How to make small talk at work: What to say

Man, it's so hot out today.

مرد، امروز بیرون خیلی گرم است.

Ah, Steve, welcome back!

آه، استیو، خوش آمدی!

How was your vacation?

تعطیلاتت چطور بود؟

Good?

خوبه؟

Okay.

باشه.

How was the food?

غذا چطور بود؟

Eh, weather?

آه، آب و هوا؟

Ah, that's good.

آه، این خوب است.

Anyway, we should catch up at lunchtime, so I'll see you later, okay?

به هر حال، باید سر وقت ناهار به هم برسیم، تا بعداً ببینمت، باشه؟

Alright, later, Steve.

باشه، بعدا، استیو.

Bye.

خدا حافظ.

Okay.

باشه.

Hey, one sec.

هی، یک ثانیه

Hey everyone, I'm Alex.

سلام به همه، من الکس هستم.

Thanks for clicking, and welcome to this lesson on how to make small talk at the workplace,

از اینکه کلیک کردید متشکریم، و به این درس در مورد نحوه صحبت کردن در محل کار،

in the workplace.

در محل کار خوش آمدید.

It's in the workplace, it is.

در محل کار است، همینطور است.

So today, I'm going to give you some set sentences and set questions that you can use to start

بنابراین امروز، من قصد دارم چند جملات مشخص و سوالاتی را به شما ارائه کنم که می توانید از آنها

up conversations in the workplace to talk about common topics with your English-speaking

برای شروع مکالمه در محل کار استفاده کنید و در مورد موضوعات رایج با همکاران انگلیسی زبان خود صحبت کنید

colleagues.

.

Now, this is not a be all, end all, exhaustive list of conversation topics.

اکنون، این یک لیست کامل از موضوعات گفتگو نیست.

But, I have tried to keep them as common as possible, as informal as possible, so that

اما، من سعی کرده‌ام تا حد ممکن آنها را رایج و غیررسمی نگه دارم، به طوری که

you feel comfortable speaking this way and hearing these types of conversations when

you are at work, whether it's at the office, the factory, or outdoors, anywhere else, you

وقتی در محل کار هستید، چه در دفتر ، چه کارخانه یا خارج از منزل، احساس راحتی کنید که اینگونه صحبت کنید و این نوع مکالمات را بشنوید. در هر جای دیگری می

can kind of talk about these things.

توانید در مورد این چیزها صحبت کنید.

So, again, the purpose of small talk.

بنابراین، دوباره، هدف از صحبت های کوچک.

I know small talk can feel very forced sometimes, but the purpose of small talk really is just

می‌دانم که صحبت‌های کوچک ممکن است گاهی اوقات بسیار اجباری به نظر برسد، اما هدف از صحبت‌های کوچک در واقع

to develop, you know, a better relationship with your coworkers to make the environment

فقط ایجاد رابطه بهتر با همکارانتان است تا محیطی

more pleasant, more professional, and just to feel comfortable with the people that you

دلپذیرتر، حرفه‌ای‌تر و فقط احساس راحتی با افرادی داشته باشید که شما

work with and to get to know them better.

با آنها کار می کنید و آنها را بهتر بشناسید.

So, that's the purpose of a lot of the things we are going to look at today.

بنابراین، این هدف بسیاری از چیزهایی است که امروز می خواهیم به آنها نگاه کنیم.

So, the basics.

بنابراین، اصول اولیه.

Some of the most common questions, I'm going to let you see the whole board if you want

برخی از رایج‌ترین سؤالات، اگر می‌خواهید

to take a screen capture and print it somewhere.

از صفحه‌نمایش عکس بگیرید و آن را در جایی چاپ کنید، به شما اجازه می‌دهم کل صفحه را ببینید.

So, I will read the basics.

بنابراین، من اصول اولیه را خواهم خواند.

You'll just see my hand here: bam!

شما فقط دست من را اینجا خواهید دید: بم!

How was your weekend?

آخر هفته ات چطور بود؟

Or, if your coworker went on vacation: Welcome back!

یا، اگر همکارتان به تعطیلات رفت: خوش آمدید!

How was your vacation?

تعطیلاتت چطور بود؟

Very general: Hey, how are you doing?

