English Addict / LIVE from England - Listen and Chat / Food idioms - Sun 6th Dec - PART 2

hmm oh are we back hello i'm ever so sorry  about that i don't know what happened well  

هوم اوه ما برگشتیم سلام من خیلی متاسفم برای اینکه نمی دانم چه

i have a feeling that i know but i'm still  not 100% sure what happened steve something  

اتفاقی افتاده   احساس می کنم که می دانم اما هنوز  100% مطمئن نیستم که استیو چه اتفاقی افتاده است   اتفاق

very weird happened and now it has messed  everything up can you hear us can you see us  

بسیار عجیبی افتاده است و اکنون به هم ریخته است همه چیز بالا می‌توانی ما را بشنوی می‌توانی ما را ببینی

oh let's hope it doesn't happen again i don't  know what happened though it's very strange a  

آه، امیدواریم این اتفاق دوباره تکرار نشود، نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده است، هرچند خیلی عجیب است که

couple of things were going on on my computer that  i was aware of something to do with my antivirus  

چند چیز در رایانه من در حال انجام است که من از چیزی برای انجام دادن با رایانه‌ام آگاه بودم نرم‌افزار آنتی ویروس

software and then another thing which i think is  connected to chrome the chrome web browser so i  

و سپس چیز دیگری که فکر می‌کنم به کروم به مرورگر وب کروم وصل شده است، بنابراین

think those two things were doing something and  then it caused everything to lock unfortunately  

فکر می‌کنم آن دو کار کاری انجام می‌دادند و سپس باعث شد همه چیز قفل شود متأسفانه

so did this unfortunately eventually everything  stopped working so i hope this will carry on  

بنابراین این کار متأسفانه در نهایت همه چیز از کار افتاد، بنابراین امیدوارم این کار ادامه پیدا کند

olga says it's okay vita says it's okay valeria  says yes uh valentina everyone started to come  

olga می‌گوید اشکالی ندارد ویتا می‌گوید اشکالی ندارد والریا می‌گوید بله اوه والنتینا همه شروع به آمدن

back apologies we were talking about scotch eggs  but let's wait for a few people to come on first  

کردند   معذرت می‌خواهیم که درباره تخم‌مرغ صحبت می‌کردیم اما بیایید صبر کنیم تا چند نفر اول بیایند

shall we before we you know what that story you  know what steve it seems like a million years ago  

باید قبل از اینکه بدانیم این چیست می‌دانی میلیون‌ها سال پیش استیو به نظر می‌رسد

that i was talking about scotch eggs with you  because oh dear what a horrible feeling i can't  

که من درباره تخم‌مرغ‌های اسکاچ با تو صحبت می‌کردم، زیرا اوه عزیزم چه حس وحشتناکی است که نمی‌توانم

begin to tell you how much terror that causes and  and heartache when this happens so i think we're  

شروع کنم به تو بگویم که وقتی این اتفاق می‌افتد چقدر وحشت ایجاد می‌کند و و درد دل می‌کند، بنابراین فکر می‌کنم ما   خوب هستیم،

okay now yes we were showing some scotch eggs  but unfortunately my scotch egg has disappeared  

بله، ما چند تخم‌مرغ نشان می‌دادیم اما متأسفانه تخم‌مرغ من ناپدید شده است

let's not let's not attempt to show that's when  it all went wrong when you're looking for the  

اجازه ندهیم تلاش نکنیم نشان دهیم در آن زمان  همه چیز خراب شد وقتی به دنبال

scotch eggs i think i think it may have been  the scotch egg that did it you see so we don't  

تخم‌های اسکاچ می‌گردید، فکر می‌کنم ممکن است همین بوده باشد . تخم مرغ اسکاتلندی که این کار را انجام داده است، شما می بینید، بنابراین ما نمی

want to uh we don't want to risk bringing that yes  because it's disappeared from your play distance  

خواهیم  اوه، ما نمی خواهیم ریسک کنیم که بله چون از فاصله بازی شما ناپدید شده است

very strange uh people are coming on now we're up  to 27. so thank you everyone for coming back it's  

خیلی عجیب است که مردم در حال آمدن هستند، اکنون ما به  27 رسیده ایم. پس از شما متشکرم همه برای برگشتن

much appreciated uh of course this technology  does go wrong sometimes that mr duncan is very  

بسیار قدردانی می‌کنیم البته این فناوری گاهی اوقات اشتباه می‌کند که آقای دانکن بسیار

clever in being able to sort it all out there it  is there's a scotch egg blimey here we go again mr  

باهوش است که می‌تواند همه چیز را در آنجا مرتب

duncan scotch egg oh well if it goes wrong again  we know it's the scotch egg yes if it goes wrong  

کند. اشتباه می کند ما می دانیم که این همان تخم مرغ اسکاچ است بله اگر اشتباه پیش برود

again we know that it is the curse of the scotch  egg olga liked the effect with the red faces i  

دوباره می دانیم که این نفرین اسکاچ است تخم مرغ اولگا از اثر با چهره های قرمز خوشش آمد من

don't know what i hated that i don't know what was  going on yes that is it saturino it's minced meat

نمی دانم از چه متنفرم که نمی دانم چه خبر است بله این همان ساتورینو است که گوشت چرخ کرده است

and we we wrap it round an egg and then we put  some bread crumbs on it and fry it and uh it's  

و دور یک تخم مرغ می پیچیم و سپس مقداری خرده نان روی آن می ریزیم و سرخ می کنیم و اوه

don't know why it's called scotch egg presumably  it originated in Scotland but we don't know that  

نمی دانم چرا به آن می گویند تخم مرغ اسکاچ احتمالاً منشا آن اسکاتلند است اما ما نمی دانیم. بدانید که

we don't know that we're assuming it is because  that's why you know scotch if he's put scotch in  

ما نمی‌دانیم که فرض می‌کنیم به این دلیل است  به همین دلیل است که اگر او اسکاچ را

front of something it means it refers to scotland  and it's supposedly it's a bit unhealthy yeah uh  

جلوی  چیزی قرار داده باشد، به این معنی است که به اسکاتلند اشاره دارد و ظاهراً کمی ناسالم است بله

eggs and meat they are very nice though they're  quite delicious uh and the the reason that um  

تخم‌مرغ و گوشت بسیار خوب هستند. اگرچه آنها کاملاً خوشمزه هستند، و دلیل اینکه

if gemini 2 is back i'm not quite sure whether  gemini 2 is back but it was gemini 2 that asked  

اگر جمینی 2 برگشته است، من کاملاً مطمئن نیستم که جمینی 2 برگشته است یا نه، اما جمینی 2 بود که

the question why were we talking about scotch eggs  a lot that's it and the reason is because we can  

این سوال را مطرح کرد که چرا ما در مورد تخم مرغ اسکاچ زیاد صحبت می کنیم، همین است و دلیل آن این است که ما می‌توانیم

go into a pub now um the lockdown is finished  but you can go into a pub but you can only have  

اکنون به یک میخانه برویم و قرنطینه تمام شده است اما می‌توانید به یک میخانه بروید، اما فقط می‌توانید

a drink of alcohol okay if you have what the  government are saying is a substantial meal  

الکل بنوشید، البته اگر چیزی را داشته باشید که دولت می‌گوید یک وعده غذایی قابل

yes there's something that is actually a meal  instead of a snack so apparently it seems that  

there is a big difference between snack and  meal so scotch egg for me i think it's a snack  

توجه است. تفاوت بین میان وعده و غذا، بنابراین برای من تخم‌مرغ اسکاچ، فکر می‌کنم این یک میان‌وعد است

yes but if you serve it on a plate with salad  then it becomes a meal you see so that's what  

بله، اما اگر آن را در بشقاب با سالاد سرو کنید، تبدیل به یک وعده غذایی می‌شود، بنابراین این همان کاری است که

many pubs are doing they are serving  scotch eggs so they can stay open and  

بسیاری از میخانه‌ها انجام می‌دهند، تخم‌مرغ‌های اسکاچ سرو می‌کنند تا بتوانند باز بمانند. و

serve beer as well so it's very clever so  the reporters were asking the government  

آبجو نیز سرو کنید بنابراین بسیار هوشمندانه است        خبرنگاران از دولت می‌پرسیدند

what do you mean by substantial meal yes and the  reporters asked ask the members of the government  

منظور شما از غذای قابل توجه بله چیست و خبرنگاران پرسیدند از اعضای دولت بپرسید

if i have a scotch egg is that a substantial meal  yes and then there was confusion because a scotch  

اگر من یک تخم مرغ اسکاچ دارم این است که یک وعده غذایی قابل توجه بله و سپس وجود داشت. سردرگمی چون

egg is quite big you know it's not like crisps uh  it's a bit more than that so some politicians were  

تخم‌مرغ اسکاچ بسیار بزرگ است، می‌دانید که شبیه چیپس نیست، آه ، کمی بیشتر از این است، بنابراین برخی از سیاستمداران

contradicting each other some some some of them  were saying no that isn't a substantial meal okay  

با یکدیگر مخالفت می‌کردند، برخی برخی از آنها می‌گفتند نه، این غذای قابل‌توجهی نیست، اشکالی ندارد.

and others were saying yes it is uh and uh some  politicians corrected themselves in different  

و دیگران می‌گفتند بله، اوه و آه، برخی از سیاستمداران خود را در مصاحبه‌های مختلف تصحیح کردند،

interviews so uh anyway the answer is yes it is uh  if you go into a pub and have a scotch egg you can  

بنابراین اوه به هر حال پاسخ این است که بله، اوه، آه، اگر به میخانه بروید و یک تخم مرغ اسکاچ بخورید،

have alcohol so that's the end of that so gemini  2 if you've missed it you'll have to watch the the  

می‌توانید الکل بخورید، بنابراین این پایان کار است پس جوزا 2 اگر آن را از دست داده‌اید، باید

play again what i love is steve has now explained  this twice so at the end of the previous video  

دوباره بازی را تماشا کنید. استیو اکنون دو بار این را توضیح داده است، بنابراین در پایان ویدیوی قبلی

that preceded us getting cut off and then and  then now so you have two answers hopefully they're  

که قبل از قطع شدن ما و سپس و حالا، بنابراین شما دو بار دارید. پاسخ می دهد امیدوارم که

they're the same oh dear steve that was awful  i i feel so upset it really does upset me when  

آنها همان هستند   آنها همان استیو عزیز هستند که افتضاح بود من احساس می کنم خیلی ناراحتم که واقعاً ناراحتم می کند   وقتی

things go wrong like that as it does you steve  i just went into the kitchen and had some bread  

همه چیز به همین شکل پیش می رود همانطور که استیو می کنی من فقط به آشپزخانه رفتم و مقداری نان خوردم

no i mean on your computer oh on my computer yes  when steve has computer problems everyone knows  

نه منظورم این است که کامپیوتر شما آه در رایانه من بله وقتی استیو مشکلات رایانه ای دارد همه می دانند

because you can hear him banging and  thumping and throwing things around  

زیرا می توانید صدای او را بشنوید که کوبیده و ضربه می زند و چیزهایی را به اطراف پرتاب

so yes yet i was very calm did you see  that did you see how calm i was how calmly  

and professionally i handled the situation very  good so now we've we've we've sorted the scotch  

می کند. موقعیت عملکرد بسیار خوب است، بنابراین اکنون ما تخم مرغ اسکاچ را مرتب

egg we're back up to 83 mr duncan good so we're  slowly climbing 831 people watching oh i see  

کرده ایم و به 83 میرسیم آقای دانکن خوب است، بنابراین ما به آرامی صعود می

um gemini 2 is back and he thanks me for the  information yes it was yeah i won't say it again  

کنیم. اطلاعات بله بله بود، دیگر نمی گویم

uh yes it was interesting that um uh joe we had  joe on before the breakdown okay uh and wanted  

اوه بله جالب بود که اوم اوه جو ما قبل از خرابی جو را داشتیم، اوه اوه و می خواستیم

to know how to send you a picture okay well you  can send a picture to my email i think i have  

بدانم چگونه برای شما عکس بفرستم، خوب شما می توانید یک عکس برای من ارسال کنید ایمیل فکر می‌کنم   جزئیاتم را

my details here actually let me just see if i  can find them i haven't shown them for a long  

اینجا دارم در واقع اجازه دهید ببینم آیا می‌توانم آنها را پیدا کنم یا نه، مدت طولانی است که آنها را نشان نداده‌ام

time if you want to get in touch hopefully  if i press this button we won't break down  

اگر می‌خواهید با ما تماس بگیرید، امیدوارم اگر این دکمه را فشار دهم، خراب نمی‌شویم

but if you want to get in touch yes my  email address is coming up right now

اما اگر شما می‌خواهم با شما تماس بگیرم بله آدرس ایمیل من در حال حاضر در دسترس است،

so now you know you know the email address  

بنابراین اکنون می‌دانید که آدرس ایمیل

i'll go back a little bit just because it it only  comes on the screen very quickly there it is look  

look how lovely i am look at that so there  it is that's my facebook page and also  

را می‌دانید. من به آن نگاه می‌کنم، این صفحه فیسبوک من است و

my email as well so there it is so if you want  to send a po a photograph of you watching me  

همچنین ایمیل من است، بنابراین اگر می‌خواهید ارسال کنید عکسی از شما در حال تماشای من   در

watching you watching me i think oh interesting  tomic says that uh there was a rule in poland  

حال تماشای شما در حال تماشای من فکر می‌کنم اوه جالب تومیک می‌گوید که اوه، سال‌ها پیش قانونی در لهستان وجود

uh many years ago that you could only buy hard  alcohol with a snack oh uh interesting so we've  

داشت که می‌توانست فقط الکل سخت را با یک میان وعده بخرید، اوه اوه جالب است، بنابراین

got this rule now uh in place in most areas of the  uk where they've opened up the pubs again but you  

ما  این قانون را داریم  اکنون در اکثر مناطق بریتانیا که بارها را باز کرده‌اند، اما شما

can't have alcohol unless you have a meal or a  substantial meal yes which does include a scotch  

نمی‌توانید الکل بخورید مگر اینکه یک وعده غذایی یا یک وعده غذایی قابل توجه داشته باشید، بله که شامل یک

egg so you can have a scotch egg maybe salad some  tomatoes chopped up with some lettuce and maybe  

تخم‌مرغ اسکاچ هم می‌شود، بنابراین می‌توانید یک تخم‌مرغ بخورید. سالاد مقداری گوجه‌فرنگی خرد شده با مقداری کاهو و شاید

maybe something else on the plate so it has to be  a meal that you can actually eat sit down and eat  

شاید چیز دیگری در بشقاب، بنابراین باید غذایی باشد که در واقع می‌توانید آن را بنشینید و بخورید

rather than a snack talking of that you can just  hold in your hand talking of food our boat alberto  

نه یک میان‌وعده که می‌توانید درباره آن صحبت کنید که فقط می‌توانید آن را در دست نگه دارید و در مورد غذا صحبت کنید. boat alberto

says where are the food idioms yes well coming up  we're coming up a few moments ago we had nothing  

می‌گوید اصطلاحات غذا کجا هستند بله خوب است چند لحظه پیش داریم می‌آییم چیزی

we had nothing because something happened with my  computer it went wrong people are sorry to cut you  

نداشتیم   چیزی نداشتیم زیرا اتفاقی با رایانه من رخ داده است، مردم متاسفم که شما را قطع کردم

off there and now i'm waiting for it to go wrong  again you see a few people are saying that they  

و اکنون منتظر هستم برای اینکه اشتباه پیش برود دوباره می بینید که چند نفر می گویند که

they're saying that your beard looks a little  darker your beard looks a little darker very well  

آنها می گویند ریش شما کمی تیره تر به نظر می رسد خیلی خوب به نظر می

observed this this today this today yes as opposed  to which today uh the other today that yesterday's  

today the other today yeah okay um yes you may  have noticed that my beard is a little darker  

رسد امروز بله، بله، بله ممکن است متوجه شده باشید که ریش من کمی تیره تر است.

yes i i haven't done it too much though i think  i think it looks rather nice what have you done  

mr duncan i've put a little bit of colour on my  beard just a little bit just to darken it slightly  

ریش من فقط کمی تیره تر می شود

so i think it actually looks better i think  it looks more well i suppose it looks less  

