Cambly English Conversation #40 with A Wonderful Tutor | English Speaking Practice | Havisha Rathore

Hi! Hi! How are you? I'm right as rain, sir. Great! It's nice to meet you.  

سلام! سلام! چطور هستید؟ من درست مثل باران هستم آقا عالی! از آشنایی با شما خوشحالم.

Nice to meet you, too, sir. Good. Since this is our  first lesson together, is there anything you want  

از آشنایی با شما هم خوشحالم، قربان. خوب از آنجایی که این اولین درس با هم است، آیا کاری هست که بخواهید

to do in class? We could read a story. Have some  free talk. Play a game. What sounds good to you?

در کلاس انجام دهید؟ می توانستیم داستان بخوانیم. صحبت رایگان داشته باشید. یک بازی انجام دهید. چه چیزی به نظر شما خوب است؟

Sir, the ball is in your court. All right. Maybe

آقا، توپ در زمین شماست. خیلی خوب. شاید

we can just have a little free talk  and get to know about each other  

بتوانیم کمی آزادانه صحبت کنیم و با یکدیگر آشنا شویم. اوم،

um today is Saturday did you do  anything fun on the weekend [Music] um

امروز شنبه است، آیا در آخر هفته کار جالبی انجام دادید [موسیقی] ام

No, sir.

نه، قربان.

Normally if you have a day free from school what  do you like to do? I like to just hang around and  

به طور معمول، اگر یک روز آزاد از مدرسه داشته باشید، دوست دارید چه کار کنید؟ من دوست دارم فقط دور و برم بگردم و

put my hand in different activities. Ah, what  are some of your favorite activities? Uh, sir,

دستم را در فعالیت های مختلف بگذارم. آه، برخی از فعالیت های مورد علاقه شما چیست؟ اوه، آقا،

it's not like on this day I would do this thing.

اینطور نیست که این روزها این کار را بکنم.

Actually, I would do random that if uh like tomorrow is Sunday  so I don't know what will I be doing if I see  

در واقع، من به طور تصادفی این کار را انجام می‌دهم که اگر مثلاً فردا یکشنبه است، نمی‌دانم اگر پارچه دوخت مادربزرگم را ببینم، چه کار می‌کنم،

my grandmother's stitching cloth, I will also  stitch cloth. If I see my mother cleaning,  

پارچه‌ای را هم بدوزم. اگر ببینم مادرم در حال تمیز کردن است،

I will also clean. Different days have different  activities and all those activities I'll try to  

من هم تمیز می‌کنم. روزهای مختلف فعالیت‌های متفاوتی دارند و تمام آن فعالیت‌هایی که من سعی می‌کنم

do that and I'll make something here and there  suppose while I'm cleaning something fell down  

این کار را انجام دهم و این‌جا و آنجا چیزی درست می‌کنم، فرض کنید وقتی دارم تمیز می‌کنم چیزی افتاد،

the flower vase fell down and my mother scolded  me then I went for stitching. While stitching  

گلدان گل افتاد و مادرم مرا سرزنش کرد، سپس برای دوخت رفتم. در حین دوخت

I stitched it wrong then from there  I went left with my whole day just  

اشتباه دوختم سپس از آنجا تمام روزم را ترک کردم فقط

uh goes on good so you like to try a lot of  really different activities or help your family  

اوهوم خوب پیش می‌رود، بنابراین دوست دارید بسیاری از فعالیت‌های واقعاً متفاوت را امتحان کنید یا به

um you mentioned your grandma you like  to help your grandma to stitch or so  

خانواده‌تان کمک کنید. بنابراین

oh yes sir sometimes I do that I don't really  help her but yes I um just do that for my  

اوه بله قربان گاهی اوقات من این کار را می‌کنم که واقعاً  به او کمک نمی‌کنم، اما بله، فقط برای

enjoyment and I also love to ride cycle half of  my I mean two hours or one hour or half an hour  