خیلی کلی: سلام، حالت چطوره؟

Or: How are you doing?

یا: حالت چطوره؟

You can also comment of the weather: Ah, it's so hot, cold, rainy, nice, beautiful, depressing,

شما همچنین می توانید در مورد آب و هوا نظر دهید: آه، امروز خیلی گرم، سرد، باران، خوب، زیبا، دلگیر،

cloudy today.

ابری است.

You can also ask about the future, the coming weekend, like here: You got any plans for

شما همچنین می توانید در مورد آینده، آخر هفته آینده بپرسید، مانند اینجا:

the weekend?

برای آخر هفته برنامه ای دارید؟

If you know the person very well, you've been working with them for, you know, a year, two

اگر آن شخص را به خوبی می شناسید، یک سال، دو

years: How are the kids?

سال با او کار کرده اید: بچه ها چطور هستند؟

If they have kids.

اگه بچه دارن

And maybe the last one is very common if you're following up on a conversation you had before:

و شاید آخرین مورد بسیار رایج باشد اگر مکالمه ای را که قبلا داشتید دنبال کنید:

Ah, how did everything go with your car, or your wife's parents, or the dentist, or, you

آه، همه چیز با ماشین شما، یا پدر و مادر همسرتان، یا دندانپزشک، یا، می

know, your dinner with, you know, your sister or something like that.

دانید، شام شما با شما چطور پیش رفت. میدونی خواهرت یا همچین چیزی

Because yesterday or last week, your coworker told you, "Yeah, I'm going to have, you know,

چون دیروز یا هفته پیش، همکارتان به شما گفت: "آره، می‌دانی،

dinner with my wife's parents this weekend.

آخر این هفته با پدر و مادر همسرم شام می‌خورم.

I'm a little nervous because we had a fight the last time we saw each other."

من کمی عصبی هستم زیرا آخرین باری که همدیگر را دیدیم با هم دعوا کردیم. "

And you kind of, you know, are telling your coworker - or your coworker's telling you,

و شما به نوعی، می دانید، به همکارتان می گویید - یا همکارتان به شما می گوید:

"I don't know how it's going to go."

"من نمی دانم چطور پیش خواهد رفت."

And you see them.

و شما آنها را می بینید.

"Ah, how did everything go with your wife's parents?", for example.

مثلاً «آه، همه چیز با پدر و مادر همسرت چطور پیش رفت ؟»

Okay, so these questions.

خوب، پس این سوالات.

I call them the basics, because everyone talks about what they did on the weekend.

من آنها را اصول اولیه می نامم، زیرا همه درباره کارهایی که در آخر هفته انجام داده اند صحبت می کنند.

Everyone can talk about the weather.

همه می توانند در مورد آب و هوا صحبت کنند.

In Canada, we love talking about the weather.

در کانادا، ما عاشق صحبت در مورد آب و هوا هستیم.

It's one of the most common topics.

یکی از رایج ترین موضوعات است.

You know, I say Canada, but I'm sure almost everywhere, people talk about the weather.

می‌دانید، من می‌گویم کانادا، اما مطمئنم تقریباً همه جا مردم درباره آب و هوا صحبت می‌کنند.

If you live in a country where people hate talking about the weather, please tell me,

اگر در کشوری زندگی می کنید که مردم از صحبت کردن در مورد آب و هوا متنفرند، لطفاً به من بگویید،

because I want to know where that place is.

زیرا می خواهم بدانم آن مکان کجاست.

I talk about the weather every day.

من هر روز در مورد آب و هوا صحبت می کنم.

So yeah, very common.

بنابراین بله، بسیار رایج است.

You can just make a comment and usually, you know, your coworker will probably respond.

شما فقط می توانید نظر بدهید و معمولاً، می دانید، احتمالاً همکار شما پاسخ خواهد داد.

"Ah, it's so hot out today."

"آه، امروز بیرون خیلی گرم است."

"Yeah, I know, I was sweating."

"آره، می دانم، عرق کرده بودم."

Then you just follow up with more conversation like that.

سپس شما فقط با چنین مکالمات بیشتری ادامه می دهید.

And small talk doesn't have to last forever.

و صحبت های کوچک نباید برای همیشه ادامه داشته باشد.

It can just be a quick exchange, right?

