English Vocabulary: hmm, huh, ouch, wow, aww, uhh… (interjections)

Hey. My name's Ronnie. Today, I'm kind of "meh". Yeah, meh. What? What's "meh"? Is that

سلام. اسم من رونی است امروز یه جورایی "مه" هستم. آره، مه چی؟ "مه" چیست؟ آیا این

even a word? What are you talking about? Meh. Meh - have you seen The Emoji Movie? Oh, I

حتی یک کلمه است؟ چی میگی تو؟ مه مه - فیلم Emoji را دیدی؟ اوه

saw it, it's great, in spite of what people say, and in this movie there's an emoji called

دیدم عالیه علیرغم حرف مردم و تو این فیلم یه ایموجی به اسم

"meh" and his face is like this. Obviously, I am not an emoji designer, nor am I very

"مه" هست و قیافه اش اینجوریه. بدیهی است که من طراح ایموجی نیستم و

good at reproducing it, but you get the point. So, this word, meh, basically means - meh,

در بازتولید آن خیلی خوب نیستم، اما شما نکته را متوجه شدید. بنابراین، این کلمه، مه، در اصل به معنای - مه، اشکالی

it's okay. It's not good, it's not bad, it's kind of okay. So, if somebody said "Hey, oh

ندارد. نه خوب است، نه بد، یک جورهایی خوب است. بنابراین، اگر کسی بگوید "هی،

my God, did you see that new movie?" "Yeah, yeah I saw it." "Well, what did you think?"

خدای من، آن فیلم جدید را دیدی؟" "آره، آره دیدم." "خب، چی فکر کردی؟"

"Meh. It was okay. It wasn't special, it wasn't terrible, it was okay."

"مه. خوب بود. خاص نبود ، وحشتناک نبود، خوب بود."

If you go to restaurant and you're eating some food - hopefully you've eaten food in

اگر به رستوران می روید و غذا می خورید - امیدوارم در رستوران غذا خورده باشید

a restaurant - and they say "Oh, so how's the food?" "Meh." Again, this means it's neither

- و می گویند "اوه، پس غذا چطور است؟" "مه." باز هم این یعنی نه

good nor bad. You really don't have an opinion on it, it's just, I don't know, whatever.

خوب است و نه بد. شما واقعاً نظری در مورد آن ندارید، فقط، من نمی دانم، هر چه باشد.

So, all of these little words, all of these little phrases like "Meh", or "Mm", "MMM"

بنابراین، همه این کلمات کوچک، همه این عبارات کوچک مانند "مه"، یا "Mm"، "MMM"

"AH!", all of these strange little [gasp] sounds that native English people say, they

"AH!"، همه این صداهای کوچک عجیب و غریبی که مردم بومی انگلیسی می گویند،

actually have a meaning, and it's going to be very different from your language, maybe.

در واقع یک صدا دارند. به این معنی است، و شاید با زبان شما بسیار متفاوت باشد.

Maybe you have the same, but you have to understand that these little sounds: "Brr", "Meh", "Hm?"

شاید شما هم همین را داشته باشید، اما باید بفهمید که این صداهای کوچک: «برر»، «مه»، «هم؟»

"Huh?" actually have a meaning behind them, and I'm here to help you with this secret

"متعجب؟" در واقع معنایی در پشت آنها وجود دارد، و من اینجا هستم تا در این درس رمزگشایی مخفی به شما کمک کنم که

decoding lesson of how to interpret these crazy sounds that these people are making

چگونه این صداهای دیوانه کننده را که این افراد در اطراف شما تولید می کنند، تفسیر

around you. Maybe you think you're surrounded by aliens, maybe you're the alien, so I'm

کنید. شاید فکر می کنید که توسط بیگانگان احاطه شده اید، شاید شما بیگانه هستید، بنابراین من

here to teach you.

اینجا هستم تا به شما آموزش دهم.

