How To Get Fluent In English Words Quickly, Without Getting Bored

all right I think we're live I am Drew Badger  the founder of englishanyone.com and the English  

خیلی خب، فکر می‌کنم زنده هستیم، من درو باجر هستم، بنیان‌گذار englishanyone.com و

fluency guide welcome to another live video here  on YouTube uh and today we're going to talk as  

راهنمای تسلط انگلیسی   به ویدیوی زنده دیگری در اینجا در YouTube خوش آمدید، اوه و امروز می‌خواهیم مثل

always about fluency and how to improve your  fluency faster how to learn words faster how  

همیشه درباره تسلط و نحوه بهبود تسلط صحبت کنیم. سریع‌تر چگونه کلمات را سریع‌تر یاد بگیریم چگونه   سریع‌تر

to get fluid faster because we don't want to  just learn the vocabulary we want to be able  

روان‌تر شویم، زیرا نمی‌خواهیم فقط واژگانی را که می‌خواهیم یاد بگیریم  بتوانیم

to use it quickly as soon as possible all  right so we'll uh give a moment for people  

در اسرع وقت از آن استفاده کنیم، بسیار خوب  بنابراین یک لحظه فرصت می‌دهیم تا افراد

to get in the chat hopefully people are  here looks like we're working all right

وارد شوند. گفتگو که امیدواریم مردم اینجا هستند  به نظر می رسد که ما کار می کنیم خیلی

nice to see you again it does there Ahmed is  there Chad is working on the phone fantastic  

خوب است که دوباره شما را می بینیم. این اتفاق می افتد احمد آنجاست، چاد در حال کار با تلفن فوق العاده است

all right this should be an interesting  uh interesting and entertaining video  

خیلی خب، این باید یک ویدیو جالب باشد اوه جالب و سرگرم کننده

all right let me erase this quickly

خیلی خب اجازه دهید این را پاک کنم به‌سرعت

I think someone mentioned before this is a good  workout it is a good workout it's like the The  

فکر می‌کنم شخصی که قبلاً به آن اشاره کرده است، این یک تمرین خوب است، تمرین خوبی است، مثل «

Karate Kid if you've seen that movie like wax  on wax off you know erasing the board over here  

بچه کاراته‌د» است، اگر آن فیلمی مانند موم روی موم را دیده‌اید، می‌دانید که تخته را در اینجا پاک می‌کنید

all right uh so I wanted to make this video  because of course I always get new people  

خیلی خب، پس می‌خواستم این را بسازم. ویدیو زیرا مطمئناً من همیشه افراد جدیدی

coming to the channel and people wanting to  know how to get fluent faster we really want  

به کانال می‌آیند و افرادی که می‌خواهند بدانند چگونه سریع‌تر مسلط شوند، ما واقعاً می‌خواهیم   به

to help people understand things in English  use things in English without translating or  

مردم کمک کنیم چیزها را به زبان انگلیسی بفهمند  از چیزهایی به زبان انگلیسی استفاده کنند بدون اینکه ترجمه کنند یا به

thinking about grammar rules that sort of thing  uh and so I thought I would share a quick story  

قوانین گرامر فکر کنند. بنابراین فکر کردم یک داستان سریع به اشتراک بگذارم

and then explain how really this is a very simple  idea very simple it's so simple in fact you know

و سپس توضیح دهم که واقعاً چقدر این یک ایده بسیار ساده است.

you can use these two circles here what Muhammad  says it's 3 A.M where he has subdue nice to hear  

you let's go says ildar nice to see you again  it's 4am look at everybody everybody up in  

بیا برویم می گوید ایلدار خوشحالم که دوباره می بینمت  ساعت 4 صبح است به همه نگاه کن همه بیدار هستند

them why is everybody up in the morning or do  you just work you work all night what's the  

آنها چرا همه صبح بیدار هستند یا انجام می دهند فقط کار می کنی تمام شب کار می کنی

why are people up right now you know thank you  for joining me anyway remember you don't have  

چرا مردم الان بیدار هستند، می دانی به هر حال از اینکه به من پیوستی متشکرم به یاد داشته باشید که مجبور نیستید

to be in these videos live I record them  number one just so people can have them  

در این ویدیوها به صورت زنده حضور داشته باشید، آنها را شماره یک ضبط می کنم تا مردم بتوانند آنها را   داشته باشند

and watch them anytime but number two also  to get questions uh and so if you do have  

و در هر زمان آنها را تماشا کنند، اما شماره دو نیز برای دریافت سؤالات، و بنابراین اگر

questions you can ask them in the chat as  well so this is a really simple idea uh and  

سؤالی دارید، می توانید از آنها در چت به عنوان سؤال بپرسید. خب پس این یک ایده واقعا ساده است آه و

it's a combination well actually before  I do this let me tell you a quick story  

این یک ترکیب خوب است در واقع قبل از انجام این کار  اجازه دهید یک داستان سریع برای شما تعریف کنم

um so my uh I was home last night or yesterday all  yesterday and my daughters and wife they were all  

امم پس من دیشب یا دیروز تمام  دیروز خانه بودم و دختران و همسرم همه

out doing some shopping and stuff and going out  and having a good time I was cleaning around the  

بیرون بودند و مشغول انجام کارهایی بودند خرید کردن و چیزهای دیگر و بیرون رفتن و اوقات خوشی داشتم اطراف

house so kind of Summer cleaning it was a little  bit boring but you know I like to clean get  

خانه را تمیز می‌کردم، بنابراین نظافت تابستانی کمی خسته‌کننده بود، اما می‌دانید که من دوست دارم تمیز کنم تا همه

things organized and so one interesting thing that  happened is I have you know a whole bunch of books  

چیز را مرتب کنم و بنابراین یک اتفاق جالب این است که می‌دانم. یک دسته کامل کتاب

and things all of my toys for my kids and I took  them and I reorganized the toys so they came back  

و چیزهایی که همه اسباب‌بازی‌هایم برای بچه‌هایم بود و من آنها را گرفتم و اسباب‌بازی‌ها را دوباره سازماندهی کردم تا آنها برگشتند   و

and the the books were in different places and the  toys were in different places and they were like  

کتاب‌ها در مکان‌های مختلف بودند و اسباب‌بازی‌ها در مکان‌های مختلف بودند و مانند

wow look at all these toys that we have and the  interesting thing was that I hadn't bought them  

این اسباب‌بازی‌هایی که ما داریم و نکته جالب این بود که من حتی

a single new toy but because I had taken their  toys and put them in different places and now they  

یک اسباب‌بازی جدید برایشان نخریده بودم، اما چون اسباب‌بازی‌هایشان را گرفته بودم و در جاهای مختلف گذاشته بودم و حالا

could see some things maybe they hadn't seen them  in a while where they see you know some books in  

می‌توانستند بعضی چیزها را ببینند، شاید آنها را ندیده‌اند. در حالی که آنجایی که آنها می بینند شما چند کتاب را در

a different place and now they think oh I want to  read that book you know I haven't seen that before  

جای دیگری می شناسید و اکنون فکر می کنند اوه من می خواهم آن کتاب را بخوانم، شما می دانید که من قبلاً آن را ندیده ام،

so what happened uh and this is applying directly  to fluency but it is a combination of old  

بنابراین چه اتفاقی افتاده است و این مستقیماً به تسلط صدق می کند، اما ترکیبی از قدیمی است.

and new that gets you fluent when you're learning  new vocabulary so any vocabulary you're learning  

و جدید که هنگام یادگیری واژگان جدید شما را مسلط می‌کند، بنابراین هر واژگانی که یاد می‌گیرید

usually what happens uh there are kind of three  different ways of learning vocabulary and we'll  

معمولاً اتفاقی می‌افتد که سه راه مختلف برای یادگیری واژگان وجود دارد و ما

look at them right now let me make sure the  chat is still working yes I think we're still  

همین الان به آنها نگاه می‌کنیم. اجازه دهید مطمئن شوم که چت درست است. هنوز کار می‌کند بله، فکر می‌کنم اکنون                                                            البته

working on it right now of course be sure  to like this video if you have not liked  

اگر این ویدیو را پسندیده‌اید  حتماً

it already I see five likes come on now like  that video so YouTube will tell more people  

آن را دوست داشته باشید   قبلاً می‌بینم که پنج لایک می‌آید اکنون آن ویدیو را لایک کنید تا YouTube به افراد بیشتری

about it and help other people get fluent the  native way it'll make me feel better too well  

درباره آن بگوید و به دیگران کمک کند. مردم به روش بومی تسلط پیدا می‌کنند، این باعث می‌شود احساس بهتری داشته باشم

there goes another one yes give me the likes I  love the likes yes click the like but click it  

یکی دیگر وجود دارد، بله، لایک‌ها را به من بدهید.

multiple times really tell YouTube like you know  as many times as you can all right so the three  

درست است، پس سه

different ways of learning vocabulary uh you have  like the really good students over here so we'll  

روش مختلف برای یادگیری لغات، آه، شما مانند دانش‌آموزان واقعاً خوب اینجا دارید، بنابراین ما

just say like our like kind of traditional uh  like we'll just call them good good students

فقط می‌گوییم مانند نوع سنتی خودمان، آه، آنها را دانش‌آموزان خوب خطاب می‌کنیم،

so a good student you know someone who can  sit in the library for a long time and they  

بنابراین دانش‌آموز خوب، کسی را می‌شناسید که می‌توانند برای مدت طولانی در کتابخانه بنشینند و می‌توانند

can look through their their textbook they  have a lot of patience they can go through  

کتاب درسی خود را مرور کنند، صبر زیادی دارند که می‌توانند مرور کنند

and they review the vocabulary they're probably  not going to become fluent in the vocabulary but  

و واژگانی را مرور می‌کنند که احتمالاً نمی‌خواهند به واژگان

they will go over a word again and again and  again so these are people who will repeat this  

مسلط شوند، اما  بارها و بارها و بارها کلمه را تکرار می‌کنند، بنابراین اینها افرادی هستند که این

information yes see Moy if I'm pronouncing that  correctly you deserve likes yes I deserve likes  

اطلاعات را تکرار می‌کنند، بله، اگر به درستی تلفظ می‌کنم که  شما مستحق لایک هستید بله، من مستحق لایک هستید   به

give me more likes so good students over here  uh and I will just say most people over here

من لایک‌های بیشتری بدهید، بنابراین دانش‌آموزان خوب اینجا هستند اوه و من فقط می‌گویم بیشتر افراد در اینجا

so most people on this side over here so good  students they will take a like take a word like  

بسیاری از مردم این طرف اینجا دانش‌آموزان بسیار خوبی دارند که مانند آن‌ها کلمه‌ای مانند را می‌گیرند،

let's say I just put and as an example like  the word a tree and they will read that word  

فرض کنید من همین الان گذاشتم و به عنوان مثال کلمه درخت را می‌خوانند و آن کلمه را

again and again they will repeat it they will  put it on a flash card they will memorize that  

دوباره و دوباره تکرار می‌کنند. آن را روی فلش کارت قرار دهید، آن‌ها آن واژگان را حفظ خواهند کرد،

vocabulary but they are what I would call good  students because this is typically what people do

اما من آن‌ها را دانش‌آموزان خوب می‌نامم، زیرا معمولاً این همان کاری است که مردم

you work are you working right now  let me know you should be working  

انجام می‌دهید، آیا شما در حال حاضر کار می‌کنید  به من اطلاع دهید که باید کار کنید

you should be it's like 10 o'clock you should  be working right now if you are you know in a  

باید باشید ساعت 10 است. شما باید همین الان مشغول به کار باشید، اگر در یک

job or something all right so most people uh  yes you have a bad handwriting no you would  

شغل یا چیزی خوب می‌دانید، بنابراین اکثر مردم، اوه، بله، شما دستخط بدی دارید، نه، می‌گویید

say you have bad handwriting there is no uh  bad handwriting you just have bad handwriting  

دستخط بدی دارید، دستخط بدی وجود ندارد، شما فقط دستخط بدی دارید.

actually today it's not it's not so bad  you can read that old new good students  

خیلی هم بد نیست  می‌توانید بخوانید که دانش‌آموزان خوب قدیمی جدید

yeah good students well so this marker is  really thick look at the tip on that all  

بله دانش‌آموزان خوب خوب، بنابراین این نشانگر واقعاً ضخیم است به نکته آن نگاه کنید

right yes also uh says like the fried star good  student always gives his teacher some likes yes

درست است بله همچنین می‌گوید مثل ستاره سرخ شده دانش‌آموز خوب  همیشه به معلمش لایک می‌دهد بله

oh very good yes Sunday okay hello do you have  a course yes uh you can click on the links in  

اوه خیلی خوب بله یکشنبه باشه سلام آیا دوره ای دارید بله می توانید روی پیوندهای موجود در

the description to learn more about those if  you'd like uh I'll come back and explain more  

توضیحات کلیک کنید تا در مورد آنها اطلاعات بیشتری کسب کنید.

if you have questions about that but I just want  to talk about this uh first of all so again just  

برای صحبت در مورد این اول از همه، پس فقط

to review a good student what I would call a good  student you know a teacher likes that student they  

برای بررسی یک دانش آموز خوب که من آن را دانش آموز خوب می نامم، می دانید که یک معلم آن دانش آموز را دوست دارد

can sit in and study words they might not get  fluent I want to like just because you are a  

می تواند بنشیند و کلماتی را مطالعه کند که ممکن است به آنها مسلط نباشد  من می خواهم دوست داشته باشم فقط به این دلیل که شما هستید یک

good student doesn't mean you will get fluent  so lots of students they learn and they study  

دانش آموز خوب به این معنا نیست که شما مسلط خواهید شد، بنابراین تعداد زیادی از دانش آموزان یاد می گیرند و درس می خوانند،

but they still don't become fluent okay and then  you have most people who are always looking for  

اما هنوز هم مسلط نمی شوند، و سپس، شما بیشتر افرادی را دارید که همیشه به دنبال

new vocabulary so this person sees the word  tree look at the tree and then they think  

واژگان جدید هستند، بنابراین این شخص کلمه درخت را می بیند. در درخت و سپس فکر می کنند

well I already know that word so let me go on to  the next word over here and we learn Park uh and  

خوب من قبلاً آن کلمه را می دانم، بنابراین اجازه دهید به کلمه بعدی در اینجا بروم و ما پارک اوه را یاد می گیریم و

then we learn cash and then we learn something  else so most people are always interested in  

سپس پول نقد را یاد می گیریم و سپس چیز دیگری یاد می گیریم تا اکثر مردم همیشه علاقه مند

doing something new all right so their mind is  always interested in looking for new information  

کار جدیدی باشند. بسیار خوب، بنابراین ذهن آنها همیشه علاقه مند به جستجوی اطلاعات جدید است

they want to find something new but the sweet  spot now this is a really great vocabulary uh

آنها می خواهند چیز جدیدی پیدا کنند، اما نکته جالب اکنون این یک واژگان واقعا عالی است، در

actually I would say instead of vocabulary  word it's a phrase but what we want to call  

واقع من می گویم به جای واژگان کلمه این یک عبارت است اما چیزی است که ما می خواهیم

The Sweet Spot yes or keep quiet  the handwriting yes so the sweet

آن را شیرین بنامیم. بله یا ساکت بمانید دستخط بله بنابراین شیرین

The Sweet Spot Now The Sweet Spot this is a like  a perfect example of something a native expression  

The Sweet Spot Now The Sweet Spot این شبیه نمونه کاملی از چیزی است که یک عبارت بومی

people would use where like it's not too hot not  too cold it's just right so the sweet spot like if  

مردم از آن استفاده می‌کنند، مثلاً خیلی گرم نیست خیلی سرد، درست است، بنابراین نقطه شیرین مانند اگر

I'm playing baseball if I hit the ball at the end  of the bat so if I'm swinging a bat like this if  

من در حال بازی بیسبال هستم، اگر توپ را در انتهای چوب بزنم، بنابراین اگر چوبی را به این شکل تاب بدهم، اگر

I hit the baseball at the end of the bat doesn't  feel very good if I hit it up here it doesn't feel  

در انتهای چوب به بیسبال ضربه بزنم، اگر آن را در اینجا بزنم، احساس خوبی ندارد.

very good but right here I can hit the ball very  well this is The Sweet Spot of the bat all right  

خیلی خوب نیست، اما همین جا می‌توانم توپ را خیلی خوب بزنم، این نقطه شیرین خفاش است، خیلی خوب است،

so the sweet spot for getting fluent is right  here it is a combination of the old and the new  

بنابراین نقطه شیرین برای مسلط شدن درست است. اینجا ترکیبی از قدیمی و جدید است.

all right so just like I gave the example of my  daughter's uh I took the same toys and reorganized  

درست مثل مثالی که از دخترم زدم، همان اسباب‌بازی‌ها را برداشتم و

them so I put them in different places I took  the same books and reorganized them I put them  

آنها را دوباره سازماندهی کردم، بنابراین آنها را در مکان‌های مختلف گذاشتم، همان کتاب‌ها را برداشتم و دوباره سازمان‌دهی کردم، آنها را

in different places all right so when they see  the books again wow like everything looks new  

در مکان‌های مختلف قرار دادم، بنابراین وقتی دوباره کتاب‌ها را دیدند همه چیز جدید به نظر می رسد

and it keeps them interested now the reason this  is important is because you must review vocabulary  

و اکنون آنها را علاقه مند نگه می دارد، دلیل اینکه این مهم است این است که

if you want to get fluent but the important thing  is how you review the vocabulary all right if we  

اگر می خواهید مسلط شوید باید واژگان   را مرور کنید، اما نکته مهم این است که چگونه واژگان را مرور می کنید، اگر

only take old vocabulary and just repeat that  again and again it's going to take a lot longer  

فقط واژگان قدیمی را در نظر بگیریم و فقط آن را دوباره تکرار کنیم. مجدداً خیلی بیشتر طول می کشد

to get fluent and we probably won't get fluent  in that vocabulary because it's not preparing  

تا مسلط شویم و احتمالاً به آن واژگان مسلط نخواهیم بود زیرا

us for real life so we need to be prepared for  the real mixture and the variety so we can have  

ما را برای زندگی واقعی آماده نمی کند بنابراین باید برای ترکیب واقعی و تنوع آماده باشیم تا بتوانیم

actual Dynamic Communication in conversation  okay and if we only learn new information all  

ارتباط پویا واقعی داشته باشیم. در مکالمه خوب است و اگر همیشه اطلاعات جدیدی یاد بگیریم،

the time then we're not reviewing anything so  if I watch lots of random Youtube videos here  

چیزی را مرور نمی‌کنیم، بنابراین اگر تعداد زیادی ویدیوی تصادفی در یوتیوب را در اینجا تماشا کنم

are 10 phrases about this and 10 phrases about  that and this and that then I'm not actually  

10 عبارت در مورد این و 10 عبارت در مورد آن و این و آن است، در واقع من اینطور نیستم.

remembering anything so I might have uh like a  passive vocabulary but I'm going to have trouble  

هر چیزی را به خاطر می‌آورم تا شاید واژه‌ای غیرفعال داشته باشم، اما

with developing fluency all right but The Sweet  Spot all right the exact sweet spot is right here  

با ایجاد تسلط مشکل دارم، اما The Sweet Spot خیلی خوب، نقطه شیرین دقیقاً اینجاست

we have a combination of the old with the new all  right so it's a combination of the old with the  

ما ترکیبی از قدیمی با جدید را داریم. این ترکیبی از قدیمی با

new and this means we take vocabulary we already  know and we learn it in different ways all right  

جدید است و این بدان معناست که ما واژگانی را که قبلاً می‌دانیم استفاده می‌کنیم و آن را به روش‌های مختلف یاد می‌گیریم، بسیار خوب

Joseph says how can I Implement your method with  chat GPT all right so as an example just asking  

جوزف می‌گوید چگونه می‌توانم روش شما را با چت GPT به درستی پیاده‌سازی کنم تا به عنوان مثال فقط

about how we would implement this with chat GPT  we want to make sure that we we get whatever the  

درباره نحوه انجام آن بپرسیم   این را با چت GPT اجرا کنید ما می‌خواهیم مطمئن شویم که به هر

vocabulary or the grammar or something and then  we get lots of different examples of that thing  

واژگان یا گرامر یا چیزی دیگر می‌رسیم و سپس نمونه‌های مختلف زیادی از آن چیز دریافت می‌کنیم   همه درست

all right get like a hundred different examples  of the same grammar Point all right so we want  

مانند صدها مثال مختلف از همان گرامر نقطه کاملاً درست است. می‌خواهید

to make sure we review review but in slightly  different ways and this is why I call it naturally  

مطمئن شوید که مرور را به روش‌های کمی متفاوت مرور می‌کنیم و به همین دلیل است که من آن را به طور طبیعی می‌نامم

varied review you've probably heard me use this  before again I repeat myself but I want to say  

مرور متنوع، احتمالاً از من شنیده‌اید که از آن استفاده کردم قبلاً دوباره خودم را تکرار می‌کنم، اما می‌خواهم

things in slightly different ways so naturally  make sure that's fitting there varied review

چیزها را به روش‌های کمی متفاوت بگویم، بنابراین به طور طبیعی مطمئن شوید که اینطور است. برازش بررسی متنوع،

so naturally varied review is in here okay so if  we just look at vocabulary like some word and we  

بنابراین بررسی طبیعی متنوع اینجا اشکالی ندارد، بنابراین اگر ما فقط به واژگان مانند یک کلمه نگاه کنیم و

just repeat it over and over again we don't  have any newness to that vocabulary it will  

آن را بارها و بارها تکرار کنیم، هیچ تازگی در آن واژگان نداریم،

be very boring all right and if it's only new  vocabulary we won't remember that vocabulary so  

خیلی خسته کننده خواهد بود و اگر این فقط واژگان جدیدی است که ما آن واژگان را به خاطر نمی‌آوریم، بنابراین

we want to take this and there are of course lots  of other good reasons to live in this sweet spot  

می‌خواهیم این واژگان را بپذیریم و البته دلایل خوب دیگری برای زندگی در این نقطه شیرین

of vocabulary learning but the most important one  is this gets us fluent the fastest so this helps  

یادگیری لغات وجود دارد، اما مهم‌ترین آنها این است که ما را سریع‌ترین تسلط می‌بخشد. به

us learn new vocabulary and review it in different  ways and that's how we can use it fluently so it's  

ما کمک می‌کند واژگان جدیدی را یاد بگیریم و آن‌ها را به روش‌های مختلف مرور کنیم و به این ترتیب می‌توانیم از آن روان استفاده کنیم، بنابراین درست

just like me taking my daughter's same toys  same books and just organizing them putting  

مثل این است که من همان اسباب‌بازی‌های دخترم را با همان کتاب‌ها می‌برم و فقط آنها را مرتب می‌کنم و

them in different places that's one example I'm  rearranging them and they think wow look at all  

آنها را در مکان‌های مختلف قرار می‌دهم، این یک مثال است که من آنها را دوباره مرتب می‌کنم و آنها را مرتب می‌کنم. فکر کن وای به همه

these new toys we have just because they haven't  played with some toys in a while and so they go  

این اسباب‌بازی‌های جدیدی که داریم فقط به این دلیل که مدتی است با بعضی از اسباب‌بازی‌ها بازی نکرده‌اند و

through different Cycles we actually take away  some toys put them in a box or something in a  

چرخه‌های مختلفی را پشت سر می‌گذارند نگاه کنید، ما در واقع برخی از اسباب‌بازی‌ها را در یک جعبه یا چیزی در

different room and then maybe maybe a month later  we will bring those toys back and put them back  

اتاق دیگری قرار می‌دهیم و بعد شاید شاید یک ماه بعد آن اسباب‌بازی‌ها را برگردانیم و دوباره بگذاریم

and now they think wow look at all these new toys  we have so instead of going out and like getting  

و حالا فکر می‌کنند وای به این همه اسباب‌بازی‌های جدید نگاه کنید  که ما داریم، بنابراین به جای بیرون رفتن و دوست داشتن

new toys all the time that's a smart way to like  I mean not only does it save money but also I'm  

همیشه اسباب‌بازی‌های جدید، این یک راه هوشمندانه برای دوست داشتن است. منظورم نه تنها آیا این باعث صرفه جویی در هزینه می شود، اما من

just I don't have to worry about them like I don't  know thinking about new things all the time they  

فقط لازم نیست نگران آنها باشم، چون نمی دانم همیشه به چیزهای جدید فکر می کنم، آنها در

get smart about new ways of using old stuff okay  and so this is your kind of way of tricking the  

مورد روش های جدید استفاده از چیزهای قدیمی باهوش می شوند، بنابراین این نوع شماست. روشی برای فریب دادن

human mind tricking your own mind into getting  fluent faster all right so let's look at uh so  

ذهن انسان که ذهن خود را فریب می دهد تا سریعتر مسلط شود، بنابراین بیایید

again an example of this with chat GPT and I just  want to say that chat GPT is going to be good for  

دوباره به نمونه ای از این موضوع با چت GPT نگاه کنیم و من فقط می خواهم بگویم که گپ GPT برای

giving you lots of examples of things but Google  can do the same thing so if I just search like a  

ارائه مثال های زیادی به شما خوب است. از همه چیز، اما Google می‌تواند همین کار را انجام دهد، بنابراین اگر من فقط مانند یک

particular grammar point or vocabulary something  like that can say it uh Fusion yes it's kind of  

نکته گرامری یا واژگان خاص را جستجو کنم، چیزی شبیه به آن می‌توانم بگویم اوه Fusion بله، به نوعی

like a mix or a blend or a fusion of these two  things a fusion to fuse these different things  

مانند یک میکس یا ترکیب یا تلفیقی از این دو  است، یک ادغام برای ادغام این چیزهای مختلف

so if I'm using chat GPT that's really going to  give me text examples and maybe I can get some  

بنابراین اگر من از GPT چت استفاده می‌کنم، واقعاً نمونه‌های متنی به من می‌دهد و شاید بتوانم برخی

like robots to read that speech in different  ways I mean you could kind of do that but it  

مانند ربات‌ها را برای خواندن آن سخنرانی به روش‌های مختلف به کار ببرم، منظورم این است که شما می‌توانید این کار را انجام دهید، اما

probably wouldn't sound uh as natural as you  would hear it in a real conversation and you  

احتمالاً به نظر نمی‌رسد آهان طبیعی است که آن را در یک مکالمه واقعی بشنوید و

also can't see people speaking so there are  limits to what you can do with chat GPT but  

همچنین نمی‌توانید افرادی را که صحبت می‌کنند ببینید، بنابراین محدودیت‌هایی برای کارهایی که می‌توانید با GPT چت انجام دهید وجود دارد، اما

certainly chat GPT is great the same way Google  is for getting lots of different examples so  

مطمئناً چت GPT مانند Google برای دریافت نمونه‌های مختلف بسیار عالی است.

