LIVE ENGLISH Lesson - 21st January 2018 - Trump! - Smacking Children - Newspapers - Words & Grammar

Having your own opinion isn't all that bad even though the things you think and

داشتن نظر شخصی آنقدرها هم بد نیست، حتی اگر چیزهایی که فکر می کنید و

say might make others get quite mad some people might get angry at the things you

می گویید ممکن است دیگران را کاملا عصبانی کنند، برخی از افراد ممکن است از چیزهایی که شما می گویید عصبانی شوند، چیزهایی را که

say they just don't see the things you care for in the same way but even if you

شما به آنها اهمیت می دهید به یک شکل نمی بینند. حتی اگر مخالف هستید،

disagree let me put your mind at rest to share your thoughts and points of view

اجازه دهید ذهنتان را آرام کنم تا افکار و دیدگاه‌هایتان را به اشتراک بگذارید،

really is the best because sometimes it is really good to get these things off

واقعاً بهترین است، زیرا گاهی اوقات خیلی خوب است که این چیزها را از سینه‌تان بردارید

your chest is there something you want to say do

، آیا چیزی وجود دارد که می‌خواهید بگویید

you have something to get off your chest well now is the time to do it because

آیا چیزی برای حذف کردن دارید؟ سینه شما خوب اکنون زمان انجام آن است زیرا

it's Sunday afternoon here in the UK it's two o'clock and this is live English

اینجا در انگلستان بعدازظهر یکشنبه است، ساعت دو است و این یک زنده انگلیسی است

do-do-do-do-do january sick and tired of you hanging around me

انجام دهید، انجام دهید، انجام دهید، ژانویه مریض و خسته از دور من آویزان هستید،

oh hello there Wow here we go again it is Sunday

سلام، وای اینجا ما دوباره رفتیم بعدازظهر یکشنبه است

afternoon and this is live English hello there hi everybody its mr. Duncan that's

و این یک زنده انگلیسی است سلام سلام به همه سلام آقای. دانکن اون

me in England how are you today are you okay

منم تو انگلیس امروز چطوری

I hope so are you happy I really really hope so

خوب هستی امیدوارم خوشحال باشی من واقعا امیدوارم

unlike the government buildings in the USA I am not closed

بر خلاف ساختمان های دولتی در ایالات متحده من تعطیل

I am fully open today open just for you live across the World Wide Web

نیستم امروز کاملاً باز هستم فقط برای شما که در سراسر وب زندگی می

it's the 21st of January already we are coming towards the end of January by the way...

کنید. در 21 ژانویه در حال حاضر به پایان ژانویه نزدیک می

happy new year

شویم ... سال نو مبارک ،

so here we go it's live English all away and of course we can't start the live

بنابراین ما می رویم ، همه چیز به زبان انگلیسی زنده است و البته ما نمی توانیم بدون ذکر چت زنده ، پخش زنده را شروع کنیم.

stream without mentioning the live chat oh look so many people are here already

بسیاری از مردم در حال حاضر اینجا هستند،

oh thank you very much for joining me today so many people already already

اوه خیلی از شما متشکرم که امروز به من ملحق شدید ، بسیاری از مردم قبلاً

joining me on the live chat hello MIDI yeah hello armed' hello and tone

در چت زنده به من ملحق شده اند سلام MIDI بله سلام مسلحانه سلام و زنگ

Ella hello to psycho and also to Belarus he is here hello Belarus II I know that

الا سلام به روانی و همچنین به بلاروس او اینجاست سلام بلاروس II می دانم اینکه

you are a very big fan of mine Owl Alamgir is also here lots of people

شما از طرفداران بسیار من هستید، جغد علمگیر نیز اینجاست که افراد زیادی

already joining me on the live chat I have a strange feeling today is going to

در چت زنده به من ملحق می شوند. من احساس عجیبی دارم که امروز

be a very busy one mr. Duncan says Sonya what is wrong with your hair well yes my

یک آقای بسیار شلوغ خواهد بود. دانکن می‌گوید سونیا موهایت چه مشکلی دارد، بله موهای من

hair does look a little strange today you are right

امروز کمی عجیب به نظر می‌رسند تو

all will be explained in a moment Pedro is here also Tomek hi there how are you

درست می‌گویی در یک لحظه توضیح داده می‌شود پدرو هم اینجاست تومک سلام تو چطوری

I've missed the last two of your live streams I was so bummed out if you are

من دو پخش زنده آخرت را از دست دادم من خیلی ناراحت شدم اگر شما

bummed out it means you are really disappointed you feel very deflated

را ناامید کردند، این بدان معنی است که شما واقعاً ناامید شده اید و در مورد چیزی احساس می کنید که هوا بسیار کم شده

about something also a car Terina is here watching in Jordan hello to you and

است، همچنین یک ماشین Terina اینجا در حال تماشای در اردن است سلام به شما و

also to Walid and mohamed saad and finally hello from bond street Debenhams

همچنین به ولید و محمد سعد و در نهایت سلام از خیابان باند Debenhams

from a sonal man I'm just wondering do they do the people at Bond Street

از یک من فقط به این فکر می کنم که آیا آنها با مردم در خیابان باند

debenhams do they mind you watching my livestream I'm sure they don't so it is

دبنهامز انجام می دهند.

Sunday it is the 21st of January and can you believe a year ago we were talking

all about Donald Trump in fact it was last January on the 20th of course

همه چیز درباره دونالد ترامپ صحبت می کنیم در واقع 20 ژانویه گذشته بود،

it was the day when Donald Trump became the president of the USA so here we are

البته روزی بود که دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده شد، بنابراین

one year later and there I was last year and that is why my hair looks strange

یک سال بعد اینجا هستیم و من سال گذشته آنجا بودم و به همین دلیل موهای من عجیب به نظر می رسد.

today fast forward one year and here we are

امروز یک سال به جلو می رویم و اینجا هستیم

today life is life can be do you like my Donald Trump hair I think it really does

امروز زندگی یعنی زندگی می‌توانی آیا موهای من دونالد ترامپ را دوست داشته باشی، فکر می‌کنم واقعاً به

suit me in fact I might keep it like this all the time because I think it

من می‌آید، در واقع ممکن است همیشه آن‌ها را همین‌طور نگه دارم، زیرا فکر می‌کنم

looks rather nice I look like a teenager so here we go lots of people on the live

خیلی زیبا به نظر می‌رسد، من شبیه یک نوجوان به نظر می‌رسم، بنابراین افراد زیادی به اینجا می‌رویم. در

chat and of course we can't have the live stream without asking you know

چت زنده و البته ما نمی‌توانیم پخش زنده را بدون اینکه بپرسیم می‌دانیم

what's coming next what was the view like this morning well let me just tell

بعد از آن چه می‌شود داشته باشیم، خوب اجازه دهید به

you now we had some snow yesterday and also we had some snow this morning look

شما بگویم که دیروز مقداری برف داشتیم و همچنین امروز صبح کمی برف داشتیم.

at that so there it is the view from my window this morning we had some snow yes

پس از پنجره من این منظره است امروز صبح ما مقداری برف داشتیم بله

more snow can you believe it just a few weeks ago we had lots and lots of snow

برف بیشتر بود، باورتان می شود همین چند هفته پیش برف بسیار زیادی باریده بودیم

and the snow has returned although to be honest the snow is already going it's

و برف برگشته است، اگرچه صادقانه بگویم برف از قبل می بارد. در

already melting so I don't think this particular snow is going to stay for for

حال حاضر در حال ذوب شدن است، بنابراین فکر نمی‌کنم این برف خاص برای مدت طولانی باقی بماند،

very long so there it is the view this morning and we will be going outside

بنابراین این منظره امروز صبح است و ما

into the snow not live but yesterday mr. Steve and I we both have a lovely

نه زنده، بلکه دیروز به بیرون برف خواهیم رفت. من و استیو ما هر دو

Saturday walk in the snow and you will see that a little bit later on

شنبه یک پیاده روی دوست داشتنی در برف داریم و شما آن را کمی بعد امروز خواهید دید،

today so please don't go away stay exactly where you are because there are

پس لطفاً نروید دقیقاً همان جایی که هستید بمانید زیرا

lots of things coming today we have questions of course today's

امروز چیزهای زیادی در راه است ، البته امروز سؤالاتی داریم.

questions do you ever buy a newspaper do you ever buy or read a newspaper and

سوالات آیا تا به حال روزنامه میخرید آیا تا به حال روزنامه میخرید یا می خوانید و

where do you normally where do normally get your news from so when you

به طور معمول اخبار خود را از کجا می گیرید، بنابراین وقتی اخبار را می

read the news or listen to the news or maybe you do both do you ever buy a

خوانید یا به اخبار گوش می دهید یا شاید هر دو را انجام می دهید، روزنامه می خرید.

newspaper so many people these days tend to get their news from the internet

این روزها بسیاری از مردم تمایل دارند اخبار خود را از اینترنت دریافت کنند

sometimes the news is very reliable but sometimes the news is not very reliable

گاهی اوقات اخبار بسیار موثق هستند اما گاهی اوقات اخبار خیلی موثق نیستند

sometimes the news can be inaccurate oh I love that word inaccurate if something

گاهی اوقات اخبار می توانند نادرست باشند آه من عاشق این کلمه نادرست هستم اگر

is inaccurate it means it is wrong it is being done mistakenly it is inaccurate

چیزی نادرست باشد به این معنی است که اشتباه است اشتباه انجام شده نادرست است،

so do you ever read a newspaper it would appear that nowadays because of the

بنابراین آیا تا به حال روزنامه ای را می خوانید به نظر می رسد که امروزه به دلیل

internet fewer and fewer people are reading newspapers so many newspapers

اینترنت، تعداد کمتری از مردم روزنامه می خوانند، روزنامه های بسیاری

are now suffering because many people are getting their news from this

در حال حاضر رنج می برند زیرا بسیاری از مردم اخبار خود را از این طریق دریافت می کنند. m این

particular place the Internet would you like to play a very quick game

مکان خاص اینترنت دوست دارید یک بازی خیلی سریع انجام دهید

would you like to play a very very quick game okay it's time now to play spot the

آیا می خواهید یک بازی بسیار سریع انجام دهید خوب اکنون وقت آن است که اسب را نقطه ای بازی کنید آیا

horse can you see the horse can you spot the horse this is a very quick game can

می توانید اسب را ببینید آیا می توانید اسب را ببینید این یک بازی بسیار سریع است

you see the horse oh there it is yes we can all spot the horse so there it was

می‌توانی اسب را ببینی، اوه، بله، همه ما می‌توانیم اسب را ببینیم ، بنابراین آن‌جا

that was a very quick game the horse is gone now I hope you enjoyed that a very

بود که یک بازی بسیار سریع

unusual sight from my window this morning there was a horse running around

بود.

on its own of course winter is here at the moment I don't like winter very much

طبیعتاً در حال حاضر زمستان اینجاست، من زمستان را خیلی

I don't like it when it's wet when it rains I don't mind the snow the snow is

دوست ندارم، وقتی باران خیس است دوست ندارم، برف مهم نیست، برف

okay but I don't like it when it's cold and raining I hate it so much but there

خوب است، اما من آن را دوست ندارم وقتی هوا سرد است و باران می بارد من خیلی از آن متنفرم اما چیزهای خوبی وجود دارد

is some good because in my garden this week I noticed

زیرا در باغ من این هفته متوجه شدم

that there it is the first signs of spring have appeared Oh can you see what

که آنجا اولین نشانه های بهار ظاهر شده است اوه می توانید ببینید

is coming up in my garden yes this week I noticed that the spring flowers are

در باغ من چه اتفاقی می افتد بله این هفته متوجه شدم که گل های بهاری در

already coming up so there you can see some daffodils starting to grow in the

حال آمدن هستند، بنابراین می توانید تعدادی نرگس را ببینید که در آن شروع به رشد کرده اند

garden and I always get very excited when this happens because do you know

باغ و من همیشه وقتی این اتفاق می افتد بسیار هیجان زده می شوم زیرا می دانید

why because it means that spring is on the way so because I don't really like

چرا زیرا به این معنی است که بهار در راه است بنابراین چون من واقعاً

winter very much I don't mind the snow the snow is ok but but but to be honest

زمستان را خیلی دوست ندارم از برف مهم نیستم برف خوب است اما اما

with you I always feel very excited when spring starts to arrive and there you

با شما روراست باشم من همیشه وقتی بهار شروع می شود بسیار هیجان زده می شوم و در آنجا می

can see some lovely snowdrops can you see the snowdrops very beautiful flowers

توانید چند قطره برف دوست داشتنی را ببینید آیا می توانید گل های برفی را ببینید که گل های بسیار زیبایی دارند

so at the moment there are lots of spring flowers beginning to come up so I

بنابراین در حال حاضر گل های بهاری زیادی شروع به رشد کرده اند بنابراین من

feel rather excited about that to be honest and of course one of my most

نسبت به آن احساس هیجان دارم که صادقانه بگویم و البته یکی از محبوب ترین

favorite times of the year is spring however we are still in the throes of

زمان های سال من بهار است، اما ما هنوز در اوج

winter sadly winter is still here we had some

زمستان هستیم، متأسفانه زمستان هنوز اینجاست،

snow yesterday and also we had some snow this morning as well but the good news

دیروز کمی برف داشتیم و همچنین امروز صبح کمی برف داشتیم، اما خوب است خبر

is that the spring flowers are already they are already starting to emerge oh

این است که گل‌های بهاری از قبل شروع به ظهور کرده‌اند،

there's another nice word emerge if something emerges it starts to appear it

اوه، یک کلمه خوب دیگر ظاهر می‌شود، اگر چیزی ظاهر می‌شود شروع به ظاهر شدن می‌کند

emerges oh lovely some lovely lovely lovely words coming up later on we have

، اوه دوست‌داشتنی برخی از کلمات دوست‌داشتنی دوست‌داشتنی دوست‌داشتنی که بعداً مطرح می‌شوند، وجود دارد

mr. Steve of course thank you very much for all those who said they enjoyed

. البته استیو از همه کسانی که گفتند از

watching to Steve doing his exercises well for

تماشای استیو که تمریناتش را به خوبی انجام می‌دهد بسیار

those who like that for those who enjoyed it here it is again he'll say

mr. Steve coming today and we're doing something a little bit different now I'm

متشکرم. استیو امروز می آید و ما در حال انجام کاری کمی متفاوت هستیم

not sure if we are going to actually do this but it's something we have planned

، مطمئن نیستم که واقعاً این کار را انجام دهیم یا نه، اما این چیزی است که ما

for the final half-hour today now of course there are many people on YouTube

برای نیم ساعت پایانی امروز برنامه ریزی کرده بودیم، البته افراد زیادی در YouTube هستند

doing all sorts of things there are people talking about movies there are

که انجام می دهند. همه جور چیزهایی هستند که مردم در مورد فیلم ها صحبت می کنند،

people who are talking about computer games and there are people who are

افرادی هستند که در مورد بازی های رایانه ای صحبت می کنند و افرادی هستند که در

talking about makeup when we put when we talk about makeup we mean cosmetics so

مورد آرایش صحبت می کنند وقتی که ما در مورد آرایش صحبت می کنیم منظورمان لوازم آرایشی است، بنابراین

cosmetics makeup the way people appear and one of the questions today will be

لوازم آرایشی آرایش به شکل ظاهری افراد است و یکی از سوالات امروز

about the way you look now as we get older it's true as we get older because

در مورد ظاهر شما در حال حاضر با بزرگتر شدن ما درست است زیرا

we all do we all get older eventually some faster than others I will today

همه ما پیرتر می شویم و در نهایت برخی سریعتر از دیگران

hopefully be having a makeover now this is something that mr. Steve mentioned

پیر می شویم. استیو

the other week not not here but away from the live stream mr. Steve says here

هفته دیگر را نه در اینجا بلکه به دور از پخش زنده آقای. استیو در اینجا می‌گوید

Duncan you know sometimes you appear on camera have you ever thought about Matt

دانکن می‌دانی که گاهی اوقات جلوی دوربین ظاهر می‌شوی، آیا تا به حال به این فکر کرده‌ای

wearing some makeup when you do the live stream now of course these days both men

که وقتی پخش زنده را پخش می‌کنی، کمی آرایش داشته باشد، البته این روزها هم

and women wear makeup especially when they appear on television or in movies

زن و هم مرد آرایش می‌کنند، مخصوصاً وقتی در تلویزیون یا فیلم ظاهر می‌شوند،

so even men have a little bit of makeup on their face so what do you think

بنابراین حتی مردان هم آرایش می‌کنند. کمی آرایش روی صورتشان، پس به نظر شما چه

do you think I should have a makeover in the last half-hour

فکر می‌کنید که من باید در نیم ساعت گذشته آرایش

I will let you decide so mr. Steve has offered very kindly I don't know how

کنم، به شما اجازه می‌دهم تصمیم بگیرید تا آقای. استیو خیلی مهربانانه پیشنهاد کرده است، نمی دانم چقدر

well this is going to go I have a feeling it's going to be a big disaster

خوب پیش می رود، احساس می کنم که فاجعه بزرگی خواهد بود،

but mr. Steve wants to give me a makeover today apparently because he

اما آقای. استیو می خواهد امروز ظاهراً مرا تغییر دهد، زیرا او

does acting from time to time he likes to appear on the stage and perform he he

هر از گاهی بازیگری می کند، دوست دارد روی صحنه ظاهر شود و اجرا کند، او

sometimes wears a little bit of makeup on his face so he's decided to give me a

گاهی اوقات کمی روی صورتش آرایش می کند، بنابراین تصمیم گرفته است که به من

makeover would you like to see that later because we are going to do it live

تغییری بدهد. ببینید که بعداً چون قرار است آن را به

it isn't recorded it will be live during the last half hour of the show so would

صورت زنده انجام دهیم، ضبط نشده است، در نیم ساعت آخر نمایش پخش می شود، بنابراین می

you like to see that we're not doing it yet I have to save at least some of my

خواهید ببینید که ما هنوز این کار را انجام نمی دهیم، من باید حداقل مقداری از برنامه را ذخیره کنم.

dignity some of it so today we have questions do you buy a newspaper

برخی از آن ها را وقار من می دانم، بنابراین امروز ما سؤالاتی داریم که آیا روزنامه می خرید

apparently fewer and fewer people are buying newspapers and another one

ظاهراً افراد کمتری روزنامه می خرند و یکی دیگر

because another question here now this is an interesting question because here

زیرا سؤال دیگری در اینجا اکنون سؤال جالبی است زیرا در اینجا

in the UK we are about to decide whether or not we should ban parents smacking

در انگلستان ما در حال تصمیم گیری هستیم که آیا ما یا نه باید والدین را منع کنیم

their children so should we be able to hit or smack our children when they are

که بچه‌هایشان را بزنند، بنابراین آیا ما می‌توانیم وقتی بچه‌هایمان را شیطون می‌کنند ضربه بزنیم یا آن‌ها را

naughty is it okay for a parent to hit their child now I remember years

بکوبیم، آیا این اشکالی ندارد که والدین بچه‌شان را بزنند، یادم می‌آید سال‌ها

ago it was a common sight to see parents especially in supermarkets when the

پیش، دیدن والدین به‌خصوص در سوپرمارکت‌ها زمانی که

child was getting very angry in having a tantrum like that and the parent would

بچه‌ها دریافت شد خیلی عصبانی بودن از این‌طوری که والدین

slap the child would slap the child so sometimes they would slap them on their

به کودک سیلی می‌زد، به کودک سیلی می‌زد، بنابراین گاهی به بدنش سیلی می‌زدند

body or if it was a girl or maybe a boy in shorts they would

یا اگر دختر بود یا شاید پسری با شلوارک، به

slap his legs so the child would be punished in the shop in front of

پاهای او سیلی می‌زدند تا کودک سیلی بزند. در مغازه جلوی همه تنبیه شوید

everyone and quite often the child would cry even more so it didn't stop the

و اغلب اوقات کودک حتی بیشتر گریه می‌کرد، بنابراین مانع از عصبانیت کودک نمی‌شد و این کار را ادامه

child from having a tantrum it carried on doing it so do you think it's a good

می‌داد، بنابراین فکر می‌کنید این ایده خوبی

idea because I know in some places people still think that the child should

است زیرا من می‌دانم در بعضی جاها مردم هنوز فکر می‌کنم که بچه

have a little smack now and again I remember when I was in China I remember

باید کمی خوش بگذرد و دوباره یادم می‌آید وقتی در چین بودم، به یاد

I was teaching some some very young children in kindergarten and the parents

می‌آورم که در مهدکودک به چند کودک بسیار خردسال آموزش می‌دادم و والدین

were there and one of the the young children

آنجا بودند و یکی از بچه‌های خردسال

couldn't remember something that I'd said to them they couldn't remember the

چیزی را به خاطر نمی‌آورد که من به آنها گفته بودم که آنها کلمات را به خاطر نمی آورند

words and the parent I still can't believe this the parent went over to the

و پدر و مادر هنوز نمی توانم این را باور کنم که پدر یا مادر به سمت

child and hitter hit the child so hard and then the child started crying and it

کودک رفت و ضربه محکمی به کودک زد و سپس کودک شروع به گریه کرد و این

was horrible and bear in mind please bear in mind that the child was only

وحشتناک بود و تحمل کنید. ذهن لطفا به خاطر داشته باشید که چی

around four years old and I felt terrible because I felt responsible

حدوداً چهار ساله بودم و احساس وحشتناکی می‌کردم، زیرا احساس مسئولیت می‌کردم،

so because the child couldn't recite the things hide I'd said to her the parent

بنابراین چون کودک نمی‌توانست چیزهای پنهانی را که به او گفته بودم بخواند،

got very angry and started to beat the child I felt really really upset and

والدین بسیار عصبانی شدند و شروع به کتک زدن کودک کردند، من واقعاً احساس ناراحتی

it's something I always remember very very strongly when I think about my time

کردم و این چیزی که من همیشه وقتی به زمان خود به ویژه آموزش به کودکان بسیار خردسال فکر می کنم، به شدت به یاد می آورم،

especially teaching very young children because sometimes the parents were very

زیرا گاهی اوقات والدین بسیار

impatient and this is something you might be aware of in China some Chinese

بی حوصله بودند و این چیزی است که ممکن است در چین از آن آگاه باشید، برخی از

parents they really do force their children to learn things almost

والدین چینی واقعاً فرزندان خود را مجبور می کنند تا چیزهایی را تقریباً تهاجمی یاد بگیرند.

