The extra day - 🛑LIVE English lesson — 29th February 2024

I had a lovely livestream planned for today.

برای امروز یک پخش زنده دوست داشتنی برنامه ریزی کرده بودم.

I started walking.

شروع کردم به راه رفتن.

I was going to do a lovely live stream

من می خواستم یک پخش زنده دوست داشتنی

from a very scenic location, but unfortunately,

از یک مکان بسیار دیدنی انجام دهم، اما متأسفانه،

because we've had so much rain over the past few weeks,

به دلیل اینکه در چند هفته گذشته باران زیادی داشتیم،

all of the area

تمام منطقه ای

where I wanted to walk through was under water.

که می خواستم در آن قدم بزنم زیر آب بود.

And I couldn't get through.

و نتونستم بگذرم

So I had to come all the way back home.

بنابراین مجبور شدم تمام راه را به خانه برگردم.

So here I am now in the garden.

بنابراین من اکنون در باغ هستم.

Unfortunately, my lovely plans

متاسفانه برنامه های دوست داشتنی من به

did not come to fruition.

نتیجه نرسید.

The birds are all around.

پرندگان در اطراف هستند.

They are feeling rather happy at the moment

آنها در حال حاضر احساس خوشبختی می کنند

because spring is just around the corner.

زیرا بهار نزدیک است.

But I suppose the big question is where am I?

اما من فکر می کنم سوال بزرگ این است که من کجا هستم؟

Where are you? Mr. Duncan? We can't see you.

شما کجا هستید؟ آقای دانکن؟ ما نمی توانیم شما را ببینیم.

You should be here with us now on camera.

حالا باید جلوی دوربین اینجا با ما باشید.

But you are not. Well, guess what?

اما شما نیستید. خوب حدس بزن چی؟

Here I am.

من اینجام. با شما صادقانه بگویم،

It's a rather interesting day

روز نسبتاً جالبی است

because the weather isn't that bad, to be honest with you.

زیرا هوا آنقدرها هم بد نیست.

We are having a very nice day.

روز خیلی خوبی داریم

It's been raining on and off.

باران کم و زیاد شده است. هوا

It is cloudy, but it's not too cold.

ابری است اما خیلی سرد نیست.

You may have noticed I am actually wearing no coat,

شاید متوجه شده باشید که من در واقع هیچ کتی نپوشم،

so I don't even have my coat on today.

بنابراین حتی امروز کتم را هم نمی پوشم.

Hi, everybody. This is Mr.

سلام به همه. این آقای

Duncan in England.

دانکن در انگلیس است.

How are you today? Are you okay?

امروز چطوری؟ حالت خوبه؟

I hope so.

امیدوارم. آیا

Are you happy?

شما خوشحال هستید؟

I hope you are happy today.

امیدوارم امروز خوشحال باشید.

And it is very nice to be with you on YouTube.

و خیلی خوب است که در یوتیوب با شما باشم.

I'm doing something different today because I am using my iPad.

من امروز کار متفاوتی انجام می دهم زیرا از iPad خود استفاده می کنم.

So if the picture is a little different,

بنابراین اگر تصویر کمی متفاوت است،

if things don't look the same as they normally do,

اگر همه چیز مانند معمول به نظر نمی رسد،

the reason is because I'm using my iPad

دلیل آن این است که من از iPad خود استفاده می کنم

and that is what I am doing.

و این همان کاری است که انجام می دهم.

look behind me.

به پشت سرم نگاه کن

You might be able to see there are some daffodils coming up.

ممکن است بتوانید ببینید که چند گل نرگس در راه است.

So there it is, the sign

پس همانجاست، نشانه ای که

we have all been waiting for.

همه منتظرش بودیم.

Here in England, we've been waiting very patiently

اینجا در انگلستان، ما بسیار صبورانه منتظر

for spring to arrive.

آمدن بهار بودیم.

So from today, it will be

بنابراین، از امروز،

the I

suppose you would call it the scientific spring.

گمان می‌کنم آن را بهار علمی می‌نامید.

The meteorological spring begins from today.

بهار هواشناسی از امروز آغاز می شود.

But it doesn't feel like spring.

اما انگار بهار نیست.

Even though it is mild, as I said.

هر چند که همانطور که گفتم خفیف است.

But we've had so much rain, it feels more like April.

