LIVE English Lesson - 3rd December 2017 - FOOD, GRAMMAR, CHAT, CHRISTMAS, NEW WORDS - with Mr Duncan

can you see what I'm doing here I'm putting up my Christmas lights to put up

می‌توانی ببینی که من اینجا چه کار می‌کنم، چراغ‌های کریسمس خود را می‌گذارم تا

means to hang something so is to allow it to be displayed for everyone to see

چیزی را آویزان کنم، بنابراین اجازه می‌دهم آن را برای همه به نمایش

you might put up a painting you can put up a flag you can put up some Christmas

بگذارم تا ببینند شما ممکن است نقاشی بکشید، می‌توانید پرچمی را نصب کنید. چند چراغ کریسمس نصب کنید

lights we can also use put up to mean withstand you can bear something

ما همچنین می توانیم از put up به معنای مقاومت استفاده کنیم شما می توانید چیزی

annoying or upsetting occurring you put up with it

آزاردهنده یا ناراحت کننده را تحمل کنید که شما آن را تحمل می

of course if you can't stand it we can say that you can't put up with it we can

کنید البته اگر نمی توانید آن را تحمل کنید می توانیم بگوییم که نمی توانید آن را تحمل کنید ما می توانیم

also use put up to mean the action of allowing someone to stay in your home

همچنین استفاده از put up به معنای عمل اجازه دادن به کسی برای ماندن یک شب در خانه شما

overnight to put someone up for the night my brother said he can put me up

برای قرار دادن کسی برای شبی که برادرم گفت می تواند من را

for a couple of nights so as you can see there are many uses for the phrase put

برای چند شب بیدار کند، بنابراین همانطور که می بینید استفاده های زیادی برای عبارت put وجود دارد.

up you can also put up your feet which means to relax and take it easy

شما همچنین می توانید پاهای خود را بالا بیاورید که به معنای استراحت کردن است و آن را راحت کنید،

I hope you are feeling relaxed now because it's Sunday afternoon here in

امیدوارم اکنون احساس آرامش داشته باشید زیرا اینجا بعدازظهر یکشنبه

the UK and this is live English

در انگلستان است و این به انگلیسی زنده است

hey-ya be do be do be do be do be bee do bee do oh yes thank you thank you very

hey-ya be do be do be do be do be be do bee do اوه بله متشکرم خیلی

much I'm assuming that you are all applauding at the moment so thank you

ممنون من فرض می کنم که شما در حال حاضر همه شما را تشویق می کنید پس با تشکر از شما

very much for your applause oh thank you so much thank you and one or two of you

از تشویق شما بسیار سپاسگزارم، بسیار متشکرم و یکی دو نفر از

are even throwing flowers at me oh thank you so much yes

شما حتی به سمت من گل پرتاب می کنید، اوه خیلی ممنون بله

I'm back baby hi everybody this is mr. Duncan in England how are you today are

من برگشتم عزیزم سلام به همه این آقای است. دانکن در انگلیس امروز چطوری خوب

you okay I hope so are you happy I really really

هستی امیدوارم که خوشحالی من واقعاً

hope so so here we are a new month is here we are now into December December

امیدوارم پس ما یک ماه جدید اینجا هستیم ما الان هستیم

has arrived and of course for many people December is a very busy month

دسامبر وارد شد و البته برای بسیاری از مردم دسامبر یک ماه بسیار شلوغ است

because it means that a lot of people will be preparing to celebrate not only

زیرا این بدان معناست که بسیاری از مردم برای جشن گرفتن نه تنها

Christmas but also the new year as well so if you are one of those people

کریسمس، بلکه همچنین سال جدید آماده می شوند، بنابراین اگر شما یکی از آن افرادی هستید

preparing to celebrate Christmas we have a lot of fun things to come your way

که برای جشن گرفتن کریسمس آماده می شوند، ما در ماه دسامبر از جمله امروز، چیزهای سرگرم کننده زیادی برای شما پیش رو

during December including today in fact because today is Sunday the 3rd of

داریم. در واقع چون امروز یکشنبه 3

December 2017 just another 4 weeks of this year to go and then we will jump

دسامبر 2017 است، فقط 4 هفته دیگر از این سال باقی مانده است و سپس ما با

headfirst into 2018 what will next year have in store for us well a year from

سر به سال 2018 خواهیم رفت که سال آینده برای ما چه چیزی

now I will be able to tell you so here we go oh my goodness and of course as

در نظر گرفته است، من می توانم به شما بگویم که خدای من اینجا رفتیم و البته طبق

usual the first thing we have to do is take a look outside the window what was

معمول اولین کاری که باید انجام دهیم این است که به بیرون از پنجره نگاهی بیندازیم

the view like this morning well here it is

که منظره امروز صبح چگونه بود خوب اینجاست

I must say it was very murky this morning very very damp very wet and very

باید بگویم امروز صبح خیلی تاریک بود خیلی مرطوب خیلی مرطوب و بسیار

misty or we can also say murky murky so as you can see in the distance

مه آلود یا می توان گفت تیره y تاریک است، بنابراین همانطور که از دور می بینید

the visibility is not very good there is a lot of moisture in the air we had some

دید خیلی خوب نیست، رطوبت زیادی در هوا وجود دارد، ما کمی

cold weather and then we had some warm weather which has caused lots and lots

هوای سرد داشتیم و سپس کمی هوای گرم داشتیم که باعث بارش باران زیاد و زیاد شده

of rain to fall unfortunately so that is the view this morning I don't know what

است متاسفانه به طوری که منظره امروز صبح است من نمی

the view is like where you are because well basically I'm not where you are but

دانم منظره کجایی که هستی چگونه است زیرا خوب اساساً من جایی که شما هستید

I'm glad you are here anyway and of course last week everyone in the UK got

نیستم اما خوشحالم که به هر حال اینجا هستید و البته هفته گذشته همه در بریتانیا

very excited do you know why can you guess why we all got excited last week

بسیار هیجان زده شدند. می‌دانی چرا می‌توانی حدس بزنی چرا همه ما هفته گذشته هیجان‌زده شدیم

well I will tell you the reason why is because we had some snow yes and just to

، دلیلش را به شما می‌گویم چون مقداری برف داشتیم بله و فقط برای

prove it look this is actually the view last Thursday and if you look in the

اثبات آن به نظر می‌رسد این در واقع منظره پنجشنبه گذشته است و اگر به

distance you can see some snow on the mountains in the distance and those

دوردست نگاه کنید، می‌توانید کمی برف روی کوه ها از دور ببینید و آن

mountains are actually in Wales they are very high very high mountains and

کوه ها در واقع در ولز هستند، آنها کوه های بسیار مرتفعی هستند و

because of that because we had a lot of cold weather last week the snow has

به همین دلیل چون هفته گذشته هوای سرد زیادی داشتیم، برف

fallen on the mountains and there it is that is actually the view from my house

روی کوه ها باریده است و همین جاست در واقع منظره خانه

from my bedroom window another view and as you can see once again the mountains

من از پنجره اتاق خوابم منظره ای دیگر و همانطور که می بینید یک بار دیگر کوه ها

in the distance they are covered with snow

در دوردست پوشیده از برف هستند

and that happened last Thursday and apparently in London they also had a lot

و این اتفاق پنجشنبه گذشته رخ داد و ظاهراً در لندن نیز

of snow as well so many people in the UK getting very excited because that's what

برف زیادی بارید و همچنین بسیاری از مردم در بریتانیا بسیار هیجان زده شدند زیرا این چیزی است که

we do you see we always get very excited when the weather changes some people

ما آیا می بینید که وقتی هوا تغییر می کند ما همیشه بسیار هیجان زده می شویم برخی از افراد

complain about it whilst others get very excited I'm one of those people who gets

از آن شکایت دارند در حالی که برخی دیگر بسیار هیجان زده می شوند من از آن دسته افرادی

very excited little bit later on we are going to take

هستم که کمی بعداً بسیار هیجان زده می شوم ما قصد داریم

a look at one of my English lessons where I talk all about snow and you will

به یکی از درس های انگلیسی من نگاهی بیندازیم. جایی که من همه چیز را در مورد برف صحبت می کنم و شما

have a chance to join me on a lovely snowy walk through just to prove how

این فرصت را خواهید داشت که در یک پیاده روی برفی دوست داشتنی به من بپیوندید فقط برای اینکه ثابت کنید

cold it was would you like to have a look at my frozen birdbath because

چقدر سرد بود دوست دارید نگاهی به حمام پرندگان یخ زده من بیندازید زیرا

that's how cold it was last week here it comes can you see one of the

هفته گذشته اینقدر سرد بود اینجا آمد. می توانید ببینید یکی از

bird baths in my garden has actually frozen over look at that look at that

حمام های پرندگان در باغ من واقعاً یخ زده است به آن نگاه کنید

it's actually frozen so there is a layer of ice on the top and of course I always

که در واقع یخ زده است بنابراین یک لایه یخ در بالای آن وجود دارد و البته من همیشه

like to break the ice I always like to break it so the birds can drink the

دوست دارم یخ را بشکنم و همیشه دوست دارم آن را بشکنم تا پرندگان بتوانند وا را بنوشند

water although I have a strange feeling that that water needs changing it needs

اگرچه احساس عجیبی دارم که آن آب نیاز به تغییر دارد و نیاز به

cleaning because it's full of leaves but there you can see the ice on the

تمیز کردن دارد زیرا پر از برگ است اما در آنجا می توانید یخ روی

birdbath and not only that but also the other birdbath is well was frozen almost

حمام پرندگان را ببینید و نه تنها آن، بلکه حمام پرندگان دیگر نیز به خوبی منجمد شده است تقریباً

solid and there you can see once again the ice forming on the birdbath

جامد و آنجا می توانید ببینید بار دیگر یخ در حمام پرندگان تشکیل

fortunately it wasn't that cold so it was only slightly cold it was about

شد خوشبختانه آنقدرها سرد نبود، بنابراین فقط کمی سرد بود، حدود

minus 2 which is still cold of course but there the icy weather we had quite a

منفی 2 بود که البته هنوز سرد است، اما هوای یخی ما

cold week last week very very chilly talking of last week

هفته گذشته یک هفته بسیار سرد داشتیم. هفته گذشته

you may have noticed that I wasn't here last Sunday I was supposed to be here

ممکن است متوجه شده باشید که یکشنبه گذشته اینجا نبودم، قرار بود اینجا باشم،

but due to one or two problems mostly technical I wasn't here last week so can

اما به دلیل یکی دو مشکل بیشتر فنی، هفته گذشته اینجا نبودم، بنابراین می

I just say I'm very very sorry I'm so sorry for not being here last week I'm

توانم بگویم بسیار متاسفم. خیلی متاسفم که هفته گذشته اینجا نبودم من

really really sorry for that I couldn't help it I had a few problems here

واقعاً متاسفم که نتوانستم کمکی به این کار کنم. من در اینجا چند مشکل

the studio lots of things to try and sort out that's the reason why I wasn't

داشتم استودیو چیزهای زیادی برای امتحان کردن و مرتب کردن آنها وجود داشت به همین دلیل است که

here last Sunday so once again can I please apologize for that winter is here

یکشنبه گذشته اینجا نبودم. یک بار دیگر می توانم لطفاً عذرخواهی کنم که زمستان

it's official and just to prove it in my garden at the moment there are some

اینجا رسمی و تازه است برای اثبات آن در باغ من در حال حاضر چند

lovely flowers some lovely flowers pink flowers that always come out every

گل دوست داشتنی چند گل دوست داشتنی گل های صورتی وجود دارد که همیشه هر زمستان بیرون می آیند

winter now there is a slight problem here and I'm hoping that someone out

اکنون اینجا یک مشکل جزئی وجود دارد و من امیدوارم که کسی در

there will know something about flowers because I have no idea what these

آنجا چیزی در مورد گل بداند زیرا من ندارم فکر کنید این

flowers are so these particular flowers or should I say this particular plant I

گلها چیستند، این گلهای خاص یا باید بگویم این گیاه خاص من

don't know what it is so if there is anyone out there who is a plant expert

نمی دانم چیست، بنابراین اگر کسی در آنجا هست که متخصص گیاهان باشد،

could you please let me know what this particular plant is because I have done

لطفاً به من بگویید این گیاه خاص چیست زیرا من دارم

some research I've been looking I've been trying to find what this particular

تحقیقی انجام دادم که دنبالش بودم سعی کردم

plant is called and I can't find it anywhere so if

اسم این گیاه خاص را پیدا کنم و جایی پیدا نکردم پس اگر

anyone out there knows what this particular plant is called

کسی در آنجا می داند اسم این گیاه چیست

please let me know because I can't find the name of it anywhere and to be honest

لطفاً به من بگوید زیرا نمی توانم نام آن را در هر جایی پیدا کنید و

with you it's really bugging me so if anyone out there is an expert on

صادقانه بگویم که واقعاً من را آزار می دهد، بنابراین اگر کسی در آنجا متخصص

plants or flowers if you are a big fan of gardening maybe you know what this

گیاهان یا گل ها است اگر از طرفداران پر و پا قرص باغبانی هستید شاید بدانید این

particular flower is because I don't know but the only clue I have is that it

گل خاص چیست زیرا من نمی دانم اما تنها سرنخی که دارم این است این

only comes out during the winter so this particular plant only comes out during

گیاه فقط در طول زمستان بیرون می‌آید، بنابراین این گیاه خاص فقط در فصل زمستان بیرون می‌آید

the winter time so if you know what it is could you please let me know thank

، بنابراین اگر می‌دانید چیست ، لطفاً به من اطلاع دهید بسیار متشکرم.

you very much that would be lovely of course we have

the live chat today it wouldn't be live English without the live chat and of

بدون چت زنده انگلیسی زنده نباشید و

course we have lots of people waiting very patiently thank you very much for

البته ما افراد زیادی داریم که با صبر و حوصله منتظرند. خیلی ممنون

being so patient today waiting for me we have Julie G hi Julie nice to see you

که امروز اینقدر صبور بودید که منتظر

again welcome once again once again can I say sorry I'm ever so sorry because a

من هستید. ببخشید من همیشه خیلی متاسفم چون

lot of people were asking they were saying yeah yeah mr. Duncan where were

بسیاری از مردم می پرسیدند که بله بله آقای. دانکن کجا

you last Sunday we were waiting for you but you didn't come on to the Internet

بودی یکشنبه گذشته ما منتظرت بودیم اما تو به اینترنت نرفتی

where were you were you sick were you ill are you dead

کجا بودی مریض بودی

well I am here now to reassure you that I'm not ill and I'm definitely

خوب مردی من الان اینجا هستم تا به شما اطمینان دهم که مریض نیستم و من من

definitely not dead well not yet anyway also Olga is here

قطعاً هنوز خوب نمرده ام به هر حال اولگا اینجاست

hello Olga thanks for joining me today Olga is one of my loyal viewers just

سلام اولگا ممنون که امروز به من پیوستید اولگا یکی از بینندگان وفادار من است درست

like Julie is can I say once again a big thank you to my lovely patreon

مثل جولی.

supporters now I don't mention my patreon supporters very often but today

اغلب حامیان حامی من را ذکر کنید، اما امروز

I'm going to give them a special mention so can I say thank you once again to my

قصد دارم به آنها تذکر ویژه بدهم، بنابراین می توانم یک بار دیگر از حامیان دوست داشتنی خود به خاطر لطف شما تشکر کنم

lovely patreon supporters for your kindness and there you can see all of

و در آنجا می توانید همه

the lovely people who help support and help me to do my English lessons by

افراد دوست داشتنی را ببینید که به حمایت و کمک به من کمک می کنند. برای انجام دروس انگلیسی خود

making a monthly donation thank you very much D'Amico Julie

با کمک مالی ماهانه از شما بسیار سپاسگزارم D'Amico Julie

Victoria Lucia Carol Konstantin Tatiana Andrew Tigran sue Nietzsche Esther fan

Victoria Lucia Carol Konstantin Tatiana Andrew Tigran از

Aziz Daniel Julia Ostrom Pineau Cova Michael Oleg Carmen and last week I had

Aziz Daniel Julia Julia Ostrom Pineau Cova از طرفداران نیچه استر شکایت کرد و هفته گذشته

a new patreon supporter Demetriou thank you very much for joining me on my

یک حامی جدید داشتم Demetriou از شما متشکرم بسیار غلیظ h برای پیوستن به من در

lovely list of patreon supporters and of course you can also support me if you

لیست دوست داشتنی حامیان حامیان من و البته اگر می خواهید به ادامه کار من هر ماه کمک کنید، می توانید از من حمایت کنید،

want to help my work continue every month thank you so

از شما سپاسگزارم، بنابراین

for helping me it really is very lovely of you I do appreciate it from from the

برای کمک به من واقعاً از شما بسیار دوست داشتنی است من از پایین از آن تشکر می کنم

bottom of my heart thank you thank you so much carnage 'when is here karna doin

از صمیم قلبم از شما متشکرم خیلی از شما متشکرم.

hello to you and also simona kane also we have Maria Oh Maria thanks for coming

back I'm very sorry for not being here last week but I did had a few problems I

مشکلات من هفته

had quite a few technical problems last week mr. Marie gank Marie gank Kumar is

گذشته چند مشکل فنی داشتم آقای. Marie gank Marie gank Kumar

here thank you very much for saying hello ts Tia says mr. Duncan we missed

اینجاست از شما بسیار متشکرم که به شما سلام کردید. تیا می گوید mr. دانکن دلمان

you oh thank you very much for missing me

برایت تنگ شده بود اوه خیلی ممنون که

last week I wasn't here but don't worry I am back and I will be with you every

هفته گذشته دلتنگم شدی من اینجا نبودم اما نگران نباش من برگشتم و هر

Sunday during December and don't forget during December Christmas Eve and New

یکشنبه در ماه دسامبر با شما خواهم بود و در شب کریسمس و شب

Year's Eve both fall on Sunday and I will be here on Christmas Eve and I will

سال نو را فراموش نکنید هر دو یکشنبه پاییز می‌شوند و من در شب کریسمس اینجا خواهم بود و

also be here on New Year's Eve as well yes and there are five Sundays in

همچنین در شب سال نو اینجا خواهم بود، بله و پنج یکشنبه در ماه دسامبر وجود دارد،

December so you have lots and lots of live English to come your way

بنابراین شما در طول این ماه زبان انگلیسی زنده زیادی دارید

during this month I've been taking care of my health a lot of people thought I

. من از سلامتی خود مراقبت می کنم بسیاری از مردم فکر می کردند که

was sick last week but I'm not last week actually I did go to the doctors last

من هفته گذشته مریض شده ام اما من هفته گذشته نیستم در واقع هفته گذشته به پزشک مراجعه کردم

week but not because of my health but because I had to go and have my flu

اما نه به خاطر سلامتی ام بلکه به دلیل اینکه باید بروم و واکسن آنفولانزا را بزنم.

vaccination so every year around about this time I always have my flu

بنابراین هر سال تقریباً در این زمان من همیشه واکسن آنفولانزای خود را می زنم

vaccination to make sure that I don't become ill with influenza and of course

تا مطمئن شوم که به آنفولانزا مبتلا نمی شوم و البته

flu is a very serious illness especially for people who are over a certain age

آنفولانزا یک بیماری بسیار جدی است به خصوص برای افرادی که سن خاصی

like me so last week I had my flu seen my arm was a little painful but

مانند من دارند، بنابراین هفته گذشته من این بیماری را داشتم. آنفولانزای من دیده شد دستم کمی دردناک

that was it really it was it was fine and I feel great now so have you had

بود اما واقعاً این بود که فی بود نه و من الان احساس خوبی دارم،

your flu vaccine do you ever have vaccines where you are something to talk

آیا شما واکسن آنفولانزای خود را زده اید آیا تا به حال واکسنی دارید که

about today also we have the mystery idioms coming today don't worry I

امروز در مورد آن صحبت کنید، همچنین ما اصطلاحات اسرارآمیز را امروز داریم، نگران

haven't forgotten the mystery idioms will be here very soon

نباشید من فراموش نکرده ام که اصطلاحات اسرارآمیز بسیار اینجا خواهند بود. به

also some questions to ask today some interesting questions are you still in

زودی چند سوال برای پرسیدن امروز چند سوال جالب آیا شما هنوز

touch with people you went to school with or anyone from your childhood now I

با افرادی که با آنها به مدرسه می رفتید یا هر کسی از دوران کودکی خود در ارتباط هستید،

think this is a very interesting question because I was thinking the

فکر می کنم این یک سوال بسیار جالب است زیرا

other day I'm not in touch with anyone from my school days it I have a couple

روز گذشته فکر می کردم با آنها در ارتباط نیستم. هر کسی از دوران مدرسه ام، من

of people on my Facebook friend list who I was at school with but I never really

چند نفر را در لیست دوستان فیس بوک خود دارم که با آنها در مدرسه بودم، اما من واقعاً

get in touch with them I never contacted them even though they are on the list so