بنابراین فکر می کنم واقعاً بهتر به نظر می رسد فکر می کنم بهتر به نظر می رسد فکر می کنم کمتر به نظر می رسد

i i look less like someone's granddad

من کمتر شبیه پدربزرگ کسی هستم

just somebody's uncle instead i look like an  uncle instead of a granddad you see so i don't  

فقط به عموی یک نفر شبیه یک عمو هستم به جای پدربزرگ که می بینید بنابراین من خیلی از آن

feel so bad about it but i was expecting a lot of  sarcasm you see well i'm holding back mr duncan  

احساس بدی ندارم، اما

i'm holding back i really thought steve was going  to make some reference to to rudy giuliani you see  

انتظار طعنه‌های زیادی را داشتم، شما خوب می‌بینید من جلوی خود را می‌گیرم آقای دانکن.

so i thought you were going to make some reference  to that that was embarrassing wasn't it yes  

فکر کردم شما بودید اشاره ای به آن چیز خجالت آور می کنم، نه بله،

so i thought you were going to make make some  mention about me again getting hot in the studio  

بنابراین فکر کردم می خواهید درباره داغ شدن دوباره من در استودیو کمی صحبت کنید

and then maybe the sweat running down my face  from my dyed beard you look younger says anna  

و سپس شاید عرق ریش رنگ شده ام روی صورتم جاری شود، جوان تر به نظر برسید. آنا

fly away says i think it's ridiculous  but i'm not sure the flyways are  

می‌گوید فلای دور می‌گوید فکر می‌کنم مسخره است، اما مطمئن نیستم که خط‌های

referring to your to your uh beard or not uh  less like santa claus okay it says v tess or  

پروازی به ریش تو اشاره می‌کنند یا نه کمتر شبیه بابا نوئل، اوکی می‌گوید v tess یا

i thought steve was going to make some mention of  yes dirk bogart flyaway does say steve dick dirk  

فکر می‌کردم استیو قصد دارد کمی به ریش شما اشاره کند. بوگارت فلای‌وی می‌گوید استیو دیک

bogart in death in venice by lucino visconte a  brilliant film by the way you have some beautiful  

درک بوگارت در مرگ در ونیز اثر لوچینو ویسکونت یک فیلم درخشان است، از این جهت که شما

music in that movie so yes so i i really did think  steve was going to make some some suggestion that  

در آن فیلم موسیقی زیبایی دارید، بنابراین بله، من واقعاً فکر می‌کردم استیو می‌خواهد پیشنهادی بدهد

that i was doing the same thing as rudy giuliani  well i wasn't going to say that i thought you  

که   دارم این کار را انجام می‌دهم. درست مثل رودی جولیانی خب من نمی‌خواستم بگویم که فکر می‌کردم

were very vain mr dungan vane not really well  women do it all the time they dye their beards

شما خیلی بیهوده هستید آقای دانگان وین واقعاً خوب نیست زنان همیشه این کار را انجام می‌دهند که ریش‌های خود را

well some do some women do die their beards you  see you know we are living in the 2000s now you  

خوب رنگ می‌کنند برخی از زنان نیز ریش‌های خود را می‌میرند. در دهه 2000 زندگی می‌کنید، اکنون

see 2020 you see everyone has beards women men  children if you if you say you're vain it means  

می‌بینید 2020 می‌بینید همه ریش دارند زنان، بچه‌های مردان، اگر می‌گویید بیهوده هستید، به این معنی است

you spend a lot of time looking at yourself and  attending to your appearance you worry too much  

که وقت زیادی را صرف نگاه کردن به خودتان و توجه به ظاهرتان می‌کنید، بیش از حد

about your appearance or maybe you go too far with  your appearance but women women dye their hair  

نگران ظاهرتان هستید یا شاید شما با ظاهر خود زیاده روی کنید، اما زنان زنان موهای خود را رنگ می کنند

so so if a woman can dye her hair different  colours why can't a man dye his beard  

، بنابراین اگر زنی می تواند موهای خود را با رنگ های مختلف رنگ کند، چرا مردی نمی تواند ریش خود را رنگ کند

and i haven't really dyed it it's just a little  darker that's all you can still see the grey  

و من واقعاً آن را رنگ نکرده ام، فقط کمی تیره تر است، این فقط شما هستید. هنوز هم می‌توان خاکستری را دید

so it's still there but it's less obvious  once you start you'll have to do it every week  

بنابراین هنوز آنجاست، اما کمتر مشخص است  وقتی شروع کردی باید هر هفته این کار را انجام دهی

because those grey roots will come through mr  duncan i don't really care about that to be honest  

زیرا آن ریشه‌های خاکستری از طریق آقای دانکن وارد می‌شوند.

i can always put a little bit on but nothing else  you see i'm not going to have any plastic surgery  

کمی ادامه دارد، اما هیچ چیز دیگری، می بینید که من

or anything like that before anyone says mr duncan  you know it starts with this but then it ends  

قبل از اینکه کسی بگوید آقای دانکن، جراحی پلاستیک انجام نمی دهم، می دانید که با این شروع می شود، اما بعد

with with knives and and face transplants and  plastic surgery fortunately i can't afford that  

با چاقو و پیوند صورت و جراحی پلاستیک ختم می شود. خوشبختانه می توانم استطاعت مالی ندارم در

i can afford to buy a box of dye or colouring for  my beard have you got it to show us mr duncan i  

من می توانم یک جعبه رنگ یا رنگ برای ریش خود بخرم، آیا شما آن را دارید تا به ما نشان دهید آقای دانکن،

haven't never mind i don't even fetch it no it's  okay i don't i don't think anyone really cares i  

من هرگز اهمیتی نمی دهم، حتی نمی توانم آن را بیاورم، نه، اشکالی ندارد، فکر نمی کنم کسی باشد واقعاً اهمیت می‌دهم،

think people want to see the food idioms yes let's  get on to the food idioms because we've got less  

فکر می‌کنم مردم می‌خواهند اصطلاحات غذا را ببینند، بله، بیایید به اصطلاحات غذا بپردازیم، زیرا

time now with the the breakdown that happened and  that's just mr steve's breakdown it's not even the  

اکنون زمان کمتری داریم با خرابی‌هایی که اتفاق افتاد و این فقط خرابی آقای استیو است، حتی

technical breakdown that was just mr steve rolling  on the floor have we also got the uh the sentence  

خرابی فنی که فقط آقای استیو بود نیست. در حال غلت زدن روی زمین، ما هم به این

game we have right and a lot to fit in the next  hour i don't know when anyway oh yeah i still  

جمله‌ای رسیدیم که حق داریم و چیزهای زیادی در ساعت آینده جا می‌گیریم، نمی‌دانم چه زمانی آه، بله، هنوز

can't believe that happened by the way steve  i was going to show a mystery object as well  

نمی‌توانم باور کنم که اتفاقی که استیو می‌خواستم افتاد یک شیء مرموز را نیز نشان

you see lukino not lucino how did i oh you know i  said it's luke the ch is pronounced like a k kino

دهید   لوکینو نه لوچینو را می‌بینید چطور می‌دانم، اوه، می‌دانم گفتم لوک است که ch مانند k kino تلفظ می‌شود،

so dye as in add colour or  change colour not die as in

بنابراین رنگ را در رنگ اضافه کنید یا تغییر رنگ دهید،

a different dimension safe to say that fly  away is not a fan of your beard religion by  

نه در ابعاد دیگری بمیرید. طرفدار مذهب ریش شما نیست

the comments why that's nothing they fly away i've  already mentioned i've already mentioned fly away  

با کامنت‌هایی که چرا این چیزی نیست قبلاً ذکر کردم که قبلاً اشاره کردم پرواز دور

says unbelievable oh i see very vain old man  of the 1800s that's okay it's crazy and i think  

می‌گوید باورنکردنی است آه، من پیرمرد بسیار بیهوده دهه 1800 را می‌بینم، اشکالی ندارد دیوانه است و فکر

it's ridiculous anna says i look younger anna anna  thank you very much anna anna says i look younger  

می‌کنم   مسخره است آنا می‌گوید جوان‌تر به نظر می‌رسم آنا آنا خیلی ممنون آنا آنا می‌گوید من جوان‌تر به نظر می‌رسم

i just want it to look more tidy you see so that's  it it's not a big deal i mean women all the time  

من فقط می‌خواهم مرتب‌تر به نظر برسد، بنابراین مشکل مهمی نیست، منظورم این است که همیشه زنان

every day when a woman wakes up the first  thing she does is plaster lots of makeup on  

هر روز وقتی یک زن از خواب بیدار می‌شود اولین کاری که انجام می‌دهد این است که مقدار زیادی آرایش روی

her face so if a woman can do that to the whole  of her face i'm sure i can put a little bit of  

صورتش می‌چرخاند، بنابراین اگر زنی بتواند این کار را انجام دهد. که به کل صورتش مطمئنم می‌توانم کمی

colour on my gray beads men are sort of paying  more attention to their grooming yes their  

رنگ روی مهره‌های خاکستری‌ام بگذارم، مردان به نوعی به آراستگی‌شان توجه بیشتری می‌کنند، بله،

looks their groom if you're you're grooming  when you refer to a man's grooming it means  

اگر شما آراسته هستید، ظاهر دامادشان به نظر می‌رسد. آراستن یک مرد به این معنی است

how tidy he makes himself yes beards tidy  his hair his teeth his clothes grooming  

که   او چقدر خودش را مرتب می‌کند، بله ریش‌هایش را مرتب می‌کند  موهایش را مرتب می‌کند  دندان‌هایش را

are you well groomed it just means are you very  nicely presented so you might have lovely nails  

مرتب می‌کند  آیا شما خوب آراسته هستید، این فقط به این معنی است که آیا شما خیلی زیبا ارائه شده‌اید تا ممکن است ناخن‌های دوست‌داشتنی داشته باشید

uh perfect teeth uh your eyebrows you've had them  trimmed um your beard is neatly trimmed and you  

اوه دندان‌های عالی، آه ابروهایتان را کوتاه کرده‌اید اوم ریش شما مرتب است مرتب شده و

just if you look neat you see uh if you're well  groomed it's usually used as a compliment so you  

شما   فقط اگر مرتب به نظر می رسید، می بینید که اگر آراسته باشید، معمولاً به عنوان یک تعریف از آن استفاده می شود، بنابراین

are looking well groomed yes today mr duncan a bit  like if you were to groom your pet by brushing the  

خیلی آراسته به نظر می رسید، بله امروز آقای دانکن کمی شبیه به این است که حیوان خانگی خود را با مسواک

the fur of your dog or your cat okay and making  it look nice and that you're grooming your pet  

زدن خز خود آرایش کنید. سگ یا گربه شما خوب است و آن را زیبا نشان می‌دهید و اینکه حیوان خانگی

making it look neat and tidy so you can use that  same expression uh for for a man you don't usually  

خود را مرتب و مرتب می‌کنید، بنابراین می‌توانید از همان عبارت برای مردی استفاده کنید که

refer to women women don't usually you don't  you don't say to a woman you're well groomed  

معمولاً به زنان اشاره نمی‌کنید. نگو به زنی که آراسته هستی

no that's just an expression you would use  to a man unless they have a beard of course  

نه این فقط عبارتی است که برای مرد به کار می بری مگر اینکه ریش داشته باشد البته

if a woman has a beard you might say you look  very well groomed love very well groomed anyway  

اگر زنی ریش دارد ممکن است بگوییم خیلی آراسته به نظر می آیی خیلی دوست دارم به هر حال خوب آراسته   به هر

anyway food idioms food idioms very quickly we've  got 15 food idioms to look at i was going to show  

حال اصطلاحات غذا اصطلاحات غذا خیلی سریع ما  15 اصطلاح غذا داریم که باید به آنها نگاه کنیم

the mystery object but i might show that next  week instead sunshine is sad why i don't know  

، می‌خواستم   شی معمایی را نشان دهم، اما ممکن است نشان دهم که هفته آینده در عوض آفتاب غم انگیز است چرا نمی‌دانم

well let's cheer you up sunshine uh mr steve  never say hi to me oh really hi sunshine oh i  

خوب بیایید شما را خوشحال کنیم آفتاب آه آقای استیو هرگز به من سلام نگو آه واقعاً سلام آفتاب آه می

see is that is that what what's making you sad yes  there are lots of people who actually get sad when  

بینم این چیزی است که شما را غمگین می کند بله ، افراد زیادی هستند که وقتی

mr steve does say hello to them well i hope i've  cheered you up now yes i say i can't say hello to  

آقای استیو به آنها سلام می کند واقعاً غمگین می شوند، امیدوارم اکنون شما را خوشحال کرده باشم بله می گویم نمی توانم به

everyone so i just normally say hello hello and  that refers to everyone including you sunshine  

همه سلام کنم. فقط به طور معمول سلام کنید و این به همه از جمله شما آفتابی است

but i will give you a special hello because i  want you to be happy yes there is nothing worse  

اما من یک سلام ویژه به شما خواهم داد زیرا می خواهم خوشحال باشید بله هیچ چیز بدتر

than being unhappy so we will try try our best  to to make you happy today we had oh by the way  

از ناراضی بودن نیست بنابراین ما تمام تلاش خود را خواهیم کرد تا امروز شما را خوشحال کنیم. به هر حال،

steve whilst we're talking to each other on no  particular subject do you know what the hottest  

استیو، در حالی که ما در حال صحبت با یکدیگر در مورد هیچ موضوع خاصی هستیم، می‌دانید داغ‌ترین

christmas gift is this year the hottest christmas  gift oh right the hottest christmas gifts  

هدیه کریسمس امسال چیست، داغ‌ترین هدیه کریسمس، اوه، داغ‌ترین هدیه‌های کریسمس است

by that we mean i think popular popular i can't  think is it computer related no it's something in  

. فکر کنید آیا این مربوط به رایانه است نه چیزی

the house it's something that a lot of people  are using because they are now stuck at home  

در خانه است، چیزی است که بسیاری از مردم از آن استفاده می‌کنند زیرا اکنون در خانه گیر کرده‌اند؟

is it a some kind of webcam webcam no uh  so that they can be seen on zoom it's not  

nothing nothing to do with computers nothing  to do with computers so but it's something to  

برای انجام با com هیچ ربطی به رایانه‌ها ندارد، اما این چیزی است

do with lockdown yes it's just lots of food it's  you're near but it's something that many people  

که   با قفل کردن انجام می‌شود بله، فقط مقدار زیادی غذا است، شما نزدیک هستید، اما این کاری است که بسیاری از مردم

are doing whilst they are in lockdown something  that many people say they can't live without  

در حالی که در قفل هستند انجام می‌دهند، کاری که بسیاری از مردم می‌گویند نمی‌توانند بدون آن زندگی کنند

oh what can't you live without that they would  normally get if they were out and about having  

اوه بدون آن چه چیزی نمی توانید زندگی کنید که آنها معمولاً اگر بیرون بودند و

food delivered uh no ah i don't i don't think  that would be a very good question clever though  

غذا تحویل می دادند، اوه نه آه، فکر نمی کنم، این سؤال خیلی خوبی باشد، اما این سؤال هوشمندانه ای

isn't it what having their turkey delivered  by a company that cooks it for them because  

است. توسط شرکتی تحویل داده شده است که آن را برای آنها طبخ می کند

a lot of people go out on christmas day to  uh a restaurant very expensive we've done  

زیرا   افراد زیادی در روز کریسمس بیرون می روند و به رستورانی بسیار گران قیمت

it before it's very expensive if you if you go  out on christmas day in the uk okay because you  

می روند.

don't want to cook your turkey you go to a pub  or a restaurant you would pay about 60 pounds  

اگر بخواهید بوقلمون خود را بپزید، به یک میخانه یا رستوران می‌روید، حدود 60

at least wouldn't you to get a a meal out on  christmas day so that's at least 50 euros that's  

very expensive in fact i think that's probably the  cheap end now okay what what is the point you're  

پوند می‌پردازید. پایان ارزان اکنون خوب است هدف شما چیست

making i'm i'm losing track of your i'm trying to  figure out what this special so it's a gift it's  

من دارم ردیابی شما را گم می‌کنم، سعی می‌کنم بفهمم این چه چیزی خاص است، بنابراین هدیه‌ای است

something people are buying for each other yes  it's to do with lockdown is it connected to food  

چیزی است که مردم برای یکدیگر می‌خرند بله این مربوط به قفل کردن است آیا به آن متصل است غذا

yes it's something people can't live without  chocolate i can't live without chocolate yeah  