این فقط می تواند یک تبادل سریع باشد، درست است؟

So, some follow up questions.

بنابراین، برخی از سوالات پیگیری.

For example, if you're talking about a person's vacation, it's like, "Oh, welcome back", like

به عنوان مثال، اگر شما در مورد تعطیلات شخصی صحبت می کنید، مانند "اوه، خوش آمدید" است، مانند

I was talking to Steve, right?

اینکه من با استیو صحبت می کردم، درست است؟

How was your vacation?

تعطیلاتت چطور بود؟

It was great.

عالی بود.

Where did you go again?

دوباره کجا رفتی؟

Where did you go?

کجا رفتی؟

Right?

درست؟

How long were you there?

چند وقت اونجا بودی؟

When did you get back?

کی برگشتی؟

Like, you look tired today, like, yeah, we got back at 9:00 last night.

مثل اینکه امروز خسته به نظر میرسی، مثل اینکه، آره، دیشب ساعت 9:00 برگشتیم.

We missed our flight, it got cancelled.

پروازمان را از دست دادیم، لغو شد.

How was the food?

غذا چطور بود؟

How was the weather?

هوا چطور بود؟

And here's one, you know, what happened after that?

و این یکی است، می دانید، بعد از آن چه اتفاقی افتاد؟

You can ask in any scenario, you know.

شما می توانید در هر سناریویی بپرسید، می دانید.

How was the weekend?

آخر هفته چطور بود؟

Oh, it was really good.

اوه واقعا خوب بود

We went to my Mom's, whatever, whatever.

رفتیم پیش مامانم هر چی باشه

Oh, what happened after that?

اوه بعدش چی شد

And if you're talking about the weather.

و اگر در مورد آب و هوا صحبت می کنید.

Ah, it's so hot out today, it's so cold, or it's so depressing.

آه، امروز بیرون خیلی گرم است، خیلی سرد است، یا خیلی دلگیر است.

You can ask a general question.

می توانید یک سوال کلی بپرسید.

Do you prefer the heat or the cold?

گرما رو ترجیح میدی یا سرما؟

Or do you prefer hot or cold?

یا گرم را ترجیح می دهید یا سرد؟

Do you prefer the sun or the rain, or the clouds or the rain?

خورشید را ترجیح می دهید یا باران یا ابر یا باران؟

Or something like that.

یا چیزی شبیه به آن.

Personally, I do prefer the cold, because at least when I'm cold, I can put something

من شخصاً سرما را ترجیح می دهم، زیرا حداقل وقتی سردم است، می توانم چیزی

on, like a jacket or a sweater.

بپوشم، مانند ژاکت یا ژاکت.

Whereas if it is hot, you can only take your clothes off and I don't like taking my clothes

در حالی که اگه هوا گرم باشه فقط می تونی لباساتو در بیاری و من دوست ندارم تو جمع لباسامو

off in public, except now, because I'm not wearing any pants in this video either!

در بیارم به جز الان چون تو این ویدیو هم شلواری نپوشم!

You will get that reference if you watch some of my other lessons.

اگر برخی از درس های دیگر من را تماشا کنید، آن مرجع را دریافت خواهید کرد.

Okay.

باشه.

So, yeah, some reactions to small talk.

بنابراین، بله، برخی واکنش ها به صحبت های کوچک.

So here, we have, Oh, that's great!

بنابراین در اینجا، ما داریم، اوه، این عالی است!

So, how did everything go with, let's see, how did everything go with your wife's parents?

خب، همه چیز چطور پیش رفت، بیایید ببینیم، چگونه همه چیز با پدر و مادر همسرت پیش رفت؟

Let's return to that example.

بیایید به آن مثال برگردیم.

How did everything go with your wife's parents?

همه چیز با پدر و مادر همسرت چطور پیش رفت؟

Oh, it was good.

اوه خوب بود

We had a delicious meal, we had good conversation, it wasn't strange or awkward.

غذای خوشمزه ای خوردیم، صحبت های خوبی داشتیم، عجیب و ناجور نبود.

The conversation flowed smoothly; it was good.

گفتگو به آرامی جریان داشت. خوب بود.

And you say, Ah, that's great!

و شما می گویید، آه، این عالی است!