هرگز با آنها در تماس نبودم، حتی اگر آنها در لیست هستند با آنها تماس نگرفتم، بنابراین

this is one of the questions I'm asking today a general question for us to talk

این یکی از سؤالات است. من امروز یک سوال کلی برای ما می پرسم که در

about are you still in touch with people or with anyone you went to school with

مورد آن صحبت کنیم آیا شما هنوز با افرادی در ارتباط هستید یا با کسی که با او به مدرسه می رفتید

or anyone from your childhood now I think in certain countries definitely in

یا از دوران کودکی خود در حال حاضر فکر می کنم در برخی از کشورها قطعاً در

China people do like to stay in touch with their classmates and they do have

چین مردم دوست دارند با آنها در ارتباط باشند. کلاس آنها همکلاسی ها و آنها

normally frequent reunions so that is one of the questions also today we are

معمولاً ملاقات های مکرری دارند، بنابراین این یکی از سؤالات است، همچنین امروز ما

talking about my favorite subject Oh food yes

در مورد موضوع مورد علاقه من صحبت می کنیم اوه غذا بله

so today we are talking about food the question today referring or relating to

پس امروز در مورد غذا صحبت

food do you eat too much what do you think now I know this is a very private

می کنیم. حالا فکر کن من می دانم که این یک چیز بسیار خصوصی

thing some people feel very awkward talking about their their eating habits

است برخی از افراد از صحبت کردن در مورد عادات غذایی خود احساس ناخوشایندی می کنند،

but I have to say I'm going to be very honest I will be honest right now and

اما باید بگویم که بسیار صادقانه خواهم بود. همین الان صادق خواهم بود و

say that I sometimes eat too much sometimes

می گویم که گاهی اوقات شب ها زیاد غذا می خورم.

night maybe I'm feeling a little bit lonely I quite often go into the kitchen

شاید کمی احساس تنهایی می‌کنم، اغلب به آشپزخانه

and I have a little snack or maybe I eat something sweet or maybe I have a little

می‌روم و کمی میان‌وعده می‌خورم یا شاید چیز شیرینی می‌خورم یا شاید

bit of junk food to comfort me so I'm not afraid to admit that sometimes I do

کمی غذای ناسالم دارم که به من آرامش دهد، بنابراین نمی‌ترسم اعتراف کنم که گاهی اوقات من

like to eat food as comfort I think a lot of people do this

دوست دارم برای راحتی غذا بخورم، فکر می‌کنم بسیاری از مردم این کار را انجام می‌دهند،

certainly if they have nothing to do maybe they're feeling a little lonely

مطمئناً اگر کاری نداشته باشند، شاید کمی

all or maybe bored they go into the kitchen and they grab a snack so what

احساس تنهایی می‌کنند یا شاید حوصله‌شان سر رفته است، به آشپزخانه می‌روند و یک میان وعده می‌خورند، پس

about you what do you do would you say that you

شما چه چیکار میکنی میگی که

eat too much and of course what food do you enjoy and as I suppose another

میخوری بیش از حد و البته از چه غذایی لذت می برید و همانطور که فکر می کنم یک

question this is a very personal question so maybe you don't want to

سوال دیگر این یک سوال کاملا شخصی است، بنابراین شاید شما نمی خواهید به

answer this question but do you eat too much have you ever been on a diet now

این سوال پاسخ دهید اما آیا بیش از حد غذا می خورید آیا تا به حال یک بار دیگر رژیم گرفته اید.

once again I'm not afraid to admit that last year I did go on a diet because I

من نمی ترسم اعتراف کنم که سال گذشته رژیم گرفتم زیرا

was putting on a lot of weight but a lot of people noticed that I was getting a

وزن زیادی اضافه می کردم، اما بسیاری از مردم متوجه شدند که من

little bit fact in certain places around my stomach area and also around my face

در نقاط خاصی در اطراف ناحیه شکم و همچنین اطراف صورتم کمی واقعیت پیدا کردم.

I was getting very fat so last year I did actually go on a diet I'm not joking

من خیلی چاق می شدم، بنابراین سال گذشته در واقع رژیم گرفتم، شوخی

I did so I had a diet last year and I lost around about a stone in weight so

ندارم، بنابراین، سال گذشته رژیم گرفتم و تقریباً یک سنگ وزن کم کردم، بنابراین

yes and to be honest it did do me a lot of good I did feel better after losing

بله و صادقانه بگویم این برای من بسیار مفید بود. خوب است که من بعد از کاهش وزن احساس بهتری داشتم،

the weight so have you ever been on a diet we have some oh we have some live

بنابراین آیا تا به حال رژیم گرفته اید، ما مقداری

chat donations coming in on the super chat thank you very much for that I'm

کمک مالی به چت زنده داریم که در سوپر چت به شما

not sure who they are from let's have a look Eleanor Thank You Eleanor Eleanor

کمک می کند. نگاهی بیندازید النور متشکرم النور النور

Coquina and also from

کوکینا و همچنین از طرف

I can't read the writing unfortunately but the message here says I was very sad

من متاسفانه نمی توانم نوشته را بخوانم اما پیام e اینجا می گوید

last Sunday because I turned on YouTube and there was no mr. Duncan

یکشنبه گذشته خیلی غمگین بودم چون یوتیوب را روشن کردم و آقایی وجود نداشت. دانکن

well once again can I apologize I have had some slight problems with my

خوب یک بار دیگر می‌توانم عذرخواهی کنم، من با

equipment namely the computer so the computer has been playing up it has been

تجهیزاتم، یعنی کامپیوتر، مشکلات جزئی داشتم، بنابراین رایانه در حال پخش است،

going wrong there is a slight fault with the computer so last week I had a lot of

اشتباه می‌شود، رایانه یک ایراد جزئی دارد ، بنابراین هفته گذشته

technical problems and sadly I couldn't come on I was hoping that I could get

مشکلات فنی زیادی داشتم و متأسفانه نتوانستم وارد شوم، امیدوارم

the computer fixed I'm still not sure what the problem is I have no idea what

بتوانم رایانه را تعمیر کنم، هنوز مطمئن نیستم مشکل چیست، نمی دانم

the problem is but you know what it's like technology sometimes it goes wrong

مشکل چیست، اما می دانید فناوری چگونه است گاهی اوقات اشتباه می

it breaks down for no reason whatsoever hi mr. Duncan from our mekt

کند و خراب می شود هیچ دلیلی نداره سلام آقای دانکن از mekt

hello our met thank you very much for joining me also armed' is here as well

ما سلام ملاقات ما با تشکر از شما برای پیوستن به من نیز مسلح" اینجاست و همچنین

are you happy mr. Duncan I hope so yes I'm happy I'm so glad to be back I'm

خوشحال هستید آقای. دانکن امیدوارم بله، خوشحالم، خیلی خوشحالم که برگشتم،

really pleased to be with you again on this Sunday afternoon it is now coming

واقعا خوشحالم که بعد از ظهر امروز یکشنبه دوباره با شما هستم، اکنون

up to 25 past 2 we are live in the UK Sandra Hodge is here hello Sandra I

تا ساعت 2 گذشته 25 است، ما در انگلستان زنده هستیم ساندرا هاج اینجاست سلام ساندرا من

haven't seen you for a long time thanks for coming back a big howdy

مدت زیادی است که شما را ندیده ام از اینکه

from France to you and also to mr. Steve yes we can't forget mr. Steve mr. Steve

از فرانسه برای شما و همچنین به آقای دکتر سلام کردم، سپاسگزارم. استیو بله ما نمی توانیم آقا را فراموش کنیم. آقای استیو استیو

will be here today live at 3 o'clock did it get colder in

امروز ساعت 3 اینجا خواهد بود که هوا سردتر شد

here or is it just me I think it's just you

یا فقط من فکر می کنم فقط شما هستید

mr. Steve so you know I never get tired of watching that I never I could watch

آقای. استیو تا بدانی من هرگز از تماشای آن خسته نمی شوم که هرگز نتوانستم

that again and again in fact I want to watch it again right now mr. Steve at

آن را دوباره و دوباره تماشا کنم، در واقع می خواهم همین الان دوباره آن را تماشا کنم. استیو در

three o'clock did it get cold in here or is it just me there is no way in the

ساعت سه اینجا سرد شد یا فقط من هیچ راهی در دنیا وجود ندارد

world that mr. Steve is right in the head and some people say the same thing

که آقای. استیو درست در ذهن است و برخی از مردم همین را

about me Marcela is here hi Marcela thanks for

در مورد من می گویند مارسلا اینجاست سلام مارسلا از اینکه

joining me today hello mr. Duncan from Spain Francisco

امروز به من ملحق شدی متشکرم سلام آقای. دانکن از اسپانیا فرانسیسکو

Munoz is here or Munoz Marcela who is watching in Argentina a big hello to

مونوز اینجاست یا مونوز مارسلا که در آرژانتین تماشا می کند یک سلام بزرگ به

Argentina also Aurora Aurora Rubik is here I feel happy and I feel better

آرژانتین همچنین شفق قطبی روبیک اینجاست من احساس خوشحالی می کنم و احساس بهتری

because I'm watching your live class thank you very much for that how kind of

دارم زیرا دارم کلاس زنده شما را تماشا می کنم از شما بسیار متشکرم

you I'm sure a lot of people have tuned in today just to see if I'm still alive

شما مطمئنم که بسیاری از مردم امروز وارد شده اند تا ببینند که آیا من هنوز زنده هستم یا نه،

because a lot of people during the week we're really worried they were sending

زیرا بسیاری از مردم در طول هفته ما واقعاً نگران هستیم که

messages to me asking eeehh mr. Duncan are you still alive

پیام هایی برای من ارسال می کنند و از آقای اِههه می پرسند. دانکن هنوز زنده

are you okay because you didn't appear last week what happened well I'm here

ای خوب هستی چون هفته پیش ظاهر نشدی چه اتفاقی افتاد من الان اینجا هستم

now to prove that I am okay Nishant is here

تا ثابت کنم خوب هستم نیشانت اینجاست

hello Nishant petrol or petrol I am now involved with my 10th exams and that is

سلام نیشانت بنزین یا بنزین من الان درگیر امتحانات دهم هستم و به

why I am NOT able to attend all of your live streams don't worry in this shunt

همین دلیل است من نمی‌توانم در همه پخش‌های زنده شما شرکت کنم، نگران نباشید

as long as you you appear sometimes so you're here today and that's okay

تا زمانی که گاهی اوقات ظاهر می‌شوید، بنابراین امروز اینجا هستید و

Jamelia oh thank you for joining me today I'm so glad to see you today thank

اشکالی ندارد جاملیا، اوه ممنون که امروز به من ملحق شدید، خیلی خوشحالم که شما را می‌بینم امروز از

you very much for that and also a couple of more hellos Pedro

شما بسیار سپاسگزارم و همچنین چند سلام دیگر به پدرو

and also who else should we say hello to oh I know let's say hello to Joris

و همچنین به چه کسی دیگر باید سلام کنیم اوه می دانم بیایید به جوریس

hello Joris I've never seen your name here before it looks like you might be

سلام کنیم سلام جوریس من هرگز نام شما را اینجا ندیده ام قبل از اینکه به نظر می رسد ممکن است

new here are you we have the mystery idioms coming very shortly but first we

جدید باشید اینجا هستید ما اصطلاحات اسرارآمیز را به زودی در اختیار داریم، اما ابتدا

are going to take a look at one of my English lessons we are going to take a

می خواهیم به یکی از درس های انگلیسی من نگاهی بیندازیم، می خواهیم

look at one of my lessons a lesson all about my favorite subject food

به یکی از درس های من نگاهی بیندازیم. یک درس همه چیز در مورد غذای مورد علاقه من

hi everybody this is mr. Duncan in England how is mr. Duncan

سلام به همه این است آقای. دانکن در انگلستان چطور آقای

mr. Duncan oh hello mr. Lomax how are you what's the problem mr. Duncan

آقای دانکن دانکن اوه سلام آقای. لومکس چطوری مشکل چیه آقا دانکن

can I have something to eat please of course you can

می توانم چیزی برای خوردن داشته باشم لطفاً البته شما می توانید

what would you like to eat I would like a big juicy banana if that's okay

چه می خواهید بخورید من یک موز آبدار بزرگ می خواهم اگر اشکالی ندارد

hmm banana eh let me see I've got to be known around here sighs there's one one

هوم موز آه بگذار ببینم باید در اینجا شناخته شوم آه می کشد یک

juicy banana there you go is that okay for you thank you very much

موز آبدار آنجا هست شما میروید برای شما مشکلی نیست خیلی

but not petit now then where was I oh yes hi everybody this is mr. Duncan in

ممنونم اما الان نه کوچک پس من کجا بودم اوه بله سلام به همه این آقای است. دانکن در

England how are you today are you okay I hope so are you happy I

انگلیس حال شما امروز چطور است ، شما خوب هستید، امیدوارم که خوشحال باشید،

hope so in today's lesson we will look at a common item which is for each of us

امیدوارم در درس امروز به یک مورد مشترک خواهیم پرداخت که برای هر یک از ما

an important part of our daily life and our means of survival today we will talk

بخش مهمی از زندگی روزمره ما و ابزار بقای امروز ما است. در

about food instruction some ship some tasty sweet delicious foods you can

مورد آموزش غذا صحبت کنید برخی غذاهای خوشمزه شیرین و لذیذ ارسال می کنند که می توانید

it makes up a large part of our daily routine most people love it some people

بخش بزرگی از برنامه روزانه ما را تشکیل می دهد که بیشتر مردم آن را دوست دارند برخی افراد

get too much of it while others get too little it can be both good and bad for

بیش از حد آن را دریافت می کنند در حالی که برخی دیگر خیلی کم دریافت می کنند این می تواند برای شما و ما هم خوب باشد و هم بد

you and we need it to survive oh yes without food our lives would be very

برای زنده ماندن به آن نیاز داریم اوه بله بدون غذا زندگی ما بسیار کوتاه خواهد بود،

short indeed the word food is a mass noun and means any substance that can be

در واقع کلمه غذا یک اسم توده ای است و به معنای هر ماده ای است که می تواند

consumed and absorbed into the body and has the ability to provide all the

مصرف شود و در بدن جذب شود و این توانایی را دارد که تمام

necessary energy for us to function and survive the word food comes from ancient

انرژی لازم را برای عملکرد و عملکرد ما فراهم کند. زنده ماندن کلمه غذا از آلمانی باستان می آید

Germanic and in ancient English was closely associated with the word fodder

و در انگلیسی باستان ارتباط نزدیکی با کلمه علوفه

there are many natural elements contained within food such as calcium

داشته است، عناصر طبیعی زیادی مانند کلسیم

chromium cobalt copper iron sodium and zinc it is worth noting that these are

کروم، کبالت مس آهن سدیم و روی وجود دارد.

present in very tiny amounts which is lucky for us because the human body only

رنجش در مقادیر بسیار ناچیز که برای ما خوش شانس است زیرا بدن انسان فقط

requires a very small daily amount to function properly keeping the balance of

به مقدار بسیار کمی در روز نیاز دارد تا به درستی کار کند حفظ تعادل

these elements right is very important as too much of them is just as bad as

این عناصر بسیار مهم است زیرا مقدار زیاد آنها به همان اندازه که

too little

خیلی کم

then there is protein which helps the body to function and stay well

است و پروتئین وجود دارد بسیار مهم است. پروتئینی که به بدن کمک می کند تا عملکرد خوبی داشته باشد و به خوبی

maintained protein is made up of small organic chemicals called amino acids

حفظ شود پروتئین از مواد شیمیایی آلی کوچکی به نام اسیدهای آمینه تشکیل شده است

these are absorbed from food during digestion and are used to create new

که در طول هضم از غذا جذب می شوند و برای ایجاد

proteins and other useful substances that the body requires finally let us

پروتئین های جدید و سایر مواد مفید مورد نیاز بدن استفاده می شوند در نهایت اجازه دهید

not forget one of the most important intakes that the body requires in order

یکی از آنها را فراموش نکنیم. مهمترین دریافتی که بدن

to function and survive water

برای عملکرد و زنده ماندن نیاز دارد آب

around 60% of your body is made up of water the water in your body keeps you

حدود 60 درصد از بدن شما از آب تشکیل شده است.

cool it helps to keep the joints of your bones soft and supple it carries

nutrients to your tiny skin cells and it helps to carry away all of the waste and

سلول های ریز پوست شما کمک می کند تا تمام مواد زائد و

toxins which would otherwise build up and cause you to become ill water is

سمومی را که در غیر این صورت تجمع می یابند و باعث بیماری شما می شوند

being constantly used and lost by the body through sweating and going to the

، از بین می برد. عرق کردن و رفتن به

toilet needless to say you must drink plenty of water every day when cooking

توالت نیازی به گفتن نیست که هنگام پختن چیزی باید هر روز مقدار زیادی آب

something we normally use a verb to describe the way in which it is being

prepared for example bake a cake boil some potatoes fry an egg grill some

bread roast a chicken steam some vegetables stew some meat humans are

بنوشید. یک مرغ را بخار پز کنید مقداری سبزیجات خورش مقداری گوشت انسان

omnivores this means we eat meat fruit and

همه چیزخوار است یعنی ما گوشت میوه و سبزیجات می خوریم

vegetables however there are people who do not eat meat at all sometimes this is

اما افرادی هستند که اصلاً گوشت نمی خورند گاهی این به

for religious reasons or as a moral stand against the killing of animals for

دلایل مذهبی یا به عنوان یک موضع اخلاقی در برابر کشتن حیوانات برای

human consumption we may dislike certain types of food because of its odor all

مصرف انسان است. ما ممکن است از انواع خاصی از غذاها به دلیل

the way it looks for example I really dislike mushrooms I do not like the way

بوی ظاهری آن بدشان بیاید، به عنوان مثال من واقعا از قارچ بدم

they smell before and after being cooked the thought of eating a mushroom makes

می آید، بوی آنها را قبل و بعد از پختن دوست ندارم، فکر خوردن قارچ باعث می شود

me feel very unwell some people avoid certain food because their bodies are

احساس ناخوشایندی به من دست دهد، برخی از افراد از برخی از آنها اجتناب می کنند. مواد غذایی چون بدن آنها

sensitive to for example peanuts and certain seafood

به بادام زمینی و برخی غذاهای دریایی

such as oysters or prawns they have an allergy they are allergic to it if they

مانند صدف یا میگو حساس است و اگر

ate some of it then they may become very sick or even die

مقداری از آن را بخورند به آن حساسیت دارند و ممکن است مریض شدن یا حتی

the combination of different items intended for eating is called a meal or

مردن ترکیبی از اقلام مختلف در نظر گرفته شده برای خوردن غذا یا غذا نامیده می شود

a dish and these have different names depending on when they are served the

و اینها بسته به زمان سرو نام های مختلفی دارند.

morning meal is breakfast the midday meal is called lunch and the evening

meal can be called dinner or if it is much later supper

شام یا اگر خیلی دیرتر از شام است،

sometimes we may go out to eat food perhaps we will go to a restaurant and

گاهی اوقات ممکن است برای خوردن غذا بیرون برویم، شاید به رستورانی برویم و

order some food from the menu the person who serves you at the table is called a

از منو غذا سفارش دهیم، شخصی که سر میز شما را سرو می کند، پیشخدمت نامیده می شود

waiter or if they are female a waitress the meal is usually divided into

یا اگر زن است، پیشخدمت است . غذا معمولاً به بخش‌هایی تقسیم می‌شود که

sections each one is called a course

هر کدام یک دوره نامیده می‌شود،

first there is the starter which is normally a small serving of food such as

ابتدا پیش غذا وجود دارد که معمولاً یک وعده کوچک غذا مانند

soup or salad some people do not have a starter worrying that they may have

سوپ یا سالاد

trouble finishing them mainly then there is the main course which is the largest

است. غذای اصلی که بیشترین

part of the meal finally there is the dessert which can also be called the

قسمت غذا را تشکیل می دهد در نهایت دسر وجود دارد که می توان آن را شیرین نیز نامید

sweet this is normally a small portion of ice cream or hot pudding or cake

. معمولاً یک وعده بستنی یا پودینگ داغ یا کیک است

the subject of preparing food is normally called cookery the group word

که موضوع تهیه غذا معمولی است. y به نام آشپزی کلمه گروه

for all kinds of different cooking styles is cuisine for example French

برای انواع سبک های مختلف آشپزی آشپزی است برای مثال

cuisine Greek cuisine Italian cuisine a person who studies food and its effect

آشپزی فرانسوی آشپزی یونانی غذاهای ایتالیایی به شخصی که غذا و تأثیر آن

on the body is called a dietician or a nutritionist a person who cooks food as

بر بدن را مطالعه می کند متخصص تغذیه یا متخصص تغذیه می گویند فردی که غذا را به عنوان شغل طبخ می

a job is called a cook or chef the word chef comes from the French language and

کند. به نام آشپز یا سرآشپز کلمه آشپز از زبان فرانسوی گرفته شده است و

means head there are many phrases and idioms

به معنای سر است عبارات و اصطلاحات زیادی وجود دارد

that relates to food or eating such as I'll eat him or her for breakfast

که به غذا یا خوردن مربوط می شود مانند من او را برای صبحانه می

I will easily win or beat someone in a contest it's a piece of cake

خورم به راحتی برنده می شوم یا کسی را در مسابقه شکست می دهم. یک تکه کیک

it is easy to do it is no problem the apple of your eye someone you love and

انجام آن آسان است هیچ مشکلی ندارد.

care for deeply bring home the bacon earn money to support a family have your

cake and eat it enjoy both sides of a situation or to want more than you

بیشتر از چیزی که

should have food for thought an idea or comment that makes you think about

باید برای فکر کردن داشته باشید ایده یا نظری که باعث شود شما در مورد

something deeply sour grapes the feeling of bitterness towards someone we put his

چیزی عمیقاً ترش فکر کنید احساس تلخی نسبت به کسی که

rudeness down to sour grapes salad days your younger days earlier in life when

بی ادبی او را به سالاد انگور ترش می گذاریم روزهای جوانی شما در اوایل زندگی زمانی که

things seemed much simpler

همه چیز غذای بسیار ساده‌تر

food glorious food mm-hmm I don't know about you but I love food

غذای باشکوه mm-hmm من شما را نمی‌دانم، اما من غذا را

very very much there it was it was just sub excerpts from my food lesson the

خیلی دوست دارم آنجا بود.

whole food lesson is available on my youtube channel in fact the video the

link to the video is right underneath this livestream so the full version and

لینک ویدیو درست زیر این پخش زنده است، بنابراین نسخه کامل

it's a very long lesson all about food lots of information about food is

و یک درس بسیار طولانی است، همه چیز در مورد غذا اطلاعات زیادی در مورد غذا

available underneath this video good afternoon to you if you have just joined

در زیر این ویدیو موجود است

me its mr. Duncan that's me yes I'm back baby I know I wasn't here last week I

. دانکن این من هستم بله من برگشتم عزیزم می دانم که هفته گذشته اینجا

have already explained why I had a few technical problems in 20 minutes mr.

