''Sleepy Head" - English Addict - 172 - LIVE CHAT / Sunday 24th OCTOBER 2021 - Mr Duncan in England

there is absolutely nothing wrong with tucking  your shirt into your underpants there isn't and  

هیچ ایرادی ندارد که پیراهن خود را در زیر شلواری خود فرو کنید، این کار وجود ندارد و

don't let anyone tell you otherwise hello everyone  here we go again yes we are live once again  

اجازه ندهید کسی به شما بگوید در غیر این صورت سلام به همه، ما دوباره رفتیم بله، یک بار دیگر

on sunday and i hope you are having a lovely  weekend there is the view outside my studio  

در روز یکشنبه پخش می‌شویم و امیدوارم تعطیلات آخر هفته خوبی را سپری کنید. منظره بیرون از استودیوی من

it's very nice outside although i wouldn't say  that it's sunny it is mild it's very warm today  

بیرون خیلی خوب است، اگرچه نمی‌توانم بگویم  آفتابی است، معتدل است، امروز بسیار گرم است

once again we are having some rather unseasonal  weather here we go then we are back yes it is  

بار دیگر هوای نسبتاً غیرفصلی داریم اینجا می‌رویم و سپس برگشتیم بله،

english addict live from the birthplace of the  english language which just happens to be england  

معتاد انگلیسی زنده از محل تولد است. از انگلیسی زبان که اتفاقاً انگلیسی است

quickly mr duncan hurry up

سریع آقای دانکن عجله کنید

hi everybody this is mr duncan in england how are  you today are you okay i hope so are you happy  

سلام به همه این آقای دانکن در انگلیس است شما امروز خوب هستید، امیدوارم

i hope you are feeling happy  today i'm feeling happy  

خوشحال باشید   امیدوارم احساس خوشحالی داشته باشید امروز احساس خوشحالی

can you see so there is my fake  smile and and here is my real smile

می کنم   می توانید ببین لبخند کاذب من وجود دارد و این لبخند واقعی

my name is duncan i like english and that's  it really that's all you need to know i love  

من است اسم من دانکن است که من انگلیسی را دوست دارم و این واقعاً تمام چیزی است که شما باید بدانید من عاشق

english and i have a feeling you like the english  language as well and yes i talk about the english  

انگلیسی هستم و احساس می کنم که زبان انگلیسی را نیز دوست دارید و y es من در مورد زبان انگلیسی صحبت می‌کنم،

language i love new words i love explaining  words even i with my native english tongue  

عاشق کلمات جدید هستم، دوست دارم کلمات را حتی i با زبان انگلیسی مادری‌ام توضیح دهم.

even i sometimes discover new words so even  if you are a native english speaker it is  

possible to discover new english words it really  is nice to see you here today yes i'm a person who  

امروز شما را اینجا می بینم بله، من فردی هستم که

often pops up on youtube especially during october  because this month we are celebrating a special  

اغلب در یوتیوب به خصوص در ماه اکتبر ظاهر می شود زیرا در این ماه ما یک نقطه عطف ویژه را جشن می گیریم،

milestone a point of time where we will get  together and have a celebration i am 15 next week  

نقطه ای از زمان که دور هم جمع می شویم و جشن خواهیم گرفت. من هفته آینده 15 ساله هستم.

some people say mr duncan do you have the number  15 on your head because that is your mental age

دانکن آیا شماره 15 را روی سر خود داری زیرا این سن عقلی شماست،

quite possibly actually you might you  might actually have a very good point there  

احتمالاً ممکن است در واقع شما ممکن است نقطه بسیار خوبی در آنجا داشته باشید

15 years on youtube and i have to say it  feels like it it really does feel as if  

15 سال در یوتیوب و باید بگویم که احساس می کنم واقعاً احساس می

i've spent the past 15 years on youtube it  really does feel like it my brain is broken  

کنم  15 سال گذشته را در یوتیوب گذرانده‌ام، واقعاً احساس می‌کنم مغزم شکسته است

from the experience to be honest with you yes we  are back together and we have made it to the end  

از تجربه صادقانه با شما، بله، ما دوباره با هم هستیم و تا پایان

of another weekend and almost the end  of another month next sunday next sunday  

آخر هفته دیگر و تقریباً به پایان رسیدیم. او یکشنبه آینده پایان یک ماه دیگر یکشنبه آینده

we will be celebrating the actual date of the  creation of my youtube channel next sunday  

ما یکشنبه آینده تاریخ ایجاد کانال یوتیوب من را جشن خواهیم گرفت

31st of october i hope you  don't miss it yes it's sunday

31 اکتبر، امیدوارم آن را از دست ندهید بله، یکشنبه است

i don't think there's anything wrong with  tucking your shirt into your underpants it keeps  

، فکر نمی‌کنم مشکلی وجود داشته باشد پیراهن داخل شلوارت همه چیز را سر جایت نگه می‌دارد

everything in place and that's what  i've done today you see i've tucked  

و این کاری است که امروز انجام دادم، می‌بینی

i've put my shirt into my underpants  to stop it from moving around

که پیراهنم را داخل شلوارم گذاشته‌ام تا جلوی حرکت آن را بگیرم

there's nothing worse than that there's  nothing worse than having your clothes  

، هیچ چیز بدتر از این نیست که چیزی بدتر از این نیست که لباست را داشته باشی.

uncomfortable especially when you're  standing still and trying to concentrate  

ناخوشایند است به خصوص وقتی که ثابت ایستاده‌اید و سعی

on your live stream so i've tucked everything  right in there today it's all in there nice  

می‌کنید روی پخش زنده‌تان تمرکز کنید، بنابراین من امروز همه چیز را درست در آنجا جمع کرده‌ام، همه چیز خوب

and tight like that can you hear that that is  actually my shirt this shirt i'm wearing now  

و تنگ است، می‌توانید بشنوید که این پیراهن من است، این پیراهنی که من پوشیده‌ام حالا

tucked right into my underwear it's great some  people say you shouldn't do it some people say  

درست داخل لباس زیرم گذاشته‌ام، خیلی خوب است، بعضی‌ها می‌گویند نباید این کار را انجام دهی، بعضی‌ها

it's a little sad if you do it but i don't  care i will do it anyway nice to see you  

می‌گویند  کمی غم‌انگیز است اگر این کار را انجام دهی، اما من اهمیتی نمی‌دهم به هر حال این کار را انجام خواهم داد

all here today yes we have made it to the end of  another weekend i hope you've had a good weekend  

. به پایان یک آخر هفته دیگر ادامه دهید، امیدوارم آخر هفته خوبی را سپری

we had an interesting day yesterday mr  steve and myself we went out for the day  

کرده باشید. دیروز روز جالبی داشتیم، آقای استیو و من برای آن روز بیرون رفتیم

something very exciting happened something  rather unusual something that i've only seen  

اتفاق بسیار هیجان انگیزی رخ داد، چیزی نسبتاً غیرعادی که من فقط آن را

on television or in movies i've never seen it in  real life so something quite dramatic something  

در تلویزیون دیده ام یا در فیلم‌هایی که هرگز آن را در زندگی واقعی ندیده‌ام، بنابراین یک اتفاق کاملاً دراماتیک، چیزی

maybe even a little scary happened whilst we were  sitting in the car yesterday in leamington spa

شاید حتی کمی ترسناک، زمانی که ما دیروز در اسپا لیمینگتون در ماشین نشسته بودیم،

what what possible thing could be happening in  leamington spa that you might see in movies or  

اتفاق افتاد.

on television i will tell you a little bit  later on it was rather dramatic actually  

در تلویزیون کمی بعداً به شما خواهم گفت که نسبتاً دراماتیک بود در واقع

it was quite dramatic we were we were we were  rather surprised at what we saw also yesterday  

کاملاً

we took a trip to a lovely place that steve has  been to before but i've never been to before

دراماتیک بود. قبلاً هرگز نرفته‌ام

and it was a little farm shop a farm  shop have you ever heard of a farm shop  

و این یک مزرعه‌فروشی کوچک بود، یک مزرعه‌فروشی ، آیا تا به حال نام مغازه مزرعه‌داری را شنیده‌اید.

so this is a shop that actually is owned  by someone who has a farm but they sell  

a lot of produce and other things in their  shop it is a good way of making extra money  

و چیزهای دیگر در مغازه آنها راه خوبی برای کسب درآمد اضافی است

farming in this country i don't know about  your country but this country farming is a very  

کشاورزی در این کشور، من در مورد  کشور شما نمی دانم، اما این کشاورزی روستایی یک

difficult profession it's a very different  difficult thing to undertake because there  

حرفه بسیار دشوار است، انجام آن کاری بسیار متفاوت  دشوار است، زیرا

isn't much money in it especially nowadays  so for many years farmers have struggled  

چیز زیادی وجود ندارد پول موجود در آن به خصوص امروزه بنابراین سال‌هاست که کشاورزان تلاش

to to keep their farms running because there are  lots of overheads lots of things you have to spend  

کرده‌اند تا مزارع خود را فعال نگه دارند، زیرا سربارهای زیادی وجود دارد که

money on to run the farm so over the years farming  has become less and less profitable so sometimes  

برای اداره مزرعه باید   پول خرج کنید، بنابراین در طول سال‌ها کشاورزی  کمتر و کمتر سودآور شده است، بنابراین گاهی اوقات

farms might do something else they might open  their farm to the public and show them round  

مزرعه‌ها ممکن است کار دیگری انجام دهند، مزرعه خود را به روی عموم باز کنند و به آن‌ها نشان دهند

or allow them to visit and then they will charge  people for for visiting maybe they will have a  

یا اجازه بازدید از آن‌ها را بدهند و سپس برای بازدید از مردم هزینه‌ای را دریافت کنند، شاید یک

small cafe or a tea room or maybe they will have  a shop where they sell their vegetables and fruit  

کافه کوچک یا یک چایخانه یا شاید یک مغازه داشته باشند. آنها سبزیجات و میوه های خود را می فروشند،

so that's the place we went to yesterday a lovely  place and they had the most amazing restaurant  

بنابراین جایی است که ما دیروز به آن رفتیم، مکانی دوست داشتنی و شگفت انگیزترین رستوران را داشتند.

as well more about that later on a picture of me  sitting at the table in front of my empty plate  

سر میز جلوی بشقاب خالی ام،

i had the most amazing meal yesterday and  so did mr steve as well so we had some nice  

من دیروز شگفت‌انگیزترین غذا را خوردم و آقای استیو هم همینطور، پس دیروز تجربه‌های خوبی داشتیم،

experiences yesterday some interesting experiences  

چند تجربه جالب

and a very dramatic experience also we  will be talking all about that later on  

و یک تجربه بسیار دراماتیک، بعداً در مورد آن صحبت خواهیم کرد.

another thing i want to mention before i forget i  am on next week so from tomorrow to friday don't  

چیزی که می‌خواهم قبل از اینکه فراموش کنم هفته آینده هستم به آن اشاره کنم، بنابراین از فردا تا جمعه

forget i am with you all week but that will be  my final week of quick fix english addict live  

فراموش نکنید که من تمام هفته با شما هستم اما این آخرین هفته من برای رفع سریع معتاد انگلیسی است.

streams that's the final week so from tomorrow  to friday is the final week of my quick fix  

جمعه آخرین هفته

daily live streams because of course we are doing  those to celebrate my 15th year on youtube hello  

راه‌حل‌های مستقیم روزانه من است، زیرا مطمئناً ما آن‌ها را برای جشن پانزدهمین سال زندگی‌ام در یوتیوب انجام می‌دهیم.

to the live chat nice to see you here as well can  i also remind you that there are live captions  

سلام   به چت زنده خوشحالم که شما را اینجا می‌بینم، همچنین می‌توانم به شما یادآوری کنم که زیرنویس‌های زنده وجود دارد.

if you are watching live right now at 13  minutes past two o'clock live captions you  

در حال تماشای زنده در حال حاضر در ساعت 2 و 13 دقیقه زیرنویس‌های زنده شما

can activate live captions yeah hello live chat  i wonder who was first today let's have a look oh

می‌توانید زیرنویس‌های زنده را فعال کنید بله سلام چت زنده من تعجب می‌کنم که امروز چه کسی اولین بود، بیایید نگاهی بیندازیم

i should have guessed

اوه باید حدس

congratulations vytas guess what you've  done it again with your super fast finger  

می‌زدم تبریک می‌گویم vytas guess w شما دوباره این کار را با انگشت فوق العاده سریع خود انجام داده اید

you are first on today's live chat

شما اولین نفر در چت زنده امروز هستید

congratulations that's all i can say i don't know  how many weeks or how many times you have been  

تبریک می گویم این تنها چیزی است که می توانم بگویم نمی دانم چند هفته یا چند بار

first on the live chat but you are always welcome  with your fast finger but of course if anyone else  

اولین بار در چت زنده بوده اید، اما همیشه خوش آمدید با انگشت سریع شما، اما البته اگر هرکس دیگری   آن

out there believes that they also have a very fast  finger you know what to do at the start of my live  

بیرون معتقد است که انگشت بسیار سریعی نیز دارد، می‌دانید در شروع پخش زنده من چه کاری باید انجام دهید

streams hello to who else is on today we have olga  hello olga nice to see you back beatrice we have  

سلام به چه کسی امروز در حال حاضر است، ما olga hello olga خوشحالم که دوباره شما را می‌بینم بئاتریس ما داریم

also mustafa hello mustafa nice to see you  here as well claudia is here hello claudia  

همچنین مصطفی سلام مصطفی خوشحالم که شما را اینجا می بینم و همچنین کلودیا اینجاست سلام کلودیا

nice to see you back as well thank you very  much for your photographs last week i didn't  

خوشحالم که دوباره شما را می بینم از شما بسیار سپاسگزارم برای عکس های هفته گذشته شما

publish them today unfortunately i'm not going to  publish them because they're still in my email box  

امروز آنها را منتشر نکردم متأسفانه قصد ندارم منتشر کنم آنها را به دلیل اینکه هنوز در صندوق ایمیل

i didn't have time to retrieve them but perhaps  i will show them tomorrow because i am with you  

من هستند   وقت نداشتم آنها را بازیابی کنم، اما شاید  فردا آنها را نشان دهم زیرا با شما هستم

tomorrow as well also we have flax zedo connell  hello connell nice to see you back as well  

فردا نیز ما flax zedo connell داریم  سلام کانل خوشحالم که دوباره شما را می بینم

also maria we also have watching today my ori my  hori my own my own my glory my your wit my glory

همچنین ماریا ما هم امروز را تماشا کرده ام ori my  hori مال من مال من شکوه من شوخ طبعی شما شکوه من

hello to you also oh louis mendes is here today  hello lewis and i'm not sure if you're back in  

سلام به شما همچنین اوه لوئیس مندز امروز اینجاست سلام لوئیس و من مطمئن نیستم که به

paris i did receive your email thank you very  much and i hope your wife is feeling better  

پاریس برگشته اید یا نه ایمیل شما را دریافت کردم متشکرم خیلی  و امیدوارم همسر شما حال بهتری داشته باشد

as well this weekend florence is here also  eva eva mez hello to you watching in greece

همینطور این آخر هفته فلورانس اینجاست eva eva mez سلام به شما که در یونان تماشا می‌کنید

i know i mentioned this last  week i have a friend who is crazy  

، می‌دانم که هفته گذشته به آن اشاره کردم، دوستی دارم که دیوانه است

well he is crazy but he's also crazy about  greece he loves going to greece i think  

خوب او دیوانه است اما او نیز دیوانه است یونان او عاشق رفتن به یونان است من فکر می کنم

he hasn't told me this but i think  one day he's going to move to greece  

او این را به من نگفته است اما فکر می کنم یک روز قرار است به یونان

i don't know how easy it is is it easy to move  to greece can you just move to greece and live  

برود   نمی دانم چقدر آسان است که به یونان بروید  می توانید فقط به یونان بروید و زندگی کنید

there is it possible now i know some countries it  isn't easy to just move to to a certain country  

اکنون این امکان وجود دارد که می دانم برخی از کشورها آسان نیست که فقط به یک کشور خاص نقل مکان

i suppose a good example is australia it's very  hard i can't begin to tell you how difficult it is  

کنید   فکر می کنم یک مثال خوب استرالیا است، خیلی سخت است، نمی توانم شروع کنم به شما بگویم چقدر دشوار است

if you want to actually move to australia you  have to you have to have all of these conditions  

اگر می خواهید واقعاً نقل مکان کنید. برای استرالیا باید همه این شرایط را داشته

all of these things that you must have or  have done to to be able to move to australia  

باشید کارهایی که باید داشته باشید یا انجام داده باشید تا بتوانید به استرالیا بروید،

so what about greece is it easy to move to greece  because i think my friend shaun maybe one day  

پس یونان چه می‌شود، مهاجرت به یونان آسان است، زیرا فکر می‌کنم دوست من شان شاید روزی

because he he loves everything greek  he really does including the ouzo

به این دلیل که او همه کارهای یونانی را که واقعاً انجام می‌دهد از جمله

a very popular type of spirit that  is drunk quite a lot in greece  

اوزو بسیار دوست دارد. نوع محبوبی از روح که در یونان بسیار نوشیده می‌شود

hello victoria hello hussein as  well and also who else is here  

سلام ویکتوریا سلام حسین و همچنین چه کسی اینجاست

marcia hello mr duncan hello from brazil hello  brazil i wonder do you know who i haven't seen  

مارسیا سلام آقای دانکن سلام از برزیل سلام برزیل تعجب می‌کنم آیا می‌دانی چه کسی را

for a long time on sunday i haven't seen pedro i  have a feeling pedro might be busy at the weekend  

برای مدت طولانی در یکشنبه ندیده‌ام من پدرو را ندیده‌ام، احساس می‌کنم که پدرو ممکن است در آخر هفته شلوغ باشد

i think he i think he appeared last week  on one of my my weekday live streams  

. فکر می‌کنم او هفته گذشته در یکی از پخش‌های زنده روزهای هفته من ظاهر شد.

did i imagine it i'm sure pedro belmont was on  last week during the week hello also to rabe rabe  

سلام به rabe rabe

azuz nice to see you here today by the way we are  talking about my favourite subject no not that one  

azuz خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم، به این دلیل که داریم در مورد موضوع مورد علاقه من صحبت می کنیم نه آن یکی

and not that one no not that one either not those  my other favourite subject besides those you know  

و نه آن یکی نه نه آن یکی یا نه آن موضوع مورد علاقه من به غیر از آنهایی که می دانید

what they are we are talking about sleep today  and there is a reason why i want to talk about it  

آنها ما چه هستند در مورد صحبت می کنند امروز نخوابید و دلیلی وجود دارد که من می خواهم در مورد آن صحبت کنم

because yesterday we had a very unusual occurrence  yesterday an unusual moment of time where  

زیرا دیروز ما یک اتفاق بسیار غیرعادی داشتیم دیروز یک لحظه غیرمعمول از زمان که

we were waiting for our table to be ready at the  farm shop but nearby there was also a large shop  

منتظر بودیم تا میزمان در  مغازه مزرعه آماده شود، اما در همان نزدیکی یک فروشگاه بزرگ نیز وجود داشت. مغازه‌ای

that sold beds and all of the things that you use  on your bed and we went in there for a few moments  

که تخت‌ها و همه چیزهایی را که روی تختتان استفاده می‌کنید می‌فروشد و ما برای چند لحظه

because we had we had about 20 minutes before  the table was ready for us so we went in there  

به آنجا رفتیم   چون حدود 20 دقیقه قبل از اینکه میز برای ما آماده شده بود داشتیم، بنابراین ما به آنجا

we will talk about this later on by the way  because mr steve has a lot more to say about that  

رفتیم   بعداً در مورد این موضوع صحبت خواهیم کرد. در ضمن، چون آقای استیو چیزهای زیادی برای گفتن دارد که

apparently farming in other countries is also a  difficult thing yes i think many years ago i think  

ظاهراً کشاورزی در کشورهای دیگر نیز یک چیز دشوار است، بله، فکر می‌کنم سال‌ها پیش، فکر می‌کنم

certain types of farming were more popular if i  were to mention things that are popular in this  

اگر بخواهم به چیزهایی اشاره کنم که در این کشور محبوب هستند، انواع خاصی از کشاورزی محبوب‌تر بودند. این

country as far as far as farming is concerned i  would say that dairy farming so many years ago  

کشور تا آنجایی که به کشاورزی مربوط می‌شود، می‌توانم بگویم که دامداری سال‌ها پیش

dairy farming was was huge dairy farms were  everywhere producing milk these days there are few  

، دامداری‌های لبنی، مزرعه‌های بزرگی بود که این روزها در همه جا شیر تولید می‌کردند، تعداد کمی

dairy farms so many farmers have found that  they've they can move into other types of  

مزرعه‌های لبنی وجود دارند که بسیاری از کشاورزان آن را پیدا کرده‌اند. آن‌ها می‌توانند به انواع دیگر

agriculture or other types of produce and that's  one of the reasons why a lot of farms nowadays go  

کشاورزی یا انواع دیگر محصولات بروند و این یکی از دلایلی است که امروزه بسیاری از مزارع

into something else they will also diversify oh  i like that word if you diversify it means you  

به چیز دیگری می‌روند، آنها نیز تنوع می‌دهند، اوه.

do something different from what you are doing  as your your main thing you diversify you go off  

متفاوت از کاری که انجام می‌دهید به عنوان کار اصلی خود که تنوع می‌دهید، می‌روید

and do something slightly different so perhaps  you have a farm but you need to make more money  

و کاری کمی متفاوت انجام می‌دهید، بنابراین شاید مزرعه‌ای داشته باشید، اما باید پول بیشتری

so you do something slightly different  maybe you open a shop or a cafe on your farm  

به دست آورید   بنابراین کاری کمی متفاوت انجام دهید شاید یک مغازه یا کافه در خود باز کنید. مزرعه

and allow people to visit so if you diversify it  means you go in a different direction whilst doing  

و به مردم اجازه بازدید از آن را بدهید، بنابراین اگر آن را متنوع کنید به این معنی است که در جهت دیگری می روید در حالی

the thing that you normally do you try something  different you go in a different direction  

که   کاری را که معمولاً انجام می دهید انجام می دهید، چیز دیگری را امتحان می کنید شما در جهت دیگری می

i do that quite often quite often i go in very  different direction i can tell you saturino oh  

روید   من اغلب این کار را انجام می دهم، اغلب در جهت بسیار  متفاوتی می روم . می‌توانم به شما بگویم ساتورینو آه

saturino says i have my own little  farm on my balcony i have some vases  

ساتورینو می‌گوید من مزرعه کوچک خودم را در بالکن خود دارم، من تعدادی گلدان

of basil celery chili peppers and other herbs  that sounds interesting you see i think mr  

از فلفل قرمز کرفس ریحان و گیاهان دیگر دارم که جالب به نظر می‌رسد، می‌بینید، فکر می‌کنم آقای

steve will become very excited by that i think  he will get rather excited by what you're doing  

استیو وی من از این موضوع بسیار هیجان زده می شوم که فکر می کنم او از کاری که شما انجام می دهید بسیار هیجان زده می شود

because because mr steve has always wanted  to have a vegetable plot in in the garden  

زیرا آقای استیو همیشه می خواسته در باغچه

growing our own vegetables the only problem is i  think i think sometimes it might be too much work  

سبزی کاری داشته باشد   و سبزیجات خودمان را پرورش دهیم، تنها مشکل این است فکر می کنم گاهی اوقات ممکن است خیلی کار

but i do like your idea your idea  of having small pots growing herbs  

کنم   اما من ایده شما را دوست دارم داشتن گلدان های کوچک برای رشد گیاهان

and other things hello udom ho hello udom wanna  pact hi mr duncan i am waiting for you every day  

و چیزهای دیگر hello udom ho hello udom canna pact سلام آقای دانکن من هر روز منتظر شما هستم

from the old man in bangkok hello to you udom  nice to see you here today and yes i will be  

از پیرمردی در بانکوک سلام به شما امروز شما را اینجا می بینم و بله،

back with you tomorrow every day next week from  monday to friday as we prepare for the 15th  

فردا هر روز هفته آینده از دوشنبه تا جمعه با شما بازخواهم گشت، همانطور که ما برای پانزدهمین

anniversary of this my youtube channel sleep  slang words connected to sleep going to sleep  

سالگرد این کانال یوتیوب من آماده می شویم خواب کلمات عامیانه مرتبط با خواب رفتن به

being asleep maybe you have difficulty  waking up after you go to sleep all of those  

خواب   خوابیدن  شاید برای بیدار شدن مشکل داشته باشید بعد از اینکه بخوابی همه

things coming up a little bit later on hello  willian as well also ricardo is here as well  

چیزهایی که کمی دیرتر پیش می‌آیند، سلام ویلیان نیز ریکاردو اینجاست.

oh hello anna anna vieria as well thank  you very much for joining me inaki  

اوه سلام آنا آنا ویریا نیز بسیار متشکرم که به من پیوستی ایناکی

is here as well nice to see you all  here thank you for joining me today  

اینجاست همچنین خوشحالم که همه شما را اینجا می‌بینم از اینکه امروز به من ملحق شدید متشکرم

i think now we are up to date with the live  chat lovely so is it easy to move to greece  

. فکر می‌کنم اکنون ما با چت زنده به‌روز هستیم، بنابراین نقل مکان به یونان آسان است

because i think my friend shawn wants to move  there because he loves greece he was there about  

زیرا فکر می‌کنم دوست من شاون می‌خواهد به آنجا نقل مکان کند زیرا او یونان را دوست دارد. در آنجا حدود

three maybe four weeks ago he was in greece  he loves it whenever he gets the chance  

سه یا چهار هفته پیش بود که او در یونان بود  هر وقت فرصتی پیدا می

he he loves going to greece is there a country  that you would love to visit is there a place  

کرد دوستش دارد   او دوست دارد به یونان برود آیا کشوری وجود دارد که دوست دارید از آن دیدن کنید آیا جایی

that you would love to live in or or maybe a  country you would like to to move to to live

که دوست دارید در آن زندگی کنید یا یا شاید کشوری که دوست دارید به آن مهاجرت کنید تا زندگی کنید

that's a good question i like that  one hello on wong tung who i believe  

، این سوال خوبی است من آن را دوست دارم یک سلام به ونگ تونگ که فکر می کنم

is watching in vietnam am i right i hope so  yes mr steve we'll be here in a few moments  

دارد در ویتنام تماشا می کند، آیا درست می گویم، امیدوارم  بله آقای استیو ما تا چند لحظه دیگر اینجا خواهیم بود

don't worry he will be here  i'm not sure what type of mood  

نکن نگران نباش که او اینجا باشد من مطمئن نیستم که

he is in today he was outside a few moments  ago however at the moment steve has a problem

او امروز در چه حالتی است   او چند لحظه پیش بیرون بود ، اما در حال حاضر استیو مشکل

to be honest with you steve has lots of problems  some of them big problems but at the moment steve  

دارد صادقانه با شما باشد استیو مشکلات زیادی دارد برخی از آنها مشکلات بزرگی دارد اما در حال حاضر

has a dilemma he's trying to find a very good  pair of running shoes so he can go running  

استیو دچار دوراهی است که سعی می کند یک صفحه بسیار خوب پیدا کند هوای کفش‌های مخصوص دویدن تا او بتواند

during the winter months i think he wants  something that he can use when he's running on mud  