اما ما آنقدر باران داشته ایم که بیشتر شبیه آوریل است.

To be honest with you.

اگر بخواهی با تو صادق باشم.

Anyway, the reason why I'm here today

به هر حال دلیل اینکه امروز اینجا هستم

and the reason why I am here today is

و دلیل اینکه امروز اینجا هستم این است

because we have an extra day,

که در فوریه این ماه یک روز اضافه داریم،

29 days in February this month.

۲۹ روز.

So you might see it as an extra day.

بنابراین ممکن است آن را به عنوان یک روز اضافی ببینید.

Isn't that lovely?

دوست داشتنی نیست؟

We have an extra day to play with.

ما یک روز اضافی برای بازی داریم.

And I thought, What shall I do?

و من فکر کردم، چه کنم؟

I know I will do an extra

می دانم که یک پخش زنده اضافی انجام خواهم داد

live stream and that is what I'm doing right now.

و این همان کاری است که در حال حاضر انجام می دهم.

So I hope you are okay.

پس امیدوارم حالتون خوب باشه

I am coming to you live from a little place called Much Wenlock in England.

من از یک مکان کوچک به نام Much Wenlock در انگلستان به صورت زنده نزد شما می آیم.

It is a lovely place.

جای دوست داشتنی است.

Very nice, very scenic.

بسیار زیبا، بسیار دیدنی

And if you like the sound of barking dogs while you are in the right place,

و اگر صدای پارس سگ ها را در حالی که در جای مناسب هستید دوست دارید،

because everyone has a dog around here except me.

زیرا همه اینجا سگ دارند به جز من.

Of course, I'm the normal one.

البته من معمولی هستم.

I know

that will get me into a lot of trouble, but there you go.

می‌دانم

که این من را به دردسرهای زیادی می‌اندازد، اما شما می‌روید.

Mr. Steve

آقای استیو

is just about to go off

به تازگی

for one of his appointments for his job.

برای یکی از قرارهای کاری خود برود.

And a few moments ago,

و چند لحظه پیش

he went for a walk to the top of the hill here.

برای قدم زدن به بالای تپه اینجا رفت.

And there was some crazy person with a dog,

و یک فرد دیوانه با یک سگ،

a huge German shepherd.

یک چوپان آلمانی بزرگ بود.

And the thing wasn't even on a leash.

و چیز حتی روی یک افسار هم نبود.

It was just running around and it ran towards Steve Barking.

فقط در حال دویدن بود و به سمت استیو بارکینگ دوید.

And Steve was very afraid.

و استیو بسیار ترسیده بود.

So there are people who who have dogs

بنابراین افرادی هستند که سگ دارند

and they are very careless with their dogs.

و نسبت به سگ های خود بسیار بی توجه هستند.

Hello, Louis. Louis Mendez.

سلام، لویی. لوئیس مندز.

Hello, Vitus.

سلام ویتوس

Hello, Vitus.

سلام ویتوس

Hello.

سلام.

Also to who else is here today?

همچنین برای چه کسی دیگر امروز اینجاست؟

Hello to Claudio.

سلام به کلودیو

Hello, Claudia.

سلام، کلودیا.

I know you are doing a lot at the moment because your father is not very well.

من می دانم که شما در حال حاضر کارهای زیادی انجام می دهید زیرا حال پدرتان خیلی خوب نیست.

So can we all spend?

پس آیا همه ما می توانیم خرج کنیم؟

Send our best wishes to you as well.

بهترین آرزوهایمان را برای شما نیز ارسال کنیم.

Hello.

Also, Beatrice.

سلام.

همچنین، بئاتریس. از

Thank you, Beatrice, for joining me.

تو متشکرم، بئاتریس، که به من ملحق شدی.

I'm not here for very long.

من خیلی وقته اینجا نیستم

I just couldn't resist coming outside and spending some time with you,

نمی‌توانستم مقاومت کنم که بیرون بیایم و مدتی را با تو بگذرانم،

even though I was supposed to be

حتی اگر قرار بود

over there high up.

آن‌جا بالا باشم.

But because we've had so much rain over the past

اما از آنجایی که در چند هفته گذشته بارندگی زیادی داشته ایم،

few weeks, everything is under water.

همه چیز زیر آب است.

All of the fields over that way are under water.

تمام مزارع آن طرف زیر آب است.

So I couldn't walk very far.