aggressively so yes I did feel I did feel very sad about that lots of other

بنابراین بله، من احساس کردم از این که خیلی چیزهای دیگر

things coming today we're going to have a lesson about news where do you get

امروز در راه است بسیار ناراحت شدم، ما یک درس در مورد اخبار خواهیم داشت که

your news from do you ever buy a newspaper one or two people are already

اخبار خود را از کجا می گیرید آیا تا به حال روزنامه ای می خریدید که یکی دو نفر در حال حاضر در حال

talking on the live chat let's have another look at

صحبت در این زمینه هستند. چت زنده بیایید نگاهی دیگر

the live chat shall we here we go Eugene thinks hitting children is a type of

به چت زنده بیندازیم آیا می‌خواهیم اینجا برویم یوجین فکر می‌کند کتک زدن کودکان نوعی

cruelty people should talk to their children and explain a situation to them

ظلم است، مردم باید مانند انسان‌های عادی با بچه‌هایشان صحبت کنند و شرایط را برایشان توضیح دهند.

just like normal humans Bella thinks that is so sad

a فکر می کند که خیلی غم انگیز است

Oh what what what is sad do you mean my story about when I was in China yes I

اوه چه چیزی غم انگیز است منظور شما داستان من در مورد زمانی که در چین بودم بله من

think so so some people think that smacking or punishing your child by

فکر می کنم بنابراین برخی از مردم فکر می کنند که کتک زدن یا تنبیه فرزند خود با

hitting them is is wrong Belarusian says my mother buys the

زدن او اشتباه است بلاروسی می گوید مادرم

newspaper every day and when I visit her I always like to read the headlines of

روزنامه می خرد هر روز و وقتی به او سر می‌زنم، همیشه دوست دارم سرفصل‌ها را بخوانم،

course headlines are the main stories so normally on the front of a newspaper you

البته سرفصل‌ها داستان‌های اصلی هستند، بنابراین معمولاً در جلوی یک روزنامه

will see the headlines the main stories hamster predictions says we are reading

، تیترها را می‌بینید.

news on the Internet and I think maybe you are not unusual

شاید شما در آنجا غیرعادی نباشید

there because a lot of people now do that many people now tend to get their

زیرا بسیاری از مردم اکنون این کار را انجام می دهند که بسیاری از مردم اکنون تمایل دارند

news from the internet of course the danger of that is that sometimes the

اخبار خود را از اینترنت دریافت کنند، البته خطر آن این است که گاهی اوقات

news that is reported over the Internet can be inaccurate in accurate rule Maria

اخباری که از طریق اینترنت گزارش می شود ممکن است با قاعده دقیقی که ماریا می گوید نادرست باشد.

says oh I love the way you speak English mr. Duncan thank you very much I've been

اوه من عاشق زبان انگلیسی شما هستم آقای. دانکن بسیار متشکرم من

practicing all my life to speak English so I hope it is okay Tetsu yeah Tetsu

تمام عمرم برای صحبت کردن به زبان انگلیسی تمرین کرده ام، بنابراین امیدوارم مشکلی پیش نیاید تتسو بله تتسو

yeah is here I think that beating a child will have the opposite effect in

بله، من فکر می کنم کتک زدن یک کودک در نهایت نتیجه معکوس

the end yes I think so so so maybe if you punish the child too harshly it can

خواهد داشت بله، من فکر می کنم اینطور است، پس شاید اگر شما کودک را خیلی شدید تنبیه می کنید

actually have the opposite effect why is your hair brown oh if your hair was

در واقع می تواند نتیجه معکوس داشته باشد چرا موهای شما قهوه ای است آه اگر موهای شما

Brown it would look better do you think so this is my this is my Donald Trump

قهوه ای بود بهتر به نظر می رسید آیا فکر می کنید پس این موهای من است این موهای دونالد ترامپ من است

hair because of course it's one year since Donald Trump became the president

زیرا البته یک سال از دونالد ترامپ می گذرد. رئیس جمهور

and there I am there I am one year ago doing my special livestream way back one

شدم و من آنجا هستم من یک سال پیش هستم که یک سال پیش پخش زنده ویژه خود را انجام دادم،

year ago yesterday yes true and I stayed on for three hours

بله درست است و من سه ساعت در آنجا ماندم، آن را

I remember that very well and here we are one year later and we are all still

خوب به یاد دارم و یک سال بعد اینجا هستیم و همه ما هنوز

here hooray to that we have the mystery idioms we also have the mystery object

اینجا هستیم حیف که ما اصطلاحات اسرارآمیز را داریم ما شیء رمز و راز را

today I have something here in a plastic bag but what is it so the mystery object

هم داریم امروز من چیزی اینجا در یک کیسه پلاستیکی دارم اما آن چیست پس شی مرموز

if I remember I will show you the mystery object later on also we have the

اگر به یاد بیاورم بعداً شی مرموز را به شما نشان خواهم داد همچنین

mystery idioms as well would you like to see today's mystery idioms now they are

اصطلاحات اسرارآمیز را داریم به عنوان خوب دوست داری تی را ببینی اصطلاحات اسرارآمیز oday اکنون

a little different today because they aren't pictures they are actually video

کمی متفاوت هستند، زیرا آنها عکس نیستند، در واقع

clips it's something a little different so today we are we are going to show

کلیپ های ویدئویی هستند، کمی متفاوت است، بنابراین امروز می خواهیم

some video clips as part of our mystery idioms and here they come right now so

چند کلیپ ویدیویی را به عنوان بخشی از اصطلاحات رمزآلود خود نشان دهیم و آنها هم اکنون می آیند بنابراین

here is the first mystery idiom Bert what is it what is the mystery idiom

اینجا اولین اصطلاح اسرارآمیز است Bert چیست این اصطلاح رمز و راز

here is the second mystery idiom so there they are - mystery idioms but what

چیست در اینجا اصطلاح رمز و راز دوم است بنابراین آنها وجود دارند - اصطلاحات اسرارآمیز اما

are they and of course they are a little different today because they are video

آنها چیست و البته امروز کمی متفاوت هستند زیرا

clips normally they are pictures and here is the first one again so there

آنها معمولاً کلیپ های ویدیویی هستند. عکس ها و اینجا دوباره اولی است پس

they are the mystery idioms Bert the question is what are they don't

اصطلاحات اسرارآمیز وجود دارد برت سوال این است که آنها چه هستند نگران نباشید

worry I will give you the answers towards the end of today's live stream

تا پایان پخش زنده امروز به شما پاسخ

don't forget I am with you until four o'clock

خواهم داد فراموش نکنید تا ساعت چهار با شما هستم "ساعت به

UK time in the first hour we have lots of different things and in the second

وقت انگلستان در ساعت اول ما چیزهای مختلف زیادی داریم و در

hour after three o'clock of course it's mr. Steve and today we

ساعت دوم بعد از ساعت سه بعد از ظهر البته آقای. استیو و امروز

will be talking about something very dramatic something very dramatic

در مورد یک اتفاق بسیار دراماتیک صحبت خواهیم کرد، اتفاقی بسیار دراماتیک

happened to mr. Steve during the week we will be talking all about that and

برای آقای. استیو در طول هفته در مورد آن صحبت خواهیم کرد و

showing you some photographs relating to the very dramatic thing that happened to

تعدادی عکس در رابطه با اتفاق بسیار دراماتیکی که برای آقای اتفاق افتاد به شما نشان خواهیم داد

mr. Steve during the week all I'm going to say is that it involves his car

. استیو در طول هفته تنها چیزی که می‌خواهم بگویم این است که ماشین او را درگیر می‌کند و

that's all I'm saying for now now yesterday we went out for a lovely walk

این تنها چیزی است که فعلاً می‌گویم دیروز برای یک پیاده‌روی دوست‌داشتنی بیرون رفتیم،

would you like to see mr. Steve and myself and this is something we did

دوست دارید آقای را ببینید. استیو و من و این کاری است که ما

yesterday during the the heavy snow lots of things yesterday going on but mr.

دیروز در برف سنگین انجام دادیم.

Steve and myself we went into town we had something to eat and then on the way

من و استیو به شهر رفتیم و چیزی برای خوردن داشتیم و سپس در راه

back home we decided to play a little game and the game is called what's

بازگشت به خانه تصمیم گرفتیم یک بازی کوچک انجام دهیم و بازی به نام what's

inside mr. Steve's bag

inside Mr. کیف استیو

doo-doo-doo-doo doo-doo-doo-doo it's a Saturday afternoon and I cannot

Doo-Doo-Doo-Doo-Doo-Doo- Doo یک بعد از ظهر شنبه است و من نمی

see a thing oh my goodness look how misty it is and can you see it has been

توانم چیزی را ببینم اوه من به نظر می رسد چقدر مه آلود است و می توانید ببینید که این

snowing and of course it isn't just me here at the moment it is also mr. Steve

بارش برف بوده است و البته این فقط نیست من اینجا در حال حاضر آن را نیز آقای. استیو

but where is he where is mr. Steve there is mr. Steve hi

اما او کجاست آقای. استیو آنجا آقای است. استیو سلام

Steve are you are you okay I'm very well thank you mr. Duncan apart from it being

استیو هستی تو خوبی من خیلی خوبم ممنونم آقای. دانکن جدا از این

a little misty and it's been snowing quite heavily hasn't it but it's as you

که کمی مه آلود است و برف بسیار سنگینی هم می بارید، نه، اما همانطور که

can see but it's gone now it's just we're left with low clouds

می بینید اینطور است، اما اکنون از بین رفته است، فقط ما با ابرهای

mist low cloud so it's very atmospheric as they say yes the the view the view is

کم مه و ابر کم مانده ایم، بنابراین هوا بسیار جوی است همانطور که می گویند بله. منظره

incredible I mean look how misty and murky everything looks it looks like

باورنکردنی است منظورم این است که نگاه کنید چقدر مه آلود و کدر به نظر می رسد، به نظر می رسد

something from a horror movie it looks like something from from a very creepy

چیزی از یک فیلم ترسناک است، به نظر می رسد چیزی از یک فیلم بسیار ترسناک

film like I keep expecting something to come out of the Mist and and jump on us

است، مثل اینکه من مدام انتظار دارم چیزی از مه بیرون بیاید و روی ما بپرد

mr. Steve was just doing a very creepy face let's have a look oh my goodness

آقای. استیو فقط یک چهره وحشتناک انجام می داد، بیایید نگاهی بیندازیم وای خدای من

it's it's it's it's horrible kill it with fire we've just we've just had a

، این وحشتناک است آن را با آتش بکشید، ما فقط یک

Saturday meal haven't wicken today we're full up and we were going to go straight

غذای شنبه خوردیم، امروز ما سیر شدیم و می رفتیم مستقیم به

home because it was so cold mr. Duncan wanted to do some filming but it was so

خانه بروم چون هوا خیلی سرد بود آقا. دانکن می‌خواست فیلمبرداری کند

cold he said there are gonna go straight back home but then we stopped here it's

اما خیلی سرد بود، او گفت که می‌خواهیم مستقیم به خانه برگردیم، اما بعد اینجا توقف کردیم،

very calm very still and we thought we'd show you what we'd bought in town yes

خیلی آرام است و فکر کردیم که به شما نشان دهیم چه چیزی در شهر خریده‌ایم، بله،

we're going to play a new game called what's in mr. Steve's bag so there is

ما می‌رویم. برای انجام یک بازی جدید به نام what's in mr. کیف استیو پس کیسه وجود دارد،

the bag can you see the bag there it is mr. Steve has it firmly grasped in his

آیا می توانید کیف را در آنجا ببینید آقای آقای است. استیو آن را محکم در

hand he's going to show is now what is in the bag because we have something

دست گرفته است و می‌خواهد نشان دهد که اکنون چیزی است که در کیف است، زیرا ما چیز

very lovely to show you so come on mr. Steve please tell us what is in your bag

بسیار دوست‌داشتنی داریم که به شما نشان دهیم، پس آقا بیایید. استیو لطفاً هفته گذشته به ما بگویید چه چیزی در کیف شما وجود دارد

well last week of course it was the bread this which is in the rucksack

، البته این نانی است که در کوله پشتی

there so this is something we can eat later on in the week look at that it's a

وجود دارد، بنابراین این چیزی است که می توانیم بعداً در هفته بخوریم، به این نگاه کنید که این

frozen pizza a pizza in this case four cheese with a stuffed crust and three

یک پیتزا یخ زده و پیتزا در این مورد چهار است. پنیر با پوسته شکم پر و سه

pounds that cost as you can see so we'll get that in the freezer when we get back

پوند که همانطور که می بینید هزینه دارد، پس وقتی به خانه برگشتیم آن را در فریزر می گیریم

home and then we will have it with some baked beans as a quick meal a quick meal

و سپس آن را با مقداری لوبیا پخته به عنوان یک غذای سریع می خوریم، یک غذای سریع

one of these days during next week of course there is one thing that everyone

در یکی از این روزها البته در هفته آینده یک چیز وجود دارد که

is going to say they are all going to say mr. Duncan mr. Steve that is a very

همه می گویند همه آنها قرار است بگویند آقای. آقای دانکن استیو که یک

unhealthy meal because it contains lots of fat in bad things let's have a look

وعده غذایی بسیار ناسالم است زیرا حاوی مقدار زیادی چربی است، بیایید نگاهی

at the fat content per half a pizza 26 grams that's not bad actually that's not

به محتوای چربی هر نصف پیتزا 26 گرم داشته باشیم که بد نیست در واقع

bad for a pizza it's

برای یک پیتزا بد نیست، این یک پیتزا

a healthy one this one but delicious we will have that in the week with some

سالم است اما خوشمزه است. آن را در هفته با مقداری

baked beans and I should put some curry flavor in the beans because I like curry

لوبیا پخته بخورید و من باید مقداری طعم کاری در لوبیاها بریزم، زیرا من

flavored beans and when I'm going out that'll be a 10 minute meal in the oven

لوبیاهای با طعم کاری را دوست دارم و وقتی بیرون می روم، یک وعده غذایی 10 دقیقه ای در فر

on the table and I'm out so that's the pizza I must I must admit this is a very

روی میز خواهد بود. بیرون پس این پیتزا است، باید اعتراف کنم که این یک

surreal moment of time because we're standing here on a very very cold and

لحظه بسیار سورئال از زمان است، زیرا ما در یک روز بسیار سرد و ناراحت کننده اینجا ایستاده

dismal day it was snowing this morning we actually had quite a lot of snow and

ایم، امروز صبح برف باریده بود، ما در واقع برف بسیار زیادی داشتیم و

I must admit I'm quite surprised by the amount of snow that's fallen and now

باید اعتراف کنم که من از میزان برفی که باریده کاملا متعجب هستم و اکنون

look you can see that it is very misty very murky today so it's Saturday at the

نگاه کنید، می بینید که امروز بسیار مه آلود است، بنابراین در حال حاضر شنبه است،

moment so this particular section you are watching now isn't live but don't

بنابراین این بخش خاصی که اکنون تماشا می کنید پخش زنده نیست، اما نگران نباشید

worry we will be going live to the studio in a few moments but mr. Steve

چند لحظه دیگر به استودیو می رویم اما آقای.

has something else in the bag Oh so what do you have now mr. Steve we've

استیو چیز دیگری در کیف دارد اوه پس الان چی داری آقای. استیو که

just had we've just had unhealthy pizza and now we've got unhealthy chocolate

همین الان خوردیم پیتزای ناسالم خوردیم و حالا پیتزای شکلاتی ناسالم

pizza with chocolate for dessert there we go so we're carrying on the

با شکلات برای دسر داریم، پس می‌رویم

healthy theme for one day this week actually there's another one in here so

این هفته برای یک روز موضوع سالم را ادامه می‌دهیم، در واقع یک مورد دیگر در اینجا وجود دارد.

there's three bars of chocolate in here but all is not lost that's very bad for

سه تخته شکلات در اینجا وجود دارد، اما همه چیز از بین نمی رود که

your teeth so I've bought some toothpaste as well just to clean my

برای دندان های شما بسیار مضر است، بنابراین من مقداری خمیر دندان نیز خریدم تا دندان هایم را

teeth afterwards and this is a snip at only a pound for this excellent

بعد از آن تمیز کنم و این فقط یک پوند برای این

toothpaste so so that's a tube of toothpaste show it us again so we have

خمیر دندان عالی است، بنابراین لوله خمیردندان را دوباره به ما نشان دهید تا

we have the unhealthy food we have the chocolate and then afterwards we can

ما غذای ناسالم را داشته باشیم و شکلات را داشته باشیم و بعد از آن می توانیم با این لوله خمیردندان

clean all of the all of the junk food from between our teeth with this tube of

تمام مواد غذایی ناسالم را از بین دندان هایمان پاک کنیم،

toothpaste so how much was how much was that Steve I think I just said it was a

پس چقدر بود که چقدر بود. استیو فکر می‌کنم فقط گفتم یک

pound there we go just one pound that's very true

پوند است، ما فقط یک پوند می‌رویم که بسیار درست

that's amazing that that's so cheap so is there anything else in there if we're

است، شگفت‌انگیز است که بسیار ارزان است، پس آیا چیز دیگری در آنجا وجود دارد اگر

here for much longer oh this pizzas frozen I'm gonna have to put it in the

برای مدت طولانی‌تری اینجا باشیم، آه این پیتزاهای یخ زده، من باید آن را در

snow to keep it cold I have a have a strange feeling that the the pizza is

برف قرار دهید تا سرد بماند احساس عجیبی است که پیتزا آب

not going to thaw out but look at the view isn't that beautiful it feels so

نمی‌شود، اما به منظره نگاه کنید آنقدرها هم زیبا نیست که احساس می‌کنید،

it's it's almost it's almost slightly sinister because it's murky it's very

بنابراین تقریباً کمی شوم است، زیرا تاریک است،

very damp and of course we had lots of snow this morning I must admit I was

خیلی مرطوب است و البته امروز صبح برف زیادی داشتیم. باید اعتراف کنم که

slightly surprised just as Steve was weren't you you were very surprised this

کمی شگفت زده شدم، همان طور که استیو، تو نبودی،

morning when you opened the curtains and you saw all of the snow falling yes I

امروز صبح وقتی پرده ها را باز کردی و دیدی که تمام برف در حال باریدن است، خیلی متعجب شدی، بله،

hope it doesn't last because had a bit of a drama this week which we will

امیدوارم که دوام نیاورد، زیرا این کمی درام بود. هفته ای که

reveal yes we're going to talk about mr. Steve's very dramatic moment this week

فاش خواهیم کرد بله، در مورد آقای صحبت خواهیم کرد. لحظه بسیار دراماتیک استیو در این

something quite terrible happened whilst mr. Steve was driving during the week

هفته اتفاق بسیار وحشتناکی رخ داد در حالی که آقای. استیو در طول هفته رانندگی می‌کرد،

can you believe it so it did actually happen and it happened to mr. Steve and

باورتان می‌شود که واقعاً این اتفاق افتاد و برای آقا اتفاق افتاد. استیو و

he will be recalling the story the whole story of his dramatic moment on the road

او کمی بعد داستان کل داستان لحظه دراماتیک خود را

a little bit later on but now I think we will go back to the studio because I

در جاده به یاد می آورند اما اکنون فکر می کنم ما به استودیو برمی گردیم زیرا من شما

don't know about you Steve but I am absolutely freezing cold so am i but I'm

را نمی دانم استیو اما من کاملاً سردم است. آیا من هستم

not as cold as I would be because I've got long johns on under my trousers long

اما من آنقدر سرد نیستم که زیر شلوارم شلوار بلند است

johns of long johns are very useful because you can wear them under your

trousers I think mr. Steve is going to show us there we go oh my calves I've

. استیو قرار است آنجا را به ما نشان دهد ما برویم اوه گوساله‌های من من

got big calves there my Long John underneath my trousers so there's this

ساقچه‌های بزرگی دارم لانگ جان من در زیر شلوارم، بنابراین این

Steve showing off about his sexy legs again but yes mr. Steve is wearing an

استیو دوباره پاهای جذابش را نشان می‌دهد، اما بله آقای. استیو یک

extra layer of material under his trousers and we call them long johns

لایه مواد اضافی زیر شلوارش پوشیده است و ما به آنها می گوییم جان های بلند

they can't hear you Steve right wait there a minute I have to

آنها نمی توانند صدای شما را بشنوند استیو درست همانجا صبر کن یک دقیقه باید

point the microphone toward you here we go

میکروفون را به سمت تو

mr. mr. Duncan hasn't got his long johns on so he's cold

بگیرم. آقای. دانکن لباس‌های بلندش را نپوشیده است، بنابراین سرد است

yes I'm freezing I'm actually freezing cold because I only have my jeans on but

بله من یخ می‌زنم، من در واقع سردم است زیرا فقط شلوار جینم را پوشیده‌ام اما

nothing underneath absolutely boiling hot I don't need to take some layers off

هیچ چیز زیر آن کاملاً داغ نیست.

so so now Steve is just showing off so we'll go back to the studio now we'll

فقط خودنمایی می کند، بنابراین ما به استودیو برمی گردیم و اکنون

join mr. Duncan and a little bit later on you will be live as well about you

به آقای. دانکن و اندکی بعد، شما نیز در مورد شما

Steve I will be yes live as life can be as live as you can be which is as live

زنده خواهید بود استیو من خواهم بود بله، زندگی می‌تواند به همان اندازه که شما می‌توانید زنده باشید، که واقعاً به همان اندازه زنده

as anyone really and that is pretty live so we'll see you in a bit mr. Steve

است و واقعاً زنده است، بنابراین شما را در کمی آقای استیو

don't forget mr. Steve will be live today at 3 o'clock so now we will rejoin

آقا را فراموش نکن استیو امروز ساعت 3 به صورت زنده پخش می شود، بنابراین اکنون دوباره به

mr. Duncan that's me in the studio

mr. دانکن که من در استودیو

Dibby Dibby Dibby doo-doo-doo yeah we are live once again on a Sunday

هستم دیبی دیبی دیبی دوو-دو-دو بله، ما یک بار دیگر در یک بعدازظهر یکشنبه زنده

afternoon it is me mr. Duncan and coming up at 3 o'clock don't forget mr. Steve

هستیم، آقای من هستم. دانکن و آمدن ساعت 3 را فراموش نکنید آقای. استیو

will be here live he was there just recorded yesterday and of course mr.