در ماه‌های زمستان بدود   فکر می‌کنم او چیزی می‌خواهد که وقتی روی گل می‌دوید از

so if you are a person who likes to go running  or maybe if you are a person who likes running  

آن استفاده کند   بنابراین اگر شما فردی هستید که دوست دارید دوید یا شاید اگر فردی هستید که دویدن را دوست دارید

in all weathers like mr steve maybe you can  give him some advice a little bit later on  

در شرایط آب و هوایی مانند آقای استیو شاید بتوانید کمی بعد به او توصیه کنید

talking of mr steve yes he will be with us soon  and before then we are going to have a look at  

صحبت از آقای استیو بله او به زودی با ما خواهد بود و قبل از آن ما قصد داریم به

one of my youtube videos don't forget for the  past 15 years i have made so many youtube videos  

یکی از ویدیوهای یوتیوب من نگاهی بیندازیم. گذشته را فراموش نکنید. 15 سال است که من ویدیوهای زیادی در یوتیوب ساخته‌ام

i think around about a thousand i think so i think  it's a it's it's around about 1 000 videos i've  

فکر می‌کنم حدود هزار نفر است، فکر می‌کنم، بنابراین فکر می‌کنم  حدود 1000 ویدیو است

made and maybe maybe more maybe more than that  so let's have a look at one of those videos this  

که ساخته‌ام   و شاید بیشتر، شاید بیشتر از آن ، پس بیایید به یکی از آن‌ها نگاهی بیندازیم. این ویدیوها

is one of my full english lessons and after this  we are going to talk to mr steve who apparently  

یکی از درس‌های انگلیسی کامل من است و بعد از آن با آقای استیو صحبت می‌کنیم که

has one or two problems also we will be  talking about something very dramatic  

ظاهراً یکی دو مشکل دارد و همچنین درباره چیزی بسیار دراماتیک صحبت

that we saw happening yesterday all  of that coming up right after this

خواهیم کرد که دیروز دیدیم که همه آن درست بعد از این

hi everybody welcome to another full english  lesson with me mr duncan it is a windy day  

سلام اتفاق افتاد. همه خوش آمدید یک درس کامل انگلیسی دیگر با من آقای دانکن، اینجا در بریتانیا یک روز باد می‌آید

here in the uk but i hope you are feeling cosy  and warm and you are okay today before i begin  

، اما امیدوارم که احساس راحتی و گرمی داشته باشید و امروز قبل از شروع کار خوب

i would like to give you a little brain teaser so  as to warm up those sleepy synapses what word can  

باشید   می‌خواهم یک بازی فکری کوچک به شما بدهم تا آن‌ها را گرم کنید. سیناپس‌های خواب‌آلود چه کلمه‌ای   را

be used alongside the following five words the  words are bag stalk counter runner baked i will  

می‌توان در کنار پنج کلمه زیر به کار برد. واژه‌ها هستند کیسه ساقه پیشخوان پخته است من

give you the answer at the end of today's  video lesson so get those thinking caps on

در پایان درس ویدیویی امروز به شما پاسخ خواهم داد، بنابراین این کلاه‌های فکری را

as you know i love food and i couldn't resist  mentioning an expression that is often used  

به کار ببرید زیرا می‌دانید که من غذا را دوست دارم و نتوانستم از ذکر عبارتی که اغلب استفاده می‌شود

before we think about something we've just heard  the phrase is food for thought a thing heard or  

قبل از فکر کردن به چیزی که به تازگی شنیده‌ایم

read that resonates or lingers in your mind or has  the possibility to change your view of something  

مقاومت کنید.

might be described as food for thought that speech  of yours has given me a lot of food for thought  

غذای فکری که گفتار شما به من غذای زیادی برای فکر

the thing said has given you something  new or challenging to think about  

کردن داده است   چیزی که گفته شد به شما چیز جدیدی داده است یا فکر کردن در مورد آن چالش برانگیز

it has fed some new information into your brain  it has made you think deeply about a certain idea  

است   اطلاعات جدیدی را وارد مغز شما کرده است. در مورد یک ایده

or topic you might even change your opinion  because of it that new idea or opinion has  

یا موضوع خاص صحبت کنید و حتی ممکن است نظر خود را تغییر دهید زیرا آن ایده یا نظر جدید

given you something to chew over in your  mind it has given you some food for thought

چیزی به شما داده است که در ذهن خود بجوید و به شما غذای فکری داده است

can you see what is behind me it is something  that is hidden away so it might be hard to see  

آیا می توانید ببینید پشت من چه چیزی است. پنهان است، بنابراین دیدن آن ممکن است سخت باشد

oh there it is this is a nest box it is an  artificial space where bird eggs can be nurtured  

اوه، این یک جعبه لانه است، یک فضای مصنوعی است که می توان تخم های پرندگان را در آن پرورش داد

until the chicks growing inside them are ready  to hatch out so this nest box will allow a pair  

تا زمانی که جوجه هایی که در داخل آنها رشد می کنند آماده بیرون آمدن شوند، بنابراین این جعبه لانه اجازه می دهد یک

of birds to add their own bedding such as grass  and moss to the inside of the box the word nest  

جفت  پرندگان برای اضافه کردن بستر خود مانند علف و خزه به داخل جعبه، کلمه لانه

can be used in many ways to hide something  away in a safe place as a verb is nest  

را می‌توان به روش‌های مختلفی برای پنهان کردن چیزی در مکانی امن به کار برد، همانطور که فعل لانه است

you nest you place something away for safe keeping  you can have a nest egg which is the sum of money  

شما لانه می‌کنید، چیزی را دور می‌گذارید تا ایمن نگه دارید  یک تخم مرغ لانه داشته باشید که مجموع

that is saved over a number of years the money  is often invested so as to gather interest  

پولی است   که در طی چندین سال پس انداز می شود، پول اغلب به منظور جمع آوری سود سرمایه گذاری می شود

you want your money to be worth more in the future  for when you retire so a nest egg is something  

شما می خواهید پول شما در آینده ارزش بیشتری داشته باشد برای زمانی که بازنشسته می شوید، بنابراین تخم مرغ لانه چیزی

that will be used at a later date a large quantity  or number of animals living in a certain location  

است   در یک لات استفاده خواهد شد اگر تعداد زیادی یا تعداد زیادی از حیواناتی که در یک مکان خاص زندگی می‌کنند

can be described as a nest a collection of  furniture that belongs together and is easy  

را می‌توان به‌عنوان یک لانه توصیف کرد، مجموعه‌ای از مبلمان که به هم تعلق دارند و بسته‌بندی و نگهداری آن آسان است،

to pack away and store can be described as a  nest for example you can have a nest of tables  

می‌تواند به عنوان یک لانه توصیف شود، برای مثال می‌توانید یک لانه میز داشته باشید.

all the different sized tables  can be stored inside each other  

همه میزهای با اندازه‌های مختلف را می‌توان در داخل یکدیگر ذخیره

a place where a person likes to rest and  relax so as to feel cosy and safe is a  

کرد   مکانی که فرد دوست دارد در آن استراحت کند و استراحت کند تا احساس راحتی و امنیت کند، یک

nest hopefully soon there will be a family  of birds nesting inside this nest box  

لانه است  امیدواریم به زودی یک خانواده  پرنده در داخل این جعبه لانه لانه کنند

a pair of birds will build a nest together and  raise their own brood of chicks i wonder what type  

یک جفت پرنده لانه خواهند کرد. با هم لانه بسازید و جوجه های خود را بزرگ کنید، نمی دانم چه

of bird will be living in there could it be a pair  of blue tits perhaps we will have to wait and see

نوع پرنده ای در آنجا زندگی می کند، ممکن است یک جفت جوان آبی باشد، شاید باید منتظر بمانیم و ببینیم

it's time to take a look at another buzz  word a buzz word is a word or phrase that  

که وقت آن رسیده است که نگاهی به وزوز دیگری بیندازیم. کلمه کلمه یا عبارتی است

is often used during a certain period or  is generally popular today's buzzword is  

که   اغلب در یک دوره خاص استفاده می‌شود یا  عموماً رایج است.

generic the word generic can be used as both  an adjective and a noun as an adjective generic  

means to belong to a group with no precise or  exact classification the thing in question is  

طبقه‌بندی دقیق یا دقیق کالای مورد نظر

named by its group without naming a single  characteristic we are using its generic name  

توسط گروه آن بدون نام‌گذاری یک مشخصه نام‌گذاری شده است، ما از نام عمومی آن استفاده می‌کنیم.

the overall characteristics are being identified  generically as belonging to a certain group  

or genus certain types of medicine with no clear  brand name are often referred to as generic  

به‌عنوان عمومی

something with no clear individual  identity is generic as an insult  

چیزی که هویت فردی مشخصی ندارد ، عمومی است به عنوان یک توهین

a person might describe an uninspiring idea  that lacks originality or thought as generic  

ممکن است یک فرد ایده‌ای غیر الهام‌بخش را توصیف کند که فاقد اصالت است یا تصور می‌شود که عمومی باشد

as a noun generic refers to an unbranded product  and is normally associated with types of medicine

همانطور که یک اسم عمومی به یک محصول بدون مارک اشاره می‌کند و معمولاً با انواع دارو مرتبط است.

can you see what i'm doing over there i'm sitting  on the fence i'm enjoying the view and taking in  

من آنجا انجام می‌دهم، روی حصار نشسته‌ام، از منظره لذت می‌برم و

some fresh air there is a phrase that exists in  english which refers to the position in which  

هوای تازه می‌خورم، عبارتی در انگلیسی وجود دارد که به موقعیتی اشاره دارد که در آن

i'm sitting right now to sit on the fence  this phrase refers to a person who cannot  

من در حال حاضر نشسته‌ام تا روی آن بنشینم. حصار این عبارت به شخصی اشاره دارد که نمی‌تواند

or will not express their own opinion or take  any particular side in a dispute or argument to  

یا نمی‌خواهد نظر خود را بیان کند یا طرف خاصی را در یک اختلاف یا بحث اتخاذ نکند تا نفر

remain neutral without expressing your personal  opinion can be described as sitting on the fence  

باقی بماند. ترال بدون بیان نظر شخصی‌تان را می‌توان اینگونه توصیف کرد که روی حصار نشسته‌اید

you might be willing to listen to the discussion  but you are unwilling to get involved directly  

ممکن است مایل به گوش دادن به بحث باشید  اما مایل نیستید مستقیماً درگیر شوید

we often use this expression negatively when  describing a person who seems unwilling to express  

ما اغلب از این عبارت زمانی که  فردی را توصیف می‌کنیم که تمایلی به بیان

their own thoughts you two can argue all day but  if you don't mind i would rather sit on the fence  

افکار خود ندارد استفاده می‌کنیم. دو نفر می‌توانند تمام روز با هم بحث کنند، اما اگر برایت مهم نیست ترجیح می‌دهم روی حصار بنشینم،

there you go again avoiding the  problem by sitting on the fence  

دوباره به آنجا می‌روی و

you will have to get involved at some point  you can't keep sitting on the fence to sit on  

با نشستن روی حصار از مشکل جلوگیری می‌کنی. نشستن

the fence is to remain neutral you don't want to  get involved you would rather keep your opinion  

روی حصار بی طرف ماندن است، نمی‌خواهید درگیر شوید، ترجیح می‌دهید نظرتان را

to yourself you abstain withhold hold back  decline you keep your feelings to yourself  

برای خودتان نگه دارید، از خودداری کنید، رد کنید، احساسات خود را

by not expressing an opinion decision or  choice you have chosen to sit on the fence

با بیان نکردن تصمیم یا انتخابی که برای نشستن انتخاب کرده‌اید، برای خود نگه دارید. خوب حصار

well that's almost it from me for today  i hope you have enjoyed this full english  

که تقریباً از من برای امروز است امیدوارم از این درس کامل انگلیسی   لذت برده باشید، با این

lesson however i still have some unfinished  business to sort out concerning the brain teaser  

حال من هنوز کارهای ناتمامی در مورد چای مغزی دارم که باید مرتب کنم er

that i gave you at the start of today's video  lesson i asked you to name the word that can  

که در ابتدای درس ویدیویی  امروز به شما دادم، از شما خواستم کلمه ای را که    می

be used alongside the following five words  bag stalk counter runner baked the answer is  

توان در کنار پنج کلمه زیر استفاده کرد، نام ببرید کیسه ساقه counter runner baked پاسخ این است

bean you can have a bean bag which is a type  of soft chair you can have a beanstalk which  

لوبیا می توانید یک کیسه لوبیا داشته باشید که نوعی صندلی نرم است. می توانید یک ساقه لوبیا داشته باشید

is the main support body of a bean plant then  there is bean counter which is a slang term for  

که بدنه حمایت کننده اصلی یک بوته لوبیا است، سپس لوبیا شمارنده وجود دارد که اصطلاحی عامیانه برای

accountant then there is rina bean which is a  type of creeping plant and of course there is  

حسابدار است، سپس لوبیا رینا که نوعی گیاه رونده است و البته

baked bean which is a delicious type of food that  goes well with tomato sauce on toast oh delicious  

لوبیا پخته وجود دارد که خوشمزه است. نوع غذایی که به خوبی با سس گوجه فرنگی روی نان تست تطبیق می‌یابد، اوه، خوشمزه

that's it it is time to say goodbye see you again  very soon for another full english lesson this is  

است، وقت آن است که خداحافظی کنیم دوباره شما را می‌بینم خیلی زود برای یک درس کامل دیگر انگلیسی، این است

mr duncan in the birthplace of english that is  of course england saying thanks for watching  

آقای دانکن در زادگاه انگلیسی که البته انگلیسی است که می‌گوید از تماشای شما متشکرم

see you again soon and of course until the  next time we meet you know what's coming next

ببینید شما دوباره به زودی و البته تا دفعه بعد که می‌بینید، می‌دانید چه اتفاقی

ta ta for now

می‌افتد تا حالا

mmm baked beans we will be talking  about baked beans in a few moments time  

چند لحظه دیگر درباره لوبیا پخته صحبت خواهیم کرد

hello everyone welcome if you just joined  us yes you haven't missed much the best  

سلام به همه خوش آمدید اگر به تازگی ملحق شدید ما بله شما چیز زیادی را از دست نداده اید

is still to come this is english addict on a  sunday afternoon coming to you live from england

بهترین   هنوز در راه است این معتاد انگلیسی است  یک بعدازظهر یکشنبه به شما می آید زنده از انگلستان

hello hello again hello mr duncan hello  wonderful lovely viewers from all across  

سلام سلام دوباره سلام آقای دانکن سلام بینندگان فوق العاده دوست داشتنی از

the globe yes here we are once again on a  fun-filled sunday afternoon with mr duncan  

سراسر جهان بله دوباره اینجا هستیم یک بعدازظهر یکشنبه پر از سرگرمی با آقای دانکن.

what i what i've noticed what i've noticed  over the past couple of weeks is my viewing  

آنچه که من متوجه شده ام چیزی است که طی دو هفته گذشته متوجه شده ام، تماشای من است

or the the audience always increases around  this time it's almost as if they are joining  

یا مخاطبان همیشه در اطراف افزایش می یابند این بار تقریباً انگار دارند   برای دیدن شما به آن می پیوندند.

just to see you oh no definitely not mr  duncan i mean what have i got to offer  

اوه نه قطعاً نه آقای دانکن منظورم این است که من چه چیزی برای ارائه

that's true not a lot well mr duncan i'm keeping  a keen eye on the weather outside okay then why  

دارم   این درست است خیلی خوب نیست آقای دانکن، من مراقب هوای بیرون هستم خوب است، پس چرا

because i want to cut the grass okay hopefully for  the last time before the winter because here in  

چون می‌خواهم چمن‌ها را خوب قطع کنم امیدوارم برای آخرین بار قبل از آن زمستان زیرا اینجا

the uk the grass stops growing around november  time and doesn't start doesn't start growing  

در بریتانیا، علف‌ها در حوالی نوامبر از رویش متوقف می‌شوند و شروع نمی‌شوند، دوباره شروع به رشد نمی‌کنند

again until the weather gets warmer in around  march i'm surprised you've got any grass left  

تا زمانی که هوا در حوالی مارس گرم‌تر شود، تعجب می‌کنم که شما علفی باقی

because you seem to be cutting it all the time  well i mean i only cut it down to the same level  

مانده‌اید. آی تی همیشه خوب منظورم این است که من فقط آن را به همان سطح

but of course i don't like to cut it when it's  wet because it clogs up the machine okay so i'm  

کاهش می‌دهم   اما البته دوست ندارم وقتی خیس است آن را برش دهم زیرا دستگاه را مسدود می‌کند خوب است، بنابراین

hoping we according to the forecast we've  got a 50 chance of rain this afternoon well  

امیدوارم   مطابق پیش‌بینی‌ای که داریم  امروز بعدازظهر احتمال 50

it was raining earlier i know spitting spitting a  little so i don't want that to happen because it  

بارندگی وجود دارد   زودتر باران می‌بارید، می‌دانم تف کردن با تف کردن کمی  بنابراین نمی‌خواهم چنین اتفاقی بیفتد زیرا

will ruin my plans to cut the grass anyway that's  that's that's my sort of first world problem yes  

برنامه‌های من برای بریدن چمن‌ها به هر حال خراب می‌شود.

mr steve has such a difficult life don't you you  you always have a new problem to solve including  

زندگی خیلی سختی داری، تو همیشه یک مشکل جدید برای حل

finding a pair of running shoes a suitable  pair of running shoes i can't begin to tell you  

کردن داری، از جمله پیدا کردن یک جفت کفش دویدن، یک جفت کفش مناسب دویدن، من نمی توانم شروع کنم به شما بگویم

how much time and and energy steve is putting  in to finding a pair of running shoes in fact  

که استیو چقدر زمان و انرژی صرف می کند. پیدا کردن یک جفت کفش دویدن در واقع

i think he's using more energy to find the  running shoes than if he was actually running  

فکر می‌کنم او انرژی بیشتری برای یافتن کفش‌های دویدن مصرف می‌کند تا زمانی که واقعاً می‌دوید.

well do you know what it's like when you want to  buy something new and there are lots of different  

brands available and then within those brands  there are lots of different versions of certain  

آن مارک‌ها زیاد هستند نسخه‌های مختلف

names of shoes you have to find the right one for  you yes and the problem if anyone does any running  

نام‌های مشخصی از کفش‌ها را باید پیدا کنید که برای خودتان مناسب است بله و مشکل اگر کسی دویدن

anybody out there like going running please let  us know but the trouble is because it's very  

می‌کند   کسی دوست دارد دویدن را در آنجا انجام دهد، لطفاً به ما اطلاع دهید، اما مشکل اینجاست که

hilly around here i don't go on the road lots  of hills i don't go on the road so i go sort of  

اینجا بسیار تپه‌ای است. در جاده‌ها تپه‌های زیادی نمی‌روم، من در جاده‌ها نمی‌روم، بنابراین به نوعی می‌روم

sort of you would call it sort of cross country  probably yes well on ground on grass on mud also  

شما به آن می‌گویید یک نوع کراس کانتری احتمالاً بله خوب روی زمین روی چمن روی گل و لای همچنین

in all sorts of weather so i need something that  will grip into uphill and downhill uneven ground  

در همه انواع آب و هوا، بنابراین من به چیزی نیاز دارم که به سربالایی و سرازیری زمین ناهموار

and mud thick mud so i need something with not  spikes no but lugs what they call lugs underneath  

و گل غلیظ می‌چسبد، بنابراین من به چیزی نیاز دارم که دارای

a shoe yeah on the sole so they look like  they're little pieces of plastic that stick out  

میخ‌های بدون میخ باشد.

yes they're like spikes but they're made of so i'm  at the moment you see i bought a pair last year  

مثل میخ‌ها هستند اما از آن ساخته شده‌اند، بنابراین من در لحظه‌ای که می‌بینی سال گذشته یک جفت خریدم.

um with five millimetre looks yes okay let's not  get into the tank not quite enough you see i'm  

going for eight millimetre now because i'm still  slipping even in the five millimetre so yes so  

حالا چون هنوز در حال لغزش هستم پنج میلی متر، بله، بنابراین

i'm looking at certain makes of shoes mr duncan  and going onto the website and trying to find out  

من به مارک های خاصی از کفش های آقای دانکن نگاه می کنم و به وب سایت می روم و سعی می کنم بفهمم

which is the best one for me yes so i don't know  if anyone does any running in extreme conditions  

کدامیک برای من بهترین است بله، بنابراین نمی دانم آیا کسی در شرایط شدید دویدن انجام می

please let us know uh as to what particular brands  or types of shoes you have found yeah it's a  

دهد   لطفاً اجازه دهید ما می‌دانیم چه مارک‌ها یا انواع کفش‌هایی را که پیدا کرده‌اید، بله،

useful it's a pretty uh random question to ask  very random but if i say no more random than usual  

مفید است، سؤالی کاملاً تصادفی است که بپرسیم بسیار تصادفی، اما اگر بگویم تصادفی‌تر از حد معمول نیست،

i'm looking at innovate i'm looking at  salomon uh so let me know what you think okay  

من به دنبال نوآوری هستم، به سالومون نگاه می‌کنم. اوه پس به من بگویید چه فکری می کنید خوب

look yes two pairs of running shows says magdalene  one pair for summer and one for winter with wool  

نگاه کنید بله دو جفت نمایش دویدن می گوید Magdalene یک جفت برای تابستان و یکی برای زمستان با

socks yes if you're a serious runner you have to  have two at least two uh types of running shoe  

جوراب های پشمی  بله اگر دونده جدی هستید باید حداقل دو نوع کفش دویدن داشته باشید

you have to have a light one for summer use and  something that's maybe waterproof and capable of  

برای استفاده در تابستان باید یک نوع سبک داشته باشید و چیزی که شاید ضد آب باشد و بتواند

going over rough wet soggy ground in the winter  i'm starting to regret mentioning this well do  

در زمستان از زمین خیس خیس عبور کند من از ذکر این موضوع پشیمان می شوم.

you know what i'm like i don't do things by half  no well but this but this is bringing me on to  

به نصف  خوب نیست اما این است من را به

yesterday you see so yesterday we were doing one  or two things we had the most delicious meal which  

دیروز دعوت کنید، پس دیروز داشتیم یکی دو کار انجام می‌دادیم که خوشمزه‌ترین غذا را

we will be talking about a little bit later we  also went somewhere else a place called leamington  

خوردیم که کمی بعد درباره آن صحبت خواهیم کرد، همچنین به جای دیگری رفتیم، جایی به نام لیمینگتون.

leamington spa a place that sounds as if nothing  dramatic ever happens well it's a peaceful sort of  

دراماتیک همیشه خوب اتفاق می‌افتد این یک نوع صلح‌آمیز

middle class sort of town fairly people that are  you wouldn't say they were badly off you would say  

از طبقه متوسط ​​است، مردم نسبتاً هستند ، نمی‌توان گفت که وضعیت بدی داشتند، می‌گفتی

they were i would say above average yes i i would  say it's a place that tends to have a certain  

آنها بودند، می‌گفتم بالاتر از حد متوسط ​​بله، می‌توانم بگویم این مکانی است که تمایل به داشتن یک مکان خاص دارد.

image of being maybe sophisticated because it has  the royal in front you see it's a special type of  

تصویری از پیچیده بودن شاید به این دلیل که رویال جلوی آن است که می بینید نوع خاصی از

town it is called royal leamington spa so it it  it's it's a little bit precocious to be honest  

شهر است که به آن آبگرم رویال لیمینگتون می گویند، پس راستش کمی زودرس است،

but we were surprised yesterday we were sitting  in steve's car parked along a lovely leafy road  

اما ما دیروز تعجب کردیم که در ماشین استیو پارک شده بودیم. در امتداد جاده ای سرسبز دوست داشتنی

and it was expensive houses expensive houses  it it it seemed like the perfect moment of time  

و خانه های گران قیمت بود، خانه های گران قیمت به نظر می رسید بهترین لحظه از زمان

when suddenly well i spotted it first out of  the corner of my eye i was aware of someone  

زمانی که ناگهان به خوبی اولین بار از گوشه چشمم متوجه شدم از

walking around hanging around sitting on one  of the walls suspicious very suspicious looking  

کسی   که دور و بر یکی از دیوارها راه می‌رود و روی یکی از دیوارها می‌نشیند، بسیار مشکوک به نظر می‌رسد

and i said to steve i said look at that guy  over there he looks like a drug dealer he  

و من به استیو گفتم به آن مرد نگاه کن آنجا شبیه یک فروشنده مواد مخدر است   به

looks like he's dealing drugs because when  you imagine a drug dealer you always have  

نظر می‌رسد که دارد مواد می‌فروشد زیرا وقتی یک فروشنده مواد مخدر را تصور می‌کنی همیشه

a certain image in your mind of a drug  dealer what they look like and this man  

تصویر خاصی از یک فروشنده مواد مخدر در ذهن خود داشته باشید که چگونه به نظر می‌آیند و این مرد

fitted every stereotype every description  you could probably have of a drug dealer he  

با هر کلیشه‌ای با هر توصیفی که احتمالاً می‌توانستید از یک فروشنده مواد مخدر داشته باشید

was acting suspiciously it was quite cold and  yet he was wearing uh a fashionable top with no  

، به طرز مشکوکی رفتار می‌کرد، هوا بسیار سرد بود و با این حال او یک تاپ شیک پوشیده بود.

sleeves yes it was a jelly yes no that's  odd that looked odd for a start unshaven  

آستین‌ها بله ژله‌ای بود بله نه این عجیب است که برای شروع عجیب به نظر می‌رسید.

just i mean he was sitting in people's driveways  on his phone yeah then sitting on walls doing odd  

things that you wouldn't normally do he was very  suspicious well he was hanging around hanging  

او در اطراف آویزان

around he was just waiting and he looked like  he was waiting for something or someone he kept  

بود، او فقط منتظر بود و به نظر می رسید که منتظر چیزی یا کسی است که مدام با

texting on his phone then looking around then he  walked up a bit further well anyway we felt like  

تلفنش پیامک می‌فرستد، سپس به اطراف نگاه می‌کرد، سپس به سمت بالا رفت. به هر حال ما احساس می‌کردیم که

we were sort of undercover police officers  no well we didn't we didn't at that moment  

ما یک جورهایی افسران پلیس مخفی هستیم، نه خوب، در آن لحظه این کار را نکردیم،

because because all i said was he looks like a  drug dealer so we sat there for a while didn't  

زیرا تمام چیزی که گفتم این بود که او شبیه یک فروشنده مواد مخدر است، بنابراین مدتی آنجا نشستیم، نه.

we we sat there for a while let's see what goes  on here and then he he was still there but then  

مدتی آنجا نشستیم بیایید ببینیم اینجا چه خبر است و بعد او هنوز آنجا بود، اما بعد از

he moved slightly further down the road and  then then a car came up the road behind us and  

آن کمی جلوتر به سمت پایین جاده حرکت کرد و سپس یک ماشین از جاده پشت سر ما آمد و

parked on the opposite side a souped-up audi yes  okay probably about six or eight years old with  

در طرف مقابل یک آئودی آشپزی پارک کرد. بله باشه احتمالاً حدوداً شش یا هشت ساله با

they'd obviously fitted oversized wheels and all  sorts of body kit to it immediately i'm suspicious  

بدیهی است که چرخ‌های بزرگ و انواع کیت بدنه را بلافاصله روی آن نصب کرده بودند.

