Slang in English: 'What the hell' and other HELL expressions

Hi. My name is Emma, and today we have an excellent lesson for you on the difference

سلام. نام من اِما است و امروز یک درس عالی برای شما در مورد تفاوت

between "past" versus "passed." So "p-a-s-t" versus "p-a-s-s-e-d." Now, you might be wondering,

بین «گذشته» و «گذشته» داریم. بنابراین «p-a-s-t» در مقابل «p-a-s-s-e-d». حالا ممکن است تعجب کنید که

these words, they sound the same. You're right. They are what are known as homonyms, meaning

این کلمات یکسان به نظر می رسند. حق با شماست. آنها همان چیزی هستند که به عنوان همنام شناخته می شوند، به

they sound the same, but they have two completely different meanings. Now, this lesson is actually

این معنی که صداهای یکسانی دارند، اما دو معنای کاملاً متفاوت دارند. اکنون، این درس در واقع

quite important. Native speakers often make mistakes with the difference between "past"

بسیار مهم است. سخنرانان بومی اغلب با تفاوت بین "گذشته"

and "passed," and so do ESL speakers. So if you're doing a test like the TOEFL, IELTS,

و "گذرانده شده" اشتباه می کنند، و همینطور سخنرانان ESL. بنابراین اگر در حال انجام آزمونی مانند تافل، آیلتس هستید،

it's very handy to know the difference in spelling and meaning because there is a good

دانستن تفاوت در املا و معنی بسیار مفید است زیرا احتمال زیادی وجود دارد که در

chance that you will lose marks if you make a mistake on these. Okay. So to begin with,

صورت اشتباه در این آزمون ها نمره خود را از دست بدهید . باشه. بنابراین برای شروع،

I will explain "past." Now, when I talk about "past," I want you to think "time." Think

«گذشته» را توضیح خواهم داد. حالا، وقتی درباره «گذشته» صحبت می کنم، می خواهم به «زمان» فکر کنید. به

"time." That's a key word. Think "time." When I talk about "p-a-s-s-e-d," I want you to

"زمان" فکر کنید. این یک کلمه کلیدی است. به "زمان" فکر کنید. وقتی در مورد "p-a-s-s-e-d" صحبت می کنم، می خواهم به

think "movement." So think "time" for "past" and think "movement" for "past." Okay. So

"حرکت" فکر کنید. پس "زمان" را برای "گذشته" و "حرکت" را برای "گذشته" در نظر بگیرید. باشه. بنابراین

I'll start by explaining the word "past." P-a-s-t. Now, on this board, I have -- it

من با توضیح کلمه "گذشته" شروع می کنم. پ-ا-س-ت. اکنون، در این تابلو، من دارم -- این

shows that it's a noun, an adjective, as well as a preposition. What "past" is not is a

نشان می دهد که یک اسم، یک صفت و همچنین یک حرف اضافه است. آنچه «گذشته» نیست یک

verb. So verb, no. Pretty much, as a noun, "past" means "before the present moment."

فعل است. پس فعل، نه. تقریباً، به عنوان یک اسم، "گذشته" به معنای "قبل از لحظه حال" است.

So for example, it's a period before now. So think about this. What was popular in the

به عنوان مثال، یک دوره قبل از الان است. پس به این فکر کنید چه چیزی در گذشته محبوب بود

past? In the past, tamagotchis were popular. In the past, big hair was popular. In the

؟ در گذشته تاماگوچی ها محبوب بودند. در گذشته، موهای بزرگ رایج بود. در

past, pocket watches were popular. They're not popular anymore. So when we think about

گذشته، ساعت های جیبی رایج بودند. آنها دیگر محبوب نیستند. بنابراین وقتی

the past, we're thinking "before now." If you think about it, when we're talking about

به گذشته فکر می کنیم، به «قبل از حالا» فکر می کنیم. اگر در مورد آن فکر کنید، زمانی که ما در مورد

tense in English, we have the past tense, the present tense, and the future tense. The

زمان در زبان انگلیسی صحبت می کنیم، زمان گذشته ، زمان حال و زمان آینده را داریم.

past tense refers to before the present, before now. Okay. Next, we have "past" as an adjective.

