Do you SPEAK Italian? - CAPISCI? 🔴LIVE stream - English Addict /Dipendente - 296 / Sun 2nd JUNE 2024

I can't wait to get started.

من نمی توانم صبر کنم تا شروع کنم.

I really can't look at that.

من واقعا نمی توانم به آن نگاه کنم.

It is the most glorious day outside.

با شکوه ترین روز بیرون است.

It is hot. It is sunny.

گرمه. هوا آفتابیه.

It really does feel as if summer has arrived, including the arrival of my hay fever.

واقعاً احساس می کنم تابستان فرا رسیده است، از جمله فرا رسیدن تب یونجه من.

As well.

All that horrible pollen has been going up my nose.

همچنین.

تمام آن گرده های وحشتناک از بینی من بالا می رود.

We are back again.

ما دوباره برگشتیم.

And, I have to say, I am very excited today.

و، باید بگویم، امروز بسیار هیجان زده هستم.

I wonder if you can guess why.

تعجب می کنم که آیا می توانید حدس بزنید چرا؟ پس

Here we go then. English Addict is back with you.

ما اینجا می رویم. انگلیسی معتاد با شما بازگشته است.

Coming to you live from the birthplace of the English language, which just happens to be

از زادگاه زبان انگلیسی که اتفاقاً

a lovely, warm, sunny England.

یک انگلستان دوست داشتنی، گرم و آفتابی است، به شما می‌آیم.

We are back.

ما برگشتیم.

We are definitely here.

ما قطعا اینجا هستیم.

Here we go again.

دوباره شروع کنیم.

Oh, there you are. Hi, everybody.

اوه، شما اینجا هستید. سلام به همه.

This is Mr. Duncan in England.

این آقای دانکن در انگلیس است.

How are you today? Are you okay?

امروز چطوری؟ حالت خوبه؟

I hope so.

امیدوارم.

Are you happy?

آیا شما خوشحال هستید؟

I hope you are feeling happy today.

امیدوارم امروز احساس خوشبختی کرده باشید.

I am feeling okay. Not too bad.

حالم خوبه نه خیلی بد.

Even though I am suffering from the dreaded pollen

حتی با وجود اینکه از گرده های ترسناکی که از

coming up my nose, causing me to sneeze quite a lot.

بینی ام بیرون می آید رنج می برم و باعث می شود که خیلی عطسه کنم.

If you are one of those people who also suffers from your summer allergies,

اگر از آن دسته افرادی هستید که از آلرژی های تابستانی خود نیز رنج می برید،

the things that are making you sneeze and feel under the weather.

چیزهایی که باعث عطسه و احساس زیر آب و هوا می شوند.

Well, I do sympathise and empathise because I get the same thing every single year.

خوب، من همدردی می کنم و همدلی می کنم زیرا هر سال همان چیزی را دریافت می کنم.

My name is Duncan by the way.

اتفاقاً اسم من دانکن است.

Just in case you don't know who I am, maybe you are thinking who is this strange man

فقط اگر نمی دانید من کی هستم، شاید به این فکر می کنید که این مرد عجیب و غریب کیست که

appearing on my mobile device? My name is Duncan.

روی دستگاه تلفن همراه من ظاهر می شود؟ اسم من دانکن است.

I talk about the English language.

من در مورد زبان انگلیسی صحبت می کنم.

I am one of these.

من یکی از اینها هستم.

You see, I am an English addict and I have a feeling

می بینید، من یک معتاد انگلیسی هستم و احساس می کنم

you might be one of those as well.

شما نیز یکی از این افراد هستید.

Very excited, I have to say, I'm not going to lie to you.

خیلی هیجان زده ام، باید بگویم، قرار نیست به شما دروغ بگویم.

I am feeling rather excited because we are just a few days away

من نسبتاً هیجان زده هستم زیرا فقط چند روز دیگر

from the big meetup that is taking place.

تا دیدار بزرگی که در حال برگزاری است فاصله داریم.

Do you know where it is taking place?

آیا می دانید کجا برگزار می شود؟

I wonder if you can guess I will.

تعجب می کنم که آیا می توانید حدس بزنید من این کار را خواهم کرد.

I will give you a little clue as to where we are meeting up.

من به شما یک سرنخ کوچک در مورد جایی که قرار است ملاقات کنیم ارائه خواهم کرد.

So in just a few days from now, I will be meeting up with some of you

بنابراین تا چند روز دیگر، من با برخی از شما ملاقات خواهم کرد

and we will be having a great time in.

و اوقات خوشی را در آنجا خواهیم گذراند.

If you haven't already guessed, we are meeting up in

Italy.

In fact, to be more precise, Rome a few days from now.

در واقع، به طور دقیق تر، رم چند روز دیگر.

We are doing that.

ما این کار را انجام می دهیم.

And I hope you are excited.

و امیدوارم هیجان زده باشید.

We will be doing something live here on YouTube.

ما در اینجا در یوتیوب کاری را به صورت زنده انجام خواهیم داد.

Also, I am meeting up with some of you as well.

همچنین، من با برخی از شما نیز ملاقات دارم.

We will be getting very close and personal.

ما بسیار نزدیک و شخصی خواهیم شد.

Hopefully the weather will be nice.

انشالله که هوا خوب بشه

Hopefully the weather will be superduper.

امیدوارم هوا فوق العاده باشد.

I really hope the weather will be good.

واقعا امیدوارم هوا خوب باشه

Almost as nice as it is right now.

تقریباً به همان خوبی که الان است.

Outside. Look at that.

خارج از. به آن نگاه کنید.

I have to say this morning I got out of bed

باید بگویم امروز صبح

very early this morning because the weather was so gorgeous.

امروز صبح خیلی زود از رختخواب بلند شدم زیرا هوا بسیار عالی بود.

Picture the scene. It was

صحنه را به تصویر بکشید. ساعت

4:45 in the morning.

4:45 صبح بود.

I was half asleep and I couldn't resist going outside

من نیمه خواب بودم و نمی‌توانستم در برابر بیرون رفتن

to film the sunrise.

برای فیلمبرداری از طلوع آفتاب مقاومت کنم.

And also there was a lot of mist over the horizon and the birds were going crazy.

و همچنین مه زیادی در افق وجود داشت و پرندگان دیوانه می شدند.

So let us just for a few seconds, enjoy

پس بگذارید فقط برای چند ثانیه از

what I saw this morning, because it was quite magical.

چیزی که امروز صبح دیدم لذت ببریم، زیرا کاملاً جادویی بود.

Not only that, but also the sounds as well.

نه تنها این، بلکه صداها نیز.

So everything you hear in the following video was actually happening

بنابراین هر آنچه در ویدیوی زیر می شنوید در واقع

at that particular time.

در آن زمان خاص اتفاق افتاده است.

So this was 5:45 this morning.

بنابراین این ساعت 5:45 صبح امروز بود.

Just as the sun was rising.

درست زمانی که خورشید طلوع می کرد. آیا

Isn't that amazing?

این شگفت انگیز نیست؟

So that was this morning in the garden.

پس امروز صبح در باغ بود.

4:45. This morning.

4:45. امروز صبح.

I got out of bed very early and went outside.

خیلی زود از رختخواب بلند شدم و بیرون رفتم.

And I couldn't resist

و نتوانستم در مقابل

filming and also recording the sights and the sounds.

فیلمبرداری و همچنین ضبط مناظر و صداها مقاومت کنم.

If you are listening with headphones,

اگر با هدفون گوش می کنید، از

you will be enjoying all the ambience.

تمام محیط لذت خواهید برد. آیا

Isn't that amazing?

این شگفت انگیز نیست؟

So there it was, very early this morning.

امروز صبح خیلی زود بود.

The start of a beautiful day.

شروع یک روز زیبا

And I hope we are going to have a beautiful day together.

و امیدوارم روزهای زیبایی را با هم داشته باشیم.

Because it is Sunday.

چون یکشنبه است.

It's English addict.

این معتاد انگلیسی است.

Of course, we do have the live chat as well.

البته ما چت زنده هم داریم.

Hello to the live chat.

سلام به چت زنده

I suppose I should also tell you that we do have and around about ten minutes from now we have Mr.

فکر می کنم باید به شما هم بگویم که ما داریم و حدود ده دقیقه دیگر آقای

Steve.

استیو را داریم.

Yes, he will be with us very excited as well.

بله، او نیز با ما بسیار هیجان زده خواهد بود.

He has been so busy preparing the house.

او خیلی مشغول آماده کردن خانه بوده است.

We have someone coming here to stay as well whilst we are away.

ما کسی را داریم که می آید اینجا تا زمانی که ما دور هستیم بماند.

And also Mr.

و همچنین آقای

Steve wanted the garden to look nice,

استیو می‌خواست باغ زیبا به نظر برسد،

so I think Steve deserves a round of applause

بنابراین فکر می‌کنم استیو به خاطر

for for being so busy in the garden over the past

شلوغی این باغ در

few days.

چند روز گذشته مستحق یک دور تشویق است.

Congratulations to Mr.

به آقای

Steve for making such a good job of the garden and making it look very nice.

استیو تبریک می گویم که باغ را به این خوبی ساخته و آن را بسیار زیبا جلوه داده است.

So for the next few days whilst we are away,

بنابراین برای چند روز آینده در حالی که ما دور هستیم،

yes, we do have someone coming here to stay look after the house for us whilst we are away

بله، ما کسی را داریم که به اینجا می آید تا در زمانی که ما دور هستیم از خانه مراقبت کند

and we've had to buy some food, so there is

و مجبور شدیم مقداری غذا بخریم، بنابراین

plenty of food stored away as well for them to eat.

مقدار زیادی غذا ذخیره شده است. خوب است که آنها بخورند.

Whilst we are enjoying ourselves in Italy.

در حالی که ما در ایتالیا لذت می بریم.

Hello to the live chat!

سلام به چت زنده!

Hello live chat. I suppose I should mention the live chat.

سلام چت زنده فکر می کنم باید به چت زنده اشاره کنم.

It would not be a live stream without you joining me on the live chat.

بدون اینکه شما در چت زنده به من بپیوندید، پخش زنده نخواهد بود.

I wonder who was first here today I wonder?

من تعجب می کنم که امروز اولین بار اینجا بود؟

Let's have a look, shall we?

بیایید نگاهی بیندازیم، نه؟

Vitesse.

ویتسه

Guess what? You are first.

حدس بزن چی شده؟ شما اول هستید

And also Beatrice came on at the same time.

و همچنین بئاتریس در همان زمان وارد زمین شد. همون

The very same time you came on together. Congratulations.

موقع که با هم اومدین تبریک می گویم.

You have to go

شما باید

through with that extra credit that the debt

با آن اعتبار اضافی که بدهی هایی را

that we are going off to Italy to have a super duper time.

که ما به ایتالیا می پردازیم بگذرید تا زمان فوق العاده ای داشته باشید.

I can't wait.

من نمی توانم صبر کنم.

I have to say, I've got everything packed, I've bought a new pair of shorts

باید بگویم همه چیز را جمع کرده ام، یک شلوارک جدید خریدم

and I will be wearing my white socks.

و جوراب سفیدم را خواهم پوشید.

Now, I know what you're thinking, Mr. Duncan.

حالا، می دانم به چه فکر می کنید، آقای دانکن.

Why are you telling us that?

چرا این را به ما می گویید؟

Well, the reason is because I don't really wear white socks very often.

خوب، دلیلش این است که من واقعاً اغلب جوراب سفید نمی پوشم.

So you will get a chance to see me not only in my shorts,

بنابراین شما این فرصت را خواهید داشت که من را نه تنها با شورت،

but also in my white socks as well.

بلکه در جوراب سفیدم نیز ببینید.

When we are walking around Rome, of course, I will be going to see the Pope as well,

وقتی در اطراف رم قدم می زنیم، البته، من هم به دیدن پاپ خواهم رفت،

because I want to have a word with him about 1 or 2 things that he's been saying recently.

زیرا می خواهم با او در مورد 1 یا 2 چیزی که اخیراً گفته است صحبت کنم.

So I might go around and say, hello, is the Pope in?

پس ممکن است بروم و بگویم، سلام، پاپ آمده است؟ اگر اشکالی ندارد

I would like to have a little chat if you don't mind.

می خواهم کمی گپ بزنیم .

Maybe we can have a cup of tea together and perhaps

شاید بتوانیم با هم یک فنجان چای بنوشیم و شاید

we will understand each other more.

بیشتر همدیگر را درک کنیم.

Maybe there will be some sort of connection

شاید نوعی ارتباط وجود داشته باشد

and things will be ever so nice from now on.

و از این به بعد همه چیز خیلی خوب باشد.

Hello. Also to.

سلام. همچنین به.

Oh, of course we have.

اوه، البته که داریم.

Luis Mendez is here today.

لوئیس مندز امروز اینجاست.

Hello, Louis.

سلام لویی

Thank you for joining me.

از این که من را همراهی میکنید متشکرم.

Tony is here a bomb, they are bomb.

تونی اینجا یک بمب است، آنها بمب هستند.

They are to you all.

آنها برای همه شما هستند.

By the way, we will be testing Italian because of course we are going to Italy.

ضمنا ما ایتالیایی را تست خواهیم کرد چون البته به ایتالیا می رویم.

So I think it is only fair that we should know some Italian phrases and also some Italian words.

بنابراین فکر می‌کنم عادلانه است که برخی از عبارات ایتالیایی و همچنین برخی از کلمات ایتالیایی را بدانیم.

So later on we are going to be testing Mr.

بنابراین بعداً می‌خواهیم آقای

Steve with his Italian and maybe at the same time

استیو را با زبان ایتالیایی‌اش آزمایش کنیم و شاید در همان زمان

teaching him some new Italian phrases.

عبارات ایتالیایی جدید را به او آموزش دهیم.

And perhaps you are also interested in learning some Italian phrases.

و شاید شما نیز علاقه مند به یادگیری برخی از عبارات ایتالیایی باشید.

So we will be doing that in a few minutes from now as well.

بنابراین تا چند دقیقه دیگر این کار را نیز انجام خواهیم داد .

Hello Idris.

سلام ادریس

Hello Maruti CEO Inaki is here as well.

سلام ایناکی مدیر عامل ماروتی نیز اینجاست.

Palmira. Hello, Palmira.

پالمیرا. سلام پالمیرا

Mariana.

ماریانا

Mr. Duncan, how do you intend to learn Italian?

آقای دانکن، چطور قصد دارید ایتالیایی یاد بگیرید؟

Please send two ways to learn fast.

لطفا دو راه برای یادگیری سریع ارسال کنید.

Well, I suppose one of the best ways of doing it is to

خوب، من فکر می کنم یکی از بهترین راه های انجام آن

is to read and also listen at the same time.

خواندن و همچنین گوش دادن به طور همزمان است.

And of course, these days we have lots of different technology

و البته، این روزها ما فناوری های مختلفی داریم

which will allow us to translate from one language to another very quickly, including English.

که به ما امکان می دهد خیلی سریع از یک زبان به زبان دیگر ترجمه کنیم، از جمله انگلیسی.

So maybe if you are learning English, you can pick up some useful

بنابراین شاید اگر در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید، بتوانید چند

English words or phrases simply by using the translation device.

کلمه یا عبارت مفید انگلیسی را به سادگی با استفاده از دستگاه ترجمه انتخاب کنید.

And of course there are many.

و البته زیاد هستند.

One of my favourite translation devices is a very simple one.

یکی از ابزارهای ترجمه مورد علاقه من یک دستگاه بسیار ساده است.

It's also free as well.

همچنین رایگان است.

Of course we are talking about Google Translate, a very simple

البته ما در مورد Google Translate صحبت می کنیم، یک

but useful type of software.

نوع نرم افزار بسیار ساده اما مفید.

Well, in fact, if I'm if I remember rightly, it is only available actually online.

خوب، در واقع، اگر درست یادم باشد، فقط به صورت آنلاین در دسترس است.

So you do it live and you do it as you are

بنابراین شما آن را به صورت زنده انجام می دهید و این کار را در حالی انجام می دهید که در حال

picking up new words or using new words.

جمع آوری کلمات جدید یا استفاده از کلمات جدید هستید.

So I often use Google Translate and I will be honest with you,

بنابراین من اغلب از Google Translate استفاده می کنم و با شما صادق خواهم بود،

it works quite well.

بسیار خوب کار می کند.

So that is what I've been doing.

بنابراین این همان کاری است که من انجام داده ام.

I've been listening to some words on Google Translate, so I've been putting some English

من به برخی از کلمات در Google Translate گوش می‌دهم، بنابراین چند

words and phrases into the translation software, and then

کلمه و عبارات انگلیسی را در نرم‌افزار ترجمه قرار می‌دهم، و سپس

Italian comes out the other side.

ایتالیایی از طرف دیگر بیرون می‌آید.

It's rather clever, in fact.

در واقع بسیار هوشمندانه است.

Claudio. Hello, Claudio.

کلودیو. سلام، کلودیو.

Nice to see you here.

خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

If you are meeting us next weekend, can I say we are very, very excited?

اگر آخر هفته آینده با ما ملاقات می کنید، می توانم بگویم که بسیار بسیار هیجان زده هستیم؟

I believe also I think we are celebrating

من فکر می کنم همچنین فکر می کنم

not one but two birthdays next week as well.

هفته آینده نه یک، بلکه دو تولد را جشن می گیریم.

So a very busy weekend.

بنابراین یک آخر هفته بسیار شلوغ.

And so we are going to be in Rome for a short time,

و بنابراین ما برای مدت کوتاهی در رم خواهیم بود،

and then we are going off to a beautiful part of Italy, far away from there,

و سپس به یک قسمت زیبا از ایتالیا، دورتر از آنجا، می‌رویم

and we are going to relax and unwind because to be honest, I'm going to be honest with you.

و استراحت می‌کنیم، زیرا صادقانه بگویم، من می‌روم با شما صادق باشد

We do need a holiday, Mr. Steve.

ما به تعطیلات نیاز داریم، آقای استیو.

He's been working hard with his job and I've been working hard teaching English to you

او به سختی با شغلش کار می کند و من هر هفته به طور زنده به شما انگلیسی آموزش می دهم.

every week, live.

So I think we both deserve a little bit of a holiday.

بنابراین من فکر می کنم هر دوی ما مستحق کمی تعطیلات هستیم.

So that is what we are going to do.

بنابراین این همان کاری است که ما می خواهیم انجام دهیم.

Steve will be with us in around about five minutes from now.

استیو حدود پنج دقیقه دیگر با ما خواهد بود.

Now, I have to say, for some people it might not be an easy thing

اکنون، باید بگویم، برای برخی افراد ممکن است

to travel to another country where no one speaks your language.

سفر به کشور دیگری که هیچ کس به زبان شما صحبت نمی کند، کار آسانی نباشد.

And I think there is an interesting phrase.

و من فکر می کنم یک عبارت جالب وجود دارد.

There is a super phrase in English

یک عبارت فوق العاده در انگلیسی وجود دارد

and you might find yourself in a situation

و ممکن است در موقعیتی قرار بگیرید

where you are out of your comfort zone.

که از منطقه راحتی خود خارج شوید.

So I think this is a very interesting phrase.

بنابراین به نظر من این عبارت بسیار جالبی است.

If a person is out of their comfort zone, it means they are in a situation

اگر فردی خارج از منطقه آسایش خود باشد، به این معنی است که در موقعیتی قرار دارد

that they feel unsure of, or maybe they feel nervous about.

که نسبت به آن مطمئن نیست، یا ممکن است نسبت به آن احساس نگرانی کند.

So this is a phrase we often use in English when we are talking about

بنابراین این عبارتی است که ما اغلب در زبان انگلیسی استفاده می‌کنیم وقتی در مورد

being in a situation that you are uncomfortable with,

قرار گرفتن در موقعیتی صحبت می‌کنیم که از آن ناراحت هستید

or maybe you are doing something as a way of challenging yourself.

یا شاید کاری را به عنوان راهی برای به چالش کشیدن خود انجام می‌دهید.

Sometimes it is good to push yourself.

گاهی اوقات خوب است که به خودتان فشار بیاورید.

I think as you get older it is very easy

من فکر می‌کنم با افزایش سن،

to stop trying to stop trying new things.

دست از تلاش برای دست کشیدن از تلاش برای چیزهای جدید بسیار آسان است.

So even if you are getting older,

بنابراین حتی اگر در حال بزرگتر شدن هستید، فکر می

I think it is always good to do something that pushes you a little bit further.

کنم همیشه خوب است کاری انجام دهید که شما را کمی جلوتر ببرد.

Maybe a new experience may be a thing

شاید یک تجربه جدید ممکن است چیزی باشد

that you are afraid to do.

که از انجام آن می ترسید.

You might be surprised how much you can achieve once you try it.

ممکن است تعجب کنید که وقتی آن را امتحان کنید چقدر می توانید به دست آورید .

So sometimes it is necessary to put yourself in a situation

بنابراین گاهی لازم است که خود را در موقعیتی قرار دهید

where you are out of your comfort zone.

که خارج از منطقه امن خود باشید.

When we talk about the comfort zone, we are talking about that

وقتی در مورد منطقه راحتی صحبت می کنیم، در مورد

feeling of being safe and comfortable.

احساس امنیت و راحتی صحبت می کنیم.

Your comfort zone, maybe at home, maybe with people you are familiar with.

منطقه راحتی شما، شاید در خانه، شاید با افرادی که با آنها آشنا هستید.