and there is the flow of my story gone go on well  i'm just painting the picture well it's a car  

این یک ماشین است

that's all you need to know really yes  but you know the man inside looked a bit  

این تنها چیزی است که باید بدانید واقعاً بله اما می‌دانید که مرد داخل ماشین کمی به نظر می‌رسید

yes the man drew up in the car yes and  then the the other guy that was waiting  

بله، مرد داخل ماشین بود بله و سپس مرد دیگری که منتظر بود

and looking suspicious he was also once again on  his phone sending a message and then he got up  

و به نظر مشکوک بود، دوباره تلفنش را در حال ارسال بود. یک پیام و سپس بلند شد

and went to the car yes and got in to the  passenger door and sat down in there anyway  

و به سمت ج بله و وارد درب مسافر شدند و به هر حال در آنجا نشستند

they drove off together behind us they they  turned around and went back the other way  

آنها با هم پشت سر ما راندند، آنها چرخیدند و از طرف دیگر برگشتند

only about 20 meters but yes i'm getting to that  steve i'm setting the scene but as they came to  

فقط حدود 20 متر اما بله، دارم به آن استیو می‌رسم، من دارم صحنه را تنظیم می‌کنم. اما وقتی

the junction the car stopped and the young lad  who looked suspicious got out and walked off  

به تقاطع رسیدند، ماشین ایستاد و پسر جوانی که مشکوک به نظر می‌رسید، پیاده شد و پیاده شد

and we suddenly realized that we  had just witnessed a drug deal  

و ما ناگهان متوجه شدیم که به تازگی شاهد یک معامله مواد مخدر

yes yes right in front of our right in front of  our eyes in lemington spa in posh mind you see  

بوده‌ایم. در ذهن شیک می‌بینی

everyone's taking drugs these days mr duncan well  well not everyone can i just say well we're not  

این روزها همه دارند مواد مصرف می‌کنند آقای دانکن خب نه همه می‌توانم بگویم خوب

no we're not well that's not everyone unless you  can't coffee no okay steve but imagine that so so  

نیستیم   نه ما خوب نیستیم که همه نیستیم، مگر اینکه نمی‌توانی قهوه بخوری، باشه استیو، اما تصور کن

we were just sitting right in front of us didn't  couldn't care less i think he was acting a bit  

اینطور بود   درست جلوی ما نشسته بود، نمی‌توانست اهمیتی بدهد، فکر می‌کنم او کمی

suspicious well i don't know i mean had we been  police officers we could have raced after them  

مشکوک رفتار می‌کرد، نمی‌دانم، منظورم این است که اگر ما افسران پلیس بودیم، می‌توانستیم دنبال آنها

yeah well we wouldn't and caught them not what you  normally do is you have some sort of backup so we  

بگردیم. آن‌ها کاری که معمولاً انجام می‌دهید این نیست که شما چنین چیزی دارید یک نوع پشتیبان، بنابراین

would be the people watching you see with our with  our radios hello hello roger juan roger one over  

ما   افرادی باشیم که شما را با رادیوهای ما تماشا می‌کنند، سلام سلام راجر خوان راجر یکی از طرفین

and then we would get in touch with  the other policemen that were nearby  

و سپس با پلیس‌های دیگر که در آن نزدیکی بودند ارتباط برقرار کنیم،

but it's weird i've never seen  that before in my sheltered life  

اما عجیب است که قبلاً چنین چیزی را ندیده‌ام . زندگی در پناه

i've never seen it before i've never seen a real  drug deal taking place right in front of our eyes  

من   قبلاً هرگز آن را ندیده‌ام، هرگز ندیده‌ام که یک معامله واقعی مواد مخدر درست جلوی چشمان ما اتفاق

it was obvious that that's what would what would  have happened in Leamington probably this goes  

بیفتد. واضح بود که این همان چیزی است که در لیمینگتون اتفاق می‌افتد، احتمالاً

on all the time in towns up and down the country  but not leamington not leamington spa well well  

همیشه در شهرها ادامه دارد. و در پایین کشور اما نه لیمینگتون نه لیمینگتون آبگرم خوب

you see the thing is mr duncan they've done some  research on people that take drugs like cocaine  

می‌بینید که آقای دانکن تحقیقاتی در مورد افرادی انجام داده‌اند که مواد مخدری مانند کوکائین مصرف می‌کنند

and uh the people with lots of money okay  businessmen uh wives stuck at home wives  

و آه مردمی که پول زیادی دارند، خوب است بازرگانان، زنانی که در خانه گیر کرده‌اند، همسران

yes apparently you're telling me that housewives  are doing with rich husbands yes doing the dishes  

بله ظاهراً شما به من می گویید که خانم های خانه دار با شوهران پولدار مشغول هستند، بله، ظرف ها را می شستند،

well i don't know about that washing  the clothes and then taking cocaine  

خوب، من در مورد شستن لباس ها و سپس مصرف

well all i know is that there's a lot of people  mr duncan i can see you nodding shaking your head  

کوکائین نمی دانم. ببینم سر تکان می‌دهی و سرت را تکان

uh a lot of people who you would think don't take  drugs actually do it's quite a problem amongst  

می‌دهی، خیلی از افرادی که فکر می‌کنی مواد مصرف نمی‌کنند، واقعاً این کار را می‌کنند، این یک مشکل بین

people who have lots of disposable income not  necessarily maybe i know not necessarily i'm  

افرادی است که درآمد قابل تصرف زیادی دارند، نه لزوماً شاید من می‌دانم نه لزوماً،

just saying it does happen mr tucker yes it can  happen everywhere but you would think wouldn't  

فقط می‌گویم این اتفاق می‌افتد. بله، همه جا می‌تواند اتفاق بیفتد، اما فکر

you that somebody in a in a good job well-paid  job seemed to have everything wouldn't need drugs  

می‌کنید که آیا فردی در شغلی خوب و با درآمد خوب به نظر می‌رسد همه چیز دارد، به مواد مخدر نیاز ندارد

but apparently they do and lots of them are taking  them sort of at work just openly but you wouldn't  

اما ظاهراً آنها به مواد مخدر نیاز دارند و بسیاری از آنها به نوعی در محل کار مصرف می‌کنند. علناً اما شما به

suspect them because they don't look like druggies  they're not sort of dressed what drug is that is  

آنها مشکوک نمی‌شوید زیرا شبیه مواد مخدر نیستند. آنها به نوعی لباس پوشیده

a word you use somebody who takes it a druggie  yes okay steep calm down oh wouldn't you agree  

نیستند.

i think you might be on drugs today i'm on nothing  i'm just on the high of life are you sure that guy  

فکر می‌کنم ممکن است امروز مواد مخدر مصرف کنی، من هیچ چیز مصرف نمی‌کنم، فقط در اوج زندگی هستم

didn't push something through your car window i  didn't think if he's got anything interesting no  

i'd not really okay steve let's i've only got 10  pounds let's not say things like that because we  

. واقعاً خوب نیست استیو بگذار من فقط 10 پوند وزن دارم چنین چیزهایی را نگویید زیرا

have a certain amount of credibility we've got  to well we've lost most of it you can't come  

ما   مقدار مشخصی از اعتبار داریم که باید بسیاری از آن را از دست داده ایم، شما نمی توانید

on here onto youtube and have credibility it's  not easy to get to be honest thank you ricardo  

در اینجا وارد یوتیوب شوید و اعتبار داشته باشید، آسان نیست صادق باشید، متشکرم

i need trail sneakers made with gore-tex  yes gore-tex is good because it's waterproof  

ریکاردو   به کفش‌های کتانی ساخته شده با گورتکس نیاز دارید بله گورتکس خوب است زیرا ضد آب است

but apparently i've discovered you can get  waterproof socks okay because i've got a  

اما ظاهراً متوجه شده‌ام که می‌توانید جوراب‌های ضدآب تهیه کنید زیرا من یک

pair of running shoes that are not waterproof  and it's quite annoying when you're running on  

جفت کفش مخصوص دویدن دارم که ضد آب نیستند و زمانی که شما کاملاً آزاردهنده است. در حال دویدن روی

long grass and it's wet your feet get wet  and but apparently some running shoes they  

چمن بلند و خیس است، پاهایتان خیس می‌شوند، اما ظاهراً بعضی از کفش‌های دویدن

don't like to have waterproofing in it because  it's i don't know why but there's a reason why  

دوست ندارند ضد آب باشند زیرا  نمی‌دانم چرا، اما دلیلی وجود دارد که

so this shop told me oh you you can buy waterproof  socks no couldn't you just put your feet in  

بنابراین این فروشگاه به من گفت اوه می‌توانید جوراب‌های ضدآب بخرید، نمی‌توانستید پاهایتان را در

plastic bags well i have done that yes i have done  that that would save a lot of money you could just  

کیسه‌های پلاستیکی قرار دهید، من این کار را انجام داده‌ام، بله، این کار را انجام داده‌ام که باعث صرفه‌جویی در هزینه‌های زیادی می‌شود، فقط می‌توانید

use plastic bags so instead of instead of buying  expensive socks you could just put a couple of  

از کیسه‌های پلاستیکی استفاده کنید، بنابراین به جای خریدن جوراب‌های گران‌قیمت، می‌توانید فقط آن را قرار دهید. یک زن و شوهر

carrier bags on your feet anarchy says is there  a slang word to name a drug dealer so people that

BA حامل gs on your foot anarchy می گوید آیا یک کلمه عامیانه برای نام بردن از یک فروشنده مواد وجود دارد، بنابراین

people that consume drugs you call them a druggie  don't you yes a druggie a drug dealer uh there  

افرادی که مواد مصرف می کنند شما آنها را داروفروش خطاب می کنید  آیا شما بله داروساز، فروشنده مواد مخدر

probably are slang words i would say watch  breaking bad well a dealer a dealer dealer  

هستید   احتمالاً کلمات عامیانه ای هستند که می توانم بگویم تماشا کنید  در حال شکستن بد خوب یک دلال یک دلال دلال

we normally just say dealer he's a dealer he's a  dealer she's a dealer do you know any dealers yes

ما معمولاً فقط می‌گوییم دلال او یک دلال است او یک دلال است او یک دلال آیا فروشنده‌ای را می‌شناسید بله،

we should not be judging people by their  appearance apparently according to tomic we're  

ما نباید افراد را از روی ظاهرشان قضاوت کنیم، ظاهراً طبق تومیک، ما

not judging them well we're not judging them no  we're just saying we witnessed it look if if you  

آنها را خوب قضاوت نمی‌کنیم. قضاوت در مورد آنها نه ما فقط می گوییم که شاهد بودیم اگر می

want to sell drugs on the street corner we are not  going to judge you for that but but it is illegal  

خواهید مواد مخدر را در گوشه خیابان بفروشید ما شما را به خاطر آن قضاوت نمی کنیم، اما غیرقانونی

it's just you know you don't expect to see it  no you don't expect to see it in broad daylight  

است   فقط می دانید که انتظار ندارید آن را ببینید نه انتظار ندارید آن را در روز روشن ببینید   در

whilst you parked your car in a  leafy suburb of Leamington spa  

حالی که ماشین خود را در حومه سرسبز اسپا لیمینگتون پارک می‌کنید

that's why i was surprised i mean if i was  parked in i don't know Hansworth in birmingham  

به همین دلیل تعجب کردم، منظورم این است که اگر در پارک بودم، هانس‌ورث در بیرمنگام را

oh well i think well there you go or kings heath  king's heath are you sure you've picked an area  

نمی‌شناسم   اوه، فکر می‌کنم خوب آنجا هستید. برو یا کینگز هیث هیت پادشاه تو هستی مطمئناً منطقه‌ای را انتخاب کرده‌اید

there that's worthy of uh slagging off i'm  not slacking it off i'm not criticizing it  

آنجا که ارزش آن را دارد، من آن را شل نمی‌کنم، من از آن انتقاد

but yes maybe or bilston bilston there we go near  wolverhampton or or anywhere in wolverhampton if  

نمی‌کنم   اما بله شاید یا بیلستون بیلستون در آنجا نزدیک ولورهمپتون یا یا هر جای دیگری در ولورهمپتون می‌رویم، اگر

it had been sort of late at night but this was 11  o'clock in the morning yeah well it was later than  

دیر شده بود در شب اما ساعت 11 صبح بود، بله، دیرتر

that it was about 12 30. last night lunchtime  sorry no no it was about harvest one in the  

از 30 دقیقه بود. دیشب وقت ناهار متأسفم نه نه، در مورد برداشت محصول یک

afternoon in broad daylight and it was happening  right next to us and this guy was just so open  

بعد از ظهر در روز بود و دقیقاً در کنار ما اتفاق می افتاد و این مرد خیلی باز

he just couldn't care less he was just like  yeah yeah i'm selling drugs on the streets  

بود   نمی‌توانست اهمیتی بدهد، درست مثل بله بله، من دارم مواد مخدر در خیابان

what's your problem somebody asked is it illegal  yes it is yes very very even marijuana is  

می‌فروشم   مشکل شما چیست، یکی پرسید که غیرقانونی است  بله، بله، بله، بسیار حتی ماری‌جوانا

has been downgraded cocaine's definitely illegal  marijuana has been downgraded i think it's still  

نیز کاهش یافته است، قطعاً کوکائین کاهش یافته است. ماری‌جوانای غیرقانونی کاهش یافته است، من فکر

illegal but you if you're caught carrying certain  amounts i don't know what the amount is so many  

می‌کنم هنوز غیرقانونی است، اما اگر در حال حمل مقادیر مشخصی هستید، من نمی‌دانم مقدار

grams then you won't be arrested anymore but it's  still i think illegal isn't it it's very illegal  

آن چقدر است، دیگر دستگیر نخواهید شد، اما هنوز هم غیرقانونی است، اینطور نیست خیلی غیرقانونی است l

even though it seems that half the population are  actually using it which we're not judging we're  

حتی اگر به نظر می‌رسد که نیمی از جمعیت  در واقع از آن استفاده می‌کنند که ما قضاوت نمی‌کنیم، ما  قضاوت نمی‌کنیم،

not judging although we kind of you know we'd  rather you didn't we'd rather not you know because  

اگرچه ما به نوعی می‌دانیم که ترجیح می‌دهیم شما ندانید، ترجیح می‌دهیم ندانید زیرا

i you know it's still i mean well it's illegal  it's illegal and i mean if it you know i don't  

من می‌دانید که هنوز هم منظورم این است که غیرقانونی است  غیرقانونی است و منظورم این است که اگر بدانی من نمی دانم  نمی

know i'm not going to say anything about drug use  because you've just literally been talking about  

دانم در مورد مصرف مواد مخدر چیزی نمی گویم زیرا شما به معنای واقعی کلمه به

it for five minutes we're not judging we're not  we're not judgments we observed this but quite  

مدت پنج دقیقه در مورد آن صحبت می کنید ما قضاوت نمی کنیم ما این را مشاهده نکردیم، اما

often we will classify drugs illegal drugs so  for example as class a drugs which which are the  

غالباً مواد مخدر را به عنوان مواد مخدر غیرقانونی طبقه بندی می کنیم، به عنوان مثال، به عنوان مواد مخدر طبقه بندی می کنیم که

hard drugs like cocaine and heroin and what's the  other one crystal meth anyway it certainly broke  

مواد مخدر سختی مانند کوکائین و هروئین هستند و یکی دیگر از مواد مخدر کریستال به هر حال قطعا شکسته شده است.

we seem to know a lot about certainly wrote tomec  up we've seen tricks we seem to know a lot about  

برای دانستن چیزهای زیادی در مورد مطمئناً نوشتیم تامک  ما ترفندهایی را دیده‌ایم که به نظر می‌رسد در مورد

drugs for people that don't touch them well i've  had friends that you use you know in fact i had a  

مواد مخدر برای افرادی که به خوبی آنها را لمس نمی‌کنند می‌دانیم، دوستانی داشته‌ام که شما از آنها استفاده می‌کنید، می‌دانید در واقع من

friend whose brother was a drug dealer where does  he live he's dead now well there you go if you  

دوستی داشتم که برادرش یک فروشنده مواد مخدر کجا زندگی می‌کند، حالا مرده است

needed if you needed a moral to the story i think  i think that's pretty much it actually he died of  

اگر برای داستان نیاز به اخلاقی داشتید، فکر می‌کنم ، فکر می‌کنم تقریباً به این دلیل است که او در اثر

a drug overdose so that i think that actually  goes to show that it's probably not a good idea  

مصرف بیش از حد مواد مخدر مرده است، بنابراین فکر می‌کنم این در واقع نشان می‌دهد که احتمالاً ایده خوبی نیست

you seem very jolly about that i'm not jolly  about it uh because it was quite sad at the time  

. خوشحال نیستم، اوه چون در آن زمان بسیار غم انگیز بود

and then he died of a drug sofa i'm not i'm not  but i mean it was sad at the time but you know  

و سپس او به خاطر مبل مواد مخدر درگذشت، من نیستم، نیستم، اما منظورم این است که در آن زمان ناراحت کننده بود، اما می دانید

that's the danger isn't it that's life you mean  you you you you take your chances don't you same  

این خطر است، زندگی نیست منظورت این است که  تو، تو، احتمال می‌دهی،

with with anything alcohol cigarettes uh drugs  i mean they say marijuana is a lot safer than  

با هر چیز الکلی مثل سیگار نیستی، مواد مخدر ، یعنی می‌گویند ماری‌جوانا بسیار ایمن‌تر از

um yeah okay alcohol you know but it depends we're  not gonna get into that yeah let's not get into  

الکل است. وارد

that at all we just observed we're not judging  we're not judging we'd i don't know what his life  

این موضوع نشویم، ما فقط مشاهده کردیم که قضاوت نمی کنیم، قضاوت نمی کنیم، نمی دانم زندگی

was before he got into drug dealing maybe he had  an abusive parents maybe his parents used drugs or  

او قبل از اینکه وارد خرید و فروش مواد مخدر شود چگونه بوده است، شاید او یک پدر و مادر بدرفتار داشته است، شاید والدینش مواد مصرف می کرده اند یا

he's got into bad companies with friends so just  you know he just took on the family business you  

او با دوستان وارد شرکت‌های بدی شد، بنابراین فقط می‌دانید که او به‌تازگی کسب‌وکار خانوادگی شما را به عهده گرفته است

know that's what normally happens with sons they  normally take on the family business right son  

بدانید این همان چیزی است که معمولاً برای پسرانی اتفاق می‌افتد که معمولاً کسب و کار خانوادگی را به عهده می‌گیرند، درست است پسر

it's time to teach you the trade that we've been  doing for years and years okay get out on that  

، وقت آن است که حرفه‌ای را به شما یاد بدهیم که سال‌ها و سال‌ها انجام می‌دهیم، خوب، در آن

street and sell that smack well it's like smoking  a lot of peo a lot of people smoke if their  

خیابان بروید و آن بوی را خوب بفروشید، مثل سیگار کشیدن زیاد است. اگر والدینشان سیگار کشیده باشند، بسیاری از مردم

parents have smoked because a lot of people get  overweight if their parents are overweight okay or  

سیگار می‌کشند، زیرا اگر والدینشان مشکلی ندارند یا

they're siblings it's just you tend to do what the  most people are around you tend to do what they do  

خواهر و برادر هستند، افراد زیادی اضافه وزن می‌گیرند، فقط شما تمایل دارید کاری را انجام دهید که اکثر افراد اطراف شما تمایل دارند کاری را که انجام می‌دهند انجام دهند.

asics yes that's a good choice i've got a pair  of a6 i love the way we keep swapping between  

این انتخاب خوبی است، من یک جفت a6 دارم، من عاشق روشی هستم که ما به طور مداوم

the subject of running shoes and drug dealing  i've got a pair of a6 for summer use but they're  

بین موضوع کفش های دویدن و خرید و فروش مواد مخدر مبادله

not they haven't got deep enough treads for the  winter actually it's interesting because if you  

می کنیم. آج‌های کافی برای زمستان در واقع جالب است زیرا اگر

were a drug dealer you would definitely need a  pair of running shoes just in case the police  

شما فروشنده مواد مخدر بودید، حتماً به یک جفت کفش دویدن نیاز داشتید، فقط اگر پلیس

came and then you could run away very quickly  satorina says we call druggie people tosico

بیاید و بعد بتوانید خیلی سریع فرار کنید.

uh that's a good name tossing yeah what a load of  tunnels what a load of toxic what a load of toxics  

d نام پرتاب بله چه باری از تونل چه بار سمی چه باری از مواد سمی

uh yes so anyway that was our uh oh uh palmyra  says i'm taking a cup of tea with cannabis leaves  

اوه بله پس به هر حال این ما بود اوه اوه اوه پالمیرا می‌گوید من دارم یک فنجان چای با برگ‌های شاهدانه می‌خورم

why not yes well that you can get cannabis  oil now can't you this is the latest  

چرا نه بله خوب است که می‌توانید دریافت کنید روغن شاهدانه حالا نمی‌توانید این آخرین   مورد

health thing it's like a resin but it's but it  hasn't got any of the narcotic no it's got some  

سلامتی است، مانند رزین است، اما هست ، هیچ‌یک از مواد مخدر را ندارد، نه برخی از

active ingredients in from the cannabis leaf  which is supposed to have medicinal properties  

مواد فعال موجود در برگ شاهدانه را دارد که ظاهراً خواص دارویی دارد

but somebody you've got to be very careful what  country you take that to because somebody has been  

اما کسی شما باید بسیار مراقب باشید که آن کشور را به کدام کشور می‌برید، زیرا

sent to prison for 20 years a british person for  having cannabis oil used for medicinal you know  

یک فرد بریتانیایی به مدت 20 سال به دلیل استفاده از روغن شاهدانه برای دارویی به زندان فرستاده

i can't remember which country i think it would  be somewhere in the middle east maybe saudi  

شده است. خاور میانه شاید

arabia somewhere like that i want to say saudi  arabia maybe the arab emirates or maybe qatar  

عربستان سعودی جایی شبیه به آن می خواهم بگویم عربستان سعودی شاید امارات یا شاید قطر.

i have a feeling it was saudi arabia but you  do have to be careful actually if you go to  

من احساس می کنم که عربستان سعودی بود اما شما باید مراقب باشید در واقع اگر به

the middle east you have to be careful even if  you take prescription drugs with you as well so  

خاور میانه می روید باید مراقب باشید حتی اگر بله داروهای نسخه‌ای را نیز با خود می‌برید، بنابراین

some drugs some medicine that is available here in  this country and you can take it as a prescription  

برخی از داروهایی که در اینجا در این کشور موجود است و می‌توانید آن را به‌صورت نسخه مصرف کنید

are actually illegal in the middle east so you  do have to be very careful when you are traveling  

، در واقع در خاورمیانه غیرقانونی هستند، بنابراین هنگام سفر به کشورهای خاصی باید بسیار مراقب باشید.

to certain countries even if the medicine you're  taking with you is is approved here you have you  

حتی اگر دارویی که با خود مصرف می‌کنید تایید شده باشد، شما

can't take it to another country so you do have  to make sure you check the laws certain strong  

نمی‌توانید آن را به کشور دیگری ببرید، بنابراین باید قوانین را بررسی کنید برخی

painkillers like co-codamol for example which has  small amounts of codeine in it which is um a drug  

مسکن‌های قوی مانند کوکودامول که دارای مقادیر کمی است. کدئین موجود در آن که یک ماده مخدر است

that makes you very sleepy it's used for pain but  it's supposedly got slightly addictive qualities  

که شما را بسیار خواب‌آلود می‌کند، برای درد استفاده می‌شود، اما ظاهراً ویژگی‌های کمی اعتیادآور

to it but over here co-codamol is a very popular  painkiller uh it's not seen as being particularly  

دارد، اما در اینجا کوکودامول یک مسکن بسیار محبوب است، اوه، به‌طور خاص اعتیادآور به نظر نمی‌رسد،

addictive but if you go with those painkillers  to for example dubai yes which a lot of brits  

اما اگر آن را مصرف کنید. آن مسکن‌ها برای مثال به دبی بله که بسیاری از بریتانیایی‌ها

might say a lot but wealthy people in  britain will travel to dubai to do shopping  

ممکن است حرف‌های زیادی بزنند، اما افراد ثروتمند در بریتانیا برای خرید به دبی سفر می‌کنند

and if you are caught with certain painkillers  that are perfectly legal here you'll be arrested  

و اگر با مسکن‌های خاصی گرفتار شوید. در اینجا کاملاً قانونی است که دستگیر می‌شوید

uh because they're you know zero tolerance to  all types of drugs ones that are potentially  

آه، زیرا آنها می‌دانید که تحمل به همه انواع مواد مخدری که به طور بالقوه

um addictive yeah what i find interesting also is  many of those drugs that we see as hard drugs now  

اعتیادآور هستند، وجود ندارد، بله، چیزی که به نظر من جالب است این است که بسیاری از آن موادی که اکنون به عنوان مواد مخدر سخت می‌بینیم

were originally medicinal drugs given out to  people so for example opium originally was was  

در اصل داروهایی دارویی بودند. به مردم داده می‌شد، مثلاً تریاک در ابتدا

prescribed to people cocaine also which then  was discovered to be highly addictive and then  

برای مردم کوکائین تجویز می‌شد که بعداً مشخص شد که بسیار اعتیادآور است و سپس

they came up with another one and they called it  heroin and and that also was very addictive so so  

آنها یک دیگری پیدا کردند و آن را هروئین نامیدند و آن نیز بسیار اعتیادآور بود،

a lot of the drugs that are now seen as illegal  in many countries were originally prescribed  

بنابراین  بسیاری از داروهایی که اکنون در بسیاری از کشورها غیرقانونی تلقی می‌شوند، در ابتدا تجویز می‌شدند

matt says you've opened a can of worms we have  well i wouldn't say well it's it is a subject  

مات می‌گوید شما یک قوطی کرم باز کرده‌اید، ما داریم خوب نمی‌توانم بگویم خوب این موضوعی است

that's talked about a lot even in sport a can  of worms so if you if you that that expression  

که در مورد آن حتی در ورزش زیاد صحبت می‌شود. اگر شما آن عبارت

yes if you open a can of worms it means you  have you have opened a big argument or a big  

را دارید   بله، اگر یک قوطی کرم را باز کنید، به این معنی است که  یک بحث بزرگ یا یک بحث  بزرگ را باز کرده اید،

discussion sometimes get messy yeah something that  that you might lose control of yes is opening a  

گاهی اوقات بهم می‌خورید بله، چیزی که  ممکن است کنترل آن را از دست بدهید، بله خوب است. استفاده از یک

can of worms that's talking about uh religion  or politics yes you can open a can of worms i.e  

قوطی کرم که در مورد دین یا سیاست صحبت می‌کند بله، می‌توانید یک قوطی کرم را باز کنید، یعنی

things can wriggle about it can get very nasty and  messy and and people fall out with each other but  

ممکن است همه چیز در مورد آن به هم بخورد، می‌تواند بسیار بد و کثیف شود و مردم با هم درگیر شوند، اما

we're not going to fall out with anybody no it is  an interesting subject and we did see it yesterday  

ما قرار نیست با آن مخالفت کنیم. کسی نه، موضوع جالبی است و ما آن را دیروز دیدیم.

in fact i think earlier someone said i can't  remember who now i think it may have been  

در واقع فکر می‌کنم قبلاً یکی گفته بود نمی‌توانم به یاد بیاورم چه کسی حالا فکر می‌کنم ممکن است این موضوع بوده

i think it may have been saturino but we're not  judging said it must have been quite excited i  

