How To Understand English Like A Native Speaker

I have is working

من دارم کار می کنم

okay hello hi there I am Drew Badger the founder  of englishanyone.com and the English fluency guide  

خوب سلام سلام من درو بجر هستم، بنیانگذار englishanyone.com و راهنمای تسلط به زبان انگلیسی

and welcome to another live video I was gone for  a little while because I lost my voice across my  

و به ویدیوی زنده دیگری خوش آمدید.

voice but uh it's coming back it's feeling pretty  good today so I thought I would do a live video

امروز احساس خیلی خوبی دارم، بنابراین فکر کردم که یک ویدیوی زنده بسازم،

but we'll see if live is working let's see if  we're live on YouTube as well because I'm not  

اما ببینیم آیا زنده کار می کند یا نه، بیایید ببینیم آیا ما در YouTube نیز زنده هستیم زیرا

getting chat like usual all right let me type  something in the chat see how we're doing I'm  

مثل همیشه گپ نمی گیرم، اجازه دهید چیزی را در آن تایپ کنم چت ببینید که ما چگونه کار می کنیم من

not in the chat already put something  in the chat anybody anybody out there

در چت نیستم قبلاً چیزی  را در چت قرار دهید هر کس هر کسی آنجا بیرون،

I think we're doing all right though again Chad is  not working on my phone all right all right it's  

من فکر می کنم کارمان خوب است، اگرچه دوباره چاد با تلفن من کار نمی کند خیلی

working good to see people out there all right  hello everyone uh so I wanted to make this video  

خوب است  خیلی خوب است سلام به همه، پس می‌خواستم امروز این ویدیو را بسازم

today to talk about understanding English like a  native because understanding is the foundation of  

تا در مورد درک زبان انگلیسی مانند یک بومی صحبت کنم، زیرا درک پایه و اساس

fluency and this is a just a very simple idea if  you don't really understand what you're talking  

تسلط است و این یک ایده بسیار ساده است اگر  واقعاً چیزی را که نمی‌دانید. دوباره در

about then you can't speak confidently about it  so usually what happens with Learners is they  

مورد آن صحبت می‌کنید، بنابراین نمی‌توانید با اطمینان در مورد آن صحبت کنید، بنابراین معمولاً چیزی که برای زبان‌آموزان اتفاق می‌افتد این است که

they understand quite a bit of English but they  actually don't feel very confident using that  

آنها تا حدودی انگلیسی را می‌فهمند، اما در واقع با استفاده از آن زبان اعتماد به نفس زیادی ندارند،

language themselves so it could be vocabulary or  grammar or whatever that thing is but they don't  

بنابراین می‌تواند واژگان یا دستور زبان یا هر چیز دیگری باشد. مسئله این است که آنها

feel very confident using it and so like their  their confidence level about individual words  

با استفاده از آن احساس اعتماد به نفس زیادی نمی‌کنند و بنابراین سطح اعتماد آنها در مورد کلمات

and phrases and it will be different for each  word or phrase you might feel confident like  

و عبارات فردی متفاوت است و برای هر کلمه یا عبارتی که ممکن است احساس اطمینان داشته باشید،

you really know something you know it very well  so you feel confident about using it but other  

واقعاً چیزی را می‌دانید که آن را به خوبی می‌دانید، متفاوت است. در مورد استفاده از آن مطمئن باشید، اما

things maybe you do not so we're going to talk  about that in this video uh and yeah it's nice  

چیزهای دیگر ممکن است این کار را نکنید، بنابراین ما در این ویدیو در مورد آن صحبت خواهیم کرد، اوه و بله، خوب است

to see everybody back hello everybody lots of uh  lots of cats over there in the chat all right well  

دیدن همه دوستان سلام به همه، بسیاری از گربه‌ها در آنطرف در چت بسیار خوب

hello again uh so let's talk about understanding  like a native uh I've talked about this in videos  

سلام دوباره آه، پس بیایید مثل یک بومی درباره درک صحبت کنیم، آه، قبلاً در ویدیوها درباره این موضوع صحبت کرده‌ام،

before where you basically have different levels  of understanding so if you imagine I'm an alien  

جایی که شما اساساً سطوح متفاوتی از درک دارید، بنابراین اگر تصور می‌کنید من یک بیگانه هستم

and I'm trying to communicate something to you  uh let's just write some some random alien uh  

و سعی می‌کنم چیزی را به شما منتقل کنم اوه، بیایید فقط چند زبان بیگانه تصادفی

language up here so this is not real English this  is not English this is not any language I'm just  

اینجا بنویس پس این انگلیسی واقعی نیست این انگلیسی نیست این هیچ زبانی نیست من فقط همین

writing some language up here so let's say I say  to you uh let's see like hit the hip knee a foe

بالا دارم یک زبان می نویسم پس فرض کنیم به شما می گویم آه بیایید ببینیم مثل ضربه زدن به زانو به عنوان دشمن

[Applause]

[تشویق حضار]

and I just say something like this to  you in an alien language and I'm just  

و من فقط چیزی شبیه به این را به شما به زبانی بیگانه می گویم و من فقط

like like look hypnifosuga mintam and  I'm just like this like hypnifoca mean  

شبیه هیپنیفوسوگا مینتام هستم و مانند هیپنیفوکا به معنای

Tam and I'm probably not even going to  see it correctly because I just made it  

تام هستم و احتمالاً حتی نمی خواهم آن را درست ببینم زیرا من همین الان درست کردم   همین جا

up right here but I'm trying to get your  attention and like hit me forgot mean tan  

اما سعی می کنم توجه شما را جلب کنم و مثل ضربه زدن به من، رنگ برنزه را فراموش کرده ام

you can probably get maybe the general idea I'm  trying to get your attention and I want you to  

احتمالاً می توانید این ایده کلی را دریافت کنید که سعی می کنم توجه شما را جلب کنم و می خواهم به

look at something or to uh maybe you're I'm trying  to you know get your attention have you listen to  

به چیزی نگاه کنید یا به او. شاید شما سعی می‌کنم توجه‌تان را جلب کنم، اگر به

something so you might understand the general  idea like you've probably seen you know movies  

چیزی گوش کنید، ممکن است ایده کلی را بفهمید، مثل اینکه احتمالاً دیده‌اید فیلم‌هایی می‌شناسید

or something where people go to some distant land  or they go to an alien planet and the aliens at  

یا چیزی که در آن مردم به سرزمین‌های دور می‌روند یا به سراغ یک بیگانه می‌روند. سیاره و بیگانگان در

first they can't communicate so they're saying  things they have to use gestures and try to get  

ابتدا نمی‌توانند ارتباط برقرار کنند، بنابراین چیزهایی می‌گویند که باید از حرکات استفاده کنند و سعی کنند درک درستی از آن به دست بیاورند

the the understanding so you might have a general  understanding like like hippie fols or hip hip

تا شما ممکن است درک کلی داشته باشید، مانند هیپی‌ها یا هیپ

for sewer and I keep saying that and you  understand generally I want you to look  

برای فاضلاب، و من همچنان می‌گویم که و شما به طور کلی می‌دانید که من می‌خواهم

at something but you don't really understand  what each of these things mean and how they  

به چیزی نگاه کنید، اما واقعاً نمی‌دانید که هر یک از این چیزها به چه معنا هستند و چگونه

are connected to each other all right so this is  just a very simple explanation or example of of  

به یکدیگر مرتبط هستند، بنابراین این فقط یک توضیح بسیار ساده یا مثالی از

how understanding works and why it's much easier  to develop understanding before you develop speech  

نحوه کارکرد درک است و چرا خیلی راحت تر است قبل از اینکه گفتار را توسعه دهید، درک درستی ایجاد کنید

because you can just understand generally what  I mean but if I ask you to try to say this back  

زیرا می توانید به طور کلی منظور من را بفهمید، اما اگر از شما بخواهم سعی کنید این را

to me or or tell me what this means and that  means you have no idea all right so there are  

به من بگویید یا به من بگویید این به چه معناست و آن  به این معنی است که اصلاً نمی دانید.

different levels of understanding and usually what  happens is you will you'll learn a lot maybe you  

سطوح مختلفی از درک وجود دارد و معمولاً اتفاقی که می افتد این است که شما چیزهای زیادی یاد خواهید گرفت، شاید

will watch movies or TV shows or something and you  will understand at this level and you'll know that  

فیلم یا برنامه های تلویزیونی یا مواردی دیگر را تماشا کنید و در این سطح درک خواهید کرد و می دانید که

you're understanding it at a higher level or a  more native or closer to Native level when you can  

دارید آن را در سطح بالاتری درک می کنید. سطح یا یک سطح بومی‌تر یا نزدیک‌تر به سطح بومی زمانی که می‌توانید

understand what individual words mean and you can  understand how they are connected and you can take  

معنای تک تک کلمات را بفهمید و می‌توانید بفهمید که چگونه به هم مرتبط هستند و می‌توانید

those words and and manipulate them so I can take  this word and put it here and can connect it with  

آن کلمات را بگیرید و آنها را دستکاری کنید تا من بتوانم این کلمه را بگیرم و آن را اینجا بگذارم و بتوانم آن را به هم وصل کنم. با

this one and actually communicate like a native  so I feel confident at that level not just at this  

این یکی و در واقع مانند یک بومی ارتباط برقرار می‌کنم، بنابراین من در آن سطح نه فقط در این

level all right hopefully this makes sense let me  make sure chat is working over here so everybody  

سطح مطمئن هستم.

nice to see everybody over there if you have any  questions feel free to put them in the chat and  

رایگان برای قرار دادن آنها در چت و   در حین

I will take a look at those as I'm going through  this this actually should be a pretty quick video  

انجام دادن به آنها نگاهی خواهم انداخت این در واقع باید یک ویدیوی بسیار سریع باشد

but I just want to talk about understanding  and again the reason I'm talking about this is  

اما من فقط می‌خواهم در مورد درک صحبت کنم و دوباره دلیل صحبتم در مورد این است

because I get lots of emails from people who say  they can't really so they understand quite a lot  

ایمیل‌های زیادی از افرادی دریافت می‌کنم که می‌گویند  واقعاً نمی‌توانند، بنابراین خیلی چیزها را می‌فهمند

but they really have trouble saying longer more  interesting sentences and what that means is that  

اما آنها واقعاً در گفتن جملات جالب‌تر و طولانی‌تر مشکل دارند و معنی آن این است که

they really lack confidence and understanding they  don't feel very confident about the individual  

آنها واقعاً فاقد اعتماد به نفس و درک هستند که در مورد آنها اعتماد به نفس زیادی ندارند. تک تک

words and phrases that they know so they can't  use them in their own conversations and that's  

کلمات و عباراتی که می‌دانند بنابراین نمی‌توانند از آنها در مکالمات خود استفاده کنند و به همین

why they speak with just maybe simple things or  say yes or no or something like that all right  

دلیل است که با چیزهای ساده صحبت می‌کنند یا بله یا نه یا چیزی شبیه به آن می‌گویند خیلی خب

but I think everybody's following me so far  all right so let me tell you a quick story  

اما من فکر می‌کنم تا اینجا همه مرا دنبال می‌کنند. بنابراین اجازه دهید یک داستان سریع به شما بگویم

uh to illustrate what you should be doing because  typically what people are doing is they're trying  

اوه، برای نشان دادن آنچه باید انجام دهید، زیرا معمولاً کاری که مردم انجام می دهند این است که سعی می کنند

to learn things through their native language  so let's say uh you have a word in English  

چیزهایی را از طریق زبان مادری خود یاد بگیرند بنابراین بیایید بگوییم اوه شما کلمه ای به زبان انگلیسی دارید

that you're trying to learn uh like at and so  you have maybe some translation or whatever  

که می خواهید انجام دهید. در زبان مادری خود ترجمه یا هر چیز دیگری را یاد بگیرید،

in your native language so you're learning the  word at and then maybe you get an example from  

بنابراین در حال یادگیری کلمه در زبان مادری خود هستید و شاید مثالی از

your native language and the interesting thing  about ad is there are quite a few uses of it  

زبان مادری خود دریافت کنید و نکته جالب در مورد تبلیغات این است که استفاده های زیادی از آن وجود دارد. خیلی خوب است،

um but the way natives are learning this is  different from the way Learners will learn  

اما روشی که بومی‌ها این را یاد می‌گیرند متفاوت است با روشی که یادگیرندگان

this all right so if you're traditionally learning  this in a classroom with a translation or you're  

این را یاد می‌گیرند، بنابراین اگر به‌طور سنتی این را در کلاس درس با ترجمه یاد می‌گیرید یا

trying to get some repetition maybe that won't  really make so much sense and it's more difficult  

سعی می‌کنید کمی تکرار کنید، شاید واقعاً این کار مفید نباشد. بسیار منطقی و دشوارتر است

to understand what this means and another problem  with this way of learning is that you're kind of  

فهمیدن این معنی چیست و مشکل دیگر در این روش یادگیری این است که شما به نوعی

getting uh like one word and then maybe trying to  learn many different uses of it at the same time  

مانند یک کلمه می فهمید و سپس ممکن است سعی کنید کاربردهای مختلف آن را به طور همزمان یاد بگیرید

when natives don't learn that way so you didn't  learn your native language that way you would  

وقتی بومیان این کار را انجام نمی دهند. به این روش یاد نگیرید تا زبان مادری خود را به این طریق یاد نگیرید،

learn maybe one example one usage of something  and then maybe get a couple of examples of one  

شاید یک مثال یک کاربرد از چیزی را یاد بگیرید و سپس ممکن است چند مثال از یک

particular usage of something all right all right  hopefully everybody's uh this makes sense over  

استفاده خاص از چیزی را بیاموزید.

here but I'd like to tell you a story just to make  this a bit more clear I actually shared this with  

اینجا  ، اما می‌خواهم داستانی را برای شما تعریف کنم تا این موضوع کمی واضح‌تر شود. من در واقع این را با    افراد به اشتراک گذاشتم

people uh maybe two days ago for people who are  following me on email so email subscribers of mine  

شاید دو روز پیش برای افرادی که مرا از طریق ایمیل دنبال می‌کنند، بنابراین مشترکین من

people who get courses so this was a story about  my younger daughter Noel so I had been practicing  

افرادی که دوره‌ها را دریافت می‌کنند ایمیل بزنید. داستانی درباره دختر کوچکترم نوئل بود، بنابراین من

with her she is learning the language the same  way you are but I mean it the language way of  

با او تمرین می‌کردم، او دارد زبان را به همان روشی که شما یاد می‌گیرد یاد می‌گیرد، اما منظورم این است که روش

learning is a little bit different especially  if you're learning it through the traditional  

یادگیری زبان کمی متفاوت است، مخصوصاً اگر آن را از طریق روش سنتی یاد می‌گیرید.

way so what I do in my lessons is the same thing  I do with my kids and that's why I thought this  

بنابراین کاری که من در درس‌هایم انجام می‌دهم همان کاری است که با بچه‌هایم انجام می‌دهم و به همین دلیل فکر می‌کردم که

would be a good example for you today so often  my younger daughter Noel she will say look

امروز این نمونه‌ای خوب برای شما خواهد بود، بنابراین اغلب دختر کوچکترم نوئل می‌گوید به من نگاه کن

me so she means to say look at me look at  me all right and so I would practice that  

پس منظورش این است که بگوید به من نگاه کن. در من خوب است و بنابراین من آن را

with her and just say no it's like look at  like look at me look at me and give her you  

با او تمرین می‌کردم و فقط می‌گفتم نه، مثل این است که به من نگاه کن، به من نگاه کن و به او

know examples like her older sister I would  say hey look at this person or look at that  

نمونه‌هایی مثل خواهر بزرگ‌ترش را می‌دانی، می‌گویم هی به این شخص نگاه کن یا به آن

person and her older her older sister  Arya can can say it just fine and she  

شخص نگاه کن. و خواهر بزرگترش آریا می‌تواند به خوبی آن را بگوید و او

recognizes what the correct grammar is but  Noel was still having some trouble with that  

متوجه می‌شود که گرامر درست چیست، اما نوئل هنوز با آن مشکل داشت

and so there are two ways you could try to solve  this problem uh one is actually I guess there are  

و بنابراین دو راه وجود دارد که می‌توانید برای حل این مشکل تلاش کنید، یکی در واقع فکر می‌کنم آنجاست.

three ways so one is using a translation so I  could try to just like tell her what something  

سه راه وجود دارد، بنابراین یکی استفاده از ترجمه است، بنابراین می‌توانم سعی کنم به او بگویم چیزی

is in a different language but obviously with  kids this is more difficult because they don't  

به زبان دیگری چیست، اما بدیهی است که برای بچه‌ها این کار دشوارتر است زیرا آنها

already know one language and why would you  try to use another language to teach them that  

قبلاً یک زبان را نمی‌دانند و چرا شما سعی می‌کنید از زبان دیگری استفاده کنید. زبان به آنها یاد بدهم که

so like my younger daughter well both of them are  bilingual so they speak Japanese and English but I  

مثل دختر کوچکترم هر دوی آنها دو زبانه هستند بنابراین ژاپنی و انگلیسی صحبت می کنند، اما من

don't want to teach them anything really if I can  through one language to teach them the other one  

نمی خواهم واقعاً اگر بتوانم از طریق یک زبان به آنها زبان دیگر را یاد بدهم.

