Stop procrastinating and start learning!

Hello.

سلام.

My name is Emma, and I have a question for you.

اسم من اِما است و یک سوال از شما دارم.

I want you to imagine this.

من می خواهم شما این را تصور کنید.

Imagine you have a big English test that's going to happen very soon.

تصور کنید یک آزمون بزرگ انگلیسی دارید که قرار است خیلی زود برگزار شود.

What do you do?

چه کار میکنی؟

Okay? And I want you to be honest.

باشه؟ و من از شما می خواهم که صادق باشید.

Do you open up your book and study right away, and every day study for your test?

آیا کتاب خود را باز می کنید و بلافاصله مطالعه می کنید و هر روز برای آزمون خود مطالعه می کنید؟

Do you think about your test, feel a little bit sad and maybe go on Facebook?

آیا به آزمون خود فکر می کنید، کمی غمگین می شوید و شاید به فیس بوک بروید؟

Do you, instead of studying, text your friends?

آیا شما به جای درس خواندن به دوستان خود پیامک می دهید؟

Or do you think about studying, but instead just watch TV?

یا به مطالعه فکر می کنید، اما در عوض فقط تلویزیون تماشا می کنید؟

Okay, a lot of students will say that they open up their book and study, but in reality

بسیار خوب، بسیاری از دانش آموزان خواهند گفت که کتاب خود را باز می کنند و مطالعه می کنند، اما در

a lot of people don't do this.

واقع بسیاری از مردم این کار را انجام نمی دهند.

A lot of people before tests or presentations or work get really, really nervous, and they

بسیاری از افراد قبل از آزمون یا ارائه یا کار واقعاً عصبی می شوند و

do something different. Okay?

کاری متفاوت انجام می دهند. باشه؟

They don't want to do the studying, they don't want to do the hard work, they're really afraid

آن‌ها نمی‌خواهند درس بخوانند، نمی‌خواهند کار سخت را انجام دهند، آنها واقعاً

to do it so instead they do something like go on Facebook, call their friends, go to the mall.

از انجام آن می‌ترسند، بنابراین در عوض کاری مانند رفتن به فیس‌بوک، تماس با دوستانشان، رفتن به مرکز خرید انجام می‌دهند.

Okay?

باشه؟

These are all examples, two, three, and four that is...

اینها همه مصداق دو سه و چهار یعنی...

These three are examples of procrastination.

این سه مصداق تعلل است.

Okay?

باشه؟

So, "procrastination" is maybe a new word for you, but it's a very, very important word

بنابراین، "اهل کاری" شاید برای شما یک کلمه جدید باشد ، اما

if you are a student or, you know, even if you work.

اگر دانشجو هستید یا می دانید، حتی اگر کار می کنید، کلمه بسیار بسیار مهمی است.

It's actually an important word for everybody because most people procrastinate.

این در واقع یک کلمه مهم برای همه است، زیرا اکثر مردم آن را به تعویق می اندازند.

So what does procrastination mean?

پس تعویق یعنی چه؟

Well, it's when you have something you have to do, but instead of doing what you have

خوب، این زمانی است که شما کاری دارید که باید انجام دهید، اما به جای انجام کاری که

to do, you do something else that's more fun, and you keep thinking:

باید انجام دهید، کار دیگری انجام می دهید که سرگرم کننده تر است، و مدام فکر می کنید:

"I'll come back to this", but you're very busy with these other things.

"من به این موضوع برمی گردم"، اما شما بسیار هستید مشغول این چیزهای دیگر

So let's look at some examples of the word procrastination.

پس بیایید چند نمونه از واژه اهمال کاری را بررسی کنیم.

We have it as a verb, an action: "I am procrastinating."

ما آن را به عنوان یک فعل، یک عمل داریم: "من معطل هستم."

Because I'm not studying, I'm on Facebook, I'm procrastinating.

چون درس نمی خوانم، فیس بوک هستم، معطل هستم.

"I'm not studying. I procrastinate a lot."

من درس نمیخونم خیلی معطل میکنم.

Here we have another verb form. Okay?

در اینجا شکل فعل دیگری داریم. باشه؟

"I procrastinate a lot", which means: I don't study, I don't do my English homework; instead,

«من زیاد به تعویق می افتم» یعنی: درس نمی خوانم، تکالیف انگلیسی ام را انجام نمی دهم. در عوض،

I spend a lot of time texting my friends and doing anything but English.

من زمان زیادی را صرف پیامک دادن به دوستانم می کنم و هر کاری جز انگلیسی انجام می دهم.

I can also use it as a noun: "My procrastination is really bad."

همچنین می توانم از آن به عنوان اسم استفاده کنم: " تعلیق من واقعاً بد است."

Okay?

باشه؟

My procrastination is bad.

به تعویق انداختن من بد است.

I have a problem with procrastination.

من با اهمال کاری مشکل دارم .

So this means I have a problem getting stuff done because I don't really want to do it,

بنابراین این بدان معنی است که من در انجام کارها مشکل دارم زیرا واقعاً نمی خواهم آن را انجام دهم،

I'd rather focus on doing Facebook or something else.

ترجیح می دهم روی انجام فیس بوک یا چیز دیگری تمرکز کنم.

Or we can also have it as a noun to say what we are.

یا می‌توانیم آن را به‌عنوان یک اسم برای بیان آنچه هستیم، داشته باشیم.

"I'm a procrastinator."

"من یک تعلل کننده هستم."

A procrastinator is a person.

اهمال کننده یک شخص است.

Okay? So I'm a teacher, that's a person.

باشه؟ بنابراین من یک معلم هستم، این یک شخص است.

