EMBARRASSMENT + SHAME - English Addict 156 - LIVE from England - Sun 4th July 2021 - with Mr Duncan

it's

time to grab your rubber duck and wave it in the air or anything else that you have

وقت آن است که اردک لاستیکی خود را بگیرید و آن را در هوا تکان دهید یا هر چیز دیگری که

handy here we go then yes we are back once more i am so excited i really can't hide it

دستتان است، اینجا می رویم، بله، یک بار دیگر برگشتیم ، بسیار هیجان زده هستم، واقعا نمی توانم آن را پنهان

i'm about to lose control and i think i like it here we go yes it is another english addict

کنم، در حال از دست دادن کنترل هستم. فکر می کنم اینجا را دوست دارم ما می رویم بله این یک معتاد انگلیسی دیگر است

live from the birthplace of the english language oh my goodness look at all of those black

که از زادگاه زبان انگلیسی زندگی می کند وای خدای من به همه

clouds it's looking very gray outside at the moment but don't worry because we are here

آن ابرهای سیاه نگاه کنید در حال حاضر بیرون خیلی خاکستری به نظر می رسد اما نگران نباشید زیرا ما اینجا

together to make sure those grey clouds blow away and they will be gone there will be nothing

با هم هستیم تا مطمئن شوید که آن ابرهای خاکستری منفجر خواهند شد و آنها از بین خواهند رفت، چیزی

but blue sky above our heads yes we are coming to you live from the birthplace of english

جز آسمان آبی بالای سر ما نخواهد بود، بله، ما از زادگاه انگلیسی ها به سراغ شما می آییم

which just happens to be

که اتفاقاً

england

انگلیس است

where am i come on mr duncan where are

.

you hi everybody this is mr duncan in england how are you today are you okay i hope so are

سلام به همگی این آقای دانکن در انگلیس است امروز چطورید خوب هستید

you happy i hope so as well i hope you are feeling good today yes we are back together

امیدوارم خوشحال باشید امیدوارم همینطور امیدوارم امروز احساس خوبی داشته باشید بله ما دوباره با هم هستیم

i'm feeling rather good after my very strange week of suffering from hay fever however today

من بعد از هفته بسیار عجیبم احساس خوبی دارم اما امروز از تب یونجه رنج می برد

because everything is very wet damp there is not much pollen around to go at my nose

زیرا همه چیز درست است y مرطوب ، گرده های زیادی در اطراف بینی من وجود ندارد،

so i'm feeling much better today very well thank you very much for your lovely wishes

بنابراین امروز حالم خیلی بهتر شده است، خیلی خوب از شما برای آرزوهای زیبای شما بسیار سپاسگزارم

as well nothing serious now the problem these days is if you go out into a public space

و همچنین هیچ چیز جدی نیست، اکنون مشکل این روزها این است که اگر به یک مکان عمومی بروید

and start sneezing people will just assume that you have coronavirus but this thing that

و شروع به عطسه کردن مردم می کنند فقط تصور می کنند که شما مبتلا به ویروس کرونا هستید، اما این چیزی که

i've been suffering from this week has been hay fever nothing serious it is something

من این هفته از آن رنج می بردم تب یونجه بوده است، چیز جدی نیست، چیزی است

i get every year but thank you very much for all of your wishes your your prayers lots

که هر سال به آن مبتلا می شوم، اما از شما برای همه آرزوهایتان بسیار سپاسگزارم.

of people praying i'm sure there must be something much better for you to pray for maybe world

از مردمی که دعا می کنند مطمئنم باید چیز خیلی بهتری وجود داشته باشد که شما برای شاید

of peace or maybe the end to all suffering on the planet not just mine so my name is

دنیای صلح یا شاید پایان همه رنج های روی کره زمین دعا کنید نه فقط من، بنابراین نام من

mr duncan i talk about the english language i've been doing this forever such a long time

آقای دانکن است، من در مورد زبان انگلیسی که دارم صحبت می کنم. این کار را برای همیشه انجام می دادم، برای مدت طولانی

some people say too long some people say mr duncan isn't it about time that you did something

بعضی ها می گویند خیلی طولانی است، بعضی ها می گویند آقای دانکن آیا وقت آن نرسیده است که شما کار دیگری انجام دهید،

else try something else maybe you could be a circus performer i would make a very good

چیز دیگری را امتحان کنید شاید شما می توانید یک بازیگر سیرک باشید، من یک

clown i have to be honest many years ago

دلقک بسیار خوب خواهم ساخت. صادقانه چندین سال پیش

this is something i've never mentioned before many years ago i almost dated a clown that's

این برخی است چیزی که من قبلا هرگز به آن اشاره نکرده بودم، سالها پیش تقریباً با یک دلقک قرار ملاقات گذاشتم،

that's all i'm saying that was a memory that i'd almost forgotten about but now i will

این تنها چیزی است که می گویم، خاطره ای بود که تقریباً فراموش کرده بودم، اما اکنون

be thinking about it for the rest of the day thank you for making me do that you're welcome

تا پایان روز به آن فکر خواهم کرد، متشکرم من را وادار به انجام این کار کنید، شما خوش آمدید،

so i talk about english i love english you might even say that i am an english addict

بنابراین من در مورد انگلیسی صحبت می کنم، من عاشق انگلیسی هستم، حتی ممکن است بگویید که من یک معتاد انگلیسی هستم،

i love english so much maybe you are as well so now we have the introductions over from

من انگلیسی را خیلی دوست دارم، شاید شما هم همینطور باشید، بنابراین اکنون ما مقدمات را

my point of view what about you where are you are you watching me in your house maybe

از دیدگاه من داریم. تو کجایی تو در خانه ات مرا تماشا می کنی شاید

you are visiting your relatives maybe you are out and about somewhere enjoying the fresh

در حال دیدن اقوامت هستی شاید بیرون و در جایی از هوای تازه لذت می بری

air who knows so you know where i am i'm in england i'm live right now at seven minutes

کی می داند تا بدانی من کجا هستم من در انگلیس هستم همین الان در هفت دقیقه زندگی می کنم

past two on a sunday of course today is a special day for some people around the world

دو روز گذشته در یک یکشنبه البته امروز یک روز ویژه برای برخی از مردم در سراسر جهان است

because for those who are patriotic it is the 4th of july

زیرا برای کسانی که میهن پرست هستند، امروز 4

it is american independence day today 245 years ago the the declaration of independence

ژوئیه روز استقلال آمریکا است 245 سال پیش که اعلامیه استقلال

was signed did you know that actually the the declaration was written two days before

امضا شد آیا می دانید که در واقع اعلامیه دو نوشته شده بود چند روز

so it was all agreed on the second of july but it wasn't until the 4th of july that it

قبل، همه چیز در دوم ژوئیه توافق شد، اما تا 4 ژوئیه بود که

was officially signed so 245 years ago today the united states of america was born they

به طور رسمی امضا شد، بنابراین 245 سال پیش، امروز ایالات متحده آمریکا متولد شد، آنها

said english people we don't like you get out get out sling your hook if you want to

گفتند انگلیسی ها ما شما را دوست نداریم. بیرون برو بیرون، قلابت را رها کن اگر می‌خواهی

tell a person to get away or leave you tell them to sling there hook you tell them to

به کسی بگوییم که فرار کند یا رها کند، به او بگو

go get out please leave sling your hook it's a great expression so today we have the independence

برو بیرون، قلاب خود را رها کن.

of the united states we don't actually have independence day here in the uk because we've

ایالات متحده ما در واقع روز استقلال اینجا در بریتانیا نداریم زیرا ما

never really been independent from anyone is that a good thing or a bad thing i'm not

هرگز واقعاً از کسی مستقل نبوده ایم این است که یک چیز خوب یا یک چیز بد است من

quite sure i suppose it depends how you view the history of this country i suppose here

کاملاً مطمئن نیستم فکر می کنم بستگی دارد که شما چگونه به تاریخ این موضوع نگاه کنید. کشور فکر می کنم

we go again yes we have made it to the end of not only another week but also another

دوباره به اینجا می رویم بله، نه تنها یک هفته دیگر بلکه یک آخر هفته دیگر را نیز به

weekend and we also have a brand new month it's sunday

پایان رساندیم و همچنین یک ماه کاملاً جدید داریم، یکشنبه است

happy independence day

روز استقلال

to all those watching in the united states i do have some people watching in the usa

بر همه کسانی که در ایالات متحده تماشا می کنند مبارک باشد، من چند نفر دارم در حال تماشا کردن در ایالات متحده آمریکا

if you are watching right now in the united states please say a big high are you enjoying

اگر در حال تماشا هستید در ایالات متحده لطفاً بگویید آیا از

your independence day do you get a holiday do you have a holiday now i know it's sunday

روز استقلال خود لذت می برید آیا تعطیلات دارید آیا تعطیلات دارید اکنون می دانم که یکشنبه است

but maybe you get an extra day off during the week for the public holiday so if you

اما ممکن است یک روز تعطیل اضافی در طول هفته برای تعطیلات عمومی دریافت کنید بنابراین

are watching at the moment in the u.s of a please say a big high to me it would be ever

اگر تماشا می کنید در حال حاضر در ایالات متحده، لطفاً به من بگویید که

so nice or wherever you are watching in the world you are very welcome to join in today

خیلی خوب است یا در هر کجای دنیا که تماشا می کنید، بسیار خوش آمدید که امروز

on the live stream of course i suppose i can't begin my live stream without mentioning the

در پخش زنده شرکت کنید، البته فکر می کنم نمی توانم شروع کنم پخش زنده من بدون اشاره به

football did you see the match last night i must be honest i didn't i did not watch

فوتبال آیا بازی دیشب را دیدید باید صادقانه بگویم من بازی را ندیدم

the match but congratulations to england for scoring four goals wow four two of them by

اما به انگلیس برای زدن چهار گل تبریک می گویم وای چهار گل دو تا از آنها

was it prince harry did prince harry score two of the goals for england no oh i see it

توسط شاهزاده هری انجام شد شاهزاده هری گل زد دو تا از گل ها برای انگلیس نه اوه می بینم این

was another harry okay it's starting to rain by the way behind me this is a live view behind

یکی دیگر از هری بود خوب از پشت سرم باران شروع به باریدن می کند این یک نمای زنده پشت

me right now you are looking at a live view and you can see that the rain is coming this

من است در حال حاضر شما به یک نمای زنده نگاه می کنید و می بینید که باران در حال آمدن است

way the rain is heading towards us yes it is a rather gloomy day today i think it would

روشی که باران به سمت ما می رود، بله ، نسبتاً تاریک است امروز روز من فکر می

be fair to say that today is very gloomy we've had a lot of rain over the past 24 hours the

کنم منصفانه است که بگوییم امروز بسیار تاریک است، ما در 24 ساعت گذشته باران زیادی داشته

rain is falling and everything is wet we've also had a few thunderstorms as well thunder

ایم، باران در حال باریدن است و همه چیز مرطوب است.

rain grey skies so that's what the weather is like today here in england it does not

بنابراین هوای امروز اینگونه است اینجا در انگلیس،

feel like summer

it definitely does not feel like summer at the moment so there it is that's the weather

احساس تابستان نیست، قطعاً در حال حاضر مانند تابستان نیست، بنابراین آنجاست که

at the moment that's what it's doing you can see it behind me it's raining cats dogs sheep

در حال حاضر این هوا همین است، کاری که انجام می دهد، می توانید آن را پشت سر من ببینید، باران گربه ها می بارد سگ‌های گوسفند

bears pandas we've got everything today so i hope you're feeling good and we have a lot

خرس پاندا ما امروز همه چیز داریم، بنابراین امیدوارم که شما احساس خوبی داشته باشید و

of things to talk about today including the subject of embarrassment oh do you ever feel

امروز چیزهای زیادی برای صحبت در مورد آنها داریم، از جمله موضوع خجالت، آیا تا به حال

embarrassed by something or maybe embarrassed about something there are many ways of expressing

از چیزی خجالت می‌کشید یا شاید از چیزی خجالت می‌کشید. راه های ابراز

embarrassment talking about feeling embarrassed so to be embarrassed is the feeling of doing

خجالت صحبت کردن در مورد احساس خجالت، بنابراین خجالت کشیدن احساس انجام

something or having a moment that you feel ashamed of or maybe if people are looking

کاری یا داشتن لحظه ای است که از آن احساس شرم می کنید یا شاید اگر

at you or watching you whilst you make a mistake or maybe if you do something you feel uncomfortable

در حالی که اشتباه می کنید مردم به شما نگاه می کنند یا شما را تماشا می کنند یا شاید من اگر کاری انجام می دهید که از خجالت احساس ناراحتی می کنید

with embarrassment is what we are talking about today we also have mr steve joining

، چیزی است که امروز درباره آن صحبت می کنیم، همچنین آقای استیو را

us later on steve will be here as well on the live chat and i suppose also shall we

داریم که بعداً به ما ملحق می شود، استیو نیز در چت زنده اینجا خواهد بود و فکر می کنم همچنین باید

mention the live chat hello to you on the live chat the big question is who was first

به چت زنده سلام به شما اشاره کنیم. چت زنده سوال بزرگ این است که چه کسی اولین نفر

on today's live chat

در چت زنده امروز بود،

oh oh very nice very lovely he's back practicing for the new olympic sport which is clicking

اوه اوه خیلی خوب، خیلی دوست داشتنی است، او برگشته است در حال تمرین برای ورزش المپیک جدید است که

your mouse with your finger well done vitas you are first on today's live chat

با انگشت خود روی ماوس کلیک

very good vitas that almost almost not quite but it almost deserves a fancy pants

می کند. تقریباً نه کاملاً اما تقریباً سزاوار یک شلوار شیک است

and that's enough enough of that we can't have too much excitement today not too much

و همین کافی است که ما امروز نمی توانیم هیجان زیادی داشته باشیم نه هیجان زیاد،

excitement i will wear myself out and i will have no energy left for when mr steve arrives

من خودم را فرسوده خواهم کرد و هیچ انرژی برای زمانی که آقای استیو از راه

we will be asking steve about his embarrassing moments hmm steve actually had an embarrassing

برسد نخواهم داشت. استیو در مورد لحظات شرم آورش هوم استیو در واقع دیروز یک لحظه شرم آور داشت

moment yesterday because he went to see his mother yesterday and unfortunately he had

زیرا دیروز به دیدن مادرش رفت و متأسفانه مجبور

to do something at his mother's house and he felt a little embarrassed about it we will

شد کاری در خانه مادرش انجام دهد و کمی احساس خجالت کرد.

find out what that is in around about 15 minutes because mr steve is on his way congratulations

حدود 15 دقیقه دیگر متوجه خواهیم شد که چه چیزی وجود دارد زیرا آقای استیو در راه است تبریک می گویم

vitas yes you are first once more on the live chat we also have nitram hello nitram florence

بله شما برای اولین بار در چت زنده هستید ما همچنین

is here edith goulet is here as well connell beatriz and also we have alessandra nice to

نیترام داریم سلام نیترام فلورانس اینجاست ادیت گولت نیز اینجاست کانل بیتریز و همچنین ما از الساندرا خوشحالم که

see you here as well it's so lovely to see you here today on the live stream willian

شما را اینجا می بینم و همچنین بسیار دوست داشتنی است که شما را امروز در اینجا در استریم زنده ویلیان

zuzika monica grace chin nice to see you back also we also have who else is here adi hello

زوزیکا مونیکا گریس چین می بینم خوشحالم که دوباره شما را می بینم همچنین ما همچنین داریم که چه کسی دیگر اینجاست آدی سلام

adi now i have a feeling that you are a new viewer you've you've only been watching for

آدی اکنون احساسی دارم که شما یک بیننده جدید هستید و فقط مدت کوتاهی است که تماشا می

a short time so hello adi welcome once again to my live stream you may have noticed that

کنید، بنابراین سلام، یک بار دیگر به پخش زنده من خوش آمدید، ممکن است متوجه شده باشید که

i'm doing something rather different during the month of july because i'm with you on

من در ماه جولای کار متفاوتی انجام می دهم زیرا من با شما در

sunday live but also during the week there will be some new lessons word definitions

یکشنبه زنده، اما همچنین در طول هفته، تعاریف کلمات جدیدی در طول هفته وجود خواهد داشت

during the week so i've already made two last week and there will be some more following

، بنابراین من قبلاً دو درس را در هفته گذشته ساخته‌ام و تعدادی دیگر نیز

next week as well so that's something i'm doing during july something a little different

در هفته آینده وجود خواهد داشت، بنابراین این کاری است که من در ماه جولای انجام می‌دهم. چیزی کمی متفاوت است

i like to do things differently sometimes also don't forget this month we have the anniversary

گاهی اوقات کارها را متفاوت انجام دهید همچنین فراموش نکنید این ماه ما

of my first live stream five years i've been doing this nearly five years of live streams

سالگرد اولین پخش زنده من را داریم پنج سال است من این کار را تقریباً پنج سال پخش زنده

and 15 years of recorded lessons oh my goodness how do i get all of the energy especially

و 15 سال درس ضبط شده انجام می دهم وای خدای من چگونه می توانم همه چیز را دریافت کنم از انرژی به خصوص

at my age because i'm not young anymore i'm getting on if a person is getting on it means

در سن من چون من دیگر جوان نیستم، اگر فردی با آن روبه‌رو شود به این معنی است

they are getting older so i'm getting on i'm not as old as mr steve mr steve is older than

که او پیرتر می‌شود، بنابراین من به سن من می‌رسم من به اندازه آقای استیو پیر نیستم. آقای استیو مسن‌تر است. از

me yeah so it always makes me feel good in the morning i wake up with a smile on my face

من بله، بنابراین همیشه صبح ها احساس خوبی به من می دهد ، من با لبخندی بر روی صورتم از خواب بیدار می شوم و می

knowing that mr steve is older than me not much by the way only four years so steve is

دانم که آقای استیو از من بزرگتر است، اتفاقاً فقط چهار سال است، بنابراین استیو در

actually four years older than me did you know that well you do now also hello to soliman

واقع چهار سال از من بزرگتر است. که خوب شما هم اکنون انجام می دهید سلام به سلیمان

soliman soliman is joining us together today hello also to clb hello clb who is apparently

soliman امروز به ما ملحق می شود سلام به clb سلام clb که ظاهراً در

learning maths and science i love science but i'm not very good at maths i will be honest

حال یادگیری ریاضیات و علوم است من عاشق علوم هستم اما در ریاضیات خیلی خوب نیستم

with you i was never very good at mathematics at school the teacher used to always shout

با شما صادق خواهم بود هرگز در مدرسه ریاضیات خیلی خوب بود، معلم همیشه فریاد می زد

and scream at me duncan duncan pay attention stop looking out the window always belarusia

و جیغ می زد به من دانکن دانکن توجه کن همیشه از پنجره به بیرون نگاه نکن بلاروسیا

hello to claudia can i just say that it is very cloudy here today nice to see you back

سلام به کلودیا می توانم فقط بگویم که امروز اینجا خیلی ابری است خوشحالم که دوباره شما را می بینم

as well i hope everything is all right where you are in argentina hello also maria maria

امیدوارم جایی که در آرژانتین هستید همه چیز خوب باشد سلام ماریا ماریا

i'm saying hello to maria nice to see you back here today also we have marco silva hello

من به ماریا سلام می کنم خوشحالم که امروز دوباره اینجا می بینمت همچنین ما مارکو سیلوا داریم سلام

marco it feels as if it's been a long time since i saw you here nice to see you as well

مارکو احساس می کنم خیلی وقت است که تو را اینجا ندیده ام خوشحالم که تو را می بینم و

marwah is here nice to see you also we have

مروه خوشحال است که شما را می بینم ما نیز داریم

i haven't oh there he is there he is i can see you luis mendes is here today hello lewis

من اینجا نرفته ام او آنجاست او هست من می توانم ببینم لوئیس مندز امروز اینجاست سلام لوئیس

nice to see you back as well i hope everything is good where you are too so we were talking

خوشحالم که دوباره شما را می بینم امیدوارم جایی که شما هم هستید همه چیز خوب باشد بنابراین ما در مورد ایالات متحده صحبت می کردیم

about the united states celebrating its independence today 245 years wow that's a long time isn't

که امروز استقلال خود را جشن می گیرد 245 سال وای این مدت زیادی است،

it christina says mr duncan you might be old but you have a very young spirit

نه کریستینا می گوید آقای دانکن شما ممکن است پیر باشید، اما روحیه بسیار جوانی

thank you very much for that i do try my best to be happy and sometimes even though sometimes

دارید، بسیار متشکرم از این بابت که من تمام تلاشم را می کنم که خوشحال باشم و گاهی اوقات حتی گاهی اوقات

because i get i do get the occasional ache and pain in my body so so this is this is

چون می توانم خوشحال باشم درد و درد گاه و بی گاه در بدن من دریافت کنید پس این این همان

what i'm talking about you see sometimes there are small signs or indications that you are

چیزی است که من در مورد آن صحبت می کنم، گاهی اوقات علائم یا نشانه های کوچکی وجود دارد که نشان می دهد شما پیر شده اید،

getting older so i sometimes when i wake up in the morning i feel a little pain in my

بنابراین من گاهی اوقات وقتی صبح از خواب بیدار می شوم کمی درد در

shoulder or in my neck or maybe in my leg and then i'm walking around for about 10 minutes

شانه یا گردنم یا شاید در پایم احساس می کنم و سپس حدود 10 دقیقه در اطراف راه می روم،

my legs feel as if they've they've gone to sleep so it takes a while in the morning to

پاهایم احساس می کنند که به خواب رفته اند ، بنابراین صبح کمی طول می کشد

to get my body working properly i i will put that down to age i think that is because of

تا بدنم به درستی کار کند، من آن را به سن پایین می آورم. به

of my old age i think so hello also to hello moon hello moon i like your name by the way

دلیل کهولت سن من فکر می کنم پس سلام به سلام ماه سلام ماه سلام من اسم تو را دوست

because we have we have a half moon at the moment it is waning at the moment the moon

دارم چون ما در حال حاضر نیمه ماه داریم که در حال از بین رفتن ماه

victoria oh victoria wants to talk about the subject that we have today which is embarrassment