نبودم قبلاً توضیح داده ام که چرا در 20 دقیقه چند مشکل فنی داشتم آقای.

Steve will be here live and today we are going to talk about many things one

استیو به صورت زنده اینجا خواهد بود و امروز می خواهیم در مورد چیزهای زیادی صحبت کنیم، یک

thing in particular one thing in particular mr. Steve on Friday evening

چیز به خصوص یک چیز به خصوص آقای. استیو عصر جمعه

was cleaning his car now I was very curious to find out why so I thought it

داشت ماشینش را تمیز می‌کرد، حالا من خیلی کنجکاو بودم که دلیلش را پیدا کنم، بنابراین فکر کردم

would be a good idea today to put this out to everyone so why is mr. Steve

ایده خوبی است که امروز این موضوع را برای همه در میان بگذارم، پس چرا آقای. استیو در حال

cleaning his car why is he doing it and here he is look cleaning the car making

تمیز کردن ماشینش است که چرا این کار را انجام می دهد و در اینجا او در حال تمیز کردن ماشین است و

sure that it looks all lovely and shiny and sparkly

مطمئن می شود که همه چیز دوست داشتنی و براق و درخشان به نظر می رسد،

but why is mr. Steve cleaning the car I'm very very curious to find out why in

اما چرا آقای. استیو در حال تمیز کردن ماشین من خیلی کنجکاو هستم که بفهمم چرا در

fact whilst filming this I was thinking to myself why is mr. Steve cleaning his

حین فیلمبرداری با خودم فکر می کردم که چرا آقای. استیو در حال تمیز کردن

car he never normally cleans his car so I can only assume that something very

ماشینش، او به طور معمول هرگز ماشینش را تمیز نمی‌کند، بنابراین من فقط می‌توانم تصور کنم که یک اتفاق بسیار

special was about to happen but what was the occasion I will give you the answer

خاص در شرف وقوع است، اما به چه مناسبتی بود که بعداً به شما پاسخ خواهم داد،

later on but where was mr. Steve going and I will give you a clue I was also

اما آقا کجا بود. استیو می‌رود و من به شما سرنخی می‌دهم که من

going with him actually I'm not sure if that's a clue at all

نیز با او می‌رفتم، در واقع مطمئن نیستم که آیا این اصلاً سرنخی است یا نه،

so there's mr. Steve cleaning his car making it look all shiny and lovely a

بنابراین آقای. استیو ماشینش را تمیز می‌کند و آن را براق و دوست‌داشتنی می‌کند،

lot of people think that this car is a new car but in fact it isn't mr. Steve

بسیاری از مردم فکر می‌کنند که این ماشین یک ماشین جدید است اما در واقع آقای نیست.

has had this car for many many years over seven years he's had this car so it

استیو این ماشین را برای چندین سال در طول هفت سال داشته است، او این ماشین را دارد، بنابراین

isn't a new car it's actually quite an old car he's had it for over seven years

ماشین جدیدی نیست، در واقع یک ماشین کاملا قدیمی است، او آن را برای بیش از هفت سال،

nearly eight years in fact so it isn't new but it does look quite new

نزدیک به هشت سال، در واقع، بنابراین جدید نیست، اما کاملاً جدید به نظر می رسد

especially when mr. Steve has cleaned it so that is the question why was mr.

مخصوصاً وقتی آقای. استیو آن را تمیز کرده است، بنابراین این سوال است که چرا آقای بود.

Steve cleaning his car back to the live chat and nav in desync is here hello nav

استیو در حال تمیز کردن ماشینش به چت زنده و ناهمگام سازی در اینجا است سلام nav

Inder thank you for joining me today questions we are asking are you still in

Inder از اینکه امروز به من ملحق شدید متشکرم سوالاتی که می پرسیم آیا هنوز

touch with people you went to school with and no vendor says yes I am still

با افرادی که با آنها به مدرسه رفته اید در ارتباط هستید و هیچ فروشنده ای نمی گوید بله من هنوز

in touch with my school friends also Olga says yes I met my school mates last

در تماس هستم با دوستان مدرسه‌ام هم اولگا می‌گوید بله، من ماه گذشته با همکلاسی‌هایم ملاقات کردم،

month now I'm not sure if this happens very often here in the UK quite often we

مطمئن نیستم که این اتفاق اغلب در بریتانیا رخ می‌دهد یا نه، اغلب ما

tend to lose touch with people so quite often people you went to school with or

تمایل داریم ارتباط خود را با مردم از دست بدهیم، بنابراین اغلب افرادی که با آنها به مدرسه

maybe people you worked with in a previous job over time it is possible to

رفته‌ایم یا شاید. افرادی که در یک شغل قبلی با آنها کار کرده اید در طول زمان ممکن است

to lose contact or to lose touch with your school friends or your former work

ارتباط خود را با دوستان مدرسه یا همکاران قبلی خود از دست بدهند

colleagues so it does happen but I have noticed and I did notice this when I was

، بنابراین این اتفاق می افتد، اما من متوجه شده ام و زمانی که در چین زندگی می کردم متوجه این موضوع شدم.

living in China that a lot of people tend to keep in touch with the people

بسیاری از مردم تمایل دارند با افرادی

they went to school with even people in their 30s and 40s they were still

که به مدرسه می رفتند ارتباط برقرار کنند، حتی با افرادی که در دهه 30 و 40 زندگی خود

meeting up with people that they went to school with which I always found very

به مدرسه می رفتند، آنها هنوز با افرادی که به مدرسه می رفتند ملاقات می کردند و من همیشه آنها را بسیار

fascinating now I must admit I'm not in touch with anyone that I used to go to

جذاب می دانستم. اکنون باید اعتراف کنم که با کسی در ارتباط نیستم که من قبلاً

school with I'm not I don't really contact anyone so I don't think it

با من به مدرسه

happens so much here I think maybe in certain cultures it happens more maybe

I'm right maybe I'm wrong can I just mention once again that I've

می رفتم. یک بار دیگر اشاره کنید که

had two very generous donations today on the super chat here they are here's one

من امروز دو کمک بسیار سخاوتمندانه در سوپر چت دریافت کرده ام، آنها اینجا هستند یکی

of them so thank you very much thanks a lot so there is one of the super chats

از آنها است، بنابراین بسیار سپاسگزارم، بسیار متشکرم، بنابراین یکی از سوپر چت ها وجود دارد

the donations that I receive today thank you thank you very much thank you very

که امروز دریافت می کنم با تشکر از شما متشکرم بسیار متشکرم از

much for your your lovely donation and there it is now on the screen I'm very

اهدای زیبای شما و اکنون روی صفحه نمایش داده شده است، بسیار

sorry that I couldn't read your name because my computer wouldn't show the

متاسفم که نتوانستم نام شما را بخوانم زیرا رایانه من تلفظ را نشان نمی دهد، بنابراین از این

pronunciation so I'm very sorry about that

بابت بسیار متاسفم

but thank you very much for your very very generous donation and also Eleanor

اما بسیار سپاسگزارم از کمک مالی بسیار سخاوتمندانه شما و همچنین النور

Eleanor as well thank you very much for your generous donation today on the live

النور از شما بسیار سپاسگزارم برای اهدای سخاوتمندانه شما امروز در

chat thanks a lot I am very very touched I've also had a nice photograph come in

گفتگوی زنده بسیار متشکرم.

I think this is from Maria I think it might be from Maria let's just see if we

از ماریا است من فکر می کنم ممکن است از ماریا باشد بیایید ببینیم آیا

can find it of course now I won't be able to here it

می توانیم آن را از cou پیدا کنیم حالا من نمی‌توانم اینجا

is I think this is from Maria and this is a

باشم، فکر می‌کنم این از ماریا است و این یک

picture of her nativity scene normally some people they create a small nativity

عکس از شبستان او است، معمولاً برخی افراد یک شبستان کوچک ایجاد می‌کنند

scene and there it is a nativity scene thank you very much I

و آنجا یک شبستان است، خیلی ممنون

think that was from Maria thank you very much for that very very lovely and if

فکر می‌کنم که از ماریا بود از شما بسیار سپاسگزارم برای این بسیار بسیار دوست داشتنی و

you'd like to send any photographs to me you can my email address also you can

اگر مایلید عکسی برای من بفرستید، می توانید آدرس ایمیل من را نیز بفرستید، همچنین می

follow me on Facebook as well in fact you can find me all over the Internet

توانید من را در فیس بوک دنبال کنید، در واقع می توانید من را در سراسر اینترنت پیدا

it's Sunday afternoon and we are live on YouTube it's true unless of course you

کنید، یکشنبه است بعد از ظهر و ما در یوتیوب زنده هستیم، درست است، مگر اینکه

are watching the replay in which case it isn't live but at the moment it is live

شما پخش مجدد را تماشا کنید، در این صورت پخش زنده نیست، اما در حال حاضر پخش زنده است،

if you get my meaning we have asked some questions today to do

اگر منظور من را متوجه شدید، امروز چند سوال پرسیده ایم که در مورد

with food do you eat too much food what food do you enjoy armed' says I eat too

غذا می خورید؟ غذای زیاد از چه غذایی مسلحانه لذت می برید می گوید من زیاد می خورم

much but my body does not get larger oh I see you are very lucky there when I

اما بدنم بزرگتر نمی شود اوه می بینم شما در آنجا خیلی خوش شانس هستید وقتی

was very young when I was a child I could eat anything and I would never put

من خیلی جوان بودم وقتی بچه بودم می توانستم هر چیزی بخورم و هرگز

weight on I would never get fat I used to eat chocolate and sweets and loads of

وزنم بالا نمی رود من هرگز چاق نمی‌شوم. من عادت داشتم شکلات و شیرینی و مقدار زیادی

food when I was a child but I never put weight on because my my metabolism was

غذا می‌خوردم jw.org fa من بچه بودم اما هرگز وزن اضافه نکردم زیرا متابولیسم من

very high so I would burn all of the energy very quickly so I would not put

بسیار بالا بود بنابراین تمام انرژی را خیلی سریع می سوزاندم بنابراین

weight on but sadly as I got older yes I did start to put weight on and last year

وزنم را افزایش نمی دادم اما متاسفانه وقتی بزرگتر شدم بله شروع به اضافه کردن وزن کردم و سال گذشته

as I mentioned earlier I had a diet I went on a diet last year and I managed

همانطور که قبلاً اشاره کردم رژیم داشتم سال گذشته رژیم گرفتم و توانستم

to lose some weight I got rid of my my fat tummy

مقداری وزن کم کنم و از شر شکمم خلاص شدم

Pedro Belmont says I don't eat too much I eat enough I eat what I need just in

پدرو بلمونت می گوید من زیاد غذا نمی خورم به اندازه کافی غذا می خورم. فقط در

the weekends I break my routine well of course you have to give yourself a

تعطیلات آخر هفته من روال عادی خود را به خوبی می شکند، البته شما باید

little treat now and again don't you agree with me I think so so there is

اکنون کمی به خودتان غذا بدهید و باز هم با من موافق نیستید، فکر می کنم پس

nothing wrong with having a little treat Aurora Aurora ruber says I love sushi

هیچ اشکالی ندارد که یک غذای کوچک داشته باشید Aurora Aurora ruber می گوید من عاشق سوشی سوشی هستم

sushi oh I see raw fish it is a Japanese delicacy I'm not keen on sushi to be

اوه می بینم ماهی خام یک غذای لذیذ ژاپنی است. راستش من علاقه ای به سوشی

honest I not keen on the smell because sometimes

sushi cans can smell very very fishy I'm not very keen on the smell of fish to be

honest I think I eat too much says Olga in comparison with other girls I think I

ندارم. اولگا در مقایسه با دختران دیگر می گوید فکر می کنم من زیاد غذا می خورم

should eat less well you know what they say there is a proverb that says a

فکر می کنم باید کمتر غذا بخورم. re ضرب المثلی است که می گوید

little of what you fancy can do you good so sometimes having a little treat or a

مقدار کمی از آنچه دوست دارید می تواند برای شما مفید باشد، بنابراین گاهی اوقات خوردن یک غذای کوچک یا یک

little snack there is no harm as long as you don't overdo it everything in

میان وعده ضرری ندارد تا زمانی که در همه چیز در حد اعتدال زیاده روی نکنید.

moderation moderation I love that word so to have moderation means you have

اعتدال به این معنی است که شما باید

control you don't overdo the things you are doing Julie g says I am on a diet

کنترل داشته باشید و در کارهایی که انجام می دهید زیاده روی نکنید جولی جی می گوید من در

right now that's very brave of you to tell me that thanks for sharing that

حال حاضر رژیم دارم، خیلی شجاعانه به من گفتی که از به اشتراک گذاری آن

information but I really do like food especially sweets me too

اطلاعات متشکرم، اما من واقعاً غذا به خصوص شیرینی ها را دوست دارم.

but as you saw earlier there are some types of food that I hate and one of

همانطور که قبلاً دیدید غذاهایی وجود دارد که من از آنها متنفرم و

them you may have noticed in the video can you see that oh dear it's a mushroom

ممکن است یکی از آنها را در ویدیو متوجه شده باشید.

I hate mushrooms so much and there you can see one a lot of people like to have

mushrooms in soup or in stew or casseroles or sometimes they eat them

قارچ در سوپ یا خورش یا کاسه میل می کنند یا گاهی

with salad I don't like mushrooms at all so that is my my most unfavorite

با سالاد می خورند. من اصلا قارچ دوست ندارم پس این ناپسندترین

food I hate mushrooms very much what is your favorite food and what is your

غذای من است از قارچ خیلی متنفرم.

least favorite food dude Kimmy Kim says I eat a balanced

کیمی کیم می‌گوید من یک

diet I have a balanced diet balanced but I do love to eat pizza yes me too sadly

رژیم غذایی متعادل می‌خورم یک رژیم غذایی متعادل متعادل است اما من دوست دارم پیتزا بخورم بله متأسفانه خیلی متأسفانه

here in Much Wenlock the place I live in there is no pizza place there is no

اینجا در موچ ونلاک جایی که من در آن زندگی می کنم جایی برای پیتزا وجود ندارد،

pizza palace or Pizza Hut there is nowhere to buy pizza from unfortunately

قصر پیتزا یا پیتزا هات وجود ندارد متاسفانه جایی برای خرید پیتزا وجود ندارد.

so sadly here in my town we don't have a pizza restaurant or a pizza takeaway

شهر ما رستوران پیتزا یا رستوران پیتزا فروشی

restaurant it's not fair I like pizza very much

نداریم عادلانه نیست من پیتزا را خیلی دوست دارم

sheriff sheriff says I was frightened by mr. Steve earlier what do you mean do

کلانتر می گوید من از آقای ترسیده بودم . استیو زودتر منظورت چیست

you mean this yes I agree it is a little frightening the real thing is coming at

آیا منظورت این است بله موافقم این کمی

3 o'clock because mr. Steve will be here but the big question is what was the

ترسناک است. استیو اینجا خواهد بود اما سوال بزرگ این است که

reason for mr. Steve cleaning his car he was cleaning his car on Friday evening

دلیل آقای. استیو در حال تمیز کردن ماشینش بود او عصر جمعه داشت ماشینش را تمیز می کرد

but why what what was the reason for it I will tell you later right now we are

اما دلیل آن چیست که بعداً به شما خواهم گفت همین حالا

going to have a look at the mystery idioms would you like to have a look 10

قصد داریم نگاهی به اصطلاحات اسرارآمیز بیندازیم که دوست دارید 10

minutes away from mr. Steve but I am now going to reveal today's mystery idioms

دقیقه دورتر از آن نگاهی بیندازید. آقای. استیو اما من اکنون می خواهم اصطلاحات اسرارآمیز امروز را فاش

something for you to think about during this and the next hour because I am on

کنم تا شما در این ساعت و ساعت بعد به آن فکر کنید زیرا من

for two hours and I am on every Sunday from 2 o'clock 2 p.m. UK time don't

دو ساعت روشن هستم و هر یکشنبه از ساعت 2 بعد از ظهر در آن هستم. زمان انگلستان

forget that so here we go today's mystery idioms here they come right now

فراموش نکنید که پس اینجا می رویم اصطلاحات اسرارآمیز امروز اینجا آنها همین الان می آیند

here is the first mystery idiom but what is it what is it a well-known

اینجا اولین اصطلاح اسرارآمیز است اما این چیست که چیست یک

phrase in English I will give you a clue it has nothing to do with food you will

عبارت معروف در انگلیسی به شما سرنخی می دهم که هیچ ربطی ندارد با غذا

be pleased to hear and here is the second mystery idiom I think this one is

از شنیدن آن خرسند خواهید شد و در اینجا دومین اصطلاح رازآلود است من فکر می کنم این یکی

easy I think this particular idiom is very easy to guess and the first one

آسان است من فکر می کنم این اصطلاح خاص بسیار آسان است حدس بزنید و اولین

once again what are today's mystery idioms if you think you know let me know

بار دیگر اصطلاحات رازآلود امروزی چیست اگر فکر می کنید می دانید به من بگویید

if you don't know the answer I will reveal the answers at the end of today's

اگر پاسخ را نمی‌دانید، پاسخ‌ها را در پایان

live stream and we have something very special coming today we will be turning

پخش زنده امروز فاش می‌کنم و ما امروز چیز بسیار ویژه‌ای داریم،

on the Christmas lights the outside Christmas lights I am going to turn them

چراغ‌های کریسمس را روشن می‌کنیم، چراغ‌های کریسمس بیرون را روشن می‌کنم، بعداً آنها را روشن خواهم

on later in the program I can't wait so that coming up in the second hour and of

کرد. برنامه من نمیتونم صبر کنم تا ساعت دوم بیاد و

course we have mr. Steve coming along today to give us some mystery idioms and

البته mr. استیو امروز می آید تا چند اصطلاح اسرارآمیز را به ما بدهد و

I can let you in on a little secret now mr. Steve has already received a

من می توانم به شما اجازه بدهم تا در مورد یک راز کوچک اکنون آقای. استیو قبلاً یک

Christmas present he has I'll be telling you more about

هدیه کریسمس دریافت کرده است. من

that in the second hour after three o'clock when mr. Steve comes to say

در ساعت دوم بعد از ساعت سه بعد از ظهر که آقای. استیو می آید تا بگوید

hello analytic brain is here hi mr. Duncan how are things going I

سلام مغز تحلیلی اینجاست سلام آقای. دانکن اوضاع چطور پیش می رود

hope you are still happy and it is all about English language yes of course no

امیدوارم هنوز خوشحال باشید و همه چیز در مورد زبان انگلیسی است بله البته

problem and don't forget including today I am

مشکلی نیست و فراموش نکنید از جمله امروز من

with you live five times during December five times including Christmas Eve and

با شما هستم پنج بار زنده در طول دسامبر پنج بار از جمله شب کریسمس و

also New Year's Eve I will be here live with you

همچنین شب سال نو. با تو زندگی می

kymmie Kim is here hello Kimmy thanks for joining me I have

کنم کیم اینجاست سلام کیمی ممنون که به من ملحق شدی من

never been on a diet some people diet some people try to lose

هرگز رژیم نداشتم برخی از افراد رژیم می گیرند برخی از افراد سعی می کنند

weight by eating less and sadly many people who go on a diet

با کم خوردن وزن کم کنند و متاسفانه بسیاری از افرادی که رژیم

quite often end up putting weight on later so it isn't an easy thing to do I

می گیرند اغلب وزن خود را افزایش می دهند. بعداً، بنابراین انجام آن کار آسانی نیست،

must admit last year when I went on a diet I found it very very hard to do

باید اعتراف کنم که سال گذشته، وقتی رژیم گرفتم، انجام آن بسیار سخت بود،

besides dieting you must also take extra exercise as well and don't forget before