Sometimes it is good to get out there and try something different, something new.

گاهی اوقات خوب است که از آنجا بیرون بیایی و چیزی متفاوت، چیز جدیدی را امتحان کنی.

Go to a different place.

به جای دیگری بروید از

Visit somewhere you've never been before.

جایی دیدن کنید که قبلاً هرگز نرفته اید.

Being out of your comfort zone can be something that,

خارج از منطقه راحتی شما می تواند چیزی باشد که

well, it can be

می تواند

challenging, but also it can be rewarding as well.

چالش برانگیز باشد، اما همچنین می تواند پاداش دهنده باشد.

I think. So.

من فکر می کنم. بنابراین.

Hello to doppelganger.

سلام به doppelganger.

Hello, doppelganger. It's nice to see you here.

سلام داپلگانگر خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

I saw you the other day.

روز پیش دیدمت

Although it may have been someone who looks like you,

اگرچه ممکن است شخصی شبیه شما بوده باشد، اما

it could be your doppelganger.

ممکن است این شخص دوست شما باشد.

Doppelganger also. Claudia.

Doppelganger نیز. کلودیا

Hello, Claudia.

سلام، کلودیا.

I wonder what you have cooking today in your part.

من تعجب می کنم که شما امروز در قسمت خود چه آشپزی می کنید.

Also, we have Alan Walker.

همچنین، ما آلن واکر را داریم.

Hello. Alan Walker fan.

سلام. طرفدار آلن واکر

Do you know Burton Latimer?

آیا برتون لاتیمر را می شناسید؟

Do I know Burton Latimer?

آیا من برتون لاتیمر را می شناسم؟

I have to say England is a rather big place, but I don't know.

باید بگویم انگلیس مکان نسبتا بزرگی است، اما من نمی دانم.

I don't know Bernard Latimer.

من برنارد لاتیمر را نمی شناسم.

He sounds like a football player.

او شبیه یک فوتبالیست است.

Sometimes a man's name

گاهی اوقات نام یک مرد

can sound very much like a football player.

می تواند بسیار شبیه یک بازیکن فوتبال باشد.

They sound as if they should be kicking a football around a field.

آنها طوری به نظر می رسند که انگار باید فوتبال را در اطراف زمین بازی کنند. پس

So maybe something like that.

شاید همچین چیزی

I'm a mister. Steve is on his way.

من یک آقا هستم. استیو در راه است.

He will be with us in a few moments from now, and we will be pushing our own comfort zone.

او تا چند لحظه دیگر با ما خواهد بود و ما به منطقه امن خودمان فشار خواهیم آورد.

We will be going outside the boundary of our comfortable life.

ما از مرز زندگی راحت خود خارج خواهیم شد.

We will be trying something new next week.

هفته آینده چیز جدیدی را امتحان خواهیم کرد.

Steve will be here in a few seconds from now.

استیو تا چند ثانیه دیگر اینجا خواهد بود.

And of course we are testing the ability of not only myself but also Mr.

و البته ما در حال آزمایش توانایی نه تنها خودم، بلکه آقای

Steve as well, because we are off to Italy and.

استیو نیز هستیم، زیرا ما به ایتالیا و.

We will be trying our best to learn some Italian,

ما تمام تلاش خود را خواهیم کرد تا کمی ایتالیایی یاد بگیریم

and that is what we are going to do in a few moments from now.

و این کاری است که تا چند لحظه دیگر انجام خواهیم داد.

Please don't go away.

لطفا نرو

Mr. Steve will be here very, very soon.

آقای استیو خیلی خیلی زود اینجا خواهد آمد.

I have to say, I never get tired of seeing the cows.

باید بگویم من از دیدن گاوها خسته نمی شوم.

I have to be honest with you.

من باید با شما صادق باشم.

Welcome to English Addict.

به انگلیسی معتاد خوش آمدید.

We are here again.

ما دوباره اینجا هستیم.

And yes, it is Sunday and Mr.

و بله، یکشنبه است و آقای

Steve is on his way today.

استیو امروز در راه است.

We are talking Italian.

ما ایتالیایی صحبت می کنیم.

That is what we are doing

این همان کاری است که ما

as we approach the big rendezvous in Italy.

با نزدیک شدن به میعادگاه بزرگ در ایتالیا انجام می دهیم.

And Mr.

و

Steve and myself, we have been practising and learning Italian words and phrases.

من و آقای استیو، ما در حال تمرین و یادگیری کلمات و عبارات ایتالیایی بوده ایم.

And today I'm going to hopefully show Mr.

و امروز امیدوارم به آقای

Steve some new Italian phrases and also test him on what he has learned.

استیو عبارات ایتالیایی جدید نشان دهم و همچنین او را در مورد آموخته هایش آزمایش کنم.

Talking of which, here he comes.

صحبت از آن، اینجا او می آید.

Mr. Steve is on his way right now and

آقای استیو در حال حاضر در راه است و

he's looking very colourful.

بسیار رنگارنگ به نظر می رسد.

He's been busy outside enjoying the beautiful sunshine.

او در بیرون مشغول لذت بردن از آفتاب زیبا بوده است.

Here he is.

او اینجا است.

You know who I'm talking about?

میدونی در مورد کی حرف میزنم؟ این

It's Mr.

آقای

Steve.

استیو است.

Salva.

سالوا

Hello. Okay. Greetings.

سلام. باشه. با درود.

kicking off with an Italian word.

با یک کلمه ایتالیایی شروع می شود.

Apparently, the informal way of saying hello.

ظاهراً روش غیررسمی سلام کردن.

so the formal way of saying hello. So, Yes.

بنابراین روش رسمی سلام کردن. درنتیجه بله. از

Great to be here, Mr. Duncan.

بودن در اینجا عالی است، آقای دانکن. به قول خودمون

I've only just got here by the skin of my teeth,

فقط با پوست دندانم به اینجا رسیدم

as we say.

.

So I've only got here at the last second because I suddenly realised

بنابراین من فقط در آخرین ثانیه به اینجا رسیدم زیرا ناگهان متوجه شدم که

I hadn't put the medium for tonight in the slow cooker. So that's going.

رسانه را برای امشب در آرام پز قرار نداده بودم. بنابراین این کار پیش می رود.

But we're going to be fast here today.

اما ما امروز در اینجا سریع خواهیم بود.

There's no slow in today's show.

هیچ کندی در نمایش امروز وجود ندارد.

It's fast paced.

سریع است.

Over to you, Mr.

پیش شما، آقای

Duncan.

دانکن.

fast pace.

سرعت سریع

Are we still on? I've never seen Mr..

آیا ما هنوز ادامه داریم؟ من هرگز آقا را ندیده ام،

But it's just it's just a pause, Steve.

اما این فقط یک مکث است، استیو.

Don't worry, though, that we can have pauses sometimes.

با این حال، نگران نباشید که ممکن است گاهی اوقات مکث داشته باشیم.

Maybe the viewers want to take in all of the things that we're saying,

شاید بینندگان بخواهند همه چیزهایی را که ما می‌گوییم بپذیرند، می‌بینید

you see, so we don't have to rush too much.

، بنابراین لازم نیست خیلی عجله کنیم.

Anyway, Steve is here and we are quite excited.

به هر حال استیو اینجاست و ما بسیار هیجان زده هستیم.

To say that we are quite excited is an understatement, because we are very excited.

اینکه بگوییم ما کاملاً هیجان زده هستیم، دست کم گرفته شده است، زیرا ما بسیار هیجان زده هستیم.

We are going to be meeting very soon some of our loyal viewers, aren't we, Steve?

ما به زودی با تعدادی از بینندگان وفادارمان ملاقات خواهیم کرد، اینطور نیست، استیو؟

we are very, very excited.

ما بسیار بسیار هیجان زده هستیم.

Maybe I should have said Chao, because we're all friends.

شاید باید می گفتم چائو، چون همه با هم دوست هستیم.

but yes. So, Yeah, we are very excited.

اما بله. بنابراین، بله، ما بسیار هیجان زده هستیم.

Where are we going? Where is it? Where is it again, Mr. Duncan? We're going somewhere. right.

کجا داریم می رویم؟ کجاست؟ دوباره کجاست آقای دانکن؟ میریم یه جایی درست.

where is it?

کجاست؟

Is it. No. Paris.

آیا آن است. نه پاریس

It was last year. now?

پارسال بود اکنون؟

Oh, yes. Roma.

آه بله. رم.

Yes. Roma.

آره. رم.

Roma.

Which is, of course, in Italy.

رم.

که البته در ایتالیاست.

I did.

من کردم.

Steve, look at the screen.

استیو، به صفحه نگاه کن

Steve. Oh.

استیو اوه

I don't know what.

نمیدونم چیه

Oh! Hey.

اوه سلام.

Oh! Well, that was good.

اوه خب این خوب بود

Did you enjoy that, Steve? Well, I didn't know you were going to do that, but.

آیا از آن لذت بردی، استیو؟ خوب، من نمی دانستم که شما این کار را می کنید، اما.

Yeah, it was fun.

It was fun, fun, fun, fun.

آره جالب بود

سرگرم کننده، سرگرم کننده، سرگرم کننده، سرگرم کننده بود.

Fast paced. Everything.

سریع. همه چيز.

Steve.

استیو

Steve, just just take a deep breath for a second, because we are going to Italy and that.

استیو، فقط یک ثانیه نفس عمیق بکش، زیرا ما به ایتالیا می رویم و آن.

Well, if you were here, you would know what I was going to do that

خوب، اگر شما اینجا بودید، می دانستید که قرار است چه کار کنم که می

you see,

بینید، به همین

that's the reason why I always liked you here earlier.

دلیل است که من همیشه زودتر از شما اینجا را دوست داشتم.

Before I start not rushing into the studio after remembering to put the meal.

قبل از اینکه بعد از اینکه غذا را به یاد بیاورم عجله نکنم وارد استودیو شوم.

yeah. Here we go.

بله در اینجا ما می رویم.

Anyway. Steve.

Steve, Steve, stick on subject.

به هر حال. استیو

استیو، استیو، روی موضوع بچسب.

That's my name. Don't wear it out. Stick on topic.

اون اسم منه. آن را فرسوده نکن. روی موضوع بچسبید

We're going to Italy.

میریم ایتالیا

We're going to meet a lot of people.

قرار است با افراد زیادی ملاقات کنیم.

Some we met last year in Paris, others we are meeting for the first time.

برخی را سال گذشته در پاریس ملاقات کردیم، برخی دیگر را برای اولین بار ملاقات می کنیم.

I have to say I am very excited.

باید بگویم بسیار هیجان زده هستم.

Well, Francesco has said, Francesco has said, try to say Ramada,

خب، فرانچسکو گفته است، فرانچسکو گفته است، سعی کنید رامادا بگویید،

but I'm not sure.

اما من مطمئن نیستم.

Is that correct?

درسته؟

Ramada.

رامادا

Ramada.

رامادا

Okay, so let's just say once I listen, well, I just I don't know where the emphasis is.

خوب، پس بیایید بگوییم یک بار که گوش می کنم، خوب، من فقط نمی دانم تاکید کجاست.

It's not my role.

نقش من نیست

Ramada, little lizard, which we may well see somewhere

رامادا، مارمولک کوچولو، که ممکن است در جایی ببینیم که

crawling over the lovely, rocks and, and the,

روی صخره های دوست داشتنی و و

white, pristine, outside the buildings.

سفید و بکر بیرون از ساختمان ها می خزد.

What's, is that a sentence? Yes, it is a sentence.

چیست، این یک جمله است؟ بله یک جمله است.

I don't know about teaching you Italian.

من در مورد آموزش ایتالیایی به شما اطلاعی ندارم.

I think I might have to teach you some English.

فکر می کنم شاید مجبور باشم کمی انگلیسی به شما یاد بدهم.

Well, I've just been so.

خب من همین الان اینطور بودم امروز خیلی سرم

I've just been so busy today. This morning, Mr. Duncan.

شلوغ بود امروز صبح، آقای دانکن.

Well, again, just nice to come here and relax, okay?

خوب، دوباره، خوب است که به اینجا آمدم و استراحت کنم، باشه؟

I don't want to keep repeating myself, but if you were here in the studio, relaxed

نمی‌خواهم مدام حرف‌هایم را تکرار کنم، اما اگر اینجا در استودیو بودید،

before we actually start, then it probably would be more enjoyable for everyone.

قبل از اینکه واقعاً شروع کنیم، آرام بودید، احتمالاً برای همه لذت‌بخش‌تر بود.

You see, Idris says that I'm a character in Minecraft.

ببینید، ادریس می گوید که من یک شخصیت در Minecraft هستم.

I'm not quite sure if that's a compliment or not.

من کاملاً مطمئن نیستم که آیا این یک تعریف است یا نه.

Oh, that's, I suppose I should ask, do you know what Minecraft is?

اوه، فکر می کنم باید بپرسم، آیا می دانید Minecraft چیست؟

It's a game, isn't it? Is a game.

این یک بازی است، اینطور نیست؟ یک بازی است.

Okay. I'm impressed.

باشه. من تحت تاثیر قرار گرفتم.

It's an online game that probably people a quarter of my age play.

این یک بازی آنلاین است که احتمالاً افراد یک چهارم سن من بازی می کنند.

Yes, it's it's where you build your own communities or your own places

بله، اینجا جایی است که شما جوامع خود یا مکان های خود

or your own environment, and you build it out of blocks.

یا محیط خود را می سازید و آن را از بلوک ها می سازید.

And it's a game that you slowly play.

و این یک بازی است که به آرامی انجام می دهید.

You build your own environment,

شما محیط خود را می سازید

and then other people come into your environment that you've created and you all interact.

و سپس افراد دیگری وارد محیط شما می شوند که شما ایجاد کرده اید و همه شما با هم تعامل دارید.

I don't know what the point of it actually is.

من نمی دانم در واقع هدف آن چیست.

I have a feeling there isn't any point.

من احساس می کنم هیچ فایده ای ندارد.

It's probably great.

احتمالا عالیه

It's probably great for you, probably killing things.

احتمالاً برای شما عالی است، احتمالاً کشتن چیزها.

I would imagine you killing things and blowing up thing.

من تصور می کنم که شما چیزهایی را می کشید و چیزی را منفجر می کنید.

No, no, no, there's no killing and no blowing up.

نه، نه، نه، خبری از کشتن و انفجار نیست. واقعا

It's really. It's a gentle game.

همینطوره این یک بازی ملایم است.

All right? Okay. There aren't many games.

خیلی خوب؟ باشه. بازی های زیادی وجود ندارد.

There are plenty of games out there, Steve, where you're not shooting it.

بازی های زیادی وجود دارد، استیو، جایی که شما آن را شلیک نمی کنید.

Things.

چیزها

There are some lovely games where you can just walk around and enjoy yourself.

چند بازی دوست داشتنی وجود دارد که می توانید در آنها قدم بزنید و از خود لذت ببرید.

You can build your own community, or maybe you can create your own

شما می توانید جامعه خود را بسازید، یا شاید بتوانید

town or city, and then you will be the boss of that place.

شهر یا شهر خود را ایجاد کنید، و سپس رئیس آن مکان خواهید بود.

So yeah, you can be intensify the double final are

بنابراین بله، شما می‌توانید در دو نهایی هستند

and your pronunciation will be more than perfect.

و تلفظ شما بیش از حد عالی باشد.

Let's have another go.

بیا یه سری دیگه بزنیم

Oh well there Steve, let me just turn the microphone down

اوه خوب استیو، اجازه بده میکروفون را کم کنم

because you also shout when I don't shout. So.

چون وقتی من فریاد نمی زنم تو هم فریاد بزن. بنابراین.

Right. Mr. Duncan, don't ramble.

درست. آقای دانکن، غوغا نکن.

Ramada,

رامادا،

I don't know where the emphasis is.

نمی دانم تاکید کجاست.

Is the emphasis on the last double?

آیا تاکید بر دوبل آخر است؟

well, I've just told you.

خوب من همین الان بهت گفتم

oh, yes. Intent.

آه بله. قصد.

I just said to you, I. That's what's all right. I'm reading it.

من فقط به شما گفتم، من. دارم میخونمش

Mr. Duncan, intensify the double final.

آقای دانکن فینال دوبل را تشدید کنید.

on your pronunciation.

در تلفظ شما

Rama, a little lizard.

راما، یک مارمولک کوچک.

And that's what we're looking for. We're going to find.

و این همان چیزی است که ما به دنبال آن هستیم. ما می رویم پیدا کنیم.

If I know if I see a little lizard now, I'm going to be able to say that word.

اگر بدانم الان یک مارمولک کوچک می بینم، می توانم آن کلمه را بگویم.

Good. and you know what everyone is waiting for?

خوب و می دانید همه منتظر چه چیزی هستند؟

Everyone is waiting to hear some of these Italian phrases.

همه منتظر شنیدن برخی از این عبارات ایتالیایی هستند.

So what have you done so far, Steve?

پس تا حالا چیکار کردی استیو؟

Have you learnt any Italian?

ایتالیایی یاد گرفتی؟

yeah.

بله

Peppa. Peppa foray.

پپا حمله پپا

Peppa foray. Are you. Are you guys.

حمله پپا شما هستید. شما بچه ها

Are you having a stroke? nope.

آیا شما سکته می کنید؟ جواب منفی.

Pet favour please.

لطف حیوان خانگی لطفا

I think I can count to ten for favourite.

فکر می کنم می توانم تا ده برای مورد دلخواه بشمارم.

Let's pair. Favourite. Okay, if you say so.

بیایید جفت شویم. مورد علاقه. باشه اگه اینطوری بگی

I think I believe, I believe you've got to get this right because it's.

فکر می‌کنم باور دارم، معتقدم که باید این موضوع را درست انجام دهید، زیرا اینطور است.

There are certain words if you get

کلمات خاصی وجود دارد که اگر

if you get the open and close vowel the wrong way round, it turns into somebody's name.

واکه باز و بسته را اشتباه بگیرید ، به نام کسی تبدیل می شود.

Yeah. I can't remember it. Oh, you're putting me in distress, Mr..

آره من نمی توانم آن را به یاد بیاورم. اوه، شما مرا در پریشانی قرار می دهید، آقای...

I can count, I think, to five

من فکر می کنم می توانم تا پنج

or maybe ten, although that's always been true with you.

یا شاید ده بشمارم، اگرچه این همیشه در مورد شما صادق بوده است.

you.

شما.

so far we've learned some of the rules of Italy.

تا کنون ما برخی از قوانین ایتالیا را یاد گرفته ایم.

So there are some rules.

بنابراین قوانینی وجود دارد.

First of all, you never ask for cappuccino

اول از همه، شما هرگز

after the morning.

بعد از صبح کاپوچینو نخواهید.

So cappuccino is an early drink.

بنابراین کاپوچینو یک نوشیدنی اولیه است.

So if you go into a cafe in the afternoon and ask for a cappuccino now,

بنابراین اگر بعد از ظهر به یک کافه بروید و حالا یک کاپوچینو بخواهید،

people will probably start laughing at you in Italian.

احتمالاً مردم شروع به خندیدن به شما به زبان ایتالیایی خواهند کرد.

He he he he he is a difficult one there.

او او او او در آنجا یک مشکل است.

Ice. The, Claudio has said I sat.

یخ. کلودیو گفته است که من نشستم.

Laura.

Yeah.

لورا

آره

Is it a silent G Diageo or a silent H?

آیا جی دیاژو بی صدا است یا اچ بی صدا؟

It's gift you.

هدیه به شماست

Oh, well done, Mr. Duncan. Well done.

آفرین، آقای دانکن. آفرین.

That does look a bit right.

این کمی درست به نظر می رسد.

Well, well, I've been learning is is where certain letters come in Italian words.

خوب، خوب، من یاد گرفتم این است که حروف خاصی در کلمات ایتالیایی آمده است.

And then that will show you how they are supposed to be pronounced

و سپس به شما نشان می دهد که چگونه قرار است آنها را

like c the letter, the letter C is often

مانند حرف c تلفظ کنید، حرف C اغلب

often

pronounced like,

مانند

sure, chair.

صندلی تلفظ می شود.

So the c is often pronounced like chair for chair or cherry.

بنابراین c اغلب مانند chair for chair یا cherry تلفظ می شود.

So that is one thing I've learned.

پس این چیزی است که من یاد گرفته ام.

Well done, Mr. Duncan. Well done.

آفرین آقای دانکن آفرین.

You're probably right.

احتمالا حق با شماست.

I think it depends on whether there's a vowel either side of it.

من فکر می‌کنم بستگی به این دارد که هر دو طرف آن صدادار وجود داشته باشد.

But anyway, this is English addict, not Italian addict.

اما به هر حال، این معتاد انگلیسی است، نه معتاد ایتالیایی.

So people have said, well, that's okay.

بنابراین مردم گفته اند، خوب، اشکالی ندارد.

Well, I'm just I'm just, we're talking in English anyway, so there is some English.

خوب، من فقط هستم، به هر حال ما به زبان انگلیسی صحبت می کنیم ، بنابراین مقداری انگلیسی وجود دارد.

Oh, friends, because we have to make sure that we can speak Italian.

اوه، دوستان، زیرا ما باید مطمئن شویم که می توانیم ایتالیایی صحبت کنیم.

You could.

You must never have cappuccino after pizza or pasta.

شما می توانید.

هرگز نباید بعد از پیتزا یا پاستا کاپوچینو بخورید.

So there is another rule that I always think it's good.

