🥵 It’s Too hot for trousers!

They're okay.

اونا خوبن

They're just curious.

آنها فقط کنجکاو هستند.

That was interesting.

جالب بود.

Hi, everybody.

This is Mr.

سلام به همه.

این آقای

Duncan in England. Hello. Welcome.

دانکن در انگلیس است. سلام. خوش آمدی.

And as you can see, the cows are out at the back of the house.

و همانطور که می بینید ، گاوها در پشت خانه بیرون هستند.

I hope you can hear me okay.

امیدوارم خوب بشنوی

And I hope you can see me all right as well

و امیدوارم بتوانید من را به خوبی ببینید

is another lovely look.

، یک نگاه دوست داشتنی دیگر است.

The cows, we don't often see the cows,

گاوها، ما اغلب گاوها را نمی بینیم،

but when we do, it's always a nice surprise.

اما وقتی می بینیم، همیشه شگفت انگیز است.

Hello. Moo cows.

سلام. گاوهای مو.

Hello. More moo cows.

سلام. بیشتر گاوهای مو.

In fact, they're not all cows.

در واقع، همه آنها گاو نیستند.

Some of them are bulls

به هر حال برخی از آنها گاو نر هستند

anyway. Would you like to see me?

. ایا شما دوست داری من را ببینی؟

Okay, then.

باشه پس

I'm here somewhere.

من اینجام یه جایی

Hi, everybody.

سلام به همه.

This is Mr.

Duncan Ning

این آقای

دانکن نینگ است

and how are you today?

و شما امروز چطور هستید؟

Are you okay?

حالت خوبه؟

I hope so.

امیدوارم.

Are you feeling happy today? Yes.

آیا امروز احساس خوشبختی می کنید؟ آره.

We are back with one of our strange live street.

ما با یکی از خیابان های زنده عجیب خود برگشتیم.

I've just been into town and

من به تازگی وارد شهر شده ام و به

I rushed back because I wanted to do a live stream.

سرعت برگشتم زیرا می خواستم یک پخش زنده انجام دهم.

I was going to do one from the town centre.

قرار بود یکی از مرکز شهر را انجام دهم.

I was actually going to stand in the town square, but I forgot to take my phone.

در واقع می خواستم در میدان شهر بایستم، اما یادم رفت گوشی ام را بردارم.

Sometimes I can be very stupid, so that's what I did.

گاهی اوقات می توانم خیلی احمق باشم، پس این کاری است که کردم.

I forgot my phone.

گوشیمو فراموش کردم

So instead we are going to do a live stream here in my garden.

بنابراین در عوض ما می خواهیم یک استریم زنده اینجا در باغ من انجام دهیم.

Just a short one.

فقط یکم کوتاه

A short live stream.

پخش زنده کوتاه

Say hello to the apple tree.

به درخت سیب سلام کنید.

There are lots of apples on the apple tree at the moment.

در حال حاضر تعداد زیادی سیب روی درخت سیب وجود دارد.

Of course, here is my lovely gazebo

البته، اینجا آلاچیق دوست داشتنی من است

and you will also be able to see behind me

و شما همچنین می توانید مناظر زیبای بیرون را پشت سر من ببینید

the beautiful landscape outside.

.

Just one moment.

فقط یک لحظه.

Voila, whilst I set my camera up.

وویلا، در حالی که دوربینم را تنظیم کردم.

Hopefully that will

امیدوارم که به

work properly.

Oh, yes.

درستی کار کند.

آه بله.

It looks as if we're okay. Very nice.

به نظر می رسد که ما خوب هستیم. بسیار خوب.

Very nice indeed.

خیلی قشنگه واقعا

So here we are.

بنابراین ما اینجا هستیم.

They were back out in the garden and it is Friday.

آنها در باغ بودند و امروز جمعه است.

I don't normally do live streams on Friday, but today I am doing well

من معمولاً جمعه ها پخش زنده انجام نمی دهم، اما امروز حالم خوب است

because I felt like it.

زیرا این کار را دوست داشتم.

Of course I wasn't with you yesterday.

البته من دیروز با شما نبودم

I didn't do one yesterday because we had a lot going on. Mr.

من دیروز یکی را انجام ندادم چون اتفاقات زیادی داشتیم. آقای

Steve was doing his first performance

استیو دیشب اولین اجرای خود را انجام می داد

last night, so I had to do some things for him.

، بنابراین من مجبور شدم کارهایی را برای او انجام دهم.

I had to make his meal and take care of him before he left the house.

قبل از اینکه از خانه خارج شود باید غذایش را درست می کردم و از او مراقبت می کردم .

And to be honest with you,

و راستش را بخواهم،

I didn't have time to do a live stream yesterday,

دیروز وقت نداشتم استریم زنده انجام دهم،

but here we are anyway.

اما به هر حال ما اینجا هستیم.

Together. I hope you are okay. Just a short one.

با یکدیگر. امیدوارم حالتون خوب باشه فقط یکم کوتاه

So this is only going to be a short live stream.

بنابراین این فقط یک پخش زنده کوتاه خواهد بود.

Nothing too heavy, nothing too difficult.

هیچ چیز خیلی سنگین، هیچ چیز خیلی سخت نیست.