ویکتوریا اوه ویکتوریا می خواهد در مورد آن صحبت کند موضوعی که امروز داریم، خجالت است،

sometimes i feel embarrassed when i have something practical because i am a little bit clumsy

گاهی اوقات وقتی چیزی عملی دارم، احساس خجالت می‌کنم، زیرا کمی دست و پا چلفتی هستم،

yes i suppose so we often think of embarrassment coming from not being able to do something

بله، فکر می‌کنم، بنابراین اغلب به این فکر می‌کنیم که خجالت ناشی از ناتوانی در انجام کاری است،

very well so maybe you try to do something but unfortunately you don't do it very well

بنابراین شاید سعی کنید آن را انجام دهید. چیزی است اما متأسفانه شما آن را خیلی خوب انجام نمی دهید

so you might feel embarrassed because of that so i think it's a good subject actually because

ممکن است به این دلیل خجالت بکشید، بنابراین فکر می‌کنم موضوع خوبی است، زیرا

it is something that we all feel something we all feel from time to time so what about

این چیزی است که همه ما احساس می‌کنیم که همه ما هر از گاهی احساس می‌کنیم، پس در مورد

you have you ever felt embarrassed have you ever felt embarrassed about something a moment

شما تا به حال احساس خجالت کرده‌اید، آیا تا به حال از چیزی یک لحظه احساس خجالت کرده‌اید؟

of time maybe that has felt made you feel a little uncomfortable so is there something

ممکن است زمانی که احساس کرده اید کمی احساس ناراحتی کرده اید، بنابراین آیا چیزی وجود دارد

that's ever made you feel embarrassed what is embarrassment to you what is the definition

که باعث شده شما احساس خجالت کنید چه چیزی برای شما

of embarrassment to you so that is what we are talking about today to be embarrassed

to feel embarrassment so have you ever felt embarrassed by something i

شرم آور است. آیا تا به حال از چیزی احساس خجالت کرده اید که من

as a child used to be very embarrassed by my body because i was so skinny i was very

در کودکی از بدنم خجالت می کشیدم زیرا بسیار لاغر بودم، در

thin as a child really thin and i hated wearing anything that showed my body such as my arms

دوران کودکی بسیار لاغر بودم و از پوشیدن هر چیزی که بدنم را نشان می داد مانند دست ها

and my legs so i didn't like to wear short t-shirts and i didn't like to wear short trousers

و پاهایم متنفر بودم. من دوست نداشتم تی شرت کوتاه بپوشم و شلوار کوتاه بپوشم

because i didn't want people seeing my legs so i suppose as a child i i felt a little

زیرا نمی خواستم مردم پاهایم را ببینند بنابراین فکر می کنم در کودکی کمی

embarrassed by myself my own body because i was really thin very thin i'm sure you've

از بدن خودم خجالت می کشیدم زیرا بدن خودم من واقعا لاغر بودم خیلی لاغر مطمئنم شما

seen the photograph that i show you sometimes of my very thin body when i was a child but

عکسی را دیده اید که من در کودکی گاهی از بدن بسیار لاغر من به شما نشان می دهم

i always felt very embarrassed i suppose another word you could use is self-conscious as well

اما همیشه احساس خجالت می کردم.

you might feel self-conscious of something or self-conscious about something so it is

شما ممکن است نسبت به چیزی احساس خودآگاهی داشته باشید یا نسبت به چیزی خودآگاه باشید، بنابراین

possible to have something that makes you feel embarrassed all the time it might be

ممکن است چیزی داشته باشید که باعث شود همیشه احساس خجالت کنید، ممکن است

something that you are very aware of maybe your appearance or maybe something that you've

چیزی باشد که از آن بسیار آگاه هستید، شاید ظاهرتان یا شاید کاری باشد که

done in the past that might still embarrass you because you think other people still remember

انجام داده اید. در گذشته ممکن است شما را شرمنده کند، زیرا فکر می کنید دیگران هنوز

it so embarrassment maria giovanna larosa says i feel embarrassed if i have to speak

آن را به یاد می آورند، بنابراین شرمندگی ماریا جووانا لاروسا می گوید من احساس خجالت می کنم اگر مجبور باشم

in front of lots of people it is true it is true one of the hardest things to do is to

در مقابل افراد زیادی صحبت کنم، درست است که یکی از سخت ترین کارها این است که اگر در یک سالن بزرگ هستید،

speak in front of lots and lots of people if you are in a big hall maybe you have to

در مقابل تعداد زیادی از مردم صحبت کنید، شاید مجبور باشید برای

give a speech to your work colleagues or a presentation especially nowadays because a

همکاران کاری خود سخنرانی کنید یا یک سخنرانی ارائه دهید، به خصوص این روزها زیرا

lot of people are doing things through the internet so we have things like zoom where

بسیاری از مردم کارهایی را از طریق اینترنت انجام می دهند، بنابراین ما چیزهایی مانند در جایی که

maybe in a large company someone will have to give a presentation so even if you are

ممکن است در یک شرکت بزرگ، شخصی مجبور به ارائه یک سخنرانی باشد، بنابراین حتی اگر

doing it through your computer it can still feel very difficult you might feel slightly

این کار را از طریق رایانه خود انجام می دهید، باز هم ممکن است احساس بسیار دشواری داشته باشید، ممکن است کمی

nervous or even embarrassed maybe the fear of making a mistake can make you feel embarrassed

عصبی یا حتی خجالت زده باشید، شاید ترس از اشتباه باعث ایجاد احساس در شما شود. خجالت زده

or awkward awkward now there's a good word i like that one adi hello adi mr duncan i

یا بی دست و پا ناجور حالا یک کلمه خوب وجود دارد که من آن را دوست دارم adi سلام آقای دانکن

told my girlfriend to watch your lessons let's hope she will because even if english is our

به دوست دخترم گفتم که درس های شما را تماشا کند، امیدواریم او این کار را انجام دهد زیرا حتی اگر انگلیسی

first language we dinner can it all so i i think you mean we don't know it all we dinner

زبان اول ما باشد، شام می توانیم همه چیز را بخوریم، بنابراین فکر می کنم منظور شما این است که ما این کار را نمی کنیم. این را نمی دانم که ما شام را می خوریم،

we didn't kin at all that sounds like something you might say in scotland am i right i think

ما اصلاً با هم خویشاوندی نکردیم، این به نظر می رسد چیزی است که ممکن است در اسکاتلند بگویید آیا درست می گویم، فکر می کنم

so your lessons give off such a cracking vibe if something is cracking it means it's great

بنابراین اگر چیزی در حال ترک خوردن باشد، درس های شما چنین حال و هوای عجیبی ایجاد می کند، به این معنی است که

cracking something is great wow that was a cracking party last night so if something

شکستن چیزی عالی است وای که دیشب یک مهمانی کرک بود، بنابراین اگر چیزی

is cracking it means good great it was fun it was exciting it was brilliant it was cracking

در حال شکستن است، به این معنی است که خوب عالی، سرگرم کننده بود، هیجان انگیز بود، عالی بود،

talking of things that are cracking and i'm not talking about mr steve's face we do have

صحبت کردن در مورد چیزهایی بود که ترک می خورد و من در مورد چهره آقای استیو صحبت نمی کنم، ما

steve here in a few moments joining us on the live chat and today we are talking all

استیو داریم. اینجا تا چند لحظه دیگر در چت زنده به ما ملحق می شوید و امروز در

about feeling embarrassment to be embarrassed to feel ashamed we also have pedro belmont

مورد احساس خجالت از شرمساری صحبت می کنیم ما همچنین پدرو بلمونت داریم

hello pedro yes your number one fan will be here in a few moments i i've i've actually

سلام پدرو بله طرفدار شماره یک شما تا چند لحظه دیگر اینجا خواهد بود. در واقع

told steve that he has to calm down because i do feel that he gets a little bit too excited

به استیو گفته‌ام که باید آرام شود، زیرا احساس می‌کنم

when he thinks of pedro so it's your fault pedro i don't know why ev ever since steve

وقتی به پدرو فکر می‌کند کمی هیجان‌زده می‌شود، پس تقصیر توست پدرو، نمی‌دانم چرا از زمانی که استیو

has seen your pictures of your muscly body he seems completely distracted completely

عکس‌های تو را از ماهیچه‌های تو دیده است. بدن او کاملاً پریشان به نظر می رسد کاملاً حواسش

distracted florence says mr duncan we have learned a lot from your lessons it is a great

پرت شده است فلورانس می گوید آقای دانکن ما از درس های شما چیزهای زیادی یاد گرفته ایم این یک

way to improve our english thank you very much it's very kind of you to say i try my

راه عالی برای بهبود زبان انگلیسی ما است بسیار متشکرم.

best even if sometimes sometimes maybe i might i might fail but i always try my best i do

من ممکن است شکست بخورم، اما من همیشه تمام تلاشم را می‌کنم،

so we have mr steve coming soon i think before then we will have a little break with one

بنابراین به زودی آقای استیو را خواهیم داشت، فکر می‌کنم قبل از آن با یکی از درس‌های انگلیسی کامل خود کمی استراحت خواهیم کرد و به یکی

of my full english lessons we are going way back in time to one of my earlier full english

از درس‌های انگلیسی کامل قبلی‌ام برمی‌گردیم.

lessons all of which are available on my youtube channel you can find them all there so this

که همه آنها در دسترس هستند کانال یوتیوب من می توانید همه آنها را در آنجا پیدا کنید، بنابراین

is taken from we have some excerpts from full english number 16 and then after this we will

این از ما گرفته شده است که ما چند گزیده از شماره 16 کامل انگلیسی داریم و بعد از آن

be joined by a man who sometimes feels very embarrassed especially when he's doing certain

مردی به ما ملحق می شود که گاهی اوقات بسیار خجالت می کشد مخصوصاً وقتی کارهای خاصی را انجام می

things coming up soon we have mr steve

دهد که به زودی انجام می شود. آقای استیو

do you ever find yourself stricken with shyness do you ever feel shy would you describe yourself

آیا تا به حال خود را دچار خجالتی می بینید آیا تا به حال احساس خجالتی می کنید آیا خود

as a shy person it would be fair to say that we all feel a little shy from time to time

را فردی خجالتی توصیف می کنید منصفانه است که بگوییم همه ما گاهی اوقات کمی خجالتی می شویم،

there are certain situations where shyness might affect you perhaps you are meeting someone

شرایط خاصی وجود دارد که ممکن است خجالتی روی شما تأثیر بگذارد. شما برای اولین بار با کسی ملاقات می کنید

for the first time even worse perhaps you are about to meet many people who you don't

، حتی بدتر از آن، شاید در شرف ملاقات با افراد زیادی هستید که نمی

know they say that loneliness is a crowded room and for a shy person this is very true

دانید آنها می گویند که تنهایی یک اتاق شلوغ است و برای یک فرد خجالتی این بسیار درست است

we often equate nervousness with being shy you might not know what to say in certain

ما اغلب عصبی بودن را با خجالتی بودن یکی می کنیم ندانم چه بگویم در

situations which can lead to the appearance of being shy a lack of confidence in certain

موقعیت‌های خاصی که می‌تواند به ظاهر خجالتی منجر شود، عدم اعتماد به نفس در

situations can lead to an attack of shyness we often position shy alongside awkward in

موقعیت‌های خاص می‌تواند منجر به حمله خجالتی شود که اغلب در یک جمله خجالتی را در کنار خجالتی قرار می‌دهیم.

a sentence a shy person might be described as apprehensive bashful coy retiring and timid

یک فرد خجالتی ممکن است به عنوان یک فرد خجالتی ترسناک توصیف شود که در حال بازنشستگی است و

a shy person might find themselves being accused of being antisocial or standoffish as their

یک شخص خجالتی ممکن است خود را متهم به ضد اجتماعی یا بی اعتنایی کند زیرا

silence can sometimes be misinterpreted as arrogance or conceitedness i know this because

سکوت آنها گاهی اوقات می تواند به اشتباه به عنوان تکبر یا خودپسندی تعبیر شود. من این را می دانم زیرا

it has happened to me i can sometimes be quite shy in certain situations which can lead to

برای من اتفاق افتاده است. خیلی خجالتی در موقعیت‌های خاصی که می‌تواند منجر به این شود که

some people asking what's the deal with your friend duncan he won't speak to anyone he

برخی از افراد بپرسند با دوست شما چه مشکلی دارد، دانکن او با کسی صحبت نمی‌کند.

seems a bit arrogant to me no i'm not being arrogant or stuck up or conceited i'm just

a little bit shy that's all

کمی خجالتی و این همه است

have you ever taken part in a contest or competition and after the result or winner has been announced

که آیا تا به حال در یک مسابقه یا مسابقه شرکت کرده اید و پس از اعلام نتیجه یا برنده،

you feel cheated you find yourself thinking that perhaps the winner was chosen for a reason

احساس می کنید که فریب خورده اید و فکر می کنید شاید برنده به دلیلی انتخاب شده است،

perhaps you felt that the competition was rigged or fixed to rig something means to

شاید شما احساس می کنید که رقابت تقلب شده یا ثابت شده است. تقلب کردن به معنای

arrange a situation in such a way that the result is assured to rig something is to cheat

چیدمان یک موقعیت به گونه ای است که نتیجه اطمینان از تقلب کردن چیزی است، تقلب

and fix a game or contest to go one particular way for example in a talent show the winner

و اصلاح یک بازی یا مسابقه برای رفتن به یک راه خاص، به عنوان مثال در یک استعداد. نشان دهید که برنده

might turn out to be a relative of one of the judges this might lead people to think

ممکن است یکی از بستگان یکی از داوران باشد، این ممکن است باعث شود مردم فکر کنند

that the contest was rigged or fixed in sport a boxing match can be rigged so as to allow

که مسابقه تقلبی بوده یا در ورزش ثابت شده است، یک مسابقه بوکس می تواند تقلب شود تا به افراد اجازه داده شود

people to place heavy bets on the winner one of the boxes taking part in the match is paid

که بر روی یکی از برنده ها شرط های سنگین بگذارند. جعبه‌هایی که در مسابقه شرکت

to take a fall so as to ensure that the other one wins almost anything can be rigged or

می‌کنند برای سقوط پول پرداخت می‌شوند تا اطمینان حاصل شود که دیگری برنده می‌شود تقریباً هر چیزی را می‌توان تقلب یا

fixed so as to give someone an advantage or a definite chance of winning

ثابت کرد تا به کسی مزیت یا شانس قطعی برای برنده شدن

the world of english is indeed a fun and exciting place to be but it can also be confusing for

در دنیای انگلیسی بدهد در واقع سرگرم کننده است. و مکان هیجان‌انگیز است، اما همچنین می‌تواند برای

those learning the language some english words especially can create confusion and lead to

کسانی که زبان را یاد می‌گیرند گیج‌کننده باشد، به‌ویژه برخی از کلمات انگلیسی می‌توانند سردرگمی ایجاد کنند و منجر به

mistakes being made a good example of this confusion is the similarity between the words

اشتباهات شوند، مثال خوبی از این سردرگمی شباهت بین کلمات

momentum and memento they seem to be related but in fact they are not in physics the word

حرکت و یادگاری است که به نظر می‌رسد به هم مرتبط هستند. در واقع آنها در فیزیک نیستند، کلمه

momentum relates to the quantity of motion of an object based on its mass and speed that

تکانه به کمیت حرکت یک جسم بر اساس جرم و سرعت آن

is to say how heavy and how fast it can travel is related to the amount of energy it can

مربوط می شود، یعنی می گویند چقدر سنگین و با چه سرعتی می تواند حرکت کند به مقدار انرژی که می تواند

create this energy is classed as potential which relates to what the object can do for

ایجاد کند مربوط می شود. انرژی به عنوان پتانسیل طبقه بندی می شود که به آنچه جسم می تواند انجام دهد مربوط می شود به

example the weight and speed of a rolling rock will give you its potential energy value

عنوان مثال وزن و سرعت یک سنگ غلتان ارزش انرژی بالقوه آن را به شما می دهد.

the movement is its momentum the force and thrust created is called impetus movement

is impetus momentum can also relate to the driving force or impetus of a course of events

به نیروی محرکه یا انگیزه یک دوره از رویدادها

how one action or event can have an effect on other things the size of the effect and

چگونه یک عمل یا رویداد می تواند بر چیزهای دیگر تأثیر بگذارد به اندازه اثر و

how long it will last relates to its momentum the discussion of a controversial topic will

چقدر طول می کشد که به شتاب آن مربوط می شود ، بحث در مورد یک موضوع بحث برانگیز با

gain momentum as more people become involved

افزایش افراد شتاب بیشتری پیدا می کند. درگیر شدن

the word momento refers to an object that has been kept as a reminder of a past event

کلمه momento به شیئی اطلاق می شود که به عنوان یادگاری از یک رویداد گذشته نگهداری شده است

a memento is a souvenir it is something that has been put aside as a treasured possession

یک یادگاری یک یادگاری چیزی است که به عنوان یک دارایی ارزشمند کنار گذاشته شده

a keepsake is a memento a photograph taken at a special event can be a memento something

است یک یادگاری یک یادگاری است یک عکس که در یک رویداد خاص گرفته شده است. یادگاری باشید چیزی

bought during a trip to a particular place is a memento so as you can see the words momentum

که در طول سفر به یک مکان خاص خریداری شده است یک یادگاری است، بنابراین همانطور که می بینید کلمات حرکت

and memento are very different indeed

و یادگاری در واقع بسیار متفاوت هستند

and you can find all of my english lessons on my youtube channel they are all there for

و می توانید تمام درس های انگلیسی من را در این زمینه پیدا کنید. کانال یوتیوب من همه آنها

you to watch yes we are live now coming to you live from the birthplace of the english

برای تماشای شما هستند بله ما زنده هستیم اکنون از زادگاه انگلیسی

language which is england

زبان که انگلستان است به شما می آییم

hello everyone hello mr duncan what a hot humid rainy day it is here in the uk

سلام به همه سلام آقای دانکن چه روز بارانی گرم و مرطوبی است اینجا در انگلستان

do you like my little duck is that because of the wet weather outside it is good weather

دوست دارید اردک کوچولوی من این است که به دلیل هوای مرطوب بیرون هوا

for ducks because it is raining today we've had a lot of rain and this is my little duck

برای اردک ها خوب است زیرا امروز باران می بارد ما باران زیادی داشته ایم و این اردک کوچولوی من است

would you like to hold my duck uh why not don't worry it's not a euphemism is that one

دوست دارید اردک من را در آغوش بگیرید چرا نگران نباشید این یک تعبیر نیست این است که یکی

of the ones that lights up when you put it in your bath this is a very clever duck because

از آنهایی که وقتی آن را در حمام قرار می دهید روشن می شود این یک اردک بسیار باهوش است زیرا

if you when you put it in your bath it will light up and you can you can have a bath in

اگر وقتی آن را در حمام بگذارید روشن می شود و می توانید در حمام حمام

the dark just in case you feel embarrassed by your body when was the last time you had

کنید. تاریک فقط در صورتی که از بدن خود احساس خجالت می کنید

a bath mr duncan when you feel embarrassed by your body or maybe something else you see

آقای دانکن آخرین باری که حمام کردید کی بود که از بدن خود احساس خجالت می کنید یا شاید چیز دیگری که می بینید

and lots of people are talking about how embarrassed they are about things uh quite a few sort

و بسیاری از مردم در مورد خجالت آنها در مورد چیزهایی صحبت می کنند. چند

of clothing related embarrassing moments that people have shared with us going into a bank

نوع لباس مربوط به لحظات شرم آور است که مردم با ما درمیان گذاشتند که وارد یک بانک می‌شویم،

somebody said and realized that their shorts were inside out we've all made clothing mistakes

شخصی گفت و متوجه شد که شورتش از داخل بیرون است، همه ما اشتباهاتی در لباس‌پوشی مرتکب شده‌ایم

when you don't check yourself properly before you go out of the house and then someone points

که قبل از بیرون رفتن از خانه خود را به درستی بررسی نمی‌کنید و سپس کسی

out something that you've done wrong you know you've got a dirty mark or something i want

به چیزی اشاره می‌کند که شما اشتباه کردی می‌دانی که علامت کثیفی داری یا چیزی که

shall i share an embarrassing moment steve had an embarrassing moment is it no i meant

من می‌خواهم، یک لحظه شرم‌آور را به اشتراک بگذارم استیو یک لحظه شرم‌آور داشت، آیا نه منظورم یکی دیگر بود،

another one oh another one we haven't we have one that happened yesterday it mr steve's

یکی دیگر نداشتیم، ما یکی را نداریم که دیروز اتفاق افتاد، آقای استیو

mum's something something a little embarrassing that made stephen comfortable tell us what

مامان چیزی است که کمی خجالت آور است که استفن را راحت کرده است به ما بگویید

the other one is i've got a food related embarrassment um so i obviously i'm in sales i think i've

دیگری چیست.

explained that before and i go see about four customers a day something like that okay and

روزی چیزی شبیه به آن خوب است

uh i'd had my lunch and i like to have a nice sticky sort of creamy cake at lunch time so

و اوه من ناهارم را می خوردم و دوست دارم در وقت ناهار یک کیک خامه ای چسبناک

i'd had this delicious cake for lunch and what i'd forgotten to do is check in the mirror

داشته باشم، بنابراین این کیک خوشمزه را برای ناهار می خوردم و کاری که فراموش کرده بودم انجام دهم این بود

went to see about two or three customers in the afternoon and didn't realize nobody had

آینه برای دیدن حدود دو یا سه مشتری در هفتم رفت بعدازظهر و متوجه نشدم که هیچ کس

said anything i've got a great big blob of cream on the side of my face and icing and

چیزی نگفته است، من یک لکه بزرگ کرم روی کنار صورتم و مایه کیک دارم و

nobody said to me oh do you realize you've got some i mean i looked in the mirror i was

هیچ کس به من نگفت اوه آیا متوجه شدی که مقداری داری، یعنی در آینه نگاه کردم من

so embarrassed to think that those customers had seen me and i'd obviously bit into a great