I don't want to just repeat the vocabulary by  itself like on a flash card I want to get lots  

من نمی‌خواهم واژگان را به تنهایی مانند یک فلش کارت تکرار کنم، می‌خواهم

of different examples of that thing so if I have  a word like I don't know tree or whatever then I  

نمونه‌های مختلف زیادی از آن چیز را دریافت کنم، بنابراین اگر کلمه‌ای مثل درخت را نمی‌دانم یا هر چیز دیگری داشته باشم،

don't want to just repeat that again and again  I want to hear that in different ways okay it's  

نمی‌خواهم. فقط این را بارها و بارها تکرار کنید من می‌خواهم بشنوم که به روش‌های مختلف، درست است

more formal for chat GPT yes and so like you will  get clear pronunciation and they're good examples  

رسمی‌تر برای چت GPT بله و بنابراین مانند شما تلفظ واضحی خواهید داشت و آنها نمونه‌های خوبی هستند

uh and you can also I mean I would I would prefer  Google actually because I know like just to make  

اوه و شما همچنین می‌توانید منظورم این است که من در واقع Google را ترجیح می‌دهم چون می‌دانم فقط می‌خواهم

sure chat GPD isn't making any mistakes with what  it gives so it could give you some mistakes or  

مطمئن شوم که GPD هیچ اشتباهی با آنچه ارائه می‌کند مرتکب نمی‌شود، بنابراین می‌تواند اشتباهاتی را به شما بدهد یا

it could say something that maybe people don't  don't use but I can also look for recent common  

می‌تواند چیزی بگوید که شاید مردم استفاده نمی‌کنند، اما می‌توانم به دنبال موارد رایج اخیر نیز بگردم.

examples so if I go to Google and I'm trying  to learn like like let's say uh just whatever  

مثال‌ها، بنابراین اگر به Google می‌روم و سعی می‌کنم یاد بگیرم مانند بیایید بگوییم آه، هر چه باشد

some useful vocabulary uh let's see so let's say  I I learned the word I'm I'm reading or I I'm  

برخی از واژگان مفید آه، بیایید ببینیم، پس بیایید بگوییم کلمه I'm I'm reading را یاد گرفتم یا من

an English learner and I hear the word trounce  [Music] t-r-o-u-n-c-e trouts now you might not  

یک زبان‌آموز انگلیسی هستم و من کلمه trounce [Music] t-r-o-u-n-c-e trouts را می شنوم اکنون ممکن است

know this word this is one of my favorite words in  English I just think it's an interesting sounding  

ندانید   این کلمه یکی از کلمات مورد علاقه من در انگلیسی است، فقط فکر می کنم صدای جالبی است

word oh no I gotta sneeze oh no oh no it kind  of went maybe it will come back I hate when  

کلمه آه نه باید عطسه کنم آه نه آه نه یک جورایی رفت شاید هم برگرد من متنفرم وقتی

that happens you gotta sneeze and it like and you  kind of lose it we'll see so to trounce something  

این اتفاق می افتد که باید عطسه کنی و آن را دوست داشته باشی و یک جورهایی آن را از دست بدهی،

now if an English learner gets the word or they  see a word like this and they don't know what it  

حالا اگر یک زبان آموز انگلیسی کلمه را دریافت کند یا کلمه ای مانند این را ببیند و نداند که چیست، خواهیم دید که چیزی را شکست می دهیم. به

means they have two options they can look it up  in a dictionary and you could look it up in an  

این معنی که آن‌ها دو گزینه دارند که می‌توانند آن را در فرهنگ لغت جستجو کنند و شما می‌توانید آن را در یک

English dictionary or in a like you know whatever  your your like your native language if you want  

فرهنگ لغت انگلیسی یا به زبانی مشابه که می‌دانید هر چه را که دوست دارید زبان مادری خود را جستجو کنید، اگر می‌خواهید

to get a translation of the word or you can get  lots of examples all right and so we have a word  

ترجمه کلمه را دریافت کنید یا می‌توانید دریافت کنید. مثال های زیادی درست است و بنابراین ما کلمه ای

like trounce and I put this word into Google and  I could say like uh like examples of trouts in a  

مانند trounce داریم و من این کلمه را در گوگل قرار دادم و می توانم بگویم مانند مثال هایی از ماهی قزل آلا در یک

sentence and I just type that into Google itself  and I can also search by most recent examples so  

جمله و من فقط آن را در خود گوگل تایپ می کنم و همچنین می توانم بر اساس آخرین نمونه ها جستجو کنم. بنابراین

like examples in the past month or in the past  year or something so I want to see if people  

مانند مثال‌هایی در ماه گذشته یا در سال گذشته یا مواردی دیگر، بنابراین می‌خواهم ببینم آیا مردم

are still using the vocabulary how people are  using the vocabulary uh so again like chat GPT so  

هنوز از واژگان استفاده می‌کنند که مردم چگونه از واژگان استفاده می‌کنند، اوه، دوباره مانند چت GPT بنابراین

someone else just said chat GPD does make mistakes  like it can make mistakes and of course you can  

شخص دیگری فقط می‌گوید GPD چت اشتباهاتی مانند آن انجام می‌دهد. می‌توانید اشتباه کنید و البته می‌توانید

find mistakes on Google but as I mean usually it's  from like real people making examples of things  

اشتباهاتی را در Google پیدا کنید، اما همانطور که منظورم این است که معمولاً این اشتباهات مربوط به افراد واقعی است که نمونه‌هایی از چیزها را می‌سازند

and the point really is not to check just like one  source Google is great because it's going to give  

و نکته واقعاً این نیست که فقط یک منبع را بررسی کنید که Google عالی است، زیرا قرار است

you a bunch of different examples from different  places and so trounce means to like destroy  

یکسری از موارد را در اختیار شما قرار دهد. مثال‌های مختلف از مکان‌های مختلف و بنابراین trounce به معنای دوست داشتن

something badly but it's because I've gotten  many different examples that I recognize that so  

چیزی است که به طرز بدی تخریب می‌شود، اما به این دلیل است که من نمونه‌های مختلف زیادی به دست آورده‌ام که می‌دانم بنابراین

I watch uh or I watch a video and word trounce is  used in that it's like a guy an announcer talking  

من تماشا می‌کنم یا ویدیویی را تماشا می‌کنم و از کلمه trounce استفاده می‌شود که مانند یک مرد یک گوینده است. صحبت کردن

about a boxer like one boxer trouncing somebody  else like he really beat that person badly okay  

درباره بوکسوری مثل اینکه بوکسور دیگری را شکست دهد مثل اینکه او واقعاً آن شخص را به شدت شکست داده است

or one team trounced another team and you look  at the score it's like 13 to one all right so  

یا یک تیم تیم دیگری را مغلوب کرده است و شما به امتیاز نگاه کنید که 13 به یک بسیار خوب است، بنابراین

if the if the score is like five to four you're  not trouncing the other team but 13 to one wow  

اگر امتیاز پنج به چهار باشد شما دوباره تیم دیگر را مغلوب نکردیم، اما 13 به یک وای،

you're really beating that other team badly and  it's with again we're having a combination of  

شما واقعاً تیم دیگر را بد شکست می‌دهید، و باز هم ما ترکیبی از

the new with the old so we're looking at the same  word but in different ways okay Fusion it's like  

جدید را با قدیمی‌ها داریم، بنابراین به یک کلمه نگاه می‌کنیم، اما به روش‌های مختلف، خوب است. Fusion مانند

a music style yes so similar to that again we're  taking two different things and mixing them but  

یک سبک موسیقی است بله بسیار شبیه به آن است که دوباره دو چیز متفاوت را می گیریم و آنها را میکس می کنیم، اما

the interesting thing about language learning is  that we can't just take vocabulary and repeat it  

نکته جالب در مورد یادگیری زبان این است که ما نمی توانیم فقط از واژگان استفاده کنیم و

again and again that's going to be a very uh long  process if it gets you fluent and for a lot of  

دوباره و دوباره آن را تکرار کنیم. اگر به شما مسلط می‌شود و برای بسیاری از

people it doesn't and often they just maybe they  will learn a new word and review it very little  

افراد اینطور نیست و اغلب آنها ممکن است یک کلمه جدید را یاد بگیرند و خیلی کم آن را مرور کنند، روند طولانی‌تری دارد،

so they will maybe repeat that word a few times  and then they will move on to something else okay  

بنابراین ممکن است آن کلمه را چند بار تکرار کنند و سپس ادامه دهند. به چیز دیگری خوب است

but hopefully this makes sense so I wanted to just  make this video very quickly I'll answer questions  

اما امیدوارم این منطقی باشد، بنابراین من می‌خواستم این ویدیو را خیلی سریع بسازم، اگر به سؤالات

for people as well if they have them but the  secret here again is the sweet spot for vocabulary  

مردم نیز پاسخ بدهم، اگر آنها سؤالات را داشته باشند، راز اینجا دوباره نقطه شیرین یادگیری واژگان است،

learning so if you're learning uh whatever it  could be pronunciation grammar vocabulary all  

بنابراین اگر در حال یادگیری هستید هر چه باشد واژگان گرامر تلفظ همه

of these things you get them by reviewing so you  take something new or you make something old make  

این موارد را با مرور به آنها می‌گیرید، بنابراین چیزی جدید می‌گیرید یا چیزی قدیمی می‌سازید

it new okay so if I get like some new vocabulary  I want to I want to kind of make it old for myself  

آن را جدید می‌سازید خوب است، بنابراین اگر واژگان جدید را دوست دارم  می‌خواهم آن را قدیمی کنم. برای خودم

by reviewing it in different ways and the same  thing if I have some old vocabulary I want to make  

با مرور آن به روش‌های مختلف و همین اگر واژگان قدیمی دارم می‌خواهم

it new by let's see alloy well yes again you could  have like uh I don't know what you would what you  

آن را جدید بسازم، بیایید آلیاژ را خوب ببینیم، بله، دوباره می‌توانید مانند آه، نمی‌دانم چه چیزی را

would call for this but it's just a blend of these  two different approaches all right so the only way  

برای این کار می‌خوانید. اما این فقط ترکیبی از این دو رویکرد متفاوت است، بنابراین تنها راه

to keep it fun and fresh without you getting bored  is to make something new but if it's only new  

برای سرگرم کردن و شاداب نگه داشتن آن بدون اینکه حوصله تان سر برود این است که چیزی جدید بسازید، اما اگر فقط جدید باشد، دیگر

then you're not going to remember anything  because you will learn one word not review it  

چیزی را به خاطر نخواهید آورد زیرا یکی را یاد خواهید گرفت. کلمه آن را مرور نکنید

and then move on to something else remember  that how you learn is how you speak and the  

و سپس به سراغ چیز دیگری بروید به یاد داشته باشید که نحوه یادگیری شما نحوه صحبت کردن شماست و

important thing for vocabulary building is that  it's not how many words you know it's how well  

نکته مهم برای ساخت واژگان این است که  مهم این نیست که چند کلمه را می‌شناسید، مهم این است که چقدر

you know the vocabulary okay how well you know the  vocabulary so as I always say remember that many  

واژگان را می‌شناسید، خوب اینکه چقدر واژگان را می‌شناسید. بنابراین همانطور که همیشه می‌گویم به یاد داشته باشید که بسیاری از

young English-speaking children they don't know  a lot of vocabulary but they still communicate  

کودکان خردسال انگلیسی زبان، واژگان زیادی نمی‌دانند، اما همچنان

fluently because they get this all right they  get this combination of the old and the new  

راحت با هم ارتباط برقرار می‌کنند، زیرا آنها این را به درستی می‌فهمند، ترکیبی از قدیمی و جدید را دریافت می‌کنند. خیلی

all right let's see now let's go back and answer  some questions uh this is not really a complicated  

خوب، حالا ببینیم بیایید برویم. برگردید و به چند سؤال پاسخ دهید، اوه، این واقعاً ایده پیچیده‌ای نیست،

idea but it's something that people need to  be reminded of because again they either are  

اما چیزی است که باید به افراد یادآوری شود، زیرا باز هم وقتی

doing like one of these two things as they learn  either they are only doing kind of the old way  

یاد می‌گیرند مانند یکی از این دو کار انجام می‌دهند. یا فقط به روش قدیمی انجام می‌دهند.

and they're trying to learn stuff and and force  their brain to remember it or they are only just  

سعی می‌کنند چیزهایی را یاد بگیرند و مغزشان را مجبور کنند آن‌ها را به خاطر بسپارد یا فقط

getting lots of new vocabulary and they're not  reviewing anything so that's why they're not  

واژگان جدید زیادی دریافت می‌کنند و چیزی را مرور نمی‌کنند، به همین دلیل است که

becoming fluent in that vocabulary so when you do  either of these two things that's when you also  

به آن واژگان مسلط نمی‌شوند، بنابراین وقتی هر یک از این‌ها را انجام می‌دهید. دو چیز زمانی است که شما

start thinking through grammar rules or thinking  about hesit or translations for both of these so  

شروع به فکر کردن به قواعد گرامری یا فکر کردن به تردید یا ترجمه برای هر دوی اینها می کنید، بنابراین

if you don't know the vocabulary very well then  you will start translating when you speak because  

اگر واژگان را به خوبی نمی دانید، هنگام صحبت کردن شروع به ترجمه می کنید زیرا

you don't know the vocabulary very very well and  if you only review it again and again you won't  

واژگان را خیلی نمی دانید خوب و اگر فقط بارها و بارها آن را مرور کنید،

be prepared for when you have this in uh in real  conversations all right all right let's see here  

آماده نخواهید بود که وقتی این را در مکالمات واقعی انجام دهید، خیلی خوب، اینجا را ببینیم

go back and answer some questions all right yes  so unit says uh you're definitely right a good  

برگردیم و به چند سؤال پاسخ دهیم، بله، بنابراین واحد می‌گوید آه، شما قطعاً دارید درست است یک

student uh definitely could not be fluent yes  and so you you could I really want to make this  

دانش آموز خوب مطمئناً نمی تواند مسلط باشد بله و شما می توانید من واقعاً می خواهم به این

point because you can be a good student but not  become fluent okay and you can uh and it's a it's  

نکته اشاره کنم زیرا شما می توانید دانش آموز خوبی باشید اما خوب نمی توانید مسلط شوید و می توانید اوه و این

a different process when you're reading or writing  or even listening to English and this is why you  

روند متفاوتی است وقتی که هستید خواندن یا نوشتن یا حتی گوش دادن به زبان انگلیسی و به همین دلیل است که

can take a written test uh and still get a good  score on that but have trouble in conversations  

می‌توانید در یک آزمون کتبی شرکت کنید و همچنان نمره خوبی در آن کسب کنید، اما در مکالمات مشکل دارید،

because you don't have time to think you need  to just respond automatically and correctly so  

زیرا وقت ندارید فکر کنید که باید فقط به طور خودکار و درست پاسخ دهید.

last night actually uh in the evening so after  I had done all this cleaning I went out uh with  

دیشب واقعاً اوه عصر، پس بعد از این که این همه نظافت را انجام دادم، با

my wife's uncle so I hadn't seen him in a while  we hadn't gone out but it was great and so I'm  

عموی همسرم بیرون رفتم، بنابراین مدتی بود که او را ندیده بودم، بیرون نرفته بودیم، اما عالی بود و من

sitting there having you know a conversation with  him in Japanese all night we went to another place  

آنجا نشسته ام. با داشتن یک مکالمه با او به ژاپنی در تمام شب، ما به جای دیگری رفتیم و

uh after that and I was speaking more and I'm  not thinking about English when I do that and and  

بعد از آن من بیشتر صحبت می‌کردم و وقتی این کار را انجام می‌دهم به انگلیسی فکر نمی‌کردم و

they were actually asking me about that they said  are you thinking in Japanese and I said well I'm  

آنها در واقع از من در مورد آن سوال می‌پرسیدند که می‌گفتند آیا تو فکر می‌کنی؟ به ژاپنی و من گفتم خوب

thinking in Japanese but I'm actually not really  like thinking that much I'm not actually like  

به ژاپنی فکر می‌کنم، اما واقعاً دوست ندارم آنقدر فکر کنم.

planning what I want to see I'm just responding  to what you guys are talking about but I'm not  

من

getting stuck in my head thinking in English all  right so when you're communicating confidently and  

در ذهنم گیر نمی‌کنم و به انگلیسی فکر می‌کنم، بنابراین وقتی با اطمینان و

fluently it's because you're in this sweet spot  you've reviewed the vocabulary enough to use it  

روان با هم ارتباط برقرار می‌کنی، به این دلیل است که در این نقطه شیرین قرار گرفته‌ای.

without thinking to use it automatically without  hesitating without Translating that kind of thing  

چنین چیزی

all right so let's go back and answer questions  and see if anybody let me know if this if this  

خیلی خوب است، پس بیایید برگردیم و به سؤالات پاسخ دهیم و ببینیم آیا کسی به من اطلاع می دهد که اگر این کار

does not make sense all right it should be a  pretty simple idea we want to combine the old  

منطقی نیست، باید یک ایده بسیار ساده باشد که ما می خواهیم قدیمی   را

with the new so you should know but based on  how you're learning there's only really three  

با جدید ترکیب کنیم، بنابراین باید بدانید اما بر اساس نحوه یادگیری شما، واقعاً فقط سه

approaches all right so either you're trying to  be a good student and review things but you're not  

رویکرد وجود دارد، بنابراین یا سعی می‌کنید دانش‌آموز خوبی باشید و چیزها را مرور کنید، اما

getting enough variety so maybe it feels a little  bit boring for you or you're still not getting  

تنوع کافی ندارید، بنابراین شاید برای شما یا شما کمی خسته‌کننده باشد. هنوز

fluent because you're not actually getting the  variety you need or you're just learning a bunch  

مسلط نیستید زیرا در واقع تنوع مورد نیاز خود را دریافت نمی کنید یا فقط در حال یادگیری یکسری

of new stuff because you're always interested in  something new and then you still don't recall that  

چیزهای جدید هستید زیرا همیشه به  چیز جدیدی علاقه مند هستید و سپس وقتی مسلط می شوید هنوز آن  اطلاعات را به خاطر نمی آورید

information when you get fluent and then the third  option here is the sweet spot where we want to  

و سپس گزینه سوم اینجا نقطه شیرینی است که می‌خواهیم

take something old and new combine them together  to review things in different ways all right uh  

چیزهای قدیمی و جدید را با هم ترکیب کنیم تا چیزها را به روش‌های مختلف مرور کنیم، خیلی خب، خب، خب،

okay let's keep going here uh I was just joking  because the uh okay like I can't read I don't  

بیایید به اینجا ادامه دهیم، اوه من فقط شوخی می‌کردم، چون نمی‌توانم نمی‌خوانم

I can't read Arabic unfortunately it would be  an interesting language to try learning though  

نمی‌توانم عربی بخوانم، متأسفانه، زبان جالبی برای یادگیری خواهد بود

all right uh Ashley said I've started listening  to audiobooks after just 20 hours I can see my  

خیلی خب اوه اشلی گفت من شروع به گوش دادن به کتاب‌های صوتی کردم فقط بعد از 20 ساعت می‌توانم پیشرفت   م را ببینم،

progress especially vocabulary glad to hear it uh  how is your fluency coming along I often recommend  

مخصوصاً واژگان از شنیدن آن خوشحالم. تسلط شما چگونه پیش می‌آید، من اغلب توصیه می‌کنم

people don't just listen to a bunch of audio  books like they should pick something shorter  

مردم فقط به یکسری کتاب صوتی گوش ندهند، مثلاً باید چیزی کوتاه‌تر انتخاب کنند

and that like you should kind of get focused  on a particular word or phrase or grammar  

و مانند شما باید روی یک کلمه یا عبارت خاص یا دستور زبان تمرکز کنید   به

Point whatever so you can become fluent in that  and then you move on to the next thing and then  

هر چیزی اشاره کنید تا بتوانید تبدیل شوید به آن مسلط باشید و سپس به سراغ مطلب بعدی می روید و سپس

get fluent in that one so if you're listening to  audio books and you're not becoming more fluent  

به آن مورد مسلط می شوید، بنابراین اگر به کتاب های صوتی گوش می دهید و مسلط تر نمی شوید

you should focus more all right it's the same idea  here so if you keep listening to new audio books  

باید بیشتر تمرکز کنید، خوب این همان ایده است در اینجا پس اگر به گوش دادن به کتاب‌های صوتی جدید ادامه دهید

but you don't go back and get any review of that  information you will improve a lot you will learn  

اما به عقب برنمی‌گردید و هیچ مروری در مورد آن اطلاعات دریافت نمی‌کنید، خیلی پیشرفت خواهید کرد، واژگان بیشتری را یاد خواهید گرفت،

more vocabulary but it might not make you fluent  in that vocabulary so just be careful with that  

اما ممکن است باعث نشود که به آن واژگان مسلط شوید، بنابراین فقط مراقب آن باشید

all right uh let's see Bayou  says hi Drew could you explain  

خیلی خب، بیایید ببین بایو می‌گوید سلام درو، می‌توانی

the difference between find out and  figure out ah okay uh we'll find out

تفاوت بین پیدا کردن و فهمیدن را توضیح بدهی، اوه، اوه، ما متوجه می‌شویم

if you think about it both of these  phrasal verbs so if we have find out

اگر به هر دو این افعال عبارتی فکر کنید، بنابراین اگر متوجه شده‌ایم،

so find is the key word here and figure out

بنابراین Find کلمه کلیدی اینجاست و متوجه می‌شویم.

figure also the key word here so find out and  figure out again both of these are phrasal verbs  

همچنین کلمه کلیدی را در اینجا پیدا کنید، بنابراین پیدا کنید و دوباره بفهمید که هر دوی اینها افعال عبارتی هستند

when you find something out it means you discover  it all right so you can imagine like I'm looking  

وقتی چیزی را پیدا کردید به این معنی است که آن را به درستی کشف می کنید، بنابراین می توانید تصور کنید که من دارم

around something and look what did I find like I  found something you know there's something buried  

اطراف چیزی را نگاه می کنم و ببینید چه چیزی شبیه من پیدا کردم. چیزی را پیدا کردم که می‌دانی چیزی مدفون است

like what's that under here well I found a marker  all right so I found something physical so we can  

مثل آن چیزی که در اینجا وجود دارد خوب من یک نشانگر پیدا کردم بسیار خوب بنابراین چیزی فیزیکی پیدا کردم تا بتوانیم   به

think about finding it that way and when you find  something out usually it means like you discovered  

یافتن آن از این طریق فکر کنیم و وقتی چیزی را پیدا می‌کنید معمولاً به این معنی است که شما

not something physical but you discovered some  kind of information you learned something so  

چیزی فیزیکی را کشف نکرده‌اید، بلکه شما را کشف کرده‌اید. یک نوع اطلاعات را کشف کردید که چیزی یاد گرفتید،

that's when you find something out all right  figuring when you figure something this is talking  

بنابراین   آن موقع است که چیزی را کاملاً درمی یابید  وقتی متوجه می شوید چیزی

about numbers or calculating something we're  thinking about something so maybe I'm spending  

در مورد اعداد صحبت می کند یا چیزی را محاسبه می کنید که ما به چیزی فکر می کنیم، بنابراین شاید من

time like a friend of mine gives me a math problem  and it's like you know two plus eight less than  

مانند یکی از دوستانم وقت می گذرانم. یک مسئله ریاضی و مثل این است که شما دو به علاوه هشت را کمتر از

four x equals you know whatever so I'm trying  to think about that I'm trying to figure out the  

چهار x مساوی می دانید که هر چیزی را می دانید، بنابراین سعی می کنم  به آن فکر کنم که

problem I'm trying to figure out the problem so  this is more like thinking about solving something  

مسئله را کشف کنم سعی می کنم مسئله را بفهمم بنابراین این بیشتر است مانند فکر کردن در مورد حل چیزی

but we can use both of these in a similar  situation so like oh I found out the solution I  

اما ما می‌توانیم از هر دوی این موارد در یک موقعیت  مشابه استفاده کنیم، بنابراین مثلاً اوه، راه‌حل را پیدا کردم،

mean you could say that you would more like in  this it's more about just finding we wouldn't  

منظورم این است که می‌توانید بگویید که بیشتر دوست دارید در این مورد، بیشتر در مورد این است که متوجه شوید که ما

typically use find out a solution so some some  non-natives might use that but that would I mean  

معمولاً از یک راه حل استفاده نمی‌کنیم. راه حل، بنابراین برخی از غیر بومی ها ممکن است از آن استفاده کنند، اما منظورم این است که

you could grammatically say that but it would  be awkward and unnatural we would just say to  

شما می توانید از نظر گرامری این را بگویید، اما ناخوشایند و غیرطبیعی خواهد بود که ما فقط می گوییم

find the solution all right so in the case of a  math problem I'm trying to find the solution or  

راه حل را پیدا کنید، بنابراین در مورد یک مسئله ریاضی که من سعی می کنم آن را پیدا کنم. راه حل را بیابم یا

I'm trying to figure out the solution because I'm  trying to solve something but if I'm looking for  

من سعی می کنم راه حل را پیدا کنم زیرا دارم سعی می کنم چیزی را حل کنم، اما اگر به دنبال

something like I discovered oh I learned some  new information I found something out so I'm  