بنابراین نمی توانستم خیلی راه بروم.

In fact, I will try to show you my boots,

در واقع، من سعی خواهم کرد چکمه هایم را به شما نشان دهم،

have a look at my boots just to give you an idea of how muddy it is.

به چکمه های من نگاهی بیندازید تا به شما بفهمم چقدر گل آلود است.

So there all my trousers look

بنابراین تمام شلوارهای من در آنجا به نظر می رسد

so you can see how bad the field was.

تا بتوانید ببینید که زمین چقدر بد بود.

It was flooded

آب گرفته بود

and my feet were starting to sink into the mud.

و پاهایم در گل فرو می رفت.

So I decided that maybe it wasn't a good idea

بنابراین تصمیم گرفتم که شاید

to walk that way.

راه رفتن در آن راه ایده خوبی نباشد.

So I came all the way back.

بنابراین من تمام راه برگشت.

And instead we are here in the garden.

و در عوض ما اینجا در باغ هستیم.

It's quite dry.

کاملا خشک است.

The ground is not too wet,

زمین خیلی مرطوب نیست،

even though we've had a lot of rain over the past three weeks.

حتی با وجود اینکه در سه هفته گذشته بارندگی زیادی داشته ایم.

Very wet indeed.

واقعا خیلی مرطوبه

So it is the 29th of February.

بنابراین 29 فوریه است.

By the way, did you see yesterday's live stream?

راستی، پخش زنده دیروز رو دیدی؟

I did talk about a very big subject yesterday.

من دیروز در مورد یک موضوع بسیار مهم صحبت کردم .

I'm not sure if people liked the subject, but

مطمئن نیستم که مردم این موضوع را دوست داشتند یا خیر، اما

I thought it was interesting anyway.

به هر حال فکر کردم جالب بود.

Hello, Curitiba.

سلام کوریتیبا

Hello, Good Hiver.

سلام هایور خوب.

Nice to see you here as well.

خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

And Magdalena is here joining us live in the garden.

و ماگدالنا اینجاست که در باغ به ما می پیوندد.

I was a little worried because I thought it might rain,

من کمی نگران بودم زیرا فکر می کردم ممکن است باران ببارد،

but fortunately, the rain has decided to stay away.

اما خوشبختانه باران تصمیم گرفته است که دور بماند.

by the way, if you would like to see

به هر حال، اگر دوست دارید

something else, look at that.

چیز دیگری ببینید، به آن نگاه کنید.

So there is the cherry blossom tree in the garden.

بنابراین درخت شکوفه گیلاس در باغ وجود دارد.

And you can see already

و می توانید ببینید که قبلاً

lots of blossom has appeared.

شکوفه های زیادی ظاهر شده است.

And that is another sign that spring

و این نشانه دیگری است که بهار

is definitely on the way.

قطعا در راه است.

It really does feel like spring is in the air.

واقعاً احساس می شود بهار در هوا است.

I suppose also also I should ask, what is my signal like?

همچنین باید بپرسم سیگنال من چگونه است؟

Is it okay? Can you hear and see me?

خوبه؟ آیا می توانی مرا بشنوی و ببینی؟

I really hope so, because if you can't

من واقعاً امیدوارم، زیرا اگر شما نمی توانید،

then I am basically wasting my time.

من اساساً وقت خود را تلف می کنم.

Who else is here today?

چه کسی دیگر امروز اینجاست؟

Ahmed? Hello, Ahmed.

احمد؟ سلام احمد

No, Mr.

نه، آقای

Duncan, you are the abnormal one.

دانکن، شما غیرعادی هستید.

really?

Well, a lot of people say that to me, to be honest, for various reasons.

واقعا؟

خب، خیلی ها به دلایل مختلف، صادقانه بگویم، این را به من می گویند .

And to be honest with you, I couldn't care less.

و راستش را بخواهم، نمی‌توانستم اهمیتی بدهم.

But I think I think you are right.

اما فکر می کنم حق با شماست.

I think you are talking about dogs.

من فکر می کنم شما در مورد سگ صحبت می کنید.

Thank you very much.

بسیار از شما متشکرم.

Christina is here as well.

کریستینا هم اینجاست.

When I am riding my bike in the hills,

وقتی در تپه ها دوچرخه سواری می کنم،

I will often meet dogs and wild boars.