بله این چیزی است که مردم نمی‌توانند بدون شکلات زندگی کنند، من نمی‌توانم بدون شکلات زندگی کنم، بله،

again you're in the right area but but something  some think of chocolate that's been melted  

دوباره شما در منطقه مناسبی هستید، اما چیزی برخی به شکلاتی که آب شده است فکر می‌کنند

chocolate fondue no uh melted chocolate it's very  obvious is that has anyone got it it's something  

فوندو شکلاتی نه آهان شکلات ذوب شده، خیلی واضح است که کسی دارد فهمیدم این چیزی است

you can't live without before lockdown came  along and before coronavirus we could all go out  

که نمی‌توانید بدون آن زندگی کنید قبل از اینکه قرنطینه بیاید و قبل از کرونا همه ما می‌توانیم

to various places and buy this thing and some  people like to have a lot of it every day  

به مکان‌های مختلف بیرون برویم و این چیز را بخریم و برخی افراد دوست دارند هر روز مقدار زیادی از آن را داشته باشند

for goodness sake someone must get this please  someone said it's a fancy face mask oh very nice  

به خاطر خدا، کسی باید این را دریافت کند، لطفاً یکی گفت این یک ماسک صورت فانتزی است آه بسیار زیبا

oh you mean this yes that's  not a bead it's a face mask  

اوه منظورت این است که بله این یک مهره نیست، یک ماسک صورت است

okay then nobody's got it yet no okay then i will  tell you that the hottest gift this year steve is  

باشه پس هیچکس آن را دریافت نکرده است هنوز خوب نیست، سپس به شما خواهم گفت که داغترین هدیه امسال

a coffee maker a coffee maker nothing to do with  chocolate no but you can have hot chocolate as  

استیو  قهوه‌ساز است، قهوه‌ساز نه کاری که با شکلات انجام می شود نه، اما شما می توانید شکلات داغ و

well a coffee maker and you can put chocolate  in your coffee you see that's why i said melted  

همچنین یک قهوه ساز داشته باشید و می توانید شکلات را در قهوه خود قرار دهید، می بینید که به همین دلیل است که گفتم

melted chocolate so a lot of people this year  have gone crazy for coffee machines in their house  

شکلات ذوب شده    ذوب شده، بنابراین بسیاری از مردم امسال دیوانه شده اند برای دستگاه قهوه ساز در خانه خود.

so because they're not working in the office  what they've decided to do instead is have a  

بنابراین از آنجایی که آنها در دفتر کار نمی کنند، تصمیم گرفته اند به جای آن یک

coffee machine in their kitchen now we know for a  fact that some of these things are quite expensive  

دستگاه قهوه ساز در آشپزخانه خود داشته باشند، اکنون ما به درستی می دانیم که برخی از این چیزها بسیار گران هستند،

except maybe a thousand pounds i think that's  they're very expensive these coffee machines you  

به جز شاید هزار پوند، فکر می کنم آن ها هستند. این دستگاه‌های قهوه بسیار گران‌قیمت هستند که

see so apparently one of the hottest gifts one of  the most popular gifts this year that people are  

می‌بینید، ظاهراً یکی از داغ‌ترین هدایایی است که یکی از محبوب‌ترین هدایای امسال است که مردم

buying each other or asking for on their christmas  list is a coffee machine well i can tell you mr  

همدیگر را می‌خرند یا در فهرست کریسمس‌شان درخواست می‌کنند ، یک دستگاه قهوه‌ساز است، خوب می‌توانم به شما بگویم آقای

duncan i have not bought you a coffee machine  for christmas and nor should you nor should i  

دانکن من ندارم. برای کریسمس برای شما یک دستگاه قهوه خریدم و نه شما

i must say mr duncan i i think that is a complete  waste of money yes we know people that have coffee  

باید بگویم آقای دانکن، فکر می‌کنم این یک اتلاف پول است، بله، ما می‌دانیم افرادی که دستگاه‌های قهوه

machines don't we yes and uh they're very  slow they're very noisy and you end up with  

دارند، نه ما بله و اوه آنها مخالف هستند. هر آهسته آنها بسیار پر سر و صدا هستند و شما در  فنجانتان

a very small amount of coffee in your  cup and it's not even hard it's lukewarm  

مقدار بسیار کمی قهوه می خورید و حتی سخت نیست، ولرم

it's not even hot if you say something's luke  warm it means it's hardly warm at all yes uh it's  

است   حتی گرم نیست اگر بگویید چیزی کم  گرم است، به این معنی است که اصلاً گرم نیست بله آه،

somewhere between warm and cold yes uh lukewarm  that's quite a good expression lukewarm or tepid  

جایی بین گرم و سرد بله آه ولرم این یک عبارت کاملاً خوب است ولرم یا ولرم

i used to go to school with someone he called  lukewarm riser we've got to be careful what  

من با کسی که به او می‌گفت به مدرسه می‌رفتم  خیزشگر ولرم باید مراقب باشیم   ما چه

we say riser has got a new machine like that oh  so is it good do you like it well that's what i  

می‌گوییم رایزر دستگاه جدیدی مانند آن دارد آه پس آیا خوب است انجام دهیم شما آن را خوب دوست دارید این همان چیزی است که

was saying you see i think a lot of people are  buying these because instead of going to the  

می‌گفتم شما می‌بینید، فکر می‌کنم بسیاری از مردم این‌ها را می‌خرند، زیرا به جای رفتن به

coffee shops and many of them are closed they're  actually deciding instead to make their own luxury  

کافی‌شاپ‌ها و بسیاری از آنها تعطیل هستند، در واقع تصمیم می‌گیرند در عوض قهوه‌های لوکس خود را

coffee at home but of course you don't have to  have one of those you can use one of these instead  

در خانه درست کنند. البته لازم نیست یکی از آن‌ها را داشته باشید، می‌توانید به جای آن از یکی از آن‌ها استفاده

you see so this is what we use yes we just use one  of these little devices that that makes the milk  

کنید. می‌بینید، بنابراین این همان چیزی است که ما استفاده می‌کنیم بله، ما فقط از یکی از این دستگاه‌های کوچک استفاده می‌کنیم که باعث می‌شود

go all frothy so that's what we use it's a very  simple device so a coffee machine like this can  

شیر کاملاً کف کند، بنابراین این همان چیزی است که ما استفاده می‌کنیم. دستگاه بسیار ساده پس یک قهوه دستگاهی مانند این

cost up to a thousand pounds or more even and well  if you buy one of these little devices it costs  

می‌تواند تا هزار پوند یا بیشتر قیمت داشته باشد و اگر یکی از این دستگاه‌های کوچک را بخرید،

you about 10 pounds so for one of those little  machines 10 pounds for the big coffee machine  

تقریباً ۱۰ پوند برای شما هزینه دارد، بنابراین برای یکی از آن دستگاه‌های کوچک ۱۰ پوند برای قهوه‌ساز بزرگ

about a thousand pounds if not more see that looks  like an expensive one because that what that one  

حدود هزار پوند است، اگر بیشتر نباشد. ببینید که به نظر گران‌قیمت است، زیرا همان چیزی که آن یکی

could make two cups of coffee at the same time we  went round one of our neighbours has got a coffee  

می‌توانست همزمان دو فنجان قهوه درست کند، یکی از همسایه‌هایمان یک دستگاه قهوه‌ساز دارد

machine and we went round the three of us went  round all four of us i think okay and she said  

و ما فکر می‌کنم ما سه تایی به دور هر چهار نفر رفتیم. خوب و او گفت

well let me make you coffee you know in my coffee  machine now i don't know the details it didn't  

خوب اجازه بده من برایت قهوه درست کنم، می‌دانی در دستگاه قهوه‌ام، حالا جزئیات را نمی‌دانم،

look a particularly expensive coffee machine but  let's it took 10 minutes to make four cups of  

دستگاه قهوه گران‌قیمت خاصی به نظر نمی‌رسد، اما اجازه دهید 10 دقیقه طول بکشد تا چهار فنجان

coffee yes and they're so slow and by the time we  got the coffee to drink it was it was it was just  

قهوه درست شود، بله و آنها. خیلی آهسته بودیم و وقتی قهوه را برای نوشیدن گرفتیم، فقط

warm did you hear that viewers that was mr  duncan's stomach you could hear my stomach  

گرم بود، شنیدی که بینندگانی که شکم آقای دانکن بود، می‌توانستند شکم من را بشنوند.

then my stomach was grumbling ah ryzer didn't buy  it that she won it in a raffle oh interesting the  

سپس شکم من غر می‌زند. در قرعه کشی برنده شد جالب است

coffee coffee does not come out very hot but  you can heat the milk till it boils yes yes  

قهوه قهوه خیلی داغ نمی شود اما می توانید شیر را تا زمانی که بجوشد گرم کنید بله

i think if you're going to buy a coffee machine  for your house i think the ones that you get for  

فکر می کنم اگر می خواهید یک دستگاه قهوه ساز برای خانه خود بخرید، فکر می کنم قهوه سازهایی که

your for homes are nowhere near as good as  the professional ones and the professional  

برای  خانه خود تهیه می کنید به هیچ وجه نزدیک نیستند. به همان اندازه که حرفه‌ای‌ها و

ones must would cost a fortune wouldn't they  in fact i remember um speaking we used to go to  

حرفه‌ای‌ها باید هزینه گزافی داشته باشند، در واقع یادم می‌آید که صحبت می‌کردیم، به

um a a restaurant in much wenlock that served the  most delicious coffee i've ever tasted in my life  

رستورانی می‌رفتیم که خوشمزه‌ترین قهوه‌ای را که در عمرم چشیده‌ام سرو می‌کرد.

and i remember the owner telling me about this  coffee machine it cost her over 30 000 pounds yes  

و من به یاد دارم که صاحبش در مورد این دستگاه قهوه به من گفت که بیش از 30 000 پوند برایش هزینه داشت، بله

but but for this restaurant but in fairness it was  one of those huge coffee machines that you see in  

، اما برای این رستوران اما انصافاً یکی از آن قهوه سازهای بزرگی بود که در

costa or in starbucks that's right so it was one  of those so yeah it was nice in fairness that was  

کاستا یا استارباکس می بینید که درست است، بنابراین یکی از آن ها بود . آن‌ها، بله، انصافاً خوب بود که

a big catering coffee maker yeah so oh right so  coffee machines people are buying coffee machines  

یک قهوه‌ساز بزرگ بود، بله، درست است، بنابراین دستگاه‌های قهوه‌ساز مردم در حال خرید دستگاه‌های قهوه هستند

how interesting yes so well because they're  stuck at home many people are stuck at home  

چقدر جالب است بله خیلی خوب، زیرا آنها در خانه گیر کرده‌اند بسیاری از مردم در خانه گیر کرده‌اند

they need their coffee you see some people love  drinking coffee very much sergio says what about  

y به قهوه‌شان نیاز دارد، می‌بینی که بعضی‌ها خیلی دوست دارند قهوه بنوشند، سرجیو می‌گوید در مورد دستگاه چای‌خوری چه می‌شود

a tea machine not really no no because it never  tastes good from a from a tea machine you don't  

نه واقعاً نه، زیرا هرگز مزه خوبی از یک دستگاه چای‌ساز نمی‌دهد، شما

really see tea machines do you they were very  popular in the 1970s and 80s okay uh a a a tea  

واقعاً دستگاه‌های چای را نمی‌بینید، آیا آنها در آن بسیار محبوب بودند. دهه 1970 و 80 بسیار خوب اوه یک چای

maker really yes because my mum and dad had  one oh i know is that the thing that wakes  

ساز   واقعاً بله، چون مادر و پدرم یکی داشتند، اوه می دانم این است که چیزی که

you up in the morning yes so it's an alarm  clock but it makes your tea at the same time  

شما را صبح ها بیدار می کند بله، پس ساعت زنگ دار است، اما چای شما را همزمان

yes they were very popular in the 70s and 80s  but my mother always used to complain because  

درست می کند. در دهه‌های 70 و 80 بسیار محبوب بود، اما مادرم همیشه شکایت می‌کرد،

it would wake her up with all the noise  of steam and boiling water yes it doesn't  

زیرا او را با صدای بخار و آب جوش بیدار می‌کرد، بله، اینطور نیست.

it doesn't sound like a very nice way to wake  up all very safe i don't think i would like to  

فکر نمی‌کنم دوست داشته

go to bed with something next to me that will  start boiling water right next to your head  

باشم با چیزی کنارم به رختخواب بروم که درست در کنار سرت شروع به جوشیدن آب کند،

because mum had it right on her side on um what do  you call it the bedside uh table yes it was quite  

زیرا مامان آن را دقیقاً در کنار خود گذاشته بود.

big like that so it had like a small kettle which  you filled up with water before you went to bed  

مثل آن بزرگ، بنابراین مانند یک کتری کوچک بود که شما قبل از رفتن به رختخواب با آب پر شده است

yes and it had a spout that went into a teapot  okay so you put the tea bags in the teapot and  

بله و یک فواره داشت که داخل قوری می رفت بسیار خوب، بنابراین چای کیسه ای را در قوری گذاشتید و

you set the alarm and then before the alarm came  on to wake you up this thing was gurgling away  

زنگ ساعت را تنظیم کردید و سپس قبل از اینکه زنگ ساعت بیدار شود، این چیز غرغر می کرد.

it would boil and then the water would go into  the teapot and and then you had a cup of tea i  

دور   می جوشید و بعد آب می رفت داخل قوری و بعد شما یک فنجان چای می نوشید،

mean you've got to be pretty desperate for a cup  of tea to want it while you're still in bed yeah  

یعنی باید خیلی ناامید باشید که یک فنجان چای آن را بخواهید تا زمانی که هنوز در رختخواب هستید، بله،

but these things existed but mum used to be  quite frightened of it because he used to  

اما اینها چیزهایی وجود داشت، اما مامان قبلاً از آن

gurgle and boil she's got all this hot water  right if it had gone wrong yes she just got  

می‌ترسید، زیرا او عادت داشت غرغره کند و بجوشاند، اگر مشکلی پیش نیامده بود، این همه آب گرم را دریافت کرده بود، بله، او فقط

sprayed with hot water there's nothing worse than  waking it first thing in the morning to have some  

با آب گرم اسپری شد، هیچ چیز بدتر از این نیست که آن را اول صبح از خواب بیدار کنید. مقداری

some liquid squirting in your face unexpectedly  nespresso valeria is famous here it is a coffee  

مقداری مایع به طور غیرمنتظره‌ای به صورتتان سرازیر شود  نسپرسو والریا در اینجا معروف است، یک دستگاه قهوه ساز

machine not very expensive but the coffee for this  machine ah ah i see so you're saying the machine  

است که خیلی گران نیست، اما قهوه برای این دستگاه آه آه، می‌دانم، بنابراین می‌گویید

is inexpensive but the coffee that goes with  it is very expensive it's like the printer you  

دستگاه ارزان است، اما قهوه‌ای که همراه آن است بسیار است. گران است l مانند چاپگری که

see yes so those nespresso machines are actually a  complete con because what they do is they give you  

می‌بینید بله، بنابراین آن دستگاه‌های نسپرسو در واقع یک تقلب کامل هستند، زیرا کاری که آنها انجام می‌دهند این است که

the machine they sell the machine quite cheaply  but the the little things that you put inside  

دستگاهی را که دستگاه را بسیار ارزان می‌فروشند به شما می‌دهند، اما چیزهای کوچکی که داخل آن قرار می‌دهید

are very expensive so it's basically coffee using  the same principle as as printer ink so instead of  

بسیار گران هستند، بنابراین اساساً قهوه‌ای است که از آن استفاده می‌کند. در اصل مانند جوهر چاپگر، به جای

printer ink you are using coffee capsules instead  but they are very expensive so it's the same thing  

جوهر چاپگر، شما از کپسول های قهوه استفاده می کنید، اما آنها بسیار گران هستند، بنابراین این همان چیزی است

yes because uh people that make printers they  make them very cheaply but then charge you a  

بله، زیرا افرادی که چاپگر می سازند، آنها را بسیار ارزان می سازند، اما پس از آن

lot of money for the refills yes so the ink is  expensive just like the the little coffee pods  

هزینه زیادی برای پر کردن مجدد از شما دریافت می کنند، بله. بنابراین جوهر گران است درست مثل غلاف‌های قهوه‌ای

that you put in those nespresso machines well i've  stayed in quite a few hotels because we used to  