زمان گذشته به قبل از حال، قبل از حال اشاره دارد. باشه. بعد «گذشته» را به عنوان صفت داریم.

The good thing is it means essentially the same thing as "past" as a noun. Again, it

خوبی این است که اساساً به معنای "گذشته" به عنوان یک اسم است. باز هم

means "before." Currently, as an example, right now in Germany, the leader of Germany

به معنای «قبل» است. در حال حاضر، به عنوان مثال، در حال حاضر در آلمان، رهبر

is a woman. Okay, so the leader of Germany is a woman. Past leaders have all been men.

آلمان یک زن است. خوب، پس رهبر آلمان یک زن است. رهبران گذشته همگی مرد بوده اند.

So right now, leader is a woman. Past leaders have all been men.

بنابراین در حال حاضر، رهبر یک زن است. رهبران گذشته همگی مرد بوده اند.

Now what is an adjective, in case you're wondering? What an adjective does is it describes a noun.

حالا یک صفت چیست، اگر تعجب می کنید؟ کاری که یک صفت انجام می دهد این است که یک اسم را توصیف می کند.

In the sentence I just said, "leader" is the noun, and we're describing the noun "leader"

در جمله ای که من گفتم، "رهبر" اسم است، و ما اسم "رهبر" را

using "past." What type of leader? Leaders from before. Past leaders. Okay. Lastly, this

با استفاده از "گذشته" توصیف می کنیم. چه نوع رهبر؟ رهبران از قبل رهبران گذشته باشه. در نهایت،

is when it gets a little bit confusing. "Past" as a preposition. "Past" as a preposition,

این زمانی است که کمی گیج کننده می شود. «گذشته» به عنوان حرف اضافه. «گذشته» به عنوان حرف اضافه،

"past" as a preposition, I told you to think time. I still want you to think time, but

«گذشته» به عنوان حرف اضافه، گفتم به زمان فکر کنید. من هنوز از شما می خواهم که به زمان فکر کنید،

whereas for the noun and the adjective I was talking about before, when I use "past" as

اما در مورد اسم و صفتی که قبلاً در مورد آن صحبت می کردم، وقتی از "گذشته" به

a preposition, I'm talking about after. So what is an example of this? Well, right now,

عنوان حرف اضافه استفاده می کنم، در مورد بعد صحبت می کنم. پس مصداق این چیست؟ خب

it's 5.20. This is the time. 5.20. Now if I want to use "past," I can say when somebody

الان 5.20 است. این زمان است. 5.20. حالا اگر بخواهم از "گذشته" استفاده کنم، می توانم وقتی کسی

asks me, "What time is it?" I can say, "It's 5.20." I can say, "It's 20 minutes after 5."

از من می پرسد "ساعت چند است؟" می توانم بگویم: " 5.20 است." می توانم بگویم 20 دقیقه بعد از 5 است.

Or I can also say, "It's 20 minutes past 5." So we're still talking about time here, but

یا می توانم بگویم "ساعت 20 و 5 دقیقه است." بنابراین ما در اینجا هنوز در مورد زمان صحبت می کنیم، اما

in the case of a preposition, when you're talking about the actual time on your watch,

در مورد حرف اضافه، وقتی در مورد زمان واقعی ساعت

you're talking about after, the time after something.

خود صحبت می کنید، در مورد زمان بعد از چیزی صحبت می کنید.

Another preposition using "past," this one does not have to do with time. So the one-time

حرف اضافه دیگری که از "گذشته" استفاده می کند، این یکی به زمان ربطی ندارد. پس

"past" does not have to do with time. I will give you an example. "The house past the church."

«گذشته» یکباره ربطی به زمان ندارد. یک مثال برای شما می زنم. "خانه از کنار کلیسا."