لذت بردن خودم این کار را انجام می‌دهم و همچنین دوست دارم نیمی از عمرم را دوچرخه سواری کنم، یعنی دو ساعت یا یک ساعت یا نیم ساعت.

sorry I'll do cycling and then I can also  read the books and most importantly if  

متأسفم. دوچرخه سواری کنم و بعد من هم می توانم کتاب ها را بخوانم و مهمتر از همه اگر کاری

there is nothing for me to do everyone  is busy in their own work I will start  

برای من وجود ندارد، همه مشغول کار خودشان هستند، من شروع به

playing with my siblings role playing  games okay how many siblings do you have

بازی با خواهر و برادرم می کنم.

sir I'm blessed with two siblings wow  and they're older than you or younger

با دو خواهر و برادر بزرگتر از شما یا کوچکتر

Sir, they are younger than me oh wow it's a little bit  difficult to be the oldest child  

آقا، آنها از من کوچکتر هستند اوه وای بزرگ ترین فرزند بودن کمی سخت است

because you always have to take  care of your little siblings or  

زیرا شما همیشه باید مراقب خواهر و برادرهای کوچک خود باشید یا

if they do something bad you get in  trouble do you like being the oldest

اگر آنها کار بدی به شما انجام دهند. به مشکل بر می خوری آیا دوست داری بزرگ ترین باشی

sometimes I like sometimes I don't like  

گاهی من دوست دارم گاهی دوست ندارم   به نظر

Who do you think has it easier, the oldest  sibling or the youngest sibling? I think,

شما چه کسی راحت تر است، خواهر یا برادر بزرگ یا کوچک ترین خواهر یا برادر؟ من فکر می کنم،

sir, it must be easier for the youngest sibling

آقا، باید برای کوچکترین خواهر و برادر راحت تر باشد،

Why do you think so? He doesn't have to worry

چرا اینطور فکر می کنید؟ او لازم نیست نگران

about anything, just enjoy his life

چیزی باشد، فقط از زندگی اش لذت ببرد

and whatever he wants it should be done if  he says this and he just starts crying the  

و هر کاری که می خواهد باید انجام شود اگر این را بگوید و فقط شروع به گریه کند، آن

the thing will go to the older person and  that thing will somehow there will happen  

چیز به سراغ فرد بزرگتر می رود و آن چیز به نوعی اتفاق می افتد.

It's a little bit true because I am the  youngest sibling so I'm still the baby  

کمی درست است زیرا من کوچکترین خواهر و برادر هستم، بنابراین من هنوز بچه

of the family or if I want something I know my  brother will do it for me or I know my parents  

خانواده هستم یا اگر چیزی بخواهم می دانم که برادرم آن را برای من انجام می دهد یا می دانم که پدر و مادرم

treat me a little bit better than my  brother just because I'm the baby yeah  

کمی بهتر از برادرم با من رفتار می کنند فقط به این دلیل که من من بچه‌ام آره   اوه

oh yes and sometimes because the because  of my younger brother or I have a younger  

بله و گاهی اوقات به دلیل برادر کوچکترم یا من یک خواهر کوچکتر دارم،

sister also when my younger brother is not  in action he was just doing be doing his  

همچنین وقتی برادر کوچکترم مشغول به کار نیست و فقط مشغول انجام

work my younger sister will trouble me how she  will cry she will say you gave more rupees in  

کارهایش است خواهر کوچکترم مرا اذیت می‌کند که چگونه گریه می‌کند. می‌گوید تو روپیه‌های بیشتری به

my GULAK not in her GULAK then we have to put  extra rupees in hers and then I will have zero

GULAK من دادی نه در GULAK او، سپس باید روپیه‌های اضافی را در مال او بگذاریم و سپس من صفر خواهم داشت که

you always have to share if you get anything you  have to share it with your little siblings if  