که در آن دستگاه‌های نسپرسو می‌گذارید، من در چند هتل اقامت

have sales meetings in my job and you know three  four times a year at least and i've i've noticed  

کرده‌ام، زیرا قبلاً در کارم جلسات فروش داشتیم و شما حداقل سه چهار بار در سال می‌دانید و من

until obviously the lockdown a lot of the machines  that they were putting these posh machines in  

تا قبل از قفل شدن آشکارا متوجه شده ام که بسیاری از دستگاه ها این دستگاه های شیک را در دستگاه

in hotels coffee machines and i could never get  them to work they've got these weird sort of pods  

های قهوه ساز هتل ها قرار می دهند و من هرگز نتوانستم آنها را به کارشان برسانم. این نوع غلاف های عجیب و غریب

and and like a lever and you have to sort of put  it in bring the lever down and then it makes the  

و و مانند یک اهرم و شما باید آن را در آن قرار دهید، اهرم را پایین بیاورید و سپس قهوه درست می کند،

coffee but they were useless they were quite  small like this and i think i broke one of them  

اما آنها بی فایده بودند، آنها کاملاً کوچک بودند و فکر می کنم یکی از آنها را شکستم

couldn't get it to work it was horrible things  that doesn't surprise me with mr steve's big  

نتوانستم دست به کار شوید چیزهای وحشتناکی بود که من را شگفت‌زده نمی‌کند با دست‌های موزی بزرگ آقای استیو که در مورد

banana hands talking of bananas yes let's have a  look at some food idioms because that's what we  

موز صحبت می‌کند بله، بیایید نگاهی به اصطلاحات غذایی بیندازیم زیرا این کاری است که ما

are here to do to improve your english talk about  the english language lots of different subjects  

اینجا هستیم تا صحبت انگلیسی شما را در مورد بسیاری از زبان‌های انگلیسی بهبود ببخشیم. در مورد موضوعات مختلف

and also food idioms as well we have some  coming up steve i bet you're already are  

و همچنین اصطلاحات غذایی، ما برخی  داریم استیو، شرط می بندم که شما قبلاً

you excited no oh okay that does not surprise  me so let's have a look at some food idioms  

هستید   هیجان زده اید نه، اوه خوب، من را شگفت زده نمی کند، پس بیایید نگاهی به برخی اصطلاحات غذایی بیندازیم

our favourite subject of course something is  hard something is hard to swallow so when you  

موضوع مورد علاقه ما البته چیزی چیزی سخت است قورت دادن سخت است بنابراین وقتی

eat food of course you put it in your mouth  and then you chew and then you swallow  

غذا می خورید البته آن را در دهانتان می گذارید و بعد می جوید و بعد قورت

something is hard to swallow what does that mean  steve if we say that something is hard to swallow  

می دهید.

it means that as an idiom it's used to mean  something that you find difficult to accept  

این اصطلاح به معنای چیزی است که قبولش برای شما دشوار است.

so if you have some news somebody tells you  something for example they might say to you  

بنابراین اگر خبری دارید، کسی به شما چیزی می‌گوید، مثلاً ممکن است به

your boss might say i'm very sorry to tell  you but um i'm going to make you redundant  

شما بگوید   رئیس شما ممکن است بگوید من بسیار متاسفم که به شما می‌گویم، اما اوم، شما را مجبور می‌کنم زائد

you're not no longer needed in this company  okay and that might be very bad news it  

دیگر در این شرکت به شما نیازی ندارید خوب است و ممکن است خبر بسیار بدی باشد

might be very hard for you to swallow it  means you find it difficult to accept yes  

شاید برای شما سخت باشد که آن را ببلعید یعنی قبول کردن آن برای شما

something that's difficult to accept is  hard to swallow just like it would be  

دشوار است   چیزی که پذیرفتن آن دشوار است  بلعیدن آن مانند آن سخت است.

difficult to swallow a scotch egg all at once  without chewing it i'm sure you could do it  

بلعیدن یک تخم مرغ اسکاچ به یکباره بدون جویدن آن دشوار است، مطمئنم که می توانید این کار را انجام دهید.

but uh why are you laughing says uh reginaldo well  it's because mrs duncan has a very dirty mind i  

don't have a dirty mind nothing like that i don't  know what you're talking about steve any other  

من نمی دانم درباره چه چیزی صحبت می کنید استیو هیچ

examples hard to swallow something some news that  you find difficult to accept something that that  

مثال دیگری برای بلعیدن چیزی سخت است، برخی اخبار که قبول کردن آن برای شما سخت است، چیزی که

is difficult to believe as well so something that  you refuse to accept or believe is hard to swallow

باور کردن آن سخت است، بنابراین چیزی که قبول نکردید یا باورش نمی کنید به سختی می توانید آن را بپذیرید.

that's hard to swallow yes you might it's  usually if you're giving somebody some bad news  

بلعش سخت است بله ممکن است اینطور باشد معمولاً اگر به کسی خبر بدی

okay anyway something that's hard to accept  or believe here's another one something is  

می‌دهید   خوب است، به هر حال چیزی که قبول کردن آن سخت است یا باور کنید اینجا یکی دیگر است، چیزی

as flat as a pancake flat as a pancake flat as  a pancake so obviously we need to explain that  

به اندازه یک پنکیک تخت مانند یک پنکیک تخت مانند یک پنکیک است، بنابراین واضح است که ما به آن نیاز داریم. برای توضیح این

what a pancake is it's uh it's a flour and  water batter mix uh with egg in it a pancake  

که   پنکیک چیست، آه، خمیر آب و آرد است، با تخم مرغ مخلوط کنید، پنکیک

something you eat you roll it up you put syrup on  it or something like that it's it's it's it's egg  

چیزی که می‌خورید، آن را حلقه می‌کنید، روی آن شربت می‌ریزید یا چیزی شبیه به آن، این است که آن تخم‌مرغ است

and flour and water and milk normally round and  very flat yeah so when we describe something as  

و آرد و آب و شیر معمولاً گرد و بسیار مسطح بله، بنابراین وقتی چیزی را به عنوان یک پنکیک صاف توصیف می کنیم به

flat as a pancake it means that it has been  maybe damaged or squashed or crushed and now  

این معنی است که ممکن است آسیب دیده یا له شده یا خرد شده باشد و اکنون

it is as flat as a pancake that's as flat  as a pancake it's just an expression meaning  

به اندازه یک پنکیک صاف است که به اندازه یک پنکیک صاف است، این فقط یک عبارت است به معنای

something has really been damaged and squashed  flattened here's another one but where would you  

چیزی که دارد واقعاً آسیب دیده و له شده  پهن شده است، این یکی دیگر است، اما شما

use it though mr duncan okay we've got to  use i like to give people lots of examples  

از کجا استفاده می‌کنید، اما آقای دانکن بسیار خب، ما باید استفاده کنیم.

yes fat as a pancake mr steve sat on my lovely  new hat and now it's as flat as a pancake  

در و اکنون به اندازه یک پنکیک صاف است

very exactly that's it here's another one  steve we've got to rush through this salt  

دقیقاً همین است استیو دیگری است که باید با عجله از میان این نمک   زمین بگذریم،

of the earth if a person is the salt of the earth  what are they that means they're a very reliable  

اگر یک نفر نمک زمین است آنها چه هستند، یعنی یک انسان بسیار قابل اعتماد

honest dependable person yes a typical  good-natured person a person who  

صادق هستند فرد قابل اعتماد بله یک فرد معمولی خوش اخلاق، فردی که

obeys the law maybe a person who who is always  nice to other people fair yes so an average  

از قانون پیروی می کند، شاید فردی که همیشه با دیگران خوب رفتار می کند، بله، بنابراین یک فرد معمولی

nice respectable person riser says that  duncan's bead is hard to swallow i agree  

خوش‌پشتمرد خوب می‌گوید که بلعیدن مهره دانکن سخت است،

that's hilarious it's hard to swallow it is yes  salt of the earth so you might say to somebody oh  

موافقم   خنده‌دار است، سخت است این را ببلع نمک زمین است تا ممکن است به کسی بگویید اوه

roger he's a he's salt of the earth he's he's the  salt of the earth it means he's just an honest  

راجر او نمک زمین است او نمک زمین است این بدان معناست که او فقط یک صادق

he's got no side a person who's salt of the earth  they don't pretend to be something they're not  

است   او هیچ طرفی ندارد کسی که نمک زمین است. تظاهر به چیزی نکنند که نیستند

they just like the salt that you find  buried in the ground yes absolutely  

آنها فقط نمکی را دوست دارند که پیدا می‌کنی در زمین

that's what it is what you see is what you get  it's honest it's not pretending to be anything  

else no just a good natured typical good-natured  person here's another one steve we've got to  

مدفون -نات یک نفر دیگر اینجاست استیو که باید با

rush through these or else we will be here until  midnight you can talk about apples and oranges so  

عجله از آنها عبور کنیم وگرنه تا نیمه شب اینجا خواهیم بود، می‌توانید در مورد سیب و پرتقال

if you are talking about something and you say  oh we are talking about apples and oranges here  

صحبت کنید، بنابراین اگر در مورد چیزی صحبت می‌کنید و می‌گویید آه، اینجا درباره سیب و پرتقال صحبت می‌کنیم.

what what does that mean uh you're  talking about two different things  

آیا این بدان معناست که شما در مورد دو چیز متفاوت صحبت می کنید

two very different things yes two things that  that have no connection whatsoever so you were  

دو چیز بسیار متفاوت بله دو چیز که  هیچ ارتباطی با هم ندارند، بنابراین شما

talking about apples and oranges maybe you are  trying to to associate two things with each other  

در مورد سیب و پرتقال صحبت می کردید شاید سعی می کنید دو چیز را با یکدیگر مرتبط کنید

but they have no connection whatsoever you can say  look we are talking about apples and oranges here  

اما آنها هیچ ارتباطی ندارند هر چه می‌توانید بگویید ببینید ما اینجا در مورد سیب و پرتقال صحبت می‌کنیم

they are separate they have nothing to do with  each other they are individual things that have no  

آنها از هم جدا هستند و هیچ ربطی به هم ندارند.

connection they are as different as apples  and oranges so they are very different  

things somebody's um abdul karim abdul karum  i hope i pronounced that correctly has said  

عبدالکروم امیدوارم درست تلفظ کرده باشم. به

as given another example of an idiom we are not  made of sugar oh interesting it's a good one we  

عنوان مثال دیگری از یک اصطلاح ما از شکر ساخته نشده‌ایم، اوه جالب است.

are not made of sugar i haven't heard of that one  no i'm not sure what that means so maybe somebody  

از شکر ساخته نشده‌ام، من در مورد آن چیزی نشنیده‌ام  نه مطمئن نیستم معنی آن چیست، بنابراین شاید

could tell us i have not made of sugar no you  might you might say that a person who has faults  

کسی   بتواند به ما بگوید من از شکر درست نکرده‌ام

perhaps maybe a person who isn't perfect you  might say that that person is not made of sugar  

چه کسی کامل نیست شما ممکن است بگویید که آن شخص از شکر ساخته نشده است

so maybe they have faults or or things that are  not perfect yes that chalk and cheese if you say  

بنابراین شاید او ایراد یا چیزهایی دارد که  کامل نیست بله، گچ و پنیر اگر بگویید

if you say two people are like chalk and  cheese that's the s that's very similar to  

اگر بگویید دو نفر مانند گچ هستند و پنیر همین است بسیار شبیه به

apples and oranges it means two different very  different things yes almost complete opposites  

سیب و پرتقال یعنی دو چیز متفاوت بسیار  متفاوت بله تقریباً متضادهای کامل

they are they're like chalk and cheese they are  completely opposite to each other different yes  

آنها مانند گچ و پنیر هستند کاملاً متضاد با یکدیگر متفاوت هستند بله

you could talk about a married couple husband and  wife you could be talking about them and somebody  

می‌توانید در مورد زن و شوهری که می‌توانید درباره آن صحبت کنید صحبت کنید. آنها و کسی

might say well those two are like chalk and cheese  here's another one those two are like apples and  

ممکن است بگوید خوب آن دو مانند گچ و پنیر هستند اینجا یکی دیگر است که آن دو مانند سیب و

oranges very different in character everything's  different about them here's another one steve  

پرتقال هستند که شخصیتشان بسیار متفاوت است همه چیز درباره آنها متفاوت است اینجا یکی دیگر استیو

number five to be the bread winner so a person in  the family so quite often we are talking about a  

شماره پنج o برنده نان باشید، بنابراین یک فرد در خانواده اغلب در مورد فردی صحبت می کنیم،

person maybe in in the family or in a relationship  we describe the person as the bread winner they  

شاید در خانواده یا در یک رابطه ، آن فرد را به عنوان برنده نان توصیف می کنیم، آنها

are the person that goes to work and the person  who who earns the salary or the wage that then  

فردی هستند که سر کار می روند و شخصی که  حقوق یا دستمزدی را به دست می‌آورد که

helps to support the family or the relationship  or the major yes it could be that the majority uh  

به حمایت از خانواده یا رابطه کمک می‌کند یا بله، می‌تواند اکثریت حقوق

earner in the family the one that  basically pays for most of the bills  

بگیر خانواده باشد که اساساً بیشتر قبض‌ها را می‌پردازد

so some families of course have two bread  winners so maybe the mother and father  

بنابراین برخی خانواده‌ها البته دو برنده نان دارند. بنابراین شاید مادر و پدر

actually go to work and earn money as well  so you can have more than one bread winner  

واقعاً بروند سر کار و همچنین پول در بیاورند بنابراین شما می توانید بیش از یک نان برنده داشته باشید

abdulkaroom says we are not made of sugar  means we don't melt in the rain oh i see  

عبدالکاروم می گوید ما از شکر ساخته نشده ایم  یعنی در باران آب نمی شویم اوه می بینم

so it's a okay so that's that's presumably meant  to say that you're you know you're quite a stable  

پس اشکالی ندارد پس احتمالاً منظور این است که بگوییم شما هستید، می‌دانید که کاملاً

uh person you don't easily shocked or  upset by anything like the rain for example  

فردی باثبات هستید، او به راحتی از چیزی مثل باران شوکه یا ناراحت نمی‌شوید،

so yes i i can understand that we are not made  of sugar it means you're a bit you're tougher  

بنابراین بله، می‌توانم بفهمم که ما از شکر ساخته نشده‌ایم، این یعنی شما. کمی سرسخت هستی او

you're tough in other words i think that's what  that means here's another one steve you might  

تو سرسخت هستی به عبارت دیگر، فکر می‌کنم این همان معنایی است که استیو

save someone's bacon ah right okay yeah save  someone's bacon someone else has got one with  

می‌توانی بیکن دیگری را ذخیره کنی، درست است، بله ، بیکن یک نفر را ذخیره کن، شخص دیگری با

bacon we'll talk about that in a minute so if you  save someone's bacon it means you get them out of  

بیکن تهیه کرده است، ما در عرض یک دقیقه در مورد آن صحبت خواهیم کرد، بنابراین اگر شما پس‌انداز کنید بیکن یک نفر به این معنی است که شما او را از

a difficult situation you save their reputation or  maybe you do something that stops them from coming  

یک موقعیت دشوار خارج می کنید و آبروی او را نجات می دهید یا شاید کاری انجام می دهید

to harm or maybe they avoid being harmed  or having some sort of personal injury  

که مانع از آسیب دیدن او می شود یا ممکن است از آسیب دیدن یا آسیب شخصی

you save someone's bacon you prevent them from  being harmed so you do something to help them out  

جلوگیری کند. آسیب دیده است، بنابراین شما کاری برای کمک

so they don't yes it could be from a physical harm  or it could be uh emotional harm as well or for  

به آنها انجام می دهید   بنابراین آنها نمی توانند بله، این ممکن است از یک آسیب جسمی باشد یا می تواند آسیب روحی نیز باشد یا

example somebody might cover for you say you were  late to say you were you skived off work one day  

مثلاً ممکن است کسی برای شما پوشش دهد و بگوید دیر آمدید و بگویید که شما را ترک کرده اند. یک روز کار کن

and uh somebody saw you out and about and  you said you were sick and you weren't  

و اوه، یکی تو را دید و گفتی که مریض هستی و نیستی،

but your friend at work stands up for you and says  to the boss no he was really ill it was you know  