"The house past the church." "The house past the church." This also means after. What house

"خانه از کنار کلیسا." "خانه از کنار کلیسا." این نیز به معنای پس از آن است. از چه

am I talking about? The house after the church. So when we use "past" as a preposition, we're

خانه ای صحبت می کنم؟ خانه بعد از کلیسا. بنابراین وقتی از "گذشته" به عنوان حرف اضافه استفاده می کنیم،

talking about after, whereas when we use "past" as a noun and an adjective, we're talking

در مورد بعد صحبت می کنیم، در حالی که وقتی از "گذشته" به عنوان اسم و صفت استفاده می کنیم، در

about before.

مورد قبل صحبت می کنیم.

So now let's talk about "past." Again, pronounce the exact same, but spelled differently. Now

خب حالا بیایید در مورد «گذشته» صحبت کنیم. باز هم دقیقاً همان را تلفظ کنید، اما املای آن متفاوت است.

what do you notice when you look at this word? P-A-S-S-E-D. That right there gives us a clue.

حالا وقتی به این کلمه نگاه می کنید متوجه چه چیزی می شوید؟ پ-ا-س-س-ای-د. همان جا سرنخی به ما می دهد.

E-D, we're looking actually at a verb. We're looking at the past participle of the verb

E-D، ما در واقع به یک فعل نگاه می کنیم. ما در حال نگاه کردن به فاعل گذشته فعل

to pass. As I said before, I want you to think "movement." Verbs are actions. They're movement.

to pass هستیم. همانطور که قبلاً گفتم، می خواهم به "حرکت" فکر کنید. افعال اعمال هستند. آنها در حال حرکت هستند.

So "past" is a verb. It has multiple meanings. We'll go through some of them, but I really

پس «گذشته» یک فعل است. معانی متعددی دارد. ما برخی از آنها را مرور خواهیم کرد، اما من واقعاً

want you to think "movement."

می خواهم که شما به "حرکت" فکر کنید.

So the first meaning of the verb "pass" means to go by. I'll give you an example. Did you

پس معنای اول فعل «گذر» به معنای گذشتن است. من برای شما یک مثال می زنم.

see what I just did? I passed the board. The board is on my side. I moved past the board.

دیدی چیکار کردم؟ از تابلو گذشتم. تخته سمت من است. از کنار تخته عبور کردم.

I passed the board. Today, on my way to work, I passed the mall. So the mall was on my side.

از تابلو گذشتم. امروز در راه رفتن به محل کار از مرکز خرید رد شدم. بنابراین مرکز خرید در کنار من بود.

I didn't go into the mall. When I was walking, I passed the mall.

من داخل مرکز خرید نرفتم. وقتی قدم می زدم از مرکز خرید رد شدم.

We often use this too when we're talking about driving. I'm a very, very slow driver. Cars

ما اغلب وقتی در مورد رانندگی صحبت می کنیم از این نیز استفاده می کنیم . من یک راننده بسیار بسیار کند هستم. ماشین‌هایی که

in the other lane, they often pass me, meaning they're driving faster than me. So when I'm

در لاین دیگر هستند، اغلب از کنار من رد می‌شوند، یعنی سریع‌تر از من رانندگی می‌کنند. بنابراین وقتی من

here, they move past me. They pass me.

اینجا هستم، آنها از کنار من عبور می کنند. از من عبور می کنند.

A second meaning of the verb "passed" is to go away. Earlier today, I had a really bad

معنای دوم فعل "گذر" رفتن است. اوایل امروز سردرد خیلی بدی داشتم

headache. My headache passed. My headache went by. It's gone. Maybe you're feeling dizzy,

. سردردم گذشت سردردم گذشت آن رفته. شاید شما احساس سرگیجه می کنید،

and then you stop feeling dizzy. Your dizziness has passed. We use it in the sense a lot with

و سپس دیگر احساس سرگیجه نمی کنید. سرگیجه ات گذشت ما آن را به معنای زیادی در مورد

illness, with sickness, and it just means, again, to go away.

بیماری، با بیماری به کار می بریم، و این فقط به معنای از بین رفتن است.