به صورت زنده اینجا خواهد بود که دیروز در آنجا بود و البته آقای.

Steve will be telling you all about his very dramatic moment something so

استیو همه چیز را در مورد لحظه بسیار دراماتیک خود به شما خواهد گفت که

dramatic happened to mr. Steve in his car it was like something from a movie

اتفاق بسیار دراماتیکی برای آقای اتفاق افتاد. استیو در ماشینش شبیه چیزی از یک

let's just say but very dramatic indeed we have the mystery idioms I will show

فیلم بود، فقط بگوییم، اما در واقع بسیار دراماتیک بود که ما اصطلاحات اسرارآمیز را داریم که من

you them once again very quickly so there is the first one quite a few

آنها را یک بار دیگر خیلی سریع به شما نشان خواهم داد، بنابراین اولین نفر است که چند

people guessing this and one or two getting it right someone said the grass

نفر این را حدس می زنند و یکی دو نفر آن را دریافت می کنند. درست است که یکی می‌گوید

is always greener on the other side it isn't that but that's a very good guess

علف‌ها همیشه سبزتر از طرف دیگر هستند ، اینطور نیست، اما این حدس بسیار خوبی است

and there is the other mystery idiom I think this one is a is very easy by the

و یک اصطلاح اسرارآمیز دیگر وجود دارد، من فکر می‌کنم این یکی بسیار آسان

way and that the first one once again if you think you know what they are let us

است اتفاقاً و اینکه اولین بار دوباره اگر شما فکر می کنید می دانید آنها چه هستند به ما

know and the answers of course will be coming later on another question to ask

اطلاع دهید و البته پاسخ ها بعداً در مورد سؤال دیگری ارائه می شود که

do you ever feel lonely now the reason why I'm mentioning this is because here

آیا تا به حال احساس تنهایی می کنید ، دلیل اینکه من به این موضوع اشاره می کنم این است که اینجا

in the UK the government here have just decided to have someone appointed in

در انگلیس ، دولت اینجا به تازگی تصمیم گرفته است. برای اینکه شخصی به عنوان

charge of loneliness there is actually now a government minister for loneliness

مسئول تنهایی منصوب شود، در واقع اکنون یک وزیر دولت برای تنهایی وجود دارد،

so apparently many people do suffer from loneliness they feel alone they never

بنابراین ظاهراً بسیاری از مردم از تنهایی رنج می برند، آنها احساس تنهایی می کنند،

see anyone they sit alone all day and sleep alone

هرگز کسی را نمی بینند، تمام روز را تنها می نشینند و تنها می خوابند،

they never talk to anyone so apparently loneliness is a very big problem one of

آنها هرگز با کسی صحبت نمی کنند. تنهایی مشکل بسیار بزرگی است یکی

the reasons certainly in this country is because many

از دلایلی که در این کشور قطعاً این است که بسیاری از

people now are living longer and what tends to happen when you get older many

مردم در حال حاضر طولانی‌تر زندگی می‌کنند و اتفاقی که می‌افتد وقتی بزرگتر می‌شوید، بسیاری

of your friends will will pass away they will die and then you might be left

از دوستان شما خواهند مرد، آنها خواهند مرد و ممکن است شما

alone so apparently loneliness is a very big

تنها بمانید. ظاهراً تنهایی یک مشکل بسیار بزرگ

problem now here in the UK in fact it's such a big problem they have a minister

در حال حاضر اینجا در انگلیس است، در واقع این یک مشکل بزرگ است، آنها

now in the government who is overseeing the problem of loneliness so do you ever

اکنون وزیری در دولت دارند که بر مشکل تنهایی نظارت می کند، بنابراین آیا تا به حال

feel lonely do you ever buy a newspaper that is another question and do you ever

احساس تنهایی می کنید آیا تا به حال روزنامه می خرید که یک سوال دیگر است. و آیا تا

hit your children or do you think it's okay for a parent to hit their child

به حال فرزندان خود را می زنید یا فکر می کنید اشکالی ندارد که والدین فرزندشان را بزنند.

what do you think I've had a message come through on the live chat because

فکر می کنید من پیامی در چت زنده دریافت کرده ام

the live chat is very busy today I must point out and there is a message

زیرا امروز چت زنده بسیار شلوغ است، باید اشاره کنم و آنجا پیامی است

from if my camera will show me from Terry on Terry on Marsden says parents

از طرف «اگر دوربینم به من نشان دهد» از تری روی تری در ماردن می گوید والدین

in America are divided on the issue of smacking their child

در آمریکا در مورد مسک زدن به فرزندشان اختلاف نظر دارند

some say that smacking children is wrong and abusive others say that children

برخی می گویند کتک زدن به کودکان اشتباه است و برخی دیگر می گویند که کودکان

need to be punished for wrongdoing so yes I think this is a very polarizing

باید به خاطر این کار تنبیه شوند. بله، من فکر می کنم این یک موضوع بسیار قطبی

topic some people think that you should be very strict with your children you

است برخی از مردم فکر می کنند که شما باید نسبت به فرزندان خود بسیار سخت گیر

should punish them when they do something wrong whereas other people

باشید، وقتی آنها کار اشتباهی انجام می دهند باید آنها را تنبیه کنید، در حالی که دیگران

think that maybe just talking to your child so instead of beating the child

فکر می کنند که شاید فقط با فرزند خود صحبت کنید، بنابراین به جای کتک زدن کودک،

you just talk to them you just ask them what the problem is you talk to them as

شما باید آنها را تنبیه کنید. فقط با آنها صحبت کنید، فقط از آنها بپرسید که مشکل چیست که با آنها صحبت می کنید،

if they are an adult talking of news we have a lesson coming up in a moment that

انگار که آنها یک بزرگسال هستند که از اخبار صحبت می کنند، ما در یک لحظه درسی داریم که

I made all about news and then after three o'clock mr. Steve is here we are

من همه چیز را درباره اخبار ساخته ام و بعد از ساعت سه آقای. استیو اینجاست ما در

talking about lots of things also we have Shakespeare on

مورد چیزهای زیادی صحبت می کنیم همچنین شکسپیر را در

Sunday do you remember last week mr. Steve read an extract from Shakespeare

یکشنبه داریم، آیا یادتان هست هفته گذشته آقای. استیو گزیده ای از شکسپیر را خواند

and today we'll be having another one because apparently lots of people like

و امروز یکی دیگر را خواهیم داشت، زیرا ظاهراً بسیاری از مردم دوست دارند

listening to mr. Steve reciting Shakespeare so we will have another

به او گوش دهند. استیو در حال خواندن شکسپیر است، بنابراین ما

Shakespeare on Sunday coming up very soon we are talking news of course after

در روز یکشنبه شکسپیر دیگری خواهیم داشت که به زودی منتشر می شود، البته بعد

the first year of Donald Trump being in charge

از سال اول ریاست دونالد ترامپ

the phrase fake news became very popular indeed and here is a lesson all about

، عبارت اخبار جعلی بسیار محبوب شد و در اینجا یک درسی درباره

news reporting that I made way back in 2008 this is GNN news your news reader

گزارش اخبار وجود دارد که من ساخته شده در سال 2008 این اخبار GNN است خواننده اخبار شما در اخبار

is dick sharp in today's news famous actress gives birth after sneezing

امروز دیک تیز است

manning leaves misses his bus and it's 20 minutes late for work online English

teacher mr. Duncan buys himself a new pair of socks

. دانکن برای خودش یک جفت جوراب جدید می‌خرد،

we have exclusive pictures all those stories plus board with trevor has done

ما عکس‌های اختصاصی داریم همه آن داستان‌ها به علاوه تخته با ترور

much much more right here on dear the news don't go away

خیلی بیشتر از

hi everybody this is mr. Duncan in England how are you today are you ok I

اینها انجام داده است. دانکن در انگلیس حال شما امروز چطور است، شما خوب هستید امیدوارم

hope so are you happy I hope so

که خوشحال

in this lesson we will look at words and situations related to the world of news

باشید امیدوارم در این درس به کلمات و موقعیت های مرتبط با دنیای اخبار نگاهی بیندازیم.

News News the word news relates to any event or information that is reported

within a short time of it happening or information that was previously unknown

زمان کوتاهی از وقوع آن یا اطلاعاتی که قبلاً ناشناخته بوده است

the word itself originates from Middle English and is the plural of the word

، خود کلمه از انگلیسی میانه منشاء می گیرد و جمع کلمه

new there are many words related to news such as announcement bulletin communique

جدید است، کلمات زیادی در ارتباط با اخبار وجود دارد مانند اطلاعیه بولتن اطلاعیه اطلاعیه

dispatch notice report repla Tosh and statement that's interesting there are

ارسال اطلاعیه repla توش و بیانیه که جالب است وجود دارد.

many ways of receiving or finding out news we can read it in a newspaper we

راه‌های زیادی برای دریافت یا پیدا کردن اخبار می‌توانیم آن‌ها را در روزنامه بخوانیم،

can hear it on the radio we can watch it on the television we can search for it

می‌توانیم آن‌ها را در رادیو بشنویم، می‌توانیم آن‌ها را در تلویزیون تماشا کنیم، می‌توانیم آن‌ها را

on the Internet we can receive it on our mobile phones

در اینترنت جستجو کنیم، می‌توانیم آن‌ها را با تلفن همراه خود دریافت کنیم،

sometimes another person may tell us it when this happens we describe it as

گاهی اوقات ممکن است شخص دیگری بگوید زمانی که این اتفاق می‌افتد، آن را به‌عنوان شفاهی توصیف می‌کنیم،

word-of-mouth sometimes we hear news that may be inaccurate or not true in

گاهی اوقات اخباری را می‌شنویم که ممکن است نادرست یا نادرست باشد، در

this situation we call it gossip rumor speculation oh tittle-tattle

این شرایط به آن می‌گوییم

coming up next on DNA entertainment news we have an exclusive interview with up

شایعه شایعات n اخبار سرگرمی DNA ما یک مصاحبه اختصاصی با

and coming rappers to see back when we read a newspaper the most important or

رپرهای جدید و آینده داریم تا ببینیم وقتی روزنامه می خوانیم مهم ترین یا

newest stories will appear on the front page when we watch the television news

جدیدترین داستان ها در صفحه اول ظاهر می شوند وقتی اخبار تلویزیون را تماشا می کنیم

the most important stories will be the first to be read out these are called

مهم ترین داستان ها اولین داستان ها هستند.

the headlines or the top stories when a television or radio news report is given

زمانی که یک گزارش خبری تلویزیونی یا رادیویی ارائه می‌شود، اینها را سرفصل‌ها یا خبرهای برتر می‌نامند

we normally call this a news bulletin the information about each story is

که معمولاً به آن بولتن خبری می‌گویند.

given in short and easy-to-follow sentences over a period of a few minutes

the average news bulletin takes around 15 minutes to be given a person who

به طور متوسط ​​بولتن خبری حدود 15 دقیقه طول می کشد تا به فردی که

reads the news on TV or radio is called a news anchor news caster news host or

اخبار را در تلویزیون یا رادیو می خواند ، مجری خبر یا

news reader

خواننده

needless to say news covers many subjects including economics politics

خبر می گویند.

social issues technology entertainment and sport it would be true to say that

درست است که

not all the new events that occur can be reported and because of this they are

بگوییم همه رویدادهای جدیدی که رخ می دهند قابل گزارش نیستند و به همین دلیل

usually chosen depending on their importance and overall effect come on

معمولاً بسته به اهمیت و تأثیر کلی آنها انتخاب

give us a smile for our readers come on stay there ok one more yeah

می شوند. یک لبخند برای خوانندگان ما بیایید آنجا بمانید، یک بار دیگر،

thanks a lot the industry that collects and distributes all the news stories

با تشکر فراوان، صنعتی که تمام اخبار را

around the world is called the media this word relates to the fact that the

در سراسر جهان جمع آوری و توزیع می کند رسانه نامیده می شود.

person given the news is in the middle of the process it is also worth noting

این فرآیند همچنین شایان ذکر است

that the word media can be used both as a singular and plural noun people who

که کلمه رسانه را می توان هم به عنوان اسم مفرد و هم به عنوان اسم جمع به کار برد افرادی که

collect the news are called journalists and if they work for a newspaper they

اخبار را جمع آوری می کنند روزنامه نگار نامیده می شوند و اگر برای یک روزنامه کار می کنند

can also be called a Press reporter

می توان آنها را گزارشگر مطبوعات در

when an event or a news story happens suddenly then we call it breaking news

هنگام رویداد یا خبر نیز نامید. داستان به طور ناگهانی اتفاق می افتد و ما آن را اخبار فوری

or developing news this means that not all the details of the story are yet

یا اخبار در حال توسعه می نامیم، این بدان معنی است که هنوز تمام جزئیات داستان شناخته نشده است،

known a good example of this situation would be the moments following the first

یک مثال خوب از این وضعیت، لحظات پس از اولین

attack on New York's World Trade Center in 2001 when breaking news happens it is

حمله به مرکز تجارت جهانی نیویورک در سال 2001 هنگام اخبار فوری است. اتفاق می‌افتد

given priority above all other stories until more details are known thanks to

تا زمانی که جزئیات بیشتر مشخص شود، به لطف

new technology we can now get all the news we need 24 hours a day via

فناوری جدید، در

satellite and cable TV stations this type of service is called rolling news

اولویت قرار دارد. اخبار چرخشی نامیده می شود

the current events being reported or show is text moving along the bottom of

که رویدادهای جاری گزارش یا نمایش داده می شود، متنی است که در امتداد

the screen like this hello mr. cameraman I need my cameraman where is he I need

پایین صفحه حرکت می کند مانند این سلام آقای. فیلمبردار من به فیلمبردارم نیاز دارم او کجاست من باید

to make it higher he's gone for a supper oh that's no good okay I'll do it myself

آن را بالاتر ببرم او برای یک شام رفته است اوه خوب نیست من خودم این کار را انجام می دهم

this new way of receiving news means that the different channels must compete

این روش جدید دریافت اخبار به این معنی است که کانال های مختلف باید

with each other for viewers some people believe that this has caused a change in

برای بینندگان با یکدیگر رقابت کنند. بر این باورند که این امر باعث تغییر

the way news is reported they accuse news channels of worrying more about

در نحوه گزارش‌دهی اخبار شده است. آنها کانال‌های خبری را متهم می‌کنند که بیشتر

their ratings than the actual news they are reporting despite this feeling it

از اخبار واقعی که گزارش می‌کنند نگران رتبه‌بندی خود هستند، علی‌رغم این احساس،

seems now more than ever before there is a real need to be kept up-to-date and

به نظر می‌رسد اکنون بیش از هر زمان دیگری نیاز واقعی به نگه‌داشتن وجود دارد. امروز و با

informed on what is happening in this ever-changing world vas

اطلاع از آنچه در این دنیای همیشه در حال تغییر اتفاق می افتد

there is an expression in English that goes no news is good news this means

، یک عبارت به انگلیسی وجود دارد که می گوید هیچ خبری خبر خوب است، به این معنی

that sometimes hearing nothing about a situation it's better than the

که گاهی اوقات شنیدن چیزی در مورد یک موقعیت بهتر از

possibility of receiving bad news

احتمال دریافت خبر بد

before I finished my lesson today I would like to say a special hello to my

قبل از اتمام است. درس امروز من می خواهم سلام ویژه ای به

new friends watching in Brazil Chile Ethiopia Germany Israel Japan Mexico the

دوستان جدیدم که در برزیل شیلی اتیوپی آلمان اسرائیل ژاپن را تماشا می کنند بگویم مکزیک

Philippines and Puerto Rico this is mr. Duncan in England wishing

فیلیپین و پورتوریکو این آقای است. دانکن در انگلستان برای

you well and signing off to tough it out

شما آرزوی موفقیت می‌کند و برای سخت‌تر بودن آن را امضا می‌کند

and there it was a lesson made can you believe 10 years ago yes I've been on

و این درسی بود.

YouTube for many many years in fact 2018 is my 12th year right here on YouTube

the live chat is very busy today thank you very much so many people getting

امروز چت بسیار شلوغ است از شما بسیار متشکرم، بسیاری از مردم

involved today let's have a quick look shall we the paparazzi

که امروز درگیر شدند، بیایید نگاهی گذرا بیندازیم.

what is the paparazzi the paparazzi are the reporters that are normally very

hungry for news stories and they tend to follow people around they tend to stalk

برای تعقیب

people of course the very famous incident involving Princess Diana in -

مردم البته حادثه بسیار معروف مربوط به پرنسس دایانا -

in 1997 the power peroxy or paparazzi were blamed for that for the death of

در سال 1997 قدرت پراکسی یا پاپاراتزی برای مرگ پرنسس دایانا مقصر شناخته شدند.

Princess Diana I really appreciate what you do for us thank you very much Julie

and also a big thanks to you and mr. Steve all thank you very much Julie

شما و آقای استیو همه از شما بسیار متشکرم جولی

that's very kind lad JAL says smacking children isn't a good thing because it

که بسیار مهربان است، JAL می‌گوید کتک زدن بچه‌ها چیز خوبی نیست، زیرا

will leave some side effects on them when they grow up

وقتی بزرگ می‌شوند عوارض جانبی روی آن‌ها بر جای می‌گذارد که

mental side effects why smacking them why are they smacking them when they

چرا کتک زدن به آن‌ها چرا وقتی

still don't know what they are doing wrong or what they are doing yes I think

هنوز این کار را نمی‌کنند. نمی دانم چه کار اشتباهی انجام می دهند یا چه کاری انجام می دهند بله، من فکر می

that might be a very good point because children of course don't often know the

کنم این می تواند نکته بسیار خوبی باشد زیرا البته بچه ها معمولاً

difference between right and wrong they have to learn over a period of time I

تفاوت بین درست و غلط را نمی دانند و باید در یک دوره زمانی

think you're right quite a few people were admiring the pizza from earlier on

یاد بگیرند. درست است که تعداد کمی از مردم پیتزا را از اوایل تحسین می کردند، آیا

did you see the pizza quite a few people have been admiring the pizza we haven't

پیتزا را دیدید تعداد کمی از مردم پیتزا را تحسین

eaten the pizza yet by the way we haven't eaten it it's still waiting in

کرده اند ما هنوز پیتزا را نخورده ایم، از طرفی ما آن را نخوردیم، هنوز در فریزر منتظر است

the freezer I think we will eat it next week sometime a headline has its own

من فکر می کنم هفته آینده آن را می خوریم، زمانی که یک تیتر قواعد گرامری خاص خود را

grammatical rules yes thank you colonel for that yes there are different types

دارد، بله متشکرم جناب سرهنگ که بله، انواع مختلفی از روزنامه وجود دارد،

of newspaper in fact we could probably have a look now

در واقع ما احتمالاً اکنون می توانیم نگاهی

so for example there is the tabloid newspaper when we talk about tabloid

بیندازیم، به عنوان مثال، روزنامه تبلوید وجود دارد که در مورد آن صحبت می کنیم.

newspaper we talk about things that are very large very very bright very

اخبار تبلوید ما در مورد چیزهایی صحبت می کنیم که بسیار بزرگ هستند، بسیار روشن، بسیار

colorful when I say large I actually mean the writing on the front of the

رنگارنگ، وقتی می گویم بزرگ، در واقع منظورم این است که نوشته روی

paper tends to be very large very colorful quite often tabloid newspapers

کاغذ بسیار بزرگ است، بسیار رنگارنگ است، اغلب روزنامه های تبلوید

will also have lots of color photographs they are desperately trying to get your

نیز عکس های رنگی زیادی دارند. در تلاش برای

attention now many people don't like the tabloid newspapers whilst other people

جلب توجه شما در حال حاضر بسیاری از مردم روزنامه های تبلوید را

love them in fact it might be fair to say that here in the UK tabloid

دوست ندارند در حالی که دیگران آنها را دوست دارند در واقع ممکن است منصفانه باشد که بگوییم در اینجا در انگلستان روزنامه های تبلوید

newspapers are very popular and then you have the broad sheet broad sheet

بسیار محبوب هستند و پس از آن شما اکنون روزنامه های گسترده را دارید.

