How to order fast food at C1 (Advanced) Level of English! 🍟

Hello lovely students and welcome back to English with Lucy.

سلام به دانش آموزان عزیز و خوش آمدید به انگلیسی با لوسی.

A few weeks ago I made a video about ordering a coffee in advanced C1-C2 English.

چند هفته پیش ویدیویی در مورد سفارش قهوه به زبان انگلیسی پیشرفته C1-C2 ساختم.

If you watched that video you probably thought, Lucy can't take this any further,

اگر آن ویدیو را تماشا کردید، احتمالا فکر می‌کردید، لوسی دیگر نمی‌تواند این کار را ادامه دهد،

but then I started thinking and my mind turned to McDonald's as it sometimes does

اما بعد شروع کردم به فکر کردن و ذهنم به سمت مک‌دونالد رفت، همانطور که گاهی اوقات

when I'm really hungry.

وقتی واقعا گرسنه هستم.

I thought to myself, could I possibly take

با خودم فکر کردم، آیا می‌توانم

this concept and make a video about ordering at McDonald’s in super advanced

این مفهوم را بپذیرم و ویدیویی درباره سفارش در مک‌دونالد به

English?

زبان انگلیسی فوق‌العاده پیشرفته بسازم؟

How far could I possibly take this?

تا کجا می توانستم این را ببرم؟

Oh students, have I got a treat for you today!

ای دانش آموزان، آیا امروز برای شما یک خوراکی دارم؟

Before we start I want to remind you that as always there is a free PDF that goes

قبل از شروع، می خواهم به شما یادآوری کنم که مثل همیشه یک PDF رایگان وجود دارد که

with this lesson.

با این درس همراه است.

I think you're going to like it because

من فکر می کنم که شما آن را دوست خواهید داشت زیرا

we go into C1 English in great detail and we include a lot of extra information on

ما با جزئیات زیاد به زبان انگلیسی C1 می پردازیم و اطلاعات اضافی زیادی در مورد

the grammar.

دستور زبان گنجانده ایم.

I'm also going to go through a lot of the

من همچنین قصد دارم بسیاری از

advanced vocabulary in this video but the video would be too long if I went through

واژگان پیشرفته را در این ویدیو مرور کنم، اما اگر همه آن را مرور کنم، ویدیو بسیار طولانی خواهد بود،

it all so I've put all of the words and phrases I talk about plus more in that PDF.

بنابراین همه کلمات و عباراتی را که در مورد آنها صحبت می کنم به علاوه موارد بیشتری را در آن PDF قرار داده ام.

You are going to love it.

شما حتما خوشتان خواهد آمد.

If you'd like to download that just click

اگر می‌خواهید دانلود کنید، فقط

on the link in the description box, you enter your name and your email address

روی پیوند موجود در کادر توضیحات کلیک کنید، نام و آدرس ایمیل خود را وارد کنید

and my free PDF will arrive directly in your email inbox.

و PDF رایگان من مستقیماً در صندوق ورودی ایمیل شما خواهد رسید.

After that, you will automatically receive my free weekly lesson PDFs plus all of my

پس از آن، شما به‌طور خودکار فایل‌های PDF درس هفتگی رایگان من را به همراه همه

news, course updates and offers.

اخبار، به‌روزرسانی‌های دوره و پیشنهادات من دریافت خواهید کرد.

It's free, you can unsubscribe at any time.

این رایگان است، می توانید در هر زمان اشتراک خود را لغو کنید.

Okay let's get started and I need to address the comment that I anticipate in

خوب بیایید شروع کنیم و من باید نظری را که پیش بینی می کنم در

the comment section.

بخش نظرات مطرح کنم.

Lucy no one orders in McDonald’s like this.

لوسی هیچ‌کس در مک‌دونالد به این شکل سفارش نمی‌دهد.

You're right!

حق با شماست!

People don't order from McDonald’s like this and I said in my

مردم از مک‌دونالد این‌طور سفارش نمی‌دهند و من در

video about ordering a coffee that someone would probably spit in my drink

ویدیوی خود در مورد سفارش قهوه گفتم که اگر من چنین سفارش می‌دادم احتمالاً یکی در نوشیدنی من تف می‌کند

if I ordered like that and the same is true here.

و اینجا هم همین‌طور است.

Don't do this to the workers in McDonald’s.

این کار را با کارگران مک دونالد انجام ندهید.

But today's video is jam-packed with

اما ویدیوی امروز مملو از ساختارهای

super advanced vocabulary and grammar structures that we do genuinely use just

دستوری و واژگان فوق‌العاده پیشرفته است که ما واقعاً از آنها استفاده می‌کنیم،

not necessarily in this context and I think it's such a fun way to learn them.