اغلب سگ ها و گرازهای وحشی را ملاقات می کنم.

Well,

خب،

there are a lot of people living round here

افراد زیادی در اطراف اینجا زندگی می کنند

who you might describe as wild boars.

که ممکن است آنها را به عنوان گراز وحشی توصیف کنید.

Well, they are certainly boars.

خوب، آنها قطعا گراز هستند.

Anyway, Hello, also to Massimo.

به هر حال، سلام، همچنین به ماسیمو.

Hello, Massimo.

سلام ماسیمو

It's nice to see you here today.

خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم.

Yesterday we were talking about the military words

دیروز در مورد لغات

and phrases connected to military service, the army and things like that.

و عبارات سربازی مربوط به سربازی، ارتش و مواردی از این قبیل صحبت می کردیم.

I'm not sure if everyone enjoyed that particular subject,

مطمئن نیستم که همه از آن موضوع خاص لذت برده باشند یا خیر،

but just like everything in life, it is part of the fabric

اما درست مانند همه چیز در زندگی، بخشی از ساختار

of everything we do and the things we see

هر کاری است که ما انجام می دهیم و چیزهایی که می بینیم

and also hear as well.

و همچنین می شنویم.

Quintel says.

کوینتل می گوید.

My cat can be wild sometimes, but it's true.

گربه من ممکن است گاهی اوقات وحشی باشد، اما این حقیقت دارد.

Cats can be quite wild sometimes they can become

گربه‌ها می‌توانند کاملاً وحشی باشند، گاهی اوقات ممکن است

bad tempered or angry.

بدخلق یا عصبانی شوند.

In fact, sometimes I think cats

در واقع، گاهی اوقات فکر می‌کنم گربه‌ها از نظر رفتارشان

are worse than dogs

بدتر از سگ‌ها هستند

for their behaviour.

.

Cats can be very spiteful and mean

گربه ها می توانند با چنگال های خود بسیار کینه توز و پست باشند

with their claws and they can bite you as well.

و همچنین می توانند شما را گاز بگیرند. آیا

Have you ever been bitten by a cat?

تا به حال توسط گربه گاز گرفته شده اید؟

It's not a very pleasant experience because their teeth,

این تجربه چندان خوشایند نیست زیرا دندان‌هایشان،

their teeth are very sharp and when they bite into you

دندان‌هایشان بسیار تیز است و وقتی به شما گاز می‌زنند

it really does hurt.

واقعاً درد دارد.

Thank you for your lovely messages.

ممنون از پیام های زیبای شما

Charlotte from Toulouse.

شارلوت از تولوز

Hello, Toulouse.

سلام تولوز

A big bone. Sure to you.

یک استخوان بزرگ حتما برای شما

Very nice to see you here as well.

خیلی خوشحالم که شما را اینجا هم می بینم.

Nice to see that.

از دیدن آن خوشحالم.

So many people are watching at the moment.

در حال حاضر افراد زیادی در حال تماشا هستند.

I'm not on for very long, but I will be here for a few more minutes

من مدت زیادی نیست، اما برای چند دقیقه دیگر اینجا خواهم بود

just to say hello on this very unusual day.

تا در این روز بسیار غیر معمول سلام کنم.

It is a strange day today, I have to be honest with you, Charlotte.

امروز روز عجیبی است، باید با تو صادق باشم، شارلوت.

Charlotte at the moment is watching in Toulouse,

شارلوت در حال حاضر در تولوز،

another part of France that I've always wanted to go.

یکی دیگر از نقاط فرانسه که من همیشه می خواستم بروم، تماشا می کند.

The grass is greener on the other side, says Ahmed.

احمد می گوید، علف آن طرف سبزتر است.

That is true.

این درست است.

It's a great expression in English when we say that the grass is always

این یک تعبیر عالی در انگلیسی است وقتی می گوییم چمن

greener on the other side of the fence,

آن طرف حصار همیشه سبزتر است،

it means that everyone else

به این معنی است که دیگران

always appears to be having a better time in life than you.

همیشه بهتر از شما در زندگی می گذرانند.

So when you look

بنابراین وقتی به

around, it always appears as if everyone else is happy

اطراف نگاه می کنید، همیشه به نظر می رسد که دیگران خوشحال هستند

and you are the only person who is sad and having problems.