These things actually have a name too, wow, they're called interjections. So, interjections

این چیزها در واقع یک نام نیز دارند، وای، به آنها می گویند استفراغ. پس

are these little words like "meh", and the first one; one, two, three, four. Wow look

الفاظ همان کلمات کوچکی مانند «مه» و اولی است. یک دو سه چهار. وای به

at this, you get one interjection, four different meanings, the reason being - it's going to

این نگاه کنید، یک استنباط دریافت می کنید، چهار معنی مختلف، دلیل آن این است -

depend on how you say it. For example, we have these words, these letters: Hmm. Hmm.

بستگی به نحوه بیان آن دارد. مثلاً این کلمات را داریم، این حروف: هوم. هوم

Hmm? Hmmm. Hm! Hmm? If you say it with a rising intonation, that means if your voice goes

هوم؟ هوم هوم! هوم؟ اگر آن را با لحن افزایشی بگویید ، به این معنی است که اگر صدای شما

up like "Hmm?" and make sure you move your head a little bit because that's what you

مانند "هوم؟" و مطمئن شوید که سرتان را کمی تکان می‌دهید، زیرا این کاری است که شما

do, this means "I don't understand." "Hmm?" So maybe somebody said somebody to you or

انجام می‌دهید، یعنی «نمی‌فهمم». "هوم؟" بنابراین شاید کسی به شما گفته یا

maybe you said something and they go "Hm-Hmm?". That's going to indicate to you "Uh oh, this

شاید شما چیزی گفته اید و آنها می گویند "هوم-هم؟". این به شما نشان می دهد که "اوه اوه، این

person doesn't understand me. The next one is if the H's and the M's, the "mmm"s are

شخص مرا درک نمی کند. مورد بعدی این است که اگر H و M، "mmm"

prolonged. Prolonged means it takes longer to say, so if I say "Hmmmm.", this is going

طولانی شود. طولانی شدن به این معنی است که گفتن آن بیشتر طول می کشد ، بنابراین اگر بگویم " هومم.»، این

to tell you that I'm thinking about something. Maybe I'm thinking about what you said. "Oh,

به شما می گوید که دارم به چیزی فکر می کنم. شاید به چیزی که شما گفتید فکر می کنم. «اوه،

Ronnie, what did you think about the movie?" "Hmmmm." This is giving me time to think about

رونی، نظرت در مورد فیلم چیست؟» «هومم.» زمان فکر کردن در مورد

something. I don't know yet, but I'll tell you in the future. If the "Hm!" is short and

چیزی است. هنوز نمی‌دانم، اما در آینده به شما خواهم گفت.

high pitched, so high pitched means a very high voice, it means "Oh yeah, this is good,

این خوب است،

this is a good idea!", or maybe "Hm. Hm!", maybe, I'm thinking about it, I'm considering

این ایده خوبی است!»، یا شاید «هوم. هوم!"، شاید، من در مورد آن فکر می کنم،

it. And, uh-oh, uh-oh, uh-oh, if this one with a low register, which is the opposite

آن را در نظر می گیرم.

of high pitched and instead of very quickly: "Hmm.", this means "Hmm, I doubt it." It means

از خیلی سریع: "هوم."، این یعنی "هوم، من به آن شک دارم." یعنی

maybe I doubt what you say. I think that you're maybe telling me something that is not true.

شاید من به آنچه شما می گویید شک دارم. فکر می کنم شما ممکن است چیزی به من بگویید که درست نیست.

Hmm. So, three - two, two letters said different ways, an H and an M, H & M, has different

هوم. بنابراین، سه تا دو ، دو حرف به روش های مختلف گفته می شود، یک H و یک M، H & M،

meanings depending on how you say it. The other ones, we don't have to worry about how

بسته به نحوه بیان آن معانی متفاوتی دارد.

we say it because there's one way to say it and they have these meanings.

