Clapingo English Conversation #15 with Swati Mishra | English Speaking Practice | Havisha Rathore

lost greed and anger are the three doors

حرص و خشم از دست رفته سه دری

to hell

به سوی جهنم هستند

and when she say that when she was small

و وقتی می گوید وقتی کوچک بود

she would write them all down and she

همه را یادداشت می کرد و به

advises me also so but i don't have any

من هم توصیه می کرد، اما من هیچ

interest in writing home down

علاقه ای به نوشتن خانه ندارم،

i feel that i'm not cutting the same

احساس می کنم که نیستم همین

clothes off my mother

لباس ها را از

i understand okay so then

تن مادرم جدا می کنم خوب پس

hi hello

سلام سلام

good afternoon i'm spati how are you

بعدازظهر بخیر من اسپاتی هستم چطوری

good afternoon i'm having

بعدازظهر خوبی دارم من دارم می گذرانم

and i am

و من تا الان

i'm so far so good thanks for asking how

خیلی خوب هستم از اینکه پرسیدم چطوری

about you

حالم

i'm doing wonderfully well since this is

فوق العاده است خوب از آنجایی که این

the first time we are meeting would you

اولین باری است که با هم ملاقات می کنیم، می

like to give a brief introduction before

خواهید قبل از اینکه وارد موضوع شویم یک مقدمه کوتاه ارائه دهید،

we dive into the topic

okay

so my name is havisha and i study in

بنابراین نام من هاویشا است و در کلاس ششم درس می خوانم

class sixth

and basically i'm from jaipur but my

و اساساً من اهل جیپور هستم اما

father is scientist in diario and he is

پدرم دانشمند در دیاریو است. و او

posted in bangalore so right now i am in

در بنگلور پست شده است، بنابراین در حال حاضر من در

bangalore my hobbies are

بنگلور هستم، سرگرمی های من

to do swimming and writing cycle

انجام چرخه شنا و نوشتن است

and apart from that i also like to read

و جدای از آن، من همچنین دوست دارم

spiritual books and i also and i also

کتاب های معنوی بخوانم و همچنین

like to play ghost games with my sister

دوست دارم با خواهرم بازی های ارواح انجام دهم

oh my god is your sister younger to you

وای خدای من آیا خواهر شما از شما کوچکتر است

or older

یا بزرگتر

she's younger to me

او از من کوچکتر است

that's wonderful how do you play this

شما این بازی را بازی می کنید

game i feel has played

من احساس می کنم بازی کرده ام آهان

uh we just play like um my sister makes

ما فقط بازی می کنیم مثل اوم که خواهرم

a house out of pillows and because it

خانه ای از بالش درست می کند و چون

will be a

house of a ghost or a haunted hill

خانه ای از یک روح یا تپه جن زده خواهد بود

something like that then we

چیزی شبیه به آن پس ما

and i'll be a researcher to look on it

و من یک محقق خواهیم بود تا نگاه کنیم. روی آن

