of you.

دقیقاً در مقابل شما هستند.

And you're trying to connect your computer to the screen and it won't connect.

و شما در حال تلاش برای اتصال کامپیوتر خود به صفحه نمایش هستید و متصل نمی شود.

So you're feeling quite anxious about this.

بنابراین شما نسبت به این موضوع کاملاً مضطرب هستید.

Everyone is also feeling a little nervous.

همه نیز کمی عصبی هستند.

To lighten that tension, you can say, Houston, we have a problem.

برای کاهش این تنش، می توان گفت، هیوستون، ما یک مشکل داریم.

Please bear with me while I get this resolved.

لطفا تا زمانی که من این مشکل را حل کردم با من تحمل کنید.

Thanks for your patience.

با تشکر از صبر شما

Sorry, technical difficulties.

با عرض پوزش، مشکلات فنی.

Houston, we have a problem.

هوستون، ما یک مشکل داریم.

And of course, this is: Houston, we have a problem, because NASA is based in Houston,

و البته، این است: هیوستون، ما یک مشکل داریم، زیرا ناسا در هیوستون، تگزاس مستقر است

Texas.

.

#5.

#5.

To infinity and beyond.

تا بی نهایت و فراتر از آن.

You know what this is from, right?

میدونی این از چیه، درسته؟

This is from Toy Story.

این از داستان اسباب بازی است.

This is used to inspire someone to push their limits.

این برای الهام بخشیدن به کسی استفاده می شود تا محدودیت های خود را کنار بگذارد .

To infinity and beyond.

تا بی نهایت و فراتر از آن.

To reach for ambitious goals, and to have determination.

رسیدن به اهداف بلندپروازانه و داشتن عزم.

So to not give up.

بنابراین برای اینکه تسلیم نشوید.

So you can have an ambitious goal.

بنابراین می توانید یک هدف بلندپروازانه داشته باشید.

And you might say to your friend: I know I can become fluent and I know I can do it faster

و ممکن است به دوست خود بگویید: من می دانم که می توانم مسلط شوم و می دانم که می توانم آن را سریعتر

than I expect.

از آنچه انتظار دارم انجام دهم.

To encourage and motivate you, your friend could reply back and say: you've got this.

برای تشویق و انگیزه دادن به شما، دوستتان می تواند پاسخ دهد و بگوید: شما این را دارید.

To infinity and beyond!

تا بی نهایت و فراتر از آن!

To infinity and beyond.

تا بی نهایت و فراتر از آن.

You can use this in a presentation or an inspirational speech you're giving to get everyone excited

می‌توانید از این در ارائه یا سخنرانی الهام‌بخشی که دارید استفاده کنید تا همه را هیجان زده کنید

because everyone knows this expression.

زیرا همه این عبارت را می‌دانند.

So you could say: we had an amazing year, and I know next year we can double it.

بنابراین می توانید بگویید: ما سال شگفت انگیزی داشتیم و می دانم که سال آینده می توانیم آن را دو برابر کنیم.

No, triple it.

نه سه برابرش کن

To infinity and beyond.

تا بی نهایت و فراتر از آن.

So you're pushing your limits.

بنابراین شما از محدودیت های خود عبور می کنید.

You're getting everyone excited for your ambitious goal.

شما همه را برای هدف بلندپروازانه خود هیجان زده می کنید . می

I know you have ambitious goals.

دانم که شما اهداف بلندپروازانه ای دارید.

I know you can do so much more than you think you're possible of.

من می دانم که شما می توانید خیلی بیشتر از آنچه فکر می کنید ممکن است انجام دهید.

So put that in the comments.

پس آن را در نظرات قرار دهید.

To infinity and beyond.

تا بی نهایت و فراتر از آن.

Put that in the comments.

آن را در نظرات قرار دهید.

You've got this.

شما این را دارید

To infinity and beyond!

تا بی نهایت و فراتر از آن!

You leading us to infinity and beyond.

تو ما را به بی نهایت و فراتر از آن هدایت می کنی.

#6.

#6.

Hasta La Vista, baby.

هستا لا ویستا عزیزم.

Do you know what this is from?

میدونی این از چیه؟

Well, it's from Terminator.

خوب، از ترمیناتور است.

But this time, Terminator 2.

اما این بار، ترمیناتور 2.

But it's OK if you just said Terminator.

اما اگر فقط بگویید ترمیناتور مشکلی ندارد.

Hasta La Vista, baby.

هستا لا ویستا عزیزم.

Did you know that "hasta la vista" is Spanish?

آیا می دانستید که "hasta la vista" اسپانیایی است؟

And it means "see you later", as far as I know.