نه لزوماً در این زمینه و فکر می‌کنم این روش بسیار سرگرم‌کننده‌ای برای یادگیری آنها است.

I also have homework for you.

من هم برای شما تکلیف دارم.

At the end of this lesson when you've learnt all the advanced ways of ordering

در پایان این درس وقتی تمام روش‌های پیشرفته سفارش

at McDonald’s I want you to do your go-to

در مک‌دونالد را یاد گرفتید، از شما می‌خواهم

order at McDonald’s in a comment.

سفارش خود را در مک‌دونالد در یک نظر انجام دهید.

Make it as advanced as you possibly can.

تا جایی که می توانید آن را پیشرفته کنید.

It's going to be hilarious.

خنده دار میشه

I can't wait to read them.

من نمی توانم صبر کنم تا آنها را بخوانم.

Okay, we have five levels today.

خوب، امروز پنج سطح داریم.

Let's start with level 1.

بیایید با سطح 1 شروع کنیم. آیا

Can I have a cheeseburger, medium fries and a large Coke, please?

می توانم یک چیزبرگر، سیب زمینی سرخ کرده متوسط و یک کوکای بزرگ بخورم، لطفا؟

You could also use could or may.

همچنین می توانید از can یا may استفاده کنید.

So this is actually how I would order at McDonald’s.

بنابراین در واقع این همان چیزی است که من در مک دونالد سفارش می دهم.

Now I covered the differences between using the different modal verbs in my

اکنون تفاوت‌های بین استفاده از افعال مختلف مدال را در

video about ordering a coffee so if you're interested go and watch that.

ویدیوی خود درباره سفارش قهوه توضیح دادم، بنابراین اگر علاقه دارید بروید و آن را تماشا کنید.

But you might notice that I ordered fries and not chips even though in the UK we

اما ممکن است متوجه شوید که من سیب زمینی سرخ کرده و نه چیپس سفارش دادم، اگرچه در بریتانیا

normally say chips.

معمولاً چیپس می گویند.

In McDonald’s, we go American and we ask for fries.

در مک دونالد، ما آمریکایی می رویم و سیب زمینی سرخ کرده می خواهیم.

We also order Coke, as short for Coca-Cola.

ما همچنین کوکاکولا را به عنوان کوتاه کوکاکولا سفارش می دهیم.

We never tend to say cola.

ما هرگز تمایلی به گفتن کولا نداریم.

That's just like an off-brand name to us.

این دقیقاً برای ما مانند یک نام غیر تجاری است.

We're also often asked, eat in or take away?

همچنین اغلب از ما می پرسند، بخوریم یا ببریم؟

Meaning are you eating in the

یعنی در

restaurant or taking the food somewhere else?

رستوران غذا می خورید یا غذا را به جای دیگری می برید؟

This is really important because we have

این واقعاً مهم است زیرا ما

different tax.

مالیات متفاوتی داریم.

It's cheaper to eat food out of a

خوردن غذا در خارج از رستوران ارزان تر

restaurant than inside a restaurant.

از داخل رستوران است.

In the US you're more likely to hear eat in or to go.

در ایالات متحده بیشتر احتمال دارد که بشنوید که در آن غذا بخورید یا بروید.

So that's my first order, level one, nice

بنابراین این اولین سفارش من، سطح یک، زیبا

and simple.

و ساده است.

Now let's move it up a notch, get a bit

حالا بیایید آن را یک درجه بالاتر ببریم، کمی

more advanced.

پیشرفته تر شویم.

Level 2.

سطح 2. چیزی که

What I'd love is a well-done cheeseburger with a finely sliced, perfectly melted

من دوست دارم یک چیزبرگر خوب با یک تکه پنیر ریز خرد شده و کاملا ذوب شده

piece of cheese and a dab of ketchup;

و مقداری سس کچاپ است. لطفاً

freshly made, lightly salted fries and a

سیب زمینی سرخ شده تازه درست شده و کمی نمک زده و یک

large Coke with two cubes of almost- defrosted ice, please.

کوکاکولا بزرگ با دو مکعب یخ تقریباً یخ زده.

There's a 20 % chance they're going to spit in my food at this point.

20 درصد احتمال دارد که در این مرحله در غذای من تف کنند.

Okay first I want to touch on the grammar.

خوب اول می خواهم به گرامر بپردازم.

It started with a cleft sentence.

با یک جمله شکاف شروع شد.

I love cleft sentences.

من عاشق جملات شکاف هستم.

What I'd love is.

چیزی که من دوست دارم این است.

What I'd love is.

چیزی که من دوست دارم این است.

Instead of saying I'd love a, what I'd

به جای اینکه بگویم دوست دارم، چیزی که

love is.