When I was in university sometimes I was a procrastinator.

زمانی که در دانشگاه بودم گاهی اوقات تعلل می کردم.

This means before any big test or presentation I'd start working on it, and then I'd do something

این بدان معناست که قبل از هر آزمون یا ارائه بزرگی، کار روی آن را شروع می‌کردم، و سپس کار دیگری را انجام

else because I'm a procrastinator.

می‌دادم، زیرا من معطل هستم.

Okay? So let's...

باشه؟ پس بیایید...

We're going to talk about why people procrastinate, and then we're going to talk about

ما در مورد اینکه چرا مردم کارها را به تعویق می اندازند صحبت خواهیم کرد و سپس در مورد

how to fight procrastination. Okay?

نحوه مبارزه با اهمال کاری صحبت خواهیم کرد. باشه؟

Because it's something we all need to fight.

زیرا این چیزی است که همه ما باید با آن مبارزه کنیم.

Okay, so why do people procrastinate?

خوب، پس چرا مردم تعلل می کنند؟

That's a very good question.

این سوال خیلی خوبی است.

Okay?

باشه؟

So, different people procrastinate for different reasons, but usually a lot of the times people

بنابراین، افراد مختلف به دلایل مختلف کار را به تعویق می اندازند ، اما معمولاً بسیاری از مواقع افراد

have the same reasons for procrastinating.

دلایل یکسانی برای به تعویق انداختن دارند.

People procrastinate when they think something is difficult.

مردم زمانی که فکر می کنند کاری دشوار است به تعویق می اندازند.

Okay?

So for me I find math difficult, so when I used to do math I would procrastinate and

باشه؟

بنابراین برای من ریاضی سخت است، بنابراین زمانی که ریاضی انجام می‌دادم معطل می‌شدم و

I would do something else like, you know, make a sandwich or clean my room even because

کار دیگری انجام می‌دادم، مثلاً می‌دانید ، یک ساندویچ درست می‌کردم یا اتاقم را تمیز می‌کردم، حتی به

the math seemed so difficult to me, anything was better than doing the math.

این دلیل که ریاضی برای من خیلی سخت به نظر می‌رسید، هر چیزی بهتر از این بود. انجام ریاضی

So I would always get distracted.

بنابراین همیشه حواسم پرت می شد.

A lot of people find English grammar difficult, and when they're studying grammar a lot of

بسیاری از مردم گرامر انگلیسی را دشوار می‌دانند، و زمانی که در حال مطالعه گرامر هستند، اغلب

the times they procrastinate, they text their friends or they, you know, do anything but grammar.

اوقات آنها را به تعویق می‌اندازند، به دوستان خود پیامک می‌فرستند یا، می‌دانید، هر کاری جز گرامر انجام می‌دهند.

Boring.

حوصله سر بر.

A lot of people procrastinate when something is boring.

بسیاری از مردم وقتی چیزی کسل کننده است کار را به تعویق می اندازند.

They don't want to do it because it's...

آنها نمی خواهند این کار را انجام دهند زیرا ...

You know, they want to do something interesting.

می دانید، آنها می خواهند کار جالبی انجام دهند.

People procrastinate when something is a lot of work.

مردم وقتی کاری زیاد است تعلل می کنند.

Okay? And they know it's a lot of work, so they look at the task and it's just too much, so

باشه؟ و آن‌ها می‌دانند که کار زیاد است، بنابراین به کار نگاه می‌کنند و این کار خیلی زیاد است،

then they want to feel good, so they do something else.

بنابراین می‌خواهند احساس خوبی داشته باشند، بنابراین کار دیگری انجام می‌دهند.

A lot of people also procrastinate just because they're scared or they're afraid.

بسیاری از مردم فقط به این دلیل که می ترسند یا می ترسند کار را به تعویق می اندازند.

They want to do something well, and they don't think that they can so it well, so you know...

آن‌ها می‌خواهند کاری را به خوبی انجام دهند و فکر نمی‌کنند که می‌توانند آن را خوب انجام دهند، پس می‌دانی...

Or, you know, they're worried about making mistakes, so a lot of the times people procrastinate

یا می‌دانی، آنها نگران اشتباه کردن هستند، بنابراین بسیاری از مواقع مردم

because of fear.

به دلیل ترس کار را به تعویق می‌اندازند. .

People procrastinate because of stress.

افراد به دلیل استرس کار را به تعویق می اندازند.

You know, they have stressful jobs, they have all these stressful things going on, so they

می دانید، آنها مشاغل استرس زا دارند، همه این چیزهای استرس زا دارند، بنابراین آنها

just want to relax.

فقط می خواهند آرامش داشته باشند.

They don't want to do things that cause stress.

آنها نمی خواهند کارهایی را انجام دهند که باعث استرس می شود.

Because if you think about it, you want to be doing something, you know, that makes you feel happy.

چون اگر به آن فکر کنید، می‌خواهید کاری انجام دهید ، می‌دانید که باعث می‌شود احساس خوشحالی کنید.

For a lot of these things because they don't make you feel happy you don't want to do them,

برای بسیاری از این کارها، چون احساس خوشحالی در شما ایجاد نمی کند، نمی خواهید آنها را انجام دهید،

and that's why people procrastinate.

و به همین دلیل است که مردم کار را به تعویق می اندازند.

But you'll actually find that usually the thing that you have to do isn't that bad.

اما در واقع خواهید دید که معمولاً کاری که باید انجام دهید آنقدرها هم بد نیست.

It's actually your mind and the way you think about things that make it seem very bad and

این در واقع ذهن شما و طرز فکر شما در مورد چیزهایی است که باعث می شود آن را بسیار بد و

very scary, but a lot of the times actually it's just once you start it's a lot easier.

