IELTS Speaking DIALOGUES Lesson: Politeness

(soft music)

(موسیقی ملایم)

- Polite dialogue.

- گفتگوی مودبانه.

Dialogue number one is about requesting.

گفتگوی شماره یک در مورد درخواست است.

So the scenario, Emily is watching TV.

بنابراین سناریو، امیلی در حال تماشای تلویزیون است. صدایش

It is quite loud.

کاملا بلند است.

Tom, her boyfriend, is trying to study.

تام، دوست پسرش، در تلاش است درس بخواند.

He wants Emily to turn the volume on the TV down.

او از امیلی می خواهد صدای تلویزیون را کم کند.

Okay, so remember the context.

خوب، پس زمینه را به خاطر بسپار.

This is boyfriend and girlfriend at home relaxing.

این دوست پسر و دوست دختر در خانه برای استراحت است. به

What do you think he will say?

نظر شما او چه خواهد گفت؟

So,

بنابراین،

can you just type

می توانید فقط

in the chat what you think he will say?

در چت تایپ کنید که او چه می گوید؟

Let's have a look.

بیایید نگاهی بیندازیم.

(soft music)

(موسیقی ملایم)

Nice.

زیباست.

Very polite boyfriend.

دوست پسر خیلی مودب

I like it.

من آن را دوست دارم.

"Could you turn the volume please?"

"میشه لطفا صدا رو کم کنید؟"

Very, very nice.

خیلی خیلی قشنگه

Some lovely answers there.

چند پاسخ دوست داشتنی وجود دارد.

So let's look at some possible answers.

بنابراین بیایید به برخی از پاسخ های ممکن نگاه کنیم.

I think generally all of those were good.

من فکر می کنم به طور کلی همه آن ها خوب بودند.

I think because it's boyfriend

من فکر می کنم چون

and girlfriend at home,

در خانه دوست پسر و دوست دختر است،

it's gonna be fairly simple and direct,

نسبتاً ساده و مستقیم،

but polite.

اما مؤدبانه خواهد بود.

So I would say possible answers, right?

بنابراین می‌توانم پاسخ‌های احتمالی را بگویم، درست است؟

"Will you please turn down the volume?"

"لطفا صدا را کم می کنید؟"

So notice that the verb,

بنابراین توجه کنید که فعل،

that the verb is not volume,

که فعل حجم نیست،

the verb is turned down, right?

فعل کم شده است، درست است؟

You need to turn down or turn down the volume.

باید صدا را کم یا کم کنید.

"Will you please turn down the volume?"

"لطفا صدا را کم می کنید؟"

So we've used please, maybe.

بنابراین ما استفاده کرده ایم لطفا، شاید.

And it's a question.

و این یک سوال است.

Will you

آیا شما

or "could you."

یا "می توانید".

"Could you turn the volume down

"آیا می توانید صدا را کم کنید

or could you turn down the volume?"

یا می توانید صدا را کم کنید؟"

Right?

درسته؟

You can say turn down the volume

می توانید بگویید صدا را کم کنید

or turn the volume down.

یا صدا را کم کنید. باشه

Okay.

"Turn the volume down, will you, Emily?"

"صدا رو کم کن، امیلی؟"

So you can begin with turn the volume down

بنابراین می توانید با کاهش صدا شروع کنید

and then use the will after.

و سپس از اراده استفاده کنید.

So you can use will after or use will at the start.

بنابراین می توانید از will after یا در شروع استفاده کنید.

Both of those work.

هر دوی اینها کار می کنند.

And I think those are very normal answers.

و من فکر می کنم این پاسخ های بسیار عادی هستند. آیا

Could you turn the volume down?

می توانید صدا را کم کنید؟

Of course you can add Honey.

البته می توانید عسل اضافه کنید.

Honey.

عزیزم

Love.

عشق

My dear.

عزیز من.

Things like that.

چیزهایی از این قبیل.

Please.

لطفا

You can add all of those

می‌توانید همه آن‌ها را اضافه کنید

to just make it softer and more accessible.

تا نرم‌تر و در دسترس‌تر شود.

Slightly more polite answers.

پاسخ های کمی مودبانه تر.

I think a little bit more polite but not much more.

من فکر می کنم کمی مودب تر اما نه خیلی بیشتر.

"Do you think you could just turn the volume

"فکر می کنی بتونی صدا رو

down for a while?"

برای مدتی کم کنی؟" باشه

Okay?

؟

So do you think you could.

پس فکر میکنی بتونی

So instead of saying, could you?

بنابراین به جای گفتن، می توانید؟

Do you think you could?

فکر می کنی بتونی؟ باشه

Okay?

؟

So if you compare to this one,

بنابراین اگر با این یکی مقایسه کنید،

"Could you turn the volume down?"

"آیا می توانید صدا را کم کنید؟"

"Do you think you could turn the volume down?"

"فکر می کنی بتونی صدا رو کم کنی؟"

So you're just making it more indirect

بنابراین شما فقط آن را غیرمستقیم تر می کنید

and we switch, we invert.

و ما تغییر می دهیم، معکوس می کنیم. آیا

Could you, do you think you could?

می توانید، آیا فکر می کنید می توانید؟

That's nice, right?

این خوب است، درست است؟

"Do you think you could just turn the volume down

"فکر می کنی بتونی صدا رو

for a while?"

برای مدتی کم کنی؟"

So what he's doing here,

بنابراین کاری که او در اینجا انجام می‌دهد، از

he's using what we call in English hedging

چیزی که ما در انگلیسی به آن می‌گوییم پرچینی استفاده می‌کند

and hedging is to soften, to make it softer.

و هجینگ برای نرم کردن، برای نرم‌تر کردن آن است.

Things like honey, love, my dear, please.

چیزهایی مثل عسل، عشق، عزیزم، لطفا. برای

It's to soften, right?

نرم شدن است، درست است؟

Just we can use to soften.

فقط می توانیم برای نرم کردن استفاده کنیم.

Here for a while.

اینجا برای مدتی

This is softening in it, right?

این در آن نرم کننده است، درست است؟

Because to let her know it's not the whole evening.