دوست دارم این است.

How cool is that?

چقدر باحاله؟

Okay.

باشه.

We use cleft sentences to place the

ما از جملات شکافی برای

emphasis on a certain part and in this case I was emphasising a well-done cheeseburger.

تاکید بر روی قسمت خاصی استفاده می کنیم و در این مورد من روی چیزبرگر خوش ساخت تاکید کردم.

That brings me to the next grammar point.

این من را به نکته گرامر بعدی می رساند.

Well-done.

آفرین.

Compound adjectives.

صفت مرکب

Compound adjectives are adjectives that

صفت های مرکب صفاتی هستند که

have two or more words acting as one single descriptor.

دارای دو یا چند کلمه هستند که به عنوان یک توصیف کننده عمل می کنند. در

Here are some examples from the text.

اینجا چند نمونه از متن آورده شده است.

We have well-done, finely sliced, perfectly melted, freshly made, lightly

ما به خوبی انجام داده ایم، ریز برش داده شده، کاملا ذوب شده، تازه ساخته شده، کمی

salted and almost-defrosted.

نمک زده و تقریباً یخ زدایی شده است.

Now as you can see, I can preempt this question in your head right now.

اکنون همانطور که می بینید، من می توانم همین الان این سوال را در ذهن شما مطرح کنم.

Some are separated by hyphens and others are not.

برخی با خط تیره از هم جدا می شوند و برخی دیگر نه.

Why is this?

چرا این هست؟

Well, we often hyphenate compound

خب، ما معمولاً

adjectives when they come before a noun.

وقتی صفت های مرکب قبل از اسم می آیند، خط خط می زنیم.

However, we don't hyphenate compound

با این حال،

adjectives when the first word ends in -ly.

وقتی اولین کلمه به -ly ختم می شود، صفت های مرکب را خط خطی نمی کنیم .

L-Y.

L-Y.

We talk a lot more about compound adjectives in my C1 Programme.

ما در برنامه C1 من بیشتر در مورد صفت های مرکب صحبت می کنیم.

By the way, if you didn't know that I run an online B1, B2 and C1 programme, I

به هر حال، اگر نمی دانستید که من یک برنامه آنلاین B1، B2 و C1 را اجرا می کنم،

think you'll be pleasantly surprised.

فکر می کنم شگفت زده خواهید شد.

I've got links to them in the description

من پیوندهایی به آنها در جعبه توضیحات دارم

box or you can just visit englishwithlucy.com and see all the information.

یا می توانید فقط به englishwithlucy.com مراجعه کنید و تمام اطلاعات را مشاهده کنید.

Next, I have two pieces of vocabulary that I want to touch on.

بعد، من دو تکه واژگان دارم که می‌خواهم آنها را لمس کنم.

I asked for a dab of ketchup.

من یک سس کچاپ خواستم.

A dab is a small amount of something that

دب مقدار کمی از چیزی است که

is put on a surface quickly.

به سرعت روی سطح قرار می گیرد.

I dab on makeup, for example, and I

مثلاً روی آرایش می‌زنم و می‌خواستم

wanted a dab of ketchup, just a little bit.

کمی سس کچاپ هم بخورم.

I also wanted the ice cubes almost-defrosted.

من همچنین می‌خواستم تکه‌های یخ تقریباً یخ‌زده شوند.

Okay, to defrost means to become warmer so it's not frozen anymore.

خوب، یخ زدایی به معنای گرم شدن است تا دیگر یخ نزند.

Finally, I want to talk about the punctuation I used in that sentence.

در نهایت، می خواهم در مورد علائم نگارشی که در آن جمله استفاده کردم صحبت کنم. آیا

Did you notice that I used semicolons to separate the items in my order?

متوجه شده اید که من از نقطه ویرگول برای جدا کردن موارد در سفارش خود استفاده کردم؟

We can use semicolons to separate items in a list if at least one of the items

اگر حداقل یکی از موارد

already contains a comma.

قبلاً دارای کاما باشد، می‌توانیم از نقطه ویرگول برای جدا کردن موارد در لیست استفاده کنیم.

These two items had commas, as you can see.

این دو مورد همانطور که می بینید دارای کاما بودند.

Semicolons are really good at helping avoid confusion in long lists.

نقطه ویرگول در کمک به جلوگیری از سردرگمی در لیست های طولانی بسیار خوب است.

Okay, that order was quite advanced, but I know I can go a little bit further.

بسیار خوب، آن سفارش بسیار پیشرفته بود، اما می دانم که می توانم کمی جلوتر بروم.

Let's start with level 3.

بیایید با سطح 3 شروع کنیم.