I'd like to just help them understand the language  all in that language so they really understand  

فقط به آن‌ها کمک کنید زبان را به آن زبان بفهمند تا واقعاً

what it means so I could uh I guess the the  first thing I could do is give her a translation

معنی آن را بفهمند، بنابراین حدس می‌زنم اولین کاری که می‌توانم انجام دهم این است که به او

so give her a translation  or I could try to repeat it

ترجمه بدهم، یا می‌توانم آن را تکرار کنم.

so just a repetition give her giving her  that same thing again and again and that's  

تکرار به او همان چیزی را دوباره و دوباره به او بدهد و این همان

what I try so at first I tried that just to  see if I could help or understand something  

چیزی است که من سعی می کنم، بنابراین در ابتدا سعی کردم فقط ببینم آیا می توانم کمکی کنم یا چیزی را بفهمم

and then I said you know uh it's much easier if  I can actually just help her understand it like  

و سپس گفتم می دانید آهان خیلی راحت تر است اگر من واقعاً بتوانم به او کمک کنم تا بفهمد مثل

a native by comparing this with something else  all right so she has look she should be saying  

یک بومی است با مقایسه این با چیز دیگری خیلی خوب است، بنابراین او ظاهری دارد که باید بگوید   به

look at me so I said okay we're going to try  to compare look at me let me erase some of this

من نگاه کن، پس گفتم باشه، سعی می کنیم مقایسه کنیم به من نگاه کن اجازه بده برخی از این ها را پاک کنم،

so instead of Look At Me

بنابراین به جای نگاه به من

we're going to have a look for me

ما به دنبال من می‌گردیم،

so I would say okay look look at me and then I  would cover myself with the with the blanket or  

بنابراین من می‌گویم باشه به من نگاه کن و بعد با پتو یا

something and I would say now look for me can you  find me can you look for me and in this way she's  

چیز دیگری روی خودم را می‌پوشانم و می‌گویم حالا به دنبال من بگرد، می‌توانی مرا پیدا کنی، می‌توانی دنبالم بگردی و به این ترتیب او

getting to compare these two different words and  see how that changes the meaning of the sentence  

این دو کلمه متفاوت را با هم مقایسه می‌کند و می‌بیند که چگونه معنی جمله را تغییر می‌دهد،

all right so we're not trying to study the word  by itself we're really trying to compare these two  

بنابراین ما سعی نمی‌کنیم کلمه را به تنهایی مطالعه کنیم، بلکه واقعاً سعی می‌کنیم این دو

different things in this context all right this is  really important to understand this is how natives  

چیز متفاوت را در این زمینه مقایسه کنیم. درست است، این واقعاً مهم است که بفهمیم این است که بومی‌ها چگونه

are learning they're not trying to look at the  word by itself just like this like okay here's  

یاد می‌گیرند که سعی نمی‌کنند به کلمه به خودی خود نگاه کنند، مثل این، خوب اینجاست

the word at what does at me at doesn't really mean  anything by itself but when you can compare it to  

کلمه what does at me به خودی خود معنایی ندارد، اما وقتی شما می‌توانید آن را با

something else that's when you start understanding  it okay so again this is the way we're trying to  

چیز دیگری مقایسه کنید که وقتی شروع به فهمیدن می‌کنید، خوب است، بنابراین دوباره این روشی است که ما سعی می‌کنیم

understand something rather than the English  as a second language approach where you're  

چیزی را بفهمیم به جای زبان انگلیسی به عنوان رویکرد زبان دوم که در آن شما

trying to take a word like at and then this means  something in your native language like you have a  

سعی می‌کنید کلمه‌ای مانند at را در نظر بگیرید و سپس این به این معنی است چیزی به زبان مادری‌تان مثل شما

translation of it all right so as we're doing  this I say look at me and I'm giving her more  

ترجمه‌ای از آن دارید، بنابراین همانطور که ما این کار را انجام می‌دهیم، می‌گویم به من نگاه کنید و مثال‌های بیشتری به او می‌زنم،

examples but I'm comparing these two different  things and she starts to get it she starts to  

اما من این دو مورد متفاوت را با هم مقایسه می‌کنم و او شروع به دریافت آن می‌کند. شروع به

figure out ah okay like looking at something  I'm I'm putting my attention I'm focusing on  

فهمیدن می کند آه خوب مثل نگاه کردن به چیزی من حواسم را جمع می کنم روی آن تمرکز می کنم   که

that she can't really explain it you know in a  logical way but she understands all right and so  

او واقعاً نمی تواند آن را به روشی منطقی توضیح دهد، اما او خوب می فهمد و بنابراین

she knows look for me and she knows look at me  and so we can practice like look for something  

او می داند به دنبال من باشد و او می داند که به من نگاه می کند و بنابراین ما می توانیم تمرین کنیم مثل اینکه دنبال چیز

else or look at something else like I'm looking  at you I'm looking at the TV you are looking at  

دیگری بگردیم یا به چیز دیگری نگاه کنیم مثل اینکه من دارم به تو نگاه می کنم.

me right now all right but maybe I hide somewhere  and you're looking for me where did I go can you  

شما به دنبال من هستید که کجا رفتم، می‌توانید

find me all right so this is to learn English and  to understand English like a native speaker and  

من را پیدا کنید، بنابراین این برای یادگیری زبان انگلیسی و درک انگلیسی مانند یک زبان مادری است و

this is what I do in all of my lessons and this is  what I do in these but I thought this was a good  

این کاری است که من در تمام درس‌هایم انجام می‌دهم و این همان کاری است که در این درس‌ها انجام می‌دهم. فکر می‌کنم این نمونه خوبی است

example of something you can do even by yourself  when you're learning so if there's a particular  

از کاری که می‌توانید حتی خودتان انجام دهید وقتی در حال یادگیری هستید، بنابراین اگر

word or grammar point or something instead  of trying to get a translation of that thing  

کلمه یا نکته گرامری خاص یا چیزی وجود دارد به جای تلاش برای ترجمه آن چیز

try to look for something else where you can  compare it all right and this is again the way  

سعی کنید در جایی که می‌توانید به دنبال چیز دیگری بگردید. همه چیز را خوب مقایسه کنید و این همان راهی است که

natives would be thinking about that because  if you ask them what a word means like the  

بومیان درباره آن فکر می کنند، زیرا اگر از آنها بپرسید که معنای کلمه ای مانند

word doesn't really mean anything by itself  but it does mean something if you can compare  

کلمه چیست به خودی خود معنی ندارد، اما اگر بتوانید

it with something else okay so this is how you  can understand like a native speaker and once  

آن را با چیز دیگری مقایسه کنید، معنی دارد. بنابراین به این صورت است که می‌توانید مانند یک زبان مادری بفهمید و وقتی

you understand this that's where the confidence  increases and then you can start speaking it  

این را فهمیدید، اینجاست که اعتماد به نفس افزایش می‌یابد و سپس می‌توانید شروع به صحبت کردن آن کنید

fluently all right so if you if you don't really  understand something if I just say like look me  

خیلی خوب، بنابراین اگر واقعاً چیزی را نمی‌فهمید، فقط می‌گویم «به من نگاه کن»

look me like I understand what you're saying  she understands and I can understand her she  

نگاه کنید. دوست دارم بفهمم چه می‌گویی او می‌فهمد و من می‌توانم او را درک کنم او می‌گوید به

says look me look at me but I'm trying to get her  to understand the the actual words so she feels  

من نگاه کن، اما سعی می‌کنم او را وادار کنم که کلمات واقعی را بفهمد تا

confident about using them and now she can say  look at me and look for me all right so it wasn't  

از استفاده از آنها اطمینان داشته باشد و حالا بتواند بگوید نگاه کن. به من نگاه کنید و خوب به دنبال من بگردید، بنابراین

about trying to trying to put a lot of pressure on  the word at by itself and just to repeat that over  

تلاش برای اعمال فشار زیاد بر روی کلمه به خودی خود و فقط تکرار این موضوع نیست که بارها

and over again what we want to do is compare these  two different things make it easier to understand  

و بارها آنچه می‌خواهیم انجام دهیم مقایسه این دو چیز متفاوت است. درک آن آسان تر است

like a native okay so understand this is all in  English rather than trying to use a translation  

مثل یک بومی خوب است، بنابراین درک کنید که همه اینها به انگلیسی است به جای اینکه سعی کنید از ترجمه استفاده کنید

where you're learning through a second language  okay all right let me take a look at chat see if  

جایی که در حال یادگیری از طریق زبان دوم هستید خیلی خب اجازه دهید نگاهی به چت بیندازم و ببینم آیا

anybody has any questions over here uh we should  be doing all right though let's see uh let's see  

کسی سؤالی دارد در اینجا اوه ما باید خوب کار کنیم، اما بیایید ببینیم اوه بیایید ببینیم

that sentence is an alien language don't worry  about that much yet yes it's just an example  

این جمله یک زبان بیگانه است نگران نباشید، اما بله، این فقط یک مثال است

of how you should be learning the language and  why is chat chat is still not working let's see

از اینکه چگونه باید زبان را یاد بگیرید و چرا چت هنوز کار نمی کند، بیایید ببینیم

and let's see now why is chat not working it  should it really should be working on the phone  

و حالا ببینیم چرا چت کار نمی‌کند، اگر واقعاً باید روی تلفن کار می‌کرد، واقعاً

it's really weird anyway all right all right let's  see if we have any let's see for me everything  

عجیب است، خیلی خب، بیایید ببینیم آیا چیزی داریم، بیایید قبل از بهتر شدن انگلیسی، همه چیز را برای من ببینیم.

got boring before even get better English I  can't recommend good any English channels I  

خوب هر کانال انگلیسی من

have an angel from area let's see I don't know  if that's a beer if you're talking about like  

فرشته‌ای از منطقه دارم ببینم نمی‌دانم اگر در مورد آن صحبت می‌کنی آبجو است

my Channel or other channels or what but let  me know if you find this boring let me know  

یا کانال‌های دیگر، اما اگر این را خسته کردی به من بگو.

all right uh Joseph says uh from Darjeeling  Indian nice to see you there let's see hey  

جوزف می‌گوید آه از دارجلینگ هندی خوشحالم که آنجا را می‌بینم، بیا ببینیم هی

Drew I haven't seen you for a while how's it  going bud well I mentioned at the beginning of  

درو من مدتی است که تو را ندیده‌ام چطور است خوب پیش می‌رود، در ابتدای

this video I lost my voice for a while you can  hear it's it's coming back it's pretty strong  

این ویدیو اشاره کردم که صدایم را برای مدتی از دست دادم، می‌توان شنید که دارد می‌آید خیلی قوی است

but I still have a little bit of a cough  but I couldn't speak for a while so that  

اما من هنوز کمی سرفه دارم اما مدتی نمی توانستم صحبت کنم به طوری که

was actually an interesting lesson for myself  as I'm I can't really communicate with people  

در واقع درس جالبی برای خودم بود چون من واقعاً نمی توانم با مردم ارتباط برقرار کنم

so I walk around and people say something to me  and I'm just like like it seems like I don't speak  

بنابراین در اطراف و مردم راه می روم چیزی به من بگو و من دقیقاً مثل اینکه به نظر می‌رسد ژاپنی صحبت نمی‌کنم

Japanese but I can't speak English either or at  least I could not uh while I was struggling with  

اما نمی‌توانم انگلیسی صحبت کنم یا حداقل نمی‌توانستم در حالی که با

that but it was it was interesting and it also  proves that I was still uh improving my Japanese  

آن مشکل داشتم، اما جالب بود و همچنین ثابت می‌کند که من هنوز داشتم ژاپنی‌ام را بهبود می‌دادم،

even while I'm not speaking because really the  goal again as I'm explaining in this video is that  

حتی زمانی که صحبت نمی‌کردم، زیرا واقعاً هدف دوباره همانطور که در این ویدیو توضیح می‌دهم این است که

understanding is the key to fluency if you don't  feel confident about saying something it's because  

اگر از گفتن چیزی مطمئن نیستید، اگر در مورد گفتن چیزی مطمئن نیستید، هدف

you don't really understand it very well so this  is one way to try to do that everything you should  

شماست. واقعاً آن را خیلی خوب نمی‌فهمید، بنابراین این یکی از راه‌های تلاش برای انجام این کار است که هر کاری که باید

be doing is trying to understand the language  like a native because that's where you really  

انجام می‌دهید این است که سعی کنید زبان را مانند یک بومی درک کنید، زیرا اینجاست که واقعاً

understand ah now I understand how a native thinks  and what a native is is imagining or thinking when  

می‌فهمید آه، اکنون می‌دانم که یک بومی چگونه فکر می‌کند و یک بومی چیست. این است که وقتی از

they're using some vocabulary whatever hopefully  this example makes a good illustration of that but  

واژگانی استفاده می‌کنند، امیدواریم که این مثال تصویر خوبی از آن باشد، تخیل یا فکر کردن است، اما

Noel certainly feels more confident about that and  this is going for the understanding and then of  

نوئل مطمئناً در مورد آن احساس اطمینان بیشتری می‌کند و این برای درک درست است و

course we continue with more naturally varied  review so that's helping her get like look at  

البته ما به بررسی طبیعی‌تر و متنوع‌تر ادامه می‌دهیم. کمک کردن به او مثل نگاه کردن به

me look at that what did you look at yesterday or  were you looking for something so if I see you're  

من به این نگاه کنم که دیروز به چه چیزی نگاه کردی یا به دنبال چیزی بودی، پس اگر ببینم

looking for some books I say what are you looking  for what are you looking for and now she finds  

دنبال چند کتاب می‌گردی، می‌گویم دنبال چه چیزی می‌گردی و حالا او چیزی پیدا می‌کند.

something oh what are you looking at what are you  looking at all right the goal is for you to think  

اوه به چی نگاه میکنی خوب به چی نگاه میکنی هدف اینه که فکر کنی

ah I get it all right you have that that flash  that that moment that aha moment the enlightenment  

آه من همه چیز رو درست متوجه شدم تو اون فلش رو داری اون لحظه اون لحظه آها روشنگری

I understand now and that's when you feel  confident in using something okay uh let's see uh  

من الان میفهمم و اون موقعه که احساس میکنی اعتماد به نفس در استفاده از چیزی باشه اوه بیایید ببینیم اوه   اوه باشه آه،

uh okay oh I don't know if you're yes if you're  talking about this video or not remember that uh  

نمی‌دانم اگر در مورد این ویدیو صحبت می‌کنید، بله هستید یا به یاد نمی‌آورید که اوه

often for my videos I'm not really talking about  only one specific thing at a time uh even though  

اغلب برای ویدیوهای من واقعاً فقط در مورد یک چیز خاص در یک زمان صحبت نمی‌کنم اوه، حتی اگر

I might have like there's a specific Focus for a  video like this one is talking about understanding  

من ممکن است فکر کنم برای ویدیویی مانند این ویدیویی که در مورد درک صحبت می‌کند، فوکوس خاصی وجود دارد،

but you'll notice it also has grammar and  pronunciation and vocabulary so these things  

اما متوجه خواهید شد که دستور زبان و تلفظ و واژگان نیز دارد، بنابراین این چیزها

are all connected together because this is how  natives are learning the language native speakers  

همه به هم مرتبط هستند زیرا بومی‌ها این زبان را یاد می‌گیرند. بومی‌ها

don't have a separate pronunciation lesson that's  not also vocabulary and grammar because they're  

درس تلفظ جداگانه‌ای ندارند که به‌علاوه واژگان و دستور زبان نیست، زیرا آنها

learning all these things at the same time so  that's the same way you should be doing things  

همه این چیزها را همزمان یاد می‌گیرند، بنابراین به همان روشی است که شما باید کارها را انجام دهید.

as well all right a little teacher says Lewis uh  it's evening here in Chile and I'm ready to get  

اینجا در شیلی و من آماده دریافت

this lesson glad to hear it yes again this lesson  it was actually pretty short how are we doing 16  

این درس هستم، خوشحالم که دوباره آن را می شنوم، بله، این درس  در واقع بسیار کوتاه بود که چگونه کار می کنیم.

minutes look at that amazing and I might be able  to save my voice today uh so I'll save some time  

for being able to answer questions but let me know  if this makes sense okay I will recap this for the  

برای اینکه بتوانید به سؤالات پاسخ دهید کمی وقت صرف کنید، اما به من اطلاع دهید اگر منطقی است، این را برای

new people joining us basically there are really  two different ways of learning a language so you  

افراد جدیدی که به ما ملحق می‌شوند خلاصه می‌کنم.

have the English has a first language approach and  this is something you can do as I'm demonstrating  

این کاری است که می‌توانید انجام دهید، همانطور که من

right now even if you are not a native all right  it just means you're learning it all in English  

در حال حاضر نشان می‌دهم   حتی اگر بومی نباشید، کاملاً درست است این فقط به این معنی است که همه آن را به زبان انگلیسی یاد می‌گیرید

and you're trying to understand everything in  English because when you can do this then you  

و سعی می‌کنید همه چیز را به انگلیسی بفهمید زیرا وقتی می‌توانید این کار را انجام دهید، پس شما

can speak fluently all right you don't become  fluent by learning something through your native  

می توانید کاملاً روان صحبت کنید، با یادگیری چیزی از طریق

language and then repeating it again and again if  you don't really understand that all right so if  

زبان مادری   و سپس تکرار دوباره و دوباره آن، اگر واقعاً آن را درک نمی کنید، خیلی خوب است، بنابراین اگر

you're thinking about grammar points or What's  the vocabulary or is my pronunciation correct  

به نکات گرامری یا واژگان چیست یا چیست فکر می کنید، مسلط نمی شوید. آیا تلفظ من درست است

if you're worried about anything when you're  speaking it's because you don't really understand  

اگر هنگام صحبت کردن نگران چیزی هستید، به این دلیل است که واقعاً

something all right remember there are levels of  understanding and I talked about that in another  

چیزی را نمی‌فهمید، خوب به یاد داشته باشید که سطوح درک وجود دارد و من در   ویدیوی دیگری در مورد آن صحبت کردم

video that was like the three different levels of  understanding just like I gave at the beginning  

که مانند سه سطح مختلف درک بود. درست همانطور که در ابتدای

of this video where we have the alien example  if I just say and say something and I'm using  

این ویدیو ارائه کردم که در آن مثال بیگانه را داریم اگر من فقط چیزی بگویم و بگویم و از

gestures and trying to help you maybe understand  something you meet me on an alien planet and we  

حرکات استفاده کنم و سعی کنم به شما کمک کنم شاید بفهمید چیزی که در یک سیاره بیگانه با من ملاقات می کنید و ما

can't communicate with each other so we have to do  something um but in this way I'm actually helping  

نمی توانیم ارتباط برقرار کنیم با یکدیگر، بنابراین باید کاری انجام دهیم، اما از این طریق در واقع به شما کمک می‌کنم

you understand something all in English and this  is the same way little native English-speaking  

همه چیز را به زبان انگلیسی بفهمید و این همان روشی است که بچه‌های بومی انگلیسی زبان

kids are learning and now the other way is English  as a second language so this is where you're  

یاد می‌گیرند و اکنون راه دیگر انگلیسی به عنوان زبان دوم است. بنابراین این جایی است که شما

trying to learn through your native language and  this is what causes really all the problems okay  

سعی می کنید از طریق زبان مادری خود یاد بگیرید و این همان چیزی است که واقعاً همه مشکلات را ایجاد می کند.

so learning English as a first language rather  than learning English as a second language foreign