بسیار ترسناک به نظر برسانید، اما بسیاری از مواقع در واقع فقط زمانی که شروع می کنید بسیار آسان تر است.

So let's look at some ways to fight procrastination, because almost everybody procrastinates and

بنابراین بیایید به چند راه برای مبارزه با اهمال کاری نگاه کنیم، زیرا تقریباً همه کارها را به تعویق می اندازند و

there are some really good ways to stop procrastinating.

راه های واقعاً خوبی برای توقف تعلل وجود دارد.

So, I want you to think about something in your life right now, something that you have

بنابراین، از شما می‌خواهم در حال حاضر به چیزی در زندگی‌تان فکر کنید، کاری که

to do but you don't really want to do it, and you keep procrastinating.

باید انجام دهید، اما واقعاً نمی‌خواهید آن را انجام دهید، و مدام به تعویق می‌افتید.

Maybe you have to write an English essay, maybe you have a test coming up, or a big

شاید باید یک مقاله انگلیسی بنویسید، شاید یک آزمون در راه است، یا یک

presentation, or a job interview. Okay?

سخنرانی بزرگ یا یک مصاحبه شغلی. باشه؟

It can be so many different things.

این می تواند چیزهای بسیار متفاوتی باشد.

Maybe you actually just hate cleaning the dishes, you hate washing the dishes and you

شاید واقعاً فقط از تمیز کردن ظروف متنفر باشید، از شستن ظروف متنفر

have a sink filled with them.

باشید و سینکی پر از آنها داشته باشید.

So these are things we can procrastinate about.

بنابراین اینها چیزهایی هستند که می توانیم در مورد آنها به تعویق بیفتیم.

For me, I have a big presentation in two weeks-oh no!-and I have to get started on it.

برای من، من یک ارائه بزرگ در دو هفته دارم - اوه نه! - و باید آن را شروع کنم.

So I've been procrastinating, so now I'm going to use some of these tips to fight procrastination. Okay?

بنابراین من معطل شده ام، بنابراین اکنون می خواهم از برخی از این نکات برای مبارزه با اهمال کاری استفاده کنم. باشه؟

So, to get started with our fight against procrastination,

بنابراین، برای شروع مبارزه با اهمال کاری،

I want you to look at this as three parts.

می‌خواهم به این موضوع به عنوان سه بخش نگاه کنید.

We need to fight procrastination before we start our task or our activity.

ما باید قبل از شروع کار یا فعالیت خود با اهمال کاری مبارزه کنیم.

So, for example, if you're studying for a test, you need to start the fight before you start studying.

بنابراین، به عنوان مثال، اگر شما برای امتحان مطالعه می کنید ، قبل از شروع مطالعه باید مبارزه را شروع کنید.

We also need to fight procrastination while we're studying or, you know, working on our

ما همچنین باید در حین مطالعه یا کار بر روی

presentation or whatever, and there's things we can do after we finish our task.

ارائه خود یا هر چیز دیگری با اهمال کاری مبارزه کنیم، و کارهایی وجود دارد که می توانیم بعد از اتمام کارمان انجام دهیم.

Okay? So there's three stages to this and we'll go over each one.

باشه؟ بنابراین سه مرحله برای این وجود دارد و ما هر کدام را مرور خواهیم کرد.

So, before you start what you're procrastinating on, before you start the work you have to

بنابراین، قبل از شروع کاری که در آن به تعویق انداخته‌اید ، قبل از شروع کاری که باید

do, the difficult, scary work, there's a couple of things you can do so you don't feel so

انجام دهید، کار سخت و ترسناک، چند کار وجود دارد که می‌توانید انجام دهید تا آنقدر احساس

scared or, you know, so you're not so worried about what you have to do.

ترس نکنید یا می‌دانید، بنابراین شما چندان نگران کاری نیستید که باید انجام دهید.

First of all, this is probably one of the most important tips: You need to give yourself time to accomplish things.

اول از همه، این احتمالاً یکی از مهم ترین نکات است: شما باید برای انجام کارها به خودتان زمان بدهید.

People always underestimate how long something takes.

مردم همیشه مدت زمان انجام کاری را دست کم می گیرند.

Okay?

باشه؟

So a lot of people, they think: "Oh, I have a test.

بنابراین بسیاری از مردم فکر می کنند: "اوه، من یک امتحان

I'll study the night before.

دارم. شب قبل درس می خوانم.

You know, it's okay, I'll learn everything. It doesn't take me a lot of time."

می دانید، اشکالی ندارد، همه چیز را یاد می گیرم. زمان زیادی از من نمی گیرد."

You really do need time to learn.

شما واقعاً برای یادگیری به زمان نیاز دارید.

Learning takes time. Okay?

یادگیری زمان می برد. باشه؟

It's actually better to do a little bit every day, than to do everything the night before,

در واقع بهتر است هر روز کمی انجام دهید ، تا اینکه شب قبل همه کارها را انجام دهید،

especially for learning a language, you learn more by doing a little bit every day than

به خصوص برای یادگیری یک زبان، با انجام یک کار کوچک هر روز بیشتر از

all at the same time.

همه به طور همزمان یاد می گیرید.

So give yourself time to finish what you need to do.

پس به خودتان زمان بدهید تا کاری را که باید انجام دهید به پایان برسانید.

No cramming, which means don't do everything right before it's due because you're going

بدون انباشته کردن، به این معنی که هر کاری را قبل از موعد مقرر انجام ندهید زیرا

to have so much stress and you're not going to be able to do things as well.