If I may, I would like to ask for a

اگر اجازه داشته باشم، می‌خواهم یک

well-done burger topped with a piece of cheese that is on the point of melting, a

همبرگر خوب با یک تکه پنیر که در حال آب شدن است،

hint of gherkin and just a dollop of ketchup.

کمی غوره و فقط یک حبه سس گوجه فرنگی بخواهم.

I've also got a craving for some gently

من همچنین میل زیادی به مقداری

salted fries with a golden hue, though under no circumstances should they be

سیب زمینی سرخ کرده نمکی با رنگ طلایی دارم، هرچند تحت هیچ شرایطی نباید آنها را

burnt, and nothing would quench my thirst more than a Coke with crushed ice.

بسوزاند و هیچ چیز بیشتر از یک کوکاکولا با یخ خرد شده تشنگی مرا برطرف نمی کند.

Okay, I'm not going to lie, that actually sounds absolutely delicious.

خوب، من قصد ندارم دروغ بگویم، در واقع کاملاً خوشمزه به نظر می رسد.

Insufferable, but delicious.

غیر قابل تحمل، اما خوشمزه است.

First, I want to talk about the structure

ابتدا می خواهم در مورد ساختاری که

I used to begin my order.

برای شروع سفارشم استفاده کردم صحبت کنم.

If I may.

اگر ممکن است.

This is a very polite way to

این یک روش بسیار مودبانه برای

begin or end a request.

شروع یا پایان دادن به یک درخواست است.

I'd love a cookie, if I may.

من یک کوکی دوست دارم، اگر ممکن است.

Next, there are two grammatical structures that I want to talk about.

بعد، دو ساختار گرامری وجود دارد که می خواهم در مورد آنها صحبت کنم.

The first one is on the point of and this is a phrase to express that

مورد اول در مورد است و این عبارتی است برای بیان اینکه

something is about to happen in the very near future.

چیزی در آینده نزدیک اتفاق می افتد.

On the point of melting, just about to melt.

در نقطه ذوب، فقط در شرف ذوب شدن است.

Another structure in this sentence, under

یکی دیگر از سازه های این جمله، تحت

no circumstances should they be burnt.

هیچ شرایطی نباید سوزانده شوند.

Wow, that does sound really advanced.

وای، واقعاً پیشرفته به نظر می رسد.

We do use this structure though.

اگرچه ما از این ساختار استفاده می کنیم.

We do!

ما انجام می دهیم!

What do you notice about the word ‘order’ here?

در مورد کلمه "نظم" در اینجا به چه چیزی توجه می کنید ؟

This sentence contains another of my favourites.

این جمله شامل یکی دیگر از موارد مورد علاقه من است.

I can't choose between cleft sentences

من نمی توانم بین جملات شکاف

and inversion.

و وارونگی یکی را انتخاب کنم.

Inversion is when the verb comes before

وارونگی زمانی است که فعل قبل از

the subject.

فاعل بیاید. آیا

Should they?

آنها باید؟

But it's not a question.

اما این یک سوال نیست.

It's an example of inversion after a

این نمونه ای از وارونگی پس از قید

negative adverbial, under no circumstances.

منفی است، تحت هیچ شرایطی.

Again, in my C1 course, we have a whole

باز هم، در دوره C1 من، ما یک

section of cleft sentences and inversion.

بخش کامل از جملات شکاف و وارونگی داریم.

Now, for some vocabulary, I asked for a

حالا، برای مقداری واژگان، یک

hint of gherkin.

اشاره از غوره را خواستم.

A hint is a very small amount of something.

اشاره مقدار بسیار کمی از چیزی است.

And a gherkin is a small cucumber that is preserved in vinegar.

و غوره خیار کوچکی است که در سرکه نگهداری می شود.

There is a building in London that everyone calls ‘the gherkin’ because it

ساختمانی در لندن وجود دارد که همه آن را «غربال» می‌نامند، زیرا

looks like a gherkin.

شبیه غوره است.

Did you guess that?

آیا این را حدس زدید؟

You might already know the American English word for this, which is pickle.

شاید قبلاً کلمه انگلیسی آمریکایی برای این را بدانید که ترشی است.

Pickle for us, although we would understand you depending on context, but

ترشی برای ما، اگرچه بسته به زمینه شما را درک می کنیم، اما

pickle for us is more like chutney, something that you serve with cheese.

ترشی برای ما بیشتر شبیه چاتنی است، چیزی که با پنیر سرو می کنید.

A cheese and pickle sandwich is very popular and there are no gherkins in sight.

ساندویچ پنیر و ترشی بسیار پرطرفدار است و هیچ غوره ای در آن دیده نمی شود.

That's cheese and chutney more than anything.

این بیشتر از هر چیزی پنیر و چاتنی است.

Next, craving.

بعد، ولع.