and what is happening what is not

و چه اتفاقی می‌افتد چه اتفاقی نمی‌افتد،

happening

all right

okay will she also play the role of the

خوب آیا او نقش روح را بازی می‌کند، آیا

ghost

will she be the ghost to scare you

او روح خواهد بود که شما را بترساند، بله،

yeah she is the ghost

او روح است،

okay okay are the rules ever reversed

خوب، قوانین همیشه تغییر کرده‌اند

or it's always the same

یا همیشه یکسان است،

no it has not reversed it yet but yes

نه هنوز آن را برعکس نکرده‌ایم، اما بله،

it's all the same maybe when she's older

شاید وقتی بزرگ‌تر می‌شود، همه چیز یکسان است،

because if you scare her now she'll be

زیرا اگر او را بترسونی،

scared right she's so young

او خیلی جوان است،

yes

بله

all right okay shall we begin with the

خوب است، باید با

sessions topic is there any doubt before

موضوع جلسات شروع کنیم، آیا قبل

that any question that you have for

از هر سؤالی شکی وجود دارد که شما برای

vishwa

vishwa

yes ma'am from where are you

بله خانم از کجا هستید

yeah of course i'll tell you i am from

بله البته به شما می گویم من اهل

ghopal madrid

غوپال مادرید

central india i am a published author

مرکزی هند هستم من یک نویسنده منتشر شده هستم

and i love to read and write but

و عاشق خواندن و نوشتن هستم اما

unfortunately i cannot read spiritual

متاسفانه نمی توانم کتاب های معنوی بخوانم

books i can only read fictional books

فقط می توانم داستانی بخوانم کتاب‌هایی

that is my biggest fatal flaw i can only

که بزرگ‌ترین عیب مهلک من است، من فقط می‌توانم

read fictional books i have tried other

داستان‌های تخیلی بخوانم کتاب‌های دیگر را امتحان کرده‌ام کتاب‌های دیگر را به

books

tell me your favorite spiritual book

من بگویید کتاب معنوی مورد علاقه‌تان را به من بگویید

maybe you might convince me to read one

شاید ممکن است مرا متقاعد کنید که یکی را بخوانم

oh wow i have learned for lessons i've

اوه وای من برای درس‌هایی آموخته‌ام

read the parts of it like the essence

بخش‌هایی از آن را مانند اصل خوانده‌ام

but i never got the chance to read it

اما هرگز فرصتی برای خواندن

fully

کامل

which lesson did you love the most a

آن نداشتم. درسی که بیشتر از همه دوست داشتی،

lesson that stuck with you forever

درسی که برای همیشه با تو ماند،

well

um

well i did not complete um much of the

خوب من خیلی از

lessons but yeah i know the first lesson

درس ها را کامل نکردم، اما بله، اولین درس را می دانم

which is observing the armies that i

که مشاهده ارتش هایی است که می

read and sometimes i also read randomly

خوانم و گاهی اوقات به طور تصادفی می خوانم

sometimes stress continual knowledge

گاهی اوقات بر دانش مستمر تاکید می کنم.

