Learn English Vocabulary Daily #9.2 - British English Podcast

Hello, and welcome to the English Like a Native Podcast, the listening

سلام، و به پادکست انگلیسی مانند یک بومی،

resource that's designed for intermediate to advanced level English learners.

منبع شنیداری که برای زبان آموزان سطح متوسط ​​تا پیشرفته انگلیسی طراحی شده است، خوش آمدید.

My name is Anna and you are listening to the series called Your English

اسم من آنا است و شما در حال گوش دادن به سریال Your English

Five a Day, where I introduce you to five new pieces of vocabulary

Five a Day هستید که از دوشنبه تا جمعه شما را با پنج قطعه لغت جدید آشنا می کنم

from Monday through to Friday.

.

Today is Week Nine, Day Two.

امروز هفته نهم، روز دوم است.

And to start today's list, we have a noun, dropshot, dropshot.

و برای شروع لیست امروز، یک اسم، dropshot، dropshot داریم.

How do we spell this?

چگونه این را بنویسیم؟

D R O P S H O T.

D R O P S H O T.

All one word, dropshot.

همه یک کلمه، dropshot.

A dropshot is, in tennis or squash, it's a shot that is very softly hit.

دراپ شات، در تنیس یا اسکواش، ضربه ای است که بسیار آرام زده می شود.

And because it's so softly hit, it tends to be quite low and

و از آنجایی که به آرامی ضربه می زند، بسیار پایین است و

drops very quickly to the ground.

خیلی سریع روی زمین می افتد.

So, if you were to do a dropshot in tennis, you would just very gently

بنابراین، اگر قرار بود در تنیس یک دراپ شات انجام دهید ،

knock it over the net so it very quickly drops to the ground, just over the net.

آن را به آرامی روی تور می کوبید تا خیلی سریع روی زمین، درست روی تور بیفتد.

Or in squash, you'd be hitting it quite low on the front wall, maybe just above

یا در اسکواش، شما آن را کاملاً پایین به دیوار جلویی می‌زنید، شاید درست بالای

the bottom line, and it just taps the wall and falls straight to the ground.

خط پایین، و فقط به دیوار ضربه می‌زند و مستقیماً روی زمین می‌افتد.

So, the opponent.

پس حریف

doesn't have much chance of getting there and hitting it back.

شانس زیادی برای رسیدن به آنجا و پس زدن آن ندارد.

So, that is called a dropshot.

بنابراین، به آن دراپ شات می گویند.

Here's an example sentence.

در اینجا یک جمله مثال است.

"Whoa, what a dropshot.

"اوه، چه دراپ شات.

The perfect way to win a game!"

بهترین راه برای برنده شدن در یک بازی!"

Now personally, as I am a avid squash player, I'm not a fan of dropshots.

در حال حاضر شخصا، از آنجایی که من یک بازیکن مشتاق اسکواش هستم، طرفدار دراپ شات نیستم.

It's good to have dropshots in your toolbox because a mixture of shots

خوب است که دراپ شات در جعبه ابزار خود داشته باشید زیرا ترکیبی از عکس ها چیزی

is what makes you a good player.

است که شما را به یک بازیکن خوب تبدیل می کند.

But I don't like playing someone who does a lot of dropshots because it means that

اما من دوست ندارم کسی را بازی کنم که دراپ شات های زیادی انجام می دهد زیرا به این معنی است که

you have to twist and turn and accelerate very quickly, which always causes me many

شما باید خیلی سریع بپیچید و بچرخانید و شتاب بگیرید که همیشه برای من

problems in my knees and in my ankles.

مشکلات زیادی در زانوها و مچ پا ایجاد می کند.

So, it's not good for my joints.

بنابراین، برای مفاصل من خوب نیست.

And as I've suffered in the past with bad knees, which at times

و از آنجایی که در گذشته از زانوی بدی رنج می‌بردم، که گاهی

has taken me out of the game for months, I'm not a fan of playing

برای ماه‌ها من را از بازی خارج می‌کرد، من طرفدار بازی

with people who do lots of dropshots.

با افرادی که دراپ‌شات‌های زیادی انجام می‌دهند، نیستم.

And some people like to play that way, but not me.

و بعضی ها دوست دارند به این شکل بازی کنند، اما من نه.

Okay, so moving on to a verb.

خوب، پس به سراغ یک فعل برویم.

We have congratulate, congratulate, to congratulate.