A craving is a strong desire for something.

ولع میل شدید به چیزی است.

Pregnant women often talk about their cravings.

زنان باردار اغلب در مورد هوس های خود صحبت می کنند.

So weird.

خیلی عجیب.

My most consumed fruit is Granny Smith apples.

پر مصرف ترین میوه من سیب ننه اسمیت است.

And only recently I found out that my mum had cravings for Granny Smith apples when

و فقط اخیراً متوجه شدم که مادرم زمانی که من را باردار بود هوس سیب های ننه اسمیت داشت

she was pregnant with me.

.

That has to be connected.

که باید متصل شود.

Another word was hue, which means a colour or a shade of a colour.

کلمه دیگر hue بود که به معنای رنگ یا سایه یک رنگ است.

And finally, I talked about quenching my thirst.

و بالاخره در مورد رفع تشنگی صحبت کردم.

To quench one's thirst means to drink

رفع تشنگی یعنی نوشیدن

until one doesn't feel thirsty anymore.

تا زمانی که دیگر احساس تشنگی نکند.

Some gorgeous vocabulary there.

چند واژگان زرق و برق دار وجود دارد.

Now let's try level 4 and we're still not at the end yet.

حالا بیایید سطح 4 را امتحان کنیم و هنوز به پایان نرسیده ایم.

Might I request a burger constructed of a chargrilled patty, a sliver of cheese

آیا می‌توانم یک همبرگر تهیه‌شده از نان‌های کبابی، یک تکه پنیر

that is more sharp than pungent, a gherkin with a bit of a bite and a dab of

که تیزتر از تندتر است، یک غوره با کمی لقمه و مقداری سس

ketchup?

کچاپ درخواست کنم؟

That should be served in a lightly toasted bun with a smattering of sesame seeds.

که باید در نان کمی برشته شده با مقداری دانه کنجد سرو شود.

I've also got a hankering for a generous serving of fries, which should be nicely crispy.

من همچنین مشتاق یک وعده سخاوتمندانه سیب زمینی سرخ شده هستم که باید به خوبی ترد باشد.

In fact, so crispy should they be that I would like to hear a delicate crunch as I

در واقع، آنقدر باید ترد باشند که دوست داشته باشم هنگام

bite into each one.

گاز گرفتن هر یک از آنها صدای ترد ظریفی بشنوم.

I'll top all of that off with an ice-cold

من تمام اینها را با یک

glass of Coke, please.

لیوان کوکاکولای سرد تکمیل می کنم، لطفا.

Okay, I draw the line at this one.

خوب، من روی این یکی خط می کشم.

What an annoying customer.

چه مشتری مزاحمی

Honestly, I would actually like to

راستش، من واقعاً دوست دارم

witness somebody try this at a McDonald's.

شاهد این باشم که کسی این کار را در مک دونالدز امتحان کند.

I'd love to see the response.

من دوست دارم پاسخ را ببینم.

Now let's look at the language.

حالا بیایید به زبان نگاه کنیم.

First, I started with, might I request?

اول، من با شروع کردم، ممکن است درخواست کنم؟

This is a very polite way to say, can I ask for, or can I have?

این یک روش بسیار مؤدبانه برای گفتن است، آیا می توانم درخواست کنم یا می توانم داشته باشم؟

We don't tend to use it with please.

ما تمایلی به استفاده از آن با لطفا نداریم.

You wouldn't say, please might I request?

شما نمی گویید، لطفاً ممکن است درخواست کنم؟

Might I request, or please could I request, but not together.

ممکن است درخواست کنم، یا لطفاً می توانم درخواست کنم، اما نه با هم.

I also used an advanced comparative structure, more sharp than pungent, more

من همچنین از یک ساختار مقایسه ای پیشرفته استفاده کردم ، تیزتر از تندتر،

sharp than pungent.

تیزتر از تندتر.

To compare two similar qualities, we

برای مقایسه دو کیفیت مشابه،

often use more plus adjective plus than plus adjective.

اغلب بیشتر از صفت به علاوه از صفت به علاوه استفاده می کنیم.

So I essentially wanted it to be sharp, not pungent.

بنابراین من اساساً می خواستم تیز باشد، نه تند.

I also used inversion, my favourite again.

من هم از وارونگی استفاده کردم، مورد علاقه من دوباره.

So crispy should they be that, so crispy

آنها باید آنقدر ترد باشند، آنها باید آنقدر ترد

should they be that, etcetera, etcetera.

باشند، و غیره، و غیره.

We use inversion when we have so plus an

زمانی از وارونگی استفاده می کنیم که به اضافه یک

adjectival or adverbial phrase at the beginning of a sentence for emphasis.