Just a lovely way to

فقط یک راه دوست داشتنی

to come towards the weekend.

برای آمدن به آخر هفته.

And of course, it's going to be a hot one.

و البته، داغ خواهد بود.

I'm not sure where you are, but here we are

من مطمئن نیستم شما کجا هستید، اما اینجا

going to have a hot weekend.

قرار است یک آخر هفته گرم داشته باشیم.

It is going to get very hot, I would say.

من می گویم هوا خیلی گرم می شود.

In fact, it is

در واقع

true to say true.

درست است که گفته شود.

Very true.

کاملا درسته.

In fact, to say that

در واقع می گویند که

it is too hot for trousers.

برای شلوار خیلی گرم است.

It is.

این است.

I should not be wearing my trousers today, but I am.

امروز نباید شلوارم را بپوشم، اما هستم.

I have my big, thick, heavy jeans

من امروز شلوار جین بزرگ، ضخیم و سنگینم

on today.

را پوشیده ام.

I should be wearing my shorts, but I'm not.

من باید شورتم را بپوشم، اما نیستم.

So at the moment I am boiling hot.

بنابراین در حال حاضر من داغ می جوشم.

It is hot anyway.

به هر حال هوا گرم است.

It is around 26 Celsius today,

امروز حدود 26 درجه سانتیگراد است،

but this weekend it is going to get very hot indeed because apparently

اما این آخر هفته واقعاً بسیار گرم

it's going to be in the thirties on Sunday, maybe 32 or three

خواهد شد زیرا ظاهراً یکشنبه در دهه 30 خواهد بود، شاید یکشنبه 32 یا 3

or even 35 on Sunday.

یا حتی 35 باشد.

And then next week, Monday or Tuesday,

و سپس هفته آینده، دوشنبه یا سه شنبه،

it might get as hot as 40 here in England.

ممکن است اینجا در انگلیس به 40 گرم برسد.

And people already are going crazy over it.

و مردم از قبل دیوانه شده اند.

They are saying it's too hot,

می گویند خیلی گرم است،

it's too hot, 40 degrees.

خیلی گرم است، 40 درجه.

It's it's too hot.

خیلی گرمه

The strange thing is

نکته عجیب این است که

I will share this with you.

من این را با شما به اشتراک خواهم گذاشت.

Now, the strange thing is a lot of people

حالا نکته عجیب این است که بسیاری از

go away on holiday at this time of year

مردم در این فصل از سال برای تعطیلات به آنجا می روند

and they will travel to places that are hot.

و به مکان های گرم سفر می کنند.

However, if they stay here

اما اگر اینجا بمانند

and the temperature is hot,

و هوا گرم باشد،

they will think it is a bad thing.

فکر می‌کنند چیز بدی است.

However, every year lots and lots of people travel abroad.

با این حال، هر ساله افراد زیادی به خارج از کشور سفر می کنند.

They will go to another country to enjoy the sun and the heat.

آنها برای لذت بردن از آفتاب و گرما به کشور دیگری خواهند رفت .

Isn't that strange?

این عجیب نیست؟

So I suppose it depends on your point of view.

بنابراین من فکر می کنم بستگی به دیدگاه شما دارد.

Of course, on a serious point.

البته در یک نکته جدی.

And I suppose we should be serious.

و من فکر می کنم ما باید جدی باشیم.

There are people who are vulnerable during this particular time.

افرادی هستند که در این زمان خاص آسیب پذیر هستند.

Elderly people, young people.

افراد مسن، جوانان.

So when it is hot, I suppose they will need

بنابراین وقتی هوا گرم است، فکر می کنم آنها به

extra care.

مراقبت بیشتری نیاز دارند.

There is an aeroplane going over but it is no ordinary aeroplane.

یک هواپیما از آن بالا می رود اما یک هواپیمای معمولی نیست.

It is a large RAAF

این یک ناو بزرگ RAAF است

carrier.

.

It's one of those big planes, the trucks

این یکی از آن هواپیماهای بزرگ است، کامیون‌ها

and the artillery can drive into the back of

و توپخانه‌ها می‌توانند به پشت

Wow, that's a big one,

واو بروند، این یک هواپیمای بزرگ،

very big one flying overhead at the moment.

بسیار بزرگ است که در حال حاضر بالای سرش پرواز می‌کند.

I always call that particular playing the Brize Norton bus

من همیشه آن را اتوبوس بریز نورتون می نامم

because it flies normally from Brize Norton,

زیرا به طور معمول از بریز نورتون پرواز می کند،

which is an airbase here in the UK.

که یک پایگاه هوایی در اینجا در بریتانیا است.

So hello everyone. Thanks for joining. I'm Duncan.

پس سلام به همه ممنون که به ما پیوستید. من دانکن هستم.

That's my name, by the way. Don't wear it out.

اتفاقا اسم من همینه آن را فرسوده نکن.

And I'm talking to you live from England.

و من از انگلیس به صورت زنده با شما صحبت می کنم.

Apparently on the live chat, we have a lot of people talking as well.

ظاهراً در چت زنده، ما افراد زیادی داریم که صحبت می کنند.

Chatting, which is always nice to see.

چت، که همیشه دیدن آن لذت بخش است.

Hello, Florence.

