JUST ALREADY STILL YET - English Grammar Lesson (+ Free PDF & Quiz)

(bright upbeat music)

(موسیقی شاد و روشن)

- Hello lovely students,

- سلام دانش آموزان دوست داشتنی،

and welcome back to English with Lucy.

و با لوسی به انگلیسی خوش آمدید.

I just can't believe it's already time

من فقط نمی توانم باور کنم که اکنون زمان

for another grammar lesson.

برای یک درس گرامر دیگر فرا رسیده است.

Are you still watching me?

هنوزم منو نگاه میکنی؟

Are you not bored of me yet?

هنوز از من خسته نشدی؟

(laughs)

(می خندد)

Did you notice that I just, whoops, used already,

آیا متوجه شدید که من فقط، اوه، قبلاً،

just, still, and yet in those sentences?

فقط، هنوز و با این حال در آن جملات استفاده کردم؟

Those words are the topic of today's lesson,

این کلمات موضوع درس امروز هستند،

because they are words that learners of English

زیرا آنها کلماتی هستند که معمولاً زبان آموزان انگلیسی

usually struggle with.

با آنها دست و پنجه نرم می کنند.

But once you learn them they're easy to use.

اما وقتی آنها را یاد گرفتید استفاده از آنها آسان است.

We have a complete lesson today,

امروز یک درس کامل داریم

it also comes with a free PDF with a quiz

، همچنین همراه با یک پی دی اف رایگان همراه با آزمون است

that you can use to test your understanding.

که می توانید برای آزمایش درک خود از آن استفاده کنید.

If you'd like to download the free PDF,

اگر می‌خواهید PDF رایگان را دانلود کنید،

just click on the link in the description box,

فقط روی پیوند موجود در کادر توضیحات کلیک کنید،

you enter your name and your email address,

نام و آدرس ایمیل خود را وارد کنید،

you sign up to my mailing list and the PDF

در لیست پستی من ثبت نام کنید و PDF

will arrive instantaneously in your inbox.

بلافاصله در صندوق ورودی شما می‌رسد.

Every week after that you will automatically receive

هر هفته پس از آن، شما به‌طور خودکار

all of my free lesson PDFs and quizzes

تمام فایل‌های پی‌دی‌اف و آزمون‌های درس رایگان من را به

along with all of my news, course offers, and updates.

همراه همه اخبار ، پیشنهادات دوره‌ها و به‌روزرسانی‌های من دریافت خواهید کرد.

It's a free service, you can unsubscribe at any time.

این یک سرویس رایگان است، شما می توانید در هر زمان اشتراک خود را لغو کنید.

I'd also like to thank the sponsor

همچنین می‌خواهم از

of today's video, NordVPN.

اسپانسر ویدیوی امروز، NordVPN، تشکر کنم.

My favourite method of learning a language is immersion,

روش مورد علاقه من برای یادگیری زبان غوطه وری است،

but it's not possible for everyone,

اما برای همه امکان پذیر نیست،

it's quite an expensive way of learning a language,

این یک روش بسیار گران برای یادگیری یک زبان است،

but you can mimic immersion.

اما شما می توانید غوطه وری را تقلید کنید.

A fantastic way of doing this is immersing yourself

یک راه فوق العاده برای انجام این کار غوطه ور شدن

in movies and TV shows in English.

در فیلم ها و برنامه های تلویزیونی به زبان انگلیسی است.

A really frustrating situation is when you finally find

یک موقعیت واقعا ناامید کننده زمانی است که بالاخره

that perfect TV show or movie,

آن برنامه تلویزیونی یا فیلم عالی را پیدا کنید

and it's unavailable in your country.

و در کشور شما در دسترس نباشد.

We have a solution for this, it is NordVPN.

ما یک راه حل برای این داریم، آن NordVPN است.

A VPN hides your location, so along with improving security,

VPN موقعیت مکانی شما را پنهان می کند، بنابراین در کنار بهبود امنیت،

it also allows you to overcome geographical restrictions,

به شما امکان می دهد بر محدودیت های جغرافیایی غلبه کنید و

allowing you to access content

به شما امکان می دهد به محتوای

from restricted entertainment providers.