علاوه بر رژیم، باید ورزش بیشتری نیز انجام دهید و قبل از شروع رژیم فراموش نکنید.

you start to go on a diet you must check with your doctor first you must check

رژیم بگیرید، ابتدا باید با پزشک خود مشورت کنید، باید بررسی کنید

quite a few people have had their flu vaccines including me

که تعداد زیادی از افراد واکسن آنفولانزا زده اند، از جمله من

I had my flu vaccine last week I had the injection in my arm last week to make

، من هفته گذشته واکسن آنفولانزای خود را زدم، هفته گذشته در بازویم تزریق کردم تا

sure that I don't get the flu hi mr. Duncan thanks for your wonderful lessons

مطمئن شوم که واکسن آنفولانزا را دریافت نکرده ام. آنفولانزا سلام آقای دانکن به خاطر درس‌های فوق‌العاده‌ات

who Mara whom Erica car thank you very much for that that's very kind of you so

متشکرم. مارا که ماشین اریکا از او بسیار سپاسگزارم، به خاطر این که خیلی لطف کردی،

many people joining me on the live chat Pedro I think Pedro likes mr. Lomax

خیلی‌ها به من در گفتگوی زنده پدرو ملحق می‌شوند، فکر می‌کنم پدرو از آقای خوشش می‌آید. لومکس

very much he is so adorable says Pedro Belmont I agree with you I

بسیار دوست داشتنی است می گوید پدرو بلمونت من با شما موافقم

think mr. Lomax is quite adorable even though sometimes he gets very angry

فکر می کنم آقای. لومکس بسیار دوست داشتنی است، حتی اگر گاهی اوقات از دست من عصبانی می شود

with me I don't know why Aurora says I sent a message because I was very

، نمی دانم چرا آرورا می گوید من پیام فرستادم چون

preoccupied preoccupied it's not an easy word to say that preoccupied I was

خیلی درگیر

distracted by something oh that something was me that's very nice thank

بودم. خیلی خوبه ممنون

you Aurora Aurora was preoccupied with me

Aurora Aurora مشغول من بود

because my lesson apparently is very interesting thanks a lot for that

چون درس من ظاهرا خیلی جالبه خیلی ممنون از این که

Samy cager says my favorite food is also

سامی کیگر میگه غذای مورد علاقه من هم

pizza I really like it and of course I love and enjoy your live stream as well

پیتزا هست من خیلی دوستش دارم و البته من هم عاشق پخش زنده شما هستم و لذت میبرم

Thank You Sammy for that very kind of you mr. Steve is just two minutes away

متشکرم سامی به خاطر مهربانی شما آقای. استیو فقط دو دقیقه با

the big question as I asked earlier why why is mr. Steve cleaning his car we

این سوال بزرگ فاصله دارد همانطور که قبلاً پرسیدم چرا آقای. استیو در حال تمیز کردن ماشینش

will reveal the answer later on there was a special reason why mr. Steve was

، پاسخ را بعداً فاش خواهیم کرد ، دلیل خاصی وجود داشت که آقای. استیو

cleaning his car on Friday night all I will say is that he was going somewhere

جمعه شب داشت ماشینش را تمیز می کرد تنها چیزی که می گویم این است که او به یک مکان

very special and I was going as well do you know why mr. Steve was cleaning his

بسیار خاص می رفت و من هم داشتم می رفتم، می دانید چرا آقای. استیو داشت ماشینش را تمیز می کرد،

car I'm sure we will find out later mr.

مطمئنم بعداً متوجه می شویم آقای.

Steve will be here soon Igor says the 2018 FIFA World Cup

استیو به زودی اینجا خواهد بود ایگور می گوید جام جهانی 2018

consists of in Group G Belgium Panama Tunisia and also England now if I

شامل گروه G بلژیک پاناما تونس و همچنین انگلیس حالا اگر

remember rightly I think England will be playing Belgium am i right

درست یادم باشد فکر می کنم انگلیس با بلژیک بازی خواهد کرد درست است

I heard it on the news the other night I don't follow football myself but I

من آن را در اخبار دیشب شنیدم. من خودم فوتبال را دنبال نمی‌کنم اما یادم

remember hearing that England are going to be playing I think Belgium in next

می‌آید که شنیدم انگلیس قرار است بازی کند، فکر می‌کنم بلژیک در

year's World Cup where is it next year where is the World Cup next year is it

جام جهانی سال آینده کجاست، سال آینده کجاست، جام جهانی سال آینده کجاست،

Russia I think it's Russia isn't it I'm sure it

روسیه است، فکر می‌کنم روسیه است، مطمئنم نیست. این

is how many meals do you have normally during the day normally during the day

است که به طور معمول در طول روز چند وعده غذایی می خورید به طور معمول در طول روز

we have three meals during the day three meals normally breakfast lunch and

ما سه وعده غذایی در طول روز سه وعده غذایی معمولاً صبحانه ناهار و

evening dinner or quite often if you have it later

عصر شام یا اغلب اگر بعداً

we call it supper supper if you have a very late meal we call

آن را می خورید ما به آن شام می گوییم اگر خیلی دیر می خورید وعده غذایی که ما به آن

Supper still lots of people asking where I was last week where were you mr.

شام می گوییم هنوز بسیاری از مردم می پرسند من هفته گذشته کجا بودم آقای شما کجا بودید؟

Duncan I had some problems with my computer last week I had some technical

دانکن من هفته گذشته با کامپیوترم مشکلاتی داشتم، مشکلات فنی داشتم،

problems technical difficulties but this week it would appear that everything is

اما این هفته به نظر می رسد که همه چیز

working okay it looks as if everything is going smoothly

خوب کار می کند، به نظر می رسد که همه چیز به آرامی پیش می رود،

but all that could change at any moment because you know what's coming next you

اما همه چیز می تواند هر لحظه تغییر کند، زیرا می دانید که در آینده چه چیزی در راه است. شما می

know what's on the way you know what is about to appear yes of course

دانید چه چیزی در راه است شما می دانید چه چیزی قرار است ظاهر شود بله، البته

it's mr. Steve

این آقای است. استیو

dip-dip dip-dip dip-dip December is here and that means that Christmas is on the

دیپ دیپ دیپ دیپ دیپ دیپ دیپ دیپ است و این بدان معنی است که کریسمس در

way oh I am so excited and I was wondering

راه است آه من خیلی هیجان زده هستم و در

because it was very cold last week I was wondering if it was going to snow

تعجب بودم زیرا هفته گذشته هوا بسیار سرد بود، فکر می کردم آیا قرار است برف ببارد

because it got very cold we did have a little bit of snow last week some snow

زیرا باریده است. خیلی سرد هفته گذشته کمی برف باریدیم مقداری

did fall on the mountains in the distance I showed you those at the

برف روی کوه‌های دوردست بارید. من آن‌ها را در

beginning of today's lesson so will it snow hopefully if we have time I will

ابتدای درس امروز به شما نشان دادم، امیدوارم اگر وقت داشته باشیم،

show you a lesson all about snow and we will be going on a snowy walk but here

یک درس درباره برف به شما نشان خواهم داد. و ما به پیاده روی برفی خواهیم رفت، اما

he is right now here is the guy that loves to talk to you live it is mr.

او همین الان اینجاست، این مردی است که دوست دارد با شما زنده صحبت کند، آقای است.

Steve hello hello mr. Duncan and hello world of English and thank you once

استیو سلام سلام آقا دانکن و سلام دنیای انگلیسی و یک بار دیگر از شما متشکرم که

again for asking me to return and give my little input into your English show

از من خواستید برگردم و نظر کوچکم را در برنامه انگلیسی شما ارائه دهم

that's very nice and can I just ask you Steve because you it's I I think it

که بسیار خوب است و آیا می توانم فقط از شما بخواهم استیو زیرا شما هستید من فکر

would be fair to say that you are not used to doing this you are not

می کنم منصفانه است که بگویم شما نیستید به انجام این کار

accustomed to talk to talking live on the Internet is that true that is very

عادت ندارید با صحبت کردن در اینترنت به صورت زنده صحبت کنید ، درست است که بسیار

true so how do you feel just as I'm about to introduce you how do you

درست است، بنابراین شما چه احساسی دارید، همانطور که می خواهم به شما معرفی

actually feel how does it make you feel to know that you are about to go live

کنم واقعاً چه احساسی دارید که بدانید چه احساسی به شما می دهد این که شما در شرف پخش زنده

how do you feel slightly nervous I would say slightly nervous deep breathing to

هستید چگونه کمی عصبی هستید، من می گویم کمی عصبی نفس عمیق

keep myself calm yes wait breathing out eight all sorts of methods that people

بکشم تا خودم را آرام نگه دارم، بله صبر کنم بیرون آوردن هشت روشی که

use to stay calm no I yeah it's it's fun it's enjoyable and

مردم برای آرام ماندن از آنها استفاده می کنند، نه، بله، سرگرم کننده است، لذت بخش است و

you asked me to do it and I happily agree to that and it's been how many

شما پرسیدید من این کار را انجام بدهم و من با خوشحالی با آن موافقم و الان چند

weeks now well I think it's it's nearly it must be three maybe four months that

هفته است که خوب فکر می کنم تقریباً سه یا چهار ماه است که

we've been doing this together now that is a long time yes and of course I

ما با هم این کار را انجام می دهیم که مدت زیادی است بله و البته

I've been on YouTube teaching English for over 11 years I'm not joking I

من بیش از 11 سال است که در یوتیوب به آموزش زبان انگلیسی می پردازم ars شوخی ندارم

started doing this way back in 2006 and I'm still here today doing it so I

این کار را از سال 2006 شروع کردم و هنوز هم امروز اینجا هستم و این کار را انجام می دهم، بنابراین

am the first I can safely say that I am the first English English teacher on

اولین کسی هستم که می توانم با خیال راحت بگویم که من اولین معلم انگلیسی انگلیسی در

YouTube I believe you were I remember you starting to I still have I remember

YouTube هستم، فکر می کنم شما بودید، به یاد دارم که شروع کردید به من هنوز دارم یادم می‌آید

you starting all those years ago hmm I'll never catch you up of course now

تمام آن سال‌ها را شروع کردی، هوم، من هرگز به تو نمی‌رسم، البته اکنون

I'm going to show something so so you can relax mr. Steve I'm going to show

می‌خواهم چیزی را نشان دهم تا بتوانی آرام شوی آقای. استیو من می خواهم

something because earlier I was mentioning the fact that you were

چیزی را نشان دهم زیرا قبلاً به این واقعیت اشاره می کردم که

cleaning the car the other night you were cleaning it and I was very

شما شب گذشته ماشین را تمیز می کردید و خیلی

interested to know why you were cleaning it but then I realized that I was also

علاقه داشتم بدانم چرا آن را تمیز می کنید اما بعد متوجه شدم که من نیز درگیر آن بودم.

involved with the thing you were doing so now we are going to have a look at

کاری که شما انجام می‌دادید ، اکنون می‌خواهیم به پاسخ این سؤال نگاهی بیندازیم،

the answer to the question so why was mr. Steve clean in the car here he is do

پس چرا آقای. استیو تمیز در ماشین اینجا اوست آیا

you remember this on Friday evening mr. Steve do you remember I do I suddenly

این را در عصر جمعه به یاد دارید آقای. استیو یادت می آید من ناگهان

remembered I was cleaning the car and then I looked up and you were filming me

یادم آمد که دارم ماشین را تمیز می کنم و بعد به بالا نگاه کردم و تو از من فیلم می گرفتی،

that's what I remember you were very surprised to see me standing up standing

این چیزی است که یادم می آید از دیدن من که با دوربین بالای سرت ایستاده ام بسیار متعجب شدی

over you with a with the camera so I shouldn't have been surprised because to

، بنابراین نباید این کار را انجام دهم. شگفت زده شده اند زیرا برای

all you viewers out there mr. Duncan likes to film virtually anything and

همه شما بینندگانی که در آنجا هستید آقای. دانکن دوست دارد

everything well almost everything almost everything just when you least expect it

تقریباً از همه چیز تقریباً همه چیز را خوب فیلمبرداری کند، درست زمانی که انتظارش را ندارید

mr. Duncan has his camera and he's filming he films everywhere and

آقای. دانکن دوربینش را دارد و دارد فیلم می‌گیرد، همه جا و

everything almost almost almost everything but you do enjoy filming yes

تقریباً از همه چیز فیلم می‌گیرد، اما شما از فیلم‌برداری لذت می‌برید بله

and I was cleaning away I quite enjoyed cleaning the car that do you find it

و من داشتم تمیز می‌کردم.

very therapeutic it's hard work it's actually hard work to clean a car it

takes a lot of physical effort so what's the worst part of cleaning the car the

ماشین تلاش بدنی زیادی می خواهد پس بدترین قسمت تمیز کردن

wheels and afterwards of course you have to so you can you can you can wash the

چرخ ماشین چیست و البته بعد از آن باید این کار را انجام دهید تا بتوانید ماشین را بشویید

car but afterwards you have to polish the car as well

اما بعد از آن باید ماشین را هم پولیش کنید این

don't do that don't you know yeah I don't polish it I polish it beforehand

کار را نکنید نمی‌دانی بله، من آن را پولیش نمی‌کنم، از قبل آن

and then I just spray the water on it all beads off and then I might go for a

را جلا می‌دهم و سپس آب را روی تمام مهره‌های آن می‌پاشم و سپس ممکن است

little Drive at the road but I never spend time afterwards getting the water

کمی در جاده رانندگی کنم، اما بعد از آن هیچ وقت برای گرفتن آب وقت نمی‌گذارم.

droplets off I think that's that's going a bit too fast that's quite interesting

قطرات از بین می‌رود من فکر می‌کنم که خیلی سریع می‌رود که بسیار جالب است،

so that that's almost a tip so so you polished the car first and then you wash

به طوری که تقریباً یک نکته است، بنابراین شما ابتدا ماشین را پولیش کردید و سپس

it well yes I'd say after you've washed it you have to polish the car when the

آن را خوب بشویید بله، می‌توانم بگویم بعد از شستن آن باید ماشین را جلا دهید. وقتی

car is clean and dry I get you then once it's polished the the dirt comes off

ماشین تمیز و خشک است من شما را دریافت می کنم بعد از اینکه صیقلی شد، کثیفی

very easy and then the water just beads off so you don't really part from the

خیلی راحت از بین می‌رود و بعد از آن آب فقط از

windows you might have to give them a little a little wipe down but I don't

پنجره‌ها جدا می‌شود، ممکن است مجبور شوید کمی آنها را پاک کنید، اما من

spend time after that because you can guarantee particularly in England as

بعد از آن وقت نمی‌گذارم زیرا شما می توانید تضمین کنید به خصوص در انگلیس به

soon as you or anywhere in the UK for that matter as soon as you clean the car

محض اینکه شما یا هر جای بریتانیا برای این موضوع به محض اینکه ماشین را تمیز

you spend all that effort half an hour perhaps and then it'll rain as soon as

کردید، شاید نیم ساعت تمام تلاش خود را صرف کنید و بعد از آن به محض

you go out on the road then look but then after you've got about 20 miles of

اینکه در جاده بروید باران ببارد. نگاه کنید، اما بعد از اینکه تقریباً 20 مایل

cars virtually as dirty as it was in the beginning that's the only disheartening

ماشین تقریباً به همان اندازه کثیف در ابتدا داشتید، این تنها چیز ناامید کننده

things over so there's nothing worse than cleaning your car and then the next

است، بنابراین هیچ چیز بدتر از تمیز کردن ماشین شما نیست و سپس

day it starts to rain III think I can see your point so let's have a look here

روز بعد باران شروع به باریدن می کند. III فکر کنید می توانم ببینم نظر شما پس بیایید نگاهی به اینجا بیاندازیم

is the reason why mr. Steve was busy cleaning his car the answer is coming

دلیل اینکه آقای. استیو مشغول تمیز کردن ماشینش بود، جواب در

right now

حال حاضر است،

so for all those who are wondering why mr. Steve was cleaning his car yesterday

بنابراین برای همه کسانی که در تعجب هستند که چرا آقای. استیو دیروز ماشینش را خوب تمیز می‌کرد

well the answer is coming right now we are going to mr. Steve's murmur we are

، جواب می‌آید همین الان می‌رویم به آقای. زمزمه استیو ما

going to see her and every time we go to see mr. Steve's mother Steve always

قرار است او را ببینیم و هر بار که به دیدن آقا می رویم. استیو مادر استیو همیشه

likes to clean his car so it makes his mommy happy and that is where we are

دوست دارد ماشینش را تمیز کند، بنابراین این کار باعث خوشحالی مامانش می‌شود و این جایی است که

going right now we are on our way to see mr. Steve's mum well it would appear

ما در حال حاضر به دیدن آقای استیو می‌رویم. مادر استیو خوب به نظر می رسد

that our journey to mr. Steve's mum has come to a slight standstill because we

که سفر ما به آقای. مادر استیو کمی متوقف شده است، زیرا

are now stuck in traffic apparently in the opposite carriageway in the other

ما اکنون در ترافیک گیر کرده ایم، ظاهراً در کالسکه مقابل در

lanes over the other side of the motorway apparently there's been an

مسیرهای دیگر آن طرف بزرگراه، ظاهراً

accident and it would appear that people are now slowing down to take a look at

تصادفی رخ داده است و به نظر می رسد که مردم اکنون سرعت خود را کاهش می دهند تا نگاه کنند.

the accident that's what we think anyway when people do this we call it rubber

در تصادف این همان چیزی است که ما فکر می کنیم وقتی مردم این کار را انجام می دهند ما به آن می گوییم

necking people try to look at what has happened especially if an accident has

گردن لاستیکی مردم سعی می کنند به آنچه اتفاق افتاده است نگاه کنند به خصوص اگر

taken place because people like to have a look we call it human curiosity people

تصادفی رخ داده باشد زیرا مردم دوست دارند نگاه کنند که ما آن را کنجکاوی انسانی می نامیم.

get very curious about what is happening especially when it's something like an

این اتفاق می افتد به خصوص زمانی که چیزی شبیه

accident

تصادف باشد،

so we are moving very slowly now along the motorway but at least we're still

بنابراین ما در حال حاضر بسیار آهسته در امتداد بزرگراه حرکت می کنیم، اما حداقل هنوز

moving albeit very slowly so it looks as if we're going to be late arriving at

در حال حرکت هستیم، هرچند بسیار آهسته، بنابراین به نظر می رسد که برای رسیدن به آقای دیر می رسیم

mr. Steeves mum I hope she's not angry

. مامان استیوز امیدوارم عصبانی نباشه

it's clearly something very dramatic happening ahead now we think it might be

، واضح است که اتفاق بسیار دراماتیکی در پیش است، حالا ما فکر می کنیم ممکن است

a lorry it's actually overturned in the opposite lane we think that's what's

یک کامیون باشد که در واقع در لاین مقابل واژگون شده است، فکر می کنیم همین

happened and now we are approaching the scene of the incident

اتفاق افتاده است و اکنون به صحنه حادثه نزدیک

so we'll get to see for ourselves what's actually happened oh yes it looks a

می شویم، بنابراین می رسیم به خودمان ببینیم واقعاً چه اتفاقی افتاده است، بله،

little dramatic let's see what's going on here

کمی دراماتیک به نظر می‌رسد، بیایید ببینیم اینجا چه خبر است،

ok it would appear that it is not an overturned lorry it is in fact just a

خوب به نظر می‌رسد که این یک کامیون واژگون نیست، در واقع فقط

little bit of highway maintenance taking place ok we're back on the road we are

کمی تعمیر و نگهداری بزرگراه در حال انجام است، خوب، ما به جاده بازگشته‌ایم. جاده ای

going at our normal speed

که با سرعت عادی خود می رویم

and once again I will return you back to the studio

و یک بار دیگر شما را به استودیو برمی گردم

so we had a very eventful day yesterday didn't we mr. Steve we did and it's very

پس دیروز روز بسیار پر حادثه ای را پشت سر گذاشتیم. استیو ما انجام دادیم و خیلی

interesting because mr. Jenkins often filming when I'm driving which is quite

جالب است زیرا آقای. جنکینز اغلب هنگام رانندگی فیلم می گیرد که کاملا

distracting so I'm always aware that I don't want to cause an accident myself

حواسش را پرت می کند، بنابراین من همیشه می دانم که نمی خواهم خودم با آقای تصادفی ایجاد کنم

with mr. Duncan distracting me by talking on his phone so when I'm driving

. دانکن با صحبت کردن با تلفنش حواس من را پرت می کند، بنابراین وقتی در حال رانندگی هستم،

along but yes that's why I was cleaning the car because when you visit your

اما بله به همین دلیل بود که ماشین را تمیز می کردم، زیرا وقتی به خانواده خود سر

family I don't know what it is you don't like to arrive in a dirty car

می زنید نمی دانم چه چیزی است، دوست ندارید با یک ماشین کثیف برسید

because otherwise your family see that as a sign that you're you're a bit a bit

زیرا در غیر این صورت خانواده شما این را نشانه این می دانند که شما

of a lazy person and you're not really yeah so you know they take they carry

کمی تنبل هستید و واقعاً بله نیستید، بنابراین می دانید که

the allele mr. Steve they think you're a failure they say your car is dirty all

آنها آلل mr را دارند. استیو آنها فکر می کنند شما یک شکست خورده اید آنها می گویند ماشین شما کثیف است همه

dirty car there must be something wrong there you must be a failure plus I dare

ماشین های کثیف باید مشکلی وجود داشته باشد شما باید شکست خورده باشید به علاوه من جرات می کنم

what my I don't want my mother getting in and out of a dirty car she might have

آنچه را که من نمی خواهم مادرم از ماشین کثیف سوار شود و از آن خارج شود.