سلام فلورانس

Valentino, Saida.

والنتینو، سعیدا.

Hello, Saida.

سلام سعیده

Nicole, nice to see you as well.

نیکول، از دیدنت هم خوشحالم.

We. Claudia is here.

ما کلودیا اینجاست

Can Chan is also here.

کان چان هم اینجاست.

I have noticed that you are using my photograph on your profile.

من متوجه شده ام که شما از عکس من در پروفایل خود استفاده می کنید.

I've seen it.

من آن را دیده ام.

I suppose I should be flattered.

فکر می کنم باید چاپلوسی کنم.

I should be honoured by the fact

من باید با این واقعیت

that you want to have my photograph displayed on your YouTube profile.

که شما می خواهید عکس من در نمایه یوتیوب شما نمایش داده شود، افتخار می کنم.

Hello. Ahmed Beatriz is here as well.

سلام. احمد بئاتریز هم اینجاست.

We also have Juan. Juan Manuel.

خوان را هم داریم. خوان مانوئل.

What a lovely guard.

چه نگهبان دوست داشتنی

And thank you very much is very kind of you to say.

و بسیار سپاسگزارم.

It is looking very nice at the moment.

در حال حاضر بسیار زیبا به نظر می رسد.

I was talking to Steve the other day and I said to Steve,

روز پیش داشتم با استیو صحبت می کردم و به استیو گفتم

the garden has never looked so good.

، باغ هرگز به این خوبی به نظر نمی رسید.

I don't know why.

نمی دانم چرا.

This year everything looks perfect.

امسال همه چیز عالی به نظر می رسد.

And of course, Mr.

و البته آقای

Steve enjoyed that comment very much.

استیو از این اظهار نظر بسیار لذت برد.

He was quite pleased.

او کاملا راضی بود.

Hello.

سلام.

Also to Ahmed Bahar Aisa as well.

همچنین به احمد بهار آیسا نیز.

Hello to you. New Wind.

درود بر تو. باد جدید.

Hello, new in.

سلام، تازه وارد.

New in watching in Vietnam.

تماشای جدید در ویتنام.

Hello, Vietnam.

سلام ویتنام

Live now in England.

اکنون در انگلستان زندگی می کنند.

And I have viewers watching in Vietnam.

و من بینندگانی دارم که در ویتنام تماشا می کنند.

Claudia says, in Argentina, we will have holidays soon

کلودیا می گوید، در آرژانتین به زودی تعطیلات خواهیم داشت

and many people will go where there is snow.

و بسیاری از مردم به جاهایی که برف می بارد می روند.

Yes, I suppose so.

بله، من هم همینطور فکر میکنم.

There are many places at the moment here where there is snow

در حال حاضر جاهای زیادی اینجا وجود دارد که برف باریده است

because it's so hot.

زیرا هوا بسیار گرم است.

It's hot today.

امروز هوا گرمه

The sun has decided to to come out.

خورشید تصمیم گرفته است که بیرون بیاید.

So, yes, it is it is hot today

بنابراین، بله، امروز

here in England, but I think it will be quite hot.

اینجا در انگلیس گرم است، اما فکر می کنم هوا بسیار گرم باشد.

The weekend as well.

آخر هفته هم همینطور

Who else is here today? Oh,

چه کسی دیگر امروز اینجاست؟

Masood Sharif is here.

مسعود شریف اینجاست.

I am a big fan of you for a long span of time span

من از طرفداران پر و پا قرص شما برای یک بازه زمانی طولانی

from go from going

از رفتن

over there to over their span.

به آنجا تا دوره آنها هستم.

Maybe one thing will stretch across span

شاید یک چیز در سراسر دهانه امتداد پیدا کند

to span something is to move across,

تا چیزی را بپوشاند این است که در عرض حرکت کنید،

go across from one place to another span.

از یک مکان به دهانه دیگر بروید.

We often talk about a person's life span

ما اغلب در مورد طول عمر یک فرد صحبت می

that is how long something lives for

کنیم که طول عمر چیزی برای

a human being has a certain life span.

یک انسان چقدر است.

That is the length of time that a person lives for.

این مدت زمانی است که یک فرد برای آن زندگی می کند.

You can be doing something for a long span or a long period of time as well.

شما می توانید کاری را برای مدت طولانی یا مدت زمان طولانی انجام دهید.

It is possible to say that

می توان گفت که

Sandra Gonzalez is here today.

ساندرا گونزالس امروز اینجاست.

It's very nice to see your rosy face

دیدن چهره گلگون

shining from my screen.

تو که از صفحه من می درخشد بسیار خوب است.

Sandra Gonzalez, again.

باز هم ساندرا گونزالس

Hello. Also to Fawad.

سلام. همچنین به فواد.

Hello. Hello.

سلام. سلام.

Your side looks like it might be cold,

به نظر می رسد طرف شما ممکن است سرد باشد،

but Luton is hot.

اما لوتون گرم است.

I'm very interested to know what it's like in the South-East

من بسیار علاقه مند هستم بدانم در جنوب شرقی چگونه

because apparently that is where the worst weather is going to be.

است زیرا ظاهراً بدترین آب و هوا در آنجا خواهد بود.

When I say the worst weather, I mean the hottest weather.