و آنها این معانی را دارند

First of all, one of your best friends, but also can be an enemy, is "Um/Ummm". This is

اولاً یکی از بهترین دوستان شما که می تواند دشمن هم باشد «ام/امم» است.به این می گویند تردید.پس

called a hesitation. So, hesitation means, again, I don't know, I'm thinking. The problem

تردید یعنی باز هم نمی دانم من من فکر می کنم.

with a hesitation is sometimes when people speak, they say um, um, um, too much. And

مشکل دودلی این است که گاهی اوقات وقتی مردم صحبت می کنند، می گویند اوم، اوم، اوم، خیلی زیاد است.

there're actually groups that can actually help you if you're doing public speaking,

if you "hm, um, uh" all the time, groups can help you get rid of that, or I can help you

ام، اوه" همیشه، گروه ها می توانند به شما کمک کنند تا از شر آن خلاص شوید، یا من می توانم به شما کمک کنم

get rid of that, I don't know how, but I will. So, to use this as a hesitation, go "Umm"

از شر آن خلاص شوید، نمی دانم چگونه، اما این کار را خواهم کرد. بنابراین، برای استفاده از آن به عنوان تردید، به «امم»

or "hmm" "mmm", this shows the person that you understand what they've told you, but

یا «هوم» «ممم» بروید، این به فرد نشان می‌دهد که شما آنچه را که به شما گفته‌اند درک می‌کنید، اما

you need time to think about it. Um.

برای فکر کردن در مورد آن به زمان نیاز دارید. ام

The next one: huh? Now, you have to be careful, the way that you say this, because if you

نفر بعدی: ها؟ حالا باید مواظب نحوه گفتن این حرف ها باشی، چون اگر

say it and make face like just did: huh? It can be a little rude, so is a gut reaction,

این را بگویی و مثل همین الان چهره کنی: ها؟ ممکن است کمی بی ادبانه باشد، واکنش روده ای نیز همینطور است،

which means it just happens, actually. "Huh?" This is saying to the person "What?" or "Who?"

به این معنی که در واقع اتفاق می افتد. "متعجب؟" این به شخص می گوید: "چی؟" یا "چه کسی؟"

or "Why?" or "When?" I don't understand you. I'm asking you a question because I don't

یا "چرا؟" یا "چه زمانی؟" من شما را نمی فهمم. من از شما سوال می پرسم چون

understand what you said. Probably, they want you to repeat what you have said, but they

متوجه نشدم چه گفتید. احتمالاً از شما می خواهند آنچه را که گفته اید تکرار کنید، اما

don't say "I don't understand what you said. Can you please repeat that?" we go "Huh?".

نمی گویند "من متوجه نشدم چه گفتید. لطفاً می توانید آن را تکرار کنید؟" ما می رویم "ها؟".

So, if someone says to you "Huh?", they want you to ask the question again.

بنابراین، اگر کسی به شما بگوید "ها؟"، از شما می خواهد که دوباره سوال را بپرسید.

The next one, ouch! Ah, ouch! This... ouch! Ouch is pain, usually little children, little

بعدی، اوه! آه، اوه! این... اوه! اوه درد است، معمولا به بچه های کوچک، بچه های کوچک

babies are taught this: ouch. If you hurt them - don't hurt children! - if you poke

این را یاد می دهند: اوه. اگر به آنها صدمه می زنید - بچه ها را آزار ندهید! - اگر

them too hard, they'll go "Ouch, ouchie!" So, I have an "ouchie" or an "ouch". This

آنها را خیلی محکم بکوبید، می گویند "اوه، اوکی!" بنابراین، من یک "اوچی" یا "اوچ" دارم.

is showing people have pain.

این نشان می دهد که مردم درد دارند.

Wow! No way, wow! This actually a word. Look at us using words. Wow shows surprise. Nosa,

وای! به هیچ وجه، وای! این در واقع یک کلمه با استفاده از کلمات به ما نگاه کنید. وای تعجب نشان می دهد. نوسا،

wow!

وای!

Aww. Have you seen this? Has your friend texted you "Aww", and you're like "Ah? Aw? Uh?" "Aww".

وای آیا شما این را دیده اید؟ آیا دوستتان به شما پیام داده است "اووو"، و شما مانند "آه؟ اوه؟ اوه؟" "اووو".