nice clean clothes on and she might scrape her dress against the dirty

لباس‌های تمیز و زیبا بپوشید و ممکن است لباسش را روی

paintwork and then and then that wouldn't be that wouldn't go down very

رنگ‌های کثیف بتراشد و بعد و بعد این اتفاق نمی‌افتد که خیلی

well see you you want to impress when you go to your family yes you don't want

خوب از بین نرود وقتی به خانواده‌تان می‌روید می‌خواهید تحت تأثیر قرار دهید، بله نمی‌خواهید

your mother getting her new dress all dirty

مادرت لباس جدیدش را کاملا کثیف می کند و

exporting on your filthy disgusting dirty car because it was raining it was

روی ماشین کثیف کثیف منزجر کننده ات کثیف می شود چون باران می بارید

dirty by the time we got there so that's pretty pointless cleaning it the night

تا زمانی که ما به آنجا رسیدیم کثیف شده بود، بنابراین تمیز کردن آن از شب قبل خیلی بی معنی

before really I oh yes of course because we went to your

mum's in Banbury and I noticed that you you came back with an early Christmas

است. من و بنبری متوجه شدیم که شما با یک هدیه اولیه کریسمس

present yes early Christmas present are we going to see the present are we going

برگشتید بله هدیه اوایل کریسمس را می بینیم آیا اکنون

to have a look at it now I want to see what it is because I'm very curious to

به آن نگاه می کنیم من می خواهم ببینم چیست زیرا من بسیار کنجکاو هستم که

find out I'll give you a clue it's something you put on your feet it's

پیدا کنم من به شما یک سرنخ می دهم که این چیزی است که شما روی خود گذاشته اید این

something you put on your feet what do you think mr. Steeves I mean and you

چیزی است که شما روی پاهای خود می گذارید. به نظر شما آقای. منظورم Steeves است و شما

wear it the way them in the house and it keeps your feet nice and warm

آن را همانطور که آنها در خانه می پوشند و پاهای شما را خوب و گرم نگه می دارد

I'll give too many clues away you just might as well say what it is not like

their slippers their slippers yes they are slippers copy go

.

carpet slippers nice pair of slippers brand-new they've even still got the

دمپایی فرش یک جفت دمپایی خوب کاملاً نو، آنها حتی

stuffing inside they've still got the thing inside to keep them in shape oh my

هنوز مواد داخل

god they are can we have another look there we go

Wow I must say they are they are really nice slippers - slippers these are they

آن را دارند. آنها واقعاً دمپایی‌های خوبی هستند - دمپایی‌هایی

don't look like they don't look like normal slippers they look like very posh

که به نظر نمی‌رسند مانند دمپایی‌های معمولی به نظر نمی‌رسند، مانند دمپایی‌های بسیار شیک به نظر

slippers they're almost like house shoes only the

می‌رسند

best for mr. Steve well I do deserve it so the big question is what what are you

. استیو خوب، من لیاقتش را دارم، بنابراین سوال بزرگ این است که

buying for your mother or have you already bought the present for your mum

برای مادرت چه چیزی می‌خری یا قبلاً برای مادرت هدیه خریده‌ای،

I can't say that in case she's watching do you think your mom watches this

نمی‌توانم بگویم که اگر او تماشا می‌کند ، فکر می‌کنی مادرت این را تماشا می‌کند

yes but somebody might be watching they might tell my desert this does anyone

بله، اما کسی ممکن است تماشا کن ممکن است به صحرای من بگویند این را

does anyone we know watch us doing this I mean why would you

کسی می‌داند که ما را در حال انجام این کار تماشا کند، منظورم این است که چرا این کار را انجام می‌دهی،

do this if you had to put it with us in your real life why would you inflict us

اگر مجبور بودی آن را در زندگی واقعی خود با ما بگذاری، چرا ما را تحمیل می‌کنی

when we're not around I can't think of a reason why anyone that we know in our

وقتی ما در اطراف نیستیم. به دلیلی فکر نکنید که چرا هرکسی که می‌شناسیم

realized would Watchers as but but just in case there is anyone who really does

، Watchers را چنین می‌داند، اما فقط اگر کسی باشد که

know us in real life hello thank you very much actually I can

واقعاً ما را در زندگی واقعی بشناسد، سلام خیلی از شما متشکرم، در واقع می‌توانم

say but I did buy for one present for my mother because she was there and I

بگویم اما من برای یک هدیه خریدم. مادرم چون آنجا بود و من

bought it and she wanted a new one it's to filter the water and soften the water

آن را خریدم و او یک فیلتر جدید می خواست که آب را فیلتر کند و آب را

to drink so it's a water filter for you know you put the water in and there's a

برای نوشیدن نرم کند بنابراین یک فیلتر آب است برای شما می دانید که آب را داخل آن گذاشته اید و یک

little filter at the bottom and then you've got pure water takes all the

فیلتر کوچک در پایین وجود دارد و سپس شما آب خالصی دارید،

chlorine and all the horrible taste out of the tap water no well you know I'm

کلر و تمام تای وحشتناک را می گیرد ste از آب لوله کشی خارج شو نه خوب تو

you know me mr. Steve I'm very fussy about the way my take my tea tastes I

می دانی من می شناسم آقا. استیو من در مورد مزه چای من

don't like and I don't like it when someone makes a cup of tea for me and it

خیلی نگران هستم. من دوست ندارم و دوست ندارم وقتی کسی برای من یک فنجان چای درست می کند و

tastes disgusting I can't stand it so quite often it's because the water is

مزه آن منزجر کننده است من نمی توانم آن را اغلب تحمل کنم به این دلیل است که آب

tainted it has maybe things in it that it's sour or make the water taste very

آلوده است ممکن است چیزهایی در آن باشد که ترش باشد یا طعم آب را بسیار

unpleasant and of course if you make a cup of tea

ناخوشایند کند و البته اگر یک فنجان چای

with water that tastes bad of course the tea

با آب بد مزه درست کنید، البته چای

also tastes bad as well that's a very useful thing I always like to buy gifts

هم مزه بدی دارد و این یک چیز بسیار مفید است. همیشه دوست دارم برای مردم هدایایی بخرم

for people that are very useful I never liked by things that are

که بسیار مفید هستند من هرگز چیزهای

frivolous that's a great word frivolous something frivolous is meaningless or

بیهوده را دوست ندارم که یک کلمه عالی است بیهوده چیزی بیهوده است یا

something that has no meaning or is very trivial something trivial something

چیزی که معنایی ندارد یا بسیار پیش پا افتاده است چیزی پیش پا افتاده چیزی

pointless something unimportant so yeah so I always like to buy something for as

بیهوده چیزی غیر مهم بنابراین بله بنابراین من همیشه دوست دارم برای خرید چیزی به

a gift that's very useful oh we have the live chat by the way a lot of people

عنوان هدیه که بسیار مفید است اوه، ما گفتگوی زنده را داریم، اتفاقاً بسیاری از مردم

like your car and they've asked if you are going to sell it actually I might be

ماشین شما را دوست دارند و از آنها پرسیده اند که آیا می خواهید آن را بفروشید یا خیر، شاید

they it's eight years old now bang car I was saying earlier I was telling

آنها هشت ساله هستند و اکنون بنگ ماشین قبلا میگفتم

everyone about your car because it looks brand new

همیشه میگفتم کسی در مورد ماشین شما است زیرا کاملاً جدید به نظر می رسد

people think it's new but in fact it's nearly eight years old

مردم فکر می کنند جدید است اما در واقع تقریباً هشت سال از عمر آن می گذرد

well I polish that I keep it nice and polished so that it looks new and it's

خوب من آن را خوب و صیقلی نگه می دارم تا نو به نظر برسد

done a hundred and sixty six thousand miles probably what's that two hundred

و صد و شصت و شش هزار مایل انجام شده است احتمالاً آن دو صد

thousand kilometres plus I would say I think so in a high mileage and it's worn

هزار کیلومتر بعلاوه می‌توانم بگویم که فکر می‌کنم در مسافت پیموده‌شده بالا اینطور است و خیلی خوب پوشیده شده است

very well it does look very new so that car that car has been around the world

، بسیار جدید به نظر می‌رسد، به طوری که ماشینی که آن ماشین در

have been right around the world with its distance about six maybe seven times

سراسر جهان گشته است، با فاصله‌اش حدود شش یا هفت بار در سراسر جهان بوده است.

I don't know the total difference the circumference around the earth I don't

نمی دانم تفاوت کل محیط دور زمین

know what that would be maybe someone can tell us but it's done a lot of miles

چیست، نمی دانم چه می تواند باشد، شاید کسی بتواند به ما بگوید، اما مایل های زیادی انجام شده است که

I've probably spent over those eight years I've probably spent four years

من احتمالاً در طول این هشت سال سپری کرده ام، احتمالاً چهار سال را

driving in the car quite scary I don't think you are alone there I think a lot

در آن رانندگی کرده ام. ماشین بسیار ترسناک است من فکر نمی کنم شما در آنجا تنها باشید من فکر می کنم بسیاری

of people a lot of people spend a lot of their time in their cars quite often

از مردم بسیاری از مردم زمان زیادی را در ماشین های خود

it's sitting still in the traffic jam so I might be selling it next year they are

می گذرانند اغلب در ترافیک ساکن است بنابراین ممکن است سال آینده آن را بفروشم.

often stuck in the traffic jam these Jam Jam you see because we are

اغلب در ترافیک گیر کرده اند این جام جم را می بینید چون ما در

talking about food yeah see what I did there a nice little segue

مورد غذا صحبت می کنیم بله ببینید من آنجا چه

did you see what I did that was a very very slick a slick link because today we

are talking about food apparently that I'm getting some information here I

کار کردم. اطلاعات اینجا من

think this is information about the circumference of the planet Earth ah

فکر می کنم این اطلاعاتی در مورد محیط سیاره زمین است آه

very interesting this I wasn't expecting to say this today

بسیار جالب است این انتظار نداشتم امروز این را بگویم

apparently it's 40 40 thousand kilometers 40 thousand kilometers that

ظاهراً 40 40 هزار کیلومتر 40 هزار کیلومتر است که

sound right it doesn't start be just sound about right 40,000 that doesn't

صدا درست است شروع نمی شود فقط صدا در مورد راست 40000 این

sound that doesn't sound like many kilometers sounds about right to me so

صدایی نیست که به نظر می رسد کیلومترها به نظر من درست است، بنابراین

I've been round the earth five times five times that is correct

من 5 بار دور زمین گشته ام که

in your car that's amazing it feels like it I have to have a lot of new tires in

در ماشین شما درست است، شگفت انگیز است، احساس می کنم باید چیزهای جدیدی داشته باشم لاستیک ها در

that time it would appear your car has caused a lot of excitement today on the

آن زمان به نظر می رسد که ماشین شما امروز در چت زنده هیجان زیادی ایجاد

live chat I wasn't expecting this is there a reason why the driver is on the

right side well it's because we drive on the opposite side of the road here we

کرده است. در اینجا ما

drive on the left where as many people drive on the right so that's the reason

در th رانندگی می کنیم از سمت چپ جایی که تعداد زیادی از مردم در سمت راست رانندگی می کنند، به همین دلیل است

why your steering wheel is or it appears to be in the wrong place but it isn't we

که فرمان شما در مکان اشتباهی قرار دارد یا به نظر می رسد در مکان اشتباهی قرار دارد، اما این ما نیستیم

drive on the opposite side of the road which often causes a lot of horror for

که در طرف مقابل جاده رانندگی کنیم که اغلب باعث وحشت زیادی می شود.

my viewers when they see you driving this TV they think you're going the

بینندگان من وقتی شما را در حال رانندگی با این تلویزیون می‌بینند فکر می‌کنند که

wrong way up the road yes most most countries around the world drive on the

مسیر را اشتباه می‌روید، بله اکثر کشورهای جهان در

way on the right hand side but we drive on the left in the UK I don't I don't

مسیر سمت راست رانندگی می‌کنند، اما ما در بریتانیا از سمت چپ رانندگی نمی‌کنیم.

know why it goes back a long way probably I think many years ago the rest

نمی‌دانم چرا خیلی به عقب برمی‌گردد، احتمالاً فکر می‌کنم سال‌ها پیش،

of Europe decided to drive on the wreck on the right but we decided to stick on

بقیه اروپا تصمیم گرفتند روی کشتی در سمت راست رانندگی کنند، اما ما تصمیم گرفتیم در

the left can I just say it's awkward I think mr. Steve it is a it is a colonial

سمت چپ بمانیم، فقط می‌توانم بگویم که به نظر من این کار ناجور است . استیو این یک

thing there's a ladybird has just flown into your studio okay and it on the

چیز استعماری است، یک کفشدوزک به تازگی به استودیوی شما پرواز کرده است، خوب است و روی

ceiling great thanks we needed that information it's a bit of distraction

سقف عالی است، متشکرم که به این اطلاعات نیاز داشتیم، آنجا کمی حواس‌پرتی را ایجاد می‌کند

there so so that's the reason why I think it's

، بنابراین به همین دلیل است که فکر می‌کنم این

colonial British colonies I think or if you think of all the British colonies I

مستعمره‌های بریتانیایی استعماری هستند. یا اگر به تمام مستعمرات بریتانیا

think they all drive on the same side as the route of the road as we do here in

فکر می کنید، فکر می کنم همه آنها در همان سمت جاده رانندگی می کنند که ما اینجا

the UK I think so I'm sure someone is going to tell me now

در انگلستان انجام می دهیم، فکر می کنم بنابراین مطمئن هستم که اکنون کسی به من می گوید

that I'm completely wrong about there but I think now what I'm kind of it was

که من کاملاً خوب هستم. اشتباه کردم اما فکر می‌کنم الان چیزی که من هستم

some kind of not competition but I think when it when it was decided which side

نوعی رقابت نبود اما فکر می‌کنم زمانی که تصمیم گرفته شد در کدام

of the road to drive on I think we deliberately went the opposite way to

سمت جاده رانندگی کنیم، فکر می‌کنم ما عمداً مسیر مخالف

Europe just to be awkward what are we in competition or the other way round I

اروپا را رفتیم فقط برای اینکه باشیم. ناخوشایند ما در چه رقابتی هستیم یا برعکس

don't mean competition I mean I think Europe either decided they were going to

منظورم رقابت نیست، منظورم این است که فکر می‌کنم اروپا یا تصمیم گرفت

go on the opposite side to us so we decided to go on the opposite side of

در طرف مقابل ما قرار بگیرد، بنابراین ما تصمیم گرفتیم که در سمت مخالف

the road to them just to be awkward I'm not sure by the yeah dates back to this

جاده با آنها برویم. بی دست و پا بودن من مطمئن نیستم که بله به این

sort of friction between Europe and and and what used to be the British Empire

نوع جمعه ها برمی گردد اقدام بین اروپا و و و و و آنچه قبلاً امپراتوری بریتانیا بود

are you making this up no I think I think I think it was deliberately

، آیا این را درست می‌کنید، نه فکر می‌کنم فکر می‌کنم به عمد

instigated that we wouldn't be driving on the same side of the road as as as

تحریک شده بود که ما در همان سمت جاده مانند

Europe so that's what you're saying you're saying we did it just to just to

اروپا رانندگی نکنیم، بنابراین این همان چیزی است که شما می گویید می گویید ما این کار را انجام دادیم تا

annoy everyone else or they did it to annoy us I don't know which way round

دیگران را اذیت کنیم یا آنها این کار را برای اذیت کردن ما انجام دادند.

that's great it was it was we decided I think we were always driving on the left

and then they decided to drive on the right but we decided to just stick to

و سپس آنها تصمیم گرفتند در سمت راست رانندگی کنند، اما ما تصمیم گرفتیم فقط به

where we were and and not change so so this basically the next time someone

جایی که بودیم بچسبیم و تغییر ندهیم، بنابراین این اساساً دفعه بعد که کسی

asks me this I can say we do it because of spite

این را از من می پرسد، می توانم بگویم که ما این کار را انجام می دهیم، به دلیل اینکه

probably spite that's it that's basic we've been at war with most of Europe

احتمالاً علی رغم اینکه این کار اساسی است. با اکثر کشورهای اروپایی در جنگ بوده‌ایم

and we were about to be a game after breaks Italy leave Europe because

و ما در آستانه بازی بعد از استراحت بودیم که ایتالیا اروپا را ترک می‌کند،

there's always this friction between the UK and and the rest of you okay calm

زیرا همیشه این اصطکاک بین بریتانیا و بقیه شما وجود دارد، آرام باشید

down we've got a lot to do here we've got a lot to do got a lot to do we've

، ما اینجا کارهای زیادی برای انجام داریم. کارهای زیادی برای انجام دادن داریم، کارهای زیادی برای انجام دادن

got to have our snowy walk and also we've got to put the Christmas lights on

داریم، باید پیاده روی برفی خود را انجام دهیم و همچنین باید به چراغ‌های کریسمس را در بیرون روشن کنید،

outside so we've still have a lot to do so we're talking about food today and

بنابراین ما هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن داریم، امروز در مورد غذا صحبت می‌کنیم

mentioned earlier traffic jam traffic jam so when the traffic stops because

و قبلاً به ترافیک ترافیک اشاره کردیم، بنابراین وقتی ترافیک متوقف می‌شود، زیرا

there is there are too many cars or maybe something is stopping the traffic

ماشین‌های زیادی وجود دارد یا شاید چیزی مانع از آن شود. ترافیک

from moving we can say that you have a traffic jam and we are talking about

از جابجایی می توانیم بگوییم که شما ترافیک دارید و ما اکنون در

food now I believe that you have some food idioms for us right now they're

مورد غذا صحبت

right here in front of me mr. Duncan what is ammonia please show us do we

می کنیم. دانکن آمونیاک چیست لطفاً به ما نشان دهید که آیا ما

start with the first one that would be a good idea right okay I'm looking at

با اولین مورد شروع می کنیم که ایده خوبی خواهد بود، درست است، خوب، من به درستی نگاه می کنم،

right okay then so how about this one for starters cry over spilt milk or

پس پس این یکی را برای شروع، گریه روی شیر ریخته شده یا

spilled milk to cry over spilt milk so if in American English they tend to

شیر ریخته شده برای گریه کردن بر روی شیر ریخته شده چیست؟ اگر در انگلیسی آمریکایی تمایل دارند

say spilled and in British English we often say spilt spilt so cry over spilt

بگویند ریخته شده و در انگلیسی بریتانیایی ما اغلب می گوییم ریخته شده است بنابراین گریه بر روی

milk that's to complain about something that

شیر ریخته شده است که برای شکایت از چیزی است

has already happened it's no use crying over spilt milk so something happens

که قبلاً اتفاق افتاده است، گریه کردن برای شیر ریخته شده فایده ای ندارد، بنابراین اتفاقی می افتد

that maybe an accident like spilling milk and then you keep talking about it

که ممکن است تصادفی مانند ریختن شیر و سپس مدام در مورد آن صحبت

all the time there's nothing you can do about it but so that's what it means

می کنید، هیچ کاری نمی توانید در مورد آن انجام دهید، اما

when you say you're crying over spilt milk so you are getting upset over

وقتی می گویید برای شیر ریخته گریه می کنید، به این معنی است که از چیزی ناراحت می شوید،

something maybe also something that you can't reverse or can't change

شاید هم چیزی که نمی توانید آن را برگردانید یا نمی توانید "تغییر

yes it's happened you can't change it you've spilt the milk you can't do thing

بله این اتفاق افتاده است شما نمی توانید آن را تغییر دهید شیر را ریخته اید نمی توانید کاری

about it it was an accident so that's it so it's it's a bit like if

در مورد آن انجام دهید این یک تصادف بوده است بنابراین اینطوری است که اگر

something went wrong during your show it was possibly not your fault

مشکلی در حین نمایش شما اتفاق افتاده باشد احتمالاً اینطور نبوده است.

it often is very upset about it happens a lot like last week when my computer

تقصیر شما اغلب بسیار است ناراحتی در مورد آن بسیار اتفاق می افتد مانند هفته گذشته که کامپیوتر من

decided not to work so yes I I I got very angry last week but mr. Steve

تصمیم گرفت کار نکند بنابراین بله من هفته گذشته خیلی عصبانی شدم اما آقای.

turned round and he said I don't remember what I said we'll grow up don't

استیو برگشت و گفت یادم نمیاد چی گفتم بزرگ

cry over spilt milk oh I see I get it now yes I said mr. Duncan don't worry

میشیم برای شیر ریخته گریه نکن اوه میبینم الان فهمیدم بله گفتم آقا. دانکن نگران نباش

it's no use crying over spilt milk what's that I didn't see what you were

گریه کردن روی شیر ریخته شده فایده

trying to do there mr. Duncan moving on moving on to the next one obviously mr.