sometimes confidential knowledge

گاهی اوقات دانش محرمانه

sometimes randomization but yes i

گاهی اوقات تصادفی سازی اما بله

remember when one shlok it was there it

یادم می آید زمانی که یک شلوک آنجا بود

was something that lost anger and

چیزی بود که عصبانیت را از دست داد و

something like that that i still

چیزی شبیه به آن که هنوز هم به

remember it was

یاد دارم

it was in the chapter of last chapter

آن بود که در فصل آخر

something renocation

چیزی تغییر نام داشت

like some

مثل برخی

okay do you remember the essence of it

خوب آیا جوهره آن را به یاد می آورید این

or have you forgotten

یا فراموش کرده اید

yes i don't remember the

بله،

number or page number but yeah remember

شماره یا شماره صفحه را به خاطر نمی آورم، اما بله یادتان باشد

what was it what was the trend what was

چه چیزی بود، چه روندی بود، چه

the shloka trying to say

شیلوکا سعی داشت بگوید

yeah

بله،

what was it trying to say

چه می خواست بگوید

it was just uh trying to say that uh

این فقط بود اوه سعی می کنم بگویم آه آه،

lost greed and anger are the three doors

حرص و خشم از دست رفته سه دری

to hell

به جهنم هستند،

oh okay scary but true

اوه خوب ترسناک است، اما

all right then let's begin with the main

درست است، پس بیایید با

topic of the session now which is dreams

موضوع اصلی جلسه که اکنون رویاها است شروع کنیم،

so yes tell me do you usually have yes

پس بله به من بگویید آیا معمولاً بله

sorry sorry i'm going to interrupt you

متأسفم. من قصد دارم حرف شما را قطع کنم،

but uh you are saying that you are

اما اوه شما می گویید که

unable to read spiritual books so can i

نمی توانید کتاب های معنوی بخوانید، بنابراین می توانم

ask why so

بپرسم چرا خیلی

okay i'll tell you why because when i

خوب است، به شما می گویم چرا زیرا وقتی

started reading my first interest came

شروع به خواندن کردم اولین علاقه من

in fictional okay and once you start

به داستان تخیلی بود، خوب است و وقتی شروع به

reading sectional it becomes like a

خواندن آن کردید شبیه

quicksand do you know what a quick stand

شن های روان می شود آیا می دانید ایستادن سریع چیست

is

no

نه

no

in hindi we call it

به هندی نه ما به آن می گوییم در

actually it is like it is usually found

واقع مانند این است که معمولاً

in marshy areas which is

در مناطق باتلاقی یافت می شود که به

kind of wet kind of dry so it would be

نوعی مرطوب و خشک است بنابراین

really wet soil and when you enter it

خاک واقعاً مرطوب خواهد بود و وقتی وارد آن می شوید. به زمین خوردن ادامه می دهی

you will just keep on

falling down like you'll drown in it it

انگار در آن غرق می شوی،

would be like someone is pulling you

انگار کسی دارد تو را می کشد،

you'll be never able to get out of it

تو هرگز نمی توانی از آن بیرون بیایی،

i'll type that word for you uh we call

من آن کلمه را برایت تایپ می کنم، اوه ما به

it quicksand uh just search it up look

آن می گوییم شن روان، آه، فقط آن را جستجو کنید

at its picture after the session uh

بعد از جلسه به تصویر آن نگاه کنید،

you'll figure out what it is so as i

همان طور که گفتم متوجه خواهید شد که چیست

said once you start reading fiction it

وقتی شروع به خواندن داستان کنید،

is like a quick stand you just get

مانند یک ایستادن سریع است که

pulled into it and there's no going back

به آن کشیده می شوید و دیگر راه برگشتی وجود ندارد،

so

بنابراین

i found so much comfort and fictional i

من خیلی راحت و تخیلی یافتم،

went to different genres beneath fiction

به سراغ ژانرهای مختلف زیر داستان رفتم،

i went for

به سراغ

love stories rom-coms crime fillers

داستان های عاشقانه رفتم.