newspapers now these are seen as being real newspapers these are the ones that

به عنوان روزنامه‌های واقعی دیده می‌شود، اینها همان روزنامه‌هایی هستند که

people who are very refined very educated tend to read although nowadays

افرادی که بسیار باسواد هستند، تمایل به خواندن آن‌ها دارند، اگرچه امروزه

that isn't always the case because last week the Guardian newspaper decided to

همیشه اینطور نیست، زیرا هفته گذشته روزنامه گاردین تصمیم گرفت به سبک روزنامه‌ها روی

go tabloid style so now the Guardian which in the past was viewed as a broad

بیاورد، بنابراین اکنون گاردین که در گذشته به عنوان یک برگه گسترده دیده می شود،

sheet a very respectable newspaper has actually now become a tabloid they have

یک روزنامه بسیار محترم در واقع اکنون تبدیل به یک تبلوید شده است.

changed their design so you have tabloid newspaper and you have broadsheet

newspaper there is a difference between the two having said that it would appear

این تفاوت بین این دو است که می گویند به نظر می

that the tabloid newspaper is more popular than the broadsheet how true

رسد روزنامه تبلوید محبوب تر از برگه گسترده است چقدر

that is well I'm sure you will have your own opinion about that so we're live oh

درست است، من مطمئن هستم که شما نظر خود را در مورد آن خواهید داشت.

my goodness it's four minutes away from three o'clock

دور از ساعت سه

mr. Steve will be here soon we are talking about lots of things today lots

آقای استیو به زودی اینجا خواهد بود، امروز در مورد بسیاری از

of hot topics do you ever feel lonely because now here in the UK we have a

موضوعات بحث می کنیم، بسیاری از موضوعات داغ آیا تا به حال احساس تنهایی می کنید زیرا اکنون اینجا در بریتانیا وزیری داریم که

minister a government minister who has been put in charge of loneliness that

وزیر دولت است که مسئولیت تنهایی را به عهده گرفته است، این

doesn't mean that she makes people feel lonely but what she will do is is talk

بدان معنا نیست که او باعث می شود مردم احساس تنهایی کنند، اما کاری که او انجام خواهد داد این است که در

about the actual issue the actual problem of loneliness as I said earlier

مورد مسئله واقعی صحبت کند، مشکل واقعی تنهایی همانطور که قبلاً گفتم

the population here in the UK is living longer and there are more elderly people

جمعیت اینجا در بریتانیا طولانی تر زندگی می کنند و افراد مسن بیشتری وجود دارند، به

which means I suppose there are more lonely people so I would imagine that

این معنی که فکر می کنم افراد تنها بیشتری وجود دارند. تصور می کنم

many of the people that suffer from loneliness are also elderly Thank You

بسیاری از افرادی که از تنهایی رنج می برند ، سالخورده هم هستند. ممنونم

jewel my grandfather was a member of the Communist Party and he had and he said

جواهر پدربزرگم عضو حزب کمونیست بود و داشت و می

that if the news had been true it would not be so cheap but it was fifty years

گفت اگر این خبر درست بود اینقدر ارزان نبود اما پنجاه بود. سال‌ها

ago I love you and that is from erener from Israel Thank You Irena I'm not sure

پیش من تو را دوست دارم و آن از erener از اسرائیل است متشکرم ایرنا من مطمئن نیستم

what you mean by that but some people say that nowadays you should take a lot

منظور شما از آن چیست، اما برخی از مردم می‌گویند که امروزه باید بسیاری

of what is reported with a pinch of salt a very interesting expression so if you

از آنچه را که با کمی نمک گزارش می‌شود یک تعبیر بسیار جالب در نظر بگیرید. اگر

take something with a pinch of salt it means you shouldn't necessarily

شما چیزی را با کمی نمک می گیرید، این بدان معناست که لزوما نباید

believe it it might not actually be true you should take it with a pinch of salt

باور داشته باشید که ممکن است در واقع درست نباشد، باید آن را با کمی نمک مصرف کنید،

just enough time to show you the mystery object so here it is here is here is the

فقط زمان کافی برای نشان دادن آن شی مرموز به شماست، بنابراین اینجاست، اینجاست.

mystery object now I've made it difficult because it's still inside the

شی مرموز اکنون آن را سخت کرده ام زیرا هنوز داخل

bag so there it is there is the mystery object can you see it so the mystery

کیسه است، بنابراین آنجاست که شی مرموز وجود دارد، آیا می توانید آن را ببینید، بنابراین شی مرموز

object it is it is inside a plastic bag but

آن داخل یک کیسه پلاستیکی است، اما

what is it any ideas what it could be I will show you later what it actually

چه چیزی می تواند باشد. من بعداً به شما نشان خواهم داد که

is it's something quite interesting and it is connected to my work that's all

واقعاً چه چیزی است، این یک چیز کاملاً جالب است و به کار من مرتبط است و این تنها چیزی است که

I'm saying if I say anything else it will give it away you see we are coming

می گویم اگر چیز دیگری بگویم آن را از بین می برد.

up to three o'clock Oh what mr. Steve will be here soon is it headphones is

. استیو به زودی اینجا خواهد بود هدفون

the mystery object headphones no terry on it is not is it a USB connector Alice

هدفون شی مرموز است، نه یک کانکتور USB است.

says no it isn't let's put the live chat up on the screen headphones no

definitely not headphones definitely not oh I really like your t-shirt mr. Duncan

مثل تی شرت شما آقای دانکن

thank you Ian Ian are med videos thank you very much for that is it a clothes

از شما متشکرم ایان ایان هستند ویدیوهای پزشکی بسیار متشکرم به خاطر این یک

peg clothes peg no it isn't is it a jumping rope Thank You Giorgio for that

گیره لباس است نه طناب

though it isn't aa Husein now Husein has made a very interesting guess there I

پریدن نیست. حدس می زنم آنجاست من

like your guests thermal adhesive machine now Hossain you are very close

از دستگاه چسب حرارتی مهمان شما خوشم می آید حالا حسین شما خیلی نزدیک

they're very close indeed it is not an earphone it is not an not a headphone it

هستید آنها بسیار نزدیک هستند واقعاً هدفون

is not a microphone it is not a memory stick sorry Alice but what is the

نیست ، میکروفون نیست ، مموری استیک نیست متاسفم آلیس اما چیست؟

mystery object what is it well I will reveal it later on but now we have more

موضوع رمز و راز چه چیزی خوب است بعداً آن را فاش خواهم کرد اما اکنون

important things to do don't forget in the last half-hour maybe I'm not sure

کارهای مهم تری داریم که باید انجام دهیم فراموش نکنید در نیم ساعت گذشته شاید مطمئن

I'm still I'm still not sure if I want to do it to be honest I haven't made up

نیستم هنوز مطمئن نیستم هنوز مطمئن نیستم که می خواهم راستش را بخواهید

my mind I haven't decided but mr. Steve wants to give me a makeover

من تصمیمم را نگرفتم تصمیم نگرفتم اما آقای. استیو می‌خواهد به من یک تغییر آرایش

a makeover a very interesting word makeover a makeover so you make someone

بدهد یک کلمه بسیار جالب تغییر یک تغییر شکل، بنابراین شما

look very attractive by using cosmetics you give them a makeover and apparently

با استفاده از لوازم آرایشی، فردی را بسیار جذاب جلوه دهید و ظاهراً

mr. Steve thinks that I should have a makeover can I first of all say before

آقای. استیو فکر می کند که من باید یک تغییر ایجاد کنم، می توانم قبل از هر چیز بگویم قبل از

mr. Steve arrives a big thank you by the way to Catherine fogs can I say thank

آقای. استیو با تشکر فراوان از کاترین فوگ می‌شود. می‌توانم

you to Catherine Fox who last week sent a lovely donation to help my work

از کاترین فاکس تشکر کنم که هفته گذشته یک کمک مالی دوست‌داشتنی برای کمک به ادامه کار من

continued via PayPal thank you very much for that so here he comes

از طریق

it's mr. Steve I know I know you've all been waiting for him to arrive

PayPal فرستاد. استیو می دانم می دانم که همه منتظر آمدن او بودید

well don't worry he's on his way

نگران نباشید او در راه است.

I do doo-doo-doo-doo doo-doo-doo-doo can you believe that we are almost

coming towards the end of January they forget I will be here next week

اواخر ژانویه آنها فراموش می کنند که من هفته آینده با آقا اینجا خواهم بود

with mr. Steve Burt can I just say now can I just warn you

. استیو برت فقط می‌توانم بگویم، می‌توانم فقط به شما هشدار دهم

that during February there will be some changes to when we are on so during

که در ماه فوریه تغییراتی در زمانی که ما در آن هستیم

February there will be some slight changes to when I am on here and when

وجود خواهد داشت، بنابراین در ماه فوریه تغییرات جزئی در زمان حضور من در اینجا و زمانی که

mr. Steve is on here with me so that coming maybe next week I will

آقای Mr. استیو اینجا با من است، بنابراین شاید هفته آینده

mention that because there are some changes but only during February okay

به این موضوع اشاره کنم که چون تغییراتی وجود دارد، اما فقط در ماه فوریه،

here he comes it's mr. Steve yes there he is oh hello there oh it's nice to see

او می‌آید، آقای آقای است. استیو بله او حاضر است اوه سلام اوه اوه خیلی خوب است که می بینم

that Steve has has got in on the act hi Who am I supposed to be mr. Duncan

استیو وارد عمل شده است سلام من قرار است آقای کی باشم. دانکن

you tell me to put this wig on and this red tie and a white shirt so I guess I'm

تو به من بگو این کلاه گیس و این کراوات قرمز و یک پیراهن سفید را بپوشم، بنابراین حدس می‌زنم که

supposed to be impersonating Donald Trump you certainly are right because

قرار است جانشین دونالد ترامپ باشم، مطمئناً حق با شماست، زیرا

it's why we're doing that today because you I'm notice you've got a wig on as

به همین دلیل است که ما امروز این کار را انجام می‌دهیم، زیرا شما متوجه شما هستم. کلاه گیس

well well I'm wearing my Donald Trump wig because of course it is a year since

هم دارم من هم کلاه گیس دونالد ترامپ را می پوشم چون البته یک سال از

Donald Trump became president and leader don't forget of the free world oh my

رئیس جمهور شدن و رهبر شدن دونالد ترامپ می گذرد.

goodness and we are all still here so I must admit I do feel very pleased that

اعتراف می کنم من خیلی خوشحالم که

we are still here yes it was a year ago in fact let me just show you quickly the

هنوز اینجا هستیم بله یک سال پیش بود، در واقع اجازه دهید من فقط عکس را به سرعت به شما نشان دهم،

picture so there I am a year ago there is the photograph during last year's

بنابراین من یک سال پیش هستم ، عکسی در

live stream on the day that Donald Trump became the president and I did a special

جریان پخش زنده سال گذشته در روزی که دونالد ترامپ تبدیل شد وجود دارد. من و رئیس جمهور یک

three-hour livestream and that was a year ago but here we are today live with

پخش زنده ویژه سه ساعته انجام دادیم و آن یک سال پیش بود، اما امروز اینجا هستیم با

mr. Steve so thank you very much for getting dressed up you you really do

آقای. استیو پس خیلی ممنونم که لباس پوشیدی، تو واقعاً به نظر

look the part in fact I think I think we should just keep these wigs we should

ظاهر می‌شوی، در واقع من فکر می‌کنم ما فقط باید این کلاه گیس‌ها را نگه داریم، باید

keep them on there have been itchy I'm not keeping mine

آنها را نگه داریم، خارش دارند، من مال خودم را

for the whole show they look quite good in fact you look so young what do you

برای کل نمایش نگاه نمی‌کنم. خیلی خوبه در واقع شما خیلی جوان به نظر

mean I look so young I am uh so young mr. Duncan as you well know it's being

میرسید یعنی چی من خیلی جوان به نظر میرسم من خیلی جوانم آقای. همانطور که می دانید دانکن

on these shows that are aging me now I have to be very careful here because

در این برنامه ها حضور دارد که اکنون مرا پیر می کند ، باید در اینجا بسیار مراقب باشم زیرا

later on that now mr. Steve wants to give me well there are many things he

بعداً آقای. استیو می‌خواهد به من خوب بدهد، چیزهای زیادی وجود دارد که او

wants to give me normally normally involving a punch in the face but mr.

می‌خواهد به من بدهد.

Steve wants to give me a makeover now I'm not sure I think I will leave the

استیو می‌خواهد من را تغییر دهد، من مطمئن نیستم که فکر می‌کنم

decision to you out there so do you think that mr. Steve should give me a

تصمیم را به شما واگذار می‌کنم، بنابراین فکر می‌کنید آقای. استیو باید

makeover during the the final half an hour of the show well you said you were

در نیم ساعت پایانی نمایش به من تغییری بدهد، خوب شما گفتید که

going to talk about plastic surgery and cosmetic surgery so I thought well you

قرار است در مورد جراحی پلاستیک و جراحی زیبایی صحبت کنید، بنابراین من فکر کردم که شما

don't need that mr. Duncan is just a a bit of a touch of makeup here and there

به آن آقا نیاز ندارید. دانکن در اینجا فقط کمی آرایش است و

could enhance your your fabulous features your cheekbones your lips your

می‌تواند ویژگی‌های شگفت‌انگیز شما را تقویت کند، استخوان گونه‌های لب‌های شما

eyebrows could be enhanced in ways other than using the surgeon's knife but but

ابروهای شما را می‌توان به روش‌هایی غیر از استفاده از چاقوی جراح تقویت کرد،

the thing is Steve wait there a second there at the thing is that nowadays even

اما نکته اینجاست که استیو یک لحظه منتظر بماند. این است که امروزه حتی

men like to take care of their skin and like to take care of their appearance so

مردان دوست دارند از پوست خود مراقبت کنند و دوست دارند از ظاهر خود مراقبت کنند

so even men nowadays wear makeup did you tell me I'm not sure I might be wrong

بنابراین حتی مردان امروزی آرایش می کنند آیا شما به من گفتید من مطمئن نیستم ممکن است اشتباه

here you told me that some of your work colleagues they they put like

کنم در اینجا شما به من گفتید که برخی از همکاران کار شما آنها

moisturizer on and and things like that they are very well-groomed yes men are

مانند مرطوب کننده می گذارند و چیزهایی از این قبیل خیلی آراسته هستند، بله،

becoming very well-groomed in England these days and I think it's

این روزها مردان در انگلیس بسیار آراسته شده اند و فکر می کنم به این

because their women are demanding it so they don't want their men to be smelly

دلیل است که زنان آنها آن را مطالبه می کنند و نمی خواهند مردانشان بوی بدی داشته باشند.

and all the skin or pockmarked and ugly and ugly and they want them to smell

و تمام پوست یا پوکه و زشت و زشت است و آنها می خواهند

nice in an ever-changing world men are having to adapt in order to to attract a

در دنیایی که دائماً در حال تغییر است بوی خوبی داشته باشند، مردان باید برای

mate let's put it this way attractive this sounds like you're talking about

جذب همسر خود را وفق

this sounds like a National Geographic program actually had something very

دهند. به نظر می رسد مانند Na برنامه جغرافیایی ملی در واقع امروز چیز بسیار

interesting today because there's a lot of discussion about women's rights at

جالبی داشت، زیرا در حال حاضر بحث های زیادی در مورد حقوق زنان

the moment and and it was interesting to what one woman was commenting that men

وجود دارد و جالب بود که یکی از زنان در مورد نظر خود توضیح می دهد که مردان

expect their women to be beautiful all through their married life too to keep a

انتظار دارند زنانشان در طول زندگی زناشویی خود نیز زیبا باشند تا

slim figure to can't do the other hair done all the time makeup and yet them

لاغر شوند. نمی توانم موهای دیگر را همیشه آرایش انجام دهم و در عین حال آنها

the man can can can become a complete slob have a great big beer guts I love

را مرد می تواند تبدیل به یک slob کامل کند.

that word rubber beard I love that word slob and the woman's just supposed to

put up with it well not anymore women aren't putting up with it anymore so so

خوب با آن کنار بیایید، دیگر زنان تحمل نمی کنند، بنابراین

women and men a women are demanding that their men also look attractive because I

زنان و مردان و زنان می خواهند که مردانشان نیز جذاب به نظر برسند، زیرا می

know that women go to a lot of trouble that women women do all sorts of things

دانم که زنان به دردسرهای زیادی می افتند که زنان زنان همه کارها

to look beautiful they they they take their eyebrows off and then and then

را انجام می دهند. زیبا به نظر می رسند آنها ابروهایشان را برمی دارند و بعد

they draw them back on and that sounds very painful having your eyebrows

دوباره آنها را می کشند و این خیلی دردناک به نظر می رسد که ابروهای شما را

removed just so just so you can you can paint them back on your face so I think

بردارید فقط برای اینکه بتوانید آنها را روی صورت خود بکشید بنابراین

I think women go to a lot of trouble to to look good for their man and the other

فکر می کنم فال برای اینکه برای مردشان خوب به نظر برسند زحمت زیادی می کشند و

one that I've never tried this but I know that lots of women do it they they

دیگری که من هرگز این کار را امتحان نکرده ام اما می دانم که بسیاری از خانم ها این کار را انجام می دهند

remove the hair from their legs and they use a special method called waxing and

و موهای پاهایشان را برمی دارند و از روش خاصی به نام اپیلاسیون استفاده می کنند.

and I've seen it done I've never had it done myself but but oh my goodness

و من این کار را دیده‌ام، هرگز خودم این کار را نکرده‌ام، اما خدای من،

presumably because they're men demand nice smooth legs but it looks so painful

احتمالاً به این دلیل که آنها مرد هستند، پاهای صافی می‌خواهند، اما آنقدر دردناک به نظر می‌رسد

that they melt wax onto the skin and then they pull the wax off and when the

که موم را روی پوست ذوب می‌کنند و سپس موم را می‌کشند. و

wax comes off it also pulls the hair as well I don't think it's probably I don't

وقتی موم کنده می‌شود، موها را هم می‌کشد، فکر نمی‌کنم احتمالاً

know maybe some women out there watching now have had this waxing done is it

نمی‌دانم شاید برخی از خانم‌هایی که اکنون در آنجا تماشا می‌کنند این اپیلاسیون را انجام داده‌اند، آیا

painful I would imagine it's probably not as painful as if if a man had it

دردناک است، تصور می‌کنم احتمالاً آنقدر دردناک نیست که انگار اگر مردی آن را

under his legs and even men hair is much coarser yes and men of course some men

زیر پاهایش داشته باشد و حتی موهای مردانه خیلی زبرتر باشد بله و البته مردان برخی از مردان

have their chest waxed so they have a I have

سینه خود را واکس می زنند، بنابراین آنها یک موی سینه

never heard of that what about you Steve no mines mine I'm like a bear under here

دارند. در اینجا

are you sure are you sure because and nowadays many men feel very ashamed of

مطمئن هستید که مطمئن هستید زیرا و امروزه بسیاری از مردان از

their body hair they don't mind hair on their face because the beard has become

موهای بدن خود بسیار خجالت می کشند موها روی صورتشان مهم نیست زیرا ریش ها

very trendy and very popular but but men don't like body hair I think I think a

بسیار شیک و محبوب شده اند، اما آقایان موهای بدن را دوست ندارند، فکر می کنم

lot of men don't like to have hairy chests and they like to they wax the

خیلی از آقایان دوست ندارند سینه های پرمو داشته باشند و دوست دارند که آنها را اپیلاسیون کنند.

hair on their chest some do it well I think it all depends on the relationship

موهای روی سینه‌شان بعضی‌ها این کار را خوب انجام می‌دهند، من فکر می‌کنم همه چیز به رابطه‌ای

you're eating and whether the man is prepared to see a lot of men have the

که می‌خورید بستگی دارد و اینکه آیا مرد آماده است که تعداد زیادی از مردان را ببیند که این

attitude that whatever happens that's natural I'm gonna change it let's

نگرش را دارند که هر اتفاقی که بیفتد طبیعی است، من آن را تغییر خواهم داد

face it it's a lot of maintenance to keep yourself looking attractive takes a

. تعمیر و نگهداری زیاد برای اینکه جذاب به نظر برسید زمان زیادی را می طلبد.

lot of time a lot of effort most men can't be bothered with that a human body

اکثر مردان نمی توانند از این کار خسته شوند، زیرا بدن انسان

actually is a very high maintenance machine it's better well it is if you

در واقع یک دستگاه تعمیر و نگهداری بسیار بالا است ، بهتر است اگر می

want to stay looking attractive especially when especially when dare I

خواهید جذاب به نظر برسید. مخصوصاً وقتی جرات می‌کنم

say especially when you get older yes needs more and more maintenance just

بگویم، مخصوصاً وقتی بزرگتر می‌شوی، بله، درست

like an old car or an old house it's got to be well maintained if it's to remain

مثل یک ماشین قدیمی یا یک خانه قدیمی، باید به خوبی نگهداری شود، اگر می‌خواهیم

looking attractive growing old gracefully I think is the is the trick

جذاب به نظر برسند، پیر شدن برازنده، فکر می‌کنم ترفند

behind that behind that but of course nowadays you have to dress to impress

پشت آن است. پشت آن اما البته امروزه باید لباس بپوشید تا تصویر را تحت تاثیر قرار دهید

image has become a very important thing in fact I made a lesson on my youtube

، به یک چیز بسیار مهم تبدیل شده است، در واقع من در کانال یوتیوب خود درسی

channel all about image and how important it is to stay looking young or

درباره تصویر و اینکه چقدر مهم است جوان به نظر بمانید یا

looking trendy or smart not everyone I don't think I'm a trendy

شیک به نظر برسید یا باهوش به نظر برسید، نه همه فکر می کنم. من یک

person some of my clothing is so old in fact I can show you something here this

فرد شیک هستم برخی از لباس های من خیلی قدیمی هستند در واقع می توانم چیزی را به شما نشان دهم

is this is a very old tie now this is a tie that I I wore during the 1990s and

این یک کراوات بسیار قدیمی است اکنون این کراواتی است که من در دهه 1990 می پوشیدم و

sometimes I still wear it now so there it is there is one of my very old ties I

گاهی اوقات هنوز هم اکنون آن را می پوشم بنابراین همانجاست. یکی از کراوات‌های قدیمی من است،

think this is one of my father's old ties oh that's nice it's by a company

فکر می‌کنم این یکی از کراوات‌های قدیمی پدرم است، اوه خیلی خوب است که توسط شرکتی

called Hepworth heck was I remember Hepworth

به نام هپ‌ورث

which I think it's been closed for about 40 years

ساخته شده است.