وقتی می گویم بدترین هوا، منظورم گرم ترین هوا است.

So if you are in the south east of England, that is the place,

بنابراین اگر در جنوب شرقی انگلستان هستید، این همان مکان است،

that is the area where it will be very hot indeed next week.

جایی که هفته آینده واقعاً بسیار گرم خواهد بود.

Hello. Oh, Sandra says.

سلام. اوه، ساندرا می گوید.

Very nice to see you, teacher.

از دیدنت خیلی خوشحالم استاد

The best.

بهترین.

Thank you very much.

بسیار از شما متشکرم.

This morning I have posted a new Instagram

امروز صبح یک ویدیوی جدید اینستاگرام را

video on my profile over there.

در پروفایلم در آنجا قرار دادم.

I have been so busy this week.

این هفته خیلی سرم شلوغ بود

Hello to Abu Zahid,

سلام به ابو زاهد،

Abu CID Ismail Mohammed, who says hello, Mr.

ابو سی آی دی اسماعیل محمد، که سلام می کند، آقای

Duncan from Sudan.

دانکن از سودان.

Can I say hello to everyone watching in Sudan?

آیا می توانم به همه کسانی که در سودان تماشا می کنند سلام کنم؟

It is so nice to see you here today.

خیلی خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم.

Hello.

Also, Masood, who says I am happy to see you live.

سلام.

مسعود هم که میگه خوشحالم زنده میبینمت.

Yes, I am alive.

بله من زنده ام

For those who are wondering.

برای کسانی که در تعجب هستند.

Let's have a look.

بیایید نگاهی بیندازیم.

I don't know if you can see my watch, but yes, it is now

نمی‌دانم می‌توانید ساعت من را ببینید یا نه، اما بله، اکنون

approaching 4 p.m..

به ساعت 4 بعد از

It is approaching 4 p.m.

ظهر نزدیک شده است.

in the afternoon on Friday, Friday, the 15th of July.

بعدازظهر روز جمعه، جمعه پانزدهم تیرماه.

We are now officially halfway through this month.

اکنون به طور رسمی در نیمه راه این ماه قرار داریم.

I can't believe how fast this month is going.

من نمی توانم باور کنم که این ماه چقدر سریع می گذرد.

And of course, as you know, if you are a regular viewer,

و البته همانطور که می دانید اگر بیننده همیشگی

you will know that my birthday is coming.

باشید می دانید که تولد من نزدیک است.

I hope

you will buy something nice for me.

امیدوارم چیز خوبی برام بخری

No pressure.

بدون فشار.

I don't want to put any pressure on you.

من نمی خواهم به شما فشار بیاورم.

Well, maybe a little.

خب شاید کمی

But you don't have to buy anything nice for me.

اما لازم نیست چیز خوبی برای من بخری.

Oh. Oh, we have Lewis spending.

اوه اوه، ما هزینه های لوئیس داریم.

Lewis Mendez is here today.

لوئیس مندز امروز اینجاست.

I'm sorry. I was trying to do my echo.

متاسفم. سعی می کردم اکو را انجام دهم.

I can't do it today because I am outside.

امروز نمی توانم این کار را انجام دهم زیرا بیرون هستم.

But I tried to imitate the sound of the

اما سعی کردم صدای اکو کوچک را تقلید کنم

little little echo.

.

That probably sounded awful.

احتمالاً افتضاح به نظر می رسید.

Hello? Franco.

سلام؟ فرانکو

Franco Ferrari.

فرانکو فراری

I like your name, by the way.

اتفاقا اسمت را دوست دارم

It is one of my favourite cars.

یکی از ماشین های مورد علاقه من است.

Sports cars.

ماشین های اسپرت.

When you see someone driving down the road

وقتی کسی را می بینید که با

in a Ferrari,

یک فراری در حال رانندگی در جاده است،

you cannot help

نمی

but look.

توانید نگاه نکنید.

You have to look at the car.

شما باید به ماشین نگاه کنید.

Quite often. Sports cars.

اغلب. ماشین های اسپرت.

One thing I've noticed about sports cars, they are always bright colours

یکی از چیزهایی که در مورد خودروهای اسپرت توجه کرده ام، این است که آنها همیشه رنگ های روشن

orange, yellow, bright blue,

نارنجی، زرد، آبی روشن،

or sometimes silver as well.

یا گاهی اوقات نقره ای نیز دارند.

I noticed that.

من متوجه شدم که

I think if I had a sports car, I don't think

فکر می‌کنم اگر یک ماشین اسپرت داشتم، فکر

I would have a bright colour because then it would be too obvious.

نمی‌کنم رنگ روشنی داشته باشم، زیرا در این صورت خیلی واضح بود.

I think then you would attract the wrong type of person.

من فکر می کنم در این صورت شما نوع اشتباهی از افراد را جذب خواهید کرد.

I think so.

من هم اینچنین فکر میکنم.

If you had an expensive car.

اگر ماشین گران قیمتی داشتید

So I think if I had an expensive car, which I don't,

بنابراین فکر می‌کنم اگر یک ماشین گران‌قیمت داشته باشم، که ندارم،

because I don't drive, there is very little chance of me

چون رانندگی نمی‌کنم، احتمال کمی وجود دارد که

ever driving a sports car because I don't drive at all.