باشد. خیلی هیجان زده بودم   فکر می‌کنم خیلی هیجان‌زده بودم

think i would have been excited well i was i was  well it was it was scary i was slightly worried  

، خوب بودم، خوب بود، ترسناک بود، کمی نگران بودم

that if they saw us they'd have to uh they'd  have to eliminate us because we've been witnesses  

که اگر ما را ببینند، باید ما را حذف کنند، زیرا به هر حال شاهد بوده‌ایم

anyway let's thankfully they didn't  now we are going down a very dark road  

اجازه دهید خوشبختانه آن‌ها این کار را نکردند، اکنون ما در جاده‌ای بسیار تاریک پیش می‌رویم.

i had visions of them seeing as they're  following us and yes okay steve that didn't  

من تصوراتی از آن‌ها داشتم که می‌دیدند وقتی ما را دنبال می‌کردند و بله خوب استیو که این

happen thankfully i think they were too high to  notices it clearly didn't happen because we're  

اتفاق نیفتاد، خوشبختانه فکر می‌کنم آن‌ها خیلی بالا بودند و متوجه نشدند که به وضوح اینطور نیست. این اتفاق می افتد زیرا ما

still here this time i know but i'm just saying  you know that could have been a possibility yes  

هنوز اینجا هستیم این بار می دانم اما هستم فقط می‌گوییم می‌دانی که ممکن است بله

yes it could have been but it wasn't but we're  not judging we're going to take drugs take  

بله می‌توانست باشد، اما اینطور نبود، اما ما قضاوت نمی‌کنیم که دارو

care of it if you have no money and you find  out that selling drugs on the street corner  

مصرف می‌کنیم  اگر پول ندارید و متوجه شدید که فروش مواد مخدر در گوشه خیابان

in broad daylight in the middle of  Leamington spa is this is your way of living  

در روز روشن وسط آبگرم لیمینگتون این روش زندگی شماست

i'm not going to judge but the police might  you see the the law might judge you how mirror  

من قضاوت نمی‌کنم، اما پلیس ممکن است ببینید که قانون ممکن است شما را قضاوت کند که چگونه آینه

says that i remember in my childhood  farm growing very tall cannabis plants

می‌گوید که یادم می‌آید در دوران کودکی‌ام مزرعه رشد می‌کرد گیاهان شاهدانه بسیار بلند

well that's the thing i mean they're easy to grow  

خوب این چیزی است که منظورم این است که آنها به راحتی رشد می کنند

uh and if apparently mr duncan if you buy  bird seed which we've got lots of bird seed  

اوه، و اگر ظاهراً آقای دانکن اگر بذر پرنده می خرید که ما تعداد زیادی بذر پرنده داریم،

you can if you just there's always cannabi  apparently there's cannabis seeds quite often in  

می توانید اگر همیشه شاهدانه وجود دارد، ظاهراً اغلب دانه های شاهدانه وجود دارد. در

commercially bought bird seeds so i think if you  sort of plant enough around your garden and see  

دانه‌های پرنده به صورت تجاری خریداری شده است، بنابراین فکر می‌کنم اگر به اندازه کافی در اطراف باغ خود بکارید و ببینید

what comes up we might see that familiar familiar  shape with the cannabis leaf i always think  

چه اتفاقی می‌افتد، ممکن است شکل آشنای  با برگ شاهدانه را ببینیم، من همیشه فکر می‌کنم

i always think that the the cannabis leaf looks a  bit like the canadian flag is there any connection  

همیشه فکر می‌کنم که برگ شاهدانه کمی شبیه به برگ حشیش است. پرچم آنادیا آیا ارتباطی

there well in most of america and lots of i'd  say most in lots of states in america now it is  

وجود دارد   به خوبی در اکثر ایالات آمریکا و بسیاری از آنها می‌خواهم بگویم در بسیاری از ایالت‌های آمریکا اکنون

perfectly legal to buy and consume uh cannabis  well yeah is it legal in in certain states that's  

خرید و مصرف حشیش کاملاً قانونی است خوب بله، آیا در ایالت‌های خاص قانونی

it but it also has to be on prescription as well  well there are shops you can go to shops yes  

است که  همچنین باید با نسخه باشد همچنین مغازه‌هایی وجود دارد که می‌توانید به مغازه‌ها بروید بله

but you can only buy so much and it must be for  personal use but not here it's not happening here  

اما شما فقط می‌توانید مقدار زیادی خرید کنید و باید برای استفاده شخصی باشد، اما اینجا نیست، اینجا اتفاق نمی‌افتد

we are still we are still very anti-drugs  anti-illegal drugs here in the uk anyway  

ما هنوز هستیم، ما هنوز هم بسیار ضد مواد مخدر هستیم مواد مخدر غیرقانونی در اینجا در بریتانیا به هر حال

you've opened a can of worms let's shut that can  shut yes let's shut that can shut well if the sh  

شما یک قوطی کرم را باز کرده‌اید، بیایید آن را ببندیم که می‌تواند ببندد بله، بیایید آن را ببندیم که می‌تواند به خوبی بسته شود اگر Sh

push those worms back into the cat and so you  should be used to that and uh steve is always  

آن کرم‌ها را به داخل گربه برگرداند و بنابراین باید به آن عادت کنید و اوه استیو همیشه

pushing a worm can't blame me can't blame me for  this one mr doom there we go oh it's straight  

هل دادن کرم نمی‌تواند مرا سرزنش کند، نمی‌تواند مرا به خاطر این یک آقای عذاب سرزنش کند، اوه درست است

forward it's used to make ropes that is correct  yes well there is a theory that one of the reasons  

جلو برای ساختن طناب‌هایی استفاده می‌شود که درست است بله خوب، این نظریه وجود دارد که یکی از

why drugs were made illegal is because hemp  was also a very good material for making paper  

دلایل  غیرقانونی شدن مواد مخدر وجود دارد. به این دلیل است که کنف یک ماده بسیار خوب برای ماکینگ نیز بود g کاغذ

and apparently somebody else who  wanted to to use a different material  

و ظاهراً شخص دیگری که می خواست از مواد دیگری استفاده

paid the the government to to make hemp illegal  i'm not sure how true that is but but there is  

کند   به دولت پول داد تا کنف را غیرقانونی کند مطمئن نیستم چقدر درست است، اما

a past of course to all of this in the past all  of these things have have their own back stories  

البته  گذشته ای برای همه اینها وجود دارد در گذشته همه اینها چیزها داستان خود

including the interesting point that that most  well we used to give arsenic to people as medicine  

one of the most dangerous things we used to put  an arsenic in medicine yes as beatrice points  

out the moral problem is the behaviour and actions  which people do when they when they're under the  

را دارند. اقداماتی که افراد در زمانی که تحت

influence of drugs you're right that's the issue  good point particularly particularly the more  

تأثیر مواد مخدر هستند انجام می‌دهند، درست می‌گویید، این موضوع نکته خوبی است، به‌ویژه کارهای

addictive ones where people are more inclined to  undertake sort of criminal behaviour because they  

اعتیادآورتر که در آن افراد تمایل بیشتری به انجام نوعی رفتار مجرمانه دارند، زیرا به آن‌ها

need more of it so they're more likely to commit  crimes robbery and things like that yes uh don't  

نیاز بیشتری به آن دارند. احتمال اینکه مرتکب جنایات دزدی و چیزهایی از این قبیل شوند، بله،

think that tends to happen with cannabis but it  certainly does with the more with the harder drugs  

فکر نکنید که این اتفاق با حشیش می‌افتد، اما مطمئناً با مواد مخدر سخت‌تر بیشتر

that's it and of course that argument is often  made with alcohol as well because of all the crime  

اتفاق می‌افتد. البته این استدلال اغلب با الکل نیز مطرح می‌شود، زیرا به دلیل تمام جرایم،

all of the injuries all of the death that  occurs because people are drinking alcohol  

همه جراحات، همه مرگ‌هایی که به دلیل مصرف الکل اتفاق می‌افتد اتفاق می‌افتد

and so that is a drug really it's a type  of drug but it just happens to be legal  

و بنابراین این یک ماده مخدر است که واقعاً یک نوع مواد مخدر است، اما اتفاقاً قانونی است.

there we go cannabis seeds were used in  lithuanian cuisine for ages before on christmas  

ما می‌رویم دانه‌های شاهدانه در غذاهای لیتوانی برای قرن‌ها قبل در کریسمس استفاده می‌شد.

uh yes yes there are that's it marcie there  are lots of medicines made with cannabis where  

اوه بله بله وجود دارد که همین است مارسی ، داروهای زیادی با حشیش ساخته می‌شوند که در

they take out the where they take out the the the  hallucinogenic or whatever drug side of it uh used  

آنجا بیرون می‌آورند.

to treat health problems but yeah everything's  addictive chocolate is addictive i think sugar's  

برای درمان مشکلات سلامتی استفاده می‌شود، اما بله همه چیز اعتیادآور است. شکلات اعتیادآور است، من فکر می‌کنم شکر

highly addictive yes uh i mean i mean sugar  is really addictive watching my live streams  

بسیار اعتیادآور است بله، منظورم شکر است.

yes should be banned yes well you should be banned  mr i don't know if you've noticed steve the word  

متوجه شده‌ام استیو کلمه

addict is literally in the title of my live  stream english addict you see so you can be  

معتاد به معنای واقعی کلمه در عنوان پخش زنده من به انگلیسی معتاد است که می‌بینید، بنابراین می‌توانید

addicted to english as well learning a language  alcohol well there we go you see that's a drug so  

به انگلیسی معتاد شوید و همچنین یک زبان را به خوبی یاد بگیرید الکل ما می رویم شما می بینید که این یک دارو است،

there are so many yes where do you stop which  ones do you make legal which ones do you make  

بنابراین خیلی زیاد است، بله، کجا متوقف می کنید، کدام یک را قانونی می کنید، کدام یک را

illegal it's a very complicated subject so  i think we should i think it's raining okay  

غیرقانونی می کنید، موضوع بسیار پیچیده ای است، بنابراین فکر می کنم باید فکر کنم که باران می بارد.

um anyway fascinating thank you  for that live weather report steve  

که گزارش آب و هوای زنده استیو

poppy seeds well mr duncan somebody said yeah  v testers are like pop i like poppy seed buns  

خشخاش دانه‌های خشخاش خوب است آقای دانکن، یکی گفت بله، آزمایش‌کنندگان مثل پاپ هستند، من نان‌های دانه خشخاش را دوست دارم

well if you have a poppy seed bun and go and if  you were say an olympic runner and then you had  

خوب اگر نان دانه خشخاش دارید و می‌روید و اگر  می‌گفتید یک دونده المپیک هستید و بعد باید

to go for a blood test you would probably test  positive because athletes have been caught out  

برای خون گرفتن بروید. احتمالاً آزمایش شما مثبت است زیرا ورزشکاران در حال

eating poppy seeds going for a drug test because  small amounts of drugs will be in your system  

خوردن دانه‌های خشخاش هستند که برای آزمایش مواد مخدر می‌روند، زیرا مقادیر کمی دارو در سیستم شما وجود خواهد داشت

from the poppy seeds wasn't that an episode  of seinfeld no it's true if you eat poppy  

از دانه‌های خشخاش، آیا یک اپیزود  seinfeld نه درست است اگر شما دانه‌های خشخاش بخورید.

seeds and then go for a drug test you'll  probably come up positive even though the  

و سپس برای آزمایش دارو بروید، احتمالاً مثبت می‌شوید، حتی اگر

amounts are very small and athletes as i said  have been caught out you know eating bread with  

مقدار آن بسیار کم است و ورزشکاران همانطور که گفتم گرفتار شده‌اند، می‌دانید که نان با

poppy seeds on and not realizing that this  will because the tests are very sensitive  

دانه‌های خشخاش می‌خورند و متوجه نمی‌شوید که چون تست‌ها بسیار حساس هستند

um will come up positive so you've got to be very  careful about things like that stefano makes an  

اوم مثبت می‌شود، بنابراین باید خیلی مراقب مواردی از این قبیل باشید که استفانو به یک

interesting point people get crazy about taking  any poison any putting things into their veins  

نکته جالب اشاره می‌کند مردم دیوانه می‌شوند از مصرف هر سمی و قرار دادن چیزها در رگ‌هایشان

yeah like different types of drugs illegal drugs  yet they they then complain about the covid jab  

بله مانند انواع مختلف مواد مخدر، داروهای غیرقانونی با این حال آن‌ها بعد از ابتلا به کووید شکایت می‌کنند،

so yes i think that's quite a good one oh all of  us are addicts with english or of english with mr  

بنابراین بله، فکر می‌کنم این خیلی خوب است، آه همه ما به انگلیسی معتاد هستیم یا به انگلیسی با آقای

duncan mr duncan is our sweet drug oh how lovely  isn't that nice yes i've always wanted to be  

دانکن، آقای دانکن داروی شیرین ما است، آه چقدر دوست‌داشتنی است، این خوب نیست، بله من مصرف می‌کنم. همیشه می‌خواستم

referred to as a type of narcotic oh talking of  which isn't that strange we are really sliding in  

به عنوان یک نوع ماده مخدر به او گفته شود، آنقدرها هم عجیب نیست که ما واقعاً به خوبی

to today's subject very well i i thought that was  very good did you see what i did there oh dead be  

به موضوع امروز وارد می‌شویم، فکر می‌کردم خیلی خوب بود، دیدی چه کار کردم اوه

so big-headed mr duncan narcotics of course  narcotics is a word for something that makes  

مرده‌ای آقای دانکن مواد مخدر البته narcotics کلمه ای است برای چیزی که باعث می شود

you feel high or drowsy or sleepy which happens  to be today's topic ah look at that we don't  

شما احساس خستگی یا خواب آلودگی یا خواب آلودگی کنید که اتفاقاً موضوع امروز است.

just we don't just throw this together some people  think we rehearse this some people have accused us  

آیا برخی ما را متهم کرده‌اند

of getting up at seven o'clock in the morning and  actually rehearsing this but we don't i don't see  

که ساعت هفت صبح از خواب بیدار می‌شویم و در واقع این کار را تمرین کرده‌ایم، اما نمی‌دانیم که

steve all morning until he walks in here and then  that's it that that's and you know nothing about  

استیو تمام صبح را نمی‌بینم تا زمانی که وارد اینجا شود و بعد همین است و شما چیزی در مورد آن نمی‌دانید

this nothing you never know what what we're going  to talk about which is why i come out with rubbish  

این چیزی نیست که شما هرگز نمی دانید درباره چه چیزی قرار است صحبت کنیم، به همین دلیل است که من بیشتر اوقات با آشغال بیرون می آیم

most of the time because i've had no time to think  about it that's true and then i'm having to use my  

زیرا فرصتی برای فکر کردن درباره آن نداشتم که درست است و سپس باید از حافظه ام استفاده کنم

memory and my brain to come up with something that  sounds like it could be interesting besides seeing  

و مغزم به چیزی فکر می‌کند که به نظر می‌رسد می‌تواند جالب باشد، علاوه بر

someone selling drugs yesterday we also went for a  lovely meal as well mr steve took me look at that

اینکه دیروز کسی را در حال فروش مواد مخدر می‌دیدیم، ما همچنین برای یک غذای دوست‌داشتنی رفتیم، همچنین آقای استیو به من نگاه کرد که

yeah uh alessandra said in the past poppy  seeds were used to make babies fall asleep  

بله، الساندرا در گذشته گفت از دانه‌های خشخاش برای بچه‌دار شدن استفاده می‌شد. بخوابید

that's a good idea maybe yes you get a mild  dose of something well in this country they give  

این ایده خوبی است، شاید بله، در این کشور مقدار کمی از چیزهای خوب دریافت می‌کنید،

they give they give the babies uh um painkillers  to help them fall asleep do you think that  

آنها می‌دهند   می‌دهند به بچه‌ها مسکن می‌دهند برای کمک به خوابیدن آنها آیا فکر می‌کنید که

yes it's a well-known fact uh amongst um  mothers and fathers that if their children  

بله، این یک واقعیت شناخته شده در بین مادران است و پدران که اگر بچه‌هایشان

are playing out their babies are crying a lot  they just give them a dose of uh paracetamol  

بازی می‌کنند، بچه‌هایشان خیلی گریه می‌کنند، فقط یک دوز پاراستامول

i've never heard of that yeah there's a there's  a certain brand of uh of painkiller for babies uh  

and you give them a dose of that and it sends them  to sleep apparently does it work on dogs uh well i  

به آنها می‌دهند. و آنها را به خواب می فرستد، ظاهراً روی سگ ها هم تأثیر می گذارد، خب،

mean in the past parents used to give their they  they used to give their babies and young children  

منظورم این است که در گذشته والدین به آنها

out alcohol because i had a friend who who  remembers his parents giving him shots of brandy  

الکل می دادند، زیرا دوستی داشتم که به یاد می آورد والدینش به او تزریق می کردند. براندی

to help us see i know now why babies find it  difficult to walk because they're all pissed  

برای کمک به ما می‌دانم که اکنون می‌دانم چرا بچه‌ها به سختی راه می‌روند، زیرا همه آنها عصبانی هستند

sorry drunk poppy seed cake yes well i might try  that yes i sometimes think i want some kind of  

متاسفم، کیک دانه خشخاش را مست کرده‌ام، بله، ممکن است امتحان کنم، بله، گاهی اوقات فکر می‌کنم که

mild legal drug to sort of settle me down  sometimes i think i get a bit sort of agitated  

می‌خواهم نوعی داروی قانونی ملایم برای آرام کردن من گاهی اوقات فکر می‌کنم کمی آشفته می‌شوم

i think i need something just to sort of ah just  take the edge off you need something take the edge  

فکر می‌کنم به چیزی نیاز دارم فقط به نوعی آه، فقط لبه را بردارید، شما به چیزی نیاز دارید که لبه‌اش را

off you need something that's what they say don't  they alcohol drop of alcohol takes the edge off so  

بردارید   شما به چیزی نیاز دارید که آنها می‌گویند، آیا آن‌ها قطره الکل لبه را از بین می‌برد. o

it just just just sort of smooths things a bit  makes you feel a bit calmer more in control in  

بنابراین   فقط کمی همه چیز را صاف می‌کند باعث می‌شود در کنترل کمی آرام‌تر احساس

control that's right but it doesn't because over  time you need more and more of it cough syrup yes  

کنید درست است، اما اینطور نیست زیرا با گذشت زمان به شربت سرفه بیشتری نیاز دارید بله   در

you end up doing what river phoenix did yes cough  syrup often has ingredients in it which can make  

نهایت همان کاری را انجام می‌دهید که ریور فونیکس بله شربت سرفه اغلب دارای موادی است که می‌تواند

you sleepy so we went out yesterday it's what  i'm trying to get into before we talk about sleep  

شما را خواب‌آلود کند، بنابراین دیروز بیرون رفتیم، این چیزی است که سعی می‌کنم قبل از اینکه در مورد خواب صحبت کنیم وارد آن شوم   اما در مورد خواب

but we will be talking about  sleep so don't go to sleep  

صحبت خواهیم کرد، پس نخوابید

maybe talking about sleep will make you feel  sleepy yesterday we went out and steve took  

شاید در مورد آن صحبت کنیم. خواب باعث می شود احساس خواب آلودگی کنید. دیروز بیرون رفتیم و استیو

me to a place that he's been to before a farm  shop we talked about this earlier at the very  

من را به مکانی برد که قبل از یک مزرعه به آنجا رفته بود. قبلاً در شروع پخش زنده امروز در مورد آن صحبت کردیم،

start of today's live stream but yesterday  we went to a place called beckett's farm  

اما دیروز به مکانی به نام مزرعه بکت رفتیم.

beckett's farm and it's not just a farm it also  has a restaurant and we had the most delicious  

مزرعه بکت و این فقط یک مزرعه نیست، بلکه یک رستوران هم دارد و ما خوشمزه‌ترین

food there i was impressed mr steve you were  well i know how to please mr duncan you do  

غذاها را در آنجا می‌خوردیم، من تحت تأثیر قرار گرفتم آقای استیو که شما هستید، خوب می‌دانم چگونه آقای دانکن را راضی

anything involving food and uh will soon  bring him round yes steve always knows how to  

کنم، شما هر کاری که مربوط به غذا باشد انجام می‌دهید و به زودی او را می‌آورید بله استیو ال روش‌ها می‌دانند چگونه

how to get me i nearly said aroused but  not aroused he doesn't know that one but  

چگونه من را به دست بیاورند، تقریباً گفتم برانگیخته شدم اما  بی‌انگیختم او آن را نمی‌داند اما

but we well mr steve had a burger and i had what  they call beckett's old faithful apparently it's  

اما ما خوب آقای استیو یک همبرگر خوردیم و من چیزی را خوردم که به آن می‌گویند وفادار قدیمی بکت، ظاهراً

the best breakfast in the midlands and it was  voted the breakfast that i had yesterday was voted  

این بهترین صبحانه در میدلندز است و به صبحانه ای که دیروز خوردم رأی داده شد

the best breakfast of the best breakfast awards  in the midlands which is where we were a region of  

بهترین صبحانه از بهترین جوایز صبحانه در Midlands انتخاب شد، جایی که ما دیروز منطقه ای

the uk yesterday and it was i have to be  honest with you it was what i would call  

از بریتانیا بودیم و باید با شما صادق باشم، این چیزی بود که من

definitely award-winning it was it was the most  delicious meal and just to prove it here i am with  

می نامم. -برنده شدن این بود که خوشمزه ترین غذا بود و فقط برای اینکه ثابت کنم با

my empty plate so i'm having my last mouthful of  chips and there i am and i look very happy by the  

بشقاب خالی ام اینجا هستم، بنابراین آخرین لقمه چیپس را می خورم و همین جا هستم و از این

way i also look rather slim i have lost a bit of  weight you know although after that meal must have  

نظر که نسبتاً لاغر به نظر می رسم بسیار خوشحال به نظر می رسم. می‌دانید کمی وزن کم کرده‌اید، اگرچه بعد از آن وعده غذایی باید

contained about 3 000 calories yes now i think  actually yes you look very happy there um so you  

حدود 3000

know i would what i did yesterday was obviously  a good thing for you um maybe we could go through  

کالری داشته باشد. می تواند از

maybe people are interested yes in what is on this  plate of a typical or a british breakfast yes uh  

m شاید مردم به آنچه در این بشقاب یک صبحانه معمولی یا انگلیسی وجود دارد علاقه دارند بله اوه

that we refer to as a sort of all-day breakfast  yes so a typical english breakfast normally has  

که از آن به عنوان نوعی صبحانه تمام روز یاد می کنیم بله، بنابراین یک صبحانه معمولی انگلیسی معمولاً دارای

maybe chips or sliced potatoes that are fried  maybe an egg fried egg fried egg there on the  

شاید چیپس یا سیب زمینی خرد شده است که سرخ شده است. تخم مرغ سرخ شده تخم مرغ سرخ شده در

bottom left scrambled egg also you can see some  mushrooms mushrooms in the middle at the bottom

پایین سمت چپ تخم مرغ همزده همچنین می توانید چند قارچ قارچ در وسط در پایین

fried tomato yes um sausages mmm now  what you can and you just about you  

گوجه فرنگی سرخ شده ببینید بله، سوسیس، الان چیزی که می توانید و شما

can't really see it there but there's bacon  on there as well yes there's bacon and also  

واقعاً نمی توانید آنجا را ببینید، اما بیکن وجود دارد در آنجا هم بله بیکن وجود دارد و همچنین

this is not for you if you're a muslim by the way  we will point that out the best part of course the  

اگر مسلمان هستید این برای شما مناسب نیست ما به این نکته اشاره خواهیم کرد که بهترین بخش البته

baked beans there's a lot of pork involved in this  meal apologies too okay steve you made your point  

لوبیا پخته وجود دارد که گوشت خوک زیادی در این غذا دخیل است  با عرض پوزش بسیار خوب استیو شما منظورتان را بیان

i don't make beans and fried bread baked beans the  best part of the meal steve baked beans oh olga  

کردم   من لوبیا و نان سرخ شده لوبیا پخته را بهترین قسمت غذا درست نمی کنم استیو لوبیا پخته شده اوه اولگا

says it looks like a continental breakfast i had  a similar breakfast today yes i think continental  

می گوید به نظر یک صبحانه قاره ای است من امروز صبحانه مشابهی خوردم بله فکر می کنم

breakfasts have a bit of everything on them that  people would eat on when we say continental we  

صبحانه های قاره ای کمی شبانه دارند. وقتی می‌گوییم ما قاره‌ای به ما می‌خوریم، مردم از آن‌ها می‌خورند،

to us that would mean european so it depends  where you are at the time so continental would be  

این به معنای اروپایی است، بنابراین بستگی دارد در آن زمان کجا هستید، بنابراین قاره‌ای

outside the area where you normally exist so it's  like saying going abroad well if i went to england  

خارج از منطقه‌ای باشد که معمولاً در آن زندگی می‌کنید، بنابراین مثل این است که اگر من به آنجا می‌رفتم، می‌گوییم خوب به خارج از کشور می‌روم. انگلستان

i wouldn't be going abroad because i already  live here so it's always the opposite or a  

من نمی‌خواهم به خارج از کشور بروم، زیرا قبلاً اینجا زندگی می‌کنم، بنابراین همیشه برعکس یا

place outside the region or country where  you normally live so a continental breakfast  

مکانی خارج از منطقه یا کشوری است که معمولاً در آن زندگی می‌کنید، بنابراین یک صبحانه قاره‌ای

to us isn't that it's maybe a european breakfast  with lots of bread and cold meat cold cuts as they  

برای ما این نیست که شاید یک صبحانه اروپایی با نان زیاد و آب سرد گوشت سرد به قول

call it but to you maybe a continental breakfast  would be chips egg bacon sausage and baked beans  

آنها   اما شاید برای شما یک صبحانه قاره ای  سوسیس بیکن تخم مرغ چیپس و لوبیا پخته باشد

of course now you can you can substitute  the uh the bacon and the sausages for  

البته اکنون می توانید بیکن و سوسیس را جایگزین

vegetable vegetarian versions uh as well  which is quite popular now um but um  

نسخه گیاهی گیاهی نیز کنید که بسیار محبوب است. حالا اوم اما اوم

there's no there's no vitamin c in that probably  and maybe a bit from the potatoes not much  

ویتامین C در آن وجود ندارد احتمالاً و شاید کمی از سیب زمینی ها زیاد نیست

uh and of course mr duncan being very healthy uh  doesn't like the uh tomato or the mushroom so he  

اوه و البته آقای دانکن که بسیار سالم است اوه گوجه فرنگی یا گوجه فرنگی را دوست ندارد قارچ‌ها را بپزد تا

immediately puts those onto my plate i don't like  mushrooms so you just have the unhealthy things  

فوراً آن‌ها را در بشقاب من بگذارد، من قارچ‌ها را دوست ندارم، بنابراین شما فقط چیزهای ناسالم داشته باشید.

mr duncan does this with a lot of meals he picks  out all the things which most people would think  

آقای دانکن این کار را

with the healthy bits not always the vegetables  that sticks to all the the fried stuff not always  

با وعده‌های غذایی زیاد انجام می‌دهد. که به همه چیزهای سرخ شده می‌چسبد نه

sometimes i do i know sometimes i do yes i pick  out maybe things that did i don't like the look or  