mysteries

and

all the kind of wonderful genres that

نوع ژانرهای فوق‌العاده‌ای که

fiction allows

داستان به من اجازه می‌دهد

which made me too much in love with

باعث شد که من بیش از حد عاشق

fiction to look for anything else so

داستان باشم و به دنبال چیز دیگری بگردم، بنابراین

when i went for um just reading even the

وقتی به سراغم رفتم، حتی

blurbs and synopsises of spiritual books

خلاصه‌ها و خلاصه‌های کتاب‌های معنوی کتاب‌های

motivational books so i found them to be

انگیزشی را خواندم، بنابراین متوجه شدم که

not enough it was like i already know

آنها کافی نیستند. مثل اینکه من قبلاً

this i don't wanna do this i wanna read

این را می دانم، نمی خواهم این کار را انجام دهم، می خواهم

fiction which is like an escape from the

داستان های تخیلی را بخوانم که مانند فرار از

real world so i think it was just about

دنیای واقعی است، بنابراین فکر می کنم

being so uh interest once you start with

وقتی با چیزی شروع می کنید

something that becomes your favorite

که مورد علاقه شما قرار می گیرد علاقه زیادی به

maybe if i would have started with

شما دارد. با

spiritual books they would be my

کتاب‌های معنوی شروع کردم، آنها مورد علاقه من خواهند بود،

favorite

so it's just the beginning nothing else

بنابراین این تازه شروع است، چیز دیگری نیست،

oh

اوه،

but in my case i was i also started with

اما در مورد من، من هم با

story books but slowly i got and i would

کتاب‌های داستان شروع کردم، اما کم کم توانستم

read spiritual books now i

کتاب‌های معنوی بخوانم و اکنون

like to read

دوست دارم

books as well as story books

کتاب بخوانم و همچنین کتاب‌های داستانی کتابهای داستانی

yeah i mean uh right now you're reading

آره منظورم اینه که شما الان دارید

story books right story books have a

کتابهای داستان میخونید کتابهای داستان درست

different life no my novel have a

زندگی متفاوتی دارند نه رمان من

completely different way i mean i

روشی کاملا متفاوت داره یعنی من

wouldn't recommend reading novels now i

الان خوندن رمان رو توصیه نمیکنم من

started reading mine always maybe after

شروع کردم به خوندن رمانم همیشه شاید بعد از

seven days so you'll take some time

هفت روز پس شما کمی طول می‌کشد و

you'll start reading them then you'll

شروع به خواندن آنها می‌کنید، سپس می‌توانید

get to see the fun of fictional world

لذت دنیای تخیلی را

all right then shall we begin with the

کاملاً ببینید، سپس با این

topic now any other thing that you have

موضوع شروع می‌کنیم، حالا هر چیز دیگری که

in mind

در ذهن دارید،

no

no all right let's talk about dreams do

نه خوب، اجازه دهید در مورد رویاها صحبت کنیم.

you think that there is some hidden

شما فکر می کنید که

meaning behind the dreams that we have

پشت رویاهایی که می بینیم معنای پنهانی وجود دارد

or it is nothing special

یا چیز خاصی نیست

well

i don't know what is the hidden

خوب

من نمی دانم کلمه پنهان

word

in dreams but i guess it must be

در رویاها چیست اما حدس می زنم

okay it can be something special

خوب باشد می تواند چیز خاصی باشد

something hidden right

چیزی پنهان بله

yes

all right

خوب است

do you usually remember your dreams do

آیا معمولاً رویاهای خود را به خاطر می آورید آیا

you note them down as soon as you have

به محض دیدن

them

آنها

anything special

چیز خاصی را یادداشت می کنید ،

i don't know then i don't note them down

من نمی دانم آنها را یادداشت نمی کنم ،

as soon as i have them once i notice

به محض اینکه آنها را دیدم ، یک بار آنها را یادداشت می کنم ،

them down but i don't note them down

اما آنها را یادداشت نمی کنم همیشه پایین

always

and i don't remember it always sometimes

و من همیشه آن را به خاطر نمی آورم گاهی اوقات

i remember sometimes i forget

برخی از آنها را به یاد می آورم گاهی فراموش می‌کنم

yeah i can understand these uh

بله، می‌توانم این

subconscious part of the brain makes us

بخش ناخودآگاه مغز را درک کنم که باعث می‌شود

forget it soon

به زودی آن را فراموش کنیم،

the thing that i mentioned about noting

چیزی که در مورد یادداشت

down the dreams that is called green

کردن رویاها ذکر کردم که به آن

journaling so that is also something

یادداشت سبز می‌گویند، بنابراین

that you can try if you want to work on

اگر می‌خواهید روی خود کار کنید، می‌توانید آن را امتحان کنید.

your writing skills because your brain

مهارت های نوشتاری زیرا مغز شما

will be stressed to remember and you'll

برای به خاطر سپردن استرس دارد و

get you jotted down every morning right

هر روز صبح شما را به درستی یادداشت می کنید،

so remember that dream journaling

بنابراین به یاد داشته باشید که آیا

are you a journal person do you like to

شما یک روزنامه نگار هستید آیا دوست دارید

journal regularly or not

به طور منظم در دفتر خاطرات بنویسید یا نه.