I remember Hepworth Pet Worth's were were like it was a it was a department

یک

store but but the if I remember rightly because it was many years ago they used

فروشگاه بزرگ بود اما اگر درست یادم باشد چون سالها پیش بود که

to it was like a department store but everything in there was quite quite

عادت داشتند مثل یک فروشگاه بزرگ بود اما همه چیز در آنجا بسیار

cheap was it I thought it was sort of middle of the road oh okay then so it

ارزان بود اگر فکر می کردم در میانه راه است. خوب پس

wasn't too cheap too dear it wasn't too expensive and it wasn't

خیلی هم ارزان نبود عزیزم خیلی گران نیست و

too cheap okay I think it was a sort of I think it was well reasonably upmarket

خیلی ارزان هم نبود، خوب فکر می کنم یک جورهایی بود، فکر می کنم به طور معقول گرانقیمتی بود،

you do it anyway I was gonna say with this wig on because I'm dying to take it

به هر حال این کار را انجام می دهید، می خواستم بگویم با این کلاه گیس به سر می کنم، زیرا می خواهم آن را در بیاورم.

off it's very itchy I can't stay for the next three chords an hour with this on

با خارش من نمی توانم برای سه آکورد بعدی یک ساعت بمانم با این "

no don't leave it on it looks great so how old do I look now two people think

نه" آن را روی "نه نگذار" عالی به نظر می رسد، بنابراین من الان چند ساله به نظر می رسم دو نفر فکر

you know be generous got you are really really taking a risk never ask people

می کنند شما می دانید سخاوتمند باشید واقعاً واقعاً ریسک می کنید هرگز نپرس مردم

Steve Steve you are really showing how naive you are

استیو استیو شما واقعاً دارید نشان می دهید که چقدر ساده لوح هستید

yes sir with the wig what age would you say no don't ask people on the Internet

بله قربان با کلاه گیس چه سنی می خواهید بگویید نه از مردم در اینترنت نپرسید که

to tell - what to tell you how old you look because it's a big mess

به شما بگویند - چه چیزی به شما بگویم چند ساله به نظر می رسید زیرا این یک آشفتگی بزرگ است

and what about now oh my I take it off a my daughter younger or older I need to

و اکنون چه اوه من آن را از روی دخترم کوچکتر یا بزرگتر برمی دارم، باید

turn the lights down it's it's like everything right in here it's really

چراغ ها را خاموش کنم، مثل این است که همه چیز در اینجا واقعاً

reflecting off your head oh you see I have to keep this dome very smooth no

از روی سر شما منعکس می شود، اوه می بینید که من باید این گنبد را خیلی صاف نگه دارم، نه

actually so that's it before and after do I look younger wrong apparently

در واقع، قبل از این کار همین است. ظاهراً طبق گفته بلا بلا می گوید: بعد از اینکه من جوان تر به نظر می رسم اشتباه

according to Bella Bella says mr. Steve looks like he is thirty thirty with it

می کنم. به نظر می رسد استیو سی و سی ساله است و

on hamster says mr. Steve looks like he is 35 oh dear

روی همستر می گوید: آقای. به نظر می رسد استیو 35 ساله است اوه عزیزم

that is not well is that with or without so with it on it must be 35 with it on I

که خوب نیست این است که با یا بدون آن با آن روی آن باید 35 باشد با آن روشن می توانم با آن

could live with that oh here we go dawn I told you not to do

زندگی کنم آه اینجا می رویم سحر به تو گفتم این کار را نکن

this Don Gardini Oh says you look 666 years

دان گاردینی اوه می گوید تو 666 ساله

old you see if I could live that long I'd

نگاه کن ببین اگر می‌توانستم آنقدر زنده بمانم، مطمئناً می‌توانستم

I'd obviously have the cure for for aging you'll be you'll be older than

درمان پیری را داشته باشم، تو از

Donald Trump did you see last week his his doctor said that Donald Trump will

دونالد ترامپ بزرگ‌تر می‌شوی که هفته گذشته دیدی دکترش گفت که دونالد ترامپ

probably live until he's 200 well he's got the money so has anyone called cure

احتمالاً تا 200 سالگی خوب زندگی می کند، او پول را بدست آورده است، بنابراین کسی به نام

comes for along for aging he'll have the money to pay for it has anyone ever

درمان برای پیری آمده است، او پولی برای پرداخت آن دارد.

lived to 200 years old no don't think so happened no bond no one I think the

فکر می کنم مسن

oldest person who's ever lived about 115 116 years old something like that

ترین فردی که تا به حال در حدود 115 116 سال زندگی کرده است، چیزی شبیه به آن

haven't so yeah actually yes yes yes so what do you think should I keep it on

نداشته است، بنابراین بله در واقع بله بله بله، پس شما چه فکر می کنید باید آن

ask people should I keep it on or keep it off just get on or keep it on just

را نگه دارم از مردم بپرسم آیا آن را ادامه دهم یا نگه دارم، فقط سوار شوید یا ادامه دهید فقط

keep the wig on it's very annoying mr. Duncan

کلاه گیس را نگه دارید خیلی آزار دهنده است آقای. دانکن

look I'm itching here this thing really does itch my head is on fire

نگاه کن من اینجا دارم خارش می‌کنم این چیزی که واقعاً خارش می‌کند سرم آتش

it's horrible so so I've got I've got a wig and a hat so imagine what I'm going

می‌گیرد، وحشتناک است، بنابراین من یک کلاه گیس و کلاه دارم، بنابراین تصور کنید

through at the moment it's not going to go very well with the Shakespeare speech

در این لحظه چه می‌گذرم . با سخنرانی شکسپیر

later on sir so once someone says you look someone has guessed your age but

بعداً آقا خیلی خوب است، بنابراین یک بار یک نفر می گوید شما به نظر می رسید که یک نفر سن شما را حدس زده است، اما

they've actually guessed your age and it is your age is that with or without the

آنها در واقع سن شما را حدس زده اند و سن شما این است که با یا بدون

wig I think it might be both right it's going back on you're not fooling anyone

کلاه گیس فکر می کنم ممکن است هر دو درست باشد، به عقب برمی گردد. در مورد تو کسی را گول نمی‌زنی

there we go Martha says you must keep the wig on ah

، ما می‌رویم مارتا می‌گوید باید کلاه گیس را روی سر بگذاری،

all right then now I don't know is that right am I going on right I can't tell

پس حالا نمی‌دانم درست است، درست است، نمی‌توانم

now took me half an hour to put this on earlier actually that looks better and

بگویم حالا نیم ساعت طول کشید تا این را گذاشتم. قبلاً در واقع بهتر به نظر می رسد و بهتر به

that looks better you look you look like a like a mad scientist do i oh yeah I

نظر می رسد شما مانند یک دانشمند دیوانه به نظر می رسید، اوه بله، من

tell you who you look like you look like mo is it mo from the Three Stooges don't

به شما می گویم شبیه چه کسی هستید شبیه به مو آیا این مو از Three Stooges نمی

know that one these references that I'm coming out with today are terrible you

دانم که یکی از این مراجع که امروز باهاش ​​بیرون می آیم خیلی وحشتناک هستند، شما

know me you you mentioned you mentioned a long since gone clothes store and I've

مرا می شناسید که به آن اشاره کردید، به یک مغازه لباس فروشی که مدت هاست رفته و گفته اید من

mentioned a long since gone comedy trio there's no moths on this fly yet so it's

از مدت‌ها پیش به یک سه‌گانه کمدی اشاره کرده‌ام که هنوز پروانه‌ای در این مگس وجود ندارد، بنابراین

tuned very well there's no moths we're on the phone

خیلی خوب تنظیم شده است.

there's no moth holes in the in the Oh is when you've had clothes lying

around in cupboards for many years sometimes the moths get at it don't they

کمدها برای چندین سال گاهی اوقات پروانه ها دست به کار نمی شوند

and eat away well the larvae of the moth eats away your clothes you know what can

و خوب می خورند لارو شب پره لباس های شما را می خورد شما می دانید چه چیزی می

I just say something here I I think moths are not real I think they don't

توانم اینجا بگویم من فکر می کنم پروانه ها واقعی نیستند فکر می کنم

really do what people say because I've never seen I've never seen clothing that

واقعاً این کار را نمی کنند مردم چه می گویند چون من هرگز ندیده ام من هرگز لباسی ندیده ام

has been eaten by moths I've got it I've got a coat upstairs it's got this

که توسط پروانه ها خورده شده باشد من آن را دارم من یک کت در طبقه بالا دارم این

beautiful coat it costs me a lot of money yeah an overcoat double-breasted

کت زیبا را دارم برای من هزینه زیادی دارد بله یک پالتو دوبل-

overcoat that goes over your suit very warm

پالتو سینه‌دار که روی کت و شلوار شما می‌رود بسیار گرم

made of pure wool okay cost me about Oliver I would say about 160 pounds many

از پشم خالص ساخته شده است، بسیار خوب است، من می‌توانم بگویم حدود 160 پوند

years ago hardly ever use it and I got it out about a year ago and it's got

سال‌ها پیش تقریباً از آن استفاده نمی‌کردم و حدود یک سال پیش آن را بیرون آوردم و

it's been eaten by moths on the collar I'm okay so it's ruined you'll have to

پروانه‌ها آن را خورده‌اند. یقه من خوبم پس خراب شده باید

show us next week yes because I've never had anything ruined

هفته بعد به ما نشون بدی بله چون من تا حالا چیزی نخوردم خراب شده

I won't ever I'm a bit of a moth skeptic oh no they do exist once you've got them

من هرگز نخواهم شد من کمی شکاک پروانه هستم اوه نه آنها وجود دارند وقتی آنها را گرفتید

is difficult to get rid of them moths eat while it's not the moths they

خلاص شدن از شر آنها دشوار است پروانه ها می خورند در حالی که این پروانه ها نیستند

lay eggs on your clothes and the larvae hatch out and I think it's the larvae

که روی لباس شما تخم می گذارند و لاروها از تخم بیرون بیایید و من فکر می کنم این لاروها هستند

that ain't your clothes so you know if we're ever stuck here in the snow and

که لباس شما نیستند، بنابراین می دانید اگر اینجا در برف گیر کرده

we've got no food in the house obviously there is nutrition in clothes yeah and

ایم و هیچ غذایی در خانه نداریم، بدیهی است که مواد غذایی در لباس ها وجود دارد، بله و

we can just sort of eat a hat or something yes that comes out that might

ما می توانیم به نوعی یک کلاه بخورید یا چیزی که بیرون می آید که ممکن

come in handy if you are ever short of food because apparently moths can eat

است در صورت کمبود غذا مفید باشد زیرا ظاهرا شب پره ها می توانند

clothes so so maybe you can just just you know have a little chew on one of

لباس بخورند بنابراین شاید شما فقط می توانید بدانید که کمی یکی از

your shoes well there's something we didn't think we talked about or nibble

کفش هایتان را بجوید، خوب چیزی بود که ما انجام دادیم. فکر کن در مورد کلاهت حرف زدیم یا

one of your hats yeah well that's the expression isn't it if you say I'll eat

یکی از کلاه هایت را نوک زدیم، بله، این طور نیست اگر بگویید من کلاهم را می خورم

my hat if give me an example mister don't come so here's a good one here's a

، اگر مثال بزنید، آقا نیایید، یک کلاه خوب است، یک کلاه

good one that there was a famous MP a famous Member of Parliament who said

خوب است. یک نماینده معروف یکی از نمایندگان معروف مجلس بود که می

that if if people voted to leave Europe if people voted for brexit that he would

گفت اگر مردم به خروج از اروپا رای می دادند اگر مردم به برگزیت رای می دادند،

eat his hat that's it so people often use that

او کلاه خود را می خورد، بنابراین مردم اغلب زمانی از این

expression when they are fairly certain that the statement they are making is

عبارت استفاده می کنند که کاملاً مطمئن هستند که گفته ای که می گویند

true and so there would be no chance of them ever possibly having to carry out

درست است و بنابراین هیچ احتمالی وجود ندارد که مجبور شوند

this act are you eating the Hat but people often say that don't sir don't

این کار را انجام دهند اگر شما کلاه را می خورید. مردم اغلب می گویند که قربان،

they so if certain substance such happens I'll eat my hat they're fairly

نه، بنابراین اگر ماده خاصی اتفاق بیفتد، من کلاهم را می خورم، آنها نسبتاً

certain that thing won't happen but sometimes it does and they look foolish

مطمئن هستند که این اتفاق نمی افتد، اما گاهی اوقات این اتفاق می افتد و آنها احمقانه به نظر می رسند،

yes and I think also the same thing happened with Donald Trump I think

بله و من نیز همین فکر را می کنم. اتفاقی که با دونالد ترامپ افتاد، فکر می‌کنم

someone was saying last year if or should I say before the election results

شخصی سال گذشته می‌گفت که آیا یا باید قبل از اعلام نتایج انتخابات بگویم

were announced that they said that if Donald Trump became the president he

که اگر دونالد ترامپ رئیس‌جمهور شود

would eat his hat so it's something that you are saying you would do because you

، کلاهش را می‌خورد، پس این چیزی است که شما می‌گویید انجام می‌دهید زیرا

are so sure that it won't happen yes of course life is life and sometimes

آنقدر مطمئن هستند که این اتفاق نخواهد افتاد بله، البته زندگی زندگی است و گاهی اوقات

unpredictable things happen oh it's been a crazy of crazy time in fact the

اتفاقات غیرقابل پیش بینی رخ می دهد، اوه، دوران دیوانه کننده ای بوده است، در واقع این

craziness is continuing into 2018 because yesterday of course the United

دیوانگی تا سال 2018 ادامه دارد، زیرا دیروز البته ایالات

States have closed all of their government departments down there shut

متحده تمام فرمانداری خود را بسته است. بخش‌های عمومی در آنجا تعطیل

they're completely closed so so now the United States is completely shut it's

هستند، کاملاً بسته هستند، بنابراین اکنون ایالات متحده به طور کامل تعطیل است

closed down no public services you know visit the zoo you can't visit museum you

، هیچ خدمات عمومی تعطیل است.

can't go to the Statue of Liberty if you if you've planned a lovely day trip to

یک سفر یک روزه دوست‌داشتنی

the Statue of Liberty it is closed closed if you're on holiday now in

به مجسمه آزادی برنامه‌ریزی کرده‌ام، اگر در تعطیلات در آمریکا هستید تعطیل است،

America stain your hotels no point in going anywhere Tomic says i will eat my

هتل‌هایتان را لکه دار کنید، جایی که تومیک می‌گوید من

hat if mr. duncan reads out my post from the comment box well box or well Tomic

کلاهم را می‌خورم. دانکن پست من را از جعبه کامنت می خواند خوب جعبه یا خوب تومیک

that's it you now have to eat your hat I need proof of that please I need to see

این است که اکنون باید کلاهت را بخوری من برای آن مدرک لازم دارم لطفاً

I need to see at least one hat with with teeth marks yes you've got to be fair

باید ببینم باید حداقل یک کلاه با علائم دندان ببینم بله شما دارید برای اینکه منصف

when you make that expression you've got to be fairly certain virtually a hundred

باشید وقتی این عبارت را بیان می کنید باید تقریباً صد در

percent confident that what you're saying

صد مطمئن باشید که آنچه می گویید

you really believe will never happen you have to be very certain before you

واقعاً باور دارید هرگز اتفاق نخواهد افتاد ، قبل از اینکه

offer to eat your hat anyway mr. Steve s you had some some drama I did I'm taking

پیشنهاد دهید کلاه خود را به هر حال بخورید، باید کاملاً مطمئن باشید. استیو درام داشتی که من انجام دادم،

this off sorry oh that's better oh I can breathe but in this studio I

این را کنار می‌گذارم متأسفم، این بهتر است، اوه من می‌توانم نفس بکشم، اما در این استودیو

think people are used to seeing you without the wig so I don't think there

فکر می‌کنم مردم عادت کرده‌اند شما را بدون کلاه گیس ببینند، بنابراین فکر نمی‌کنم

will be any surprises but during the week you had a very big surprise didn't

هیچ غافلگیرکننده‌ای وجود داشته باشد. در طول هفته که شما یک سورپرایز بزرگ داشتید

use something something very dramatic happened a real-life drama it wasn't

از چیزی استفاده نکردید اتفاق بسیار دراماتیکی رخ داد یک درام واقعی

amateur dramatics it was real-life drama I was driving

درامات آماتور نبود درام واقعی بود من

along the road just not far from home in fact doing about sixty miles an hour

در جاده ای نه چندان دور از خانه رانندگی می کردم. شصت مایل در ساعت

what's that about 75 km/h something like that

چه چیزی حدود 75 کیلومتر در ساعت چیزی شبیه به آن

I've been along this dual carriageway and suddenly I heard well I felt I

من در این مسیر دوگانه بوده ام و ناگهان خوب شنیدم احساس کردم

didn't hear it as something happened at the back of the car and suddenly the car

آن را نشنیدم چون اتفاقی در پشت ماشین افتاد و ناگهان ماشین

was all over the road there was this loud noise it sounded like the exhauster

تمام شد در بالای جاده صدای بلندی شنیده می شد که انگار اگزوز

dropped off and then all these warning symbols flashed up on the dashboard

رها شده است و سپس همه این علامت های هشدار روی داشبورد چشمک می زنند و می

saying tire pressure warning so the car was leaning over it was veering around

گفتند هشدار فشار باد لاستیک به طوری که ماشین روی آن خم شده بود و در حال انحراف به

the road was quite dangerous I had a tire blow hamlets a blowout a blowout is

اطراف جاده بود بسیار خطرناک بود من یک لاستیک ضربه خوردم hamlets a blowout a blowout

what we call when the tire instead of sudden instead of slowly deflating it's

چیزی است که ما می گوییم وقتی لاستیک به جای ناگهانی به جای تخلیه آهسته باد، به سرعت باد می کند

rapidly deflates due to a failure in the tire a catastrophic failure in the tire

به دلیل خرابی لاستیک، خرابی فاجعه بار در

itself and all the air rushes out and suddenly you get a blowout and it can be

خود لاستیک و تمام هوا به سرعت بیرون می زند و ناگهان شما باد می کنید و می تواند

very dangerous but luckily I was only traveling relatively slowly and I was

بسیار خطرناک باشد، اما خوشبختانه من بودم فقط نسبتاً آهسته سفر می کردم و می

able to pull over in fact there was a garage half a mile down the road so I

توانستم خود را کنار بزنم در واقع یک گاراژ در نیم مایلی پایین تر از جاده وجود داشت، بنابراین من

pulled over very slowly but my hazard lights on by the time I got there though

خیلی آهسته خود را عقب کشیدم اما چراغ خطر من تا رسیدن به آنجا روشن شد

the tire was smoking because it had been completely flat the rubber was was

اگرچه لاستیک دود می کرد زیرا کاملاً دود شده بود. لاستیک صاف بود

burning on the rim of the tire the rim of the wheel itself and it's full of

روی لبه لاستیک می سوخت، رینگ خود چرخ و پر از

holes so I don't know what happened there I think because and I had to

سوراخ است، بنابراین نمی دانم آنجا چه اتفاقی افتاده است ، فکر می کنم زیرا و

change the tire before I came home Jack the car up jack and that what does

قبل از اینکه به خانه بیایم مجبور شدم لاستیک را عوض کنم. جک و اینکه چه

that mean if you jack something it means you you raise it you raise it up by tire

معنایی دارد اگر چیزی را جک کنید به این معنی است که آن را بلند می کنید و با لاستیک بالا

to get the jack I dunno I've had this car eight years and I haven't had - I've

می آورید تا جک را بگیرید.

never had a puncture once that has involved me having to change the tire

یک بار پنچری که باعث شد مجبورم لاستیک

they've always been slow punctures like with a nail or a screw in there and it's

آنها را عوض کنم پنچرهای آهسته مانند با یک میخ یا پیچ در آن وجود دارد و

only going down over a few days even you can go to a garage and get it repaired

فقط در عرض چند روز فرو می‌رود، حتی می‌توانید به گاراژ بروید و آن را تعمیر کنید

so the tire can go down very slowly a slow deflation that's it that is a

تا لاستیک به آرامی پایین بیاید.

puncture we normally call it a slow puncture that's most car tire issues

ما معمولاً آن را پنچری آهسته می نامیم که بیشتر مشکلات لاستیک خودرو است،

like that are slow punctures slows was a blowout which if that happens on this

مانند این که کند شدن پنچری کند، یک انفجار بود که اگر در این مورد اتفاق بیفتد

was on the rear tire which is not so dangerous if it happens on the front

در لاستیک عقب بوده است که اگر در لاستیک جلویی اتفاق بیفتد،

tire where you've got your steering control and you're doing a high speed on

جایی که شما آن را دارید خیلی خطرناک نیست. کنترل فرمان و شما با سرعت زیاد

the motorway it can be very very dangerous but I was very lucky so I

در بزرگراه انجام می دهید، می تواند بسیار خطرناک باشد، اما من خیلی خوش شانس بودم، بنابراین

changed a tire and I've had it replaced with a new one but interestingly a feast

یک لاستیک را عوض کردم و آن را با یک تایر جدید تعویض کردم، اما جالب است که یک جشن است که

this shouldn't happen so I think because we've had such so much bad weather and a