چیزی شبیه چیزی هستم که کشف کردم آه، برخی اطلاعات جدید را یاد گرفتم، چیزی پیدا کردم بنابراین   به دنبال

looking for something and I want to make sure I  like discover that all right but maybe I'm just  

چیزی هستم و من می‌خواهم مطمئن شوم که دوست دارم این موضوع را کشف کنم، اما شاید من فقط

out looking around and like oh like I found and  found like you know some some new information or  

بیرون رفته‌ام و به اطراف نگاه می‌کنم و دوست دارم مثل اینکه شما اطلاعات جدیدی می‌دانید یا

I learned something uh interesting maybe I was  not expecting to do that so today I found out uh  

چیز جالبی یاد گرفتم، شاید انتظار نداشتم این کار را انجام دهم. امروز فهمیدم اوه

that I have a brother like I just like learned  that I just learned that information I didn't  

که من برادری دارم که دوست داشتم یاد گرفتم که تازه آن اطلاعات را یاد گرفتم که

figure that out someone just told me that all  right so my mom said hey Drew uh just letting  

متوجه نشدم   کسی فقط به من گفت خیلی خوب بنابراین مامانم گفت هی درو اوه فقط به   اجازه داد که

you know we you actually have a brother and well  wow okay I didn't know that I'm 42 years old I  

بدانی ما واقعاً داریم یک برادر و خوب  وای باشه، من نمی دانستم که من 42 سال دارم،

didn't know I have a brother so I found that out  all right but if I figure out that information  

نمی دانستم که یک برادر دارم، بنابراین متوجه شدم خیلی خوب است، اما اگر آن اطلاعات را پیدا کنم

it's like I'm maybe finding some clues or using  some information to get that idea so maybe my  

مثل این است که شاید در حال یافتن سرنخ هایی هستم یا از اطلاعاتی برای به دست آوردن آن ایده استفاده می‌کنم، بنابراین شاید

mom says like I overhear I hear her saying hey  like you know we should tell Drew about something  

مادرم می‌گوید مثل من می‌شنوم که می‌شنوم هی می‌گوید، مثل اینکه می‌دانی باید در مورد چیزی به درو بگوییم

and I'm like huh like okay what is there maybe  there's a secret or something what's going on  

و من فکر می‌کنم خوب است چه چیزی وجود دارد، شاید رازی یا چیزی در حال رخ دادن است.

and I hear different people talking like yeah  here like there's another person in the family  

و من می شنوم که افراد مختلف مثل بله اینجا صحبت می کنند مثل اینکه فرد دیگری در خانواده وجود دارد

that Drew doesn't know about and so I'm like now  I'm trying to figure out what the solution is so  

که درو از او خبر ندارد و بنابراین من الان دارم سعی می کنم راه حل را پیدا کنم. بنابراین

I'm trying to solve a problem because I've  got like a math problem here I've got some  

می خواهم مشکلی را حل کنم. چون من در اینجا مثل یک مشکل ریاضی دارم، من چند

pieces of information and I want to figure out  the solution okay hopefully that makes sense  

تکه اطلاعات دارم و می‌خواهم راه‌حل را پیدا کنم، امیدوارم که منطقی باشد. به

all right uh let's see here all right uh but all  right we got that one why are you telling me for  

من می‌گوید برای

standing up says John I haven't got any work which  is worthy of doing what does that mean all right  

ایستادن می‌گوید جان من هیچ کاری ندارم که شایسته انجام دادن باشد، یعنی خوب

Mama says can you add an organized playlist from  beginners to Advanced levels uh I did that already  

مامان می‌گوید آیا می‌توانی یک لیست پخش سازمان‌یافته از مبتدی‌ها به سطوح پیشرفته اضافه کنی، من قبلاً این کار را انجام دادم

so if you go to our Channel playlist and you go  to like the best it's it's a playlist called best  

پس اگر به کانال ما بروید لیست پخش و شما می‌روید تا بهترین‌ها را بپسندید، این یک لیست پخش است به نام بهترین

beginning learner I think like best beginning  grammar or something like that but if you go to  

شروع یادگیرنده، من فکر می‌کنم بهترین شروع گرامر یا چیزی شبیه به آن است، اما اگر

that playlist first you will you will find from  zero to learning also if you get Frederick that's  

ابتدا به آن فهرست پخش بروید، از صفر تا یادگیری را خواهید یافت، همچنین اگر Frederick را دریافت کنید،

much better for learning a lot of the vocabulary  it's much better organized and that's in the link  

بسیار زیاد است. برای یادگیری بسیاری از واژگان بهتر است خیلی بهتر سازماندهی شده است و این در پیوند

in the description below this video so if you  want to learn pronunciation grammar vocabulary  

در توضیحات زیر این ویدیو آمده است، بنابراین اگر می خواهید واژگان گرامر تلفظ   را یاد بگیرید

uh and improve your listening as well then you  can click on that link in the description below  

و گوش دادن خود را نیز بهبود ببخشید، می توانید روی آن پیوند در توضیحات زیر کلیک کنید.

this video and that's Frederick so you can get  that as well and that's the app and that's going  

این ویدیو و آن فردریک است، بنابراین می‌توانید آن را نیز دریافت کنید و این برنامه است و این برنامه

to teach you much faster and let you control the  learning rather than you learning through video  

بسیار سریع‌تر به شما آموزش می‌دهد و به شما اجازه می‌دهد یادگیری را کنترل کنید تا اینکه از طریق ویدیو یاد بگیرید.

so interestingly I wanted to make software before  making YouTube videos or any kind of video because  

بنابراین جالب است که می‌خواستم قبل از ساختن ویدیوهای YouTube یا هر نوع دیگری، نرم‌افزار بسازم. از ویدیو زیرا

software is is easier for you to control all the  learning but people didn't have smartphones and  

نرم‌افزار برای شما آسان‌تر است که همه یادگیری‌ها را کنترل کنید، اما

things when I started making videos so I just made  videos instead and then made software after that  

وقتی من شروع به ساختن ویدیو کردم، مردم تلفن‌های هوشمند و  چیزهایی نداشتند، بنابراین من فقط ویدیوها را به‌جای آن ساختم و بعد از آن نرم‌افزار ساختم.

all right let's see is creating a lot of sentences  with Target vocabulary helpful will it help me to  

با استفاده از واژگان هدف مفید به من کمک می‌کند تا

get fluent yes absolutely and so that's that's  part of this idea here so I want to focus on  

بله کاملاً مسلط باشم و این بخشی از این ایده است در اینجا، بنابراین من می‌خواهم روی

a particular word and then really get a lot of  examples to help me understand that all in English  

یک کلمه خاص تمرکز کنم و سپس واقعاً مثال‌های زیادی برای کمک به من برای درک همه چیز به زبان انگلیسی بیابم

because you're looking for what I call the aha  moment it's where you understand something you're  

زیرا شما به دنبال چیزی هستم که من آن را آها می‌نامم، لحظه‌ای که چیزی را می‌فهمید که هستید

like ah now I know what that means so often you  will get one or two or three examples of something  

مثل آه، اکنون می‌دانم این به چه معناست که اغلب شما یک یا دو یا سه نمونه از چیزی را دریافت می‌کنید

and maybe you don't really understand and that's  when you need a translation that's where you're  

و شاید واقعاً نمی‌فهمید و آن وقت است که  به ترجمه ای نیاز دارید که در آنجا به

looking for help like a grammar explanation or  something but if you get enough examples to where  

دنبال کمک هستید، مانند توضیح گرامری یا هر چیز دیگری، اما اگر به اندازه کافی مثال بزنید، در

you you actually feel comfortable and confident  and you really understand it aha now I understand  

واقع احساس راحتی و اعتماد به نفس دارید و واقعاً آن را درک می کنید آها، اکنون می فهمم

what that vocabulary means or the grammar or  whatever that's where you start using it fluently  

که این واژگان به چه معناست یا گرامر یا هر چیز دیگری. اینجاست که شما شروع به استفاده روان از آن می‌کنید

all right so the tricky thing about learning is  that you can learn if I can if I if I give you  

خیلی خوب، بنابراین نکته دشوار در مورد یادگیری این است که اگر من می‌توانم می‌توانید یاد بگیرید اگر من به شما

like one example then you probably won't remember  it or really understand that but if I give you two  

مثالی بزنم، احتمالاً آن را به خاطر نمی‌آورید یا واقعاً آن را متوجه نمی‌شوید، اما اگر من به شما دو مثال بدهم

examples and then the third and fourth and fifth  and keep going then you will then you will after  

مثال‌ها و سپس سوم و چهارم و پنجم و ادامه دهید، سپس بعد از

a while because of all the examples again it's  the combination of the old and the new so it's  

مدتی خواهید کرد، زیرا به دلیل همه مثال‌ها دوباره ترکیبی از قدیمی و جدید است، بنابراین

not just getting new word new word new word we  want to have an old word in a new way all right

فقط کلمه جدید کلمه جدید کلمه جدید کلمه جدید نیست که می‌خواهیم یک کلمه قدیمی به روشی جدید داشته باشید، خیلی

uh okay hopefully that makes sense  but yes that's that's the way to do it  

خوب، امیدوارم که منطقی باشد، اما بله، این روشی است که می توان آن را انجام داد. بیایید

uh let's see pal says is it truth so  you would say is it true that you can  

ببینیم که دوست می گوید آیا این حقیقت است، بنابراین، شما می گویید آیا درست است که می توانید

improve your accent by putting a pencil  on your mouth when you speak in English  

لهجه خود را با گذاشتن یک مداد بهبود بخشید. وقتی به زبان انگلیسی صحبت می‌کنید، روی دهانتان

what like what like this or like that what do you  mean is it true that you can put you can improve  

چه چیزی شبیه به این یا آن‌گونه صحبت می‌کنید، منظورتان چیست، درست است که می‌توانید بگذارید، می‌توانید

your accent by putting a pencil on your mouth  while you speak English I don't know maybe that  

با گذاشتن یک مداد روی دهانتان لهجه‌تان را بهبود ببخشید، در حالی که انگلیسی صحبت می‌کنید، نمی‌دانم شاید اینطور باشد.

there's like a certain I don't know like a ooh  sound or something I don't know what what you  

مثل صدایی است که نمی‌دانم صدای اوه یا چیزی که نمی‌دانم

mean by doing that but for actually improving  your pronunciation just like this I don't want  

منظور شما از انجام آن چیست، اما برای اینکه تلفظ شما را بهتر کنم، نمی‌خواهم

to hear only one teacher say something again and  again I want to hear a combination of old and new  

فقط یک معلم دوباره چیزی بگوید و بشنوم. دوباره می‌خواهم ترکیبی از قدیمی و جدید را بشنوم،

so I want to hear five different native speakers  saying the same thing that's going to improve my  

بنابراین می‌خواهم پنج زبان مادری مختلف را بشنوم که همان چیزی را می‌گویند که باعث بهبود

listening and also improve my pronunciation  because usually what happens is people like  

شنیدن من و همچنین تلفظ بهتر می‌شود، زیرا معمولاً چیزی که اتفاق می‌افتد افرادی مانند

English Learners will only get a single example  from one teacher so they go to their English class  

انگلیسی‌آموزان فقط یک مثال را دریافت می‌کنند. از یک معلم، بنابراین آنها به کلاس انگلیسی خود می روند

and their English teacher says something very  clearly very slowly and maybe they're not a native  

و معلم انگلیسی آنها چیزی را بسیار واضح و آهسته می گوید و شاید آنها یک زبان مادری   نیستند،

speaker so they're not getting a native natural  pronunciation of that but if you hear 10 different  

بنابراین تلفظ طبیعی آن را دریافت نمی کنند، اما اگر می شنوید که 10

people say something that's that combination of  the old and the new so the old is the same phrase  

نفر مختلف چیزی می گویند. این همان ترکیب قدیمی و جدید است، بنابراین قدیمی همان عبارت است

the new is 10 different people saying that  it's the combination of the old and the new

جدید، 10 نفر مختلف می گویند که این ترکیبی از قدیمی و جدید است،

all right uh Joe says and what about old-fashioned  words is it worth learning them because I like  

بسیار خوب اوه جو می گوید و در مورد کلمات قدیمی  آیا ارزش یادگیری آنها را دارد. چون من دوست دارم

to read books EG uh like Edgar Allan Poe but  sometimes I find very formal and literal words  

کتاب بخوانم مثلاً مثل ادگار آلن پو، اما گاهی اوقات کلمات بسیار رسمی و تحت اللفظی پیدا می کنم

yes it just depends on what you're interested in  learning and lots of people still read old you  

بله، این فقط به چیزی بستگی دارد که شما به آن علاقه دارید یاد بگیرید و بسیاری از مردم هنوز قدیمی می خوانند شما

know old books like Shakespeare or Edgar Allan  Poe or other people like that and you will also  

کتاب های قدیمی مانند شکسپیر یا ادگار آلن پو را می شناسید. یا افراد دیگری مانند آن و شما نیز

learn a lot of like the kind of origins of some  words so Shakespeare created a lot of vocabulary  

خیلی چیزهای مشابه نوع منشأ برخی کلمات را یاد خواهید گرفت، بنابراین شکسپیر واژگان زیادی ایجاد کرد

so you can learn a lot of vocabulary that way too  Eunice says can we say to figure out a problem or  

بنابراین شما می توانید واژگان زیادی را از این طریق یاد بگیرید یونیس می گوید آیا می توانیم بگوییم که مشکلی را پیدا کنیم یا

to figure out a solution are both correct uh  yes well I mean you would say to figure out a  

فهمیدن یک راه حل هر دو درست هستند آه بله خوب منظورم این است که شما می گویید برای کشف یک

problem would mean more that you you realize  you have a problem but you would figure out  

مشکل بیشتر به این معنی است که متوجه می شوید مشکل دارید اما

a solution meaning you solved the problem so  again to figure something out means like you  

راه حلی را پیدا می کنید به این معنی که مشکل را حل کرده اید بنابراین دوباره چیزی را کشف کنید یعنی مثل شما

have usually some information uh like some Clues  like if I'm doing a math problem like it's like  

معمولاً اطلاعاتی دارید، مثلاً برخی از سرنخ‌ها  مثلاً اگر من یک مسئله ریاضی را انجام می‌دهم مثلاً

two plus y equals three so I need to figure out  the solution I have some information already  

دو به اضافه y برابر است با سه، بنابراین باید راه‌حل را پیدا کنم. من قبلاً اطلاعاتی دارم

all right if I just get a math problem that's  like X Plus y equals z i mean I'm not there's  

خیلی خوب است اگر فقط یک مسئله ریاضی دریافت کنم. این مثل این است که X به علاوه y برابر است با z، یعنی من نیستم

nothing to figure out because it could be  anything really it could be like one plus  

چیزی برای فهمیدن وجود ندارد زیرا می تواند هر چیزی باشد که واقعاً می تواند مانند یک به علاوه

one equals two or three plus three equals six  or whatever all right so I can't really figure  

یک برابر دو یا سه به علاوه سه برابر با شش یا هر چیز دیگری باشد، بنابراین من واقعاً نمی توانم

something out but if I have some information  already I've got some Clues now I can figure out  

چیزی را بفهمم  اما اگر اطلاعاتی داشته باشم، اکنون سرنخ‌هایی در دست دارم، اکنون می‌توانم

the solution all right but typically finding out  usually means you just like discovered something  

راه‌حل را پیدا کنم، اما معمولاً فهمیدن آن معمولاً به این معنی است که شما دوست دارید چیزی را کشف کرده‌اید

maybe there wasn't like some work all right  but when you figure something out remember  

شاید آن کار درست نبوده است، اما وقتی چیزی را متوجه می‌شوید به یاد داشته باشید

figuring means you're you're spending time uh  trying to solve something you're you're doing  

فهمیدن به این معنی است که شما در حال صرف زمان برای حل چیزی هستید که در حال انجام آن هستید

some work but when you find something out  you're not you just kind of get information  

برخی کارها را انجام می‌دهید، اما وقتی چیزی را متوجه می‌شوید که نیستید، فقط نوعی اطلاعات به دست می‌آورید

someone tells you something or you discover  something like that does that make sense all  

کسی چیزی به شما می‌گوید یا چیزی شبیه به آن را کشف می‌کنید. این کاملاً منطقی است

right so that you could use these in a similar  way but like they are actually quite different

درست است، بنابراین می‌توانید از اینها به روشی مشابه استفاده کنید، اما مثل اینکه واقعاً کاملاً متفاوت هستند،

uh let's see okay and Alejandra says hey Drew  what's up bud I'm doing well how are you buddy  

اوه بیایید ببینیم خوب و آلخاندرا می‌گوید هی درو چه خبر است جوان من خوب کار می‌کنم تو چطوری رفیق

tiger sport how are you doing over there you  got to learn those like English English casual  

ببر اسپورت چطوری؟ با انجام دادن آن‌جا، باید مواردی مانند انگلیسی انگلیسی را یاد بگیرید   احوالپرسی گاه به گاه

greeting things Eunice I'm trying to figure out  how this machine works yes so in that way like  

یونیس من سعی می‌کنم بفهمم این دستگاه چگونه کار می‌کند بله، بنابراین به این صورت        که

you've got some information about the machine  you're looking at it you know maybe you push a  

اطلاعاتی در مورد دستگاه دارید   که در حال نگاه کردن به آن هستید، شاید بدانید شما یک

button over here over there and that's how  you get something to work so you're trying  

دکمه   را در اینجا فشار می‌دهید و به این ترتیب چیزی را به کار می‌گیرید، بنابراین سعی می‌کنید

to figure out how it works okay so you're not  really trying to find out how it works to find  

بفهمید که چگونه کار می‌کند، بنابراین واقعاً سعی نمی‌کنید بفهمید چگونه کار می‌کند تا پیدا

out means like maybe you would you would like  hear that from somebody else someone else would  

کنید به این معنی است که شاید شما این کار را انجام دهید. دوست دارم این را از شخص دیگری بشنوم، شخص دیگری

tell you about that but to figure it out is like  you're looking at the clues or information you  

درباره آن به شما بگوید، اما برای فهمیدن آن، مانند این است که به سرنخ‌ها یا اطلاعاتی که دارید نگاه می‌کنید

have and trying to get the solution from that  all right uh and also I will be grateful in  

و سعی می‌کنید راه‌حلی را از آن به دست آورید. در

this case you would say I would be grateful  because you're talking about something in  

این مورد، می‌گویید سپاسگزار خواهم بود، زیرا در مورد چیزی در

the future so I would be grateful if you answer  the following question uh should I focus on one  

آینده صحبت می‌کنید، بنابراین اگر به سؤال زیر پاسخ دهید، سپاسگزار خواهم بود، آیا باید روی یک

word a day or deep learning of more words is  also fine uh the you don't have to have like  

کلمه در روز تمرکز کنم یا یادگیری عمیق کلمات بیشتر نیز خوب است. شما مجبور نیستید مانند

a like a system like that the point is to get  to the aha moment if I learn a new word and I  

یک سیستم مانند آن داشته باشید، نکته این است که اگر یک کلمه جدید یاد گرفتم و

understand it immediately then ah like now  I got it all right but if I if if sometimes  

بلافاصله آن را فهمیدم، به لحظه آها برسم، آه مثل الان، همه چیز را درست متوجه شدم، اما اگر گاهی اوقات

it's a new grammar point maybe It's tricky  because it's different from what I usually do  

اینطور است. نکته گرامری جدید شاید مشکل باشد زیرا با کاری که من معمولاً انجام می‌دهم متفاوت است،

um then like maybe I need to think about it in  a different way or spend more time so it it just  

شاید باید به روش دیگری در مورد آن فکر کنم یا زمان بیشتری را صرف کنم، بنابراین فقط

depends on the individual word or phrase I haven't  given this example in a while uh but I'll give you  

بستگی به کلمه یا عبارتی دارد که من این را نگفته‌ام. چند وقت دیگر مثالی برای شما می‌آورم،

an example of yes so the the Eureka moment maybe  some of you if you have been following me for a  

بنابراین لحظه یورکا ممکن است برخی از شما اگر مدتی مرا دنبال می‌کنید   در حالی که

while you will know this example this is my  favorite example of the aha moment thank you

این مثال را می‌دانید، این نمونه مورد علاقه من از لحظه آها است،

but this should make it more clear rather than uh  like the typical way of like well give me like I  

متشکرم. این باید آن را واضح‌تر نشان دهد، نه مانند روش معمولی مانند به من، مانند اینکه من

need to do it specifically do I need to review a  word a hundred times to remember it or just once  

باید آن را انجام دهم، آیا باید یک کلمه را صد بار مرور کنم تا آن را به خاطر بسپارم یا فقط یک بار

or whatever uh it depends on the word all right  so let's look at this like let's say this is my  

یا هر چیز دیگری به کلمه همه بستگی دارد درست است، پس بیایید به این نگاه کنیم، بیایید بگوییم این

favorite example for giving the aha moment if  I'm going to teach an alien language so let's  

مثال مورد علاقه من برای دادن لحظه آها است اگر قرار است یک زبان بیگانه تدریس کنم، بنابراین اگر این را دیده اید،

say I'm going to teach you the numbers in an  alien language if you have seen this before  

فرض کنید می خواهم اعداد را به یک زبان بیگانه به شما آموزش دهم. قبل از

don't spoil it for people it's a great thing to  give them that aha moment when they see how it  

آن را برای مردم خراب نکنید، خیلی خوب است آن لحظه را به آنها بدهید وقتی می‌بینند چگونه

works so I'm going to teach you the numbers one  two three four five six seven eight nine and if  

کار می‌کند ، بنابراین من به شما اعداد یک دو سه چهار پنج شش هفت هشت نه نه را یاد می‌دهم و اگر

I want to teach you these so these are like the  Arabic numerals you already know what these are  

بخواهم به شما یاد بدهم اینها مانند اعداد عربی هستند که شما از قبل می دانید

but if I want to teach you the new numbers in an  alien language so I'm going to give you like this

you know try to write those very neatly so  now I will give you uh maybe 10 seconds to  

اینها چیستند. شاید 10 ثانیه به شما فرصت بدهم تا

see if you can memorize these and then  I will give you a quick quiz about that

ببینید آیا می‌توانید اینها را به خاطر بسپارید یا نه، سپس من یک آزمون سریع در مورد آن به شما ارائه می‌دهم

go ahead and see if you can remember  remember all of those examples and  

و ببینم آیا می‌توانید همه آن مثال‌ها را به خاطر بسپارید و

then I will give you a quiz for that five  four three two one all right gonna erase it

سپس من برای شما یک مسابقه برای آن پنج چهار سه ارائه می‌دهم. دو تا یکی همه را پاک می‌کنم،

all right now I'm going to give  you a quick quiz let's see if you  

من می‌خواهم یک آزمون سریع به شما بدهم، بیایید ببینیم آیا می‌توانید

can translate those numbers that I just gave you

آن اعدادی را که من به شما داده‌ام ترجمه کنید، آیا می‌توانید آن را

can you translate that do you remember which  is which now this is an example of how people  

ترجمه کنید، آیا یادتان می‌آید کدام کدام است، حالا این یک نمونه از نحوه کار است مردم

normally teach languages so they're going to  give you an example of something you already know  

معمولاً زبان‌ها را آموزش می‌دهند، بنابراین نمونه‌ای از چیزی را به شما می‌دهند که قبلاً می‌دانید

and then we're going to just translate those and  hopefully you remember that but it doesn't really  

و سپس ما فقط آن‌ها را ترجمه می‌کنیم و امیدواریم شما آن را به خاطر بسپارید، اما واقعاً

give you the aha moment you're not like I get it  like I really understand how something works okay  

لحظه‌ای را به شما نمی‌دهد که شبیه آن نیستید. متوجه می‌شوم که واقعاً می‌فهمم چطور چیزی درست کار می‌کند   آیا

can anybody translate that does  everybody remember what numbers these are

کسی می‌تواند ترجمه کند که همه به یاد داشته باشند این اعداد چه هستند،

I'll give people a second in the chat even if you  

من یک ثانیه در چت به مردم می‌دهم، حتی اگر شما

only know one or two no way I  can't remember says Blackbeard

فقط یک یا دو نفر را بلد باشید، به هیچ وجه نمی‌توانم به یاد بیاورم می‌گوید Blackbeard

anyone else can anyone translate all these how  many do we have one two three four five six  

هر کسی آیا کسی می تواند همه اینها را ترجمه کند که چند داریم یک دو سه چهار پنج شش  هفت

seven eight nine ten numbers let's see three five  let's see what people have here so we've got three  

هشت نه ده عدد بیایید ببینیم سه پنج  بیایید ببینیم مردم اینجا چه دارند پس ما سه داریم

what do they say 3 8 5 8 what  was that three five eight seven  

آنها چه می گویند 3 8 5 8 آن سه چی بود پنج هشت هفت   سه هشت پنج

three eight five a seven and then what's  the bottom one in the last Knight written  

یک هفت و سپس چه یکی از پایین در آخرین شوالیه نوشته شده

Hebrew teacher yes so I it kind of looks like  Hebrew a little bit yes the last one is seven  

معلم عبری بله بنابراین من به نوعی شبیه عبری کمی بله آخرین مورد هفت است

this one is seven yeah so this one is seven two  all right now the interesting thing about this  

این یکی هفت است بله پس این یکی هفت دو است در حال حاضر نکته جالب در مورد این

example is even if you remember what these  are it's still using a lot of brain power  

مثال این است که حتی اگر به یاد بیاورید اینها چه هستند، باز هم از نیروی مغز زیادی استفاده می کند

and uh by tomorrow you would probably forget  them okay so seven is interesting it kind of  

و آهان فردا احتمالاً آنها را فراموش خواهید کرد بسیار خوب، بنابراین هفت جالب است، به نوعی به

looks like a number seven okay and and so you  might take some time to to think about what  

نظر می رسد که یک عدد هفت باشد، بسیار خوب و و بنابراین ممکن است کمی زمان ببرد تا به

these numbers are but it's much easier if you get  that aha moment and you're like ah now I get it I  

این اعداد فکر کنید، اما اگر آن لحظه آهان را دریافت کنید و مثل آه باشید، اکنون متوجه شده‌ام، می‌دانم

understand how this works all right so let me  do something again we're going to leave these  