um

journal person means a person who writes

all the things right

درست است بله

yeah i mean usually

منظورم این است که معمولاً

uh like you'll write your all the

مثل اینکه امروز تمام جزئیات تاریخ خود را می نویسید

details of the date today it is that and

این بود و

today i did that i'm feeling that

امروز من این کار را انجام دادم احساس می کنم

no i'm not a journal person

نه من اهل روزنامه نیستم

okay

خوب

what my mother is

مادر من چیست

yeah

بله

she writes down diary and she's every

او دفتر خاطرات را می نویسد و او هر

day or only sometimes

روز یا فقط گاهی اوقات بله

yeah she's katra she you know she writes

او کاترا است، می دانید که

it them down when she say that when she

آنها را یادداشت می کند وقتی می گوید وقتی

was small she would write them all down

کوچک بود همه آنها را یادداشت می کرد

and she advises me also to do so but i

و به من توصیه می کند که این کار را انجام دهم اما من

don't have any interest in writing home

هیچ علاقه ای به نوشتن ندارم در خانه من

down

i feel that i'm not cutting the same

این را احساس می کنم من همان

clothes off my mother

لباس ها را از تن مادرم کوتاه نمی کنم،

i understand okay so when she was

خوب می فهمم، بنابراین وقتی او

younger she used to write and she's

کوچکتر بود می نوشت و به

motivating you to write them but i can

شما انگیزه می داد که آنها را بنویسید، اما می توانم

understand like i am a writer like i

بفهمم که من یک نویسنده هستم، مثل اینکه

write stuff but i still don't like

چیزهایی می نویسم اما هنوز دوست ندارم

writing about general things what i did

نوشتن در مورد کارهای کلی که من

in the day but that's a very good habit

در روز انجام دادم، اما این یک عادت بسیار خوب است

actually you get to express all your

در واقع شما می توانید تمام

thoughts and energy

افکار و انرژی خود را در

all right now you have to tell me that

حال حاضر بیان کنید، باید به من بگویید که آیا تا به

did you ever have any horror dream

حال خواب ترسناکی دیده اید،

maybe after watching a horror movie

شاید بعد از تماشای یک فیلم ترسناک

i i don't watch horror movies but yes i

فیلم های ترسناک نگاه می کنم اما بله من

still remember a

هنوز یک

horror dream when i was small i had it

رویای ترسناک را وقتی کوچک بودم به یاد می آورم، آن را دیدم

but that dream i read it

اما آن خواب را خواندم

what's happened in that dream when you

در آن خواب چه اتفاقی افتاد وقتی شما

were younger

جوان تر بودید

i was in a you know a circle a sphere

من در یک دایره بودم که

type ball which was transparent or made

توپی از نوع کروی که شفاف بود یا

of glass

از شیشه

big one

بزرگ، یکی

big one

بزرگ، یک

um

ام،

and i was running on it here and there

و من روی آن می دویدم این طرف و آن طرف این طرف و

here and there and my

آن طرف و من

and a ghost was chasing me i was running

و یک روح دنبالم می کردند، می دویدم

and then uh the one of the glass doors

و بعد یکی از درهای شیشه ای

like this opened and then my father came

مثل این باز شد و بعد پدرم آمد

and paul ran away then i went to the row

و پل فرار کرد سپس من به ردیف رفتم

and then you were driving suddenly i

و بعد تو رانده شدی ناگهان

came to another situation in which we

به موقعیت دیگری رسیدم که در حال

were driving a car and a ghost was

رانندگی ماشین بودیم و یک روح در حال

chasing a certain bloody ghost which is

تعقیب یک روح خون آلود بود که

eyes was also not clear properly

چشمان آن نیز به درستی مشخص نبود، با

uh wearing black clothes and it was a

پوشیدن لباس مشکی و

normal street

خیابان معمولی بود

and my eye told my father to call the

و چشمم به پدرم گفت که به او زنگ بزند.