استرس زیادی خواهید داشت و همچنین نمی توانید کارها را انجام دهید.

So give yourself time.

پس به خودت وقت بده

Set up a schedule. Okay?

برنامه ای تنظیم کنید. باشه؟

So if you're studying, what days are you going to study on?

پس اگر در حال مطالعه هستید، در چه روزهایی قرار است مطالعه کنید؟

How long will you study each day?

هر روز چقدر مطالعه خواهید کرد؟

Maybe you'll just do 20 minutes a day, maybe 30 minutes a day, maybe an hour a day, but

شاید شما فقط 20 دقیقه در روز، شاید 30 دقیقه در روز، شاید یک ساعت در روز کار کنید، اما

it's good to set up a schedule.

خوب است که یک برنامه تنظیم کنید.

So Monday I do this much time, Tuesday this much, Wednesday this much, etc.

بنابراین دوشنبه به این میزان، سه‌شنبه این‌قدر، چهارشنبه این‌قدر و غیره انجام

Again, if you're learning a language or you have a test coming up, a little bit each day

می‌دهم. باز هم، اگر در حال یادگیری زبان هستید یا امتحانی در پیش دارید، هر روز مقدار کمی

is the way to go.

از آن راه حلی است.

Okay? You remember a lot more by doing this.

باشه؟ با این کار خیلی چیزهای بیشتری به یاد می آورید.

So plan for to do a little bit every day for tests.

بنابراین برنامه ریزی کنید که هر روز کمی برای تست ها انجام دهید.

At night, the night before you start your task...

شب، شب قبل از شروع کار...

So, for example, imagine I want to study on Monday - Sunday night what I'm going to do

بنابراین، برای مثال، تصور کنید من می خواهم دوشنبه - یکشنبه شب درس بخوانم، کاری که قرار است انجام دهم این

is I'm going to come up with a list and I'm going to think about:

است که فهرستی تهیه کنم و به این فکر می کنم:

What do I need to do for Monday?

برای دوشنبه چه کاری باید انجام دهم؟

Okay?

The reason it's good to come up with a to-do list at night is right before bed if you make

باشه؟

دلیل اینکه خوب است فهرستی از کارها را در شب تهیه کنید، درست قبل از خواب است،

your to-do list while you're sleeping your brain is doing a lot of work, and your brain

اگر فهرست کارهایتان را در حالی که خواب هستید تهیه کنید، مغزتان کارهای زیادی انجام می دهد، و مغز شما

is actually going to start working on some of these things you need to get done and it's

در واقع شروع به کار می کند. در مورد برخی از این کارها باید انجام دهید و

going to prepare you for it.

شما را برای آن آماده می کند.

So it's really, really good to make your to-do list the night before so your brain is ready

بنابراین واقعاً خیلی خوب است که فهرست کارهای خود را از شب قبل تهیه کنید تا مغز شما

to go the next day when you actually have to do the task.

آماده حرکت در روز بعد در زمانی که واقعاً باید کار را انجام دهید.

Okay?

I actually found this one to be a very interesting tip because I never knew that, but when I

باشه؟

من در واقع متوجه شدم که این نکته بسیار جالبی است زیرا هرگز آن را نمی دانستم، اما زمانی که

started learning about procrastination I found that that can really help you with your procrastination.

شروع به یادگیری در مورد به تعویق انداختن کردم متوجه شدم که واقعاً می تواند به شما در اهمال کاری کمک کند.

Another thing that's very important to do the night before is to decide:

کار دیگری که انجام آن از شب قبل بسیار مهم است این است که تصمیم بگیرید:

What time will you start and what time will you finish?

چه ساعتی شروع می کنید و چه ساعتی تمام می کنید؟

A lot of people just decide on what time they will start at.

بسیاری از مردم فقط تصمیم می گیرند که در چه ساعتی شروع کنند.

"I'm going to start studying at 1pm."

« ساعت 1 بعد از ظهر درس خواندن را شروع می کنم».

And then they have the whole day and there's no finish time, so you know what this does?

و سپس آنها تمام روز را در اختیار دارند و زمان پایانی وجود ندارد، بنابراین می دانید این چه کاری انجام می دهد؟

It makes studying look terrible because it just seems like something that's just going

این باعث می شود که مطالعه وحشتناک به نظر برسد، زیرا به نظر می رسد چیزی است که

to go on forever, and then that's why they get so distracted because you don't have a finish time.

برای همیشه ادامه خواهد داشت، و به همین دلیل است که آنها بسیار حواسشان پرت می شود زیرا شما زمان پایانی ندارید.

Okay? So you have no idea of when the pain of studying is going to finish.

باشه؟ بنابراین شما هیچ ایده ای ندارید که درد مطالعه چه زمانی تمام می شود.

It's a lot better to decide a finish time, and once you finish, relax.

خیلی بهتر است زمان پایان را تعیین کنید و پس از اتمام، استراحت کنید.

Give yourself a break.

به خودت استراحت بده

You don't have to worry about what you were working on.

لازم نیست نگران چیزی باشید که روی آن کار می کردید.

Okay? So have a start time and a finish time.

باشه؟ پس یک زمان شروع و یک زمان پایان داشته باشید.

Now let's look at some more tips.

حالا بیایید به چند نکته بیشتر نگاه کنیم.

Okay, so we just have a couple more things you can do before you start.

خوب، پس ما فقط چند کار دیگر داریم که می توانید قبل از شروع انجام دهید.

Actually before you start I have the most tips because I think getting yourself ready

در واقع قبل از شروع، من بیشترین نکات را دارم، زیرا فکر می‌کنم آماده کردن خود

and your brain in the right mindset can really help you stop procrastination.