چگونه این اعداد درست کار می‌کند، پس اجازه دهید دوباره کاری انجام دهم. می‌خواهم اینها را

up here actually uh I'll just tell you what  these are so anyone remember what this one is  

اینجا بگذارم، در واقع آه، من فقط به شما می‌گویم این‌ها چیستند تا هر کسی یادش بیاید این یکی چیست

it's going to be eight it's going to be three two  I think we have nine right there all right so this  

هشت می‌شود، سه می‌شود دو من فکر می‌کنم ما ۹ نفر را داریم، پس این

is not Hebrew this is just uh I can't write Hebrew  I don't know Hebrew but this is again an alien  

این عبری نیست. فقط اوه من نمی توانم عبری بنویسم. من عبری نمی دانم اما این دوباره یک

language that I just made up for this example all  right so if we go through here you'll notice like  

زبان بیگانه است که من فقط برای این مثال درست کردم، بنابراین اگر از اینجا عبور کنیم متوجه خواهید شد که

oh look at that like some of these are the same  if you can remember one like oh that's seven it  

مانند برخی از آنها به آن نگاه کنید. اینها یکسان هستند اگر بتوانید یکی مانند اوه هفت را به خاطر بسپارید   یک

kind of looks like a seven but if we look at these  I'll put the numbers back up here so here we go

جورهایی شبیه هفت به نظر می‌رسد، اما اگر به اینها نگاه کنیم، اعداد را دوباره در اینجا قرار می‌دهم، بنابراین اینجا

all right so a looks like Arabic huh yeah it's  interesting I'm sure there's some overlap between  

همه چیز را درست می‌کنیم تا شبیه عربی به نظر برسد، بله، جالب است  من مطمئن هستم که بین

these all right so here's where the interesting  thing is I'm going to give you the aha moment  

همه اینها همپوشانی وجود دارد، بنابراین نکته جالب اینجاست که می‌خواهم لحظه‌ای را به شما ارائه دهم

right now watch this it's actually pretty cool  so if we look at all these numbers over here

همین حالا این را تماشا کنید در واقع بسیار جالب است بنابراین اگر به همه این اعداد در اینجا نگاه کنیم آیا

do you see it

آن را می‌بینید

you feel that did you feel that in your mind  where you're like ah I got it everybody getting it  

احساس می‌کنی که در ذهنت، جایی که مثل آه هستی، فهمیدم که همه می‌فهمند   خیلی

all right so we have number one right  here number one number two number two  

خوب، بنابراین ما شماره یک را داریم اینجا شماره یک شماره دو شماره دو   شماره سه شماره سه شماره چهار شماره

number three number three number four number  four number five number five like that Sudoku

چهار شماره پنج شماره پنج مانند خوب است سودوکو

all right Mr Mario I understand now okay so now  that you know this you can easily take this and  

آقای ماریو من الان می‌فهمم خوب است، پس حالا که شما این را می‌دانید، می‌توانید به راحتی این را بردارید و

and think like ah okay like now I can figure this  out so I could I could put 100 numbers over here  

و فکر کنید آه، باشه، مثل الان، من می‌توانم این را بفهمم تا بتوانم ۱۰۰ عدد را اینجا قرار دهم

and now you would be like now you're  basically fluent in that and this is a  

و حالا شما می‌توانید مانند اکنون شما اساساً به آن مسلط هستید و این

little bit different from like being able to  communicate without translating or something  

کمی متفاوت از این است که بتوانید بدون ترجمه یا چیزی ارتباط برقرار کنید،

because I'm I'm basically giving you a mnemonic  so this is a way of remembering the vocabulary  

زیرا من اساساً به شما یک یادداشت می‌دهم، بنابراین این راهی برای به خاطر سپردن واژگان است

but it's okay to use these for something  like writing but the reason I'm giving you  

اما اشکالی ندارد از اینها برای چیزی مانند نوشتن استفاده کنید، اما دلیلی که من به شما

the example is just to show you uh there's a  feeling you get when you understand something  

مثال می‌زنم این است که به شما نشان دهم وقتی چیزی را می‌فهمید

and when you understand something in a new  language in that language not not by Translating  

و وقتی چیزی را به زبانی جدید به آن زبان می‌فهمید، نه با ترجمه

that thing then you feel really good like oh look  at that like I got it okay so when you hear a new  

آن چیز، احساسی به شما دست می‌دهد. شما احساس خیلی خوبی دارید مثل اوه به آن نگاه کنید مثل من خوب فهمیدم، بنابراین وقتی یک کلمه جدید می شنوید

word you might not get it at first you might not  understand that thing and so the the thing you  

ممکن است در ابتدا متوجه آن نشوید و بنابراین کاری که

might want to do is like uh get an example from  uh from like I don't know like a translation or  

ممکن است بخواهید انجام دهید مانند مثالی است از اوه از مثل من نمی دانم مانند ترجمه یا

a dictionary definition or something but you're  not really getting the aha moment you're kind of  

تعریف فرهنگ لغت یا چیزی دیگر، اما شما واقعاً لحظه ای را که دارید

cheating and you know you're cheating because  you feel it in a conversation when you're not  

تقلب می کنید متوجه نمی شوید و می دانید که دارید تقلب می کنید زیرا آن را در یک مکالمه وقتی احساس می کنید

very confident about the vocabulary so I want  you to feel very confident and now like if  

در مورد دایره لغات خیلی مطمئن نیستید، بنابراین می‌خواهم شما احساس اعتماد به نفس زیادی داشته باشید و اکنون دوست داشته باشید اگر  مجبور شوید

you had to write all these down on a test you  would get a perfect score because you had the  

همه اینها را در یک آزمون بنویسید، نمره عالی می‌گیرید زیرا

aha moment you understand how it works all  right so it's the same way just like going  

آها لحظه‌ای را داشتید که می‌دانید چگونه کار می‌کند. درست مثل

back to our example before where we have  a connection between the old and the new  

برگشتن   به مثال قبلی خودمان که در آن ارتباطی بین قدیم و جدید داریم

be old in the new so o l d and n e w old and  new and that's how we get fluent so we want  

در جدید قدیمی باشیم و قدیمی و جدید باشیم و به این ترتیب مسلط می شویم، بنابراین می خواهیم

to wait uh if we just get a like a new example  of vocabulary or grammar or something you have  

منتظر بمانیم. یک مثال جدید از واژگان یا دستور زبان یا چیزی که دارید

to have a little bit of patience because you  probably won't get it immediately it always  

کمی صبر داشته باشید زیرا احتمالاً فوراً آن را دریافت نخواهید کرد، همیشه   تقریباً همیشه

takes more than one example almost always  sometimes you will get it immediately but  

بیش از یک مثال می‌برد گاهی اوقات بلافاصله آن را دریافت می‌کنید اما

especially if it's a grammar Point that's a little  bit trickier for people it will take more time  

مخصوصاً اگر این یک مثال باشد. نکته گرامری که برای افراد کمی پیچیده‌تر است، زمان بیشتری می‌برد   خیلی

all right so hopefully that makes sense all  right let's go back answer a few more questions  

خب، امیدوارم که منطقی باشد، خوب، بیایید به چند سؤال دیگر پاسخ دهیم

let's see what we had here all right uh let's see  all right so mama said I have already done the  

بیایید ببینیم اینجا چه چیزی داشتیم خیلی خب، بیایید ببینیم خیلی خب پس مامان گفت من قبلاً گفتم

whole playlist already also you can make playlists  basically the stuff we have on our Channel you  

کل فهرست پخش را قبلاً انجام داده‌اید، همچنین می‌توانید فهرست‌های پخش را ایجاد کنید، اساساً چیزهایی را که ما در کانال خود

have like the basic information uh that helps you  understand things all in English and then most of  

داریم، مانند اطلاعات پایه‌ای که به شما کمک می‌کند همه چیز را به زبان انگلیسی بفهمید و سپس بیشتر

the vocabulary beyond that is kind of like this  video where I'm taking uh more natural giving you  

واژگان فراتر از آن، به نوعی مانند این ویدیویی است که در آن من طبیعی‌تر است که

more natural examples and helping you understand  those things and using that vocabulary but then  

مثال‌های طبیعی‌تری به شما می‌دهم و به شما کمک می‌کنم آن چیزها را بفهمید و از آن واژگان استفاده کنید، اما

the highest level is what we have in fluent for  life where we really want to take you to the  

بالاترین سطح چیزی است که ما در طول زندگی داریم، جایی که واقعاً می‌خواهیم شما را به

native level to to the fluent level so you can  understand things and communicate like a native  

سطح    بومی به سطح روان برسانیم. شما می‌توانید چیزها را بفهمید و مانند یک بومی ارتباط برقرار کنید.

all right uh tarek says hello sir from a  teacher to a teacher salute I learn a lot  

خیلی خوب اوه تارک می‌گوید سلام آقا از معلم به معلم سلام من چیزهای زیادی

from you I really like your vote glad to hear  it yes so all I'm doing is helping people learn  

از شما یاد می‌گیرم. من واقعاً از رای شما خوشم می‌آید خوشحالم که آن را می‌شنوم بله، بنابراین تمام کاری که من انجام می‌دهم این است که به مردم کمک کنم

English the native way and actually it's it's  more efficient than the native way so it's kind  

انگلیسی را یاد بگیرند. روش بومی و در واقع کارآمدتر از روش بومی است، بنابراین به

of better than the native way really um but the  more native examples you get the faster you get  

نوعی بهتر از روش بومی است، اما هر چه نمونه‌های بومی بیشتری دریافت کنید، سریع‌تر به دست می‌آورید.

for them all right Alejandra says uh the thing  is a how don't forget what you learn yes Drew  

چیزی را که یاد گرفتی فراموش کن بله درو

thank you for answering my questions yes it's my  pleasure let me know how to pronounce your name I  

متشکرم که به سؤالات من پاسخ دادی بله خوشحالم که به من بگویید چگونه نام خود را تلفظ کنم

can't read the Cyrillic uh Mahmoud said I think  he means mouth apart exercises yeah I have no  

نمی توانم سیریلیک را بخوانم اوه محمود گفت فکر می کنم منظور او تمرینات دهان از هم جدا است بله من

idea but I mean there are lots of ways to improve  your pronunciation if you've ever seen the movie  

نظری ندارم اما منظورم آنجاست اگر تا به حال این فیلم را دیده باشید، راه‌های زیادی برای بهبود تلفظ شما وجود دارد،

like The King's Speech I think they put like some  marbles in his mouth or something try to make him  

مانند «سخنرانی پادشاه»، فکر می‌کنم آن‌ها مانند چند تیله در دهان او قرار می‌دهند یا چیزی که سعی می‌کند او را وادار کند تا

pronounce things but it's much easier if you get  lots of different examples okay so I I need to  

چیزهایی را تلفظ کند، اما اگر مثال‌های مختلف زیادی بیاورید، خیلی راحت‌تر است. بنابراین من باید

get uh like different examples from different  people and if I can do that like hearing 10  

نمونه‌های مختلفی را از افراد مختلف دریافت کنم و اگر بتوانم این کار را انجام دهم، مانند شنیدن 10 نفر از

different people say you know hello how are you  so maybe a young child is like hello how are you  

افراد مختلف که می‌گویند می‌دانی سلام، حالت چطور است، پس شاید یک کودک خردسال مثل سلام باشد، حالت

how are you you know it's going to be higher  pitched it's going to sound a little bit different  

چطور است، می‌دانی که این اتفاق می‌افتد. صدای بلندتر کمی متفاوت به نظر می‌رسد

um and and each person I might hear like a deeper  voice from somebody else the same kind of thing  

و هر فردی که ممکن است صدای عمیق‌تری را از شخص دیگری بشنوم، همان چیزی است.

all right so if I get those examples uh and then  the other thing I want to do is what I call sound  

خیلی خوب است، بنابراین اگر آن مثال‌ها را دریافت کنم، و سپس کاری که می‌خواهم انجام دهم این است که من صدا را

transitioning so if I if I hear a note like Ding  and someone's telling me to try to find that note  

انتقال صدا می‌کنم، بنابراین اگر نتی مانند دینگ را بشنوم و کسی به من بگوید سعی کنم آن نت را

on the piano I'm probably not going to find that  note if I don't know the piano very well so I can  

روی پیانو پیدا کنم، اگر پیانو را به خوبی بلد نباشم، احتمالاً آن نت را پیدا نخواهم کرد تا بتوانم

try to listen like ding like here's like and I'm  going to maybe try some different keys until I  

سعی کنید مثل ding گوش کنید

find that note and that's how sound transitioning  works so instead of like Ka I might say like

مثل این که اینجاست

I'm I'm continuing to make the sound  as I move my mouth in different ways  

همانطور که دهانم را به روش‌های مختلف حرکت می‌دهم

until I find the right pronunciation all right

تا زمانی که تلفظ درست را پیدا کنم کاملاً درست است

and and okay all right so tomoko says what  is the most difficult grammar people use in  

و خیلی خوب است، بنابراین توموکو می‌گوید سخت‌ترین دستور زبانی که مردم در مکالمه استفاده می‌کنند چیست.

the conversation the most difficult grammar uh I  don't know I mean I think some grammar is easier  

گرامر

for different people so it's it's it's a  hard thing there isn't like I don't know  

برای افراد مختلف آسان‌تر است  ، بنابراین این یک چیز سخت است، مانند من نمی‌دانم

maybe some like potential like or talking about  the future or unreal something and also yeah it  

شاید بعضی‌ها دوست دارند آینده یا چیزی غیرواقعی را دوست داشته باشند یا در مورد آن صحبت کنند و همچنین بله،

kind of depends it's I don't know I don't know  if there's like the most difficult grammar point  

بستگی دارد که من نمی‌دانم نمی‌دانم سخت‌ترین نکته گرامری وجود دارد

or something old books provide the origin  of actual words says uh I know no me oh yes  

یا چیزی که کتاب‌های قدیمی منشأ کلمات واقعی را ارائه می‌دهند، می‌گوید آه، من نمی‌دانم، اوه بله

let's see Aces what do you think of certificates  for teachers like Celta or Delta and so forth and  

بیایید ببینیم Aces نظر شما در مورد گواهینامه‌ها برای معلمانی مانند سلتا یا دلتا و غیره چیست و

do you have any of them no I do not uh so I don't  I don't I'm I don't claim to be like I don't have  

انجام دهید. شما هیچکدام از آنها را دارید، نه، نه،

a Masters in Education my bachelor's degree is  in philosophy actually but I know how to teach  

پس من ندارم. آموزش دادن   به

people and so teaching is like actually getting  people fluent and that's how I can get myself  

مردم و بنابراین تدریس مانند این است که در واقع مردم را مسلط کنم و به این ترتیب می‌توانم خودم را

fluent get my kids fluent and all the people who  watch my my lessons and so like for learning to  

مسلط کنم و بچه‌هایم را مسلط کنم و همه افرادی که درس‌های من را تماشا می‌کنند و دوست دارند یاد بگیرند

have a certificate in teaching I think I don't  know I would imagine a lot of them are it's  

گواهینامه تدریس داشته باشند، فکر می‌کنم من ندارم. می‌دانم که بسیاری از آنها را تصور می‌کنم،

like getting a masters in in teaching it's still  probably teaching people the traditional way so I  

مثل این است که استاد شدن در آموزش، هنوز هم احتمالاً به مردم به روش سنتی آموزش می‌دهد، بنابراین

thought I don't need to get a certificate to teach  people the traditional way I'd rather teach people  

فکر می‌کنم برای آموزش به مردم به روش سنتی نیازی به دریافت گواهینامه ندارم. ترجیح می‌دهم به مردم آموزش دهم.

the way that I actually get fluent in languages so  I don't know much about certificates and I don't  

به این ترتیب که من در واقع به زبان‌ها مسلط هستم، بنابراین درباره گواهینامه‌ها چیز زیادی نمی‌دانم و

have them myself let's see uh apparently it's  called the pen trick it's used for your tongue  

خودم آن‌ها را ندارم، بیایید ببینیم ظاهراً به آن می‌گویند ترفند قلمی که برای زبان شما استفاده می‌شود

to get a full mechanical movement and speaking I  don't know something like that all right well I  

تا حرکت مکانیکی کاملی داشته باشید و صحبت کردن را ندارم. چیزی شبیه به آن را خوب نمی‌دانم من

don't know search on YouTube for that uh why  I forget many words that I know when I talk  

نمی‌دانم در YouTube برای آن جستجو کنم، چرا بسیاری از کلماتی را که می‌دانم وقتی با کسی صحبت می‌کنم فراموش می‌کنم.

with anyone what can I do to figure it out is  using that word figure out again so the reason  

you forget vocabulary is either because you've  just taken some old vocabulary and studied it  

شما واژگان را فراموش می کنید یا به این دلیل است که به تازگی واژگان قدیمی را انتخاب کرده اید و آن را مطالعه کرده اید

you've tried to repeat that or you only get new  vocabulary so the people who forget vocabulary  

سعی کرده اید آن را تکرار کنید یا فقط واژگان جدیدی به دست می آورید تا افرادی که واژگان را فراموش می کنند

or they can't use it confidently and fluently it's  either one of these two groups but the people who  

یا نمی توانند با اطمینان و روان از آن استفاده کنند. این دو گروه، اما افرادی که

remember the vocabulary here in the oh no the  sneeze not only left me again oh my goodness

واژگان را در اینجا به یاد می آورند در اوه نه عطسه نه تنها دوباره مرا ترک کردند وای خدای من،

so those those two sides I'll draw  this a little bit bigger for you

پس آن دو طرف را برای شما کمی بزرگتر ترسیم خواهم کرد،

so remember we have our two  approaches here we have the old  

بنابراین به یاد داشته باشید که ما دو رویکرد خود را در اینجا داریم. قدیمی

and the new so whenever I hear people  saying hey why do I learn words but  

و جدید را داشته باشید، بنابراین هرگاه می‌شنوم که مردم می‌گویند هی چرا کلمات را یاد می‌گیرم، اما

I can't remember them in conversations it's  usually because you don't really review that  

نمی‌توانم آنها را در مکالمات به خاطر بسپارم، معمولاً به این دلیل است که شما واقعاً آن واژگان را مرور نمی‌کنید،

vocabulary so you're only getting the new  all right so this is where you forget words

بنابراین فقط واژگان جدید را دریافت می‌کنید. جایی است که شما کلمات را کاملاً فراموش می کنید،

all right so over here you might remember the  vocabulary but you're probably not hearing it  

بنابراین در اینجا ممکن است واژگان را به خاطر بسپارید، اما احتمالاً آن را

well in conversations because people will  pronounce things differently than than what  

به خوبی در مکالمات نمی شنوید زیرا مردم چیزها را متفاوت از آنچه

you have like in a classroom or in an English  lesson so even my lessons right here even these  

شما در کلاس یا درس انگلیسی دارید تلفظ می کنند، بنابراین حتی درس های من در اینجا، حتی این

kinds of videos this is where I'm speaking more  slowly and clearly so you can understand what I'm  

نوع ویدیوها، اینجاست که من آهسته‌تر و واضح‌تر صحبت می‌کنم تا بتوانید آنچه را که می‌گویم را بفهمید،

saying but it will be different from how people  actually pronounce things in in real conversations

اما با نحوه تلفظ افراد در مکالمات واقعی متفاوت خواهد بود.

uh uh okay

all right pardon me as I go back and read all  over these over so far says I am following you  

من به عقب برمی گردم و همه اینها را تا اینجا خواندم و می گوید من شما را دنبال می کنم

and I understand all the words you said but  I have trouble in talking how do I solve this  

و همه کلماتی که شما گفتید را می فهمم، اما در صحبت کردن مشکل دارم چگونه این

problem again look at this like this these  two circles right here this is everything  

مشکل را حل کنم   دوباره به این شکل نگاه کنید  این دو دایره همینجا همه چیز است

it's like a very simple way of explaining  and understanding this but either you're  

این مانند یک روش بسیار ساده برای توضیح و درک این است، اما یا به

not getting enough review and variety so  you're not getting enough new information  

اندازه کافی بازبینی و تنوع دریافت نمی‌کنید، بنابراین

if you only study old stuff and this one you're  not getting enough review all right so both of  

اگر فقط مطالب قدیمی را مطالعه کنید و این مورد را به اندازه کافی بررسی نمی‌کنید، اطلاعات جدید کافی دریافت نمی‌کنید. هر دوی

those things by themselves just learning a lot of  new vocabulary isn't going to help you get fluent  

این چیزها به خودی خود فقط یادگیری بسیاری از واژگان جدید به شما کمک نمی کند که

you need to review that vocabulary so you  can use it well that's the that's the secret  

so tarek says I believe figuring out something  would involve thinking rather than finding out  

مسلط شوید. به جای اینکه بفهمم

which would involve yes that yeah that's what I  was explaining yeah so Ahmed says I am great in  

که شامل بله می‌شود، بله این همان چیزی بود که توضیح می‌دادم بله، بنابراین احمد می‌گوید من در

listening however I have an issue can you give  me some advice probably you mean speaking yes  

گوش دادن عالی هستم، اما مشکلی دارم، می‌توانید به من توصیه کنید احتمالاً منظورتان این است که بله صحبت کنید.

so like if you're good at listening but you're  not getting enough review that means that's what  

شما به اندازه کافی بازبینی دریافت نمی‌کنید، یعنی این همان چیزی است که می‌خواهید

you're going to uh you're going to have that  problem with not being able to communicate  

انجام دهید، آه، شما با این مشکل مواجه خواهید شد که نمی‌توانید ارتباط برقرار کنید.

there's no way I can't even remember okay  you're talking about the example okay  

all right everybody's understanding though all  right drew that was a clever method I'm pretty so  

درست است که همه فهمیدند هر چند روشی هوشمندانه بود.

I'm glad to hear it all right the palace is how  many phrasal verbs should someone learn with uh  

من خیلی خوشحالم که

ha moment and everything to be able to use  naturally in real common situations all right  

همه چیز را شنیدم. موقعیت‌های رایج بسیار خوب

remember that there's two different things one  is how one is the specific vocabulary and the  

به یاد داشته باشید که دو چیز متفاوت وجود دارد، یکی اینکه چگونه یکی واژگان خاص است و

other is like how much vocabulary you know but  remember you get fluent in individual words and  

دیگری مانند این است که چقدر واژگانی را می‌شناسید، اما به یاد داشته باشید که به تک تک کلمات و عبارات مسلط هستید،

phrases so I could teach you like here's a phrasal  verb right here take off so I took off the cap  

بنابراین می‌توانم به شما یاد بدهم، مثل اینکه در اینجا یک فعل عبارتی وجود دارد. برداشتن پس من کلاه را برداشتم

all right so take off the cap so we begin now you  have like you take like a word like uh so take off

خیلی خب پس کلاه را بردارید تا اکنون شروع کنیم شما دارید مانند شما مانند کلمه ای مثل اوه پس بردارید

and now so that's a new word let's say that's  a new phrasal verb for you but we also want  

و اکنون پس این یک کلمه جدید است، فرض کنید که یک فعل عبارتی جدید برای شما است، اما ما همچنین می‌خواهم

to combine it with the old meaning we need to  review it in different ways so I can take off  

آن را با معنی قدیمی ترکیب کنیم که باید آن را به روش‌های مختلف مرور کنیم تا بتوانم

the cap I can take off my shirt I can  take off uh you know my my hat or my hair  

کلاه را بردارم، می‌توانم پیراهنم را بردارم، می‌توانم  آن را در بیاورم، می‌دانی کلاه یا موهایم

or something like that I can take off like  if I can run like right now I'm taking off  

یا چیزی شبیه به آن را می‌توانم بردارم off like اگر بتوانم بدوم مثل همین الان دارم بلند می شوم

bye bye it's time to take off so I'm leaving in  that situation and so you you hear like all these  

خداحافظ وقت برخاستن است، بنابراین در آن موقعیت می روم و شما مانند همه این

different related examples of take off and that's  how you remember it and then you become fluent  

نمونه های مختلف مربوط به تیک آف را می شنوید و این طوری  آن را به خاطر می آورید و پس از آن

in take off all right so it's not like you need  to know 352 phrasal verbs to get fluent you get  

به خوبی در take off مسلط می‌شوید، بنابراین اینطور نیست که برای مسلط شدن نیازی به دانستن 352 فعل عبارتی نداشته باشید،

fluent in each phrasal verb as you understand it  so maybe one phrasal verb you know it fluently you  

در هر فعل عبارتی همانطور که می‌فهمید مسلط می‌شوید، بنابراین شاید یک فعل عبارتی که آن را روان می‌دانید،

can use it fluently but another phrasal verb maybe  you cannot and another one maybe you cannot but  

بتوانید آن را روان استفاده کنید، اما یکی دیگر فعل عبارتی maybe  you can not and other

each individual one it's like checked yes I got  that one no I don't understand that yet yes I got  

this one but no this other one I don't understand  yet so you would want to go back and review these  

می‌خواهم به عقب برگردی و این‌ها را

in different ways until you understand what they  are until you get that aha moment where it's like  

به روش‌های مختلف مرور کنی تا زمانی که بفهمی آن‌ها چیستند تا زمانی که به آن لحظه آها برسی که انگار

you burn something into your mind ah now I got it  okay so don't worry about the number of phrasal  

چیزی را در ذهنت می‌سوزی آه، حالا متوجه شدم، خوب، پس نگران تعداد افعال عبارتی نباش.

verbs the point is just to get uh the information  and learn it so you understand each individual one

فقط برای به دست آوردن اطلاعات و یادگیری آن است تا هر یک از آنها را درک کنید،

okay uh trouncing example of aha moment  yes so right there so when you understand  

خوب، مثال وحشتناکی از لحظه آها بله، همینجاست، بنابراین وقتی متوجه می‌شوید

something like when you learn a new word you  can either get a definition or a translation  

چیزی مانند زمانی که یک کلمه جدید را یاد می‌گیرید می‌توانید تعریف یا ترجمه

or you can get lots of varied examples and  that's how you understand it in English  

