English Listening Lesson: HOLIDAYS

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

- Ah, listening bingo.

- آه، گوش دادن به یکنوع بازی شبیه لوتو.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

♪ Open your ears, open your minds ♪

♪ گوش های خود را باز کنید، ذهن های خود را باز کنید ♪

♪ It's time for listening exercise ♪

♪ زمان تمرین گوش دادن است ♪

♪ Maybe a dictation, but without intimidation ♪

♪ شاید یک دیکته، اما بدون ارعاب ♪

♪ Maybe you're listening bingo ♪

♪ شاید در حال گوش دادن یکنوع بازی شبیه لوتو هستید ♪

♪ That can open a new window ♪

♪ که می تواند پنجره جدیدی را باز کند ♪

♪ To discover your new listening skills ♪

♪ جدید خود را کشف کنید مهارت های گوش دادن ♪

♪ So, listen with me ♪

♪ پس با من گوش کن ♪

(Keith chuckles)

(کیث می خندد)

- So, listen with me. Bingo.

- پس با من گوش کن. بینگو.

Let's show you how to do bingo.

بیایید به شما نشان دهیم که چگونه یکنوع بازی شبیه لوتو انجام دهید. باشه

Okay, next. (clears throat)

بعد (گلویش را پاک می کند)

We are gonna carry on with the story.

ما به داستان ادامه می دهیم.

Do you remember

we started The Holiday story with Emma and John?

یادت هست

داستان تعطیلات را با اما و جان شروع کردیم؟

We're gonna carry on with that

ما به آن ادامه می دهیم

and do this as a listening activity.

و این کار را به عنوان یک فعالیت شنیداری انجام می دهیم.

It's about planning a holiday.

این در مورد برنامه ریزی برای تعطیلات است.

So, I want you to listen

بنابراین، از شما می‌خواهم که

to part two of the story, The Holiday,

به قسمت دوم داستان، تعطیلات، گوش دهید

and tick the box when you hear the exact words.

و با شنیدن کلمات دقیق، کادر را علامت بزنید.

So, I'm referring to, huh, this box.

بنابراین، من به این جعبه اشاره می کنم.

The box that has disappeared.

جعبه ای که ناپدید شده است.

Come back, box. Where are you?

برگرد جعبه شما کجا هستید؟

Here's the box.

این جعبه است.

♪ Da, da, da, da, da ♪

♪ دا، دا، دا، دا، دا ♪

Okay. (clears throat)

باشه. (گلویش را پاک می کند)

So, listen to part two of the story, The Holiday,

بنابراین، به قسمت دوم داستان، تعطیلات، گوش دهید

and tick the box like this box or this box

و وقتی دقیقا کلمات را شنیدید، کادری مانند این کادر یا این کادر

or this box when you hear the exact words.

یا این کادر را علامت بزنید.

So, if you hear in the story,

بنابراین، اگر در داستان می شنوید،

blah, blah, blah, blah, book the hotels,

بل، بل، بل، بل، هتل ها را رزرو کنید،

then you mark that box in your head.

آن جعبه را در ذهن خود علامت بزنید.

If you hear them say,

اگر بشنوید که می گویند،

blah, blah, blah, find the hotels, it doesn't count.

بلا، بل، بل، هتل ها را پیدا کنید، حساب نمی شود.

You hear the exact words in the box.

دقیقاً کلمات را در جعبه می شنوید.

When you have three boxes in a row like that or like that,

هنگامی که شما سه جعبه در یک ردیف مانند آن یا آن،

or even, you could have three diagonal.

یا حتی، می توانید سه قطر داشته باشید.

You could have this one.

شما می توانید این یکی را داشته باشید.

You can have this one maybe, and that one.

شما می توانید این یکی را داشته باشید، و آن یکی.

Once you've got three in a row in any way,

هنگامی که به هر طریقی سه نفر را پشت سر هم انجام دادید،

then just type bingo in the chat

فقط کافی است یکنوع بازی شبیه لوتو را در چت تایپ کنید

and type the phrases,

و عبارات را تایپ کنید،

book the hotels, throw caution to the wind, a bad time.

هتل ها را رزرو کنید، احتیاط را به باد بدهید، یک زمان بد.

Yeah, that's it, basically.

بله، اساساً همین است.

So, we're gonna listen to the story.

بنابراین، ما به داستان گوش می دهیم.

Just give me a thumbs up in the chat to let me know

فقط به من در چت انگشت شست بدهید تا بدانم

that you are ready to listen. (clears throat)

که آماده گوش دادن هستید. (گلویش را پاک می کند)

Okay, everybody, let's go.