و شما تنها فردی هستید که غمگین هستید و مشکل دارید.

But in fact, the truth is

اما در واقع، حقیقت این است که

everyone has problems.

همه مشکلاتی دارند.

Everyone has difficulties.

همه سختی هایی دارند.

So it isn't just one person

بنابراین این فقط یک نفر نیست که به

thinking this, it is everyone.

این فکر می کند، بلکه همه هستند.

So I think we all look out of our window sometimes and think the rest of the world

بنابراین فکر می کنم همه ما گاهی اوقات از پنجره خود به بیرون نگاه می کنیم و فکر می کنیم که بقیه دنیا در حال

is having a great time and we are the only person who is having a bad time.

گذراندن اوقات خوبی هستند و ما تنها کسی هستیم که اوقات بدی را سپری می کنیم.

But it's not true

اما این درست نیست

because everyone is having some difficulty in their lives somewhere

زیرا همه در زندگی خود در جایی دچار مشکل می شوند، جایی که

someone is thinking,

کسی فکر می کند،

Why am I the only person having difficulties?

چرا من تنها کسی هستم که مشکل دارم؟

But in fact everyone is having problems.

اما در واقع همه مشکل دارند.

Everyone is having difficulty in their life.

همه در زندگی خود دچار مشکل می شوند.

that's interesting.

جالبه.

I didn't know I could do that.

من نمی دانستم که می توانم این کار را انجام دهم.

look, I can zoom in.

ببین، من می توانم بزرگنمایی کنم.

I didn't know that.

من این را نمی دانستم.

I've just found out something that I can do.

من تازه متوجه شده ام که می توانم کاری انجام دهم.

I didn't know I could zoom in.

نمی دانستم می توانم بزرگنمایی کنم.

Wow. Okay, that's interesting.

وای. باشه جالبه

You can't do this

شما نمی توانید این کار را

on an iPhone, but you can do it on an iPad.

در آیفون انجام دهید، اما می توانید آن را در iPad انجام دهید.

I like it.

خوشم می آید.

I quite like that.

من کاملا آن را دوست دارم.

Don't get too close to my wrinkles, please.

خیلی به چین و چروک های من نزدیک نشو لطفا

That's better.

این بهتر است.

Sometimes I like to stand as far away as possible from the camera

گاهی دوست دارم تا جایی که ممکن است دور از دوربین بایستم

so you can't see all of my wrinkles all over me.

تا نتوانی تمام چین و چروک هایم را روی سرم ببینی.

The live chat is very busy.

چت زنده بسیار شلوغ است.

What is the building on the right hand side?

ساختمان سمت راست چیست ؟

I think that must be. that.

من فکر می کنم که باید باشد. که

I think that's somebody's house over there.

فکر کنم اونجا خونه کسیه

Yes, that is a house very far away.

بله، آن خانه بسیار دور است.

I'm just waving to them.

من فقط برایشان دست تکان می دهم.

So that house over there.

پس اون خونه اونجا

Yes, that is very far away.

بله، خیلی دور است.

But it is a house.

اما یک خانه است.

That's what it is.

همین است.

So it's not it's not the local prison.

پس زندان محلی نیست.

It's not the local mad house.

دیوانه خانه محلی نیست.

It is just another house

این فقط یک خانه دیگر است که

very far away in the distance.

در دوردست بسیار دور است.

And of course, even further away in the distance over there.

و البته، حتی دورتر در دوردست آنجا.

Can you see over there

آیا می توانید آنجا را ببینید

that is Shropshire,

که Shropshire،

the Shropshire hills, very far away.

تپه های Shropshire، بسیار دور است.

The weather today isn't too bad.

امروز هوا خیلی بد نیست

Apparently tomorrow we're supposed to get snow.

ظاهرا فردا قراره برف بباره

Tomorrow we are supposed to have snow sometime tomorrow.

فردا قرار است فردا برف ببارد .

I'm not sure if we will,

من مطمئن نیستم که بخواهیم،

because they said that to us a couple of weeks ago and we didn't get any snow.

زیرا آنها این را چند هفته پیش به ما گفتند و هیچ برفی نباریدیم.

So maybe tomorrow we will get some snow.

پس شاید فردا برف بباریم.

Who knows if we get some snow.

کی میدونه برف برامون میاد

If snow starts to fall from the sky tomorrow, I might do a do a short

اگر فردا برف از آسمان شروع به باریدن کند ، ممکن است یک

live stream.