یا خودتان می‌توان نمونه‌های متنوع زیادی را دریافت کرد و به این ترتیب آن را به انگلیسی می‌فهمید.

all right do you mean after the aha moment  I will be able to extract words uh with ease  

خوب منظورتان این است که بعد از لحظه آها، من می‌توانم به راحتی کلمات را

during conversations yes so when you when you  feel like ah like now I got it you still might  

در طول مکالمات استخراج کنم، بله، بنابراین زمانی که شما احساس می‌کنید آه، مثل حالا من آن را فهمیدم، شما هنوز ممکن است   دوست داشته باشم شاید

like maybe need some review but the the aha moment  is that's like 90 of it because the understanding  

نیاز به مرور داشته باشد، اما لحظه آها مانند 90 مورد از آن است، زیرا درک   چیزی است که به

is what lets you use something fluently like  when you really understand something well  

شما امکان می‌دهد از چیزی روان استفاده کنید، مثلاً وقتی واقعاً چیزی را خوب می‌فهمید

did I get a cold no I didn't get a cold but I  think I have like an allergic allergic reaction

آیا سرماخوردم نه سرماخوردم نشدم اما من فکر می‌کنم من یک واکنش آلرژیک

to something it might be Dusty in here or whatever  also I was cleaning all my like my room yesterday  

به چیزی دارم، ممکن است گرد و خاکی در اینجا یا هر چیز دیگری باشد، همچنین دیروز داشتم تمام اتاقم را تمیز می‌کردم

and it got really dusty in there but I'm not  sick right now no I'm feeling good all right  

و آنجا واقعا گرد و خاک شد، اما در حال حاضر مریض نیستم، نه، حالم خوب است. درست   بیایید

let's see and by the way my name is uh Petro  okay uh like Peter okay gotcha yes and like  

ببینیم و اتفاقاً نام من اوه پترو است باشه اوه مثل پیتر باشه گوچا بله و مثل

this interesting thing about like the like  the Cyrillic right it's like why it's like  

این چیز جالب در مورد مثل مثل درست سیریلیک مثل این است که چرا مثل

the N is like a p and the p is like an  r and then like we take the things and  

N مانند یک p است و p مانند یک r و سپس مثل اینکه ما چیزها را برداریم و

switch them all around all right uh and no  Amin Mo wait I'm gonna I'm gonna get this

همه جا آنها را عوض کنیم، اوه و نه، امین مو صبر کن، من می‌خواهم این را دریافت کنم، دیگر فکر

I don't anymore do you believe  it is necessary to move abroad  

نمی‌کنی، باور نمی‌کنی که

to an English-speaking country to speak  fluent English no all right but why why  

برای صحبت کردن به یک کشور انگلیسی‌زبان به خارج از کشور نقل مکان کنیم. انگلیسی مسلط خوب نیست، اما چرا چرا

why is it not necessary to do that  uh let me give my reasons over here

چرا لازم نیست این کار را انجام دهیم اجازه دهید دلایلم را اینجا بیاورم،

all right so the question is do you need  to live or do you need to move abroad to  

بنابراین سؤال این است که آیا برای زندگی نیاز دارید یا برای مسلط شدن نیاز به مهاجرت به خارج از کشور دارید،

become fluent so no my answer is no it's  the number one reason is so lots of people

بنابراین پاسخ من خیر است. نه، این دلیل شماره یک این است که تعداد زیاد افراد زیاد است،

so do this so lots of people live in  English-speaking countries and do not get fluent

بنابراین این کار را انجام دهید تا افراد زیادی در کشورهای انگلیسی زبان زندگی کنند و مسلط نیستند

and don't get fluent all right and the other  example I mean I could list even more but the  

و به درستی مسلط نیستند و مثال دیگر، منظورم این است که من می‌توانم حتی موارد بیشتری را فهرست کنم، اما

two main ones are there are lots of people who  live in their native country and don't move to  

دو مورد اصلی این است که افراد زیادی در کشور مادری خود زندگی می کنند و به

an English-speaking country and they become  fluent okay so we have the opposite we have  

کشوری انگلیسی زبان نقل مکان نمی کنند و خوب مسلط می شوند، بنابراین ما برعکس داریم.

two of these things like uh for example me  here in Japan I have many friends who have  

من دوستان زیادی دارم که

been living here longer than me like 20 years 30  years living in Japan and they still can't speak  

بیش از 20 سال و 30 سال در ژاپن زندگی کرده‌اند و هنوز نمی‌توانند خوب صحبت کنند. غوطه وری روان

very well it's not living in the English-speaking  country or whatever like in my case being in Japan  

that gets you fluent immersion isn't what gets you  fluent it's actually understanding each of these  

چیزی نیست که شما را مسلط می کند، در واقع درک هر یک از این

individual words and phrases and grammar points  that gets you fluent and as you get fluent in  

کلمات و عبارات جداگانه و نکات گرامری است که شما را مسلط می کند و

each one of these things if you watch little kids  this is what they're doing they're getting lots  

وقتی به هر یک از این موارد مسلط می شوید، اگر بچه های کوچک را تماشا کنید، این همان کاری است که آنها انجام می دهند. دریافت می‌شوند        پیام‌های

of naturally varied review lots of understandable  messages from their parents and because they hear  

قابل فهم  زیادی را از طرف والدین خود بررسی می‌کنند و چون آنها

all these things that's how they get fluent all  right so it's not where you live it's how you  

همه این چیزها را می‌شنوند به این ترتیب کاملاً مسلط می‌شوند  بنابراین محل زندگی شما نیست، بلکه نحوه

learn that gets you fluent so don't worry about  living in an English-speaking country uh if you  

یادگیری  است که باعث می‌شود شما مسلط شوید، بنابراین نگران زندگی نباشید. در یک کشور انگلیسی زبان، آه، اگر

don't live in one already all right so when I  when I became uh fluent in Japanese like I had  

قبلاً در یک کشور انگلیسی زبان زندگی نمی کنید، پس وقتی من به زبان ژاپنی مسلط شدم، مثل اینکه

been living in Japan trying to study I was like a  good student you know practicing every day reading  

در ژاپن زندگی می کردم و سعی می کردم درس بخوانم، مانند یک دانش آموز خوب بودم که می دانید هر روز خواندن را تمرین می کردم.

and writing and everything uh and for a year  I still I couldn't speak Japanese any better I  

و نوشتن و همه چیز اوه و برای یک سال هنوز نمی‌توانستم بهتر از این به ژاپنی صحبت کنم،

was still really frustrated but when I started  learning like a native so I started learning  

هنوز واقعاً ناامید بودم، اما وقتی مانند یک بومی شروع به یادگیری کردم، بنابراین شروع به یادگیری

Japanese as a first language that's a little bit  more clear than saying learning like a native but  

ژاپنی به عنوان زبان اول کردم که کمی واضح‌تر از گفتن یادگیری است. مثل یک بومی، اما

when I was learning Japanese as a first language  that's how I got fluent all right I want to learn  

وقتی داشتم ژاپنی را به عنوان زبان اول یاد می‌گرفتم  به این ترتیب به خوبی مسلط شدم، می‌خواهم

professional medicine words any suggestions I  would look for that specific information you can  

کلمات پزشکی حرفه‌ای را یاد بگیرم، هر پیشنهادی را که برای آن اطلاعات خاص جستجو می‌کنم،

probably find it on YouTube so look up probably  like videos about Cardiology or Dermatology or  

احتمالاً می‌توانید آن را در YouTube پیدا کنید، بنابراین احتمالاً مانند ویدیوهایی درباره قلب و عروق یا پوست یا

whatever the the particular medical field is  and you will find lots of videos about that  

هر رشته پزشکی خاص که باشد ، ویدیوهای زیادی در مورد آن پیدا خواهید کرد.

but the key is to get naturally varied review  so you want to watch like 10 different people  

talking about surgery or 10 different people  talking about you know like heart fixing or  

درست کردن قلب یا

you know whatever that thing is but you want to  get lots of examples that's how natives learn it  

شما می‌دانید که آن چیز چیست، اما می‌خواهید نمونه‌های زیادی به دست بیاورید که بومی‌ها آن را یاد می‌گیرند   خیلی

all right uh talking about grammar it says pow  would have has been very difficult for me to  

خوب، صحبت کردن در مورد گرامر، می‌گوید pow برای من بسیار دشوار بود

understand yes so like I would have something  and there can be different different examples  

درک کنم بله، بنابراین می‌خواهم چیزی داشته باشم. می‌تواند مثال‌های متفاوتی باشد،

like like I would have done something uh in the  past so yesterday like I would have gone to the  

مثل اینکه من در گذشته کاری انجام می‌دادم، پس دیروز مثل اینکه به

park but I had to clean so I would have done  something like that was I wanted to do that I  

پارک می‌رفتم، اما باید تمیز می‌کردم، بنابراین چنین کاری انجام می‌دادم، می‌خواستم انجام دهم که

would have done something but you know I've had  to clean instead so I would have done something  

می‌خواستم کاری انجام دهم. اما می‌دانی که من مجبور شدم به جای آن تمیز کنم، بنابراین کاری انجام می‌دادم.

all right Danielle says hi good evening teacher  give me a brief explanation why I understand  

دانیال می‌گوید سلام عصر بخیر معلم. توضیح مختصری به من بدهید که چرا

English very well but don't speak as good as  listening uh and to even speaking every day with  

انگلیسی را خیلی خوب می‌فهمم اما به اندازه گوش دادن و حتی صحبت کردن در هر زمان صحبت نمی‌کنم. یک روز با

my husband um You probably just don't understand  the vocabulary as well as you think you do  

شوهر من احتمالاً آنقدر که فکر می‌کنید واژگان را نمی‌فهمید

and you should you you will know this uh because  you will be fluent in some vocabulary and not  

و اگر بدانید این را می‌دانید چون شما به بعضی از واژگان مسلط خواهید بود و

others okay so remember that you have an  individual word or a phrase or a grammar  

بعضی دیگر خوب نیست، بنابراین به یاد داشته باشید که یک کلمه جداگانه دارید. یا یک عبارت یا یک گرامر

point or pronunciation or something in each  one of these things you were either fluent in  

نکته یا تلفظ یا چیزی در هر یکی از این موارد

that or you are not so either you understand  it well and you use it well or you do not  

یا به آن مسلط بودید یا نمی‌دانید یا آن را خوب می‌فهمید و به خوبی از آن استفاده می‌کنید یا نمی‌کنید

and when you're in a conversation you're  taking these things and putting them together  

و وقتی در مکالمه هستید شما این چیزها را می‌گیرید و کنار هم می‌گذارید

okay it's like a chain so I made a video about  that recently uh but each one of these things  

باشه مثل یک زنجیره است، بنابراین من اخیراً ویدیویی در مورد آن درست کردم، اما هر یک از این چیزها

is a piece in that chain and if I'm not fluent  like I could be fluent in this and fluent in this  

قطعه‌ای از آن زنجیره است و اگر من مسلط نباشم، می‌توانم به این موضوع مسلط باشم. و به این مسلط هستم،

but oh no like I don't understand the grammar  very well that will break the whole sentence  

اما اوه نه، من گرامر را به خوبی نمی‌فهمم که کل جمله را می‌شکند،

so we say in English and maybe you have something  similar in your native language so a chain  

بنابراین به انگلیسی می‌گوییم و شاید شما چیزی مشابه در زبان مادری خود داشته باشید، بنابراین یک زنجیره به همان اندازه

is only as strong as its weakest

قوی است که ضعیف‌ترین حلقه آن

link

weakest weakest link so a chain is only as strong  as its weakest link so if we look at this like a  

ضعیف‌ترین است. ضعیف‌ترین حلقه، بنابراین یک زنجیره به اندازه ضعیف‌ترین حلقه‌اش قوی است، بنابراین اگر به این مانند یک

chain we've got three chain links these two links  could be very strong but if this link is weak and  

زنجیره نگاه کنیم، سه حلقه زنجیره داریم، این دو حلقه می‌توانند بسیار قوی باشند، اما اگر این پیوند ضعیف باشد و

it breaks easily then the whole chain breaks  so we always have to look at what is the what  

به راحتی پاره شود، کل زنجیره خراب می‌شود، بنابراین ما همیشه باید ببینیم

is the real problem with communication like I know  this word and my pronunciation is good but oh no I  

مشکل واقعی ارتباط چیست، مثل اینکه می‌دانم این کلمه و تلفظ من خوب است، اما اوه نه، واقعاً

don't really understand the grammar Point like  would have it's like I can't I can't remember  

گرامر را نمی‌فهمم، مثل اینکه نمی‌توانم نمی توانم به یاد بیاورم

how to use would have in a sentence so that's the  problem it's not the vocabulary or what you or or  

چگونه می توان از آن در جمله استفاده کرد، بنابراین مشکل این است  واژگان یا آنچه شما یا

how you say something because you have all these  uh these other things just fine the problem is  

نحوه بیان چیزی را دارید، زیرا شما همه اینها را دارید آه این چیزهای دیگر فقط مشکل

this and so we always want to look at the weakest  link and solve that problem we want to figure out  

این است   و بنابراین ما همیشه می خواهیم به ضعیف‌ترین پیوند نگاه کنید و آن مشکلی را که می‌خواهیم بفهمیم حل کنید.

okay so first we want to like find out or figure  out what the problem is okay so I'm searching this  

خوب، بنابراین ابتدا می‌خواهیم پیدا کنیم یا بفهمیم مشکل چیست، بنابراین من این را جستجو می‌کنم.

is okay this is okay so this is this is the issue  right here okay and it's different for different  

خوب است و برای افراد مختلف متفاوت است،

people so some people maybe they know grammar  very well but they don't have a lot of native  

بنابراین برخی از افراد ممکن است گرامر را خیلی خوب بلد باشند اما واژگان بومی زیادی ندارند

vocabulary okay or maybe their grammar and their  pronunciation is fine but you know something else  

یا شاید دستور زبان و تلفظ آنها خوب باشد، اما شما چیز دیگری می دانید

like they they can't hear very well they're  bad at listening or something so you have to  

مثل اینکه آنها نمی توانند بشنوند. خیلی خوب آنها در گوش دادن یا چیزهای دیگر بد هستند، بنابراین شما باید

find for you what this thing is but you become  fluent in individual words and phrases as you  

برای خود پیدا کنید این چیز چیست، اما با یادگیری آنها به کلمات و عبارات مسلط می‌شوید

learn them so you don't you don't get fluent in  English you get fluent in little little pieces of  

تا به انگلیسی مسلط نباشید و به زبان انگلیسی مسلط شوید. در تکه‌های کوچک

it little phrases or vocabulary uh grammar points  pronunciation but as you learn more you start like  

آن عبارت‌های کوچک یا واژگان، نکات گرامری تلفظ، اما همانطور که بیشتر یاد می‌گیرید شروع می‌کنید مانند   به این

look at that now I'm filling up this whole  thing and now I can say I'm fluent in English  

نگاه کنید که اکنون دارم کل این مورد را پر می‌کنم و اکنون می‌توانم بگویم به انگلیسی مسلط هستم

but we we just we say I'm fluent in English  but what you really mean is you're fluent in  

اما ما فقط خودمان را داریم بگویید من به زبان انگلیسی مسلط هستم، اما منظور شما واقعاً این است که شما به

a lot of these pieces of it and most people  don't know the whole language so here we have  

بسیاری از این بخش‌های آن مسلط هستید و بیشتر مردم کل زبان را نمی‌دانند، بنابراین در اینجا ما دارای

so native speakers they know maybe this much  of the language and this much they do not know  

زبان مادری هستیم که آنها شاید این مقدار از زبان را می‌دانند. و اینقدر آنها نمی دانند

so most of the language they don't know but  they speak fluently for this information here  

بنابراین بیشتر زبان را نمی دانند، اما برای این اطلاعات در اینجا روان صحبت می کنند

okay so that's how the how it works so if you know  information but you're not using it fluently you  

خوب است، بنابراین این روش کار می کند، بنابراین اگر اطلاعاتی را می دانید اما به روانی از آن استفاده نمی کنید، باید

have to think where am I getting stuck you have  to figure that out to figure out where you're  

فکر کنید. کجا گیر می‌کنم باید این را بفهمی تا بفهمی کجا

getting stuck okay so is it my vocabulary and you  can do this even on an individual sentence or an  

گیر می‌کنی، پس واژگان من هم همینطور است و اگر شاید آن را درست تلفظ نمی‌کنی، می‌توانی این کار را حتی روی یک جمله یا یک

individual word if maybe you're not pronouncing it  correctly so if you hear something like I I think  

کلمه جداگانه انجام دهی. اگر چیزی شبیه من می شنوید، فکر می کنم من

I've told this story before there is at the train  station near my house there's an announcement for  

این داستان را قبل از اینکه در ایستگاه قطار نزدیک خانه من باشد، گفته ام، اعلامیه ای

uh like a toilet and I understand generally what  what they're saying but I can't hear the word and  

مانند توالت وجود دارد و من به طور کلی می فهمم که آنها چه می گویند، اما نمی توانم کلمه را بشنوم و

so I was like what are they saying and like I was  I was really trying to listen very carefully and  

بنابراین من مثل چیزی بودم که آنها می گویند و مثل خودم واقعاً سعی می کردم با دقت گوش کنم و

I just couldn't hear what the word was and so  I asked my wife I said what is that and she was  

فقط نمی توانستم کلمه چیست را بشنوم و بنابراین  از همسرم پرسیدم گفتم آن چیست و او

like Ah that's like like and I was like ah okay  now I understand what they're saying and after  

مثل آه که شبیه آن است و من خیلی خوب بودم حالا می‌فهمم چه می‌گویند و بعد از

my wife says that now it's actually clear what the  announcement is saying and this is an interesting  

اینکه همسرم می‌گوید حالا واقعاً مشخص است که اعلان چه می‌گوید و این یک

thing about language learning where like our  expectation that that changes what we're getting  

چیز جالب   در مورد یادگیری زبان است، جایی که مانند انتظار ما برای تغییر چیزی است که دریافت می‌کنیم.

from like the other person so even if we speak  clearly like I could be a learner of English and  

از طرف دیگر، بنابراین حتی اگر به وضوح صحبت کنیم مثل اینکه من می‌توانم زبان انگلیسی را یاد بگیرم و

I'm speaking with a native speaker if they think  I don't know a word then they won't hear that word  

من با یک زبان مادری صحبت می‌کنم اگر فکر کنند کلمه‌ای نمی‌دانم، آن کلمه را نمی‌شنوند

it's an interesting interesting thing about like  the psychology of that all right I'm talking about  

جالب است. چیزی در مورد روانشناسی آن بسیار خوب است که من در مورد

this too much but hopefully this makes sense  so if you're in a conversation or you're trying  

to speak there is usually the the specific  problem and you can figure out what that is  

آن صحبت می کنم. یعنی

to figure out what that is you hear I'm using that  naturally varied review I'm trying to give lots of  

برای اینکه بفهمم چه چیزی می‌شنوید، من از آن مروری که به طور طبیعی متنوع است استفاده می‌کنم، سعی می‌کنم نمونه‌های زیادی را ارائه دهم که

examples of figure out okay so you're trying to  solve that problem find whatever the problem is  

خوب است، بنابراین سعی می‌کنید آن مشکل را حل کنید، مشکل را پیدا کنید

and once you do that then that's when you can  start speaking fluently so fluency comes from  

و وقتی آن را انجام دادید آن وقت است که می‌توانید روان صحبت کنید، بنابراین تسلط از

understanding something very well and then you can  just use it without thinking that's how it works

درک بسیار خوب چیزی ناشی می‌شود و سپس می‌توانید بدون اینکه فکر کنید اینطوری کار می‌کند از آن استفاده کنید، خیلی

um

okay let's see bless you anyway maybe I didn't  catch a comment or something Joseph says do you  

خوب، به هر حال ببینیم به شما برکت می‌دهیم، شاید من نظری را متوجه نشدم یا چیزی را که جوزف می‌گوید

think it is true that it is better to write by  hand than computer if I want to write sentences  

فکر می کنم درست است که بهتر است با دست بنویسم تا کامپیوتر اگر بخواهم جملات بنویسم

to learn vocabulary uh I think like for learning  English yeah I mean I would write it by hand I  

تا لغات را یاد بگیرم، اوه، فکر می کنم برای یادگیری انگلیسی بله، منظورم این است که آن را با دست بنویسم،

think it's more important not for like learning  the words but for learning grammar writing by  

فکر می کنم مهم تر است نه برای یادگیری کلمات. اما برای یادگیری گرامر نوشتن با

hand uh so the same thing for me learning  Japanese like I could type out Japanese  

دست، اوه، پس همان چیزی را برای من یاد می‌گیرم که ژاپنی را یاد می‌گیرم، می‌توانم کانجی ژاپنی را تایپ کنم،

kanji but I'm not going to remember them very  well it's much better for me to write them down  

اما من آنها را خیلی خوب به خاطر نمی‌آورم، خیلی بهتر است که آنها را

by hand but for English you'll you'll learn  the spelling better if you write it by hand  

با دست بنویسم، اما برای انگلیسی شما. اگر آن را با دست بنویسید، املا را بهتر یاد خواهید گرفت

and also the grammar and the structure for full  sentences because it slows the language down and  

و همچنین گرامر و ساختار جملات کامل را یاد خواهید گرفت زیرا سرعت زبان را کاهش می‌دهد و

it makes it a little bit easier to review  that way uh Anna from Spain started four  

مرور آن را کمی آسان‌تر می‌کند. اوه آنا از اسپانیا چهار

years ago from scratch just listening YouTube  videos I understand 80 yet uh unable to speak  

سال پیش شروع کرد. از ابتدا فقط با گوش دادن به ویدیوهای YouTube می‌فهمم 80، اما نمی‌توانم

a word yes and so we're going to have another  example here like you're probably getting a  

یک کلمه بله صحبت کنم، بنابراین ما یک مثال دیگر در اینجا خواهیم داشت، مثل اینکه احتمالاً

lot of like you know depending on what you're  listening to you're not getting enough review  

بسته به چیزی که به شما گوش می‌دهید، تعداد زیادی مثل می‌گیرید. بازبینی کافی

of the vocabulary so you're getting a lot of  either old stuff like too much old or too much  

از واژگان دریافت نمی‌کنید، بنابراین چیزهای قدیمی زیادی دریافت می‌کنید، مثل خیلی قدیمی یا خیلی

new you got to be just right it's like the story  of The Three Little Bears you know that one like  

جدید، باید درست رفتار کنید، مثل داستان « سه خرس کوچولو» می‌دانید که یکی مثل

dad's bed was too hard Mama's bed was too soft  but the baby bid that was just right just right

تخت خواب پدر بود. خیلی سفت تخت مامان خیلی نرم بود اما درخواست بچه که درست بود درست بود،

okay do you have I answered that one already all  right that's the difference between take and oh  

خوب آیا شما جواب دادم که یکی از قبل کاملاً درست است این تفاوت بین گرفتن و اوه

what's the difference between take and bring  it's just your perspective uh so if I'm if I'm  

تفاوت بین گرفتن و آوردن چیست این فقط دیدگاه شماست آه، پس اگر من اگر من

here and I'm holding something I will I will like  I will like bring this with me but I could also  

اینجا هستم و چیزی را در دست دارم که دوست دارم دوست دارم دوست دارم این را با خودم بیاورم اما همچنین می‌توانم   فقط

it's just here let me let me draw a picture now  remember you can use something like take and bring

اینجاست، اجازه دهید اکنون یک عکس بکشم به یاد داشته باشید که می‌توانید از چیزی مانند گرفتن و آوردن

and they can basically mean  the same thing but like the  

و استفاده کنید. آنها اساساً می توانند معنی یکسانی داشته باشند، اما مانند

the Nuance is slightly different so if I'm here

موارد زیر، تفاوت کمی متفاوت است، بنابراین اگر من اینجا هستم،

so this is me and I'm holding let's say  I'm holding a cup all right or whatever  

این من هستم و در دست دارم، بیایید بگوییم که من یک فنجان را کاملاً در دست گرفته ام یا هر چیز دیگری،

that is I don't know what that is I'm holding  something and I'm talking about like being here  

نمی دانم چیست؟ این است که من چیزی را در دست دارم و در مورد اینکه اینجا هستم صحبت می‌کنم

and like going to that place I  could talk about like I'm taking  

و دوست دارم به آن مکان بروم، می‌توانم درباره آن

I'm taking something with me all right to talk  about like I'm kind of going from here to this  

صحبت کنم انگار دارم می‌برم. از اینجا به این

location over here now bring is basically the same  thing I can also talk about bring uh but it's like  

مکان اینجا اینجا بیاورید اساساً همان چیزی است که من هم می‌توانم در مورد آن صحبت کنم، اما مثل این است که

I'm kind of thinking about like from this  position and I will like bring it here so  

من به نوعی از این موقعیت فکر می‌کنم و دوست دارم آن را به اینجا بیاورم، بنابراین

take is kind of like from here and moving that way  and bring is like I'm kind of thinking about the  

take به نوعی مانند اینجاست و حرکت به آن سمت و آوردن مانند این است که من به نوعی به

destination and like bringing it with me all  right now natives are not thinking about the  

مقصد فکر می‌کنم و می‌خواهم آن را با خودم بیاورم، در حال حاضر بومیان به

vocabulary this deeply and some people might even  disagree they're like well wait a minute if I'm  

این عمیقاً به واژگان فکر نمی‌کنند و حتی ممکن است برخی از افراد مخالف باشند، اگر یک لحظه صبر کنید من

taking something it's basically the same thing  but yes so you can use both in this situation  

چیزی را می‌برم که اساساً همان چیزی است اما بله، بنابراین می‌توانید در این موقعیت از هر دو استفاده کنید   خیلی

all right so in this situation where I'm  moving something from one place to another  

خوب است، بنابراین در این موقعیت که من چیزی را از یک مکان به مکان دیگر منتقل می‌کنم

so I'm taking something from here like I'm right  here and I'm going to take it over here so I'm  