بنابراین یادگیری انگلیسی به عنوان زبان اول به جای یادگیری انگلیسی به عنوان زبان دوم خارجی

still still recovering let me  get my let me get a a swig of  

هنوز در حال بهبودی است به من اجازه دهید  یک تکه

water that means to drink a little  bit a swig s-w-i-g-a swing of water

آب که به معنای نوشیدن کمی  یک نوشابه است s-w-i-g-یک تاب آب

all right okay and uh that it says how can we  overcome so this should be how can we overcome  

بسیار خوب است و اوه که می گوید چگونه می توانیم بر آن غلبه کنیم پس این باید باشد چگونه می توانیم بر

not overcoming how can we overcome any fear about  speaking flow I can understand very well but I  

غلبه نکنیم چگونه می توانیم بر هر ترسی در مورد جریان صحبت کردن غلبه کنیم. خیلی خوب می‌فهمم، اما

don't have confidence for that and stress coming  down when I just uh begin to talk yeah so that's  

اعتماد به‌نفس ندارم و وقتی تازه شروع به صحبت کردن می‌کنم، استرس کم می‌شود، بنابراین این همان

actually what what we're talking about right  in this video and it's really actually the uh  

چیزی است که در این ویدیو درباره آن درست صحبت می‌کنیم و واقعاً

the topic of most of the videos because this  is the this is the major problem people have  

موضوع اکثر موارد است. ویدیوها زیرا این مشکل اصلی مردم است   در

where they can understand something but  they still can't communicate and really  

جایی که می‌توانند چیزی را بفهمند، اما هنوز نمی‌توانند ارتباط برقرار کنند و واقعاً

I'm hoping this is this is giving you a  very clear and specific example of how  

امیدوارم که این مثالی بسیار واضح و مشخص از نحوه

this works so remember that like often often  native support English Learners will think

کار این است، بنابراین به یاد داشته باشید که مانند غالباً زبان‌آموزان زبان انگلیسی را پشتیبانی می‌کنند که زبان‌آموزان فکر می‌کنند در

they will kind of think about the language as  one thing like I'm good at English or I'm bad  

مورد زبان به‌عنوان یک چیز فکر می‌کنند مانند من در انگلیسی خوب هستم یا من در انگلیسی بد هستم.

at English all right they're they're kind of  thinking about it as one thing but really it's  

واقعاً این

it's actually a whole bunch of different things  like each one of these is a different word or  

در واقع یک سری چیزهای مختلف است مانند هر یک از اینها کلمه یا

phrase or grammar point or something and you are  good at this thing but maybe not good at that one  

عبارت یا نکته گرامری یا چیزی متفاوت است و شما در این کار خوب هستید اما شاید در آن یک

okay so you have individual skills or individual  words and phrases that you feel confident about  

خوب نباشید بسیار خوب است، بنابراین مهارت‌های فردی یا کلمات فردی دارید و عباراتی که نسبت به آنها اطمینان دارید

and when you feel confident about it it's because  you understand that thing well this is why I tell  

و وقتی در مورد آن احساس اطمینان می کنید به این دلیل است که آن چیز را به خوبی درک می کنید به همین دلیل است که به

people most of your learning should be spent  trying to understand something like a native  

مردم می گویم بیشتر یادگیری شما باید صرف تلاش برای فهمیدن چیزی شبیه به یک بومی شود

because when you can understand like a native what  it really just means you understand it without  

زیرا وقتی می توانید مانند یک بومی بفهمید که چه چیزی  واقعاً فقط به این معنی است که شما آن را بدون   نیاز به

having to think about the translations  or grammar rules or something like that  

فکر کردن در مورد ترجمه ها یا قواعد دستور زبان یا چیزی شبیه به آن می فهمید

so in this like I don't say anything I'm not  telling my daughter about hey let's let's look at  

بنابراین در این مانند من چیزی نمی گویم که به دخترم درباره آن نمی گویم هی بیایید به

these prepositions or these uh you know whatever  we're not talking about like a specific grammar  

این حروف اضافه یا این ها نگاه کنیم. هر چیزی که درباره آن صحبت نمی‌کنیم، مانند یک نکته گرامر خاص،

point I'm just it's I'm basically making a  sound it's almost like I could erase these  

من فقط این است که من اساساً صدایی می‌سازم، تقریباً مثل این است که می‌توانم اینها را پاک کنم

and you could think about it  the same way with a symbol  

و شما می‌توانید به همان شیوه با یک نماد در مورد آن فکر کنید،

so here's a square and here's a triangle  and it means the same thing so if I say look  

بنابراین اینجا یک مربع و اینجا یک مثلث و معنی آن یکسان است، بنابراین اگر می‌گویم

me and if I I know it's kind of hard to  communicate that but again it's the same  

به من نگاه کن و اگر می‌دانم برقراری ارتباط با آن سخت است، اما باز هم همان

basic idea of like when you see triangle we're  talking about looking at something and when we  

ایده اصلی است، مثلاً وقتی مثلث را می‌بینیم، درباره نگاه کردن به چیزی صحبت می‌کنیم و وقتی می‌بینیم

see a square we're talking about searching  for something but it's the same basic idea  

که ما در مورد جستجوی چیزی صحبت می‌کنیم، اما این همان ایده اولیه است

so I'm not trying to explain to her at like a  language learning or a linguistic or an academic  

بنابراین سعی نمی‌کنم در سطح یادگیری زبان یا زبان‌شناسی یا آکادمیک به او توضیح دهم،

level I'm just saying look I'm comparing two  different things all right so just like if I'm  

فقط می‌گویم نگاه کنید من دو چیز متفاوت را با هم مقایسه می‌کنم. خیلی خوب پس اگر من به

teaching you maybe you've seen my my Japanese  example where I've got like akka Akai Maka

شما آموزش می دهم شاید مثال ژاپنی من را دیده باشید که در آن من مانند akka Akai Maka هستم،

all right so you look at these things it's like  oh look they're all markers but he said something  

خیلی خوب است، بنابراین شما به این چیزها نگاه کنید، انگار که اوه، ببینید همه آنها نشانگر هستند، اما او چیزی گفت

different for these maybe that means the color  and that's what I mean so we got akka Akai Kudo  

برای اینها متفاوت است شاید این به معنای رنگ باشد و منظور من همین است، بنابراین ما akka Akai Kudo

kudoi Maka it's the same thing so when uh like  a Japanese parent is teaching their child that's  

kudoi Maka را دریافت کردیم، این یک چیز است، بنابراین وقتی یک والدین ژاپنی به فرزندشان یاد می‌دهند این همان کاری است که

what they're doing the child is understanding  like a native so without trying to think about  

آنها انجام می‌دهند، کودک مانند یک بومی آن را می‌فهمد. بدون اینکه بخواهیم درباره

lots of grammar rules uh and and the the kind  of linguistic stuff that that well especially  

بسیاری از قواعد دستور زبان فکر کنیم و به آن چیزهای زبانی بپردازیم که به‌خوبی از آن استفاده می‌کنیم، مخصوصاً در جایی که

where people talk about sentence formation uh  or like do we use like a grammar uh like this  

مردم درباره جمله‌سازی صحبت می‌کنند یا دوست دارند، مانند یک دستور زبان، آه، مانند این

word and then that grammar point and then that  word and then something like that where you have  

کلمه و سپس آن نقطه دستوری و سپس آن کلمه استفاده می‌کنیم. و سپس چیزی شبیه به آن در جایی که شما

diagramming sentences it's really difficult for a  lot of people to understand because it's is it's  

جملات نموداری دارید، درک آن برای بسیاری از مردم واقعاً دشوار است، زیرا این موضوع

needlessly complicated all right so remember  again you're focusing on these things and you  

بیهوده پیچیده است، بنابراین به یاد داشته باشید که دوباره روی این چیزها تمرکز می‌کنید و می‌دانید که

know uh let's see who was that that said that  uh I don't know I think the that's skipped up  

بیایید ببینیم چه کسی این را گفته است. اوه، نمی‌دانم، فکر می‌کنم این چیزی در

somewhere uh but you you know where you feel stuck  about something but remember these are not it's  

جایی نادیده گرفته می‌شود، اما می‌دانی که در آن چیزی گیر کرده‌ای، اما به یاد داشته باش که اینها

not about the language as a whole it's about  the individual word or phrase or grammar point  

مربوط به کل زبان نیست، بلکه مربوط به کلمه یا عبارت، یا نکته گرامری یا تلفظ

or pronunciation or whatever but the point is to  learn it like a native rather than trying to learn  

یا تلفظ است. مهم این است که آن را مانند یک بومی یاد بگیرید به جای اینکه سعی کنید

it like a student in a classroom okay so that's  what will give you the confidence uh and let's see  

آن را مانند یک دانش آموز در کلاس درس یاد بگیرید، خوب، بنابراین این چیزی است که به شما اعتماد به نفس می دهد، اوه و بیایید ببینیم

all right and I think uh yes hi sir I'm Moises  from Dubai thanks for your Aid and assistance  

خیلی خوب است و من فکر می کنم آه بله، سلام آقا، من مویسس هستم. دبی برای کمک و کمک شما متشکرم

really understanding is my major problem yes  and so again it's not your fault if you have  

واقعاً درک مشکل اصلی من است بله و ​​بنابراین باز هم تقصیر شما نیست اگر

this problem because uh you don't have this  problem in your native language so this is  

این مشکل را داشته باشید زیرا اوه شما این مشکل را در زبان مادری خود ندارید، بنابراین اینگونه است که

how people taught you English and now I'm trying  to correct that problem because most people again  

مردم به شما انگلیسی یاد دادند و اکنون من من سعی می‌کنم آن مشکل را اصلاح کنم زیرا بیشتر مردم دوباره به

are teaching you English as a second language  rather than trying to help you learn English  

شما انگلیسی را به‌عنوان زبان دوم یاد می‌دهند، به‌جای اینکه سعی کنند به شما کمک کنند انگلیسی را

as a first language so what I do in programs  like fluent for life we go through all this and  

به‌عنوان زبان اول بیاموزید، بنابراین کاری که من در برنامه‌هایی انجام می‌دهم مانند مسلط برای زندگی، همه این‌ها را مرور می‌کنیم و

learn it all in English the same way a native  would do it yet lots of comparing of different  

همه آن‌ها را یاد می‌گیریم. در انگلیسی به همان روشی که یک بومی این کار را انجام می‌دهد، با این حال بسیاری از چیزهای مختلف را با هم مقایسه می‌کنند

things and you see ah okay I understand what that  means now because I compared some English with  

و می‌بینی آه، خوب، اکنون معنی آن را می‌فهمم زیرا من به جای مقایسه برخی از انگلیسی‌ها با

some other English rather than comparing some  English with something in your native language  

چیزی در زبان مادری شما، مقداری انگلیسی را با انگلیسی‌های دیگر مقایسه کردم.

all right but that that's what actually gives  you the confidence to speak it's not because  

اما اینکه این چیزی است که در واقع به شما اعتماد به نفس صحبت کردن را می‌دهد، به این دلیل نیست که

you you understand something at a low level  it's because you understand it the same way  

شما چیزی را در سطح پایین می‌فهمید، به این دلیل است که آن را به همان روشی درک می‌کنید که

a native does all right and then you can  actually manipulate the sentence and you  

یک بومی کاملاً درست عمل می‌کند و سپس می‌توانید در واقع جمله را دستکاری کنید و می‌دانید که

know okay look look at something now and now I can  understand the word at or the word for or whatever  

خوب به آن نگاه کنید. چیزی در حال حاضر و اکنون می توانم کلمه at یا کلمه برای یا هر چیز دیگری را بفهمم.

yeah uh uh let's see okay I think yes angel said  what happened to my voice I don't know I just I  

lost it on the the previous video you can hear my  voice getting worse over the video and so I I tend  

صدایم در اثر ویدیو بدتر می‌شود و بنابراین تمایل دارم

to talk for too long my voice was already hurting  but I did the video anyway and so I heard my voice  

برای مدت طولانی صحبت کنم، صدایم قبلاً درد می‌کرد اما به هر حال ویدیو را انجام دادم و بنابراین صدایم را

more and then lost my voice for a couple of days  uh or maybe almost like like a week and a half  

بیشتر شنیدم و سپس برای چند روز صدایم را از دست دادم. یا شاید تقریباً مانند یک هفته و نیم

I think and you can hear I'm still not 100 but I  was excited to make this video anyway all right uh

فکر می‌کنم و می‌توانید بشنوید که هنوز 100 ساله نشده‌ام، اما به هر حال از ساختن این ویدیو هیجان‌زده بودم، خیلی خوب،

let's see every time when I'm hearing thou though  maybe I can't understand how to use it properly  

هر بار که صدای شما را می‌شنوم، ببینم، هرچند شاید من نفهمم چگونه از آن استفاده کنم. به درستی

yeah and so often when people are learning uh  you can tell like if you if you hear like a  

بله و اغلب وقتی مردم در حال یادگیری هستند آه  می‌توانید بگویید اگر مثل یک

really long sentence and you don't understand like  you might understand the whole thing but if you  

جمله واقعا طولانی می‌شنوید و مانند آن را نمی‌فهمید، می‌توانید همه چیز را بفهمید، اما اگر  اگر

if you can't use that same information it means  there are some pieces of that sentence that you  

نمی‌توانید از همان اطلاعات استفاده کنید به این معنی است که قسمت‌هایی از آن جمله وجود دارد که شما

also don't understand and that's that's like the  uh like we might think about this I talked about  

نیز آن‌ها را نمی‌فهمید و این مثل این است که ممکن است در مورد آن فکر کنیم.

this in in another video where it's like the uh  the weak chain link okay so if you imagine this  

is a sentence it's a whole bunch of words chained  together but if we have a weak chain link then  

یک جمله است که مجموعه کاملی از کلمات به هم زنجیر شده است، اما اگر یک زنجیره ضعیف داشته باشیم،

this is where you're going to to break because  you don't understand this word or phrase and so  

این همان جایی است که می‌توانید شکسته شوید، زیرا این کلمه یا عبارت را نمی‌فهمید و بنابراین

it makes it more difficult to understand the whole  thing and it makes it even more difficult to use  

درک آن را دشوارتر می‌کند. همه چیز را کامل می‌کند و استفاده از

that thing yourself so if you don't feel confident  because you don't really understand something then  

آن چیز را حتی سخت‌تر می‌کند، بنابراین اگر اعتماد به نفس ندارید، زیرا واقعاً چیزی را نمی‌فهمید،

of course you won't use it all right every time  okay I got that one well again sham nice to see  

مطمئناً هر بار که از آن استفاده نمی‌کنید درست استفاده نمی‌کنید. خب، من دوباره آن را به خوبی دریافت کردم. من خوشحالم که

you there I hadn't watched you live for a long  time and I find your live stream yes I'm back  

شما را آنجا می بینم، مدتها بود که شما را به صورت زنده تماشا نکرده بودم و پخش زنده شما را پیدا کردم بله برگشتم

uh for the we'll we'll see how my voice is all  right how long uh take you to learn Japanese  

اوه برای اینکه ما خواهیم دید صدای من چطور است چقدر طول می کشد یاد بگیر ژاپنی

is Jose uh it took me let's see well there  there are two answers to this question the  

ژوزه است، اوه من طول کشید بیایید آنجا را خوب ببینیم دو پاسخ برای این سؤال وجود دارد   پاسخ

first one is when I came to Japan I spent about  a year trying to learn things this way so I was  

اول این است که وقتی به ژاپن آمدم، حدود یک سال تلاش کردم تا چیزهایی را از این طریق یاد بگیرم، بنابراین

learning basically instead of ESL it was JSL so  learning Japanese as a second language and so  

اساساً به جای ESL یاد می‌گرفتم که JSL بود. بنابراین یادگیری ژاپنی به عنوان زبان دوم و بنابراین

learning it as a second language meaning I'm  learning it through English so I would have  

یادگیری آن به عنوان زبان دوم به این معنی است که من آن را از طریق انگلیسی یاد می‌گیرم، بنابراین

a textbook or a teacher or someone was trying  to to explain things to me and they would still  

یک کتاب درسی یا معلم یا شخصی دارم که سعی می‌کند چیزهایی را برای من توضیح دهد و آنها همچنان از

use English to try to explain language so instead  of doing this they're giving me explanations and  

انگلیسی برای امتحان کردن استفاده می‌کنند. برای توضیح زبان، بنابراین به جای انجام این کار، به من توضیحات و

grammar rules and and trying to explain the the  like explain the language logically but I don't  

قوانین گرامری می‌دهند و سعی می‌کنند مانند آن زبان را به طور منطقی توضیح دهند، اما من

really understand it's not like an intuitive  thing I could understand this becomes way more  

واقعاً نمی‌فهمم که این یک چیز شهودی نیست که بتوانم آن را بفهمم، این خیلی

intuitive it's like okay if I show you these  markers you can understand what that means so  

شهودی‌تر می‌شود. خیلی خوب است اگر این نشانگرها را به شما نشان دهم، می‌توانید معنی آن را بفهمید، پس

once I stopped doing that so I discovered hey I  should be learning English or learning Japanese  

وقتی این کار را متوقف کردم، بنابراین متوجه شدم که باید انگلیسی یاد بگیرم یا ژاپنی یاد بگیرم.

in my case I should be learning it like a native  Japanese speaker so I went to a park near my home  

پارکی در نزدیکی خانه ام

and I saw Japanese parents speaking with their  young kids and these are like two years old three  

و پدر و مادر ژاپنی را دیدم که با بچه های کوچکشان صحبت می کردند و اینها مثل یک بچه دو ساله سه

years old really young uh young kid and those  kids were speaking better Japanese than I was  

ساله هستند که واقعاً جوان هستند و آن بچه ها بهتر از من ژاپنی صحبت می کردند

and I felt really really stupid and I said wait  a minute I'm an adult I should be able to figure  

و من واقعاً واقعاً احمق بودم و گفتم صبر کنید. یک دقیقه که من یک بزرگسال هستم باید بتوانم

this out and I can sit and study by myself and  I've got motivation and some time to learn but  

این را بفهمم و می‌توانم به تنهایی بنشینم و مطالعه کنم و انگیزه و مقداری زمان برای یادگیری دارم اما

I still couldn't do it and so I felt really stupid  and and the problem was that it was just me really  

هنوز نتوانستم این کار را انجام دهم و بنابراین واقعاً احساس احمق کردم. مشکل این بود که این فقط من بودم که واقعاً   به

learning the wrong way it was making it more  difficult for me to communicate so I said I'm  