باشه، همه، بیایید بریم.

Here comes The Holiday part two.

در اینجا قسمت دوم تعطیلات می آید. اما و جان

Having chosen their destination,

با انتخاب مقصد خود،

Emma and John now had to book the flights,

اکنون باید پروازها را رزرو می‌کردند،

decide where to stay, what to visit, and make a budget.

تصمیم می‌گرفتند کجا بمانند، چه چیزی را ببینند، و بودجه‌ای در نظر بگیرند.

Booking the flights was a piece of cake,

رزرو پروازها یک تکه کیک بود،

because there was a budget airline

زیرا یک خط هوایی ارزان قیمت وجود داشت

that went from London to Vienna, so they used that one.

که از لندن به وین می رفت، بنابراین آنها از آن استفاده کردند.

Organizing accommodation was not so straightforward.

سازماندهی محل اقامت چندان ساده نبود.

They could opt for a hotel or an apartment.

آنها می توانند هتل یا آپارتمان را انتخاب کنند.

Emma preferred the idea of a hotel in the middle of town

اما ایده هتلی در وسط شهر را ترجیح داد

where everything was taken care of,

که در آن همه چیز مراقبت شود،

but John was up for renting an apartment on Airbnb,

اما جان

because of the independence it gave them.

به دلیل استقلالی که به آنها داده بود قصد داشت یک آپارتمان در Airbnb اجاره کند.

They mulled it over,

آن‌ها این موضوع را در نظر گرفتند

and Emma tried talking John

و اما سعی کرد با جان صحبت کند که

into the idea of booking a hotel, a nice hotel,

یک هتل، یک هتل خوب رزرو کند،

so they didn't have to worry

بنابراین آنها

about self-catering or cleaning.

نگران نظافت یا غذای خود نباشند.

John was hesitant,

جان مردد بود،

but in the end, he agreed to throw caution to the wind

اما در نهایت، موافقت کرد که احتیاط را به باد بیاورد

and splash out on a four-star hotel,

و در یک هتل چهار ستاره

slap bang in the city center.

در مرکز شهر بپرد.

Finally, when it came to budgets, they both agreed.

در نهایت وقتی نوبت به بودجه رسید، هر دو موافقت کردند.

They weren't used to budgeting for holidays.

آنها عادت نداشتند برای تعطیلات بودجه بچینند.

They both felt this was a one-off, so they would spend

هر دوی آنها احساس می کردند که این یک بار است، بنابراین هر

as much as they wanted to have a good time.

چقدر که می خواستند برای خوش گذرانی هزینه کنند.

Right. Okey cokey.

درست. اوکی کوکی.

So, any bingos?

بنابراین، هر گونه بینگو؟

No bingos yet. I can't see any yet.

هنوز بینگو وجود ندارد. من هنوز نمی توانم هیچ کدام را ببینم.

A lot of people said make a budget.

خیلی ها گفتند بودجه بسازید.

Some have said book the hotels. (clears throat)

برخی گفته اند هتل ها را رزرو کنید. (گلویش را پاک می کند)

Jane says, 2, 5, 8.

جین می گوید، 2، 5، 8.

Lynn Chu's got a bingo.

لین چو یک بینگو دارد.

(indistinct)

(نامشخص)

But you need to tell me the words.

اما شما باید کلمات را به من بگویید.

We've got a few bingos. Okay.

ما چند نوع بینگو داریم. باشه.

Daniella says, "Second vertical."

دانیلا می‌گوید: دوم عمودی.

Soheila, oh, you can't see. Sorry.

سهیلا اوه تو نمیبینی متاسف.

Let me remove that. (clears throat)

بگذار آن را حذف کنم. (گلو را صاف می کند)

Aha.

آها.

Okay.

باشه.

Ooh. Okay.

اوه باشه.

Some of you are close, some of you are correct.

برخی از شما نزدیک هستید، برخی از شما درست می گویید.

Yeah. Mm.

آره مم

Yeah. Okay.

آره باشه.

Listen, what we'll do, I'll play it through again,

گوش کن، کاری که ما انجام خواهیم داد، دوباره آن را پخش می کنم،

and as we listen, I will mark the words.

و در حین گوش دادن، کلمات را علامت گذاری می کنم.

And I'll also do that when it's not correct. (clears throat)

و همچنین زمانی که درست نباشد این کار را انجام خواهم داد . (گلویش را پاک می کند)

Okay. Let's listen carefully.

باشه. با دقت گوش کنیم

Let's do it one more time.