ارائه دهندگان سرگرمی محدود دسترسی داشته باشید.

It just takes a click, open the map, click on a location,

فقط یک کلیک طول می کشد، نقشه را باز کنید، روی یک مکان کلیک کنید،

and you'll be connected in seconds.

و در عرض چند ثانیه متصل خواهید شد.

There won't be annoying delays,

تاخیر آزاردهنده ای وجود نخواهد داشت،

speed tests have confirmed that NordVPN

تست های سرعت تایید کرده اند که

is the fastest provider.

NordVPN سریع ترین ارائه دهنده است.

They've given me a special offer to pass on to you.

آنها به من پیشنهاد ویژه ای داده اند تا به شما منتقل کنم.

Go to nordvpn.com/lucy to get a two year plan

به nordvpn.com/lucy بروید تا یک برنامه دو ساله

plus one additional month with a huge discount.

به اضافه یک ماه دیگر با تخفیف بسیار زیاد دریافت کنید.

It's risk-free as they offer a 30-day money back guarantee.

این بدون ریسک است زیرا آنها 30 روز ضمانت بازگشت پول را ارائه می دهند.

All right, let's get started with the lesson.

بسیار خوب، بیایید با درس شروع کنیم.

So you're likely familiar with adverbs.

بنابراین احتمالاً با قیدها آشنا هستید.

These are words that add extra details to verbs,

اینها کلماتی هستند که جزئیات اضافی را به افعال اضافه می کنند،

they describe verbs.

آنها افعال را توصیف می کنند.

Words like slowly, quietly, quickly.

کلماتی مانند آهسته، آرام، سریع.

An example, I slowly walked through the park,

به عنوان مثال، من به آرامی در پارک قدم زدم،

or the little girl sat quietly in her room.

یا دختر کوچک آرام در اتاقش نشست.

Now the four adverbs

حالا چهار قیدی

that I'm going to discuss with you today,

که امروز با شما صحبت خواهم کرد

are a little different, they are adverbs of time,

، کمی متفاوت هستند، آنها قید زمان هستند،

meaning they generally describe when something happens,

به این معنی که معمولاً زمانی را توصیف می کنند که اتفاقی می افتد،

there are a few exceptions,

چند استثنا وجود دارد،

don't worry we will go through those as well.

نگران نباشید ما از آنها عبور خواهیم کرد. خوب.

To understand them visually, take a look at this timeline.

برای درک بصری آنها، به این جدول زمانی نگاهی بیندازید.

We can see the past, now, and the future.

ما می توانیم گذشته، حال و آینده را ببینیم.

Already and just are used to talk

قبلاً و فقط برای صحبت

about actions in the past that are finished.

در مورد اقدامات گذشته استفاده می شود که تمام شده است.

They're not ongoing, they're finished, completed, done.

آنها ادامه ندارند، آنها تمام شده اند، کامل شده اند، تمام شده اند.

Yet is used to talk about things

با این حال برای صحبت در مورد چیزهایی

that are planned to happen in the future,

که برنامه ریزی شده است در آینده اتفاق بیفتد استفاده می شود

and still is the tricky one.

و هنوز هم مشکل است. بسته به کاربرد

It can have different meanings depending on the usage.

می تواند معانی مختلفی داشته باشد.

These adverbs of time are mostly used

این قیدهای زمان بیشتر

with the present perfect, have done, I have done.

با حال کامل ، انجام داده، انجام داده ام استفاده می شود.

This is because they are used to describe actions

این به این دلیل است که از آنها برای توصیف اقداماتی استفاده می شود

that are related to the present in terms of their timing.

که از نظر زمان بندی به زمان حال مربوط می شوند.

I'm going to give you a couple of examples

من برای نشان دادن زمان در حال حاضر به شما چند مثال می زنم

to demonstrate the timing now.

.

With just, we have, I've just finished my homework.

با فقط، ما داریم، من تازه تکالیفم را تمام کردم.