روشی اشتباه یاد می‌گرفتم و برقراری ارتباط را برای من سخت‌تر می‌کرد، بنابراین گفتم که  می‌خواهم

going to start learning like this and so once I  start learning Japanese as a first language I'm  

یادگیری را به این شکل شروع کنم و بنابراین وقتی شروع به یادگیری ژاپنی به عنوان زبان اول کردم،

really developing fluency very quickly so even  in like a few days I'm starting to understand  

واقعاً تسلط را خیلی سریع توسعه می‌دهم، بنابراین حتی در عرض چند روز من شروع به درک

vocabulary like a native and because I understand  it like a native I can use it fluently all right  

واژگانی مانند یک بومی می‌کنم و چون آن را مانند یک بومی می‌فهمم، می‌توانم به راحتی از آن استفاده کنم

so again people think like how long did it take  you to get fluent it's not it's not like okay it  

بنابراین دوباره مردم فکر می‌کنند که چقدر طول کشید تا شما مسلط شوید. مشکلی نیست،

took me two years to get fluent in the language  like I was getting fluent in individual words  

دو سال طول کشید تا به زبان مسلط شوم، مثل اینکه به تک تک کلمات

and phrases in a few minutes or a day or something  it would be pretty quick so remember that we have  

و عبارات در چند دقیقه یا یک روز یا چیزی مسلط شدم.

each of these individual things so I would be good  at one thing but not know what another thing and  

بنابراین من در یک چیز خوب می‌شوم، اما چیز دیگری را نمی‌دانستم، و

then I would learn something else and continue to  build on this so I've been learning Japanese now  

سپس چیز دیگری یاد می‌گرفتم و به ساختن آن ادامه می‌دادم، بنابراین اکنون

for like 20 years but uh the like the ability to  speak fluently came very quickly once I started  

حدود 20 سال است که ژاپنی را یاد می‌گیرم، اما مانند توانایی صحبت کردن روان به وجود آمد. خیلی سریع وقتی شروع کردم   به

learning this way all right but just remember that  you get fluent in individual words and phrases you  

این روش خوب یاد گرفتم، اما فقط به یاد داشته باشید که شما به کلمات و عبارات فردی مسلط هستید

don't get fluent in the whole language there's  even a lot of English that I don't know I just  

به کل زبان مسلط نیستید، حتی تعداد زیادی انگلیسی وجود دارد که من نمی دانم فقط

don't know the vocabulary lots of English like I  don't know probably 90 percent of the vocabulary  

نمی دانم واژگان بسیاری از انگلیسی مانند من نمی دانم احتمالاً 90 درصد از واژگان

I just don't know so I wouldn't feel confident  using it uh but for the everyday things that I  

من فقط نمی دانم بنابراین احساس اطمینان نمی کنم از آن استفاده کنم، اما برای چیزهای روزمره که

talk about I can speak about English and you know  whatever talk about a lot of different topics and  

در مورد آنها صحبت می کنم می توانم در مورد انگلیسی صحبت کنم و شما می دانید هر چیزی که در مورد موضوعات مختلف صحبت کنیم و

it's the same thing now for me in Japanese all  right so you can become fluent like what we do  

اکنون برای من به زبان ژاپنی یکسان است، بنابراین شما می‌توانید مسلط شوید، مانند آنچه ما انجام می‌دهیم،

in fluent for life is instead of teaching you as  a second language we want to focus on something  

به‌جای اینکه به شما به‌عنوان زبان دوم آموزش دهیم، می‌خواهیم روی چیزی تمرکز کنیم

and get you fluent in a few things and then we  move you on to another lesson set and they can  

و به آن دست پیدا کنیم. شما به چند چیز مسلط هستید و سپس ما شما را به مجموعه درسی دیگری منتقل می‌کنیم و آنها می‌توانند به

get you fluent in a few more things and really  help you understand like a native and as you do  

شما کمک کنند تا به چند چیز دیگر مسلط شوید و واقعاً به شما کمک کند مانند یک بومی بفهمید و همانطور که انجام می‌دهید

that that's where you start developing fluency so  the the quick answer to your question is that you  

اینجاست که شروع به توسعه تسلط می‌کنید، بنابراین سریع پاسخ به سوال شما این است که شما

really can become fluent in a few minutes in  that particular word or phrase so if I teach  

واقعاً می توانید در چند دقیقه به آن کلمه یا عبارت خاص مسلط شوید، بنابراین اگر من به

you a lesson like this like look at me versus  look for me so if I teach you this rather than  

شما درسی مانند این را یاد بدهم به من نگاه کنید در مقابل من به دنبال من باشید، بنابراین اگر این را به شما یاد بدهم به جای اینکه

giving you the same thing like comparing at  versus four through your native language I  

همان را به شما بدهم. چیزی مانند مقایسه در  در مقابل چهار از طریق زبان مادری شما

can get you fluent in this so you would feel  confident using it in five minutes in them and  

می‌توانم شما را به این موضوع مسلط کنم تا در پنج دقیقه با استفاده از آن در آنها احساس اطمینان کنید و

then you move on to the next thing and then you  get fluent in that okay so you get fluent word by  

سپس به مورد بعدی بروید و سپس به آن مسلط شوید، بنابراین مسلط شوید. کلمه به

word or phrase by phrase grammar Point by grammar  point foreign [Music] okay why are you coughing

کلمه یا عبارت به عبارت گرامر نقطه به گرامر نقطه خارجی [موسیقی] باشه چرا سرفه می‌کنی اوه اوه بیایید

uh uh let's see

ببینیم و

and yes so again if I if anybody is still late  to the party over here I'm coughing a little bit  

بله دوباره اگر کسی دیر به مهمانی اینجا رفته باشد، کمی سرفه می‌کنم

because I lost my voice and I'm still it's still  not 100 you can hear it it's it's a little bit  

چون من صدایم را از دست دادم و هنوز 100 نیست شما می توانید آن را بشنوید کمی

weak but I'm trying I'm here for you so I can  help you improve your English over here well  

ضعیف است اما من سعی می کنم اینجا برای شما هستم تا بتوانم به شما کمک کنم انگلیسی خود را در اینجا به خوبی بهتر کنید   بیایید

let's see we got uh what was that uh knuckle  Bass song from Japan nice to see you there  

ببینیم به چه چیزی رسیدیم این آهنگ باس از ژاپن بود خوشحالم که شما را آنجا دیدم   آفرین

well done 100 good morning everyone oh and  see Margarita I can't help but be surprised  

100 صبح بخیر همه آه و مارگاریتا را ببینید من نمی توانم تعجب نکنم

how much we have in common about learning a  foreign language well everybody really should  

چقدر در یادگیری یک زبان خارجی به خوبی همه باید

be learning uh whatever language it doesn't matter  what the language is You should be learning it in  

یاد بگیرند. زبان مهم نیست زبان چیست شما باید آن را به

that language as a first language it's just most  people don't teach that way all right all right

آن زبان به عنوان زبان اول یاد بگیرید، فقط بیشتر مردم به این روش آموزش نمی‌دهند، خیلی خب، بله،

yeah so again like I wasn't being very clear  like Kudo so I and it's it's going to be more  

باز هم مثل Kudo خیلی واضح نبودم.

difficult for you to hear that at first if you've  never heard Japanese or you're not used to hearing  

شنیدن این جمله برای من و شما در ابتدا سخت‌تر خواهد بود، اگر هرگز ژاپنی نشنیده‌اید یا به شنیدن آن عادت ندارید

that and so like to to kind of mispronounce  it if I say it in English it's like a Kuro  

و بنابراین دوست دارید که آن را اشتباه تلفظ کنید، اگر آن را به انگلیسی بگویم مانند Kuro

cool cool like k-u-r-o Kuro but that R sound  is not in Japanese and so if you try to learn  

عالی مثل k-u-r-o Kuro اما صدای R به زبان ژاپنی نیست و بنابراین اگر سعی کنید

that sound like this this sound here nope uh if  I try to learn that uh through English it's not  

این صدا را یاد بگیرید   این صدا را اینجا یاد بگیرید نه آه اگر سعی کنم آن را از طریق انگلیسی یاد

going to sound perfectly but if I hear a bunch  of different Japanese people say I don't know

بگیرم کاملاً به نظر نمی رسد، اما اگر صدایی را بشنوم دسته‌ای از ژاپنی‌های مختلف می‌گویند نمی‌دانم،

then I can understand how okay if if I  were to think about it in English it's  

پس می‌توانم بفهمم که اگر بخواهم به انگلیسی به آن فکر کنم چقدر خوب است،

like a combination of l d and r altogether  all right but I'm trying to learn in Japanese  

مثل ترکیبی از l d و r کاملاً خوب است، اما من سعی می‌کنم به ژاپنی یاد بگیرم

that's the point so I want to understand it in  Japanese rather than learning it through English

نکته اینجاست بنابراین من می‌خواهم آن را به ژاپنی بفهمم نه اینکه آن را از طریق انگلیسی یاد بگیرم

and so in that example like Kudo just means black  but crude oil becomes own we have an adjective now  

و بنابراین در آن مثال مانند Kudo فقط به معنای سیاه است، اما نفت خام تبدیل به خود می‌شود، اکنون یک صفت داریم

and we're going to attach that to a noun but  I don't want to explain it like that I don't  

و می‌خواهیم آن را به یک اسم متصل کنیم، اما من نمی‌کنم. می‌خواهم اینطور توضیح دهم که به

tell my kids about look it's an adjective and a  noun and a verb in that I mean they'll learn that  

بچه‌هایم نمی‌گویم ظاهر این یک صفت، اسم و فعل است، به این معنا که آنها آن را

in school but it's not helpful for actually  learning the language it just makes it more  

در مدرسه یاد می‌گیرند، اما برای یادگیری زبان واقعاً مفید نیست، فقط آن را

confusing that's more trying to learn things  like a linguist and understand the structure of  

گیج‌کننده‌تر می‌کند. این بیشتر تلاش برای یادگیری چیزهایی است مثل یک زبانشناس و درک ساختار

the language rather than just being able to use  it fluently foreign you wore my favorite shirt  

زبان به جای اینکه بتوانید به راحتی از آن استفاده کنید.

that was super awesome going to buy five or six  purple shirts yes I think because uh people like  

this shirt I will wear like five or six of these  at the same time have people it would look even  

این پیراهن را من مانند پنج یا شش تا از اینها می‌پوشم، در همان زمان افرادی داشته باشند که حتی

better all right let's see uh let's see teacher  what's the difference between continuous tenses  

بهتر به نظر می‌رسد، خوب، بیایید ببینیم آه، بیایید ببینیم معلم، تفاوت بین زمان‌های مداوم

versus simple tenses I'm confused because in  many situations they are the same like I say  

با زمان‌های ساده چیست، من گیج شده‌ام زیرا در بسیاری از موقعیت‌ها آنها همان طور که من می گویم   من می

I am saying she said she's the same same thing  right yes so in there will be times where and  

گویم او گفت که او همان چیزی است درست است، بنابراین زمان هایی وجود خواهد داشت که و

and this is another reason why you learn the  language like a native rather than trying to  

و این دلیل دیگری است که چرا شما زبان را مانند یک بومی یاد می گیرید نه اینکه سعی کنید

learn it through a second language and in the case  of like the simple verses The Continuous laughs

آن را از طریق زبان دوم و در زبان دوم یاد بگیرید. مواردی مانند آیات ساده The Continuous laughs

there are times where you can use the same thing  or different things and they mean the same thing  

مواقعی وجود دارد که شما می توانید از یک چیز یا چیزهای مختلف استفاده کنید و معنی آنها یکسان است.

so if I say like I say or I said  or I was saying listen we'll just  

we'll let's use the past just as an  example so I said where I was saying

بیایید گذشته را فقط به عنوان مثال استفاده کنیم، بنابراین من گفتم در جایی که در

in this example we can mean the same thing so  we're just talking about some time in the past  

این مثال می‌گفتم، می‌توانیم به همان معنی باشد، بنابراین ما فقط در مورد زمانی در گذشته صحبت می‌کنیم.

uh the the kind of General way of thinking about  it like a native is like at this point I said  

مثل این است که در این مرحله من گفتم

something okay where if you if you ask a native  to really think about that they will they will  

چیزی اشکالی ندارد که اگر از یک بومی بخواهید واقعاً در مورد آن فکر کند، آنها

not think about this consciously but this is in  in if you try to force someone hey what exactly  

آگاهانه به این موضوع فکر نمی‌کنند، اما اگر بخواهید کسی را مجبور کنید که دقیقاً

do you mean by like I said something they mean  like at this point I said something okay like  

منظور شما از «لایک» چیست؟ من چیزی گفتم که منظورشان است مثلاً در این لحظه چیزی گفتم خوب است

I was I was speaking I was saying something or I  was speaking so it's talking about a point versus  

من بودم داشتم صحبت می‌کردم داشتم چیزی می‌گفتم یا داشتم صحبت می‌کردم بنابراین در مورد یک نقطه صحبت می‌کردم در مقابل

I was saying something which is like you know  there's like a range of time okay but technically  

من داشتم چیزی می‌گفتم که مثل اینکه می‌دانید یک محدوده زمانی وجود دارد که اشکالی ندارد اما از نظر فنی

you I mean you never say anything at like a single  point in time there's always some length of time  

منظورم این است که شما هرگز در یک نقطه از زمان چیزی نمی گویید، همیشه یک مدت زمان وجود دارد

so it doesn't really matter they mean basically  the same thing they're slightly different and  

بنابراین واقعاً مهم نیست که آنها اساساً معنی همان چیزی را دارند که کمی متفاوت هستند و

one is talking like I said something it's like a  point versus I was saying and we're talking more  

یکی در حال صحبت کردن است که انگار من گفتم چیزی شبیه به آن است. یک نکته در مقابل من که می‌گفتم و ما بیشتر صحبت می‌کنیم،

like a longer period of time but it's really  the same thing and so this is why as a when  

مثل یک دوره زمانی طولانی‌تر، اما واقعاً همان چیزی است و به همین دلیل است که وقتی

you're learning it like a native speaker you  will hear both of these things and they mean  

مثل یک زبان مادری آن را یاد می‌گیرید هر دوی این چیزها و آنها را می‌شنوید. به

the same thing even though you could technically  look at it like a linguist is looking at it so  

همین معناست، حتی اگر از نظر فنی می‌توانید به آن نگاه کنید، طوری که یک زبان‌شناس به آن نگاه می‌کند، بنابراین

this way of the confusion that comes is from  trying to understand it when you're learning  

این نوع سردرگمی ناشی از تلاش برای فهمیدن آن هنگام یادگیری

it as a second language rather than getting some  examples of of natives or saying that and so you  

آن به عنوان زبان دوم است نه به دست آوردن نمونه‌هایی از بومی‌ها یا این را می‌گویند و بنابراین

think to yourself ah I could say either of these  I can say yeah I said yesterday I said hello  

با خود فکر می‌کنی آه، من می‌توانم یکی از این‌ها را بگویم. می‌توانم بگویم بله، دیروز گفتم سلام کردم

yesterday I was saying hello so it's  still it still took me like you know  

دیروز داشتم سلام می‌کردم، پس هنوز هنوز

some amount of time to say that thing  all right hopefully that makes sense

طول می‌کشد، مثل اینکه می‌دانید، مقداری زمان برای گفتن آن چیز از من گذشته است. خیلی خوب امیدوارم منطقی باشد

uh uh let's see why are you dressed like  Tom Scott I don't know who Tom Scott is  

آه اوه بیایید ببینیم چرا مثل تام اسکات لباس می پوشی من نمی دانم تام اسکات کیست

but uh I don't know t-shirt is pretty common I  guess everybody who is wearing a t-shirt maybe  

اما نمی دانم تی شرت بسیار رایج است، حدس می زنم همه کسانی که تی شرت می پوشند ممکن است

looks like Tom Scott whoever that is uh what  is the most common or popular English accent  

به نظر می رسد تام اسکات هر کسی که رایج ترین یا محبوب ترین لهجه انگلیسی است

that people speak more it depends on where you're  living so I wouldn't worry about what a popular  

که مردم بیشتر صحبت می کنند بستگی به محل زندگی شما دارد، بنابراین من نگران این نیستم که

accent is it's just what is the the accent of  the people around you so if you live in Southern  

لهجه محبوب چیست، بلکه فقط لهجه لهجه آن است. افرادی که در اطراف شما هستند، بنابراین اگر در جنوب

United States you're going to hear a Southern  accent and it could be there's like different  

ایالات متحده زندگی می کنید، یک لهجه جنوبی می شنوید و ممکن است

accents within the South as well there's like  Southern like Mississippi or Louisiana or Texas  

لهجه های مختلفی در جنوب وجود داشته باشد و همچنین لهجه های جنوبی مانند می سی سی پی یا لوئیزیانا یا تگزاس

or in the same thing in in different places or  different different countries so even in the  

یا در لهجه های مشابه در کشورهای مختلف وجود داشته باشد. مکان‌ها یا کشورهای مختلف، بنابراین حتی در

United Kingdom you will have different lots of  different accents over there like Countryside or  

بریتانیا، شما لهجه‌های متفاوتی خواهید داشت، مانند Countryside یا

you know particular uh places and then they also  have specific words that they use so even in the  

مکان‌های خاصی را می‌شناسید و سپس آن‌ها کلمات خاصی دارند که حتی در ژاپن از آن‌ها استفاده می‌کنند.

same thing in Japan so we've got Nagasaki  dialect or like Tokyo or Osaka same thing

لهجه ناکازاکی یا مثل توکیو یا اوزاکا را دارم

all right let's see here all right please take  care of yourself and your voice yes thank you uh

خوب بیایید اینجا را خوب ببینیم لطفا مراقب خود و صدایتان باشید بله متشکرم اوه اوه بیایید ببینیم

uh let's see we do not need uh two prepositions  and translate our native language it doesn't make  

ما به دو حرف اضافه نیاز نداریم و زبان مادری ما را ترجمه کنید.

sense at all we will have to use prepositions  of the situation yes the point is to understand  

اصلاً باید از حروف اضافه موقعیت استفاده کنیم، بله، نکته این است که

it like a native that's it so when you think ah  now I got it that's where you're understanding  

آن را مانند یک بومی درک کنیم، بنابراین وقتی فکر می‌کنید آه، اکنون متوجه شدم، اینجاست که

something like a native rather than trying to  understand it logically like that all right yeah

به جای تلاش برای درک منطقی آن، چیزی شبیه به یک بومی را می‌فهمید. خیلی خوب بله

yeah you would say Midori Midori no Midori no  uh Amando Fernandez how to understand English  