خیلی خجالت کشیدم که فکر کنم آن مشتریان من را دیده اند و من بدیهی است که یک

big cream cake at lunch time and didn't realise i've got icing and cream all over my face

کیک خامه ای بزرگ را موقع ناهار گاز زده بودم و متوجه نشدم که تمام صورتم مایه و خامه است

was it was it a cake or a pie it was a cake okay so i probably was in a rush uh stuffed

، آیا این یک کیک است یا یک پای، یک کیک خوب بود، بنابراین من احتمالاً عجله

this cake into my face and didn't check in the mirror in my car oh yes i look lovely

داشتم این کیک را داخل صورتم فرو کردم و در آینه ماشینم نگاه نکردم، اوه بله،

and beautiful for my customers no anyway that was embarrassing that's embarrassing it's

من برای مشتریانم دوست داشتنی و زیبا به نظر می رسم، نه به هر حال خجالت آور بود، خجالت آور است

a bit like having something between your teeth as well you might find yourself in a situation

مثل اینکه چیزی بین دندان‌هایتان داشته باشید، ممکن است در موقعیتی

where you maybe you've had salad for your lunch and then and then you go somewhere and

قرار بگیرید که شاید برای ناهار سالاد خورده باشید و بعد به جایی بروید

you've got a little bit of food stuck between your teeth but you don't realize until you

و کمی غذا بین دندان‌هایتان گیر کرده باشد. شما متوجه نمی شوید تا زمانی که

get back home and all day you've been you've been going around meeting all of your customers

به خانه برگردید و تمام روز را که در آنجا بوده اید، در اطراف ملاقات کرده اید همه مشتریان شما

with with a great big piece of lettuce or maybe spinach spinach is the one yes that

با یک تکه بزرگ کاهو یا شاید اسفناج اسفناج همان چیزی است که

people talk about that gets stuck in your teeth and it's dark so it shows up and it

مردم در مورد آن صحبت می کنند و در دندان های شما گیر می کند و تاریک است بنابراین ظاهر می شود و

stays there a long time yes but yes people have been embarrassed about all sorts of things

برای مدت طولانی در آنجا می ماند بله، بله، مردم بوده اند. از همه چیز خجالت می کشم

talking english speaking english practicing english in front of groups of people people

انگلیسی صحبت می کنم انگلیسی صحبت می کنم انگلیسی تمرین می کنم در مقابل گروهی از مردم برای

find embarrassing i mean you used to teach adults what used to teach all age groups when

مردم خجالت آور است. منظورم این است که وقتی در چین بودید به بزرگسالان آنچه را به همه گروه های سنی آموزش

you were in china and you used to find that people were embarrassed to practice their

می دادید آموزش می دادید و متوجه می شدید که مردم خجالت می کشند انگلیسی خود را

english in front of other classmates yeah other colleagues i think speaking speaking

در مقابل سایر همکلاسی‌ها تمرین کنند، بله، همکاران دیگر، من فکر می‌کنم

out loud a lot of people feel embarrassed to speak with their their native language

وقتی با صدای بلند صحبت می‌کنند، بسیاری از مردم از صحبت کردن با زبان مادری خود خجالت می‌کشند،

so imagine trying to stand up and talk in a language or or use a language that isn't

بنابراین تصور کنید که می‌خواهید بایستید و به زبانی صحبت کنید یا از زبانی استفاده کنید که اینطور نیست.

your first language so i can imagine that it's very very nerve-wracking you feel quite

زبان اول شما، بنابراین می توانم تصور کنم که خیلی اعصاب خردکن است که شما کاملاً

shy or afraid or even embarrassed so you can feel embarrassed by something that you haven't

خجالتی یا ترسیده اید یا حتی خجالت زده اید، بنابراین می توانید از کاری

yet done that's strange so we often think of embarrassment after we've done something

که هنوز انجام نداده اید و عجیب است احساس خجالت کنید. بنابراین ما اغلب پس از انجام کاری به خجالت فکر می کنیم،

but you can also feel embarrassed before you do something so if you are about to do something

اما شما همچنین می توانید قبل از انجام کاری احساس خجالت کنید ، بنابراین اگر می خواهید کاری را انجام دهید،

you might feel embarrassed by that thing that you've got to do speaking in front of people

ممکن است از آن کاری که باید انجام دهید، خجالت بکشید و در مقابل مردم صحبت کنید

is a little bit like performing and the more you practice doing it the easier it becomes

. کمی شبیه اجرا است و هرچه بیشتر تمرین کنید انجام آن آسان تر می شود،

so i think this is a very common problem for people learning english and wanting to use

بنابراین فکر می کنم این یک مشکل بسیار رایج برای افرادی است که انگلیسی را یاد می گیرند و می خواهند از

english in front of other people you might find that embarrassment is part of the process

زبان انگلیسی در مقابل دیگران استفاده کنند، ممکن است متوجه شوید که خجالت بخشی از این روند است.

but it is also a normal part of doing anything christina never feels embarrassed at all embarrassed

همچنین این یک بخش طبیعی از انجام هر کاری است که کریستینا هرگز احساس خجالت نمی‌کند

and uh pedro made a comment earlier about don't fear making mistakes you can't actually

و اوه پدرو قبلاً در مورد اینکه از اشتباه کردن نترسید که نمی‌توانید از آن نترسید، در

you shouldn't uh you shouldn't fear it because it's only when you make mistakes that you

واقع نباید از آن بترسید، زیرا فقط زمانی است که شما اشتباهاتی مرتکب می شوید که

learn and therefore next time you hopefully won't make that same mistake again and then

یاد می گیرید و بنابراین دفعه بعد امیدوارم که دوباره آن اشتباه را تکرار نکنید و سپس

you become better at what you do yes it's like taking risks if you never take risks

در کاری که انجام می دهید بهتر می شوید، بله، مانند ریسک کردن است اگر هرگز ریسک

you never you don't achieve much in life we have to take risks and speaking with colleagues

نکنید، هرگز به موفقیت زیادی نخواهید رسید. زندگی ما باید ریسک کنیم و صحبت کردن با همکارانی

trying to learn your english skills is a risk because you might be embarrassed or you might

که سعی می کنند مهارت های انگلیسی شما را یاد بگیرند یک خطر است زیرا ممکن است خجالت بکشید یا ممکن

make mistakes but it's the only way to learn but it's you know it's our egos that get battered

است اشتباه کنید اما این تنها راه یادگیری است اما این شما می دانید که این نفس ما است که آسیب می

uh and the embarrassment you've got to do things badly before you can learn how to do

بیند و شرمندگی شما باید قبل از اینکه بتوانید کارها را به درستی انجام دهید باید کارها را بد انجام دهید،

them properly you can only prepare so much can't you at some point you have to just take

فقط می توانید آنقدر آماده شوید، نمی توانید در یک مقطع زمانی مجبور شوید فقط

a leap of faith and do whatever it is yes i think really a lot of it comes down to self-confidence

یک جهش ایمان داشته باشید و هر کاری را که می خواهید انجام دهید بله فکر می کنم خیلی زیاد است. از آن به اعتماد به نفس ختم می شود،

having confidence in yourself having the the confidence to to do something so that is again

داشتن اعتماد به نفس داشتن اعتماد به نفس برای انجام کاری، پس چیزی است

something you have to learn just like learning new words you also have to learn confidence

که باید یاد بگیرید، درست مانند یادگیری کلمات جدید، همچنین باید اعتماد به نفس را یاد بگیرید

how to do something from a point where you are learning to do it to the moment where

که چگونه کاری را از جایی که هستید انجام دهید. یادگیری انجام آن تا لحظه ای که

you can do it confidently so it's it's all about learning everything in life is learning

می توانید آن را با اطمینان انجام دهید، بنابراین همه چیز در مورد یادگیری است که همه چیز در زندگی یادگیری است

and quite often you have to do it slowly so we actually call it a learning curve so the

و اغلب اوقات باید آن را به آرامی انجام دهید، بنابراین ما در واقع آن را منحنی یادگیری می نامیم، بنابراین

learning curve is where you start from one point and slowly you learn that particular

منحنی یادگیری جایی است که از آن شروع می کنید. یک نقطه و به آرامی آن موضوع خاص را یاد می گیرید،

subject so the curve relates to your improvement over time that's right over time so as you

بنابراین منحنی مربوط به پیشرفت شما در طول زمان است که در طول زمان درست است، بنابراین با

learn new things you you become more confident so learning leads to confidence yes thank

یادگیری چیزهای جدید اعتماد به نفس بیشتری پیدا می کنید، بنابراین یادگیری منجر به اعتماد به نفس می شود بله

you john please um please give the lesson a like and a thumbs up so that more people

متشکرم جان لطفاً لطفاً درس را لایک کنید. و یک شست بالا برای اینکه افراد بیشتری

can see you thanks for making that comment uh in the live chat um so have you uh have

بتوانند شما را ببینند از اینکه این نظر را در چت زنده گذاشتید متشکرم،

you talked about any embarrassing moments that you've had mr duncan well i remember

آیا در مورد لحظات شرم آور صحبت کرده اید آقای دانکن به خوبی من

one particular embarrassing moment on my first day ever at school first day at at infant

یک لحظه شرم آور خاص را در اولین لحظه به یاد دارم روز همیشه در مدرسه اولین روز در مدرسه شیرخوارگان،

school so the first school that you go to besides kindergarten or nursery because i

بنابراین اولین مدرسه ای که شما به غیر از مهد کودک یا مهد کودک به

didn't go to that because my mother wanted to look after me at home so i i never went

آن می روید، زیرا من به آن نرفتم زیرا مادرم می خواست از من در خانه مراقبت کند، بنابراین من هرگز

to kindergarten i didn't go to nursery i didn't start school until i was about five i know

به مهدکودک نرفتم. به مهدکودک بروم من تا حدود پنج سالگی مدرسه را شروع نکردم می

that sounds strange because a lot a lot of kids nowadays start school or they go to kindergarten

دانم که عجیب به نظر می رسد زیرا بسیاری از بچه های امروزی مدرسه را شروع می کنند

or or nursery much younger so my first day at school we had to meet in a large hall an

یا خیلی کوچکتر به مهدکودک یا مهد کودک می روند بنابراین اولین روز در مدرسه من مجبور شدیم من را ملاقات کنیم. در یک سالن بزرگ، یک

assembly hall and we were all standing up and then the the headmaster or should i say

سالن اجتماعات و همه ما ایستاده بودیم و سپس مدیر مدرسه یا بهتر است

the headmistress at the time because it was a woman who by the way went on later to slap

بگویم مدیر مدرسه در آن زمان، زیرا زنی بود که بعداً به

me she gave me a slap not the first person that's done that but not not that's not the

من سیلی زد و به من سیلی زد نه اولین نفر. این کار انجام شد اما نه این

story the story is the head mistress said sit down children so everyone sat down except

داستان این نیست داستان سر معشوقه گفت بنشینید بچه ها تا همه بنشینند به

for me i didn't sit down i i i was very slow to sit down so my friend next to me pulled

جز من ننشستم من خیلی کند بودم تا بنشینم دوستم که کنارم بود

on my shorts he pulled them to to get me to sit down unfortunately my shorts came down

شورتم را پوشید او آنها را به سمت من کشید تا بنشینم متأسفانه شورتم پایین آمد،

but i didn't so this is my very first day at school the very first moments of my school

اما من این کار را نکردم، بنابراین این اولین روزی است که در مدرسه هستم، در اولین لحظات زندگی مدرسه ام

life and i had my shorts pulled down very embarrassing mr duncan very embarrassing did

و من شلوارکم را پایین کشیدم خیلی خجالت آور است آقای دانکن بسیار شرم آور آیا

you reveal anything that you didn't want other people to see uh well i was only five right

چیزی را فاش کردی که نمی خواستی دیگران ببینند، خب من فقط پنج سال

okay to be honest there wasn't much there you weren't really worrying too much at the

داشتم درست است راستش را بخواهید چیز زیادی وجود نداشت، شما واقعاً خیلی نگران نبودید در آن

time some people might say there isn't anything there now so mr duncan what is that is that

زمان که ممکن است برخی افراد بگویند وجود ندارد در حال حاضر هر چیزی وجود دارد، بنابراین آقای دانکن موضوع آن چیست

the theme of today's lesson embarrassing moment the clue is in the fact that we've been talking

لحظه خجالت آور درس امروز سرنخ در این واقعیت است که ما

about it for a very long time yes it is mr steve yesterday had a little embarrassment

برای مدت طولانی در مورد آن صحبت کرده ایم بله، آقای استیو دیروز کمی خجالت

didn't you well i'm not sure i want to talk about that mr duncan really well i do well

کشید، خوب نیست من مطمئن نیستم که می خواهم در مورد آن آقای صحبت کنم. دانکن واقعاً خوب من کارم را خوب انجام می دهم،

can i make it a very brief comment then mr steve yesterday because you you know i'll

می توانم آن را یک نظر بسیار مختصر بگویم، پس آقای استیو دیروز، زیرا می دانید که من داستان را خواهم

tell the story because mr duncan will go on forever and ever i won't i won't go on forever

گفت، زیرا آقای دانکن برای همیشه ادامه خواهد داشت و من نمی خواهم برای همیشه ادامه دهم

i just want to explain this clearly mr steve yesterday went to see his mother unfortunately

، فقط می خواهم این را به وضوح توضیح دهم آقای استیو دیروز به دیدن مادرش رفت، متأسفانه

he wanted also to go to the toilet not a number one but a number two and as we all know sometimes

او نیز می خواست نه شماره یک بلکه شماره دو به توالت برود و همانطور که همه ما می دانیم گاهی اوقات

having a number two in a place where other people are nearby can be very embarrassing

داشتن شماره دو در جایی که افراد دیگر در آن نزدیکی هستند می تواند باشد. خیلی خجالت آور است،

so steve had to go for a poopy at his mother's house something that can be a little embarrassing

بنابراین استیو مجبور شد برای مدفوع به خانه مادرش برود، چیزی که می تواند کمی خجالت آور باشد،

because the downstairs toilet for the guests is very close to the place where you sit around

زیرا توالت طبقه پایین برای مهمانان بسیار نزدیک به جایی است که شما

in the lounge it's very close so steve had to be very quiet he had to do everything very

در سالن می نشینید، بسیار نزدیک است، بنابراین استیو باید بسیار خجالت آور است. ساکت باید همه کارها را خیلی

quietly so his mother couldn't hear him in the next room having a poop my mother is 90

بی سر و صدا انجام می داد پس سلام مادرش نمی توانست صدای او را در اتاق بغلی بشنود که مدفوع می کند مادر من 90 ساله است،

but her hearing is 100 uh she has the she hasn't lost any of her hearing at all uh but

اما شنوایی او 100 است اوه او شنوایی خود را اصلا از دست نداده است اوه، اوه،

um i turned the television up so that uh you know yes uh toilet embarrassment is is something

اوم من تلویزیون را روشن کردم تا اوه تو بدانید بله شرمندگی از توالت چیزی است

that a lot of people get from time to time anyway luckily when uh you know there was

که بسیاری از مردم گهگاه به آن دچار می‌شوند، خوشبختانه وقتی می‌دانید که

a fan i made lots of noise other than the noises that you would expect to hear to try

یک فن وجود داشت که من سر و صدای زیادی ایجاد کردم غیر از صداهایی که انتظار شنیدن آن‌ها را دارید تا سعی

and distract away from what was happening you mean you mean this noise didn't get that

کنید حواس‌تان را از چیزی دور کنید. در حال وقوع بود یعنی منظورت این است که این سر و صدای

yesterday mr duncan do you mean that noise steve definitely not that noise not that nice

دیروز شنیده نشد آقای دانکن آیا منظورت این است که استیو قطعا آن سر و صدا را ندارد نه آنقدر خوب

valentina said she had a chocolate something chocolatey and didn't check her face in the

والنتینا گفت که شکلاتی دارد چیزی شکلاتی است و صورتش را در آینه بررسی نکرد

mirror went to school and had chocolate all over her upper lip a chocolate moustache well

به مدرسه رفت و تمام لب بالاییش شکلات داشت یک سبیل شکلاتی

a few licky lips that must have been very tasty very nice i had an interesting message

خوب چند لب لیس زده که باید خیلی خوشمزه بوده باشد خیلی خوب من قبلاً یک پیام جالب

earlier about misgendering someone oh that was a name a misgender no okay if you misgender

در مورد جنسیت نادرست داشتم اوه این یک نام بود یک جنسیت نادرست نه اشکالی ندارد اگر کسی را اشتباه جنسیت کنی به

someone it means you you think a person might be a woman or a man but they are the opposite

این معنی است که تو فکر می کنم یک فرد m ممکن است یک زن یا یک مرد باشد، اما آنها برعکس هستند،

something that is a very hot topic at the moment i'm sure you know but yes we had a

چیزی که در حال حاضر موضوع بسیار داغ است، مطمئنم که می دانید، اما بله، ما یک

very interesting message about someone who worked in a bank and a person came to them

پیام بسیار جالب در مورد شخصی داشتیم که در یک بانک کار می کرد و شخصی برای آن به آنها

for some assistance and they used a name that seemed like a female name in fact is a female

مراجعه کرد. کمکی کردند و نامی را به کار بردند که به نظر می رسید نام زنانه است در واقع یک نام زنانه است،

name but also it can it can be a man's name so that the lady behind the counter said oh

اما می تواند نام مرد باشد به طوری که خانم پشت باجه گفت اوه

you will have to ask her to come here to the bank and he said her no no i i'm the person

باید از او بخواهید که به بانک بیاید. و او به او گفت نه نه من کسی

that i'm talking about and i'm a man so it can happen sometimes especially certain names

هستم که در مورد او صحبت می کنم و من یک مرد هستم، بنابراین ممکن است گاهی اوقات اتفاق بیفتد، به خصوص نام های خاصی

yes so there are names maybe not in just in english but also other languages as well that

بله، بنابراین ممکن است نام هایی وجود داشته باشد نه فقط در انگلیسی، بلکه در زبان های دیگر نیز وجود دارد.

can be used for for male and female for example jack jack can be a man's name but also it

می تواند برای مردان و زنان استفاده شود، به عنوان مثال جک جک می تواند نام یک مرد باشد، اما همچنین

might be a name given to a girl as well you can call a girl jack so quite often it is

ممکن است نامی باشد که به یک دختر داده می شود، همچنین می توانید یک دختر جک را صدا بزنید، بنابراین

an abbreviation of jackie or jacqueline so you have to be very careful sometimes when

اغلب مخفف جکی یا ژاکلین است، بنابراین شما باید داشته باشید. بسیار مراقب باشید گاهی اوقات وقتی

you are using names michelle is another one michelle so it is a a a variation of michael

از نام هایی استفاده می کنید میشل یک میشل دیگر است بنابراین یک a v است از مایکل

but but you can also have michelle as as a male name can you yes i've never heard of

اما شما می توانید میشل را به عنوان یک نام مردانه نیز داشته باشید، بله، من تا به حال نشنیده ام که

anyone called michelle a man especially especially if you are pronouncing it with with the french

کسی به نام michelle a man باشد، به خصوص اگر آن را با لهجه فرانسوی تلفظ می کنید

accent well joe's the common one in english joe j-o-e is a man's name but joanne is a

و جو رایج در انگلیسی joe j-o-e است. نام یک مرد است اما joanne نام یک

woman's name and that's often sheldon to j.o joe so i've got customers called joe but you

زن است و اغلب به j.o joe sheldon می‌شود، بنابراین من مشتریانی دارم که جو را نامیده‌اند، اما

can only you can't tell from the pronunciation because they sound the same j-o being the

شما فقط نمی‌توانید از روی تلفظ آن را تشخیص دهید، زیرا آنها همان j-o هستند

abbreviation of joanna which is a female's name and joe it's short for joseph isn't it

که مخفف joanna است. نام یک زن و جو کوتاه است برای جوزف، اینطور نیست

and it's j-o-e yes they sound the same joe only when you see them written down can you

و j-o-e است بله، آنها یک جو به نظر می رسند، فقط زمانی که آنها را یادداشت کنید، می توانید

tell that j.o is a woman's name okay short for joanne so when you say something it sounds

بگویید که j.o نام یک زن است، خوب کوتاه شده از joanne، بنابراین وقتی چیزی می گویید به نظر می

the same you can't see the spelling so when you say a word you can't see the spelling

رسد. شما نمی توانید املای آن را ببینید، بنابراین وقتی کلمه ای را می گویید نمی توانید املای آن را ببینید،

so so if you are using a word that sounds like another word maybe a male name that can

بنابراین اگر از کلمه ای استفاده می کنید که شبیه کلمه دیگری به نظر می رسد، ممکن است یک نام مرد باشد که

also be a female name as well so there are there are quite a few of them there are quite

می تواند یک نام زن نیز باشد، بنابراین وجود دارد تعداد بسیار کمی از آنها وجود دارد

a few joe's the common one in the uk quite often shortened from josephine yes that's

جو رایج در بریتانیا است که اغلب از josephine کوتاه شده است بله این است

it i've got a friend his name's courtney so courtney uh is can be a male or a female name

که من یک دوست دارم نام او کورتنی است بنابراین کورتنی اوه می تواند

depending on what country you live in so in some in some countries courtney can be a male

بسته به کشوری که در چه کشوری زندگی می کنید یک نام مرد یا زن باشد، بنابراین در برخی از کشورها کورتنی در اینجا می تواند یک نام مردانه باشد

name here we would we would tend to think of courtney as being a female name well i've

، ما تمایل داریم به کورتنی به عنوان یک نام زنانه فکر کنیم، خوب من

got a friend who's a man called courtney there is a famous singer of course yes courtney

دوستی دارم که مردی به نام کورتنی است، یک خواننده معروف وجود دارد البته بله کورتنی

love courtney love which i believe what what wasn't courtney love the the girlfriend of

عاشق کورتنی عشق است که من معتقدم چه چیزی بود کورتنی دوست دختر

kurt cobain from nirvana from nirvana i think i think so i'm sure it was courtney love pedro's

کورت کوبین از نیروانا از نیروانا را دوست ندارم، فکر می‌کنم پس مطمئن هستم که کورتنی عشق پدرو

gone pedro pedro never stays very long i've noticed sometimes he does um it may be something