Right.

درست.

Or, you're kidding!

یا، شوخی می کنی!

You're kidding, you are joking.

شوخی می کنی، شوخی می کنی.

That's - you can, you know, "You're kidding" can mean "That's great" as well, depending

این است - شما می توانید، می دانید، "شما شوخی می کنید" می تواند به معنای "عالی است" نیز باشد، بسته

on the context.

به زمینه.

Or, if something went terribly wrong, you can say, "My car broke down on the highway

یا، اگر مشکلی خیلی بد پیش آمد، می‌توانید بگویید: «وقتی به سمت کلبه‌ام می‌رفتم، ماشینم در بزرگراه خراب شد

while I was driving to my cottage", you know, "to go on a mini-vacation for the weekend."

»، می‌دانید، «برای رفتن به تعطیلات آخر هفته».

"You're kidding, your car broke down?"

"شوخی میکنی، ماشینت خراب شد؟"

like it stopped working.

مثل اینکه از کار افتاد

Oh no, that's the worst!

اوه نه، این بدترین است!

Or, Ah, that's terrible, right.

یا، آه، این وحشتناک است، درست است.

No way!

به هیچ وجه!

So, to express surprise, like you don't believe it.

بنابراین، برای ابراز تعجب، مثل اینکه شما آن را باور نمی کنید.

No way!

به هیچ وجه!

I don't believe it!

من باور نمی کنم!

What?

چی؟

Really?

واقعا؟

So, more expressions of surprise, right?

بنابراین، تعجب بیشتر، درست است؟

So, what, really?

خب واقعا چی؟

No way!

به هیچ وجه!

Oh, you're kidding, that's great, or that's great news.

اوه، شما شوخی می کنید، این عالی است، یا این یک خبر عالی است.

Oh no, really?

اوه نه، واقعا؟

Awesome, okay?

عالیه، باشه؟

So, if you think what I'm doing is like, really weird right now, I mean, people talk like

بنابراین، اگر فکر می‌کنید کاری که من انجام می‌دهم در حال حاضر واقعاً عجیب است، منظورم این است که مردم این‌طور صحبت

this, alright?

می‌کنند، خوب؟

I'm not the coolest guy, but I use these words and - yeah.

من باحال ترین آدم نیستم، اما از این کلمات استفاده می کنم - بله.

Everyone talks that way.

همه اینطوری حرف میزنن

Okay.

باشه.

I'm sure you have similar reactions in your own languages too, right?

مطمئنم شما هم در زبان خودتان هم چنین واکنش هایی دارید ، درست است؟

So, that's it.

پس همین است.

Yeah, future plans.

آره، برنامه های آینده

You got any plans for the weekend?

برای آخر هفته برنامه ای داری؟

Right?

درست؟

What are you doing this weekend?

آخر این هفته چه کار می کنی؟

Are you going out to the carnival?

آیا برای کارناوال بیرون می روید؟

Are you going to see a concert?

آیا قصد دیدن کنسرت را دارید؟

Are you visiting family?

آیا به دیدار خانواده می روید؟

Do you have any birthday parties to attend?

آیا جشن تولدی برای شرکت دارید؟

Are you going to your cousin's house?

میری خونه پسر عمویت؟

What are you doing this weekend, right?

این آخر هفته چیکار میکنی درسته؟

Very casual Friday, or Thursday conversation at work.

مکالمه بسیار معمولی جمعه یا پنجشنبه در محل کار.

How are the kids?

بچه ها چطورن؟

You know, maybe you had a conversation before with a closer colleague and they told you

می دانید، شاید قبلاً با یک همکار نزدیکتر صحبت کرده اید و آنها به شما گفته

their kids were sick.

اند بچه هایشان بیمار هستند.

Ah, how are the kids now?

آخه بچه ها الان چطورن؟

Are they still sick?

آیا آنها هنوز مریض هستند؟

Okay?

باشه؟

So, you can have a lot of different small talk topics here.

بنابراین، شما می توانید بسیاری از موضوعات مختلف بحث کوچک در اینجا داشته باشید.

It just depends how comfortable you are, how familiar you are with the person you're talking

بستگی به این دارد که چقدر راحت هستید، چقدر با فردی که با او صحبت می کنید آشنا هستید

to.