و مغزتان در طرز فکر درست می‌تواند به شما کمک کند تا اهمال کاری را متوقف کنید.

So my next tip is: Think about when will be a good time to work on what you need to do.

بنابراین نکته بعدی من این است: به این فکر کنید که چه زمانی زمان مناسبی برای کار بر روی کارهایی است که باید انجام دهید.

For different people times can be different.

برای افراد مختلف زمان می تواند متفاوت باشد.

Some people love doing things really late at night, some people like doing things in the morning.

برخی از مردم عاشق انجام کارها در اواخر شب هستند، برخی افراد دوست دارند کارها را در صبح انجام دهند.

It's also good to think about: When will you be the least distracted?

همچنین خوب است به این فکر کنید: چه زمانی کمترین حواس شما پرت می شود؟

If your favourite TV show comes on at 4 o'clock, 4 o'clock is probably not a good time to study

اگر برنامه تلویزیونی مورد علاقه شما ساعت 4 پخش می شود، ساعت 4 احتمالاً زمان مناسبی برای مطالعه

or work on your presentation because you're going to want to watch the TV show.

یا کار بر روی ارائه خود نیست زیرا می خواهید برنامه تلویزیونی را تماشا کنید.

Right?

So think about when is a time where there's not a lot of distractions and when you feel

درست؟

بنابراین به این فکر کنید که چه زمانی زمانی است که حواس پرتی زیادی وجود ندارد و چه زمانی در انجام کارهای زیادی احساس راحتی می کنید

comfortable getting a lot of work done.

.

Another example of this is think about with food.

مثال دیگری از این موضوع فکر کردن با غذا است.

For me, whenever I eat lunch right after I feel kind of tired, so for me, putting a huge

برای من، هر زمان که ناهار را بلافاصله بعد از احساس خستگی می‌خورم، بنابراین برای من، قرار دادن یک

project to do after lunch, I'm not going to want to do it.

پروژه بزرگ برای انجام بعد از ناهار، تمایلی به انجام آن ندارم.

I'm going to feel, you know, too tired to do it.

من احساس می کنم، می دانید، برای انجام آن خیلی خسته هستم.

Whereas for me, doing things in the morning, I tend to get the most done in the morning.

در حالی که برای من، انجام کارها در صبح ، معمولاً بیشترین کار را در صبح انجام می دهم.

So know yourself and know what is a good time for you.

پس خودتان را بشناسید و بدانید چه زمان خوبی برای شماست.

Another good idea is a lot of students have these big goals.

ایده خوب دیگر این است که بسیاری از دانش آموزان این اهداف بزرگ را دارند.

"I want to learn English", "I want to learn, you know, the present perfect", you know,

«من می‌خواهم انگلیسی یاد بگیرم»، «می‌خواهم یاد بگیرم ، می‌دانی، حال کامل»، می‌دانی،

they have a lot of goals, and thinking about the big goal is good, but if you think too

آنها اهداف زیادی دارند و فکر کردن به هدف بزرگ خوب است، اما اگر بیش از

much on it, it can become very stressful because you think about:

حد به آن فکر کنی، این می تواند بسیار استرس زا شود زیرا به این فکر می کنید:

"Oh my god, I have so much work to do."

"اوه خدای من، من کار زیادی برای انجام دادن دارم."

It's actually better to take the big goal and put it into smaller goals.

در واقع بهتر است هدف بزرگ را در نظر بگیرید و آن را در اهداف کوچکتر قرار دهید.

Okay? So, for example, imagine my big goal is: I will learn the present perfect.

باشه؟ بنابراین، برای مثال، تصور کنید هدف بزرگ من این است: حال کامل را یاد خواهم گرفت.

Okay? This is what I want to do.

باشه؟ این کاری است که من می خواهم انجام دهم.

I need to learn the present perfect.

من باید حال کامل را یاد بگیرم.

This is a good goal, but it's nicer if you put it into smaller goals.

این یک هدف خوب است، اما اگر آن را در اهداف کوچکتر قرار دهید، بهتر است .

A smaller goal might be: "I will study the present perfect for 20 minutes."

یک هدف کوچکتر ممکن است این باشد: "من به مدت 20 دقیقه حال کامل را مطالعه خواهم کرد."

Okay?

باشه؟

This goal, then you can look and you can think: "Did I study the present perfect for 20 minutes?

این هدف، سپس شما می توانید نگاه کنید و می توانید فکر کنید: "آیا من 20 دقیقه زمان حال را کامل مطالعه کردم؟

Yes I did."

بله، انجام دادم."

Okay? So you can be more accountable for your goals, and it's actually better to focus on time

باشه؟ بنابراین می توانید نسبت به اهداف خود بیشتر پاسخگو باشید و در واقع بهتر است بر زمان تمرکز کنید

than on product. Okay?

تا محصول. باشه؟

So what do I mean by that?

پس منظور من از آن چیست؟

Well, in this case I'm saying: "I will study the present perfect for 20 minutes."

خوب، در این مورد من می گویم: "من 20 دقیقه حال کامل را مطالعه خواهم کرد."

If you can think about an amount of time you want to spend on something-usually 20 or 25

اگر بتوانید به مقدار زمانی فکر کنید که می‌خواهید روی چیزی صرف کنید - معمولاً 20 یا 25

minutes is really good-it will help you get over your procrastination.

دقیقه واقعاً خوب است - به شما کمک می‌کند تا از تعویق خود غلبه کنید.

Focus on how long something's...

روی مدت زمان چیزی تمرکز کنید...

How long you can work on something.