هرگز یک ماشین اسپورت رانندگی کنم، زیرا اصلاً رانندگی نمی‌کنم.

I know it sounds strange, doesn't it, Alberto?

می دانم عجیب به نظر می رسد، اینطور نیست، آلبرتو؟

Hello, everyone from Gran Canaria.

سلام، همه اهل گرن کاناریا.

Mild weather over here.

هوای معتدل اینجا

Cannot complain. Really?

نمی توان شکایت کرد. واقعا؟

Well, it's not too bad here, but we are preparing ourselves.

خوب، اینجا خیلی بد نیست، اما ما خودمان را آماده می کنیم.

In fact, things are so bad at the moment

در واقع، در حال حاضر اینجا در انگلیس اوضاع بسیار بد است

here in England, we

، ما

have declared a national emergency.

وضعیت اضطراری ملی اعلام کرده ایم.

Oh, apparently, yes.

اوه، ظاهرا، بله.

It's never happened before.

قبلا هرگز اتفاق نیفتاده است.

We are declaring a national emergency here

ما اینجا وضعیت اضطراری ملی اعلام می کنیم

because the weather next week is going to be so hot.

زیرا هوا در هفته آینده بسیار گرم است.

Mm hmm.

مم هوم

Claudia?

کلودیا؟

Yes, I suppose I should ask.

بله، فکر می کنم باید بپرسم.

What's cooking? Claudia?

آشپزی چیست؟ کلودیا؟

What have you got in your pot?

تو گلدانت چی داری؟

What's cooking, Claudia?

چه آشپزی است، کلودیا؟

Is it something spicy and hot?

آیا چیزی تند و تند است؟

Is it something salty or not?

چیز شوری هست یا نه؟

Oh, Claudia.

اوه، کلودیا.

What is in the pot?

در گلدان چیست؟

Brussels sprouts, apparently.

ظاهراً کلم بروکسل.

It must be having something else.

حتما یه چیز دیگه داره

You can't just have Brussels sprouts on their own.

شما نمی توانید فقط کلم بروکسل را به تنهایی مصرف کنید.

You must be having something else.

حتما یه چیز دیگه داری

Maybe some meat or maybe some other vegetables.

شاید مقداری گوشت یا شاید برخی سبزیجات دیگر.

Maybe some potatoes.

شاید مقداری سیب زمینی

I hope so.

امیدوارم.

We went into town

just before I started my livestream.

درست قبل از شروع پخش زنده ام به شهر رفتیم.

Oh, Claudia says fried fish today with carrots and onions.

اوه، کلودیا می گوید امروز ماهی سرخ شده با هویج و پیاز.

That sounds quite savoury.

که به نظر می رسد بسیار خوش طعم.

I would describe that as maybe a savoury meal.

من آن را به عنوان یک غذای خوش طعم توصیف می کنم.

I think so.

من هم اینچنین فکر میکنم.

Too much heat is no good.

گرمای زیاد خوب نیست

I agree with you.

من با شما موافقم.

I think it is going to be quite hot over the weekend

فکر می کنم در آخر هفته

and also the beginning of next week as well.

و همچنین آغاز هفته آینده هوا بسیار گرم باشد.

It's going to be very, very hot.

قراره خیلی خیلی گرم باشه

So just before I started my livestream, Mr.

بنابراین درست قبل از اینکه پخش زنده‌ام را شروع کنم، آقای

Steve and myself went into town because Steve

استیو و خودم به شهر رفتیم، زیرا

is taking a short holiday for a couple of days

استیو در

whilst he is performing in the show that he's doing.

حالی که در برنامه‌ای که دارد اجرا می‌کند، چند روز تعطیلات کوتاهی می‌گذراند.

Inaki. Hello, Inaki.

ایناکی. سلام، ایناکی.

Hello. Also, Dewi, who is watching in Indonesia.

سلام. همچنین دیوی که در اندونزی تماشا می کند.

Nice to see you here today as well.

خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم.

Florence is sending congratulations to Paolo

فلورانس به پائولو

for his song that he dedicated to me on Sunday.

به خاطر آهنگی که یکشنبه به من تقدیم کرد تبریک می‌فرستد.

Did you see it?

دیدی؟

Did you see the song?

آهنگ رو دیدی؟

Was it Sunday?

یکشنبه بود؟

Oh, no, it was Wednesday.

نه، چهارشنبه بود.

I'm getting confused because I've done so many live streams this week.

من دارم گیج می شوم زیرا این هفته پخش زنده زیادی انجام داده ام.

I'm actually getting confused by the number of live streams that I've done.

من واقعاً از تعداد پخش زنده ای که انجام داده ام گیج می شوم.

So that's the reason why.

پس به همین دلیل است.

But yes, Paolo sent me a very nice song

اما بله، پائولو یک آهنگ بسیار زیبا برای من فرستاد

that he sang all about my live streams, and he was asking Mr.

که همه چیز را در مورد پخش زنده من خواند، و از آقای

Duncan,

دانکن می‌پرسید،

twice a week is not enough.

دو بار در هفته کافی نیست.

We want more of Mr.

ما بیشتر از آقای

Duncan.

دانکن می خواهیم.