همیشه   گاهی می‌دانم گاهی می‌دانم بله انتخاب می‌کنم  شاید چیزهایی را که از ظاهر یا مزه آن خوشم نمی‌آید،

the taste off i think so yes uh going back to  drugs yeah but that's it that was nice that was uh  

فکر می‌کنم پس بله، بازگشت به مواد مخدر بله، اما همین خیلی خوب بود، اوه

you see well they'll know you see this  links in with something anarchy has said  

خوب می‌بینید، آنها می‌دانند که این  را می‌بینید با چیزی که هرج و مرج گفته است

scientists think our brains are capable of  producing substances similar to some drugs  

دانشمندان فکر می‌کنند مغز ما قادر به تولید موادی شبیه به برخی داروها

or even stronger yeah and of course this is  what happens when you do something that you like  

یا حتی قوی‌تر است، بله، و البته این همان چیزی است که وقتی شما این کار را می‌کنید اتفاق می‌افتد. چیزی که دوست دارید

like consuming a meal that is really  you're really enjoying it you get these  

مانند خوردن یک وعده غذایی که واقعاً  واقعاً از آن لذت می برید، این  اندورفین ها را دریافت می کنید

endorphins being released these are the  the powerful chemicals your brain releases  

که ترشح می شوند اینها مواد شیمیایی قدرتمندی هستند که مغز شما آزاد

serotonin makes you feel good serotonin well it's  the endorphins they're they're the feel when you  

می کند   سروتونین باعث می شود احساس خوبی به سروتونین داشته باشید. این اندورفین‌هایی هستند که وقتی

have some chocolate or when you have a meal that  you really like uh or other activities that you  

شکلات می‌خورید یا زمانی که یک وعده غذایی می‌خورید که واقعاً دوست دارید یا فعالیت‌های دیگری که

might enjoy your brain releases these sort of  well it's probably a bit like opium or something  

ممکن است از آنها لذت ببرید مغزتان این‌جورها را آزاد می‌کند، احساس می‌کنند.

and it makes you feel good and then you want  to do that thing again which is why you know  

این باعث می‌شود احساس خوبی داشته باشید و سپس می‌خواهید دوباره آن کار را انجام دهید، به همین دلیل است که

you'll want another one of those meals next week  because you'll be craving that endorphin rush  

می‌دانید  یکی دیگر از آن وعده‌های غذایی را در هفته آینده می‌خواهید  زیرا هوس آندروفینی

that you've got from that meal a lot of people  say the same thing about the internet of course  

که از آن وعده غذایی دریافت کرده‌اید زیاد می‌شوید. البته مردم درباره اینترنت همین را

they say that the internet is a place where  people go to get their fix of of being a feeling  

می گویند. آنها می گویند اینترنت جایی است که افراد به آنجا می روند تا احساس

good about themselves they get a little rush of  endorphins in their brain when a person likes  

خوبی نسبت به خودشان داشته باشند، وقتی فردی عکس یا عکسش را دوست دارد مقداری اندورفین در مغزشان وارد می شود.

their photograph or maybe if a person leaves a  nice comment you always want to have that feeling  

شاید اگر شخصی یک کامنت خوب بگذارد، شما همیشه دوست دارید این احساس را داشته باشید که

of being liked admired wanted instagram a lot  of people on there go on there because they want  

مورد تحسین قرار گرفته‌اید، اینستاگرام می‌خواهد بسیاری از افراد در آنجا به آنجا مراجعه کنند زیرا می‌خواهند

to have that endorphin rush when someone likes  them maybe you are showing your bottom on camera  

وقتی کسی آن‌ها را لایک می‌کند، آندورفین عجله کند، شاید شما دوباره پایین بدنت را روی دوربین نشان می‌دهی

and they say oh you have a lovely bottom and then  that person goes oh that person likes my bottom  

و می‌گویند آه تو ته دلپذیری داری و بعد آن شخص می‌رود آه آن شخص از پایین بدنم خوشش می‌آید

and you get a little rush of  endorphins in your brain yes

و اندروفین در مغزت هجوم می‌آورد.

so there but it was a nice meal and the service  also was very good can i just say i know this  

خیلی خوب بود فقط می‌توانم بگویم می‌دانم که به

sounds like an advertisement but it isn't but we  had the most amazing service and you know what  

نظر می‌رسد این یک تبلیغ است، اما اینطور نیست، اما ما شگفت‌انگیزترین خدمات را داشتیم و می‌دانید که

sometimes it's very hard to get good service and  there was a young lady who served us yesterday and  

گاهی اوقات دریافت خدمات خوب بسیار سخت است و یک خانم جوان بود که دیروز به ما خدمت کرد و

she was so patient wasn't she what was her name  i don't know i can't remember but we didn't ask  

او خیلی صبور بود، او نبود اسمش چی بود نمی‌دانم نمی‌توانم به خاطر بیاورم، اما ما نپرسیدیم

because that because that would be creepy you see  you never ask someone's name if they don't have a  

زیرا این ترسناک است، شما می‌بینید که شما هرگز نام کسی را نمی‌پرسید اگر

name badge which they didn't but she did such a  good job she was so patient with us because we  

نشان نامی نداشته باشد. که آن‌ها این کار را نکردند، اما او آنقدر کار خوب انجام داد، او با ما بسیار صبور بود، زیرا ما

are both sometimes a little bit fussy when we're  ordering food so she was so patient wasn't she  

هر دو گاهی اوقات زمانی که غذا سفارش می‌دهیم کمی شلوغ می‌شویم، بنابراین او خیلی صبور بود، نه

she was just very nice it was really nice  it made the whole experience great so can  

او خیلی خوب بود، واقعاً خوب، کل تجربه را عالی کرد، بنابراین

i say a personal thank you to beckett's  farm shop and also restaurant yesterday  

می‌توانم یک نظر شخصی بگویم دیروز به مزرعه و همچنین رستوران بکت رفتید

i don't think we say thank you enough for people  who give you good service do you think they're  

فکر نمی‌کنم به اندازه کافی از افرادی که به شما خدمات خوبی ارائه می‌دهند تشکر می‌کنیم، آیا فکر می‌کنید آن‌ها دارند

watching as mr duncan i don't think so and of  course you you were so impressed you gave the the  

آقای دانکن را تماشا می‌کنند، من فکر نمی‌کنم اینطور باشد و البته شما چنین بودید. تحت تأثیر قرار گرفتم که

the girl that served as a tip didn't you i gave  her a tip yeah she said to her next time be quick  

به دختری که به عنوان انعام دادی، به او انعام دادم بله، او به او گفت: دفعه بعد

be faster no that's not that's not really what i  did you see that two there's two uh two ways of  

سریع تر باش، نه این واقعاً چیزی نیست که من دیدی که دو تا، دو راه وجود دارد.

of uh two meanings to the word tip if you  give a tip to somebody you're giving them a  

از دو معنی کلمه انعام اگر به کسی انعام بدهید،

little some money to thank from thank them for  what they've done or you could give them a tip  

مقدار کمی پول برای تشکر از او به خاطر کارهایی که انجام داده اند به او بدهید یا می توانید به او نکته ای بدهید

which is a helpful bit of information isn't  it a tip can also be the end of something  

که اطلاعات مفیدی است. آیا این یک انعام می‌تواند پایان چیزی نیز باشد

yes the end of maybe maybe if i look down and mr  steve is wearing no underpants i might see his tip  

بله، شاید اگر من به پایین نگاه کنم و آقای استیو بدون شلوار زیرپوش باشد، ممکن است نوک او را

you'd have to look a long way down mr  duncan i'm only joking it's not easy to spot  

ببینم   شما باید خیلی پایین را نگاه کنید. آقای دانکن من هستم فقط شوخی می کنم که تشخیص آن آسان

so so a tip that i gave yesterday is is what we  call a gratuity a gratuity i love that word so  

نیست   بنابراین نکته ای که دیروز دادم این است که ما به آن انعام می گوییم انعام من این کلمه را دوست دارم

you are showing your gratitude so i gave her  a tip i gave her a little little bit of money  

شما قدردانی خود را نشان می دهید،

afterwards because i thought she was so patient  with us and yes we are very awkward if you ever  

serve us in a restaurant expect a lot of fussiness  from us too magdalene magdalene yes sports can  

مشغله زیاد از طرف ما Magdalene Magdalene بله ورزش می‌تواند

make you addictive because when you do lots of  running uh that releases the endorphins and if  

شما را معتاد کند، زیرا وقتی دویدن زیاد انجام می‌دهید ، اندورفین آزاد می‌کند و اگر

you stop doing it you crave the running because  you want the you want the endorphins it does  

انجام آن را متوقف کنید، هوس دویدن می‌کنید زیرا  آندورفین را می‌خواهید، این

do that people people can get hooked on certain  activities and running i believe is one of them  

کار باعث می‌شود مردم این کار را انجام دهند. مردم می‌توانند به فعالیت‌های خاصی وابسته شوند و من معتقدم دویدن یکی از آن‌هاست

that people can get hooked on they do more and of  course like any drug you want more and more of it  

که مردم می‌توانند بیشتر به آن وابسته شوند و البته مانند هر دارویی که می‌خواهید بیشتر و بیشتر از آن

and you you have to you do then do more and  more running then you might get injuries  

استفاده می‌کنند. در این صورت ممکن است آسیب ببینی

and i must admit mr duncan i've been  doing a lot more running recently  

و من باید اعتراف کنم که آقای دانکن من اخیراً

almost every day well five days a week and for  the last month to try i'm trying to get fitter  

تقریباً هر روز پنج روز در هفته خیلی بیشتر دویدن انجام داده‌ام و برای  ماه گذشته سعی می‌کنم

um and uh i've i've found if i don't have  that run now i'm beginning to feel you know  

بدنم را بهتر کنم. پیدا کردم اگر من آن دویدن را ندارم الان دارم احساس می کنم می دانی که انگار دلم

as though i've i'm missing it yeah so maybe i'm  getting a bit addicted to the running yes um  

آن را از دست داده است، بله، پس شاید کمی به دویدن معتاد شده ام، بله،

maybe i would to maybe i'm a drug addict mr duncan  well yes maybe you're addicted to the endorphins  

شاید دوست دارم شاید من یک معتاد به مواد مخدر آقای دانکن خب بله شاید شما به اندورفین معتاد هستید

yes the rush of endorphins to your brain because  afterwards sometimes you come back for a from a  

بله هجوم اندورفین به مغز شما، زیرا بعداً گاهی اوقات شما برای

from a run like any sustained um exercise and i  just feel sort of so calm afterwards it's like  

یک  از دویدن مانند هر ورزش مداوم دیگری برمی‌گردید و من فقط بعد از آن احساس آرامش می‌کنم. مثل

nothing can make me upset because i've just sort  of i'm in a bit of a high from from and it is  

هیچ چیز نمی تواند مرا ناراحت کند، زیرا من فقط یک جورهایی در سطح بالایی از از

something is released it can't last very long  exercises it doesn't last forever it doesn't last  

هستم و   چیزی آزاد شده است، نمی تواند خیلی طول بکشد  تمرینات، برای همیشه دوام نمی آورد، خیلی دوام نمی آورد

very long it doesn't take long for steve to become  grumpy again although tomic has advised me to take  

طولی نمی کشد که استیو دوباره بدخلق می شود، اگرچه تومیک به من توصیه کرده است که روغن cd

c d b oil yes that's the one uh which will relax  me take the edge off so that is the that is like  

b مصرف کنم بله این همان روغنی است که آرام می کند.

the resin that has none of the hallucinogenic  properties but there's something in it yes uh  

خواص اما چیزی در آن وجود دارد بله اوه

but so i might try that i might try that but what  an interesting conversation we've had today that  

اما ممکن است سعی کنم آن را امتحان کنم اما امروز چه مکالمه جالبی داشتیم

i wasn't expecting us to go that deep into the  subject but that is the fun that is the wonderful  

که انتظار نداشتم تا این حد به موضوع برویم، اما این سرگرمی است

thing about doing a live stream we are the  only people that do this by the way no one else  

که در پخش زنده یک چیز فوق‌العاده است، ما تنها افرادی هستیم که این کار را انجام می‌دهیم. یکی

no other english teacher does a live  stream like this not one that's why  

دیگر   هیچ معلم انگلیسی دیگری مانند این پخش زنده  انجام نمی دهد، به همین دلیل است

i won't say that um belarusia says i've never  eaten beans and tomatoes for breakfast and a few  

که نمی گویم اوم بلاروس می گوید من هرگز لوبیا و گوجه فرنگی برای صبحانه نخورده ام و چند

people have said that although it's interesting  because obviously baked beans have tomato sauce  

نفر گفته اند که اگرچه جالب است زیرا آشکارا لوبیا پخته شده سس گوجه‌فرنگی

in them yes so you know they should go together  shouldn't they i think so yeah they should do when  

در آن‌ها بله، بنابراین می‌دانید که آنها باید با هم بروند آیا فکر نمی‌کنم بله، وقتی منطقی به آن فکر می‌کنید، باید این کار را انجام دهند،

you think about it logically but i don't actually  like the tomato with the breakfast i don't like it  

اما من در واقع  گوجه فرنگی را با صبحانه دوست ندارم، آن را دوست ندارم

there's something even though you know  baked beans contain a lot of tomato sauce  

حتی چیزی وجود دارد اگرچه می‌دانید که لوبیا پخته حاوی مقدار زیادی سس گوجه‌فرنگی است.

somehow that fried tomato i don't like that in  a breakfast i love the mushrooms but not the  

به نوعی گوجه‌فرنگی سرخ‌شده را دوست ندارم در صبحانه دوست ندارم قارچ‌ها را دوست دارم اما گوجه‌فرنگی‌های سرخ‌شده را نه،

fried tomatoes so everyone has their own  choice when you have a selection of food  

بنابراین هر کس انتخاب خود را دارد وقتی شما انتخابی از غذا

anyway another thing i want to quickly talk about  because we are talking about sleep but yes lots  

دارید. چیز دیگری که می‌خواهم سریع درباره آن صحبت کنم، زیرا ما در مورد خواب صحبت می‌کنیم، اما بله، بسیاری

of people are talking about sleep in a moment  we're talking about it so when we went to the  

از مردم در مورد خواب در یک لحظه صحبت می‌کنند، ما در مورد آن صحبت می‌کنیم، بنابراین وقتی

restaurant yesterday the young lady said oh we we  can't give you a table yet you have to come back  

دیروز به رستوران رفتیم، خانم جوان گفت اوه، ما می‌توانیم. میز را به شما نمی دهم، اما شما باید

in about 20 or 30 minutes so she gave us a little  device that you put in your pocket and then when  

بعد از 20 یا 30 دقیقه برگردید، بنابراین او یک دستگاه کوچک به ما داد که در جیب خود قرار دادید و سپس وقتی

your table is ready it will make a buzzing sound  which i thought was brilliant what a brilliant  

میز شما آماده شد، صدای وز وز می دهد که به نظر من عالی بود.

idea so we could walk away and walk around and  and that thing would then buzz which it did  

ایده درخشان   برای اینکه بتوانیم راه برویم و راه برویم و آن چیز بعداً وزوز می کرد  که همینطور شد

when our table was ready about half an hour later  yes you're jumping to the end of the story but

وقتی میز ما تقریباً نیم ساعت بعد آماده شد بله شما دارید به انتهای داستان می پرید، اما

before we did that we thought we have a bit  of time to spare didn't we a bit we had half  

قبل از انجام این کار فکر می کردیم که داریم کمی وقت برای وقت گذاشتن، نه ما

an hour to spare and we thought what should we  do and we noticed opposite this farm was a shop  

نیم ساعت وقت داشتیم و فکر کردیم که باید چه کار کنیم و متوجه شدیم روبروی این مزرعه مغازه ای است

selling beds and pillows beds pillows everything  to do with going to bed sleeping all of the things  

که تخت و بالش می فروشد. از چیزهای

connected with that and it just so happens  that we are looking for some new pillows  

مرتبط با آن الف و اتفاقاً ما به دنبال چند بالش جدید

for the bed so we went in there didn't we however

برای تخت می‌گردیم، بنابراین

secretly and i don't want you know i i  know this is going to make us look very bad  

مخفیانه وارد آنجا نشدیم و نمی‌خواهم بدانی، می‌دانم که این قرار است ما را خیلی بد

secretly we just wanted to waste a bit of time  no i seriously we did want some new pillows  

جلوه دهد   مخفیانه فقط می‌خواستیم برای هدر دادن کمی زمان نه،

we did want some new pillows however

جدی می‌خواهم بالش‌های جدید می‌خواستیم، اما

when it comes to me buying anything i  can't make decisions so as soon as we went  

وقتی نوبت به خرید چیزی می‌رسد، نمی‌توانم تصمیم بگیرم، بنابراین به محض اینکه وارد آنجا شدیم

in there and started asking about pillows  it wasn't we were suddenly presented with  

و شروع به پرسیدن در مورد بالش کردیم، اینطور نبود. ناگهان به ما

probably eight different types of pillow yes all  made from different constructions and there is no  

احتمالاً هشت نوع مختلف بالش ارائه شد، بله، همه از ساختارهای مختلف ساخته شده‌اند و هیچ راهی وجود ندارد

way on earth i could make a decision like that  they all had different types of materials you  

که بتوانم چنین تصمیمی بگیرم ، همه آنها انواع مختلفی از مواد داشته باشند، شما

would think nowadays buying a pillow would be  simple but no they have so many different types  

فکر می‌کنید امروزه خرید یک بالش ساده است. اما نه، آن‌ها انواع مختلفی

of pillow for your bed to rest your head on  yeah they have things with foam inside some  

از بالش‌های

things with feathers some things with a mixture  other things that have gels in them cooling gel  

مختلف دارند تا تخت‌تان

so when you lie on your pillow the pillow will  always be cool on your face because a lot of  

سرتان را روی آن بگذارد. روی بالش خود دراز بکشید بالش همیشه روی صورت شما خنک خواهد بود زیرا بسیاری از

people don't like it you see when they're lying  down on their pillow yes olga and it gets hot  

مردم آن را دوست ندارند می بینید وقتی روی بالش دراز می کشند بله اولگا و هوا گرم می شود.

olga's are green with us i want a new pillar  but i can't choose so many different types of  

اما من نمی‌توانم انواع مختلفی از

pillows i know what and then and the trouble is  as we just don't shout steve you didn't you you're  

بالش‌ها را انتخاب کنم، می‌دانم چه و بعد و مشکل اینجاست که فقط فریاد نمی‌زنیم استیو، تو نبودی،

not you're not on the phone now there wasn't a  pillow in that shop that cost less than 70 pounds  

تو نیستی، حالا با تلفن نیستی، یک بالش در آن مغازه که کمتر از 70 پوند قیمت دارد

yes so they're they're about well that's sort  of 1890 euros 80 pounds for for one pillow so  

بله، بنابراین آنها تقریباً خوب هستند که تقریباً 1890 یورو 80 پوند برای یک بالش است تا

you know if you make a mistake with that  pillow and get it home and don't like it  

بدانید که اگر با آن  بالش اشتباهی کردید و آن را به خانه برگردانید و نگذارید. دوست ندارم

bother they've been 160 pounds nearly 200 euros  who i i can't make those sort of decisions quickly  

160 پوند نزدیک به 200 یورو بوده اند . من نمی توانم چنین تصمیماتی را به سرعت

i can't even believe that there are people  who will spend 160 pounds on two pillows  

بگیرم   حتی نمی توانم باور کنم که افرادی هستند که 160 پوند را برای دو بالش خرج می کنند،

are they mad i mean and all that's  in most of them is just foam

آیا آنها دیوانه هستند و همه اینها در بیشتر آنها فقط فوم است

i mean we looked inside and it was just pieces  of foam well there's no way that pillow is worth  

، یعنی ما به داخل نگاه کردیم و فقط تکه های فوم بود، خوب هیچ راهی وجود ندارد که بالش من ارزش

80 euros into in my mind they can't have  spent more than five euros making it  

80 یورو در ذهن من است، آنها نمی توانند بیش از پنج یورو برای ساختن آن خرج کرده باشند

i keep saying euros yes only  because it just sounds so  

من فقط به یورو می گویم بله چون خیلی به نظر می رسد

i say pounds it sounds wrong to me well  they're almost the same euros and pounds

می گویم پوند به نظر من اشتباه است آنها تقریباً همان یورو هستند و پوند

it sounds so strange when you say euros yes so  i mean did you go for i mean and then you're  

آن خیلی عجیب به نظر می رسد وقتی به یورو می گویید بله بنابراین منظورم این است که آیا برای من رفتید و سپس

faced with questions like they ask you as he asked  well do you mainly sleep on your back on your side  

با سؤالاتی مواجه می شوید که از شما می پرسند همانطور که او می پرسد خوب آیا شما عمدتاً به پشت به پهلو می خوابید

or on your front because depending on how you  sleep then you need a different type of pillow  

یا به سمت جلو زیرا بسته به چگونه می‌خوابید، سپس به نوع دیگری از بالش نیاز دارید

and then oh my goodness do we have feathers do  i foam do i have gel do i have memory foam okay  

و بعد خدای من، آیا ما پر داریم، آیا فوم دارم، ژل دارم، آیا فوم حافظه دارم، باشه

steve we could get medical grade foam it was and  then you get a wide one some some were sort of  

استیو ما می‌توانیم فوم درجه پزشکی بگیریم، و سپس شما یک فوم پهن دریافت می‌کنید. بعضی‌ها

somewhat sort of pillow you know  normal pillow shape others were sort of  

نوعی   نوعی بالش بودند، می‌دانید شکل معمولی بالش، برخی دیگر

looked like square up sort of rectangular blocks  i mean it's just too confusing it was for steve  

به‌گونه‌ای  شبیه به‌مثابه‌ی مربع به‌نظر بلوک‌های مستطیلی بودند منظورم این است که خیلی گیج‌کننده است که برای استیو بود

and i i love the moment where the man helping us  realized that we may have been wasting his time  

و من عاشق لحظه‌ای هستم که مردی که به ما کمک می‌کرد فهمید که ممکن است داشته باشیم وقتش را تلف می کند

i i love the moment where he just suddenly lost  interest in us because it was about maybe 15  

من عاشق لحظه‌ای هستم که ناگهان علاقه‌اش به ما را از دست داد، زیرا حدود 15

minutes we were there looking at the pillows and  then eventually you could tell you could you could  

دقیقه بود که ما آنجا بودیم و به بالش‌ها نگاه می‌کردیم و در نهایت می‌توانستید به شما بگویید که می‌توانید

spot the moment where the man suddenly went hmm i  don't think these two are going to buy any pillows  

لحظه‌ای را ببینید که مرد ناگهان رفت. این دو نفر قصد خرید بالش را

these these idiots are not going to buy pillows  from me what i found embarrassing was he he asked  

دارند   این احمق ها قصد خرید بالش از من را ندارند، چیزی که برای من خجالت آور بود این بود که او از

us to try out the pillows steve said they give  you the pillow steve had to lie down on the bed  

ما خواست بالش ها را امتحان کنیم. استیو گفت بالش را به شما می دهند که استیو باید روی تخت دراز می کشید

and then they say they get you to try it out  well i mean i've got had my coat on he's watching  

آنها می گویند که از تو می خواهند امتحانش کنی خوب منظورم این است که من کتم را پوشیده ام او دارد تماشا می کند

and you've got to lie on a bed and sort  of oh is that comfortable i'm not sure  

و تو باید روی تخت دراز بکشی و خیلی راحت است، مطمئن

it's too much pressure i think he was hoping  that all this help he was giving us would  

نیستم  فکر می کنم فشار زیادی است او امیدوار بود این همه کمکی که به ما می‌کرد

pressure me into buying something i still  don't know why you put your legs in the air

مرا تحت فشار بگذارد تا چیزی بخرم، من هنوز نمی‌دانم چرا پاهایت را در هوا

anyway yes so i think i mean he said they didn't  really have any feather pillows did they i said  

گذاشتی بله، بنابراین فکر می‌کنم منظورم این است که او گفت که آنها واقعاً هیچ بالش پر نداشتند.

have you got any feather pillows and he said  well he said people don't really buy feather  

آنها گفتم   بالش پر دارید و او دارد کمک کنید خوب او گفت که مردم دیگر واقعاً

pillows anymore that's not what's recommended  i don't believe it no i think that's rubbish  

بالش‌های پر نمی‌خرند این چیزی نیست که توصیه می‌شود . باور نمی‌کنم نه فکر می‌کنم این زباله است

people love feather pillows including me i love  i love resting my head on on a sack of feathers

مردم بالش‌های پر را دوست دارند، از جمله من،

sleeping without pillows you could do  that but i i think that might i'm not sure  

تو می‌توانی این کار را انجام دهی، اما فکر می‌کنم شاید مطمئن نباشم

what's the worst where where is the  worst place that you've tried to sleep um

بدترین جایی که سعی کرده‌ای بخوابی

i don't i don't know where's the worst place  i've tried to sleep any bed that's not my own  

کجاست، کجاست. هر تختی که متعلق به من نیست،

well some hotel beds because they're often the  pillows in hotels are often too soft so you need  

برخی از تخت‌های هتل‌ها چون اغلب بالش‌های هتل‌ها هستند، اغلب خیلی نرم هستند، بنابراین شما نیاز

about six you put your head into them and there's  just nothing inside them i have slept literally  

دارید   حدود شش بالش را داخل آن‌ها بگذارید و فقط چیزی داخل آنها نیست، من به معنای واقعی کلمه

on the ground at a railway station i won't  tell you why i did that but also and also at a  

روی زمین در راه آهن خوابیده‌ام. به شما نمی‌گویم چرا این کار را انجام دادم، اما همچنین

at a airport as well an airport those horrible  seats that they give you to sit on when you're  

در یک فرودگاه و همچنین در فرودگاه آن صندلی‌های وحشتناکی را که به شما می‌دهند وقتی منتظر هواپیما هستید روی آن بنشینید

waiting for a plane and there was a delay to  my plane and i had to wait for about 10 hours  

و هواپیمای من تاخیر داشت. و من مجبور شدم حدود 10 ساعت منتظر بمانم

so i had nothing to do at all so i i i all i  could do was lie down on this hard metal seat  

بنابراین چیزی نداشتم کاری که می‌توانستم انجام دهم این بود که روی این صندلی فلزی سخت دراز بکشم

and it was the worst experience i've ever  had but i have also slept on the ground  

و این بدترین تجربه‌ای بود که تا به حال داشته‌ام، اما

as well when i was when i was stranded at a  railway station which i won't tell you about  

همچنین زمانی که در ایستگاه راه‌آهن گیر افتاده بودم، روی زمین خوابیده‌ام. وقتی آنها را منتشر می کنم به شما نمی گویم

that's a story for my memoirs when i publish them  

این داستانی برای خاطرات من است وقتی آنها را منتشر می کنم

marcia says yes the best pillows are supposed  to be goose feathers i think that is true  

مارسیا می گوید بله بهترین بالش ها قرار است پر غاز باشند، فکر می کنم درست است

uh they're also very expensive but they  will literally i think last you a lifetime  

اوه آنها نیز بسیار گران هستند اما به معنای واقعی کلمه فکر می کنم برای شما ماندگار خواهند بود. یک عمر

but is it politically correct but better than a  piece of rubber i can't see that something with  