چون به او بفهمانیم که تمام غروب نیست.

Just for maybe 10, 20 minutes.

فقط برای 10، 20 دقیقه.

Just you can use anywhere.

فقط می توانید از هر جایی استفاده کنید.

Will you please?

آیا شما لطفا؟

I mean I could here,

منظورم این است که می‌توانم اینجا،

"Will you please just turn down the volume?"

"لطفا فقط صدا را کم کنید؟"

Just right, just a little bit.

درست است، فقط کمی.

"Could you just turn the volume down?"

"میشه فقط صدا رو کم کنی؟"

So you can use it anywhere.

بنابراین می توانید از آن در هر جایی استفاده کنید.

Actually just is a very nice word to make things softer.

در واقع فقط کلمه بسیار خوبی برای نرم کردن همه چیز است. تعداد

Quite a few of you had this expression.

کمی از شما این عبارت را داشتید. آیا می

Would you mind turning the volume down?

خواهید صدا را کم کنید؟

Perfect.

عالی

Just notice with, would you mind?

فقط با توجه کنید، اشکالی ندارد؟

It has to be gerund.

باید جیروند باشد. باشه

Okay?

؟ اینطور

It's not, would you mind to turn?

نیست.

No.

نه.

"Would you mind turning the volume down?"

"می خواهی صدا را کم کنی؟" باشه

Okay?

؟

So I'll just kind of highlight the key things.

بنابراین من فقط به نوعی موارد کلیدی را برجسته می کنم.

And this one, I think more polite but possible.

و این یکی، به نظر من مؤدبانه تر اما ممکن است.

"I don't suppose you could turn that down, could you?"

"فکر نمی کنم بتوانید آن را رد کنید، می توانید؟"

I don't suppose.

من فکر نمی کنم.

So here we are using, I don't suppose, again,

بنابراین در اینجا ما استفاده می کنیم، فکر نمی کنم، دوباره،

it's making it softer.

آن را نرم تر می کند.

"I don't suppose you could turn that down, could you?"

"فکر نمی کنم بتوانید آن را رد کنید، می توانید؟"

It's a inverted, it's a tag into a question tag.

این یک برچسب معکوس است، این یک برچسب به یک برچسب سوال است.

A bit more polite, but again, still possible.

کمی مودبانه تر، اما باز هم ممکن است. به

I think this is less likely.

نظر من این احتمال کمتر است.

"I was wondering if you could turn the volume down?"

"می خواستم بدونم می تونی صدا رو کم کنی؟"

So sometimes we use the past tense to be polite.

بنابراین گاهی اوقات ما از زمان گذشته برای ادب استفاده می کنیم.

I was wondering,

من تعجب کردم،

and then you say what you want to say.

و بعد شما آنچه را که می خواهید بگویید.

If you could,

اگر می توانید،

I dunno why this works,

من نمی دانم چرا این کار می کند،

but we use the past tense.

اما ما از زمان گذشته استفاده می کنیم.

I was wondering.

من تعجب می کردم.

I think it's

فکر می‌کنم به این

because when we say, I'm wondering if you could,

دلیل است که وقتی می‌گوییم، من فکر می‌کنم آیا می‌توانی، به این

I'm wondering if you could close the window.

فکر می‌کنم که آیا می‌توانی پنجره را ببندی.

It sounds like a bit strong.

کمی قوی به نظر می رسد.

If we use the past tense,

اگر از زمان گذشته استفاده کنیم، به

it's kind of making it more distant and softer.

نوعی آن را دورتر و ملایم تر می کند.

I was wondering before,

قبلا تعجب میکردم

but not now.

ولی الان نه

"I was wondering if you could turn the volume down."

"می خواستم بدونم که آیا می توانید صدا را کم کنید."

I was wondering if you could

داشتم فکر می‌کردم که آیا می‌توانی

blah, blah, blah, blah.

بله، بل، بل، بلا.

I think this is more polite

من فکر می کنم این مودبانه تر است

and maybe like with colleagues at work you might use that.

و شاید مانند همکاران در محل کار ممکن است از آن استفاده کنید.

I was wondering if you could help me.

میخواستم بدونم میتونی کمکم کنی می خواستم

I was wondering if you could just

بدونم که آیا می توانید

do this on the computer.

این کار را فقط روی رایانه انجام دهید؟

So I think that's slightly more formal, more polite,

بنابراین من فکر می کنم که کمی رسمی تر، مودبانه تر،

but still nice.

اما هنوز هم خوب است.

I was wondering, so using the past tense.

من تعجب می کردم، پس از زمان گذشته استفاده کنید. باشه

Okay?

؟

So we've got the use of will you,

بنابراین ما از اراده شما استفاده می کنیم،

could you?

می توانید؟

Using, do you think you could?

در حال استفاده، فکر می کنید می توانید؟

Do you think you could?

فکر می کنی بتونی؟

Would you mind?

آیا شما مخالف هستید؟

I don't suppose.

من فکر نمی کنم.

And I was wondering.

و من متعجب بودم.

And then you've got all these things to hedge

و سپس شما باید همه این موارد را حفظ کنید

or to be softer.

یا نرم تر باشید.

Honey, love, my dear.

عزیزم، عشق، عزیزم.

Just dah, dah, dah.

فقط هههههههه

And maybe others.

و شاید دیگران. باشه

Okay.

So that is a very good guide

بنابراین این یک راهنمای بسیار خوب

to possible answers on being polite.

برای پاسخ های ممکن در مورد مودب بودن است.

Let's have a look.

بیایید نگاهی بیندازیم.

Just a few others.

فقط چند تای دیگه

I'll just comment on one or two.

فقط در مورد یکی دوتا نظر میدم

Eva says, "Could you turn it down please?"

اوا می گوید: "میشه لطفا ردش کنی؟"

Perfect.

عالی

Jane, I'm gonna come to yours in a moment.

جین، من یه لحظه میام پیش تو.

Ahmed says, "Please turn the volume down."

احمد می گوید لطفا صدا را کم کنید.

Perfect.

عالی

"Hey, turn the volume, please."