Well, this week you have been getting lots of me because I have been doing some

خوب، این هفته از من خیلی استقبال کرده‌اید، زیرا من

very unusual live streams on my phone,

پخش‌های زنده بسیار غیرمعمولی را روی تلفنم انجام می‌دهم،

as well as my normal live streams

همچنین پخش‌های زنده عادی خود را

as well on Sunday and Wednesday from 2 p.m.

در روزهای یکشنبه و چهارشنبه از ساعت 2 بعد از ظهر انجام می‌دهم.

UK time is when I'm here with you.

زمان انگلستان زمانی است که من اینجا با شما هستم.

Very nice to see you here.

خیلی خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

Yes. Before I started today's live stream, I

آره. قبل از اینکه پخش زنده امروز را شروع

was in town with Mr.

کنم، با آقای استیو در شهر بودم

Steve

and we went to a small cafe,

و به یک کافه کوچک رفتیم،

one of the small cafes in much Wenlock.

یکی از کافه‌های کوچک در شهر Wenlock.

Mr. Steve had chilli con carne,

آقای استیو فلفل دلمه ای مصرف می کرد،

but he said that it was not as nice as his.

اما او گفت که به خوبی او نیست.

I had something simple.

من یه چیز ساده داشتم

I had soup,

سوپ خوردم

but it was very nice. Homemade soup.

ولی خیلی خوب بود. سوپ خانگی.

It was lovely.

دوست داشتنی بود.

So I did.

من هم همین کار را کردم.

I did enjoy that very much.

من از آن بسیار لذت بردم.

Claudia says I like these live streams so much.

کلودیا می گوید من این پخش زنده را خیلی دوست دارم.

Thank you, Mr.

Duncan.

ممنون آقای

دانکن

Well, I always worry. You know, I always worry.

خب من همیشه نگرانم میدونی من همیشه نگرانم

I am a person who sometimes worries, especially about this.

من آدمی هستم که گاهی نگرانم مخصوصاً در این مورد.

I always worry that maybe this will be a little boring or tedious

من همیشه نگران این هستم که شاید این برای شما کمی خسته کننده یا خسته کننده باشد

or maybe not interesting to you.

یا شاید جالب نباشد.

So I often worry about whether or not

بنابراین اغلب نگران این هستم که آیا

this is interesting.

این جالب است یا خیر.

I do.

I worry all the time about these sorts of things.

انجام میدهم.

من همیشه نگران این جور چیزها هستم.

I take this very seriously, even though sometimes I do act the fool.

من این را بسیار جدی می‌گیرم، حتی اگر گاهی اوقات احمقانه رفتار می‌کنم.

I like to play the fool sometimes.

من دوست دارم گاهی احمق بازی کنم.

Hello to the live chat.

سلام به چت زنده

Yes, we have a lot of people joining in.

بله، ما افراد زیادی داریم که به آن ملحق می شوند.

Who else is here today?

چه کسی امروز اینجاست؟

Oh, it's not good to be worried, Mr.

اوه، نگران بودن خوب نیست، آقای

Duncan.

دانکن.

You are definitely the best teacher.

شما قطعا بهترین معلم هستید.

Well, the thing that I find frustrating

خوب، چیزی که به نظرم ناامید کننده است

and, you know, I always like to talk about things that affect me,

و، می دانید، همیشه دوست دارم در مورد چیزهایی صحبت کنم که بر من تأثیر می گذارد،

and I always like to hear about the things that affect you as well.

و همیشه دوست دارم در مورد چیزهایی که بر شما تأثیر می گذارد نیز بشنوم.

I worry about the fact that even though

من نگران این واقعیت هستم که با وجود اینکه

right now I have over a million subscribers, which is great,

در حال حاضر بیش از یک میلیون مشترک دارم، که عالی است،

don't get me wrong, I appreciate it,

اشتباه نکنید، من از آن قدردانی می کنم،

but I don't often get many viewers

اما اغلب بیننده های زیادی

for my videos or my live streams,

برای ویدیوهایم یا پخش زنده ام پیدا نمی کنم،

and I've tried everything to do it.

و من همه چیز را برای انجام آن امتحان کرده ام.

I've tried everything.

من همه چیز را امتحان کرده ام.

So that's the only thing that really does worry me or annoy me, because sometimes I feel

بنابراین این تنها چیزی است که واقعاً من را نگران یا آزار می دهد، زیرا گاهی اوقات احساس

as if the YouTube algorithms are being a little unfair.

می کنم که الگوریتم های YouTube کمی ناعادلانه هستند.

And a lot of people have complained about this over the years, not just me.

و افراد زیادی در این سالها از این موضوع شکایت کرده اند، نه فقط من.

So I'm not the only person

بنابراین من تنها کسی نیستم که از

complaining about this many other YouTubers.

این تعداد یوتیوبر دیگر شکایت دارم.

Big YouTubers have also complained

یوتیوب‌برهای بزرگ همچنین از

about the fact that they don't seem to get the viewers

این واقعیت شکایت کرده‌اند که به نظر نمی‌رسد بینندگانی را

that they probably should.

که احتمالاً باید داشته باشند جذب کنند.

It's just simple mathematics, really.

این فقط ریاضیات ساده است، واقعا.