I've just finished my homework,

من به تازگی تکالیفم را تمام کردم،

I finished my homework a short while ago.

چندی پیش تکالیفم را تمام کردم.

With already, I've already watched that movie.

من قبلاً آن فیلم را تماشا کرده ام.

I've already watched that movie,

من قبلا آن فیلم

I watched that movie sometime in the past.

را تماشا کرده ام، آن فیلم را زمانی در گذشته تماشا کرده ام.

So just is a short while ago,

پس همین چند وقت پیش،

and already, sometime in the past.

و در حال حاضر، زمانی در گذشته است.

It could be a few days ago,

ممکن است چند روز پیش باشد،

it could be a few months ago, we don't know.

ممکن است چند ماه پیش باشد، ما نمی دانیم.

But what we do know is that it's happened longer ago

اما چیزی که ما می دانیم این است که این اتفاق بیشتر از گذشته رخ داده

than just, I've just watched that movie,

است،

I've very recently watched it.

من به تازگی آن فیلم را تماشا کرده ام، اخیراً آن را تماشا کرده ام.

I've already watched that movie, a bit further back in time.

من قبلاً آن فیلم را تماشا کرده ام ، کمی دورتر در زمان.

Let's take a look at yet.

بیایید نگاهی به هنوز.

I haven't been to the supermarket yet.

من هنوز سوپرمارکت نرفتم

I haven't been to the supermarket yet.

من هنوز سوپرمارکت نرفتم

This means that it's planned, but not done.

این بدان معنی است که برنامه ریزی شده است، اما انجام نشده است.

You've planned something, but you haven't done it yet.

شما چیزی را برنامه ریزی کرده اید، اما هنوز آن را انجام نداده اید.

See, perfect place to use that word.

ببینید، مکان مناسبی برای استفاده از آن کلمه است.

And still, I still haven't called my teacher.

و من هنوز به استادم زنگ نزده ام.

I still haven't called my teacher.

هنوز به استادم زنگ نزدم

In this context, it also means that it's planned,

در این زمینه، همچنین به این معنی است که برنامه ریزی شده است،

but not done.

اما انجام نشده است.

This meaning is very similar to the third example,

این معنا شباهت زیادی به مثال سوم یعنی

the previous example.

مثال قبلی دارد.

The difference is that this implies,

تفاوت این است که این نشان می دهد

the still here implies

، هنوز هم در اینجا نشان

that this action should have already been completed,

می دهد که این عمل باید قبلاً تکمیل شده باشد،

but you still haven't done it yet.

اما شما هنوز آن را انجام نداده اید.

The still here focuses a little bit more

هنوز در اینجا کمی بیشتر بر این تمرکز دارد

on that you should have already performed that action,

که شما باید قبلاً آن عمل را انجام می‌دادید،

but you still haven't.

اما هنوز این کار را نکرده‌اید.

Maybe you've been procrastinating,

شاید تعلل کرده اید،

maybe you downloaded candy crush, I did that once.

شاید candy crush را دانلود کرده اید ، من این کار را یک بار انجام دادم.

I know that's a very old game, I, it was ridiculous.

من می دانم که این یک بازی بسیار قدیمی است، من، مسخره بود.

Anyway, moving on.

به هر حال، ادامه دارد.

So we've got the basic outline,

بنابراین ما طرح کلی را داریم،

let's dive a little deeper and look at them as individuals.

بیایید کمی عمیق‌تر غواصی کنیم و به عنوان افراد به آنها نگاه کنیم.

Already, already has three basic usages.

در حال حاضر، سه کاربرد اساسی دارد.

First usage, it's used to describe something

استفاده اول، برای توصیف چیزی

that happened in the near past as we discussed before.

که در گذشته نزدیک اتفاق افتاده است، استفاده می شود .

You don't need to wash up, I've already done it.

شما نیازی به شستشو ندارید ، من قبلاً این کار را انجام داده ام.

I've very recently washed up.

من اخیراً شسته شده ام.

The action likely happened several minutes ago.

این اقدام احتمالا دقایقی پیش اتفاق افتاده است.