"هی، لطفا صدا را کم کن."

Yes, yep, could be.

بله، بله، ممکن است.

Lily.

لیلی

"It would be thoughtful of you to turn the volume down."

"به فکر شماست که صدا را کم کنید."

Emily, "I'm trying to focus."

امیلی، "من سعی می کنم تمرکز کنم."

That's very polite, Lily.

خیلی مودب است لیلی

Or I think that's super polite.

یا فکر می کنم فوق العاده مودبانه است.

Maybe a bit too much.

شاید کمی بیش از حد.

Maybe.

شاید.

"Could you turn the volume down please?"

"میشه لطفا صدا رو کم کنید؟"

It's disturbing."

That's good, yeah.

آزاردهنده است.»

خوب است، آره.

Now Jane had this one.

حالا جین این یکی را داشت.

"Do we have earplugs?"

«آیا ما گوش گیر داریم؟»

"Do we have earplugs?"

«آیا گوش گیر داریم؟»

Emily and I love this

من و امیلی این را دوست داریم

because what's happening here,

چون اتفاقی که اینجا می افتد،

I would just put it in the plural.

من فقط آن را به صورت جمع قرار می دهم.

Jane.

جین.

Is that Emily?

آیا امیلی

Sorry, Tom is being ironic.

متاسفم،

He's being funny, right?

او خنده دار است، درست است،

And you've anticipated me here Jane,

و شما اینجا را پیش بینی کرده اید،

because I've got here British people

چرا که مردم بریتانیا

are also looking for a chance

نیز به دنبال فرصتی برای

to use irony,

استفاده از کنایه هستند

right?

؟ ایرونیک

Or be ironic.

Eh.

Ironic.

Ironic.

Which is basically funny, right?

که اساساً خنده دار است،

Making some kind of a joke.

So Tom might say in reality,

right, Tom might say,

درست است که تام بگوید:

"Can you turn that up?

«آیا می توانی آن را مطرح کنی؟

I can't hear a thing."

من نمی توانم چیزی بشنوم." می

That's irony.

It's saying the opposite of what is true.

"Or is that loud enough?

Can you hear, okay?"

شنوید، باشه؟"

So it's indirect.

پس غیرمستقیم است.

It's tactful, but it's ironic.

با درایت است، اما کنایه آمیز است.

And so what Emily says, do we have, sorry, Jane says,

و بنابراین آنچه امیلی می گوید، آیا ما داریم، ببخشید، جین می گوید:

"Do we have earplugs?"

"آیا ما گوش گیر داریم؟"

Emily.

امیلی.

I think that is ironic.

فکر می کنم طعنه آمیز است.

Okay?

باشه؟

If he said, "Could you use earplugs?"

اگر او گفت: "آیا می توانی از گوش گیر استفاده کنی."

That's different.

But this one I like it.

It's irony, right?

So I'm gonna add that one.

Thank you very much.

Lovely.

So this is also I think a very,

it's a very British thing, but yes.

این یک چیز بسیار بریتانیایی است، اما فکر می‌کنید که

Last question then.

How do you think Emily will reply?

امیلی چگونه پاسخ می‌دهد.

Let's say any of these Tom said.

In fact, let me go back up here.

Let's go up to these.

If Tom said,

"Do you think you could just turn down the volume?"

"فکر می‌کنی می‌توانی صدا را کم کنی؟" آیا

How do you think Emily will reply?

What do you think she'll say?

Let's have a look.

Sarcasm.

Yes.

Yeah.

Brian, good one.

Is sarcasm or irony.

Is it polite?

این مودبانه است،

It's ironic, it's not polite, it's ironic.

Sure, no probs.

مطمئناً هیچ مشکلی وجود ندارد

"So sorry honey, I wasn't aware of it."

Lovely, good, good answers.

"Yes, of course."

"Sure hun."

هان."

"Sure honey, sorry for doing it."

"حتما عزیزم، متاسفم که این کار را انجام دادم."

Yes.

بله.

Of course.

البته.

Yes I will.

بله خواهم کرد.

Excellent, excellent.

عالی، عالی.

Yes, sure, no worries.

بله، مطمئنا، جای نگرانی نیست.

All of these are good.

همه اینها خوب است.

Very, very good.

خیلی خیلی خوبه

"For sure."

"حتما."

"Certainly, I will turn down the volume, sorry about that."

"مطمئناً صدا را کم خواهم کرد، بابت این موضوع متاسفم."

Brilliant, Chris.

درخشان، کریس.

"Sorry honey, without a doubt."

"ببخشید عزیزم، بدون شک."

"Sorry honey, without a doubt. "

"ببخشید عزیزم، بدون شک."

I'm not sure I would say without a doubt in this context.

من مطمئن نیستم که بدون شک در این زمینه بگویم.

That sounds a bit strange.

کمی عجیب به نظر می رسد.

I think, "sorry honey," is good enough.

من فکر می کنم "ببخشید عزیزم" به اندازه کافی خوب است.

Yes.

بله.

Of course.

البته.

"Yeah, sure, why not?"

"آره، حتما، چرا که نه؟"

"Yes, I can.

"بله، می توانم.

"It's not a problem."

"مشکلی نیست."

All of those are great.

همه اینها عالی هستند.

Very, very good.

خیلی خیلی خوب.

All of those possible answers.

همه آن پاسخ های ممکن. فکر می

I think some of the things I was thinking you could have.

کنم برخی از چیزهایی که فکر می کردم شما می توانید داشته باشید.

"Sure, no problem."

"مطمئناً، مشکلی نیست."

I like, "No probs."

من دوست دارم، "این خیلی خوب است."

That's more informal.

It's great.

No worries.

Some of you had great.

Of course.

"Absolutely."

Somebody had that.

"Absolutely."

Nice.

All of those are possible.

She may be negative.

She may say, "Well I'd rather not."

او ممکن است بگوید: «ببخشید نمی‌توانم، خوب، خوب است.

"I'm sorry I can't."

»

So she could give a negative answer, right?

Depending on the context.

Okay, excellent.

Let's listen and see what they really said.