رفته است، پدرو پدرو هرگز طولانی نمی‌ماند، من متوجه شده‌ام که گاهی اوقات او این کار را

to do with the uh 200 years of brazilian independence that is being celebrated today uh well i would

انجام می‌دهد. اوه 200 سال استقلال برزیل که امروز جشن گرفته می شود،

i'm not sure if it's today okay september oh okay so so pedro is starting early i know

مطمئن نیستم که امروز خوب است یا نه، اوه خوب، پس پدرو زود شروع می

it's 2022 it's next year okay fine well i think what pedro is doing forget that forget

کند، می دانم که سال 2022 است، سال آینده است، خوب، خوب، خوب، فکر می کنم پدرو چه می کند فراموش کن که فراموش کن

that you really do read those messages clearly forget that i think what pedro is doing is

که واقعا هستی من آن پیام ها را به وضوح می خوانم فراموش می کنم که فکر می کنم پدرو چه کار می کند این است

he's been reading a book about gladiators pedro said earlier and uh Spartacus okay being

که او در حال خواندن کتابی درباره گلادیاتورها است که پدرو قبلاً گفته بود و اوه اسپارتاکوس خوب است که

one so i think pedro is in training what is this gladiator what does this have to do with

یکی است، بنابراین فکر می کنم پدرو در حال تمرین است این گلادیاتور چیست، چه ربطی به

brazil's independence nothing well well pedro's from brazil and i'm just linking things together

برزیل دارد استقلال هیچ چیز خوب نیست پدرو از برزیل و من فقط چیزها را

badly and maybe you know pedro because of his muscles is going to dress himself up in

بد به هم ربط می دهم و شاید شما می دانید که پدرو به دلیل ماهیچه هایش می خواهد خودش را

a gladiator's uniform i think he probably admires that look steve so steve earlier you

لباس گلادیاتور بپوشاند.

you accused me of talking about one thing for too long taking too long to get to the

صحبت کردن در مورد یک چیز برای مدت طولانی طول می کشد تا به

point i think yes but the reason why we're talking about independence is of course today

نقطه اصلی برسیم، من فکر می کنم بله، اما دلیل اینکه ما در مورد استقلال صحبت می کنیم، مسلماً

is it is a special independence today you see is it oh yes of course is it it's the

امروز این است که امروز یک استقلال خاص است، می بینید که اوه بله، البته همینطور است.

fourth of july is it i didn't i've forgotten the date mr duncan do you know how old the

چهارم ژوئیه است، آیا تاریخ را فراموش نکرده ام آقای دانکن آیا می دانید

united states is it's uh 200 years old it is 245. 245. happy 245th birthday to the united

ایالات متحده چند ساله است، اوه 200 ساله است، 245. 245. تولد 245 سالگی را به

states and of course they're celebrating their independence from us yeah as everyone does

ایالات متحده و البته آنها تبریک می گویم جشن می گیرند استقلال آنها از ما بله، همانطور که همه انجام می

so i don't think is there any country in the world that at some point isn't celebrating

دهند، بنابراین فکر نمی کنم هیچ کشوری در جهان وجود داشته باشد که در مقطعی

their independence from us well i'd like to know if you're celebrating uh you brazilians

استقلال خود را از ما جشن نگیرد، می خواهم بدانم آیا شما برزیلی هایی که تماشا می کنید جشن می گیرید

watching us very loyal band of people from brazil that watch mr duncan so you're celebrating

گروه بسیار وفادار ما از برزیل که آقای دانکن را تماشا می کنند، بنابراین شما در حال جشن

your 200 years independence which is a huge milestone in september next year so who are

گرفتن 200 سال استقلال خود هستید که یک نقطه عطف بزرگ در سپتامبر سال آینده است، بنابراین چه کسی

you celebrating independence from who were you colonized by we'd like to know in brazil

استقلال را جشن می گیرید که توسط چه کسی مستعمره شده اید، مایلیم در برزیل بدانیم

i i i'm going to go with with one of two see this is where we are showing our ignorance

من می خواهم با یکی از دو نفر بروم اینجا جایی است که ما نادانی خود را

here well that's why i'm asking so i don't want to share my ignorance why i'm asking

در اینجا به خوبی نشان می دهیم به همین دلیل است که می پرسم بنابراین نمی خواهم نادانی خود را در میان بگذارم که چرا از شما می پرسم

well you you kind of are by not knowing well i well i don't know why would i know it's

خوب هستید. با ندانستن خوب من خوب نمی دانم چرا می دانم که

either i'm going to go with the spanish or or the french i don't think it's us it's you

یا با اسپانیایی ها می روم یا فرانسوی ها، فکر نمی کنم این ما باشیم، شما

can't blame us i don't think you can blame it there's normally three three possible countries

نمی توانید ما را سرزنش کنید، فکر نمی کنم شما می توانم آن را مقصر بدانم که به طور معمول سه کشور احتمالی وجود

it's the spanish i'm not being rude here by the way because we're just wait wait wait

دارد، این اسپانیایی است، من در اینجا بی ادب نیستم زیرا w من فقط صبر کن صبر کن

steve i'm talking where we're the worst where the worst well so the worst we are actually

استیو من دارم صحبت می کنم جایی که ما بدترین جایی هستیم که بدترین خوب پس بدترین ما در واقع

unfortunately steve i hate it i don't know i don't know the statistics anyway it was

متاسفانه استیو از آن متنفرم نمی دانم آمار را نمی دانم به هر حال

portugal so it was close to spain yes portugal portuguese yes of course the portuguese had

پرتغال بود بنابراین نزدیک به اسپانیا بود بله پرتغال پرتغال بله البته پرتغالی ها

their fair share of colonizing yes but but we we unfortunately i'm not saying that this

سهم عادلانه خود را در استعمار داشتند بله اما ما متأسفانه نمی گویم این

is a good thing but we win we win the competition for for conquering other countries not sure

چیز خوبی است اما ما برنده می شویم و در رقابت برای فتح کشورهای دیگر برنده می شویم.

about that it's nothing to do with us anyway it's true so uh yes interesting so i wonder

در مورد اینکه به هر حال به ما ربطی ندارد، درست است، بله جالب است، بنابراین من تعجب می کنم که آیا

in brazil do people still speak portuguese are there still people that speak portuguese

در برزیل مردم هنوز پرتغالی صحبت می کنند آیا هنوز هم افرادی هستند که به زبان پرتغالی صحبت می کنند

i wonder be interested to know maybe well this is one of the reasons why religion is

من تعجب می کنم که علاقه مند باشم بدانم شاید این یکی از دلایلی است که مذهب را

celebrated in or followed in many countries of the philippines you see so the philippines

جشن می گیرند. در بسیاری از کشورهای فیلیپین می بینید یا در آنها دنبال می شود، بنابراین

is mainly catholic because of the the people who colonized that particular country in the

فیلیپین عمدتاً کاتولیک است زیرا مردمی که در گذشته آن کشور خاص را مستعمره کرده

past so you do find there are still traces or or signs of the past in many places if

اند، بنابراین در بسیاری از نقاط هنوز آثار یا نشانه هایی از گذشته وجود دارد.

you go to malaysia for example malaysia used to be a british colonies not anymore but it

شما به مالزی می روید به عنوان مثال مالزی قبلا مستعمره بریتانیا بود نه دیگر اما

did have independence many years ago but there are still streets that are named after british

سال ها پیش استقلال داشت اما هنوز خیابان هایی وجود دارد که به نام پادشاهان بریتانیایی نامگذاری شده اند

kings so it's still there now and many of the colonial buildings still exist in malaysia

بنابراین اکنون هنوز آنجاست و بسیاری از ساختمان های استعماری هنوز در مالزی وجود دارند.

so it is very interesting you can you can still look back and see the colonial past

خیلی جالب است شما هنوز هم می توانید به گذشته نگاه کنید و گذشته

of certain countries but we were never colonized well we were well we were yes we were but

استعماری برخی کشورها را ببینید، اما ما هرگز به خوبی مستعمره نشدیم، ما خوب بودیم، بله بودیم، اما

that was a very long time ago the french

این خیلی وقت پیش بود، بله فرانسوی ها

yes i was and the romans of course yes and what and nordic people as well nordic yeah

من بودم و رومی ها البته بله و چه و مردم نوردیک و همچنین نوردیک بله

yeah the vikings yes those damn angles yes it's not like we've never been conquered we

بله وایکینگ ها بله این زوایای لعنتی بله اینطور نیست که ما هرگز تسخیر نشده

have but the last i think was the french wasn't it which is why we've got so many french words

ایم اما آخرین مورد فکر می کنم فرانسوی ها نبودند و به همین دلیل است که ما اینقدر فتح شده ایم بسیاری از کلمات فرانسوی

derived from the french language in english yes you will find that the the english language

مشتق شده از زبان فرانسوی در انگلیسی بله متوجه خواهید شد که زبان انگلیسی

is full of lots of interesting words that come from french germanic and of course let's

پر از کلمات جالب بسیاری است که از آلمانی فرانسوی آمده اند و البته بیایید

not forget our old friend latin a good old norman conquest hello latin nice to see you

فراموش نکنیم دوست قدیمی ما لاتین یک فتح نرمن خوب قدیمی سلام لاتین خوشحالم که امروز شما را می بینم

today latin uh portugal celebrates independence day as well uh says louis unfortunately it's

لاتین اوه پرتغال هم روز استقلال را جشن می گیرد اوه می گوید لوئیس

the 10th of june so so who were portugal uh this is getting quite complex now so who portugal

متأسفانه 10 ژوئن است، پس چه کسانی پرتغال بودند، اوه این اکنون بسیار پیچیده شده است، بنابراین چه کسی

are celebrating their independence but from who uh so they've colonized countries but

پرتغال استقلال خود را جشن می گیرد، اما از چه کسی اوه آنها پس از آن جشن گرفته اند. کشورهای مستعمره اما

they were also colonized you see hundreds of years ago people were people were invading

آنها نیز مستعمره بودند، صدها سال پیش می بینید که مردم در

countries all over the place left right i mean if you you know left right and centre

همه جا به کشورها حمله می کردند، چپ راست، منظورم این است که اگر می دانید چپ راست و مرکز

they were invading it was always good there was always going on they were always climbing

آنها حمله می کردند، همیشه خوب بود همیشه جریان داشت، آنها همیشه بودند. بالا رفتن

over each other's fences boats were arriving on the shores and colonizing countries that's

از حصارهای یکدیگر، قایق‌ها به سواحل می‌رسند و کشورها را استعمار می‌کنند، این

what uh that's what went on hundreds of years ago hundreds of years ago yes thousands of

همان چیزی است که صدها سال پیش صدها سال پیش اتفاق افتاد، بله هزاران

years ago probably thousands of years ago i think i think uh sort of invasions were

سال پیش احتمالاً هزاران سال پیش ، فکر می‌کنم فکر می‌کنم آه، نوعی تهاجم

very slow events in those days because they didn't have that many boats so i don't i don't

بسیار کند بود. وقایع آن روزها چون آنقدر قایق نداشتند، بنابراین

think you used to have you know sort of hundreds or a thousand years ago you might not have

فکر نمی‌کنم شما قبلاً داشته‌اید، می‌دانید صدها یا هزار سال پیش ممکن است نداشته باشید.

had big battles and one battle solved it all you probably had lots of little incursions

نبردهای بزرگی داشته اید و یک نبرد همه چیز را حل کرده است، احتمالاً تعداد زیادی

incursions that's a good word mr duncan it's a great word incursion so if you have a little

sort of mini invasion

i think i think you might be having a mini invasion at the moment john says that uh that

تهاجم کوچک داشته اید. در حال حاضر جان می گوید که

he is still his wife's colony he's been colonized by his wife i like that one so that's that's

او هنوز هم مستعمره همسرش است، او توسط همسرش مستعمره شده است، من آن یکی را دوست دارم، بنابراین

very funny yes it uh it means does that mean that your wife owns you john and is able to

خیلی خنده دار است بله، اوه به این معنی است که همسر شما مالک شما جان است و می تواند

uh rules you completely and uh has complete autonomy over you okay a strange way of describing

بر شما حکومت کند. کاملاً و اوه من خودمختاری کامل نسبت به شما دارد، خوب یک روش عجیب برای توصیف

a marriage just you make up all the rules as well that you have to follow that should

یک ازدواج فقط شما تمام قوانینی را ایجاد می کنید که باید از آنها پیروی کنید که

be one of the vowels by the way when you get married do you promise to have autonomy over

باید یکی از مصوت ها باشد، به این ترتیب وقتی ازدواج می کنید قول می دهید خودمختاری داشته باشید بر

your husband forever and ever until he leaves you after a blazing row and slams the door

شوهرت برای همیشه و همیشه تا زمانی که بعد از یک مشاجره آتشین شما را ترک کند و در را بکوبد

and goes to live with his secretary do you portugal was part of spain yes welcome originally

و با منشی خود زندگی کند آیا شما پرتغال بخشی از اسپانیا بودید بله خوش آمدید در اصل

yes and also don't forget that france france originally was part of germany it gets very

بله و همچنین فراموش نکنید که فرانسه فرانسه در ابتدا بخشی از اسپانیا بود در آلمان بسیار

confusing we all invaded each other back in the day yes there was a lot of there was a

گیج کننده می شود ما در آن روز به یکدیگر حمله کردیم ، بله،

lot of uh a lot of colonization going on yes i love the way you're so flippant about it

استعمارهای زیادی در جریان بود، بله، من عاشق رفتار شما در مورد آن هستم،

well imagine imagine all the atrocities that were committed yes don't you don't sound so

خوب تصور کنید همه چیز را تصور کنید. جنایاتی که مرتکب شده‌اند بله، آنقدر خوشحال

cheerful about it i'm not sounding cheerful who remembers those atrocities well there

would be i mean there's there's very rarely a peaceful takeover of another country no

very rarely no very rarely but anyway we're talking about embarrassing though i wonder

به نظر نمی‌آیید. به هر حال ما در مورد شرم آور صحبت می کنیم، اما من نمی دانم

if there's ever been an embarrassing attempt well the americans have had many attempts

که آیا تا به حال تلاش شرم آور وجود داشته است ، آمریکایی ها تلاش های زیادی

at trying to invade countries and it's gone horribly wrong yes well i suppose a good one

برای حمله به کشورها داشته اند و این به طرز وحشتناکی اشتباه پیش رفته است، بله، من فکر می کنم یک تلاش

is cuba exactly that was the one i was thinking of where they tried to uh they tried to blow

خوب کوبا است دقیقاً همان چیزی که من بودم با فکر کردن به جایی که سعی کردند به آنجا برسند، آنها سعی کردند

castro up with a an exploding cigar which which didn't go very well which which is funny

کاسترو را با یک سیگار در حال انفجار منفجر کنند که خیلی خوب پیش نمی رفت که خنده دار است

when you think about it it's one of the strangest ways of of assassinating someone with an exploding

وقتی به آن فکر می کنید یکی از عجیب ترین راه های ترور یک نفر با انفجار است.

cigar well it's original steve and everyone no one's successfully managed to colonize

سیگار کشیدن خوب استیو اصل است و هرکسی که با موفقیت موفق به استعمار

afghanistan everyone's failed at that one russians have had a go americans have had

افغانستان نشده است همه در آن شکست خورده‌اند روس‌ها مجبور شده‌اند بروند آمریکایی‌ها

to go we've had to go everyone's had a go why do you all sound so jolly when you're

باید بروند ما مجبور شدیم بریم همه رفتند چرا همه شما اینقدر بامزه به نظر می‌رسید. دوباره

talking about this i think isn't it the chinese it's one of the only countries that have never

در مورد این صحبت می‌کنم، فکر می‌کنم چینی‌ها نیستند، این یکی از تنها کشورهایی است که

really been invaded it's been invaded everyone's tried it the americans did the british did

واقعاً هرگز مورد حمله قرار نگرفته است، مورد تهاجم قرار گرفته است، همه آن را امتحان کردند، آمریکایی‌ها انجام دادند،

i know tried yes but not successfully yes there was an invasion many many years ago

بریتانیایی‌ها می‌دانستم سعی کردند بله، اما موفقیت‌آمیز نبود بله ، تهاجم بسیاری وجود داشت سال‌ها پیش

in china yes but how long did it last i don't think i don't think they were not long ever

در چین بله، اما چقدر طول کشید، فکر نمی‌کنم آنها مدت زیادی استعمار نشده‌اند،

colonized everyone's trying to invade i'm talking about actually colonists as much as

همه تلاش می‌کنند تا به آن حمله کنند.

i'm enjoying this the only country that happened somebody mentioned earlier about uh can i

اتفاقی افتاده است که قبلاً در مورد جنگ های تریاک به شما اشاره کرده است، آیا می توانم

unplug you about the the opium wars yes uh which uh yes we saw a program about that recently

شما را در مورد جنگ های تریاک از برق جدا کنم، بله، بله، ما اخیراً برنامه ای در مورد

did we yes we did okay um horrible things that countries do to other countries uh there

we go once again we are kind of responsible for that i think we were for that one well

آن دیدیم. یک جورهایی مسئول آن بودیم فکر می کنم ما برای آن یکی

not us not us personally the americans were involved as well right oh dear anyways we're

بودیم نه ما نه ما شخصاً آمریکایی ها نیز درگیر آن بودند درست است عزیزم به هر حال

not responsible for anything that's happened in the past no we we're not no no definitely

ما مسئول هیچ اتفاقی نیستیم که در گذشته اتفاق افتاده است نه ما نیستیم نه قطعاً

not i'm pretty sure of that well well i i'm from france anyway so you know my my lineage

من کاملاً مطمئن نیستم به هر حال من اهل فرانسه هستم، بنابراین می دانید نسب

my family part of my family is from french descent so there it's time for those flags

من خانواده من بخشی از خانواده من فرانسوی تبار هستند، بنابراین وقت آن رسیده است که پرچم

of the world talking of which we were talking about flags so look out for your favourite

های جهان در مورد آنها صحبت کنیم. پرچم‌ها پس مراقب پرچم مورد علاقه‌تان باشید،

flag maybe your flag is there amongst the many fluttering flags of the world

شاید پرچم شما در میان بسیاری از پرچم‌های در اهتزاز دنیا

it's

باشد،

raining it's pouring mr duncan is snoring and mr steve is boring that's a lot you like

باران می‌بارد، می‌بارد آقای دانکن خروپف می‌کند و آقای استیو کسل‌کننده است، این خیلی دوست

that yes yeah yes yes china was invaded by mongolia says joseph yes that's probably correct

دارید بله بله بله بله چین توسط مغولستان مورد تهاجم قرار گرفت. جوزف بله، احتمالا درست است،

uh interesting yes

جالب است، بله،

well mr duncan what are we doing next i thought there was a little lecture coming there nope

آقای دانکن، بعداً چه کار می‌کنیم، فکر کردم یک سخنرانی کوچک در راه است، نه

i hope you enjoy those flanks of the world and i hope you saw your flag there just somewhere

، امیدوارم از آن طرف‌های دنیا لذت ببرید و امیدوارم پرچم خود را در جایی دیده

please bear in mind we're not history teachers so if we don't always know the facts which

باشید، لطفاً به خاطر داشته باشید که ما هستند نه معلمان تاریخ، بنابراین اگر ما همیشه حقایق را نمی‌دانیم،

is why we often ask

به همین دلیل است که اغلب

there is a fine line between having knowledge and appearing completely ignorant unfortunately

می‌پرسیم مرز باریکی بین داشتن دانش و کاملاً نادان ظاهر شدن وجود دارد، متأسفانه

better to keep your mouth shut or ask if you are in any doubt that's embarrassing it's

بهتر است دهان خود را ببندید یا بپرسید که آیا شک دارید که شرم آور

in bed it's better to be thought as an idiot than to open your mouth in removal doubt

است. رختخواب بهتر است به عنوان یک احمق فکر کنی تا اینکه دهانت را باز کنی در شک

i like that so mr duncan what's coming up next what's coming up next well we are talking

و تردید من دوست دارم پس آقای دانکن در

about embarrassing things words connected to being embarrassed so what is embarrassment

مورد چیزهای خجالت آور صحبت می کنیم که کلمات مرتبط با خجالت هستند پس شرمندگی

what is it how do we describe it in english well you can say you are embarrassed to be

چیست چگونه آن را به انگلیسی به خوبی توصیف کنیم، می‌توانید بگویید از خجالت کشیدن

embarrassed to be embarrassed or of course personally you can say that you feel embarrassed

خجالت می‌کشید یا البته شخصاً می‌توانید بگویید که احساس خجالت

you can have the feeling of being embarrassed or the feeling of embarrassment which describes

می‌کنید، می‌توانید احساس خجالت یا احساس خجالت را داشته باشید که

the actual emotion itself the feeling of being embarrassed a moment of intense self-consciousness

خود احساس واقعی را توصیف می‌کند. احساس خجالت یک لحظه خودآگاهی شدید

i like that i think that is the best definition of embarrassment the intense feeling of self-consciousness

من دوست دارم که فکر می کنم بهترین تعریف از خجالت است احساس شدید خودآگاهی

for example when i had my shorts pulled down at school on my first day i felt very self-conscious

به عنوان مثال زمانی که در اولین روز در مدرسه شلوارکم را پایین آوردم، به دلایل مختلف احساس خودآگاهی زیادی داشتم،

for various reasons one because well i was standing in front of everyone and two it was

یکی چون جلوی همه ایستاده بودم و دوم،

the day that i decided to wear no underwear no not really no i'm joking about that but

روزی بود که تصمیم گرفتم لباس زیر نپوشم، نه نه. واقعاً نه، من در مورد آن شوخی می کنم، اما

it was embarrassing so self-consciousness quite often the feeling of being aware of

خجالت آور بود، بنابراین خودآگاهی اغلب احساس آگاهی

your own inadequacies or weaknesses or maybe something that you've made a mistake doing

از نارسایی ها یا ضعف های خود یا شاید چیزی که اشتباه کرده اید،

perhaps the feeling of humiliation oh we've all been there we've all had that feeling