اما دوستت در محل کار از تو دفاع می‌کند و به رئیس می‌گوید: نه، او واقعاً بیمار بود، می‌دانستی که

he was i spoke to him he was really ill and your  friend might say well thanks for saving my bacon  

او با او صحبت کردم. به او او واقعاً مریض بود و دوست شما ممکن است بگوید از اینکه بیکن من را ذخیره

so you've saved somebody's reputation in that case  save them from being sacked but you know you could  

کردید متشکرم   بنابراین شما اعتبار یک نفر را در این مورد حفظ کردید  او را از اخراج نجات دادید اما می دانید

uh pull somebody away if they were trying to cross  the road um and there was a car coming you might  

که اگر می خواست کسی را از جاده عبور کند می توانید دور کنید. ماشینی بود که می آمد شما ممکن است

pull them back and say oh you know the car there  and they'll say well thanks for saving my bacon uh  

آنها را عقب بکشید و بگویید آه، ماشین را آنجا می شناسید و آنها می گویند خوب از اینکه بیکن من را ذخیره کردید متشکرم اوه

somebody's used somebody who brings home the bacon  ah that's similar to the bread winner i think yes  

کسی از کسی استفاده کرده است که بیکن را به خانه می آورد آه که شبیه به نان برنده است، فکر می کنم بله

so if you bring home the bacon it means you are  bringing something home that is useful that can  

پس اگر شما بیکن را به خانه بیاورید این بدان معناست که شما چیزی به خانه می آورید که مفید است که می تواند

help the family quite often referring to to money  a salary of some sort here's another one steve yes  

به خانواده کمک کند اغلب به پول اشاره می کنند. یک نوع حقوق در اینجا یکی دیگر استیو

i'm going to whiz through these butter wouldn't  melt in their mouth if we say a person appears  

بله. اگر بگوییم فردی ظاهر می‌شود

as if butter wouldn't melt in their mouth they  seem like a lovely person a generous kind person  

انگار کره در دهانش آب نمی‌شود، مثل یک فرد دوست‌داشتنی به نظر می‌رسد، یک فرد مهربان سخاوتمند

maybe unassuming maybe a person who who just  has a lovely personality and a lovely character  

شاید بی‌ادب، شاید فردی که فقط دارای شخصیت دوست‌داشتنی و شخصیت دوست‌داشتنی است.

butter wouldn't melt in their mouth they  are very innocent they appear innocent and  

اگر در دهانشان ذوب نشوند ، بسیار بی‌گناه هستند، بی‌گناه به نظر می‌رسند و

pure butter wouldn't melt in their mouth but  often that expression is used in a negative way  

کره خالص در دهانشان آب نمی‌شود، اما اغلب این عبارت به شکلی منفی

to describe someone who pretends that they're all  sweet and innocent uh but in reality they're not  

برای توصیف کسی که وانمود می‌کند همه شیرین و بی‌گناه هستند، استفاده می‌شود. واقعیت این است که آنها نیستند

but for appearances in public they make  out that they're this perfect person and  

اما برای ظاهر شدن در ملاء عام متوجه می شوند که آنها این شخص عالی هستند و

somebody might say oh anyone would think  anymore i think butter melts in her mouth  

ممکن است کسی بگوید آه هرکسی فکر می کند دیگر فکر می کنم کره در دهانش آب می شود

so she pretends to be sweet and innocent or he  does but in fact they're not so that their outward  

بنابراین او وانمود می کند که شیرین و بی گناه است یا او این کار را می کند اما در واقع آن‌ها طوری نیستند که ظاهر بیرونی‌شان شخصیت واقعی آنها را نادیده بگیرد،

appearance belies their true personality maybe  they are a bit naughty but they look as if butter  

شاید کمی شیطون هستند، اما به نظر می‌رسند کره

wouldn't melt in their mouth an apple a day keeps  the doctor away that's a good one an apple a day  

در دهانشان آب نمی‌شود یک سیب در روز پزشک را دور نگه می‌دارد، یک سیب در روز خوب است.

keeps the doctor away because apples are i suppose  good for you they are a good source of vitamin c  

دکتر برو چون فکر می‌کنم سیب برای شما مفید است، آنها منبع خوبی از ویتامین C هستند،

and there you go yes there's  suggesting that if you eat fruit  

و اگر می‌خواهید میوه بخورید، پیشنهاد می‌شود که اگر میوه

that's good for your health and you  won't have to see the doctor so often

بخورید، برای سلامتی‌تان مفید است و مجبور نخواهید بود که اغلب به پزشک مراجعه

something is the spice of life something that adds  a little bit of joy or excitement or stops life  

کنید. g چاشنی زندگی چیزی است که کمی شادی یا هیجان می‌افزاید یا زندگی را

from becoming too dull and boring is the spice  of life so maybe some people say that travel is  

از کسل‌کردن و کسل‌کننده شدن باز می‌دارد، چاشنی زندگی است، بنابراین شاید برخی افراد بگویند

the spice of life or maybe learning new things is  the spice of life exploring new horizons finding  

سفر   چاشنی زندگی است یا شاید یادگیری چیزهای جدید چاشنی زندگی است. از زندگی کاوش در افق‌های جدید

out things about yourself learning new skills  doing things travel do do things that expand your  

یافتن   چیزهایی در مورد خودتان یادگیری مهارت‌های جدید انجام کارهایی که در سفر انجام می‌دهید کارهایی را انجام دهید که

your abilities or your view of the world you  can say something is the spice of life it gives  

توانایی‌های شما یا دیدگاه شما را نسبت به جهان گسترش می‌دهد می‌توانید بگویید چیزی چاشنی زندگی است که به زندگی می‌بخشد به

life meaning yes something that literally spices  something up um socializing for a lot of people  

معنای بله چیزی که به معنای واقعی کلمه چیزی را ادویه می‌کند اوم معاشرت برای بسیاری از

is the spice of life being able to see people  and talk to people and communicate with people

مردم   چاشنی زندگی است که بتوانید مردم را ببینید و با مردم صحبت کنید و با مردم ارتباط برقرار کنید،

no we don't say eat my bacon

نه ما نمی گوییم بیکن من را بخور

garlic keeps the doctor away says sergio it's  not only does it keep the doctor away it keeps a  

سیر نگه می دارد دکتر می گوید سرجیو نه تنها دکتر را دور نگه می دارد

lot of people away i don't think there are any  idioms with garlic you would have thought there  

بسیاری از افراد را دور نگه می‌دارد، من فکر نمی‌کنم اصطلاحاتی در مورد سیر وجود داشته باشد که فکر می‌کردید وجود

would be but there isn't i don't think there  are any i've never i've never come across any  

داشته باشد، اما فکر نمی‌کنم وجود ندارد.

garlic idioms maybe we should invent one if you  take the biscuit that's an interesting one steve  

اصطلاحات سیر شاید بهتر باشد یکی را اختراع کنیم اگر بیسکویت را می گیرید که جالب است استیو

yes something really takes the biscuit takes the  biscuit that does something that happens that's  

بله چیزی واقعاً بیسکویت را می گیرد بیسکویت می گیرد که اتفاقی می افتد که

unbelievable or disappointing or something  you can't believe has happened that is causing  

غیرقابل باور یا ناامید کننده است یا چیزی که نمی توانید باور کنید اتفاق افتاده است که باعث

some sort of disadvantage it takes the biscuit  oh i can't believe that happened maybe a person  

نوعی عیب آن بیسکویت را می‌گیرد آه، نمی‌توانم باور کنم که اتفاق افتاده، شاید شخصی

does something that you didn't expect you could  say well that really takes the biscuit so it is  

کاری را انجام می‌دهد که انتظارش را نداشتید، می‌توانید خوب بگویید که واقعاً بیسکویت را می‌گیرد، بنابراین

something that a person does to you that you can't  believe you can't accept that that person did it  

کاری است که یک نفر با شما انجام می‌دهد و شما نمی‌توانید باور کنید نمی توانم بپذیرم که آن شخص این کار را انجام داده

it really takes the biscuit i can't believe it  alessandra says being an english addict is the  

است   واقعاً بیسکویت می خواهد، نمی توانم باور کنم الساندرا می گوید که یک معتاد انگلیسی بودن

spice of life oh i like that one yes so the spice  of life learning a new skill perhaps learning  

ادویه زندگی است، اوه من آن یکی را دوست دارم بله، بنابراین ادویه  زندگی یادگیری یک مهارت جدید شاید یادگیری

english as a second language oh i like it saturino  says to do with the butter idiom we say water a  

انگلیسی زبان دوم اوه من آن را دوست دارم saturino می‌گوید با اصطلاح کره کار کن، ما می‌گوییم آب یک

water and soap person ooh that's good water and  soap i like that one here we go then steve here's  

آب و صابون شخص اوه، آب خوبی است و صابون من آن یکی را دوست دارم اینجا می‌رویم، سپس استیو اینجا یکی دیگر است

another one number 10 use your loaf yes use  used as an insult really use your loaf it means  

یک عدد 10 از نان خود استفاده کنید بله استفاده کنید به عنوان توهین استفاده کنید واقعاً از نان خود استفاده کنید به این معنی است

uh you know have some common sense you use your  head think before you say something think think  

اوه شما می دانید که عقل سلیمی دارید که استفاده می کنید سر فکر کنید قبل از اینکه چیزی بگویید فکر کنید   فکر کنید

before you do something yes well it means use your  head use your brain yes so if you use your loaf  

قبل از انجام کاری فکر کنید بله خوب به این معنی است که از سر خود استفاده کنید مغز بله، بنابراین اگر از نان خود استفاده می کنید   به

it means you're doing something that uses your  brain you are thinking deeply about something or  

این معنی است که دارید کاری انجام می دهید که از مغز شما استفاده می کند، شما عمیقاً به چیزی فکر می کنید

you are actually thinking about something you are  working out how to do something you are thinking  

یا   در واقع به چیزی فکر می کنید که  دارید کار می کنید چگونه کاری را انجام دهید

for yourself use your loaf which of course comes  from cockney rhyming slang for loaf of bread  

برای خودتان از نان خود استفاده کنید. البته از قافیه‌های عامیانه برای قرص نان می‌آید.

head you see so that's why we say use your loaf  think about what you are doing your loaf of bread  

is your head normally used as a bit of a  an insult really because somebody might be  

asking you a question about something and you  might go i don't know i can't think about that  

یک سوال در مورد چیزی و شما ممکن است بروید من نمی دانم نمی توانم در مورد آن فکر کنم

and something about oh use your loaf in other  words come on make an effort use your head think  

و چیزی در مورد آه از نان خود استفاده کن به عبارت دیگر  بیا تلاش کن از سرت فکر کن

about it think about it it's the same as oh come  on use your head use your loaf here's another  

در مورد آن فکر کن مثل اوه بیا از سرت استفاده کن از نان خود استفاده کن این هم یکی دیگر

one one more i think we'll have one more i've got  loads more i've got 15 but we will finish on 11.  

یکی دیگر، فکر می‌کنم یک بار دیگر خواهیم داشت.

something that's that is a hot potato hot potato  oh if something is a hot potato what might it be  

سیب زمینی داغ آه، اگر چیزی سیب زمینی داغ است، ممکن است چه باشد

it's a hot topic yeah something that is not easy  to approach or talk about or maybe something  

موضوع داغی است، بله، چیزی که آسان نیست  نزدیک شدن به آن یا صحبت کردن در مورد آن یا شاید چیزی

that you don't want to handle for too long  maybe something something you want to drop  

که نمی‌خواهید برای مدت طولانی از عهده آن برآیید  شاید چیزی که می‌خواهید

quite quickly so maybe a subject or or  maybe a project that you're working on  

کاملاً کنار بگذارید  به سرعت، شاید موضوعی یا شاید پروژه‌ای که روی آن کار می‌کنید

and then suddenly you decide that you don't  want to do it you drop it like a hot potato  

و ناگهان تصمیم می‌گیرید که نمی‌خواهید آن را انجام دهید، آن را مانند یک سیب زمینی داغ رها می‌کنید

yes so in this country now talk well you  might say talking about politics or religion  

بله، در این کشور اکنون خوب صحبت کنید، ممکن است بگویید در مورد آن صحبت می‌کنید. سیاست یا مذهب

in groups of friends you could say that  those subjects are a bit of a hot potato  

در گروه‌های دوستان می‌توانید بگویید آن موضوعات کمی داغ هستند

in other words they're things you  don't really want to talk about  

به عبارت دیگر آنها چیزهایی هستند که  واقعاً نمی‌خواهید درباره آنها صحبت کنید

because they can often lead to arguments  yes it's the same with brexit now in the uk  

زیرا اغلب می‌توانند به بحث و جدل منجر شوند بله، اکنون در مورد برگزیت هم همینطور است. در بریتانیا

because everyone is so polarized about  brexit and because of people get so upset  

زیرا همه در مورد ب rexit و به دلیل اینکه مردم

in defending their arguments talking about  brexit in company now is a bit of a hot potato  

در دفاع از استدلال‌های خود بسیار ناراحت می‌شوند، صحبت کردن در مورد برگزیت در شرکت اکنون کمی داغ است.

it's a subject you don't really talk about  although that subject is being talked about  

now because we are approaching the moment of  truth when when it all begins when we officially  

راستی وقتی همه چیز شروع می‌شود وقتی رسماً

leave europe oh dear we haven't got long  yes uh ryzer says couch potato yes a  

اروپا را ترک می‌کنیم اوه عزیز، ما خیلی وقت نداریم

couch potato a person who sits around watching  television and does nothing else so they get fat  

and unhealthy and in brazil uh reginaldo says that  they use the phrase your potato is being backed  

رجینالدو می‌گوید که آنها از عبارت شما استفاده می‌کنند که سیب‌زمینی شما پشتوانه می‌شود

i think that's baked it could be baked  yes i think it is baked is it baked as in  

من فکر می‌کنم که پخته است، می‌توان آن را پخت بله، من فکر می‌کنم پخته است، آیا پخته شده است، همانطور که در

putting in an oven yes uh is a threat yes  your potato is being baked in other words  

قرار دادن در فر بله اوه یک تهدید است بله، سیب‌زمینی شما در حال پختن است به عبارت دیگر

you're uh you're about to have some harm come to  you if a person gets into trouble or maybe they  

شما اگر فردی دچار مشکل شود یا ممکن است

get removed from their job they are sacked  we might say that that person is toast as  

از شغلش اخراج شود، ممکن است بگوییم که آن شخص نان تست

well yes that's another good one uh when you're  when the boss finds out what you've done you're  

است   بله، این یکی دیگر از موارد خوب است. وقتی هستید وقتی رئیس می‌فهمد چه کار کرده‌اید

toast you're out of here you're gone i like it so  those are some food idioms do you like the food  

نان تست می‌خورید شما از اینجا رفته‌اید، من آن را دوست دارم، بنابراین اینها چند اصطلاح غذا هستند آیا شما اصطلاح غذا را دوست دارید

idiom above my head by the way there is a food  idiom right there you see so you can be as cool  

اصطلاح بالای سر من یک اصطلاح غذایی است همانجا که می‌بینید، بنابراین می‌توانید

as a cucumber cool as a cucumber you can see that  little cucumber is standing by an electric fan on  

مثل خیار خنک باشید، می‌توانید ببینید که خیار کوچک در یک روز بسیار گرم کنار یک پنکه برقی ایستاده است،

a very hot day so he is staying cool as cool as  a cucumber because cucumbers are renowned for  

بنابراین مثل خیار خنک می‌ماند، زیرا خیار به خاطر خونسردی معروف هستند

being cool if you cut a cucumber and put it over  your eyes and get rid of your baggy eyes it's cool  

اگر خیار را برش دهید و آن را روی چشمان خود بگذارید و از شر چشمانتان خلاص شوید خنک

has a cooling effect on your skin  yes um so a person who is always calm  

است   اثر خنک کنندگی روی پوست شما دارد.

who never loses their temper like me for example  even when my live stream breaks down when my  

حتی وقتی پخش زنده‌ام خراب می‌شود وقتی رایانه‌ام خراب می‌شود،

computer goes wrong i remain as cool as a cucumber  and um v tess says what about big cheese who  

من مثل یک خیار خونسرد می‌مانم و ام و تس می‌گوید در مورد پنیر بزرگ

the boss the boss the person who is in charge  the big cheese yes he is the big cheese  

که   رئیس، رئیس، فردی که مسئول است پنیر بزرگ بله، او پنیر بزرگ است، چه می‌گوید.