پخش زنده کوتاه انجام دهم.

So we will say,

پس می گوییم

should I say buildings?

ساختمان ها را بگویم؟

Yes, you can say a building.

بله، می توان گفت یک ساختمان.

If you don't know what it is, you can just say genuinely, you can see building.

اگر نمی دانید چیست، فقط می توانید صادقانه بگویید، می توانید ساختمان را ببینید.

What is that building over there?

آن ساختمان چیست؟

What is it?

چیست؟

What is that building over there?

آن ساختمان چیست؟

It is an easy question because you are asking

این یک سوال آسان است زیرا شما

a general question about what that is.

یک سوال کلی در مورد چیستی می پرسید.

It is a building because of course there is only one building.

این یک ساختمان است زیرا البته فقط یک ساختمان وجود دارد.

Maybe if there were many buildings around,

شاید اگر ساختمان های زیادی در اطراف وجود داشت،

you might say, what are those buildings if there's more than one?

ممکن است بگویید، اگر بیش از یک ساختمان وجود داشته باشد، آن ساختمان ها چه هستند ؟

So if there's more than one building, you will say, what of

بنابراین اگر بیش از یک ساختمان وجود داشته باشد، می گویید،

what are those buildings?

آن ساختمان ها چیست؟

What are they?

آنها چه هستند؟

But of course, because there's only one,

اما البته، چون تنها یکی وجود دارد،

you might say, what is that building?

ممکن است بگویید، آن ساختمان چیست؟

Because you are

چون شما دارید

you are talking about one particular thing.

در مورد یک چیز خاص صحبت می کنید.

It's a bit like a person.

کمی شبیه یک آدم است.

And who is that person?

و آن شخص کیست؟

If it's more than one person,

اگر بیش از یک نفر باشد،

Who are those people who are those people?

آن افرادی که آن افراد هستند چه کسانی هستند؟

Who is that person?

آن شخص کیست؟

If it's one person or many people,

اگر یک نفر یا چند نفر باشد،

it's very nice.

خیلی خوب است.

Thank you.

Claudia. Yes, I.

متشکرم.

کلودیا بله، من.

I did read your message yesterday and I hope everything will be all right.

من پیام شما را دیروز خواندم و امیدوارم همه چیز درست شود.

We are all thinking of you and your father as well.

ما همگی به فکر تو و پدرت هستیم.

Christina, are they detached houses?

کریستینا، آیا آنها خانه های مستقل هستند؟

The answer is yes. Yes.

پاسخ بله است. آره.

Most of the houses around here are actually detached.

اکثر خانه های اطراف اینجا واقعاً مجزا هستند.

They are detached houses.

آنها خانه های مستقل هستند.

That means that they are not joined in any way

این بدان معنی است که آنها به هیچ وجه به یکدیگر ملحق نمی شوند

whatsoever.

.

So that's what they are.

پس همین هستند.

Thailand, hello, Thailand.

تایلند، سلام، تایلند.

Very nice to see you here.

خیلی خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

Kiki is here.

کیکی اینجاست

Hello, Kiki.

سلام کیکی

Jen, thank you very much for joining me today.

جن، از اینکه امروز به من ملحق شدید بسیار متشکرم .

This is a short livestream because we have an extra day.

این یک پخش زنده کوتاه است زیرا یک روز اضافی داریم.

It is the 29th of February.

29 فوریه است.

Normally we don't have one of these, but I couldn't resist doing it today.

به طور معمول ما یکی از اینها را نداریم، اما امروز نتوانستم در مقابل انجام آن مقاومت کنم.

I thought, why not? Let's do it.

فکر کردم چرا که نه؟ بیایید آن را انجام دهیم.

I was going to go for a walk.

قرار بود برم پیاده روی.

But unfortunately, because we've had so much rain,

اما متأسفانه، چون بارندگی زیادی داشته ایم،

there is there is water everywhere.

همه جا آب است.

Unfortunately.

متاسفانه

Hello, Curitiba

سلام، کوریتیبا

in the Middle East, Hello to you as well.

در خاورمیانه، سلام به شما نیز.

When we say that a house is detached,

وقتی می گوییم خانه ای مستقل است

it means it isn't joined to any other building.