شاید احساس تحقیر را انجام دهید، آه همه ما داریم. در آنجا همه ما

of being humiliated maybe in a contest could you feel embarrassed in a contest steve maybe

احساس تحقیر شدن را داشته ایم شاید در یک مسابقه ممکن است در یک مسابقه احساس خجالت کنید استیو شاید

something like that yes if you i mean we like watching this this um quiz show called uh

چیزی شبیه به آن بله اگر منظورتان این است که ما دوست داریم این نمایش مسابقه ای به نام اوه bullseye را تماشا کنیم،

bullseye where people are uh putting darts into a dark board and they they score points

جایی که مردم دارند دارت می زنند. وارد یک تخته تاریک می شوند و آنها امتیاز

and prizes growing and sometimes they come on claiming that they're very good dance players

و جوایز را به دست می آورند و گاهی اوقات ادعا می کنند که آنها بازیکنان رقص بسیار خوبی هستند

and then when they do start playing uh for whatever reason nerves they perform very badly

و سپس وقتی شروع به بازی می کنند، به هر دلیلی اعصابشان را شروع می کنند، عملکرد بسیار بدی دارند و بسیار ضعیف می

and get very low scores and you can see that they're very embarrassed because i mean quite

شوند. نمرات پایینی دارند و می توانید ببینید که آنها بسیار خجالت زده هستند زیرا منظورم این است که

often people will tell the world that they're very good at something yes or will it say

اغلب مردم به دنیا می گویند که در کاری بسیار خوب هستند بله یا می گویند

oh i'm very good at something or other boast boast about their achievements but then when

اوه من در چیزی خیلی خوب هستم یا دیگران به دستاوردهای خود می بالند. اما

they publicly do something maybe nerve self-consciousness gets the better of them and you see that they're

وقتی علناً کاری انجام می‌دهند، شاید خودآگاهی عصبی آنها را بهبود می‌بخشد و می‌بینید که آنها

not very good and they will look embarrassed and of course you get physical signs and symptoms

خیلی خوب نیستند و خجالت زده به نظر می‌رسند و البته شما علائم و نشانه‌های

of embarrassment we'll look at that in a moment okay so a public error or mistake something

فیزیکی خجالت را خواهید دید. یک لحظه اشکالی ندارد، پس یک اشتباه عمومی یا اشتباه کاری است

that you are doing in front of other people but you don't do it very well so as you just

که شما در مقابل دیگران انجام می دهید، اما آن را خیلی خوب انجام نمی دهید، بنابراین همانطور که

said maybe you've been telling people that you are very good at something you've been

گفتید شاید به مردم گفته اید که در کاری که انجام داده اید بسیار خوب هستید. به خود می

boasting oh yes yes i'm i'm a very good darts player yes yes i'm going to do very well on

بالیدم بله بله، من یک بازیکن دارت بسیار خوب هستم بله بله، امشب در بازی bullseye خیلی خوب عمل خواهم کرد،

bullseye tonight but then when you start throwing the darts you keep missing the board so you're

اما وقتی شروع به پرتاب دارت می کنید، تخته را از دست می دهید، بنابراین

not as good as you said so sometimes you have to put your money where your mouth is you

به خوبی نیستید. گفتی پس گاهی باید پولت را جایی بگذاری

have to prove that you can do it so there is no point just saying it you have to prove

باید ثابت کنید که می توانید این کار را انجام دهید، بنابراین فقط گفتن آن فایده ای ندارد که باید

it and quite often when you come to actually proving something you might not be as good

آن را ثابت کنید و اغلب زمانی که واقعاً چیزی را ثابت می کنید ممکن است

as you think and it can be very embarrassing yes and i i've been in sort of i'm not very

آنقدر که فکر می کنید خوب نباشید و می تواند بسیار شرم آور باشد بله و من من به نوعی

good at general knowledge so sometimes that we might have quizzes at work and i very rarely

در دانش عمومی خیلی خوب نیستم، بنابراین گاهی اوقات ممکن است ما در محل کار امتحان داشته باشیم و من به

get any answers correct because one my brain isn't quick enough to come up with the answers

ندرت پاسخ درستی دریافت می کنم زیرا یکی از آنها مغز من به اندازه کافی سریع نیست که به پاسخ ها برسد

and two i might not know the answers anyway so that's a bit embarrassing when you have

و دو من به هر حال ممکن است پاسخ ها را ندانید، بنابراین وقتی نمره پایینی دارید کمی

a low score because uh it's then everyone perceives you as someone who has poor general

خجالت آور است زیرا در این صورت همه شما را به عنوان فردی که دانش عمومی ضعیفی دارید درک می کنند،

knowledge so your fear also could be not only not answering the question but also answering

بنابراین ترس شما نیز می تواند نه تنها پاسخ ندادن به سؤال، بلکه

the question incorrectly so that can be just as embarrassing so so not knowing something

پاسخ نادرست به سؤال باشد. این می تواند به همان اندازه خجالت آور باشد، بنابراین ندانستن چیزی

or just making a guess and getting it wrong can be equally embarrassing i think so yes

یا فقط حدس زدن و اشتباه گرفتن آن می تواند به همان اندازه شرم

that's quite good here's another one to make a mistake in public yes a public mistake something

that everyone can see and these days could well be recorded for everybody to see forever

آور باشد. می توانم ببینم و این روزها به خوبی می تواند برای همه ثبت شود تا برای همیشه ببینند

yes i mean you know go back sort of 50 years or even go back 20 years and uh the chances

بله منظورم این است که می دانید به 50 سال قبل یا حتی به 20 سال قبل برگردید و

of you doing something that would be recorded on a mobile device would be you know unlikely

احتمال اینکه شما کاری را انجام دهید که در یک دستگاه تلفن همراه ضبط شود شما خواهید بود. بعید می دانم

well they didn't exist well that's what i mean but now everyone's got a mobile phone

خوب وجود نداشته باشند، منظورم همین است، اما اکنون همه یک دستگاه

mobile device with a high quality camera in it so any mistakes that you make any embarrassing

تلفن همراه با دوربین با کیفیت بالا در آن دارند، بنابراین هر اشتباهی که شما هر لحظه شرم آور را مرتکب می شوید

moments could well be captured forever and put onto youtube for everybody to laugh at

می تواند برای همیشه ثبت شود و در یوتیوب قرار داده شود تا همه بتوانند آن را ببینند. بخندید

there are many embarrassing moments recorded here on our live stream and that's one of

که لحظات شرم آور زیادی اینجا در پخش زنده ما ضبط شده است و این یکی

the things about doing something live that's i suppose that's one of the reasons why not

از چیزهای مربوط به انجام کاری زنده است که فکر می کنم این یکی از دلایلی است که

many people do this live so there are many people many english teachers for example who

چرا افراد زیادی این کار را به صورت زنده انجام نمی دهند، بنابراین افراد زیادی وجود دارند که معلمان انگلیسی زیادی به عنوان مثال

record their lessons but they never do it live because this is very difficult we make

ضبط می کنند. درس هایشان را نمی دهند اما هرگز آن را زنده انجام نمی دهند چون این خیلی سخت است ما

it look easy don't we well we make it look very easy uh willian willian mello says in

آن را آسان جلوه می دهیم نه خوب ما آن را خیلی آسان جلوه می دهیم اوه ویلیان ویلیان ملو می گوید در

brazil there's a word that they use commonly now called cringe ah one generation it might

برزیل کلمه ای وجود دارد که آن ها رایج است. اکنون به نام cringe ah یک نسل ممکن

be ashamed of another generation and it causes somebody to cringe which is a word that we

است از نسلی دیگر شرمنده باشد و باعث می شود که کسی بترکد که این کلمه ای است که ما

do use here um it's other people being embarrassed at somebody else so so maybe you feel cringe

در اینجا از آن استفاده می کنیم. اومم این است که دیگران از شخص دیگری خجالت می کشند بنابراین ممکن است زمانی که احساس می کنید احساس خجالت کنید.

when when you you are feeling embarrassed for another person but you can cringe for

برای شخص دیگری خجالت می کشی، اما می توانی برای

yourself as well you cringe oh why did i do that why did i say that so it is a sort of

خودت هم خجالت بکشی، اوه چرا این کار را کردم چرا این را گفتم پس این نوعی

reaction to something that you find embarrassing so it is actually the reaction the reaction

واکنش به چیزی است که به نظر شما خجالت آور است، بنابراین در واقع واکنشی است

when you cringe quite often in somebody else why why did i why did i say that well yeah

که وقتی کاملاً خجالت می کشید اغلب در شخص دیگری چرا چرا من این را گفتم خوب بله

i think it's a yes something could be cringe-worthy you can cringe at yourself can't you but that

، فکر می کنم این بله است، چیزی می تواند ارزشمند باشد شما می توانید در خودتان بچرخید، نه، اما این

would be just embarrassment maybe you are watching a bad movie a bad movie that's been

فقط خجالت است شاید شما در حال تماشای یک فیلم بد یا بد هستید فیلمی که

made and it's awful it's terrible maybe you're watching the latest fast and furious movie

ساخته شده و افتضاح است، وحشتناک است شاید شما در حال تماشای آخرین فیلم سریع و خشمگین

and you are cringing because they go into space yes i'm not joking in the latest fast

هستید و هول می‌شوید زیرا آنها به فضا می‌روند، بله، در جدیدترین

and furious movie which is where they race around in cars steve they actually go into

فیلم سریع و خشمگین شوخی نمی‌کنم، جایی که آنها در آن با هم مسابقه می‌دهند . ماشین‌ها استیو آن‌ها در واقع به

space well in a car we know that all programs come to an end once they put aliens in there

خوبی در یک ماشین به فضا می‌روند. ما می‌دانیم که همه برنامه‌ها زمانی که بیگانگان را در آنجا قرار می‌دهند به پایان می‌رسند.

you know yes so yes one generation can cringe at the actions of another generation

they feel it's other people feeling embarrassed because of somebody else's behavior but they

رفتار شخص دیگری، اما

might not necessarily be embarrassed themselves it could be you know you see somebody dressed

ممکن است لزوماً خودشان خجالت نکشند ، ممکن است بدانید که فردی را می بینید که

in very provocative clothing uh you know short skirts or something like that and you might

لباس بسیار تحریک کننده ای پوشیده است، آه، دامن های کوتاه یا چیزی شبیه به آن را می شناسید و ممکن است

cringe because that person to your mind it looks awful and you think it's embarrassing

بغض کنید زیرا این شخص در ذهن شما افتضاح به نظر می رسد و فکر می کنید خجالت آور است

but to them they don't feel embarrassed at all they just feel really good but you might

اما برای آنها اصلاً احساس خجالت نمی کنند، آنها فقط احساس بسیار خوبی دارند، اما ممکن است

cringe at somebody else's actions or maybe another person's bad taste so maybe they're

از کارهای دیگران یا شاید بد سلیقه فرد دیگری بپرهیزید، بنابراین شاید آنها

wearing clothing that really doesn't suit them maybe they are overweight but they are

لباسی می پوشند که واقعاً مناسب آنها نیست، شاید اضافه وزن دارند، اما آنها

wearing very tight clothing you might cringe because oh oh dear oh you feel embarrassed

لباس های بسیار تنگی پوشیده اند که ممکن است خجالت بکشی زیرا اوه عزیزم اوه از طرف آنها خجالت می کشی که افشاگری کنی

on behalf of them to reveal sorry can i just say olga makes a very good point if you watch

ببخشید می توانم فقط بگویم اولگا نکته بسیار خوبی را بیان می کند. اگر

yourself at parties she says that she doesn't like watching somebody has filmed a party

در مهمانی ها خود را تماشا می کنید، او می گوید که دوست ندارد کسی را تماشا کند که از یک مهمانی فیلم گرفته است

and she's dancing uh she hates looking and that that is something you can cringe at yourself

و در حال رقصیدن است، او از نگاه کردن متنفر است و این چیزی است که می توانید

in that situation oh you can't you can't just you can't look well again you're feeling embarrassed

در آن موقعیت به خودتان بچسبید، اوه نمی توانید فقط نمی توانید شما نمی توانید دوباره خوب به نظر برسید. از

by your own actions yes but but they're in front of you so we could we can feel self-conscious

کارهای خود احساس خجالت می کنید بله، اما آنها در مقابل شما هستند، بنابراین ما می توانیم احساس خودآگاهی داشته باشیم،

but also we can feel embarrassed by watching ourselves afterwards like steve does steve

اما همچنین می توانیم با تماشای خودمان بعد از آن مانند استیو همیشه احساس خجالت کنیم.

always feels like steve always feels embarrassed when he watches this afterwards i don't watch

احساس می کنم وقتی استیو بعد از آن این را تماشا می کند، همیشه خجالت می کشد، من بعداً این را تماشا نمی کنم

this afterwards but but but but i i don't i don't feel embarrassed by any of this i

، اما اما من از هیچ یک از اینها احساس خجالت نمی کنم، شرمنده نیستم

have no shame and jimmy makes a good point okay embarrassing moments can become inspiring

و جیمی به نکته خوبی اشاره می کند، خوب لحظات شرم آور می توانند تبدیل شدن به مواد الهام بخش

material for creating comedies yes yeah exactly well as they say comedy and tragedy are sometimes

برای خلق کمدی بله، بله دقیقاً همانطور که می گویند کمدی و تراژدی گاهی اوقات

one and the same they are the same thing so you can have something that is dark or maybe

یکی هستند و یک چیز هستند، بنابراین می توانید چیزی تیره یا

something that is serious but it can still be handled in a funny way you can have embarrassing

شاید جدی داشته باشید، اما هنوز هم می توان آن را به صورت خنده دار اداره کرد. مسیر شما می توانید موقعیت های خجالت آوری داشته

situations that can be used for comedy a revealed secret steve i've got to get to this a revealed

باشید که می توان از آنها برای کمدی استفاده کرد. استیو راز فاش شده من باید به این موضوع برسم یک راز فاش شده

secret might be embarrassing can you think of anyone recently oh yes can you think of

ممکن است خجالت آور باشد آیا می توانید اخیراً به کسی فکر کنید، بله، آیا می توانید به کسی فکر کنید

anyone recently who has been caught in an embarrassing situation a certain politician

که اخیراً در یک ماجرای شرم آور گرفتار شده است موقعیت یک سیاستمدار

hmm no longer working in his job strangely you should put that on because anarchy says

مشخص دیگر در شغل خود کار نمی کند به طور عجیبی باید آن را بپوشید زیرا هرج و مرج می گوید

did mr hancock resign or was he forced it was probably forced yes maybe a bit of both

آیا آقای هنکاک استعفا داده یا مجبور شده است احتمالاً مجبور شده است بله شاید کمی از هر دو

the latter i would say i think sometimes what happens you always know that a politician

مورد دومی من می گویم فکر می کنم گاهی اوقات شما همیشه چه اتفاقی می افتد بدانید که یک

is going to resign when everyone around them is supporting them it always happens this

سیاستمدار زمانی استعفا می دهد که همه اطرافیانش از او حمایت می کنند، همیشه این اتفاق می افتد

has happened so many times in the past i stand by matt hancock and everything he he did i

که در گذشته بارها این اتفاق افتاده است.

still stand by him and i don't think he should resign but secretly behind the scenes everyone

استعفا دهد اما در پشت پرده

is telling him that he should resign and they always do so so yes a secret something that

همه به او می گویند که باید استعفا دهد و همیشه این کار را انجام می دهند، بنابراین رازی که

you want to keep a secret has been revealed and quite often when you get married the best

می خواهید رازش را حفظ کنید فاش شده است و اغلب اوقات وقتی ازدواج می کنید مرد صمیمی

man gives a speech okay the marriage so and then he will reveal lots of embarrassing so

سخنرانی می کند خوب ازدواج پس و سپس او چیزهای خجالت آور زیادی را فاش می کند،

your best man is that you're probably your best friend somebody that somebody that knows

بنابراین بهترین مرد شما این است که شما احتمالاً بهترین دوست شما هستید، کسی که

you very well and they will then tell the whole audience all the wedding guests and

شما را به خوبی می شناسد و سپس آنها تمام مراسم عروسی را به تمام حضار خواهند گفت. میهمانان

it's that is the the idea behind the best man's speech he will then reveal lots of embarrassing

و این ایده پشت سخنرانی بهترین مرد است که او لحظات شرم آور زیادی

moments that other people didn't know about to the whole wedding party but but nothing

را که دیگران از آن بی اطلاع بودند را برای کل جشن عروسی فاش می کند اما چیزی

that could end his marriage nothing that could end his marriage but embarrassing things things

که نمی تواند به ازدواج او پایان دهد چیزی که می تواند به ازدواج او پایان دهد اما خجالت آور است.

he might have done when he was at university or at school or on parties with all the lads

کارهایی که ممکن بود وقتی در دانشگاه یا مدرسه بود یا در مهمانی‌ها با همه بچه‌ها انجام می‌داد،

when he used to play when he used to play the digestive biscuit game that sort of thing

زمانی که بازی بیسکویت گوارشی را

i don't know mr duncan uh well um sergio says do you have a word for feeling embarrassed

انجام می‌داد. می گوید آیا شما یک کلمه برای احساس خجالت دارید

when someone else has done something embarrassing well i think crap is cringe cringe yes you

وقتی که شخص دیگری یک کار شرم آور را به خوبی انجام داده است، من فکر می کنم مزخرف، خجالت کشیدن است، بله، شما

you see something that that is embarrassing you see another person humiliate themselves

چیزی را می بینید که خجالت آور است، می بینید که شخص دیگری خودش را تحقیر می کند

but you also feel it yeah as well on behalf of them oh dear i can't believe i can't look

اما شما شما هم از طرف آنها احساس می کنید بله، عزیزم، نمی توانم باور کنم نمی توانم نگاه

i can't believe you just said that i can't believe that person's dancing like that i

کنم، نمی توانم باور کنم شما فقط گفتید که من نمی توانم باور کنم که آن شخص اینطور می رقصد،

can't believe that he is wearing those clothes they really don't suit him oh my goodness

نمی توانم باور کنم که او هست با پوشیدن آن لباس‌ها واقعاً به او

oh it's not the 1970s anymore oh i'm cringing somebody gets up to to make a speech in front

نمی‌آیند وای خدای من، اوه دیگر دهه 1970 نیست، آه دلم می‌خواهد یکی از جایش بلند شود تا

of all the company employees and it's a bad speech they're very nervous and they're just

جلوی همه کارمندان شرکت سخنرانی کند و این یک سخنرانی بد است، آنها بسیار عصبی هستند و آنها فقط

fluffing all the lines and an actor on stage or a singer that forgets the words of the

تمام خطوط را پر می کنند و یک بازیگر روی صحنه یا خواننده ای که کلمات

songs or forgets the lines in a play you feel embarrassed for them so you're cringing oh

ترانه ها را فراموش می کند یا خطوط را در یک نمایش فراموش می کند شما برای آنها خجالت می کشید، بنابراین شما هق هق می کنید اوه

dear oh get them off uh yes so cringe is if you've gone we've seen many amateur dramatic

عزیزم اوه آنها را بردارید اوه بله خیلی ترسناک این است که اگر رفته باشید، ما بسیاری از تولیدات دراماتیک آماتور را دیده‌ایم و آنها را دیده‌ایم و

uh productions and we've been to see them and they've been very poor uh performances

اجراهای بسیار ضعیفی داشته‌اند،

and you fee you're cringing you think oh i can't watch i'm so embarrassed for all these

و شما به این فکر می‌کنید که اوه نمی‌توانم تماشا کنم خیلی خجالت می کشم برای همه این

people steve's been in quite a few of them exactly i've been sitting watching steve and

افراد استیو در تعداد کمی از آنها حضور داشته است، دقیقاً من به تماشای استیو نشسته

i've been cringing watching him but we we have we have actually been along to see performances

بودم و از تماشای او هول می کردم اما ما داریم در واقع همراه بوده ایم تا

amateur dramatic performances by people who are not professional actors they are just

اجراهای دراماتیک آماتوری را از افرادی ببینیم که بازیگران حرفه ای نیستند، آنها فقط

acting as a hobby but we have walked out before now anyway olga makes a good point sorry um

به عنوان یک سرگرمی بازی می کنند، اما ما قبلاً

this is why we always run out of time it seems politicians are never embarrassed even when

این کار را ترک کرده ایم. به نظر می رسد که سیاستمداران هرگز خجالت نمی کشند حتی زمانی

they do don't do what they promise get caught like mr hancock but they don't they never

که به قول خود عمل نمی کنند مانند آقای هنکاک گرفتار می شوند، اما هرگز

really look embarrassed it's because somebody else mentioned earlier they're probably all

واقعاً خجالت نمی کشند، به این دلیل است که شخص دیگری که قبلاً ذکر شد احتمالاً همه آنها

psychopaths yes belarusia or sociopaths yes so they don't actually care that they do things

روانی هستند بله بلاروس یا جامعه شناسی بله، بنابراین آنها در واقع اهمیتی نمی دهند که کارها را انجام می دهند

and hope they don't get hope they don't get caught but when they do they couldn't care

و امیدوارند که امیدوار نباشند گرفتار نشوند، اما وقتی انجام می دهند

less anyway because in politics certainly in this country if you've had to resign for

به هر حال نمی توانند اهمیتی بدهند زیرا در سیاست قطعاً در این کشور اگر مجبور شده اید به

something well you'll probably be back in a job in two or three years time someone will

خاطر چیزی استعفا دهید، احتمالاً تا دو یا سه سال دیگر به شغلی باز می‌گردید، یکی

just say to you oh just lie low you know give it a couple of years and i'll i'll get you

به شما می‌گوید آه، دراز بکش، می‌دانی که چند سال به آن فرصت بده و من به

a job back in the cabinet again okay and now once again we find ourselves swimming in the

تو شغلی برمی‌گردانم کابینه دوباره خوب است و حالا یک بار به دست آوریم خودمان را در حال شنا در

sewer of politics blushing yes that's it says riley kwang when when you're embarrassed come

فاضلاب سیاست می یابیم سرخ می شویم بله این است که می گوید رایلی کوانگ وقتی خجالت می کشی

on you blush can i can i continue with my lesson embarrassment is a mental and physical