head honcho the boss numero uno yeah shall we play  the sentence game because we have about 10 minutes  

the boss numero uno, بله، باید به خاطر بازی جمله بازی کنیم حدوداً 10 دقیقه وقت

i think we can stay until four okay well that's  when we would have stayed too that's it well  

داریم   فکر می‌کنم می‌توانیم تا چهار دقیقه بمانیم، خوب آن موقع است که ما هم می‌مانیم، خوب

that's what i mean so we have about 15 minutes so  i think we can play a little bit of the sentence a  

است   منظورم همین است، بنابراین ما حدوداً 15 دقیقه وقت داریم، بنابراین فکر می‌کنم می‌توانیم کمی از جمله را به عنوان یک

smart cookie oh that's a good one v tests a smart  cookie is a person who is well clever they are  

کوکی هوشمند بازی کنیم. اوه این خوب است v تست کوکی هوشمند فردی است که به خوبی باهوش است، او

a person who can think of things in a very  different way a smart cookie maybe they are in  

فردی است که می تواند به چیزها به روشی بسیار متفاوت فکر کند. کوکی هوشمند شاید آنها هوشمند هستند

intelligent yes you see oh you're a bit of a smart  cookie mr duncan maybe too smart ah maybe you are  

کوکی هوشمند آقای دانکن شاید خیلی باهوش آه شاید شما

too smart yes big cheese versus the small potato  that's a good one uh mandy if you're a small  

خیلی باهوش هستید بله پنیر بزرگ در مقابل سیب‌زمینی کوچک این یک چیز خوب است اوه مندی اگر شما یک سیب‌زمینی کوچک هستید به

potato it means you're an insignificant person  oh they're they're just small potatoes they are  

این معنی است که شما یک فرد بی‌اهمیت هستید. اوه آنها کوچک هستند سیب‌زمینی‌ها هستند

so they're that they're not significant say in  the in the work environment yes yes so that big  

بنابراین آن‌ها هستند که مهم نیستند در محیط کار بگویید بله بله به طوری که

cheese small potato yeah took quite a few yes  thank you for coming up with uh and suggesting  

پنیر بزرگ سیب‌زمینی کوچک بله بله خیلی طول

other ones to us uh abdul karim you've bitten off  more than you can chew ah yes that's a good one  

کشید شما بیشتر از چیزی که بتوانید بجوید گاز گرفته اید این کار خوبی است   که پذیرفته‌اید،

you've taken you've taken on more than you can  handle maybe you've agreed to do a certain job  

بیش از توانایی‌تان به عهده گرفته‌اید  شاید قبول کرده‌اید که کار خاصی   را

for another person but then you realize the  job is too difficult for you we can say that  

برای شخص دیگری انجام دهید، اما بعد متوجه می‌شوید کار برای شما خیلی سخت است،

you have bitten off more than you can chew you  have too much to do more than you can handle yes  

می‌توان گفت  بیشتر از چیزی که بتوانید بجوید، کارهای زیادی برای انجام دادن دارید، بیشتر از آنچه که می توانید انجام دهید بله،

and that could be in relation in a relationship as  well uh you somebody might say oh blimey i can't  

و این می تواند در رابطه با یک رابطه نیز باشد.

believe uh um that uh those two people are going  out together behind me he's bitten off more than  

با هم پشت سر من او بیش از

he can chew with her okay in other words she's  a bit difficult to handle high maintenance yes

او می تواند با او بجود خوب است، به عبارت دیگر او  کمی سخت

if a woman is high maintenance it means she always  expects the the best from from anything whatever  

است که با مراقبت های بالا کنار بیاید، بله اگر زنی مراقبت های بالایی داشته باشد، به این معنی است که او همیشه از هر چیزی که    در حال وقوع است، بهترین ها را انتظار دارد،

is happening so she wants the best clothes  the most expensive makeup everything has to be  

بنابراین او می خواهد بهترین لباس  گران‌ترین آرایش همه چیز باید

good and maybe the man hasn't got much money you  see so he can't support the woman he has bitten  

خوب باشد   و شاید مرد پول زیادی نداشته باشد که می‌بینید بنابراین نمی‌تواند از زنی که گاز گرفته است حمایت

off more than he can chew palmyra that's what  we say in the uk squashed like sardines yes  

کند تا بتواند پالمیرا بجود. ساردین بله

says if you're if you're uh very close to other  people particularly on public transport maybe the  

می گوید اگر اگر با افراد دیگر خیلی نزدیک هستید، مخصوصاً در وسایل حمل و نقل عمومی، شاید در

underground or a bus or a train and there's lots  of people in there you can say you're squashed in  

زیر زمین یا اتوبوس یا قطار و افراد زیادی در آنجا هستند، می توانید بگویید که مانند ساردین له شده اید، به

like sardines in other words sardines in a tin  squashed together in lithuania they say herrings  

عبارت دیگر ساردین در حلبی در لیتوانیایی له شده با هم می گویند شاه ماهی

so they must sell herrings close  together because obviously in a tin  

بنابراین باید شاه ماهی را نزدیک به هم بفروشند زیرا واضح است که در یک

sardines are all very close together packed in so  yes if you say you're squashed in like sardines  

حلب  ساردین ها بسیار نزدیک به هم بسته بندی شده اند بنابراین بله اگر بگویید مثل ساردین له شده اید

could be at a pop concert but usually it's  referred to you know in public transport really  

می تواند در یک کنسرت پاپ باشد اما معمولاً به آن اشاره می شود می‌دانید در حمل‌ونقل عمومی واقعاً

right go we could talk about food idioms all day  we could in fact it feels as if we are like joking  

درست است، ما می‌توانیم در طول روز در مورد اصطلاحات غذا صحبت کنیم  در واقع می‌توانیم این احساس را داشته باشیم که انگار شبیه شوخی‌ایم

cheese yes okay let's move on okay steve we've  got to have the sentence game alessandra says  

پنیر بله باشه بیایید ادامه دهیم باشه استیو ما باید این جمله را داشته باشیم که الساندرا می‌گوید

mr steve are you going to have an online  concert with your choir for christmas  

آقای استیو هستند. شما برای کریسمس با گروه کر خود یک کنسرت آنلاین خواهید داشت

well um we're doing one at work and we're also  well we're not i won't give it away no we don't  

خوب اوم، ما داریم یک کنسرت را در محل کار انجام می‌دهیم و همچنین خوب نیستیم، آن را تقدیم نمی‌کنم نه ما

want to give anything away not with the choir but  there could be some treat coming that could be  

نمی‌خواهیم چیزی را تقدیم کنیم. گروه کر اما وجود دارد ممکن است

for people watching this channel it depends we're  not sure yet yeah so thank you for that alessandra  

برای افرادی که این کانال را تماشا می‌کنند لذت ببریم، این بستگی دارد که هنوز مطمئن نیستیم بله، پس بابت آن الساندرا از شما متشکرم،

oh it's so dark outside already look at that it's  only quarter to four you have egg on your face  

اوه بیرون خیلی تاریک است، همین حالا نگاه کنید که فقط ربع به چهار است که تخم‌مرغ روی

yes you have egg on your face it means that you've  done something that makes you very embarrassed  

صورتتان دارید. تخم مرغ روی صورتت داشته باشی یعنی کاری انجام دادی که خیلی خجالت

okay then so we have the sentence game steve yes  because it's getting a little bit late i was going  

میکشی    باشه پس ما جمله بازی استیو بله رو داریم چون کمی دیر شده میخواستم

to show you in the garden you see i i had mr steve  as well in the garden this morning he was he was  

در باغ بهت نشون بدم که میبینی من آقای استیو داشتم همینطور در باغ امروز صبح او

up at the ladder i don't know what steve was doing  there you were secretly filming me oh yes there we  

از نردبان بالا بود، من نمی‌دانم استیو چه می‌کرد، تو مخفیانه از من فیلم می‌گرفتی، اوه، بله، ما

go yes so i was uh chopping clipping back um  do that that's our fence and the i hope it is

می‌رویم بله، پس من داشتم بریده می‌شدم ، این حصار ماست. امیدوارم همینطور باشد

and the neighbour growing against our  fence she has a lot or they have a lot of  

و همسایه ای که در برابر حصار ما رشد می کند، مقدار زیادی دارد یا خارهای زیادی دارد،

thorns uh blackberry bushes blackberry thorns and  they've got this annoying habit of growing through  

بوته های شاه توت، خارهای شاه توت و این عادت آزاردهنده رشد کردن از

the slats of wood on the fence and they actually  damage it they push the bits of wood apart  

لابه لای چوب های روی حصار را دارند و در واقع آسیب می رسانند. آن ها تکه‌های چوب را از هم جدا کنید

so i'm attempting there to to remove them so that  they don't cause lasting damage yes their little  

بنابراین من سعی می‌کنم آن‌ها را جدا کنم تا  آسیب دائمی ایجاد نکنند، بله،

uh um brambles is in other words they poke their  way in to little spaces and then they grow through  

تکه‌های کوچک آنها به عبارت دیگر آنها راه خود را به فضاهای کوچک می‌کشند و سپس از طریق

and as they do it they damage the wood on your  fence so that's what steve was doing this morning  

و به عنوان رشد می‌کنند. آن‌ها این کار را انجام می‌دهند و به چوب حصار شما آسیب می‌زنند، بنابراین این کاری است که استیو امروز صبح انجام می‌داد.

it's amazing how even even things that seem  very innocent little thor little bushes or  

شگفت‌انگیز است که حتی چیزهایی که به نظر می‌رسند بسیار بی‌گناه به نظر

things that that grow probably quite fast can  cause a lot of damage to things we didn't have  

می‌رسند، یا چیزهایی که احتمالاً خیلی سریع رشد می‌کنند، می‌توانند به چیزهایی که ما انجام دادیم آسیب زیادی وارد کنند.

a look at my socks either today here are my socks  everyone i know this means a lot to most people  

امروز هم به جوراب‌های من نگاه نکن این جوراب‌های من است. همه می‌دانم که این برای بیشتر مردم خیلی معنی دارد.

look look at my lovely socks today all right it  wouldn't rain tangles of color yes we wouldn't  

امروز به جوراب‌های دوست‌داشتنی من نگاه کنید خیلی خب، باران نمی‌بارید، بله، ما نمی‌باریدیم.

we wouldn't be here with an english addict if  it wasn't for these lovely socks to show you  

اینجا با یک معتاد انگلیسی باشید اگر این جوراب‌های دوست‌داشتنی به شما نشان نمی‌دادند. به

look at that honey lovely they're very nice i  want to get close to my socks let's get closer  

این جوراب‌های دوست‌داشتنی نگاه کنید، خیلی خوب هستند، من می‌خواهم به جوراب‌هایم نزدیک شوم، بیایید

shall we because this is what people want to see  on a sunday afternoon steve i'm sure they do no  

نزدیک‌تر شویم. یک یکشنبه بعد از ظهر استیو من مطمئن هستم که هفتم نه

they do look look let's get really close you  can almost smell you can almost smell my foot

آنها نگاه می کنند بیا واقعاً نزدیک شویم تقریباً می توانی بو کنی تقریباً می توانی پای من را بو کنی

oh yes i love the colour of those  socks i think they're brilliant

آه بله من عاشق رنگ آن جوراب ها هستم فکر می کنم عالی هستند

i like them a lot sergio's getting hungry says a  hungry man is an angry man oh yes i can care in  

من آنها را خیلی دوست دارم سرجیو گرسنه می شود می گوید یک مرد گرسنه است مرد عصبانی اوه بله من می توانم اهمیت بدهم   در

fact you can be hungry and angry i concur at the  same time which means that i agree with what you  

واقع می توانی گرسنه باشی و عصبانی باشی. من در همان زمان موافقم به این معنی که

are saying anyway without any more delay boys  and girls we have 10 minutes i think we've got  

به هر حال بدون تاخیر بیشتر با آنچه شما می گویید موافقم پسرها و دختران ما 10 دقیقه وقت داریم فکر می کنم

time for maybe two maybe three rounds  of the sentence game atomic come back  

وقت داریم شاید دو یا سه دور از جمله بازی atomic come back

tomic was first on the live chat today by  the way yes i know uh and uh that's twice  

tomic اولین بار در چت زنده امروز بود، بله می دانم اوه و اوه این

in a row tomek said that he was first in the live  chat but is he still here to do the sentence game  

دو بار   پشت سر هم تومک گفت که او اولین نفر در چت زنده بود اما آیا هنوز اینجاست برای انجام جملات

i don't know well we don't know i haven't seen  tomic mentioned uh coming up in the live chat  

بازی   خوب نمی‌دانم، نمی‌دانیم، ندیده‌ام تومیک ذکر شده، اوه، در چت زنده

for a while maybe tomek is still watching the  other live stream wondering why wait we are

برای مدتی مطرح می‌شود، شاید tomek هنوز در حال تماشای  جریان زنده دیگر است و نمی‌داند که چرا صبر کنید ما

like that

اینطور هستیم.

so tomek tomic we're here now we're not  there this is the new live stream now we  

tomek tomic ما الان اینجا هستیم ما نیستیم  این لایو جدید است اکنون

had to restart it i wonder if maida's back  because it was their first time on the live  

مجبور شدیم آن را مجدداً راه اندازی کنیم، نمی دانم آیا مایدا برمی گردد زیرا اولین بار آنها در چت زنده   بود، می

chat i know i feel terrible so hopefully we  didn't cut mayda off you know how annoyed i  

دانم که احساس وحشتناکی دارم، بنابراین امیدوارم ما مایدا را قطع نکردیم.

get when things go wrong technically on the live  stream because it causes so much oh yeah major  

پخش کنید زیرا باعث می شود خیلی زیاد آه بله

is back he made it hello master is back we've  been watching you since 2014 but the first time  

ماژور برگشته است او آن را انجام داد سلام استاد برگشت ما شما را از سال 2014 تماشا کرده ایم اما اولین بار

uh on the live chat comment thank you  very much yeah so i noted that earlier

اوه در نظر چت زنده از شما بسیار متشکرم  بله، بنابراین متوجه شدم که قبلاً

okay shall we have the sentence game steve yes  let's play a couple of rounds of the sentence game

خوب است بازی جمله استیو بله بیایید چند دور از بازی جمله را

in the sentence game i think uh tomek  i don't know if tomik is still here  

در بازی جمله بازی کنیم، فکر می کنم اوه تومک  نمی دانم آیا تومیک هنوز

i don't know are you still here  tommy well we'll soon find out  

اینجاست   نمی دانم هنوز اینجا هستی تامی خب، به زودی متوجه می شویم

uh when we put up the sentence when the sentence  game begins we will know if tomek is here or not  

وقتی جمله‌ای را که بازی جمله‌ای شروع می‌شود، قرار می‌دهیم، می‌دانیم که tomek اینجاست یا نه،

so i'm going to say to everybody the sentence  games here think carefully use your loaf  

بنابراین می‌خواهم این جمله را به همه بگویم بازی‌های اینجا با دقت فکر کنید از نان خود استفاده کنید

well it's funny you should say that because  today's sentence game is connected to  

خوب خنده‌دار است که باید این را بگویید زیرا بازی جملات امروزی به

food phrases and words now steve didn't even know  that but yes it's true that's what we're doing  

عبارات غذا متصل است es و کلمات اکنون استیو حتی نمی‌دانست  اما بله درست است که ما داریم انجام

today's sentence game we're looking for food  phrases and words so without any more messing  

می‌دهیم   بازی جملات امروز ما به دنبال عبارات و کلمات غذا می‌گردیم، بنابراین بدون هیچ

about or wasting time here is today's first  sentence game i will try not to put the answer up  

مزاحمتی   یا اتلاف وقت اینجا اولین بازی جملات امروز است که می‌خواهم سعی کنید جواب را قرار ندهید

like last week i put the i kept putting  the answers up will you something me to  

مثل هفته گذشته که من پاسخ‌ها را گذاشتم پاسخ‌ها را گذاشتم، آیا شما به شما چیزی

something the something and it's to do  with food yes so it's connected to food  

می‌دهید  چیزی چیزی و مربوط به غذا بله، بنابراین به غذا

or maybe phrases with food so it  depends really you see we will see

یا شاید عباراتی با غذا مرتبط است، بنابراین بستگی دارد واقعاً ببینید ما خواهیم دید

will you something

آیا شما چیزی

four letters beginning with h me too  something for letters beginning with p the

چهار حرفی که با h من شروع می‌شود چیزی برای حروفی که با p شروع می‌شوند

oh i think i know what it is oh will you  something me to something of this something  

well we've got we've got an answer already oh yes  look at that and it isn't tomek tomic i think has  