ما تبریک می گوییم، تبریک می گوییم، تبریک می گوییم.

How do we spell this?

چگونه این را بنویسیم؟

C O N G R A T U L A T E.

C O N G R A T U L A T E.

Congratulate.

تبریک می گویم.

To congratulate.

برای تبریک.

To congratulate someone is to praise them.

تبریک گفتن به کسی ستایش اوست.

To say that you approve of or you're pleased about a special achievement or

برای گفتن اینکه شما از موفقیت خاصی یا

something unusual that they've done.

کاری غیرعادی که آنها انجام داده اند را تایید می کنید یا خوشحال هستید.

You congratulate them.

بهشون تبریک میگی

"Oh, well done.

"اوه، آفرین.

That's amazing!

این فوق العاده است!

Good on you, buddy."

خوش به حالت، رفیق."

Here's an example sentence.

در اینجا یک جمله مثال است.

"Have you congratulated Jim and Maya on their win yet?

"آیا هنوز به جیم و مایا به خاطر بردشان تبریک گفته‌اید؟

I know you're disappointed you lost, but they did play a great game."

می‌دانم که از باخت شما ناامید شده‌اید، اما آنها یک بازی عالی انجام دادند."

It can be very hard to congratulate your opponent when they've absolutely

تبریک گفتن به حریف در زمانی که آنها کاملاً

thrashed you in a game, but it is very much the done thing to congratulate

شما را در یک بازی کوبیده اند بسیار سخت است، اما تبریک گفتن به آنها

them, even if they beat you.

حتی اگر شما را شکست دهند بسیار کار انجام شده است.

You have to have to say, "Well done.

شما باید بگویید: "آفرین.

Congratulations," no matter how hard that may be.

تبریک می گویم" مهم نیست که چقدر سخت است.

OK, so next on the list is an adjective and it is crucial, crucial.

خوب، پس بعدی در لیست یک صفت است و بسیار مهم و حیاتی است.

We spell this C R U C I A L.

ما این را می نویسیم C R U C I A L.

Crucial.

Crucial.

Crucial.

حیاتی.

If something is described as crucial then it's extremely important or necessary.

اگر چیزی به عنوان مهم توصیف می شود، پس بسیار مهم یا ضروری است.

Here's an example sentence.

در اینجا یک جمله مثال است.

"It's crucial that you get a good night's sleep tonight, you need to

"این بسیار مهم است که امشب یک خواب خوب داشته باشید ، باید

be on top form for tomorrow's game.

برای بازی فردا در بهترین فرم باشید.

The championship is riding on it."

قهرمانی بر آن سوار است."

Now, I know it's crucial to get a good night's sleep, whether you're

حالا، می‌دانم که داشتن یک خواب خوب، مهم است، چه

playing a game tomorrow or not.

فردا در حال انجام بازی باشید یا نه.

But can I get a good night's sleep?

اما آیا می توانم یک شب راحت بخوابم؟

Often, the answer is no.

اغلب، پاسخ منفی است.

Oh, if only!

اوه، اگر فقط!

If only I could get a regular good night's sleep.

اگر فقط می توانستم یک خواب منظم شبانه خوب داشته باشم.

If anyone has any advice on how to make children sleep through the

اگر کسی توصیه ای در مورد چگونگی خواباندن کودکان در طول

night, I would gladly welcome it.

شب دارد، با کمال میل از آن استقبال می کنم.

Alright, next on the list is an idiom and it is on top form.

بسیار خوب، بعدی در لیست یک اصطلاح است و در بهترین شکل است.

On top form.

در فرم بالا

Let's spell it.

بیایید آن را املا کنیم.

On, O N.

On، O N.

Top, T O P.

Top، T O P.

Form, F O R M.

Form، F O R M.

On top form.

On top form.

To be on top form means to be feeling or doing things as well as possible.

در اوج بودن به معنای احساس کردن یا انجام کارها به بهترین شکل ممکن است.

So, if I haven't had a good night's sleep, then I will not be on top form.

بنابراین، اگر یک شب خوب نخوابیده باشم، در بهترین فرم نخواهم بود.

If I'm well rested, well fed, and in the right environment, then I will

اگر استراحت خوبی داشته باشم، تغذیه مناسبی داشته باشم و در محیط مناسبی باشم، آنگاه

be on top form, I'll be able to do things to the best of my ability.