If 1 million people are subscribed

اگر 1 میلیون نفر در

to your YouTube channel,

کانال YouTube شما مشترک شوند،

you should get at least a certain percentage.

باید حداقل درصد مشخصی را دریافت کنید.

A certain percent of people should be watching.

درصد مشخصی از مردم باید تماشا کنند.

So that is the only thing that annoys me sometimes.

بنابراین این تنها چیزی است که گاهی اوقات من را آزار می دهد .

I think sometimes maybe the algorithms on YouTube are a little unfair.

فکر می کنم گاهی اوقات شاید الگوریتم های موجود در یوتیوب کمی ناعادلانه باشند.

Maybe certain people are getting priority

شاید افراد خاصی در اولویت باشند

or they are given priority.

یا به آنها اولویت داده شود.

I've had a lot of messages asking about my YouTube award.

من پیام های زیادی در مورد جایزه YouTube خود داشتم.

Mr. Duncan, you have a million subscribers now.

آقای دانکن، شما الان یک میلیون مشترک دارید.

When will you get your award?

جایزه خود را کی می گیرید؟

My answer is never.

پاسخ من هرگز این نیست.

I don't think I will ever get an award.

فکر نمی کنم هیچ وقت جایزه ای بگیرم.

I never got one for 100,000.

من هیچ وقت یکی برای 100000 نگرفتم.

And I don't think I will get one for 1 million.

و فکر نکنم با 1 میلیون یکی بگیرم.

I don't think so.

من اینطور فکر نمی کنم.

Mm. Alberto says never boring.

مم آلبرتو می گوید هرگز خسته کننده نیست.

Mr. Duncan, you are never boring, but I try not to be anyway.

آقای دانکن، شما هرگز خسته کننده نیستید، اما من سعی می کنم به هر حال نباشم.

Thank you very much.

بسیار از شما متشکرم.

That's very kind of you to say.

این خیلی لطف شماست که می گویید.

I am not looking for compliments.

من دنبال تعارف نیستم.

I'm not trying to find sympathy.

من سعی نمی کنم همدردی پیدا کنم.

But it is something that annoys me.

اما این چیزی است که من را آزار می دهد.

It's very hard sometimes to

گاهی اوقات خیلی سخت است

to let these things go from your mind. Hmm.

که اجازه دهید این چیزها از ذهن شما دور شود. هوم

Yes. Oh.

آره. اوه

Oh, very nice.

اوه خیلی خوبه

Fernando says I've been following you since 2011.

فرناندو می گوید از سال 2011 شما را دنبال می کنم.

Wow. That's a very long time ago.

وای. این خیلی وقت پیش است.

Incredible.

باور نکردنی

11 years ago.

11 سال پیش.

Watching

you watch me for the first time.

تماشای تو برای اولین بار.

I'm always interested to find out how you found me.

من همیشه علاقه مندم که بدانم چگونه مرا پیدا کردی.

How a lot of people say.

چقدر مردم می گویند.

Well, sometimes people will recommend me

خوب، گاهی اوقات مردم مرا

to you, which I think is very nice.

به شما توصیه می کنند که به نظر من بسیار خوب است.

Dewey asks, Where are you, Mr.

دیویی می پرسد، آقای

Duncan?

I am talking to you now.

دانکن کجایی؟

الان دارم باهات حرف میزنم

Live from England.

زنده از انگلستان

Sunny England.

انگلستان آفتابی.

It's not too warm today.

امروز خیلی گرم نیست

I think it's around 26, maybe 25

من فکر می کنم امروز اینجا حدود 26، شاید 25

or 26 Celsius here today.

یا 26 سانتیگراد است.

So it's not really warm.

بنابراین واقعاً گرم نیست.

And we have a beautiful breeze as well blowing by.

و همچنین نسیم زیبایی داریم که می وزد.

One of the things I love about summer

یکی از چیزهایی که من در مورد تابستان دوست دارم

is is the fresh summer breeze.

نسیم تازه تابستان است.

Doo doo doo doo doo doo doo doo doo doo.

دوو دوو دوو دوو دوو.

Summer breeze.

نسیم تابستانی.

Makes me feel fine.

حالم را خوب می کند

Blowing through the jasmine in my mind.

دمیدن از یاس در ذهنم.

Lovely song.

آهنگ دوست داشتنی.

Well, not my version.

خوب، نسخه من نیست.

My version is awful, but the song is very nice.

ورژن من افتضاحه ولی آهنگش خیلی قشنگه

Summer breeze.

نسیم تابستانی.

Who remembers that song?

چه کسی آن آهنگ را به خاطر می آورد؟

Claudia is going now.

کلودیا الان میره

I think Claudia is busy entertaining today.

فکر می کنم کلودیا امروز مشغول سرگرمی است.

Enjoy your fish, your onions,

از ماهی، پیاز

your Brussels sprouts, and your carrots.

، کلم بروکسل و هویج خود لذت ببرید.

Enjoy them, please, and think of me

لطفا از آنها لذت ببرید و

whilst you're eating them.

در حالی که آنها را می خورید به من فکر کنید.

Thank you very much.

بسیار از شما متشکرم.

I am going in a few moments.

چند لحظه دیگه میرم

This is just a short one today just to say hello.