ای ندارد. واضح است که دانکن در حال حرکت به سمت بعدی است.

Duncan's having a bit of a seizure I'm having a nervous breakdown let's move on

دانکن کمی تشنج دارد من دچار یک حمله عصبی شده ام، بیایید

to the next one oh this is an appropriate one to put on next because

به سراغ حمله بعدی برویم، اوه، این یک حمله مناسب برای حمله بعدی است، زیرا

obviously I've upset mr. Duncan now so maybe I need to to butter up to mr.

واضح است که من آقا را ناراحت کرده ام. حالا دانکن، پس شاید لازم باشد که به آقای مستر کمک کنم.

Duncan butter butter up or butter someone up so when you say

کره دانکن کره یا کره به کسی بمالید، بنابراین وقتی می گویید

butter you mean you mean like the thing that you spread on your bread yes sprit

کره، منظورتان این است که مانند چیزی است که روی نان خود می مالید، بله،

thing that you're spreading it on your bed set bread butter or on your bed get

چیزی که آن را روی تختخواب خود می مالید، کره نان یا روی تخت خود، روی تختش کره بگیرید.

butter on their bed for various reasons may be there may be they're eating a

به دلایل مختلف ممکن است آنها در حال خوردن یک

pancake in bed yes they drop it in and butter gets on the bed I'm off an I

پنکیک در رختخواب باشند، بله آن را می ریزند و کره روی تخت می نشیند.

often tosser toss a pancake in bed there's no answer to that butter up it

means to flatter someone in order to get a favor or friendship to flatter someone

چاپلوسی کردن کسی به منظور جلب لطف یا دوستی برای چاپلوسی کسی

Oh mr. Duncan you look 10 years younger have you lost weight oh I do love

اوه آقای. دانکن 10 سال جوانتر به نظر می آیی آیا وزن کم کرده ای اوه من عاشق

working with you oh can you give me a lift into town later oh I see

کار کردن با تو هستم اوه می توانی بعداً مرا به شهر ببری اوه می بینم

ah yes you see I was buttering you up flattering you in order to get something

آه بله می بینید که من برای چاپلوسی به شما دست می زدم تا چیزی

out of you mmm so mr. Duncan you look wonderful today and then later on I'll

از شما بیرون بیاورم. پس آقای دانکن امروز فوق‌العاده به نظر می‌رسی و بعداً

say are you going to cook tonight why don't you cook - no I'll cook that

می‌گویم آیا امشب می‌خواهی آشپزی کنی، چرا آشپزی نمی‌کنی - نه، من

lovely meal it's gorgeous that merely make mr. Duncan you're trying to butter

آن غذای دوست‌داشتنی را درست می‌کنم. دانکن داری سعی میکنی به

me a try to butter you up because you want a favor from me I want a favor so

من کمک کنی و سعی کن بهت کمک کنم چون یه لطفی از من میخوای من یه لطفی میخوام پس

you do something nice to get the favor later so you can do that to your boss at

تو یه کار خوب انجام بدی تا بعداً لطف کنی تا بتونی اون کار رو با رئیست در محل

work that's very common for people to butter up their boss oh you're a

کار انجام بدی که برای مردم خیلی عادیه برای اینکه رئیس‌شان را حل کنند، اوه تو فوق‌العاده هستی،

wonderful I love working for you you're just so kind and considerate and you go

من عاشق کار کردن برای تو هستم، تو خیلی مهربان و با ملاحظه هستی و همین‌طور ادامه می‌دهی

on and on like this and then later on you might go oh do you think I could

و بعداً ممکن است ادامه بدهی، آیا فکر می‌کنی

have a pay rise or something like I think I think we've

می‌توانم حقوقم را افزایش دهم یا چیزی شبیه به فکر می‌کنم فکر می‌کنم ما

explained that to it muster up to its ultimate point right next one by the way

توضیح داده‌ایم که این موضوع را به نقطه نهایی خود رسانده‌ایم، درست در مرحله بعد، با روشی

we're talking about food idioms today that the theme has been food and there

که امروز در مورد اصطلاحات غذا صحبت می‌کنیم، موضوع غذا بوده است و

is a lesson underneath this video all about food a very long lesson talking

در زیر این ویدیو درسی درباره غذا وجود دارد. یک درس بسیار طولانی که در مورد غذا صحبت می کرد

about food and also earlier today we had a look a brief look at that lesson so

و همچنین اوایل امروز نگاهی کوتاه به آن درس

here we go mr. Steve can we have another one of your lovely lovely food I'm going

داشتیم، بنابراین به اینجا می رویم آقای. استیو می‌توانیم یکی دیگر از غذای دوست‌داشتنی شما را بخوریم، من می‌خواهم یک غذای

to do one more I've got about ten here and then I've got a little sort of

دیگر را انجام دهم، من حدوداً ده تا اینجا دارم و سپس کمی

competition okay we'll do that after the snowy walk so one more idiom and then

رقابت دارم، خوب، ما این کار را بعد از پیاده‌روی برفی انجام می‌دهیم. اصطلاح و سپس

we'll go for a snowy war okay well are you of course have taken over there and

ما برای یک جنگ برفی می رویم، خوب آیا شما البته آنجا را تصاحب کرده اید و

decided to do that because you are at the big cheese I am the Big Cheese I got

تصمیم گرفته اید که این کار را انجام دهید زیرا شما در پنیر بزرگ هستید من پنیر بزرگ

a big cheese I am the head honcho I am the boss I am

هستم من یک پنیر بزرگ دارم. رئیس من

numero uno an important person the leader the boss you are the Big Cheese

numero uno شخص مهمی هستم رهبر رئیس شما پنیر

of the English lessons on YouTube mr. Duncan and so you're the boss for

بزرگ درس انگلیسی در یوتیوب آقای. دانکن و بنابراین شما رئیس هستید، برای

example you could say uh-oh my uncle is a Big Cheese in this company so be nice

مثال می‌توانید بگویید اوه-اوه عموی من یک پنیر بزرگ در این شرکت است، پس با او مهربان باشید،

to him so I have to be nice to mr. Duncan all week in order to appear on

بنابراین من باید با آقای خوب رفتار کنم. دانکن تمام هفته برای اینکه در این برنامه ظاهر شود،

this show so not only were you buttering me up you were buttering up the Big

بنابراین نه تنها به من کره می‌دادی، بلکه

Cheese setting up the Big Cheese a lot of dairy products there lot of deer it's

پنیر بزرگ را با کره

very true so Big Cheese yes we do use that the Big Cheese you know I was

درست می‌کردی. پنیر بزرگ می دانید که من

getting very excited last week mr. Steve I was getting very excited you know why

هفته گذشته خیلی هیجان زده شده بودم آقای. استیو من خیلی هیجان زده می شدم می دانی چرا

because it looked as if we were going to get some snow and I thought to myself

چون به نظر می رسید که قرار است کمی برف بباریم و با

are we going to have some snow and I remembered that I made a lesson all

خودم فکر کردم آیا قرار است کمی برف بباریم و یادم آمد که

about that particular subject so now we are going to have a little break and we

در مورد آن موضوع خاص درسی درست کرده ام، بنابراین اکنون ما داریم قرار است کمی استراحت داشته باشیم و

are going to have a look a lesson that I made where I was taking

درسی را که من در جایی که داشتم

a lovely walk in the snow do you want to come with me mr. Steve I will and now

در برف پیاده روی دوست داشتنی انجام می دادم نگاه می کنیم آیا می خواهید با من بیایید آقای. استیو من این کار را خواهم کرد و حالا بعد از آن

I've got my little competition afterwards hi everybody this is mr.

مسابقه کوچکم را دارم سلام به همه این آقای است.

Duncan in England how are you today are you okay I hope so

دانکن در انگلیس امروز چطوری خوب هستی امیدوارم

are you happy I hope so today I'm feeling very excited do you know why is

خوشحال باشی امیدوارم امروز خیلی هیجان زده هستم آیا می‌دانی چرا

it because I have Whitnall otteri now is it because I'm getting married oh no is

این اتفاق می‌افتد چون من الان دارم ویتنال اوتری دارم؟

it because I'm having boiled cabbage for dinner well it could be but it isn't

از آنجایی که من برای شام کلم آب پز می خورم خوب می تواند باشد، اما نمی

know the reason why I'm so excited today is because the snow is coming the

دانم دلیل اینکه امروز خیلی هیجان زده هستم این است که برف در حال آمدن است،

weather forecasters have predicted that a heavy fall of snow will occur over

پیش بینی های هواشناسی پیش بینی کرده اند فردا برف سنگینی در

England tomorrow as you have no doubt already guests I love snow

انگلیس رخ خواهد داد. همانطور که شما از قبل مهمان

I love the way the snow falls from the sky and the way it looks when it covers

the landscape but most of all I love the way it crunches under your feet when you

walk on it right now there is no snow here but it is very cold about six below

هستید اینجا هیچ برفی نیست اما در حال حاضر حدود شش زیر صفر هوا بسیار سرد است

zero at the moment so all I can do now is keep my frozen fingers crossed and

، بنابراین تنها کاری که می توانم انجام دهم این است که انگشتان یخ زده ام را روی هم بگذارم و

hope that tomorrow the sky will be full of snow and that it all falls right here

امیدوارم که فردا آسمان پر از برف باشد و همه چیز اینجا بیفتد

whether the weather will be mild and sunny weather the weather will be cold

چه هوا. هوا معتدل و آفتابی خواهد بود هوا سرد

and chilly weather the weather will be windy and wet

و سرد خواهد بود هوا باد و مرطوب خواهد بود

I wonder what weather will be getting next

من نمی دانم که هوای بعدی چگونه خواهد بود،

so the weather forecast was correct it has started to snow how much will we get

بنابراین پیش بینی هوا درست بود ، برف شروع شده است

how heavy will it be we'll just have to wait and see

چقدر سنگین خواهیم شد، فقط باید صبر کنیم و

the following morning arrives and the snow has stopped falling

ببینیم صبح روز بعد فرا می رسد و بارش برف متوقف شد

I have decided to come and take a walk around one of my most favorite places in

، تصمیم گرفتم بیایم و در یکی از مکان های مورد علاقه خود

the area where I live Baga Ridge Park in Staffordshire

در منطقه ای که در آن زندگی می کنم، در پارک باگا ریج در استافوردشایر قدم

shall I eat this shall I shall I have some there is a belief that you should

بزنم، آیا این را بخورم، آیا باید مقداری داشته باشم، این اعتقاد وجود دارد که شما باید

never ever eat snow especially if it's yellow well perhaps you would eat it if

هرگز برف را نخورید، مخصوصاً اگر به رنگ زرد خوب باشد، شاید اگر

your life depended on it the feeling of walking out on a chilly day is like no

زندگی شما به آن وابسته بود، آن را می‌خوردید، احساس بیرون رفتن در یک روز سرد شبیه به هیچ چیز

other it's a refreshing and invigorating experience if you wrap up warm you can

دیگری نیست، تجربه‌ای با طراوت و نشاط‌آور است اگر گرم بپیچید، می‌توانید

walk and walk

راه بروید و راه بروید.

it is always good to know what the weather will be like of course

همیشه خوب است بدانیم آب و هوا چگونه خواهد بود البته

accurately predicting the changes in the weather is not easy there are many

پیش بینی دقیق تغییرات آب و هوا آسان نیست، تغییرات زیادی وجود دارد که می

changes to consider the change in temperature the change in air pressure

توان تغییر دما را در نظر گرفت، تغییر فشار هوا

which causes the force of the wind to alter and of course the direction of the

که باعث تغییر نیروی باد می شود. د البته جهت

wind

وزش

the likelihood of extreme weather events such as typhoons and hurricanes can be

باد احتمال وقوع رویدادهای شدید جوی مانند طوفان و طوفان را می توان

predicted quite well these days

به خوبی پیش بینی کرد این

the study of the atmospheric conditions including the weather is called

روزها مطالعه شرایط جوی از جمله آب و

meteorology a person who is involved in doing this is called a meteorologist the

هوا را هواشناسی می نامند به فردی که در این کار دست دارد هواشناس می گویند.

weather is often used as a subject for small talk asking someone about the

آب و هوا اغلب به عنوان موضوعی برای صحبت های کوچک استفاده می شود و از کسی در مورد

weather or making a general comment on the climate or conditions makes for a

آب و هوا می پرسد یا نظر کلی درباره آب و هوا یا شرایط ارائه می دهد که باعث می شود

convenient opener to a conversation

یک مکالمه راحت باشد.

there's one thing to remember about walking on snow and that is to make sure

that you wear shoes that have very thick rugged soles unlike me today I'm wearing

شما کفش‌هایی می‌پوشید که کفی بسیار ضخیم دارند، برخلاف من امروز، من کفش‌هایی می‌پوشم

shoes that are smooth and flat and needless to say I keep slipping

که صاف و صاف هستند و نیازی به گفتن نیست که همیشه

everywhere

همه جا سر

okay we're gonna cut that short that is an excerpt from one of my lessons all

می‌خورم، خب، ما آن را کوتاه می‌کنیم که گزیده‌ای از یکی از درس‌های من

about going out for a lovely snowy walk I'm sorry I had to cut that short but

درباره رفتن است. بیرون برای یک پیاده روی برفی دوست داشتنی، متاسفم که مجبور شدم آن را کوتاه کنم اما

mr. Steve is literally he's champing at the bit a lot of people say that that

آقای. استیو به معنای واقعی کلمه در حال قهرمانی است که بسیاری از مردم می گویند که

isn't real but it is a real expression you champ it the bit isn't that true yes

این واقعی نیست، اما این یک بیان واقعی است که شما آن را قهرمان می کنید، کمی درست نیست بله، به

that means you're very eager to carry on or to start something a very eager it

این معنی است که شما بسیار مشتاق هستید که کاری را ادامه دهید یا شروع کنید. خیلی مشتاق

was very violent just he got very violent he was saying look look just cut

بود خیلی خشونت آمیز بود فقط خیلی خشن شد می گفت نگاه کن فقط

that stupid snow off I don't want to see snow anymore I want I want I want to be

آن برف احمقانه را قطع کن من دیگر نمی خواهم برف ببینم می خواهم می خواهم می خواهم برگردم می خواهم به

back on I want to come back onto the internet and talk live because because

اینترنت برگردم و زنده صحبت کن چون

you've got something you want to play is that right

چون چیزی داری که میخوای بازی

I've got something I want to play yes oh all right well I was going to show

کنی درسته من یه چیزی دارم که میخوام بزارم بله خیلی

another idiom first okay because I thought it was related to that it was

خب من میخواستم یه اصطلاح دیگه نشون بدم اول باشه چون فکر میکردم به اون مربوط میشه

that made me feel very cold watching that so here's another one warm as toast

این باعث شد من با تماشای آن احساس سردی کنم، بنابراین اینم یک نان تست گرم به عنوان

hmm warmers toast which means very warm and cozy the house was as warm and warm

نان تست که به این معنی است که خانه بسیار گرم و دنج

as toast after we came in from the snow there we go

بعد از ورود از برف به آنجا گرم و گرم بود،

I thought that would relate to your last video there as warm as toast warm as

فکر کردم به شما مربوط می شود. آخرین ویدیو در آنجا به گرمی نان تست گرم

toast I like that one actually yes because I like toast as well so so being

مانند نان تست من آن یکی را دوست دارم در واقع بله زیرا من دوست دارم همینطور نان تست را دوست دارم، بنابراین

warm and eating toast two of my favourite things you can be snuggled up

گرم بودن و خوردن نان تست دو مورد از چیزهای مورد علاقه

in bed as warm as toast I love that yes that's a great expression

من است که می توانید در رختخواب به گرمی نان تست بخوابید.

is there anything that that could be the opposite though to do with food about

being warm or cold the opposite of warm is cold so mmm anything cold as ice cold

گرم یا سرد بودن برعکس گرم بودن سرد است بنابراین هر چیزی سرد است مثل یخ سرد

as ice or as ice because you can eat ice so ice is food you can eat ice and so

مثل یخ یا به عنوان یخ چون شما می توانید یخ بخورید پس یخ غذا است شما می توانید یخ بخورید و بنابراین

yes or of course there is as cool as a cucumber you've just ruined something

بله یا البته به خنکی یک خیار وجود دارد. فقط چیزی را خراب

that I've got coming up later Oh am I am I now ruining your bit so that one's out

کردم که بعداً مطرح کردم اوه، من اکنون ذرهایت را خراب می کنم تا یکی درست از آب در بیاید،

right I'm sorry about that that one's out are you going to tear it

متاسفم که آن یکی بیرون است، آیا آن را پاره می

up this man has just ruined one of my idiom are you going to tear it up for

کنی این مرد به تازگی یکی از من را خراب کرده است. اصطلاح میخوای برای جلوه دراماتیک پاره اش کنی

dramatic effect I've just screwed it up into a ball and thrown it over my

من فقط آن را به صورت توپ درآوردم و روی

shoulder so that you should have you should have torn it or into pieces you

شانه ام انداختم تا باید آن را پاره می کردی یا تکه تکه اش می کردی

should tear it into pieces and then just throw it at me throw it straight into my

و بعد فقط پرت می کردی آن را مستقیماً به سمت من پرتاب می کند.

face sit too far away I've got a little sort of a competition here something

خیلی دور بنشین در اینجا چیزی است

that I can interact with the viewers yes why not yes so you've got is it just

که من می توانم با بینندگان ارتباط برقرار کنم بله چرا نه بله بنابراین شما باید درست

before Rome you do that I also have a little competition ongoing the mystery

قبل از روم انجام دهید که من همچنین رقابت کوچکی دارم در حال انجام

idioms I'm going to show them very quickly we have 20 minutes to go before

اصطلاحات اسرارآمیز من می خواهم خیلی سریع به آنها نشان دهم 20 دقیقه فرصت داریم قبل از اینکه

we finish today and there is the second mystery idiom and there is the first one

امروز به پایان برسیم و اصطلاح رمز و راز دوم وجود دارد و اولین مورد وجود دارد

- mystery idioms just say what you see they are both well-known expressions in

- اصطلاحات اسرارآمیز فقط آنچه را می بینید بگویید که هر دو عبارت معروف در

the English language back to mr. Steeves so you want to play a little game now

زبان انگلیسی هستند. استیوز، پس می‌خواهی یک بازی کوچک انجام

yes well I'm going to show a sentence and then there's going to be four

بدهی، بله، من یک جمله را نشان می‌دهم و سپس چهار

possible answers to the the gap in the sentence oh it's a it's a food-related

پاسخ ممکن برای شکاف در جمله oh it's a این یک اصطلاح مربوط به غذا

idiom but you've got to you've got to put the missing piece into the sentence

است، اما شما باید برای اینکه شما باید قطعه گم شده را در جمله قرار دهید،

so you're you are asking the viewers to fill in the Bible in the blank now I've

بنابراین از بینندگان می خواهید که کتاب مقدس را در جای خالی پر کنند، اکنون

got to make sure I put this up so that everyone can see it

باید مطمئن شوم که این را گذاشته ام تا همه بتوانند آن را ببینند

tell me mr. Duncan is that that's like lovely and clear yes okay so let's let's

به من بگویید آقای. دانکن این است که دوست داشتنی و واضح است، بله خوب است، پس بیایید

read what that says these do not something about my plans to

بخوانیم که چه چیزی می گوید اینها چیزی در مورد برنامه های من

get married next year so please eat a lot what a hit the sauce

برای ازدواج در سال آینده ندارند، بنابراین لطفاً در

about my plans to get married next year B get an egg on your face

مورد برنامه های من برای ازدواج در سال آینده خیلی بخورید. تخم مرغ روی صورتت

about my plans to get married next year please do not spill the beans about my

در مورد برنامه های من برای ازدواج در سال آینده لطفا در مورد

plans to get married next year or is it D please do not butter up about my plans

برنامه های من برای ازدواج در سال آینده لوبیا نریزید یا آیا D لطفاً در مورد برنامه های من

to get married oh do you see what I'm doing I see what you do

برای ازدواج حرف نزنید اوه می بینید دارم چه کار می کنم من می بینم که شما چه کار می کنید،

so please do you want the gap please day yes I think you've got it mr. Steve I

پس لطفاً آیا شکاف را می خواهید، لطفا روز بله، فکر می کنم شما آن را دارید آقای. استیو

think I think we all understand this isn't necessarily a sort of quantum

فکر می‌کنم فکر می‌کنم همه ما می‌دانیم که این لزوماً نوعی فیزیک کوانتومی

physics we're dealing with here it's filling the bloody blank throw the blank

نیست که در اینجا با آن سر و کار داریم، جای خالی خونین را

in fill in the blank send in your answers now please scribble away

پر می‌کند، جای خالی را پر کنید، جای خالی را پر کنید، پاسخ‌های خود را بفرستید حالا لطفاً

scribble away on the chat please so what do you think what is the correct answer

در چت خط خطی کنید. لطفا پس به نظر شما چه پاسخ صحیحی

there the missing phrase and the phrase of course has something to do with food

وجود دارد که عبارت از دست رفته چیست و عبارت البته ربطی به غذا دارد،

so please do not something about my plans to get married next year now it

پس لطفاً در مورد برنامه های من برای ازدواج در سال آینده کاری نکنید،

sounds to me as if it might be something that you don't want people to talk about