چقدر می توانید روی چیزی کار کنید.

Usually it's less scary and difficult if you just think: "Okay, I'll spend 20 minutes on this."

معمولاً کمتر ترسناک و دشوار است اگر فقط فکر کنید: "باشه، من 20 دقیقه را صرف این کار خواهم کرد."

And if you spend more, great, but, you know, just having an amount of time can really be

و اگر بیشتر خرج کنید، عالی است، اما، می دانید، صرف داشتن مقداری زمان واقعاً می تواند

less stressful than thinking: "I have to learn the present perfect."

استرس کمتری نسبت به فکر کردن داشته باشد: "من باید زمان حال را کامل یاد بگیرم."

Okay? Which would be the product.

باشه؟ که محصول خواهد بود.

So focus on time, how long something takes, and you know, how much time you're going to

بنابراین روی زمان تمرکز کنید، مدت زمانی که چیزی طول می‌کشد، و می‌دانید که چقدر زمان را برای آن

spend on it, versus you know, focusing on the product at the end.

صرف می‌کنید، در مقابل می‌دانید که در پایان روی محصول تمرکز می‌کنید.

All right, now let's look at some more tips.

بسیار خوب، حالا بیایید به چند نکته بیشتر نگاه کنیم.

Okay, so now, you know, you're actually ready to begin what you need to do.

خوب، پس اکنون، می دانید، شما در واقع آماده هستید تا کاری را که باید انجام دهید آغاز کنید.

Okay?

باشه؟

So this is how we stop procrastination.

بنابراین اینگونه است که جلوی تعلل را می گیریم.

The first rule is the most important: You need to remove distractions.

اولین قانون مهم ترین است: باید عوامل حواس پرتی را حذف کنید.

So what's a distraction?

پس حواس پرتی چیست؟

A distraction is something that's going to take your attention away from what you're doing.

حواس پرتی چیزی است که توجه شما را از کاری که انجام می دهید دور می کند.

So, for example, Facebook is a big distraction.

بنابراین، برای مثال، فیس بوک یک حواس پرتی بزرگ است.

Instagram, Snapchat, YouTube, you know, all sorts of different things.

اینستاگرام، اسنپ چت، یوتیوب ، همه چیزهای مختلف.

Netflix, movies, TV, your cellphone.

نتفلیکس، فیلم، تلویزیون، تلفن همراه شما.

If you have friends who are constantly messaging you, that's a big distraction. Okay?

اگر دوستانی دارید که دائماً به شما پیام می دهند، این یک حواس پرتی بزرگ است. باشه؟

It might even be something, like, in your house.

حتی ممکن است چیزی در خانه شما باشد.

Maybe your mom vacuums, that's a big distraction if you're trying to get some work done.

شاید مادرتان جاروبرقی می‌کشد، اگر سعی می‌کنید کارتان را انجام دهید، حواس‌پرتی بزرگی است.

Or maybe, you know...

یا شاید، می دانید...

It can be all sorts of different things.

این می تواند انواع مختلفی داشته باشد.

Maybe your roommate is very loud and has a lot of friends over, that can be a distraction.

شاید هم اتاقی شما خیلی سر و صدا است و دوستان زیادی دارد، این می تواند باعث حواس پرتی شود.

So what you need to do is you need to find a place that is quiet where you won't lose your focus.

بنابراین کاری که باید انجام دهید این است که باید مکانی را پیدا کنید که ساکت باشد و تمرکز خود را از دست ندهید.

And again, number one thing: Turn off your cellphone.

و باز هم نکته شماره یک: تلفن همراه خود را خاموش کنید.

I would not even bring my cellphone to where I'm going because I know the distraction to

من حتی تلفن همراهم را به جایی که می‌روم نمی‌آورم، زیرا می‌دانم حواس‌پرتی که

want to turn it on and look at it is too much for me.

بخواهم آن را روشن کنم و به آن نگاه کنم برایم خیلی زیاد است.

So I won't even bring it if I'm studying or working on a presentation.

بنابراین حتی اگر در حال مطالعه یا کار بر روی ارائه هستم آن را نمی آورم.

Okay? So know what your distractions are, and make sure you get rid of them, you put them away

باشه؟ بنابراین بدانید که عوامل حواس پرتی شما چیست و مطمئن شوید که از شر آنها خلاص شده اید،

before you start.

قبل از شروع آنها را کنار بگذارید.

It's also important to remember that getting started is actually the hardest part.

همچنین مهم است که به یاد داشته باشید که شروع کردن در واقع سخت ترین بخش است.

A lot of the times when we procrastinate it's because we're afraid.

بسیاری از مواقعی که ما آن را به تعویق می اندازیم به این دلیل است که می ترسیم.

We have a lot of fear or we think something's really hard, but usually getting started is

ما ترس زیادی داریم یا فکر می کنیم کاری واقعا سخت است، اما معمولا شروع

the hardest part.

کردن سخت ترین قسمت است.

So keep that in mind.

آن را به خاطر بسپار.

I'm a big fan of the Nike expression: "Just do it."

من از طرفداران پر و پا قرص عبارت نایکی هستم: «فقط این کار را بکن».

I think this is a really good expression for when we're talking about getting something done.

من فکر می کنم این بیان واقعاً خوبی برای زمانی است که ما در مورد انجام کاری صحبت می کنیم.

We have all these thoughts in our mind: "Oh, I'd rather do this.

ما همه این افکار را در ذهن خود داریم : "اوه، ترجیح می دهم این کار را انجام دهم.

I don't know, it's so hard."

نمی دانم، خیلی سخت است."

Just tell your brain to be quiet and just do it.

