Learn ENGLISH (almost) EVERY DAY #6 - L I V E - from England / FRIDAY 8th APRIL 2022

you can see today the weather is looking a little better

امروز می توانید ببینید که هوا کمی بهتر

a little bit brighter than earlier in the week.

از اوایل هفته کمی روشن تر به نظر می رسد.

We have lovely fluffy clouds.

ما ابرهای کرکی دوست داشتنی داریم.

Can you see the clouds flying overhead?

آیا می توانی پرواز ابرها را ببینی؟

Everything is looking rather nice today. Welcome.

امروز همه چیز نسبتاً خوب به نظر می رسد. خوش آمدی.

Here we go again.

دوباره شروع کنیم.

Another live stream

پخش زنده دیگری

coming to you from the birthplace of the English language.

از زادگاه زبان انگلیسی به شما می رسد .

And I think by now we all know where it is.

و من فکر می کنم تا به حال همه ما می دانیم که کجاست.

It's England.

انگلستان است.

Da, da, da.

دا، دا، دا

Hi, everybody.

سلام به همه.

This is Mr. Duncan in England.

این آقای دانکن در انگلیس است.

How are you today?

امروز چطوری؟

Are you okay?

حالت خوبه؟

I hope so.

امیدوارم.

Are you happy?

آیا شما خوشحال هستید؟

I hope you are feeling happy.

امیدوارم احساس خوشبختی کنید

We have a lot of reasons, I suppose.

به نظر من ما دلایل زیادی داریم.

We have a lot of reasons to be happy today.

ما امروز دلایل زیادی برای شاد بودن داریم.

First of all, the sun is out.

اول از همه، خورشید بیرون است.

Well, here it is.

خب، اینجاست.

I hope the sun is shining wherever you are.

امیدوارم هر کجا که هستی خورشید بتابد.

And if it isn't, I will try my best to bring

و اگر اینطور نیست، تمام تلاشم را می کنم

a little bit of sunshine into your day.

تا کمی آفتاب به روز شما بیاورم.

And the other reason why I feel

و دلیل دیگری که من احساس خوشحالی می کنم

happy is because the weekend is just around the corner.

این است که آخر هفته نزدیک است.

More about that in a few moments.

در چند لحظه بیشتر در مورد آن.

I feel quite lively.

احساس می کنم کاملا سرزنده هستم.

I don't know why or how,

نمی دانم چرا و چگونه،

because I didn't sleep very well last night.

چون دیشب خیلی خوب نخوابیدم.

It took me a long time to get to sleep.

خیلی طول کشید تا بخوابم.

As I mentioned yesterday, Mr.

همانطور که دیروز اشاره کردم، حال آقای

Steve is not very well.

استیو خیلی خوب نیست.

He has a stinking cold and he has been sleeping

سرمای بدی دارد و خوابش برده است

over. At least he did last night.

. حداقل دیشب این کار را کرد.

He was sleeping in front of the log fire.

جلوی آتش چوب خوابیده بود.

That's what he did last night.

دیشب همین کار را کرد.

Even though I could hear in the distance, I could hear him coughing.

با وجود اینکه از دور می شنیدم، سرفه هایش را می شنیدم.

Now and again, I could hear him

بارها و بارها می توانستم صدایش را بشنوم

and it did keep me awake for a while.

و برای مدتی بیدارم کرد.

However, this morning I woke up and I thought I heard Mr.

با این حال، امروز صبح از خواب بیدار شدم و فکر کردم صدای

Steve coughing, but then I realised it was something else.

سرفه های آقای استیو را شنیدم، اما بعد متوجه شدم که موضوع چیز دیگری است.

It was actually the birds

در واقع این پرندگان بودند

I woke up this morning and I could hear

که امروز صبح از خواب بیدار شدم و

the distant sound of birds.

صدای پرندگان را از دور می شنیدم.

So I opened the window and I was greeted

پس پنجره را باز کردم و

with the most amazing sight and also sound as well.

با شگفت انگیزترین منظره و همچنین صدا از من استقبال شد.

I will show you that a little bit later.

من آن را کمی بعد به شما نشان خواهم داد.

On. I won't ruin the surprise.

بر. من سورپرایز را خراب نمی کنم.

I won't spoil it for you.

من آن را برای شما خراب نمی کنم.

I do not want to take away the surprise

من نمی خواهم غافلگیری را از بین

even though I'm sure you can guess what it is.

ببرم حتی اگر مطمئن هستم که می توانید حدس بزنید که چیست.

My name is Duncan.

اسم من دانکن است.

For those wondering who that strange man is.

برای کسانی که می‌پرسند آن مرد عجیب کیست.

Who is that weird looking man

آن مرد عجیب و غریب کیست که

staring at me through my computer monitor?

از طریق مانیتور کامپیوترم به من خیره شده است؟

Well, my name is Duncan. I like English.

خب اسم من دانکن است. من انگلیسی را دوست دارم.

You might say that I am a little bit

شاید بگویید من

of an English addict, and I like to talk about English.

کمی معتاد انگلیسی هستم و دوست دارم در مورد انگلیسی صحبت کنم.