به نظر من ممکن است چیزی باشد. اینکه نمیخوای مردم در مورد

Julie G has yes got it right I REM or ear M thank you very much for your

جولی حرف بزنن بله درست متوجه شدم I REM یا ear M خیلی ممنون از

guests and also Jamelia and Akbar and also Nora well done or and Alice as well

مهمان هاتون و همچنین جملیا و اکبر و همچنین نورا آفرین یا آلیس هم

has given the correct answer and what is the answer mr. Steve answer is please do

جواب درستی داده و آقا جواب چیه پاسخ استیو این است لطفا

not spill the beans spill the beans what does that mean I plan to get married

حبوبات را نریزید لوبیاها را نریزید یعنی چه می خواهم

next year it means don't tell anyone don't spill the beans don't tell people

سال آینده ازدواج کنم یعنی به کسی نگویید حبوبات را نریزید به مردم بگویید

don't reveal this vo the secret do not reveal the fact that I am getting

این راز را فاش نکنند. این واقعیت را فاش نکن که من

married next year you must not spill the beans you could say that about lots

سال آینده ازدواج می کنم، شما نباید حبوبات را بریزید، می توانید بگویید که در مورد

of things and of course if someone has already

خیلی چیزها و البته اگر کسی

given away a secret you can say that they spilled the beans they spilled the

قبلاً رازی را فاش کرده است، می توانید بگویید که آنها لوبیاها را ریخته اند و

beans about their holiday plans they spill the beans about their their new

در مورد آنها حبوبات ریخته اند. برنامه های تعطیلات را در مورد

business venture so someone is asking what does hit the sauce mean hit the

کسب و کار جدید خود می ریزند، بنابراین یک نفر می پرسد چه معنی سس زدن به

sauce means to drink alcohol if you hit the sauce it means you're getting drunk

سس یعنی خوردن الکل اگر سس بخورید به این معنی است که در حال مست شدن هستید و اگر سس را بخورید به این معنی است که شما مست شده

and if you if you hit hit the sauce it means it you get drunk you you you you

اید این به این معنی است که شما مست می شوید شما

drink some alcohol mr. Duncan is going to do that after this show there's

مقداری الکل می نوشید. دانکن قرار است این کار را بعد از این نمایش انجام دهد، برنامه

another one on there that we haven't talked about as well get egg on your

دیگری در آنجا وجود دارد که ما در مورد آن صحبت

face oh hi so if get egg on your face get egg

نکرده‌ایم، اوه سلام، پس اگر تخم‌مرغ روی صورتت باشد، تخم‌مرغ

on your face what's that mr. Duncan are you going to mention that too later no

روی صورتت بزن، آن آقای چیست. دانکن میخوای اشاره کنی که خیلی بعدا

that isn't in one of my reap repair Dathan so what does that mean that if

نه این در یکی از تعمیرات درو من نیست، پس یعنی چی

you get egg on your face I just ask gee but never mind oh yeah oh sorry no it

که اگه تخم مرغ روی صورتت گرفت من فقط میپرسم ولی مهم نیست آه آره آه متاسفم نه به این

means yes to be yes okay no I'll do it then it you asked me I don't mind I I'm

معنیه که بله بله باشه نه من انجامش میدم بعد از من پرسیدی من اهمیتی نمیدم

up for the challenge no problem I'm like rocky rocky in not not the first rocky

من برای چالش هستم مشکلی نیست من مثل سنگی سنگی هستم نه اولین سنگی

not not the not the latest rocky the latest rocky is all old in but the first

نه جدیدترین راکی آخرین راکی تماماً پیر است اما

one the first rocky unlike him very strong and tough okay egg on your face

اولین راکی ​​بر خلاف او تخم مرغ بسیار قوی و سفت روی صورتت

you could say yes it means to be I want to say humiliated to be humiliated or

می‌توان گفت بله به این معنی است که می‌خواهم بگویم تحقیر شده به تحقیر شدن یا

embarrassed by something or maybe something that you've done or maybe

خجالت از چیزی یا شاید چیزی که شما دارید انجام شده یا شاید

something that has backfired so you tried to do something bad to someone and

کاری که نتیجه معکوس داشته است، بنابراین سعی کردید به کسی بدی کنید و

then that thing came back to to bite you or all to do harm to yourself so you

سپس آن چیز دوباره به سراغ شما آمد تا شما را گاز بگیرد یا همه چیز برای آسیب رساندن به خودتان باشد، بنابراین

ended up with egg on your face you look foolish

در نهایت با تخم مرغ روی صورت خود ظاهر شدید احمق به

you look foolish you could try something new and it all went wrong I could appear

نظر می رسید. چیز جدیدی را امتحان کنید و همه چیز اشتباه شد، من می‌توانم

on your your show or you could be doing your show it all goes wrong you look

در برنامه شما ظاهر شوم یا شما در حال انجام آن هستید همه چیز اشتباه می شود،

stupid you put a word up you've spelt it incorrectly you could say that you've

شما احمقانه به نظر می رسید، کلمه ای را مطرح می کنید که املای آن را اشتباه نوشته اید، می توانید بگویید

got egg on your face mmm and I think I don't know where that

که تخم مرغی روی صورت خود دارید mmm و فکر می کنم نمی دانم

comes from I probably might have something to do with with dating back to

از کجا آمده است، احتمالاً ممکن است کاری به آن داشته باشم با قدمت

times when people had made mistakes used to throw rotten eggs at them yes so it

زمانی که مردم مرتکب اشتباهاتی می شدند که تخم مرغ های گندیده را به سمت آنها پرتاب می کردند، بله، بنابراین

probably it relates back to that I I think they should bring that back you

احتمالاً این مربوط به این است که من فکر می کنم آنها باید آن را برگردانند، می

know I think they should bring back throwing eggs in Rotten Tomatoes at

دانید من فکر می کنم آنها باید پرتاب تخم مرغ در Rotten Tomatoes را به

people who have done bad things I think because in in the town center where we

افرادی که دارای من فکر می کنم کارهای بدی انجام دادم زیرا در مرکز شهر که ما

live there are some old-fashioned stalks that people used to have to put their

زندگی می کنیم چند ساقه قدیمی وجود دارد که مردم مجبور بودند

hands through in their feet and then people would throw Rotten Tomatoes in in

دست های خود را در پاهای خود فرو کنند و سپس مردم گوجه فرنگی های

rotten food at them and as punishment and I think that's I think they should

گندیده را در غذای گندیده به سمت آنها پرتاب می کردند و به عنوان مجازات و من فکر می کنم این است که من فکر می کنم آنها باید

bring that back you know for people who have committed crimes and then you you

آن چیزهایی را که شما می دانید برای افرادی که مرتکب جنایت شده اند را بازگردانند و بعد

just humiliate them you leave them with egg on their face what a horrible world

شما آنها را تحقیر می کنید و آنها را با تخم مرغ روی

you're picturing mister don't kind of punishing people by throwing eggs at

صورتشان رها می کنید. با پرتاب تخم مرغ زدن به

them it could of course mean that if you're trying to break an egg and it

آنها البته می تواند به این معنی باشد که اگر می خواهید یک تخم مرغ را بشکنید و

goes wrong you get egg on your face it could be that something's gone wrong

اشتباه می کند، تخم مرغ روی صورت شما می افتد، ممکن است مشکلی پیش

it might not really worth throwing eggs at people but we don't always know the

آمده باشد، ممکن است واقعا ارزش پرتاب تخم مرغ به سمت مردم را نداشته باشد، اما ما این کار را نمی کنیم. همیشه

exact derivation of these phrases you don't really know quite often actually

مشتق دقیق این عبارات را بدانید که واقعاً نمی دانید اغلب اوقات در

it's very interesting whilst we're talking about that because quite often

واقع بسیار جالب است در حالی که ما در مورد آن صحبت می کنیم زیرا اغلب

in English there are words that that have appeared but no one knows where

در انگلیسی کلماتی هستند که ظاهر شده اند اما هیچ کس نمی داند از کجا

they came from no one knows the actual history of the word they just magically

آمده اند هیچ کس نمی داند تاریخچه واقعی کلمه آنها فقط به صورت جادویی

appear and then no one knows for example here's a good one

ظاهر می شوند و سپس هیچ کس نمی داند به عنوان مثال اینجا یک کلمه خوب است

do you know why we call junk mail spam do you know mr. Steve is that because

آیا می دانید چرا ما نامه های ناخواسته را هرزنامه می نامیم آیا می دانید آقای. استیو این است که چون

spam is a very inferior quality meat product you are not going to believe it

هرزنامه یک محصول گوشتی با کیفیت بسیار پایین است، شما آن را باور نمی کنید،

but the word spam was adopted to mean junk mail because of Monty Python

اما کلمه هرزنامه به دلیل مونتی پایتون به معنای نامه های ناخواسته پذیرفته شده است،

oh it's true I'm not joking that is actually where it comes from so when you

اوه، درست است که من شوخی نمی کنم که در واقع از کجا آمده است، پس چه زمانی شما

talk about spam you you the junk email it actually originated in a sketch from

در مورد هرزنامه صحبت می کنید، ایمیل ناخواسته را در واقع در طرحی از

Monty Python's Flying Circus a TV show a British show where they have a scene in

سیرک پرواز مونتی پایتون، یک برنامه تلویزیونی، یک برنامه بریتانیایی که در آن صحنه ای در

a cafe and and the person working there reads out the menu and all of the things

یک کافه دارند و شخصی که در آنجا کار می کند منو را می خواند و همه چیز

start off normally but eventually everything becomes spam spam enix

شروع می شود، نشات گرفته است. به طور معمول خاموش است اما در نهایت همه چیز به هرزنامه تبدیل می شود.

spamming chips spamming beans spam spamming toast spam spam spam spam spam

spam and then in the end it's just spam and now of course as I've already

described as a inferior meat product that sold in tin but the derivation so

این اشتقاق به

that where it derived from comes from the thing that's just very annoying and

این صورت است که از چیزی ناشی می شود که فقط بسیار آزاردهنده و

unwanted because no one really likes eating spam and so the joke is that no

ناخواسته است، زیرا هیچ کس واقعاً خوردن اسپم را دوست ندارد و بنابراین شوخی این است که هیچ

one likes to eat spam and that's why there is a joke there because no one

کس دوست ندارد اسپم بخورد و به همین دلیل است که یک جوک در آنجا وجود دارد. هیچ کس

really likes eating spam it isn't very nice food horrible cheap meat product so

واقعاً دوست ندارد اسپم بخورد، غذای خیلی خوبی نیست، محصول گوشتی ارزان وحشتناک است، بنابراین

there it is so that's why we call junk mail unwanted emails spam we call it

وجود دارد، به همین دلیل است که ما ایمیل های ناخواسته را اسپم می گوییم، ما

spam because of Monty Python it's true you you check tomorrow you have a look

به خاطر مونتی پایتون آن را اسپم می گوییم، درست است که فردا چک می کنید، نگاه کنید.

and you'll see I'm right oh I believe you mr. Duncan I believe you I'm not

و شما خواهید دید که من درست می گویم اوه من شما را باور دارم آقای. دانکن من باور دارم تو را پنیر نمی کنند

cheesed off you're not oh I see well I see what you've there I did that you are

تو نیستی اوه خوب می بینم می بینم که تو چه کار کرده ای من انجام دادم که تو

not cheesed I'm not cheesed off there's another

پنیر نشده ای

idiom food-related idiom cheesed off very good annoyed so if you are annoyed

بنابراین اگر شما آن را

it some more annoyed something or someone mr. Duncan's pupils were cheesed

آزار برخی بیشتر آزار چیزی یا کسی آقای. شاگردان دانکن

off that he didn't do his live English show last week that you start everybody

از این که او برنامه زنده انگلیسی خود را هفته گذشته اجرا نکرد که

all week people have been asking mr. Duncan beer mr. Duncan where are you

همه هفته را شروع می کنید، از آقای دانکن خسته شده بودند. آقای آبجو دانکن دانکن

where are you are you still alive have you died

کجایی کجایی هنوز زنده ای آیا

they were cheesed off they were annoyed as was I waiting preparing all week to

مردی آنها را پنیر کردند آنها اذیت شدند همانطور که من تمام هفته منتظر بودم تا

appear on your show only to have it canceled at the last minute you were

در برنامه شما ظاهر شوم و در آخرین لحظه لغو شود شما

very disappointed I was cheesed off and so were your viewers and I hope you've

بسیار ناامید شدید و بینندگان شما هم همینطور بودند و امیدوارم

apologized profusely but that doesn't mean necessarily that you are a bad

به شدت عذرخواهی کرده باشید، اما این بدان معنا نیست که شما یک سیب بد هستید،

apple oh very good how they're linking in oh this is just sublime this is very

اوه خیلی خوب است که چگونه آنها لینک می دهند، آه این بسیار عالی است،

slick are you a bad apple or a bad egg you can use it either in two ways a bad

آیا شما یک سیب بد هستید یا یک تخم مرغ بد می توانید به دو صورت از آن استفاده کنید،

apple or a bad egg okay listen what does it mean it means a bad person a bad

سیب بد یا تخم مرغ بد، خوب گوش کنید به چه معناست یک آدم بد، یک آدم بد،

person so a bad egg or a bad apple is is someone that might be untrustworthy

بنابراین یک تخم مرغ بد یا یک سیب بد، کسی است که ممکن است غیرقابل اعتماد

might not have a good character they might be up to bad things doing bad

باشد. یک شخصیت خوب ممکن است به کارهای بد دست بزند و کارهای بد انجام

things so you might describe that person as a bad apple or a bad egg you might

دهد، بنابراین شما ممکن است آن شخص را به عنوان یک سیب بد یا یک تخم مرغ بد توصیف کنید، ممکن است

say your friend might say well stay away from him he's a bad apple hmm bad bad

بگویید دوستتان ممکن است بگوید خوب از او دوری کنید او سیب بدی است،

egg you can use it the other way around yet this is being used in the negative

تخم مرغ بدی که می توانید استفاده کنید برعکس است، اما از این به صورت منفی استفاده می شود

which it is normally used in but you can use it in the positive and say that

h معمولاً در آن استفاده می شود، اما می توانید از آن به صورت مثبت استفاده کنید و بگویید که

someone is a good egg a good egg a good egg but not good Apple

یک نفر تخم مرغ خوب است، یک تخم مرغ خوب، یک تخم مرغ خوب است، اما سیب

not good Apple you would say oh he's a good egg somebody at work that

خوب نیست، سیب خوب نیست، شما می توانید بگویید آه، او یک

trustworthy reliable nice sort of person Alice asks nothing exciting just a good

تخم مرغ خوب است. آلیس چیزی نمی پرسد هیجان انگیز است فقط یک

egg Alice asks is cheesed off the same as browned off yes it is yes it's you're

تخم مرغ خوب آلیس می پرسد پنیر شده همان قهوه ای شده است بله بله این است که

annoyed you're upset Marta Marta has used a swear word but of

شما ناراحت هستید ناراحت هستید مارتا مارتا از یک کلمه فحش استفاده کرده است اما

course it is English and that's what we're talking about today real had

البته انگلیسی است و این همان چیزی است که ما در مورد امروز صحبت می کنیم واقعاً چیزی داشته است

anything Marta Marta Remi kate says pissed off yes you can be you can be

که مارتا مارتا رمی کیت می گوید عصبانی هستم بله می توانید

annoyed you can be cheesed off browned off yes it is possible this this is

اذیت شوید می توانید پنیر را قهوه ای کنید بله ممکن است این به

obviously related to food whereas pissed off it related to well not food

وضوح به غذا مربوط باشد در حالی که عصبانی شده مربوط به خوب نیست غذا

okay we can only say that twice so that's it we've used it up YouTube will

خوب است، ما فقط می توانیم بگوییم که دو بار پس از آن استفاده

only allow me to swear twice so that's it we've used them all up

which is just as well because we only have nine minutes left I've got another

کرده ایم. یک رقابت سریع دیگر گرفتم،

quick competition quick competition okay another one is this another missing word

خوب یکی دیگر این است یک کلمه گم شده دیگر یک کلمه گم شده

another missing word fill in the gap here we go I can hardly wait the man or

دیگر جای خالی را پر کنید اینجا می رویم من به سختی می توانم صبر کنم مرد یا

woman is a very good worker and is definitely what the man woman is a very

زن یک کارگر بسیار خوب است و قطعاً همان چیزی است که مرد زن یک

good worker and is definitely a souped-up be worth his or her salt see

کارگر بسیار خوب است و قطعاً یک سوپ است که ارزش او را دارد نمک را

nutty as a fruitcake or a hot potato mmm man woman is a very good worker and is

به عنوان کیک میوه یا سیب زمینی داغ ببینید مرد زن کارگر بسیار خوبی است و

definitely souped up worth his salt nut is a fruitcake or a hot potato

قطعا سوپ می خورد آجیل نمک او یک کیک میوه یا یک سیب زمینی داغ است

I could just eat a hot potato right now answers fast we haven't got much time

من فقط می توانم یک سیب زمینی داغ بخورم . خیلی وقت است

the clock is ticking what's the answer what's the answer to that a good worker

که ساعت تیک تیک می زند جواب چیست جواب آن یک کارگر خوب

and is definitely what well no one is answering so let's just wait shall we

و قطعاً چه خوب است که هیچ کس جواب نمی دهد پس بیایید فقط منتظر بمانیم آیا

we'll wait we'll wait another one we'll wait we'll wait for a second so who oh

ما صبر می کنیم یک نفر دیگر صبر می کنیم صبر می کنیم صبر می کنیم برای یک ثانیه پس چه کسی

here we go we've got some answers coming through now yeah

اینجا می رویم، اکنون چند پاسخ داریم بله

what's the answer Julie G says D hold on at 8 oh really a person is a hot potato

، جواب چیست جولی جی می گوید در 8 سالگی صبر کن آه واقعاً یک شخص یک سیب زمینی داغ است،

you're a reliable person reliable at work you can be relied upon trusted you

شما یک فرد قابل اعتماد هستید، در محل کار قابل اعتماد هستید. متکی به مورد اعتماد شما

are what we are not nutty as a fruitcake here we go we have George George and

هستید که ما مثل یک کیک میوه مغرور نیستیم اینجا می رویم ما جورج جورج داریم

Nora both say is this person worth his or her salt yes

نورا هر دو می گویند آیا این شخص ارزش نمکش را دارد بله

is that what it is that is what it is yes you're a good worker you're worth

این است که آن چیزی است که همان چیزی است که بله شما یک کارگر خوب هستید ارزش

you worth your salt if you are worth your salt it means you are valued or you

دارید که ارزش نمک خود را داشته باشید اگر ارزش نمک خود را دارید به این معنی است که شما ارزشمند هستید یا

have usefulness yes because salt of course hundreds of years ago used to be

شما فایده ای دارید بله زیرا نمک صدها سال پیش

a very valuable commodity used to be used like money as currency so if you

یک کالای بسیار با ارزش بوده است که مانند پول به عنوان ارز استفاده می شد، بنابراین اگر

had lots of salt you were worth something because so it was you know not

نمک زیادی داشتید ارزش چیزی را داشتید زیرا بنابراین می دانستید به

easy to come by so if you sweat it that was like an ATM machine people were

راحتی نمی توانید به دست بیاورید. اگر شما آن را عرق کنید که مانند دستگاه خودپرداز به

given liquor yeah they would go but they'd steal your

مردم مشروب می دادند بله آنها می رفتند اما عرق شما را می

sweat because of course sweat contains a lot of salts and cows lick each other

دزدیدند زیرا عرق حاوی مقدار زیادی نمک است و گاوها همدیگر را برای نمک لیس می زنند،

for salt then there you have this farmers have to put salt blocks out in

کشاورزان باید این را بگذارند. نمک در مزرعه مسدود می

the field it just goes up in all different directions how did you get

شود و فقط در تمام جهات مختلف بالا می رود چگونه

from from that to two cowls licking each other I have absolutely we go no there's