This is showing that you think something is cute, so maybe your friend shows you a picture

این نشان می دهد که شما فکر می کنید چیزی بامزه است، بنابراین ممکن است دوست شما

of their baby, you go "Aww, what a cute baby."

عکس کودک خود را به شما نشان دهد، شما بگویید "اوه، چه بچه نازی."

Ahem! Ahem, ahem. Are you paying attention? Really, come on, I'm doing this lesson and

آهام! آهام ایا شما توجه می کنید؟ واقعاً، بیا، من دارم این درس را می‌کنم و

all the sudden you're over there looking over... ahem, listen to me. If you make the sound

ناگهان تو به آن طرف نگاه می‌کنی... آه، به من گوش کن. اگر صدای

"Ahem", we actually say clearing your throat, this immediately gets someone's attention.

"آهم" را تولید کنید، در واقع می گوییم گلوی خود را صاف کنید، این بلافاصله توجه کسی را به خود جلب می کند.

Or ahem, you have a cough, so be careful, somebody's just coughing, they don't want

یا اهم، سرفه داری، پس مواظب باش، یکی داره سرفه می کنه، نمی خواد

you to look at them.

بهش نگاه کنی.

Next one: Aaah! If you hear this - depends on what you're watching - probably somebody's

بعدی: آها! اگر این را می شنوید - بستگی به آنچه که تماشا می کنید - احتمالاً کسی

calling for help. So, this "Aaah!" is a cry for help. Don't do it too loud, don't want

برای کمک تماس می گیرد. بنابراین، این "آآآه!" فریاد کمک است این کار را خیلی بلند انجام ندهید، نمی خواهید

to wake the neighbors.

همسایه ها را بیدار کنید.

Ah, this is a very Canadian thing: Eh? Eh? Eh? It's also Scottish, eh? This means I didn't

آه، این یک چیز بسیار کانادایی است: اوه؟ آه؟ آه؟ اسکاتلندی هم هست، نه؟ این یعنی

hear you. It's kind of like "Please repeat the question again.", eh?

نشنیدم این چیزی شبیه به "لطفا دوباره سوال را تکرار کنید."، نه؟

Eww! You hear those children say this all the time: Eww! I'm sure it's very popular

اووو! می شنوید که آن بچه ها همیشه این را می گویند : اوو! مطمئنم

in American high school girl shows, like: "Emma got eww!" okay? Things like this, this

در نمایش های دخترانه دبیرستانی آمریکایی بسیار محبوب است، مانند: "Emma got eww!" باشه؟ چیزهایی مانند این، این

sound "eww", it means the person dislikes it or they're absolutely disgusted by it.

صدای "eww"، به این معنی است که فرد از آن متنفر است یا از آن منزجر شده است.

If something's disgusting, it means you hate it. It almost makes you throw up.

اگر چیزی منزجر کننده است، به این معنی است که از آن متنفر هستید . تقریباً باعث می‌شود که شما بیفزایید.

Oops. So, if I spilled something, oops! And this is an immediate reaction because this

اوه بنابراین، اگر من چیزی ریختم، اوه! و این یک واکنش فوری است زیرا این

is what I learned as a child. This is not something I think about - what word am I going

چیزی است که من در کودکی یاد گرفتم. این چیزی نیست که من به آن فکر کنم - وقتی چیزی را رها می کنم چه کلمه ای خواهم

to say when I drop something? It happens so quickly.

گفت؟ خیلی سریع اتفاق می افتد .

If you have done something and it was challenging but you finally finish it, you can go "Phew!".

اگر کاری را انجام داده اید و چالش برانگیز بوده است، اما در نهایت آن را تمام کرده اید، می توانید به "Phew!" بروید.

Now, this is a "ph". Do you guys know the rule about a "ph"? A "ph" makes an "f" sound.

حالا این یک "ph" است. آیا شما قانون "ph" را می دانید؟ یک "ph" صدای "f" تولید می کند.