در بهترین فرم قرار خواهم گرفت، می‌توانم کارها را به بهترین شکل ممکن انجام دهم. آیا

Are you on top form today?

امروز در بهترین فرم هستید؟

Here's an example sentence.

در اینجا یک جمله مثال است.

"You were on top form at the tryouts, if you can play like that next week

"شما در تمرینات در بهترین فرم بودید، اگر بتوانید در هفته آینده چنین بازی کنید،

the competition won't stand a chance."

رقابت شانسی نخواهد داشت."

And the final phrase on our list is to admit defeat, admit defeat.

و آخرین عبارت در لیست ما اعتراف به شکست، پذیرفتن شکست است.

We spell it.

ما آن را املا می کنیم.

Admit, A D M I T.

اعتراف، A D M I T.

Defeat, D E F E A T.

شکست، D E F E A T.

Admit defeat.

قبول شکست.

This means to accept that you have failed and to stop trying, to give up.

این بدان معناست که بپذیرید شکست خورده اید و دست از تلاش بردارید و تسلیم شوید.

You go, "Okay, you win.

تو برو، "باشه، تو بردی.

I lose.

من باختم.

I am defeated."

من شکست خوردم."

Here's an example sentence.

در اینجا یک جمله مثال است.

"Don't admit defeat so soon, you still have the second half of the match to go.

"به این زودی شکست را نپذیرید، هنوز نیمه دوم بازی باقی مانده است.

Anything could happen!"

هر اتفاقی ممکن است بیفتد!"

And it is important in life to not admit defeat too soon.

و در زندگی مهم است که شکست را خیلی زود نپذیریم.

If you admit defeat and give up too soon, then you will never

اگر شکست را بپذیرید و خیلی زود تسلیم شوید، هرگز به چیزی که

achieve what you hope to achieve.

امیدوارید دست یابید، نخواهید رسید.

So, think about it in the context of learning English.

بنابراین، در زمینه یادگیری زبان انگلیسی به آن فکر کنید.

If you admit defeat, the moment you come across a difficult pronunciation,

اگر شکست را بپذیرید، لحظه‌ای که با تلفظی دشوار مواجه شدید،

a word that has a spelling that does not help you to understand how it's

کلمه‌ای که املای آن به شما کمک نمی‌کند تا بفهمید چگونه باید

supposed to be pronounced, then you're never going to achieve your goal of

تلفظ شود، پس هرگز به هدف خود یعنی

learning English to a good level.

یادگیری زبان انگلیسی به خوبی نخواهید رسید. مرحله.

So, don't give up too early.

بنابراین، خیلی زود تسلیم نشوید.

When things get hard, you have to knuckle down and work through it.

وقتی همه چیز سخت می‌شود، باید دست به کار شوید و از آن عبور کنید.

Okay, so let's recap our five phrases from today.

خوب، پس بیایید پنج عبارت خود را از امروز مرور کنیم.

We had a noun, dropshot, which is used in tennis and squash to

ما یک اسم داشتیم، dropshot، که در تنیس و اسکواش برای

reflect a shot that is very gentle and drops quickly to the ground.

منعکس کردن ضربه ای استفاده می شود که بسیار ملایم است و به سرعت روی زمین می افتد.

We had the verb, congratulate, which is to praise someone for

ما فعل تبریک می‌گوییم، یعنی تعریف کردن از کسی برای

something that they've done well.

کاری که خوب انجام داده است.

We had the adjective, crucial, which means extremely important.

ما صفت حیاتی داشتیم که به معنای بسیار مهم است.

We had the idiom on top form, which means to be feeling and being able to

ما اصطلاح فوق‌العاده را داشتیم، به این معنی که احساس کنید و بتوانید

do things to the best of your ability.

کارها را به بهترین شکل ممکن انجام دهید.

And we had the phrase admit defeat, which is to accept that you

و ما این عبارت را داشتیم که شکست خوردی را قبول کنی

have failed and finally give up.

و در نهایت تسلیم شوی.

So, let's now do that list for our pronunciation practice.

بنابراین، بیایید اکنون آن لیست را برای تمرین تلفظ خود انجام دهیم.

Please repeat after me.

لطفا بعد از من تکرار کنید.

I'll say each word and phrase twice so that you have two attempts.

من هر کلمه و عبارت را دو بار می گویم تا شما دو بار تلاش کنید.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

Dropshot.

دراپ شات.

Dropshot.

دراپ شات.

Congratulate.

تبریک بگو.