عبارت صفت یا قید در ابتدای جمله برای تاکید داشته باشیم.

We could rewrite it like this.

ما می توانیم آن را اینگونه بازنویسی کنیم.

They should be so crispy that…

آنها باید آنقدر ترد باشند که...

That also makes perfect sense, but the other one just sounds a little bit more artful.

این نیز کاملاً منطقی است، اما دیگری فقط کمی هنرمندانه تر به نظر می رسد.

Now, vocabulary.

حالا واژگان

There was some really good vocabulary in this.

واژگان واقعاً خوبی در این وجود داشت.

I asked for a chargrilled patty.

من یک نان کبابی خواستم.

To chargrill means to cook something over

چارگریل به معنای پختن چیزی با

a high heat so that its surface is slightly burnt, adding a lot of flavour.

حرارت زیاد است به طوری که سطح آن کمی بسوزد و طعم زیادی به آن بدهد.

And a patty is a piece of food made into a circular shape, a raw burger shape.

و پتی تکه ای از غذا است که به شکل دایره ای شکل می گیرد، به شکل خام برگر.

That's a patty.

این یک پتی است.

Patty is more common in American English,

پتی در انگلیسی آمریکایی رایج‌تر است،

but it's making its way into British English too, because we don't have very

اما به انگلیسی بریتانیایی نیز راه پیدا می‌کند ، زیرا ما

good food, so we have to welcome it in from other cultures.

غذای خیلی خوبی نداریم، بنابراین باید از فرهنگ‌های دیگر استقبال کنیم.

The next two were about cheese, sharp and pungent.

دو مورد بعدی در مورد پنیر، تیز و تند بود.

Sharp means strong and a little bit kind

تیز به معنای قوی و کمی

of sour or bitter.

ترش یا تلخ است.

It almost stings your tongue a little bit.

تقریباً کمی زبان شما را می سوزاند.

Pungent means having a very strong taste or smell.

تند به معنای داشتن طعم یا بوی بسیار قوی است.

It normally implies a negative smell, unless you're talking about cheese where

معمولاً به معنای بوی منفی است، مگر اینکه در مورد پنیر صحبت کنید که در آن

a strong smell is expected.

بوی قوی انتظار می رود.

I also wanted a smattering of sesame

من همچنین می خواستم مقداری

seeds on my burger bun.

دانه کنجد روی نان برگرم بگذارم.

I can't say that word without smiling.

نمی توانم آن کلمه را بدون لبخند زدن بگویم.

Smattering.

خرد کننده.

It's so good.

این خیلی خوب است.

A smattering means a small number or amount.

smattering به معنای تعداد یا مقدار کم است.

And finally, I used the phrase to have a

و در نهایت از عبارت to have a

hankering for.

hankering استفاده کردم.

My mum uses this all the time.

مادر من همیشه از این استفاده می کند.

You can also use it in a phrasal verb format, to hanker after, to hanker after something.

شما همچنین می توانید آن را در قالب فعل عبارتی ، به hanker after، به hanker پس از چیزی استفاده کنید.

Both of those mean to have a strong want or desire for something.

هر دوی اینها به معنای داشتن یک خواسته یا میل شدید برای چیزی است. من

I have a hankering for chocolate.

مشتاق شکلات هستم.

Okay, number 5, level 5.

بسیار خوب، شماره 5، سطح 5.

This is as advanced as we're going to get.

این به همان اندازه پیشرفته است که ما می خواهیم بدست آوریم.

This is the height of my powers, okay?

این اوج قدرت من است، باشه؟

Are you ready?

اماده ای؟

Because I don't think I am.

چون فکر نمی کنم هستم. اگر

Were it not for my intense craving, I wouldn't be so specific.

ولع شدید من نبود، اینقدر دقیق نمی‌شدم.

However, I would adore a cheeseburger made from meat that has been tenderised

با این حال، من چیزبرگر تهیه شده از گوشتی که

by hand before being fried.

قبل از سرخ شدن با دست نرم شده است را دوست دارم.

On top of that, I would like some tart

علاوه بر آن، من مقداری

cheese, a smidgen of mustard, a trace of ketchup, and a perfectly round slice of gherkin.

پنیر تارت، کمی خردل، مقداری سس کچاپ و یک تکه کاملا گرد غوره می خواهم.

All of that should be in a bun encrusted with sesame seeds.

همه اینها باید در یک نان پوشیده شده با دانه های کنجد باشد.

On the side, I'd like some fries, which are to have been cooked to a perfect

در کنار، من مقداری سیب زمینی سرخ کرده می خواهم، که باید کاملاً

crisp and dusted with salt.

ترد پخته شده و با نمک گرد شده باشد.

And finally, I'm going to abstain from

و در نهایت، من از

drinking anything as I don't want to ruin my taste buds.