"Phew!" "Phew!" "Phew!" So, this sound, "phew" or "phew", actually shows relief that you've

"فوف!" "فوف!" "فوف!" بنابراین، این صدا، "فو" یا "فو"، در واقع نشان دهنده آرامش شما از

done something. Maybe you're holding in a fart "Oh, let me go outside." and you fart

انجام کاری است. شاید شما در یک گوز نگه دارید "اوه، اجازه دهید من بروم بیرون." و تو گوز می زنی

and you're "phew!", alright?

و "فو" می کنی، خوب؟

Yahoo! Do you have email? Maybe you have an email account at yahoo.com, yahoo! So "Yahoo"

یاهو آیا تو ایمیل داری؟ شاید شما یک حساب ایمیل در yahoo.com داشته باشید، یاهو! بنابراین "Yahoo"

means joy or happy, so I - my email is so happy right now. Marketing.

به معنای شادی یا خوشحالی است، بنابراین من - ایمیل من در حال حاضر بسیار خوشحال است. بازار یابی.

Yoohoo! Yoohoo, over here! So, when I was a child, my grandmother would do this. I would

یوهو! یوهو، اینجا! بنابراین، وقتی من بچه بودم، مادربزرگم این کار را می کرد.

be in a shopping mall, minding my own business, "Yoohoo, Yoohoo! Yoohoo!" Oh my god, Gran,

من در یک مرکز خرید بودم و به تجارت خودم فکر می کردم، "یوهو، یوهو! یوهو!" اوه خدای من، گران،

really? So embarrassing! But this really helps get people's attention with a high pitched

واقعا؟ خیلی شرم آور! اما این واقعاً به جلب توجه مردم با صدای بلند کمک می کند

- you gotta get the hand wave, maybe a hankie out - "Yoohoo! Yoohoo, Over here, yoohoo!".

- باید دست را تکان دهید، شاید یک هنکی بیرون بیاورید - "یوهو! یوهو، اینجا، یوهو!".

This is kind of different from this, "Ahem". "Ahem" is like "pay attention". This is like

این یک جورهایی با این «آهم» متفاوت است. «آهم» مانند «توجه کن». این مانند

"Hey, I'm over here, yoohoo!"

"هی، من اینجا هستم، یوهو!"

This is something that we do kind of as an automatic reaction to coldness, we go "Brr".

این کاری است که ما به نوعی به عنوان یک واکنش خودکار به سردی انجام می دهیم، «برر» می رویم.

I don't know why we say "Brr". Well, we can't say "Grr" because that's what animals say,

نمی دانم چرا می گوییم «برر». خوب، ما نمی توانیم "گرر" بگوییم زیرا حیوانات این را می گویند،

but "Brr" is an automatic reference to being cold. Do you say that in your language, if

اما "برر" اشاره خودکار به سرد بودن است .

you're cold?

اگه سردت باشه از زبانت میگی؟

And "Hmph". Hmph. Hmph means "You know what, I disagree with you, hmph.", but instead of

و "Hmph". Hmph Hmph به معنای "میدونی چیه، من با تو مخالفم، hmph."، اما به

actually saying "I disagree with you.", we just go "Hmph". What, why do you disagree,

جای گفتن "من با تو مخالفم"، فقط "Hmph" را می رویم. چی، چرا مخالفت میکنی،

hmm?

هوم؟

So, all of these tiny little words actually have meaning, so this is how you think that

بنابراین، همه این کلمات کوچک در واقع معنی دارند، بنابراین اینگونه فکر می کنید که

you're saying a lot of words and "Wow, look at me, I'm saying so many words in English!"

دارید کلمات زیادی می گویید و "وای، به من نگاه کن، من اینقدر کلمات را به زبان انگلیسی می گویم!"

and then a native speaker comes in and says "Huh?" and you go "Uh, what are they talking

و سپس یک زبان مادری وارد می شود و می گوید "ها؟" و شما می‌گویید "اوه

about?", so to help you understand native speakers more, you have to learn these interjections.

، آنها در مورد چه چیزی صحبت می‌کنند؟

Hm?

هوم؟

I'm Ronnie, until then, I'll see you later.

من رونی هستم تا اون موقع بعدا میبینمت.