فقط به مغزتان بگویید ساکت باشد و این کار را انجام دهید.

Start.

شروع کنید.

That's what this means.

این یعنی همین

Just start on what you need to get done.

فقط از کاری که باید انجام دهید شروع کنید.

So, one thing you can do is if it's really hard and you're really, you know, not in the

بنابراین، یک کاری که می‌توانید انجام دهید این است که اگر واقعاً سخت است و واقعاً

mood to do something, give it five minutes because usually if you just tell yourself:

حوصله انجام کاری را ندارید، پنج دقیقه به آن زمان بدهید، زیرا معمولاً اگر فقط به خود بگویید:

"I'm going to just do this for five minutes", usually that's what you need to get started.

«من فقط این کار را می‌کنم. به مدت پنج دقیقه»، معمولاً برای شروع به این نیاز دارید.

Okay? So usually you'll actually go a lot farther than five minutes, but just give yourself

باشه؟ بنابراین معمولاً در واقع خیلی بیشتر از پنج دقیقه پیش می روید، اما فقط پنج دقیقه به خود فرصت دهید

five minutes and see if, you know, maybe that will be enough to get you started.

و ببینید آیا، می دانید، شاید این برای شروع شما کافی باشد یا خیر.

You can also try the 25-minute technique.

همچنین می توانید تکنیک 25 دقیقه ای را امتحان کنید.

For most people 25 minutes is bearable, it's something you can do.

برای اکثر مردم 25 دقیقه قابل تحمل است، این کاری است که شما می توانید انجام دهید.

So what I like to do, I have here my alarm clock or my timer and I will set this for

بنابراین کاری که من دوست دارم انجام دهم، اینجا ساعت زنگ دار یا تایمر خود را دارم و این را برای 25 دقیقه تنظیم می کنم

25 minutes, and then I start working on what I have to do, and then after 25 minutes this rings.

، و سپس شروع به کار روی کاری می کنم که باید انجام دهم و بعد از 25 دقیقه این زنگ می خورد.

Instead of focusing on what I have to get done, again, focusing on time:

به جای تمرکز بر روی کاری که باید انجام دهم، دوباره تمرکز بر زمان:

"I'm going to work on this for 25 minutes", is very helpful for getting over procrastination.

"من 25 دقیقه روی این کار خواهم کرد" برای غلبه بر اهمال کاری بسیار مفید است.

Another important tip is: Know yourself, and know about secret distractions.

نکته مهم دیگر این است: خودتان را بشناسید و در مورد حواس پرتی های مخفی بدانید.

Okay? We talked about Facebook, we talked about Instagram, we talked about your friends text

باشه؟ ما درباره فیس بوک صحبت کردیم، در مورد اینستاگرام صحبت کردیم، درباره دوستانتان صحبت کردیم که به شما

messaging you - those are the obvious distractions, but there are also secret distractions.

پیامک می دهند - اینها حواس پرتی آشکار هستند، اما حواس پرتی مخفی هم وجود دارد.

What are some of these secret distractions?

برخی از این حواس پرتی مخفی چیست؟

Well maybe you're in your room and it's messy.

خوب شاید شما در اتاق خود هستید و به هم ریخته است.

So while you're trying to get to work, you think: "Oh, wow, my room's really messy right now, I need to clean it right away."

بنابراین در حالی که سعی می کنید به سر کار برسید، فکر می کنید: "اوه، وای، اتاق من در حال حاضر واقعاً نامرتب است، باید فوراً آن را تمیز کنم."

Or you have dishes in the sink: "Oh, you know what?

یا ظرف‌هایی در سینک دارید: "اوه، می‌دانی چیست؟

Before I start I'm going to do these dishes."

قبل از شروع، می‌خواهم این ظرف‌ها را بپزم."

These things that seem like they're good to do are really just distractions, too.

این کارهایی که به نظر می رسد انجام آنها خوب است، در واقع فقط حواس پرتی هستند.

So be careful of the secret distractions. Okay?

پس مراقب حواس پرتی های مخفی باشید. باشه؟

You know what you need to get done, focus on that.

شما می دانید چه کاری باید انجام دهید، روی آن تمرکز کنید.

Different people have different techniques in terms of what to start with.

افراد مختلف از نظر اینکه با چه چیزی شروع کنند، تکنیک های متفاوتی دارند.

Some people like to start with the hardest part.

برخی از افراد دوست دارند با سخت ترین قسمت شروع کنند.

Okay?

باشه؟

Because that way, once you get started on that, you know, you know everything's going

زیرا به این ترتیب، هنگامی که آن را شروع کردید، می دانید، می دانید که همه چیز

to be a bit easier.

کمی آسان تر خواهد شد.

Other people like to actually do the thing that's going to take the least amount of time,

افراد دیگر دوست دارند در واقع کاری را انجام دهند که کمترین زمان را می گیرد،

so they choose the thing they can do the fastest.

بنابراین کاری را که می توانند سریع ترین انجام دهند را انتخاب می کنند.

The nice thing about this is if you start with the fastest thing then it usually gets

نکته خوب در مورد این این است که اگر با سریع ترین کار شروع کنید، معمولاً

you in the mood to do more work.

شما را در خلق و خوی انجام کارهای بیشتر قرار می دهد.

So, you know, test them both out, see what works for you because different people are different.

بنابراین، می دانید، هر دوی آنها را آزمایش کنید، ببینید چه چیزی برای شما مفید است زیرا افراد مختلف با هم متفاوت هستند.

So you can start with the hardest thing or the thing that will be the fastest to do.