اما آیا از نظر سیاسی درست است اما بهتر از

foam in it is going to last very long so and  well they should be cheaper than that i know  

eighty pounds for one eighty pounds for one not  two one pill one pillow and then when you zipped  

یک تکه لاستیک نه دو تا یک قرص یک بالش و بعد وقتی

had a look inside it was just full of broken up  bits of foam just foam just phone goodness sake i  

زیپ کردی نگاهی به داخلش انداختی فقط پر از تکه‌های فوم شکسته شده بود فقط کف می‌کنی فقط تلفن بزن

know i mean yeah exactly i tell you what we could  go go to our neighbour she's got some chickens  

. چند مرغ

we could we could sneak we could sneak into her  garden at night and pluck two of her chickens so  

می‌توانستیم دزدکی بزنیم می‌توانیم شب‌ها مخفیانه وارد باغ او شویم و دو تا از جوجه‌هایش را بچینیم تا

they've got no feathers left we won't kill them  of course but they will be they will be naked  

پر باقی نماند، البته آنها را نکشیم ، اما آنها برهنه خواهند بود.

we could just collect packaging that comes  with with all our orders that we get from uh  

um i know they used it they don't use foam anymore  do they use bits of paper anarchy says and we've  

می‌دانم که از آن استفاده می‌کنند، دیگر از فوم استفاده نمی‌کنند، آیا از تکه‌های کاغذ استفاده می‌کنند، هرج و مرج می‌گوید و ما

noticed this this has been advertised a lot on  television pillows that you put between your legs  

متوجه شده‌ایم که این موضوع در بالش‌های تلویزیونی که بین پاهای خود قرار می‌دهید تبلیغ زیادی شده است

yes there's a certain type of pillow that  is shaped to go between your legs i think  

بله وجود دارد نوع خاصی از بالش که به شکلی است که بین پاهای شما قرار می‌گیرد، فکر

it's supposed to make it more comfortable for  your hips or something when you're sleeping i  

می‌کنم قرار است این بالش را برای باسن شما راحت‌تر کند یا چیزی در هنگام خواب، من

don't like the sound of that the only thing  is surely when you move around it's going to  

صدای آن را دوست ندارم، تنها چیزی که مطمئناً وقتی در اطراف آن حرکت می‌کنید،

pop out i can't see it staying in place  all night i imagine it also stinking  

بیرون می‌آید، نمی‌توانم ببینم که تمام شب سر جایش می‌ماند، تصور

after about a month it would just smell of of  urine it would smell of your taint and also farts  

می‌کنم که بوی بوی ادرار می‌دهد، بوی آلودگی شما را می‌دهد و همچنین گوز می‌زند

i think you can probably wash them i don't  think i want anything put between my legs  

. فکر می‌کنم احتمالاً می‌توانید آنها را بشویید. فکر می کنم من می خواهم چیزی بین m قرار گیرد y پاها

and left there so then if during the night if  you've got a hip problem then maybe you want a bit  

و آنجا را رها کرده‌اید، بنابراین اگر در طول شب اگر مشکل لگن دارید، شاید

of support there to keep you know but yes they're  advertised a lot in the uk at the moment uh  

کمی حمایت می‌خواهید تا شما را مطلع کند، اما بله ، در حال حاضر در بریتانیا تبلیغات زیادی می‌کنند، اوه

yeah tomeks mentioning it yet  again cbd is the perfect remedy for  

بله تومکس در حال ذکر کردن باز هم cbd راه‌حل عالی برای

your excessive anxiety how do you know  i've got excessive anxiety that's a bit  

اضطراب بیش از حد شماست از کجا می‌دانید من اضطراب بیش از حدی دارم که کمی است

we do talk about it every week that might be the  reason why because we talk about it all the time  

ما هر هفته در مورد آن صحبت می‌کنیم که ممکن است دلیل آن باشد زیرا همیشه در مورد آن صحبت می‌کنیم

and it is very sarcastically says you'll be able  to buy anything you need running shoes pillows  

و این بسیار است به طعنه می‌گوید می‌توانید هر چیزی را که نیاز دارید بخرید، بالش‌های کفش دویدن را

without bothering us about it that's it that's it  look if you if it's bad where you are imagine what  

بدون اینکه ما را در این مورد اذیت کنید، همین است، نگاه کنید اگر جایی که هستید بد است، تصور

it's like where i am i have to live with all of  this i can't buy anything i i couldn't i couldn't  

کنید در جایی که هستم، باید با همه این‌ها زندگی کنم. هر چیزی را که نتوانستم بخرم نمی‌توانستم

buy anything without going into all the comparison  sites of all the other brands of anything that was  

چیزی بخرم بدون اینکه وارد تمام سایت‌های مقایسه همه مارک‌های دیگر از هر چیزی که

available like a washing machine me buying  a washing machine it would take me a month  

موجود بود   مثل ماشین لباسشویی خرید  ماشین لباسشویی من یک ماه طول بکشد

to decide well i remember the time you wanted to  get some tyres for your car a few tires yeah okay

تا خوب تصمیم بگیرم. زمانی را که می خواهید به خاطر بسپارید چند لاستیک برای خودروی خود تهیه کنید، بله، لاستیک‌های خوبی

tires for your car and how long did  it take it it took about six months  

برای خودروی شما و چقدر طول کشید حدود شش ماه طول کشید

well of course i wanted i wanted tires that were  capable of summer and winter driving there are  

، البته من می‌خواستم لاستیک‌هایی را می‌خواستم که قابلیت رانندگی در تابستان و زمستان را داشته باشند،

many available and of course i had to look at  all the comparison sites to decide which was the  

بسیاری از آنها در دسترس هستند و البته من باید تمام سایت‌های مقایسه را نگاه می‌کردم تا تصمیم بگیرم کدام

best one i do this with everything everything  so by the way saturino has said who has ever  

بهترین است که این کار را با همه چیز انجام می‌دهم، به هر حال ساتورینو می‌گوید کسی که تا به حال

slept in a bathtub now is that a bathtub that  is empty or a bath that is full of water now i  

در وان حمام خوابیده است این است که وان خالی است یا حمام که الان پر از آب است

know that i have fallen asleep in a bath of water  i've actually had such a lovely bath that that i i  

می دانم که در یک حمام آب خوابم برد  در واقع آنقدر حمام دوست داشتنی داشته ام که

you know what you do when you have a bath you  sink into the water until the water is just  

می دانی وقتی حمام می کنی چه کار می کنی در آب فرو می روی تا زمانی که آب درست

underneath your chin and then you slowly drift off  but you have to make sure you don't do a wee-wee  

زیر آن باشد  چانه‌تان و سپس به‌آرامی پایین می‌آیید، اما باید مطمئن شوید که وی-وی انجام نمی‌دهید.

don't do a wee-wee in a bathtub time it keeps  putting messages on and then retracting them

you've got to be a bit quicker  because we've already read them  

کمی سریع‌تر زیرا قبلاً آنها را خوانده‌ایم

but never mind yes well olga makes a point here  about people who have young children babies that  

اما مهم نیست بله خوب است اولگا در اینجا درباره افرادی که بچه‌های خردسال دارند، به این نکته اشاره می‌کند که

you get into the habit of being able to sleep  anywhere in any position because obviously  

شما عادت کرده‌اید که بتوانید در هر موقعیتی بخوابید، زیرا بدیهی است

with young babies you're getting up a lot in the  night to tend to them they might cry or whatever  

با نوزادان خردسال شب‌ها زیاد بیدار می‌شوید تا به آنها رسیدگی کنید، ممکن است گریه کنند یا هر چه باشد

and so you get into the habit of being able  to just get your sleep wherever you can  

و بنابراین شما عادت می کنید که بتوانید هر جا که می توانید بخوابید

so maybe just sitting in the city hopefully  not driving um but yes i know people with young  

پس شاید فقط در شهر نشسته باشید امیدوارم رانندگی نکنید، اما بله، من می دانم افرادی که

children you're not going to tend to a baby when  you're driving a car all right sleeping sleeping

بچه های خردسال دارند، وقتی  شما به بچه دار شدن نخواهید رسید. من در حال رانندگی با ماشین هستم که خوابم می برد

i like modern pillows because  they can be washed in a washing  

من بالش های مدرن را دوست دارم زیرا آنها را می توان در ماشین لباسشویی  شست.

machine yes that's a good point good point yes

yes

just read it steve yeah six dollars in  pillows i don't know what it is about  

pillows in the uk they're vastly overpriced  very um so of course the the popular one in  

در بریتانیا بسیار گران‌قیمت‌اند، بنابراین مطمئناً محبوب‌ترین افراد

the united states is the one by that that right  wing guy who who sells his pillows my pillow  

در ایالات متحده یکی از جناح راست‌گرایان است که بالش‌هایش را بالش من می‌فروشد.

the my pillow guy his name is matt lindell  and he is he's a big supporter of donald trump  

نامش مت لیندل است. یک سو بزرگ گزارشگر دونالد

i don't know if you remember but he's he's  very much into into god and donald trump  

ترامپ   نمی‌دانم یادتان هست یا نه، اما او خیلی به خدا علاقه دارد و دونالد ترامپ

and he also sells pillows turmeric says it's it's  not about reading them it's about not leaving  

و همچنین بالش می‌فروشد زردچوبه می‌گوید مهم خواندن آن‌ها نیست، بلکه به خاطر

any tracks behind yes we're too late i've got  screenshots of everything yeah every time every  

نگذاشتن هیچ آهنگی است بله ما خیلی دیر کردیم. از همه چیز اسکرین شات می‌گیرم، بله، هر بار که

time tomek puts a comment tomek puts a comment on  i'm going to do an instant screenshot it's there  

تومک نظر می‌گذارد، تومک نظر می‌دهد، می‌خواهم یک اسکرین‌شات فوری تهیه کنم آن جاست

forever we have receipts that's it uh well um are  we talking about sleep again well we have been  

برای همیشه ما رسید داریم که همین است اوه خب اوم، دوباره در مورد خواب صحبت می‌کنیم خوب بودیم

anyway but we are going to look at the subject  a little bit closer if you if you don't mind

به هر حال، اما اگر برایتان مهم نیست

my mother always sleeps very well yes and you  know what i think her secret is cocaine crystal  

که مادر من همیشه خوب می‌خوابد، ما می‌خواهیم موضوع را کمی دقیق‌تر بررسی کنیم، بله، و شما می‌دانید که راز او چیست، کریستال کوکائین است.

meth it's just a habit a regular habit of always  going to bed at the same time and having a routine  

این فقط یک عادت است، یک عادت همیشگی هم‌زمان به رختخواب رفتن و یک برنامه روتین

before you do it and i've noticed because i have a  question questioned my mother she smokes a big fat  

قبل از انجام این کار، متوجه شده‌ام چون سؤالی دارم از مادرم می‌پرسم که او سیگار زیادی می‌کشد.

one she's uh obviously you know she's always slept  well and what she does is and um she she will  

او ش هر شب

go downstairs she goes to bed at ten o'clock  every night okay approximately but at nine o'clock  

ساعت ده به رختخواب می‌رود، تقریباً درست است، اما در ساعت نه به وقت

huffer's date she goes upstairs she cleans her  teeth uh gets into her nightgown and puts a  

هافر به طبقه بالا می‌رود، دندان‌هایش را تمیز می‌کند، لباس خوابش را می‌پوشد و

dressing gown on and then comes back downstairs so  she doesn't go to then she says when i go to bed  

لباس مجلسی می‌پوشد و سپس برمی‌گردد به طبقه پایین. نمی‌رود و می‌گوید وقتی به رختخواب می‌روم،

all i've got to do is take off my dressing gown  get into bed and i fall straight asleep so she's  

تنها کاری که باید انجام دهم این است که رختخوابم را دربیاورم ، به رختخواب می‌روم و من مستقیم به خواب می‌روم، بنابراین

done all that preparation because i find if we've  been watching television and then you have to get  

او تمام این آمادگی‌ها را انجام داده است، زیرا متوجه شدم که آیا ما در حال تماشای تلویزیون بوده‌ایم یا خیر. و سپس باید

ready for bed well you have to go upstairs you  have to get undressed and you have to clean your  

برای خواب آماده شوید، باید به طبقه بالا بروید، باید لباس‌هایتان را در بیاورید و دندان‌هایتان را تمیز کنید، به سرویس

teeth go to the loo and by the time i've done all  that i'm wide awake yes so i think i think that is  

بهداشتی بروید و تا زمانی که همه آن‌ها را انجام دهم، کاملاً بیدار هستم، بله، بنابراین فکر می‌کنم. فکر می‌کنم این

a good idea to always go to bed at the same time  and get up at the same time get ready like an hour  

ایده خوبی است که همیشه در همان زمان به رختخواب بروید و در همان زمان از خواب بیدار شوید و مانند یک ساعت قبل آماده شوید،

before so that all you've got to do then is go  upstairs and get straight into bed obviously you  

بنابراین تنها کاری که باید انجام دهید این است که به طبقه بالا بروید و مستقیماً به رختخواب

you needn't bother cleaning your teeth some  people just go straight into bed anyway but  

بروید. نیازی به تمیز کردن دندان‌هایتان نیست، برخی افراد به هر حال مستقیم به رختخواب می‌روند

the act of taking off clothes and all that is is  waking you up isn't it is it it's physical effort  

عمل درآوردن لباس‌ها و تمام چیزی که هست باعث می‌شود شما بیدار شوید، این نیست این تلاش فیزیکی است.

yes and then of course you shouldn't be on social  media you shouldn't be having the the blue lights  

of screens okay anywhere near you an hour before  you go to bed they don't recommend that's a good  

هر جایی نزدیک شما یک ساعت قبل از رفتن به رختخواب توصیه نمی‌کنند که این چیز خوبی

thing so you want to you don't want to be over  stimulating yourself before you go to bed you do  

است   بنابراین نمی‌خواهید تمام کنید  قبل از رفتن به رختخواب خودتان را تحریک کنید

not want to be stimulated before you go to bed  you don't want to be going upstairs and then  

نمی‌خواهید قبل از رفتن به رختخواب تحریک شوید. شما نمی خواهید به طبقه بالا بروید و سپس   به

thinking about see that's this is what i do i go  upstairs to get ready for bed and i start thinking  

این فکر کنید که ببینید این کاری است که من انجام می دهم، من می روم طبقه بالا تا برای رختخواب آماده شوم و شروع به فکر کردن می کنم

about what i'm going to do tomorrow oh i'll call  that person oh yes i'll do that i'll do that and  

در مورد اینکه فردا قرار است چه کار کنم، اوه، با آن شخص تماس خواهم گرفت، اوه بله من این کار را انجام خواهم داد، آن کار را انجام خواهم داد و

so your mind is suddenly and then when you go to  bed you're thinking about all the things you're  

بنابراین ذهن شما ناگهان در حال خوابیدن است و وقتی به رختخواب می روید به همه کارهایی که

going to do tomorrow and when you're going to  bed you should be thinking about nothing yes  

قرار است فردا انجام دهید فکر می کنید و زمانی که به رختخواب می روید باید فکر کنید در مورد هیچی بله

this conversation is making me want to sleep so  i think it's just the preparation for sleep is  

این مکالمه باعث می شود من بخوابم، بنابراین فکر می کنم این فقط آمادگی برای خواب است

important i have this lovely image of your mother  floating around coming down the staircase in her  

مهم است که من این تصویر دوست داشتنی را دارم از مادرت که با

nightgown like a like a spirit in the night  just in the in the dim moon light and there  

لباس خوابش مانند روحی در شب

is your mother coming down the stairs and into the  living room and she's preparing for her night-time  

از پله ها پایین می آید، درست در نور کم ماه و آنجاست که مادرت از پله ها پایین می آید و وارد اتاق نشیمن می شود. در حال آماده شدن برای

i don't know what to say at the end of  that sentence by the way we'll just end  

شبانه‌اش   نمی‌دانم در پایان آن جمله چه بگویم، به هر حال

that sentence there but i just imagine  the neighbours might be able to see in  

آن جمله را همانجا تمام می‌کنیم، اما فقط تصور می‌کنم همسایه‌ها بتوانند در   ببینند

and they can see your mother sort of walking  around the house in her night 90 just walking  

و می‌توانند ببینند که مادرت مرتب می‌شود قدم زدن در خانه در شب 90 خود فقط

around at night see olga says that she can't  get to sleep unless she's watching videos  

در شب قدم می‌زند، ببینید اولگا می‌گوید که نمی‌تواند بخوابد مگر اینکه فیلم‌ها

oh i see well we are very good a lot of people  watch us when they want to fall asleep yes

را تماشا کند.

well some people i mean actually thinking  about it my mother always has the radio on  

خب بعضی از مردم واقعاً به این فکر می‌کنم که مادرم همیشه رادیو را

in bed because i think she i think it's the  company just the sound of people's voices somehow  

در رختخواب روشن می‌کند، زیرا فکر می‌کنم او این شرکت است، فقط صدای صدای مردم به

lulls her off to sleep i don't know everyone's got  their own ways of getting just getting to sleep

نوعی او را به خواب می‌برد، نمی‌دانم هرکسی راه‌های خودش را دارد. گرفتن j

well tomic you can do a screenshot i see i've got  an ipad here mrs ipad uh mr duncan's ipad i should  

خوب بخوابی تومیک، می‌توانی اسکرین‌شات بگیری، می‌بینم من یک آی‌پد اینجا دارم خانم آی‌پد آه، آی‌پد آقای دانکن، باید   بگویم که نامت را کوتاه می‌کنم، نه، و  تو انجام می‌دهی،

say i keep shortening your name don't i uh and  you do i can just do a quick flick of a couple  

فقط می‌توانم یک تلنگر سریع انجام دهم

of buttons and there it is yes it's all done saved  forever i i'm i'm not really doing that i could  

چند دکمه و بله همه چیز انجام شد ذخیره شد برای

do it i could do it so you should watch out you  should have just said you we were and then that's  

it yeah you know you don't have to prove it you're  never going to have to stand up in a court of law  

همیشه بله، می دانید که لازم نیست ثابت کنید که هرگز مجبور نخواهید بود در دادگاه بایستید

and swear that you were taking screenshots here  we go then steve right steve we're we're going  

و سوگند یاد کنید که در اینجا اسکرین شات می گرفتید ما می رویم پس استیو راست استیو ما

to do something else now if we can don't forget i  am back with you tomorrow back with you tomorrow  

کاری می کنیم   وگرنه حالا اگر فراموش نکنیم فردا با شما برمی گردم فردا با شما برمی

alexander alessandra's going back with you  tomorrow from 2 p.m uk time every day this week  

گردم الکساندر الساندرا فردا هر روز از ساعت 2 بعدازظهر به وقت انگلستان با شما برمی گردد

monday to friday as we approach  our 15th anniversary next sunday  

دوشنبه تا جمعه که به پانزدهمین سالگردمان نزدیک می شویم یکشنبه آینده.

don't forget tune in next sunday and also  during the week we're doing some special things  

فراموش نکنید یکشنبه آینده را تنظیم کنید و همچنین در طول هفته کارهای خاصی انجام می‌دهیم

sleep words so we will run through these very  quickly steve as we only have 19 minutes left  

کلمات خواب را انجام می‌دهیم e خیلی سریع از میان این استیو عبور خواهد کرد زیرا فقط 19 دقیقه فرصت داریم

so you go to bed maybe if you are about to  take some sleep have some sleep maybe you need  

بنابراین شما به رختخواب بروید شاید اگر می خواهید کمی بخوابید کمی بخوابید شاید لازم

to take some sleep or have some sleep you go to  bed i like that one you go to bed some people go  

باشد   کمی بخوابید یا کمی بخوابید، به رختخواب بروید من این را دوست دارم یکی شما به رختخواب می روید بعضی ها می روند

some people go to bed at very strange times they  do around here they all go to bed very early yes  

بعضی از افراد در زمان های بسیار عجیبی به رختخواب می روند که  در اینجا انجام می دهند همه آنها خیلی زود به رختخواب می روند  بله

we've noticed they go to bed when the sun goes  down and get up when it gets when the sun rises  

ما متوجه شده ایم که وقتی خورشید غروب می کند به رختخواب می روند و هنگامی که هوا می شود بلند می شوند خورشید طلوع می‌کند

yeah notice that around here all the lights at  nine o'clock everyone's in bed around here yes  

بله توجه کنید که اینجا همه چراغ‌ها ساعت نه همه در رختخواب هستند بله

it's very strange they're all retired they all  go to bed very early very early and they get up  

خیلی عجیب است که همه آنها بازنشسته هستند، همه خیلی زود می‌خوابند و خیلی زود بیدار می‌شوند

very early yeah but then my mother does she's  got nothing to do really but she goes to bed  

بله، اما مادرم این کار را انجام می‌دهد. او واقعاً کاری برای انجام دادن ندارد، اما

at sort of 10 half 10 and gets up at sort of six  o'clock every day even though she's really got  

تقریباً ساعت 10 و نیم 10 به رختخواب می رود و هر روز تقریباً ساعت شش بیدار می شود، حتی اگر واقعاً

nothing to get up for yes i'm not saying that  in a nasty way no but it's habit years of habit  

چیزی برای بلند شدن ندارد، بله، من این را به طرز بدی نمی گویم. نه اما این عادت سالها عادت است

and of course my mum's generation if you were you  only went to bed if you were ill you never go to  

و البته نسل مادرم اگر بودی تو فقط اگر مریض بودی به رختخواب رفتی، هرگز به

bed just you never lie in that's like a sin i can  think of another reason lying in is like a sin  

رختخواب نمی‌روی، فقط هرگز دراز نمی‌کشی، این مثل یک گناه است، می‌توانم به دلیل دیگری فکر کنم که دراز کشیدن برای مادرم مثل گناه است.

to my mother uh you know once you are awake you  get up because you've gone got to do your chores  

اوه می‌دانی وقتی بیدار شدی، بلند می‌شوی چون باید کارهایت را انجام دهی

for the day you can't be lying around in bed  watching videos videos yes or television having  

برای روزی که نمی‌توانی در رختخواب دراز بکشی و ویدیوها را تماشا کنی بله یا تلویزیونی که

television in your room well mind you we don't  have that uh i think you would no i don't want  

تلویزیون در اتاقت دارد خوب توجه داشته باشی که ما این کار را نداریم اوه من فکر می‌کنم شما نمی‌توانید

a television in my bedroom okay definitely not  that would that would be the worst possible thing  

من نمی خواهم   تلویزیونی در اتاق خوابم داشته باشم، قطعاً نه این بدترین چیز ممکن خواهد بود

because even in the living room i don't want the  television on there's nothing on it's all rubbish  

زیرا حتی در اتاق نشیمن نمی خواهم تلویزیون روشن باشد، چیزی روی آن نباشد، همه چیز مزخرف است

what are asmr videos oh that's where you listen to  the sound of somebody doing something very close  

ویدیوهای asmr چیست، اوه جایی است که شما به آن گوش می دهید  صدای کسی که کاری بسیار نزدیک

to the mic maybe they are opening a sweet wrapper  or maybe they are eating something very close

به میکروفون انجام می‌دهد، شاید در حال باز کردن یک لفاف شیرین است یا شاید در حال خوردن چیزی بسیار نزدیک است،

i can't do i can't have an example  of that maybe like this you see

من نمی‌توانم انجام دهم، نمی‌توانم مثالی از آن داشته باشم، شاید مثل این

see you're opening something people listen to that  yes people listen to the sound of all sorts of  

می‌بینید که چیزی را باز می‌کنید. مردم به آن گوش می دهند  بله مردم به آن گوش می دهند و از همه جور

things maybe about the ocean yeah the ocean rain  falling maybe a person slurping on an ice cream  

چیزها شاید در مورد اقیانوس بله باران اقیانوس میبارد شاید شخصی که روی یک بستنی خم می شود

or something else yes  

یا چیز دیگری بله

people are people are keep coming back to this  this cannabis oil drops okay sandra's mentioning  

مردم هستند همیشه به این موضوع باز می گردند این روغن شاهدانه می ریزد خوب است، ساندرا

mentioning it now we haven't opened it we haven't  opened a can of worms we've opened a cannabis

ذکر می کند  آن را باز کردیم، ما یک قوطی کرم را باز نکردیم، ما فقط برای رکورد یک حشیش باز کردیم.

just for the record um tomac did mention cannabis  oil drops as well so even though there's no  

اوم توماک به قطره‌های روغن شاهدانه نیز اشاره کرد، بنابراین حتی اگر تصویری وجود نداشته باشد

screenshot i can actually verbally say what tomic  said and that's recorded forever he really is  

، می‌توانم به صورت شفاهی بگویم تومیک چه گفت و این برای همیشه ثبت می‌شود.

i'm joking okay stay shaking i'm joking  we'd like to have a joke don't we  

است   شوخی می‌کنم خوب بمان تکان می‌خورم شوخی می‌کنم  ما دوست داریم یک شوخی داشته باشیم، نه

love the way you never give the chance you never  give the joke a chance to settle before you say  

عاشق روشی هستیم که تو هرگز به آن فرصت نمی‌دهی، تو هرگز به شوخی فرصت نمی‌دهی قبل از اینکه

it's a joke you go you say it's a joke it's a  joke well let the chick breathe palmyra says  

بگویی   شوخی است می‌روی بگو شوخی است شوخی است خوب بگذار جوجه نفس بکشد پالمیرا می‌گوید

when you go to bed too early we say you go  to bed with hens oh i see that's interesting  

وقتی خیلی زود به رختخواب می‌روی می‌گوییم با مرغ‌ها به رختخواب می‌روی اوه می‌بینم که جالب است

because obviously the hens yes they go to  bed probably like a lot of animals they  

زیرا واضح است که مرغ‌ها بله، احتمالاً مانند بسیاری از حیوانات به رختخواب می‌روند.

go to sleep when the sun goes down and then  they wake up when the sun comes up that's it  

برو بخواب که خورشید غروب می‌کند و بعد وقتی خورشید طلوع می‌کند بیدار می‌شوند

so yes wonder if you can go to bed with cockerels  what about sleeping with the fishes well that's a  

همین است   پس بله تعجب می‌کنم که آیا می‌توانی با خروس‌ها به رختخواب بروی، چه می‌شود با ماهی‌ها خوب بخوابی،

different that's a different thing altogether  that means you're dead that means you're dead  

این یک   متفاوت است، اصلاً چیز دیگری است  یعنی تو مرده‌ای. یعنی شما مرده‌اید

you're sleeping with the fishes or you've been  disposed of maybe your body has been disposed of  

شما با ماهی‌ها می‌خوابید یا شما را انداخته‌اند، شاید جسدتان   در اقیانوس انداخته شده باشد

in the ocean so that's really what it means yes  is you you've been you've been killed but also  

، بنابراین واقعاً به این معنی است که بله، آیا شما بوده‌اید که کشته شده‌اید،

your body has been disposed of in the sea and  so now you are swimming with the fishes you see  

بلکه  جسد در دریا دفع شده است و بنابراین اکنون شما با ماهی هایی که می بینید شنا می کنید.

that's often used in films to describe  what sort of uh gangs do or sort of um  

what am i what's the word i'm looking for uh  organized criminals yes sort of mafiosa bosses do  

بله، نوعی از روسای مافیوزا انجام می‌دهند

you know they put lead weights on you and concrete  blocks on you and throw you in the ocean we seem  