Second usage, we use it to describe an action

کاربرد دوم، ما از آن برای توصیف عملی استفاده می‌کنیم

that happened longer ago.

که مدت‌ها قبل اتفاق افتاده است.

I don't want to travel to Spain, I've already been there.

من نمی خواهم به اسپانیا سفر کنم، قبلاً آنجا بوده ام.

That is the biggest lie I've ever said.

این بزرگترین دروغی است که تا به حال گفته ام.

I always want to travel to Spain.

من همیشه می خواهم به اسپانیا سفر کنم.

In this sentence, the meaning of already could be months

در این جمله معنای قبلا می تواند ماه ها

or years in the past.

یا سال ها در گذشته باشد.

It's much further in the past than the first example.

در گذشته بسیار فراتر از نمونه اول است.

The third use of already, and this is an important one

سومین استفاده از قبلاً، و این مورد مهم

is to express the idea that something happened

است، بیان این ایده است که چیزی

quicker than expected.

سریعتر از حد انتظار اتفاق افتاده است.

The test started 10 minutes ago,

آزمایش 10 دقیقه پیش شروع شد،

but she's already finished it.

اما او قبلاً آن را تمام کرده است.

That is way quicker than I expected.

این خیلی سریعتر از چیزی است که من انتظار داشتم.

Maybe the test is meant to be 30 or 60 minutes long,

شاید قرار باشد آزمون 30 یا 60 دقیقه باشد،

but the student finished it in 10 minutes.

اما دانش آموز آن را در 10 دقیقه تمام کرد.

This action took place sooner than expected.

این اقدام زودتر از حد انتظار انجام شد.

I can't believe you finished it already.

باورم نمیشه قبلا تمومش کردی

Let's have a quick test to check your understanding.

بیایید یک تست سریع برای بررسی درک شما داشته باشیم.

I'm going to show you two sentences,

من دو جمله را به شما نشان می‌دهم،

and I want you to think about the meaning

و می‌خواهم در مورد

of already in that sentence, whether it's the first usage,

معنای قبلاً در آن جمله فکر کنید، خواه استفاده اول

the near past, the second usage, longer ago

، گذشته نزدیک، استفاده دوم، طولانی‌تر

or the third usage, quicker than expected.

یا سومین استفاده، سریع‌تر از حد انتظار باشد.

First one, I don't want to see that concert,

اولی، من نمی خواهم آن کنسرت را ببینم،

I've already seen them live.

قبلاً آنها را زنده دیده ام.

I don't want to see that concert,

من نمی خواهم آن کنسرت را ببینم،

I've already seen them live.

قبلا آنها را زنده دیده ام.

One, two or three?

یک، دو یا سه؟

Near past, longer ago, or quicker than expected?

گذشته نزدیک، طولانی‌تر، یا سریع‌تر از حد انتظار؟

If you chose number two, then you are correct.

اگر شماره دو را انتخاب کردید، پس درست می گویید.

Number two, it's 11:00 am,

شماره دو، ساعت 11 صبح است

and he's already eating his lunch.

و او در حال خوردن ناهار است.

It's 11:00 am and he's already eating his lunch.

ساعت 11 صبح است و او در حال خوردن ناهار است.

I can relate hard with this sentence.

من می توانم به سختی با این جمله ارتباط برقرار کنم.

I can really relate with the sentence.

من واقعاً می توانم با جمله ارتباط برقرار کنم.

Whenever I have a packed lunch,

هر وقت ناهار بسته‌بندی شده می‌خورم،

I just can't stop thinking about it

نمی‌توانم به آن فکر

until I'm finally eating it.

نکنم تا بالاخره آن را بخورم.

Which usage one, two, or three?

کدام کاربرد یک، دو، سه؟

If you chose three, then you are incor--

اگر سه مورد را انتخاب کردید، پس نادرست هستید -

joking, you're correct, did that make you jump?

شوخی می کنید، درست می گویید، آیا این باعث شد بپرید؟

Yeah, he's eating his lunch sooner than expected,

آره، او زودتر از حد انتظار ناهارش را می خورد،

but he knows his body clock so he can do what he wants.