Congratulate.

تبریک بگو.

Crucial.

Crucial.

حیاتی.

حیاتی.

On top form.

در فرم بالا

On top form.

در فرم بالا

Admit defeat.

پذیرش شکست.

Admit defeat.

پذیرش شکست.

Well done.

آفرین.

Let's bring all of that together in a lovely little story.

بیایید همه اینها را در یک داستان کوچک دوست داشتنی گرد هم بیاوریم.

The final round was going to be tough.

دور پایانی سخت بود.

Mark's leg muscles were burning.

ماهیچه های پای مارک می سوخت.

He was exhausted.

او خسته شده بود.

They had been playing for 50 minutes already, and yet his opponent

آنها قبلاً 50 دقیقه بازی کرده بودند ، اما حریفش به

looked like he was just warming up.

نظر می رسید که تازه بدنش را گرم می کند.

To be fair, Alex was on top form today.

انصافا، الکس امروز در بهترین فرم بود.

Mark had never seen so many extraordinary shots from this young lad before.

مارک قبلاً هرگز این همه عکس خارق العاده از این پسر جوان ندیده بود.

Alex stood up from the bench, grabbed his racket and sprang onto court.

الکس از روی نیمکت بلند شد، راکتش را گرفت و به زمین رفت.

Time was up.

زمان تمام شده بود.

Break was over.

استراحت تمام شد.

This was the deciding round of the championship.

این مرحله تعیین کننده قهرمانی بود.

Mark was flooded with doubt, though he knew it was crucial that he clear his mind

مارک غرق در شک و تردید بود، اگرچه می‌دانست که اگر شانسی برای برنده شدن داشت، بسیار مهم است که ذهنش را پاک کند

and enter the squash court with a positive mindset if he had any chance of winning.

و با ذهنیت مثبت وارد زمین اسکواش شود .

Mark stood up with a stretch.

مارک با کشش بلند شد.

He could feel his legs were heavy and tight.

احساس می کرد پاهایش سنگین و سفت شده اند.

"You can do this," he said to himself.

با خود گفت: «تو می توانی این کار را انجام دهی.

The game got underway and Mark got off to a good start with a few clever

بازی شروع شد و مارک با چند دراپ شات هوشمندانه شروع خوبی داشت

dropshots that caught Alex off guard.

که الکس را غافلگیر کرد.

Unfortunately, cramp in his calf muscle halfway through the round allowed

متأسفانه، گرفتگی عضلات ساق پا در نیمه راه به الکس اجازه داد

Alex to get ahead and claim victory.

تا پیش بیفتد و ادعای پیروزی کند.

Everyone congratulated Alex, even Mark, who had always struggled

همه به الکس تبریک گفتند، حتی مارک، که همیشه

to admit defeat in the past.

برای اعتراف شکست در گذشته تلاش می کرد.

"You thoroughly deserved it, Alex.

"تو کاملا لیاقتش را داشتی، الکس.

You were on top form.

تو در بهترین فرم بودی.

Well done, mate."

آفرین، رفیق."

Defeated and sore, Mark began to limp off the court.

مارک شکست خورده و دردناک شروع به لنگیدن از زمین کرد.

"I look forward to our rematch," called Alex.

الکس گفت: "من مشتاقانه منتظر بازی برگشتمان هستم."

Mark turned and smiled, giving a little nod.

مارک برگشت و لبخند زد و سرش را تکان داد.

Unbeknownst to Alex, Mark would never again set foot on a squash court.

بدون اینکه الکس بداند، مارک دیگر هرگز پا در زمین اسکواش نمی گذارد.

And that closes today's episode.

و با این کار قسمت امروز بسته می شود. آیا

Did you spot all of the words and phrases in that little story?

تمام کلمات و عبارات آن داستان کوچک را متوجه شدید؟

I hope so.

امیدوارم.

If you'd like to take your listening and learning a step further with

اگر می‌خواهید با رونوشت‌ها و فهرست کلمات این قسمت‌ها، گوش دادن و یادگیری خود را یک قدم جلوتر ببرید،

the transcripts and word lists for these episodes, then you

can by becoming a Plus Member.

می‌توانید با عضویت در پلاس.

I'll put all the details in the description below.

تمام جزئیات را در توضیحات زیر قرار خواهم داد.

Until next time, take very good care and goodbye.

تا دفعه بعد خیلی خوب مواظب باش و خداحافظ.