بنابراین قانون دیگری وجود دارد که من همیشه فکر می کنم خوب است.

It's good, Steve, to find out all of these little rules

خوب است، استیو، قبل از رفتن به مکانی همه این قوانین کوچک را دریابید

before you go to a place so you don't make a fool of yourself.

تا خود را گول نزنید.

But we'll have our Italian friends to help us there.

اما ما دوستان ایتالیایی خود را خواهیم داشت تا در آنجا به ما کمک کنند.

Well, they could, of course, deliberately make us look for rules.

خوب، البته آنها می توانند عمداً ما را وادار به جستجوی قوانین کنند.

That would be fun. And they won't do that. Of course.

باید باحال باشه. و آنها این کار را نخواهند کرد. البته.

I've got my passport ready.

من پاسپورتم را آماده کردم

right.

درست.

Good. Yes. That's good.

خوب آره. خوبه.

Well, Mr. Duncan, it's going to be exciting.

خب، آقای دانکن، هیجان انگیز خواهد بود.

I'm really very much looking forward to it.

من واقعا خیلی مشتاقانه منتظرش هستم.

And that's doing a live stream.

و این در حال انجام یک جریان زنده است.

talking of live stream, that'll be interesting, because my sister

صحبت از پخش زنده، جالب خواهد بود، زیرا خواهرم

and her husband are coming to stay while we're away.

و شوهرش می آیند تا زمانی که ما دور هستیم بمانند.

Yep. And, if they we we all have to lock your studio

بله و اگر آنها ما همه باید استودیوی شما را قفل کنیم

because they're going to look after the house for us.

زیرا آنها از خانه برای ما مراقبت می کنند.

We'll have to lock the studio because they could work out

ما باید استودیو را قفل کنیم زیرا آنها می توانند

how to do a live stream using your equipment.

نحوه اجرای پخش زنده با استفاده از تجهیزات شما را بررسی کنند.

Because, my sister's husband is very clever, so he could probably work it out.

چون شوهر خواهرم خیلی باهوشه، پس احتمالا میتونه حلش کنه.

So in that next week, if during the week, certainly after next week, if you see anyone

بنابراین در آن هفته آینده، اگر در طول هفته، قطعاً بعد از هفته آینده، اگر کسی

strange on my YouTube channel standing here in my studio

عجیب را در کانال یوتیوب من دیدید که اینجا در استودیوی من ایستاده است

and it isn't me, it's probably Mr.

و این من نیستم، احتمالاً این

Steve's brother in law who has worked out how to operate.

برادر شوهر آقای استیو است که چگونه کار کرده است. عمل کند.

Worked out how to use it. Yeah.

نحوه استفاده از آن را کار کرد. آره

having a little mini holiday, Robert, away is our expense.

یک تعطیلات کوچک، رابرت، هزینه ماست.

I'll probably wreck the house and, and eat everything in the deep freeze.

من احتمالاً خانه را خراب خواهم کرد و همه چیز را در انجماد عمیق خواهم خورد.

There is plenty of cheese. What we've done, we've actually.

پنیر زیاد است. کاری که ما انجام داده ایم، در واقع انجام داده ایم.

Oh, is that funny?

اوه، این خنده دار است؟

Oh, I'm just laughing.

اوه من فقط دارم میخندم

I'm laughing because I'm happy, Mr. Duncan. I'm happy. Okay.

من دارم میخندم چون خوشحالم آقای دانکن. من خوشحالم. باشه.

Just since there's plenty of cheese, we've bought so much cheese.

فقط از آنجایی که پنیر زیاد است، پنیر زیادی خریده ایم.

There is every variety of cheese.

انواع پنیر وجود دارد.

Because I know that your brother in law enjoys eating cheese.

چون می دانم برادر شوهرت از خوردن پنیر لذت می برد.

So we've got lots of different types of cheeses in the refrigerator, so I hope you will enjoy that.

بنابراین ما انواع مختلفی از پنیرها را در یخچال داریم، بنابراین امیدوارم از آن لذت ببرید.

But next week we will be live in Rome.

اما هفته آینده ما در رم زنده خواهیم بود.

So I suppose we should mention this because not only are we in Italy next week,

بنابراین من فکر می کنم باید این را ذکر کنیم زیرا نه تنها هفته آینده در ایتالیا هستیم، بلکه

we are also live on Sunday.

یکشنبه نیز زنده هستیم.

I'm not sure exactly where we will be in Rome.

من دقیقاً مطمئن نیستم که در رم کجا خواهیم بود.

Probably somewhere near the.

احتمالاً جایی نزدیک به

Maybe near the Vatican.

شاید نزدیک واتیکان.

If not inside the Vatican, we might actually get an audience with the Pope.

اگر نه در داخل واتیکان، ممکن است در واقع با پاپ مخاطب داشته باشیم.

Who knows?

چه کسی می داند؟

Because you never know.

چون هیچوقت نمیدونی

He might wish to apologise to,

او ممکن است بخواهد از

a couple of faggots and, and then allow us into his inner

یک دو نفر غمگین عذرخواهی کند و سپس ما را به پناهگاه درونی خود راه دهد

sanctum to, to apologise, and we'll do a live stream from there.

تا عذرخواهی کنیم و ما یک پخش زنده از آنجا پخش خواهیم کرد.

Okay. So that'll be very interesting. Mr..

باشه. بنابراین بسیار جالب خواهد بود. آقای..

I can't quite believe you just said that, but there you go.

من اصلاً نمی توانم باور کنم که شما همین را گفتید، اما شما بروید.

On the second day of Pride Month.

در دومین روز از ماه افتخار.

Thank you. Steve, for that.

متشکرم. استیو، برای آن

I'm just repeat, you know,

من فقط تکرار می کنم، می دانید،

sometimes it's best not to.

گاهی اوقات بهتر است این کار را نکنید.

I thought I heard somebody moving around then.

فکر کردم شنیدم کسی در حال حرکت است.

I don't think it is probably something.

فکر نمی کنم احتمالا چیزی باشد.

A bird thumping into the glass. Anyway, we're losing people.

پرنده ای که به شیشه می کوبد. به هر حال ما مردم را از دست می دهیم.

Oh, yes.

آه بله.

You know, you, Steve, you're losing people, not me.

میدونی، تو، استیو، تو داری مردم رو از دست میدی، نه من.

So today we are today. Oh.

بنابراین امروز ما امروز هستیم. اوه

What's that?

آن چیست؟

your passport.

گذرنامه تو.

Oh, is it one of these, by any chance? Yes.

اوه، آیا این یکی از این، به طور تصادفی؟ آره.

It is. Is your last birthday.

این است. آخرین تولدت است

You did you know this?

شما این را می دانستید؟

This passport can get you anywhere into any country.

این پاسپورت می تواند شما را به هر کشوری برساند.

The only place it can't get you into is Stoke on Trent.

تنها جایی که نمی تواند شما را به آن برساند، استوک در ترنت است.

They don't let you in even with one of these.

حتی با یکی از اینها هم به شما اجازه ورود نمی دهند.

So you can't get into Stoke on Trent unless you pass the IQ test.

بنابراین نمی‌توانید وارد استوک در ترنت شوید، مگر اینکه در آزمون IQ قبول شوید.

Alessandra is here.

الساندرا اینجاست

Hello, Alessandra.

سلام الساندرا

You haven't said hello to you yet.

هنوز بهت سلام نکردی

Hello, Alexandra.

سلام الکساندرا

Nice to see you here as well.

خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

della is here as well.

دلا هم اینجاست

I've been watching Mr. Duncan for a long time.

من مدت زیادی است که آقای دانکن را تماشا می کنم.

I wonder how long people out there have been watching us for.

من تعجب می کنم که چقدر مردم آنجا ما را تماشا می کنند.

So, how long have you been watching my YouTube lesson?

بنابراین، چه مدت است که درس یوتیوب من را تماشا می کنید ؟ به این

It's because I've been doing this for a very long time.

دلیل است که من مدت زیادی است که این کار را انجام می دهم .

This year, 18 years on YouTube.

امسال، 18 سال در یوتیوب.

I would have been doing this 18 years, 18 years young.

من 18 سال، 18 سال جوان این کار را انجام می دادم .

18. Only 18 years, Mr.

18. فقط 18 سال، آقای

Duncan.

دانکن.

That's not very long,

این خیلی طولانی نیست،

Good.

خوب.

We suggest that you make your live stream from the Piazza di Spagna.

پیشنهاد می کنیم پخش زنده خود را از Piazza di Spagna انجام دهید.

The Spanish piazza.

میدان اسپانیایی

I believe that means you see.

من معتقدم این به این معنی است که شما می بینید.

You see what I'm doing?

میبینی دارم چیکار میکنم؟

I'm learning.

دارم یاد میگیرم

I'm learning very quickly, I am.

من خیلی سریع یاد می گیرم، هستم. در

I'm quite bright, actually.

واقع من کاملاً باهوش هستم.

You might not believe this, but I'm actually quite bright.

ممکن است این را باور نکنید، اما من در واقع بسیار باهوش هستم.

I can pick things up very quickly.

من می توانم خیلی سریع چیزها را جمع آوری کنم.

Sometimes I can really?

گاهی اوقات واقعا می توانم؟

says Idris.

ادریس می گوید.

Yes. Thanks very much.

آره. خیلی ممنون.

I think that means, Grazie.

فکر کنم این یعنی گرزی.

Amelie. Good. We've got to get this right. We've got a lens.

آملی. خوب ما باید این را درست انجام دهیم. ما یک لنز داریم.

We we I think we I think we'll get by.

ما ما فکر می کنم ما فکر می کنم ما از پس خواهیم رفت.

I I've got Google Translate on the phone. Yes.

من Google Translate را روی تلفن دارم. آره.

actually, I haven't got Google Translate.

در واقع، من Google Translate را ندارم.

I tried to download that. What?

سعی کردم دانلودش کنم چی؟

And you need my phone doesn't support the, What is it, iOS?

و شما نیاز دارید که گوشی من از iOS چیست؟

Whatever, because I've got an old phone, but anyway, this one in the phone.

به هر حال، چون من یک گوشی قدیمی دارم، اما به هر حال، این گوشی در گوشی است.

So we'll be able to get by.

بنابراین ما می توانیم از پس آن برآییم.

I would just be. I'm going to be speaking nothing but Italian, Mr.

من فقط خواهم بود. من چیزی جز ایتالیایی صحبت نمی کنم، آقای

Duncan. Say, you don't have to get used to it.

دانکن. بگو، لازم نیست به آن عادت کنی.

What can I just say, Steve?

چی بگم استیو؟

You can use Google Translate just on the internet, so you don't have to have an application anyway.

شما می توانید از Google Translate فقط در اینترنت استفاده کنید، بنابراین به هر حال نیازی به داشتن برنامه ندارید.

Built in. Yes, but I tried that.

ساخته شده است. بله، اما من آن را امتحان کردم.

You got to keep going to Google, then you've got to type it in.

شما باید به رفتن به گوگل ادامه دهید، سپس باید آن را تایپ کنید.

You think it just takes a while to open it up that way?

فکر می‌کنید باز کردن آن به این صورت کمی طول می‌کشد؟

Yes, but you only have to do that once and then it's open.

بله، اما شما فقط باید یک بار این کار را انجام دهید و سپس باز می شود.

You just leave it open on your phone.

شما فقط آن را روی گوشی خود باز بگذارید.

Oh, right.

I could do that. Yes, you're right mister, there's even a microphone function.

درسته.

من می توانستم این کار را انجام دهم. بله، درست می گویید آقا، حتی یک عملکرد میکروفون نیز وجود دارد.

You can actually speak into it and say the thing that you want translated,

شما در واقع می توانید با آن صحبت کنید و چیزی را که می خواهید ترجمه کنید بگویید،

and the translation will come up automatically if you choose the language.

و اگر زبان را انتخاب کنید، ترجمه به طور خودکار ظاهر می شود.

So it's actually incredibly easy.

بنابراین در واقع فوق العاده آسان است.

So nobody needs to learn a language at all. Really.

بنابراین هیچ کس نیازی به یادگیری زبان ندارد . واقعا

I would say that that's not right.

من می گویم که این درست نیست.

I would say that we still need to have some sort of understand thing,

من می‌توانم بگویم که ما هنوز باید چیزی را درک کنیم،

because there might be situations

زیرا ممکن است شرایطی وجود داشته باشد

where your phone is not working, or maybe you don't have your phone with you,

که تلفن شما کار نمی‌کند، یا ممکن است تلفن خود را همراه نداشته باشید،

or maybe you've just had your phone stolen from you, maybe someone stole your phone,

یا شاید به تازگی گوشی خود را از آن دزدیده‌اند. شما، شاید کسی گوشی شما را دزدیده باشد،

and now you can't ask for help

و اکنون نمی توانید درخواست کمک کنید،

because you don't have your phone because someone has stolen it, so you can't ask.

زیرا گوشی خود را ندارید زیرا کسی آن را دزدیده است، بنابراین نمی توانید درخواست کنید.

Hello? Hello.

سلام؟ سلام.

Help me everyone.

همه کمکم کن

I've just had my phone stolen, but I can't translate it

من به تازگی گوشیم را دزدیده‌ام، اما نمی‌توانم آن را

into Italian because it was on my phone.

به ایتالیایی ترجمه کنم زیرا روی گوشی من بود.

You say so.

شما اینطور می گویید.

So sometimes it is a good idea to have some of that information up here in your noggin.

بنابراین گاهی اوقات این ایده خوبی است که برخی از این اطلاعات را در اینجا در noggin خود داشته باشید.

Definitely.

قطعا.

I think so.

من هم اینچنین فکر میکنم.

Idris has been watching you for 15 years.

ادریس 15 سال است که شما را زیر نظر دارد.

Really? yes.

واقعا؟ آره.

That's what that's what they say there.

این همان چیزی است که آنها آنجا می گویند.

That's a long time.

زمان زیادی است.

That's a that's a that's that's a lifetime for some people.

این برای برخی افراد یک عمر است.

I wonder how much medication you are on now because of that, I wonder how much pain and stress

من تعجب می کنم که الان به خاطر آن چقدر دارو مصرف می کنید، نمی دانم چقدر درد و استرس در این سال ها

I've inflicted on the internet for all those years.

در اینترنت ایجاد کرده ام .

Alexandra asks are we packing yet?

الکساندرا می پرسد آیا هنوز بسته بندی می کنیم؟ به

sort of.

نوعی

I've washed all the things that I want to take with me.

من همه چیزهایی را که می خواهم با خودم ببرم شسته ام.

Yes, today they're hanging out on the line to dry because it's a lovely sunny day today.

بله، امروز آنها برای خشک شدن در صف آویزان هستند زیرا امروز یک روز آفتابی دوست داشتنی است.

Here it is. Yeah. It's a it's all you've seen from the camera shot. It's amazing.

ایناهاش. آره این تنها چیزی است که از عکس دوربین دیده اید. این شگفت انگیز است.

so yes I'm washing.

پس بله دارم می شوم

I'm going to get some essentials done.

من قصد دارم چند مورد ضروری را انجام دهم.

I like to pack the bag, the travel bag, the one that you take on the plane.

من دوست دارم چمدان را ببندم، کیف مسافرتی، همانی که تو با هواپیما می بری.

So that's got all the documents in it,

بنابراین تمام اسناد در آن وجود دارد،

essential things that you would not want, if to put in a suitcase.

چیزهای ضروری که اگر در یک چمدان قرار دهید نمی خواهید.

So, yeah, we're talking about the hand luggage.

بنابراین، بله، ما در مورد چمدان دستی صحبت می کنیم.

The hand luggage, the bag that I will carry around with me everywhere.

چمدان دستی، کیفی که همه جا با خودم حمل خواهم کرد.

Things like passport money, clean, underpants clean. Yes.

چیزهایی مانند پول پاسپورت، تمیز کردن، تمیز کردن زیر شلواری . آره.

Yeah. Well, yes. One pair of clean underwear in case there's an accident.

آره خب بله. یک جفت لباس زیر تمیز در صورت تصادف.

And on the plane, you know.

و در هواپیما، می دانید.

So you might you might suddenly have to go to the toilet.

بنابراین ممکن است ناگهان مجبور شوید به توالت بروید.

Maybe you have diarrhoea or something.

شاید شما اسهال یا چیز دیگری دارید.

You have to make a mess in the toilet. Exactly.

باید توالت را به هم ریخت. دقیقا.

And I just let you in on a secret.

و من فقط یک رازی را به شما اجازه دادم.

This is very disgusting and unpleasant.

این بسیار منزجر کننده و ناخوشایند است.

But when we went to Paris. Not.

اما وقتی به پاریس رفتیم. نه.

Not last year, but when we went the

نه سال گذشته، اما زمانی که

the previous time, I think it was in 2019,

دفعه قبل رفتیم، فکر می کنم در سال 2019 بود،

on the way to Paris.

در راه پاریس.

I had a very bad stomach.

معده خیلی بدی داشتم.

I actually had a very bad case of diarrhoea, and I had to go to the to the toilet on the aeroplane.

من در واقع یک مورد بسیار بد اسهال داشتم و مجبور شدم در هواپیما به توالت بروم.

So we were in the sky.

بنابراین ما در آسمان بودیم.

I have to go in there and I spent a very long time in there and I felt really unwell

من باید به آنجا بروم و مدت زیادی را در آنجا گذراندم و واقعاً احساس ناراحتی کردم

and let's just say afterwards

و فقط بگوییم بعد از آن

I left quite a fragrance in there.

عطری را در آنجا گذاشتم.

So after I had finished my things, my cleaning up, as it were.

بنابراین، پس از اینکه کارم را تمام کردم، مثل اینکه کارم را تمیز کردم.

And of course,

if you've ever been in a toilet on a plane, you you will know that there is a bit space

و البته،

اگر تا به حال در هواپیما در توالت بوده باشید، می دانید که فضای کمی

to work with.

برای کار وجود دارد.

So you're in there trying to get everything clean and get back to your normal self.

بنابراین شما در تلاش هستید تا همه چیز را تمیز کنید و به حالت عادی خود بازگردید.

After the stomach drama at 35,000ft, I opened the door

بعد از درام معده در ارتفاع 35000 فوتی، در را باز کردم

and there was

someone waiting there, right outside the door to come in,

و

کسی آنجا منتظر بود، درست بیرون از در که وارد شود،

and I knew that I had left the worst smell in there ever.

و می دانستم که بدترین بوی را در آن جا گذاشته ام.

Well, so I had to open the door and I had to face that person.

خب، پس مجبور شدم در را باز کنم و مجبور شدم با آن شخص روبرو شوم.

I had to open the door and look at that person waiting.

مجبور شدم در را باز کنم و به آن فرد منتظر نگاه کنم.

And I knew that that person would know that I've just had diarrhoea,

و می‌دانستم که آن شخص می‌داند که من به تازگی اسهال داشته‌ام،

and I know that he would know

و می‌دانم که او می‌داند

that I've just had diarrhoea in that toilet.

که من به تازگی در آن توالت دچار اسهال شده‌ام.

So we suddenly became very familiar with things

بنابراین ما ناگهان با چیزهایی آشنا شدیم

that we wouldn't normally be familiar with.

که معمولاً با آنها آشنا نبودیم.

The smell that came out into the cabin was so bad, Mr.

بویی که به داخل کابین می‌آمد خیلی بد بود، آقای

Duncan, all the oxygen masks came down across from the overhead.

دانکن، همه ماسک‌های اکسیژن از بالای سر پایین آمدند.

That's how bad it was. Let's see how bad it was. Yes.

این چقدر بد بود. ببینیم چقدر بد بود آره.

The smell was so bad they had to introduce the oxygen into the cabin.

بو آنقدر بد بود که مجبور شدند اکسیژن را وارد کابین کنند.

And we had to.

We had to land during emergency landing at a nearby airport. It.

و مجبور شدیم.

ما مجبور شدیم در هنگام فرود اضطراری در فرودگاه نزدیک زمین فرود بیاییم. آی تی.

Well, I don't know what happens to all of the waste on a plane.

خوب، من نمی دانم چه اتفاقی برای همه زباله های یک هواپیما می افتد.

I've heard that they just it just comes out the bottom of the plane.

من شنیده ام که آنها فقط از پایین هواپیما بیرون می آیند.

So all I can say is, I hope we were not over land.

بنابراین تنها چیزی که می توانم بگویم این است که امیدوارم در زمین نبوده باشیم.

I hope we were over the ocean. That's all I can.

امیدوارم بالای اقیانوس بودیم این تمام چیزی است که می توانم.

I can just come out of the plane, doesn't it?

من فقط می توانم از هواپیما بیرون بیایم، اینطور نیست؟

Because people have had sort of yellow frozen blocks

زیرا مردم نوعی بلوک های زرد رنگ یخ زده

land in their garden or go through their rooves.

در باغشان فرود آمده اند یا از پشت بام هایشان عبور می کنند.

I don't know whether they whether they do that, but I don't know, I don't know.

نمی دانم آیا آنها این کار را می کنند یا نه، اما نمی دانم، نمی دانم.

So if there are any people who work on aeroplanes, maybe you are a pilot, a steward,

بنابراین اگر افرادی هستند که روی هواپیما کار می‌کنند، شاید شما خلبان، مهماندار،

cabin steward or cabin

مهماندار کابین یا

staff or whatever they call you nowadays because they keep change your name.

کارمند کابین یا هر چیزی که امروزه شما را صدا می‌زنند، زیرا نام شما را تغییر می‌دهند.