اما ساعت بدنش را می شناسد تا بتواند کاری را که می خواهد انجام دهد.

Let's move on to the next word, just.

بیایید به کلمه بعدی برویم، فقط.

Just has a very similar meaning to already

فقط معنای بسیار مشابهی دارد که قبلاً

as we have already discussed a short while ago,

چندی پیش در مورد آن صحبت کردیم،

but it expresses that something happened much more recently.

اما بیان می کند که اتفاقی بسیار اخیراً رخ داده است.

I've just finished dinner, now it's time for dessert.

من تازه شام ​​رو تموم کردم الان وقت دسره

I finished dinner moments ago and now I'm ready for dessert.

شام را لحظاتی پیش تمام کردم و حالا برای دسر آماده ام.

However, just can talk about something

با این حال، فقط می توان در مورد چیزی صحبت

that happened a little longer ago, it could be used

کرد که کمی طولانی تر اتفاق افتاده است، می توان از آن

to describe something that happened recently.

برای توصیف چیزی که اخیراً رخ داده استفاده کرد.

For example, William has just come back from America.

مثلاً ویلیام تازه از آمریکا برگشته است.

William could have come back several days ago

ویلیام می‌توانست چند روز پیش

rather than moments ago,

به جای چند لحظه پیش بازگردد،

but this is still considered recent.

اما این هنوز هم اخیراً در نظر گرفته می‌شود.

I've also got three more usages of the word just.

من همچنین سه کاربرد دیگر از کلمه just دارم.

They all have a similar general meaning

همه آنها یک معنای کلی مشابه دارند

in that they express a strong feeling towards something.

زیرا احساس قوی نسبت به چیزی را ابراز می کنند .

An example, that's just what I wanted to say.

به عنوان مثال، این همان چیزی است که می خواستم بگویم.

That's exactly or precisely what I wanted to say.

این دقیقاً یا دقیقاً همان چیزی است که می خواستم بگویم.

So just here is used to express a precise or exact meaning.

بنابراین فقط اینجا برای بیان یک معنای دقیق یا دقیق استفاده می شود.

That's just what he thought,

این همان چیزی بود که او فکر می کرد،

that's exactly precisely what he thought.

دقیقاً همان چیزی بود که او فکر می کرد.

Another example, she is just an amazing singer.

مثال دیگر، او فقط یک خواننده شگفت انگیز است.

She is just an amazing singer.

او فقط یک خواننده شگفت انگیز است.

It's like saying simply, she is simply an amazing singer.

مثل این است که به سادگی بگوییم، او یک خواننده شگفت انگیز است.

So just here is used

بنابراین فقط اینجا

to show a strong feeling about something.

برای نشان دادن احساس قوی در مورد چیزی استفاده می شود.

I strongly feel that she is an amazing singer.

من به شدت احساس می کنم که او یک خواننده شگفت انگیز است.

What about this?

در مورد این چی؟

Just finish the task as quickly as you can.

فقط تا آنجا که می توانید کار را تمام کنید.

Just finish the task as quickly as you can.

فقط تا آنجا که می توانید کار را تمام کنید.

Just here is used to express impatience when giving orders.

فقط اینجا برای بیان بی حوصلگی هنگام دستور دادن استفاده می شود.

Just do it, do it now (chuckles).

فقط انجامش بده، همین الان انجامش بده (میخندد).

So those were all about

بنابراین همه آنها در مورد

having a strong feeling towards something.

داشتن یک احساس قوی نسبت به چیزی بودند.

We now have two more meanings,

ما اکنون دو معنی دیگر داریم،

these are used very frequently.

اینها بسیار استفاده می شوند.

If I phone my husband and he's at work and he says,

اگر به شوهرم زنگ بزنم و او سر کار باشد و او

"What do you need?"

بگوید چه نیازی داری؟

I might say, I just wanted to tell you that I love you.

شاید بگم، فقط میخواستم بهت بگم که دوستت دارم.

I just wanted to tell you that I love you.