بنابراین از اینجا چیزی می‌گیرم که درست می‌گویم اینجاست و می‌خواهم آن را در اینجا به عهده بگیرم، بنابراین

moving it from one place to another but if I'm  bringing something it's kind of like yeah I'm  

آن را از جایی به جای دیگر منتقل می‌کنم، اما اگر چیزی را بیاورم، مثل این است که بله،

thinking about the party or the place where I'm  going and then I'm going to carry that thing to  

به مهمانی یا مکانی که می‌روم فکر می‌کنم. سپس من می‌خواهم آن چیز را تا

this point okay so that's the slight Nuance in  that if you ask natives they might think about  

این نقطه حمل کنم، بنابراین این تفاوت جزئی است در که اگر از بومیان بپرسید ممکن است به

it that way but that's just for this situation so  if I'm talking about a train like I would take a  

این موضوع فکر کنند، اما این فقط برای این وضعیت است، بنابراین اگر درباره قطاری صحبت می‌کنم که می‌خواهم سوار شوم. یک

train from one place to another but I can't like  bring a train unless I have a toy train I'm going  

قطار از یک مکان به مکان دیگر، اما من نمی‌توانم قطار بیاورم، مگر اینکه قطار اسباب‌بازی داشته باشم، می‌خواهم

to carry it with me okay so it's it's it depends  on the situation and then you learn things you get  

آن را با خودم حمل کنم، بنابراین بستگی به موقعیت دارد و سپس چیزهایی را یاد می‌گیری که

fluent in that vocabulary for a situation so now  I know the difference or I can understand slightly  

به آن مسلط می‌شوی. واژگان برای یک موقعیت بنابراین اکنون تفاوت را می‌دانم یا می‌توانم کمی بفهمم

take versus bring for me carrying something or  moving from one place to another take versus  

بردن در مقابل آوردن چیزی یا حرکت از مکانی به مکان دیگر گرفتن در مقابل

break but a train like we can just say like I take  a train I take a bus I take an airplane something  

استراحت، اما قطاری مانند ما فقط می‌توانیم بگوییم مثل من سوار قطار می‌شوم من با اتوبوس می‌روم. با هواپیما

like that going from one place to another okay so  it's a similar idea like I start here and I go to  

از یک مکان به مکان دیگر بروید، خیلی خوب است، بنابراین ایده مشابهی است مثل اینکه من از اینجا شروع می کنم و به

some other location but I don't bring a plane with  me like unless it's a toy plane and I'm carrying  

مکان دیگری می روم، اما هواپیما را با خودم نمی برم، مگر اینکه یک هواپیمای اسباب بازی باشد و من حمل کنم. به همین

it along and that way it would be like this  okay all right all right good questions though  

ترتیب و به این شکل خواهد بود  خیلی خوب، سؤالات خوبی است، هر چند   اوه،

uh let's see what time is it for you Venezia says  uh if you're asking me it is what time is it 11 06  

بیایید ببینیم ساعت برای شما چند است، ونزیا می‌گوید اوه، اگر از من می‌پرسید ساعت 11 06

a.m here in Japan all right uh I appreciate your  lessons it says array Vibes only glad to hear it  

صبح اینجا در ژاپن است، خوب است اوه من از درس‌های شما سپاسگزارم، می‌گوید آرایه Vibes فقط از شنیدنش خوشحالم

hey says this is awesome to hear but I think your  teaching approach is not totally random or without  

هی می‌گوید این شنیدن عالی است، اما من فکر می‌کنم رویکرد آموزشی شما کاملاً تصادفی یا بدون

Basics I mean it's so practical and fun so there  must be science behind it or you're the first  

مبانی نیست. "اولین   کسی هستم که

to adopt no like this is the way you learn your  native language I'm not I didn't create anything  

نه را می‌پذیرم، این روشی است که شما زبان مادری خود را یاد می‌گیرید، من نیستم، من چیزی ایجاد نکردم

new I know it like it sounds like this is a new  amazing method I discovered but it's not it's just  

جدید، می‌دانم که به نظر می‌رسد این روش جدید  شگفت‌انگیزی است که من کشف کردم، اما این

the way you got fluent in your native language  all right so how we learn is how we speak if  

روش نیست  شما به زبان مادری خود مسلط هستید بسیار خوب، بنابراین نحوه یادگیری ما این است که چگونه صحبت می کنیم اگر

we learn through translations then we will think  about translations when we speak it's like it's  

از طریق ترجمه ها یاد بگیریم، درباره ترجمه ها وقتی صحبت می کنیم فکر خواهیم کرد، مثل این است که این

just a very logical process so I mean if you want  to learn about like the science or the brain like  

فقط یک فرآیند بسیار منطقی است، بنابراین منظورم این است که اگر می خواهید  در مورد آن چیزی یاد بگیرید. علم یا مغز مانند

how the brain works there are lots of things  like that you can study but the basic idea is  

نحوه عملکرد مغز، چیزهای زیادی  مانند آنها وجود دارد که می توانید آنها را مطالعه کنید، اما ایده اصلی این است

that how you learn is how you speak and so if you  learn English as a first language you will speak  

اینکه نحوه یادگیری شما نحوه صحبت کردن است و بنابراین اگر انگلیسی را به عنوان زبان اول یاد بگیرید،

English as a first language rather than trying  to learn it like through another language and  

انگلیسی را به عنوان زبان اول صحبت خواهید کرد. به جای اینکه سعی کنید آن را از طریق یک زبان دیگر یاد بگیرید و

then translate and think about grammar rules and  that kind of thing when you speak all right so  

سپس ترجمه کنید و به قوانین دستور زبان فکر کنید و به این چیزها فکر کنید وقتی که خوب صحبت می کنید، بنابراین

just to prove that you can do this so number one  you're already doing this in your native language  

فقط برای اینکه ثابت کنید می توانید این کار را انجام دهید، در حال حاضر این کار را به زبان مادری خود انجام می دهید

but number two you're also like  learning multiple first languages  

اما شماره دو، شما همچنین می‌خواهید چندین زبان اول را

in your native language all right let  me just make this clear for everybody

به زبان مادری خود بیاموزید، خوب اجازه دهید این را برای همه روشن کنم،

so let's say let's say my native language is Thai  and I'm just writing that because it's short so my  

بنابراین فرض کنید بگوییم زبان مادری من تایلندی است و من فقط این را می‌نویسم چون کوتاه است، بنابراین

native language is Thai I might learn different  ways of speaking with different kinds of people  

زبان مادری من است. تایلندی است من ممکن است روش‌های مختلف صحبت کردن با افراد مختلف را به زبان

in Thai so I'm a Thai person and I speak Thai  fluently and I might speak with like the president  

تایلندی یاد بگیرم، بنابراین من یک فرد تایلندی هستم و تایلندی را روان صحبت می‌کنم و ممکن است مانند رئیس

of a company one way I might speak with more  formal language I might talk with my friends more  

یک شرکت صحبت کنم، یکی از روش‌هایی که ممکن است با زبان رسمی‌تر صحبت کنم با دوستانم بیشتر

casually so I'm using like different vocabulary  or I'm not speaking very clearly the language is  

معمولی صحبت کنم، بنابراین از واژگان متفاوتی استفاده می‌کنم یا خیلی واضح صحبت نمی‌کنم، زبان   در

actually different or uh I could be speaking even  with a child in a different way so like a mother  

واقع متفاوت است یا اوه من می‌توانم حتی با یک کودک به روشی متفاوت صحبت کنم، بنابراین مانند یک مادر

like a Japanese mother they would say like like  like the word foot that's not a very good foot but  

مانند یک مادر ژاپنی، آنها می‌گوید مانند کلمه پا که خیلی خوب نیست، اما

like it's a foot so the word foot I'll just put  foot over here so a Japanese word for foot like  

مثل پا است، بنابراین کلمه پا را اینجا می‌گذارم، بنابراین یک کلمه ژاپنی برای پا مانند

for regular people is like Ashi so my my foot  but like for maybe a baby you'd say like anyo  

برای افراد معمولی مانند Ashi است، بنابراین پای من است. شاید برای نوزادی که مثل هر کسی دیگر می‌گویید این

it's a diff it's a completely different word but  we're talking about the same thing but it's for  

تفاوت است، یک کلمه کاملاً متفاوت است، اما ما در مورد یک چیز صحبت می‌کنیم، اما برای

a different person but you're fluent in all of  these different things so it's like this is like  

یک فرد متفاوت است، اما شما به همه این چیزهای مختلف مسلط هستید، بنابراین مانند این است

a sub language all right and you will also have  things where like it's you get fluent in your uh  

یک زبان فرعی بسیار خوب است و شما همچنین  چیزهایی خواهید داشت که

like the technical vocabulary you need for your  job so maybe I need to talk about like if I'm an  

مثلاً به واژگان فنی که برای شغل خود نیاز دارید، مسلط می شوید، بنابراین شاید لازم باشد در مورد آن صحبت کنم، مثلاً اگر

airline pilot I get fluent and it's still in Thai  so a Thai person who is an airline pilot learns  

خلبان هواپیمایی هستم، مسلط هستم و هنوز هم مسلط است. در تایلندی بنابراین یک فرد تایلندی که خلبان هواپیمایی است

the vocabulary for flying an airline and they  might actually learn some English too I think  

واژگان مربوط به پرواز با یک شرکت هواپیمایی را یاد می‌گیرد و ممکن است در واقع مقداری انگلیسی نیز یاد بگیرد، من فکر می‌کنم

you have to if you're flying internationally but  again like that's getting fluent in this specific  

اگر در سطح بین‌المللی پرواز می‌کنید، باید این کار را انجام دهید، اما دوباره مثل این است که به این واژگان خاص  مسلط می‌شوید

vocabulary that other people don't know so like  a baby doesn't know airline pilot vocabulary or  

که افراد دیگر نمی‌دانم، مثل اینکه کودکی واژگان خلبانی خطوط هوایی را نمی‌داند یا

maybe your friends don't know it or maybe your  boss at some other company doesn't know that  

شاید دوستانتان آن را نمی‌دانند یا شاید رئیس‌تان در شرکت دیگری این را نمی‌داند،

but you get fluent in each of these things  so it's one language and you become fluent  

اما شما به هر یک از این موارد مسلط هستید، بنابراین یک زبان است. و شما

in each of these sub languages okay and that  means you can also become fluent in English  

به هر یک از این زبان‌های فرعی مسلط می‌شوید، و این بدان معناست که می‌توانید به زبان انگلیسی نیز مسلط شوید،

all right so if you can if you know Ty that's  your native language and you learn all of these  

بنابراین اگر می‌توانید اگر Ty را می‌دانید، این زبان مادری شماست و همه اینها را یاد می‌گیرید،

the only difference is you learn these as a first  language so first language first language first  

تنها تفاوت این است که اینها را به عنوان یک زبان یاد می‌گیرید. زبان اول پس زبان اول زبان اول زبان

language first language but wait a minute  now English is a second language why there's  

اول زبان اول اما یک دقیقه صبر کنید اکنون انگلیسی زبان دوم است چرا

no logical reason to do that they're all first  languages if you learn them as a first language  

دلیل منطقی برای این کار وجود ندارد که همه آنها زبان اول هستند اگر آنها را به عنوان زبان اول یاد

okay so you get fluent in this one fluent fluent  fluent but this one oh no you're not fluent in  

بگیرید. یکی روان  مسلط است، اما این یکی، اوه نه، شما به   انگلیسی مسلط نیستید،

English why not it's just because you learned it  as a second language rather than a first language  

چرا نه فقط به این دلیل است که آن را به عنوان زبان دوم به جای زبان اول یاد گرفته‌اید   بسیار

okay hopefully that makes sense so I'm not I'm  not claiming I made any special you know like  

خوب، امیدوارم منطقی باشد، بنابراین من نمی‌خواهم ادعا نکنم که آن را به زبان آورده‌ام. هر چیز خاصی که بلد هستید مانند

special method or anything like that uh this is  just how you got fluent in your native language  

روش خاص یا هر چیزی شبیه به آن آه، به این صورت است که شما به زبان مادری خود مسلط شدید

all right uh pay attention to keywords uh  why people use the word therefore instead  

خیلی خوب، به کلمات کلیدی توجه کنید آه، چرا مردم از این کلمه به جای   استفاده می‌کنند،

of so it's just another word you can use you  know all right uh Miguel says with all respect  

بنابراین این فقط کلمه دیگری است که می‌توانید استفاده کنید. درست است، میگل با تمام احترام می‌گوید

uh-oh whenever I hear with all respect I'm gonna  hear I'm going to hear some problems here we go  

اوه-اوه، هر زمان که با تمام احترام می‌شنوم، می‌خواهم بشنوم، مشکلاتی را می‌شنوم، ما می‌رویم

when you invite anyone to learn foreign  language as a first language you miss to  

وقتی کسی را برای یادگیری زبان خارجی به عنوان زبان اول دعوت می‌کنید، فراموش می‌کنید

mention that when you stepped uh this way you  weren't the complete zero in Japanese well uh  

ذکر کنید که وقتی تو اینجوری قدم گذاشتی تو در ژاپنی صفر کامل نبودی خب

um I basically so what happened with me learning  Japanese is like I came to Japan and I started  

من اساساً اتفاقی که با یادگیری ژاپنی افتاد مثل این بود که به ژاپن اومدم و شروع کردم

learning it as a second language so I didn't know  any Japanese other than like a few words before I  

به عنوان زبان دوم یاد گرفتم پس هیچ ژاپنی دیگه ای بلد نبودم مثل چند کلمه قبل از اینکه

came to Japan so I arrived in Japan and I thought  oh now I'm in Japan now immersion will start to  

به ژاپن بیایم، بنابراین به ژاپن رسیدم و فکر کردم اوه، اکنون در ژاپن هستم، اکنون غوطه وری شروع می کند

transform me into a like a native Japanese speaker  or whatever or a fluent Japanese speaker but that  

من را تبدیل به یک ژاپنی زبان مادری یا هر چیز دیگری یا یک زبان ژاپنی مسلط کند، اما این

didn't happen all right now if I'm taking like  like regular classes like I did I tried doing  

اگر من مثل کلاس‌های معمولی مثل خودم شرکت می‌کنم فعلاً اتفاق

that but it didn't get me fluent so I was learning  the language but I wasn't developing flu fluency  

نمی‌افتد.

that's the difference and for this method it  doesn't matter if you've already been learning  

مهم نیست که قبلاً

English for a long time so what I'm doing usually  for the people who watch my videos they've been  

برای مدت طولانی انگلیسی یاد می‌گیرید، بنابراین کاری که من معمولاً برای افرادی که ویدیوهای من را تماشا می‌کنند انجام می‌دهم، آنها

learning English for months or years so they  understand a lot of English but they're not  

برای ماه‌ها یا سال‌ها انگلیسی یاد می‌گیرند، بنابراین آنها انگلیسی زیادی را می‌فهمند، اما به

communicating fluently and it's because they've  been learning English for many years as a second  

روانی ارتباط برقرار نمی‌کنند و به این دلیل است که آنها سال‌ها است که انگلیسی را به‌عنوان

language rather than a first language so we have  to retrain we have to change their brain to start  

زبان دوم به جای زبان اول یاد می‌گیرند، بنابراین باید دوباره آموزش ببینیم، باید مغز آنها را تغییر دهیم تا شروع به

learning English as a first language and that's  how they get fluent all right hopefully this is  

یادگیری انگلیسی به عنوان زبان اول کنند و این‌گونه است. مسلط است، امیدوارم این

making sense so it doesn't matter if I had already  been learning some Japanese already like so what  

منطقی باشد، بنابراین مهم نیست که قبلاً قبلاً ژاپنی را یاد گرفته بودم، بنابراین آنچه را می‌دانید

you know lots of Japanese or lots of English  speakers uh have been learning English for years  

بسیاری از ژاپنی‌ها یا بسیاری از انگلیسی‌زبان‌ها سال‌ها است که انگلیسی یاد می‌گیرند

and they still can't speak if you look at the chat  in this video the same questions I've been asking  

و هنوز نمی‌توانند صحبت کنند. اگر به چت در این ویدیو نگاه کنید، همان سؤالاتی که من پرسیده‌ام

it's people who are like hey I know a lot of  words but I can't speak and so it doesn't matter  

افرادی هستند که مانند هی من کلمات زیادی می‌دانم اما نمی‌توانم صحبت کنم و بنابراین مهم نیست

if they've already been learning that that's like  the point of this video is you can be learning a  

اگر قبلاً آن را یاد گرفته باشند این مثل این است که هدف این ویدیو این است که شما می‌توانید یک

language but learning a language doesn't make you  fluent in that language it's only if you really  

زبان را یاد بگیرید، اما یادگیری یک زبان باعث نمی‌شود به آن زبان مسلط شوید، فقط در صورتی است که واقعاً

understand the language like a native that's when  you can uh when you can start using it fluently  

زبان را مانند یک بومی درک کنید، در آن زمان می‌توانید شروع به استفاده روان کنید.

all right that's a good phrase though like  with all due respect with all respect all  

بسیار خوب این جمله خوبی است اما مانند با کمال احترام با کمال احترام همه   درست است

right Danielle says thank you very much uh Bruno  says hey Drew just got here hello everybody  

دانیل می‌گوید بسیار متشکرم اوه برونو  می‌گوید هی درو همین الان اینجا آمدم سلام به همه   پل می‌گوید آیا

Pell says can phrasal verbs be used in a formal  conversation like when you answer uh yeah so you  

می‌توان از افعال عبارتی در مکالمه‌ای رسمی استفاده کرد، مثل وقتی که پاسخ می‌دهی اوه بله بنابراین می‌توانید

can use like I will like yeah you can respond with  uh with phrasal verbs it just look look at the  

مانند I will like yeah شما می‌توانید با افعال عبارتی پاسخ دهید، فقط به

communication you're getting from from the other  person kind of model that so if the other person  

ارتباطی که از طرف مقابل دریافت می‌کنید نگاه کنید، بنابراین اگر طرف مقابل

is being very formal then you should probably  be formal too but it depends on the situation  

خیلی رسمی است، احتمالاً باید رسمی هم باش اما بستگی به شرایط دارد

psychotic American teachers back my boy Drew how  are you buddy I'm doing excellently let's see do  

معلم‌های روان‌پریشی آمریکایی پشت پسرم درو حالت چطور است رفیق من خیلی خوب کار می‌کنم ببینیم انجام می‌دهی

you know Vaughn method uh no I don't know what  that is grab ring take all the same yes so you  

روش وان را می‌دانی اوه نه من نمی‌دانم چیست حلقه گرفتن همین طور باشد بله پس شما

can use those things in different situations  but like the Nuance will be a little bit a  

می‌توانید از آن چیزها در موقعیت‌های مختلف استفاده کنید اما مانند Nuance کمی متفاوت خواهد بود،

little bit different so if I grab something  it's like I'm I'm making some kind of motion

بنابراین اگر چیزی را بگیرم مثل این است که دارم نوعی حرکت انجام می‌دهم،

let's say there's an object  right here I am walking  

فرض کنید یک شی وجود دارد در اینجا من راه می‌روم .

so as I move well at this point I grab  that thing and then I bring it or I take it  

همانطور که در این مرحله خوب حرکت می کنم، آن چیز را می گیرم و سپس آن را می آورم یا آن را می گیرم

so at this point here I'm grabbing and then  okay I'm going to bring or tape okay so they're  

بنابراین در این مرحله اینجا دارم می گیرم و سپس باشه، می آورم یا نوار خوب می گیرم تا

slightly different it's not like grab doesn't  mean bring or take it just means you're like  

کمی متفاوت باشند، اینطور نیست گرفتن به این معنی نیست که آن را بیاورید یا بردارید، فقط به این معنی است که شما شبیه آن هستید، این

it's that moment where you connect with something  and then you can take it with you or bring it with  

همان لحظه ای است که با چیزی ارتباط برقرار می کنید و سپس می توانید آن را با خود ببرید یا با

you all right so be careful and the reason I  go into detail about little stuff like this is  

خود بیاورید، پس مراقب باشید و دلیل اینکه من به جزئیات کمی می پردازم. چیزهایی مانند این است

because you know it helps you understand it like  a native you're like ah okay like I could grab  

زیرا می‌دانید که به شما کمک می‌کند آن را مانند یک بومی درک کنید، شما مانند آه بسیار خوب مثل من می‌توانم

something you know and in that I can have like a  physical thing too like I grab this marker so I'm  

چیزی را که می‌دانید برداریم، و از این نظر می‌توانم مانند یک چیز فیزیکی هم داشته باشم مانند این که من این نشانگر را می‌گیرم، بنابراین  دارم با

walking this marker is on my hand I walk by grab  it and I bring it with me or I take it with me  

آن راه می‌روم. نشانگر روی دستم است با گرفتن آن قدم می زنم و آن را با خودم می برم یا با خودم می برم

all right so I could grab lunch same  thing so I don't like physically like  

خیلی خوب است تا بتوانم ناهار را همان چیزی بگیرم  بنابراین از نظر فیزیکی دوست ندارم

grab the lunch and take it it just means  usually I'll like eat it kind of quickly  

ناهار را بگیرم و آن را بگیرم فقط به این معنی است که معمولاً من دوست دارم به سرعت آن را بخورم   خیلی

all right well that's an  interesting questions today  

خوب، این سؤالات جالبی است امروز   بیایید

let's see so grab is like pick up yes so you can  you can grab something but I can grab a person and  

ببینیم که چنگ زدن مانند برداشتن است بله تا بتوانید چیزی را بردارید، اما من می توانم یک نفر را بگیرم و

I'm not like picking them up somewhere I'm just  like holding on to it or if I'm on a train or a  

دوست ندارم آنها را از جایی بلند کنم. درست مثل نگه داشتن آن یا اگر در قطار یا اتوبوس هستم

bus and there's a little pole for me to hold on to  I can grab that thing I'm not moving it anywhere  

و یک تیرک کوچک برای نگه داشتن آن وجود دارد، می‌توانم آن چیز را بگیرم، جایی حرکت نمی‌دهمش.

I'm just holding it to grab something all right so  this is why we really want to understand words and  

فقط برای گرفتن چیزی نگهش می‌دارم خیلی خب، به همین دلیل است که ما واقعاً می‌خواهیم کلمات را بفهمیم و وقتی

we understand words better as we get more examples  okay so when you only get one example or you get a  

مثال‌های بیشتری به دست می‌آوریم، کلمات را بهتر می‌فهمیم، بسیار خوب، بنابراین وقتی فقط یک مثال می‌آورید یا

translation of something that's where you're like  ah I thought I understood but now I understand  

ترجمه‌ای از چیزی دریافت می‌کنید که همان جایی است که می‌بینید آه، فکر می‌کردم متوجه شدم اما حالا

better so it's more examples the naturally varied  review again we have something old something new  

بهتر می‌فهمم، بنابراین مثال‌های بیشتری است، مروری که به‌طور طبیعی متنوع است، دوباره یک چیز قدیمی داریم، چیزی جدید

we combine them together get lots of examples  and that's how you get fluent in that vocabulary

ما آنها را با هم ترکیب می‌کنیم و مثال‌های زیادی به دست می‌آوریم و به این ترتیب به این واژگان مسلط می‌شوید،

uh okay so grab a cup of coffee with you bring  a cup of coffee with you most likely the same uh  

خب، پس یک فنجان قهوه با خود ببرید یک فنجان قهوه با تو به احتمال زیاد همینطوره

nope so if I'm at home I can bring a cup of coffee  from my house but if I grab a cup of coffee like  

نه، پس اگر در خانه باشم، می‌توانم یک فنجان قهوه از خانه‌ام بیاورم، اما اگر یک فنجان قهوه مانند   بگیرم، می‌دانی که

I'm you know the cup of coffee is somewhere and  I'm either going to get it or maybe like I I pick  

فنجان قهوه جایی است و من یکی هستم می‌خواهم آن را بگیرم یا شاید مثل من

it up at my house or I pick it up at a coffee  shop so these are slightly different things  

آن را از خانه‌ام برمی‌دارم یا از یک کافی‌شاپ برمی‌دارم، بنابراین این‌ها چیزهای کمی متفاوت هستند.

okay grab and bring or take so grab again doesn't  mean movement okay all right uh let's see yes so  

بنابراین

in my native language we have a baby language  too yes I mean every every everybody does that  

در زبان مادری من ما یک زبان بچه هم داریم  بله منظورم این است که همه این کار را انجام می‌دهند   خیلی خب آه،

all right uh uh let's see so tomorrow says thank  you so much it's my pleasure is it got fluent or  

بیایید ببینیم، پس فردا می‌گوید متشکرم.

became fluent you can use either one of those both  of those are fine all right the brain is like a  

خوب است مغز مانند یک

sponge that needs a soap input to work properly  actually you don't really need soap for a sponge  

اسفنج است که برای درست کار کردن به ورودی صابون نیاز دارد. در واقع شما واقعاً برای اسفنج نیازی به صابون ندارید.

a sponge just like sucks up stuff automatically  but yes I suppose you could put some soap on it  

so Ishmael says Drew you are such a powerful guy  I've learned a lot from you lately glad to hear it  

بنابراین اسماعیل می‌گوید درو، تو مرد قدرتمندی هستی  من اخیراً از شما چیزهای زیادی یاد گرفته‌ام، خوشحالم که آن را می‌شنوم   بسیار

all right you're one of the best teachers we have  in our lifetime Ishmael from Zimbabwe let's see  

خب، شما یکی از بهترین معلمانی هستید که در طول زندگی خود داریم.

from Bangkok Thailand having fun with learning  English with you sir glad to hear it uh Ashley  

انگلیسی با شما آقا خوشحالم که آن را می شنوم اوه اشلی   می

says I'm curious about this one Drew why you  would say why do some people or why don't some  

گوید در مورد این یکی کنجکاو هستم که چرا می گویی چرا بعضی ها یا چرا بعضی

people care all right so for both of those so why  do they care or why don't they care so much about  

مردم به هر دوی آنها اهمیت نمی دهند پس چرا اهمیت می دهند یا چرا اهمیت نمی دهند آن‌ها آنقدر به

the ways of learning just doing their studies  in English they get very powerful English uh it  