و تا آنجا که من می دانم به معنای "بعد می بینمت" .

Please, if you speak Spanish, let me know.

لطفا، اگر اسپانیایی صحبت می کنید، به من اطلاع دهید.

It means "see you later" in Spanish.

در اسپانیایی به معنای "بعد می بینمت" است.

Now, interestingly, native speakers will recognize this as an expression from Terminator, but

اکنون، جالب است که گویشوران بومی این را به عنوان عبارتی از ترمیناتور می شناسند، اما

they may have no idea that it's Spanish.

ممکن است هیچ تصوری از اسپانیایی بودن آن نداشته باشند.

And because it's Spanish, that H is silent.

و چون اسپانیایی است، H ساکت است. پس

So it's "asta".

«آستا» است.

Hasta La Vista baby.

هستا لا ویستا عزیزم.

Native speakers use this to say goodbye in a humorous way.

سخنرانان بومی از این برای خداحافظی به شیوه ای طنز استفاده می کنند.

We're off to Italy for three weeks.

ما سه هفته به ایتالیا می رویم.

Hasta La Vista, baby!

هستا لا ویستا عزیزم!

Hasta La Vista, baby.

هستا لا ویستا عزیزم.

Now, native speakers also use this to say goodbye, but when you're happy that someone

در حال حاضر، زبان مادری نیز از این برای خداحافظی استفاده می کنند ، اما زمانی که شما خوشحال هستید که کسی

is leaving, and that someone is leaving either temporarily or permanently.

می رود، و کسی به طور موقت یا دائم می رود.

I might say this after there is a mosquito in my office and it's driving me crazy.

ممکن است این را بعد از اینکه پشه ای در دفترم وجود دارد و مرا دیوانه می کند، بگویم.

And then finally, I find that mosquito.

و سرانجام، آن پشه را پیدا کردم.

And right before I squish it, I say: hasta La Vista, baby.

و درست قبل از اینکه آن را له کنم، می گویم: هستا لا ویستا، عزیزم.

Or maybe you're the boss and your employee comes into your office and says: I quit.

یا شاید شما رئیس هستید و کارمند شما به دفتر شما می آید و می گوید: من استعفا دادم.

And you say: oh, you quit.

و تو می گویی: اوه، استعفا دادی.

You can't quit.

شما نمی توانید ترک کنید.

You're fired.

تو اخراجی.

Hasta La Vista, baby.

هستا لا ویستا عزیزم.

See if I care.

ببین برام مهمه

Hasta La Vista, baby.

هستا لا ویستا عزیزم.

Hasta La Vista, baby.

هستا لا ویستا عزیزم.

#7.

شماره 7.

Show me the money.

پول را به من نشان بده

Do you know what this is from?

میدونی این از چیه؟

This is from Jerry Maguire.

این از جری مگوایر است.

This is used to say we want proof of a financial commitment or success or a tangible result.

این برای گفتن اینکه ما مدرکی دال بر تعهد مالی یا موفقیت یا یک نتیجه ملموس می خواهیم استفاده می شود.

So maybe your friend says to you: I got the highest mark on my IELTS.

پس شاید دوستتان به شما بگوید: من بالاترین نمره را در آیلتس گرفتم.

And you can reply back and say: Oh really?

و شما می توانید پاسخ دهید و بگویید: اوه واقعا؟

Show me the money.

پول را به من نشان بده

So you're saying: show me the proof.

بنابراین شما می گویید: مدرک را به من نشان دهید.

I want to see that record.

من می خواهم آن رکورد را ببینم.

Show me the money.

پول را به من نشان بده

Or maybe you're in sales and you say to someone: we've already met with this prospect six times.

یا شاید شما در حال فروش هستید و به کسی می گویید: ما قبلاً شش بار با این مشتری ملاقات کرده ایم.

Show me the money!

پول را به من نشان بده!

Let's stop wasting our time.

بیایید وقت خود را تلف نکنیم.

So unless this prospect is going to put down a financial commitment or sign something,

بنابراین، مگر اینکه این مشتری یک تعهد مالی را کنار بگذارد یا چیزی را امضا کند،

we're going to stop meeting with this prospect.

ما ملاقات با این مشتری را متوقف خواهیم کرد.

It's wasting our time.

وقت ما را تلف می کند

Show me the money.

پول را به من نشان بده

Show me the money.

پول را به من نشان بده

Show me the money.

پول را به من نشان بده

Show me the money.

پول را به من نشان بده

#8.

#8.

Bond, James Bond.

باند جیمز باند.