بله، شما می گویید میدوری میدوری نه میدوری نه آماندو فرناندز چگونه مکالمه انگلیسی را بفهمید

conversation when you don't have the lingo on that  topic it happened to me all the time can you not  

وقتی که زبان انگلیسی آن موضوع را ندارید، همیشه برای من اتفاق افتاده است، آیا نمی

be uh you cannot be Savvy at everything yes that's  absolutely correct so what you can do is if you're  

توانید در مورد آن دانا باشید. همه چیز بله کاملاً درست است، بنابراین کاری که می‌توانید انجام دهید این است که اگر

if you're just in a situation like let's say you  go to the airport and then you have a conversation  

در موقعیتی هستید، مثلاً به فرودگاه می‌روید و سپس

with someone else who is also at the airport just  sitting next to you and they start talking about  

با شخص دیگری که او نیز در فرودگاه است و در کنارش نشسته است، صحبت می‌کنید. شما و آن‌ها شروع به صحبت درباره

something or you're listening to two other people  at the airport talk about something that you don't  

چیزی می‌کنید یا دارید به دو نفر دیگر در فرودگاه گوش می‌دهید که درباره چیزی صحبت می‌کنند که

know anything about there will be plenty of times  where you have that situation and there's not much  

درباره آن چیزی نمی‌دانید، مواقعی وجود دارد که شما آن موقعیت را دارید و کار زیادی نمی‌توانید

you can do about that in in that situation other  than just if if you were speaking with them then  

در مورد آن انجام دهید. در آن موقعیت، به غیر از اینکه اگر با آنها صحبت می‌کردید،

you can ask hey like what does that mean or can  you tell me more or like explain it simply for me  

می‌توانید بپرسید که معنی آن چیست یا می‌توانید بیشتر به من بگویید یا دوست داشته باشید آن را به سادگی برای من توضیح دهید.

and so me like if I'm talking with someone I  don't know about some scientific thing that I  

درباره یک چیز علمی که

don't understand I will just say hey tell it to me  simply explain it to me simply so I can understand  

نمی‌فهمم می‌دانم، فقط می‌گویم هی به من بگو، به سادگی آن را برای من توضیح بده تا بتوانم بفهمم

or imagine I'm a child I just say imagine  I'm a child explain it to me simply like that  

یا تصور کن من بچه‌ام، فقط می‌گویم تصور کن که بچه هستم توضیح بده برای من به همین سادگی

now what I train people to do in fluent for life  is to prepare you for different situations uh  

اکنون چیزی که من مردم را آموزش می‌دهم تا در زندگی مسلط انجام دهند این است که شما را برای موقعیت‌های مختلف آماده کنم آه

because yes there will be times where maybe  you don't know what people are talking about  

زیرا بله، مواقعی پیش می‌آید که شاید ندانید مردم در مورد چه چیزی صحبت می‌کنند

you can't quite understand it but you can  prepare for things and so the preparation  

نمی‌توانید آن را کاملاً درک کنید، اما می‌توانید برای چیزهایی آماده شوید و بنابراین

comes again as you're understanding something  like this like you're looking at the difference  

وقتی دارید چیزی شبیه به این را می‌فهمید، دوباره آماده می‌شوید، مثل اینکه به تفاوت

between look at and look for and then you will  be prepared for that in any conversation that's  

بین نگاه کردن و نگاه کردن نگاه می‌کنید و سپس در هر مکالمه‌ای که

using look at or look for all right so this  is why we prepare and the whole point is to  

با استفاده از نگاه کردن یا نگاه کردن است، برای آن آماده خواهید شد. خیلی خب، به همین دلیل است که ما آماده می‌شویم و هدف اصلی این است که به

to help you understand it like a native so you  can be prepared for conversations I'm not going  

شما کمک کنیم آن را مانند یک بومی درک کنید تا بتوانید برای مکالمات آماده باشید.

to teach you the entire language because even  natives don't know the entire language and it's  

زبان و

not necessary to know the entire language but you  should know like a lot of common things that are  

لازم نیست کل زبان را بدانید، اما باید بدانید که بسیاری از چیزهای رایجی که

used frequently uh and again like something like  look at versus look for those are very commonly  

اغلب استفاده می‌شوند و دوباره مانند مواردی مانند نگاه کردن در مقابل نگاه کردن به آن‌هایی که بسیار رایج هستند استفاده می‌شوند

used and this is why you know my my daughters  will be learning those and hearing them a lot  

و به همین دلیل است که می‌دانید دخترانم این کار را خواهند کرد. آنها را یاد بگیرید و زیاد آنها را بشنوید

and so they will be prepared for that but of  course yes there will be times where you don't  

و بنابراین آنها برای این کار آماده می شوند، اما بله، مواقعی وجود دارد که شما

quite understand something but the preparation  you do before that so that when you are in a  

چیزی را کاملاً متوجه نمی شوید، اما آمادگی را که قبل از آن انجام می دهید، به طوری که وقتی در یک

conversation you're ready for that all right so  this is what we do in fluent for life foreign

مکالمه هستید، برای آن کاملاً آماده هستید، بنابراین این همان کاری است که ما به صورت مسلط برای زندگی خارجی انجام می دهیم،

thanks a lot it helps a lot about learning  language when you said X like aka the Kudo is uh  

بسیار سپاسگزارم، وقتی گفتید X مانند کودو

blue and black maybe because the only difference  between them so I can use the same rules for other  

آبی و سیاه است، بسیار کمک می کند تا بتوانم از آن استفاده کنم. همان قوانین برای سایر

languages yes so what I'm doing like the way I  teach people as a first language is what every  

زبان‌ها بله، بنابراین کاری که من انجام می‌دهم مانند روشی که به مردم به عنوان زبان اول آموزش می‌دهم، همان کاری است که هر

parent does to teach their own children their  native language so I'm just giving that to adults  

پدر و مادر برای آموزش زبان مادری به فرزندان خود انجام می‌دهند، بنابراین من فقط آن را به بزرگسالان می‌دهم   در

it's actually pretty simple uh and the I think  the reason most people don't do it is they just  

واقع بسیار ساده است. و من فکر می‌کنم دلیل اینکه بیشتر مردم این کار را انجام نمی‌دهند این است که آنها فقط

well there's a couple of reasons I think why most  people don't teach this way uh but probably the  

خوب هستند چند دلیل وجود دارد که فکر می‌کنم چرا اکثر مردم به این روش تدریس نمی‌کنند، اما احتمالاً

biggest one is they think it's not possible  to teach a language without using the first  

بزرگترین دلیل این است که فکر می‌کنند آموزش زبان بدون آن ممکن نیست. از زبان اول استفاده می‌کنند،

language so that's why most people teach English  as a second language they just don't think it's  

به همین دلیل است که بیشتر مردم انگلیسی را به عنوان زبان دوم آموزش می‌دهند، فکر نمی‌کنند که

possible to teach something in English but if  I can give a lesson like this like and this is  

امکان تدریس چیزی به زبان انگلیسی وجود دارد، اما اگر بتوانم درسی مانند این را ارائه دهم و این

it's not the most basic grammar it's pretty  basic but look at me versus look for me a child  

ابتدایی‌ترین گرامر نیست، بسیار ابتدایی است. اما به من نگاه کن در مقابل به دنبال من بگرد، یک کودک

can understand that and if a child can understand  that in English then an adult can understand that  

می‌تواند آن را بفهمد و اگر کودکی بتواند آن را به زبان انگلیسی بفهمد، یک بزرگسال هم می‌تواند آن را درک کند،

too all right so my point is not to not to try to  give you a bunch of grammar rules but you should  

بنابراین هدف من این نیست که سعی نکنم یکسری قوانین گرامری را به شما ارائه دهم باید

understand the grammar Naturally by comparing  different things foreign feel better please we  

گرامر را بفهمید طبیعتاً با مقایسه چیزهای مختلف خارجی احساس بهتری دارید، لطفاً ما

missed you glad to hear it all right we can try  some warm green tea every time you make a live  

دلتنگ شما شدیم خوشحالیم که خوب شنیدیم، می‌توانیم هر بار که یک کلاس زنده درست می‌کنید، چای سبز گرم امتحان کنیم

class yes I know I'm not at home right now and  I don't have uh I guess I could have bought some  

بله می‌دانم که در حال حاضر در خانه نیستم و  نمی‌کنم فکر نمی‌کنم می‌توانستم

green tea but I just have some water my problem  is I forget to drink so now that you mentioned it  

چای سبز بخرم، اما فقط کمی آب می‌خورم، مشکل من این است که یادم می‌رود بنوشم، بنابراین حالا که به آن اشاره کردی، همین

now that you mentioned it that's a that's a good  expression right there now that you mention it

الان که به آن اشاره کردی، این یک تعبیر خوب است.

yeah but I'll probably not go that much longer I  do want to save my voice so we've gone about 40  

بله، اما من احتمالاً خیلی بیشتر نمی‌روم، می‌خواهم صدایم را ذخیره کنم، بنابراین

minutes so far see if we have any more questions  all right uh Jose says I think if you read a lot  

تا به حال حدود 40 دقیقه وقت گذاشته‌ایم تا ببینیم آیا سؤال دیگری داریم یا نه. خیلی خب، خوزه می‌گوید فکر می‌کنم اگر کتاب‌های زیادی بخوانید،

of books you can get the culture and so you get  more fluently is this correct yes so reading is  

می‌توانید فرهنگ را دریافت کنید و بنابراین شما روان‌تر می‌شوید آیا این درست است، بله، بنابراین خواندن

a really great way to improve your fluency and to  improve your understanding and you can learn a lot  

یک روش واقعاً عالی برای بهبود تسلط شما و بهبود درک شما است و می‌توانید چیزهای زیادی یاد بگیرید

and the point is you should be learning it like  if you can learn all in English and or you know  

و نکته اینجاست که اگر می‌توانید یاد بگیرید باید آن را یاد بگیرید. همه به زبان انگلیسی و یا می‌دانید

whatever the language is you're trying to study  so I will read things in Japanese and every time  

هر زبانی که می‌خواهید مطالعه کنید بنابراین من چیزهایی را به ژاپنی می‌خوانم و هر بار

I learn something new in Japanese I feel great  about that it's like ah look at that I discovered  

چیزی جدید به ژاپنی یاد می‌گیرم احساس خوبی دارم  در این مورد مثل آه نگاه کنید که

something new and I found that myself rather  than a teacher telling me what something means  

چیز جدیدی کشف کردم و من متوجه شدم که به جای معلمی که معنی چیزی را

in a different language all right so the lessons  are more powerful that way if you can discover  

به زبانی دیگر به من بگوید، بنابراین اگر بتوانید خودتان آن‌ها را کشف کنید، درس‌ها قوی‌تر می‌شوند،

them yourself uh yesterday I ate some lemons  with dinner and now I got a little cough oh no  

دیروز با شام مقداری لیمو خوردم و حالا کمی سرفه کردم اوه نه.

Lewis says is it correct that these examples I  have worked here since 2016 I have been working  

لوئیس می‌گوید آیا درست است که این مثال‌هایی که من از سال 2016 اینجا کار کرده‌ام، من

here since 2006 have the same meaning I have  worked here yes it's the same thing again like  

از سال 2006 اینجا کار می‌کنم، به همین معناست که من اینجا کار کرده‌ام، بله، دوباره همان چیزی است مانند

this example over here there are often many ways  of of saying something so you can say I have been  

این مثال در اینجا، اغلب راه‌های زیادی برای گفتن چیزی وجود دارد. می‌توانم بگویم من

work I have been working here or I have worked  here both of those are fine in that situation yes  

کار کرده‌ام، اینجا کار کرده‌ام یا اینجا کار کرده‌ام، هر دوی آنها در آن شرایط خوب هستند، بله،

thank you uh let's see cam says hello from  Thailand and hello angel again from Mexico City  

متشکرم، بیایید ببینیم دوربین از تایلند سلام می‌گوید و دوباره سلام فرشته از مکزیکوسیتی

from India I like your eraser how does it  stick on the board yes everybody thinks my  

از هند، من پاک‌کن شما را دوست دارم چگونه کار می‌کند. روی تخته می‌چسبد بله همه فکر می‌کنند

my Eraser is amazing like it's some alien  technology or something but the secret  

پاک‌کن من شگفت‌انگیز است، مثل فناوری‌های بیگانه یا چیز دیگری، اما راز

it's magnets it's just a magnetic uh eraser I  don't like the my problem with this eraser is  

آن آهن‌ربا است،

uh that it should be like magnetic just right  on the board like that that way all you have  

فقط یک پاک‌کن مغناطیسی است. درست روی تخته به این ترتیب، تنها کاری که باید

to do is move it around but this one it's like  two motions so I have to take it off turn it  

انجام دهید این است که آن را به اطراف حرکت دهید، اما این یکی مانند دو حرکت است، بنابراین باید آن را برداریم، آن را خاموش کنم

and then erase all right so it's like extra  work but it is nice to have it up here rather  

و سپس کاملاً پاک کنم تا مانند کار اضافی باشد، اما داشتن آن خوب است اینجا به

than I suppose if it's just sitting on  the the ground there or on the little  

جای اینکه فکر کنم فقط روی زمین نشسته باشد یا روی

little tray but yes it's nice to have a  magnetic eraser that's the secret though  

سینی کوچک کوچک باشد، اما بله، داشتن یک پاک کن مغناطیسی خوب است که این راز است اما

uh let's see how many books I need to  be competent in spoken English uh says

بیایید ببینیم به چند کتاب نیاز دارم تا به زبان انگلیسی صحبت کنم. می‌گوید

how many books remember that I want to make it  clear that you get fluent so you like who who  

چند کتاب به یاد دارند که می‌خواهم توضیح دهم که شما مسلط هستید تا دوست داشته باشید چه کسی

understands this better now maybe this is a pretty  simple thing so you all probably understood it  

اکنون این را بهتر می‌فهمد، شاید این یک چیز بسیار ساده باشد، بنابراین احتمالاً همه شما آن را به خوبی درک کرده‌اید.

pretty well like look at me versus look for me  but when you compare the two of them who feels  

شما دو نفری را که

better about that now than they were before  the video does anybody feel better about that  

الان نسبت به قبل احساس بهتری نسبت به آن دارند مقایسه کنید ویدیو آیا کسی در مورد آن احساس بهتری دارد

I know it's a simple example I wanted to show  something that even a child could understand  

من می دانم که این یک مثال ساده است که می خواستم چیزی را نشان دهم که حتی یک کودک هم می تواند آن را درک کند

because this is the same thing I'm teaching my  children but hopefully you should feel better  

زیرا این همان چیزی است که من هستم به بچه‌هایم آموزش می‌دهم، اما امیدوارم

about it by comparing some English with some  other English rather than comparing English  

با مقایسه مقداری انگلیسی با برخی از انگلیسی‌های دیگر به جای مقایسه انگلیسی

with something in your native language all right  now the reason I'm talking about this is because  

با چیزی در زبان مادری‌تان، احساس بهتری   در مورد آن داشته باشید، در حال حاضر دلیلی که من در مورد این موضوع صحبت می‌کنم این است که

it's when people say like how many words do  you need to know to speak fluently or how many  

وقتی مردم می‌گویند چند کلمه است. آیا برای روان صحبت کردن باید بدانید یا چند

books do you need to read to speak fluently that  question doesn't really make any sense because  

کتاب باید بخوانید تا روان صحبت کنید این سؤال واقعاً معنی ندارد زیرا

you don't like this like you can imagine this is  one book or one lesson so either you understand  

شما این را دوست ندارید، می توانید تصور کنید این یک کتاب یا یک درس است، بنابراین یا شما

this or you do not if you understand it  then you are now fluent in this thing and  

این را بفهمید یا نمی‌دانید اگر آن را می‌فهمید، اکنون به این چیز مسلط هستید و   می‌توانید

you can use it fluently look at that look at  that look for that I'm looking for something  

به راحتی از آن استفاده کنید به آن نگاه نگاه کنید به آن نگاه کنید که من به دنبال چیزی هستم

okay so you you don't get fluent just by like  reading more books you get fluent by understanding  

خوب است، بنابراین شما فقط با استفاده از آن مسلط نشوید. مانند خواندن کتاب‌های بیشتر، با

different things and when you understand them  like a native you use them fluently if you don't  

فهمیدن چیزهای مختلف مسلط می‌شوید و وقتی آنها را می‌فهمید مانند یک بومی، به روانی از آن‌ها استفاده می‌کنید، اگر

really understand something that's where you feel  nervous you have doubts about the language you  

واقعاً چیزی را نمی‌فهمید، همان جایی است که احساس می‌کنید عصبی هستید، در مورد زبانی که   نمی‌دانید شک دارید.

don't know if you're using the right grammar  point or whatever the uh the the particular  

استفاده از نقطه گرامر درست یا هر چیز دیگری که

concern or worry is but that's what stops you  from being fluent so you could have someone who  

نگرانی یا نگرانی خاص است، اما این چیزی است که شما را از مسلط بودن باز می‌دارد، بنابراین می‌توانید کسی را داشته باشید که

reads a hundred books a day if that's possible  so someone who reads 100 books a day but they  

در صورت امکان، صد کتاب در روز بخواند، بنابراین کسی که 100 کتاب در روز می‌خواند اما

don't really understand what they're reading  and they don't feel confident saying anything  

واقعاً نمی‌دانند چه چیزی می‌خوانند و احساس اطمینان نمی‌کنند با گفتن چیزی   آیا

is that person getting fluent well probably not  so you could have someone who reads one book a day  

آن شخص به خوبی مسلط است احتمالاً نه بنابراین می‌توانید کسی را داشته باشید که یک کتاب در روز می‌خواند

and then they really understand what's in that  book and each day their understanding improves  

و سپس آنها واقعاً می‌فهمند آنچه در آن کتاب و هر روز وجود دارد درک آنها بهبود می‌یابد

and their their total fluency in the language is  building each time they learn something new okay  

و تسلط کامل آنها به زبان هر بار که چیز جدیدی یاد می‌گیرند افزایش می‌یابد، بسیار خوب

so I mentioned before about having uh this like if  this is the whole language you don't get fluent in  

بنابراین قبلاً در مورد داشتن این صحبت کردم، مثلاً اگر این کل زبانی است که شما به آن مسلط نیستید

the whole language you get fluent in in pieces  of it over time but you get fluent much faster  