Do does all the poop in the pee.

آیا تمام مدفوع را در ادرار انجام می دهد. آیا

Does it stay in the plane until it lands?

تا زمان فرود در هواپیما می ماند؟

And then it's emptied?

و بعد خالی می شود؟

Or does it all just fall out of the bottom of the plane and float down

یا اینکه همه اینها فقط از پایین هواپیما می افتد و

on the cloud?

روی ابر شناور می شود؟

Maybe over the ocean?

شاید بالای اقیانوس؟

Pedro says that I'm an eligible guy.

پدرو می گوید که من یک پسر واجد شرایط هستم.

Eligible guy in British society.

مرد واجد شرایط در جامعه بریتانیا

You've learnt that word eligible?

شما آن کلمه واجد شرایط را یاد گرفته اید؟ فکر می

I think you mean eligible.

کنم منظور شما واجد شرایط است.

Eligible words eligible for what?

کلمات واجد شرایط واجد شرایط برای چه؟

Available for a relation ship if you are eligible.

در صورت واجد شرایط بودن، برای کشتی رابطه موجود است.

Like eligible bachelor.

مانند لیسانس واجد شرایط. بسیار

Okay, which we did mention last week, somebody who is

خوب، که ما هفته گذشته به آن اشاره کردیم، کسی که مورد توجه

not taken is not in a relationship, but has certain qualities

قرار نگرفته است، در رابطه نیست، اما ویژگی های خاصی دارد

that you would want in a man eligible

که در یک مرد لیسانس واجد شرایط می خواهید

bachelor, maybe have a good job, maybe very handsome.

، شاید شغل خوبی داشته باشد، شاید خیلی خوش تیپ باشد.

That type of thing.

آن نوع چیزها

Features qualities.

ویژگی های کیفیت.

And I'm hoping that when we go to Italy, that will also be recognised

و من امیدوارم که وقتی به ایتالیا می‌رویم، آن هم به رسمیت شناخته شود

and I will be, eligible and available, and Italy, I have to say you do.

و من واجد شرایط و در دسترس باشم، و ایتالیا، باید بگویم که شما انجام دهید.

Yeah.

But but from the side, can you just turn your head sideways so we can have a look at your profile?

آره

اما از کنار، آیا می توانید سر خود را به پهلو بچرخانید تا بتوانیم به نمایه شما نگاهی بیندازیم؟

Now that, I think maybe somewhere in your family

حالا که، من فکر می کنم شاید جایی در خانواده شما

there is, there is a little bit of Italian or Roman maybe. Yes.

وجود داشته باشد، شاید کمی ایتالیایی یا رومی باشد. آره.

Because your your your face is very distinctive.

زیرا چهره شما بسیار متمایز است. به

It looks like one of those busts that you see of, of all of the great sleep,

نظر می رسد یکی از آن مجسمه های نیم تنه ای که می بینید، از همه خواب های بزرگ،

the great leaders, Nero, Caesar.

رهبران بزرگ، نرون، سزار.

Mr..

آقای

Mr.. Steve, the.

استیو، آقای.

So they might they might want to actually carve you.

بنابراین آنها ممکن است بخواهند واقعاً شما را حک کنند.

Maybe they will be a sculptor, a sculptor, a sculptor, and I,

شاید آنها یک مجسمه‌ساز، یک مجسمه‌ساز، یک مجسمه‌ساز باشند، و من،

I wish I could speak and he will carve a bust, a big statue of Mr.

ای کاش می‌توانستم صحبت کنم و او یک مجسمه نیم تنه، مجسمه بزرگ آقای

Steve, and he will be standing just outside the Colosseum, pointing to the sky.

استیو را حک کند، و او درست بیرون کولوسئوم ایستاده و به آسمان اشاره می‌کند. .

Well, here's a strange fact for, you know, the deaf, the deaf language.

خوب، اینجا یک واقعیت عجیب برای ناشنوایان، زبان ناشنوایان وجود دارد.

Sign language?

زبان اشاره؟

Yeah, for deaf people. The in the American version,

آره برای افراد ناشنوا در نسخه آمریکایی،

the the sign for an English person is that it is.

علامت یک فرد انگلیسی این است که هست.

Yeah.

they do that meaning because we tend to have sort of big ish noses.

آره

آنها این معنی را می دهند زیرا ما معمولاً بینی های بزرگی داریم.

Although I,

اگرچه من،

I think really I don't think ours are the biggest in Europe.

فکر می‌کنم واقعاً فکر نمی‌کنم مال ما بزرگ‌ترین در اروپا باشد.

Okay. I don't think it's a contest.

باشه. فکر نکنم مسابقه باشه

I'm talking of noses here.

من اینجا از بینی صحبت می کنم.

just to make that clear, but.

فقط برای روشن کردن آن، اما.

Yes, but yes, English is.

بله، اما بله، انگلیسی است.

That's the symbol.

این نماد است.

Well, at least that's what I understand is the symbol for a British person.

خوب، حداقل این چیزی است که من می فهمم نماد یک فرد بریتانیایی است.

Another interesting thing whilst we're talking about sign language.

نکته جالب دیگر در حالی که ما در مورد زبان اشاره صحبت می کنیم.

Apparently not.

ظاهرا نه.

See, if you say Nazi in.

ببینید، اگر بگویید نازی به داخل.

With sign language, it is literally the Nazi salute.

با زبان اشاره، به معنای واقعی کلمه سلام نازی است.

I remember seeing that.

یادمه که دیدمش

I remember someone talking about the Second World War, and every time they said Nazi,

یادم می‌آید یکی از جنگ جهانی دوم صحبت می‌کرد و هر بار که می‌گفتند نازی،

they did the the Heil Hitler thing and Hitler

کار هایل هیتلر را انجام می‌دهند و هیتلر

in sign language is, is this

در زبان اشاره است، آیا

apparently it's this so that that apparently is Hitler

ظاهراً اینطور است که ظاهراً هیتلر

in sign language, which I think is brilliant.

در زبان اشاره است که به نظر من درخشان

Funny roses ask me a question which I do know the I think I know the answer to,

رزهای بامزه از من سوالی می پرسند که من می دانم و فکر می کنم پاسخ آن را می دانم،

Rosa, thank you very much.

رزا، خیلی ممنون.

Come, stay,

بیا، بمان،

come stay.

بیا بمان.

Which I think means how are you?

که به نظر من یعنی حالت چطوره؟

And I think, now I can't remember.

و من فکر می کنم، اکنون نمی توانم به خاطر بیاورم.

There are no. Yes.

وجود ندارد. آره.

non-committal, I think. Is a reply.

غیر متعهد، من فکر می کنم. یک پاسخ است.

Not too bad.

نه خیلی بد.

and,

و،

cosy. Cosy.

دنج دنج

Which I think means sort of.

که به نظر من به نوعی معنی می دهد.

Okay.

باشه.

but I can't remember what is I, I'm good.

اما من نمی توانم به یاد بیاورم که من چیست، من خوب هستم.

Feeling good. Something.

احساس خوب. یه چیزی

I can't remember what that one is now.

الان یادم نمیاد اون یکی چیه

but. Yes.

So. Yes. Thank you for that.

ولی. آره.

بنابراین. آره. بابت آن تشکر می کنم.

Grazia.

گرازیا

Yes. a two.

آره. یک دو

Steve, I think I'm getting this right.

استیو، فکر می کنم دارم این را درست می فهمم.

I really do think I don't know how long we're going.

من واقعاً فکر می کنم نمی دانم چقدر می خواهیم برویم.

We're going to actually be able to stay in Italy. I think we will be deported pretty quickly.

ما در واقع می توانیم در ایتالیا بمانیم. من فکر می کنم ما خیلی سریع اخراج خواهیم شد.

We will, break all cultural rules within seconds.

ما در عرض چند ثانیه تمام قوانین فرهنگی را زیر پا می گذاریم.

I think we have already. We're not.

من فکر می کنم ما در حال حاضر. نبود.

We're not even there yet.

ما حتی هنوز آنجا نیستیم.

I've just I've been learning that this morning, so I hope I remember that correctly.

من همین امروز صبح این را یاد گرفتم، بنابراین امیدوارم آن را درست به خاطر بسپارم.

Okay. somebody are telling me. No doubt.

باشه. کسی به من می گوید بدون شک.

Here is something coming up, Steve, today we are going to look at some Italian phrases

در اینجا چیزی در راه است، استیو، امروز ما قصد داریم به چند عبارت ایتالیایی

with Mr. Steve.

با آقای استیو نگاه کنیم.

So we're going to have the Italian phrase and you will hear it.

بنابراین ما عبارت ایتالیایی را خواهیم داشت و شما آن را خواهید شنید.

So Mr.. Steve is doing something different today.

بنابراین آقای استیو امروز کار متفاوتی انجام می دهد.

He will have to put his headphones or the little

او باید هدفون یا

headphones in his ears so he so he can hear them as well.

هدفون کوچکش را در گوشش بگذارد تا بتواند آنها را نیز بشنود.

It's very technical, but that's what we will be doing a little bit later on.

این بسیار فنی است، اما این چیزی است که ما کمی بعد انجام خواهیم داد.

So we will be doing that. Mr.. Steve then. Okay.

بنابراین ما این کار را انجام خواهیم داد. پس آقای استیو. باشه.

Yeah. Sorry.

آره متاسف.

Are we doing that now? No, we're not doing it. Okay.

الان این کار را می کنیم؟ نه، ما این کار را نمی کنیم. باشه.

That just give me a second. Steve. Just let me present,

که فقط یک ثانیه به من فرصت بده استیو فقط اجازه بدهید ارائه کنم،

please.

لطفا

Here we go.

We're having a break and then we will be back.

در اینجا ما می رویم.

ما در حال استراحت هستیم و سپس برمی گردیم.

And guess what we're doing now?

و حدس بزنید الان داریم چه کار می کنیم؟

Well, it's just after 3:00 here in the UK.

خوب، اینجا در بریتانیا دقیقاً بعد از ساعت 3:00 است.

And traditionally, we always do something at this time.

و به طور سنتی، ما همیشه در این زمان کاری انجام می دهیم.

And we're doing it today.

و ما امروز این کار را انجام می دهیم. مراقب

Look out for your favourite flag.

پرچم مورد علاقه خود باشید

Maybe we'll.

شاید ما.

Sorry, but if Pedro's still here, he's going to be very pleased.

متاسفم، اما اگر پدرو هنوز اینجا باشد، بسیار خوشحال خواهد شد.

Okay.

باشه. آیا می

Can I carry on with my link?

توانم پیوند خود را ادامه دهم؟

Okay.

باشه.

Look out for the Italian flag.

مراقب پرچم ایتالیا باشید.

Because, yes, it is now time for flags of the world.

زیرا، بله، اکنون زمان پرچم های جهان است.

Flags of the world.

پرچم های جهان

Flags of the world.

پرچم های جهان

Flags of the world is what we were looking at.

پرچم های جهان چیزی است که ما به آن نگاه می کردیم.

Just. Hello there. English Addict is with you today.

فقط سلام. انگلیسی معتاد امروز با شماست.

And also joining me, my partner in crime, Mr.

و همچنین به من، شریک جنایی من، آقای

Steve. Hello, Mr. Steve. Next weekend.

استیو، ملحق شد. سلام آقای استیو. آخر هفته آینده

In fact, I would say next week, next Sunday

در واقع، من می گویم هفته آینده، یکشنبه آینده

we will be live on YouTube in the centre of Rome.

ما در یوتیوب در مرکز رم زنده خواهیم بود.

We are hoping that the weather is nice and we are looking forward to meeting you.

امیدواریم هوا خوب باشد و منتظر دیدار شما هستیم.

If you are coming along to the meet the big rendezvous, the big appointment together,

اگر می‌آیید برای ملاقات بزرگ، قرار ملاقات بزرگ با هم،

then I hope we will have a good time.

پس امیدوارم به ما خوش بگذرد. آخر هفته آینده

We're also celebrating a couple of birthdays next weekend as well, aren't we?

هم چند تولد را جشن می گیریم، اینطور نیست؟

We're going to a birthday party as well.

ما هم به جشن تولد می رویم.

And I have to say, Steve, if there's one thing I enjoy more than anything else, it is a party.

و باید بگویم استیو، اگر از یک چیز بیشتر از هر چیز دیگری لذت می برم، آن یک مهمانی است.

Always food, always plenty of lovely, lovely food.

همیشه غذا، همیشه مقدار زیادی غذای دوست داشتنی و دوست داشتنی.

3:05 and we are doing something a little bit different.

3:05 و ما در حال انجام کاری کمی متفاوت هستیم.

So all of this is very different today.

بنابراین همه اینها امروزه بسیار متفاوت است.

If you don't normally watch, this is different from what we normally do.

اگر معمولاً تماشا نمی‌کنید، این با آنچه که ما معمولاً انجام می‌دهیم متفاوت است.

We are looking at Italian because next week we are going to Italy

ما به ایتالیایی نگاه می کنیم زیرا هفته آینده به ایتالیا می رویم

and I thought it would be fun to have a look at some Italian

و فکر کردم دیدن برخی از

phrases and also some words maybe as well along the way.

عبارات ایتالیایی و همچنین برخی از کلمات ممکن است در طول مسیر جالب باشد.

And I've used some sophisticated software to come up with all of this.

و من از نرم افزارهای پیچیده برای رسیدن به همه اینها استفاده کرده ام.

Now, Mr..

Steve, what I'm going to do, I will explain briefly what we're doing.

حالا آقای

استیو، من قرار است چه کار کنم، به طور خلاصه توضیح می دهم که چه کار می کنیم.

Mr.. Steve is going to listen

آقای استیو قرار است

for the phrases.

به عبارات گوش دهد.

You can also look at the screen as well.

همچنین می توانید به صفحه نمایش نیز نگاه کنید.

Steve, you will need to look at the screen as well.

استیو، شما باید به صفحه نمایش هم نگاه کنید.

So there is where those phrases will appear and you will hear them as well.

بنابراین جایی است که آن عبارات ظاهر می شوند و شما آنها را نیز خواهید شنید.

I really do feel as if I'm over explaining this, but trust me, I'm not.

واقعاً احساس می‌کنم که دارم بیش از حد توضیح می‌دهم، اما به من اعتماد کنید، اینطور نیست.

This is going to be embarrassing.

این شرم آور خواهد بود.

Put the headphones on now. Mr..

حالا هدفون را بگذار آقای..

Headphones. Headphones.

هدفون. هدفون.

Not sure why I need these, but I should put them on anyway.

نمی دانم چرا به اینها نیاز دارم، اما به هر حال باید آنها را بپوشم.

Well, so you can hear. There we go.

خوب، پس می توانید بشنوید. ما میرویم آنجا.

Now, can you hear me now?

حالا صدای من را می شنوی؟

You should be able to hear me.

شما باید بتوانید صدای من را بشنوید.

Okay.

باشه.

So, are you ready, Mr.

بنابراین، آیا شما آماده اید، آقای

Steve?

استیو؟

I'm ready. Go ahead.

من آماده ام. برو جلو.

So here is the first phrase.

بنابراین این عبارت اول است.

This is something you might hear quite often in Italy in.

این چیزی است که ممکن است اغلب در ایتالیا بشنوید.

In fact, we may have used it already today.

در واقع، ممکن است امروز از آن استفاده کرده باشیم.

So you have to listen very carefully, Steve, are you ready?

پس باید با دقت گوش کنی، استیو، آماده ای؟

I don't look at the screen as well.

به صفحه نمایش هم نگاه نمی کنم.

I'm looking at I don't know how this is going to work, but we will.

من به این موضوع نگاه می‌کنم که نمی‌دانم این چگونه کار می‌کند، اما ما این کار را خواهیم کرد.

We will see what happens here. It is.

خواهیم دید که در اینجا چه اتفاقی می افتد. این است.

Ciao.

سیائو

shots.

عکس ها

Right. You could skip that. Wait until it finishes.

درست. می توانید از آن بگذرید. صبر کنید تا تمام شود.

Okay, I'll have it.

باشه، من آن را خواهم داشت.

We'll do it again just to make sure you can hear it. Very well.

ما این کار را دوباره انجام خواهیم داد تا مطمئن شویم می توانید آن را بشنوید. خیلی خوب.

I can show.

من میتوانم نمایش بدهم.

Ciao. The equipment's working, Mr. Duncan.

سیائو تجهیزات کار می کنند، آقای دانکن.

Good.

خوب

Okay, so there's the first one.

خوب، پس اولی وجود دارد.

Mr. Steve, stop.

آقای استیو، بس کن.

Okay. Just.

باشه. فقط

Yes, I think it's it's it's, an informal way of saying hello or goodbye.

بله، فکر می‌کنم این است، راهی غیررسمی برای گفتن سلام یا خداحافظی است.

I think. I think you can say hello or goodbye with this, but it's an informal.

من فکر می کنم. من فکر می کنم با این می توان سلام یا خداحافظی کرد ، اما این یک امر غیر رسمی است.

So you you just do it to friends and family.

بنابراین شما فقط این کار را برای دوستان و خانواده انجام می دهید.

I think, you don't do it to people that you don't know.

من فکر می کنم، شما این کار را با افرادی که نمی شناسید انجام نمی دهید.

It's probably very similar to. Hi, I probably is.

احتمالا خیلی شبیه به سلام من احتمالا هستم

so we will be saying Chao, chao to all our friends in Italy.

بنابراین ما به همه دوستانمان در ایتالیا خواهیم گفت Chao, chao.

But when we go to the restaurant, unless they say chao to us, we won't say chao to them.

اما وقتی به رستوران می رویم، تا زمانی که به ما نگویند آشوب، به آنها نخواهیم گفت.

We will say something else like Salva, I think so.

ما یک چیز دیگری مانند سالوا خواهیم گفت، من فکر می کنم.

This is a this is a simple one, Steve.

این ساده است، استیو.

And we will see if you are right with the English translation, which is being.

و خواهیم دید که آیا شما با ترجمه انگلیسی درست می گویید.

Hello.

سلام.

But I think we can say that when we leave as well.

اما فکر می‌کنم وقتی ما هم می‌رویم می‌توانیم این را بگوییم.

Yes, I believe it is.

بله، من معتقدم که اینطور است.

It is a greeting for, for hello and goodbye.

این یک درود برای سلام و خداحافظی است.

So it's, it is a friendly way of doing that.

بنابراین، این یک روش دوستانه برای انجام آن است.

So that's the first one Steve. Right.

پس این اولین استیو است. درست.

I thought it was very easy and I gave an easy one to you because.

من فکر کردم خیلی راحت است و یک آسان به شما دادم چون.

Well, I thought I would just show you how all of this works. Yes.

خوب، فکر کردم فقط به شما نشان دهم که چگونه همه اینها کار می کند. آره.

Claudio says, that it is. Hi.

کلودیو می گوید که اینطور است. سلام.

It's the equivalent of hi. Yes, I know, so.

معادل سلام است. بله، من می دانم، بنابراین.

Yeah. So it's.

آره پس اینطور.

Yeah, I've done my research.

بله، من تحقیقاتم را انجام داده ام.

You see.

می بینید.

Smart, right?

باهوش، درسته؟

Smart. Bright.

هوشمندانه. روشن.

You see, all my teachers were wrong what they said about me.

ببینید، همه معلمان من در مورد من اشتباه می کردند.

So here's another one. Steve, are you ready for the next one? I'm ready.

پس اینم یکی دیگه استیو، برای بعدی آماده ای؟ من آماده ام. با

Listen carefully. Here it comes.

دقت گوش کن اینجا می آید.

Arrivederci.

آریودرسی.

Arrivederci.

آریودرسی.

Goodbye. Oh.

خداحافظ. اوه به

That's the, I think, the more formal way of saying goodbye.

نظر من این روش رسمی تر برای خداحافظی است.

yes.

آره.

And some people apparently say Chao arrived at XI together.

و برخی افراد ظاهرا می گویند چائو با هم به XI رسیدند.

Oh, I see, I don't.

اوه، می بینم، نمی دانم.

We will find out.

ما خواهیم فهمید.

It's going to be exciting to see what, all our Italian friends say to us.

دیدن اینکه همه دوستان ایتالیایی ما به ما چه می گویند، هیجان انگیز خواهد بود.

so we'll know if they don't like us, because they'll use.

بنابراین ما متوجه خواهیم شد که اگر آنها ما را دوست ندارند، زیرا آنها استفاده خواهند کرد.

They'll use the form. What?

آنها از فرم استفاده خواهند کرد. چی؟

The formal versions, apparently, I really they all right.

نسخه های رسمی، ظاهرا، من واقعا همه آنها درست است.

The parody, the the formal is, beyond, you know, beyond

تقلید، امر رسمی فراتر است، می دانید، فراتر از آن،

beyond, as you know, beyond as you all know.

همان طور که می دانید، فراتر از آن چیزی که همه می دانید.

I think that means. Good morning.

فکر کنم این یعنی صبح بخیر.

I think I want to, Sara.

فکر کنم میخوام سارا فکر می‌کنم

I think he's good, but I think Claudia might know you're not questioning

او خوب است، اما فکر می‌کنم کلودیا ممکن است بداند که شما از

people who will actually know what it is I want to, Sara, I think, is.

افرادی که واقعاً می‌دانند من می‌خواهم، سؤال نمی‌کنید، فکر می‌کنم سارا اینطور است.

Good afternoon. I'm. I want to not.

عصر بخیر. من هستم. من نمی خواهم.