اگر چیزی به دست آوردی باید آن را با خواهر و برادرهای کوچکت به اشتراک بگذاری اگر

you get money if you get candy if you have a toy  yeah I've heard that older siblings are different  

پول گرفتی. اگر یک اسباب‌بازی دارید، اگر آبنبات بگیرید، بله، شنیده‌ام که خواهر و برادرهای بزرگ‌تر

from younger siblings so older siblings  are more responsible they're more helpful  

با خواهر و برادرهای کوچک‌تر متفاوت هستند، بنابراین خواهر و برادرهای بزرگ‌تر مسئولیت‌پذیرتر هستند، آنها مفیدتر هستند

middle siblings like to have a lot of attention  and the younger sibling is usually more creative  

خواهر و برادر میانی دوست دارند توجه زیادی داشته باشند و خواهر یا برادر کوچک‌تر معمولا خلاق‌تر است.

they like to do whatever they  want do you think it's true

آنها دوست دارند هر کاری که می خواهند انجام دهند، آیا فکر می کنید درست است

Yes, a little bit. The older sibling, what you told about the older sibling

بله، کمی. خواهر یا برادر بزرگتر، آنچه در مورد خواهر یا برادر بزرگتر گفتید

that is definitely true about the younger about  the middle sibling I think it is a little bit  

قطعاً در مورد کوچکتر در مورد خواهر یا برادر وسطی صادق است، فکر می کنم کمی   کمی

a little bit true and about the  youngest sibling it is definitely true  

درست است و در مورد  خواهر یا برادر کوچکتر قطعاً درست است

but my brother is not much creative um I don't  think he's not he is but not much not too much yeah  

اما برادر من خیلی خلاق نیست. من فکر نمی‌کنم که او نیست، اما نه خیلی نه خیلی، بله،

um how old are your siblings are  you close in age or far apart in age

خواهر و برادرهای شما چند سال دارند، شما از نظر سنی نزدیک هستید یا از نظر سنی خیلی از هم فاصله دارم،

I am far apart in age from my brother.

من از نظر سنی با برادرم فاصله زیادی دارم.

But I'm a little bit close to my sister and my sister is a  little bit close to my brother for example I mean  

اما من کمی به خواهرم نزدیکم و خواهرم کمی به برادرم نزدیک است مثلاً منظورم این است که

um I mean there is four years gap between me and my  sister and there is a three years gap between  

بین من و خواهرم چهار سال فاصله است و بین خواهرم و خواهرم سه سال فاصله است.

my sister and my brother so you can imagine  how much Gap will be there between me and my  

برادر من تا بتوانید تصور کنید که چقدر بین من و

brother seven years yeah right it's I think  though four years or three years is really  

برادرم هفت سال فاصله وجود خواهد داشت، بله درست است، فکر می کنم هر چند چهار سال یا سه سال واقعاً

perfect because you can still play with your  sibling you can teach them new things but if  

عالی است زیرا هنوز می توانید با خواهر و برادرتان بازی کنید، می توانید چیزهای جدیدی به آنها بیاموزید، اما اگر

you're too close in age it's easy to fight  with your siblings or something like that

«از نظر سنی خیلی نزدیک هستید، دعوا کردن با خواهر و برادرهایتان یا چیزی شبیه به آن آسان است، اوه بله،

oh yes that is a little bit true  but I feel that if someone is the  

کمی درست است، اما من احساس می کنم که اگر کسی از

oldest for example me I am in___ and my  brother is in ___ and if he and I fight  

مسن ترین باشد، مثلاً من، من در___ هستم و برادرم در ___ و اگر او و من دعوا می‌کنم

that would be more probable rather than  me and my sister because she's almost  

که این احتمال بیشتر از من و خواهرم است، زیرا او تقریباً

uh for only four years my brother is more  so I cannot say the statement is always true  

چهار سال است که برادرم بیشتر است، بنابراین نمی‌توانم بگویم که این جمله همیشه

I think though I don't have a sister but I  think it's different for sisters that  