یعنی به هیچ ساختمان دیگری ملحق نشده است.

So one house is on its own.

بنابراین یک خانه به تنهایی است.

There are no other buildings or houses joined to it.

هیچ ساختمان یا خانه دیگری به آن ملحق نشده است.

It is detached.

جدا شده است.

I will stay for a few more moments and then I will go.

چند لحظه دیگر می مانم و بعد می روم.

I hope you've enjoyed this anyway.

امیدوارم به هر حال از این کار لذت برده باشید.

Something different, I thought.

یه چیز متفاوت فکر کردم

Why not?

چرا که نه؟

Why not do it just for a few moments in the garden,

چرا این کار را فقط برای چند لحظه در باغ انجام ندهم،

Even though I was supposed to be at the top of a hill.

حتی اگر قرار بود بالای یک تپه باشم.

But I couldn't get by.

اما نتونستم از پسش بر بیام

Unfortunately,

متأسفانه

I couldn't get the good

because of all the water.

به خاطر این همه آب نتونستم خوب بگیرم.

Hello, Tommy East.

سلام، تامی ایست.

Long time I haven't seen you.

خیلی وقته ندیدمت

hello.

سلام.

Tony Eastley I knew about you

تونی ایستلی من

in 2009, 2009.

در سال 2009، 2009 درباره شما می‌شناختم.

That is such a long time ago, so I would have been

این مدت‌ها پیش است، بنابراین من

on here for around three years.

حدوداً سه سال در اینجا بودم.

In 2009.

در سال 2009.

And of course this year I will be celebrating

و البته امسال

my 18th year on YouTube doing this.

هجدهمین سال حضورم در یوتیوب را با انجام این کار جشن خواهم گرفت.

Can you believe it?

می تونی باور کنی؟

18 years I've been doing this.

18 سال است که این کار را انجام می دهم.

Am I crazy?

آیا من دیوانه ام؟

Maybe.

شاید.

Maybe I am a little bit crazy

شاید من

for doing it for 18 years.

برای 18 سال انجام این کار کمی دیوانه باشم.

I know. I can't believe it either.

میدانم. من هم نمی توانم آن را باور کنم.

Thank you very much.

بسیار از شما متشکرم.

Ahmed asks, What does fourth mean?

احمد می پرسد چهارم یعنی چه؟

Forwards.

مهاجمان.

If you go fourth, it means you go forwards.

اگر چهارم شوید یعنی به جلو می روید.

Forwards.

مهاجمان.

Not many people say it now.

الان خیلی ها نمی گویند.

You may see the word fourth

ممکن است ببینید که کلمه چهارم

used a lot by Shakespeare,

توسط شکسپیر بسیار استفاده شده است،

and I believe also in the Bible as well.

و من به کتاب مقدس نیز اعتقاد دارم.

Go forth and multiply.

برو جلو و زیاد کن.

Chris Iba says, I was on your livestream

کریس ایبا می‌گوید، من مدت‌ها پیش در جریان زنده شما بودم

a long time ago.

.

A long time ago.

مدت ها پیش.

A long time ago.

مدت ها پیش.

Hello, Shelby.

سلام شلبی

Hello, Shelby. That's nice to see you here.

سلام شلبی خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

Hello, Overvotes.

سلام، Overvotes.

I don't know what that means.

من نمی دانم این به چه معناست.

Maybe it's a place.

شاید جایی باشد. به

It sounds like a place.

نظر یک مکان است. به

It sounds like a place maybe in Scandinavia.

نظر می رسد مکانی در اسکاندیناوی باشد.

I come from Volvo. It's

من اهل ولوو هستم.

great streaming.

پخش عالیه

Thank you very much. That's very kind of you to say.

بسیار از شما متشکرم. این خیلی لطف شماست که می گویید.

I'm not sure what the quality is like the picture quality.

من مطمئن نیستم که کیفیت آن مانند کیفیت عکس است.

I hope it's okay because I'm doing it

امیدوارم خوب باشه چون

on my iPad today.

امروز دارم این کار رو روی آیپدم انجام میدم.

I see.

می بینم.

very interesting.

بسیار جالب. در

It's actually German.

واقع آلمانی است.

So Volvo bought Volvo.

بنابراین ولوو ولوو را خرید. به

Its means forward.

معنای رو به جلو است.

Go forward.

برو جلو.