نباید این اتفاق بیفتد. فکر می‌کنم از آنجایی که هوای بسیار بدی

lot of frost and snow as we've been talking about over several weeks the

داشته‌ایم و یخبندان و برف زیادی داشته‌ایم که در طول چند هفته درباره آن صحبت می‌کردیم

roads are now full of these deep potholes so the the tarmac has been

، اکنون جاده‌ها پر از این چاله‌های عمیق هستند، بنابراین آسفالت

eroded away so we've got big potholes what sorry potholes that the tarmac has

فرسایش یافته است، بنابراین ما چاله های بزرگی دارم چه چاله هایی متاسفم که آسفالت

been eroded eroded by the frost and so now you're travelling along and suddenly

فرسایش یافته است یخ زدگی و بنابراین حالا شما در حال سفر هستید و ناگهان با

bang your car goes into this big pothole and that damages the tire it doesn't

ضربه ماشین خود به این چاله بزرگ می‌رود و این به لاستیک آسیب می‌زند و

always go down straightaway this it's probably damaged it but then it's not

همیشه فوراً پایین نمی‌رود، احتمالاً به آن آسیب می‌رساند، اما پس از

quite enough for it to to puncture and then you suddenly you're driving along

آن کافی نیست که پنچر شود و سپس ناگهان در حال رانندگی در کنار

then one day bang it just goes we're just actually looking Steve we're

آن هستید و یک روز آن را بکوبید، ما در واقع به استیو نگاه می کنیم، اکنون در حال

looking at some photographs now of the actual tire yes so look at that I mean

نگاه کردن به چند عکس از لاستیک واقعی هستیم بله، بنابراین به آن نگاه کنید، منظورم

look at that is so dramatic the tire has actually exploded see a lot of that

این است که نگاه کنید به این موضوع که لاستیک بسیار چشمگیر است. در واقع منفجر شد ببینید بسیاری از آن

damage there would have been one of those hole

آسیب‌ها وجود داشت، یکی از آن

would have been the the original blowout but the others were caused by the damage

سوراخ‌ها همان انفجار اصلی بود، اما بقیه به دلیل آسیب‌هایی بودند

when I was had to drive for nearly a mile with it completely flat and that of

که مجبور شدم نزدیک به یک مایل با آن کاملا صاف رانندگی کنم و

course means it rubs against the wheel of the tire itself and it has caused all

البته این بدان معناست که به خود چرخ لاستیک ساییده می شود و این همه

that extra damage look at that I was very lucky don't tell my mother she'll

آسیب اضافی ایجاد کرده است، ببینید من خیلی خوش شانس بودم به مادرم نگویید

be she'll be worried about me going out on the road no don't don't anyone please

او نگران خواهد بود که من در جاده بیرون بیایم نه نه کسی نباش لطفا

don't tell mr. Steve's mother I've never had that ever happened before but I I

به آقا نگو مادر استیو من هرگز قبلاً چنین اتفاقی نیفتاده بود اما

went into it I've been crashed over a lot of bad potholes recently and because

من وارد آن شدم اخیراً با چاله های بد زیادی تصادف کرده ام و به دلیل

they haven't been repaired by the local authorities because they've all appeared

اینکه توسط مقامات محلی تعمیر نشده اند زیرا همه آنها

so quickly yes of course of course a pothole is is a large hole that forms in

به سرعت ظاهر شده اند بله. البته چاله یک چاله بزرگ است که

the road and at the moment we have a big problem here in the UK with potholes we

در جاده ایجاد می شود و در حال حاضر ما در اینجا در انگلستان با چاله هایی که انجام می دهیم مشکل بزرگی داریم

do because the council's are running out of money and they can't afford to repair

زیرا پول شورا تمام می شود و آنها نمی توانند

them but of course if you drive over it with your car that the the wheel or the

آنها را تعمیر کنند. البته اگر با ماشین خود از روی آن برانید که چرخ یا

tire can be very badly damaged now one or two people are asking was it was it

لاستیک به شدت آسیب ببیند، اکنون یکی دو نفر می پرسند که

scary what did you feel afraid Steve well I didn't at the time you sort of

ترسناک بود چه احساسی داشتید استیو خوب من در زمانی که شما مرتب کردید ترسی نداشتم.

when that when something like that happens you sort of certain sort of

زمانی که چنین اتفاقی می‌افتد،

things take over and you automatically do thing I was aware that there were

چیزهای خاصی کنترل می‌شوید و به طور خودکار کارهایی را انجام می‌دهید، من می‌دانستم که

lots of cars around me and it was very wet and I thought the car seems to be

ماشین‌های زیادی در اطراف من وجود دارد و خیلی خیس است و فکر می‌کردم ماشین

not responding very well and then I heard this noise and then all these

خیلی خوب جواب نمی‌دهد. و بعد من این سر و صدا و سپس همه این

warning lights flashed up on the dashboard so it's you know I thought the

هشدارها را شنیدم چراغ‌های g روی داشبورد روشن شد، بنابراین می‌دانید که من فکر می‌کردم

exhaust had dropped off anyway safe and sound if it felt been on the motorway

اگزوز به هر حال سالم و سالم افتاده است، اگر احساس می‌کردم در بزرگراه

doing a higher speed I think it would have been a lot more worrying because

با سرعت بالاتری انجام می‌دهد، فکر می‌کنم خیلی نگران‌کننده‌تر بود، زیرا

I'd have had to pull over onto the hard shoulder of the motorway the hard

مجبور بودم بر روی شانه سخت بزرگراه، شانه سخت،

shoulder where where we where we pull over if we've broken down the safe area

جایی که اگر منطقه امن را خراب کرده باشیم، جایی که می‌کشیم،

but of course it's not that safe because lots of people get killed on the hard

اما مطمئناً چندان امن نیست زیرا سالانه افراد زیادی روی

shoulder of the motorway every year by lorries plowing into the back of them so

شانه سخت بزرگراه کشته می‌شوند. توسط کامیون هایی که پشت آنها را شخم می زنند به

so that the hard shoulder is normally on the side of the motorway so that's where

طوری که شانه سخت معمولاً در کنار بزرگراه قرار می گیرد بنابراین در آنجا

you get refuge if you get into difficulty if

پناه می گیرید اگر به مشکل برخوردید اگر

your car breaks down if you have a mechanical problem you can go to the

ماشین شما خراب شد اگر مشکل مکانیکی داشتید می توانید به

side of the motorway aside the motivates a lane where the traffic it is not

کنار بروید. بزرگراه به کنار، خطی را ایجاد می کند که در آن ترافیک

allowed to normally travel in but it's a very dangerous place to be so I don't

معمولاً مجاز به تردد در آن نیست، اما مکان بسیار خطرناکی است، بنابراین

think I'd you supposed to get out of your car now they advise you never to

فکر نمی کنم اکنون از ماشین خود پیاده شوید، آنها به شما توصیه می کنند هرگز

stay in your car no on the hard shoulder because if you sit in the car or stand

در ماشین خود بمانید به این دلیل که اگر در ماشین بنشینید یا کنار ماشین بایستید

by the car and another car hits the parked car the person standing nearby or

و ماشین دیگری با ماشین پارک شده برخورد کند، شخصی که در نزدیکی ماشین ایستاده یا

in the car will will obviously be badly injured or killed yes advice now do not

در ماشین ایستاده است بدیهی است که به شدت مجروح یا کشته

stay in your car if you break down on the hard shoulder look it that way look

خواهد شد. سرشانه سخت به این شکل به نظر می رسد، نگاه کنید

we're just looking again that that is very dramatic that the tire has actually

ما فقط دوباره به این موضوع نگاه می کنیم که بسیار چشمگیر است که لاستیک واقعاً

split and and you can see what's happened here so because the tire has

شکافته است و می توانید ببینید چه اتفاقی در اینجا افتاده است، زیرا لاستیک

exploded mr. Steve of course was driving the car at the time but the weight of

منفجر شده است. البته استیو در آن زمان ماشین را رانندگی می کرد، اما

the car has actually destroyed the tire even more so yeah Toyota the tire burst

وزن ماشین در واقع تایر را حتی بیشتر از قبل از بین برد، بنابراین بله تویوتا لاستیک ترکید

and then mr. Steve was still driving the car and and the tire has just been

و بعد آقای. استیو هنوز در حال رانندگی ماشین بود و لاستیک به تازگی به

completely destroyed look at that that is so I must admit when I first saw when

طور کامل از بین رفته است به این نگاه کنید ، بنابراین باید اعتراف کنم وقتی برای اولین بار

I saw what had happened to that tire I was quite upset I was genuinely upset

دیدم چه اتفاقی برای آن لاستیک افتاده است ، بسیار ناراحت شدم

when I saw it because I I couldn't believe it

وقتی آن را دیدم واقعا ناراحت شدم زیرا نمی‌توانستم باور کنم که

could have been a lot worse so I was lucky you see that in movies you always

می‌توانست خیلی بدتر از این باشد، بنابراین من خوش شانس بودم که در فیلم‌ها همیشه

see that in movies if someone is trying to stop a car they will they will fire

می‌بینید که در فیلم‌ها اگر کسی بخواهد ماشینی را متوقف کند،

fire a gun Wow at the tire and then the tire will

با اسلحه شلیک می‌کند وای به لاستیک و بعد لاستیک

explode and then

منفجر می شود و

yes so I was I was lucky as I've said so check e Carter I did go over a really

بله پس من خوش شانس بودم همانطور که گفتم کارتر را بررسی کنید من

bad pot all about three weeks ago that was a brand-new tire by the way because

تقریباً سه هفته پیش یک گلدان بسیار بد را بررسی

I had two new tires put on on the back of the car before Christmas so it was a

کردم که اتفاقاً یک لاستیک کاملاً جدید بود زیرا من دو لاستیک نو داشتم. قبل از کریسمس پشت ماشین را

new tire so there's nothing wrong with it so it must have got damaged in a

بپوشید، بنابراین لاستیک نو بود، بنابراین هیچ مشکلی با آن وجود ندارد ، بنابراین باید در یک

pothole or one of these sleeping policeman that we've got lots of those

چاله یا یکی از این پلیس های خوابیده آسیب دیده باشد که ما تعداد زیادی از آن ها را داریم که

now what's a sleeping policeman it's it's a speeding it's it's a design to

حالا پلیس خواب است. این یک سرعت است، این طراحی برای

stop people speeding along certain roads which could be dangerous too might be

جلوگیری از سرعت افراد در مسیرهای خاص است که می تواند خطرناک بودن هم ممکن است

schools nearby or residential area and it's a probably a nice straight road and

مدارس در نزدیکی یا منطقه مسکونی باشد و احتمالاً یک جاده مستقیم خوب است و

it might be in a town well they'll always they're always in a town or a 30

ممکن است در یک شهر خوب باشد

mile an hour limit but people commonly go much faster than that so the the the

. بنابراین

residents complain yes and they put these big humps in the road but of

ساکنان شکایت دارند بله و آنها این قوزهای بزرگ را در جاده قرار می دهند، اما

course they damage your tires as well so part of the road is raised slightly

البته به لاستیک های شما نیز آسیب می رسانند، بنابراین بخشی از جاده کمی بالاتر می

raised and that back then encourages the cars to slow down it does typically near

رود و این امر باعث می شود ماشین ها سرعت خود را کاهش دهند.

schools or residential areas usually if somebody's been injured or killed

مدارس یا مناطق مسکونی معمولاً اگر کسی مجروح یا کشته شده باشد،

they'll put them in on that road then but of course they're everywhere now

آنها را در آن جاده می گذارند، اما البته اکنون

they're everywhere even you sometimes complain mr. Steve

همه جا هستند، همه جا هستند، حتی شما گاهی اوقات شکایت می کنید آقای. استیو

you complain about these you say ah I'm I hate going through these small

از اینها شکایت می کنی و می گویی آه من از رفتن از میان این

villages because many of them now have little humps little bumps and some

دهکده های کوچک متنفرم زیرا بسیاری از آنها اکنون برآمدگی های کوچکی دارند و برخی از

people call them sleeping policeman which is a very interesting phrase

مردم به آنها پلیس خواب می گویند که جمله بسیار جالبی است،

indeed I'm sure a lot of people have heard that today for the first time I

مطمئنم بسیاری از مردم شنیده ام که امروز برای اولین بار

bet they've never heard that before sleeping policeman yes and yes I agree

شرط می بندم هرگز نشنیده اند که قبل از خواب پلیس بله و بله موافقم

that traffic is a traffic calming method yes as it's called but but if the speed

که ترافیک یک روش آرام سازی ترافیک است بله همانطور که گفته می شود، اما اگر سرعت

limits 30 you can't go 30 over them because your

محدودیت 30 باشد، نمی توانید از 30 عبور کنید. چون

car would take off yeah so you you you you you're actually forced to reduce

ماشین شما از زمین بلند می شود، بنابراین شما مجبور می

your speed down to about 10 or 15 miles an hour yes and of course you'll damage

شوید سرعت خود را به حدود 10 یا 15 مایل در ساعت کاهش دهید بله و البته

the car yes you damage the car and you damage the CII went over some bad

به ماشین آسیب می رسانید بله به ماشین آسیب می رسانید و به CII آسیب می رسانید. اخیراً چاله‌های بدی را مرور

potholes recently but I checked the tires at the front of the car not

کردم اما لاستیک‌های جلوی ماشین را چک کردم و

realizing that probably the one at the back had been damaged so I checked all

متوجه نشدم که احتمالاً لاستیک عقب آسیب دیده است، بنابراین

around looked on the inside for bulges on the sidewalls of the tire

اطراف را بررسی کردم و داخل آن را برای برجستگی روی دیواره‌های جانبی لاستیک نگاه کردم.

mmm but there weren't any but I didn't check the back one so obviously that was

هیچ، اما من ba را بررسی نکردم ck یکی خیلی واضح است که

oh dami so the tire that exploded was actually one of the rear tires at the

اوه دامی بود، بنابراین لاستیکی که منفجر شد در واقع یکی از لاستیک های عقب در

back yes okay so so there is something to to make sure if you go over a pothole

عقب بود، بله خوب است، بنابراین باید مطمئن شوید که آیا از روی چاله

or a big obstacle in the road always check your tires afterwards to make sure

یا مانع بزرگی در جاده عبور می کنید، همیشه خود را بررسی کنید. لاستیک‌ها بعد از آن مطمئن

that they there is no damage but you've got it repaired now no I've got a new

شوید که هیچ آسیبی ندارند اما شما آن را تعمیر کرده‌اید، نه من یک لاستیک جدید دارم

tire on there now you can't repair that well you know you know I that's what not

، اکنون نمی‌توانید آن‌قدر خوب تعمیر کنید، می‌دانید که می‌دانید این چیزی است که

I thought maybe you can sew those holes back up that's not what I meant

فکر نمی‌کردم شاید بتوانید این سوراخ‌ها را به سمت بالا بدوزید، منظور

I didn't think they could repair the tire I'm goodness sake but what what how

من این نبود، من فکر نمی‌کردم که آنها بتوانند لاستیک را تعمیر کنند، اما

would they do it would they would they get a needle and thread and in Ch it

اگر یک سوزن و نخ می‌گیرند و

stitch it back together yes so I think you've got it all

دوباره آن را به هم می‌چسبانند، چه کاری انجام می‌دهند. بله، بنابراین فکر می کنم شما همه چیز را

repaired so your car is ok back to normal no permanent damage no damage

تعمیر کرده اید، بنابراین ماشین شما به حالت عادی بازگشته است، بدون آسیب دائمی، آسیبی وارد

done I was about an hour late getting home but luckily I was only I was quite

نشده است، من حدود یک ساعت تاخیر داشتم که به خانه رسیدم، اما خوشبختانه من فقط بودم، به

anyway that we're going on this story must be getting very boring

هر حال، کاملاً به این داستان ادامه می دهیم. باید خیلی کسل کننده باشد،

no it'sit's it's fastened at all pleased to see that you survived I did okay so

نه، بنشینید، اصلاً بسته شده است، خوشحالم که شما زنده مانده اید، خوب انجام دادم.

am i everyone is shocked oh I've never had one in I probably drive you've well

آیا من همه شوکه شده اند، اوه من هرگز یکی را نداشته ام، احتمالاً شما رانندگی کرده

well over 30 years I've never had that happen and I do a lot of mileage I do

اید بیش از 30 سال است که من هرگز چنین اتفاقی نیفتاده ام و من مسافت پیموده شده زیادی را طی می کنم،

about 25,000 miles a year so I've never had anything like that happen before so

حدود 25000 مایل در سال انجام می دهم، بنابراین هرگز آیا قبلاً چنین اتفاقی افتاده است

there you go first time for everything as they say I'm going to say something

بنابراین شما اولین بار برای همه چیز می روید همانطور که آنها می گویند من می خواهم چیزی بگویم

now well first of all we have the mystery object here it is what is this I

حالا خوب اول از همه ما شیء رمز و راز اینجا داریم این است که این

know what it is does anyone know no you know because in fact that was quite

چیست من می دانم که چیست آیا کسی می داند نه شما می دانم زیرا در واقع بسیار

strange because I pick this up and said oh what's that mr. Duncan I didn't know

عجیب بود زیرا من این را برداشتم و گفتم اوه آن آقای چیست. دانکن من نمی دانستم

and I said oh it's me I said it's a mystery object and then you said oh

و گفتم اوه این من هستم گفتم این یک شی مرموز است و بعد شما گفتید اوه

thank you mr. Steve I'll have that as my mystery object in today's live English

متشکرم آقای. استیو من آن را به عنوان هدف معمای من در زنده انگلیسی امروز خواهم داشت،

so so Steve helped me to plan today's livestream and mr. Steve wants to give

بنابراین استیو به من کمک کرد تا برای پخش زنده امروز و Mr. استیو می‌خواهد من را تغییر دهد

me a makeover I think we'll do that in a little while

، فکر می‌کنم تا مدتی دیگر این کار را انجام خواهیم داد،

but now to be or not to be that is the question

اما حالا بودن یا نبودن این سوال

Shakespeare on Sunday of course are you ready mr. Steve I'm ready Shakespeare on

شکسپیر یکشنبه است، البته آیا شما آماده‌اید آقای. استیو من آماده ام شکسپیر

Sunday with mr. Steve right let's see how this one goes

یکشنبه با آقای. استیو درست است بیایید ببینیم این یکی چگونه پیش می رود

this one is from the Shakespeare play Julius Caesar which is a play about

این یکی از نمایشنامه شکسپیر ژولیوس سزار است که نمایشنامه ای درباره

historical events that occurred in the Roman Empire but Shakespeare wrote a few

وقایع تاریخی است که در امپراتوری روم رخ داده است اما شکسپیر چند نمایشنامه نوشت که

plays were based on historical facts well probably some of it was facts the

بر اساس حقایق تاریخی بودند و احتمالاً برخی از آنها واقعیت بوده اند و

action but we don't know the exact words of course it was said but obviously they

عمل اما ما دقیقاً نمی دانیم کلمات البته گفته شده است اما واضح است که

weren't recorded but based on historical events he wrote plays and this one was

آنها ضبط نشده اند اما بر اساس وقایع تاریخی نمایشنامه هایی نوشته است و این یکی در

about the famous Roman Emperor Julius Caesar who of course as we all know

مورد امپراتور معروف روم ژولیوس سزار بود که البته همانطور که همه می

comes to a sticky end he's stabbed to death by fellow

دانیم به یک او توسط سیاستمداران دیگر با چاقو کشته شده

politicians and that you would say who are some of which are plotting his

است و شما می گویید که برخی از آنها نقشه

demise his death because they think he's going to become a dictator and cause bad

مرگ او را می کشند زیرا آنها فکر می کنند او دیکتاتور می شود و باعث اتفاقات بد

things to happen but his friend in in this particular play his friend Mark

می شود اما دوستش در این بازی خاص دوستش را بازی می کند. مارک

Antony finds a Caesars body and his furious and wants revenge on the

آنتونی جسد سزار و خشمگینش را پیدا می‌کند و می‌خواهد از

plotters who killed him and so he he makes a little soliloquy a little speech

توطئه‌گرانی که او را کشتند انتقام بگیرد و به همین دلیل او یک سخنرانی کوچک

designed to talk about his feelings about how he wants to incite the the

برای صحبت درباره احساساتش در مورد اینکه چگونه می‌خواهد تحریک کند، انجام می‌دهد.