نوشیدن هر چیزی خودداری می کنم زیرا نمی خواهم جوانه های چشایی خود را از بین ببرم. من

I'm officially insufferable.

رسما تحمل ناپذیرم

Before you throw your phone or your

قبل از اینکه گوشی یا

laptop out of the window, let's look at the language.

لپ تاپ خود را از پنجره بیرون بیاندازید، بیایید به زبان نگاه کنیم.

Then you can.

پس شما می توانید.

Actually, I'm not giving you permission

در واقع من به شما اجازه

to do that.

این کار را نمی دهم.

That could end in a lawsuit.

که می تواند به یک دادخواست ختم شود.

I began this order with a conditional sentence, which was another version of inversion.

این دستور را با یک جمله شرطی شروع کردم که نسخه دیگری از وارونگی بود.

Oh, that sounds good.

اوه، این خوب به نظر می رسد.

Another version of inversion.

نسخه دیگری از وارونگی.

Another example of inversion.

مثال دیگری از وارونگی.

It's everywhere today.

امروز همه جا هست اگر نبود

Were it not for, I wouldn't be.

من نبودم اگر نبود

Were it not for, I wouldn't be.

من نبودم

Now, this is a second conditional in which the if has been omitted, making the

حال، این یک شرط دوم است که در آن if حذف شده است و

sentence more formal.

جمله را رسمی تر می کند.

I talk about advanced conditional clauses

من در مورد بندهای شرطی پیشرفته

in my C1 programme in great detail.

در برنامه C1 خود با جزئیات زیاد صحبت می کنم.

I also used a perfect passive infinitive structure.

من همچنین از یک ساختار مصدر غیرفعال کامل استفاده کردم.

I'd like some fries, which are to have been cooked.

من کمی سیب زمینی سرخ کرده می خواهم که باید پخته شده باشد.

I must say we don't tend to use this much in spoken English, which are to have been

باید بگویم که ما تمایلی به استفاده از این مقدار در انگلیسی گفتاری نداریم که قرار است

cooked.

پخته شده باشد.

This is the structured be plus to have been plus the past participle.

این ساختار be plus to have been به اضافه ماضی است.

I use the passive here because I don't know who will cook the fries.

من در اینجا از غیرفعال استفاده می کنم زیرا نمی دانم چه کسی سیب زمینی سرخ کرده را می پزد.

Finally, some vocabulary.

در نهایت، مقداری واژگان.

Tart.

تارت.

Tart, meaning tasting sour or having a bitter taste.

تارت، به معنای مزه ترش یا داشتن مزه تلخ.

Be careful with the noun version here.

مراقب نسخه اسمی اینجا باشید. می‌توانیم

We can have a tart, which is an open pie

یک تارت بخوریم، که یک پای باز است که

normally filled with fruit or sweet food.

معمولاً با میوه یا غذای شیرین پر می‌شود.

And we also have a derogatory word.

و یک کلمه موهن هم داریم.

If you call someone a tart, well, firstly, don't call someone a tart.

اگر به کسی می گویید تارت، خوب اولاً به کسی نگویید تارت.

A tart is a derogatory term for a woman showing her sexuality.

تارت یک اصطلاح تحقیر آمیز برای زنانی است که تمایلات جنسی خود را نشان می دهد.

Maybe dressing in a way that someone feels is inappropriate or overtly sexual.

شاید لباس پوشیدن به گونه ای که شخصی احساس می کند نامناسب یا آشکارا جنسی است.

The adjective of that is tarty.

صفت آن تارتی است.

I don't recommend you to use it, but

من استفاده از آن را به شما توصیه نمی کنم، اما

important that you understand it.

مهم است که آن را درک کنید.

Next, we have smidgen.

بعد، ما smidgen داریم.

Smidgen, and this means a small piece or amount of something.

Smidgen، و این به معنای یک قطعه یا مقدار کوچک چیزی است.

I want just a smidgen of wasabi with my sushi.

من فقط کمی واسابی با سوشی ام می خواهم.

We also have encrusted.

ما نیز روکش کرده ایم.

Encrusted, which means covered with something hard.

پوشیده شده، که به معنای پوشیده از چیزی سخت است.

We often talk about a diamond-encrusted crown or a bracelet that was encrusted

ما اغلب در مورد یک تاج الماس یا دستبندی که

with gemstones.

با سنگ های قیمتی پوشانده شده است صحبت می کنیم.

We have to dust.

باید گردگیری کنیم.

So to dust can mean to remove dust from somewhere.

بنابراین گرد و غبار می تواند به معنای حذف گرد و غبار از جایی باشد.