فقط خواستم بهت بگم که دوستت دارم

We use just here to reduce the force of a statement

ما فقط از اینجا برای کاهش قدرت یک بیانیه استفاده می کنیم

and almost to suggest that it's not important.

و تقریباً برای اینکه بگوییم مهم نیست.

Oh it's not important,

اوه مهم نیست

I just wanted to tell you that I love you.

فقط میخواستم بهت بگم دوستت دارم

Another example, can I just borrow your phone

مثال دیگر، آیا می توانم فقط یک دقیقه گوشی شما را قرض بگیرم

for one minute?

؟

Can I just borrow your phone?

آیا می توانم فقط تلفن شما را قرض بگیرم؟

That's all I want, it's not much,

این تمام چیزی است که می خواهم، زیاد نیست،

please can I borrow your phone?

لطفاً می توانم تلفن شما را قرض بگیرم؟

And lastly, we can use it to mean simply or only.

و در نهایت، می توانیم آن را به معنای ساده یا فقط به کار ببریم.

I'm just a student, so I can't afford it.

من فقط یک دانشجو هستم، بنابراین نمی توانم آن را بپردازم.

I'm simply or only a student so I can't afford it.

من فقط یا فقط یک دانشجو هستم، بنابراین نمی توانم آن را بپردازم.

Okay, so we have those seven usages,

خوب، پس ما آن هفت کاربرد را داریم،

let's test you once again to check your understanding.

بیایید یک بار دیگر شما را آزمایش کنیم تا درک شما را بررسی کنیم.

What is just being used for in this sentence.

چیزی که در این جمله فقط برای آن استفاده می شود .

You should call Tom, he is just the man for the job.

باید به تام زنگ بزنی، او فقط مرد این کار است.

I might have given it away with my hand.

شاید با دستم دادمش

You should call Tom, he's just the man for the job.

باید به تام زنگ بزنی، او فقط مرد این کار است.

It's the third one, to express a precise or exact meaning.

سومین مورد برای بیان معنای دقیق یا دقیق است.

He is the exact man for the job.

او دقیقاً مرد این کار است.

And the next sentence, I don't want to hear any excuses

و جمله ی بعدی، نمی خواهم بهانه ای بشنوم

just to be quiet.

فقط برای ساکت بودن.

I don't want to hear any excuses, just be quiet.

من نمی خواهم هیچ بهانه ای بشنوم، فقط ساکت باش.

Which meaning is it?

کدام معنی است؟

It's usage number five, to express inpatients

این کاربرد شماره پنج است، برای بیان بیماران

when giving orders.

بستری هنگام سفارش.

So we've already spoken about already and just,

بنابراین ما قبلاً و فقط در مورد آن صحبت کرده

but we still haven't spoken about still or yet.

ایم، اما هنوز در مورد هنوز یا هنوز صحبت نکرده ایم.

So let's move on to these last two.

پس بیایید به این دو مورد آخر بپردازیم.

I mentioned earlier that still can be a little bit tricky.

قبلاً اشاره کردم که هنوز هم می تواند کمی مشکل باشد.

This is because it can have various applications.

زیرا می تواند کاربردهای مختلفی داشته باشد.

Let's take a look.

بیا یک نگاهی بیندازیم.

We can use it to describe something

ما می توانیم از آن برای توصیف چیزی

that is going to happen in the near future.

که قرار است در آینده نزدیک رخ دهد استفاده کنیم.

In this case, it's used in a negative context.

در این مورد، در زمینه منفی استفاده می شود.

I've been waiting for 20 minutes,

20 دقیقه است که منتظرم

but he still hasn't arrived.

اما هنوز نیامده است.

Still is often used with continuous grammar,

Still اغلب با دستور زبان پیوسته استفاده می‌شود

describing an action that is continuing

و عملی را توصیف می‌کند که ادامه دارد

and hasn't finished yet.

و هنوز تمام نشده است.

He is still washing his car.

او هنوز در حال شستن ماشینش است.

He is continuing to do so, he hasn't finished yet.

او به این کار ادامه می دهد ، هنوز تمام نشده است.