بیا سرخ شوی می توانم به درسم ادامه دهم خجالت یک واکنش ذهنی و جسمی

reaction and this is one of the interesting things so maybe happiness when we think of

است و این یکی از چیزهای جالب است بنابراین شاید خوشحالی وقتی

being happy you think of happiness oh you're happy but physically it can lift you up it

به شاد بودن فکر می کنیم به شادی فکر می کنیم آه تو خوشحالی اما از نظر فیزیکی می تواند شما را بالا ببرد،

can make you feel better just like being upset or sad but embarrassment is a very interesting

می تواند باعث شود احساس بهتری داشته باشید درست مثل ناراحتی یا غمگین بودن، اما خجالت یک احساس بسیار جالب

emotion because it is sort of in between those things because you do have very obvious physical

است، زیرا این احساس به نوعی احساس می شود. بین این چیزها، زیرا شما عوارض جسمی بسیار واضحی

side effects of embarrassment one of them of course is the feeling of being sick you

از خجالت دارید، البته یکی از آنها احساس مریضی است که به آن

think of oh you you feel embarrassed you might feel a little nauseous you might feel as if

فکر می کنید، آه، شما احساس خجالت می کنید، ممکن است کمی حالت تهوع داشته باشید، ممکن است احساس کنید که

you are going to to be sick maybe your heart starts to beat really quickly really fast

گویی قرار است دچار شوید. مریض شاید قلب شما خیلی سریع شروع به تپیدن کند

and of course the one that we often think of when a person is embarrassed they will

و البته آن چیزی که ما اغلب به آن فکر می کنیم وقتی شخصی خجالت می کشد

blush your face will turn red with embarrassment and that is because of your blood pressure

صورت شما را سرخ می کند از خجالت قرمز می شود و این به این دلیل است که فشار خون شما

rising suddenly so because of your your system your body system it is producing maybe something

به طور ناگهانی افزایش می یابد، بنابراین به دلیل سیستم شما، سیستم بدن شما در حال تولید چیزی است

that is making your heart go quicker so adrenaline might be flowing around your gut your body

که باعث می شود قلب شما سریعتر حرکت کند، بنابراین آدرنالین ممکن است در اطراف روده شما جریان داشته

i'm not sure and the exact mechanism and then suddenly your face will become very red with

باشد و مکانیسم دقیق آن را مطمئن نیستم و سپس ناگهان صورت از خجالت بسیار قرمز

embarrassment so you can see a person become embarrassed it is something you can physically

می شود، بنابراین می توانید ببینید که یک شخص خجالت می کشد، چیزی است که از نظر فیزیکی می توانید

see it is something that a person has no control over valentina says that i often blush when

ببینید، چیزی است که یک فرد کنترلی روی والنتینا ندارد می گوید که من اغلب

i'm embarrassed and i can't help it it's true i'm the same uh you know if somebody if i

وقتی خجالت می کشم سرخ می شوم و نمی توانم جلوی آن را بگیرم. درست است من همان هستم اوه شما می دانید اگر

say something wrong and somebody points it out and people are sort of laughing at you

کسی چیزی اشتباه بگویم و کسی به آن اشاره کند و مردم

a bit i will blush straight away and uh it's just it's just a human reaction to embarrassment

کمی به شما بخندند من بلافاصله سرخ می شوم و اوه این فقط یک واکنش انسانی به خجالت

it's very it's very difficult it's it's an automatic reaction you've got no control over

است. خیلی سخت است این یک واکنش خودکار است که شما کنترلی روی

it and all the blood vessels in your in your cheek cheeks dilate in your face and all the

آن ندارید و تمام رگ های خونی در گونه های شما در صورت شما گشاد می شود و تمام

blood goes to your face and it's a sure sign that you're embarrassed and it's difficult

خون به صورت شما می رود و این یک نشانه مطمئن است که شما خجالتی هستید ssed و

to suppress that to stop it yes because it's an automatic reaction autonomous i sometimes

سرکوب کردن آن دشوار است برای متوقف کردن آن بله، زیرا این یک واکنش خودکار است، من گاهی اوقات

wonder why it is a thing i sometimes wonder why why do we get embarrassed what is embarrassment

تعجب می کنم که چرا این یک چیز است، گاهی اوقات تعجب می کنم که چرا ما خجالت می کشیم آنچه که خجالت است

as a as a physical thing does does it help you in any way i don't know did were cavemen

به عنوان یک چیز فیزیکی به شما کمک می کند. نمی‌دانم غارنشین‌ها وقتی می‌خواستند

embarrassed when when they tried to catch a dinosaur and it was running too quickly

دایناسور را بگیرند و دایناسور خیلی سریع می‌دود خجالت می‌کشیدند

and it ran away and the the the caveman is standing there going ugg ugg and his face

و فرار می‌کرد و غارنشین آنجا ایستاده بود و

is going red but it serves no purpose what what is the purpose of embarrassment there

صورتش قرمز می‌شد، اما هیچ هدفی نداشت. هدف از خجالت چیست

must be uh there must be a a reason for it built into this sort of human psychology there

باید وجود داشته باشد، باید دلیلی برای آن وجود داشته باشد که در این نوع روانشناسی انسانی وجود

must be an evolutionary purpose to it yes um i think i think it's all connected now

داشته باشد، باید یک هدف تکاملی برای آن وجود داشته باشد بله، من فکر می کنم اکنون همه چیز به این موضوع مرتبط است،

about that but i think it's all connected to the fight or flight it's that sort of thing

اما فکر می کنم همه چیز است به جنگ یا گریز متصل است، این

so it is it is built in there because you never see animals become embarrassed you never

چیزی است که در آنجا تعبیه شده است، زیرا هرگز نمی بینید که حیوانات خجالت می کشند،

see it see an embarrassed cat you never see cats going oh i'm ever so sorry oh oh oh did

هرگز آن را نمی بینید گربه خجالت زده را ببینید، هرگز گربه هایی را نمی بینید که می روند اوه من همیشه متاسفم اوه اوه اوه انجام دادم

i just do a wee wee on your carpet oh i'm so embarrassed

من فقط روی فرشت کمی خجالت می کشم،

nitram says some comedians base their comedy on embarrassment yes there is there is a definite

نیترام می گوید برخی از کمدین ها کمدی خود را بر اساس خجالت می گذارند، بله،

connection between feeling embarrassed and humor definitely there is no doubt about that

ارتباط مشخصی بین احساس خجالت و شوخ طبعی وجود دارد، قطعاً شکی در این نیست که

hmm yes uh people talking about not liking blushing um what is the embarrassment of riches

هوم، بله، مردم در مورد دوست نداشتن صحبت می کنند. سرخ شدن شرمنده ثروت

that's an interesting one uh asked jamilla embarrassment of riches perhaps some people

چیست که جالب است اوه پرسیدم جمیلا شرمندگی ثروت شاید برخی از افرادی

who've got lots of wealth feel embarrassed because other people haven't got it maybe

که ثروت زیادی دارند احساس خجالت می کنند زیرا دیگران آن را به دست نیاورده اند شاید

that's what that's about yes you might feel awkward because you have a better life i remember

این چیزی است که در مورد آن است بله ممکن است احساس ناخوشایندی داشته باشید زیرا شما زندگی بهتری داشته باشم یادم می آید

when i was in china they used to throw money at me all the time for doing everything and

زمانی که در چین بودم همیشه برای انجام هر کاری به سمت من پول می انداختند و

i i used to get really embarrassed by it i used to find it embarrassing not necessarily

من واقعاً از این کار خجالت می کشیدم.

from doing the job but everyone wanted to pay me for everything if i walked up the road

من برای همه چیز اگر از جاده بالا می رفتم

and crossed over to the other side someone would come up to me and throw money at me

و از آن طرف عبور می کردم یک نفر به سمت من می آمد و پول به طرف من پرتاب می کرد

not really but you know what i mean it's very strange very very strange situation when when

نه واقعاً اما می دانید منظورم چیست بسیار عجیب است موقعیت بسیار عجیبی

you you're in that in that position and suddenly and certainly from my point of view i always

که وقتی در آن موقعیت قرار می گیرید و به طور ناگهانی و مطمئناً از دیدگاه من همیشه

felt slightly ashamed and embarrassed by it because everyone could see you everyone was

کمی از آن احساس شرمندگی و خجالت می کردم زیرا همه می توانستند شما را ببینند و همه

was watching you looking at you and sometimes following you around yes sergio makes a good

به شما نگاه می کردند و گاهی اوقات شما را دنبال می کردند. بله، سرجیو به نکته خوبی

point um that psychologically this is all connected to shame and guilt and it's a social

اشاره می کند که از نظر روانشناختی همه اینها به شرم و گناه مرتبط است و یک

thing and it uh it's very ancient it goes it's a deep set deep root it's an automatic

چیز اجتماعی است و بسیار قدیمی است، این یک ریشه عمیق عمیق است.

automatic reaction of your body to blush and embarrassment it must have a purpose in society

هدفی در جامعه داشته باشید

a social mistake here we go steve a social mistake or a faux pas oh william willian has

یک اشتباه اجتماعی در اینجا ما می رویم استیو یک اشتباه اجتماعی یا یک اشتباه اشتباه اوه ویلیام ویلیان به

just put that on the live chat well this has been on the screen for ages that's why okay

تازگی آن را در چت زنده قرار داده است خوب این برای سال ها روی صفحه نمایش بوده است، به همین دلیل است که

this is here you see on the screen underneath us for about the last five minutes a social

اینجاست که شما روی صفحه می بینید در زیر ما برای حدود پنج دقیقه آخر یک

mistake yeah there we are that's us there's you and there's me and underneath there's

اشتباه اجتماعی بله، ما هستیم، آن ما هستیم، شما و من هستم و در زیر ما چیزهایی وجود دارد،

things well i'm so busy reading the library it's in front of you as well well i'm not

من آنقدر مشغول خواندن کتابخانه هستم که در مقابل شما نیز هست خوب من آنقدر نمی خوانم

reading that bit i'm reading the live chat mr duncan you're not going to make me feel

من دارم چت زنده را می خوانم آقای دانکن شما نمی

embarrassed i'm going to embarrass you now a social mistake or a faux pas might cause

خواهید من را شرمنده کنید اکنون شما را شرمنده خواهم کرد یک اشتباه اجتماعی یا یک پاس تقلبی ممکن است باعث

embarrassment to someone so you might do something that creates a feeling of embarrassment you

خجالت کسی شود تا شما ممکن است کاری انجام دهید که احساس خجالت ایجاد کند شما

humiliate yourself or maybe another person as well sometimes friends i don't know why

خودتان یا شاید شخص دیگری را نیز تحقیر می کنید گاهی اوقات دوستان من نمی دانم چرا

you have a friend who always tries to embarrass you and humiliate you you know who i mean

دوستی دارید که همیشه سعی می کند شما را شرمنده کند و شما را تحقیر کند شما می دانید منظور من کیست

and and i don't know why sometimes friends do that if you are close to someone i suppose

و من نمی دانم چرا گاهی اوقات دوستان این کار را انجام می دهند اگر شما به کسی نزدیک

you can do it like we do we always try to embarrass each other but it's fun you see

هستید، فکر می کنم شما می توانید مانند ما این کار را انجام دهید، ما همیشه سعی می کنیم یکدیگر را شرمنده کنیم، اما جالب است که می بینید

we're doing it in a light-hearted fun way for most of the time faux pas faux pas yes

که ما این کار را به روشی ساده و سرگرم کننده انجام می دهیم در بیشتر مواقع تقلبی پس تقلبی پس

it must be a french word it means full step false step a false step is it is a faux pas

بله باید یک کلمه فرانسوی باشد به معنای تمام گام گام نادرست یک گام غلط است این یک تقلب است

right that's it you you say something very embarrassing or do something uh and it's seen

درست است که شما چیزی بسیار شرم آور می گویید یا کاری انجام می دهید و به نظر

as um something that just shouldn't be done it's seen as a as a bad bad behaviour yes

می رسد چیزی است که نباید باشد. انجام شده به عنوان یک رفتار بد تلقی می شود، بله

in some way that's it i mean you might for example here's an embarrassing moment um you

به نوعی همین است منظورم این است که مثلاً ممکن است در اینجا یک لحظه شرم آور باشد،

might turn up incorrectly dressed for an occasion and for example i did that once because i

ممکن است برای یک موقعیت نادرست لباس پوشیده باشید و برای مثال من این کار را یک بار

didn't read the invite correctly um i was invited to a to a dinner i was in this choir

انجام دادم زیرا دعوتنامه را درست نخوانده بودم.

in birmingham and they had um like a once a year what once it was a 25th anniversary

در بیرمنگام و سالی یک بار غذای 25 سالگی

meal okay and we were all invited to it i didn't read the read the invite correctly

می‌خوردند و همه ما به آن دعوت شده

we were all supposed to be dressed in uh dinner jackets and bow ties or the men so what did

بودیم. کراوات ها یا مردان پس تو چه کردی

you do so i just turned up in a shirt i didn't know it was at this big expensive venue and

پس من فقط با یک پیراهن آمدم، نمی دانستم در این سالن بزرگ گران قیمت است و

i was the only person there without a bow tie or a jacket i felt very embarrassed and

من تنها کسی بودم که آنجا بدون پاپیون یا ژاکت بسیار خجالت کشیدم و

that was a a faux pas because you know i got some very look at him i can't believe he hasn't

این یک پاس تقلبی چون می‌دانی من خیلی به او نگاه کردم، نمی‌توانم باور کنم که او

got i got some very funny looks from people you know some organizers that thought that

نگاه‌های خنده‌داری از افرادی که می‌شناسید، دریافت کردم، برخی از سازمان‌دهندگان که فکر می‌کردند

you know i should have but i didn't read the invite i didn't know this sounds about right

می‌دانید باید نگاه می‌کردم، اما من آن را نخواندم دعوت کن من نمی‌دانستم این درست است

this sounds like you steve not reading things properly yes that's right but you can say

بله درست است، اما شما می توانید

the wrong thing you could swear uh when you were giving a speech and that could be seen

چیزی را اشتباه بگویید که می توانید در هنگام سخنرانی قسم بخورید و این می تواند به

as a faux pas or something that you shouldn't do some sometimes of course we we might not

عنوان یک تقلب یا کاری که گاهی اوقات نباید انجام دهید، البته ما ممکن است نخواهیم دیده شویم

want to be seen with another person in public because we feel embarrassed to be with them

با شخص دیگری در ملاء عام چون احساس خجالت می‌کشیم از بودن با او

or to be seen with them i mean steve's mum for example when we're with mr steve's mum

یا دیده شدن با آنها، منظورم مادر استیو است، برای مثال وقتی با مادر آقای استیو هستیم،

she will just just pretend not to know us if she meets a friend she just pretends not

او فقط وانمود می‌کند که ما را نمی‌شناسد، اگر دوستی را ملاقات کند که او فقط وانمود می‌کند که ما را نمی‌شناسد.

to know who we are these two these two men oh i don't know who they are they keep following

ندانم این دو نفر ما کی هستیم اوه نمی دانم آنها کی هستند آنها مرا دنبال می

me around they really i don't know who they are

کنند آنها واقعاً نمی دانم آنها چه کسانی هستند

because my mother is embarrassed you might bring shame on yourself knowing yeah about

زیرا مادرم خجالت می کشد شما ممکن است شرمنده خود شوید با دانستن بله در

the two of us you might breathe you might bring shame onto yourself or to others a shameful

مورد دو نفر از ما ممکن است نفس بکشید ممکن است شرم را برای خود یا دیگران به ارمغان بیاورید یک مکاشفه شرم آور

revelation will most likely be embarrassing so we can also talk about shame as well shame

به احتمال زیاد شرم آور خواهد بود، بنابراین می توانیم در مورد شرم و شرم نیز صحبت

i suppose you could say that they are the same thing shame or embarrassment but shame

کنیم. فکر می کنم می توانید بگویید که آنها همان شرم یا شرم هستند اما شرم

is normally a much deeper emotion yes it's normally because of something that you've

است. به طور معمول بسیار عمیق تر احساسات بله، معمولاً به دلیل کاری است

done that is unacceptable completely unacceptable maybe you've been caught doing something so

که انجام داده اید و غیرقابل قبول است، کاملاً غیرقابل قبول است، شاید شما در حال انجام کاری دستگیر شده باشید، بنابراین

there are many situations where you might feel shame you might feel embarrassed by being

موقعیت های زیادی وجود دارد که ممکن است احساس شرمندگی داشته باشید، ممکن است از

caught cheating or lying yes we we often do this we've all had it where we've been caught

گیر افتادن در حال خیانت یا دروغ گفتن خجالت بکشید، بله، ما اغلب انجام می دهیم. همه ما آن را در جایی داشته ایم که گرفتار

in our own lies yes shame is a is something when you've really done something it's beyond

دروغ های خودمان شده ایم بله شرم چیزی است وقتی واقعا کاری انجام داده اید فراتر از

embarrassment you're not just feeling awkward it's something that will embarrassment is

خجالت است شما فقط احساس ناخوشایندی ندارید بلکه چیزی است که خجالت می کشد

something that is temporary wouldn't last very long or a shame could last a whole lifetime

چیزی است که موقتی است

if you did something you know cheated on your partner for example and other people found

اگر کاری را انجام دهید که می دانید به شریک زندگی تان خیانت کرده است و دیگران متوجه می

out and in the church say you were a big church goer you went to church and somebody found

شوند و در کلیسا می گویند که شما یک کلیسا رفتن بزرگ هستید، شرم می تواند یک عمر طول بکشد، شما به کلیسا رفتید و کسی متوجه

out that you you cheated on your partner that would be seen as shameful in a church environment

شد اینکه شما به شریک زندگی خود خیانت کردید که در یک محیط کلیسا یک محیط مذهبی شرم آور دیده می شود،

a religious environment but then let's face it let's face it most things that people do

اما اجازه دهید با آن روبرو شویم.

might be seen as shameful in in the religious circle any everything yes shame is is something

دایره مذهبی هر چیزی بله شرم چیزی است

that religions often use to control people uh you know the if you were to do something

که مذاهب اغلب برای کنترل مردم استفاده می کنند اوه می دانید اگر قرار بود کاری انجام دهید

that shame is such a horrible feeling that um that is that is used to control people

که شرم آنقدر احساس وحشتناکی است که اوم برای کنترل افراد

in religions quite yet so so when we talk about embarrassment it will come and then

در ادیان کاملاً استفاده می شود. وقتی در مورد خجالت صحبت می‌کنیم، می‌آید و بعد از

it will go you you normally recover from embarrassment however shame is something you quite often

آن می‌رود، شما معمولاً از خجالت خلاص می‌شوید، اما شرم چیزی است که اغلب

don't recover from and especially in the olden days steve remember in the olden days when

از آن خلاص نمی‌شوید و به خصوص در زمان‌های قدیم استیو به یاد می‌آورد در زمان‌های قدیم زمانی

a person did something bad they would be paraded through the streets they would be made to

که شخصی کار بدی انجام می‌داد. در خیابان‌ها رژه می‌رفتند و مجبور

stand outside on show to to to be humiliated by all the other villagers well in this in

می‌شدند بیرون بایستند و نشان دهند تا توسط همه روستاییان دیگر در

this country i mean when i even when i was growing up in the 60s um probably not so much

این کشور تحقیر

then but certainly when my mother grew up having having children out of wedlock having

شوند. اما مطمئناً وقتی مادرم بزرگ شد که بچه های خارج از ازدواج داشت

children when you're not married if a woman was to have a child and she wasn't married

بچه دار شدن در زمانی که شما ازدواج نکرده اید، اگر زنی بچه دار می شد و ازدواج

that would be a very shameful thing it's not now of course but at all but even when i was

نمی کرد، این خیلی شرم آور است. به هر حال، اما به هیچ وجه، اما حتی زمانی که من

growing up it was still people would talk about it if if you went to school i mean i

بزرگ شدم، مردم در مورد آن صحبت می کردند، اگر شما به مدرسه می رفتید، منظورم این است که من

used to you know have there were one or two people at school and everybody knew i mean

قبلاً می دانستید که یکی دو نفر در مدرسه بودند و همه می دانستند که منظورم

this is back in the 1970s and uh everybody knew that they didn't have a father for example

این است که این دوباره به مدرسه آمده است. در دهه 1970 و اوه همه می دانستند که پدر ندارند، مثلاً

because the mother had had the had the child and everybody knew that their mother wasn't

به این دلیل که مادر صاحب فرزند شده بود و همه می دانستند که مادرشان

married and people would be uh the child would often feel very embarrassed because people

ازدواج نکرده است و مردم اغلب احساس خجالت می کنند، زیرا مردم

would talk about it and tell them you haven't got a father you know your your mother isn't

این کار را انجام می دهند. در مورد آن صحبت کنید و به آنها بگویید که پدر ندارید، می دانید که مادر شما

married okay steve i think that wouldn't happen now yes but it's it's strange how our attitudes

ازدواج نکرده است، خوب استیو من فکر می کنم که اکنون این اتفاق نمی افتد بله، اما عجیب است که چگونه نگرش ما

changed i always remember my my grandmother so i'm not trying to offend anyone here but

تغییر کرد. من همیشه مادربزرگم را به یاد می آورم. من اینجا سعی نمی کنم به کسی توهین کنم، اما

this is going back many years 40 45 years ago i remember my grandmother saying that

این به سال ها قبل برمی گردد 40، 45 سال پیش، من به یاد دارم که مادربزرگم می گفت

that a girl who lived nearby had had taken in a black man and for some reason she she

که دختری که در آن نزدیکی زندگی می کرد، یک مرد سیاه پوست را به دام انداخته بود و به دلایلی او

thought that was shameful so it's it's interesting isn't it how these attitudes change but i

فکر می کرد که شرم آور است، بنابراین این جالب این است که چگونه این نگرش نیست تغییر می کنم اما

do remember my grandmother i'm not saying that my grandmother was a racist but certainly

من مادربزرگم را به یاد می آورم، نمی گویم که مادربزرگ من نژادپرست بود، اما مطمئناً

attitudes mixed race marriages or relationships were were sort of talked whispered about yes