people of Italy to rise up against these plotters and take revenge against the

مردم ایتالیا علیه این توطئه‌گران قیام کنند و از

people who who who killed Caesar so this is what he says this isn't all of the

افرادی که سزار را کشتند انتقام بگیرند، بنابراین این چیزی است که او می‌گوید این همه

speech it's just some of it domestic fury and civil strife shall

سخنرانی نیست، فقط بخشی از آن خشم داخلی و درگیری‌های داخلی است که

cumber all the parts of Italy blood and destruction shall be so in use and

همه را از بین می‌برد. قسمت‌های خون و ویرانی ایتالیا چنان مورد استفاده قرار می‌گیرد و

dreadful objects so familiar that mothers shall but smile when they behold

اشیاء وحشتناک آنقدر آشنا خواهد بود که مادران وقتی

their infants quartered with the hands of war all of pity choked with custom of

نوزادان خود را که با دستان جنگی در هم می‌بینند، لبخند می‌زنند و تمام ترحم‌شان را خفه می‌کنند

fell deeds and sees a spirit ranging for revenge with Arta by his side

و روحیه‌ای را می‌بینند که برای انتقام با آن‌ها در حال انتقام است. آرتا در

come hot from hell shall in these confines with a monarchs voice cry havoc

کنارش داغ از جهنم خواهد آمد در این محدوده ها با صدای پادشاهان فریاد ویرانگری خواهد کرد

and let slip the dogs of war that this foul deed shall smell above the earth

و اجازه خواهد داد سگ های جنگی را که این عمل ناپاک بر فراز زمین بو می دهد

with carrion men groaning for burial ah

با مردارهایی که برای دفن ناله می کنند آه

wow I'm all overcome with emotion I wasn't sure I wasn't sure if you're

وای من همه از احساسات غلبه کردم. مطمئن نبودم مطمئن

going to have a stroke then oh oh I was getting a bit carried away there I'm all

نبودم که سکته میکنی، اوه اوه من کمی از خودم سر در میاوردم، حالم

hot and bothered do what loosen a clip while I recover

داغونه و آزارم میده کاری کنم که یه گیره رو باز کنم در حالی که خوب میشم

you want to loosen your tie yes I'm glad you have that wig on oh

میخوای کراواتتو شل کنی بله، خوشحالم که شما آن کلاه گیس را دارید

well there we go that's it goodness Mayhew words in there I'm a bit

خوب، ما می رویم این است خداییش کلمات Mayhew در آنجا من کمی

I'm a bit shaken myself shall we start with havoc there's a good word right

خودم کمی متزلزل هستم باید با خرابکاری شروع کنیم یک کلمه خوب

there a sec so today's Shakespeare on Sunday what was the play again Julius

وجود دارد یک ثانیه پس شکسپیر امروز یکشنبه چه نمایشنامه ای بود دوباره جولیوس

Caesar Julius Caesar famous Roman Emperor as I said he was killed

سزار جولیوس سزار امپراطور معروف روم همانطور که گفتم

murdered by plot by fellow politicians at the time and

در آن زمان توسط سیاستمداران دیگر به قتل رسید و

his friend Mark Antony was very upset about it and wanted to incite the populace to rise up

دوستش مارک آنتونی از این موضوع بسیار ناراحت بود و می خواست مردم را به قیام

and take revenge which I believe they did that's it yes there's the famous

و گرفتن انتقام تحریک کند که من معتقدم آنها این کار را کردند.

scene where everyone stabs they stab Caesar in the back

صحنه معروفی که همه چاقو می زنند از پشت به سزار می زنند.

the famous carry on film is that a knife I see a dagger a dagger yes

فیلم حمل معروف این است که چاقو می بینم خنجر و خنجر بله

see that Mister Steve corrected me then oh I thought that the best one is the

ببینید که آقای استیو مرا تصحیح کرد سپس اوه فکر کردم بهترین

'carry on' film with... oh no Steve Steve please don't make references to things

فیلم همان فیلم "ادامه دادن" است. .. اوه نه استیو لطفا به چیزهایی

that no one watching at the moment will understand because then we have to spend

اشاره نکنید که هیچ کس در حال حاضر تماشا نمی کند، زیرا پس از آن ما باید

20 minutes explaining the reference site and then by the time we've got that the

20 دقیقه را صرف توضیح سایت مرجع کنیم و سپس تا زمانی که

reference explained it's time to go so let's not talk about that right away

مرجع توضیح دهد زمان آن رسیده است. برای رفتن پس بیایید n اگر فوراً در مورد آن صحبت کنیم،

let's leave all of that that that let's put it over there let's put a pin in

بیایید همه چیزهایی را که بگذاریم آنجا بگذاریم، بیایید یک سنجاق در

that and talk about something else which of course is something we've been

آن بگذاریم و در مورد چیز دیگری صحبت کنیم، که البته چیزی است که امروز در مورد آن

talking about today newspapers do you ever read the newspaper Steve there you

صحبت می کنیم، آیا تا به حال روزنامه استیو را در آنجا خوانده اید؟ شما

want to talk about some of the interesting words that crop up in this

می خواهید در مورد برخی از کلمات جالبی که

in this particular speech okay then one or two no problem how

در این سخنرانی خاص ظاهر می شود صحبت کنید خوب پس یکی دو مورد مشکلی نیست چگونه

about havoc havoc havoc widespread destruction devastation disaster

در مورد ویران ویران ویرانی خرابی گسترده تخریب فاجعه

confusion lack of order havoc hirate the hurricane ripped through Florida and

سردرگمی عدم نظم ویرانی hirate طوفان که فلوریدا را درنوردید و ویرانی ایجاد کرد هوم

caused havoc hmm there's so much the snow on the motorway caused havoc for

برف زیادی در بزرگراه وجود دارد که باعث ویرانی

drivers so that means yes everything is not as it should be order has gone and

رانندگان شده است، به این معنی که بله همه چیز آنطور که باید نیست نظم از بین رفته است و

that's what this speech is about really havoc so and what can happen when war

این چیزی است که این سخنرانی در مورد ویرانگری واقعی است، بنابراین وقتی جنگ شروع می شود چه اتفاقی می افتد

starts you can cause havoc you can cause havoc I could come in here and and knock

شما می توانید باعث خرابی شوید. من می‌توانم وارد اینجا شوم و

over all your tripods that you know that's what you normally do isn't it

تمام سه‌پایه‌های شما را بکوبم که می‌دانید این همان کاری است که معمولاً انجام می‌دهید، اینطور نیست

because there are so many in here it's a it's a trip hazard from hell and I could

زیرا تعداد زیادی در اینجا وجود دارد، خطر سفر از جهنم است و من می‌توانم

walk through here or I could knock all the tripods over that the lights would

از اینجا عبور کنم یا می‌توانم تمام سه‌پایه‌ها را بکوبم تا

go over the cameras would go everywhere and I would cause havoc in what is

چراغ‌ها روی دوربین‌ها به همه جا بپیوندند و من در

usually a very well ordered studio yes yes I like to keep everything very well

استودیویی که معمولاً بسیار منظم است، خرابکاری ایجاد می‌کنم، بله، من دوست دارم همه چیز را

organised in here and then when Steve walks in walks into

در اینجا خیلی خوب سازماندهی کنم. سپس وقتی استیو

the studio everything starts falling over because he just he lumbers around

وارد استودیو می شود همه چیز شروع به خراب شدن می کند زیرا او فقط چوب

and knocks things over and I have to say Steve for goodness sake be careful be

می زند و همه چیز را خراب می کند و من باید به خاطر خدا به استیو بگویم

careful don't break my studio equipment please anyone wants to me to explain

مراقب باش تجهیزات استودیو من را نشکن لطفاً هر کسی می خواهد به من توضیح دهد.

anything in that speech please that please let us know and and I real can

هر چیزی در آن سخنرانی لطفاً به ما اطلاع دهید و من واقعاً

I've recovered oh I know I'm still reeling I'm reeling from from mr.

می‌توانم بهبود پیدا کنم، اوه می‌دانم که هنوز در حال پیچیدن هستم.

Steve's misciagna microphone that wasn't good I

میکروفون misciagna استیو که خوب نبود

think you might have blown it but I'm not sure fortunately we have very

فکر می کنم ممکن است آن را باد کرده باشید اما من مطمئن نیستم خوشبختانه ما

professional compression on the microphone so I think we should be

فشرده سازی بسیار حرفه ای روی میکروفون داریم بنابراین فکر می کنم ما باید

alright and also I was I was turning the the microphone volume down just to make

خوب باشیم و همچنین داشتم صدای میکروفون را پایین می آوردم برای

sure that we didn't blow people's ears off because some people listen to us

اطمینان از اینکه ما گوش مردم را به باد ندادیم زیرا برخی افراد با هدفون به ما گوش می دهند،

with headphones so I hope I hope that you haven't made too many people deaf

بنابراین امیدوارم

today interesting if I was reading about the play Julius Caesar on it and a lot

اگر من در مورد نمایشنامه ژولیوس سزار روی آن می خواندم امروز خیلی ها را ناشنوا نکرده باشید. بسیاری

of the theme of it is about which is an interesting thought that many of us have

از مضمون آن در مورد آن است که فکر جالبی است که بسیاری از ما داریم و

showing how how Shakespeare often talks about the many varied human emotions and

نشان می دهد که چگونه شکسپیر اغلب در مورد احساسات مختلف انسانی و

human behavior is what is that yeah are we when we go through our lives is

رفتار انسانی صحبت می کند این است که آیا ما وقتی زندگی خود را می گذرانیم آیا

it fate that decides what happens or do we have control over our own lives that

این سرنوشت است که تصمیم می گیرد که چه اتفاقی بیفتد یا آیا ما بر زندگی خود کنترل داریم

the decisions that we make and that largely is about what that plays a

که تصمیماتی که می گیریم و این تا حد زیادی مربوط به آن چیزی است که

central theme to that play because Caesar gets lots of warnings all the

موضوع اصلی آن نمایشنامه را بازی می کند زیرا سزار همیشه در

time about what might happen to him but he ignores them all and and and ends up

مورد آنچه ممکن است برای او اتفاق بیفتد هشدارهای زیادی دریافت می کند. او همه آنها را نادیده می گیرد و در نهایت

being murdered there is of course the famous line beware the Ides of March

به قتل می رسد، البته این جمله معروف است که مراقب ایده های مارس

that's it so obviously these aren't real they're sort of fictitious sort of not

باشید، بنابراین بدیهی است که اینها واقعی نیستند، آنها به نوعی ساختگی هستند،

really believable signs but and and and the whole play comes to the conclusion

نشانه های واقعاً باورپذیر نیستند، اما و و و کل بازی واقعاً به این نتیجه

really that well the central theme is that read it's a bit of a balance in

می رسد که خوب موضوع اصلی این است که بخوانید در مورد سرنوشت کمی تعادل در

life about about fate because there are some things that are

زندگی وجود دارد زیرا چیزهایی وجود دارد که می

see we cannot control and we have no control over so it's a balance between

بینیم نمی توانیم کنترل کنیم و کنترلی روی آنها نداریم بنابراین تعادلی بین

that and the things that we do have control over and can make decisions

آن و چیزهایی که ما روی آنها کنترل داریم و می توانیم

about which I think it's very interesting because some people go

در مورد آنها تصمیم بگیریم که به نظر من بسیار جالب است زیرا برخی از افراد

through that I know people who were fatalists fatalists they caught that's

از طریق آن می گذرند که من افرادی را می شناسم که سرنوشت ساز بودند آنها آنها را گرفتار کردند این

what they call themselves they just saw what will happen what will be will be so

چیزی است که خودشان می نامند آنها فقط دیدند که چه اتفاقی می افتد چه خواهد شد.

they think everything's predetermined and and their lives will pan out

آنها فکر می کنند همه چیز از پیش تعیین شده است و زندگی آنها

according to a particular pattern no matter what they do so even if they even

بر اساس یک الگوی خاص پیش خواهد رفت، مهم نیست که چه کاری انجام می دهند، حتی

if they try to change things they believe that if bad things are going to

اگر آنها سعی کنند چیزهایی را تغییر دهند، معتقدند که اگر چیزهای بدی پیش می روند. o

happen they will happen anyway yes some people think that when you know some

به هر حال اتفاق می‌افتد، بله، برخی فکر می‌کنند وقتی می‌دانید، بعضی‌ها

people think if you had a car crash if you spilt some milk if you fell off your

فکر می‌کنند اگر تصادف کرده‌اید، اگر مقداری شیر ریخته باشید،

chair if anything happened that was meant to happen some people actually

اگر اتفاقی افتاده باشد، اگر قرار است اتفاقی بیفتد، بعضی‌ها واقعاً

believe that whereas other people take the opinion that that they can control

این را باور دارند، در حالی که دیگران این عقیده را داشته باشید که آنها می‌توانند

everything that's the other extreme I think we all have control over our

همه چیز را کنترل کنند. من فکر می‌کنم همه ما بر سرنوشت خود کنترل داریم،

destiny but sometimes things do occur yes that actually steer our life in a

اما گاهی اوقات اتفاقاتی رخ می‌دهد که در واقع زندگی ما را به یک

certain direction but the the actual outcome isn't decided so it's actually

جهت خاص هدایت می‌کنند، اما نتیجه واقعی مشخص نیست، بنابراین در واقع همه چیز به

up to you what happens so the circumstance comes along and how

پایان می‌رسد. برای شما چه اتفاقی می افتد تا شرایط پیش بیاید و

you react to it is actually what changes your destiny interesting to see what

چگونه به آن واکنش نشان می دهید در واقع چیزی است که سرنوشت شما را تغییر می دهد جالب است ببینید

people think of this concept the fate versus can your own control over your

مردم در مورد این مفهوم

destiny I mean things like the weather you can't control the weather nobody can

چه فکر می کنند. آب و هوا را کنترل کنید هیچ کس نمی تواند آب و هوا را

control the weather but if you didn't listen to the weather forecasts you

کنترل کند، اما اگر به پیش بینی های هواشناسی گوش ندهید،

might end up being stuck outside in a hurricane mm-hmm

ممکن است در بیرون از خانه در طوفان گیر بیفتید،

so you have control over where you'd be banned that thing happened well

بنابراین می توانید بر جایی که می خواهید باشید کنترل داشته باشید. ممنوع است این اتفاق خوب رخ داده است

sometimes you're driving along I'm in a car accidents a classic thing you might

گاهی اوقات شما در حال رانندگی هستید من در یک تصادف اتومبیل هستم یک چیز کلاسیک که ممکن

be just driving along that's suddenly out of the blue someone could hit you

است فقط در امتداد رانندگی کنید که ناگهان یک نفر ممکن است به شما ضربه بزند

yes all no control over that oh or one of your tires bursts yes of

بله همه کنترلی روی آن وجود ندارد یا یکی از لاستیک های شما می ترکد بله،

course you could choose and a lot of people do to drive around at a giant

البته شما می توانید انتخاب کنید و بسیاری از مردم برای رانندگی با یک 4x4 غول پیکر انجام می

great 4x4 so it doesn't matter what hits them

دهند، بنابراین مهم نیست که چه چیزی به آنها برخورد می کند

always be safe I can see what I've done here I've made the mistake I've made the

همیشه ایمن باشید، من می توانم ببینم اینجا چه کرده ام. اشتباهی که انجام داده ام این اشتباه را انجام داد که

mistake of talking to Steve about cars because it would appear that that almost

با استیو در مورد اتومبیل صحبت کرد زیرا به نظر می رسد که تقریباً

60% of what we've talked about in this hour has been car related so if you have

60٪ از آنچه در این ساعت در مورد آن صحبت کرده ایم مربوط به اتومبیل بوده است بنابراین

no interest in cars I do apologize but in a moment we are going to do something

اگر علاقه ای به اتومبیل ندارید من عذرخواهی می کنم اما در یک لحظه ما می رویم. برای انجام کاری

very different and very special because I can see Steve getting excited already

بسیار متفاوت و بسیار خاص، زیرا می‌توانم ببینم که استیو هیجان‌زده شده است

we are going to do a live makeover mr. Steve is going to make me look beautiful

. استیو قرار است من را

of course my many years expertise in the amateur dramatics society I know how to

زیبا جلوه دهد البته تخصص چندین ساله من در انجمن نمایش آماتوری من می دانم چگونه

make somebody look attractive Steve well we'll see we'll see so here comes a

یک نفر را جذاب جلوه دهم استیو خوب ما خواهیم دید که خواهیم دید پس اینجا یک

lesson it is one of my full English lessons and during that lesson we will

درس می آید این یکی از درس های کامل انگلیسی من است و در طول آن درس ما

prepare for the live makeover yes mr. Steve is going to give me a makeover so

برای تغییر زنده آماده خواهیم شد بله آقای. استیو قرار است من را تغییر دهد

my makeup down there we'll see you in a few moments okay

تا آرایشم را در چند لحظه

can you see what I have here this is a plug it forms part of many electrical

ببینیم، خوب آیا می توانید آنچه را که من در اینجا دارم ببینید این یک دوشاخه است که بخشی از بسیاری از

devices and safely allows electricity to travel from the mains outlet to the

دستگاه های الکتریکی است و به طور ایمن اجازه می دهد برق از شبکه برق عبور کند. خروجی

device in question you plug this into the mains outlet or socket the verb for

دستگاه مورد نظر شما آن را به پریز برق وصل کنید یا سوکت فعل برای

this action is also plug you plug it in I forgot to plug the TV in you need to

این عمل است وصل کنید شما آن را وصل کنید فراموش کردم تلویزیون را

plug it in before it will work to take the plug out is unplug you unplug

وصل کنم باید آن را وصل کنید قبل از اینکه دوشاخه خارج شود.

something don't forget to unplug the TV before you come to bed you will have to

unplug the washing machine before moving it to plug is to connect and to unplug

از برق بکشید.

is to disconnect the word plug can also be something used to block a hole it can

سوراخ می

be a noun or verb I'm going to plug the hole the word plug can also mean to

تواند یک اسم یا فعل باشد I'm going to plug the hole کلمه plug همچنین می تواند به معنای

informally mention something as a way of advertising it to others I will be on

ذکر غیررسمی چیزی به عنوان راهی برای تبلیغ آن به دیگران باشد.

the radio today to plug my new book could you plug my new song on your show

امروز در رادیو خواهم بود تا کتاب جدیدم را وصل کنم. آهنگ جدید در برنامه شما

in these sentences the word plug means to casually mention something so as to

در این جملات کلمه پلاگین به معنای به کاسوا است می خواهم چیزی را برای تبلیغ آن ذکر کنم

promote it

do you want to know what I'm doing here I am about to change a light bulb the

آیا می خواهید بدانید که من اینجا چه کار می کنم می خواهم یک لامپ را عوض کنم

bulb inside this light fitting has blown it has burned itself out it has come to

لامپ داخل این چراغ برق منفجر شده است خود سوخته است

the end of its life it is no longer working the bulb has gone in this sense

و عمرش به پایان رسیده است. دیگر کار نمی کند لامپ رفته است به این

the word gone means expired the bulb is dead so I will now replace the blown one

معنا کلمه رفته به معنای تاریخ مصرف گذشته لامپ مرده است، بنابراین من اکنون لامپ منفجر شده را با لامپ جایگزین می کنم

with one that works first I need to make sure that the electricity is turned off

که اول کار می کند، باید مطمئن شوم که برق خاموش است

so I don't electrocute myself because that would really spoil my day and make

تا برق نخورم. چون این واقعاً روزم را خراب می‌کند و

this lesson very short have you noticed how many types of light fittings there

این درس را بسیار کوتاه می‌کند، آیا توجه کرده‌اید که امروزه چند نوع اتصالات نوری وجود

are nowadays some push in some screwin and as for their shapes symbols are

دارد که برخی از پیچ‌ها را فشار می‌دهند و در مورد شکل آنها

spherical symbols are curly and some are straight and long we measure the light

نمادهای کروی هستند، نمادهای فرفری و برخی مستقیم و بلند هستند.

output of bulbs in watts this particular bulb is 40 watts it is a 40 watt bulb ok

خروجی نور لامپ ها بر حسب وات این لامپ خاص 40 وات است، یک لامپ 40 وات است خوب

it's time to change that light bulb I must unscrew the bulb carefully so is

وقت آن است که آن لامپ را عوض کنم، باید پیچ ​​لامپ را با دقت باز

not to break it

کنم تا نشکنم

that's strange somebody's turn the power supply to the

، عجیب است که کسی منبع تغذیه را به

lights off first I need to make sure that the

چراغ ها خاموش کند. اول من n مطمئن شوید

electricity is turned on the electricity is turned on okay so I don't electrocute

برق روشن است برق روشن است خوب است پس خودم را برق ندهم

myself it will execute myself electrocute myself I think I will turn

خودم را برق می اندازم فکر می کنم

that back on and you thought you were having a bad day what's that it sounds

دوباره آن را روشن می کنم و شما فکر می کنید روز بدی را سپری می کنید.

like mr. Jenkins and Trimble I'm coming mr. Duncan

مثل آقای جنکینز و تریمبل من میام آقای.