Now finally, my favourite, "to succeed in school". We use "passed" talking about success

حالا در نهایت، مورد علاقه من، "موفق شدن در مدرسه".

and succeeding when we're talking about school. I think a lot of you probably are students,

وقتی در مورد مدرسه صحبت می کنیم، از صحبت درباره موفقیت و موفقیت استفاده می کنیم. من فکر می کنم احتمالاً بسیاری از شما دانشجو هستید،

and maybe you have to take a test, an English test, at some point. I hope you pass your

و شاید در مقطعی مجبور شوید در یک آزمون، یک آزمون انگلیسی شرکت کنید. امیدوارم

test, meaning I hope you succeed at your test. Passing your test, I passed the test.

در آزمون خود موفق باشید، یعنی امیدوارم در آزمون خود موفق باشید . با قبولی در آزمون شما، من در آزمون موفق شدم.

Now what I'm going to do is I'm going to show you some examples that we can do together

حالا کاری که می‌خواهم انجام دهم این است که نمونه‌هایی را به شما نشان می‌دهم که می‌توانیم با هم

to show the difference between "passed" and "passed". Here are some examples to show you

انجام دهیم تا تفاوت بین "گذر" و "گذرانده" را نشان دهیم. در اینجا چند مثال برای نشان

the difference between "passed" and "passed". We're going to do these together. I want you

دادن تفاوت بین "گذر" و "گذرانده" آورده شده است. اینها را با هم انجام می دهیم. از شما می خواهم که

to read each one. We'll read it together, and then I want you to try to answer it. Not

هر کدام را بخوانید. ما آن را با هم می خوانیم، و سپس از شما می خواهم که سعی کنید به آن پاسخ دهید. نه

only do I want you to try to answer it, but I really want you to think, "Are we talking

تنها از شما می خواهم که سعی کنید به آن پاسخ دهید، بلکه واقعاً می خواهم فکر کنید: "آیا ما در

about an adjective, a noun, a verb, or a preposition?" Because remember, "passed" is movement. It's

مورد یک صفت، یک اسم، یک فعل یا حرف اضافه صحبت می کنیم؟" زیرا به یاد داشته باشید، "گذر" حرکت است. این

a verb, while "passed" is not a verb. It's either a noun, an adjective, or a preposition.

یک فعل است، در حالی که "گذر" یک فعل نیست. این یا اسم است، صفت یا حرف اضافه.

Let's get started. Number one, "I _______ the supermarket on my way to school." "I _______

بیا شروع کنیم. شماره یک، "من _______ سوپرمارکت در راه مدرسه." "من

the supermarket on my way to school." What do you think it is? If you said, "I passed

_______ سوپرمارکت در راه مدرسه." به نظر شما چیست؟ اگر گفتید "

the supermarket on my way to school," you are correct. "I" is the subject, "passed"

در راه مدرسه از سوپرمارکت رد شدم " درست می گویید. «من» فاعل، «گذشت

is the verb, and the rest is the object. All right, you ready for number two?

» فعل و بقیه مفعول است. خوب، برای شماره دو آماده اید؟

Number two, "In the _______ dinosaurs walked the earth." "In the _______ dinosaurs walked

شماره دو، "در _______ دایناسورها روی زمین راه می رفتند." "در _______ دایناسورها

the earth." What do you think it is? "Passed" or "passed"? If you said, "passed," you are

روی زمین راه می رفتند." به نظر شما چیست؟ "گذر" یا "گذر"؟ اگر گفتید «گذر کردید» درست می گویید

correct. This is not a verb. In this case, it's a noun. "In the _______ dinosaurs walked

. این یک فعل نیست. در این مورد ، یک اسم است. "در _______ دایناسورها

the earth." Before today, before now, a long time ago, dinosaurs walked the earth.

روی زمین راه می رفتند." قبل از امروز، قبل از حالا، خیلی وقت پیش دایناسورها روی زمین راه می رفتند.

Number three, now this example I really like because I used to be an archaeologist. What

شماره سه، حالا این نمونه را خیلی دوست دارم چون قبلا باستان شناس بودم.

is an archaeologist, some of you might be asking? It's somebody who studies old things,

ممکن است برخی از شما بپرسید باستان شناس چیست؟ این کسی است که چیزهای

old objects, pottery, pyramids. Indiana Jones is a very famous fictional archaeologist.