این فقط یک مورد کوتاه امروز فقط برای سلام کردن است.

I like to

دوست دارم گاهی اوقات

connect my phone to the internet sometimes and say hello.

تلفنم را به اینترنت وصل کنم و سلام کنم.

I hope you don't mind.

امیدوارم مشکلی نداشته باشی

Of course I will be with you on Sunday.

البته یکشنبه با شما خواهم بود.

I might not be with you tomorrow.

شاید فردا با تو نباشم

I don't think I will do a live stream tomorrow because it's Saturday.

فکر نکنم فردا پخش زنده بزارم چون شنبه هست.

And also guess what?

و همچنین حدس بزنید چیست؟

I am going to see Mr.

فردا می روم که آقای

Steve perform him in his show tomorrow.

استیو او را در برنامه اش اجرا کند.

So I will be there watching Mr.

بنابراین من آنجا خواهم بود و آقای استیو را در حال تماشای

Steve dancing and singing and acting on the stage.

رقص و آواز خواندن و بازی روی صحنه خواهم بود.

I might even

even though I've been told I can't,

حتی اگر به من گفته اند نمی توانم،

I might actually record

ممکن است در واقع

some short video clips of Mr.

چند کلیپ ویدیویی کوتاه از

Steve performing on the stage.

اجرای آقای استیو روی صحنه ضبط کنم.

I will see what happens because I've been warned,

من می بینم چه اتفاقی می افتد زیرا به من اخطار داده شده است، به

I've been told that I'm not allowed to.

من گفته اند که اجازه ندارم.

But I might I might record maybe two or three

اما ممکن است شاید دو یا سه

short video clips and share them on Sunday.

کلیپ ویدیویی کوتاه ضبط کنم و یکشنبه آنها را به اشتراک بگذارم.

We will see what happens.

ما خواهیم دید که چه اتفاقی می افتد.

So I won't be with you tomorrow, but I will be with you on Sunday.

پس فردا با شما نیستم، اما یکشنبه با شما خواهم بود.

Definitely. You see? Definitely.

قطعا. می بینی؟ قطعا.

I don't like this hand.

من این دست را دوست ندارم

This hand looks weird on camera.

این دست در دوربین عجیب به نظر می رسد.

It looks strange.

عجیب به نظر می رسد.

It doesn't look like a hand. It looks like something else.

شبیه دست نیست به نظر چیز دیگری است.

This hand looks great.

این دست عالی به نظر می رسد.

I think this hand is okay.

فکر کنم این دست مشکلی نداره

It looks okay that that's okay.

به نظر می رسد اشکالی ندارد.

But this one we it it looks so strange.

اما این یکی خیلی عجیب به نظر می رسد.

This one. Okay.

این یکی. باشه.

This one looks like an old potato.

این یکی شبیه یک سیب زمینی قدیمی است.

I will see you on Sunday Times.

من شما را در ساندی تایمز می بینم.

Forget the time 2 p.m.

ساعت 2 بعد از ظهر را فراموش کنید.

UK time is when I'm with you next

زمان بریتانیا زمانی است که من با شما هستم،

please

there's a little bird behind me in the bush

لطفاً یک پرنده کوچک پشت سر من در بوته وجود دارد،

Just behind me over there as a little bird singing away.

درست پشت سر من آنجا که یک پرنده کوچک آواز می خواند.

Thank you very much for company.

از همراهی شما بسیار سپاسگزارم

Yes, I will see you on Sunday.

بله، یکشنبه می بینمت.

Hope you will enjoy the rest of your day as well.

امیدوارم از بقیه روزتان نیز لذت ببرید.

This is just a short livestream just to say hi

این فقط یک پخش زنده کوتاه است فقط برای گفتن سلام

and now I am saying bye.

و اکنون می گویم خداحافظ.

Catch you later.

بعد به شما ملحق میشم.

Enjoy the rest of your day.

از باقی روز لذت ببر.

Enjoy your Saturday as well and you can watch this again with captions later.

از شنبه خود نیز لذت ببرید و بعداً می‌توانید این را با زیرنویس تماشا کنید.

Definitely.

قطعا.

Thank you very much, Valentyn.

خیلی ممنون، والنتین.

Thank you, Florence.

ممنون فلورانس

Thank you, Beatrice.

متشکرم، بئاتریس.

I'm glad you like it

خوشحالم که خوشتون اومده

and I'm also happy to hear that you're not bored with it,

و همچنین خوشحالم که حوصله اش رو ندارید

which always puts a smile on my face.

که همیشه لبخند رو لبام میاره.

To be honest, this is Mr.

صادقانه بگویم، این آقای

Duncan in the birthplace of English, saying, Thanks for watching me for the short time.

دانکن در زادگاه انگلیسی است که می گوید ، از اینکه مدت کوتاهی مرا تماشا کردید، متشکرم.

See you on Sunday from 2 p.m.

یکشنبه از ساعت 14 می بینمت.

UK time.

به وقت انگلستان

And of course you know what's coming next.

و البته شما می دانید که در آینده چه چیزی در راه است.

Yes, you do.

بله، شما انجام می دهید.

Take care everyone and stay cool and of course

مراقب همه باشید و فعلا خونسرد و البته

ta ta for now.

تاتا باشید.