کل زبانی که به آن مسلط هستید. به مرور زمان تکه‌هایی از آن را به زبان می‌آورید، اما

if you understand that thing like a native  rather than understanding it like a student  

اگر آن چیز را به‌عنوان یک بومی به‌جای فهمیدن آن مانند یک دانش‌آموز بفهمید، خیلی سریع‌تر می‌شوید.

uh see Anthony says I really like your methodology  of teaching English you have a gift now I I know  

اوه، ببینید آنتونی می‌گوید من واقعاً از روش تدریس انگلیسی شما خوشم می‌آید، شما اکنون یک هدیه دارید، می‌دانم

people they're happy when they're learning  with me I'm happy to hear that but honestly  

افرادی که خوشحال هستند. وقتی آن‌ها با من یاد می‌گیرند، خوشحال می‌شوم که این را می‌شنوم، اما صادقانه بگویم،

I'm just doing what any parent does to their  kids it's really that simple and so because  

من همان کاری را انجام می‌دهم که هر والدینی با بچه‌هایش انجام می‌دهد، واقعاً به همین سادگی است و از آنجایی که

I have kids of my own I also bring some of those  lessons into into the learning but this is again  

من بچه‌های خودم را دارم، برخی از این درس‌ها را نیز به آن‌ها می‌آورم. یادگیری، اما این همان

what we do in fluent for life so the point  is not to go through like when when people  

کاری است که ما در زندگی روان انجام می‌دهیم، بنابراین موضوع این است که مانند زمانی که افراد   به

join fluent for Life each person has their own  their own path because they're actually learning  

fluent for Life می‌پیوندند، هر فردی مسیر خاص خود را دارد، زیرا در واقع

specific things that are interesting to them  so maybe you don't care about learning about  

چیزهای خاصی را یاد می‌گیرد که برایشان جالب است. بنابراین شاید شما اهمیتی به یادگیری در مورد

I don't know pets or business specific things  but maybe you care about plants or whatever  

من حیوانات خانگی یا چیزهای خاص کسب و کار نمی‌دانم، اما شاید شما به گیاهان یا هر چیز دیگری اهمیت می‌دهید و

and so you learn about art or marketing or  whatever the the particular thing is you're  

بنابراین در مورد هنر یا بازاریابی یا هر چیز خاصی که

interested in and you just focus on that until  you can understand it like a native all right  

به آن علاقه دارید  یاد می‌گیرید. فقط روی آن تمرکز کنید تا زمانی که بتوانید آن را مانند یک بومی کاملاً درک کنید

and as you review things and hear them again and  again then you really feel confident and that's  

و وقتی چیزها را مرور می‌کنید و دوباره و  آنها را می‌شنوید، واقعاً احساس اعتماد به نفس می‌کنید و

where you start using the language so you don't  need to know the whole language to to use these  

اینجاست که شروع به استفاده از زبان می‌کنید، بنابراین نیازی به دانستن کل زبان ندارید. برای استفاده از این

individual pieces but if if none of these pieces  are are fluent so if you're not fluent in in each  

تکه‌های جداگانه، اما اگر هیچ‌کدام از این قطعات مسلط نیستند، بنابراین اگر به هر

word or phrase then you're not fluent in the  whole language and that's why you struggle okay

کلمه یا عبارت مسلط نیستید، به کل زبان مسلط نیستید و به همین دلیل است که مشکل دارید،

uh let's see an arrow coats if I wrote a Roku  Roku maybe a few years ago I thought I knew  

خب، بیایید یک کت پیکان ببینیم. اگر من یک Roku روکو می نوشتم شاید چند سال پیش فکر می کردم که

English and I realized I I was a joke and a liar  because even though I have improved a lot I still  

انگلیسی بلدم و متوجه شدم که شوخی و دروغگو هستم، زیرا با وجود اینکه خیلی پیشرفت کرده ام، هنوز با

struggle and there is still so much room for  improvement yep so you don't like you should  

مشکل مواجه هستم و هنوز جای پیشرفت زیادی وجود دارد، بله، پس این کار را نکنید.

feel good about progress if you're if you're  learning more but remember that just spending  

اگر می‌خواهید بیشتر یاد بگیرید، باید   احساس خوبی در مورد پیشرفت داشته باشید، اما به یاد داشته باشید که صرف

time learning the language is not getting you  fluent all right you have to learn the right way  

وقت صرف یادگیری زبان باعث نمی‌شود که شما مسلط شوید، باید به روش صحیح یاد بگیرید

so if you like the difference between this is is  like night and day so if you if you learn uh as  

بنابراین اگر تفاوت بین این را دوست دارید است مانند شب و روز، بنابراین اگر شما به عنوان

a native then you get fluent much faster because  you learn something you understand it and then you  

یک بومی یاد بگیرید، خیلی سریعتر مسلط می شوید زیرا چیزی را یاد می گیرید که آن را می فهمید و سپس

move on to the next thing and then understand that  and then you just it it goes up the fluency goes  

به مورد بعدی می روید و سپس آن را می فهمید و سپس آن را بالا می برد. تسلط

up much much faster but you could spend many years  learning the traditional way and still struggle  

خیلی سریع‌تر بالا می‌رود، اما می‌توانید سال‌های زیادی را صرف یادگیری روش‌های سنتی کنید و هنوز هم

to speak all right and it's just because you  don't really understand the language as well as  

برای درست صحبت کردن تلاش کنید و این فقط به این دلیل است که واقعاً زبان را نمی‌فهمید و همچنین

you think you do all right so there are different  levels of understanding uh and the the goal is to  

فکر می‌کنید که همه چیز را خوب انجام می‌دهید، بنابراین سطوح مختلفی وجود دارد. از درک اوه و هدف این است که   به

help you understand like a native because that's  where you feel confident about speaking uh only  

شما کمک کند مثل یک بومی بفهمید، زیرا اینجاست که در مورد صحبت کردن فقط

live with the language and learn just like kids do  what Muhammad Ali nice to see you there uh look at  

با این زبان اعتماد به نفس دارید   و درست مثل بچه‌ها یاد می‌گیرید  همان کاری را که محمدعلی از دیدن شما در آنجا لذت می‌برد،

me look at me yep do you know about comprehensible  input method yes so when I when I explain to  

به من نگاه کنید. بله آیا از روش ورودی قابل فهم اطلاع دارید بله، بنابراین وقتی به

people what this is uh so uh comprehensible input  this is from uh Dr Stephen crashen and I'm a big  

افراد توضیح می‌دهم که این چیست اوه خیلی آهان ورودی قابل فهم این از اوه دکتر استفان کراشن است و من از

fan of his and I'll I'll make this a little bit  more clear for foreign for people here who don't  

طرفداران بزرگ او هستم و این را خواهم ساخت کمی واضح تر برای خارجی ها برای افرادی که در اینجا    نمی

know what this is so that is a more Academic Way  of explaining it I just call it understandable  

دانند این چیست، بنابراین یک روش آکادمیک تر برای توضیح آن است، من فقط آن را پیام های قابل درک می نامم

messages like when I'm explaining something to my  kids if they don't understand something then they  

مانند زمانی که چیزی را برای فرزندانم توضیح می دهم اگر آنها متوجه نمی شوند چیزی که آن‌ها

don't understand it you know then it's difficult  for me as a teacher to help them because I'm I'm  

آن را نمی‌فهمند، شما می‌دانید، پس برای من به عنوان یک معلم مشکل است که به آنها کمک کنم، زیرا

not trying to teach them grammar rules I want  to help them understand the language and so  

سعی نمی‌کنم قواعد دستور زبان را به آنها یاد بدهم، می‌خواهم به آنها کمک کنم زبان را درک کنند و بنابراین

uh comprehensible input well here let me let  me put it this way so English we have English

اوه ورودی قابل فهم به خوبی در اینجا اجازه دهید من را به این شکل بیان کنم، بنابراین ما انگلیسی را به

as a first language pardon my sloppy writing so  English as a first language and there are three  

عنوان زبان اول داریم، ببخشید که نوشتن نامرتب من است، بنابراین انگلیسی به عنوان زبان اول و سه

pieces to this I call this the fluency triangle  but in just basic terms we have the first part of  

قطعه در این مورد وجود دارد که من آن را مثلث روانی می نامم، اما در اصطلاح اولیه ما قسمت اول را داریم. از

this which is the comprehensible input so it just  means lessons you can understand understandable  

این که ورودی قابل درک است، بنابراین فقط  به معنای درسهایی است که شما می توانید دروس قابل درک   را درک کنید،

lessons so something like this it's very easy to  compare ah I can understand what the person is  

بنابراین چیزی شبیه به این بسیار آسان است مقایسه کنید آه، من می توانم بفهمم که شخص  چه چیزی

saying all in English and that's the point so it's  not just about like getting a logical explanation  

همه به زبان انگلیسی می گوید و این نکته است، بنابراین فقط مثل گرفتن یک پاسخ نیست. توضیح منطقی

of something there are often times where we might  be learning getting a second language example and  

درباره چیزی اغلب مواقعی پیش می‌آید که ممکن است در حال یادگیری مثال زبان دوم باشیم و

you can understand what that means but it's not  it's like yeah I understand that logically but I  

شما می‌توانید معنی آن را بفهمید، اما اینطور نیست  مثل اینکه بله من منطقی آن را می‌فهمم اما

still don't feel confident using it so that means  there's still something you don't understand that  

هنوز از استفاده از آن اطمینان ندارم، به این معنی که هنوز چیزی که شما نمی‌فهمید که

makes it makes you not feel comfortable  about that so again learning English as  

باعث می‌شود احساس راحتی نکنید. بنابراین

a first language when I'm teaching these are  the three things that I'm doing so the first  

وقتی در حال تدریس هستم، دوباره انگلیسی را به عنوان زبان اول یاد می‌گیریم، اینها سه کاری هستند که انجام می‌دهم، بنابراین اولین

one is that comprehensible input which I just call  understandable messages make this a bit more clear

مورد، ورودی قابل فهمی است که من فقط تماس با پیام‌های قابل درک این را کمی واضح‌تر می‌کند،

hopefully you can read that understandable  messages so this means I'm teaching you something  

امیدوارم بتوانید پیام‌های قابل‌فهم را بخوانید، بنابراین این بدان معناست که من چیزی به شما یاد می‌دهم

it's all in English and making sure you can  understand what I mean and by comparing something  

همه آن به زبان انگلیسی است و مطمئن می‌شوید که می‌توانید منظور من را بفهمید و با مقایسه چیزی

like this just like we're comparing a red marker  and a black marker and a blue marker your brain  

شبیه به این درست مانند آنچه که مقایسه می‌کنیم یک نشانگر قرمز و یک نشانگر سیاه و یک نشانگر آبی مغز شما

can understand that very easily without me giving  you an explanation it's just understandable okay  

می‌تواند به راحتی بدون اینکه من توضیحی به شما بدهم، آن را درک کند،

that's the like the highest form of of a lesson  is when you're you can kind of discover that  

کاملاً قابل درک است.

thing yourself because the teacher makes it  understandable this is why it's so important  

چون معلم آن را قابل درک می‌کند، به همین دلیل است که بسیار مهم است

if you have a good teacher or if you have someone  that's like still doing things the traditional way  

اگر معلم خوبی دارید یا کسی دارید که مثل این است که هنوز کارها را به روش سنتی انجام می‌دهد

where they're not really making it understandable  so the first part of this is understandable  

جایی که واقعاً آن را قابل درک نمی‌کند بنابراین قسمت اول این پیام‌های قابل فهم   است.

messages a second part of this is also making  sure that we're giving you native input so native

بخش دوم این نیز اطمینان از این است که ما ورودی‌های بومی را به شما ارائه می‌دهیم، به‌طوری‌که به

or sort of like the uh the real English

زبان انگلیسی واقعی،

often what happens in an English class is you will  learn a lot of textbook English that isn't used in  

اغلب در کلاس انگلیسی اتفاق می‌افتد این است که شما کتاب‌های درسی زیادی را یاد می‌گیرید که در آن استفاده نمی‌شود.

real conversations and you won't learn a lot of  things like slang and idioms and phrasal verbs  

مکالمات واقعی و شما چیزهای زیادی مانند عامیانه و اصطلاحات و افعال عبارتی

and other things like that and so you have to  learn the actual language that natives are using  

و چیزهای دیگر را یاد نخواهید گرفت و بنابراین باید زبان واقعی را که بومی‌ها استفاده می‌کنند یاد بگیرید،

but you have to learn it in an understandable way  okay and then the final thing let's see who's been  

اما باید آن را به روشی قابل فهم یاد بگیرید. آخرین چیزی که بیایید ببینیم چه کسی

following my lessons for a long time can probably  tell me what the third thing the third piece of  

برای مدت طولانی درس‌های من را دنبال می‌کند احتمالاً می‌تواند به من بگوید سومین چیز از

the system and again this is what natives are  doing with their own kids I've just like broken  

سیستم چیست و دوباره این همان کاری است که بومی‌ها با بچه‌های خود انجام می‌دهند. من دوست دارم

it down as a thing so uh crashing talks about  understandable messages but I basically filled  

آن را به عنوان یک چیزی که خراب می‌شود درباره پیام‌های قابل فهم صحبت می‌کند، اما من اساساً

out like the rest of this system as as one  thing but what's the last thing I'll leave  

مانند بقیه این سیستم به عنوان یک چیز، آن را پر کردم، اما آخرین چیزی که می‌گذارم

that as a quiz as I check some more comments  over here and I'll finish that in a second

آن را به عنوان یک مسابقه می‌گذارم، زیرا نظرات دیگر را در اینجا بررسی می‌کنم و آن را تمام می‌کنم. در یک ثانیه

let's see does

بیایید ببینیم انجام می‌دهد

or add whole bunch of comments come in all right  uh let's see I'm from Somalia language is your  

یا یک دسته نظرات اضافه کنیم درست است  اوه بیایید

mindset I love it we'll definitely dive deep  into it glad to hear it uh hi says ammonish I  

ببینیم من

love the notion of learning English like a  native speaker but do but you have English  

اهل سومالی هستم. مفهوم یادگیری زبان انگلیسی مانند یک زبان مادری است، اما شما انگلیسی دارید

in school what did Native English speakers  learn in the English classes no grammar well  

در مدرسه همان چیزی را که انگلیسی زبانان بومی در کلاس های انگلیسی یاد گرفتند بدون گرامر

if you're talking about like little kids going  to like learning the English language yeah they  

اگر در مورد بچه های کوچک صحبت می کنید که دوست دارند زبان انگلیسی را یاد بگیرند بله، آنها

basically learn the names for the things that  they already know so kids are typically fluent  

اساساً نام چیزهایی را که قبلاً می‌دانند، بنابراین بچه‌ها معمولاً

already and then they learn to write and read  after that so kids learn to read after they've  

از قبل مسلط هستند   و سپس نوشتن و خواندن را یاد می‌گیرند بعد از آن بچه‌ها خواندن را یاد می‌گیرند پس از اینکه

already understood the language so it's it's  a different kind of different kind of lesson  

قبلاً زبان را فهمیده‌اند، بنابراین این نوع متفاوتی از درس است

but learning like English in a university is  different than learning English as an elementary  

اما یادگیری مانند زبان انگلیسی در دانشگاه با یادگیری زبان انگلیسی در دوران ابتدایی متفاوت است، جایی که شما در حال یادگیری هستید.

school kid where you're learning like where do  we put a comma in a sentence something like that  

so that's a slightly different thing uh so I  mean it says that's true speaking about some  

topics I feel more confident instead of speaking  about other stuff yeah and it's because you you  

موضوعاتی که من به جای صحبت کردن در مورد چیزهای دیگر، اعتماد به نفس بیشتری دارم، بله و دلیلش این است که شما

know that thing well and it's the same thing in  your native language so if I have to talk about  

آن چیز را به خوبی می‌دانید و در زبان مادری شما یکسان است، بنابراین اگر مجبور به صحبت در مورد آن‌ها باشم

I don't know Pokemon like some kid walks up to me  he's like hey let's talk about Pokemon characters  

من نمی‌دانم پوکمون‌ها مانند بعضی از بچه‌ها به سمت من می‌آیند. او مثل هی بیایید در مورد شخصیت‌های پوکمون صحبت کنیم

and I I don't know anything about Pokemon I can't  talk about that so I can listen to you you can  

و من چیزی در مورد پوکمون نمی‌دانم، نمی‌توانم در مورد آن صحبت کنم، بنابراین می‌توانم به شما گوش کنم، می‌توانید

explain that to me but I I don't feel comfortable  talking about that because I don't know anything  

آن را برای من توضیح دهید، اما من احساس راحتی نمی‌کنم در مورد آن صحبت کنم، زیرا نمی‌دانم چیزی

about him I can answer or I guess I can ask some  questions but I don't know much about it so even  

درباره او نمی‌دانم می‌توانم پاسخ دهم یا حدس می‌زنم می‌توانم چند سؤال بپرسم، اما چیز زیادی در مورد آن نمی‌دانم، بنابراین حتی

in your native language the N says we missed you  where did you go I lost my voice and you can hear  

در زبان مادری شما N می‌گوید دلتنگت شدیم کجا رفتی من صدایم را گم کردم و می‌توانی صدایم را بشنوی

me now it's kind of I'm losing it again all right  all grammar rules get broken when I think from the  

حالا دوباره دارم آن را از دست می‌دهم، همه قوانین دستور زبان شکسته می‌شوند، وقتی فکر می‌کنم از

side of situation yes occasionally we do break  grammar rules and natives will break grammar  

طرف موقعیت، بله، گاهی اوقات قوانین دستور زبان را زیر پا می‌گذاریم و بومی‌ها

rules or pronunciation rules things like that so  again it's important too get native English this  

قوانین گرامر یا قواعد تلفظ را زیر پا می‌گذارند، بنابراین دوباره مهم است که آن را دریافت کنید. انگلیسی بومی این

means native examples where you get actual native  speakers are speaking you so you notice again in  

به معنای نمونه‌های بومی است که در آن متوجه می‌شوید که افراد بومی واقعی با شما صحبت می‌کنند، بنابراین دوباره متوجه می‌شوید

like fluent for life is built around these same  things so we need to teach you understandable  

که مسلط برای زندگی حول همین چیزها ساخته شده است، بنابراین باید به شما

lessons like the the you should be able to  understand the lesson in English rather than  