درست است. خواهرانی که

I've noticed a lot of times they can be  like best friends they have a really good  

من بارها متوجه شده‌ام که می‌توانند مانند بهترین دوستان باشند، آنها رابطه‌ای واقعاً خوب دارند با

relationship they play together [Music] do  you feel like your sister is your best friend

هم بازی می‌کنند [موسیقی] آیا احساس می‌کنید خواهرتان بهترین دوست شماست، فکر

it is not I don't think this is capable for all  girls because my sister was my best very best  

نمی‌کنم این توانایی را داشته باشد. همه دختران چون خواهرم بهترین دوست من بود،

friend but now she's a the now she's a little bit  angry and she tells not to mean me not  

اما حالا او یک کمی عصبانی است و به من می گوید که

to do this and the way I scold her the way she  scolds me well I can say that when she was a little  

این کار را نکنم و همانطور که او را سرزنش می کنم، می توانم بگویم که وقتی او کمی

bit small and I was also small I would say do this  otherwise I will not play with you then she would  

کوچک بود و من هم کوچک بودم، می‌گفتم این کار را بکن، وگرنه با تو بازی نمی‌کنم، او این کار را

do it wait and she would happily do it but now  when I say do this I will not otherwise I will  

انجام می‌دهد و با خوشحالی این کار را انجام می‌دهد، اما حالا وقتی می‌گویم این کار را بکن، در غیر این صورت

not play with you then she then she says okay  don't play with me I will play with my brother  

بازی نمی‌کنم. با تو، سپس او می‌گوید باشه با من بازی نکن، من با برادرم بازی خواهم کرد

[Laughter]

[خنده]

um is there anything your brother or sister does  

اوم، آیا خواهر یا برادرت کاری انجام می‌دهد

that really annoys you or you  find it so so so so annoying

که واقعاً تو را آزار می‌دهد یا تو آن را خیلی آزاردهنده می‌دانی

Yes, I find one habit of my sister and one habit of my brother

بله، من یکی را پیدا می‌کنم. عادت خواهرم و یکی از عادت های برادرم که

very very annoying my brother's habit is that  he always is very bossy and my sister's habit is  

خیلی آزاردهنده است عادت برادرم این است که او همیشه خیلی رئیس است و عادت خواهرم این است

that she always loves that whatever she wants  it should be done or she she loves argument  

که همیشه دوست دارد هر کاری می خواهد انجام شود یا عاشق بحث

ah she likes to have it her way oops

و جدل است. اوه اوه اوه

um I think that's common between  siblings is there anything you  

من فکر می کنم که بین خواهر و برادرها مشترک است آیا چیزی وجود دارد که شما

really really love about them or  something special your siblings do

واقعاً در مورد آنها دوست دارید یا چیز خاصی وجود دارد که خواهر و برادر شما انجام می دهند.

I I also like my brother because he's cute and  he's very I can say is he can easily be tricked  

he's I mean he is very sorry he is very  sharp minded he is very sharp-minded and  

بسیار متاسفم که او بسیار تیزبین است او بسیار تیزبین است و

my he's very sharp-minded and is a little bit  and is a little bit he can also be tricked very  

من او بسیار تیزبین است و کمی است  و کمی هم می توان او را فریب داد بسیار   به

easily sharp-minded and a good Observer  and the next thing I like about my sister

راحتی تیزبین و یک ناظر خوب و نکته بعدی من مثل خواهرم

hello sir am I Audible

سلام آقا من شنیدنی

oh there you are hi I can see you um what  is it you like about your little sister

هستم اوه شما سلام می‌توانم ببینم شما در مورد خواهر کوچکتان چه چیزی را دوست دارید

Oh, yes, I like my sister because she is very

اوه، بله، من خواهرم را دوست دارم زیرا او بسیار

kind and she is very sympathy  

مهربان است و خیلی همدردی است

or everybody even though I act that I own this  if I say I want that chocolate then I don't know  