نگرش هایی که در مورد ازدواج ها یا روابط ترکیبی وجود داشت، زمزمه هایی در مورد بله وجود داشت،

like steve is doing now uh but not anymore no not anymore but it is it is interesting

مثل استیو که اکنون دارد این کار را انجام می دهد، اما نه دیگر نه نه دیگر، اما اینطور است جالب

it's good it is interesting how things that were embarrassing or shameful in the past

است خوب است جالب است چگونه چیزهایی که در گذشته شرم آور یا شرم آور

are no longer shameful is there anything shameful now is anything shameful yes is anything you

بودند دیگر شرم آور نیستند آیا چیزی شرم آور در حال حاضر وجود دارد هر چیزی شرم آور است بله چیزی است که شما می

know that you often think now is anything actually shameful because you have some criminals

دانید که اغلب فکر می کنید اکنون هر چیزی واقعاً شرم آور است زیرا جنایتکارانی دارید

who commit murders and then come out of prison and write books and end up on television do

که مرتکب قتل و سپس بیرون آمدن از زندان و نوشتن کتاب و پایان دادن به تلویزیون می

they who i don't know but it has happened there's so many of them things like that you

شوند. آنها که من نمی شناسم، اتفاق افتاده است، چیزهای زیادی از این قبیل است که می

know oh there's a good one jamila having egg on your face yes uh if you have an egg on

دانید اوه یک جمیله خوب است که تخم مرغ روی صورت شما دارد بله اوه اگر روی صورتت تخم می‌زنی، به

your face it means you're embarrassed that's a thing that you've done that causes embarrassment

این معنی است که خجالت می‌کشی، این کاری است که انجام داده‌ای و باعث

to yourself you end up with egg on your face anyway steve we have to move on you know why

خجالت خودت می‌شود، در هر صورت استیو، باید روی صورتت تخم‌مرغ بزنی. حالا چرا

uh is it that time already mr dancing we're gonna have we have 24 minutes to do our sentence

وقت آن است که آقای رقصیدن ، ما 24 دقیقه وقت داریم تا بازی جملات خود را انجام دهیم،

game but first of all we just want to show you something steve during the week i have

اما اول از همه فقط می خواهیم چیزی را به شما نشان دهیم استیو در طول هفته، من

a new friend outside my window who comes every day and sits outside the window and and i

یک دوست جدید بیرون پنجره من دارم که هر بار می آید. روز و بیرون از پنجره می نشینم و و

i was very lucky that i was able to catch my little friend on video would you like to

من خیلی خوش شانس بودم که توانستم دوست کوچکم را در ویدیو بگیرم، دوست

have a look here it is now

دارید اینجا را ببینید، اکنون

look closely so this is the little bird that comes every day now and sits outside my studio

از نزدیک نگاه کنید، بنابراین این پرنده کوچکی است که هر روز می آید و بیرون می نشیند پنجره استودیوی من در

window waiting for the flies to come there is a little robin and every day this robin

انتظار آمدن مگس ها یک رابین کوچک وجود دارد و هر روز این رابین

sits outside my studio window waiting very patiently for some flies to come along and

بیرون پنجره استودیوی من می نشیند و با صبر و حوصله منتظر است تا چند مگس از راه برسند و

it's looking at me there look at that isn't that amazing so it just sits there for a very

در آنجا به من نگاه می کند ببینید که آنقدرها هم شگفت انگیز نیست، بنابراین فقط مدت زیادی آنجا نشسته و با

long time very patiently waiting for a fly to fly by i thought that was quite nice are

صبر و حوصله منتظر پرواز یک مگس هستم، فکر کردم خیلی خوب است، آیا

we going to see it catching a fly mr duncan we are not unfortunately i i wish we were

می‌خواهیم مگس گرفتن را ببینیم، آقای دانکن ، متأسفانه نیستیم، کاش

national geographic but we're not unfortunately dawn peacock hello dawn makes a lovely comment

نشنال جئوگرافیک بودیم، اما متأسفانه سحر نیستیم طاووس سلام سپیده دم عشق می کند نظر ly

says wow this is a real conversation this is so needed for language learners uh so glad

می گوید وای این یک مکالمه واقعی است، این برای زبان آموزان بسیار ضروری است، خیلی خوشحالم

i found you thank you dawn we're glad you you found us please subscribe please like

که شما را پیدا کردم متشکرم سپیده دم خوشحالیم که ما را پیدا کردید لطفا مشترک شوید لطفاً لایک کنید

and please come back next week yes thank you very much dawn peacock and you mr duncan will

و لطفاً هفته آینده برگردید بله بسیار متشکرم سپیده طاووس و شما آقای دانکن

be here on sunday sorry on on wednesday no no no it's july during july i'm doing special

یکشنبه اینجا خواهید بود متاسفم در روز چهارشنبه نه نه نه در ماه ژوئیه است.

lessons every day some recorded lessons are being published every day and so now i've

i've got egg on my face i'm embarrassed because i didn't correctly uh say to you where mr

من خجالت می کشم چون به درستی به شما نگفتم که

duncan's next live lesson was so it's next sunday you got it wrong please subscribe to

درس زنده بعدی آقای دانکن کجا بود، بنابراین یکشنبه آینده است که اشتباه متوجه شدید لطفاً

mr duncan's channel he has hundreds and hundreds of videos on there yes but what i was going

در کانال آقای دانکن مشترک شوید او صدها و صدها ویدیو در آنجا دارد بله، اما من داشتم می رفتم

to say i'm not on on wednesday so during july there are some slight changes don't let mr

برای گفتن اینکه من در چهارشنبه نیستم، بنابراین در طول ماه جولای تغییرات جزئی وجود دارد، اجازه ندهید آقای

steve confuse you i'm not with you on wednesday because now lots of people will join me on

استیو شما را گیج کند، من در چهارشنبه با شما نیستم، زیرا اکنون افراد زیادی در روز چهارشنبه به من خواهند پیوست و

wednesday waiting for me to be live i'm not live on wednesday during july but there are

منتظرند تا من زنده باشم. من در روز چهارشنبه در ماه جولای زندگی نمی‌کنم، اما

some lovely new video lessons going on from monday to friday so lots of new things appearing

تعدادی n دوست داشتنی وجود دارد دروس ویدیویی او از دوشنبه تا جمعه ادامه دارد، بنابراین چیزهای جدید زیادی ظاهر می شود،

but of course i will be back with you next sunday with mr steve every sunday can you

اما مطمئناً من یکشنبه آینده با آقای استیو هر یکشنبه با شما بازخواهم گشت، آیا

just do something very quickly can you just say hello to emaim hey

می توانید خیلی سریع کاری انجام دهید، می توانید فقط به ایمیل ایمیل سلام بگویید سلام

nice to see you here today amaim apparently you are watching at the moment and can i say

خوشحالم که شما را می بینم امروز اینجا amaim ظاهراً شما در حال تماشا هستید و می‌توانم

a big special hello emaim to you from mr duncan and mr steve mr steve as well thank you for

یک سلام ویژه بزرگ به شما بگویم از طرف آقای دانکن و آقای استیو آقای استیو همچنین از اینکه

joining me today and joining mr steve

امروز به من ملحق شدید و به آقای استیو پیوستید متشکرم.

also the sun is out the sun has come out it's lovely now behind us we've got guttering problems

خیلی دوست داشتنی است حالا پشت سر ما مشکلات ناودانی داریم

mr duncan okay so we don't have time to talk about the the leak next time maybe outside

آقای دانکن خب، پس وقت نداریم در مورد نشت دفعه بعد صحبت کنیم، شاید

disdain there's a good word marietta says uses the word disdain disdain you have disdain

یک نفرت بیرونی کلمه خوبی وجود دارد که ماریتا می گوید از کلمه تحقیر شما استفاده می کند شما دارای تحقیر

it's it's a sort of almost revulsion yes or you look down on someone for something they

است. یک جورهایی تقریباً نفرت انگیز است بله یا به کسی به خاطر کاری که

did you have disdain it's a great word by the way it's one of the best here we go then

انجام داده است از تحقیر نگاه می کنید. شما از آن بیزار هستید این یک کلمه عالی است به هر حال یکی از بهترین هاست که اینجا می رویم پس

it's time to play the sentence game all of today's sentences steve are connected to embarrassment

وقت آن است که بازی جملات را انجام دهیم تمام جملات امروزی استیو به خجالت مرتبط است

you're right it's all about embarrassment today feeling embarrassed and shamed

شما درست است همه چیز در مورد خجالت است امروز احساس خجالت و شرمندگی

it's time to play the sentence game with mr steve and mr duncan and here we are we're

وقت آن است که بازی جمله را با آقای استیو و آقای دانکن انجام دهیم و اینجا هستیم که

back for another 20 minutes so we have plenty of time to play at least three rounds of the

برای 20 دقیقه دیگر برگشتیم بنابراین زمان زیادی برای بازی حداقل سه راند داریم.

sentence game very simple very easy nothing too difficult all you have to do is guess

بازی جملاتی بسیار ساده خیلی آسان هیچ چیز خیلی سختی تنها کاری که باید انجام دهید این است

the words that are missing and all of today's words are connected to being embarrassed they

که کلماتی را که گم شده اند حدس بزنید و همه کلمات امروزی به خجالت مرتبط

are embarrass words if you didn't spell the word embarrass correctly you would feel embarrassed

هستند، آنها کلمات شرم آور هستند اگر کلمه شرم را به درستی املا نمی کردید احساس خجالت می کردید.

yes and let's face it a lot of people do spell embarrass or embarrassed incorrectly double

بله و بپذیریم که بسیاری از افراد به اشتباه املای خجالت می‌کشند یا خجالت می‌کشند دو برابر

r and double s yes quite unusual spelling think of a bar and think of a an ras or ass

r و دو s بله املای کاملاً غیرمعمول فکر می‌کنم به یک نوار و به یک ras یا الاغ فکر می‌کنم،

so it's bar with two r's and ass with two s's you're not going to forget about ass are

بنابراین میله‌ای با دو R و الاغ است با دو حرف شما فراموش نمی کنی الاغ

you mr duncan m bar with two r's and ass with two s's that's how you spell embarrass very

هستی آقای دانکن م بار با دو حرف و الاغ با دو حرف خجالت می کشی خیلی

nice here we go then here's the first sentence game today all you have to do is tell me what

خوب اینجا می رویم پس اینجا اولین بازی جمله امروز است تنها کاری که باید انجام دهید این است که به من بگویید

the missing words are i've made them easier after last week steve was very angry even

کلمات از دست رفته چیست من بعد از اینکه هفته گذشته استیو خیلی عصبانی بود، آنها را راحت تر

i've got that already steve was well make your mind up i normally don't get them last

کردم، حتی من متوجه شدم که استیو خوب بود، تصمیم خود را بگیرید، من معمولاً آنها را نمی فهمم

week you were criticizing me for making them too difficult and now you're criticizing me

هفته گذشته، شما از من انتقاد می کردید که آنها را خیلی سخت کرده ام و اکنون از من انتقاد می کنید.

for making them too easy i can't win i can't win well i mean we you know we want to be

برای آسان کردن آنها من نمی توانم برنده شوم من نمی توانم به خوبی برنده شوم منظورم این است که ما می دانیم که می خواهیم

able to involve everybody in the sentence game so we have three missing words beginning

بتوانیم همه را در بازی جمله دخالت دهیم، بنابراین سه کلمه از دست رفته داریم که

with s p and n and you can see next to each letter there is the number of letters that

با s p و n شروع می شوند و می توانید در کنار هر حرف تعداد حروفی است که

each word has i explained that rather well right okay what we are waiting for now are

هر کلمه دارد توضیح دادم که خیلی خوب درست است، چیزی که اکنون منتظر آن هستیم

some answers some correct answers hopefully well maura's got at least two words right

چند پاسخ است، برخی پاسخ های صحیح امیدوارم خوب maura حداقل دو کلمه را در

there but i don't think the first word is correct maura if you shove somebody up at

آنجا داشته باشد، اما فکر نمی کنم کلمه اول باشد. درست است ماورا اگر در یک مهمانی کسی را هل دهید

a party that could have all sorts of uh connotations you never want to shove anyone anywhere you

که می تواند انواع و اقسام معانی اوه را داشته باشد، هرگز نمی خواهید کسی را به جایی

might push someone around you might push someone you shove them but it's not it's not that

هل دهید، ممکن است کسی را به اطراف خود هل دهید، ممکن است کسی را هل دهید که او را هل دهید، اما اینطور نیست،

uh well yes olga has suggested seduce oh um but you that wouldn't be correct use of english

خب بله، اولگا پیشنهاد کرده است. اغوا کردن اوه ام اما شما که w درست نیست استفاده از انگلیسی

yes you don't seduce a person up no you just seduce somebody it means you give them your

بله شما کسی را اغوا نمی کنید نه فقط یک نفر را اغوا می کنید به این معنی است که چشم سکسی خود را به او می دهید و

sexy eye you say hey hey come here oh you're nice hi hi there you give them a little a

می گویید هی هی بیا اینجا اوه تو خوب هستی سلام سلام کمی به او می دهی

little wink yeah come on come on come on how you doing yeah yes you can't again the these

چشمک کوچولو آره بیا بیا ببین چطوری کار میکنی آره بله دوباره نمیتونی اینها

are words that fit uh shamed fits as well but you don't say somebody shamed you we don't

کلماتی هستند که مناسب هستند اوه شرمنده هم مناسب است اما تو نمی گویی که کسی شرمنده است ما نمی

say he shamed me up uh that wouldn't be correct use of english he shamed me or she shamed

گوییم او مرا شرمنده کرد اوه استفاده از انگلیسی درست نیست، او مرا شرمنده کرد یا او

me at the party it could be so you'd need to take out the word up in there if you took

در مهمانی شرمنده ام کرد، این می تواند باشد، بنابراین شما باید کلمه را در آنجا

out the word up you could use the word seduce and shamed and shoved yes but we're not talking

بیرون بیاورید، اگر کلمه بالا را خارج کردید، می توانید از کلمه اغوا و شرمنده استفاده کنید و بله، اما ما در

about that we are talking about something that is connected to embarrassment so if you

مورد چیزی صحبت نمی کنیم که به خجالت مرتبط است، بنابراین اگر

embarrass someone you embarrass a person it means you do something you do something to

کسی را شرمنده می کنید، یک نفر را شرمنده می کنید، به این معنی است که شما کاری انجام می دهید که با او کاری انجام می

them i think victoria has come up with the correct word i think fits grammatically well

دهید، فکر می کنم ویکتوریا کلمه درستی را به کار برده است. think از نظر گرامری به خوبی

with that sentence tomic also shamed atomic well that doesn't quite fit does it you don't

با آن جمله مطابقت دارد tomic همچنین شرمنده اتمی خوب است که کاملاً مناسب نیست

he shamed me up no that's what i was just saying weren't you listening mr dylan i was

او من را شرمنده کرد نه این چیزی بود که من فقط می گفتم آیا شما گوش نمی دادید آقای دیلان من داشتم

listening you should feel embarrassed i was just saying that tomic was one of the guesses

گوش می دادم شما باید خجالت بکشید من فقط می گفتم که تومیک یکی از حدس هایی بود که

shamed victoria victoria oh i think victoria is has got all three yes you see maura gave

ویکتوریا ویکتوریا شرمنده است اوه فکر می کنم ویکتوریا دارد هر سه را گرفتم بله، می بینید که مائورا

us the maybe the last two words correctly yes uh and thus helped other people to give

شاید دو کلمه آخر را به درستی به ما گفت بله اوه و بنابراین به دیگران کمک کرد تا

suggestions so as i as i always say it's a joint thing everyone works together everyone

پیشنهادات خود را ارائه کنند، بنابراین همانطور که همیشه می گویم این یک کار مشترک است که همه با هم کار می کنند همه

we're like a big team helping each other out yes you can't say the phrase shamed me up

ما مانند یک تیم بزرگ هستیم که به هر یک کمک می کنیم دیگر بله، شما نمی توانید بگویید که عبارت shamed me up

is not correct grammatical english no so shall we have the answer if you leave out the left

صحیح نیست دستور زبان انگلیسی نه، بنابراین اگر

out the word up it would be correctly written here's the answer i think i think matt hancock

کلمه بالا را کنار بگذارید، باید پاسخ را داشته باشیم، در اینجا به درستی نوشته می شود، پاسخ من فکر می کنم مت هنکاک

is still with us i don't know why well that's well he it should be shameful but i don't

است. هنوز با ما نیست من نمی دانم چرا خوب است او باید شرم آور باشد اما من فکر نمی

think he is um i think his wife i think he's separated from his wife now hasn't he and

کنم او اوم باشد فکر می کنم همسرش فکر می کنم او اکنون از همسرش جدا شده است نه او و

not the only party member uh who has uh separated from his wife this week in our current government

نه تنها عضو حزب. او این هفته در دولت فعلی ما از همسرش جدا شده است

cabinet i don't know what it is about politicians and relationships they always seem to to be

بینه من نمی دانم سیاستمداران و روابط چیست که آنها همیشه

very strained and difficult i keep saying you can't use the phrase he shamed me up well

بسیار پرتنش و دشوار به نظر می رسند. مدام می گویم که نمی توانید از عبارتی که او مرا شرمنده کرد به خوبی استفاده کنید،

maybe you know in modern sort of street talk maybe in you know modern street talk by young

شاید در نوع مدرن صحبت های خیابانی شاید در شما بدانید صحبت های مدرن خیابانی توسط جوانان

people you can maybe you can use that maybe i'm wrong shame but i think if you wrote that

را بدانید، شاید بتوانید استفاده کنید که شاید اشتباه می کنم شرمنده، اما فکر می کنم اگر بنویسید که

in an english exam you would be marked down he shamed me up yeah me what maybe you know

در یک امتحان انگلیسی علامت گذاری می شوید، او مرا شرمنده کرد، بله، شاید شما چه

kind of the guys and gals on the street you know the young set the young people a lot

بچه ها را می شناسید و دختران در خیابان شما می دانید که جوان ها جوانان را بسیار

younger than us maybe they're saying he shamed me up maybe hello fellow young people maybe

کوچکتر از ما می دانند، شاید آنها می گویند که او مرا شرمنده کرده است، شاید سلام به هموطنان جوان،

that is used in the school playground okay steve you've again you're right wrong rather

شاید در زمین بازی مدرسه استفاده می شود، خوب استیو شما دوباره درست می گویید اشتباه است

or both

یا هر دو

here we go olga says here's the answer steve holger says that i've made her embarrassed

اینجا می رویم اولگا می گوید این پاسخ استیو هولگر می گوید که من او را خجالت زده کردم

by why maybe you can seduce somebody up you know if you're oh you you don't seduce up

که چرا ممکن است بتوانی کسی را اغوا کنی

i know but i'm just saying in sort of modern street talk yes are all the young people maybe

. فقط در یک نوع صحبت های خیابانی مدرن گفتن بله همه جوانان هستند که شاید

you said maybe you can yeah show up is a as a phrasal verb yes so he showed me up at the

شما گفتید ممکن است be you can yeah show up به عنوان یک فعل عبارتی بله است، بنابراین او با اخلاق بدش مرا در مهمانی نشان داد،

party with his bad manners so if you show up someone it means you create embarrassment

بنابراین اگر به کسی ظاهر شوید به این معنی است که

for them you are doing something that is embarrassing you show up that person or of course you can

برای او خجالت آور هستید، دارید کاری انجام می دهید که خجالت آور است ، آن شخص را نشان می دهید. یا البته می توانید

show yourself up so to show up yourself is to embarrass yourself if you show somebody

خودتان را نشان دهید، بنابراین اگر خودتان را نشان دهید خجالت زده شدن است اگر کسی را نشان

up yes he showed me up so people could people were then looking at you and you felt embarrassed

دادید بله او من را نشان داد تا مردم بتوانند در آن زمان به شما نگاه کنند و شما

because of somebody else's behaviour yes so that's that one so you went with your husband

به خاطر رفتار دیگری احساس خجالت کنید، بله، این همان یکی است. پس با شوهرت رفتی

maybe he got drunk at the party and was embarrassing himself in front of everybody and it showed

شاید او در مهمانی مست شده و جلوی همه خودش را خجالت می‌کشد و این

you up because you saw yourself as as this certain type of person and suddenly your husband

تو را نشان می‌دهد چون خودت را شبیه این آدم‌ها می‌دیدی و ناگهان

made you look bad in front of all your friends showed you up maybe you you maybe you have

شوهرت تو را در مقابل همه آدم‌ها بد جلوه می‌دهد. دوستان شما را نشان دادند، شاید شما شاید شما

a wee-wee over the the dinner table whilst everyone's sitting down for their for their

روی میز شام یکم می خورید در حالی که همه به خاطر خاکستری احمقانه خود می نشینند

folly gray so all of the words like shamed and uh and uh seduced and shoved could be

تا همه کلماتی مانند شرمنده و اوه و اوه اغوا شده و هل داده شده می

of could have been used if you took the word up out of that again if only unless you're

تواند باشد. اگر دوباره کلمه را از آن حذف کنید استفاده شده است، مگر اینکه

i don't know 16 and on the street you're saying no he shoved me up at the past

شما 16 ساله نباشید و در خیابان بگویید نه، او در گذشته من را هل داد،

no one's saying that here's another one steve hope i made that clear clear i'm not sure

کسی نمی گوید که اینجا یکی دیگر استیو امید من این را روشن کرد، مطمئن

it was clear for a while and then he carried on talking and then you you completely made

نیستم که برای مدتی واضح بود و بعد او به صحبت کردن ادامه داد و بعد تو

it all like mud again

کاملاً همه چیز را مثل گل و لای ساختی.

here we go so we have three missing words i something there's something to open up something

me at that moment

در آن لحظه

interesting let's see if teamwork gets it again embarrassment phrases connected to embarrassment

جالب است بیایید ببینیم که آیا کار تیمی دوباره آن را دریافت می کند یا خیر عبارات خجالت مرتبط با شرمندگی خجالت زده

being embarrassed well well louis if uh louis said that i thought the meaning of show up