The Mummy read me a bedtime story you promised me yourself you would you

دانکن مومیایی قبل از خواب برایم داستانی خواند تو خودت به

promised me if I was good read me a story

من قول دادی اگر خوب باشم به من قول می‌دهی برایم داستان

mr. Denton are you alright wait a minute when I was standing up there I had

بخوان. دنتون حالت خوبه یه لحظه صبر کن وقتی اون بالا ایستاده

different clothes on I was wearing a grey tank top over a purple shirt now

بودم لباسای مختلف پوشیده بودم یه تاپ خاکستری روی یه پیراهن بنفش

I'm wearing a black jumper I know what happened there has been some bad

پوشیده بودم الان یه جامپر مشکی پوشیدم میدونم چه اتفاقی افتاد

continuity the clothes I wore in the previous shots do not match the ones I'm

تداوم بدی لباسها بود در نماهای قبلی پوشیده شده با نماهایی که اکنون می

wearing now they have changed this is bad continuity the flow of this sequence

پوشم مطابقت ندارد آنها تغییر کرده اند این تداوم بد است جریان این سکانس

has been broken by this mistake if you sometimes see bad continuity in TV shows

با این اشتباه شکسته شده است اگر گاهی اوقات تداوم بدی را در برنامه های تلویزیونی

and movies this is mainly caused by the fact that each shot is done at different

و فیلم ها می بینید که عمدتاً ناشی از این واقعیت که هر پلان در زمان‌های مختلف

times or in completely different places so sometimes it is possible for them not

یا در مکان‌های کاملا متفاوت انجام می‌شود، بنابراین گاهی اوقات ممکن است

to match continuity errors can be seen in all types of productions from the

اشتباهات تداومی مطابقت نداشته باشند، می‌توان آن‌ها را در همه انواع تولیدات از فیلم

low-budget movie right up to the multi-million dollar blockbuster

کم‌هزینه تا فیلم پرفروش چند میلیون دلاری

doot-doot oh it's finished oh my goodness we were so we were so

مشاهده کرد. -doot اوه تموم شد خدای من ما خیلی حواسمون

distracted there oh my goodness so there it was full English 21 lots of useful

پرت شد وای خدای من پس اونجا انگلیسی کامل بود 21

things in there and of course mr. Lomax electrocuted me can you believe it

چیزای مفید زیادی اونجا و البته mr. لومکس مرا برق گرفت، باورت می شود

thank you Steve for noticing that the full english lesson had finished I

متشکرم استیو که متوجه شدی درس انگلیسی کامل به پایان رسیده است.

haven't had the makeover yet for those who are wondering but I'm going to have

it right now so here we go here we here he comes mr. Steve the beauty expert

می آید آقای استیو کارشناس

apparently beauty expert so I'm now going to go over to where mr. Steve is

زیبایی ظاهراً متخصص زیبایی است، بنابراین من اکنون می خواهم به جایی که Mr. استیو

standing in the hot seat and prepare to be made beautiful or or there abouts so

روی صندلی داغ ایستاده است و آماده می شود تا زیبا شود یا

here we go I now have to go across to the chair and mr. Steve is going to give

آنجایی. استیو به

me a makeover Oh what have I done

من تغییر می دهد اوه چه کار کردم

hurry up mr. Duncan we've only got five minutes before the end of the show okay

عجله کنید آقای. دانکن ما فقط پنج دقیقه تا پایان نمایش فرصت داریم، باشه

I'm coming I'm coming so here we go so this is this is mr. Duncan before and

من میام من میام پس ما بریم پس این آقای. دانکن قبلا و

now let's just sign you round and I have my palette of makeup and wonderment

حالا بیایید فقط با شما امضا کنیم و من پالت آرایش و تعجب خود

shall I take that from you I'm taking my glasses off right and I just put those

را دارم، آیا آن را از شما بگیرم، عینکم را درست برمی دارم و فقط عینک هایم را در

there that's just you please wants to do it all himself right let's get going

آنجا می گذارم که فقط شما لطفاً می خواهید همه این کارها را خودش انجام دهید. شروع کن

because we haven't got long let me get to project a bit right let's

چون زمان زیادی نداریم، اجازه بده تا کمی درست برنامه ریزی کنم،

start with a bit of this yes I of course have many years of expertise in the

بیایید با کمی از این شروع کنیم بله، من البته سال ها در زمینه آرایش تخصص دارم،

makeup you know you don't have to stoop down well I do because I can't reach

شما می دانید که لازم نیست خوب خم شوید، من این کار را انجام می دهم. من نمی توانم به

your face otherwise my arms aren't that long there we go so a little bit of

صورت شما برسم وگرنه بازوهای من آنقدرها دراز نیستند، بنابراین کمی

foundation just to take out all the aged creases of course I need more than usual

فونداسیون را انجام می دهیم تا تمام چین و چروک های قدیمی را از بین ببریم، البته من به دلیل آسیب های ناشی از نور خورشید به بیش از حد معمول

on this particular subject because of the sun damage that is evident from what

در مورد این موضوع خاص نیاز دارم. از چیزی که

I'm looking at here right I've never idea what you're talking

من اینجا به آن نگاه می کنم کاملاً مشخص است که من هرگز نمی دانم در مورد چه چیزی درست صحبت می کنید،

about right so no we need something to brighten up your your cheeks here yes

بنابراین نه، ما به چیزی نیاز داریم که گونه های شما را در اینجا روشن کند، بله

that looks a little better you need some color anything to take

، کمی بهتر به نظر می رسد شما به رنگی نیاز دارید

away the age that is apparent everywhere I've never been so close to you is this

که سن را از بین ببرد. که در همه جا آشکار است که من هرگز آنقدر به تو نزدیک نشده ام، همین

it's a it's quite obvious that I I don't know whether I can actually fix what I'm

است کاملاً بدیهی است که من نمی‌دانم آیا می‌توانم آنچه را که می‌بینم درست کنم یا نه،

seeing all I'm thinking all I'm thinking what

همه فکر می‌کنم من به این فکر می‌کنم

the hell are you doing okay mouth on lipstick now whether it all helps to

که چه می‌کنی خوب دهان روی رژ لب حالا آیا این همه

just enhance your natural beauty mr. Duncan which is apparent so long while

به تقویت طبیعی شما کمک می‌کند. آقای زیبایی دانکن که معلوم است خیلی وقت است که

since I've been this close to yeah I've got to say right now the eyes they need

از زمانی که من اینقدر به آره نزدیک شده‌ام، باید بگویم که چشم‌ها به چیزی نیاز

something they're drastically needs something I don't think anyone can hear

دارند که شدیداً به چیزی نیاز دارند، فکر نمی‌کنم کسی بتواند صدایت را بشنود

you by the way yeah well ever having they can

بله، از آنجایی که آنها می توانند

right where are we going now with this we're going for a bit of something to

دقیقاً به کجا می رویم با این، ما به دنبال چیزی هستیم

enhance the the eyebrows yes because they're they're dulled with time the

که ابروها را بهبود بخشد، بله، زیرا با گذشت زمان

grayness are set in and therefore we need to enhance these particular parts

خاکستری ها کم رنگ می شوند و بنابراین ما باید این قسمت های خاص را تقویت کنیم.

of your face right now I shadow is vitally important for anyone

در مورد صورت شما در حال حاضر سایه من برای هر کسی

trying to look good on a stage or even in real life you need lots of nice eye

که سعی می کند روی صحنه خوب به نظر برسد بسیار مهم است یا حتی در زندگی واقعی شما نیاز به آرایش چشم زیبای زیادی دارید،

makeup as we all know I'm looks like I'm not taking much care here but of course

زیرا همه ما می دانیم که من به نظر می رسد که من اینجا خیلی مراقب نیستم اما البته

I'm taking a lot more care and imagine you yo-yo you've got to be on stage

من خیلی بیشتر مراقبم و تصور کن یویو باید روی صحنه

you're in between scenes and you're onon in five minutes so we've got to do a

باشی و در بین صحنه ها حضور داشته باشی و در عرض پنج دقیقه ادامه میدهی، بنابراین ما باید

quick rapid makeover of you here now the eyes need a little bit more but I think

سریع و سریع شما را تغییر دهیم. در اینجا اکنون چشم ها کمی بیشتر نیاز دارند، اما من فکر

you're nearly ready now for the great reveal which is to show your audience

می کنم شما تقریباً اکنون برای نمایش عالی که نشان دادن مخاطبان خود است آماده هستید

the level of professionalism which I have managed to acquire over many years

سطح حرفه ای که من توانسته ام در طول سالیان متمادی به دست بیاورم،

just open your eyes a minute yes well

فقط یک دقیقه چشمان شما را باز کنید، بله خوب،

right well I think I'll just I'll just go to another part of the country I'm

خوب، فکر می کنم من فقط به قسمت دیگری از کشور

gonna get in the car show it off no one could tell could hear

خواهم رفت و سوار ماشین می شوم. هیچ کس نمی تواند بگوید نمی تواند

what you're saying cuz you know we're near the microphone I think they can

چیزی را که شما می گویید بشنود، زیرا می دانید که ما نزدیک میکروفون هستیم، فکر می کنم آنها می توانند

hear me I'm projecting are we ready are we ready to see the makeover no you need

صدای من را بشنوند

to talking - there it is mr. Duncan if I can write assess that isn't the

. آقای. دانکن اگر بتوانم بنویسم ارزیابی کنید که

microphone microphone that's the microphone they can hear those card hear

میکروفون میکروفون نیست که میکروفون است آنها می توانند آن کارت را بشنوند که

you right are you ready Mario could be be glasses oh you're

شما درست می شنوند آیا شما آماده هستید ماریو ممکن است عینک باشد آه شما

useless this bed on this better look good it does are we ready so here we go

بی فایده هستید این تخت روی این بهتر به نظر می رسد خوب است آیا ما آماده ایم بنابراین اینجا

I've had my makeover five four three two one

رفتیم من تغییر کردم پنج چهار سه دو یک

Lala oh my what have you done to me you're beautiful

لالا اوه من چه کردی با من تو زیبا هستی

you look wonderful mr. Dundee what what have you done to me what I've charged 20

شما فوق العاده به نظر می رسید آقای. دادی با من چه کردی، من ساعتی 20 پوند گرفتم،

pounds an hour you know for this kind of work you nobody can see you from the

می‌دانی برای این نوع کار، هیچ‌کس نمی‌تواند تو را از روی

stage what what why have you done - I look ridiculous

صحنه ببیند، چرا چه کاری انجام دادی - من مسخره به نظر می‌رسم،

yeah but when the lights are on you from a distance

بله، اما وقتی چراغ‌ها روشن شما هستند از دور

everyone will think you look perfectly all right so you mean so you mean when I

همه فکر می‌کنند که شما کاملاً خوب به نظر می‌رسید، بنابراین منظور شما این است که وقتی من

go back over there I will look okay oh absolutely yes over you go mr. Duncan

به آنجا برگردم، خوب به نظر می‌رسم آه، کاملاً بله، شما بروید آقای.

back to your chair wrap up the show and well look to see if there's any comments

دانکن به صندلی خود برگشت و نمایش را تمام کرد و خوب نگاه کنید تا ببینید آیا نظری وجود دارد

or even if anyone's been able to hear anything we've been saying for the last

یا حتی اگر کسی توانسته هر چیزی را که ما در

five minutes I have a strange feeling no one could hear anything we did there

پنج دقیقه اخیر گفته ایم بشنود.

what what have you done to me nothing just a little bit of enhancement

چه کاری با من انجام

a few touch-ups here and there just to make you look more presentable to your

viewers mr. Duncan that's all I've done you asked me to do it and this is what

دادی. دانکن این تمام کاری است که من انجام داده‌ام، تو از من خواسته‌ای این کار را انجام دهم و این همان چیزی است

you're what you get oh no wait still on I'm not sure what what have you done to

که به دست می‌آوری اوه نه صبر کن هنوز مطمئن نیستم با من چه

me this this can't be right I don't think the lights are helping really I

کردی، این نمی‌تواند درست باشد. فکر نمی‌کنم چراغ‌ها واقعاً کمک

think we need to switch the lights off

می‌کنند، فکر می‌کنم باید چراغ‌ها را خاموش کنیم،

no this isn't right I look dreadful any comments come through yet I'm

نه این درست نیست، من وحشتناک به نظر می‌رسم هر نظری می‌آید، اما من به

looking for bookings I don't I don't think I look better I'm looking for

دنبال رزرو هستم، فکر نمی‌کنم بهتر به نظر بیایم.

bookings anyone want me to give them a makeover well some of the comments uh-oh

من به دنبال رزرو هستم هر کسی می‌خواهد برخی از نظرات را به آنها تغییر دهم اوه-اوه

you look like a clown hmm I'm not I'm not sure that that was what I was

شما شبیه یک دلقک هستید هوم من مطمئن نیستم که این همان چیزی بود که من دنبالش بودم.

looking for you look astonishing you look like a clown that's very funny

دلقک که خیلی خنده دار

it's not supposed to be funny it's supposed to be a makeover it's supposed

است، قرار نیست خنده دار باشد، قرار است ظاهری زیبا داشته باشد، باید

to look make me look sexy and lovely while you'll just have to go

به نظر برسد که من را جذاب و دوست داشتنی نشان دهد، در حالی که شما فقط باید

for plastic surgery cosmetic surgery mr. Duncan I think so I just love the way

برای جراحی پلاستیک بروید. دانکن فکر می‌کنم، بنابراین من عاشق این هستم که

Steve's still not speaking into the microphone well it's all the way up here

استیو هنوز با میکروفون صحبت نمی‌کند، این همه راه است و اکنون اینجاست

now OOP study I'll have to shout yes maybe

maybe you will I think we can hear you now oh oh I still can't get over this

. از این موضوع گذر کنید

I'm very sorry if you've just tuned in it's okay it's okay please don't adjust

من خیلی متاسفم اگر همین الان تنظیم کردید اشکالی ندارد لطفا

your computers because you're not qualified oh by the way we have we have

کامپیوترهای خود را تنظیم نکنید زیرا شما واجد شرایط نیستید.

our mystery object our mystery object apparently I look more like Donald Trump

بیشتر شبیه دونالد ترامپ

than I did before thank you very much for that as that's

نسبت به قبل از من بسیار سپاسگزارم از شما به خاطر این که شما

very kind of you so let's open the mystery object what

بسیار مهربان هستید، پس بیایید شی مرموز را

was in the mystery object bag now this I love the way Steve is actually playing

که در کیسه اشیاء مرموز بود باز کنیم، من عاشق نحوه بازی استیو

with the microphone while it's working you do realize that that that may have

با میکروفون در حین کار با شما هستم. متوجه باش که ممکن

been the worst sound ever oh my goodness Oh mister don't you worry too much about

است این بدترین صدایی باشد که تا به حال بوده است اوه خدای من اوه آقای من زیاد نگران نباش که

I'm going to have to give mr. Steve a course in in how to behave in a live

من مجبور خواهم شد آقای را به او بدهم. استیو یک دوره آموزشی در مورد نحوه رفتار در یک استودیوی زنده،

studio so here it is this is the actual mystery idiom does anyone know what it

بنابراین اینجاست که این اصطلاح رمز و راز واقعی است، آیا کسی می داند که

is now this is something that you use when you are working inside a computer

اکنون چیست، این چیزی است که هنگام کار در رایانه از

so you mean you can get inside use a big computer you've got mr. Duncan if you're

آن استفاده می کنید، بنابراین به این معنی است که می توانید از داخل استفاده کنید. شما یک کامپیوتر بزرگ دارید آقای. دانکن اگر داخل کامپیوتر

working inside looking yes you can work inside a computer not not physically I

کار می کنید بله می توانید داخل کامپیوتر کار کنید نه از نظر فیزیکی،

don't I don't shrink to a very small size and then go inside the computer but

من نمی توانم اندازه خیلی کوچک را کوچک کنم و سپس به داخل کامپیوتر بروم،

but you have to have this on your wrist and then you have to connect this to an

اما باید آن را روی مچ دست خود داشته باشید و سپس شما باید آن را به یک نقطه زمین وصل کنید تا

earth point to stop the static electricity from damaging your computer

از آسیب الکتریسیته ساکن به رایانه شما جلوگیری کنید

that's the reason why we do it so I'm trying to put it on me but I haven't

، به همین دلیل است که ما این کار را انجام می دهیم، بنابراین سعی می کنم آن را روی خودم قرار دهم، اما هنوز

actually used it yet yeah sure shall I plug it in for you mr.

از آن استفاده نکرده ام بله، مطمئناً باید آن را وصل کنم برای شما آقای

dink I'm sure you would love to plug it in I'll plug it into the the live socket

dink من مطمئن هستم که شما دوست دارید آن را وصل کنید، من آن را به سوکت زنده وصل

I'm sure you will I think mr. Steve is trying to

می کنم. استیو سعی می کند

electrocute myself just like mr. Lomax did in that full English lesson so that

خودم را مثل آقا برق گرفت. لومکس در آن درس کامل انگلیسی این کار را انجام

is to stop the static electricity from damaging your computer now the reason

داد، به این دلیل که الکتریسیته ساکن به رایانه شما آسیب نرساند، دلیل

why I've bought this is because my computer is not feeling very well at the

اینکه من این را خریدم این است که رایانه من در

moment my poor computer has some problems so at the moment I I'm in the

حال حاضر حال خوبی ندارد رایانه ضعیف من در حال حاضر مشکلاتی دارد. من در

process of thinking about what to do with my computer because it does have

حال فکر کردن به این هستم که با رایانه خود چه کار کنم زیرا

some problems unfortunately it's not very nice really so that's the mystery

مشکلاتی دارد متأسفانه واقعاً خوب نیست ، بنابراین

object it is a static wristband it stops static electricity from damaging your

یک مچ بند ثابت است که از آسیب الکتریسیته ساکن به

computer when you are working on the inside of it oh yes of course we have

رایانه شما هنگام کار جلوگیری می کند. در داخل آن اوه بله، البته ما

the mystery idioms very quickly here are the mystery idioms the first mystery

اصطلاحات اسرارآمیز را خیلی سریع داریم اینجا اصطلاحات اسرارآمیز هستند اولین

idiom a lot of people got this right sit on the fence that it means to avoid

اصطلاح اسرارآمیز بسیاری از مردم این درست را فهمیدند روی حصار نشستن به این معنی است که

making a decision or choice for example to remain ambiguous and refused to make

از تصمیم یا انتخاب خودداری کنند، مثلاً بمانند. مبهم است و حاضر نیست

a particular or take a particular side you do not wish to give an opinion you

طرف خاصی بکند یا طرف خاصی داشته باشد شما نمی خواهید نظر بدهید

avoid making a choice you decide to sit on the fence and the second mystery

از انتخاب اجتناب می کنید تصمیم می گیرید روی حصار بنشینید و اصطلاح رمز و راز دوم

idiom many people got this right so well done

بسیاری از مردم این حق را دریافت کردند. خوب انجام شد

the second mystery idiom talking to a brick wall

، اصطلاح رمز و راز دوم صحبت کردن با یک دیوار آجری

talking to a brick wall this means to use this is used to express the feeling

صحبت کردن با یک دیوار آجری به این معنی است که استفاده از آن برای بیان

of not being listened to you feel as if you are wasting your time talking to

احساس گوش ندادن به شما استفاده می شود، احساس می کنید که گویی دارید وقت خود را با صحبت کردن با کسی تلف می کنید

someone you might say that you feel as if you are talking to a brick wall so

که ممکن است بگویید که احساس می کنید انگار با یک دیوار آجری صحبت می‌کنید، پس

there they are today's mystery idioms I have a strange

اصطلاحات مرموز امروزی وجود دارند. من احساس عجیبی

feeling that I won't be having any makeup on my face next week I will be

دارم که هفته آینده هیچ آرایشی روی صورتم

back by the way mr. Steve will also be back won't you Steve I will indeed

نخواهم داشت. استیو هم برمی‌گردد، نه استیو، من واقعاً

assuming that we can get that makeup off you and you're not angry at me for

فرض می‌کنم که می‌توانیم این آرایش را از تو پاک کنیم و تو از دست من عصبانی نیستی

making you look pretty stupid because of course I'm sure people realized I was

که تو را خیلی احمق نشان می‌دهم، زیرا مطمئنم که مردم فهمیده‌اند که می‌خواهم این

going to do that all along I think people people have thought that

کار را انجام دهم. که در تمام طول مدت فکر می‌کنم مردم فکر می‌کردند که

yes I'm anything but an expert in makeup well you can say that I found out the

بله، من هر چیزی جز یک متخصص در آرایش هستم، می‌توان گفت که من به سختی متوجه شدم،

hard way there's another expression what a way to is it time for me to go now mr.

تعبیر دیگری وجود دارد که راه چیست، وقت آن است که من اکنون بروم آقای.

Duncan what a way to end the livestream what time is it it is now five minutes

دانکن چه راهی برای پایان دادن به پخش زنده چه ساعتی است، الان پنج دقیقه است،

just after five minutes we've run over past four yes we've gone

درست بعد از پنج دقیقه که از چهار گذشته گذشتیم بله

over time as usual I will see you next week mr. Steve bye-bye all and good luck

طبق معمول به مرور زمان رفتیم، هفته آینده شما را می بینم آقای. استیو بای-بای همه و موفق باشید

with your English this week and see you all next week

با انگلیسی خود در این هفته و شما را در هفته آینده می بینم

thanks mr. Steve and there he goes mr. Steve is now leaving the building

با تشکر آقای. استیو و آنجا می رود آقای. استیو اکنون ساختمان را ترک می‌کند

and for those who missed it for those who missed my my makeover you can watch

و برای کسانی که آن را از دست داده‌اند برای کسانی که تغییر من را از دست داده‌اند، می‌توانید

the whole live stream again later on for those who really do want to see how this

کل پخش زنده را بعداً دوباره تماشا کنید، برای کسانی که واقعاً می‌خواهند ببینند این ساختمان چگونه

was created so see you next week it's mr. duncan in england saying thanks for

ایجاد شده است، بنابراین هفته آینده شما را آقای دکتر می‌بینیم. دانکن در انگلیس می‌گوید از اینکه

watching me today thank you very much to everyone who has joined in today thank

امروز من را تماشا کردید از شما تشکر می‌کنم از همه کسانی که امروز به آن ملحق شدند متشکرم از

you so much so many people on the live chat let's have one last look at the

شما خیلی از افراد در چت زنده، بیایید آخرین نگاهی به

live chat before we go bye bye to everyone bye Julie bye Bella bye Martha

چت زنده بیندازیم قبل از اینکه برویم خداحافظ با همه خداحافظ جولی بای بلا خداحافظ مارتا

bye to hamster I really did enjoy this live stream thank you very much thank

خداحافظ همستر من واقعا از این پخش زنده لذت بردم بسیار متشکرم از

you Tetsuo Maria Bella Rossiya

شما تتسو ماریا بلا روسیا

and Julia and finally Marta and Heine thank you very much for joining us today

و جولیا و در نهایت مارتا و هاینه بسیار متشکرم از اینکه امروز به ما پیوستید.

I must admit I actually have some of the makeup has gone into my eyes so my eyes

به چشمان من، بنابراین چشمان من

now are actually really painful so thank you very much mr. Steve I think you may

در حال حاضر واقعاً دردناک هستند، بنابراین از شما بسیار متشکرم آقای. استیو فکر می کنم ممکن

have blinded me I will see you next week and of course you know what's coming

است مرا کور کرده باشی، هفته آینده می بینمت و البته می دانی که چه اتفاقی می افتد،

next you know what's coming next of course we

می دانی چه اتفاقی می افتد، البته

all know what's coming next until next week... ta ta for now 8-)

همه ما می دانیم که تا هفته آینده چه اتفاقی می افتد ... تا الان 8-)