بیایید یک بار دیگر این کار را انجام دهیم. اما و جان

Having chosen their destination,

با انتخاب مقصد خود،

Emma and John now had to book the flights,

اکنون باید پروازها را رزرو می‌کردند،

decide where to stay, what to visit, and make a budget.

تصمیم می‌گرفتند کجا بمانند، چه چیزی را ببینند، و بودجه‌ای در نظر بگیرند.

Booking the flights was a piece of cake,

رزرو پروازها یک تکه کیک بود،

because there was a budget airline

زیرا یک خط هوایی ارزان قیمت وجود داشت

that went from London to Vienna, so they used that one.

که از لندن به وین می رفت، بنابراین آنها از آن استفاده کردند.

Organizing accommodation was not so straightforward.

سازماندهی محل اقامت چندان ساده نبود.

They could opt for a hotel or an apartment.

آنها می توانند هتل یا آپارتمان را انتخاب کنند.

Emma preferred the idea of a hotel

اما ایده هتلی

in the middle of town where everything was taken care of,

در وسط شهر را ترجیح داد که در آن همه چیز مراقبت شود،

but John was up for renting an apartment on Airbnb,

اما جان

because of the independence it gave them.

به دلیل استقلالی که به آنها داده بود قصد داشت یک آپارتمان در Airbnb اجاره کند.

They mulled it over,

آن‌ها این موضوع را در نظر گرفتند

and Emma tried talking John into the idea

و اما سعی کرد با جان صحبت کند که

of booking a hotel, a nice hotel,

یک هتل، یک هتل خوب رزرو کند،

so they didn't have to worry

بنابراین آنها

about self-catering or cleaning.

نگران نظافت یا غذای خود نباشند.

John was hesitant,

جان مردد بود،

but in the end, he agreed to throw caution to the wind

اما در نهایت، موافقت کرد که احتیاط را به باد بیاورد

and splash out on a four-star hotel,

و به هتلی چهار ستاره

slap bang in the city center.

در مرکز شهر بپرد.

Finally, when it came to budgets, they both agreed.

در نهایت وقتی نوبت به بودجه رسید، هر دو موافقت کردند.

They weren't used to budgeting for holidays.

آنها عادت نداشتند برای تعطیلات بودجه بچینند.

They both felt this was a one-off, so they would spend

هر دوی آنها احساس می کردند که این یک بار است، بنابراین هر

as much as they wanted to have a good time.

چقدر که می خواستند برای خوش گذرانی هزینه کنند.

Right. You've got it. (clears throat)

درست. گرفتیش. (گلوی خود را پاک می کند)

So, there you are. It was indeed 2, 5, 8.

پس، شما اینجا هستید. در واقع 2، 5، 8 بود.

The second line all the way down.

خط دوم تا آخر.

That was the one to make a budget,

این یک بودجه بود،

throw caution to the wind, and a one-off. (clears throat)

احتیاط را به باد داد، و یکبار. (گلویش را پاک می کند)

Okay, B&B.

باشه، B&B.

Airbnb is a company.

Airbnb یک شرکت است.

B&B is bed and breakfast, bed and breakfast. (clears throat)

B&B خواب و صبحانه، تختخواب و صبحانه است. (گلو را پاک می کند)

And Airbnb is a company for apartments.

و Airbnb یک شرکت آپارتمانی است.

It lets you rent out your apartment or your house.

این به شما امکان می دهد آپارتمان یا خانه خود را اجاره دهید.

Exactly. (clears throat)

دقیقا. (گلو را پاک می کند)

Lovely. Nice.

دوست داشتنی. خوب.

Very, very good.

خیلی خیلی خوب.

What I'm gonna do is, in fact,

کاری که من می‌خواهم انجام دهم این است که، در واقع،

I'm gonna play it one more time, but as we play it,

یک بار دیگر آن را بازی می‌کنم ، اما همانطور که آن را پخش می‌کنیم،

we can read it, blah, blah, blah, blah.

می‌توانیم آن را بخوانیم، بل، بل، بل، بل، بلا.

Bear with me.

تحملم کن

We can read it and listen at the same time,

ما می توانیم همزمان آن را بخوانیم و گوش دهیم،

and you'll just see all of everything will become clear.

و شما فقط خواهید دید که همه چیز روشن می شود.

Last time. Here we go.

آخرین بار. در اینجا ما می رویم. اما و جان

Having chosen their destination,

با انتخاب مقصد خود،

Emma and John now had to book the flights,

اکنون باید پروازها را رزرو می‌کردند،

decide where to stay, what to visit, and make a budget.

تصمیم می‌گرفتند کجا بمانند، چه چیزی را ببینند، و بودجه‌ای در نظر بگیرند.

Booking the flights was a piece of cake.