Today is good evening.

امروز عصر بخیر است.

But I'm just going to keep it simple and say.

اما من فقط آن را ساده نگه می دارم و می گویم.

Chao.

چائو

Okay. Anyway, right. Of.

باشه. به هر حال درسته از.

So. Yeah. Yes.

بنابراین. آره آره.

It does indeed mean good bye.

این واقعاً به معنای خداحافظی است.

So far so good. Yes.

تا اینجای کار خیلی خوبه. آره.

All right Steve it does.

بسیار خوب استیو این کار را می کند.

Yes, it does mean arrivederci.

بله، این به معنای رسیده است.

Goodbye.

خداحافظ.

So wait.

پس صبر کن.

Yes. English.

آره. انگلیسی.

addict is Italian addict today.

معتاد امروز معتاد ایتالیایی است.

Yes. Well, it's just a bit of a fun thing.

آره. خوب، این فقط کمی سرگرم کننده است.

I know, I know, you know, I know, I know, sir Mr..

من می دانم، می دانم، شما می دانید، من می دانم، می دانم، آقا آقای...

I mean, I so am I, Mr.. Duncan.

یعنی من همینطور هستم، آقای دانکن.

Okay. Steve. Steve,

باشه. استیو استیو

dear. Yeah.

عزیزم آره

We might not be doing this together much longer.

شاید این کار را با هم انجام ندهیم.

Here we go. Here's another one. Steve.

در اینجا ما می رویم. اینم یکی دیگه استیو

Now you have to listen.

حالا باید گوش کنی پس پس

So, so so listen.

پس گوش کن از

Use all of your concentration skills.

تمام مهارت های تمرکز خود استفاده کنید.

I know, I know, that's asking a lot.

می‌دانم، می‌دانم، این خیلی سؤال است.

Here we go. Ready?

در اینجا ما می رویم. آماده؟

Yes. I'm ready.

آره. من آماده ام.

Do Vale cafe piu vicino.

Do Vale cafe piu vicino.

Do vale cafe piu vicino.

Do vale cafe piu vicino.

The fate of a is is of a is.

سرنوشت a is از a is است.

I can't remember what that means, but that's a coffee.

من نمی توانم به یاد بیاورم که معنی آن چیست، اما این یک قهوه است.

Pew is a little.

پیو کمی است.

I think,

فکر می کنم،

I can't remember what the vai means.

نمی توانم به خاطر بیاورم که vai یعنی چه.

Just get the the general idea.

فقط ایده کلی را دریافت کنید.

So this might be a question that you were asking generally.

بنابراین ممکن است این سوالی باشد که شما به طور کلی می پرسیدید.

So I will give you a clue.

بنابراین من به شما یک سرنخ می دهم.

Steve, this is a general question about maybe some

استیو، این یک سوال کلی در مورد شاید

where somewhere.

جایی است.

Oh, can you tell me the way to somewhere?

اوه، می تونی راه رسیدن به جایی رو به من بگی؟

Is that what it is? You are not far off.

این همان چیزی است که هست؟ شما دور نیستید. آیا می

Can you can you, yes.

توانی، بله

Give me the directions to a cafe in a place

راهنمایی های لازم برای رفتن به کافه ای در مکانی

called the Chino Hmhm.

به نام چینو همم را به من بدهید.

Something like that.

یه چیزی شبیه اون.

Yeah. No, you're not far. So let's have a look, shall we?

آره نه دور نیستی پس بیایید نگاهی بیندازیم، نه؟

So we'll listen to it again.

پس ما دوباره به آن گوش خواهیم داد.

So where is okay? The cafe.

پس کجا خوبه؟ کافه.

And that.

و آن.

Is that the name of the cafe piu voce.

آیا این نام کافه piu voce است.

No, I just let me speak Steve Vecino.

نه، من فقط اجازه دادم استیو وچینو صحبت کنم.

Now think of, think of a word in English.

حالا به یک کلمه انگلیسی فکر کنید.

This vecino might be the area or the vicinity.

این vecino ممکن است منطقه یا مجاورت باشد.

So you are asking where the.

بنابراین می‌پرسید کجاست.

Here it is. Okay. Just tell us, Mr.

ایناهاش. باشه. فقط به ما بگو، آقای

Duncan. Here it is.

دانکن. ایناهاش.

The Vale Cafe piu vicino.

کافه Vale piu vicino.

Do they got piu vicino?

آیا آنها پیو ویچینو دارند؟

Where is the nearest cafe?

نزدیکترین کافه کجاست؟

So I suppose well done.

بنابراین من فکر می کنم خوب انجام شده است.

I would say that you cracked that quite well.

من می گویم که شما آن را به خوبی کرک کردید.

So what I find interesting about this is you can, if you look carefully,

بنابراین چیزی که در این مورد برای من جالب است این است که شما می توانید، اگر با دقت نگاه کنید،

you can sort of understand the rhythm of the question.

می توانید به نوعی ریتم سوال را درک کنید.

And once you realise that, you will slowly unlock the language.

و هنگامی که متوجه شدید، به آرامی قفل زبان را باز خواهید کرد.

This is something I often say about learning any language.

این چیزی است که من اغلب در مورد یادگیری هر زبانی می گویم.

Learning any language is you.

یادگیری هر زبانی شما هستید.

You eventually unlock the code so all languages have a secret code.

در نهایت شما قفل کد را باز می کنید تا همه زبان ها یک کد مخفی داشته باشند.

But over time, as you pick up certain words, you will understand that secret code.

اما با گذشت زمان، وقتی کلمات خاصی را انتخاب می کنید، آن کد مخفی را خواهید فهمید.

So that is a good one. Well then, Steve, I thought you did very well there.

پس این یکی خوب است. خب، استیو، فکر می‌کردم تو آنجا خیلی خوب عمل کردی.

I couldn't remember it, so that's worth remembering.

من نتوانستم آن را به خاطر بسپارم، پس ارزش یادآوری را دارد.

and you'd probably, you'd probably say,

و احتمالاً، احتمالاً می گویید،

pear favourite after that.

پس از آن گلابی مورد علاقه شماست.

Said that you sounded polite

گفت که مودب به نظر می رسید

and then grassy afterwards.

و بعد از آن علف.

If they told you so. Here's a right.

اگر به شما گفته اند. در اینجا یک حق است.

Okay, Steve, we're going to move on.

باشه، استیو، ما به جلو می رویم.

We've got we've got 15 of these.

ما 15 تا از اینها داریم.

So quite a few.

بنابراین تعداد کمی از آنها.

And also we will be having a quick break as well later.

و همچنین بعداً یک استراحت سریع نیز خواهیم داشت .

Here's another one Steve.

اینم یکی دیگه از استیو پس باز هم

So again you have to listen.

باید گوش کنید.

And here it comes.

و اینجا می آید.

It will be you will hear it twice.

این خواهد بود که شما آن را دو بار خواهید شنید.

And here it comes right now.

و همین الان می آید.

Oh so guardrail menu per February.

اوه پس منوی گاردریل در ماه فوریه.

Post so guardrail menu for February.

منوی گاردریل را برای فوریه ارسال کنید.

Well I think menu is the menu if you're in a restaurant.

خوب من فکر می کنم اگر در یک رستوران هستید، منو همان منو است.

So it's the menu please.

پس این منو لطفا.

can you show me.

می توانید به من نشان دهید

Oh can you give me the menu please.

اوه میشه منو بدید لطفا

Something like that.

یه چیزی شبیه اون.

yeah.

That's as close as I'm going to get.

بله

این به همان اندازه نزدیک است که من قرار است برسم.

Well, of course we have pull for at the end, which of course is please.

خب، البته ما در پایان کشش داریم، که البته لطفاً.

So you are right about that.

پس در این مورد حق با شماست.

Also, you spotted the word menu,

همچنین کلمه منو را مشاهده کردید

which is strangely the same as it is in French.

که به طرز عجیبی با زبان فرانسه یکی است.

And of course we use the same word in English as well.

و البته ما در انگلیسی هم از همین کلمه استفاده می کنیم .

So what I'm showing here today, Steve, is you might find it much easier

بنابراین چیزی که من امروز در اینجا نشان می دهم، استیو، این است که ممکن است

to learn another language than you realise, just by looking at the sentence

یادگیری زبان دیگری بسیار آسان تر از آنچه تصور می کنید، پیدا کنید، فقط با نگاه کردن به جمله

and realising that there are lots of words that are similar to your own language.

و فهمیدن این که تعداد زیادی کلمات مشابه زبان خودتان وجود دارد.

So I think I think you did again very well. There we are.

بنابراین من فکر می کنم که شما دوباره خیلی خوب عمل کردید. ما آنجا هستیم.

Listen to it again.

دوباره گوش کن

So listen carefully. We'll we'll play it again.

پس با دقت گوش کن ما دوباره آن را بازی خواهیم کرد.

Oh so guardrail menu for February.

اوه، منوی گاردریل برای فوریه.

First.

اولین.

So guardrail menu for February.

بنابراین منوی گاردریل برای فوریه.

And what is it, Mr.

و آن چیست، آقای

Duncan? What is it?

دانکن؟ چیست؟

Can I look at the menu?

میتونم منو نگاه کنم؟

right.

درست.

Is can I look at the menu, please?

آیا می توانم به منو نگاه کنم، لطفا؟

Yes, that's that's going to be a good one to remember. Yes.

بله، این یادداشت خوبی خواهد بود. آره.

So some of these are very useful

بنابراین برخی از اینها

for asking for things, maybe a request or maybe a word.

برای درخواست چیزها، شاید یک درخواست یا شاید یک کلمه، بسیار مفید هستند.

So we are looking at some simple words as well along the way.

بنابراین ما در طول مسیر به چند کلمه ساده نیز نگاه می کنیم .

Also some phrases that might that might be useful for you Mr.

همچنین عباراتی که ممکن است برای شما مفید باشد آقای

Steve, because I know you are going there looking maybe for a little bit of excitement

استیو، زیرا می دانم که شما به دنبال کمی هیجان

and maybe a little bit of fun. So we we will see what happens.

و شاید کمی سرگرمی به آنجا می روید. پس ما خواهیم دید که چه اتفاقی می افتد.

There is an interesting fact from Giovanni, Revathi.

یک واقعیت جالب از جیووانی، رواتی وجود دارد.

you can use Bongiorno after midday,

می توانید بعد از ظهر،

even during early afternoon.

حتی در اوایل بعد از ظهر از Bongiorno استفاده کنید.

Oh, so that's good to get that from an Italian person.

اوه، خوب است که آن را از یک فرد ایتالیایی دریافت کنید.

because, yeah, they've told us the one I was reading.

زیرا، بله، آنها به ما گفته اند که من در حال خواندن آن بودم.

You can't use it after midday.

بعد از ظهر نمی توانید از آن استفاده کنید.

So it's good to know that you can. Yeah.

پس خوب است بدانید که می توانید. آره

And you're not going to be embarrass yourself.

و خودت خجالت نمیکشی

But I think the the general chow is probably used a lot.

اما من فکر می کنم که غذای عمومی احتمالاً زیاد استفاده می شود. می

I know it's normally with familiar people, but I would imagine it's acceptable.

دانم که معمولاً با افراد آشنا است، اما تصور می کنم قابل قبول است.

We'll find out all these little subtleties.

ما تمام این ظرافت های کوچک را خواهیم فهمید.

We will find out as when we. The subtleties. Subtleties.

همانطور که در آن زمان خواهیم فهمید. ظرافت ها ظرافت ها

That's a good word.

این کلمه خوبی است.

the subtleties of the language, the little points that,

ظرافت های زبان، نکات کوچکی که،

not the general points, the sort of nuances, the subtleties,

نه نکات کلی، نوع ظرافت ها، ظرافت ها،

the little bits that you need to know to to that will mark you out from being a tourist.

ریزه کاری هایی که باید بدانید تا شما را از توریست بودن مشخص می کند.

Yeah. Well that's it. So, Mr. Steve, subtle.

آره خب همین. بنابراین، آقای استیو، ظریف.

Subtle is just a small soft or maybe almost, almost the unnoticeable thing.

ظریف فقط یک چیز نرم کوچک یا شاید تقریباً غیرقابل توجه است.

So yes, the subtleties are the small things can take it contained within something.

بنابراین بله، ظرافت‌ها چیزهای کوچکی هستند که می‌توانند آن را درون چیزی قرار دهند.

Here's another one, Steve. Again,

اینم یکی دیگه، استیو. باز هم

where are we.

Which one is this number?

ما کجا هستیم

این عدد کدام است؟

We're doing this until 4:00.

ما این کار را تا ساعت 4:00 انجام می دهیم.

well, I just said to you, we're doing a few and then having a break again.

خوب، من فقط به شما گفتم، ما چند کار را انجام می دهیم و دوباره استراحت می کنیم.

I do like it when you don't listen to me.

من دوست دارم وقتی به من گوش نمی دهی

When the

وقتی که

I said.

گفتم

When the

وقتی

I say, just wait.

میگم فقط صبر کن باشه

Okay?

؟

I'll play that again because I think I may have spoken over it

من آن را دوباره بازی می کنم زیرا فکر می کنم ممکن است در مورد آن صحبت کرده باشم و

then deviated Dell trainer Firenze.

سپس مربی Dell Firenze را منحرف کرده باشم.

Then the ability Dell trainer Firenze.

سپس توانایی Dell مربی Firenze.

This is harder.

این سخت تر است.

I think that ability is a ticket.

من فکر می کنم این توانایی یک بلیط است.

train no is probably a train.

قطار شماره احتمالا یک قطار است.

so where do I get a train ticket

پس از کجا می توانم بلیط قطار

to Firenze or something like that?

به Firenze یا چیزی شبیه به آن را تهیه کنم؟

Yes, but but but the last.

بله، اما اما آخرین.

The last word is a famous part of Italy.

حرف آخر قسمت معروف ایتالیاست. آتش سوزی

Firenze.

Okay, so, Oh, can I.

خوب، پس، اوه، می توانم. آیا

Can I buy a train ticket to Firenze?

می توانم بلیط قطار به Firenze بخرم؟

Or. I don't know what.

یا. نمیدونم چیه

Vendee.

Vendee sounds like a vending machine, but where do I get the ticket.

وندی.

وندی به نظر می رسد مانند یک ماشین خودکار، اما بلیط را از کجا بیاورم.

Yes. From.

آره. از جانب.

Well in fact you are you are correct again, Steve.

خوب در واقع شما درست می گویید، استیو.

Well done.

Vendor which is sell sell a sell.

آفرین.

فروشنده ای که می فروشد فروش می فروشد.

Yeah. Seller.

آره فروشنده.

So a person selling something.

بنابراین شخصی که چیزی را می فروشد.

So we also use the word in English.

بنابراین ما در انگلیسی نیز از این کلمه استفاده می کنیم.

So a person who is selling something is called a vendor.

بنابراین به شخصی که چیزی می فروشد فروشنده می گویند.

They sell something.

چیزی می فروشند. پس

So you you again very.

شما دوباره خیلی. آیا

Can you see now how how you can know a language

اکنون می توانید ببینید که چگونه می توانید یک زبان را

without actually really understanding it completely.

بدون درک کامل آن بدانید.

Because as we've pointed out before, lots of words between, languages in Europe are all in,

از آنجا که همانطور که قبلاً اشاره کردیم، بسیاری از کلمات بین، زبان ها در اروپا همه به هم هستند،

you know, they're very similar because of cross over, cross over of cultures,

می دانید، آنها به دلیل تلاقی، تلاقی فرهنگ ها،

people moving around other countries, taking over other countries in the past and,

حرکت مردم در کشورهای دیگر، تسلط بر کشورهای دیگر بسیار شبیه هستند. گذشته و،

and the language all gets assimilated and similar words crop up everywhere.

و زبان همه جذب می شود و کلمات مشابه در همه جا ظاهر می شوند.

So you can sort of start, start to guess.

بنابراین می توانید به نوعی شروع کنید، شروع به حدس زدن کنید.

I mean, Vendee is is like a vending machines.

منظورم این است که Vendee مانند یک دستگاه فروش خودکار است.

We've got the word vending machine. Yeah. Well vend means sell.

ما کلمه ماشین فروش را داریم. آره خب وند یعنی فروش.

Sell. Yeah.

فروش. آره

So a machine that will sell you things when you put your money in. Yes.

بنابراین ماشینی که وقتی پول خود را در آن می گذارید به شما چیزهایی می فروشد. بله. پس

so yeah.

آره.

And so that's I didn't know.

و بنابراین من نمی دانستم.

Yeah, but that's quite good.

بله، اما این خیلی خوب است.

No trade. No is obviously a trade.

هیچ تجارت. نه بدیهی است که یک تجارت است.

And you, you picked up you picked up ticket as well from that

و شما هم از آن بلیط برداشتید

so that the last the last part of that sentence, I will give you the answer.

تا آخرین قسمت آن جمله جواب شما را بدهم.

Now, Steve,

حالا استیو،

do you sell train tickets to Florence?

بلیت قطار فلورانس را می‌فروشی؟

oh. Firenze is Florence.

اوه Firenze فلورانس است.

Florence.

فلورانس.

So there it is.

بنابراین وجود دارد. آیا

Do you sell train tickets to Florence?

بلیط قطار فلورانس را می فروشید؟

So maybe Mr. Steve is trying to get away from me.

بنابراین شاید آقای استیو سعی دارد از من دور شود.

Maybe you have to run to the railway station, Steve, because you want to get away from me.

شاید باید به ایستگاه راه آهن بدوید، استیو، چون می خواهید از من دور شوید.

Maybe you are escaping me.

شاید داری از من فرار میکنی

And suddenly you think I will go to Florence.

و ناگهان فکر می کنی من به فلورانس خواهم رفت. به

It seems like a very nice place to visit. Which, of course it is.

نظر مکان بسیار خوبی برای بازدید است. که البته همینطور است.

So there is another one that I thought that was quite good.

بنابراین یکی دیگر وجود دارد که به نظر من بسیار خوب است.

Here's another one, Steve.

اینم یکی دیگه، استیو.

So some of these might be more appropriate for you

بنابراین برخی از اینها ممکن است برای شما مناسب تر باشند

because you are planning to go see.

زیرا قصد دارید برای دیدن آن بروید.

Hey, can I just say something, Mr.

هی، می توانم فقط چیزی بگویم، آقای

Juncker, this is this is a classic case of, of when you have

یونکر، این یک مورد کلاسیک از زمانی است که شما دارید،

because when people were when we go to Italy, we people were speak those words

زیرا زمانی که مردم وقتی به ایتالیا می رفتیم، ما مردم آن کلمات را می گفتیم

and it's much easier you've often said like when you were teaching Chinese people in China,

و خیلی راحت تر است که شما اغلب گفته اید. مثل زمانی که در چین به چینی ها آموزش می دادید،

they could read

آنها می توانستند

the English and they could

انگلیسی را بخوانند و می توانستند آن را

understand it, but when someone spoke it to them, it's much more difficult.

بفهمند، اما وقتی کسی آن را با آنها صحبت می کرد، بسیار دشوارتر است.

So I think we'll find that it's going to be more difficult

بنابراین فکر می کنم متوجه خواهیم شد که

to understand than Italian person, because they'll be speaking a lot faster.

درک این موضوع از یک فرد ایتالیایی دشوارتر خواهد بود، زیرا آنها بسیار سریعتر صحبت می کنند.

Yes, and we won't.

بله، و نخواهیم کرد.

If it's written down, you can pick out those words that you can guess at,

اگر نوشته شده باشد، می‌توانید کلماتی را که می‌توانید حدس بزنید، انتخاب کنید،

but when you're speaking to somebody, it's going to be much more difficult. Yes.

اما وقتی با کسی صحبت می‌کنید، بسیار دشوارتر خواهد بود. آره.

Just cheat, says Idris.

ادریس می گوید فقط تقلب کن.

Yes, I will do that, I will, I will do use app apps on the phone and things like that.

بله، من این کار را انجام خواهم داد، من از برنامه های برنامه در تلفن و مواردی از این قبیل استفاده خواهم کرد.

All, in Inglés? no.

همه، در انگلیسی؟ نه

There's a word for don't understand none. I can't remember what it is now.

یک کلمه برای نفهمیدن هیچکدام وجود دارد. الان یادم نمیاد چیه

Don't comprehend de it's not that.

نفهمید که این نیست

It's something else.

چیز دیگری است.

that's Spanish, but that might be Spanish. Yes.

این اسپانیایی است، اما ممکن است اسپانیایی باشد. آره.

I can't remember what.

یادم نمیاد چیه

I don't understand this, but I'll just say English.

من این را نمی فهمم، اما فقط انگلیسی می گویم.

I think it's inglés.

فکر کنم انگلیسی باشه

I know we're doing another one anyway, right? Like I so we're doing another.

من می دانم که ما به هر حال یک کار دیگر انجام می دهیم، درست است؟ مثل من، پس ما داریم کار دیگری می کنیم.

We're doing one more, and then we'll have a little break.

ما یک کار دیگر انجام می دهیم و سپس کمی استراحت خواهیم داشت.

Here's the next one, Steve.

اینم بعدی، استیو.

So listen carefully.

پس با دقت گوش کن

I'll listen to it rather than look at the screen.

من به جای اینکه به صفحه نمایش نگاه کنم به آن گوش خواهم داد.

I'll see if I can get it right. Okay.

ببینم میتونم درستش کنم یا نه باشه.

Here it is.

ایناهاش.

Well, your dinner moon taxi.