And is it similar to your ideas?

آیا واقعاً شبیه به ایده های شماست

So let's have a listen and just see.

Is it the same as what you said?

Let's have a listen to this.

- [Tom] Hey Emily, I'm trying to study here.

Do you think you could just turn down the TV a little?

فکر می‌کنی می‌توانی کمی تلویزیون را کم کنی.

- ˆEmily] Sure, no problem.

I didn't realize you were trying to study,

- Right.

That was similar to what some of you said, right?

- [Tom] Hey Emily, I'm trying to study here.

[تام] هی امیلی، من دارم سعی می کنم اینجا درس بخونم، به

Do you think you could just turn down the TV a little?

نظرت می تونی کمی تلویزیون رو کم کنی؟

- [Emily] Sure, no problem.

- [امیلی] مطمئنا، مشکلی نیست.

I didn't realize you were trying to study.

من متوجه نشدم که شما قصد مطالعه دارید.

- Okay, excellent, good.

- باشه، عالی، خوب. در

Here you can follow it one more time.

اینجا می توانید یک بار دیگر آن را دنبال کنید.

- [Tom] Hey Emily, I'm trying to study here.

- [تام] هی امیلی، من سعی می کنم اینجا درس بخوانم.

Do you think you could just turn down the TV a little?

آیا فکر می کنید می توانید تلویزیون را کمی کم کنید؟

- Sure, no problem.

- حتما مشکلی نیست.

I didn't realize you were trying to study.

من متوجه نشدم که شما در حال مطالعه هستید.

- Yeah, so notice

- بله، پس توجه کنید که

he's giving a reason, right?

دلیل می آورد، درست است؟

It's very clever.

خیلی باهوشه

Tom's a clever guy.

تام پسر باهوشی است.

'Cause when you ask your girlfriend to do something,

چون وقتی از دوست دخترتان می خواهید کاری انجام دهد،

if you give a reason, you'll be more successful.

اگر دلیل بیاورید، موفق تر خواهید بود.

Do you think you could just,

آیا فکر می کنید شما می توانید فقط،

he uses just,

او فقط،

a little as, again. that's also softening.

کمی به عنوان، دوباره استفاده می کند. این نیز نرم کننده است

And Emily says, "Sure, no problem."

و امیلی می گوید: "معلومه، مشکلی نیست."

And then explains or apologizes.

و سپس توضیح می دهد یا عذرخواهی می کند.

I didn't realize you were trying to study.

من متوجه نشدم که شما قصد مطالعه دارید. باشه

Okay.

Excellent, good.

عالی، خوب

Let's move on to another situation.

بیایید به موقعیت دیگری برویم.

But first.

اما اول.

Badap, sheebe, dobee, dobee.

باداپ، شیبی، دوبی، دوبی.

Pum, pum, pum.

پوم، پوم، پوم.

Stay hydrated, Keith.

هیدراته بمان، کیت.

Well dialogue two.

خوب دیالوگ دو

Let's just go in dialogue two.

بیایید فقط به دیالوگ دو برویم.

So here, the situation.

بنابراین در اینجا، وضعیت.

Tom is at work in a meeting with his boss

تام در جلسه ای با رئیس

and other colleagues.

و سایر همکارانش سر کار است.

His boss is explaining something.

رئیسش دارد چیزی را توضیح می دهد.

Tom realizes his boss,

تام متوجه می شود که رئیسش،

the woman, has missed an important point.

زن، نکته مهمی را از دست داده است.

He wants to interrupt her and tell his boss this.

او می خواهد حرف او را قطع کند و این را به رئیسش بگوید. باشه

Okay?

؟ پس

So the context is work,

زمینه کار است،

the relationship is worker, boss.

رابطه کارگر، رئیس است.

Imagine it's England.

تصور کنید اینجا انگلیس است. می‌دانم،

I understand, of course, depending on the country,

البته بسته به کشور،

the working relationships are different

روابط کاری

in China and Spain and England.

در چین و اسپانیا و انگلیس متفاوت است.

You would be different.

شما متفاوت خواهید بود.

But let's imagine it's England

اما بیایید تصور کنیم که انگلستان است

and in fact for your information,

و در واقع برای اطلاع شما،

the working relationship in America,

روابط کاری در آمریکا،

the United States and Britain is also quite different.

ایالات متحده و بریتانیا نیز کاملا متفاوت است.

The culture is quite different.

فرهنگ کاملا متفاوت است.

So I'm looking here at Britain and that context, okay?

بنابراین من اینجا به بریتانیا و آن زمینه نگاه می کنم، خوب؟ به

What do you think

نظر شما

he will say to interrupt?

او برای قطع صحبت چه خواهد گفت؟

Right, it's interrupting.

درسته، داره قطع میشه

Okay, so let's see.

باشه پس ببینیم

Give me your ideas.

ایده های خود را به من بدهید

(soft music)

(موسیقی ملایم)

Nice Krzysztof.

نیس کریستوف.

Nice Cesar.

سزار خوبه

Okay, great.

باشه عالیه

Krithika, our chief.

کریتیکا، رئیس ما

I don't think we would use the word chief

من فکر نمی کنم که ما از کلمه رئیس

in the business context.

در زمینه کسب و کار استفاده کنیم.

I think boss.

فکر کنم رئیس

Yes, chief, no, but nice.

بله، رئیس، نه، اما خوب است.

Good.

خوب

So some very, very interesting

بنابراین چند پاسخ بسیار بسیار جالب

answers that you've got there.

که شما در آنجا دریافت کرده اید.

Let me share some possible answers and then we'll discuss

اجازه دهید برخی از پاسخ‌های احتمالی را به اشتراک بگذارم و سپس در مورد شما بحث می‌کنیم

and add yours as well.

و پاسخ شما را نیز اضافه می‌کنیم.

Possible answers.

پاسخ های ممکن

"Can I just say something?"

"میتونم فقط یه چیزی بگم؟" باشه

Okay?

؟

"Can I just add something?"

"میتونم فقط چیزی اضافه کنم؟"

So remember the situation.

پس موقعیت را به خاطر بسپارید.