درس‌های قابل‌فهمی مانند درس‌هایی که باید بتوانید درس را درک کنید، آموزش دهیم. انگلیسی به جای

me trying to teach you you know through Japanese  or Chinese or Thai or whatever but I'm also I have  

من که بخواهم از طریق ژاپنی یا چینی یا تایلندی یا هر چیز دیگری به شما یاد بدهم، اما باید   به

to teach you the native the native English the  real spoken English that natives are using oh

شما زبان بومی انگلیسی بومی انگلیسی گفتاری واقعی را که بومی‌ها از آن استفاده می‌کنند یاد بدهم، اوه، خوب،

uh all right Diego says does you  or you could say do you do you live  

دیگو می‌گوید آیا شما یا شما می توانید بگویید آیا زندگی می کنید

uh or does you or are you talking about my lives  so I happen always on Sunday uh lately I've been  

اوه یا دارید یا دارید در مورد زندگی من صحبت می کنید بنابراین من همیشه در یکشنبه اتفاق می افتد آه اخیراً

doing them yes so it'd be it's Monday morning  my time in Japan and Thursday morning my time  

آنها را انجام می دهم بله بنابراین دوشنبه صبح وقت من در ژاپن است و صبح پنجشنبه من مدتی

in Japan I've been doing that recently but the  last two weeks I did not because of my voice  

در ژاپن اخیراً این کار را انجام داده‌ام، اما دو هفته گذشته به دلیل صدایم این کار را نکردم

uh let's see in linked example I did some work a  couple of days ago but now I'm posting it on the  

اوه بیایید در مثال پیوندی ببینیم که چند روز پیش کارهایی انجام دادم، اما اکنون آن را در

information Hub and mailing my boss which time do  I have to use I posted the or I have posted the  

مرکز اطلاعات پست می‌کنم و پست می‌کنم رئیس من باید از چه ساعتی استفاده کنم من پستی را پست کردم یا پستی را ارسال کردم که

I did some work and now I'm posting it on it it  depends on what what time you're talking about the  

کار انجام دادم و اکنون آن را در آن پست می کنم بستگی به این دارد که شما در چه زمانی در مورد

individual actions so if you have in that example  you're talking about like something you did in the  

اقدامات فردی صحبت می کنید، بنابراین اگر در آن زمان دارید به عنوان مثال شما در مورد چیزی صحبت می کنید که در گذشته انجام می دادید،

past so right now you're talking so this is  now and if you say I did something here and  

بنابراین در حال حاضر دارید صحبت می کنید، بنابراین این اکنون است و اگر بگویید من کاری را اینجا انجام دادم و

now I am doing this with with that information  so I wrote a letter and now I am putting it in  

اکنون با آن اطلاعات این کار را انجام می دهم بنابراین نامه ای نوشتم و اکنون من من آن را در

the mailbox so you're talking about actually  two different actions at two different times  

صندوق پستی قرار می‌دهم، بنابراین شما در حال صحبت در مورد دو عمل مختلف در دو زمان مختلف هستید   بسیار

okay but we can talk about like now I have  posted like I have put the letter in the  

خوب است، اما می‌توانیم در مورد آن صحبت کنیم، مثل الان که پست کرده‌ام، مثل اینکه نامه را در

mailbox if you just did that okay so that  happened like a second ago or a minute ago

صندوق پستی قرار داده‌ام، اگر این کار را درست انجام دادید، به طوری که یک ثانیه پیش یا یک دقیقه پیش

hello Drew I'm Denise from Brazil  I understand everything you say am  

سلام درو من دنیس هستم از برزیل من همه چیزهایی که شما می گویید را می فهمم

I a good learner level uh remember  Denise and everybody else listening  

من در سطح دانش آموز خوبی هستم، به یاد داشته باشید دنیز و هر کس دیگری که گوش می دهد

that you have different skills uh let  me just give an example of this here

که شما مهارت های متفاوتی دارید، اجازه دهید فقط یک مثال از این را در اینجا بیان کنم. در

so I talk about your English fluency  profile your English fluency profile

مورد نمایه تسلط به انگلیسی خود صحبت کنید نمایه تسلط به انگلیسی شما

say one two three four five six seven yeah so  they're basically different skills that you  

بگویید یک دو سه چهار پنج شش هفت بله بنابراین  آنها اساساً مهارت های متفاوتی هستند که شما

have I've covered this in other videos so I won't  explain it in a lot of detail but what happens is  

دارید. اتفاقی که می‌افتد این است که

you are good at some things like let's say you're  listening is all the way up here so this is zero  

شما در بعضی چیزها خوب هستید، مثلاً فرض کنید در حال گوش دادن هستید تا اینجا تمام شود، بنابراین این صفر است

and this is like 100 but your vocabulary is maybe  down here and your confidence is down here your  

و این مانند 100 است، اما دایره لغات شما ممکن است اینجا پایین باشد و اعتماد شما در اینجا پایین است

confidence level whatever the weakest skill you  have that's actually what determines your ability  

سطح اعتماد شما هر چه ضعیف‌تر باشد. مهارتی که دارید در واقع چیزی است که توانایی صحبت کردن شما را تعیین می‌کند

to speak and this is why you can know a lot of  English but still struggle to speak okay so your  

و به همین دلیل است که می‌توانید زبان انگلیسی زیادی بدانید، اما همچنان برای صحبت کردن خوب تلاش می‌کنید، بنابراین

your level of confidence lets you communicate  all right and then the goal is to improve your  

سطح اعتماد به نفس شما به شما اجازه می‌دهد کاملاً ارتباط برقرار کنید و سپس هدف این است که اعتماد به نفس خود را بهبود ببخشید

confidence which improves your overall fluency so  it doesn't matter if you can if you can understand  

که بهبود می‌یابد. تسلط کلی شما، بنابراین مهم نیست که می‌توانید بفهمید

that's great I mean the English I'm using in  these videos is often pretty easy I'm not using  

عالی است منظورم این است که انگلیسی من در این ویدیوها استفاده می‌کنم، اغلب بسیار آسان است، من از

a lot of slang or idioms or movie quotes or other  things like that that I would use in a regular  

بسیاری از اصطلاحات عامیانه یا اصطلاحات، نقل قول‌های فیلم یا چیزهای دیگر استفاده نمی‌کنم. مانند آن که در یک مکالمه معمولی از آن استفاده می‌کنم،

conversation those are the things it takes a  little bit of time to teach you and make sure  

اینها چیزهایی هستند که کمی زمان می‌برد تا به شما آموزش داده شود و مطمئن شوید که

you understand what's happening but that's what  we do in fluent for life so most of these videos  

متوجه می‌شوید چه اتفاقی می‌افتد، اما این همان کاری است که ما در زندگی به صورت روان انجام می‌دهیم، بنابراین بیشتر این ویدیوها به

it's fairly easy English to help you understand  things like a lot of the principles I teach like  

زبان انگلیسی نسبتاً آسان است. به شما کمک می‌کند چیزهایی مانند بسیاری از اصولی که من آموزش می‌دهم را درک کنید، مانند

learning English as a first language rather than  learning it through your second language foreign

یادگیری زبان انگلیسی به‌عنوان زبان اول به‌جای یادگیری آن از طریق زبان دوم خارجی‌تان،

Felix says when I started English  it was so fast learning probably  

فلیکس می‌گوید وقتی انگلیسی را شروع کردم، احتمالاً یادگیری آن خیلی سریع بود،

because I was loving it but uh  after some months on everything  

زیرا عاشق آن بودم، اما بعد از چند ماه در مورد همه چیز

started to feel different I stopped  studying like I was doing before

شروع کردم به احساس متفاوت، قبل از اینکه مطالعه می‌کردم، دیگر مطالعه را متوقف کردم،

um okay and Diego says hello Drew my name is  a Diego or my name is Diego maybe it was the  

بسیار خوب و دیگو می‌گوید سلام درو نام من یک دیگو است یا نام من دیگو است، شاید این

way how I was doing it yeah Felix I don't quite  understand your question if you were saying it  

روشی بود که من این کار را انجام می‌دادم، بله فلیکس، من کاملاً نمی‌فهمم شما سوال اگر می‌گفتید

was easier or you were making more progress before  but you're making less progress now let me know  

آسان‌تر است یا قبلاً پیشرفت بیشتری می‌کردید، اما پیشرفت کمتری می‌کردید، حالا به من اطلاع دهید

my English is a stassi or Stacy uh quite  Advanced however I hesitate when speaking to  

انگلیسی من یک stassi یا Stacy است، اوه کاملاً پیشرفته است، با این حال وقتی با افراد بومی صحبت می‌کنم تردید دارم،

native speakers sometimes I'm at a loss for words  can your method help me enhance my English skills  

گاهی اوقات در آیا روش شما می‌تواند به من کمک کند مهارت‌های انگلیسی‌ام را تقویت کنم

what should I focus on yes and so uh you have  to think about what exactly the issue is when  

روی چه چیزی باید تمرکز کنم بله و بنابراین شما باید به این فکر کنید که وقتی

you're in a conversation and you lose your words  or you forget or whatever now some people maybe  

در مکالمه هستید و کلمات خود را گم می‌کنید یا فراموش می‌کنید یا هر چیز دیگری، مشکل دقیقاً چیست؟ ممکن است افراد

their English level is actually really good  but they just feel very nervous that happens  

سطح انگلیسی آنها واقعاً خوب باشد اما آنها فقط احساس می‌کنند که این اتفاق می‌افتد

and that's not really like a language learning  problem that's more of just a psychology problem  

و این واقعاً شبیه یک مشکل یادگیری زبان  نیست که بیشتر فقط یک مشکل روانشناسی است

um but many people they actually just don't feel  so confident about what they're saying and that's  

امم، اما بسیاری از افراد در واقع آنقدر نسبت به آنچه که می‌کنند احساس اطمینان نمی‌کنند. دوباره می گویند و این به این

because they have doubts about their vocabulary or  their grammar or pronunciation or something like  

دلیل است که آنها در مورد واژگان یا دستور زبان یا تلفظ خود یا چیزی شبیه به

that and these are the doubts that stop them from  expressing themselves and so when you have doubts  

آن شک دارند و اینها شک و تردیدهایی هستند که آنها را از بیان خود باز می دارد و بنابراین وقتی شک دارید

it it kind of scrambles your brain and  like you're I can't remember what I want  

مغز شما به نوعی به هم می ریزد و مانند شما من هستید. نمی‌توانم به خاطر بیاورم که می‌خواهم چه

to say and I have trouble expressing  myself so those are the things the  

بگویم و در بیان خود مشکل دارم، بنابراین اینها

issues that people have so I don't know what  specific issues you're having but typically  

مسائلی هستند که مردم دارند، بنابراین نمی‌دانم چه مشکلات خاصی دارید، اما معمولاً

it's what I talked about in this video where  this is really about people not understanding  

این همان چیزی است که در این ویدیو در مورد آن صحبت کردم. واقعاً در مورد افرادی است که به

English well enough because if you speak with  like whatever your native language is maybe  

اندازه کافی انگلیسی را نمی‌فهمند، زیرا اگر با آن صحبت می‌کنید، مانند هر زبان مادری‌تان، شاید

it's Chinese or whatever so if you speak Chinese  or whatever your native language is if you speak  

چینی یا هر چیز دیگری، اگر چینی صحبت می‌کنید یا هر چه زبان مادری‌تان است، اگر

that well with other people you don't have  any nervousness about that then it's probably  

با افراد دیگری به خوبی صحبت می‌کنید، عصبی بودن در مورد آن، پس احتمالاً

a specific language learning issue rather than  just a confidence issue about you know like your  

یک مسئله خاص یادگیری زبان است و نه فقط یک مسئله اعتماد به نفس در مورد شما، مانند

worried about whatever but most times it's it's  a language learning issue but yes uh learning  

نگرانی شما در مورد هر چیزی، اما بیشتر اوقات این یک مشکل یادگیری زبان است، اما بله، یادگیری

English as a first language that solves all of  those problems because it helps you understand  

انگلیسی به عنوان زبان اول که همه آن مشکلات را حل می کند، به شما کمک می‌کند

the language you feel confident so you speak all  right so when I'm when I'm speaking Japanese I'm  

زبانی را که اعتماد به نفس دارید بفهمید، بنابراین کاملاً درست صحبت می‌کنید، بنابراین وقتی من ژاپنی صحبت می‌کنم،

not in a conversation like ah I've forgot my  words or whatever like my pronunciation is fine  

در مکالمه‌ای مثل آه نیستم، کلماتم را فراموش کرده‌ام یا هر چیز دیگری مانند تلفظم خوب است

and I can communicate well and it doesn't matter  who I'm speaking with I can usually find a way  

و می‌توانم خوب ارتباط برقرار کنم و مهم نیست که با چه کسی صحبت می کنم، معمولاً می توانم راهی پیدا کنم

to express myself and understand what the other  person is saying so I have a lot of confidence  

تا خودم را بیان کنم و بفهمم طرف مقابل چه می گوید، بنابراین در مکالمات اعتماد به نفس زیادی دارم،

in conversations but that is because I learned  a Japanese as a first language okay not like so  

اما این به این دلیل است که ژاپنی را به عنوان یک زبان یاد گرفتم. زبان اول خیلی خوب نیست.

I stopped learning Japanese through English  and started learning it as a first language

من یادگیری ژاپنی را از طریق انگلیسی متوقف کردم و شروع به یادگیری آن به عنوان زبان اول کردم

hello Drew uh okay I answered that one  already work smart not hard that's key  

سلام درو اوه اوه بسیار خوب من پاسخ دادم که یکی قبلاً هوشمندانه کار می کند نه سخت این کلید است   این یک زبان

it's a subconscious learn language word by word  naturally varied review Mikhail got it naturally

ناخودآگاه کلمه به کلمه یادگیری زبان است بررسی متفاوت طبیعی میخائیل آن را به طور طبیعی دریافت کرد

[Music]

[موسیقی]

all right so naturally varied review is the third  make sure that fits over there yes so this is the  

بسیار خوب، بررسی بسیار متنوع و طبیعی سوم است مطمئن شوید که در آنجا قرار می‌گیرد بله، بنابراین این

the third piece of the fluency triangle and  you notice that you need all three of these  

سومین قطعه از مثلث روانی است و متوجه می‌شوید که

things in order to communicate to become a fluent  speaker so if I never teach you native English  

برای برقراری ارتباط برای تبدیل شدن به یک سخنران مسلط، به هر سه مورد از این موارد نیاز دارید. بنابراین اگر من هرگز انگلیسی بومی را به شما آموزش نمی‌دهم،

then it doesn't matter if I make my language  understandable right now I'm making my language  

مهم نیست که زبانم را در حال حاضر قابل

understandable but I'm not teaching you like  the real English that you find in an English  

درک کنم، زبانم را قابل فهم می‌کنم، اما مانند انگلیسی واقعی که در مکالمه انگلیسی پیدا می‌کنید، به شما آموزش نمی‌دهم.

conversation yes a lot of this English is used  but I'm not teaching you slang and other things  

از این زبان انگلیسی استفاده می‌شود، اما من به شما عامیانه و چیزهای دیگری

like that that are also used all right so I'm  missing part of that vocabulary but native  

مانند آن را یاد نمی‌دهم که به‌خوبی استفاده می‌شوند، بنابراین بخشی از این واژگان را گم نمی‌کنم، اما

naturally varied review is essential because this  is the practice you get that builds your memory  

مروری به طور طبیعی متنوع ضروری است، زیرا این تمرینی است که شما می‌گیرید و شما را می‌سازد. حافظه

and your confidence so I could teach you something  it's like the like the Japanese lesson if I give  

و اعتماد به نفس شما، تا بتوانم چیزی به شما یاد بدهم، مثل درس ژاپنی است، اگر به

you like a kudo akka I could teach you those and  then you would understand it like I understand  

شما مثل یک کودو آکا به شما بدهم، می‌توانم آن‌ها را به شما یاد بدهم و سپس آن‌ها را می‌فهمید که من می‌فهمم

what that means but tomorrow you would probably  forget the lesson all right so just like little  

معنی آن چیست، اما فردا احتمالاً درس را فراموش خواهید کرد. بسیار خوب، درست مثل

kids understanding is just the first part of that  like to really make it become a part of you what  

بچه‌های کوچک، درک اولین قسمت از آن است دوست دارید واقعاً آن را به بخشی از شما تبدیل کنید، چیزی که

I call the ownership level of understanding that  requires a naturally varied review so part of that  

من آن را سطح مالکیت درک می‌نامم که نیاز به بررسی طبیعی متنوعی دارد، بنابراین بخشی از

is is just like it's helping you uh get something  it's it's not really repetition because we want to  

آن  درست مانند کمک به شما است. اوه چیزی را دریافت کنید، آن واقعاً تکراری نیست، زیرا می‌خواهیم

keep it interesting for your mind so that's  why we give you varied review so today it's  

آن را برای ذهن شما جالب نگه داریم، به همین دلیل است که به شما نقدهای متنوعی ارائه می‌دهیم، بنابراین امروز مثل این است که

like look at me but tomorrow it's look at this  or what what are you looking at so I'm giving  

به من نگاه کنید، اما فردا به این نگاه کنید یا به چه چیزی نگاه می‌کنید، پس من هستم با دادن

you a range of different examples to help you  really understand that that builds your memory  

طیف وسیعی از مثال‌های مختلف به شما کمک می‌کند واقعاً بفهمید که این باعث می‌شود حافظه‌تان

your motivation your confidence and your fluency  so you start using things all right so when you  

انگیزه شما اعتماد به نفس و تسلط شما ایجاد شود ، بنابراین شروع به استفاده از همه چیز به‌خوبی می‌کنید، بنابراین وقتی

really remember something well it's it's like some  things maybe you just understand it right away and  

واقعاً چیزی را به خوبی به خاطر می‌آورید، مانند برخی چیزها می‌ماند که ممکن است بلافاصله آن را بفهمید. و

you build fluency it's almost instant all right  but most times we need some kind of naturally  

شما تسلط ایجاد می‌کنید، تقریباً آنی است، خیلی خوب است اما اغلب اوقات ما به نوعی

varied review especially for longer uh words and  phrases but very good Mikhail all right uh yeah I  

بررسی طبیعی   متنوع نیاز داریم، مخصوصاً برای کلمات و عبارات طولانی‌تر، اما بسیار خوب میخائیل، خوب، بله، من

know of Pikachu yes Pikachu is uh pretty common  I think learn English is 90 subconscious well  