روش‌های یادگیری اهمیت نمی‌دهند که صرفاً مطالعات خود را به زبان انگلیسی انجام دهند، آنها انگلیسی بسیار قدرتمندی می‌کنند، اوه، این

would depend on the person I guess I can't make  a like a claim about what other people are are  

بستگی به فردی دارد که من حدس می‌زنم نمی‌توانم ادعایی در مورد کارهایی که دیگران

doing but typically if you're becoming fluent  it means you're getting lots of examples and  

انجام می‌دهند داشته باشم، اما معمولاً اگر شما در حال مسلط شدن هستید  به این معنی است که مثال‌های زیادی دریافت می‌کنید و   به

helping you or and those examples are helping you  understand the language so you can use it fluently  

شما کمک می‌کنند یا و آن مثال‌ها به شما کمک می‌کنند زبان را بفهمید تا بتوانید به روانی از آن استفاده کنید

that's usually what happens like very very rarely  would someone only study a textbook and then be  

معمولاً این چیزی است که خیلی به ندرت اتفاق می‌افتد کسی فقط یک کتاب درسی را مطالعه کند و سپس

prepared for real conversations that'd be I would  I would I would I would be very surprised if I saw  

برای مکالمات واقعی آماده می‌شدم، می‌کردم، اگر ببینم

someone do that like they're by themselves in like  a just a small house or studying at their desk and  

کسی این کار را انجام می‌دهد، مثل اینکه در خانه‌ای کوچک است یا پشت میزش درس می‌خواند، خیلی تعجب می‌کنم.

they they read a bunch of uh like textbooks or  something like that or even like actual novels  

مثلاً کتاب‌های درسی یا چیزی شبیه به آن یا حتی مانند رمان‌های واقعی

or something if they're able to teach themselves  the language and understand that and then still be  

یا چیزی که اگر بتوانند به خودشان زبان یاد بدهند و آن را بفهمند و سپس هنوز

prepared for real conversations uh and one reason  it would be difficult is because the pronunciation  

برای مکالمات واقعی آماده باشند، و یکی از دلایلی که  دشوار است این است که تلفظ

is going to be different you need to get examples  of people actually saying things so I would I  

متفاوت باشید، باید مثال هایی از افرادی که واقعاً چیزهایی می گویند به دست آورید، بنابراین من

would be surprised uh to to find somebody like  that but if you know somebody maybe it's possible  

از پیدا کردن چنین شخصی تعجب می کنم، اما اگر کسی را می شناسید، شاید این امکان وجود داشته باشد.

all right Josh says thank you so much glad to hear  it thank you for coming in our lives you are such  

در زندگی ما شما

a miracle and we love you well wow that's you guys  are too kind well thank you very much do click  

یک معجزه هستید و ما شما را دوست داریم وای بچه ها خیلی مهربان هستید خیلی خوب از شما متشکرم روی

that like button show your love and click the like  button over there okay psychotic American teacher  

دکمه لایک عشق خود را نشان می دهد و روی دکمه لایک کلیک کنید، اوکی معلم آمریکایی روان پریشی

again for a male American baby it would be my  wee-wee for an adult man it would be I don't know  

دوباره برای یک نوزاد پسر آمریکایی برای یک مرد بالغ برای من خیلی زود است، نمی‌دانم

he is I know this psychotic teacher always with  some psychotic examples over there oh my goodness  

او است، می‌دانم این معلم روان‌پریشی همیشه با نمونه‌های روان پریشی وجود دارد

all right uh is it I'm doing excellent  or doing excellently yeah you could say  

وای خدای من. می‌توانید بگویید

both of those you'll you'll hear you'll  hear people people using both of those  

هر دوی آن‌هایی که خواهید شنید،  خواهید شنید که مردم از هر دوی آن‌ها استفاده می‌کنند   در

early morning in Zimbabwe all right what  is up for grabs up for grab so up for grabs

اوایل صبح در زیمبابوه، خیلی خوب است، چه چیزی برای چنگ زدن به آن‌ها می‌آید، بنابراین

this is something we used to do in like elementary  school as little kids so I would say like who  

این چیزی است که ما قبلاً انجام می‌دادیم. مدرسه ابتدایی به عنوان بچه‌های کوچک، بنابراین من می‌گویم چه کسی

wants uh who wants this candy I'm holding up  like a lollipop or something like that so you  

می‌خواهد، چه کسی این آب نبات را می‌خواهد، من مانند آبنبات چوبی یا چیزی شبیه آن را در دست می‌گیرم تا شما

have a little kid and he would hold something  up in the air here's like a piece of candy or  

یک بچه کوچک داشته باشید و او چیزی را در هوا نگه دارد، مثل یک تکه آب نبات. یا

something and other kids would say oh me me  like I want that so it's up for grabs like  

چیزی و بچه‌های دیگر می‌گفتند آه من مثل اینکه می‌خواهم، بنابراین

it's available for anyone who wants to take that  thing so up four grabs because multiple people  

برای هر کسی که می‌خواهد آن چیزی را تا چهار بار بگیرد در دسترس است، زیرا ممکن است چند نفر

might try to grab that up for grabs all right  now bonus points if you know what the opposite  

سعی کنند آن را به دست آورند در حال حاضر امتیاز جایزه اگر می‌دانید برعکس

of that is so in in again this is like a cultural  thing you learn but it's learning the vocabulary  

آن چیست، دوباره این مثل یک چیز فرهنگی است که یاد می‌گیرید، اما یادگیری واژگان است،

as well so up for grabs we're making something  available what is the opposite of that I'll  

بنابراین ما چیزی را در دسترس قرار می‌دهیم که برعکس آن است، می‌بینم

see if anybody in the chat knows and I'll  tell you the answer if you're interested  

آیا کسی هست یا نه در چت می‌داند و اگر علاقه دارید پاسخ را به شما می‌گویم

give people a moment to see if they can figure  that out so what is the opposite of up for grabs  

یک لحظه به افراد فرصت دهید تا ببینند آیا می‌توانند آن را بفهمند، پس چه چیزی برعکس آن است   آیا

did you also grab something for me yes so again  like the moment of of touching something and  

شما هم چیزی برای من گرفتید بله، دوباره مانند لحظه دست زدن به چیزی و

pulling it with you okay I'm grabbing something  and now I'm bringing it with me but in general  

کشیدن آن با خود بسیار خوب، من چیزی را می گیرم و اکنون آن را با خودم می آورم، اما به طور کلی

we can just say yes like I'll grab some milk  from the store it means I will like grab it and  

ما فقط می توانیم بگوییم بله مثل اینکه مقداری شیر از فروشگاه بردارم، یعنی دوست دارم آن را بگیرم. و

bring it back that's the meaning of it but I can  just say yes I'll grab some milk I don't mean go  

آن را برگردانید معنایش همین است، اما می‌توانم فقط بگویم بله، مقداری شیر برمی‌دارم، منظورم این نیست که

to the grocery store and just hold the milk at  the grocery store I mean bring it with me okay  

به خواربار فروشی بروید و فقط شیر را در خواربار فروشی نگه دارید، منظورم آن است که آن را با خودم بیاورید، باشه   بله خوب

yeah all right textbooks are not enough yes  so we need to get lots of real native examples  

است کتاب‌های درسی کافی نیستند بله، بنابراین ما باید نمونه‌های بومی واقعی زیادی به دست آوریم

that's how you get fluent Benicia says I have been  learning English for two years preparing to take a  

به این ترتیب شما مسلط می‌شوید. بنیسیا می‌گوید من دو سال است که انگلیسی یاد می‌گیرم و برای شرکت در

test I put a lot of effort in grammar uh and some  listening practice I forgot some things and can't  

آزمون آماده می‌شوم، در گرامر تلاش زیادی کردم و برخی تمرین‌های شنیداری را فراموش کردم. بعضی چیزها و نمی‌توانم به

speak well fluently Yes again like you have to  think about the specific pieces of the language  

خوبی روان صحبت کنم بله دوباره مثل اینکه باید به تکه‌های خاص زبان فکر کنید،

as you learn them you are going to get fluent in  some things and not others and so for those things  

همانطور که آنها را یاد می‌گیرید، به بعضی چیزها مسلط می‌شوید و به بعضی چیزها مسلط نمی‌شوید و بنابراین برای چیزهایی

that you do not get fluent in you have to just  spend more time with that vocabulary or whatever  

که به آنها مسلط نیستید. فقط باید وقت بیشتری را با آن واژگان یا هر چیزی که روی

clicked the button yes so call your friends  and neighbors and say watch this video where  

دکمه بله کلیک کرد بگذرانید، پس با دوستان و همسایگان خود تماس بگیرید و بگویید این ویدیو را ببینید که

is my team from Peru I need all my Peruvian  students to click the like button all right  

تیم من از پرو است.

Venezia says should I study all over again I was  studying with lots and lots of phrases you should  

دوباره مطالعه می‌کنم. داشتم با عبارات زیادی مطالعه می‌کردم، شما باید

pick one thing whatever that is like look at the  vocabulary you know so if you have a like a list  

یک چیز را انتخاب کنید، به واژگانی که می‌دانید نگاه کنید، بنابراین اگر فهرستی

of vocabulary uh you can you can look at like  uh do I know this word okay yes I don't need to  

از واژگان مشابه دارید، می‌توانید به آن نگاه کنید. این کلمه را بدانید، بله، نیازی به

review that again do I know that word can I use  it fluently in a conversation yes if you cannot  

بررسی مجدد آن نیست.

then get more examples of that thing until you  can use it fluently all right uh okay galactines  

is loving your class it's very inspired you could  say it's uh you can say it's inspiring or I feel  

دوست داشتن کلاس شما بسیار الهام‌بخش است می‌توانید بگویید این الهام‌بخش است یا من احساس می‌کنم

very inspired from a China new guy you would say  you were Chinese or a guy in China you could say  

خیلی الهام گرفته از یک پسر جدید چینی است که می‌گویید شما چینی هستید یا یک پسر در چین می‌توانید

that but thank you very much Bruno says the word  bound it has a few meanings like it's bound to  

این را بگویید اما خیلی ممنون برونو این کلمه را بیان کرد محدود آن چند معانی دارد مانند این که باید

happen or bound up with someone I found out the  other day it can be used suffix like School bound  

اتفاق بیفتد یا با کسی مرتبط است که روز قبل فهمیدم  می‌تواند پسوندی مانند مدرسه محدود

yes is it common yes and something can also Bound  by jumping like that like the rabbit was bounding  

بله رایج است بله و چیزی نیز می‌تواند با پریدن مانند خرگوش به

something all right and this is why it's so  important to get lots of different examples  

چیزی محدود شود استفاده شود بسیار خوب و به همین دلیل است که خیلی مهم است که مثال‌های مختلف را به دست آوریم

and understand these examples in context so it's  a situational thing vocabulary is situational you  

و این مثال‌ها را در زمینه درک کنیم، بنابراین یک چیز موقعیتی است که واژگان موقعیتی است

don't just learn a word like bound you learn a  word Bound for a particular situation so like  

فقط یک کلمه مانند bound را یاد نمی‌گیری، بلکه یک  کلمه را می‌آموزی.

someone like the child is bounding in the  park so wow he's like jumping jumping very  

کسی مثل کودک در پارک در حال محدود شدن است ، وای او مانند پریدن پریدن از

high jumping very far are okay or this bus  is Bound for a particular location so you're  

ارتفاع بسیار زیاد است، پریدن از ارتفاع بسیار مشکلی ندارد یا این اتوبوس به یک مکان خاص است، بنابراین

you're learning the word but you're expanding your  understanding by getting these different situation  

شما در حال یادگیری این کلمه هستید، اما درک خود را با دریافت کردن بیشتر می‌کنید. این موقعیت‌های متفاوت

situational examples of that thing all right  so that's why we don't just take a vocabulary  

مثال‌های موقعیتی از آن چیز خوب است بنابراین به همین دلیل است که ما فقط یک واژگان را نمی‌گیریم

I'll give this example again remember so  English has a second language English has  

من دوباره این مثال را می‌آورم به خاطر داشته باشید که انگلیسی زبان دوم دارد انگلیسی

a second language we take vocabulary like  in the English word and then we just kind  

یک زبان دوم دارد که ما واژگان را مانند در کلمه انگلیسی می‌گیریم و سپس ما فقط

of get a translation from our native language  or we get a a definition something like that a  

ترجمه ای از زبان مادری خود دریافت می کنیم یا تعریفی شبیه به آن به عنوان

grammar explanation but in English as a first  language which is what I teach so English as a  

توضیح گرامری دریافت می کنیم، اما به زبان انگلیسی به عنوان زبان اول، همان چیزی است که من آموزش می دهم، بنابراین انگلیسی به عنوان

first language so we hear like an English word  but where do we hear that it's a situation so  

زبان اول، بنابراین مانند یک کلمه انگلیسی می شنویم. ما می شنویم که این یک موقعیت است،

there's this like this situation and maybe  there's a different situation and another  

بنابراین   این وضعیت وجود دارد و شاید یک موقعیت متفاوت و

situation over here and then for each of those we  get even more examples to help us understand that  

موقعیت  دیگری در اینجا وجود داشته باشد و پس از آن برای هر یک از آنها مثال های بیشتری به دست می آوریم تا به ما کمک کند آن را بفهمیم

so like the word Bound for example it's  like we're looking at that like as going  

بنابراین مانند کلمه Bound برای مثال، مانند ما است. به آن مانند رفتن

to a particular place so this train is Bound for  wherever I am Bound for greatness so like I am  

به یک مکان خاص نگاه می‌کنم، بنابراین این قطار برای  هر جا که من مقید به عظمت هستم، می‌بینم، پس مانند من

like a I am going like going to be a great thing  I am Bound for greatness that child is Bound for  

مثل یک چیز عالی خواهم بود من به عظمت می‌روم که کودک مقید به

Success all right this company is going places  it's bound to do well okay so as you're hearing  

موفقیت است بسیار خوب، این شرکت به مکان‌هایی می‌رود که مطمئناً خوب عمل می‌کند، بنابراین وقتی

these different examples that's when you  become fluent in the vocabulary so spend  

این مثال‌های مختلف را می‌شنوید، زمانی است که به واژگان مسلط می‌شوید، بنابراین

more time it's the combination of the old with  the new if you only get the old or you only get  

وقت بیشتری را صرف کنید، این ترکیبی از قدیمی‌ها با جدید است، اگر فقط قدیمی یا جدید را دریافت کنید. شما فقط   چیز

the new you do not get fluent fluency is in The  Sweet Spot of the old and new together all right

جدیدی را دریافت می کنید که تسلط روانی دریافت نمی کنید در نقطه شیرین قدیم و جدید با هم است، خیلی خوب،

uh I got that one us see like do you go live on  certain days in the week or just randomly Drew  

اوه، من متوجه شدم که در روزهای خاصی در هفته زنده می روید یا به طور تصادفی درو

uh usually it's been like Mondays and Thursdays  Japan time uh but like I don't have a specific  

اوه معمولاً اینطور بوده است. مثل دوشنبه‌ها و پنجشنبه‌ها به وقت ژاپن، اما مثل اینکه برنامه مشخصی ندارم

schedule and some days maybe I will do it some  days maybe not like next week Monday I will  

و شاید چند روز آن را انجام دهم، چند روز، شاید مثل هفته بعد نباشم دوشنبه،

probably not I don't think uh do a live hey Drew  the English fluency guy do you remember the TV  

احتمالاً نه. آیا دوستان سریال های تلویزیونی   را به خاطر می آورید

series friends in order to learn English yeah you  can watch friends if you like but remember like  

تا انگلیسی یاد بگیرید بله، اگر دوست دارید می توانید دوستان را تماشا کنید، اما به یاد داشته باشید مانند

find something you can focus on an episode of a TV  show might even be too much it will give you a lot  

چیزی را پیدا کنید که بتوانید روی قسمتی از یک برنامه تلویزیونی تمرکز کنید، حتی ممکن است خیلی زیاد باشد و اطلاعات زیادی به شما بدهد.

of information if you don't have a lot of of like  information before that so it takes a while to get  

اگر قبل از آن اطلاعات مشابه زیادی ندارید، بنابراین مدتی طول می کشد تا

all the information for for understanding things  like a native there are many pieces of that Milton  

تمام اطلاعات را برای درک چیزهایی مانند یک بومی به دست آورید، بخش های زیادی از آن میلتون وجود دارد که میلتون

says Hey teacher what does off the wagon mean  uh that's an expression for like like if you're  

می گوید هی معلم چه معنایی دارد. اوه عبارت مانند مانند اگر شما در حال

drinking and then you you stop drinking you fall  off the wagon again now anything like that you can  

نوشیدن   هستید و سپس نوشیدن را متوقف می کنید، دوباره از واگن می افتید، اکنون هر چیزی شبیه به آن می توانید

just Google an expression the best thing the best  kind of questions I can answer for people is like  

فقط یک عبارت را در گوگل جستجو کنید بهترین چیز بهترین نوع سؤالی که می توانم برای مردم پاسخ دهم مانند

nuances or other things like that that you can't  just get at Google for all right I think these  

تفاوت های ظریف یا چیزهای دیگر است. مثل این است که نمی‌توانید برای همیشه در گوگل به آن دسترسی پیدا کنید، فکر می‌کنم این

Charming words you haven't heard it from your  best friends a miracle out for grabs no that's  

کلمات جذابی که شما آن را از بهترین دوستانتان نشنیده‌اید، معجزه‌ای است که ما می‌گوییم، این چیزی

not what we say but it says thank you very much  yes and I am happy that I got to to visit your  

نیست که ما می‌گوییم، اما می‌گوید بسیار متشکرم. بله و من خوشحالم که توانستم از استریم شما بازدید کنم،

stream it is 5 20 a.m in Ukraine now night shift  uh did my favor for the first time in my life you  

اکنون ساعت 5 و 20 صبح در اوکراین است که شیفت شب است. اوه برای اولین بار در زندگی من لطف من را کرد، شما

could say did me yes so the night shift did me a  favor for the first time in my life how often do  

می توانید بگویید آیا بله، بنابراین شیفت شب برای اولین بار به من لطف کرد. زندگی من هر چند وقت یک بار

you go online as I just mentioned about uh two  times a week but it depends we'll see how that  

همانطور که قبلاً در مورد آن دو بار در هفته به آن اشاره کردم، چند بار آنلاین می‌شوید، اما بستگی دارد که ببینیم    چگونه

goes and I think I will probably make more short  videos of the like eclipse of these videos Ishmael  

پیش می‌رود و فکر می‌کنم احتمالاً ویدیوهای کوتاه بیشتری از این کسوف این ویدیوها خواهم ساخت. اسماعیل

says what will be the best method of learning to  get rid of an accent as I mentioned earlier in  

می‌گوید چه خواهد شد بهترین روش یادگیری خلاص شدن از شر یک لهجه همانطور که قبلاً در

this video where you're getting lots of examples  from different people so if you hear 10 different  

این ویدیو به آن اشاره کردم، مثال‌های زیادی از افراد مختلف دریافت می‌کنید، بنابراین اگر

people talking and even if they're not saying  exactly the same thing some of the words will  

صحبت 10 نفر مختلف را می‌شنوید و حتی اگر آنها دقیقاً همان چیزی را نمی‌گویند بین کلمات

be the same and you can hear how they pronounce  words differently so I've given an example before  

یکسان خواهد بود و می‌توانید بشنوید که چگونه کلمات را متفاوت تلفظ می‌کنند، بنابراین من قبلاً مثالی

about a woman that my family like we would go  to her house when I was younger and she is from  

درباره زنی آورده‌ام که خانواده‌ام مثل ما وقتی کوچکتر بودم به خانه او می‌رفتند و او اهل

the southern I think she is from Georgia in the  United States and she would say y'all want some  

جنوب است، فکر می‌کنم او اهل جورجیا در ایالات متحده است و می‌گوید شما همه

pie y'all want some pie and the like the like  kind of clear English is like would you all like  

پای می‌خواهید، همه پای می‌خواهید و مانند آن. یک نوع انگلیسی واضح این است که آیا همه شما دوست دارید

some pie like the pie to eat for dessert y'all  want some pie y'all want some pie and so if you  

برای دسر حتماً مقداری پای مانند پای بخورید. کیک می‌خواهید، همه می‌خواهید یک کیک بخورید و بنابراین اگر

hear lots of different people saying something  then it becomes a lot easier to understand that  

از افراد مختلف می‌شنوید که چیزی می‌گویند آنگاه درک این موضوع بسیار آسان‌تر می‌شود   خیلی خب اوه

all right uh Eunice says bound equals Walk and Run  Plus Jump yeah again like rather than getting a  

یونیس می‌گوید محدود برابر است با راه رفتن و دویدن  به‌علاوه پرش دوباره بله دوست دارم به جای دریافت

definition like type it into Google or like just  like go go to Google image search and you'll see  

تعریفی مانند آن را در Google تایپ کنید یا دوست داشته باشید، مانند رفتن به جستجوی تصویر Google و خواهید دید که

like probably some different examples of that  but yes it's like uh for that example for bound  

احتمالاً چند نمونه مختلف از آن را می‌بینید، اما بله، برای

to do something it's a little bit different  but like yeah like to bound it's like Beyond  

انجام کاری که کمی متفاوت است. درست مانند فراتر

to bound all right y'all want some pie yes on  the wagon means that people a long time ago  

از   بستن همه چیز درست است، همه شما می خواهید کمی پای روی واگن داشته باشید، به این معنی است که مردم مدتها قبل

used to ride a wagon the horse and go to rehab  to get sober it probably they probably wasn't  

سوار بر اسب می شدند و به مرکز توانبخشی می رفتند تا هوشیار شوند، احتمالاً

rehab when people were riding horses and wagons  I don't know if that was a thing back then or  

زمانی که مردم سوار می شدند، در حالت توانبخشی نبودند. اسب‌ها و واگن‌ها نمی‌دانم در آن زمان این مشکلی بود یا

not all right Vanessa says is it possible to  get uh by in Japan just speaking English uh  

ونسا می‌گوید آیا می‌توان در ژاپن فقط انگلیسی صحبت کرد، اوه آه

uh yeah I mean people do because lots of  people come out here and don't speak and  

بله، منظورم این است که مردم این کار را می‌کنند، زیرا افراد زیادی به اینجا می‌آیند و نمی‌کنند. صحبت نمی‌کنند و

and many Japanese people they will try to speak  English and and they will make an effort to do  

و بسیاری از ژاپنی‌ها سعی می‌کنند انگلیسی صحبت کنند و تلاش می‌کنند

that actually Japanese people uh they will  speak English if you if you don't speak any  

که در واقع ژاپنی‌ها انگلیسی صحبت می‌کنند اگر شما هیچ   ژاپنی صحبت نکنید،

Japanese they will they will make that effort but  they will feel very shy about using Japanese or  

آنها این تلاش را انجام می‌دهند اما آنها

using English if I or me or anybody else  if you start speaking Japanese so like  

اگر من یا من یا هر کس دیگری شروع به صحبت کردن به زبان ژاپنی کنید، از استفاده از ژاپنی یا استفاده از انگلیسی بسیار خجالتی می شوم، پس دوست دارم

sometimes if I if I go somewhere I will not use  any Japanese just to see if people can speak  

گاهی اوقات اگر جایی بروم، از هیچ ژاپنی استفاده نخواهم کرد فقط برای اینکه ببینم مردم می توانند صحبت کنند یا خیر.

but other times I I have to pay attention I see  like if they're nervous so I went to a cafe uh  

توجه کنید، می‌بینم که آیا آنها عصبی هستند، بنابراین من به یک کافه رفتم، اوه،

and this is usually for like a local place I  don't expect those people to speak any English  

و این معمولاً برای یک مکان محلی است.

so I went a friend of mine recommended a cafe  and this is just not far from where I am right  

فقط از جایی که الان هستم فاصله چندانی نداشتم،

now but I walked in there and the lady looked  like kind of scared uh she wasn't like nervous  

اما من وارد آنجا شدم و خانم به نظر می‌رسید که ترسیده بود، آه، او

about me but she was like oh no is this guy gonna  you know speak or whatever and so usually when I  

درباره من عصبی نبود، اما او انگار نه، آیا این مرد می‌خواهد صحبت کند یا هر چیز دیگری و معمولاً وقتی من

go into a place like that uh I will I will say  give a big Lego konichiwa you know like letting  

می روم به چنین مکانی، اوه، می گویم یک لگو کونیچیوای بزرگ بدهید که می دانید دوست دارید به

them know I can speak all right but yes you you  definitely can uh you can a lot of people do again  

آنها اجازه دهید بدانند من می توانم خوب صحبت کنم، اما بله، شما قطعاً می توانید آه، بسیاری از مردم می توانید دوباره انجام دهند

like there are many people in Japan who have  been here for many years and still can't speak  

مثل اینکه افراد زیادی در آنجا هستند ژاپنی که سال‌ها اینجا بوده و هنوز نمی‌تواند صحبت کند، می‌خواند

also reading like I'm not even a very good reader  of the language uh but you can definitely yeah you  

که انگار من حتی خواننده خوبی برای این زبان نیستم، اما مطمئناً می‌توانید بله، می‌توانید

can you can get around it's certainly better you  have a completely different life if you can speak  

دور بزنید، مطمئناً بهتر است که زندگی کاملاً متفاوتی داشته باشید. اگر می‌توانید صحبت کنید، اوه،

all right uh we are waiting for Drew's lab  class on Sunday and Wednesdays yeah yeah  

ما منتظر کلاس آزمایشگاه درو هستیم، یکشنبه و چهارشنبه، بله، بله،

uh also you don't have to watch the video live  just come back and watch it whenever all right  

همچنین لازم نیست ویدیو را به صورت زنده تماشا کنید.

uh calluses let me ask a question sir which one is  more important and can force us to study when we  

یکی مهم‌تر است و می‌تواند ما را مجبور به مطالعه کند زمانی که ما

start our learning English Journey self discipline  or motivation uh I don't I don't really think  