از آن به دو کاسه که همدیگر را لیس می

other ones on there which we haven't explained let's have a look then souped

زنند رسیدید.

up what is soaked so it is souped up I've actually got that yen here souped

آنچه را که خیس شده است تا آن را سوپ تا من در واقع کردم این ین در اینجا سوپ

up that's something made faster or more powerful or something that is made to

داده شده است، چیزی است که سریعتر یا قدرتمندتر شده است یا چیزی است که

appear to look more powerful by changing or adding something usually this is to

با تغییر یا افزودن چیزی قدرتمندتر به نظر می رسد، معمولاً این

do with cars so you can soup up a car you can soup up a car so you make it

مربوط به اتومبیل ها است، بنابراین شما می توانید یک ماشین را سوپ کنید. برای مثال آن را

faster or more powerful by for example but it's not all

سریع‌تر یا قدرتمندتر کنید، اما همه چیز این نیست

raise that you've actually made it more powerful it may appear to be so for

که واقعاً آن را قوی‌تر کرده‌اید، ممکن است به نظر برسد که به‌طور

example my neighbor souped up his car by fitting bigger wheels and a larger

مثال همسایه‌ام ماشینش را با قرار دادن چرخ‌های بزرگ‌تر و یک

exhaust so it might not which could be just cosmetic things

اگزوز بزرگ‌تر سوپ کرده است، بنابراین ممکن است می تواند فقط لوازم آرایشی

it looks more powerful but isn't necessarily it's just flashy ER it's

باشد، قدرتمندتر به نظر می رسد، اما لزوماً فقط زرق و برق دار نیست،

just bigger wheels the degree it's been souped up it's been souped up and jazz

فقط چرخ های بزرگتر است، درجه حرارت دیده شدن آن سوپ شده است و جاز،

your orbiter has your car being souped up no it is a standard specification it

مدارگرد شما ماشین شما را سوپ می دهد، نه این یک مشخصات استاندارد است که

has not been or had any modifications so how much how much do you want for your

دارد هیچ تغییری نکرده یا هیچ تغییری نداشته است، بنابراین چقدر برای ماشین خود می خواهید

car because a few people have put offers in for your car they want to know how

زیرا چند نفر برای ماشین شما پیشنهاد داده اند و می خواهند بدانند

much you want for it I would think of putting a very strange turn of events

شما چقدر برای آن می خواهید، من به این فکر می کنم که یک چرخش بسیار عجیب و غریب را ایجاد کنم

because I wasn't expecting this to turn into a used car lot how much do you

زیرا من بودم انتظار نمی رود این به یک ماشین دست دوم تبدیل شود به نظر شما

think an eight year old Mercedes with a hundred and sixty six thousand miles or

چقدر یک مرسدس بنز هشت ساله با صد و شصت و شش هزار مایل یا

two hundred kilometers I think it's more than two hundred kilometers on the clock

دویست کیلومتر، فکر می کنم بیش از دویست کیلومتر در ساعت

is actually worth a hundred and thirty-five pounds you're a bit on the

است، واقعاً صد و صد می ارزد. سی و پنج پوند شما کمی

low side hi I was under 35 pounds I think it's probably worth about three

پایین هستید سلام من زیر 35 پوند بودم فکر می کنم احتمالاً ارزش آن حدود سه

thousand pounds secondhand so it's it's a second-hand

هزار پوند دست دوم است، بنابراین یک ماشین دست دوم است

car and you you had it virtually from new because it was what was it

و شما آن را تقریباً از نو داشتید زیرا همان چیزی بود که بود

had it been used as a demonstration models yes I got it secondhand I always

اگر به عنوان مدل نمایشی استفاده می شد بله من آن را دست دوم گرفتم من

buy a car secondhand because you get a lot of money off so yes it was an ex

همیشه یک ماشین دست دوم می خرم زیرا شما پول زیادی دریافت می کنید بنابراین بله این یک نمایشگر سابق بود

demonstrator as I've been used in the showroom to demonstrate or show

زیرا من در نمایشگاه برای نمایش یا نشان دادن

potential buyers of what the car was like so it is done about 9,000 miles

خریداران بالقوه استفاده شده ام ماشین چگونه بود، بنابراین زمانی که آن را خریدم حدود 9000 مایل

when I bought it and now it's done 166 I love I love to

think now what I'm thinking now is there are people actually writing these

details down and they're going to try and buy your car I love this idea maybe

انجام شد و اکنون تمام شده است. سعی کنید و ماشین خود را بخرید من این ایده را دوست دارم

this is something we can start every week we can get things for

شاید این چیزی است که می‌توانیم هر هفته شروع کنیم، می‌توانیم چیزهایی را برای

sale our and we can we can sort of sell stuff I could be like Amazon dunkers on

فروش بخریم و می‌توانیم چیزهایی را بفروشیم، من می‌توانم مانند دانکرهای آمازون

it's never failed an MOT which is the annual road test that you acquire to put

در آن باشم.

it on the road I wish I could say that I wish I could say the same thing about

جاده ای کاش می توانستم بگویم که ای کاش می توانستم همان چیزی را در مورد

myself I have failed many mo T's when I've I've had my my service I've got

خودم بگویم من در بسیاری از ماه ها شکست خوردم وقتی خدمتم را انجام دادم

time for one last wall now Mon yes one more there we go put all your eggs in

برای آخرین دیوار وقت دارم اکنون دوشنبه بله یک بار دیگر آنجا ما هستیم برو همه

one basket eggs in one basket what does that mean that means to risk everything

تخم‌مرغ‌هایت را در یک سبد

and once put all your eggs in one basket I didn't want to risk all of my

بگذار.

investments in tech shares I don't want to risk all my investments in tech

تمام سرمایه‌گذاری‌هایم در سهام‌های فناوری

shares I don't want to put all my eggs in one basket that's it so don't so if

را به خطر می‌اندازم من نمی‌خواهم همه تخم‌مرغ‌هایم را در یک سبد بگذارم همین است، بنابراین اگر

you're doing something if you're doing something risky maybe it's best not to

کاری انجام می‌دهید اگر کاری مخاطره‌آمیز انجام می‌دهید این کار را نکنید، شاید بهتر است

gamble everything on one thing on one things I like that one that's a good

همه چیز را روی یک چیز قمار نکنید. در مورد یکی از چیزهایی که من آن را دوست دارم، آن چیز خوب است،

yeah that's a good run if you got shares you want to have your shares invested

بله، اگر سهام دارید، می خواهید سهام خود را سرمایه گذاری کنید

and often lots of different investment classes you don't want them all in one

و اغلب من سایر کلاس‌های سرمایه‌گذاری مختلف، شما همه آنها را در یک زمینه نمی‌خواهید،

area for example you seem very knowledgeable about this

مثلاً در این مورد بسیار آگاه به نظر می‌رسید،

not really but you have to give up well we had that one already cool as a

نه واقعاً، اما باید خوب تسلیم شوید.

cucumber I did mention that unflustered cool calm I pay up I passed my driving

بالا من امتحان رانندگی ام را قبول کردم

test fired first time I was as cool as a cucumber during the test okay so very

اولین باری که در طول آزمون به اندازه یک خیار خونسرد بودم خوب پس

very sure very confident yes just staying calm staying cool cucumbers are

خیلی مطمئنم خیلی مطمئن هستم بله فقط خونسرد بمانید خیارها خنک هستند

cool you put them on your eyes too to get rid of the bags under your eyes I

شما آنها را روی چشمان خود هم بگذارید تا از شر کیسه های زیر خود خلاص شوید. چشم ها من

feel very cool don't against your skin tone Julie was a cucumber wait there

احساس می کنم خیلی باحاله بر خلاف رنگ پوستت نباش جولی خیار بود صبر کن

we've got we're running out of time here Steve Julie asks what about hot potato

ما

what's a tater on potato hot potato that something that's like a topic that is

داریم وقتمون کم میشه این موضوع

controversial for example the government is hot potato could be they want to

بحث برانگیز است، به عنوان مثال، دولت سیب زمینی داغ است، ممکن است آنها بخواهند

build a nuclear power plant a few miles up the road somewhere close to you so

یک نیروگاه هسته ای در چند مایلی جاده، در جایی نزدیک به شما بسازند،

that will be a hot potato for the government or the local council because

به طوری که برای دولت یا شورای محلی یک سیب زمینی داغ باشد،

it's a it's a very constantly very controversial hot so someone want to

زیرا این کار بسیار است. دائما v خیلی بحث برانگیز است، بنابراین کسی می‌خواهد

build a nuclear so something else or they wanted to build a bypass road just

یک هسته‌ای بسازد تا چیز دیگری بسازد یا می‌خواهد یک جاده کنارگذر بسازد، فقط

thing could be a hot potato it's it's subject do you see this what I'm doing

چیزی که می‌تواند یک سیب‌زمینی داغ باشد، موضوع آن است، آیا شما این را می‌بینید که من اینجا انجام می‌دهم،

here that means that means go faster I think our is part that's as bad as

یعنی این یعنی سریع‌تر بروید. بخشی است که به همان

fast as I go that definitely wasn't the concise version I made a meal out of

سرعتی که من می روم بد است

that you certainly didn't I think we've made a meal out of this whole show today

که قطعاً

a meal out of it's almost time to go take longer there than you should do or

نسخه مختصر آن نبود. زمان رفتن به آنجا بیشتر از آنچه باید انجام دهید طول می کشد

is necessary it's almost time to say leave it but before we go

یا لازم است تقریباً وقت آن است که بگویید آن را رها کنید، اما قبل از رفتن،

mystery idioms are going to be revealed and here is the first one for those who

اصطلاحات اسرارآمیز قرار است فاش شود و اینجا اولین مورد برای کسانی است

are interested or still awake it cost an arm and a leg the meaning to pay a very

که علاقه مند هستند یا هنوز بیدار هستند، هزینه یک بازو و یک پا به معنای پرداخت بهای بسیار

high price for something a very expensive item can be described costing

بالا برای چیزی است که یک کالای بسیار گران قیمت را می توان به قیمت

an arm and a leg the thing you bought was very expensive it cost an arm and a

یک دست و یک

leg I love that illustration it's brilliant the guy he's standing there

پا توصیف کرد.

and he has one leg missing in one arm missing but he's holding the missing

و او یک پایش در یک دستش گم شده است اما او اندام گم شده را

limbs in his hand very very very lovely finally the

در دست دارد خیلی خیلی دوست داشتنی است بالاخره

mystery idiom number two is I thought this was very easy no one actually no

اصطلاح رمز و راز شماره دو این است که فکر می کردم این خیلی آسان است، در واقع هیچ

one guessed the mystery idioms today I don't know why maybe there maybe maybe I

کس امروز اصطلاحات اسرارآمیز را حدس نزده است ، نمی دانم چرا شاید شاید من

was doing too many things at once today a shot in the dark

خیلی کار می کردم. همه چیز به یکباره امروز یک عکس در تاریکی

to make a wild guess about something without knowing the full facts or having

برای حدس زدن وحشیانه در مورد چیزی بدون دانستن حقایق کامل یا داشتن

all the information you have no clue as to the answer so you have a shot in the

تمام اطلاعات شما هیچ سرنخی برای پاسخ ندارید، بنابراین شما یک عکس در

dark you make a wild guess did you know those mr. Steve I I do now

تاریکی دارید و حدس می زنید آیا می دانستید آن آقایان استیو من الان انجام

yes that's good very nice I've just we never made reference to all these these

می‌دهم بله خیلی خوب است، فقط ما هرگز به همه این

lovely birds behind me today no well we can't see them at the moment they're

پرنده‌های دوست‌داشتنی که پشت سر من هستند اشاره نکرده‌ایم نه خوب، ما نمی‌توانیم آنها را در لحظه ای که آنجا هستند ببینیم.

there they aren't they lovely something very colorful ah which which

آه کدام

particular bird is that which bird is it I think that's a

پرنده خاص است که کدام پرنده است من فکر می کنم آن یک

goldfinch is that a gold thing it is it's a gold

فنچ است که یک چیز طلایی است آن

fence a gold thing it has the red face the red face the bird with the red face

یک حصار طلا است یک چیز طلایی آن صورت قرمز دارد صورت قرمز پرنده با صورت قرمز

is the gold fin that's an easy run that's very easy it's broken it doesn't

باله طلایی است که یک آسان دویدن که خیلی آسان است خراب است،

if that one doesn't sing anymore that's another easy one that's a very easy one

اگر آن یکی دیگر نخواند نمی‌شود، آن یکی دیگر آسان است که بسیار آسان است،

oh so that see you later that is a black bird and the previous one the green one

اوه که بعداً شما را ببینم که یک پرنده سیاه است و دیگری سبزه

is a green Finch green Finch they don't look like quite like this in real life

یک فنچ سبز است. فنچ سبز آنها در زندگی واقعی

no and they're not stuffed but but if you squeeze them they do sing just

اینطور به نظر نمی رسند نه و پر نیستند اما اگر آنها را فشار دهید آنها آواز می خوانند فقط

squeeze them very tightly they will thing they reveal all their secrets they

آنها را خیلی محکم فشار دهید آنها متوجه می شوند که تمام اسرار خود را فاش می کنند

will sing and poo on your hand if someone if someone is singing means

و آواز می خوانند و روی شما پوک می کنند. اگر کسی آواز می خواند به این معنی است

they're revealing all their secrets yes you sing like a bird sing like a bird

که همه اسرار خود را فاش می کند تو مثل یک پرنده آواز می خوانی مثل یک پرنده آواز می خوانی

you give all the secrets away you reveal all of the secrets you sing like a bird

همه رازها را فاش می کنی همه رازهایی را که می خوانی مثل پرنده ای که

talking at Birds this Lady Bird is just flown into your camera Wow it's almost

در پرندگان صحبت می کند فاش می کنی این بانوی پرنده به تازگی وارد دوربین شما شده است وای تقریباً

on the lens my goodness this might be F an amazing moment of time it might it

روی لنز است خدای من ممکن است این باشد یک لحظه شگفت انگیز از زمان

might crawl for us it's about it's about to crawl across the it's about to crawl

ممکن است برای ما بخزد این در مورد آن است که در

across the lens there we go he's going right

سراسر

the outside of the lens no I can't see it there mrs. Dietz there I can hate to

لنز بخزد. Dietz وجود دارد، من می توانم از

go across the middle we need we need I can't encourage it to do that this is

رفتن به آنطرف وسط متنفرم، ما نیاز داریم، نمی توانم آن را تشویق کنم که این کار

fascinating by the way that would have been very interesting to walk right

بسیار جالب است که درست

across the lens can I just thank Google for researching and developing all of

روی لنز قدم بزنم، می توانم فقط از Google برای تحقیق و توسعه تشکر کنم همه

the wonderful technology that has allowed mr. Steve to show us a ladybird

فن آوری فوق العاده ای که به آقای. استیو برای اینکه یک کفشدوزک را به ما نشان دهد ما به

there we go just at all just oh it's gone it's gone well now

آنجا می رویم فقط اوه رفته است خوب از بین رفته

it's flown onto the light okay this is really good this is great that might be

است حالا به نور پرتاب شده است خوب این واقعاً خوب است این عالی است ممکن

the most interesting thing that's never ever happened that's never happened yes

است جالب ترین چیزی باشد که هرگز اتفاق نیفتاده است که هرگز اتفاق نیفتاده است بله

so we'll see you later mr. Steve we are going to turn the Christmas lights on

بنابراین ما بعدا میبینمت آقای استیو ما همین الان چراغ‌های کریسمس را روشن

right now are you excited yes I'm always excited about Christmas lights and you

می‌کنیم آیا شما هیجان‌زده هستید بله من همیشه در مورد چراغ‌های کریسمس هیجان‌زده هستم و

do put on a good show yes we did actually turn them on last night so this

شما نمایش خوبی ارائه می‌دهید بله، ما واقعاً آنها را دیشب روشن کردیم، بنابراین

is actually something we recorded last night but we did turn the lights on and

این چیزی است که ما دیشب ضبط کردیم اما ما چراغ‌ها را روشن کردیم و

now they are twinkling outside and the good thing is that the night's get very

حالا بیرون چشمک می‌زنند و خوبی این است که شب خیلی

dark early so in a few moments I will be putting the lights on for tonight but

زود تاریک می‌شود، بنابراین چند لحظه دیگر چراغ‌ها را برای امشب

last night we did it we turned them on for the first time we will see you next

روشن می‌کنم، اما دیشب این کار را انجام دادیم و آنها را برای مدتی روشن کردیم. اولین باری که هفته آینده شما را می بینیم

week mr. Steve bye-bye there and very much for having me again and happy

آقای. استیو خداحافظی می کنم و خیلی به خاطر داشتن دوباره من و خوشحالم

English everyone very lovely we are now going to switch on the Christmas lights

انگلیسی همه خیلی دوست داشتنی هستند، حالا می خواهیم چراغ های کریسمس را روشن کنیم

mr. mr. Steve disappeared so quickly there it's okay I can come back I'm

آقای. آقای. استیو خیلی سریع آنجا ناپدید شد، اشکالی ندارد، من می توانم برگردم، من هنوز اینجا هستم،

still here you've gone now that's it you only get

شما اکنون رفته اید، شما فقط

one chance to leave you only get one chance around here here we go then last

یک فرصت دارید که شما را ترک کنید، فقط یک فرصت دارید اینجا، ما می رویم، پس

night we decided to switch on the Christmas lights and that's what we are

دیشب تصمیم گرفتیم کریسمس را روشن کنیم. چراغ‌ها و این چیزی است که ما در

going to show you right now thanks a lot for watching for the past 2 hours and 6

حال حاضر به شما نشان خواهیم داد، بسیار متشکرم که در 2 ساعت و 6 دقیقه گذشته تماشا

minutes wow I'm actually doing overtime amazing we will see you next week mr.

کردید وای من در واقع دارم اضافه کاری شگفت‌انگیز انجام می‌دهم، هفته آینده شما را خواهیم دید آقای.

Steve and myself will we will be back at 2 o'clock 2 p.m. UK

استیو و من میخواهیم ساعت 2 بعدازظهر برگردیم. به

time and now before we go let's turn on those Christmas lights

وقت انگلستان و اکنون قبل از رفتن، بیایید چراغ‌های کریسمس را روشن کنیم،

so here we go this is the moment we've all been waiting for after days and days

بنابراین این همان لحظه‌ای است که همه ما بعد از روزها و

of preparation weeks weeks in fact we are now ready to turn on the outside

روزهای آماده‌سازی هفته‌ها منتظرش بودیم، در واقع اکنون آماده هستیم تا

Christmas lights are you ready mr. Steve it's too exciting are you ready? yes I am ready

چراغ‌های کریسمس را روشن کنیم. شما آماده اید آقای استیو خیلی هیجان انگیز است آیا آماده ای؟ بله من آماده ام

what do i do what do i do we are now going to press this switch here we are going to flick

چه کار کنم چه کار کنم اکنون این سوئیچ را فشار می دهیم در اینجا سوئیچ را فشار می دهیم

the switch flick the switch and once we flick this switch all of the outside

و وقتی این سوئیچ را تکان می دهیم همه

lights will come on and the house will be lit with beautiful twinkling Christmas

چراغ های بیرون روشن می شوند و خانه روشن می شود با چراغ‌های چشمک زن زیبای کریسمس

lights so shall we do it now let's do it mr. Duncan here we go then get your

روشن شده است، پس حالا باید این کار را انجام دهیم، آقای. دانکن اینجاست ما می رویم سپس انگشت خود را

finger ready look we're going to count from 5 to 0 does that sound good 5 to 0

آماده کنید نگاه کنید ما می خواهیم از 5 تا 0 بشماریم آیا این خوب به نظر می رسد 5 تا 0

I can do that good here we go then everybody join in as well 5 4 3 2 1 0

من می توانم این کار را انجام دهم که ما می رویم سپس همه به آن بپیوندند 5 4 3 2 1

the lights are on let's have a look outside shall we look at it look at it

0 چراغ ها هستند بیایید نگاهی به بیرون بیندازیم، آیا به آن نگاه می کنیم به آن

so beautiful!

بسیار زیبا نگاه کنیم!