خوب، تاکسی ماه شام ​​شما.

Perla. Roberto!

پرلا. روبرتو!

For your dinner.

برای شام شما

Moon taxi! Perla! Roberto!

تاکسی ماه! پرلا! روبرتو!

Do you want it again?

بازم میخوای؟

Something about a taxi? Probably. I'll play it again.

چیزی در مورد تاکسی؟ شاید. دوباره بازیش میکنم

Because that's quite a long sentence.

چون این جمله بسیار طولانی است.

Just to be fair, here it is.

فقط برای انصاف، اینجاست.

While your dinner moon taxi!

در حالی که شام ​​شما تاکسی ماه!

Perla. Roberto!

پرلا. روبرتو!

Boy, you're not a moon. Taxi!

پسر تو ماه نیستی تاکسی!

Perla! Roberto!

پرلا! روبرتو! می

You see?

بینی؟

There we go.

As soon as you look at it, you can sort of guess

ما میرویم آنجا.

به محض اینکه به آن نگاه می کنید، می توانید حدس بزنید

so. Something about a taxi to the airport?

. چیزی در مورد تاکسی به فرودگاه؟

Very good.

خیلی خوب.

I don't know what's ordinary. Taxi?

من نمی دانم چه چیزی معمولی است. تاکسی؟

Or is that. Yeah, something about it.

یا همین است. بله، چیزی در مورد آن.

If you listen to it, it's more difficult if you look at it and see it written down.

اگر به آن گوش دهید، اگر به آن نگاه کنید و نوشته شده آن را ببینید دشوارتر است.

Well, there is a big gap.

خوب، یک شکاف بزرگ وجود دارد.

There is a big clue. There is a question mark at the end.

یک سرنخ بزرگ وجود دارد. در پایان یک علامت سوال وجود دارد.

So already, you know that I'm asking a question.

بنابراین، شما می دانید که من یک سوال می پرسم.

Yes. So what? What might you ask?

آره. پس چی؟ چه چیزی ممکن است بپرسید؟

Where do I catch

کجا

a taxi?

تاکسی بگیرم؟

To the airport.

به فرودگاه.

You are. You are very close.

شما هستید. شما خیلی نزدیک هستید.

Something like that.

یه چیزی شبیه اون.

Yeah. Because. Yeah.

آره زیرا. آره

non-GAAP non-GAAP show or non-GAAP

non-GAAP non-GAAP show یا non-GAAP

non-GAAP is not understand non-GAAP Cisco.

non-GAAP غیر GAAP Cisco درک نمی شود.

well. Capiche?

خوب. کاپیشه؟

non-GAAP Cisco.

سیسکو غیر GAAP

Glaser.

گلیزر.

So quite often, quite often the C sound. Steve.

بنابراین اغلب، اغلب اوقات صدای C. استیو

Don't forget Piazza. Steve.

پیاتزا را فراموش نکنید. استیو

The C sound is often like chair.

صدای C اغلب مانند صندلی است.

Yes, I know, so here we go then.

بله، من می دانم، پس ما به اینجا می رویم.

So I thought you did very well with this phrase.

بنابراین فکر کردم با این عبارت خیلی خوب عمل کردید.

Steve.

استیو

Yes. You got taxi and also you got airport as well.

آره. تاکسی گرفتی و فرودگاه هم گرفتی.

And the only part you didn't get was the actual construction of the sentence.

و تنها بخشی که دریافت نکردید ساخت واقعی جمله بود. ولی

But but I know it's very good.

میدونم خیلی خوبه

Here we go. order.

در اینجا ما می رویم. سفارش.

Oh, you could have guessed.

I could have guessed that.

اوه، می توانستید حدس بزنید.

می توانستم این را حدس بزنم.

So you can see the second word is.

بنابراین شما می توانید ببینید کلمه دوم است.

Oh, Dinara.

آه دینارا

Me or Dan? Army, which is asking for something.

من یا دن؟ ارتشی که چیزی می خواهد.

Ordering or requesting something.

سفارش یا درخواست چیزی.

So you are asking for a taxi to the airport first, where it's quite difficult to pronounce P.

بنابراین شما ابتدا درخواست تاکسی به فرودگاه می‌کنید، جایی که تلفظ P بسیار دشوار است.

Oh, I think it's pui.

اوه، فکر می‌کنم pui است.

Oh, it's I think it's actually pronounced pui boy.

اوه، فکر می کنم در واقع pui boy تلفظ می شود.

Oh boy. Oh. In fact, you should be able to hear it.

اوه پسر. اوه در واقع شما باید بتوانید آن را بشنوید. همین

It's right there, Steve.

جاست، استیو.

I'll play it because we've got it here. Hopefully.

من آن را بازی می کنم زیرا ما آن را اینجا داریم. خوشبختانه.

Wait. That Steve I'll play it to you.

صبر کن. که استیو من آن را برای تو بازی خواهم کرد.

Listen carefully

while your dynamism. Taxi polite.

در حین پویایی خود با دقت گوش دهید. تاکسی مودب

Oh, pathway.

اوه، مسیر

You got to pronounce every so well.

باید خیلی خوب تلفظ کنی

You just have to be polite or partial to C.

فقط باید نسبت به C مؤدبانه یا جزئی رفتار کنید. در کلمه اول

There's three consonants to three vowels in that first word I think is I think it's poor.

سه صامت به سه مصوت وجود دارد که فکر می کنم این است که فکر می کنم ضعیف است.

We a difficult for us British people to pronounce lots of lots of,

برای ما بریتانیایی‌ها سخت است که بسیاری از

vowels together, because we have tend to have lots of concern

مصوت‌ها را با هم تلفظ کنیم، زیرا

in our in our words. Yes,

در کلمات خود نگرانی‌های زیادی داریم. بله،

we'll we'll have a quick break.

ما یک استراحت سریع خواهیم داشت.

I think we'll have a break and then we'll do some more.

فکر می کنم استراحت کنیم و بعد کارهای بیشتری انجام دهیم.

We've got some more coming up as well. But I think this is very interesting.

ما چند مورد دیگر را نیز در پیش داریم. اما به نظر من این خیلی جالب است.

So even though this is not connected to English, what I am saying is

بنابراین حتی اگر این به انگلیسی متصل نیست، آنچه من می گویم این است

that even if you don't understand the language, if you already have your own language

که حتی اگر زبان را نمی فهمید، اگر قبلاً زبان خود را

in your brain, it is easy to almost decode the language.

در مغز خود دارید، تقریباً رمزگشایی زبان آسان است.

It's almost like opening a safe.

تقریباً مثل باز کردن یک گاوصندوق است.

If you listen carefully, you can hear the

اگر با دقت گوش دهید، می توانید

clicks.

کلیک ها را بشنوید.

If you listen carefully to another language, you can also hear words that are familiar.

اگر با دقت به زبان دیگری گوش دهید، می توانید کلمات آشنا را نیز بشنوید.

So I think that that's it is a very good exercise.

بنابراین من فکر می کنم که این یک تمرین بسیار خوب است.

There we go.

ما میرویم آنجا.

Do you have given the as has reminded us that the Italian oh is a very

آیا شما به عنوان به ما یادآوری کرده است که اوه ایتالیایی بسیار

single sound and short.

تک صدایی و کوتاه است.

so we've got to be careful like, no, we say no, but it's not

بنابراین ما باید مراقب باشیم مانند، نه، ما نه می گوییم، اما

in Italian, so we've got to cut off that oh sound to an oh oh.

به زبان ایتالیایی نیست، بنابراین باید صدای اوه را به آه اوه قطع کنیم.

same as see.

همان طور که ببینید

Listen. Go see. Yes, we must go see.

گوش بده. برو ببین. بله باید بریم ببینیم

I think so.

من هم اینچنین فکر میکنم.

We've got to get those vowel sounds right, Mr. Duncan. Right.

ما باید صداهای صدادار را درست دربیاوریم، آقای دانکن. درست.

See you after the break.

بعد از استراحت می بینمت

We'll have a quick break, and then we will be back, and we will do some more of this.

ما یک استراحت سریع خواهیم داشت، و سپس برمی گردیم، و مقداری دیگر از این کار را انجام خواهیم داد.

And I think it is a very good way of not only looking at one particular language,

و من فکر می‌کنم این یک راه بسیار خوب است که نه تنها به یک زبان خاص نگاه می‌کنیم،

but also looking at the way in which we can all learn a second language as well.

بلکه به روشی که همه ما می‌توانیم زبان دوم را نیز یاد بگیریم، نگاه کنیم.

I thought you would enjoy those lovely sights there.

فکر می کردم از دیدن مناظر زیبای آنجا لذت خواهید برد .

English addict is with you.

معتاد انگلیسی با شماست.

And it is Sunday. We.

و یکشنبه است. ما

And we are here live right now on YouTube.

و ما در حال حاضر به صورت زنده در YouTube اینجا هستیم.

It is 3:30. Exactly.

ساعت 3:30 است. دقیقا.

And I'm here. And also.

و من اینجا هستم. و همچنین.

Yes, we have him as well.

بله، او را هم داریم.

This guy, Mr. Steve is with us as well.

این مرد، آقای استیو نیز با ما است.

We are just a week away from the big meet up in Rome.

ما فقط یک هفته با گردهمایی بزرگ در رم فاصله داریم.

We are meeting some of you.

ما در حال ملاقات با برخی از شما هستیم.

And I look forward.

و من منتظرم.

I really I'm really looking forward to this because we've got some lovely friends

من واقعاً مشتاقانه منتظر این هستم زیرا ما دوستان دوست داشتنی

and loyal viewers that we're going to to go and see, and it's going to be fantastic.

و بینندگان وفاداری داریم که می‌رویم و می‌بینیم، و فوق‌العاده خواهد بود.

Yes. and, I want to learn some Italian as well.

آره. و، من می خواهم کمی ایتالیایی نیز یاد بگیرم.

if they say it's Italian.

اگر بگویند ایتالیایی است.

Fantastico.

فوق العاده.

Is that right?

درست است؟

Have you just.

آیا شما فقط.

I'm sure that is, I've just.

من مطمئن هستم که این است، من فقط.

Vitus has put something on here.

ویتوس چیزی در اینجا گذاشته است.

Hello, Vitus.

سلام ویتوس

Which I've never realised before.

چیزی که قبلاً هرگز متوجه آن نشده بودم.

the word stressed,

کلمه استرس، به

meaning that you, you know, feeling nervous and stressed.

این معنی که شما، می دانید، احساس عصبی و استرس دارید.

You've got too much stuff going on.

شما چیزهای زیادی در حال انجام است.

You realise stressed does mean stressed.

متوجه شدید استرس به معنای استرس است.

Yeah, that's what I mean. I'm just explaining it.

آره منظورم همینه فقط دارم توضیح میدم این

it's, it's just desserts, spelt backwards, desserts.

فقط دسر است، املای عقب، دسر.

So. And that is correct.

بنابراین. و این درست است.

Look at that.

به آن نگاه کنید.

I've never realised that before.

من قبلاً هرگز متوجه این موضوع نشده بودم.

so. Yeah, if you're feeling stressed, have a dessert,

بنابراین. بله، اگر استرس دارید، دسر بخورید،

have some desserts, not chocolate.

دسر بخورید، نه شکلات.

And then you feel better I think so I think it's, it's the only way to live, to be honest.

و آنگاه احساس بهتری پیدا می‌کنی، من فکر می‌کنم که این تنها راه زندگی است، صادقانه بگویم.

Or if you have too many desserts,

یا اگر دسر زیاد میل کنید، به دلیل چاق شدن،

you will be stressed about your health because you're getting fat.

در مورد سلامتی خود استرس خواهید داشت .

That's something. Yeah baby.

این چیزی است که. آره عزیزم

Thank you for that. V8's very good.

بابت آن تشکر می کنم. V8 خیلی خوبه

Never seen that connection before.

قبلاً آن ارتباط را ندیده بودم.

So here we go Steve.

بنابراین ما به استیو می رویم.

We've got some more Italian phrases.

ما چند عبارت ایتالیایی دیگر داریم.

And here is the next one.

و اینم مورد بعدی

I'm just trying to find it. Oh, here we go.

فقط دارم سعی میکنم پیداش کنم اوه، ما می رویم.

So this is something you might say because maybe

بنابراین این چیزی است که می توانید بگویید زیرا شاید از

you are enjoying your time in Italy very much.

زمان خود در ایتالیا بسیار لذت می برید.

So you might actually,

بنابراین شما ممکن است در واقع،

I'm just making sure that I've got this right, which is to listen.

من فقط مطمئن می شوم که این موضوع را درست درک کرده ام، یعنی گوش دادن.

Yes. Here we go.

آره. در اینجا ما می رویم.

Are you ready, Steve?

آماده ای استیو؟

I'm going to listen first, but not look at the words.

من می خواهم اول گوش کنم، اما به کلمات نگاه نکنم.

Okay, here he comes.

خوب، او می آید.

Voice of Israel.

صدای اسرائیل

Resto de la mia vita cuy.

Resto de la mia vita cuy.

While your passata la resto de la mia vita. Cui.

در حالی که پاستاتا لا رستو د لا میا ویتا. Cui.

Passata.

پاساتا

it's going to have to look at it, Mr. Duncan.

باید به آن نگاه کرد، آقای دانکن.

Okay, watch your posture.

باشه مواظب حالتت باش

La resto de la mia vita cui.

La resto de la mia vita cui.

Well, your passata arresto de la mia vita cui

خوب، پاستاتا دستگیرتو د لا میا ویتا کوی

resto.

ریستو.

Is that sleeping or something like that?

اون خوابه یا یه همچین چیزی؟

pesar de No, don't know that one, Mr.

پسار د نه، آن یکی را نمی شناسم، آقای

Duncan.

دانکن.

You're going to have to. Pesaro.

شما مجبور خواهید بود. پسارو

Pesaro is that passage.

پسارو همان گذرگاه است.

Is that going somewhere.

آیا این به جایی می رود

Yes I actually that's, that's, that's very interesting.

بله، در واقع همین است، این است، این بسیار جالب است.

The resto.

استراحت.

Resto is that hotel or something like that.

Resto همان هتل یا چیزی شبیه به آن است.

Oh it can be mean a period of time.

اوه می تواند به معنای یک دوره زمانی باشد.

So think of how would you use that word sometimes.

بنابراین فکر کنید که گاهی اوقات چگونه از آن کلمه استفاده می کنید.

So instead of sleeping or lying down

بنابراین به جای خوابیدن یا دراز کشیدن،

maybe you could use it in another way as well.

شاید بتوانید به روش دیگری نیز از آن استفاده کنید.

Not sleeping. That going down.

نخوابیدن که پایین میاد

But I don't know.

اما من نمی دانم.

What about the extended period of time?

در مورد مدت زمان طولانی چطور؟

A long time, well you know what?

خیلی وقته، خوب میدونی چیه؟

You you are you are very good at this.

تو که هستی تو این کار خیلی خوب هستی

You you're you're very good at that.

تو که هستی تو این کار خیلی خوب هستی

You might be better. Well, then you realise that this.

شاید بهتر باشی خوب، پس شما متوجه می شوید که این.

I want to spend the rest of my life here.

من می خواهم بقیه عمرم را اینجا بگذرانم.

Says Beatrice, well,

بئاتریس می گوید، خب،

I just Beatrice means she wants to spend the rest of her life on the live stream.

من فقط بئاتریس یعنی او می خواهد بقیه عمرش را در پخش زنده بگذراند.

Maybe.

شاید.

My remaining life.

زندگی باقی مانده من

something about the rest of my life.

چیزی در مورد بقیه زندگی من

Yes.

آره.

I want to spend the rest of my life here.

من می خواهم بقیه عمرم را اینجا بگذرانم.

People are saying that's what that means. Okay, let's have a look, shall we?

مردم می گویند این یعنی همین. خوب، بیایید نگاهی بیندازیم، می توانیم؟

So I will play it again just so you can hear it again.

بنابراین من آن را دوباره پخش می کنم تا دوباره آن را بشنوید.

Steve.

استیو

Voice of Israel.

صدای اسرائیل

Resto de la mia vita.

Resto de la mia vita.

Cui voglio basara el resto de la mia vita. Cui

Cui voglio basara el resto de la mia vita. کوی

is. Yeah. And.

است. آره و.

What about.

چه در مورد.

voglio pasar el resto

voglio pasar el resto

della mia with, a two hmhm,

della mia with, a two hmhm,

is a phrase I could use,

عبارتی است که می توانم از آن استفاده کنم.

in my totally, I think, like, I think life might be Vita.

rest of my life. Yes.

بقیه عمرم آره.

With you. Cui.

با تو. Cui.

I want to spend the rest of my life with you.

می خواهم بقیه عمرم را با تو بگذرانم.

Oh, is what I want to say.

اوه، این چیزی است که من می خواهم بگویم.

Well, well, what I, what I was thinking

خوب، خوب، چیزی که من به آن فکر می کردم این بود که

is, is if you were enjoying Italy so much, you might not actually want to leave.

اگر شما اینقدر از ایتالیا لذت می بردید، ممکن است واقعاً نخواهید آن را ترک کنید.

So I always remember there was an episode of family Guy.

بنابراین همیشه به یاد دارم که یک قسمت از Family Guy وجود داشت.

Do you remember when they went to Italy and Peter decided that he loved Italy so much

یادت هست وقتی به ایتالیا رفتند و پیتر تصمیم گرفت که آنقدر ایتالیا را دوست دارد

that they actually burned their passports and they they decided to live there forever.

که در واقع پاسپورت هایشان را سوزاندند و تصمیم گرفتند برای همیشه در آنجا زندگی کنند.

But of course, as with most family Guy episodes, things

اما البته، مانند اکثر قسمت‌های Family Guy ، همه چیز

don't go according to plan and they end up trying to get out.

طبق برنامه پیش نمی‌رود و در نهایت سعی می‌کنند از آن خارج شوند.

But under the new rule, since we left the European Union, we can only actually

اما طبق قانون جدید، از زمانی که اتحادیه اروپا را ترک کردیم، در واقع فقط می‌توانیم

stay in Italy.

در ایتالیا بمانیم. فکر

I think it's 90 days, I think maximum or something.

کنم 90 روزه، فکر کنم حداکثر یا همچین چیزی.

Okay, not that we're staying that long, so I'm going to say voglio pasada,

خوب، نه اینکه ما آنقدر می مانیم، بنابراین می خواهم به کسی که آنجا پیدا می کنم می گویم voglio pasada,

el resto della mia vita a two

el resto della mia vita a two

to somebody

I find there who I don't I just might be very attractive. Yes.

که من نمی بینم، فقط ممکن است خیلی جذاب باشد. آره.

and so

و به این ترتیب

would I be right in, in, in adding, taking out the key and adding a two to that.

من درست در، در، در اضافه کردن، درآوردن کلید و اضافه کردن دو به آن هستم.

And, would you say that was somebody that you'd met

و، آیا می گویید کسی بود که با او آشنا شده بودید

and you fell in love and you wanted to get married?

و عاشق شدید و می خواستید ازدواج کنید؟ آیا

Could you say that to them?

می توانید این را به آنها بگویید؟

somebody would tell us.

کسی به ما بگوید

Maybe Giovanna will tell us whether I could do that.

شاید جیوانا به ما بگوید که آیا می توانم این کار را انجام دهم.

Oh, okay. Here's another one. Are you ready?

اوه، باشه اینم یکی دیگه اماده ای؟

Because we have more, Look away. Look away from the screen. Yes. Go on.

چون ما بیشتر داریم، نگاه کن از صفحه نمایش نگاه کنید. آره. ادامه دادن.

So here's the next one, Steve.

بنابراین، این مورد بعدی است، استیو.

You might you might, you might actually get.

شما ممکن است شما ممکن است، شما ممکن است در واقع دریافت کنید.

But this is interesting because it is showing the construction of words and the similarities

اما این جالب است زیرا ساخت کلمات و شباهت های

between like, there is, similarities between French

بین مانند، وجود دارد، شباهت بین فرانسوی

and English, Spanish, also Italian.

و انگلیسی، اسپانیایی، همچنین ایتالیایی را نشان می دهد.

and of course, let's not forget, the English language borrows from all those languages.

و البته، فراموش نکنیم، زبان انگلیسی از همه آن زبان ها وام گرفته است.

So, so we have German or the older Germanic.

بنابراین، ما آلمانی یا آلمانی قدیمی تر داریم.

We also have French, and of course we have Italian.

فرانسوی هم داریم و البته ایتالیایی.

So that's the reason why there are many of these words in the English language,

بنابراین دلیل وجود بسیاری از این کلمات در زبان انگلیسی به این

is because the English language basically is, just, just a collection of all those things.

دلیل است که زبان انگلیسی اساساً فقط مجموعه ای از همه آن چیزها است.

Here we go. Here's another one. Steve, listen carefully on that.

در اینجا ما می رویم. اینم یکی دیگه استیو، با دقت به آن گوش کن.

Qualcuno de mi dito. Dear Samir, Al Pacino,

Qualcuno de mi dito. سمیر عزیز، آل پاچینو،

no idea

نمی‌دانم

who al coonerty mi dito Diaz, Samir al Pacino this is too advanced for me, Mr.

چه کسی می‌گوید دیاز، سمیر آل پاچینو، این برای من خیلی پیشرفته است، آقای

Duncan.

but let's see looking.

دانکن.

اما بیایید نگاه کنیم

Well, look at the writing.