بنابراین می‌توانید با سخت‌ترین کار یا کاری که سریع‌ترین کار را انجام دهید، شروع کنید.

So, after you finish...

بنابراین، بعد از اینکه تمام کردید...

After you've done all this and you've been working and you've finished what you're doing,

بعد از اینکه همه اینها را انجام دادید و کار می کردید و کاری را که انجام می دادید تمام کردید،

and you know, again, you have a lot of time, you do a little bit every day, it's very,

و می دانید، باز هم زمان زیادی دارید، کمی انجام می دهید هر روز،

very important to reward yourself.

بسیار بسیار مهم است که به خودتان پاداش دهید.

Do something nice for yourself to tell yourself: "You know what?

یه کار خوب برای خودت انجام بده که به خودت بگی: "میدونی چیه؟

I did a lot of work today, I worked on, you know, IELTS for 25 minutes.

من امروز خیلی کار کردم ، 25 دقیقه روی آیلتس کار کردم، میدونی،

I worked on my presentation for half an hour", it's a really good thing to reward yourself

نیم ساعت روی سخنرانیم کار کردم"، این واقعاً چیز خوبی است. به خود پاداش دهید

because then you'll have positive experiences with these things and it'll be easier to start

زیرا در این صورت تجربیات مثبتی با این چیزها خواهید داشت

the next time because it's not going to seem so bad, and you know that there's something

و دفعه بعد شروع آسان تر خواهد بود زیرا به نظر بد نمی رسد و می دانید که

good at the end of it.

در پایان آن چیز خوبی وجود دارد.

Another tip I would say for after you finish, think about what you just did.

نکته دیگری که بعد از اتمام کار می‌گویم ، به کارهایی که انجام دادید فکر کنید.

Think about what made you maybe procrastinate.

به این فکر کنید که چه چیزی باعث شده ممکن است کار را به تعویق بیندازید.

What were your triggers?

محرک های شما چه بود؟

What caused you to procrastinate?

چه چیزی باعث شد که کار را به تعویق بیندازید؟

Is it the work was too hard?

آیا کار خیلی سخت بود؟

Was it scary?

ترسناک بود؟

Think about: Was it really that bad?

به این فکر کنید: آیا واقعا آنقدر بد بود؟

Or were you way more scared before you began than while you were actually doing it?

یا قبل از شروع خیلی بیشتر از زمانی که واقعاً آن را انجام می دادید می ترسیدید؟

Maybe, you know, you were distracted this time, so maybe you can write down:

شاید، می‌دانید، این بار حواس‌تان پرت شده بود، پس شاید بتوانید بنویسید:

What was that distraction, and how can you stop those distractions in the future?

آن حواس‌پرتی چه بود، و چگونه می‌توانید جلوی آن حواس‌پرتی‌ها را در آینده بگیرید؟

Each time we do something it's not going to be perfect, so sometimes you may have a better

هر بار که کاری را انجام می‌دهیم ، بی‌نقص نخواهد بود، بنابراین گاهی اوقات ممکن است زمان بهتری

time fighting procrastination, other times maybe you're not so successful.

برای مبارزه با تعلل داشته باشید، در موارد دیگر شاید چندان موفق نباشید.

But the key here is these tips will really, really help you be successful more often.

اما نکته کلیدی در اینجا این است که این نکات واقعاً به شما کمک می کند تا بیشتر اوقات موفق باشید.

Okay?

باشه؟

So, I hope you've enjoyed this video.

بنابراین، امیدوارم از این ویدیو لذت برده باشید.

I think there are a lot of very important tips here that can really, really help you

من فکر می‌کنم نکات بسیار مهمی در اینجا وجود دارد که واقعاً می‌تواند

with your English-language learning because one of the most difficult things with learning

به شما در یادگیری زبان انگلیسی کمک کند، زیرا یکی از سخت‌ترین چیزها در یادگیری

a language is getting distracted and procrastinating because we feel, you know, bad when we don't

یک زبان پرت شدن و به تعویق انداختن است، زیرا ما احساس بدی داریم وقتی که ما نمی

know how to say something or when the work is hard.

دانم چگونه چیزی بگویم یا زمانی که کار سخت است.

So you can do it.

بنابراین شما می توانید آن را انجام دهید.

You can totally do it.

شما کاملا می توانید آن را انجام دهید.

Follow these tips, and they will really, really help you with your English-language learning

این نکات را دنبال کنید، و آنها واقعاً به شما در یادگیری زبان انگلیسی

or whatever projects you're doing.

یا هر پروژه ای که انجام می دهید کمک می کنند.

I hope you subscribe to my YouTube channel.

امیدوارم در کانال یوتیوب من مشترک شوید.

I have a lot of great resources there.

من منابع بسیار خوبی در آنجا دارم.

Although, if you have something important to do, I don't want you to procrastinate by watching me.

اگرچه اگر کار مهمی دارید، نمی‌خواهم با تماشای من معطل کنید.

You know, but if you're learning English this is something you can do.

می دانید، اما اگر در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید، این کاری است که می توانید انجام دهید.

So, subscribe to my channel and also I invite you to visit our website at www.engvid.com.

بنابراین، در کانال من عضو شوید و همچنین از شما دعوت می کنم از وب سایت ما به آدرس www.engvid.com دیدن کنید.

There, you can actually do a quiz and practice all of the tips you learned today,

در آنجا، می‌توانید یک مسابقه امتحانی انجام دهید و تمام نکاتی را که امروز آموخته‌اید،

along with your English.

همراه با انگلیسی خود تمرین کنید.

Until next time, thank you for watching and take care.

تا دفعه بعد، ممنون که تماشا کردید و مراقب بودید.