.

I mean, don't force it.

یعنی مجبورش نکن

Like, hey, how was your weekend?

مثل، هی، آخر هفته شما چطور بود؟

Like, make it natural.

مانند، آن را طبیعی کنید.

Make it genuine, like, small talk works best when you actually care, and you're interested,

آن را واقعی کنید، مثلاً صحبت‌های کوچک وقتی واقعاً برایتان مهم است و به آن علاقه دارید، بهترین کار را دارد،

okay?

خوب؟

So, keep it genuine, keep in natural and let's see what else you can talk about.

بنابراین، آن را واقعی نگه دارید، طبیعی نگه دارید و بیایید ببینیم در مورد چه چیز دیگری می توانید صحبت کنید.

Compliments and observations.

تعارف و مشاهدات.

So, you can, you know, compliment a coworker, make observations about a coworker.

بنابراین، می دانید، می توانید از یک همکار تعریف کنید، در مورد یک همکار مشاهداتی داشته باشید.

Obviously, you need to have a good relationship, a good familiarity with them.

بدیهی است که شما باید یک رابطه خوب، آشنایی خوب با آنها داشته باشید.

Some people are not comfortable having things pointed out about, you know, their appearance.

برخی از افراد از اینکه به چیزهایی در مورد ظاهرشان اشاره کنند، احساس راحتی نمی کنند.

So, use your discretion, your familiarity with the person, obviously.

بنابراین، بدیهی است که از صلاحدید خود استفاده کنید، از آشنایی خود با آن شخص.

So, you can say: Ah, nice haircut.

بنابراین، می توانید بگویید: آه، مدل موی زیبا.

Ah, nice shoes.

آه، کفش های خوبی

Maybe they got new shoes.

شاید کفش نو گرفته اند.

Nice shirt.

پیراهن زیبا.

Nice glasses.

عینک زیبا.

You can say.

می توانی بگویی.

Ah, thanks, I just got them this weekend.

آه، متشکرم، همین آخر هفته آنها را گرفتم.

Ah, really?

آه، واقعا؟

Like, why did you get new ones?

مثلا چرا موارد جدید گرفتی؟

I had my old ones for, like, five years.

من قدیمی‌هایم را برای پنج سال داشتم.

It was time for a change.

زمان یک تغییر بود.

Ah yeah, what's your prescription?

آه بله، نسخه شما چیست؟

So, you can, you know, ask a lot of follow up questions about these types of topics.

بنابراین، می‌دانید، می‌توانید سؤالات بعدی زیادی درباره این نوع موضوعات بپرسید.

Haircuts, maybe not.

کوتاه کردن مو، شاید نه.

Like, how often do you get your hair cut?

مثلا چند وقت یکبار موهایتان را کوتاه می کنید؟

Once every two or three months.

هر دو سه ماه یکبار.

Like, for me, it's once every two or three months.

مثلا برای من هر دو سه ماه یکبار.

Otherwise my hair starts getting really long and wavy and weird, so I like to keep it this

در غیر این صورت موهای من واقعاً بلند و موج دار و عجیب می شوند، بنابراین من دوست دارم این طول را حفظ کنم

length.

.

Okay.

باشه.

Very general: Is that new?

خیلی کلی: این جدیده؟

So, maybe, you know, you notice something new about them.

بنابراین، شاید، می دانید، متوجه چیز جدیدی در مورد آنها شده اید.

A new watch or a new bag or a new phone or something like that and you can say, "Hey,

یک ساعت جدید یا یک کیف جدید یا یک گوشی جدید یا چیزی شبیه به آن و می توانید بگویید "هی

is that new?"

، این جدید است؟"

"Oh yeah, I got it on the weekend."

"اوه بله، من آن را در آخر هفته دریافت کردم."

"How much did you pay?" if you're comfortable asking that and if they are comfortable answering

"چقدر پرداخت کردید؟" اگر راحت هستید که آن را بپرسید و آیا آنها راحت به

that, right?

آن پاسخ می دهند، درست است؟

Similar to, "Is that new?", let me show you the whole board here.

مشابه «آیا این جدید است؟»، اجازه دهید کل صفحه را در اینجا به شما نشان دهم.