Pikachu را می‌شناسم بله Pikachu بسیار رایج است فکر می‌کنم یادگیری انگلیسی 90 ناخودآگاه خوب

it's uh I don't know I don't know if it's like I  wouldn't say it's subconscious it's just more like  

این است اوه نمی دانم نمی دانم اگر اینطور است که نمی گویند ناخودآگاه است، بیشتر شبیه    منطقی است که

it's it's it's logical to understand uh  if if the teacher makes it understandable  

اگر معلم آن را به زبان انگلیسی قابل درک کند

in English so it's possible to do that and  that's the fastest way to learn because this  

به انگلیسی قابل فهم باشد، بنابراین این کار ممکن است این و سریع‌ترین راه برای یادگیری است زیرا به این

way uh you're going to have doubts and anything  that gives you doubts is causing you to to take  

ترتیب شما شک خواهید داشت و هر چیزی که به شما شک می‌کند باعث می‌شود تا

longer to get fluent in the language but it's  not really a subconscious thing it's just more  

زمان بیشتری برای تسلط به زبان داشته باشید، اما این واقعاً یک چیز ناخودآگاه نیست، بلکه بیشتر

of like oh like I understand that and I could  even explain how that works it's like look look  

شبیه آن است. آه، مثل اینکه من این را می‌دانم و حتی می‌توانم توضیح بدهم که چگونه کار می‌کند، مثل نگاه کردن به

at I'm looking at something but now I'm looking  for something like I don't know where I don't  

چیزی است که من به چیزی نگاه می‌کنم، اما اکنون به دنبال چیزی می‌گردم که نمی‌دانم

know where it is I'm looking for something ah  no I found it now I'm looking at that thing  

کجاست، نمی‌دانم کجا هستم. به دنبال چیزی هستم آه نه، اکنون آن را پیدا کردم

okay so even a child can understand this and then  with the naturally varied review this is where we  

خوب است، بنابراین حتی یک کودک هم می‌تواند این را بفهمد و سپس با بررسی متفاوت طبیعی اینجاست که ما   به

continue to give more examples and then you feel  very confident about that so it's very simple but  

ارائه مثال‌های بیشتری ادامه می‌دهیم و سپس شما نسبت به آن بسیار مطمئن هستید، بنابراین خیلی ساده است اما   به

this is why you need all three of these things  and I think when when crashing is talking about  

همین دلیل است که شما به هر سه مورد از این موارد نیاز دارید و من فکر می کنم وقتی تصادف در مورد

this I've never spoken with crashing but I would  I would imagine he would he would probably think  

این صحبت می شود   هرگز با تصادف صحبت نکرده ام اما تصور می کنم او احتمالاً

about these things as as like yes that's kind of  part of part of what he means by comprehensible  

درباره این چیزها فکر می کند که بله. به نوعی بخشی از منظور او از ورودی قابل درک است،

input so it's it's a continuous thing so when  he talks about uh like if he could you know  

بنابراین این یک چیز مستمر است، بنابراین وقتی درباره او صحبت می‌کند، مثلاً اگر می‌توانست بدانید،

continue to teach you every day and give you more  understandable messages every day which is what I  

همچنان هر روز به شما آموزش می‌دهید و هر روز پیام‌های قابل‌فهمی‌تری به شما می‌دهم، این همان کاری است که من

do in fluent for life that's how you get fluent so  he's a linguist uh and he's more teaching teachers  

در آن انجام می‌دهم. مسلط برای زندگی به این صورت است که شما مسلط می شوید بنابراین او یک زبان شناس است و بیشتر به معلمان

about how to teach but I'm actually producing  lessons for people who want to learn foreign

درباره نحوه تدریس آموزش می دهد، اما من در واقع درس هایی برای افرادی که می خواهند خارجی یاد بگیرند، تولید می کنم.

it's the first time I've ever seen you live  the one thing is certain to learn the languages  

اولین بار است که شما را به صورت زنده می بینم. مطمئناً زبان‌ها را یاد می‌گیرند.

natives do they don't kill themselves with  grammar yes so it's important to understand uh  

that people are learning grammar it's just look  at the difference in this so this is learning  

grammar it's a grammar lesson but it's not  it's not teaching you grammar rules so the  

آموزش قواعد گرامر به شما، بنابراین

point is to help you understand the grammar to  know the grammar without giving you a bunch of  

نکته این است که به شما کمک کند گرامر را درک کنید تا گرامر را بدانید بدون اینکه به شما مجموعه ای از   را بدهیم

that it's like when you're watching a movie  and like if you see a character that's angry  

که مانند زمانی است که در حال تماشای یک فیلم هستید و دوست دارید اگر شخصیتی را ببینید که عصبانی است   می

you know the character is angry like I'm like  like the the you can see the person and you can  

دانید که کاراکتر مانند آن عصبانی است. من مثل کسی هستم که می‌توانید آن شخص را ببینید و می‌توانید

tell they're angry you understand their emotion  or you could have a character say like I'm feeling  

بگویید عصبانی است که احساساتش را می‌فهمید یا می‌توانید شخصیتی بگویید مثل اینکه من در

very angry right now they're like explaining  it to you but you don't feel the the anger  

حال حاضر خیلی عصبانی هستم، آنها مثل این هستند که آن را برای شما توضیح دهند، اما شما عصبانیت را احساس نکن   می‌دانی که

you know it's the same same kind of thing  so the point is to help you understand it  

این همان چیزی است بنابراین نکته این است که به شما کمک کنیم آن را درک کنید

to make it clear rather than give you  an explanation about it you should feel  

تا آن را روشن کنید نه اینکه توضیحی در مورد آن به شما بدهم، باید احساس کنید

it you should understand that you should get  that Ah that's what understanding means okay  

باید درک کنید که باید آن را دریافت کنید  این همان معنایی است که درک درست است   اوه بیایید

uh let's see antimony says I don't feel lost  when you're talking you should try to expand  

ببینیم آنتیموان می‌گوید من احساس نمی‌کنم از دست می‌دهم وقتی صحبت می‌کنی، باید

your vocabulary yes so I I have a wide range of  people who watch these YouTube videos so some  

دایره واژگان خود را گسترش بدهی بله، بنابراین من طیف وسیعی از افراد را دارم که این ویدیوهای YouTube را تماشا می‌کنند تا برخی

people have a higher level of understanding and  I will use some uh some things like higher level  

افراد سطح بالاتری از فهمیدن و  از بعضی چیزها مانند چیزهای سطح بالاتر   استفاده خواهم کرد،

things but typically I save that for fluent for  life because I can actually take people through  

اما معمولاً آن را برای مسلط بودن برای زندگی ذخیره می‌کنم، زیرا در واقع می‌توانم

the steps to help them understand that vocabulary  but you will hear me sometimes and you can even  

مراحلی را طی کنم که به آنها کمک کنم آن واژگان را درک کنند، اما شما گاهی اوقات صدای من را می‌شنوید و حتی

if you go on the the on our YouTube channel  look for the conversations I've had so some  

اگر بروید می‌توانید   در کانال یوتیوب ما مکالماتی را که داشتم جستجو کنید تا

fluent for life videos are available and you  can watch those especially the conversations  

ویدیوهای مسلط به زندگی در دسترس باشد و بتوانید آنها را تماشا کنید، به خصوص مکالمات

Louis says everything is clear teacher it's  always a pleasure to pay attention to what  

لویی می‌گوید همه چیز واضح است معلم همیشه خوشحال است که به آنچه

you explained to us I'm learning more phrasal  verbs and let me tell you it takes time and I  

برای ما توضیح دادید توجه کنید. من دارم افعال لفظی بیشتری یاد می‌گیرم و اجازه دهید به شما بگویم که زمان می‌برد و

guess I've been doing well glad to hear it yeah  uh so phrasal verbs also like it's another thing  

فکر می‌کنم از شنیدن آن به خوبی خوشحال شده‌ام، بله، افعال عبارتی هم دوست دارند این چیز دیگری است

that you learn so part of fluent for life has the  visual guide to phrasal verbs and I show you the  

که یاد می‌گیرید، بنابراین بخشی از زبان روان برای زندگی جنبه بصری دارد. راهنمای افعال عبارتی است و من به شما همان چیزهایی را نشان می‌دهم

same kind of thing where it's kind of Look At Me  versus look for me but we're comparing different  

که به نوعی «به من نگاه کن» و «به دنبال من نگاه کن» است، اما ما در حال مقایسه

phrasal verbs and you can see them visually so  like take off the cap so I can take off the cap  

افعال مختلف عبارتی هستیم و شما می‌توانید آنها را به صورت بصری ببینید. کلاه

I can take off a shirt same thing and so when you  understand that visually you see it like a native  

من می‌توانم همان پیراهن را در بیاورم و بنابراین وقتی فهمیدی که از نظر بصری آن را مانند یک بومی می‌بینی   می‌توانی

then you can learn more difficult uses of those  same phrasal verbs uh you're easier to understand  

استفاده‌های سخت‌تر از همان افعال عبارتی را یاد بگیری، اوه، راحت‌تر می‌فهمی

that 99 of native speakers yes so the point the  point for for me in these videos on YouTube is  

که ۹۹ نفر از افراد بومی صحبت می‌کنند بله، پس نکته نکته مهم برای من در این ویدیوها در YouTube این است که

to be understandable and in fluent for Life uh  we have to go from my level of speaking to the  

قابل درک بودن و مسلط بودن برای Life اوه، ما باید از سطح صحبت کردن خود به

native level that's why we give you lots of native  speakers to listen to so you could listen to like  

سطح    بومی برویم، به همین دلیل است که به شما گویندگان بومی زیادی برای گوش دادن می دهیم تا بتوانید به آنها گوش دهید. مانند

I don't know over a hundred I think different  Native English speakers so different accents  

من بیش از صد نفر را نمی شناسم، فکر می کنم انگلیسی زبان های بومی متفاوت است، بنابراین لهجه های مختلف

different pronunciation uh different countries and  uh and yeah so everybody is even using different  

تلفظ های متفاوت اوه کشورهای مختلف و اوه و بله، بنابراین همه افراد حتی

vocabulary when they're speaking so you have  to get exposure to those different things and  

هنگام صحبت کردن از واژگان متفاوت   استفاده می کنند، بنابراین باید  در معرض آن چیزهای مختلف قرار بگیرید و

that's another example of naturally varied review  so if you only listen to one teacher you're not  

این نمونه دیگری از بررسی های طبیعی متنوع است بنابراین اگر فقط به یک معلم گوش می دهید،

going to be prepared for all the English that  you hear in in real life so you have to have a  

برای تمام انگلیسی هایی که در زندگی واقعی می شنوید آماده نخواهید شد، بنابراین باید برنامه ای داشته باشید

program or you have to have lessons that give  you exposure to lots of different people okay  

یا باید درس هایی داشته باشید که به شما کمک می کند. قرار گرفتن در معرض افراد مختلف بسیار خوب

foreign uh Andre says thank you so much glad to  hear it uh Armando says can someone be a good  

خارجی اوه آندره می‌گوید از شنیدن آن بسیار متشکرم. آرماندو می‌گوید آیا کسی می‌تواند سخنران خوبی باشد

speaker without being a good listener uh I think  in a in kind of a logical way like you could speak  

بدون اینکه شنونده خوبی باشد، اوه من فکر می‌کنم به نوعی منطقی مثل شما می‌توانید

very well but not listen to what other people are  saying but it's it's basically impossible to have  

خیلی خوب صحبت کنید. اما به آنچه دیگران می‌گویند گوش ندهید، اما اساساً غیرممکن است که

like better speech ability than understanding  ability because you like you can't shut your ears  

توانایی گفتار بهتر از درک را داشته باشید، زیرا دوست دارید نتوانید گوش‌هایتان را

off you're always improving in your understanding  develops faster than your speech ability so I I  

ببندید، همیشه در حال پیشرفت در درک خود هستید.

it would it would be interesting I don't know  what that would look like other than just like  

جالب است نمی‌دانم چه شکلی می‌شود به غیر از

a mean person who is trying not to listen to  what other people are saying as they speak

یک فرد بدجنس که سعی می‌کند به حرف‌های دیگران در حین صحبت کردن گوش ندهد،

don't lose your voice yes says again sometimes  I'm I feel blank but even in my native language  

صدای شما را از دست ندهید بله، گاهی اوقات دوباره می‌گوید. من احساس می‌کنم خالی است، اما حتی در زبان مادری‌ام هم

is the same so I don't think that would be a  language learning problem yes again that's a  

همینطور است، بنابراین فکر نمی‌کنم این یک مشکل یادگیری زبان باشد، بله، این یک

good way to compare do you have a problem in  your native language and do you have that same  

راه خوب برای مقایسه است که آیا شما در زبان مادری خود مشکل دارید و آیا شما هم همین

problem in English so if you have the problem  in both languages then yes it might not be a  

مشکل را دارید. به زبان انگلیسی، بنابراین اگر در هر دو زبان مشکل دارید، بله ممکن است

specific language learning issue hello from  Geneva this is Elena nice to see you there  

مشکل یادگیری زبان خاصی نباشد. سلام از ژنو، خوشحالم که النا شما را در آنجا می بینم

confidence is key that will make you speak the  language automatically and build fluency yes and  

اعتماد به نفس کلیدی است که باعث می شود به طور خودکار به زبان صحبت کنید و تسلط داشته باشید بله

so when we talk about confidence like it's a real  thing that develops through your understanding  

و  وقتی در مورد اعتماد به نفس صحبت می کنیم، مثل اینکه این یک چیز واقعی است که از طریق درک شما ایجاد می شود

and so that's why you can become a more confident  speaker without speaking you don't need a speaking  

و به همین دلیل است که می توانید بدون صحبت کردن، سخنران مطمئن تری شوید،

partner to understand the language better so you  can become a much more fluent speaker by yourself  

برای درک بهتر زبان به یک شریک صحبت نیاز ندارید تا بتوانید سخنران بسیار روان تری شوید. تنها

the goal is not to just repeat things or try to  find people to practice with the practice comes  

هدف این نیست که فقط چیزها را تکرار کنید یا سعی کنید افرادی را بیابید که با این تمرین تمرین کنند.

from the understanding and that really is from  these things here all right so you notice like  

speaking practice is not one of the things in  the fluency triangle it's just making sure you  

این فقط این است که مطمئن شوید که

learn real English making sure you understand  that and making sure you review that again and  

انگلیسی واقعی را یاد می‌گیرید و مطمئن می‌شوید که آن را می‌فهمید و مطمئن شوید که آن را بارها و

again in different ways so you understand it  and then you remember it and use it fluently

بارها به روش‌های مختلف مرور می‌کنید تا آن را بفهمید و سپس آن را به خاطر می‌آورید و به روانی استفاده می‌کنید

uh hi Drew this is Richard and I see you  there non-verbal communication all right  

اوه سلام درو این ریچارد است و من شما را آنجا می‌بینم. -ارتباط کلامی خیلی خوب است

looks like we got to the end of the chat and  at 70 minutes fantastic so I can rest my voice  

به نظر می رسد که به پایان چت رسیده ایم و در 70 دقیقه فوق العاده است، بنابراین می توانم به صدایم استراحت بدهم

but yes uh thank you again for joining  me pardon me if I my voice is a little  

اما بله دوباره از شما متشکرم که به آن ملحق شدید ببخشید اگر صدای من

bit tired uh but it is a pleasure I wanted to  come and make this video today just because I  

کمی خسته است، اوه اما اینطور است خوشحالم که می‌خواستم امروز بیایم و این ویدیو را درست کنم فقط به این دلیل که

I got this passionate letter from a student who  is sad that they could only say basic things  

این نامه پرشور را از دانش‌آموزی دریافت کردم که غمگین است که فقط می‌تواند چیزهای اساسی بگوید.

they couldn't say anything more complex  or interesting and really the problem is  

they're just not really understanding things as  well as they like so if you have trouble with that  

فقط واقعاً چیزها را آنقدر که دوست دارند نمی‌فهمید، بنابراین اگر با آن مشکل دارید

if you if you know a lot of English but you can't  speak as well as you'd like this is what we solve  

اگر انگلیسی زیادی می‌دانید اما نمی‌توانید به همان اندازه که دوست دارید صحبت کنید، این چیزی است که ما حل می‌کنیم

and fluent for Life Frederick will help with this  as well so you get actually do the same kind of  

و برای Life مسلط هستیم، فردریک خواهد کرد. در این مورد نیز کمک کنید تا بتوانید در واقع همان

comparing that we do with words we compare with  different sounds in Frederick so you really can  

مقایسه‌ای را انجام دهید که ما با کلمات مقایسه می‌کنیم که با صداهای مختلف در فردریک مقایسه می‌کنیم،

understand the way native pronunciation works the  same way natives do so if you want to learn that  

بنابراین اگر می‌خواهید بدانید که

you can click on links in the description below  this video for both Frederick and fluent for life  

می‌توانید روی پیوندهای موجود در توضیحات زیر کلیک کنید این ویدیو هم برای فردریک و هم برای زندگی مسلط

all right well I think that's uh that's it glad  to see everybody angel with more cats over there  

خیلی خوب است، من فکر می‌کنم خیلی خوب است، خوشحالم که همه فرشته‌ها را با گربه‌های بیشتری در آنجا می‌بینم

nice to see those uh George over there nice to  see you there but thank you all for joining me  

خوشحالم که آن‌ها جورج را در آنجا دیدم، خوشحالم که شما را آنجا می‌بینم. از همه شما متشکرم که به من ملحق شدید

today it's been a pleasure speaking with you and  I look forward to seeing you in the next video  

امروز از صحبت کردن با شما لذت بردم و من مشتاقانه منتظر دیدار شما در ویدیوی بعدی هستم   اگر می‌خواهید بیشتر بدانید،

click on the links in the description below this  video if you'd like to learn more be sure to like  

روی پیوندهای موجود در توضیحات زیر

this video as well I don't often ask people  to like videos but click the like button and  

این ویدیو کلیک کنید. خوب، من اغلب از مردم نمی‌خواهم ویدیوها را دوست داشته باشند، اما روی دکمه پسندیدن کلیک کنید و

share the video with others who would also like  to learn English as a first language so they can  

ویدیو را با دیگران به اشتراک بگذارید که مایلند انگلیسی را به عنوان زبان اول یاد بگیرند تا بتوانند با

speak it as a first language have a fantastic  day and I'll see you in the next video bye

آن به عنوان زبان اول صحبت کنند ، روز فوق‌العاده‌ای داشته باشند. در ویدیوی بعدی می بینمت خداحافظ