را می‌بینیم. اوه بله، به آن نگاه کنید و تومیک تومیک نیست، فکر

has gone i think tomic has  abandoned us well yes it's not fair

می‌کنم تامیک رفته است، فکر می‌کنم تومیک ما را رها کرده است، بله، خوب نیست،

well that vu

yes well that is definitely an  answer that could be put in there

بله، بله، قطعاً پاسخی است که می‌توان آن را در آنجا قرار داد،

we've got several correct answers mr  donald okay then i was drifting away there  

ما چندین پاسخ صحیح داریم. پاسخ می دهد آقای دونالد اوکی تی من داشتم از آنجا دور می شدم

i thought yeah i thought you were i thought  mr duncan hasn't said anything for it's all  

فکر می کردم بله فکر می کردم شما هستید، فکر می کردم آقای دانکن چیزی نگفته است زیرا همه

there's always technical things happening  so even though i stand here looking calm  

چیز است   همیشه چیزهای فنی اتفاق می افتد بنابراین با وجود اینکه من اینجا ایستاده ام و به نظر آرام

and relaxed in front of me there are lights  flashing there are things moving on the screen  

و آرام جلوی من می ایستم، چراغ هایی وجود دارد که چشمک می زنند. همه چیز روی صفحه در حال حرکت

there's all sorts of chaos that second word begins  with p by the way p p so will you something me to  

است   انواع هرج و مرج وجود دارد که کلمه دوم با p شروع می شود، به هر حال p p، پس آیا شما چیزی را به من می دهید

something that's something so maybe an easy  one i think this is a little bit easy well  

چیزی که چیزی است که شاید آسان باشد  من فکر می کنم این کمی آسان است خوب

daisy coward was the first to get it  completely right oh so well done daisy cow

دیزی کوارد اولین کسی بود که دریافت کرد کاملاً درست است، خیلی خوب،

alberto says will you help me to cook  well i suppose cook could be there  

آلبرتو می‌گوید آیا به من کمک می‌کنی آشپزی کنم، فکر می‌کنم آشپز می‌تواند آنجا باشد.

but it begins with p four letters  that dat vu said that as well yes um

pass el al gar says will you help me to pass  the potato well i mean it fits past fits yes  

سیب‌زمینی را خوب رد کنید، منظورم این است که مطابق با گذشته است، بله،

but in the context of this would you could you say  that you wouldn't you might pass a potato if you  

اما در این زمینه می‌توانید بگویید که

were if you wanted a person to give you a potato  so maybe you want someone to give you a potato  

اگر می‌خواهید شخصی به شما سیب‌زمینی بدهد، نمی‌توانید یک سیب‌زمینی را پاس کنید. به یک سیب زمینی

will you help me to pass the potato but we  don't normally pass potatoes i'll give you  

به شما کمک می کنید   آیا به من کمک می کنید سیب زمینی را رد کنم اما ما معمولاً سیب زمینی را پاس نمی کنیم، من به شما

half a point unless of course you've eaten unless  of course you've eaten a very big one and then  

نیم امتیاز می دهم مگر اینکه مطمئناً خورده باشید، مگر اینکه البته یک سیب زمینی خیلی بزرگ خورده باشید و بعد

tomorrow morning you might pass the potato so  yes it looks as if we've got the answer here  

فردا صبح می‌توانید سیب‌زمینی را رد کنید تا بله، به نظر می‌رسد که ما پاسخ را اینجا دریافت

we have the return of mr cockerell keep  it clean mr turner apparently people were  

کرده‌ایم   ما بازگشت آقای خروس را داریم آن را تمیز نگه دارید آقای ترنر ظاهراً مردم  از

complaining about mr steve having a poo  on the toilet so we've had to stop that  

اینکه آقای استیو در توالت آب می‌ریزد شکایت داشتند، بنابراین مجبور شدیم آن را متوقف کنیم. که

unfortunately so instead we've got my big [ __ ]  has returned yeah was was first to get it correct  

متأسفانه در عوض ما بزرگ [ __ ]  برگشتیم بله اولین بار بود که آن را درست کردم

good congratulations daisy cow let's have another  one shall we because we we still have time you see  

تبریک خوب دیزی گاو بیایید یکی دیگر داشته باشیم، زیرا هنوز زمان داریم می بینید

we still have i didn't get the answer i know i  just i'm in such a hurry you see so the answer  

ما هنوز داریم من متوجه نشدم پاسخ دهید من می دانم فقط من خیلی عجله دارم می بینید پس جواب

is will you help me to peel the potatoes  and valentina got it right as well  

این است که آیا به من کمک می کنید سیب زمینی ها را پوست بکنم و والنتینا هم درست

uh so did valeria or valeria um will you help  me would you help me can you help me to peel  

متوجه شد. به من کمک کن تا

the potatoes peel you see the word peel normally  when you take the skin off a vegetable you peel  

پوست سیب زمینی را پوست کند j. پوست سبزی را جدا می‌کنید

to take the surface off something you peel  it away ricardo says pick the potatoes oh  

تا سطح چیزی را که پوست می‌کنید جدا کنید  ریکاردو می‌گوید سیب‌زمینی‌ها را بردارید اوه

okay there yeah yeah well that fits you can pick  pick i'm not sure if you picked potatoes though  

باشه بله بله، خوب که می‌توانید بچینید انتخاب کنید مطمئن نیستم که سیب‌زمینی را برداشتید یا

well you could be you could be um outside in a  field uh i guess i suppose you could pick them  

خیر  اگر می‌توانی بیرون در یک مزرعه باشی، اوه، فکر می‌کنم می‌توانی آنها

do you pick i don't know whether you pick them  or do you is that the right phrase to say when  

را انتخاب کنی، نمی‌دانم آنها را انتخاب می‌کنی یا می‌کنی، این جمله درستی است که می‌توان گفت وقتی که

you're you because you dig the potatoes  yes i think you dig them because they're  

تو هستی، چون سیب‌زمینی‌ها را حفر می‌کنی. بله، فکر می‌کنم شما آنها را حفر می‌کنید زیرا

under the ground pick normally refers to things  like strawberries that are on the surface yes  

زیر زمین هستند، معمولاً به چیزهایی اشاره می‌کند مانند توت‌فرنگی‌هایی که روی سطح هستند بله

things that grow on on the bush you pick them  you pick them but the word fits yeah and yes i  

چیزهایی که روی بوته رشد می‌کنند، آنها را می‌چینید  آنها را می‌چینید، اما کلمه مناسب است بله و بله من

can see what you what you're doing there but they  and that's all it matters we were looking for peel  

می‌توانم ببینم چه چیزی تو اونجا چیکار میکنی ولی اونها و این همه مهمه که ما به دنبال لایه برداری بودیم

here's another one then let's have another  sentence game we will be going soon  

اینجا یکی دیگه هست، بعد بیایید یه بازی جمله دیگه داشته باشیم به زودی میریم

i know it's a pity what a pity we have  to say goodbye soon here's another  

میدونم حیف شد که خیلی حیف شد به زودی خداحافظی کنیم یه

sentence game were food phrases in words oh all  this something has really got us in a something  

جمله دیگه بازی عبارت غذایی بود در کلمات آه همه این چیزی واقعاً ما را در یک چیزی قرار داده است

oh and it's to do with food is it mr d yes this is  a phrase that we often use it refers also to food  

اوه و به غذا مربوط می شود آیا آقای د بله این عبارتی است که ما اغلب از آن استفاده می کنیم به غذا نیز اشاره دارد

something that might be a big problem or something  that is causing uh difficulty or maybe a situation  

چیزی که ممکن است یک مشکل بزرگ باشد یا چیزی  ایجاد مشکل یا شاید

that you are finding difficult to cope with  yes all this something has really got us in a  

موقعیتی   که کنار آمدن با آن برای شما سخت است بله همه اینها چیزی ما را به یک

what all right yes the sentence game we are  talking about food today food words phrases  

چه مشکلی دارد بله بازی جملاتی که ما امروز در مورد غذا صحبت می کنیم  عبارات کلمات غذایی

all this something so if you do something wrong  if you do something that you should not do  

همه اینها چیزی است، پس اگر کار اشتباهی انجام می دهید اگر کاری را انجام دهید که نباید انجام

you might end up in a valentin says potatoes  are not always underground uh okay okay in  

دهید   ممکن است در نهایت به یک والنتین برسید که می گوید سیب زمینی  همیشه زیر زمین نیست، خوب است، در

that case we we will we will concede i've never  seen potatoes grow above ground maybe certain  

این صورت قبول خواهیم کرد که من هرگز ندیده ام که سیب زمینی در بالای زمین رشد کند، شاید برخی از

types maybe i've never seen that but uh we will  say that uh okay okay uh we'll give you that one  

انواع شاید من هرگز آن را ندیده‌ایم، اما اوه، ما می‌گوییم که اوه، باشه، اوه، آن یکی را به شما می‌دهیم

forgotten who said it now interesting will you  help me pick the potatoes i've gotten who said  

فراموش شده‌ای که گفت اکنون جالب است، آیا به من کمک می‌کنید سیب‌زمینی‌هایی را که گرفتم انتخاب کنم.

that now but uh we'll let you have that ricardo  said that okay then so all this something has  

ریکاردو این را گفت خوب پس همه این چیزها

really got us in a something we are talking l  five letters and s four letters so if you are in  

واقعاً ما را در یک چیزی که داریم صحبت می کنیم 1 پنج حرف و چهار حرف وارد کرده است، بنابراین اگر در

maybe you are in trouble or maybe you are  in a situation you can't handle or cope with  

هستید شاید در مشکل هستید یا شاید در موقعیتی هستید که نمی توانید از عهده آن برآیید یا با آن کنار بیایید

you might find yourself in a what it's also a  type of meal as well a meal that you normally  

ممکن است خودتان را در یک نوع غذا پیدا کنید، همچنین غذایی که معمولاً

have during winter ah you see i can't give any  more clues really without giving it away okay

در طول زمستان می خورید آه، می بینید که نمی توانم هیچ سرنخی دیگری بدون ارائه آن به شما بدهم، بسیار خوب

sergio oh sergio says lemon and sink

سرجیو اوه سرجیو می گوید لیمو و سینک

i think this is i thought this was easy to be  honest well the the words that i mean the the  

من فکر می کنم این من است فکر می‌کردم این آسان است راست‌بودن کلماتی که منظور

the uh letters fit the words but i'm not sure the  meaning is right but the sentence makes no sense  

من از حروف اوه با کلمات مناسب است، اما مطمئن نیستم که معنی درست باشد، اما این جمله معنی ندارد

yes alessandra is here as well vitas says lemon  and sick oh okay then i'm i'm surprised i thought  

بله الساندرا اینجاست و همچنین ویتا می‌گوید لیمو و مریض اوه باشه پس من تعجب کردم که فکر کردم

this one would go very quickly as i think people  are getting maybe the last word i'm not sure  

این یکی خیلی سریع انجام می شود زیرا فکر می کنم مردم شاید آخرین حرف را

i can't even guess it mr duncan i  see to get in a situation that you  

می زنند من مطمئن نیستم   حتی نمی توانم حدس بزنم آقای دانکن می بینم که در موقعیتی قرار می گیریم که شما

can't handle you get into a lot of trouble  over something and you can't get out of it  

نمی‌توانم به خاطر چیزی دچار مشکل شوید و نمی‌توانید از آن خارج شوید از

well it looks as if i'm going to have to give  the answer well with no correct answers at all  

آن   خوب به نظر می‌رسد که باید جواب را خوب بدون هیچ پاسخ صحیحی

where's tomic when you need him yes come on tomic  where are you i think tomic is still watching the  

بدهم   وقتی به او نیاز دارید، تومیک کجاست، بله بیا تومیک، کجایی، فکر می‌کنم تومیک هنوز دارد

other live stream sonic is wondering why we are  just standing there without without moving at  

پخش زنده دیگری را که سونیک در تعجب است تماشا می‌کند چرا ما فقط آنجا ایستاده‌ایم بدون اینکه حرکت کنیم.

all has anybody got any of the words right mr  duncan no okay so no correct words yet no no  

همه کسی کلمه‌های درست را فهمیده است آقای دانکن نه خوب پس هیچ کلمه صحیحی وجود ندارد اما نه اصلاً نه

correct words at all okay interesting this is very  difficult and and it's it's related to food yeah  

کلمه درست است بسیار خوب جالب است این بسیار سخت است و به غذا مربوط

is it an idiom um well it is yes yes it  is a phrase that we use quite often in  

می‌شود بله. یک اصطلاح خوب بله بله این عبارتی است که اغلب در

english when we are in a situation we can't  handle you are in a very difficult situation

انگلیسی استفاده می کنیم وقتی در موقعیتی قرار داریم که نمی توانیم از عهده آن برآییم شما در موقعیت بسیار سختی هستید

so uh right okay i i was thinking pickle but  that doesn't fit anywhere no i thought i thought  

پس اوه درست است من به ترشی فکر می کردم اما اینطور نیست در هر جایی مناسب نیست

someone would say pickle you see so you can be  in a pickle which means you are in a difficult  

فکر کردم   یکی می‌گوید ترشی می‌بینی تا بتوانی در یک ترشی قرار بگیری که به این معنی است که در شرایط سخت

situation something that you find difficult  to solve but this is another one that we can  

چیزی قرار گرفته‌ای که حل کردن آن برای شما دشوار است، اما این یکی دیگر از مواردی است که می‌توانیم

what has serene got got one of them  oh it looks like we might be getting  

چیزی که آرام گرفته است آنها آه من به نظر می‌رسد که ممکن است در حال دریافت

ah in fact we've got we've got both  words have we yes i can see both words  

آه، در واقع ما باید هر دو کلمه را داریم، بله، می‌توانم هر دو کلمه را ببینم

oh yes anna and serena together  you are working well together  

اوه بله آنا و سرنا را با هم ببینیم شما به خوبی با هم کار

you have both come up with the correct  sentence and i suppose i should give it now

می‌کنید   هر دو به جمله صحیح رسیده‌اید و من فرض کن الان باید

doodle do nobody's got both words no  but we have we do nobody's got both  

ابله را بدهم هیچ کس هر دو کلمه را ندارد اما ما داریم هیچکس هر دو

words and put them together no so come  on somebody let's wait two more seconds

کلمه را ندارد و آنها را کنار هم بگذارم نه پس بیا یکی دو ثانیه دیگر صبر

ten seconds we'll count down the words are there  

کنیم ده ثانیه شمارش معکوس خواهیم کرد کلمات وجود دارند.

yes the words are there serene has got one  word and anna has got the other word yes

آیا آرام یک کلمه دارد و آنا کلمه دیگر را دارد بله

this is not the most exciting moment of youtube  but here's the answer then right are you ready  

این هیجان‌انگیزترین لحظه یوتیوب نیست، اما پاسخ اینجاست پس درست است آیا شما آماده هستید

yes bing all this lying that's really cool oh yes  jimmy got it yes jimmy got it oh sunshine got it  

بله همه این دروغ‌گویی که واقعاً عالی است آه بله جیمی فهمید بله جیمی متوجه شد آه آفتاب فهمیده است

yes everyone's got it we've all got it all this  lying has really got us in a stew if you are in a  

بله همه آن را فهمیده‌ایم، همه آن را داریم، دروغ گفتن واقعاً ما را در خورش قرار داده است، اگر در

stew if you start something that you can't handle  or maybe you get into trouble or a situation you  

خورش هستید، اگر کاری را شروع کنید که نمی‌توانید از عهده آن برآیید یا شاید به مشکل یا موقعیتی دچار شوید

can't handle you can get in a stew so imagine  a person inside a large pot being cooked  

نمی توانم شما را در یک خورش قرار دهید بنابراین تصور کنید نه فردی که داخل یک قابلمه بزرگ پخته می‌شود،

like stew and a stew is of course a a mixture of  lots of different things so it's a bit of a mess  

مثل خورش و خورش، البته مخلوطی از چیزهای مختلف است، بنابراین کمی آشفته است،

so if you lie a lot if you're always lying and  not telling the truth then you get into a bit  