The boss has forgotten something and you want to interrupt

رئیس چیزی را فراموش کرده است و شما می خواهید صحبت را قطع کنید

and remind them or add.

و به آنها یادآوری کنید یا اضافه کنید.

"Can I just say something?"

"میتونم فقط یه چیزی بگم؟"

"Can I just add something?"

"میتونم فقط چیزی اضافه کنم؟"

I think even though it's the boss and the worker,

من فکر می کنم با وجود اینکه رئیس و کارگر هستند،

something short and simple is better.

یک چیز کوتاه و ساده بهتر است.

I think sometimes.

فکر میکنم گاهی

So Ibrahim, you have one here

بنابراین ابراهیم، ​​شما یکی را اینجا دارید

and I think the first bit is good.

و فکر می کنم بیت اول خوب است.

"Sorry, I apologize for interrupting your conversation."

"ببخشید، از اینکه مکالمه شما را قطع کردم عذرخواهی می کنم."

"Sorry, I apologize for interrupting your conversation."

"ببخشید، از اینکه مکالمه شما را قطع کردم عذرخواهی می کنم."

I would keep it shorter.

من آن را کوتاه تر نگه می دارم.

I would say,

من می گویم:

"Sorry, I apologize for interrupting you.

"ببخشید، از اینکه حرف شما را قطع کردم عذرخواهی می کنم. آیا

Would you mind to think that important point."

ممکن است به این نکته مهم فکر کنید." آیا

Would you mind, let's say,

اشکالی ندارد، مثلاً

would you mind covering.

بپوشانید.

I would say something like this.

من یه چیزی مثل این میگم

"Would you mind covering an important point

"دوست دارید نکته مهمی را

that you have missed?"

که از قلم انداخته اید را پوشش دهید؟" یه

Something like that.

همچین چیزی

Something shorter.

"Sorry, I apologize for interrupting you."

یه چیز کوتاه تر

"ببخشید، از اینکه حرف شما را قطع کردم عذرخواهی می کنم."

But it's nice and it's a balance of

اما خوب است و تعادلی است از

hedging, softening and not offending, being polite,

پرهیز کردن، نرم کردن و توهین نکردن، مودب بودن،

but being direct as well.

اما مستقیم بودن.

Something quite quick.

یه چیزی خیلی سریع

Because in meetings there are so many people,

از آنجا که در جلسات افراد زیادی وجود دارد،

if you have a long sentence, it can be difficult.

اگر یک جمله طولانی داشته باشید، ممکن است دشوار باشد.

Right?

درسته؟

"Can I just say something?"

"میتونم فقط یه چیزی بگم؟"

I think a good idea here is, is you could start with,

فکر می‌کنم یک ایده خوب اینجاست ، آیا می‌توانید با این جمله شروع کنید،

Excuse me, can I just say something," right?

ببخشید، می‌توانم چیزی بگویم، درست است؟

"Or sorry, can I just say something?"

«یا ببخشید، می‌توانم فقط چیزی بگویم؟»

So all of those are good.

پس همه آن‌ها خوب هستند.

So again, it's hedging.

Excuse me, can I just say something?

ببخشید، آیا می توانم

Sorry, can I just say something or can I just add something?

فقط چیزی بگویم یا فقط می توانم چیزی را اضافه کنم: «

Another very common way is to use if.

"If I could just say something,

اگر می توانستم چیزی بگویم،

I think you've forgotten da, da, da, da."

فکر می کنم شما فراموش کرده اید؟ دا، دا."

"If I may add, I think you've forgotten da, da, da, da, da."

"اگر اجازه بدهم اضافه کنم، فکر می کنم شما دا، دا، دا، دا، دا" را فراموش کرده اید."

So this if I could,

بنابراین اگر بتوانم،

or if I may, is a really nice polite way

یا اگر بتوانم، یک راه واقعاً مودبانه

to interrupt.

برای قطع صحبت است.

So we can say, "Can I just say something?"

بنابراین ما می‌توانم بگویم: «آیا می‌توانم چیزی را برای

"Can I just add something."

We can use to hedges

to soften, excuse me, sorry.

نرم کردن استفاده کنم آیا می توانم فقط یک تراشه وارد کنم. ""

And some of the other things.

Let me see.

Somebody said, and I like this.

Can I just chip in,

and chip in is a really nice one.

"Can I just add, can I just chip in?"

but without something, right?

You can't chip in something.

"Can I just chip in?"

"I think you've forgotten ba, ba, ba, ba, ba."

"فکر کنم بابا، با، با، با، بابا، بابا، بابا، بابا را فراموش کردی."

"Nice."

"خوب"

Negar has got, "May I add?"

نگار گفت: "میتونم اضافه کنم؟"

Can I, so I like that.

پس من دوست دارم.

Yeah, you can say may or can.

بله، می توانید بگویید ممکن است یا می توانید.

Let me make it clearer.

بگذارید واضح تر بگویم.

"Can I just say something?"

"میتونم فقط یه چیزی بگم؟"

"May I just say something?"

"میشه فقط یه چیزی بگم؟"

May is even more polite

می حتی مودب تر است

and so could be really appropriate here.

و بنابراین می تواند در اینجا واقعا مناسب باشد. به

I think, very, very good.

نظرم خیلی خیلی خوبه

May I just say something?

فقط می توانم چیزی بگویم؟ پس

So Negar, thank you for that, great.

نگار، ممنون از این بابت، عالی.

Anything else?

چیز دیگری؟

Sorry sir.

ببخشید قربان

Excuse me.

ببخشید

I just need to tell you.

فقط باید بهت بگم

Yeah, the just again you are using just is good.

بله، فقط دوباره که از just استفاده می کنید خوب است.

I'm awfully sorry boss.

من خیلی متاسفم رئیس

I'm awfully sorry boss.

من خیلی متاسفم رئیس

Yeah, I'm awfully sorry, ba, ba, ba,

آره، خیلی متاسفم، با، با، با،

Now, so a few people are using the word boss.

حالا، بنابراین چند نفر از کلمه رئیس استفاده می کنند.