یا با همه من عمل می کنم که من صاحب این هستم اگر بگویم آن شکلات را می خواهم پس نمی دانم   به

you will not get she says she will say if I  say like this I wanna chocolate she'll say  

دست نمی آوری او می گوید می گوید اگر این طوری بگم شکلات می خواهم او می گوید

no you will not get it and if I I want that  chocolate she will give it easily [Laughter]  

نه شما آن را نمی گیرید و اگر من بخواهم آن شکلاتی که به راحتی به آن می‌دهد [خنده]،

you're definitely the oldest sister yeah

قطعاً شما بزرگ‌ترین خواهر هستید، بله، در

um what about you is there something that your  family loves about you or something that makes  

مورد شما چیزی هست که خانواده‌تان در مورد شما دوست دارند یا چیزی که

you special to your siblings. Sir, I don't  know anything about that yeah my siblings

شما را برای خواهر و برادرتان خاص می‌کند. آقا، من چیزی در مورد آن نمی‌دانم، بله، خواهر و برادرهایم

will know about that.

در مورد آن می‌دانند.

That's good um yeah you might ask them one  day and you might be surprised by their answer

خوب است، بله، ممکن است یک روز از آنها بپرسید و ممکن است از پاسخ آنها شگفت زده شوید

Nice idea, sir. But yes they might  give me the wrong answer because my  

ایده خوبی است، قربان. اما بله، ممکن است پاسخ اشتباهی به من بدهند، زیرا

brother is too young to give me  any answer that's true yeah good  

برادرم خیلی جوان است و نمی‌تواند پاسخی به من بدهد، بله خوب است،

um so today we talked a little bit about your  family and your siblings and what you like in your  

بنابراین امروز کمی در مورد خانواده و خواهر و برادرتان و آنچه در

free time before we go do you have any questions  for me or any questions about learning English

وقت آزادتان دوست دارید قبل از رفتن صحبت کردیم. شما هر گونه سؤالی از من دارید یا سؤالی در مورد یادگیری انگلیسی دارید

No, sir, I don't have any question

نه، قربان، من سؤالی

about learn English. Cool. You said you sometimes  like to read are you reading any books now

در مورد یادگیری انگلیسی ندارم. سرد. گفتی که گاهی دوست داری بخوانی آیا الان کتابی می خوانی بله

yes recently I started a book called  Alice in Wonderland oh yeah it's great

اخیراً کتابی به نام آلیس در سرزمین عجایب شروع کردم، اوه بله عالی است بله قربان آیا

yes sir do you have a pet dog um sorry I  do not have a dog but my roommate has a dog  

سگ خانگی دارید متأسفم من سگ ندارم اما هم اتاقی من سگ دارد.

so it's morning time and the dog just  woke up so she's saying good morning

وقت صبح است و سگ تازه از خواب بیدار شده است و می گوید صبح بخیر

what about you do you have any pets

شما چه حیوان خانگی دارید

sir I have only one pet cow  that also my grandfather sold  

قربان من فقط یک گاو حیوان خانگی دارم که پدربزرگم هم آن را فروخت

so I don't have any pet right now  yeah but a cow is such a fun pet good

بنابراین من در حال حاضر حیوان خانگی ندارم بله اما یک گاو چنین است یک حیوان خانگی سرگرم کننده خوب

it was really nice to meet you  today and you did so well I  

بود واقعا خوشحالم که امروز با شما آشنا شدم و شما خیلی خوب انجام دادید من از

enjoyed hearing about your brother and  your sister it was a fun conversation

شنیدن در مورد برادر و خواهرتان لذت بردم گفتگوی سرگرم کننده ای بود

thank you sir nice meeting you too have  a good afternoon bye bye bye bye see you

ممنون آقا از ملاقات خوبی با شما هم خوش آمد.