رزرو پروازها یک تکه کیک بود.

because there was a budget airline

از آنجا که یک خط هوایی ارزان قیمت وجود داشت

that went from London to Vienna, so they used that one.

که از لندن به وین می رفت، بنابراین آنها از آن استفاده کردند.

Organizing accommodation was not so straightforward.

سازماندهی محل اقامت چندان ساده نبود.

They could opt for a hotel or an apartment.

آنها می توانند هتل یا آپارتمان را انتخاب کنند.

Emma preferred the idea of a hotel in the middle of town

اما ایده هتلی در وسط شهر را ترجیح داد

where everything was taken care of,

که در آن همه چیز مراقبت شود،

but John was up for renting an apartment on Airbnb,

اما جان

because of the independence it gave them.

به دلیل استقلالی که به آنها داده بود قصد داشت یک آپارتمان در Airbnb اجاره کند.

They mulled it over,

آن‌ها این موضوع را در نظر گرفتند

and Emma tried talking John into the idea

و اما سعی کرد با جان صحبت کند که

of booking a hotel, a nice hotel,

یک هتل، یک هتل خوب رزرو کند،

so they didn't have to worry

بنابراین آنها

about self-catering or cleaning.

نگران نظافت یا غذای خود نباشند.

John was hesitant,

جان مردد بود،

but in the end, he agreed to throw caution to the wind

اما در نهایت، موافقت کرد که احتیاط را به باد بیاورد

and splash out on a four-star hotel,

و در یک هتل چهار ستاره

slap bang in the city center.

در مرکز شهر بپرد.

Finally, when it came to budgets, they both agreed.

در نهایت وقتی نوبت به بودجه رسید، هر دو موافقت کردند.

They weren't used to budgeting for holidays.

آنها عادت نداشتند برای تعطیلات بودجه بچینند.

They both felt this was a one-off, so they would spend

هر دوی آنها احساس می کردند که این یک بار است، بنابراین هر

as much as they wanted to have a good time.

چقدر که می خواستند برای خوش گذرانی هزینه کنند.

Right. That's it.

درست. خودشه. باشه

Okay, good.

خوبه

Now, (clears throat) I hope that helps your listening,

اکنون، (گلوی خود را پاک می کند) امیدوارم به گوش دادن شما کمک کند،

to develop your listening skills,

مهارت های شنیداری خود را توسعه دهید،

your listening plenty of times,

بارها گوش دهید،

you are picking out different words

کلمات مختلف

and different sounds. (clears throat)

و صداهای مختلف را انتخاب می کنید. (گلوی خود را پاک می کند)

There may be other words you don't understand,

ممکن است کلمات دیگری وجود داشته باشد که متوجه نشوید،

but when you are listening, don't worry too much.

اما وقتی گوش می دهید، زیاد نگران نباشید.

The idea of listening practice

ایده تمرین گوش دادن

is usually to understand most of what's happening.

معمولاً درک بیشتر اتفاقات است.

Get used to the idea that you don't understand every word.

به این ایده عادت کنید که هر کلمه را نمی فهمید.

That's fine.

خوبه.

You don't want to be looking up every single word,

شما نمی خواهید تک تک کلمات را جستجو کنید،

because then it's a vocabulary exercise,

زیرا در این صورت این یک تمرین واژگانی است،

not a listening exercise.

نه تمرین گوش دادن.

The PDF of this,

PDF این را

you can get at the end of the class. (clears throat)

می توانید در پایان کلاس دریافت کنید. (گلویش را پاک می کند)

Actually, not at the end of the class.

در واقع، نه در پایان کلاس.

Maybe in a few hours this evening,

شاید چند ساعت دیگر امروز عصر،

and you can go back and check some of the words.

و شما می توانید به عقب برگردید و برخی از کلمات را بررسی کنید.

There may be words you don't know.

ممکن است کلماتی وجود داشته باشد که شما ندانید.

I will highlight some of them,

من برخی از آنها را برجسته می کنم،

but you can also study that on your own.

اما شما همچنین می توانید آن را به تنهایی مطالعه کنید.

But for today, because that's just listening,

اما برای امروز، چون فقط گوش دادن است،

we are gonna move on to our next activity.

ما به فعالیت بعدی خود می رویم.

Okay. (clears throat)

باشه. (گلویش را پاک می کند)

So, what's next?

After listening bingo,

خب، بعد چی؟

پس از گوش دادن به یک بازی شبیه لوتو،

we've got, oh, no, dad jokes. (laughs)

ما، اوه، نه، شوخی می کنیم. (می خندد)

(upbeat music)

(موسیقی شاد)