Mohamed says, "Sorry boss.

محمد می گوید: "ببخشید رئیس،

I guess you missed something."

حدس می زنم چیزی را از قلم انداخته اید."

When you are speaking to your boss.

وقتی با رئیس خود صحبت می کنید.

If you are in Britain, don't use the word boss.

اگر در بریتانیا هستید، از کلمه رئیس استفاده نکنید.

It's not polite at all.

اصلا مودبانه نیست

Sorry boss.

ببخشید رئیس

Boss

رئیس

is really for us is an ironic word.

واقعا برای ما یک کلمه کنایه آمیز است. این

It's irony.

کنایه است.

Do you remember the irony with Tom and Emily

آیا طنزی که تام و امیلی به

going back here when he said.

اینجا برگشتند را به یاد دارید وقتی گفت.

This one.

این یکی

Being ironic and being funny.

کنایه آمیز بودن و خنده دار بودن.

So with friends is good,

بنابراین با دوستان خوب است،

but if you say boss, it sounds like you're being sarcastic.

اما اگر می گویید رئیس، به نظر می رسد که دارید طعنه می زنید.

Like, it's not normal.

مثل اینکه طبیعی نیست

So if you are dealing with British people,

بنابراین اگر با مردم بریتانیا سر و کار دارید،

don't call your boss boss, never.

رئیس خود را رئیس صدا نکنید، هرگز.

Right?

درسته؟

Just say sir or the name or

فقط بگو آقا یا اسم یا

or Miss or whatever the name is.

خانم یا هر اسمی که هست.

The name is probably the best.

نام احتمالاً بهترین است.

Boss we would use for a taxi driver.

رئیس ما برای یک راننده تاکسی استفاده می کنیم.

"All right boss, can you take me to this address?"

"بسیار خوب رئیس، می توانید مرا به این آدرس ببرید؟" باشه

Okay?

؟

Because you are making it ironic,

چون داری کنایه میکنی،

like the taxi driver is your boss.

مثل اینکه راننده تاکسی رئیس توست.

Like it's irony.

مثل اینکه کنایه داره

So please don't use that in the work context.

بنابراین لطفا از آن در زمینه کاری استفاده نکنید.

Not in Britain at least.

حداقل در بریتانیا نه.

Right?

درسته؟

Okay, great.

باشه عالیه

Thank you Alexander.

ممنون الکساندر

Thank you so much for that.

از این بابت بسیار متشکرم.

'Cause that helps, I think a lot of people,

چون فکر می‌کنم این به بسیاری از مردم کمک می‌کند،

'cause in many cultures you may say that, right?

زیرا در بسیاری از فرهنگ‌ها ممکن است شما چنین بگویید، درست است؟

None use the same, right?

هیچ کدام از همان استفاده نمی کنند، درست است؟

Pardon?

عفو؟

But I think you've missed, pardon sir?

اما من فکر می کنم شما از دست داده اید، ببخشید قربان؟

Pardon madam.

ببخشید خانم

Miss.

خانم

Probably the name.

احتمالا اسم

You would probably use the name, right?

احتمالاً از این نام استفاده می کنید، درست است؟

Okay, excellent, anything else?

خوب، عالی، چیز دیگری؟

There's a few others,

چند مورد دیگر وجود دارد،

but I think that that's the general idea.

اما من فکر می کنم این ایده کلی است.

Those are good.

اینا خوبن

I'm gonna move on.

من ادامه میدم

More polite answers.

پاسخ های مودبانه تر

Okay, more polite answers.

خوب، پاسخ های مودبانه تر.

"Sorry to interrupt, but excuse me for interrupting."

"ببخشید که حرفمو قطع کردم، اما ببخشید که حرفمو قطع کردم."

Okay, so I had the sorry here.

خوب، پس من اینجا متاسفم.

Just notice the grammar.

فقط به دستور زبان توجه کنید.

"Sorry to interrupt."

"ببخشید که قطع می کنم."

"Excuse me for interrupting."

"ببخشید که حرفمو قطع کردم."

Okay, so the grammar is different.

خوب، پس گرامر متفاوت است.

"Sorry to interrupt."

"ببخشید که قطع می کنم."

"Excuse me for interrupting, but."

"ببخشید که حرفمو قطع کردم اما."

Perfect.

عالی

Great.

عالیه

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

Let's listen and see what they really said.

بیایید گوش کنیم و ببینیم آنها واقعا چه گفتند.

Is it similar to your ideas?

آیا شبیه ایده های شماست؟

Let's have a listen.

بیایید گوش کنیم

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

- [Tom] If I could just add something,

- [تام] اگر بتوانم چیزی اضافه کنم،

we could also mention the new product we are

می توانیم به محصول جدیدی که

launching next month.

ماه آینده عرضه می کنیم نیز اشاره کنیم.

- [Emily] Good point.

- [امیلی] نکته خوب.

We should mention that too.

باید به آن هم اشاره کنیم.

- I think that was similar to what some of you said.

- من فکر می کنم که شبیه به آنچه برخی از شما گفتید بود.

Here again.

اینجا دوباره

- [Tom] If I could just add something,

- [تام] اگر بتوانم چیزی اضافه کنم،

we could also mention the new product

می توانیم به محصول جدیدی که

we are launching next month.

ماه آینده عرضه می کنیم نیز اشاره کنیم.

- ˆEmily] Good point.

- ˆEmily] نکته خوب.

We should mention that too.

باید به آن هم اشاره کنیم.

- Yeah, so there you go.

- بله، پس شما بروید.

I'll just play it again for you.

من فقط آن را دوباره برای شما بازی می کنم.

- [Tom] If I could just add something,

- [تام] اگر بتوانم چیزی اضافه کنم،

we could also mention the new product we are

می توانیم به محصول جدیدی که

launching next month.

ماه آینده عرضه می کنیم نیز اشاره کنیم.

- [Emily+ Good point.

We should mention that too.

- [امیلی+ نکته خوب.

باید به آن هم اشاره کنیم.

- Okay.