police

پلیس

and uh

و

my father called but they told the

پدرم زنگ زد اما آنها به

police did not pick um come and then

پلیس گفتند او را انتخاب نکرد و

again i went to another

دوباره به

different situation in which i was

موقعیت متفاوت دیگری رفتم که

standing in a line and a ghost was uh

در یک صف ایستاده بودم و یک روح بود اوه می

you know

دانید آیا او داشت

was he was uh uh just um

separating who was the one who was doing

او را جدا می کرد. اونی که

like this i was hiding behind one of my

اینجوری میکرد من پشت یکی از دوستام مخفی شده بودم

friends then the ghost caught me and

بعد روح منو گرفت و

then my sister woke me up

بعد خواهرم منو بیدار کرد تو

you're just supposed to really wake you

قراره واقعا تو رو

up or in your dream she woke you up

بیدار کنه یا تو خوابت اون تو رو بیدار کرد

she really woke me up

واقعا منو بیدار کرد

oh yes this received you from the ghost

اوه بله، این شما را از یک روح دریافت کرد،

kind of

uh all right oh well i just feel that

اوه خوب، اوه خوب، من فقط احساس می کنم که

your teddy keeps looking at me is there

عروسک شما همچنان به من نگاه می کند، آیا

any name for that teddy

اسمی برای آن عروسک وجود دارد،

yes we call it jojo

بله، ما آن را جوجو می نامیم

all right so it feels like jojo is

بسیار خوب، بنابراین احساس می کنم جوجو

hiding behind you and looking at me from

پشت شما پنهان شده است و نگاه می کند در من از

my life so this is really cute how did

زندگی من پس این واقعا زیبا است که چگونه

you get him like did someone gift it to

شما g دوست داشت کسی آن را به

you or it was your own choice

شما هدیه داده یا این انتخاب خود

my i don't remember it exactly but i

شما بوده است، من دقیقاً آن را به خاطر نمی‌آورم، اما می‌دانم

know

that my mother father

که پدرم مادرم

got it

all right then uh wonderful before

همه چیز را به خوبی درک کرده است، خیلی خوب است قبل از اینکه به

moving ahead i do have a couple of

جلو بروم، من چند

things to share and have a shot listen

چیز برای به اشتراک گذاشتن دارم و یک شات داشته باشید

to it carefully first is whenever we

ابتدا با دقت به آن گوش دهید، زمانی که در حال

have we are speaking we have to try and

صحبت کردن هستیم، باید سعی کنیم و در

keep in mind that we take regular pauses

نظر داشته باشیم که مکث های منظمی انجام می دهیم،

so what is happening is in certain

بنابراین آنچه اتفاق می افتد در جملات خاصی است که

sentences your speed and pace is quite

سرعت و سرعت شما بسیار سریع است،

fast

so then whenever paste is faster then we

پس هر زمان که چسباندن سریعتر باشد،

do not sound clear

صدای ما واضح نیست، به همین

that's why it's important that you take

دلیل مهم است که

pause sometimes so that every word every

گاهی اوقات مکث کنید تا هر کلمه ای که هر

syllable comes out clearly

هجای آن به وضوح بیان شود

or have you heard shashi peru have you

یا شنیده اید که آیا

ever heard him speaking or do you know

تا به حال صحبت او را شنیده اید یا می دانید

who he is

او کیست

no no i don't know

نه نه من همه را نمی دانم

all right also sometimes when you're

درست است همچنین گاهی اوقات زمانی که شما

free he is an indian politician and a

آزاد هستید او یک سیاستمدار هندی و یک

wonderful speaker so you'll see that

سخنران فوق العاده است، بنابراین خواهید دید که

just like you he has quite a fast pace

او نیز مانند شما سرعت بسیار بالایی دارد،

he speaks very fast but one more thing

او خیلی سریع صحبت می کند، اما یک چیز دیگر

that he has learned with practice is

که او با تمرین آموخته است این است که

that even with the fast face he takes

حتی با چهره سریعی که او

pauses at the right time so that every

در سمت راست مکث می کند زمانی که هر

word comes out here right so try to

کلمه به درستی در اینجا ظاهر می شود، بنابراین سعی کنید

bring in causes in your speech at the

در زمان مناسب دلایل را در گفتار خود بیاورید، به نظر می رسد که به

right time it would appear as if you're

thinking as if you're causing for

نظر می رسد که دارید به درستی باعث ایجاد یک

dramatic effect

اثر دراماتیک می شوید،

right so just keep in check that causes

بنابراین فقط مراقب باشید که علت ها