خوب به نوشته نگاه کن

Look at it very carefully.

خیلی با دقت بهش نگاه کن

What's the last the last two words.

دو کلمه آخرش چیه

Oh, right. Yes.

درسته. آره.

You mean, the name of a person,

یعنی اسم یک آدم،

a famous actor, is it?

یک بازیگر معروف است؟

It was in, The Godfather.

در «پدرخوانده» بود. پس

so, yeah.

آره.

wait, where does Al Pacino live?

صبر کنید، آل پاچینو کجا زندگی می کند؟

I don't know,

نمی دانم،

that's it.

Oh, that's okay.

همین است.

اوه، اشکالی ندارد.

You say you're on the right, so it doesn't take long before you realise that you're okay.

شما می گویید که در سمت راست هستید، بنابراین طولی نمی کشد تا متوجه شوید که خوب هستید.

That's okay. That's that's fine.

اشکالی ندارد. همین که خوبه

So maybe we are telling another person something about themselves.

بنابراین شاید ما به شخص دیگری درباره خودشان چیزی می گوییم.

Conti, I need to add on the end of that last one

با این حال، من باید در پایان آخرین مورد

with you.

با شما اضافه کنم.

I'm going to remember that phrase.

من این عبارت را به خاطر خواهم آورد.

Giovanni.

جیووانی

I may need to use it.

شاید لازم باشد از آن استفاده کنم.

Okay, well, what about this one, Steve?

خوب، خوب، در مورد این یکی، استیو؟

Yes.

آره.

so, mojito sounds like Dettol,

بنابراین، موهیتو شبیه Dettol است

which is a disinfectant in the UK.

که یک ضدعفونی کننده در بریتانیا است.

Okay, that's that's not it.

خوب، این نیست.

Cloud cool. No.

ابر خنک نه.

See, my.

ببین، من.

That the, so migliore.

که، خیلی کوچک.

so look, look at that. Look at that word.

پس نگاه کن، به آن نگاه کن به آن کلمه نگاه کن

The one you just said. So,

همونی که گفتی بنابراین،

Somalia. Right.

سومالی. درست.

So. So would that sound like an English word

بنابراین. پس آیا این شبیه یک کلمه انگلیسی

such as similar?

مانند مشابه به نظر می رسد؟

Oh, is it, you look like Al Pacino or something.

اوه، شما شبیه آل پاچینو یا چیزی شبیه به این هستید.

Well, Mr.

خوب، آقای

Steve again, you say you, you are doing very well.

استیو، باز هم می گویید، کارتان خیلی خوب است.

Vitas has put it there. Thank you.

Vitas آن را در آنجا قرار داده است. متشکرم.

So it is a question.

پس جای سوال است. تا

Has anyone ever told you you look like Al Pacino?

حالا کسی بهت گفته شبیه آل پاچینو هستی؟

Yeah. So you might say that to someone in Italy.

آره بنابراین ممکن است این را به کسی در ایتالیا بگویید.

You might be walking along the road and somebody comes along and you go.

ممکن است در امتداد جاده قدم بزنید و کسی بیاید و شما بروید. تا

Has anyone ever told you you look like Al Pacino?

حالا کسی بهت گفته شبیه آل پاچینو هستی؟

Or that guy from Super Mario?

یا آن مرد سوپر ماریو؟

Well, if no one's going to say it to me because, unless I'm wearing a very dark wig.

خوب، اگر قرار نیست کسی آن را به من بگوید، مگر اینکه من کلاه گیس بسیار تیره ای به سر کرده باشم.

Well, the name will will be Bruce Willis.

خوب، نام بروس ویلیس خواهد بود.

Yes. With you?

آره. با تو؟

Oh, yes.

آه بله.

Has anyone ever told you that you look like Bruce Willis?

آیا تا به حال کسی به شما گفته که شبیه بروس ویلیس هستید؟

So you just you just change.

بنابراین شما فقط تغییر می کنید.

Change the name at the end.

در پایان نام را تغییر دهید.

A similar.

مشابه

Yeah. Yeah. Okay. You could be getting that one, couldn't I?

آره آره باشه. شما می توانید آن را دریافت کنید، نه؟

I like it when you mumble.

وقتی زمزمه می کنی دوست دارم

Here you go, Steve. He's another one.

برو، استیو. اون یکی دیگه با

Listen carefully.

دقت گوش کن

No Neil Murugadoss. So.

نه نیل موروگاداس. بنابراین.

So no Liberace. Single.

پس نه لیبراس. تنها.

No Neil Murugadoss.

نه نیل موروگاداس.

So so no Liberace single.

بنابراین هیچ تک آهنگ Liberace وجود ندارد. به طوری که

I got so I never got so many, but I can't remember.

من هرگز به این تعداد نرسیدم، اما نمی توانم به خاطر بیاورم.

So maybe

پس

may be in this situation.

شاید در این شرایط باشد.

You might be saying this to, to a young person or sexy Italian that you meet.

ممکن است این را به یک جوان یا ایتالیایی سکسی که ملاقات می کنید بگویید.

And maybe he's asking who I am.

و شاید او می پرسد من کی هستم.

Yeah.

So are you single or married?

آره

پس مجردی یا متاهل؟

No, it's not a question, though, because there's no question mark.

نه، این یک سوال نیست، زیرا هیچ علامت سوالی وجود ندارد.

so this is a statement now I got so I got so I can't remember what ragazza means.

بنابراین این یک بیانیه است که اکنون دریافت کردم، بنابراین نمی توانم به یاد بیاورم که ragazza یعنی چه.

Well, I'll give you clue. Ragazzi means boyfriend.

خوب، من به شما سرنخ می دهم. Ragazzi به معنای دوست پسر است.

right. Okay. Right.

درست. باشه. درست.

So what's the first word

پس اولین کلمه

on al mio?

در al mio چیست؟

My boyfriend. My boyfriend. Something about my boyfriend.

دوست پسر من. دوست پسر من. یه چیزی در مورد دوست پسرم

But the first word in the sentence is. What?

اما اولین کلمه در جمله این است. چی؟

Non? Which means

غیر؟ یعنی

I don't know. No.

من نمی دانم. نه.

Okay.

باشه.

Oh yeah.

So he must be right. Yeah.

اوه بله.

پس باید حق با او باشد. آره

So I thought it was just not okay. Yeah.

بنابراین فکر کردم که مشکلی نیست. آره

And meal means my,

و غذا یعنی من،

Just tell us, Mr. Duncan. It's getting frustrating.

فقط به ما بگو، آقای دانکن. داره خسته کننده میشه

I just, I just think it's. Okay.

من فقط، فقط فکر می کنم اینطور است. باشه.

I'll play it again.

دوباره بازیش میکنم

No name. Yo, ragazza sono libras. Single,

بدون نام. یو، ragazza sono libras. مجرد،

no nail.

بدون میخ

Murugadoss. Viewers are going down. Sono liberto AC oh, that's all right.

موروگادوس. بینندگان در حال کاهش هستند. Sono liberto AC اوه، همه چیز درست است.

Don't worry about the viewers. I'll take care of that.

نگران بینندگان نباشید من از آن مراقبت خواهم کرد.

He's not my boyfriend.

او دوست پسر من نیست.

Oh, so I'm going to say that to you.

اوه، پس من این را به شما می گویم.

Yes, I see you. Right.

بله، شما را می بینم. درست.

So maybe they'll see me and they'll go, so who's this guy I saw?

پس شاید آنها مرا ببینند و بروند، پس این مردی که دیدم کیست؟

No, not a llama or a girl.

نه، لاما یا دختر نیست.

So suddenly Baru is single. Single?

بنابراین ناگهان بارو مجرد است. تنها؟

He see a single? He's not my boyfriend. I'm free and single.

او یک مجرد می بیند؟ او دوست پسر من نیست. من آزاد و مجردم

Yes. There we go. There's another useful phrase. Yes.

آره. ما میرویم آنجا. یک عبارت مفید دیگر وجود دارد. آره.

Liberal foetus.

جنین لیبرال

Very quick with this. Liberal is, of course free.

خیلی سریع با این لیبرال البته رایگان است.

Because we have liberal or liberty.

چون ما لیبرال یا آزادی داریم.

So you can see that word is is contained within that particular Italian word.

بنابراین می توانید ببینید که کلمه is در آن کلمه ایتالیایی خاص گنجانده شده است.

So yeah, it sounds like.

بنابراین بله، به نظر می رسد.

Yeah. It's strange that you've put this phrase on.

آره عجیب است که این عبارت را روی آن گذاشته اید.

Is this a phrase that you're going to memorise, Mr. Duncan?

آیا این عبارتی است که شما قرار است آن را حفظ کنید، آقای دانکن؟

No, this is me. Well, I just said it's for you.

نه این منم خوب من فقط گفتم برای شماست.

If I see you pointing it pointing at me when you're talking to some

اگر ببینم وقتی با خدای زیبای ایتالیایی صحبت می‌کنی، به من اشاره می‌کنی

beautiful Italian God.

.

And if I see you uttering this phrase, I know that, something is going on.

و اگر ببینم که این عبارت را به زبان می آورید، می دانم که چیزی در حال وقوع است.

Look, I might be having to say that to the Pope

ببین، به هر حال ممکن است مجبور باشم این را به پاپ بگویم

anyway.

We're not yet fine.

.

ما هنوز خوب نیستیم

Anything could happen.

هر اتفاقی ممکن است بیفتد.

I don't know that.

من این را نمی دانم.

I think that's quite a good one.

من فکر می کنم که این یک بسیار خوب است.

Here's another one. This is just for you, Mr. Steve.

اینم یکی دیگه این فقط برای شماست، آقای استیو.

Just in case you meet someone.

فقط در صورت ملاقات با کسی

Where is the nearest Ford garage?

نزدیکترین گاراژ فورد کجاست؟

Okay, okay.

خوب خوب.

Kind of kind of play this. Go on. Here we go.

یه جورایی اینو بازی کن ادامه دادن. در اینجا ما می رویم.

So now this is for someone you might meet on a street corner.

بنابراین اکنون این برای کسی است که ممکن است در گوشه خیابان ملاقات کنید.

Maybe you might meet them.

شاید شما آنها را ملاقات کنید.

There might be standing there looking available.

ممکن است در آنجا ایستاده و در دسترس باشد.

And you might, Mr. Duncan.

و شما ممکن است، آقای دانکن.

We're getting very racy now.

ما در حال حاضر بسیار عجول هستیم.

That's nothing compared to what you were saying last week.

این در مقایسه با آنچه شما در هفته گذشته گفتید چیزی نیست.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

Cuanto patootie la?

کوانتو پاتوتی لا؟

Not d.

نه d.

Cuanto patootie la? Not.

کوانتو پاتوتی لا؟ نه.

Cuanto is.

کوانتو است.

Can I have or I would like.

آیا می توانم داشته باشم یا می خواهم.

Okay.

باشه.

Something not is the night or the evening like.

چیزی شبیه شب یا عصر نیست.

Yeah.

آره

Can I meet you in the evening later on

می‌توانم بعدازظهر با شما ملاقات کنم،

I think cuanto is, is cuanto when you want to choose something

فکر می‌کنم cuanto زمانی است که می‌خواهید چیزی را انتخاب کنید

or it might be quantity.

یا ممکن است کمیت داشته باشد، cuanto است.

All right.

خیلی خوب.

So cuanto, how much for the night.

بنابراین، چقدر برای شب.

Oh, Mr.

Duncan, I haven't got, I have not taken that much money with me.

اوه، آقای

دانکن، من نگرفتم، آنقدر پول با خودم نبردم.

Okay, let's play it again, because this might be a useful one for you, Steve.

خوب، بیایید دوباره آن را بازی کنیم، زیرا ممکن است برای شما مفید باشد، استیو.

Cuanto purchase?

کوانتو خرید؟

Not Mr. Duncan.

نه آقای دانکن

You should cuanto Puerto Talla not.

شما نباید پورتو تالا را قبول کنید.

Is that what people will be asking me? I'm hoping that's.

آیا این همان چیزی است که مردم از من خواهند پرسید ؟ من امیدوارم که این است.

No thanks.

نه ممنون.

Because, you know how much for the whole night?

چون میدونی کل شب چقدره؟

Oh, so now you know, Steve, just in case you have to make sure I stay in the hotel, Mr.

اوه، پس حالا می‌دانی استیو، فقط اگر باید مطمئن شوی که من در هتل می‌مانم، آقای

Duncan.

دانکن.

well, that might be the worst place for you to be

خوب، وقتی به آن فکر می کنید، ممکن است این بدترین مکان برای شما باشد

when you think about it.

.

Here's another one. see, you can see where I'm going now.

اینم یکی دیگه ببینید، شما می توانید ببینید که من در حال حاضر به کجا می روم.

I'm glad that you finally realised what I'm actually doing here.

خوشحالم که بالاخره متوجه شدید که من اینجا واقعا چه کار می کنم.

Here's another one.

اینم یکی دیگه

So here is some save some.

بنابراین در اینجا برخی از آنها را نجات می دهد.

We've got some simple ones coming up in a moment. So this one is for me.

ما در یک لحظه چند مورد ساده داریم. پس این یکی برای من است.

So this is something I might say. The next one.

بنابراین این چیزی است که من می توانم بگویم. بعدی.

So listen very carefully.

پس با دقت گوش کن

Very favourite.

خیلی مورد علاقه

No. Mr. Eliana Sula mia pizza.

نه آقای الیانا سولا میا پیتزا.

Their favourite non-meat Eliana Azula mia pizza.

پیتزای غیر گوشتی مورد علاقه آنها Eliana Azula mia.

Please.

لطفا.

Something about a pizza.

چیزی در مورد پیتزا

so this this something I'm requesting.

بنابراین این چیزی است که من درخواست می کنم.

I'm saying something that I.

من چیزی می گویم که من.

Now, you can see once again, we have the word not.

حالا، یک بار دیگر می توانید ببینید، ما کلمه نه را داریم.

So I might be asking this.

بنابراین من ممکن است این را بپرسم.

I might not be asking for something. I might be asking.

شاید چیزی نخواستم شاید بپرسم

I don't want something on my pizza.

من چیزی روی پیتزام نمی خواهم.

Oh, you are brilliant.

اوه، شما درخشان هستید.

I don't want now what doesn't Mr. Duncan like?

من الان نمی خواهم چه چیزی را آقای دانکن دوست ندارد؟

He doesn't like. And I like pineapple. And us,

او دوست ندارد. و من آناناس را دوست دارم. و ما،

although

اگرچه

apparently I've read that pineapple on a pizza

ظاهراً خوانده ام که آناناس روی پیتزا

in Italy is a bad thing.

در ایتالیا چیز بدی است.

Anyway,

به هر حال

they would never do that.

آنها هرگز این کار را نمی کنند.

So what do you think it is, Steve?

پس فکر می کنی آن چیست، استیو؟

Yes. Please don't put something on my pizza.

آره. لطفا روی پیتزای من چیزی نریزید.

So now we actually looked at this word a couple of weeks ago

بنابراین اکنون ما واقعاً چند هفته پیش به این کلمه نگاه کردیم

because someone actually gave us this word in Italian.

زیرا کسی واقعاً این کلمه را به ایتالیایی به ما داده است.

not ananas and then, ananas.

نه اناناس و سپس، اناناس.

let's just just go with what you just said.

بیایید فقط به آنچه که شما گفتید ادامه دهیم.

Pineapple.

آناناس.

And they wouldn't anyway. Put that on.

و به هر حال این کار را نخواهند کرد. آن را بپوش

But it's,

اما

if you were to ask for that, you would probably be thrown out of the restaurant or something.

اگر بخواهید آن را بخواهید، احتمالاً از رستوران بیرون پرتاب می شوید یا چیزی شبیه به آن.

Oh, pineapple. Yes.

اوه، آناناس. آره. پس

So here, this again.

اینجا، دوباره این.

I will play it again, therefore.

بنابراین دوباره آن را بازی خواهم کرد.

No. Mr. Eliana Sula mia. Pizza.

خیر آقای الیانا سولا میا. پیتزا.

No. Their favourite.

نه. مورد علاقه آنها.

No. Mr.. Eliana.

نه آقای الیانا.

Azula. Mia. Pizza.

آزولا. میا پیتزا.

Please don't put pineapple on my pizza

لطفا روی پیتزای من

that says, Masood.

که نوشته مسعود آناناس نریز.

Yes. Please do not put pineapple on it.

آره. لطفا آناناس را روی آن نگذارید.

They wouldn't.

Anyway, don't, I believe Italian.

آنها نمی خواهند.

به هر حال نکن، من ایتالیایی را باور دارم.

Do not put pizza.

پیتزا نگذارید

do not put, pineapple on something.

آناناس را روی چیزی نگذارید.

something else.

یک چیز دیگر.

I also read.

من هم خواندم.

And so is that.

و همینطور است.

You don't share your pizza with anybody else?

شما پیتزای خود را با کس دیگری به اشتراک نمی گذارید؟

Good.

خوب

That's that's the way it should be.

این طوری است که باید باشد.

And Italians do not like to share their pizza.

و ایتالیایی ها دوست ندارند پیتزای خود را به اشتراک بگذارند.

Yeah, because from what I'm. It's like

آره، چون از چیزی که هستم. مثل این است که

it's like, a goal to finish that pizza.

یک هدف برای تمام کردن آن پیتزا است.

And if anybody takes a bit, it's like you've been stopped from this achieving

و اگر کسی کمی طول بکشد، مثل این است که شما را از

this goal apparently is quite, quite an important thing.

این هدف منع کرده اند، ظاهراً یک چیز بسیار مهم است.

So is it is it truly is it superstition?

پس آیا واقعاً خرافات است؟

No, I think it's just I don't think it's superstition.

نه، فکر می کنم این فقط خرافه نیست.

I think it's just

من فکر می کنم فقط

if you've got a pizza, you want it all, you want it complete it yourself.

اگر یک پیتزا دارید، همه آن را می خواهید، خودتان می خواهید آن را کامل کنید.

It's offensive.

توهین آمیز است.

I think it's quite offensive.

من فکر می کنم کاملا توهین آمیز است.

so, No, can I just say I'm loving this more and more?

بنابراین، نه، می توانم فقط بگویم که این را بیشتر و بیشتر دوست دارم؟

So if I have a pizza, I don't have to share it with anyone else.

بنابراین اگر پیتزا دارم، مجبور نیستم آن را با دیگران به اشتراک بگذارم.

That's it.

خودشه.

You what?

You haven't. And if you do, and somebody takes a piece,

تو چی؟

شما نداشتید. و اگر این کار را بکنید و کسی قطعه ای را بردارد،

you can start a fight and the police will be called,

می توانید دعوا راه بیندازید و پلیس فراخوانده می شود و

taking a piece of their soul.

تکه ای از روح او را می گیرد.

Yes, it might take. It's so important to the pizza.

بله، ممکن است طول بکشد. برای پیتزا خیلی مهمه

That's it. I think it is.

خودشه. من فکر میکنم که هست.

I think it might be based on superstition or some sort of belief as well.

من فکر می کنم ممکن است بر اساس خرافات یا نوعی اعتقاد نیز باشد.

A bit like taking a person's photograph.

کمی شبیه عکس گرفتن از یک شخص.

There are some cultures who believe that you are stealing their soul.

برخی از فرهنگ ها معتقدند که شما روح آنها را می دزدید.

If you take their picture.

اگه عکسشونو بگیری

So if people if our friends and we go to a restaurant

بنابراین اگر مردم اگر ما و دوستانمان به یک رستوران برویم

and somebody has a pizza, is that all food or is it just a pizza,

و کسی پیتزا داشته باشد، همه غذاها یا فقط یک پیتزا هستند،

or is that all food must, must be.

یا اینکه همه غذاها باید باشند، باید باشند.

Be careful not to not that we would anyway.

مراقب باشید که به هر حال این کار را نکنیم.

Go, you know, stealing food off other people's plates, but I but I think pizza always looks as if

برو، می‌دانی، غذا را از بشقاب دیگران می‌دزدی ، اما من فکر می‌کنم پیتزا همیشه طوری به نظر می‌رسد که انگار باید آن را

it should be shared because it looks like people could take it.

تقسیم کرد، زیرا به نظر می‌رسد که مردم می‌توانند آن را ببرند.

So you don't take another person's piece of pizza from their plate.

بنابراین شما تکه پیتزای شخص دیگری را از بشقاب او نمی گیرید. می

I know, I like that, I like it. Here's another one. Steve.

دانم، من آن را دوست دارم، آن را دوست دارم. اینم یکی دیگه استیو

As we are now firstly approaching the end of the show, I think this one's quite a good one.

از آنجایی که در حال حاضر ابتدا به پایان نمایش نزدیک می شویم، فکر می کنم این نمایش بسیار خوبی است.

You might you might like this one.

شاید این یکی را دوست داشته باشید.

This is something I say quite often.

این چیزی است که من اغلب می گویم.

So there is a clue. Q Mr. Yogi.

بنابراین یک سرنخ وجود دارد. س آقای یوگی.

Q Mr.

س آقای

Yogi.

یوگی.

How are you?

چطور هستید؟

how are you?

چطور هستید؟

I don't know what O.G means, that today.

من نمی دانم O.G یعنی چه، که امروز.

How are you today?

امروز چطوری؟

How are you something?

تو چطوری یه چیزی؟

How are you feeling.

چه حسی داری حال

How are you doing?

شما چطور است؟

Commerce day means

روز تجارت به این معنی است که

how are you or how are you feeling?