- باشه

So if I, using that if I could,

بنابراین اگر من، با استفاده از آن اگر می‌توانستم،

if I could just add something

اگر می‌توانستم چیزی اضافه کنم

and then he gives the point that was missed.

و سپس او نکته‌ای را که از قلم افتاده بود را بیان می‌کند.

We could also mention this.

می‌توانیم به این موضوع نیز اشاره کنیم.

Notice.

توجه کنید.

Yeah.

آره

Also, I think is kind of hedging.

همچنین، من فکر می کنم نوعی پرچین است.

It's saying what you said is great,

گفتن چیزی که شما گفتید عالی است،

but also we should say this and the boss is very positive.

اما باید این را هم بگوییم و رئیس بسیار مثبت است.

Right?

درسته؟

Good point.

نکته خوبیه

We should mention that too, right?

باید به آن هم اشاره کنیم، درست است؟

I think British bosses are open to feedback and suggestions.

من فکر می کنم روسای بریتانیا آماده بازخورد و پیشنهادات هستند.

They're not gonna say,

آنها قرار نیست بگویند،

"Huh, I'm the boss, you listen to me."

"هه، من رئیس هستم، شما به من گوش دهید."

I think most British bosses,

من فکر می کنم اکثر روسای بریتانیایی،

the good ones are very open to feedback.

آنهایی که خوب هستند، بسیار آماده بازخورد هستند.

Good point.

نکته خوبیه

We should mention that too.

باید به آن هم اشاره کنیم. بسیار

Okay, excellent, let me move on.

عالی، اجازه دهید ادامه دهم.

Lena says, never thought we'd say to a taxi driver boss.

لنا می‌گوید، هرگز فکر نمی‌کردم به یک رئیس راننده تاکسی بگوییم.

Yeah, absolutely.

بله، قطعا.

To a taxi driver or the hairdresser.

به راننده تاکسی یا آرایشگر.

All right boss, just cut on the side.

بسیار خوب رئیس، فقط از کناره برش دهید.

It's a joke, right?

این یک شوخی است، درست است؟

It's not a joke.

شوخی نیست. این

It's irony.

کنایه است.

It's humor.

طنز است.

So it's common, yeah, absolutely.

بنابراین معمول است، بله، کاملا.

Okay, I'm gonna do one more for you.

خوب، من یک کار دیگر برای شما انجام خواهم داد.

And the last one is disagreeing.

و آخرین مورد مخالف است. مودب بودن

Disagreeing is quite difficult to be polite.

مخالفت بسیار دشوار است.

No, I disagree.

نه من مخالفم

Here's the scenario.

این سناریو است.

Emily is at work

امیلی سر کار است

and in a meeting with other colleagues,

و در جلسه ای با سایر همکاران،

one of them is explaining a marketing plan.

یکی از آنها در حال توضیح یک برنامه بازاریابی است.

She then asks the others what they think.

سپس از دیگران می پرسد که چه فکر می کنند.

Emily actually disagrees with the idea.

امیلی در واقع با این ایده مخالف است.

Context, work, relationship, colleagues,

زمینه، کار، رابطه، همکاران،

right on the same level.

درست در همان سطح.

So one of them says, "Well what do you think of my idea?"

بنابراین یکی از آنها می گوید: "خب نظر شما در مورد ایده من چیست؟"

And Emily disagrees.

و امیلی مخالف است.

What will she say?

او چه خواهد گفت؟ به

What do you think she will say?

نظر شما او چه خواهد گفت؟

Just type in the chat one more time.

فقط یک بار دیگر در چت تایپ کنید.

Let's do it.

بیایید آن را انجام دهیم.

(soft music)

(موسیقی ملایم)

Hello Kanwal.

سلام کانوال.

Wow, you're very diplomatic.

وای تو خیلی دیپلماتیک

Nice, Natalia, I like it.

خوب، ناتالیا، من آن را دوست دارم.

Helene, good

هلن،

Showcase is a bit strong.

ویترین خوب کمی قوی است.

Maybe I would like to give my point of view.

شاید بخواهم دیدگاهم را بگویم.

This is nice.

این خوب است.

Good.

خوب باشه

Okay.

Excellent, good.

عالی، خوب

So lots of really, really, really good ways

بنابراین بسیاری از روش‌های واقعاً، واقعاً، واقعاً خوب

of expressing it here.

برای بیان آن در اینجا.

Again, I think simplicity is the key.

باز هم، من فکر می کنم سادگی کلید است.

Keep it simple.

آن را ساده نگه دارید.

Possible answers.

پاسخ های ممکن

I will suggest a few here.

من در اینجا چند مورد را پیشنهاد می کنم.

Yes, but.

بله، اما.

Well, right, I disagree.

Yes, but,

خب درسته من مخالفم

بله، اما،

so you have to kind of

بنابراین باید به نوعی

accept the ideas and then disagree.

ایده ها را بپذیرید و سپس مخالفت کنید.

I think that's a very much a British,

من فکر می‌کنم این یک

a British culture thing that it's very difficult

فرهنگ بریتانیایی است، که

for British people just to say, no, that's wrong.

برای مردم بریتانیا بسیار دشوار است که فقط بگویند، نه، این اشتباه است.

British people tend to say, this is good, this is good,

مردم بریتانیا تمایل دارند بگویند، این خوب است، این خوب است،

this is nice, but this is not so good.

این خوب است، اما این خیلی خوب نیست.

We do that with children, we do it with workers.

ما این کار را با بچه ها انجام می دهیم، با کارگران انجام می دهیم.

You always give positive things first and then the negative.

شما همیشه اول چیزهای مثبت می دهید و بعد منفی.

Most British people don't just go,

اکثر مردم بریتانیا فقط نمی گویند

"No, I disagree."

"نه، من مخالفم."

It's kind of a positive then a negative.

این یک نوع مثبت است سپس منفی.

So that, yes, great,

بنابراین، بله، عالی است،

but I think

اما من فکر می کنم

da, da, da.

دا، دا، دا.

Or I see your point,

یا من نظر شما را می بینم،

but I think da, da, da.

اما فکر می کنم دا، دا، دا.

Again, "hat's an interesting idea but."