are used and one more thing that i

وجود داشته باشند. مورد استفاده قرار گرفت و یکی دیگر از مواردی که می

wanted to add was that whenever we are

خواستم اضافه کنم این بود که وقتی از

using a verb we do not have to use new

یک فعل استفاده می کنیم مجبور نیستیم از new استفاده کنیم

for example

به عنوان مثال

uh we can directly say that uh i love to

uh می توانیم مستقیماً بگوییم که اوه من عاشق

swim

شنا هستم

i love to do swimming it's not necessary

من عاشق شنا کردن هستم لازم نیست

right because swimming is already a verb

زیرا شنا کردن قبلاً یک فعل است،

so we don't have to use do unless we are

بنابراین ما مجبور نیستیم از do استفاده کنیم، مگر اینکه

asking it in a question

آن را در سؤالی بپرسیم

like do you swim at that point we can

مانند آیا شنا می کنی در آن نقطه، می توانیم از

use do because it is a question uh it

do استفاده کنیم زیرا این یک سؤال است،

would be like um

مثل این است که

i like to walk

من دوست دارم راه بروم،

we don't have to say i like to do

ما نمی خواهیم باید بگویم من دوست دارم

walking that is not necessary it is

پیاده روی انجام دهم که ضروری نیست، پیاده روی

walking swimming these are already birds

شنا کردن است، اینها قبلاً پرندگان هستند، آیا نکات

did you catch my

من را متوجه شدید،

points

okay

any confusion in this point or the

هر گونه سردرگمی در این نقطه یا

pauses

مکث ها،

any doubt

هر گونه شک

um not yet

هنوز

okay just remember that causes are there

خوب نیست، فقط به یاد داشته باشید که دلایل

in certain sentences other than that

در جملات خاص وجود دارد. از اینکه

you're speaking wonderfully well

شما به طرز شگفت انگیزی خوب صحبت می کنید

okay coming back to dreams has it ever

خوب است که به رویاها بازگردید این اتفاق افتاد

happened that someone told you that hey

که یکی به تو گفت هی

i saw you in my dream today

من تو را امروز در خواب دیدم

anyone anytime

هرکسی در هر زمانی نه

no

no

no one told you that hey i saw you in my

هیچ کس به تو نگفته که هی من تو را در

dream not even your sister

خواب دیدم حتی خواهرت

oh no nobody's told

اوه نه کسی به او نگفته

oh man

اوه مرد

like did do you see people you know in

مثل اینکه آیا شما افرادی را که می شناسید می بینید

your dreams maybe you're like of course

رویاهایت شاید مثل تو هستی که البته ما

we saw your father in

پدرت را در

the dream that you told me but like your

خواب دیدیم که به من گفتی اما مثل

friends and neighbors random people

دوستان و همسایه هایت افراد تصادفی

no they also never so i told but yeah

نه آنها هم هرگز پس من به آنها گفتم بله

right now i remember sometimes my sister

همین الان یادم می آید گاهی خواهرم

would say that this happened my you came

می گفت که این اتفاق افتاده است. تو

here and you did that but she did not

آمدی و این کار را کردی، اما او به

say particularly that i saw you in my

طور خاص نگفت که من تو را در خواب دیدم،

dream

okay maybe she was just telling you her

خوب شاید او فقط خوابش را به تو می گفت

dream and you were part of the dream

و تو جزئی از رویا بودی،

like that

yeah

بله،

okay uh let's talk about some different

خب، بیایید در مورد چند اصطلاح مختلف صحبت کنیم که

terms have you heard of the term deja vu

شنیده اید. از عبارت دژاوو

could you repeat

می‌توانید تکرار کنید،

uh yeah i'll type that word deja vu

بله، من آن کلمه دژاوو را تایپ می‌کنم،

it is not

این کلمه

directly derived from english language i

مستقیماً از زبان انگلیسی مشتق نشده است،

think it is from latin

فکر می‌کنم از لاتین

or deja vu

یا دژاوو

oh deja vu it must mean that um

اوه دژاوو است، باید به این معنی باشد که ام

something which you have not you have

چیزی که شما ندارید، دارید.

already experienced and which is

قبلا تجربه شده است و

happening now

اکنون اتفاق می افتد

yeah it's it feels like that

بله احساس می کنم

that it is happening again have you ever

که دوباره دارد اتفاق می افتد آیا تا به حال دژاوو را

experienced deja vu

تجربه کرده اید،

uh i don't think so

اوه، فکر نمی کنم

all right maybe later in life you'll get

خوب باشد، شاید بعداً در زندگی

to experience it okay have you heard of

آن را تجربه کنید.