شما می‌دانید که وزنه‌های سربی روی شما می‌گذارند و بلوک‌های بتنی را روی شما می‌اندازند و شما را در اقیانوس پرتاب می‌کنند، به نظر

to know a lot about yeah have you noticed that  we seem to know a lot about criminal activity  

می‌رسد که درباره آن چیزهای زیادی می‌دانیم، بله، آیا متوجه شده‌اید که به نظر می‌رسد که ما چیزهای زیادی در مورد فعالیت مجرمانه می‌دانیم

all from films yes he's sleeping with the fishes  that means he's been killed by a mob boss okay and  

همه از فیلم‌ها بله او با ماهی ها می خوابد t به این معنی است که او توسط یک رئیس اوباش کشته شده است، خوب است

had concrete blocks tied around him and thrown  into the ocean lovely what a beautiful picture  

و بلوک‌های سیمانی دور او بسته شده و به اقیانوس پرتاب شده است،

you paint there yes i know you know there are some  interesting phrases steve go on for going to bed  

چه تصویر زیبایی دارد

you might go up the wooden hills never heard of  that one you've never heard of that oh my goodness  

. بالای تپه‌های چوبی هرگز در مورد آن چیزی نشنیده‌ای که تو هرگز در مورد آن نشنیده‌ای، خدای من

didn't your mother ever say come on stephen it's  time to go up the wooden hills i've never heard  

، مادرت هرگز نگفت بیا استفان، وقت آن است که از تپه‌های چوبی بالا بروی که من هرگز نشنیده‌ام.

that that means you're going upstairs to bed right  you go up the wooden hills i think that's just  

این یعنی می‌روی طبقه بالا درست به رختخواب بروید  از تپه‌های چوبی بالا می‌روید، فکر می‌کنم این فقط

something that your mother used to say no it's  true it's a real thing it's it's very well known  

چیزی است که مادر شما می‌گفت نه، درست است، این یک چیز واقعی است، خیلی خوب شناخته شده

you might hit the hay especially if he was  sleeping in a barn hit the hay yes because i would  

است   ممکن است به یونجه ضربه بزنید، مخصوصاً اگر او در انباری خوابیده باشد، به یونجه ضربه بزنید بله

imagine that that's what hay was used as to sleep  on well they certainly use it for animals don't  

تصور می‌کنم این همان چیزی است که از یونجه برای خوابیدن استفاده می‌شده است. آنها مطمئناً از آن برای حیوانات استفاده می‌کنند، نه.

they yes straw hay and maybe humans used to sleep  on hay i would imagine before we invented pillows  

and duvet covers i would love to be the person  who invented pillows how do you invent a pillow  

شخص چه کسی بالش را اختراع کرد چگونه یک بالش را اختراع می کنی

it was just just straw wasn't it you're just hey  are you just one day putting something into a bag  

فقط نی بود، نه تو فقط هی  آیا فقط یک روز چیزی را در کیف می گذاری

and then you think what would happen if i rested  my head on that maybe that's what we should do  

و بعد فکر می کنی اگر سرم را روی آن بگذارم چه اتفاقی می افتد، شاید همین باشد ما باید انجام

just we'll just get a cheap pillow case mr dunker  and then we'll get some hay from the local farmer  

دهیم   فقط یک جا بالش ارزان می‌گیریم آقای دانکر و سپس مقداری یونجه از کشاورز محلی می‌گیریم

just stuff it into the i bet a hay pillow  there's there's a business idea i've been  

فقط آن را در بالش یونجه قرار می‌دهیم یک ایده تجاری وجود دارد که من به

looking for a business idea all my life to  make millions and i think i've just found it  

دنبال کسب‌وکار بوده‌ام   در تمام عمرم فکر کردم میلیون‌ها دلار به دست بیاورم و فکر می‌کنم تازه آن را پیدا کرده‌ام.

i have a feeling that's been done already a straw  or hay pillow totally natural we can fire proof  

احساس می‌کنم که یک بالش نی یا یونجه کاملاً طبیعی انجام شده

it it might smell a bit funny you're not very good  if you have an allergy there we go look i've just  

است. آلرژی دارید می‌رویم نگاه کنید من

given a business idea away to millions of people  should i say should i say a terrible business idea  

فقط   یک ایده کسب‌وکار را به میلیون‌ها نفر دادم  باید بگویم آیا یک ایده کسب‌وکار وحشتناک بگویم

uh here's a good one tomex put one on here have  you got this one mr duncan oh yes get shut up  

اوه اینجا یک تامکس خوب است که یکی را اینجا قرار دهید شما این را دریافت کردید آقای دانکن اوه بله دریافت کنید

shut eye yes you have you have some shut eye  to shut your eyes of course is to go to sleep  

خفه شو   چشم خود را ببند، بله، مقداری چشم بسته  برای بستن چشم داری البته این است که به خواب بروید

some people sleep with their eyes open  i it is a thing i never i never realized  

برخی افراد با چشمان باز می خوابند من این چیزی است که من هرگز متوجه نشدم

this was real but apparently some people  fall asl fall asleep with their eyes open  

این واقعی بود اما ظاهراً برخی از افراد با چشمان باز به خواب

can't be very good for your eyes yeah i  would imagine your eyes would go very dry  

می روند   نمی تواند برای چشمان شما خوب باشد. من تصور می‌کنم چشم‌هایت خیلی خشک می‌شود.

what about hit the there's another one isn't  there hit the sack hit the sack have you got  

چه برسد به ضربه زدن، یکی دیگر نیست.

that one mr duncan no i haven't but hit the head  hit the hay hit the sack at the sack oh i'm tired  

کیسه آه من خسته

i'm going to hit the sack yes get some shut eye  presumably that refers to a sack of hay that you  

هستم   می‌خواهم گونی را بزنم بله کمی چشم را ببند  احتمالاً به یک کیسه یونجه اشاره دارد که

might sleep on that's it you go off to dream land  go out to dreamland yes you go off to dreamland  

ممکن است روی آن بخوابی می‌روی به سرزمین رویایی  برو بیرون به سرزمین رویاها بله می‌روی به سرزمین رویایی

ah what about there's another one similar to  that just go off to the land of nod yes you  

آه، یکی دیگر شبیه به آن وجود دارد که فقط برو به سرزمین سر تکان دادن، بله،

mean like this yes oh we didn't rehearse this at  all no i'm off going off to the la he's he or she  

منظورت این است بله اوه، ما اصلاً این را تکرار نکردیم  نه، من می روم به جایی که او

has gone off to the land of knowledge the land of  nod is the place where you sleep you dream you all  

به آنجا رفته است. سرزمین دانش، سرزمین تکان دادن، جایی است که در آن می‌خوابی، همه آرزوهایت را آرزو می‌کنی

of your hopes desires and maybe some of your fears  will become real in your mind rosa says what's the  

و شاید برخی از ترس‌های شما در ذهن شما واقعی شوند روزا می‌گوید چه

difference go in bed and on bed well you you  get you get in bed you don't go on bed you get  

فرقی دارد برو در رختخواب و روی تخت، خوب می‌توانی در رختخواب بروی، روی تخت

in bed if you go on the bed you're just sleeping  on top of the covers aren't you yes i'm just doing  

نمی‌روی، اگر روی تخت بروی، در رختخواب می‌روی. "فقط روی روکش ها می خوابم، آیا شما بله، من

the first one first yes so i'm just correcting  the first one go you go in bed you get into bed  

فقط اولین مورد را انجام می دهم بله، بنابراین من فقط اولین مورد را تصحیح می کنم، می روم در رختخواب،

you normally get in bed get into bed so you get in  bed you are in bed you've got the covers over you  

به رختخواب می روید. بنابراین شما در رختخواب می‌روید، در رختخواب هستید،

if you go on the bed it just means you're sort  of maybe just lounging around yes lying there on  

اگر روی تخت می‌روید ، روکش‌ها را روی سرتان گذاشته‌اید، این بدان معناست که شما به نوعی در حال لم دادن به اطراف هستید، بله، در بالای روکش‌ها دراز

top of the covers without the covers over you  yes so you were just on top of the bed you're  

کشیده‌اید، بدون اینکه روکش‌ها روی شما قرار گیرند. شما فقط بالای تخت

not getting into bed maybe reading a book doing  other activities that can take place on a bed

بودید   به رختخواب نمی‌روید، شاید در حال خواندن کتاب هستید و فعالیت‌های دیگری را انجام می‌دهید که می‌تواند روی تخت انجام

there we go eating breakfast yes if you're  in bed it means that you've got the covers  

شود، ما می‌رویم صبحانه می‌خوریم بله اگر در رختخواب هستید، به این معنی است که جلد آن را دارید.

over you do people eat in bed is it is that  bad we do well you do i don't that's true i  

بیش از شما آیا مردم در رختخواب غذا می خورند این است که بد ما خوب عمل می کنیم شما انجام می دهید من این درست نیست

always have my breakfast in bed steve eats  his porridge in bed and sometimes he gets  

همیشه صبحانه ام را در رختخواب می خورم استیو می خورد سلام فرنی در رختخواب می‌خورد و گاهی

little bits of blackberry juice on the  sheets valentin says take a visit to Morpheus  

کمی آب توت سیاه روی ورقه‌ها می‌خورد والنتین می‌گوید به مورفیوس بروید

there's one i haven't heard of that Morpheus hence  morphine i would imagine yes so so please remind  

یکی از مورفیوس را نشنیده‌ام، بنابراین مورفین تصور می‌کنم بله، پس لطفاً با

me more fiercely is it yeah are you sure mr donald  yes Morpheus so hence the name morphine yes a drug  

جدیت‌تر به من یادآوری کنید که بله. مطمئنید آقای دونالد بله مورفئوس، بنابراین نام مورفین بله، دارویی است

which i believe is derived from poppies probably  uh which is used as a painkiller i love this makes  

که به اعتقاد من از خشخاش گرفته شده است که احتمالاً به عنوان مسکن استفاده می‌شود.

you fall asleep i love the way those two subjects  have sort of come together how lovely drugs and  

داروها و

sleep drugs and sleep so clever mr duncan uh if  you take too many you will have a very long sleep  

داروهای خواب و خواب خیلی باهوش آقای دانکن اوه اگر  زیاد مصرف کنید خواب بسیار طولانی خواهید داشت

yes um don't let the bed bugs bite oh that's a  good one that's a good phrase normally you say  

بله اوم اجازه ندهید ساس گاز بگیرد آه این خوب است که عبارت خوبی است معمولاً می

that when a person is about to go to bed you'll  say good night good night to you don't let the  

گویید   وقتی شخصی در آستانه رفتن به رختخواب، شب بخیر به شما می گویید شب بخیر

big bugs bite night night don't let the bed bugs  bite yes it's a rhyme yeah uh because presumably  

اجازه ندهید ساس ها شب را گاز بگیرند بله، این یک قافیه است بله، اوه، زیرا احتمالاً

you know 100 years ago or something people always  had bed bugs we still do we still have them but  

شما 100 سال پیش یا چیزی را که مردم همیشه می شناسید تخت خواب داشت gs ما هنوز انجام می دهیم، ما هنوز آنها را داریم اما

you know you shouldn't have them really no but  some people have bed bugs i'm not sure what they  

می دانید که نباید آنها را داشته باشید، واقعاً نه، اما برخی از افراد ساس دارند، من مطمئن نیستم که آنها چیست

are but they sort of bite you obviously they they  live in your bed and they feed from your dead skin

اما آنها به نوعی شما را گاز می گیرند، واضح است که در رختخواب شما زندگی می کنند و از آنها تغذیه می کنند. پوست مرده شما

well our beds are full of full of uh full of not  bed bugs i think are something different i think  

خوب است که رختخواب‌های ما پر از ساس است، من فکر می‌کنم چیز متفاوتی است، فکر می‌کنم

they're bigger ones but the the just the mites  live in your pillows and in your sheets because  

بزرگ‌تر هستند، اما فقط کنه‌ها در بالش‌ها و ملحفه‌های شما زندگی می‌کنند، زیرا

dust mites because people are allergic to them uh  and they live off human skin so that there's about  

کنه‌های گرد و غبار به دلیل حساسیت مردم هستند. برای آنها آه و آنها از پوست انسان زندگی می کنند به طوری که حدود

billions of them in every bed waiting for the  sand man maybe you are waiting for the sand man  

میلیاردها نفر از آنها در هر رختخواب منتظر مرد شنی هستند شاید شما منتظر مرد شنی

have you heard of that mr sandman yes there  is a song mr sandman bring me a dream make it

هستید  آیا در مورد آن آقای شنی شنیده اید بله آهنگی وجود دارد که آقای سندمن برای من یک رویا بیاور این

it's one of those songs from the 1950s yes  please somebody tell us who there must have  

را یکی از آن آهنگ‌های دهه 1950 بساز، بله، لطفاً یکی به ما بگوید چه کسی باید وجود داشته باشد

been somebody that must be like s  some group like the andrew sisters  

که باید مانند گروهی مانند خواهران اندرو باشد.

yes i can hear harmonies close harmonies  going on but it starts off with

go into the arms of Morpheus but why god of  sleep i'm still on this one steve why the sandman  

از مورفیوس اما چرا خدای خواب من هنوز روی این یکی هستم استیو چرا

is the the person who sprinkles sand into your  eyes because when you feel very nice when you  

مرد شنی کسی است که شن به چشمان شما می پاشد زیرا وقتی احساس خوبی دارید وقتی

feel tired what's the first thing you feel nice  it feels like you've got yes your eyes go dry and  

احساس خستگی می کنید اولین چیزی که احساس خوبی دارید چه چیزی است که احساس می کنید بله دارید چشمان شما خشک و

gritty it feels it feels like sand is in your eyes  they normally become a little painful so yes the  

ریز می‌شوند، احساس می‌کنید که شن در چشمان شما است. معمولاً کمی دردناک می‌شوند، بنابراین بله،

sand man will sprinkle sand in your eyes and then  you'll close your eyes all right what about um  

مرد شنی در چشمان شما شن می‌پاشد و سپس شما چشمان خود را کاملاً می‌بندی.

what about the the the land of nod we mentioned  that uh um oh i saw another one somewhere um  

سرزمین تکان دادن اشاره کردیم که اوهوم اوه من یکی دیگر را در جایی دیدم

yeah that tomek put on but i expect he's retracted  it oh sleep like a log hmm better retract that one  

اوم   بله که تومک پوشید اما من انتظار دارم که او عقب نشینی کند  آن را بخوابانم، بهتر است آن یکی

that'll get you into trouble yes uh i mustn't  have that on the live chat why well i don't know  

را پس بگیرم   که تو را به دردسر بیاندازد، بله، نباید این را در چت زنده داشته باشید چرا خوب من نمی

it could be interpreted in many different  ways sleep like a log sleep like a log yes  

دانم   می توان آن را به روش های مختلف تفسیر کرد خواب مانند یک سیاهه مانند یک سیاهه بخوابید بله

obviously a log is dead it's not moving sleep  sleep like a log means you've had it means you  

بدیهی است که یک گزارش مرده است حرکت نمی کند خواب خواب مانند یک سیاهه به این معنی است که شما آن را داشته اید شما

use that expression to say that you've had a  good night's sleep oh i i woke up this morning  

از آن عبارت استفاده می‌کنید تا بگویید که n خوبی داشته‌اید خواب شبانه اوه من امروز صبح از خواب بیدار

feeling really really refreshed i slept like a  log yes it means you've had a really good solid  

شدم   واقعاً احساس شادابی کردم مانند یک چوب خوابیدم بله به این معنی است که شما یک خواب کاملاً خوب

undisturbed night's sleep i like that that's a  good one yes so now we have some slang for sleep  

بدون مزاحمت شبانه داشته اید

i'm sure you can think of some well slang and  also terms that we use to describe sleep does you  

. مطمئناً می‌توانید به اصطلاحات عامیانه و همچنین اصطلاحاتی فکر کنید که ما برای توصیف خواب استفاده می‌کنیم، آیا

might doze yes you close your eyes just and just  drift away maybe you are sitting in your chair  

ممکن است شما بخوابید، بله، چشم‌هایتان را ببندید و فقط دور شوید، شاید شما اغلب روی صندلی خود نشسته‌اید

mr steve quite often and i can let you in on  a little secret quite often steve will have  

آقای استیو و من می‌توانم به شما اجازه ورود بدهم. راز کوچک معمولاً استیو بعد از پخش زنده،

a short dose in the living room on the  sofa after the live stream yes very often  

یک دوز کوتاه در اتاق نشیمن روی مبل می‌خورد، بله، اغلب

after the live stream so i will watch columbo  and mr steve will fall asleep and then  

پس از پخش زنده، بنابراین من کلمبو را تماشا می‌کنم و آقای استیو می‌خوابد و سپس

half an hour dozing yes he normally  has a little short sleep well palmyra  

نیم ساعت چرت می‌زند، بله، معمولاً کمی کوتاه بخواب خوب پالمیرا

20 hours on a bus going to uh czech republic in  austria well uh taking her small travel pillar we  

20 ساعت در اتوبوسی که به جمهوری چک در اتریش می رود و با گرفتن ستون مسافرتی کوچک او

would we would call that a travel pillar is that  the thing that goes around your neck yes probably  

می توانیم آن را ستون سفر بدانیم چیزی که دور گردن شما می چرخد ​​بله

is it is it like a pillar that sort of comes round  your neck palmyra you will probably be dozing  

احتمالاً   مثل یک ستون سفر است ستونی که دور گردن شما می آید احتمالاً چرت

because you won't sleep prob properly on the bus  maybe so you'd probably say you'd be dozing off to  

می زنید   زیرا در اتوبوس به درستی نمی خوابید شاید بنابراین احتمالاً می گویید که چرت می زنید تا

sleep just sort of going in and out of sleep um 20  hours on the bus i know it's it's it's the same as  

بخوابید فقط به نوعی به خواب رفته و از خواب خارج می شوید. 20 ساعت در اتوبوس می‌دانم که همین‌طور است که

when you're trying to when you're trying to fall  asleep on a plane oh i hate that especially when  

وقتی سعی می‌کنی در هواپیما بخوابی، آه از آن متنفرم، مخصوصاً

you know that you're going to be on the plane for  about 12 or 13 hours well i bought a travel pillow  

وقتی می‌دانی که قرار است حدوداً در هواپیما بمانی. 12 یا 13 ساعت خوب من یک بالش مسافرتی

when we uh when i went on a long distance trip  uh probably to malaysia many many years ago  

خریدم   وقتی که من به یک سفر طولانی رفتم  احتمالاً سالها پیش به

and i unpacked it on the on the plane and you  had to blow it up it was one you blew up it was  

مالزی   و من آن را در هواپیما باز کردم و شما مجبور شدید آن را منفجر کنید. بالا

one of these inflatable inflate inflatable  pillows uh but it just absolutely stank of  

یکی از این بالش‌های بادی بادی بود، آه، اما کاملا

chemicals it was all this horrible plastic smell  anyway i fell asleep when i woke up i felt sick  

بوی مواد شیمیایی می‌داد، این همه بوی پلاستیک وحشتناک بود، به هر حال وقتی بیدار شدم خوابم برد و

for like a day afterwards because i'm sure  i was breathing in all the fumes from this  

یک روز بعد احساس بیماری کردم، زیرا مطمئن هستم که نفس می‌کشیدم همه دودهای این

horrible plastic pillow um but anyway here's  another one go to bed you sleepy head yes  

بالش پلاستیکی وحشتناک اما به هر حال y این یکی دیگر است برو به رختخواب سرت خواب آلود بله

like the title of today's live stream sleepyhead  sleepyhead if you're a sleepyhead it means you are  

مانند عنوان پخش زنده امروزی خواب‌آلود  خواب‌آلود اگر خواب‌آلود هستی به این معنی است که   اغلب خوب می‌شوی، به

often well it means you feel sleepy that's it you  are sleepy here's another one steve you might nap  

این معنی است که احساس خواب‌آلودگی می‌کنی، همین  خواب‌آلود هستی، استیو دیگری که ممکن است چرت بزنی

yes something i talked about last week  briefly during one of my week day live  

بله چیزی که هفته گذشته در یکی از پخش‌های زنده روزانه‌ام به طور خلاصه درباره آن صحبت

streams you have a nap a short sleep a relaxed  short rest so a nap you probably planned that  

کردم، یک چرت کوتاه، یک خواب کوتاه، یک استراحت کوتاه آرام، بنابراین یک چرت که احتمالاً برنامه‌ریزی کرده‌اید

as a doze you probably wouldn't plan a doze  it just happens you just sort of doze off  

به عنوان یک چرت احتمالاً برنامه‌ریزی برای چرت زدن نداشته باشید  این اتفاق می‌افتد که فقط مرتب کنید از چرت زدن

to sleep your doze on there you are but if you  if you say you normally say you normally plan  

برای خوابیدن چرت خود همانجا هستید، اما اگر اگر می گویید به طور معمول می گویید به طور معمول برنامه ریزی می کنید

a nap which is a small period of sleep you say oh  i'm feeling tired i'm just going for a quick nap  

یک چرت که مدت کوتاهی از خواب است، می گویید اوه من احساس خستگی می کنم، فقط برای یک چرت سریع می روم

so that means you're probably going to have 20  minutes or half an hour on the bed you would  

این بدان معناست که احتمالاً 20 دقیقه یا نیم ساعت روی تخت خواهید بود و

normally go to bed for a nap wouldn't you that's  it or as a doze it's just something that happens  

معمولاً برای چرت زدن به رختخواب می‌روید، در غیر این صورت این اتفاق می‌افتد یا در حالت چرت، این اتفاقی است که می‌افتد

and you've haven't planned it that's it you doze  off or you you doze for a short time you have a  

و شما برنامه‌ریزی نکرده‌اید. این همان چیزی است که شما چرت می‌زنید یا برای مدتی چرت می‌زنید زمانی که

short informal sleep not planned play dead  is something else all together if you play  

خواب غیررسمی کوتاهی داشته باشید، برنامه‌ریزی نشده است، اگر مرده بازی کنید ، چیز دیگری است

dead that wouldn't be well it would simulate  sleep but you're actually pretending to be dead  

که خوب نیست، خواب را شبیه‌سازی می‌کند ، اما در واقع وانمود می‌کنید که مرده‌اید.

maybe if there's a mass shooting and lots of  bodies are lying around and you don't want to get  

دراز کشیده‌اید و نمی‌خواهید

shot so you just fall on the ground and pretend  to be dead you play dead that's not connected with  

تیر بخورید، بنابراین فقط روی زمین می‌افتید و وانمود می‌کنید که مرده هستید، مرده بازی می‌کنید که ربطی به

sleep no well that's just your pretending to be  dead for a game or maybe you know as mr duncan has  

خواب ندارد. دانکن

described absolutely because you don't want to get  shot no certain thing so you just pretend to be  

کاملاً توضیح داده است زیرا نمی‌خواهید مورد اصابت گلوله قرار بگیرید، بنابراین فقط وانمود می‌کنید که به تیر شلیک می‌شوید،

shot unless of course they come around for a  headshot afterwards which they tend to do but  

مگر اینکه بعداً برای یک عکس از سر که تمایل دارند انجام دهند، اما در

which case you're doomed you know they always do  don't forget that but we're coming out with some  

این صورت محکوم به فنا هستید، می‌دانید که همیشه این کار را می‌کنند. این را فراموش نکنید، اما ما با تعدادی

weird yes how many pillows should you have  says yes um yes if you suffer from uh reflux

بالش عجیب و غریب می‌آییم که چند بالش باید داشته باشید. می‌گوید بله، بله، اگر از رفلاکس

oesophageal reflux so your your stomach acid  comes up at night they suggest you have maybe  

رفلاکس مری رنج می‌برید، بنابراین اسید معده‌تان شب‌ها بالا می‌آید و پیشنهاد می‌کنند شاید

two pillows so that it stops it coming up here's  another one steve if you go to sleep very quickly  

دو بالش داشته باشید. o که جلوی بالا آمدن را بگیرد، یک استیو دیگر

if you go to sleep very quickly that's  a good one you go out like a light so  

اگر خیلی سریع بخوابید   اگر خیلی سریع بخوابید، خوب است

imagine switching a light off you go out like a  light so instead of sort of tossing and turning  

که مثل چراغ خاموش می شوید، بنابراین  تصور کنید چراغ را خاموش کنید، مثل چراغ خاموش شوید . نوعی پرت کردن و چرخیدن

uh which is what we used to describe a disturbed  night's sleep i tossed and turned all night  

اوه، همان چیزی است که ما برای توصیف یک خواب آشفته شبانه استفاده می‌کردیم، تمام شب را تکان می‌دادم و می‌چرخیدم

which meant that you were restless you were you  were you were moving about and i tossed and turned  

که به این معنی بود که تو بی‌قراری بودی ، در حالی که حرکت می‌کردی و من تمام شب را تکان می‌دادم و می‌چرخیدم.

all night i was like you had a disturbed night's  sleep it's moving around roads if you go out like  

آشفته خواب شبانه در حال حرکت در جاده هاست اگر

a light you don't even remember going out you've  gone out you wake up the next morning i must have  

مثل چراغ بیرون می روی، حتی یادت نیست بیرون رفتی بیرون رفتی صبح روز بعد از خواب بیدار می شوی

gone out like a light i don't remember a thing i  was not tossing last night i wasn't i wasn't going  

من باید مثل چراغ خاموش شده باشم، چیزی را که بودم به خاطر نمی آورم دیشب را پرت نکردم، من نبودم،

over all the the the things that people have said  to me that all that and all the revenge i want  

تمام چیزهایی را که مردم به من گفته‌اند و تمام انتقامی‌هایی که می‌خواهم

to get for people that have done me wrong in the  past and all the or all the horrible things that  

برای افرادی که در گذشته به من اشتباه کرده‌اند و یا تمام کارهای وحشتناکی که

they've done to me i can't see because i'm going  over and over it and all the venge for like sorry

با من انجام داده اند، نمی توانم ببینید چون من بارها و بارها آن را تکرار می کنم و تمام انتقام برای متاسفم

i do do that by the way that's  exactly going to i go into  

که انجام می دهم این کار را انجام می دهم، دقیقاً وارد

scenarios i need this cbt where can i get  somewhere can you do my deal atomic steve  

سناریوهایی می شوم که به این cbt نیاز دارم از کجا می توانم به جایی برسم که می توانید معامله من را انجام دهید

steve never goes out like a light never  he stays flickering for a long time like  

استیو مثل چراغ خاموش می شود هرگز او برای مدت طولانی

a candle 20 minutes half an hour and i know if 20  minutes have passed half an hour chances are i'm  

مثل شمع 20 دقیقه نیم ساعت سوسو می زند و من می دانم اگر 20 دقیقه از نیم ساعت گذشته باشد به احتمال زیاد

never going to get to sleep so i'll have to get  up and do something they say you should do that  

هرگز نمی توانم بخوابم پس باید بخوابم بلند شوید و کاری را انجام دهید که می‌گویند

if you don't get to sleep within 20 minutes you  should get up do something otherwise you associate  

اگر در عرض 20 دقیقه نخوابیدید باید آن کار را انجام دهید، باید کاری را انجام دهید در غیر این

the bed with not going to sleep you're going to  associate it with getting to sleep anyway right ah  

صورت تخت را با نخوابیدن مرتبط می‌کنید، به هر حال آن را با درست خوابیدن مرتبط می‌کنید. آه

slowly slowly blink actually i've read something  the other day that if if for example soldiers  