باز هم، "کلاه ایده جالبی است اما."

"I beg to differ," just means I disagree.

"من التماس می کنم که متفاوت باشم" فقط به این معنی است که من مخالفم.

That's really nice.

این واقعاً خوب است.

Very simple.

خیلی ساده

You can do that.

شما می توانید این کار را انجام دهید.

Some others, I'm gonna put up that you've got I think,

برخی دیگر، من می خواهم مطرح کنم که شما دارید، فکر می کنم،

yes, "Sorry, but I disagree."

بله، "ببخشید، اما من مخالفم."

And then I think da, da, da.

و بعد فکر می کنم دا، دا، دا.

Yeah, I think absolutely.

بله، من فکر می کنم کاملا.

That's great.

That's as good as well

این عالی است.

همینم خوبه

because you're giving the sorry to make it softer,

چون داری عذرخواهی میکنی که نرم تر بشه

Seyda, I like this one. I'm gonna share this one.

سیدا من این یکی رو دوست دارم. من این یکی را به اشتراک می گذارم

"Don't get me wrong, but," is a nice way.

"اشتباه نکنید، اما" راه خوبی است.

Don't get me wrong.

اشتباه نکنید

Right?

درسته؟

Means don't misunderstand me,

یعنی من را اشتباه نفهمید،

but I have another idea.

اما من ایده دیگری دارم.

Yeah, something like that is nice, good.

آره، همچین چیزی خوبه، خوبه

Yep.

بله

Ibrahim, "Could you allow me to disagree with you?"

ابراهیم گفت: اجازه می دهی با تو مخالفت کنم؟ به

I think that's too polite.

نظر من این خیلی مودبانه است.

"Could you allow me to disagree?"

"میشه اجازه بدی من مخالفت کنم؟" به

I think it's too polite.

نظر من خیلی مودبانه

I think something like, "I see your point but."

من فکر می کنم چیزی شبیه، "من متوجه منظور شما اما."

Maybe you could say

شاید بتوانید

in your idea of asking permission,

در ایده درخواست اجازه خود بگویید:

"If I may,

"اگر ممکن است،

I actually think,"

واقعا فکر می کنم"

or "If I may add."

یا "اگر می توانم اضافه کنم."

So that idea earlier we had,

بنابراین این ایده قبلاً داشتیم،

If I may add,

اگر اجازه بدهم اضافه کنم،

I actually think."

واقعاً فکر می‌کنم."

So this is kind of your asking for permission.

بنابراین این نوعی درخواست اجازه شماست.

I's similar to your idea, Ibrahim.

من شبیه ایده شما هستم، ابراهیم.

Could you allow me to.

ممکن است به من اجازه بدهید.

But that's too strong, too polite.

اما این خیلی قوی است، خیلی مؤدبانه.

"If I may add, I actually think da da da."

" اگر بخواهم اضافه کنم، من واقعاً فکر می کنم که دا دا."

Yeah?

And the actually is kind of is the disagreeing.

I actually think.

So the other person knows I'm going to disagree with them.

Okay, great.

Another one we've got.

"I'm afraid I have to disagree."

"میترسم من مخالفت کنم،

Yeah, good.

خوبه،

"I'm afraid

"میترسم

the only change is I,"

تنها تغییر کنم."

you can't, I have to disagree.

Okay, not I've,

because the stress is on the have.

I'm afraid I have to disagree.

من می ترسم مخالفت کنم.

So you need to change that.

شما نمی توانید آن را تغییر دهید

You can't contract it because it's stressed.

So it's, I have to disagree.

Okay, lovely.

Again, lots of really good answers,

پاسخ می دهد،

but here I think some very simple ways.

اما من فکر می کنم چند راه بسیار

Simple and to the point of just disagreeing, okay?

ساده و تا حدی که مخالفت کنم، خوب،

Let's have a listen to what they actually said.

بیایید به آنچه که در واقع گفته اند گوش دهیم

Here we go, disagree.

- [Emily] It's an interesting idea,

- [امیلی] این یک ایده جالب است

but I think we should focus on something different.

ما باید روی چیزی متفاوت تمرکز کنیم.

Suppose we try increasing the price instead.

فرض کنید در عوض سعی می کنیم قیمت را افزایش دهیم.

- Okay.

- باشه

I think that's similar to what some of you said.

من فکر می کنم شبیه به آنچه برخی از شما گفتید.

Let's listen again.

دوباره گوش کنیم

- [Emily] It's an interesting idea,

- [امیلی] ایده جالبی است،

but I think we should focus on something different.

اما من فکر می کنم ما باید روی چیز متفاوتی تمرکز کنیم.

Suppose we try increasing the price instead.

فرض کنید در عوض سعی می کنیم قیمت را افزایش دهیم.

- Okay.

- باشه

And there it is.

و آنجاست.

One last time.

آخرین بار.

- [Emily] It's an interesting idea,

- [امیلی] ایده جالبی است،

but I think we should focus on something different.

اما من فکر می کنم ما باید روی چیز متفاوتی تمرکز کنیم.

Suppose we try increasing the price instead.

فرض کنید در عوض سعی می کنیم قیمت را افزایش دهیم.

- Okay.

- باشه

"It's an interesting idea."

"این یک ایده جالب است."

So you're giving a positive,

بنابراین، شما یک مثبت می‌دهید،

"but I think dah, dah, dah, dah, dah."

"اما من فکر می‌کنم داه، دها، دها، دها، دها."

And then she gives her her suggestion.

و سپس او پیشنهاد خود را به او می دهد.

Okay, brilliant.

باشه عالیه

Some of you, in fact, all of you, some great, great ideas.

برخی از شما، در واقع، همه شما، برخی ایده های عالی و عالی.

They're really good.

اونا واقعا خوبن

I obviously haven't got time to go

بدیهی است که وقت ندارم

through all of them, but that's great.

همه آنها را مرور کنم، اما این عالی است.

Good, lovely.

خوب، دوست داشتنی

Where are we?

ما کجا هستیم؟

What's coming up next?

بعدش چی میشه؟

(soft music)

(موسیقی ملایم)