قدیمی، اشیاء قدیمی، سفال ها، اهرام را مطالعه می کند. ایندیانا جونز یک باستان شناس تخیلی بسیار مشهور است.

Maybe you've learned a new word today. Number three, "Archaeologists study _______ cultures."

شاید امروز یک کلمه جدید یاد گرفته باشید. شماره سه، "باستان شناسان فرهنگ های _______ را مطالعه می کنند."

"Archaeologists study _______ cultures." Do you think it's "passed" or "passed"?

"باستان شناسان فرهنگ های _______ را مطالعه می کنند." به نظر شما "گذر" است یا "گذر"؟

Now look at this. Do you see a verb already here? Yes, we have the verb, "study". Therefore,

حالا به این نگاه کن آیا قبلاً یک فعل در اینجا می بینید؟ بله، فعل «تحصیل» را داریم. بنابراین،

we know it won't be this one. "Archaeologists study _______ cultures."

ما می دانیم که این یکی نخواهد بود. "باستان شناسان فرهنگ های _______ را مطالعه می کنند."

Now my next question to you is, do you think this is a noun or an adjective? If you said

حالا سوال بعدی من از شما این است که به نظر شما این اسم است یا صفت؟

noun, you're actually incorrect. It's an adjective because our noun is "culture". What type of

اگر اسم گفتید، در واقع اشتباه می کنید. این یک صفت است زیرا اسم ما "فرهنگ" است. این چه نوع

culture is it? It's a past culture, meaning a culture from before, from a long time ago.

فرهنگ است؟ این یک فرهنگ گذشته است، یعنی فرهنگی از قبل، از زمان های دور.

Last one, "I _______ my test by studying _______ tests." In this one, we have two blanks. "I

مورد آخر، "من با مطالعه تست های _______ امتحان خود را _______ کردم ." در این یکی دو جای خالی داریم. "

_______ my test by studying _______ tests." What do you think it is? The first blank, do

من با مطالعه تست های _______ امتحان خود را _______ می کنم." به نظر شما چیست؟ اولین جای خالی، آیا

you see a verb in this first section? We have a subject, an object. We don't have a verb.

در این بخش اول فعل می بینید؟ ما یک سوژه داریم، یک ابژه. ما فعل نداریم

Therefore, we know it's going to be "passed". Which meaning of "passed" is it? It's to succeed

بنابراین، ما می دانیم که قرار است "گذرانده شود". معنای «گذشته» کدام است؟ این برای موفقیت

at a test. The opposite of "failed". "I passed my test" -- that's very good -- "by studying

در یک آزمون است. نقطه مقابل "شکست خورده". "من امتحانم را قبول کردم" -- این خیلی خوب است -- "با مطالعه

_______ tests." What do you think this is? If you said "passed", you're correct. "I passed

تست های _______." فکرمی کنید این چیست؟ اگر گفتید "گذر"، درست می گویید. "

my test by studying _______ tests." Here we have the noun "test". What type of test is

من با مطالعه تست های _______ امتحان خود را قبول کردم." در اینجا ما اسم "تست" را داریم. چه نوع آزمایشی

it? It's a test from before, an earlier test. This is actually a really good thing to do

است؟ این یک تست از قبل است، یک آزمایش قبلی.

if you're doing the TOEFL, the IELTS, any type of English test. It's always very good

اگر در حال انجام تافل، آیلتس یا هر نوع آزمون انگلیسی هستید، این واقعاً کار خوبی است. همیشه خیلی خوب است

to actually go back and look at past tests. I hope this has been an informative lesson

که واقعاً به عقب برگردید و به آزمایشات گذشته نگاه کنید. امیدوارم این یک درس آموزنده

for you. I'm very glad you came to visit our website today. Please visit us at www.engvid.com.

برای شما بوده باشد. خیلی خوشحالم که امروز به وب سایت ما سر زدید. لطفا از ما در www.engvid.com دیدن کنید.

Again, that's www.engvid.com. Until next time.

باز هم آن www.engvid.com است. تا دفعه بعد.

[END]

[پایان]