بودن خوب لوئیس اگر اوه لوئیس گفت که من فکر می کردم معنی حضور داشتن

it was to arrive late oh yes well to show up is just to arrive yes if you just say i

این است که دیر رسیدن است آه بله خوب برای نشان دادن فقط رسیدن است بله اگر شما فقط می گویید

showed up at the party he showed up at the party that means that they've arrived but

من در مهمانی حاضر شدم او در مهمانی حاضر شد، به این معنی که آنها آمده اند، اما

if you say somebody showed you up it's a subtle subtly different way somebody showed you up

اگر می گویید کسی شما را نشان داده است، این یک روش کاملاً متفاوت است که کسی شما را نشان داده است، به

it means you were embarrassed because of something that they did so yes you are right uh so if

این معنی است که شما به خاطر چیزی که آنها به شما نشان داده اند خجالت زده اید. این کار را کرد بله حق با شماست بنابراین اگر

you yes all you've got to do is put me me in between showing up how many times are you

شما بله، تنها کاری که باید انجام دهید این است که من را در بین حضور چند بار

going to explain this we're on the next one steve okay well i know i'm just you know yes

توضیح دهید که ما در مرحله بعدی هستیم استیو، خوب من می دانم، فقط شما می دانم

i something there's something to open up something me at that moment

بله، چیزی وجود دارد چیزی برای باز کردن چیزی من در آن لحظه

embarrass embarrass a person

شرمنده شرمنده کردن یک نفر

all right looks like maura has

کاملاً خوب به نظر می رسد مائورا

no one of one of those words is incorrect but we have victoria victoria has got it right

هیچ یک از این کلمات نادرست است اما ما داریم ویکتوریا ویکتوریا درست

victoria well done ah right yes so this is something you might feel if you yourself is

انجام داد ویکتوریا خوب انجام داد آه درست بله بنابراین این چیزی است که ممکن است احساس کنید اگر خودت

embarrassed so the feeling of embarrassment you might wish for something to happen something

خجالت می کشی پس احساس خجالت می کنی ممکن است آرزو کنی اتفاقی بیفتد

that won't happen but you want it to happen because you want to vanish you want to disappear

که اتفاقی نمی افتد اما می خواهی اتفاق بیفتد چون می خواهی ناپدید شوی می خواهی ناپدید شوی

so here is the answer to this one that was a quick one wasn't it it wasn't victoria has

پس جواب این یکی است که سریع بود یکی نبود ویکتوریا

got it grammatically correct and vitas as well yes yep well done time's up

از نظر گرامری درست است و ویتا همچنین بله خوب انجام دادید زمان تمام شد

and the time is up mr matt hancock time is definitely up for him he'll be back so here

و زمان تمام شد آقای مت هنکاک زمان قطعاً برای او تمام شده است او برمی گردد، بنابراین

is the answer to this particular sentence game bing oh i wanted the ground to open up

پاسخ به اینجاست. این جمله خاص بازی بینگ اوه می خواستم زمین به

under me at that moment so the feeling of embarrassment you can you can express it in

در آن لحظه در زیر من باز شو تا بتوانی احساس خجالت را

some very interesting ways and this is one of them i wanted the ground to open up under

به روش های بسیار جالب بیان کنی و این یکی از آنهاست که می خواستم

me at that moment it means you want to vanish you want to disappear so imagine suddenly

در آن لحظه زمین زیر من باز شود، یعنی می خواهی ناپدید شوی می خواهی ناپدید شدن را تصور کنید

disappearing into a hole in the ground because then no one can see you so it's a great it's

ناگهان در یک سوراخ در زمین ناپدید شوید زیرا در آن صورت هیچکس نمی تواند شما را ببیند بنابراین عالی است

a great expression and you will hear this a lot used or used a lot in english i wanted

این یک عبارت عالی است و خواهید شنید که در انگلیسی زیاد استفاده می شود یا زیاد استفاده می شود من می

the ground to open up under me you just wanted to disappear and nobody could see you anymore

خواستم زمین زیر من باز شود. فقط می خواستم ناپدید شوم و دیگر هیچ کس نتواند تو را ببیند

yes because of my embarrassment very embarrassment olga says we have the same phrase in russia

بله به خاطر شرمندگی من خیلی شرمنده اولگا می گوید ما در روسیه همین عبارت را

oh that's interesting yeah if i had a hole to jump in i would i like that that's very

داریم اوه جالب است بله اگر من سوراخی برای پریدن داشتم دوست داشتم که خیلی

good here's the final one we have time for one more sentence game before we go it's gone

خوب است اینجا آخرین مورد است قبل از رفتن ما برای یک بازی جمله دیگر وقت داریم،

fast i have to be honest we have something different by the way today to eat i was going

سریع تمام شد، باید صادقانه بگویم که امروز چیز متفاوتی برای خوردن داریم، می

to mention that yes we have so yes well you can you can still mention it in a few moments

خواستم بگویم که بله، ما داریم، بله خوب، شما هنوز هم می توانید آن را در یک چند لحظه

so we have something different no tea cakes something better than that victoria says in

پس داریم چیزی متفاوت است بدون کیک چای، چیزی بهتر از آن چیزی که ویکتوریا می گوید در

spain they have also have i won't pronounce that

اسپانیا آنها نیز دارند، من آن را تلفظ نمی

try game tia i won't even attempt to pronounce that tiara but it's uh it looks like it's

کنم بازی tia را امتحان کنم، حتی سعی نمی کنم آن تیارا را تلفظ کنم، اما به نظر می رسد که

the similar phrase to i wish the ground would just open up you're embarrassed you've done

این عبارت شبیه به آرزو است. زمین فقط باز می‌شود، خجالت می‌کشی

something made a terrible speech um and you just want to disappear from view trigame tiara

کاری انجام داده‌ای که یک سخنرانی وحشتناک را به همراه داشت و فقط می‌خواهی از دید سه‌بازی ناپدید شوی

and in italian as well is that good it's my that's quite good here's the final one steve

و به زبان ایتالیایی نیز این است که خیلی خوب است، خیلی خوب است.

before we go i have never something so something in all my something first one to get it gets

برو من هرگز چیزی ندارم، بنابراین چیزی در همه چیز من چیزی نیست که اول آن را بگیرم

a kiss from mr steve so i'm sorry about that and

بوسه ای از آقای استیو می گیرد، بنابراین برای آن متاسفم و

the second prize the second prize is two kisses from mr steve i don't know what it is how

جایزه دوم، جایزه دوم دو بوسه از آقای استیو است، من نمی دانم چیست؟ چگونه

can i know what that is strange sound coming from oh i think i think somebody next door

می توانم بفهمم که صدای عجیبی که از چه چیزی می آید، اوه، فکر می کنم یکی از همسایه

is okay decorating okay steve good that's we we need that information so i have never

ها خوب است تزئین کند، خوب استیو خوب است، ما به آن اطلاعات نیاز داریم، بنابراین من هرگز

something so something in all my life oh i see who was first well i i think there were

در تمام زندگی ام چیزی به این اندازه ندارم، اوه می بینم چه کسی اولین بار خوب بود. فکر کن

two people at exactly the same time because at 1554 maura and valentina okay that's very

دقیقا دو نفر بودند در همان زمان چون در 1554 ماورا و والنتینا بسیار

precise um both put answers down within seconds of each other

دقیق است، امم هر دو پاسخ ها را در عرض چند ثانیه از یکدیگر

so it would have been embarrassing for me i think and maybe also for tomic if tomic

می نویسند، بنابراین فکر می کنم برای من شرم آور بود و شاید برای تومیک نیز اگر تومیک

had got it right because that i'm going to have to to give a kiss to the person that

درست متوجه شده بود، زیرا من هستم باید به کسی

got it you know maybe would tommy be embarrassed to get a kiss from me i think so maybe i would

که آن را دریافت کرده بوسه بدهم، می‌دانی

be embarrassed no i wouldn't be embarrassed um so actually technically i i'm expecting

که شاید تامی خجالت می‌کشد که از من بوسیده انتظار

some some letters from someone's lawyer is that correct mr duncan let's see very quickly

چند نامه از وکیل کسی این است که آقای دانکن درست است، اجازه دهید خیلی سریع ببینیم

before i start blowing kisses to people and then if i if it's not right and i blow the

قبل از اینکه من شروع به بوسه زدن برای مردم کنم و سپس اگر درست نیست و بوسه ها را می زنم،

kisses one person okay we have we have yes we have quite a few don't we coming through

یک نفر خوب است، ما داریم، بله ، تعداد زیادی دان داریم. ما از راه می رسیم

i would be embarrassed so we have uh miura miura valentina who came in at exactly the

، خجالت می کشم، بنابراین ما میورا میورا والنتینا داریم که دقیقاً در

same time yes so that's good uh and tomic a minute later yes but probably wasn't looking

همان زمان وارد شد، بله، خوب است، اوه و تومیک یک دقیقه بعد، بله، اما احتمالاً به

at the live chat so hmm i'm just going to go on mr duncan what's the answer olga says

چت زنده نگاه نمی کرد، بنابراین من هستم فقط می‌روم آقای دانکن، جواب چیست؟ الگا

i want a kiss from mr steve you you you can't you fortunately for you you can't smell this

میگه من یه بوسه از آقای استیو میخوام تو نمیتونی خوشبختانه برای تو نمیتونی بوی این

video

ویدیو رو

let's just see if you could you'd realize mr duncan hasn't had a bath for 10 years that's

حس کنی، فقط ببینم میتونستی متوجه بشی که آقای دانکن 10 سال حمام نکرده

nice come on there mr duncan where's matt hancock i have the fluff in my belly button

خیلی خوبه در آنجا، آقای دانکن، مت هنکاک کجاست، من کرکی در نافم دارم

to prove it

تا ثابت کنم

what matt hancock that's if if ever there was a a name that was unfortunate he has a

که چه هنکاک متی است، اگر تا به حال نامی وجود داشته باشد که مایه تاسف باشد، او یک

very unfortunate name i think so yes the we have the answer coming up now i have never

نام بسیار تاسف بار داشته باشد، فکر می کنم بله، اکنون پاسخ آن را داریم من هرگز

felt so humiliated in all my life tamora to valentina to tomex yes you're not supposed

در تمام عمرم تا این حد تحقیر نشده ام تامورا به والنتینا تا تومکس بله، تو قرار نیست این

to do that by the way to jimmy you're not allowed to blow kisses to olga to everyone

کار را انجام دهی، به هر حال جیمی، تو اجازه نداری اولگا را با همه بوسه بزنی

they're probably all being sick yes you're supposed to be socially distancing including

، احتمالاً همه مریض هستند، بله تو " قرار است از نظر اجتماعی فاصله بگیرد، از

including through the internet you see as well the internet you're not allowed to blow

جمله از طریق اینترنت که می بینید و همچنین اینترنت شما مجاز به بوسه زدن

kisses even through the internet i'm not sure about a lot of comments there we go victoria

حتی از طریق اینترنت نیستید، من در مورد بسیاری از نظرات مطمئن نیستم.

you've had the kiss uh so has everyone uh so yes the kiss of death

اوه همه همینطور اوه پس بله بوسه مرگ

oh uh thomas says i will take a kiss from you mr steve even though i'm far from pedro's

آه اوه توماس میگه من میبرم یک بوسه از طرف شما آقای استیو با وجود اینکه من از فرم بدن پدرو فاصله زیادی دارم،

body shape well you know it's not all about the body the mind is important as well to

خوب می دانید که همه چیز به بدن مربوط نمی شود، ذهن نیز مهم است که

be honest with you i think most of us are far away from pedro's body shape i mean yes

با شما صادق باشم، فکر می کنم بیشتر ما از فرم بدن پدرو فاصله زیادی داریم. بله

even even geographically a long way away yes the mind is important but you know let's not

حتی از نظر جغرافیایی خیلی دورتر بله ذهن مهم است، اما می دانید که اجازه دهید

go into that always end on a strong joke

همیشه با یک شوخی قوی به آن پایان ندهیم.

i'm always prepared to to blow kisses to anyone certain individuals may even when he's out

in the street he gets some very strange looks when he's blowing kisses to strangers yes

چند قیافه خیلی عجیب و غریب وقتی در حال بوسه زدن به غریبه ها است، بله،

so it's not tea and tea cakes today mr duncan well done to everyone who got that right by

پس امروز کیک چای و چای نیست، آقای دانکن به همه کسانی که این را درست فهمیده اند، خوشا به حال، به هر

the way no tea cake today no tea cake because we've gone off them a bit yes okay uh when

حال امروز کیک چای نیست، کیک چای نیست، زیرا ما کمی آنها را کنار گذاشته ایم، بله خوب است. وقتی

you've gone off something it means you don't like it as much as you did before uh baked

چیزی را رها کردید به این معنی است که آن را به اندازه قبل از پختن کیک لیمویی دوست ندارید،

a lemon drizzle cake so so steve went to his mum's yesterday to get a hug and a kiss and

بنابراین استیو دیروز به خانه مادرش رفت تا یک بغل،

a little cuddle as well very nice but also steve's mum made a delicious lemon drizzle

یک بوس و همچنین کمی نوازش کند. خوب اما مادر استیو یک کیک خوشمزه با لیمو درست کرد

cake which was a surprise to me so it's a sponge cake and with with sort of lemon essence

که یک کیک بود برای من تعجب آور است، بنابراین این یک کیک اسفنجی است و با نوعی آب لیمو جوهر

lemon juice on the top and it's a popular cake here in the uk if you go to a a café

لیمو در بالا و یک کیک محبوب در اینجا در بریتانیا است، اگر به یک کافه بروید

and you want a piece of cake you will most of the time find lemon drizzle cake as one

و یک تکه کیک بخواهید، بیشتر اوقات لیمو را پیدا خواهید کرد. کیک قطره چکانی به عنوان یکی

of the alternatives was one of the uh choices that you would have along with victoria sponge

از گزینه های جایگزین یکی از انتخاب های اوهی بود که همراه با اسفنج ویکتوریا

and cherry cake lemon drizzle i thought you're going to go through the whole menu then no

و کیک گیلاس چکاندن لیمو می داشتید، فکر کردم می خواهید کل منو را مرور کنید،

olga my mother isn't with me she's back home which is about 80 miles from here 100 kilometers

نه اولگا مادرم با من نیست، او برگشته است. خانه ای که حدود 80 مایل از اینجا فاصله دارد و 100 کیلومتر

away that's what you call a buffer zone yes oh christine has given us a kiss back oh thank

دورتر است، این همان چیزی است که شما به آن منطقه حائل می گویید بله کریستین به ما یک بوسه داده است اوه متشکرم خیلی از

you thank you very much it's nice to get a kiss back so yes so we're having a slice of

شما متشکرم خوب است که یک بوسه را پس بگیرید پس بله پس ما در حال گرفتن یک قطعه هستیم از

my mother's lemon drizzle cake although to be fair we did have a slice each last night

کیک لیموی مادرم، اگر چه انصافاً ما هر شب دیشب

when i returned it was very nice so we're going to finish that with a cup of tea uh

وقتی برگشتم یک تکه داشتیم، خیلی خوب بود، بنابراین با یک فنجان چای

i must be the first time in five years that we've not ended the live stream saying that

، باید اولین بار در پنج سال گذشته باشم که ما استریم زنده را به پایان نرسانده‌ایم

we're going to have a tea cake well sometimes it's a hot crust bun hot cross bun this is

که می‌خواهیم یک کیک چای بخوریم این یک نان کراس داغ است، این

my mother's home baked cake you know my mother bakes cakes and she takes them to her hairdressers

کیک پخته شده خانگی مادر من است، می دانید که مادر من کیک می پزد و آنها را به آرایشگاه

she bakes in a lemon drizzle cake and they don't charge you for having a haircut okay

هایش می برد و در کیک لیمویی می پزد و آنها برای کوتاه کردن مو از شما هزینه ای دریافت نمی کنند،

so if you want if you want to get something free in life make a lemon drizzle cake and

پس اگر می‌خواهید اگر می‌خواهید در زندگی چیزی رایگان دریافت کنید، یک کیک با لیمو درست

and use it to to to bribe or blackmail someone i would like to take a photo rosa of the lemon

کنید و از آن برای رشوه دادن یا باج‌گیری از کسی استفاده کنید، می‌خواهم از کیک لیمویی عکس روزا بگیرم،

drizzle cake unfortunately there's only a very small piece of it left because we ate

متأسفانه فقط یک تکه کوچک از آن باقی مانده است. چون ما

most of it last night so unfortunately so but if you look at lemon drizzle cake it's

دیشب بیشتر آن را خوردیم، متأسفانه بنابراین، اما اگر به کیک لیمویی نگاه کنید،

a sort of oblong shaped cake with lemon on it's delicious um but if you don't like lemon

یک کیک مستطیلی شکل با لیمو روی آن بسیار خوشمزه است، اما اگر لیمو

you won't like it okay i can't believe that this is almost like a lecture yes maybe maybe

دوست ندارید، آن را دوست نخواهید داشت، خوب می توانم. باور نکنید که این تقریباً مانند یک سخنرانی است بله شاید

i'll make one and show you next week we will be asking questions in your exam that's coming

من یکی را درست کنم و هفته آینده به شما نشان دهم که در امتحان شما سؤالاتی خواهیم پرسید که

up soon about lemon drizzle cakes sergio's having a cup of tea and a bit of vodka good

به زودی در مورد کیک های لیموی لیمویی سروجیو یک فنجان چای و کمی ودکا می پرسد.

i think i might be i'd like some as well right drizzle that is correct olga that is how you

من فکر می کنم من ممکن است من می خواهم مقداری و همچنین درست نم نم نم باران که من درست است olga اینطوری می‌گویید

spell drizzle yes drizzle it just means go on yes oh no it's okay a drizzle a little

drizzle yes drizzle آن فقط به این معنی است که ادامه دهید بله اوه نه اشکالی ندارد کمی نم نم نم نم باران

bit it's a liquid it's you just you're putting a little bit of liquid on something in this

کمی مایع است فقط شما دارید کمی مایع روی چیزی می‌ریزید در این

case lemon lemon juice so something that's falling sparingly like rain can drizzle so

مورد آب لیمو چیزی که به شدت در حال باریدن است مانند باران می‌بارد، بنابراین

this morning this morning we had lots of drizzle outside the window do you want to go steve

امروز صبح امروز صبح بیرون از پنجره نم نم باران زیادی داشتیم، آیا می‌خواهی بروی استیو

i will i shall go and put the kettle on lovely just lovely to see you all today it's lovely

، من می‌روم و کتری را روی دوست‌داشتنی می‌گذارم، دوست‌داشتنی است امروز همه شما را ببینم.

to have your company and see you all next week next week we are back next sunday and

شرکت کنید و همه شما را هفته آینده می بینیم، یکشنبه آینده برمی گردیم

of course during the week don't forget also we have some special lessons some videos that

و البته در طول هفته فراموش نکنید همچنین ما چند درس ویژه چند ویدیو

i'm making during the week so i won't be here on wednesday but i will be with you next sunday

داریم که در طول هفته می سازم بنابراین چهارشنبه اینجا نیستم اما من یکشنبه آینده با شما خواهم بود

and this is happening just during july thank you mr steve thank you see you next week bye

و این دقیقاً در ماه جولای اتفاق می افتد. متشکرم آقای استیو متشکرم هفته آینده شما را می بینم خداحافظ

and he has gone look at the clouds in the sky they look they look almost angry if i

و او رفته است به ابرهای آسمان نگاه کند

had to describe those clouds i would say that those clouds are a little bit angry that is

. می گویند که آن ابرها کمی عصبانی هستند این

almost it from me for today

تقریباً از من است برای

it's almost time to say goodbye i hope you've enjoyed the show i'm back next sunday don't

امروز تقریباً وقت خداحافظی است، امیدوارم از نمایش لذت برده باشید من یکشنبه آینده برگشتم

forget to give me a lovely like as well please give me a like if you like this please give

فراموش نکنید که یک لایک دوست داشتنی به من بدهید لطفاً اگر این را دوست دارید به من لایک کنید

me a lovely thumbs up as you can see from my hat give me a lovely like and then youtube

لطفاً از کلاه من به من تشکر کنید. یک لایک دوست داشتنی به من بدهید و سپس

will post this live stream everywhere

یوتیوب این پخش زنده را تقریباً در همه جا ارسال خواهد کرد.

almost everywhere thank you for your company it's been a good one a long one two hours

ممنون از همراهی

i've been here and i will be with you next sunday for another two hours of english addict

شما. و من یکشنبه آینده برای دو ساعت دیگر سرگرمی معتاد انگلیسی به صورت

fun live from england thank you very much for your company i hope you've enjoyed this

زنده از انگلیس با شما خواهم بود. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم، امیدوارم از این کار لذت برده

i hope it hasn't been too embarrassing i hope you didn't feel too much shame watching me

باشید، امیدوارم خیلی خجالت آور نبوده باشد، امیدوارم شما هم احساسی نداشته باشید خیلی شرمنده از

maybe maybe you are watching me in secret maybe you are not telling your friends or

تماشای من شاید شاید تو مخفیانه من را تماشا می کنی شاید به دوستان یا اقوام خود نمی گویید

relatives that you watch me because perhaps you would feel embarrassed if they found out

که مرا تماشا می کنی زیرا شاید اگر آنها متوجه شوند خجالت می کشی

and to be honest with you i wouldn't blame you i wouldn't blame you at all this is mr

و صادقانه بگویم من شما را سرزنش نمی کنم. اصلاً شما را سرزنش می کنم این آقای

duncan in the birthplace of english saying thanks for watching see you next sunday and

دانکن در زادگاه انگلیسی است که می گوید t ممنون از تماشای شما در یکشنبه آینده و

also during the week with my recorded lessons and of course until the next time we meet

همچنین در طول هفته با دروس ضبط شده من و البته تا دفعه بعدی که

here on youtube

در اینجا در یوتیوب ملاقات

keep that smile on your face wherever you go amongst the human race and of course

می کنیم، این لبخند را روی لبان خود نگه دارید، هر جا که در میان نژاد بشر می روید و البته

ta ta for now

تا تا تا فعلا