Well, it's pretty obvious what movie this is from.

خوب، کاملاً واضح است که این از چه فیلمی است.

James Bond.

جیمز باند.

Bond, James Bond.

باند جیمز باند.

Native speakers use this when introducing yourself in a humorous or stylish way.

سخنرانان بومی هنگام معرفی خود به شیوه ای طنز یا شیک از این استفاده می کنند.

And sometimes we use this when ordering a martini, because that is James Bond's signature

و گاهی اوقات هنگام سفارش مارتینی از این استفاده می کنیم ، زیرا این نوشیدنی با امضای جیمز باند است

drink.

.

So if I want to sound very stylish, or I'm being humorous, I could say: I don't believe

بنابراین اگر بخواهم خیلی شیک به نظر برسم یا شوخ طبع باشم، می‌توانم بگویم: باور نمی‌کنم که همدیگر را

we've met.

ملاقات کرده‌ایم.

The name's Forrest, Jennifer Forrest.

نام فارست، جنیفر فارست است.

Now just know it is more common to say my name's Jennifer, but in the movie he sometimes

حالا فقط بدانید که گفتن نام من جنیفر رایج‌تر است، اما در فیلم گاهی اوقات

says "the" name's Bond, James Bond.

می‌گوید که اسم من باند، جیمز باند است.

The name's Bond, James Bond.

نام باند، جیمز باند است.

Now to pull this off, to be successful using this, you need to say: Last name.

اکنون برای انجام این کار، برای موفقیت در استفاده از آن، باید بگویید: نام خانوادگی.

Dramatic pause.

مکث دراماتیک

First name.

نام کوچک.

Last name.

نام خانوادگی.

And you must say this with confidence because James Bond is 100% confident.

و شما باید این را با اطمینان بگویید زیرا جیمز باند 100٪ مطمئن است.

My name is Bond.

اسم من باند است.

Good evening.

عصر بخیر.

My name is Bond, James Bond.

اسم من باند، جیمز باند است.

#9.

#9.

Frankly, my dear, I don't give a damn.

صادقانه بگویم عزیزم من به هیچ وجه دستم را نمی دهم.

Do you recognize this one?

آیا این یکی را می شناسید؟

Oh, this is very famous.

اوه این خیلی معروفه

It's from the movie: Gone with the Wind.

این از فیلم: بر باد رفته است.

This is a very old movie, maybe from the 1930s.

این یک فیلم بسیار قدیمی است، شاید مربوط به دهه 1930 باشد.

I have not seen this movie, however, I am very familiar with this expression.

من این فیلم را ندیده ام اما با این تعبیر بسیار آشنا هستم.

Native speakers imitate it a lot.

بومی زبانان آن را بسیار تقلید می کنند.

Frankly, my dear, I don't give a damn.

صادقانه بگویم عزیزم من به هیچ وجه دستم را نمی دهم.

This is used to express indifference, I don't care.

این برای بیان بی تفاوتی استفاده می شود، من اهمیتی نمی دهم.

Or to respond when someone gives you unsolicited advice.

یا وقتی کسی به شما توصیه های ناخواسته ای می دهد پاسخ دهید .

Advice that you did not ask for.

نصیحتی که نخواستی

Frankly is an adverb.

صادقانه یک قید است.

It's used before you're direct, straightforward or honest.

قبل از اینکه مستقیم، صریح یا صادق باشید از آن استفاده می شود .

So if I want to be very direct with you, I can say: frankly, your pronunciation needs

بنابراین اگر بخواهم خیلی مستقیم با شما صحبت کنم، می توانم بگویم: رک و پوست کنده، تلفظ شما نیاز به

improvement.

بهبود دارد.

It's difficult to understand you.

درک شما سخت است.

Now, just know that "I don't give a damn" is considered impolite.

حالا فقط این را بدانید که «حس نمی کنم» بی ادبی محسوب می شود.

I don't give a damn about Walter Tapley.

من در مورد والتر تاپلی حرفی نمی زنم.

The safer choice is to say: I don't care.

انتخاب مطمئن تر این است که بگوییم: برایم مهم نیست.

Don't care.

اهمیت نده برام

I don't care.

مهم نیست

Now if you use this full movie expression: Frankly my dear, I don't give a damn, you

حالا اگر از این تعبیر کامل فیلم استفاده کنید: صراحتاً عزیزم، من دستم نمی‌آید،

add some humor to the expression, but it is still an impolite or rude thing to say, depending

کمی طنز به بیان اضافه می‌کنید، اما باز هم بسته به زمینه، گفتن آن بی ادبانه یا بی ادبانه است

on the context.