sleep paralysis

could you repeat

sleep paralysis

no i have not heard it but i guess it

آن را نشنیده ام اما حدس می زنم که

must be some

باید یک

disorder and sleep

اختلال باشد و بخواب

yeah try to guess what will happen in

بله سعی کنید حدس بزنید در

this disorder

این اختلال

make a guess

um

we will not be able to sleep properly

close those so main thing that happens

چه اتفاقی می افتد.

is simple meaning of paralysis is when

you're not able to move your body parts

شما قادر به تکان دادن اعضای بدن خود نیستید

sleep paralysis would be like

فلج خواب مانند این است که

you feel like you've woken up your mind

احساس می کنید بیدار شده اید ذهن شما

is active but you cannot move your hands

فعال است اما نمی توانید دستان خود را حرکت دهید، نمی توانید

you cannot move your leg you know that

پای خود را حرکت دهید، می دانید که

you you're woken up but you cannot shout

شما بیدار شده اید اما نمی توانید فریاد بزنید

you cannot try you cannot do anything

نمی توانید تلاش کنید نمی توانید کاری انجام دهید

that kind of feeling is sleep paralysis

که نوعی احساس فلج خواب است،

so this is the fact that nearly

بنابراین این واقعیت است که تقریباً

90 i'm not sure about the exact number

90 نفر در مورد تعداد دقیق آن مطمئن نیستم

but majority of humans go through sleep

اما اکثریت انسان ها

paralysis at least once in their

حداقل یک بار در

lifetime at least once

طول زندگی خود حداقل یک بار دچار فلج خواب می شوند.

most of them don't even realize that

از آنها حتی متوجه نمی شوند در

they were suffering with sleep paralysis

آنها از فلج خواب رنج می بردند که

it happens

for a few minutes hardly

برای چند دقیقه اتفاق می افتد به سختی

yes i know it is scary but don't worry

بله می دانم ترسناک است اما نگران نباشید

if you have a good proper sleeping

اگر برنامه خواب مناسبی دارید

schedule you are hydrated and you're

هیدراته شده اید و

sleeping on your side so you wouldn't

به پهلو می خوابید بنابراین نمی

have to face sleep paralysis

توانید این کار را انجام دهید. برای مواجهه با فلج خواب

do you want to add something to it

آیا می‌خواهید چیزی به آن اضافه کنید، می‌توانید

lap of this topic

um you can wrap up this topic

این موضوع را کامل کنید،

okay let's talk about other things

خوب، بیایید در مورد چیزهای دیگر صحبت کنیم،

so let's talk about the values and

بنابراین بیایید در مورد ارزش‌ها و

lessons

درس‌هایی

that you have learned from

که از

three institutions

سه موسسه آموخته‌اید صحبت کنیم. هنوز

i'll tell you these three institutions

سه مؤسسه باید

still then you have to try and recall

تلاش کنید و

all the values all the lessons that

تمام ارزش‌ها را به یاد بیاورید، تمام درس‌هایی را که

you've learned from

از خانواده‌تان آموخته‌اید،

your family

your friends

دوستانتان

and your school

و مدرسه‌تان،

everything that these three institutions

همه چیزهایی را که این سه مؤسسه به

have taught you

شما آموخته‌اند،

okay

خوب،

uh

yeah take 10 seconds if you want think

بله، اگر می‌خواهید در مورد آن فکر کنید، 10 ثانیه وقت بگذارید.

about it and then you can start

بعد می تونی خوب شروع کنی، می

okay

i know you told your friend you're not

دونم به دوستت گفتی که خوب نیستی

okay

and tell me what's wrong and why you

و به من بگو چه مشکلی داره و چرا

never said you felt that way

هیچوقت نگفتی اینطوری احساس می کنی

[Music]

[موسیقی]

it hurts too

هم درد داره