شروع به یادگیری زبان انگلیسی سفر می‌کنیم، خود انضباط یا انگیزه، آه، من واقعاً فکر نمی‌کنم

either of those if you need self-discipline and  motivation you're probably not learning English  

اگر به نظم و انگیزه نیاز دارید، احتمالاً انگلیسی یاد نمی‌گیرید.

as a first language so learning English as a  first language should be fun and easy because  

به‌عنوان زبان اول، بنابراین یادگیری زبان انگلیسی به‌عنوان زبان اول باید سرگرم‌کننده و آسان باشد، زیرا

it's supposed to be understandable but if you're  if you need like self-discipline and motivation  

باید قابل درک باشد، اما اگر به انضباط شخصی و انگیزه نیاز دارید، به این

it means that you're trying to learn English as  a second language and it's probably boring and  

معنی است که در حال تلاش برای یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم هستید. و احتمالاً خسته‌کننده است و

you're trying to force yourself to do something  so language learning is something we should all  

شما سعی می‌کنید خود را مجبور به انجام کاری کنید بنابراین یادگیری زبان چیزی است که همه ما باید

be able to do it's a very natural process you  were born to speak and so that's why everybody  

بتوانیم انجام دهیم، این یک فرآیند بسیار طبیعی است که شما برای صحبت کردن به دنیا آمده‌اید و به همین دلیل است که همه

learns to speak their native language it's just a  natural thing and when you're learning things you  

یاد می‌گیرند به زبان مادری خود صحبت کنند. یک چیز طبیعی است و وقتی در حال یادگیری چیزهایی هستید که

know from your friends or your parents or whatever  it's not you don't need motivation to do that it's  

از دوستانتان یا والدینتان می‌دانید یا هر چیز دیگری که نیست، برای انجام آن نیازی به انگیزه ندارید، این

just a natural process and so English as a second  language or whatever language as a second language  

فقط یک فرآیند طبیعی است و بنابراین انگلیسی به عنوان زبان دوم یا هر زبان دیگری به عنوان زبان دوم است.

is usually boring because you're forcing yourself  to do something you don't want to do but English  

معمولاً خسته کننده است زیرا خود را مجبور به انجام کاری می‌کنید که نمی‌خواهید انجام دهید، اما انگلیسی

as a first language it's like fun and easy you  know that's why people watch my videos and they're  

به عنوان زبان اول بسیار سرگرم‌کننده و آسان است، می‌دانید به همین دلیل است که مردم ویدیوهای من را تماشا می‌کنند و

like oh well like I actually really learned  something and it was fun and easy and I could  

مثل اوه که من واقعاً یاد گرفته‌ام. چیزی و سرگرم کننده و آسان بود و می‌توانستم

feel myself becoming more fluent so when you watch  lots of videos on YouTube a lot of it is English  

احساس کنم که دارم مسلط‌تر می‌شوم، بنابراین وقتی ویدیوهای زیادی را در YouTube تماشا می‌کنید، بسیاری از آن‌ها انگلیسی

as a second language and it's kind of boring to  watch because it's just explaining grammar rules  

به‌عنوان زبان دوم هستند و تماشای آن به نوعی کسل‌کننده است زیرا فقط قوانین دستور زبان را توضیح می‌دهد

or whatever all right uh see how much time we got  here we got a little bit of time okay Drew don't  

یا هر چیز دیگری. خوب اوه ببین چقدر وقت داریم اینجا ما کمی وقت داریم، خب درو

be so particular how do they know they didn't  have rehabs back then again I don't know I'm  

آنقدر خاص نباش چگونه می‌دانند که در آن زمان بازتوانی نکرده‌اند، نمی‌دانم من

not making a claim they could have had rehabs  that's an interesting thing to Google though  

ادعا نمی‌کنم. می‌توانستم بازپروری داشته باشم، این برای Google جالب است، هر چند

go to Google and find out like when is when was  the first rehab center for alcoholics or whatever  

به Google بروید و بدانید اولین مرکز بازپروری الکلی‌ها چه زمانی بوده است یا هر چیز دیگری

I think the rehab was just like you go to the  local I don't know like I imagine like people  

فکر می‌کنم این بازپروری درست مثل رفتن شما به محلی بود. مثل مردم

on wagons in the old west you would go to I don't  know like the local hospital or something I don't  

سوار بر واگن در غرب قدیم، می‌رفتی، نمی‌دانم، مثل بیمارستان محلی یا چیزی که نمی‌دانم

know maybe they would give you some different kind  of alcohol I can't I don't know uh Santa tennis is  

شاید آنها به شما نوعی الکل متفاوت می‌دادند، نمی‌دانم اوه تنیس بابا نوئل

uh if I keep watching your videos I can speak  fluently if I stop watching your videos I lose  

اگر به تماشای ویدیوهای شما ادامه دهم، می‌توانم روان صحبت کنم، اگر دیگر ویدیوهای شما را تماشا نکنم، تسلطم را از دست می‌دهم،

my fluency really yeah uh you I mean again it's  good to review information but don't only watch  

واقعاً بله، شما منظورم این است که خوب است اطلاعات را مرور کنید، اما فقط

my videos you have to you have to learn with other  people other examples uh from real situations real  

ویدیوهای من را تماشا نکنید، باید با آن‌ها هم یاد بگیرید. افراد دیگر مثال‌های دیگر آهان از موقعیت‌های واقعی

native speakers this is what we do in fluent  for life so if it's just me speaking you're  

سخنرانان بومی واقعی این همان کاری است که ما در طول زندگی به صورت مسلط انجام می‌دهیم، بنابراین اگر فقط من صحبت می‌کنم، به این

not going to get fluent as quickly or be able to  understand people as easily if you actually have  

سرعت نمی‌توانید مسلط شوید یا نمی‌توانید به راحتی افراد را درک کنید، اگر واقعاً

lots of examples from native speakers so you need  to get those examples too I'm glad my lessons are  

تعداد زیادی از آن‌ها دارید. مثال‌هایی از زبان مادری، بنابراین شما نیز باید آن مثال‌ها را دریافت کنید، خوشحالم که درس‌های من

helpful but my lessons are probably not enough and  that's why I have lots of native speakers join me  

مفید هستند، اما احتمالاً درس‌های من کافی نیست و به همین دلیل است که من زبان‌آموزان بومی زیادی به من ملحق می‌شوند.

in the lessons all right English is considered  an easy language to learn if we compare it with  

اگر آن را با

uh like Asian and Arabic tongues yeah I guess I  mean the languages are easy or hard for different  

زبان‌های آسیایی و عربی مقایسه کنیم، بله، حدس می‌زنم منظورم این است که زبان‌ها به دلایل مختلف آسان یا سخت هستند،

reasons but the interesting thing is that all  kids learn their own language at like the same  

اما نکته جالب این است که همه بچه‌ها زبان خودشان را در یک

time so little little English-speaking kids  they they start speaking English like two or  

زمان یاد می‌گیرند، بچه‌های کوچک انگلیسی‌زبان. آنها مثل دو یا سه سالگی شروع به انگلیسی صحبت کردن می‌کنند

three years old and little Japanese kids start  speaking Japanese at two or three years old so  

و بچه‌های ژاپنی از دو یا سه سالگی شروع به صحبت کردن ژاپنی می‌کنند، بنابراین

there's nothing really different about that I  mean the part of the tricky thing about Japanese  

هیچ چیز واقعاً متفاوتی در این مورد وجود ندارد.

is all of the written characters so it takes many  years to learn all of that regular people going  

سال‌های زیادی برای یادگیری همه افرادی که

to school it takes like 12 years or something to  learn all the the Japanese characters that you  

به مدرسه می‌روند 12 سال یا چیزی طول می‌کشد تا همه نویسه‌های ژاپنی را یاد بگیریم،

use but in English we only have 26 characters I  guess you multiply that by two for lowercase and  

اما در انگلیسی ما فقط 26 نویسه داریم، حدس می‌زنم برای حروف کوچک و بزرگ آن را در دو ضرب کنید.

capital letters so there are some easier things  and difficult things but the interesting thing is  

چیزهای ساده‌تر و سخت‌تر وجود دارد، اما نکته جالب این است

that if you learn as a first language logically  you should start speaking it and you should be  

که اگر به‌عنوان زبان اول منطقی یاد می‌گیرید، باید شروع به صحبت کردن با آن کنید و باید

doing it much faster than even natives are doing  it uh Ishmael says I will introduce these lessons  

خیلی سریع‌تر از این که حتی بومی‌ها این کار را انجام می‌دهند، این کار را انجام دهید. اسماعیل می‌گوید من این درس‌ها را به شما معرفی می‌کنم.

to many people as many people you would say  as many people as I can glad to hear it these  

بسیاری از مردم به تعداد افرادی که شما می گویید به تعداد افرادی که می توانم آن را بشنوم خوشحال می شوم این

lessons are so helpful yeah you would say they  are so very helpful or you can just say like yeah  

درس ها بسیار مفید هستند بله شما می گویید آنها بسیار مفید هستند یا فقط می توانید بگویید بله

you wouldn't put them much in there I like the  concept of reviewing an ownership yeah you want  

شما آنها را زیاد در آنجا قرار نمی دهید من دوست دارم مفهوم بازبینی مالکیت بله، شما می‌خواهید

to get to the point where you feel like it's your  language so if I if I hear a new word in Japanese  

به نقطه‌ای برسید که احساس کنید زبان شماست، بنابراین اگر کلمه جدیدی به زبان ژاپنی بشنوم

and I don't really understand that I'm like uh I  don't really understand what that means so I will  

و واقعاً نفهمم که آهان، واقعاً نمی‌دانم معنی آن را بفهمم

not feel confident and comfortable using it in a  conversation but when I do understand something  

احساس اعتماد به نفس و راحتی در استفاده از آن در مکالمه نخواهم داشت، اما وقتی چیزی را می‌فهمم   انگار

I'm like ah now I got it then I can feel confident  about using it so there there is a little bit of  

آه اکنون آن را فهمیدم، می‌توانم در مورد استفاده از آن احساس اطمینان کنم، بنابراین کمی

speaking practice you need but it's like the the  understanding practices is much more important  

تمرین صحبت کردن وجود دارد. شما نیاز دارید، اما مثل این است که تمرین‌های فهمیدن خیلی مهم‌تر است

Drew when I have an opportunity to think uh my  English is fluent writing for example however the  

وقتی فرصتی برای فکر کردن به زبان انگلیسی من دارم، مثلاً نوشتن روان است، اما

problems begin when I start speaking yes because  they are these are different skills so you can you  

مشکلات زمانی شروع می‌شوند که بله صحبت می‌کنم، زیرا آنها مهارت‌های متفاوتی هستند، بنابراین شما می‌توانید

can read and write and understand things and and  also the way you have to think about the way the  

بخوانید و بنویسید و چیزها را بفهمید و همچنین نحوه فکر کردن در مورد نحوه

brain works so as an example uh if I if I ask you  like tell me five famous actors or even give me  

عملکرد مغز، به عنوان مثال، اگر از شما بپرسم، پنج بازیگر معروف را به من بگویید یا حتی

like 10 names of famous actors your your brain is  like all right now I'm starting you can feel the  

نام 10 بازیگر مشهور را به من بدهید. مغز مثل این است که الان دارم شروع می‌کنم، شما می‌توانید احساس کنید

effort goes up I'm thinking like who is a famous  actor like this person and that person maybe you  

تلاش‌ها بالا می‌رود، من به این فکر می‌کنم که بازیگر معروفی مثل این شخص کیست و آن شخص شاید شما

can think of two or three people and then you have  to think a little bit harder so that's if you're  

بتوانید به دو یا سه نفر فکر کنید و سپس باید کمی فکر کنید. کمی سخت‌تر است، اگر می‌خواهید

trying to recall information but if I give you  pictures of actors and just say like touch the  

اطلاعاتی را به خاطر بیاورید، اما اگر من عکس‌هایی از بازیگران به شما بدهم و فقط بگویم

picture of the person you like you can do that  in in two seconds it's like ding ding ding ding  

عکس شخصی را که دوست دارید لمس کنید، می‌توانید در عرض دو ثانیه این کار را انجام دهید، مثل این است

that you're done all right so recall where  you're trying to remember something is is a  

که شما هستید. خیلی خوب است، بنابراین به یاد بیاورید که در کجا سعی می‌کنید چیزی را به خاطر بسپارید،

different skill than recognition where you like  see something and you and you recognize it and  

مهارت متفاوتی با تشخیص اینکه دوست دارید چیزی را ببینید و شما و شما آن را تشخیص می‌دهید، است و

you can make a choice so if I go to a restaurant  and they've got like pictures of all the food I  

می‌توانید انتخاب کنید، بنابراین اگر من به رستوران بروم و آن‌ها مانند آن را داشته باشند. عکس‌هایی از تمام غذاهایی که من

just choose which one I want it's very easy for  me but if I go to a restaurant and they're like  

فقط انتخاب می‌کنم کدام یک را می‌خواهم، برای من بسیار آسان است، اما اگر به رستورانی بروم و آن‌ها اینطور باشند که دوست دارید

what would you like then I have to think about  it I'm trying to recall or think about what I  

چه چیزی را دوست داشته باشید، باید در مورد آن فکر کنم، سعی می‌کنم به یاد بیاورم یا درباره آن فکر کنم من می‌خواهم

want it's a it's a different process so in an  actual conversation you're trying to recall and  

فرآیند متفاوتی باشد، بنابراین در یک مکالمه واقعی سعی می‌کنید اطلاعات را به خاطر بسپارید و به خاطر بسپارید

remember information rather than just recognize  it all right so these are different skills

به جای اینکه آن‌ها را به درستی تشخیص دهید، بنابراین اینها مهارت‌های متفاوتی هستند،

uh all right and do you have any suggestion for  candidates while interviewing some companies you  

خوب است و آیا پیشنهادی برای نامزدها در هنگام مصاحبه با برخی شرکت‌ها دارید.

mean if you were trying to interview for a job  uh if I were trying to get a job at a company I  

یعنی اگر می‌خواستید برای شغلی مصاحبه کنید، اگر من سعی می‌کردم در شرکتی شغلی پیدا کنم،

would probably look for I would try to go around  the traditional like application process I would  

احتمالاً به دنبال آن می‌گشتم، سعی می‌کردم فرآیند درخواست سنتی را مرور کنم، می‌توانستم

find out who is like the president or the whatever  as high as I could go uh and then talk with those  

بفهمم چه کسی مانند رئیس جمهور یا هر چیز دیگری است. تا جایی که می‌توانستم بروم و سپس با آن

people uh in uh in like try to try to get directly  to them and I would find out what what's going on  

افراد صحبت کنم، آهان، سعی کنم مستقیماً با آنها ارتباط برقرار کنم و من بفهمم چه اتفاقی

with the company and if I could help them in  some way rather than trying to like interview  

در شرکت می‌افتد و آیا می‌توانم به‌جای تلاش به آنها کمک کنم. دوست داشتن مصاحبه

for a typical job so I always wanted to do things  a little bit differently so that I look different  

برای یک شغل معمولی، بنابراین همیشه می‌خواستم کارها را کمی متفاوت انجام دهم به طوری که از نظر شرکت متفاوت به نظر برسم،

to the company so if I just give a job application  like everybody else then I look like everybody  

بنابراین اگر فقط یک درخواست شغلی را مانند بقیه ارائه دهم، مانند همه به نظر می‌رسم،

else but if I look at the company I research them  and I'm asking trying to ask questions or whatever  

اما اگر به شرکت نگاه کنم. من در مورد آنها تحقیق می‌کنم و می‌پرسم سعی می‌کنم سؤال بپرسم یا هر چیز دیگری

um then like I will I will be able to understand  that and and I can probably have like a better  

پس می‌توانم آن را بفهمم و احتمالاً می‌توانم

chance of getting that job uh let's see off wagon  seems to stop doing something or quit doing bad  

شانس  بهتری برای بدست آوردن آن شغل داشته باشم، به نظر می‌رسد که کاری را انجام نمی‌دهد. یا دست از انجام

things yeah but it's it's kind of like typically  typically it's from alcohol but you could use it  

کارهای بد   بله، اما به نوعی شبیه این است که معمولاً از الکل است، اما می‌توانید از آن

for something else but it's not not really used  for other things do you think it's important for  

برای چیز دیگری استفاده کنید، اما واقعاً برای چیزهای دیگر استفاده نمی‌شود.

non-native to know every word a native is saying  if they are speaking clearly uh well you can  

اگر آنها به وضوح صحبت می کنند، مطمئناً می توانید

certainly be in a conversation and and get some  new vocabulary and not know what that vocabulary  

در یک مکالمه باشید و واژگان جدیدی به دست آورید و ندانید که این واژگان چیست،

is uh but you can understand the general thing  that they're saying you might understand like  

اوه، اما شما می توانید چیزی را که آنها می گویند شما ممکن است مانند

I might like a friend of mine uh or many friends  of mine in different countries like I might have  

یک دوست را درک کنید، درک کنید. من یا بسیاری از دوستانم در کشورهای مختلف مانند من ممکن است

a friend from New Zealand or from the United  Kingdom or Australia and I understand what they  

دوستی از نیوزلند یا از بریتانیا یا استرالیا داشته باشم و می‌فهمم که آنها چه

say but they're using some vocabulary I don't  know so I have a friend from New Zealand and  

می‌گویند، اما از واژگانی استفاده می‌کنند که من نمی‌دانم، بنابراین من یک دوست دارم. از نیوزلند و

he's like oh that's Flash and I'm like I think he  means that's cool but I don't know for sure but  

او مثل اوه فلش است و من فکر می‌کنم او  به این معنی است که جالب است، اما مطمئناً نمی‌دانم اما   می‌توانم

I can understand from the context what something  means so I know the word flash but he's using it  

از متن مفهوم چیزی را بفهمم، بنابراین کلمه فلش را می‌دانم اما او از آن استفاده می‌کند. به

in a slightly different way it's like oh that's  like that's so flash that's a cool thing or if I  

روشی کمی متفاوت است، مثل اوه، که مثل آن، خیلی فلش است که چیز جالبی است، یا اگر می‌بینم

see like a friend in the UK uh he uses a phrasal  verb like tart it up like to tart something up  

مثل یک دوست در بریتانیا، او از یک فعل عبارتی استفاده می‌کند، مثل تارت کردن، دوست داشتن چیزی را تارت می‌کند.

and I'm like well I don't I don't like no we  don't use that expression in English but I can  

من دوست ندارم نه، ما از این عبارت در انگلیسی استفاده نمی‌کنیم، اما می‌توانم

understand from the context he's like look at that  look at that girl all tarted up over there with  

از متن آن بفهمم که او مثل نگاه کردن به آن دختر است که همه آن‌جا با

like too much makeup or something it's like ah  okay I understand what that person means so there  

آرایش بیش از حد یا چیزی شبیه به آرایش بیش از حد یا چیزی شبیه آه، می‌فهمم. منظور آن شخص است که

will be times when even natives don't understand  everything that they're hearing uh but that's why  

مواقعی پیش می‌آید که حتی بومیان همه چیزهایی را که می‌شنوند نمی‌فهمند، اما به همین دلیل

it's important to focus number one on the context  and then you can learn other pieces like from that  

مهم است که شماره یک را روی زمینه تمرکز کنید و سپس می‌توانید قطعات دیگری مانند آن را یاد بگیرید

uh Ishmael says do you have any of your videos it  talked about the difference between have and has  

اوه اسماعیل می‌گوید آیا دارید هر یک از ویدیوهای شما درباره تفاوت بین داشتن و داشتن صحبت کرده است.

yes uh if you go to the channel and look for that  video there should be a video about have and has  

uh let's see let's see krishnanthus's typhoid  Nagasaki I'm a what deal it's all like where  

همه چیز مثل جایی که

we finish the typhoon a while ago Tokyo cut it  is nice to see you there hello now you see some  

چند وقت پیش توفون را به پایان رساندیم، توکیو آن را قطع کرد خوشحالم که شما را آنجا می‌بینم سلام، حالا چند

Japanese in the chat Joel says some hands and  a thank you very good noticed thanks a million  

ژاپنی را در چت می‌بینید جوئل چند دست می‌گوید و یک تشکر بسیار خوب متوجه شدم، یک میلیون متشکرم

and no Nemo says comprehension of what's happening  in the movie or whatever content that you're  

و هیچ نمو نمی‌گوید درک آنچه دارد اتفاق می‌افتد. در فیلم یا هر محتوایی که

consuming is quite recommended yes if you don't  understand then that's going to be a problem  

مصرف می‌کنید کاملاً توصیه می‌شود، بله اگر متوجه نمی‌شوید، پس این یک مشکل خواهد بود. از

for sure uh off the wagon means you're sober and  not getting sober yes that's the general way of  

people using it all right well I think we uh we  got to the end of our lesson over here but thank  

آن به خوبی استفاده می‌کنم، فکر می‌کنم اینجا به پایان درس خود رسیدیم، اما از

you all for joining me we got to the end of the  chat uh before I have to sit down and enjoy some  

همه شما برای پیوستن به من متشکرم، قبل از اینکه بنشینم و از ناهار لذت ببرم، به پایان چت رسیدیم.

lunch look at that so I grabbed some lunch at  home and I brought it with me all right thank  

کمی ناهار را در خانه برداشتم و من آن را با خودم آوردم

you so much Drew says Jay's family good to see Jay  and all of his family are watching this video yes  

خیلی خیلی ممنون. درو می‌گوید خانواده جی از دیدن جی خوشحال هستند و همه اعضای خانواده‌اش در حال تماشای این ویدیو هستند بله   به

tell your family to click the like button get  everybody there Eunice says thanks thanks says  

خانواده خود بگویید که روی دکمه لایک کلیک کنند و همه آنجا باشند یونیس می‌گوید متشکرم می‌گوید

George nice to see everybody there if you'd like  to learn more about getting fluent the things that  

جورج خوشحال می‌شود که همه را آنجا می‌بینم، اگر می‌خواهید درباره مسلط شدن بیشتر بیاموزید مواردی که

I talk about in these videos these are the general  principles of getting fluent but I actually take  

من در این ویدیوها در مورد آنها صحبت می‌کنم، اینها اصول کلی  مسلط شدن هستند، اما من در واقع

you through step by step and get you fluent even  if you don't speak in fluent for life so you can  

شما را گام به گام راهنمایی می‌کنم و شما را مسلط می‌کنم، حتی اگر شما تا آخر عمر مسلط صحبت نمی‌کنید، بنابراین می‌توانید   روی

click on the link in the description below Nils is  back nice to see Nils at the end Melissa is there  

پیوند در توضیحات زیر کلیک کنید Nils is بازگشت خوب است برای دیدن نیلز در پایان ملیسا آنجاست

too also wanted to see I didn't think I saw let's  see past and Flash send our regards to your family  

همچنین می‌خواستم ببینم فکر نمی‌کردم دیدم اجازه دهید گذشته و فلش را ببینم سلام ما را به خانواده خود بفرستید

yes Jay and all of his family that's right thanks  yes everybody coming in uh thank you for everyone  

بله جی و همه اعضای خانواده اش درست است متشکرم  بله همه وارد می شوند آه از همه شما متشکرم

Also let's see if I had any anything else anything  else uh let's see I think we got yes I got some uh  

همچنین بیایید ببینیم چیز دیگری داشتم  آه بیایید ببینیم فکر می کنم بله رسیدیم بله

some short videos let's see uh we're probably  gonna make like some new short videos because  

کمی کوتاه آمدم بیایید ببینیم اوه، احتمالاً می‌خواهیم مانند چند ویدیوی کوتاه جدید بسازیم، زیرا

I'll take uh pieces of these and then turn them  into shorter videos so people can let me know if  

تکه‌هایی از آنها را می‌گیرم و سپس آنها را به ویدیوهای کوتاه‌تری تبدیل می‌کنم تا مردم بتوانند به من اطلاع دهند اگر

that would be helpful hopefully it would but yes  I think that'll be the end of this video but want  

مفید باشد، امیدوارم مفید باشد، اما بله، فکر می‌کنم که پایان این ویدیو خواهد بود، اما می‌خواهم

to say thanks for everyone joining me again click  on the links in the description below this video  

تشکر کنم از اینکه همه به من پیوستند، روی پیوندهای موجود در توضیحات زیر این ویدیو کلیک کنید

if you'd like to learn more especially about  Frederick if you want something like uh very  

اگر می‌خواهید بیشتر درباره فردریک اطلاعات بیشتری کسب کنید، اگر چیزی

similar uh to what I'm doing now but the actual  steps to get fluent just go through that process  

شبیه به آن می‌خواهید. اکنون انجام می‌دهم، اما مراحل  واقعی برای مسلط شدن فقط این فرآیند را طی کنید

that'll get you fluent and help you improve your  pronunciation listening everything else all right  

که باعث می‌شود شما مسلط شوید و به شما کمک می‌کند تلفظ خود را بهبود ببخشید و به همه چیز خوب گوش کنید   آهان

uh last questions I have many years watching your  classes since mashed English glad to hear yes Bill  

آخرین سؤالات من سال‌هاست که کلاس‌های شما را تماشا می‌کنم از زمانی که انگلیسی خرد شده می‌شنوم. بله بیل

Fredo nice to see you there alarm went off my  electricity went off is totally different alarm  

فردو خوشحالم که شما را در آنجا می بینم که زنگ هشدار به صدا درآمد  من برق زدم زنگ خطر کاملاً متفاوت است   خاموش

went off my electricity went off it's totally  different yes so again like the vocabulary you  

شد برق من خاموش شد کاملاً متفاوت است بله بنابراین دوباره مانند واژگان

have to learn it situationally and some things  will be related and sometimes they are not but  

باید آن را به صورت موقعیتی یاد بگیرید و برخی چیزها مرتبط خواهند بود و گاهی اوقات هم نه اما

you understand it more like a native as you learn  like a native rather than learning in your native  

شما آن را بیشتر شبیه یک بومی می‌فهمید، همانطور که مثل یک بومی یاد می‌گیرید، نه اینکه به زبان مادری‌تان بیاموزید.

language all right have a fantastic day and  I will see you all in the next video bye-bye