Did you get - and again, we're asking, you know, did you get a haircut?

آیا گرفتید - و دوباره، ما می پرسیم، می دانید، آیا موهایتان را کوتاه کردید؟

Did you get a new bag?

کیف جدید گرفتی؟

Did you get new earrings?

گوشواره جدید گرفتی؟

Is that new?

آیا این جدید است؟

Did you get a new haircut - a new haircut, well, a haircut, or a new bag?

آیا مدل موی جدیدی گرفتید - مدل موی جدید، خوب، مدل مو یا کیف جدید؟

Where did you get that pen?

آن خودکار را از کجا آوردی؟

Where did you get those shoes?

آن کفش ها را از کجا آوردی؟

Where did you get that necklace, that bag?

آن گردن بند، آن کیف را از کجا آوردی؟

You know, whatever, whatever is new that you notice about the person, right?

می دانید، هر چه، هر چیز جدیدی که در مورد آن شخص متوجه می شوید، درست است؟

So, you can compliment them.

بنابراین، می توانید از آنها تعریف کنید.

Nice ________.

خوب ________.

Is that new?

آیا این جدید است؟

Did you get _______ whatever, a new something?

آیا شما _______ هر چیزی، چیز جدیدی دریافت کردید؟

Where did you get that pen?

آن خودکار را از کجا آوردی؟

Where did you get that?

از کجا گرفتیش؟

And you can follow up, asking about cost or frequency or, you know prescription of sunglasses

و شما می توانید پیگیری کنید، در مورد هزینه یا دفعات آن سوال کنید، یا می دانید نسخه عینک آفتابی

or glasses, if they have glasses or sunglasses, maybe.

یا عینک، اگر عینک یا عینک آفتابی دارند، شاید.

Okay?

باشه؟

So, compliments or observations, other very common small talk topics in the workplace.

بنابراین، تعارف یا مشاهدات، دیگر موضوعات بسیار رایج صحبت های کوچک در محل کار است.

Current events.

رویدادهای جاری

So, hey, did you see the game?

خب، هی، بازی رو دیدی؟

So, maybe the championship game, whether it's, you know, any sport.

بنابراین، شاید بازی قهرمانی ، چه هر ورزشی باشد.

Soccer, hockey, basketball, football, sports, what other sports are there?

فوتبال، هاکی، بسکتبال، فوتبال، ورزش، چه ورزش های دیگری وجود دارد؟

Baseball, right?

بیسبال، درسته؟

Did you see the debate, right?

مناظره رو دیدی درسته؟

Maybe it's in the middle of an election cycle and there's a public debate that happens on

شاید در میانه یک چرخه انتخاباتی باشد و یک بحث عمومی در

television or it streamed live online.

تلویزیون اتفاق بیفتد یا به صورت آنلاین پخش شود.

Did you see the debate, what did you think?

مناظره رو دیدی، نظرت چیه؟

Oh, I thought it was horrendous, or I can't stand that guy or that whoever.

اوه، فکر می کردم وحشتناک است، یا نمی توانم آن مرد یا هر کسی را تحمل کنم.

So, did you see the opening ceremonies?

پس مراسم افتتاحیه را دیدی؟

Maybe it's in the middle of an Olympics cycle and you want to talk about, you know, the

شاید در اواسط چرخه المپیک باشد و بخواهید در مورد

Olympics.

المپیک صحبت کنید.

So, talk about something current, something that's happening, something that, you know,

بنابراین، در مورد چیزی فعلی صحبت کنید، چیزی که در حال رخ دادن است، چیزی که، می دانید،

everyone is chatting about on the street.

همه در خیابان درباره آن چت می کنند.

So, the game, the debate, the opening ceremonies, and let me step off again.

بنابراین، بازی، مناظره، مراسم افتتاحیه، و اجازه دهید من دوباره راه بروم.

Did you hear about _____?

راجب به .... شنیدی _____؟

Right?

درست؟

Did you hear about the robbery?

خبر دزدی را شنیدی؟

Or, the new law they passed, right?

یا قانون جدیدی که تصویب کردند، درست است؟

Did you hear about this?

درباره این شنیدی؟

Did you read about this?

آیا در این مورد مطالعه کردید؟

Or, you can also, you know, a lot of people, they just show YouTube videos.