It's a verb for cleaning, but in this

این یک فعل برای تمیز کردن است، اما در این

context, it means to cover something with a powdery substance.

زمینه به معنای پوشاندن چیزی با ماده پودری است.

We dust cake with icing sugar, which is called powdered sugar in American English.

کیک را با پودر قند که در انگلیسی آمریکایی به آن پودر قند می گویند، گردگیری می کنیم.

That's something I learnt recently, actually, through following American recipes.

این چیزی است که اخیراً از طریق پیروی از دستور العمل های آمریکایی یاد گرفتم.

And finally, we have to abstain.

و در نهایت باید پرهیز کنیم.

To abstain.

خودداری کردن.

This means to not do something, especially something pleasurable that is

این بدان معناست که کاری را انجام ندهید، مخصوصاً کاری لذت بخش که

bad for your health or wrong in some way.

برای سلامتی شما مضر است یا به نحوی اشتباه است.

Okay.

باشه.

What did you think of my orders?

نظر شما در مورد سفارشات من چیست؟

I think only the first one would be truly

من فکر می کنم تنها اولین مورد واقعاً

acceptable in a McDonald's.

در مک دونالد قابل قبول است. اگر این کار را انجام دهم،

The next four would probably, yeah, not

احتمالاً چهار مسابقه بعدی، بله،

have a good outcome for me if I did that.

نتیجه خوبی برای من نخواهد داشت.

Don't forget about your homework.

تکالیف خود را فراموش نکنید. از

I want you to write your go-to McDonald's order in the comment section

شما می‌خواهم سفارش مک‌دونالد خود را در بخش نظرات بنویسید

and go as advanced as you possibly can.

و تا جایی که ممکن است پیشرفته باشید.

And don't be afraid of making mistakes.

و از اشتباه کردن نترسید.

It's fine.

خوبه.

This is really, really advanced.

این واقعاً بسیار پیشرفته است.

So many native speakers would not be able to explain their use of these structures.

بنابراین بسیاری از افراد بومی نمی توانند استفاده خود از این ساختارها را توضیح دهند.

And some wouldn't even use them correctly.

و برخی حتی از آنها به درستی استفاده نمی کنند.

Just go for it and have some fun.

فقط به دنبال آن بروید و کمی لذت ببرید.

And I'll keep my eyes peeled.

و چشمانم را باز خواهم داشت.

I'll be looking in the comment section to

من در بخش نظرات جستجو خواهم کرد تا

see who takes it to extremes.

ببینم چه کسی آن را افراط می کند.

You can also use the PDF to help you.

همچنین می توانید از PDF برای کمک به شما استفاده کنید.

And if you want to download that, click on the link in the description box.

و اگر می خواهید آن را دانلود کنید، روی لینک موجود در کادر توضیحات کلیک کنید.

I've loved today's lesson.

من درس امروز را دوست داشتم.

It was ridiculous and fun.

مسخره و سرگرم کننده بود.

And if you would like another one like this in the future, please give me some ideas.

و اگر در آینده چنین مورد دیگری را می خواهید، لطفاً به من ایده بدهید.

We've done coffee.

قهوه خوردیم

We've done the daily routine.

ما کارهای روزمره را انجام داده ایم.

We've done McDonald's.

ما مک دونالد را انجام دادیم.

We've done all these things.

ما همه این کارها را انجام داده ایم.

What next?

بعدش چی؟

What would you like me to take to

دوست دارید چه چیزی را

extremes for you?

برای شما افراط کنم؟

Don't forget to check out my amazing

فراموش نکنید که برنامه های انگلیسی شگفت انگیز من را بررسی کنید

English programmes.

.

They are 12-week programmes.

آنها برنامه های 12 هفته ای هستند.

We have B1, B2 and C1.

ما B1، B2 و C1 داریم.

You can see them all at englishwithlucy.com.

می توانید همه آنها را در englishwithlucy.com ببینید.

Thousands and thousands of students have taken my programmes.

هزاران و هزاران دانش آموز از برنامه های من استفاده کرده اند. در

Here are some comments from students that enrolled in all three programmes.

اینجا برخی از نظرات دانش آموزانی که در هر سه برنامه ثبت نام کرده اند آورده شده است.

I must point out Pierre Olivier here because he writes so incredibly beautifully.

من باید در اینجا به پیر اولیویه اشاره کنم زیرا او فوق العاده زیبا می نویسد.

And when I received his testimonial, I just thought I have to put that in an

و وقتی گواهینامه او را دریافت کردم، فقط فکر کردم که باید آن را در یک

advanced lesson.

درس پیشرفته قرار دهم.

I'd love to have you join them.

من دوست دارم به آنها بپیوندید.

I will see you soon for another lesson.

به زودی برای یک درس دیگر می بینمت.