بنابراین اگر زیاد دروغ می‌گویید، اگر همیشه دروغ می‌گویید و راست نمی‌گویید. کمی بهم ریخته

of a mess well the word stew that's it well  the word stew just means hot and bothered as  

کلمه خورش خوب است کلمه خورش فقط به معنای گرم و آزاردهنده است

well so a person can stew over a situation or  a thing maybe something that is worrying you  

همچنین به این معنی است که فرد بتواند در مورد یک موقعیت یا چیزی که شاید شما را نگران می کند خورش بپزد

so to think about something for a very long  period of time maybe something that causes stress  

بنابراین برای مدت طولانی به چیزی فکر کنید یک دوره زمانی ممکن است چیزی که باعث استرس

or anxiety you stew so in in that respect in that  sentence you are using it as a verb you stew over  

یا اضطراب شود شما خورش دهید، بنابراین از این نظر در آن جمله از آن به عنوان فعل استفاده می‌کنید که روی

something yeah but in this sentence we are saying  you are in a difficult situation you are in a stew  

آن خورش می‌دهید.

yes it is an idiom we use it quite often in  english where we are expressing a difficult  

بله، این اصطلاحی است که ما اغلب از آن در انگلیسی استفاده می‌کنیم، جایی

well done to anna and serene who got both of  the words uh but sunshine and jimmy and alberto  

که به آنا و آرامی که هر دو کلمه را دریافت کرده‌اند اما sunshine و جیمی و آلبرتو

uh got them uh and and alcare and sidra that's it  okay so let's have one more okay i like this one  

اوه، آنها را فهمیده‌اند آه و و alcare و sidra را بیان می‌کنیم، اشکالی ندارد. بیایید یکی دیگر داشته باشیم بسیار خوب، من این یکی را دوست

i think it may have been mentioned already  today so this might go very quickly right  

دارم   فکر می‌کنم ممکن است قبلاً به آن اشاره شده باشد امروز، بنابراین ممکن است خیلی سریع درست پیش برود

here is the final sentence game for today my  something left something all over my something

اینجا آخرین بازی جمله‌ای برای امروز من است.

i can think of one thing but it's rude my  something left some as usual there is a  

طبق معمول

really disgusting dirty one that i could say there  but i'm not going to my something left something  

یک کثیف واقعاً منزجر کننده وجود دارد که می توانم آنجا بگویم اما من نمی روم به سمت چیزی

all over my some something we have seven letters  three letters and four letters food related yes  

definitely food related why something left  something all over my something so it's food  

که چیزی باقی مانده است   همه چیز چیزی باقی مانده است. بیش از چیزی که باعث می‌شود غذا باشد

but also it's a very well-known expression  as well we use this quite a lot in english  

اما این یک عبارت بسیار شناخته شده است  همچنین

if you do something that causes i don't  know maybe embarrassment maybe you make a  

اگر کاری انجام می‌دهید که باعث خجالت می‌شود ممکن است

error i nearly gave the word then maybe you do  something you shouldn't or maybe you perform badly  

اشتباهی مرتکب شوید. من تقریباً کلمه را گفتم پس شاید شما کاری را انجام می‌دهید که نباید انجام دهید یا شاید بد اجرا می‌کنید

maybe mr steve steps onto the stage to sing  a song but his throat is a little bit sore  

شاید آقای استیو برای خواندن آهنگی به صحنه می‌رود اما گلویش کمی درد می‌کند

so so all of the the notes come out wrong tomek  is here oh tomec is here i see he's been hiding  

، بنابراین همه نت‌ها اشتباه بیرون می‌آیند. اینجا اوه تامک اینجاست، می‌بینم که پنهان شده است

hiding silently watching us yes i think he's  serving i think tomek has been hiding in the  

بی‌صدا پنهان شده و ما را تماشا می‌کند بله، فکر می‌کنم او دارد خدمت می‌کند، فکر می‌کنم تومک در   بوته‌های پشت ما پنهان شده است، او آنجاست در بوته‌ها پنهان شده است،

bushes behind us there he's he's been lurking  in the bushes yes you were there all along  

بله تو تمام مدت آنجا

my something left something all  over my bedspread no sorry i mean uh

بودی   چیزی از من چیزی باقی مانده است. روتختی من نه متاسفم منظورم این است

what there we go so tomec's got  it's got uh two of the words  

که ما چه می‌کنیم تا tomec دارد آن را دارد دو تا از کلمه‌ها

ryze has got one oh it looks like vitamin c v  tess vitas is a smart cookie as we said earlier  

ryze has one اوه به نظر می‌رسد ویتامین C در برابر تس ویتا یک کوکی هوشمند است همانطور که قبلاً گفتیم

so if a person is a smart cookie it means  they are very quick and clever i think so yes

بنابراین اگر شخصی یک کوکی هوشمند است یعنی آنها بسیار سریع و باهوش هستند، من فکر می کنم بله

hello night trooper hello knight trooper i don't  recognize your name is it your first time here  

سلام سرباز شب سلام شوالیه سرباز من نام شما را نمی شناسم آیا اولین بار است که اینجا هستید

night trooper well done night trooper yeah and  valeria yes jimmy from hong kong yes a lot of  

سرباز شب خوب است سرباز شب بله و والریا بله جیمی از هنگ کنگ بله بسیاری از

people have got this one so i suppose we should  give the answer straight away because it looks  

مردم این یکی را دریافت کردم، بنابراین فکر می‌کنم باید بلافاصله پاسخ را بدهیم زیرا به نظر

as if a lot of people have got this one because we  did actually mention this earlier that's the funny  

می‌رسد که بسیاری از مردم این یکی را دریافت کرده‌اند، زیرا ما قبلاً به آن اشاره کردیم، این همان چیز خنده‌داری

thing steve we actually did mention this we did  earlier this actual expression so here it is then

است که استیو در واقع به آن اشاره کردیم. قبل از این عبارت واقعی، پس اینجاست

mr cockerell please come up and say hello to mr  steve and tomic was the first to get them all  

آقای کوکرل، لطفاً بیایید و به آقای استیو سلام کنید و تومیک اولین کسی بود که همه آنها را درست دریافت کرد

right yes tomic i think it's it's safe to say  he got two of them and then jacqueline got the  

بله تومیک، فکر می کنم می توان گفت که او دو تا از آنها را گرفت و سپس ژاکلین

first one it is safe to say put them all together  it is safe to say that tomek is a smart cookie  

اول  با اطمینان می توان گفت همه آنها را کنار هم بگذارید  با اطمینان می توان گفت که تومک یک کلوچه هوشمند است

i think so he has no egg on tomek's face there  is no egg on his face no so well let's let's  

فکر می کنم او تخم مرغی روی صورت تومک ندارد، تخم مرغی روی صورتش وجود ندارد خیلی خوب بیایید   پاسخ را

show the answer even though i think steve just  gave it to us but there it is my mistake left egg  

نشان دهیم حتی اگر فکر می کنم استیو فقط آن را به ما داد، اما اشتباه من است که تخم‌مرغ روی صورتم باقی مانده است،

all over my face if you if you get egg on your  face or if something leaves you with egg on your  

اگر تخم‌مرغ را روی صورتت بگذاری یا اگر چیزی تو را با تخم‌مرغ روی

face it means it causes a lot of embarrassment  and shame you you've done something that wasn't  

صورتت بگذارد، به این معنی است که باعث خجالت و شرم شما می‌شود. کاری را انجام دادی که

very good and then lots of people start  looking at you you get lots of attention  

خیلی خوب نبود و بعد از آن افراد زیادی شروع به نگاه کردن به

from other people you you are left feeling rather  embarrassed and ashamed particularly if somebody  

شما می‌کنند، شما توجه بسیاری از افراد دیگر را به خود جلب می‌کنید و احساس خجالت و شرمندگی می‌کنید، مخصوصاً اگر

was to actually throw an egg in your face you  would be very embarrassed by that yes but if  

کسی واقعاً تخم‌مرغی را به صورت شما پرتاب کند از آن بسیار خجالت زده است بله، اما اگر

for example in a crowd of group of people you were  absolutely certain you were right about something  

برای مثال در میان گروهی از مردم، کاملاً مطمئن بودید که در مورد چیزی درست

and everybody else was wrong and you insisted  on it and then it was proved that you were wrong  

می‌گویید   و بقیه اشتباه می‌کردند و روی آن اصرار می‌کردید و سپس ثابت می‌شد که اشتباه

you would feel a bit silly yes so you would use  that expression uh that my mistake left egg on  

می‌کردید   کمی احساس احمق می‌کنید، بله از آن عبارت استفاده کن که اشتباه من تخم مرغ را روی

my face or made me feel like i've got egg on my  face so something that you don't perform very  

صورتم گذاشت یا باعث شد احساس کنم تخم مرغ روی صورتم است، بنابراین چیزی که خیلی خوب اجرا نمی

well something that leaves you feeling ashamed  or embarrassed leaves you with egg on your face  

کنی چیزی که باعث شرمندگی یا خجالت می شود باعث می شود که تخم مرغ روی صورتت باشد.

that's embarrassing makes you feel embarrassed  that's it that's it mr duncan lovely to be here  

خجالت آور است باعث می شود احساس خجالت کنید همین است که آقای دانکن دوست داشتنی است که اینجا هستم

even even though i don't know what i'm going to do  with this live stream because now we have two live  

حتی اگر نمی دانم با این پخش زنده چه کار خواهم کرد زیرا اکنون ما دو پخش زنده

streams so we have the first part of the live  stream and this is the second part so whenever  

داریم، بنابراین قسمت اول را داریم پخش زنده  و این قسمت دوم است، بنابراین هر وقت

this happens it always causes a lot of confusion  because some people just watch the second half  

این اتفاق بیفتد، همیشه سردرگمی زیادی ایجاد می‌کند زیرا برخی از مردم نیمه دوم را

without watching the first half and some people  watch the first half without watching the second  

بدون تماشای نیمه اول و برخی افراد نیمه اول را بدون تماشای سریال تماشا می‌کنند. شرط

half so there are two halves to this live stream  if you are watching this then this is the second  

نیمه پس دو نیمه برای این پخش زنده وجود دارد اگر این را تماشا می‌کنید، پس این قسمت دوم

half the second part because we had well we  had a computer failure something went wrong  

نیمه دوم است زیرا ما خوب داشتیم  یک رایانه خراب بودیم، مشکلی پیش آمد

i know what it was i'm pretty sure it is it is a  mixture of norton norton antivirus software and

می‌دانم چه بود، تقریباً مطمئن هستم که همینطور است ترکیبی از نرم‌افزار آنتی ویروس نورتون نورتون و

google chrome tomek says delete both parts yes  oh thanks tomec you know i might just do that  

گوگل کروم تومک است که می‌گوید هر دو بخش را حذف کنید بله، متشکرم تومک، می‌دانید که من فقط ممکن است این کار را انجام دهم،

uh so when the internet went down we were here  yes looking silly and we looked like we've got  

بنابراین وقتی اینترنت قطع شد، ما اینجا بودیم بله، احمقانه به نظر می‌رسیدیم و به نظر می‌رسید که

egg on our faces yes we looked a bit silly and  embarrassed we were definitely left with egg on  

تخم مرغ را در اختیار داشته باشیم. چهره‌هایمان بله کمی احمقانه به نظر می‌رسیدیم و خجالت می‌کشیدیم قطعاً با تخم مرغ روی صورتمان باقی ماندیم،

our face yes today as the internet uh live stream  went wrong well the computer went wrong thank you  

بله، امروز به دلیل اینکه پخش زنده اینترنت اشتباه شد، رایانه اشتباه رفت، متشکرم

beatrice bye to youtube people sending me lovely  messages thank you for your company today i hope  

بئاتریس خداحافظ با مردم یوتیوب که پیام‌های دوست‌داشتنی برای من ارسال می‌کنند متشکرم برای شرکت شما امروز امیدوارم

you've enjoyed this we've been here for well over  two hours but it might not seem like it if you are  

از این لذت برده باشید، ما بیش از  دو ساعت اینجا بودیم، اما اگر    پخش زنده ضبط شده در دو قسمت را تماشا می‌کنید، ممکن است اینطور به نظر نرسد،

watching the live stream recorded in two parts i'm  sorry about that we had a slight technical problem  

متاسفم که ما یک مشکل فنی جزئی داشتیم

it is out of my control unfortunately lovely to  be here and i want to wish everybody a wonderful  

متأسفانه اینجا بودن بسیار دوست‌داشتنی است و می‌خواهم هفته فوق‌العاده‌ای را برای همه آرزو کنم

week and i will see you again back here with mr  duncan live on sunday at 2 p.m yes uh you may be  

و دوباره شما را در اینجا با آقای دانکن به صورت زنده در یکشنبه ساعت 2 بعد از ظهر می‌بینم، بله، شما ممکن است

seen during the week of course i'm not sure we  will see what happens i have a busy few days  

در طول هفته دیده شوید. مطمئن نیستم که ببینیم چه اتفاقی می‌افتد، چند روز پرمشغله

ahead of me certain things going on yes so  yes a lot going on at the moment in our lives  

پیش رو دارم، چیزهای خاصی در حال انجام است، بله، بله، در حال حاضر در زندگی

and we will see what happens thank you steve  thank you bye-bye and i mean obviously going  

ما اتفاقات زیادی می‌افتد   و خواهیم دید که چه اتفاقی می‌افتد، متشکرم استیو، متشکرم خداحافظ و من یعنی بدیهی است

into the kitchen to make a cappuccino tea cake  yeah see you all next week bye i must admit i am  

برای تهیه یک کیک چای کاپوچینو به آشپزخانه می روم بله هفته آینده همه شما را می بینم خداحافظ باید اعتراف کنم

very hungry at the moment because  today i haven't eaten anything  

در حال حاضر خیلی گرسنه هستم زیرا امروز هیچ

i've eaten no food at all thanks  for your company thank you very much

چیزی نخوردم   اصلاً غذا نخوردم با تشکر  از همراهی شما متشکرم خیلی

thank you zuziker says i don't know why but i've  really enjoyed it thank you very much i'm pleased  

ممنونم zuziker میگه نمی دونم چرا ولی خیلی لذت بردم خیلی خیلی خوشحالم

to hear that to be honest that warms the cockles  of my heart it really does thank you very much  

از شنیدن این حرفا راستش دلمو گرم میکنه واقعا خیلی

thank you jc geordi sunshine carl olga thank  you gia thank you valeria alessandro richard  

ممنونم ازت ممنونم jc geordi sunshine carl olga متشکرم تو جیا متشکرم والریا آلسند رو ریچارد

fly away i will fly away in a few moments thanks a  lot maria thank you all somoson sam thank you luis  

پرواز کن من چند لحظه دیگر پرواز خواهم کرد. خیلی ممنون ماریا از همه شما متشکرم ساموسون سام از شما متشکرم لوئیس

mendes vitas thank you very much for watching me  today see you during the week hopefully i might do  

mendes vitas از شما بسیار متشکرم که من را تماشا کردید امروز شما را در طول هفته می بینم.

a little surprise live stream during the week  we will see what happens and then of course  

هفته خواهیم دید که چه اتفاقی می‌افتد و البته

next sunday we are approaching we are getting ever  nearer to christmas so i think next sunday we will  

یکشنبه آینده به کریسمس نزدیک‌تر می‌شویم، بنابراین فکر می‌کنم یکشنبه آینده

start having our little christmas celebrations  okay i think that's a good idea this is mr duncan  

جشن‌های کوچک کریسمس خود را شروع می‌کنیم  بسیار خوب، فکر می‌کنم این ایده خوبی است که آقای دانکن

in the birthplace of english saying thanks for  watching i hope you've enjoyed this i'm i'm very  

در زادگاهش است. انگلیسی می‌گوید متشکرم برای تماشا، امیدوارم از تماشای آن لذت برده باشید، بسیار

sorry about the technical problems but this video  is in two halves which i can do nothing about  

متاسفم بابت مشکلات فنی، اما این ویدیو در دو نیمه است که من نمی‌توانم کاری در مورد آن انجام دهم

and of course until the next time we meet here  on youtube you know what's coming next yes you do

و البته تا دفعه بعد که اینجا در یوتیوب شما را ملاقات خواهیم کرد می‌دانی بعد از آن چه می‌آید، بله،

ta ta for now

فعلاً تا به حال انجام می‌دهی،

i'm a big boy now

من اکنون پسر بزرگی هستم