.

You could be in a meeting and your coworker says: the client isn't going to be happy when

شما می توانید در یک جلسه باشید و همکارتان بگوید: مشتری خوشحال نخواهد شد وقتی به

you tell them you can't meet the deadline.

او بگویید نمی توانید ضرب الاجل را رعایت کنید.

To show your indifference, you can say: frankly my dear, I don't give a damn.

برای نشان دادن بی تفاوتی خود می توانید بگویید: رک و پوست کنده عزیزم، من به هیچ وجه نمی گویم.

Frankly, my dear, I don't give a damn about paper.

صادقانه بگویم عزیزم، من به کاغذ نمی پردازم .

And finally, #10.

و در نهایت، شماره 10.

There's no place like home.

هیچ جا مثل خونه نمیشه.

What movie is this from?

این مال چه فیلمیه

The Wizard of Oz.

جادوگر شهر از.

There's no place like home.

هیچ جا مثل خونه نمیشه.

This is used to express nostalgia or appreciation for ones home.

این برای بیان دلتنگی یا قدردانی از کسانی که در خانه هستند استفاده می شود.

You can use this when you're traveling, when you're homesick, or when you return home,

شما می توانید در سفر، زمانی که دلتنگ هستید یا زمانی که به خانه باز می گردید،

even after a short period of time, or of course, a longer period of time.

حتی پس از مدت کوتاهی یا البته مدت زمان طولانی تری از این مورد استفاده کنید.

There's no place like home.

هیچ جا مثل خونه نمیشه.

I can use this because I just got back after being away for a longer period of time.

من می توانم از این استفاده کنم زیرا به تازگی پس از مدت طولانی دوری برگشتم.

I just got back from being in Costa Rica for four months.

من به تازگی از حضور چهار ماهه در کاستاریکا برگشتم .

It was amazing, but there's no place like home.

شگفت انگیز بود، اما هیچ جایی مانند خانه وجود ندارد .

There's no place like home.

هیچ جا مثل خونه نمیشه.

Or you're visiting your hometown after many years and someone could ask you, how does

یا بعد از سال‌ها به زادگاه خود می‌روید و کسی می‌تواند از شما بپرسد که

it feel to be back after all these years?

بازگشت پس از این همه سال چه حسی دارد؟

You know what they say.

شما می دانید چه می گویند.

There's no place like home.

هیچ جا مثل خونه نمیشه.

Now you have the 10 most famous movie expressions.

اکنون 10 عبارت معروف فیلم را دارید. آیا

Are you ready for your quiz?

برای مسابقه خود آماده هستید؟ در

Here are the questions.

اینجا سؤالات وجود دارد.

Hit pause.

مکث را بزنید.

Take as much time as you need.

هر چقدر که نیاز دارید وقت بگذارید.

And when you're ready for the answers, hit play.

و هنگامی که برای پاسخ ها آماده شدید، بازی را بزنید.

How did you do with that quiz?

با آن مسابقه چگونه کار کردید؟

Well, let's find out.

خب بیایید بفهمیم در

Here are the answers.

اینجا پاسخ ها آمده است.

Hit pause.

مکث را بزنید.

Review them.

آنها را مرور کنید.

And when you're ready to continue, hit play.

و وقتی برای ادامه آماده شدید، بازی را بزنید.

So how did you do with that quiz?

پس چگونه با آن مسابقه کار کردید؟

Make sure you share your score in the comments.

مطمئن شوید که امتیاز خود را در نظرات به اشتراک بگذارید.

And share your favorite movie expression in the comments as well.

و همچنین بیان فیلم مورد علاقه خود را در نظرات به اشتراک بگذارید .

And did you like this lesson?

و آیا این درس را دوست داشتید؟

Do you want me to teach you more famous movie expressions?

آیا می خواهید عبارات فیلم های معروف بیشتری را به شما آموزش دهم ؟

If you do put: movies.

اگر قرار دهید: فیلم.

Movies.

فیلم ها.

Put "movies" in the comments.

"فیلم" را در نظرات قرار دهید.

And of course, make sure you like this video, share it with your friends and subscribe so

و البته، مطمئن شوید که این ویدیو را دوست دارید، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و سابسکرایب کنید تا

you're notified every time I post a new lesson.

هر بار که یک درس جدید ارسال می کنم به شما اطلاع داده شود.

And I have another lesson where I teach you the most famous English proverbs.

و من یک درس دیگر دارم که در آن معروف ترین ضرب المثل های انگلیسی را به شما آموزش می دهم.

Make sure you watch it right now.

حتما همین الان تماشاش کنید