This can imply that somebody is taking longer

این می تواند به این معنی باشد که شخصی بیشتر

than they should or something is taking longer

از آنچه باید طول می کشد یا چیزی بیشتر

than it should.

He's still cleaning his car.

از آنچه باید طول می کشد.

او هنوز در حال تمیز کردن ماشینش است.

He's still out there, he loves that car.

او هنوز بیرون است، او آن ماشین را دوست دارد.

The last use of still is to talk about habits,

آخرین کاربرد هنوز صحبت کردن در مورد عادات است،

in particular habits that have not changed

به ویژه عادت هایی که تغییر نکرده اند،

even if they may be should have changed.

حتی اگر ممکن است تغییر کنند، باید تغییر می کردند.

An example, he's 35, but he still lives with his mum.

به عنوان مثال، او 35 سال دارد، اما هنوز با مادرش زندگی می کند.

Obviously it's absolutely fine to live with your mum

بدیهی است که زندگی با مادر خود

when you're 35, whatever works for you.

در 35 سالگی، هر چه که برای شما مفید باشد، کاملاً خوب است.

I mean the housing prices now.

منظورم الان قیمت مسکن است.

Moving on (chuckles).

در حال حرکت (خنده می زند).

However, there is that implication

با این حال، این مفهوم وجود دارد

that it's not normal to do that.

که انجام این کار طبیعی نیست.

It's a habit that should have been broken

این عادتی است که

according to society.

طبق نظر جامعه باید ترک می شد.

Another example, do you still go to that nightclub?

مثال دیگر، آیا هنوز به آن کلوپ شبانه می روید؟

Oh, we stopped going ages ago.

اوه، ما از قدیم الایام دیگر نرفتیم.

It's implying, oh, you still do that.

این به این معنی است که اوه، شما هنوز این کار را می کنید.

Oh, we stopped that ages ago.

اوه، ما این دوران را متوقف کردیم.

It doesn't always have to be negative.

همیشه نباید منفی باشد.

Do you still work for Google?

آیا هنوز برای گوگل کار می کنید؟

For example, do you still work for Google?

به عنوان مثال، آیا هنوز برای گوگل کار می کنید؟

"Yes," Cool, so there's still for you.

"بله،" عالی، پس هنوز برای شما وجود دارد.

It's used to describe something

برای توصیف چیزی

that's going to happen in the near future,

که قرار است در آینده نزدیک اتفاق بیفتد،

or likely to happen in the near future,

یا احتمالاً در آینده نزدیک اتفاق بیفتد،

an action in progress that still hasn't finished,

اقدامی در حال انجام که هنوز به پایان نرسیده است،

or to talk about a habit that hasn't changed,

یا برای صحبت در مورد عادتی که تغییر نکرده است،

sometimes with an implication that it should have changed.

گاهی اوقات با یک مفهوم استفاده می شود. که باید تغییر می کرد.

I hope that's clear for you.

امیدوارم برای شما واضح باشد.

If you want to test your understanding even more,

اگر می خواهید درک خود را حتی بیشتر آزمایش کنید

there is a quiz in the PDF.

، یک مسابقه در PDF وجود دارد.

Finally, let's talk about yet.

در نهایت، اجازه دهید در مورد هنوز صحبت کنیم.

This adverb of time has a couple of meanings,

این قید زمان چند معنی دارد،

but the most common one is to express

اما متداول ترین آنها بیان

that something's going to happen soon.

این است که به زودی اتفاقی خواهد افتاد.

Have you finished your homework yet?

هنوز تکالیفت رو انجام ندادی؟

I expect you to finish it soon,

من انتظار دارم که به زودی آن را تمام کنید،

but I don't know if you've completed the task or not.

اما نمی دانم که آیا کار را انجام داده اید یا نه.

Comparing this to already,

با مقایسه این با قبلاً

have you already finished your homework?

، آیا قبلاً تکالیف خود را تمام کرده اید؟

Implies a little bit more

کمی بیشتر نشان می دهد

that I'm shocked that you've done it so soon.