یا، می دانید، بسیاری از مردم نیز می توانید، آنها فقط ویدیوهای یوتیوب را نشان می دهند.

It's like oh, have you seen this video?

مثل اوه، آیا این ویدیو را دیده اید؟

And it can be something that's funny, or is the dress yellow or gold or blue, or are the

و این می تواند چیزی خنده دار باشد یا لباس زرد یا طلایی یا آبی باشد یا

shoes pink or gray or teal?

کفش صورتی یا خاکستری یا آبی باشد؟

Like, this kind of stuff, like meme culture.

مانند، این نوع چیزها، مانند فرهنگ میم.

You can ask about those things as well, obviously.

شما می توانید در مورد آن چیزها نیز بپرسید، بدیهی است.

Those are current events too, right?

اینها هم رویدادهای جاری هستند، درست است؟

So, yeah, hey, did you see, did you hear about, or did you read about?

خب، آره، هی، دیدی، شنیدی، یا در موردش خوندی؟

Have you seen this?

آیا شما این را دیده اید؟

Okay?

باشه؟

And obviously, work topics.

و بدیهی است که موضوعات کاری.

Very, very easy to make small talk about work topics.

صحبت های کوچک در مورد موضوعات کاری بسیار بسیار آسان است.

For example, let me step off.

به عنوان مثال، اجازه دهید من پیاده شوم.

Have you seen ________ today?

آیا امروز ________ را دیده اید؟

Have you seen Brenda, you know, have you seen Kuldeep?

آیا برندا را دیده‌ای، می‌دانی، آیا کولدیپ را دیده‌ای؟

Have you seen Jason?

جیسون رو دیدی؟

Have you seen Jamilah, like whoever, right?

آیا جمیله را مانند هرکسی دیده ای، درست است؟

Have you seen these people today?

آیا امروز این افراد را دیده اید؟

Where is he?

او کجاست؟

I haven't seen him today; I'm supposed to have lunch with him.

من امروز او را ندیده ام. قراره باهاش ​​ناهار بخورم

Or, he's not answering his emails.

یا اینکه به ایمیل هایش پاسخ نمی دهد.

Or, I'm getting too many calls because he's not working right now, or he's on lunch for

یا، به دلیل اینکه او در حال حاضر کار نمی کند، یا برای مدت طولانی ناهار است، تماس های

too long.

زیادی دریافت می کنم.

Alright?

بسیار خوب؟

Do you know if the printer has been fixed?

آیا می دانید چاپگر درست شده است؟

Do you know if we're having a meeting today?

آیا می دانید امروز جلسه ای داریم؟

Okay?

باشه؟

So, you can ask about things that, you know, you're wondering about in the workplace to

بنابراین، می‌توانید در مورد چیزهایی که می‌دانید، در محل کار در مورد آن فکر می‌کنید،

one of your colleagues to make some small talk.

از یکی از همکارانتان بپرسید تا کمی صحبت کنید.

Alright, that's it for now, guys.

خوب، فعلاً همین است، بچه ها.

So, if you want to test your understanding of all of this material, as always, you can

بنابراین، اگر می‌خواهید درک خود را از همه این مطالب امتحان کنید، مانند همیشه،

check out the quiz on www.engvid.com . While you're there, if you'd like to support us

می‌توانید امتحان را در www.engvid.com بررسی کنید. تا زمانی که آنجا هستید، اگر می‌خواهید از ما حمایت

financially, you can make a donation.

مالی کنید، می‌توانید کمک مالی کنید.

We appreciate every single donation we receive.

ما از هر کمکی که دریافت می کنیم قدردانی می کنیم.

It helps us to keep doing what we're doing and to keep it free for you guys, so we really

این به ما کمک می‌کند تا کاری را که انجام می‌دهیم ادامه دهیم و آن را برای شما رایگان نگه داریم، بنابراین ما واقعاً

appreciate anything that you're able to give.

از هر چیزی که می‌توانید بدهید قدردانی می‌کنیم.

Also, you can check me out on YouTube.

همچنین، می توانید من را در یوتیوب بررسی کنید.

Make sure to subscribe to my channel.

حتما در کانال من عضو شوید.

Not only that, definitely turn on the notifications.