به آرامی پلک می‌زنم، در واقع من روز گذشته چیزی خوانده‌ام که اگر به عنوان مثال سربازانی

that are in battlefield conditions they need  obviously to have sleep because if you're tired  

که در شرایط میدان نبرد هستند، واضح است که باید بخوابند زیرا اگر خسته

you're not going to be performing very well on  the battlefield and there's a technique that they  

باشی، در میدان جنگ عملکرد خوبی نخواهی داشت و یک تکنیک وجود دارد که هفتم چشم

use that they lie out straight apparently don't  know how true this is but i read it i tried it  

استفاده می‌کنند که مستقیم دراز می‌کشند، ظاهراً نمی‌دانم این چقدر درست است، اما آن را خواندم، امتحان کردم   جواب

it didn't work but i tried it anyway you put your  arms out by your side take a few deep breaths and  

نداد، اما به هر حال آن را امتحان کردم، شما بازوهای خود را در کنار خود بگذارید، چند نفس عمیق بکشید و

then you say don't think don't think don't think  don't think for 10 seconds and apparently that  

سپس بگویید فکر نکن فکر نکن 10 ثانیه فکر نکن و ظاهراً این کار

shuts your brain off because then you're not  thinking about you know shooting somebody or  

مغزت را خاموش می‌کند زیرا در این صورت به این فکر نمی‌کنی که می‌دانی به کسی تیراندازی می‌کنی یا

seeing somebody being shy horrible things on  the battlefield that should be easy for you then  

اینکه کسی خجالتی است چیزهای وحشتناکی را در میدان جنگ ببینی که باید برایت آسان باشد پس

what's that don't think don't think that's all  i ever do yeah the trouble is then you start  

چه چیزی است فکر نکن فکر نکن فقط همین است من همیشه انجام می‌دهم بله مشکل اینجاست که شروع

thinking about don't think saying the word don't  think so you're thinking about saying don't think  

می‌کنی   به گفتن کلمه فکر نکن فکر نکن پس به این فکر می‌کنی که نگو فکر کن

and uh you know it gets all very complicated  don't get shot don't get shocked don't get shot  

و اوه می‌دانی که همه چیز خیلی پیچیده می‌شود شلیک نشو، شوکه نشو، گلوله

counting sheep of course people have mentioned  that but we're counting backwards i found that  

نخور   گوسفند شماری البته مردم به این موضوع اشاره کرده‌اند، اما ما داریم معکوس می‌شماریم، متوجه شدم که

does work for me if you count backwards from 300  often you only get sort of maybe to 250 or 150  

اگر معکوس بشماری، برای من کار می‌کند. از 300 اغلب فقط به 250 یا 150 می رسید

and then you don't remember anything else the act  of the act of thinking about something like that  

و سپس انجام نمی دهید هر چیز دیگری را به خاطر بسپارید ، عمل فکر کردن در مورد چیزی شبیه

is that's a very specific task and it did and it  will detract your mind away from maybe thinking  

به آن، کار بسیار خاصی است و انجام داده است و ذهن شما را از فکر کردن

about all the worries of the day or like what  might be coming or what's happened in the past  

درباره همه نگرانی‌های روز منصرف می‌کند یا مانند آنچه ممکن است در راه باشد یا چه چیزی در راه است. در گذشته اتفاق افتاده است

yes okay so you think of one specific thing  like counting and that that occupies all  

بله خوب است، بنابراین شما به یک چیز خاص فکر می‌کنید مانند شمارش و این که تمام

your brains only doing that and that one task  and then you drop off to sleep doesn't always  

مغز شما را مشغول می‌کند فقط انجام آن و آن یک کار و سپس به خواب می‌روید همیشه

work listening to steve explaining that might help  you to go to sleep i'm going to try the cbt url  

کار نمی‌کند   گوش دادن به استیو که توضیح می‌دهد ممکن است به شما کمک کند برو بخواب، می‌خواهم آدرس cbt را امتحان کنم

cdb got to get the right one because if i ask  for the right the wrong one any particular brand  

cdb باید آدرس مناسب را دریافت کنم، زیرا اگر من درست را بخواهم نامناسب را هر مارک

that is good that anyone has found that works  well don't go onto the don't go onto the dark web  

خاصی   خوب است که هر کسی پیدا کرده است که کار می‌کند به don' برای رفتن به وب تاریک

you might end up with some people banging your  door and knocking it down a person might snore  

ممکن است برخی افراد درب خانه شما را بکوبند و آن را به زمین بزنند، ممکن است فردی

whilst asleep so quite often when we're asleep  we do things in the night that we're not aware of  

در خواب خروپف کند   در حالی که اغلب وقتی خواب هستیم  کارهایی را در شب انجام می دهیم که از

that is true quite a few things in  fact a person might snore whilst asleep

آن بی خبر هستیم   این درست است خیلی چیزها در مقابل یک نفر ممکن است در خواب خروپف

it's not loud enough

کند به اندازه کافی بلند نیست

snore alas my husband snores says vittoria that  was very quick you must have put that up before  

خروپف افسوس که شوهرم خروپف می‌کند ویتوریا می‌گوید که خیلی سریع بود، حتماً

oh before mr stone convention snoring or has that  been up for a while well that was on you want me  

قبل از خروپف کردن آقای استون کنوانسیون آن را انجام داده‌اید یا برای مدتی این خروپف بوده است که شما می‌خواهید.

to explain all of that well yes i i put this under  the screen a few moments ago before i mentioned  

همه را به خوبی توضیح دهید بله، من این را چند لحظه پیش زیر صفحه گذاشتم قبل از اینکه به خروپف اشاره کنم،

snoring so i would imagine that victoria saw this  on the screen written and then replied to actually  

بنابراین تصور می‌کنم ویکتوریا این را روی صفحه نمایش نوشته است و سپس به

that caption and not us talking about it yes of  course that's where a pillow can come in handy  

آن کپشن پاسخ داده است و ما در مورد آن صحبت نمی‌کنیم بله، البته اینجا جایی است که یک بالش می تواند مفید

if you've got a snoring put it over their face  you want a spare pillow uh in order to yeah  

باشد   اگر خروپف دارید آن را روی صورت آنها بگذارید  شما یک بالش یدکی می خواهید برای اینکه بله

uh there's a bella there's a very good i've i've  read this before i like to relax all my body parts  

اوه یک بلا وجود دارد یک چیز بسیار خوب است من این را خوانده ام قبل از اینکه دوست داشته باشم همه را آرام کنم اعضای بدن

start down with my feet and going up yes  because if if you've got any tension in muscles  

من   با پاهای من شروع می‌شوند و بالا می‌روند بله ، زیرا اگر در ماهیچه‌ها تنش

you won't sleep so i've read this you you start  with your feet sort of you might not sort of sort  

داشته باشید، نمی‌خوابید، بنابراین من این را خوانده‌ام، شما با پاهای خود شروع می‌کنید، شاید به نوعی تنش نباشید

of tense the muscles a bit and then relax them  yes work your way up and then you are there any  

ماهیچه ها را کمی شل کنید و سپس آنها را شل کنید بله به سمت بالا حرکت کنید و بعد از آن

bits of you that are tense maybe your neck is  maybe you're frowning maybe you've got muscles  

قسمت‌هایی از شما وجود دارد که تنش دارند، شاید گردن شما اخم کرده باشد، شاید عضلات

in your face i get a tensed up okay steve you  just relax that's a that's very very vivid a very  

صورت شما منقبض می‌شود، باشه استیو، فقط استراحت کنید، این خیلی خیلی vivid یک روش بسیار

vivid way of expressing that we can express  the sound of snoring using the letter z that  

واضح برای بیان که ما می توانیم صدای خروپف را با استفاده از حرف z بیان کنیم

is very true that's it so if you are writing  down the sound of a person snoring guess what  

که بسیار درست است، بنابراین اگر صدای خروپف یک نفر را یادداشت می کنید حدس بزنید چه

you can just put zed zed zed zed and  that is the sound of a person snoring  

می توانید فقط zed zed zed zed را بگذارید و  صدای خروپف یک نفر

expressed in writing well thank you vitas  v tested very quick on the draw with the uh  

که به صورت نوشتاری بیان می‌شود، تشکر می‌کنم. V در قرعه‌کشی خیلی سریع با دکمه uh

uh with the uh with the old uh later button and  by by the way zed is the correct pronunciation  

uh با uh با دکمه قدیمی «uh later» آزمایش شد و اتفاقاً zed تلفظ صحیح است

in british english i know a lot of people always  write to me for many years people have written to  

در انگلیسی انگلیسی من خیلی چیزها را می‌دانم از مردم همیشه برای من نامه می‌نویسند، سال‌ها است که مردم برای من نامه می‌نویسند و

me saying mr duncan you stupid idiot you don't say  zed you say zee can i just say you do in british  

می‌گویند آقای دانکن، شما احمق احمق که نمی‌گویید  zed you say zee می‌توانم فقط به انگلیسی بگویم که شما انجام می‌دهید

english you say zed zed in zed zed and in american  english in american english it is z so make sure  

انگلیسی شما می‌گویید zed zed در zed zed و به زبان آمریکایی انگلیسی در انگلیسی آمریکایی Z است پس سو بسازید

you get it right or else you will end up with  lots of egg on your face rosa says uh ronaldo uh  

دوباره درست انجامش می‌دهی وگرنه با تخم‌مرغ زیادی روی صورتت می‌افتی. روزا می‌گوید اوه رونالدو اوه،

sleeps four hours a day and takes a nap of  90 minutes his guru says that his brain works  

چهار ساعت در روز می‌خوابد و 90 دقیقه چرت می‌زند، استاد او می‌گوید

better well if you have too much sleep i know if  i have too much sleep my brain just doesn't work  

اگر زیاد بخوابی، مغزش بهتر کار می‌کند. می‌دانم اگر زیاد بخوابم مغزم کار نمی‌کند،

so i think there's something in that um and there  are certain famous politicians margaret thatcher  

بنابراین فکر می‌کنم چیزی در آن وجود دارد و برخی از سیاستمداران معروف مارگارت

yes was renowned for only taking five hours  sleeping tonight she only slept for five hours and  

she hung upside down as well from from the ceiling  like a bat so yes i mean they say you're supposed  

تاچر وجود دارد. وارونه از سقف مانند خفاش، بله، منظورم این است که می‌گویند شما باید

to take eight hours sleep a night seven eight  hours but that's probably not true for everyone  

هشت ساعت در شبانه روز هفت هشت ساعت بخوابید، اما این احتمالاً برای همه صادق نیست

and i wouldn't imagine you know imagine sort  of primitive man living in a thousand years ago  

و نمی‌توانم تصور کنم که می‌دانید یک نوع بدوی را تصور کنید. مردی که هزار سال پیش زندگی می‌کرد

i mean were we always getting eight hours  solid sleep then i very much doubt it  

، منظورم این است که اگر ما همیشه هشت ساعت خواب راحت می‌خوابیدیم، خیلی شک

because i would imagine you would have i  would imagine you wouldn't do that because  

دارم، چون تصور می‌کردم تو این کار را می‌کردی ، تصور می‌کردم این کار را نمی‌کردی، زیرا

if you were living in a cave uh well i'm  just thinking back to what man used to do  

اگر در غار زندگی می‌کردی، خب دارم به این فکر می‌کنم که آدم‌ها قبلاً چه کار

we had the comforts of modern living some people  still are uh because you would be afraid of  

می‌کردند. ما از راحتی زندگی مدرن برخوردار بودیم، بعضی‌ها هنوز می‌ترسند، چون شما از

you know wolves or something i don't know whether  we would have slept for eight solid hours you know  

گرگ‌ها می‌شناسید یا چیزی که نمی‌دانم هشت ساعت می‌خوابیدیم یا نه. می

a thousand years ago or ten thousand years ago i  don't know i don't know i don't think we'll ever  

دانم   هزار سال پیش یا ده هزار سال پیش ،  نمی دانم، نمی دانم، فکر نمی کنم ما هرگز

know because i don't think anyone's recording i  know they didn't have alarm clocks definitely i  

بدانیم   زیرا فکر نمی کنم کسی ضبط کند، می دانم که آنها ساعت زنگ دار نداشتند قطعاً

think the sun the sun the sun would have been  the alarm clock you see back there exercise

فکر می کنم خورشید خورشید خورشید ساعت زنگ دار بود که می‌بینی دوباره آنجا ورزش می‌کنی،

but bye-bye or more a lot of people are going um  because they they have respected we've gone over  

اما خداحافظ یا خیلی‌ها خیلی‌ها می‌روند، چون به آنها احترام گذاشته‌ایم ما رفته‌ایم

yes i thought i thought you'd realize  no yes 10 minutes that's why people are  

بله، فکر کردم متوجه می‌شوید نه بله، 10 دقیقه به همین دلیل است که مردم

leaving they're all they're all falling asleep  listening to us talking about falling asleep  

می‌روند، همه آنها همه دارند به خواب می‌روند گوش دادن به صحبت‌های ما در مورد خوابیدن

i think being relaxed is the key if you go  to bed and your mind is and you've allowed  

من فکر می‌کنم ریلکس بودن کلید اصلی است اگر به رختخواب بروید و ذهن شما باشد و به

yourself to start thinking too much that  will have an impact on your ability to sleep  

خودتان اجازه دهید شروع به فکر کردن کنید. بیش از حد بر توانایی شما برای خوابیدن

valentin says you can have a big stone  instead of a door and you will be okay  

تأثیر می گذارد قلع می‌گوید می‌توانید به جای در یک سنگ بزرگ داشته باشید و

just like the flintstones because that's what  the flintstones have they have a big rock  

درست مثل سنگ‌های چخماق خوب خواهید بود، زیرا این همان چیزی است که سنگ‌های چخماق دارند، آنها یک سنگ بزرگ

that they just push to open the door so maybe  that's what it was like maybe when the flintstones  

دارند که فقط فشار می‌دهند تا در را باز کنند، بنابراین شاید زمانی که سنگ چخماق

were actually real then that's it they used to  drive around in a car but but they didn't have an  

واقعاً واقعی بودند، آن موقع آنها قبلاً با اتومبیل می رفتند، اما

engine so instead they just put their feet through  the bottom of the car and ran along like that  

موتور نداشتند، بنابراین در عوض فقط پاهای خود را از  پایین ماشین گذاشتند و همینطور دویدند   با

pushing pushing the car along and then maybe if  you wanted to have a shower in the morning steve  

هل دادن ماشین به سمت جلو و سپس شاید اگر می‌خواستی صبح دوش بگیری استیو،

you could get an elephant or a mammoth to put  its trunk through the window and then you just  

می‌توانی از یک فیل یا یک ماموت استفاده کنی تا خرطومش را از پنجره بگذارد و بعد فقط

pull on the trunk and all the water comes out from  the the mammoth saliva maybe i tell you something  

خرطوم را بکشی و تمام آب از بزاق ماموت خارج شود، شاید چیزی به تو بگویم.

dinosaur burgers imagine that imagine buying a  dinosaur burger it would be huge so you need a big  

همبرگرهای دایناسور تصور کنید که خرید یک برگر دایناسور بسیار بزرگ است، بنابراین

fridge if you lived in prehistoric times which of  course we didn't because men mankind human beings  

اگر در دوران ماقبل تاریخ زندگی می‌کردید به یک یخچال بزرگ نیاز دارید که البته ما این کار را نکردیم زیرا انسان‌ها و انسان‌ها

were not around when dinosaurs were  around whatever the bible people tell you  

در زمان دایناسور نبودند. در اطراف هر

whatever those bible people tell you they didn't  and that film 10 000 years bc with rachel welsh  

چیزی بود که مردم کتاب مقدس به شما می‌گفتند   هرچه آن افراد کتاب مقدس به شما می‌گویند که نمی‌کردند و آن فیلم 10000 سال قبل از میلاد با راشل

and the flintstones yes the flintstones meet the  flintstones they're a modern stone age family  

ولش   و سنگ‌های چخماق بله سنگ‌های چخماق با سنگ‌های سنگ‌چخماق ملاقات می‌کنند.

vitas from the town of bedrock they'll go  what's that got to do with sleeping well  

از سنگ بستر آنها خواهند رفت چه ربطی به خوب خوابیدن دارد

because at the end they always go to bed and then  and then fred puts the the little animal outside  

زیرا در پایان همیشه به رختخواب می‌روند و سپس و سپس فرد حیوان کوچک را بیرون   دایناسور می‌گذارد

the dinosaur and then the dinosaur jumps in the  window and then the dinosaur puts fred outside and  

و سپس دایناسور در پنجره می‌پرد و سپس دایناسور فرد را می‌گذارد بیرون و

then slams the door and then fred is left outside  all night banging on the door saying WILMA !

سپس در را به هم می زند و بعد فرد را بیرون می گذارند تمام شب در را می کوبد و می گوید WILMA !

like that hilarious you had to be there i'm  going to crash says vitas i hope you're not  

مثل اون خنده دار بودن که باید اونجا باشی من می خوام تصادف کنم میگه ویتاس امیدوارم

driving oh yeah i presume you mean  crash that's another word of saying  

رانندگی نکنی اوه آره فکر می کنم منظورت

sleeping sleeping yes you can go to sleep i'm  going to crash out crash out for 10 minutes  

از تصادف تصادف کردن برای 10 دقیقه

or half an hour i'm going to crash out mr steve  will be crashing out in a few moments i'm going  

یا نیم ساعت من می خواهم از کار بیفتم آقای استیو چند لحظه دیگر

to crash yes if you go to stay at somebody  else's house i'm going to i'm going to crash  

تصادف می کنم بله اگر می روی در خانه شخص دیگری بمانی، من می روم تصادف

over at john's house it means it means  you're going to sleep there and it's just  

کردن   در خانه جان به این معنی است که شما در آنجا می‌خوابید و این فقط

a temporary thing yes right if you live in  a dark cave you experience time differently  

یک چیز موقتی است، بله درست است اگر در یک غار تاریک زندگی می‌کنید، زمان را متفاوت تجربه می‌کنید.

um yes maybe yeah maybe uh right i'm going mr  duncan because on that fascinating note yes

چون با توجه به آن یادداشت جذاب بله،

uh well we've got some we've got some uh chocolate  brioches haven't we brioche with chocolate chips  

خب، ما مقداری داریم، کمی شکلات داریم، با چیپس شکلات بریوش نمی‌کنیم،

so i'm going to try one of those uh instead of a  tea cake because of course we don't know if our  

بنابراین من می‌خواهم یکی از آن‌ها را به جای کیک چای امتحان کنم، زیرا مطمئناً این کار را نمی‌کنیم. نمی‌دانم آیا

bakery is reopened yet because we didn't  go there yesterday we don't know yet um  

نانوایی ما هنوز باز شده است، زیرا ما دیروز آنجا نرفتیم، هنوز نمی‌دانیم اوم.

although if my mother's watching this  you'll know i lied to her last night  

اگرچه اگر مادرم این را تماشا می‌کند ، می‌دانی که من دیشب به او دروغ گفته‌ام، به

anyway that's another thing that's it right uh see  you all next week do you know your son is a liar  

هر حال، این چیز دیگری است، درست است، اوه می‌بینم همه هفته آینده، آیا می‌دانی پسرت دروغگو است.

she knows that uh so she though i've called her  out on many years you're your mother yes has been  

چندین سال است که تو مادرت هستی، بله،

near us a white lie yeah and not told us so well  i'm assuming that's what you're talking about  

یک دروغ سفید در نزدیکی ما بوده‌ای، آره و آنقدر خوب به ما نگفته‌ای . من فرض می‌کنم این چیزی است که شما در مورد آن صحبت

no no anyway let's not get into that no now i  want to know what your mother has been lying about  

می‌کنید. مادر همیشه در مورد   در

about people lie all the time don't they  to protect you i think people that love you  

مورد مردم دروغ گفته است که برای محافظت از شما دروغ می‌گویند، فکر می‌کنم افرادی که شما را دوست

they sometimes lie to you to protect you yeah  mentally i do that to you all the time trouble  

دارند   گاهی اوقات برای محافظت از شما به شما دروغ می‌گویند، بله، ذهنی من همیشه این کار را با

is you always catch me out do you mean do you  mean like saying that there is a santa claus

شما انجام می‌دهم. منظورت این است که آیا منظورت این است که بگوییم یک بابا

by the way there is a sound of santa  claus he is real and he comes down your  

نوئل وجود دارد، از طرفی صدای بابا نوئل وجود دارد، او واقعی است و به

chimney anyway at christmas are you ready to  fade me away professionally i will fade you away  

هر حال در کریسمس از دودکش پایین می آید، آیا شما آماده هستید که به صورت حرفه ای مرا محو کنید، من شما را به صورت حرفه ای محو خواهم کرد.

professionally by the way do you want your um your  chocolate brioches heated up with butter oh yes  

اونجوری که میخوای شکلاتت با کره گرم می شود اوه بله

but put them in the microwave for a few seconds  is that what you're going to do i'm going to toast  

اما آنها را برای چند ثانیه در مایکروویو قرار دهید  این است که کاری که می خواهید انجام دهید من برشته می

them toast them yes not too long though because  they're chocolate i'll just put them in for a  

کنم   آنها آنها را برشته می کنم بله، البته نه خیلی طولانی چون آنها شکلاتی هستند که من فقط می گذارم آنها

small amount of time i don't think it's rain so i  think i'm going to be able to mow the grass yeah  

برای مدت کوتاهی وارد می‌شوند، فکر نمی‌کنم باران باشد، بنابراین فکر می‌کنم می‌توانم علف‌ها را بچینم، بله،

afterwards i'm sure you're pleased to hear that  yes fascinating mr steve is going to mow the grass  

پس از آن، مطمئن هستم که از شنیدن این موضوع خوشحال می‌شوید که بله آقای استیو شگفت‌انگیز قرار است چمن بزند. علف‌ها

he's going to cut the lawn this afternoon aren't  you glad that you tuned in all the way through  

او امروز بعدازظهر قرار است چمن‌زار را بتراشد، خوشحال نیستی که تمام راه را تنظیم کردی

here's another quick one a rough sleeper oh yes  a rough sleeper or somebody that sleeps rough  

اینجا یکی دیگر از سریع‌ها یک خواب خشن آه بله یک خواب خشن یا کسی که خشن می‌خوابد

yes if you that's just two different things  there if you are a rough sleeper it means you  

بله اگر شما فقط دو چیز متفاوت دارید شما خشن می خوابید، به این معنی است که

don't sleep very well but if you sleep rough  it means that you're like a [ __ ] sleeping on  

خیلی خوب نمی خوابید، اما اگر خشن می خوابید ، به این معنی است که شما مانند یک [ __ ] هستید که

a park bench yes sleeping rough you're not in a  bed you're sort of in somewhere unfamiliar maybe  

روی نیمکت پارک می خوابید، بله، خشن می خوابید، شما روی تخت نیستید، به نوعی در جایی ناآشنا شاید

on someone's floor or outside in on the grass  in a tent you would sleep rough wouldn't you  

روی زمین کسی یا بیرون روی چمن در چادر خشن بخوابید آیا شما نمی‌خواهید

yes yes sleeping rough not on a bed  uncomfortable yes it generally means  

بله بله، خشن می‌خوابید نه روی تخت ناراحت‌کننده بله، به طور کلی به این معنی است

you're sleeping in a place that is uncomfortable  like in the outdoors or maybe on a park bench  

شما در مکانی ناخوشایند می‌خوابید مثل بیرون از منزل یا شاید روی نیمکت پارک

mind your dogs always sleep rough don't they  rough a dog sleeps rough yes we get it steve  

توجه داشته باشید که سگ‌های شما همیشه خشن می‌خوابند، آیا سگ‌های خشن نمی‌خوابند. خشن می خوابد بله متوجه شدیم استیو

that is very funny anyway lovely to see you  all well i can't see you i can i can read you  

به هر حال خیلی خنده دار است دوست دارم ببینمت همه خوب من نمی توانم شما را ببینم می توانم می توانم شما را

lovely to be here i should say and uh see you  all hopefully the next week yes it was tata  

بخوانم   دوست دارم اینجا باشم باید بگویم و اوه شما را می بینم  امیدوارم هفته بعد بله تاتا بود

and don't forget steve what 15 years next week  it's the official birthday next sunday next is  

و فراموش نکن استیو 15 سال بعد در هفته بعد تولد رسمی است یکشنبه بعد

it actually on sunday on sunday next sunday 31st  of october the day my youtube channel was born

در واقع یکشنبه در یکشنبه یکشنبه بعد 31 اکتبر روزی که کانال یوتیوب من متولد شد

you've gone there steve i didn't  know that that wasn't very well done  

تو آنجا رفتی استیو من نمی دانستم که کارش خیلی خوب نبود

steve's walking off he's complaining he  said that was not very well done mr duncan  

استیو در حال راه افتادن است او شاکی است گفت که خیلی خوب کار نکردی آقای دانکن

you faded me away badly that was some bad fading  well it's almost time for me to say goodbye  

تو مرا بدجوری محو کردی که کمی محو شدم خوب تقریباً وقت

it's almost time for me to go it's almost  time to say goodbye to you and you and you  

آن است که خداحافظی کنم   تقریباً زمان رفتن من فرا رسیده است. برای خداحافظی با تو و تو و

see you tomorrow yes after  all that you've just watched  

شما   فردا شما را می بینید بله بعد از همه چیزهایی که اخیراً تماشا

there will be more of it tomorrow but  fortunately it will only be me tomorrow mr  

کرده اید   فردا موارد بیشتری خواهد بود اما خوشبختانه فردا فقط من خواهم بود آقای

steve will be doing something else apparently  he will be working you see there working

استیو کار دیگری انجام خواهد داد ظاهراً او کار خواهد

at least that's what he calls it see you tomorrow  then i will be back with you from 2 p.m uk time  

کرد. فردا می بینمت سپس از ساعت 2 بعدازظهر به وقت انگلستان با شما برمی گردم

and we will do this it will be a short live  stream tomorrow it will be one of our quick fixes  

و این کار را انجام می دهیم، فردا یک پخش زنده کوتاه خواهد بود، این یکی از راه حل های سریع ما

tomorrow just a short one nothing too long see you  tomorrow 2 p.m uk time we are going now thanks for  

خواهد بود   فردا فقط یک مورد کوتاه، خیلی طولانی، فردا ساعت 2 بعدازظهر می بینمت وقت انگلستان که اکنون می رویم با تشکر از

your company i will give you a few moments to  say goodbye to each other see you tomorrow 2  

شرکت شما، چند لحظه به شما فرصت می دهم تا با یکدیگر خداحافظی کنید فردا شما را می بینم،

p.m uk time it is monday tomorrow i will see  you then this is mr duncan and also mr steve

ساعت 2 بعدازظهر به وقت انگلستان، فردا دوشنبه است، شما را می بینم، سپس این آقای دانکن است و همچنین آقای استیو

oh yes i can hear the sound of boiling water in  the kettle that means one thing that a cup of tea  

اوه بله من می‌توان صدای جوشاندن آب را در کتری بشنوید، یعنی یک فنجان

is on the way see you tomorrow take care and of  course until the next time we meet right here  

چای در راه است، فردا می‌بینمت، مراقب باش و البته تا دفعه بعد که همین‌جا

on youtube which i hope will be tomorrow  you know what's coming next yes you do

در یوتیوب همدیگر را ملاقات می‌کنیم، که امیدوارم فردا باشد. می‌دانی چه خبر است. بعدی بله شما

ta ta for now

فعلا انجام بده