که من شوکه شده ام که شما این کار را به این زودی انجام داده اید.

Have you already finished your homework?

آیا قبلاً تکالیف خود را تمام کرده اید؟

If I say, have you finished your homework yet?

اگر بگویم، آیا هنوز تکالیف خود را تمام کرده اید؟

There's no strong implication

هیچ مفهوم قوی ای وجود ندارد

that you've done the homework quicker

که تکالیف را سریعتر

or slower than expected.

یا کندتر از حد انتظار انجام داده اید.

Have you still not finished your homework?

آیا هنوز تکالیف خود را تمام نکرده اید؟

That implies that your homework is being completed

این بدان معناست که تکالیف شما

at a much slower rate than expected.

با سرعت بسیار کمتری نسبت به آنچه انتظار می رفت انجام می شود.

There is another meaning of yet,

معنای دیگری از yet وجود دارد

and it's similar to the meaning of nonetheless.

و با این وجود مشابه معنای آن است.

Nonetheless, what a great word to say.

با این حال، چه کلمه خوبی برای گفتن.

Nevertheless was always a favourite of my students.

با این وجود همیشه مورد علاقه شاگردانم بود.

Nonetheless means despite what has been said or done,

با این وجود به این معنی است که علیرغم آنچه گفته شده یا انجام شده است

it's similar to, but.

، مشابه است، اما.

Nonetheless, he's retired yet he still continues to work.

با این حال، او بازنشسته شده است ، اما همچنان به کار خود ادامه می دهد.

He's retired nevertheless or nonetheless,

او با این وجود بازنشسته است یا با این وجود

he still continues to work.

، همچنان به کار خود ادامه می دهد.

Right, that is it for today's grammar lesson.

درست است، این برای درس گرامر امروز است.

Now it's time to check your understanding

اکنون وقت آن است که

by completing the quiz in the PDF.

با تکمیل مسابقه در PDF، درک خود را بررسی کنید.

If you want to download that,

اگر می خواهید آن را دانلود کنید،

just click on the link in the description box,

فقط روی پیوند موجود در کادر توضیحات کلیک کنید،

it'll arrive straight in your inbox.

مستقیماً به صندوق ورودی شما می رسد.

Don't forget to check out NordVPN.

فراموش نکنید که NordVPN را بررسی کنید.

Go to nordvpn.com/lucy for a two year plan

برای یک برنامه دو ساله

plus an additional month free with a huge discount.

به اضافه یک ماه اضافی رایگان با تخفیف زیاد به nordvpn.com/lucy بروید.

Don't forget to connect with me on all of my social media.

فراموش نکنید که در تمام شبکه های اجتماعی من با من در ارتباط باشید.

I've got my Instagram, I've got my website

من اینستاگرام خود را دارم، وب‌سایت خود را

where I've got a fantastic pronunciation tool

دارم که در آن یک ابزار تلفظ فوق‌العاده دارم

where you can click on phonemes

که می‌توانید روی واج‌ها کلیک کنید

and hear me pronounce the said phonemes, it's great,

و تلفظ واج‌های گفته شده را از من بشنوید، عالی است،

I love it (chuckles).

من آن را دوست دارم (خنده می‌زند).

If you'd like to improve your listening

اگر می‌خواهید مهارت‌های شنیداری و واژگان خود را بهبود ببخشید

and vocabulary skills,

then you can visit my personal channel

، می‌توانید از کانال شخصی من دیدن کنید،

where we vlog our lives here and the English countryside,

جایی که ما زندگی‌مان را در اینجا و حومه‌های انگلیسی وبلاگ‌نویسی می‌کنیم،

and every single vlog is fully subtitled,

و هر یک از ویلاگ‌ها کاملاً زیرنویس هستند،

so you can use it for vocabulary acquisition,

بنابراین می‌توانید از آن برای یادگیری واژگان

or listening practise.

یا گوش دادن استفاده کنید. تمرین.

I will see you soon for another lesson.

به زودی برای یک درس دیگر می بینمت.

(bright upbeat music)

(موسیقی شاد و روشن)

Right.

درست است.