نه تنها این، حتما اعلان ها را روشن کنید.

It helps us, you know - helps my videos to go into your feed and make sure that you keep

می دانید، این به ما کمک می کند - به ویدیوهای من کمک می کند تا به فید شما بروند و مطمئن شوند که شما

getting my latest updates.

همچنان آخرین به روز رسانی های من را دریافت می کنید.

And if you don't turn on notifications, you can also follow me on Facebook and Twitter,

و اگر اعلان‌ها را روشن نمی‌کنید، می‌توانید من را در فیس‌بوک و توییتر نیز دنبال کنید،

where I'll always post and update when I have a new video up, so you can follow me that

جایی که من همیشه وقتی ویدیوی جدیدی دارم پست می‌کنم و به‌روزرسانی می‌کنم ، بنابراین می‌توانید من را از این

way as well, and make sure you never miss anything.

طریق نیز دنبال کنید، و مطمئن شوید که هرگز چیزی را از دست نده

Alright, that's basically it.

خوب، اساساً همین است.

I just want to say a couple of more things about the small talk, though.

با این حال، من فقط می خواهم چند چیز دیگر در مورد بحث کوچک بگویم.

So, really, the most important thing is keep it genuine.

بنابراین، واقعاً مهمترین چیز این است که آن را اصیل نگه دارید.

Keep it natural, keep it real.

آن را طبیعی نگه دارید، آن را واقعی نگه دارید.

If you don't care, like, if you genuinely don't care about, you know, making small talk,

اگر اهمیتی نمی‌دهید، مثلاً اگر واقعاً اهمیتی نمی‌دهید، می‌دانید که صحبت‌های کوچک،

you don't have to make small talk.

لازم نیست حرف‌های کوچک بزنید.

But it does make things more pleasant in the workplace.

اما باعث می شود همه چیز در محل کار دلپذیرتر شود.

It is a skill, it is a skill, period.

این یک مهارت است، یک مهارت است، دوره.

I was going to continue that, but no, it is a skill.

من می خواستم آن را ادامه دهم، اما نه، این یک مهارت است.

I'm not very good at small talk, still.

من هنوز در صحبت های کوچک خوب نیستم.

I find that I still have to find words and search for words and topics in the moment.

متوجه شدم که هنوز باید کلمات را پیدا کنم و کلمات و موضوعات را در لحظه جستجو کنم.

Sometimes, the other person doesn't give you much to work with or respond to, right?

گاهی اوقات، طرف مقابل خیلی به شما اجازه نمی دهد که با آنها کار کنید یا به آنها پاسخ دهید، درست است؟

It's like, "How was your weekend?"

مثل "آخر هفته چطور بود؟"

"Good."

"خوب."

Okay.

باشه.

Small talk, this is really hard, right?

صحبت های کوچک، این واقعا سخت است، درست است؟

So, it's hard.

بنابراین، سخت است.

But, the more you practice, the better you'll get at it, the more comfortable you'll be.

اما، هرچه بیشتر تمرین کنید، بهتر به آن دست خواهید یافت، راحت‌تر خواهید بود.

Follow up with questions, practice those follow up questions.

سوالات را دنبال کنید، سوالات بعدی را تمرین کنید .

Where did you go?

کجا رفتی؟

Who did you see?

چه کسی را دیدی؟

When did you go?

کی رفتی؟

How was it?

چطور بود؟

How was the food?

غذا چطور بود؟

Was the weather good?

هوا خوب بود؟

That kind of stuff.

این جور چیزها

So, keep practicing, keep it up.

بنابراین، به تمرین ادامه دهید، آن را ادامه دهید.

You'll get better.

بهتر میشی

It's a skill, and I hope I gave you a lot of useful information today.

این یک مهارت است و امیدوارم امروز اطلاعات مفید زیادی به شما داده باشم .

Now, if you'll excuse me, I am a little hungry.

حالا اگر ببخشید من کمی گرسنه هستم.

I'm going to go see Steve, because it is lunchtime.

من به دیدن استیو می روم، چون وقت ناهار است.

Yo, Steve!

ای، استیو!

Steve!

استیو!

Oh my god, Steve, what are you doing?

وای خدای من، استیو، داری چیکار میکنی؟