So not only

بنابراین

are we learning English today, we are also learning German.

ما امروز نه تنها انگلیسی را یاد می گیریم، بلکه در حال یادگیری زبان آلمانی نیز هستیم.

I like it. I like it a lot.

خوشم می آید. این را بسیار دوست دارم.

Thank you very much.

بسیار از شما متشکرم.

That's very kind of you to say so not only have we

این خیلی لطف شماست که می گویید، بنابراین نه تنها

learnt some English today,

امروز کمی انگلیسی یاد گرفتیم، بلکه

we've also learnt a German word

یک کلمه آلمانی

for forwards to go forth,

برای فوروارد رفتن،

to go forwards, to go out into the world.

رفتن به جلو، بیرون رفتن به دنیا را نیز یاد گرفتیم.

You go forth.

تو برو جلو

Very nice.

بسیار خوب.

I see.

Mr. Duncan, you have to pronounce V as f,

می بینم.

آقای دانکن، شما باید V را به صورت f تلفظ کنید، به هر حال

Why do you have to make things so difficult

چرا باید کار را اینقدر سخت کنید

Anyway. I'm going now.

. من الان میرم

I hope you've enjoyed this.

امیدوارم از این کار لذت برده باشید.

Just a short livestream just to say hi.

فقط یک پخش زنده کوتاه فقط برای سلام.

And now I am saying bye.

و الان دارم خداحافظی میکنم

I hope you have enjoyed this short livestream from the garden.

امیدوارم از این پخش زنده کوتاه از باغ لذت برده باشید.

I'm starting to get cold

من کم کم دارم سرد میشم

and I will be back with you on Sunday.

و یکشنبه با شما برمیگردم.

We have the big live stream on Sunday, of course,

ما یک پخش زنده بزرگ را در روز یکشنبه داریم، البته،

coming from in the studio nice and warm.

از استودیو خوب و گرم.

Steve will be with us as well. Hopefully

استیو نیز با ما خواهد بود. امیدواریم

we will see what happens.

ببینیم چه می شود.

And if it snows tomorrow just in case we have some snow tomorrow,

و اگر فردا برف ببارد فقط در صورتی که فردا کمی برف داشته باشیم،

I will do a live stream to show you the snow.

من یک استریم زنده انجام می دهم تا برف را به شما نشان دهم.

If we don't have any snow,

اگر برف نداشته باشیم،

then I won't do a live stream.

پخش زنده انجام نمی دهم.

I can't make it any clearer than that.

من نمی توانم آن را واضح تر از این بیان کنم.

Thank you very much.

بسیار از شما متشکرم.

Beatrice Vitus, Shibli, 2 p.m.

بئاتریس ویتوس، شیبلی، ساعت 2 بعد از ظهر.

UK time is when I'm here with you

زمان انگلستان زمانی است که من

on Sunday from 2 p.m.

یکشنبه از ساعت 2 بعد از ظهر اینجا با شما هستم. به

UK time.

وقت انگلستان

Don't forget to give me a lovely like as well to show you care

فراموش نکنید که به من یک لایک دوست داشتنی نیز بدهید تا به شما اهمیت بدهم،

because let's face it, in this strange world we live in,

زیرا بیایید با آن روبرو شویم، در این دنیای عجیب و غریبی که ما در آن زندگی می کنیم،

not many people seem to care as much as they used to.

به نظر می رسد افراد زیادی مانند گذشته به آن اهمیت نمی دهند.

I think so.

من هم اینچنین فکر میکنم.

Thank you very much and I will see you very soon.

خیلی ممنون و خیلی زود می بینمت.

Thank you.

That's very kind of you to say.

متشکرم.

این خیلی لطف شماست که می گویید.

Some lovely messages coming through.

چند پیام دوست داشتنی در راه است.

Thank you very much.

بسیار از شما متشکرم.

This is Mr.

این آقای

Duncan in England, which of course, happens to be the birthplace

دانکن در انگلیس است که البته اتفاقاً زادگاه

of the English language, saying see you on Sunday, 2 p.m.

زبان انگلیسی است و می گوید یکشنبه ساعت 14 می بینمت. به

UK time.

وقت انگلستان

And of course enjoy the rest of your Thursday and

و البته فعلاً از بقیه روزهای پنجشنبه و تاتا خود لذت ببرید،

ta ta for now,