شما چگونه هستید یا چه احساسی دارید؟

You you were right. Okay.

حق با تو بود باشه.

Or ag or ag ag.

یا ag یا ag ag.

I think it's fair to say that you've got that right.

من فکر می کنم منصفانه است که بگوییم شما این را درست فهمیده اید.

How are you today? Today?

امروز چطوری؟ امروز؟

Yes. Oh, gee. Is today AG today?

آره. اوه، هی آیا امروز AG امروز است؟

Today Congress day AG.

امروز روز کنگره AG.

Yeah, as you would say.

بله، همانطور که شما می گویید.

I can't remember now,

الان یادم نیست،

but yeah, you would reply and then say thank you.

اما بله، شما جواب می‌دادید و بعد تشکر می‌کردید.

So this is something I often say at the start of my lessons.

بنابراین این چیزی است که من اغلب در شروع درس هایم می گویم.

Sandy, how are you today? Giovanni asks.

سندی، امروز چطوری؟ جیوانی می پرسد.

Do we want to know anything else about our, holiday to Italy beyond pronunciation?

آیا می خواهیم در مورد تعطیلات خود در ایتالیا فراتر از تلفظ چیز دیگری بدانیم؟

I would imagine the rest of it.

بقیه اش را تصور می کنم.

We will learn quite quickly.

ما خیلی سریع یاد خواهیم گرفت. وقتی شما را در رم ببینیم

We will have lots of questions for you

سوالات زیادی از شما خواهیم داشت

when we see you in

Roma.

.

So, we will save our questions for then.

بنابراین، ما سوالات خود را برای آن زمان ذخیره می کنیم.

Well, at least we know how to pronounce that. Roma.

خوب، حداقل ما می دانیم چگونه آن را تلفظ کنیم. رم. پس

So it's Roma. Roma.

رم است. رم.

So it's it's got a lovely sound to it. Yes.

بنابراین آن را به یک صدای دوست داشتنی به آن است. آره.

We can't say what's the way to the, the the Colosseum. We.

ما نمی توانیم بگوییم که راه به سمت کولوسئوم چیست . ما

I think it's IL Colosio.

فکر کنم IL Colosio باشه.

I think we've got to, we've got to use the right words. The.

من فکر می کنم باید، باید از کلمات درست استفاده کنیم. . می

You know, we can't just use the English versions.

دانید، ما نمی توانیم فقط از نسخه های انگلیسی استفاده کنیم. بله.

Yes, but I'm plenty to Steve today is AG

ag so it's, it's like genius.

So it's ag ag so it's the, the short, the very short

بنابراین آن را ag ag پس آن را، کوتاه، بسیار کوتاه

I r g o g g ag good today,

I r g o g g g g g امروز خوب است،

a short o short I we are almost fluent.

یک کوتاه یا کوتاه من تقریبا مسلط هستیم.

Almost.

0GOGOG.

تقریبا.

0GOGOG.

Here's another one, Steve, because we are running out of time.

اینم یکی دیگه، استیو، چون وقتمون کم میشه.

This one's simple.

این یکی ساده است

I think you've used this one already today. Grazier.

فکر می کنم امروز از این یکی استفاده کرده اید . گرزیر. چراگاه

Grassy grazier.

علف.

Thank you.

متشکرم.

Grassy.

علفزار.

I, Mr. Duncan.

من، آقای دانکن.

Thank you.

متشکرم. من

That will I think I'll be using that one a lot. See that.

فکر می کنم که من از آن یکی زیاد استفاده خواهم کرد. می بینیم که.

So there is a good one.

پس یک خوب وجود دارد.

Whenever we are served some food maybe someone gives us

هر وقت از ما غذا می‌دهند، ممکن است کسی به ما

some food, something is given to us, served to us.

غذا بدهد، چیزی به ما داده شود، به ما سرو شود.

We can say that C we've got to emphasise the first syllable.

می توان گفت که C باید بر هجای اول تأکید کنیم.

Grotzinger.

گروتزینگر.

Yeah. So that's good.

آره پس این خوب است.

And that's it.

و بس.

This is going to be an interesting thing Giovani.

جیوانی این چیز جالبی خواهد بود.

Because sometimes the E is close, sometimes it's open at the end.

زیرا گاهی اوقات E نزدیک است، گاهی اوقات در انتها باز است.

I've heard some people go crazy and then Graca,

من شنیده ام که بعضی ها دیوانه می شوند و بعد گراکا،

so I don't know which is which but which is correct.

بنابراین نمی دانم کدام کدام است اما کدام درست است.

Maybe it's regional I think. Yes I think no.

من فکر می کنم شاید منطقه ای باشد. بله فکر کنم نه

That's a very good point actually, Steve, because you might find also there are ways

این در واقع نکته بسیار خوبی است، استیو، زیرا ممکن است راه هایی

of using Italian words in, in different regions, just like anywhere, even French.

برای استفاده از کلمات ایتالیایی در مناطق مختلف، مانند هر جا، حتی فرانسوی، وجود داشته باشد.

French is spoken in very different ways as you move around France, China, China is the same.

وقتی در اطراف فرانسه حرکت می کنید، فرانسوی به روش های بسیار متفاوتی صحبت می شود، چین، چین یکسان است.

If you go around China, you will hear Chinese spoken in many different ways.

اگر در چین بگردید، زبان چینی را به طرق مختلف خواهید شنید.

Here in the UK, if you are listening to people using English, you will hear English used

در اینجا در بریتانیا، اگر به افرادی که از زبان انگلیسی استفاده می کنند گوش می دهید، می شنوید که انگلیسی

in many different ways, right?

به روش های مختلف استفاده می شود، درست است؟

So certainly with the accents anyway, definitely with the accents.

بنابراین قطعاً با لهجه ها به هر حال، قطعاً با لهجه ها. فکر می‌کنم

I think it's, it's fair to say that is the case.

اینطور است، منصفانه است که بگوییم اینطور است.

Yeah. Multi. Thank you. I think we have time for me lay the.

آره چند. متشکرم. من فکر می کنم ما برای من وقت داریم.

Okay Steve we have time for two more have we.

خوب استیو، ما برای دو نفر دیگر وقت داریم.

Here's another one right about survey rail tour numero di teléfono.

در اینجا یک مورد دیگر در مورد تور ریلی نظرسنجی numero di teléfono وجود دارد.

Bus survey rail tour numero de teléfono.

تور اتوبوس رانی با شماره تلفن.

Can you give me your telephone number?

میشه شماره تلفنت رو بدی

I'm going to guess.

من می خواهم حدس بزنم.

Oh my God, Steve, because.

اوه خدای من، استیو، چون.

Yes, but you see, that's it.

بله، اما می بینید، همین است.

If it's written down, you can see telephone names. Obviously.

اگر نوشته شده باشد، می توانید نام تلفن ها را ببینید. به طور مشخص.

Telephone numero is number. Line number.

شماره تلفن شماره است. شماره خط.

And it's a question to I'm guessing that's what it is.

و این یک سوال است که من حدس می‌زنم که همین است.

If you said if I was just to hear it though, I probably wouldn't understand this.

اگر می گفتید اگر فقط بشنوم ، احتمالاً این را نمی فهمیدم.

But that's the reason why it's very important.

اما به همین دلیل است که بسیار مهم است.

If you are using maybe some sort of translation software, you can hear

اگر از نوعی نرم‌افزار ترجمه استفاده می‌کنید ، می‌توانید

what the person says and see what what they are saying as well written down at the same time.

آنچه را که شخص می‌گوید بشنوید و در همان زمان ببینید چه می‌گوید و به خوبی یادداشت کنید.

And I am understanding why when you were teaching Chinese people, they would wouldn't have heard

و من می‌دانم که چرا وقتی به مردم چینی آموزش می‌دادید، آن‌ها نمی‌شنیدند که

anybody saying they would learn how to say it, saying how it's written down.

کسی بگوید چگونه آن را یاد می‌گیرد و بگوید چگونه نوشته شده است.

But unless they hear it from somebody speaking, it

اما اگر آن را از زبان کسی نشنوند، آن را

at the speed and the accent and the intonation on all the vowels and everything,

با سرعت و لهجه و لحن روی تمام حروف صدادار و همه چیز،

it's a totally different experience.

تجربه کاملاً متفاوتی است.

Yes, especially especially if they're speaking quickly.

بله، به خصوص اگر آنها سریع صحبت می کنند.

Yes, that's going to be our problem.

بله، این مشکل ما خواهد بود.

So I think this this is going to be the one for you, Steve.

بنابراین من فکر می کنم این برای شما خواهد بود، استیو.

Maybe you meet a young, attractive Averill to numero de teléfono.

شاید با یک Averill جوان و جذاب در numero de teléfono آشنا شوید.

Yes. Is a question I'm going to be asking a lot when Mr.

آره. این سوالی است که وقتی آقای

Duncan isn't watching.

دانکن تماشا نمی‌کند، زیاد می‌پرسم.

Okay, so maybe you you will be arranging some appointments.

خوب، پس شاید شما قرار ملاقات هایی را ترتیب دهید.

Also a very. You'll do a numero de teléfono.

همچنین بسیار. شما یک شماره تلفن انجام خواهید داد.

and then have your telephone number is what Steve.

و سپس شماره تلفن خود را استیو داشته باشید.

So a very you do a numero de telephone. No.

بنابراین شما یک شماره تلفن را انجام می دهید. نه.

And finally you have one more Steve.

و بالاخره یک استیو دیگر دارید.

And this might be the, this might be the phrase that you will be using

و این ممکن است همان، این ممکن است عبارتی باشد که

after the previous one that we've just looked at.

بعد از عبارت قبلی که ما به آن نگاه کردیم استفاده خواهید کرد.

So here is the next one.

بنابراین این مورد بعدی است.

So this might be the phrase that you will need

بنابراین ممکن است این عبارتی باشد که

after saying the previous phrase that we just looked at.

پس از گفتن عبارت قبلی که ما به آن نگاه کردیم، به آن نیاز خواهید داشت.

Are you ready for your for avocado

آیا برای ارزش آووکادو خود آماده هستید

value?

؟

Con un avocado.

ضد آووکادو.

Something about speak

چیزی در مورد آووکادو صحبت کنید

avocado.

.

I have a,

من دارم،

So can I have your phone number?

پس می توانم شماره تلفن شما را داشته باشم؟

You are.

So. Yeah.

شما هستید.

بنابراین. آره

So you ask somebody, can I have your phone number?

پس شما از کسی بپرسید، آیا می توانم شماره تلفن شما را داشته باشم؟

And then they might say this back afterwards?

و سپس آنها ممکن است این را پس از آن بگویند؟

No, you might be saying it after meeting them.

نه، ممکن است بعد از ملاقات با آنها این را بگویید.

Oh. sorry, it's not working out.

اوه با عرض پوزش، کار نمی کند

I don't want to see you again. The.

دیگه نمیخوام ببینمت .

And it definitely isn't.

و قطعا اینطور نیست.

I, I need a shot of penicillin.

من به یک واکسن پنی سیلین نیاز دارم.

What's that banging noise?

آن صدای کوبیدن چیست؟

I don't know, Steve.

من نمی دانم، استیو.

Let's just concentrate on what we're doing here on the live stream.

بیایید فقط روی کاری که اینجا در جریان مستقیم انجام می دهیم تمرکز کنیم.

And here we go.

و در اینجا ما می رویم.

I'll play it again. Value palabra con una avocado.

دوباره بازیش میکنم ارزش پالابرا با آووکادو.

I want to talk to you about avocado.

می خواهم در مورد آووکادو با شما صحبت کنم.

People are putting the answers on the screen, but there is a slight delay. Yes.

مردم پاسخ ها را روی صفحه نمایش می دهند، اما کمی تاخیر وجود دارد. آره.

a lawyer? Yes, or a solicitor. So maybe.

یک وکیل؟ بله یا وکیل. پس شاید.

Maybe if it all goes wrong, maybe the person you meet, it all goes wrong.

شاید اگر همه چیز اشتباه پیش برود، شاید شخصی که با او ملاقات می کنید، همه چیز خراب شود.

And maybe they try to to to get some money off you.

و شاید آنها سعی می کنند تا مقداری پول از شما بگیرند.

Maybe they tried to bribe you or something.

شاید آنها سعی کرده اند به شما رشوه بدهند یا چیز دیگری.

And so you might want to speak to a lawyer.

و بنابراین ممکن است بخواهید با یک وکیل صحبت کنید.

So that might also be a useful one that might be useful for both of us.

بنابراین ممکن است مفید باشد که برای هر دوی ما مفید باشد.

You see, if I offend someone, well, were there.

ببینید، اگر من به کسی توهین کنم، خوب، آنجا بود.

So that might also be useful for me as well.

بنابراین ممکن است برای من نیز مفید باشد.

A bit like avocado, which is, you know, something different that we hope not to get that.

کمی شبیه آووکادو، که، می دانید، چیزی متفاوت است که امیدواریم آن را نگیریم.

Well, if it comes from, advocate,

خوب، اگر از طرف وکیل باشد،

which is a person

یعنی فردی

who can, can knows the law, they're an expert on the law. Yes.

که می تواند، می تواند قانون را بداند، آنها متخصص قانون هستند. آره.

So there it is then.

پس آنجاست.

That is it.

همین است.

Steve, I think that was quite painless, I think.

استیو، من فکر می کنم که کاملاً بدون درد بود.

And, I thought you did very well.

و فکر کردم خیلی خوب کار کردی

Well, I think written down. It's easier. Oh.

خوب، فکر می کنم نوشته شده است. راحت تر است. اوه

Where's the camera? Over there.

دوربین کجاست؟ در آنجا.

written down. It's easier.

نوشته شده. راحت تر است.

when

وقتی

I'm in a restaurant

در رستوران

or outside and there's lots of noise and people are talking.

یا بیرون هستم و سر و صدا زیاد است و مردم در حال صحبت کردن هستند.

It's going to be difficult.

سخت می شود.

but we will master

اما

as much of the Italian language as we can when we're there.

وقتی آنجا باشیم تا جایی که بتوانیم به زبان ایتالیایی مسلط خواهیم شد.

and, so that it's, it's a lovely language to speak.

و به این ترتیب، این یک زبان دوست داشتنی برای صحبت کردن است.

it's so rhythmical and musical and, I'm looking forward to,

خیلی ریتمیک و موزیکال است و من مشتاقانه منتظرم که

practising on some real Italian people.

روی برخی از افراد واقعی ایتالیایی تمرین کنم.

You might. You might say that it is the language of love,

شما ممکن است. ممکن است بگویید که این زبان عشق است،

rather than one can only hope, rather like French. So.

نه اینکه فقط می توان امیدوار بود، نه مانند فرانسوی. بنابراین.

So that romantic language.

پس آن زبان عاشقانه

And you have French often seen as romantic.

و شما اغلب زبان فرانسوی را عاشقانه می بینید.

We often see Italian as being romantic as well.

ما اغلب ایتالیایی را نیز عاشقانه می بینیم.

We will be live

from the centre of Rome next Sunday.

یکشنبه آینده از مرکز رم به صورت زنده پخش می شود.

Hopefully, if I can get a mobile signal, if there is a signal coming

امیدوارم اگر بتوانم سیگنال تلفن همراه دریافت کنم، اگر سیگنالی از

through and 5G, hopefully there will be.

طریق 5G وارد شود، امیدوارم وجود داشته باشد.

I think there is.

من فکر می کنم وجود دارد.

I think they have a very good connection with the the internet and telephones.

من فکر می کنم آنها ارتباط بسیار خوبی با اینترنت و تلفن دارند.

So you Italy, you will have a choice between watching.

بنابراین شما ایتالیا، بین تماشا کردن یک انتخاب خواهید داشت.

may Mr.

ممکن است آقای

Duncan and all our lovely Italian friends or

دانکن و همه دوستان ایتالیایی دوست داشتنی ما یا

my sister and her husband try and doing a live stream from here.

خواهر من و همسرش سعی کنند از اینجا یک پخش زنده انجام دهند.

Yes, we will.

بله انجام خواهیم داد.

We will see what happens.

خواهیم دید چه اتفاقی می افتد.

Anyway, we got plenty of things for them to eat and drink whilst they stay

به هر حال، ما برای آنها چیزهای زیادی برای خوردن و نوشیدن در مدت اقامت

and look after the house.

و مراقبت از خانه تهیه کردیم.

Thank you, Mr. Steve.

ممنون آقای استیو.

We will see you next Sunday in Rome.

یکشنبه آینده در رم شما را خواهیم دید.

Hopefully. All being well. Yes. Ciao.

خوشبختانه. حال همه خوب است آره. سیائو

Well arrived.

خوب رسید

Debt cheap.

بدهی ارزان

That's it. That's a good one. I like that one. It sounds.

خودشه. این یکی خوب است. من آن را دوست دارم. به نظر می رسد.

It sounds more fun.

به نظر سرگرم کننده تر است.

River dead che.

رودخانه مرده che.

Mr. Steve,

آقای استیو،

and we will see you later. Bye bye.

بعدا شما را خواهیم دید. خداحافظ.

Next Sunday we will be in Rome together.

یکشنبه آینده با هم در رم خواهیم بود.

Whoa!

وای شرط

I bet you can't wait.

می بندم نمی تونی صبر کنی

I've got some lovely clothes to wear.

من چند لباس زیبا برای پوشیدن دارم

I think it might be hot.

فکر کنم ممکنه داغ باشه

So the one thing a lot of people have said, Mr.

بنابراین چیزی که بسیاری از مردم گفته اند، آقای

Duncan, it will be hot in Rome.

دانکن، هوا در رم گرم خواهد بود.

So I'm taking my shorts.

پس شورتمو برمیدارم

I'm taking my very light clothing.

من دارم لباس خیلی سبکم رو میگیرم

Light weight, nothing too heavy.

وزن سبک، هیچ چیز خیلی سنگین نیست.

And of course, I will be meeting some of you next Sunday.

و البته، یکشنبه آینده با برخی از شما ملاقات خواهم کرد.

We have a big meeting together.

ما یک جلسه بزرگ با هم داریم.

We will be meeting up for real next weekend.

آخر هفته آینده واقعاً با هم ملاقات خواهیم کرد.

Thank you for your company today.

از شرکت امروز شما متشکرم.

It's been a little bit different.

کمی متفاوت بوده است.

Something different for a change.

چیزی متفاوت برای تغییر.

Something unusual perhaps, but I hope you enjoyed it.

شاید چیزی غیرعادی باشد، اما امیدوارم از آن لذت برده باشید.

I have some new English lessons coming during the week and yes, you may have noticed

من در طول هفته چند درس انگلیسی جدید دارم و بله، ممکن است متوجه شده باشید که

it says Wednesday. There,

چهارشنبه می گوید. اونجا

I got it wrong.

من اشتباه متوجه شدم

I forgot to change it. Just a moment. Can I just do something?

یادم رفت عوضش کنم فقط یک لحظه. آیا می توانم فقط کاری انجام دهم؟

I've never done this before. And.

من هرگز این کار را انجام نداده ام و.

I can't believe no one noticed that.

من نمی توانم باور کنم که کسی متوجه این موضوع نشده است.

I can't believe no one noticed that they got that wrong.

من نمی توانم باور کنم که هیچ کس متوجه این اشتباه شده است.

Anyway, it's right now.

به هر حال همین الان هست

Thank you very much for your company. See you on.

از همراهی شما بسیار سپاسگزارم. می بینمت

I might be here on Wednesday.

شاید چهارشنبه اینجا باشم

It just depends on what's happening, because we are getting closer

این فقط به آنچه در حال رخ دادن است بستگی دارد، زیرا ما

to the date when we actually leave for Italy.

به تاریخی که واقعاً به ایتالیا می رویم نزدیک می شویم.

Thank you very much.

بسیار از شما متشکرم.

See you later.

بعدا میبینمت.

Take care of yourself and have a good time.

مواظب خودت باش و خوش بگذرون.

If I don't see you on Wednesday, I will see you next Sunday.

اگر چهارشنبه شما را نبینم، یکشنبه آینده شما را می بینم.

We will be live from the centre of Rome.

ما از مرکز رم زنده خواهیم بود.

Thank you very much for joining me today.

از اینکه امروز به من پیوستید بسیار سپاسگزارم.

This is Mr.

Duncan saying thank you very much for joining me.

این آقای

دانکن است که می گوید از اینکه به من ملحق شدید بسیار متشکرم.

See you again soon.

به زودی میبینمت. از

Enjoy the rest of your Sunday and have a great week.

بقیه یکشنبه خود لذت ببرید و هفته خوبی داشته باشید.

If I don't see you before next Sunday,

اگر تا قبل از یکشنبه آینده نبینمت،

and of course, until the next time we meet, you know what's coming next.

و البته، تا دفعه بعد که همدیگر را ببینیم، می‌دانی که چه اتفاقی می‌افتد.

Of course you do.

البته که انجامش میدی.

You know what's coming next. We all know what's coming next.

میدونی بعدش چی میاد همه ما می دانیم که در آینده چه اتفاقی می افتد.

Take care.

مراقب باش.

Stay safe.

ایمن بمان. هنگامی که در میان نسل بشر قدم می زنید،

Keep that smile upon your face as you walk amongst the human race.

آن لبخند را بر لبان خود نگه دارید .

And of course.

و البته.

Arravedeci

Arravedeci

Ta ta for now.

Ta ta در حال حاضر.

See you in Rome.

شما را در رم می بینم.