I use English in my day to day life

من از انگلیسی در زندگی روزمره خود استفاده می

and I like to share my love of English.

کنم و دوست دارم عشقم را به انگلیسی به اشتراک بگذارم.

And I have a feeling maybe because you are here, perhaps you are

و من احساس می کنم شاید به این دلیل که شما اینجا هستید، شاید شما

also a fan of the English language, which you might be.

نیز از طرفداران زبان انگلیسی هستید، که ممکن است شما باشید.

You might not. You must.

شما ممکن است. شما باید.

Maybe you just like watching a very strange

شاید دوست داشته باشید که یک مرد انگلیسی بسیار عجیب و غریب

English man talking on your computer screen.

را در حال صحبت کردن روی صفحه کامپیوتر خود تماشا کنید.

I don't know.

من نمی دانم.

So here we are.

بنابراین ما اینجا هستیم.

Yes. As I said, just around the corner

آره. همانطور که گفتم، در نزدیکی

from the weekend which can only mean one thing. Yes.

آخر هفته که فقط می تواند یک معنی داشته باشد. آره.

It's Friday

این روز جمعه است

gimme, gimme, gimme, gimme, gimme, gimme.

، میهن، میهن، گیمه

Deeply TBD, TBD, TBD, deeply Jupiter.

عمیقا TBD، TBD، TBD، عمیقا مشتری.

If you want to send your messages to Steve, because he's not very well.

اگر می خواهید پیام های خود را برای استیو بفرستید، زیرا او خیلی خوب نیست.

And the other thing we are doing at the moment

و کار دیگری که در حال حاضر انجام می

we are staying in our own individual bubbles.

دهیم، در حباب های فردی خودمان می مانیم.

So I'm not going to close to Mr.

بنابراین من قصد ندارم به آقای

Steve

استیو نزدیک شوم

because as you know, I am supposed to be here for the whole of April.

، زیرا همانطور که می دانید ، قرار است تمام آوریل اینجا باشم.

We have 25 live streams coming up this month.

ما 25 پخش زنده در این ماه داریم.

So Steve has decided to stay away from me

بنابراین استیو تصمیم گرفته از من دوری کند

He wants to keep his distance

او می خواهد فاصله اش را حفظ

so I don't catch his cold, which I have to be honest with you.

کند تا من سرما نخورم که باید با شما صادق باشم.

I have to say is very considerate. It.

باید بگویم که بسیار با ملاحظه است. آی تی.

That shows you exactly the type of person Mr.

این دقیقاً به شما نشان می دهد که آقای

Steve is.

استیو چه کسی است.

So because he does not want me to become ill

بنابراین چون نمی‌خواهد من مریض

he does not want me to catch his cold,

شوم، نمی‌خواهد که من سرما

although I suppose there is still a chance that I could get it.

بخورم، اگرچه فکر می‌کنم هنوز فرصتی وجود دارد که بتوانم آن را بگیرم.

Who knows?

چه کسی می داند؟

So we are keeping our distance from each other.

بنابراین ما فاصله خود را از یکدیگر حفظ می کنیم.

In fact, Mr.

در واقع، آقای

Steve is walking around the house wearing a COVID mask.

استیو با پوشیدن ماسک کووید در خانه راه می‌رود.

So fortunately we have quite a few masks,

بنابراین خوشبختانه ما تعداد زیادی ماسک داریم،

a big box of clean masks.

یک جعبه بزرگ از ماسک های تمیز.

So Steve is wearing those.

بنابراین استیو آن ها را پوشیده است.

He's going around the house.

داره دور خونه میچرخه

He's staying away from me,

او از من دوری می‌کند،

although I think he might be doing that on purpose.

اگرچه فکر می‌کنم ممکن است عمدا این کار را انجام دهد.

I think that was his plan all along.

فکر می‌کنم برنامه‌اش این بود.

I'm starting to think maybe Steve

دارم به این فکر می کنم که شاید استیو

caught the cold on purpose.

عمدا سرما خورده است.

So he didn't have to or he doesn't have to stay near me.

بنابراین او مجبور نبود یا مجبور نیست نزدیک من بماند.

Will Steve be here on Sunday with our to our live stream?

آیا استیو یکشنبه با پخش زنده ما اینجا خواهد بود؟

I don't know.

من نمی دانم.

I hope he will be what I'm going to try and do.

امیدوارم او همان چیزی باشد که می خواهم تلاش کنم و انجام دهم.

Maybe if Mr.

شاید اگر آقای

Steve is still feeling unwell on Sunday,

استیو هنوز در روز یکشنبه احساس ناخوشایندی داشته باشد

I might set up a camera somewhere else,

، ممکن است دوربین را در جای دیگری نصب کنم،

maybe in the other room, or maybe

شاید در اتاق دیگر، یا شاید

in his bed where he's lying.

در تخت او که در آن دراز کشیده است.

I think he's actually lying down right now,

من فکر می کنم او در واقع در حال حاضر دراز کشیده است و

recovering from his stinky cold.

از سرمای بدبویش بهبود می یابد.

I know it isn't anything else for those wondering.

می دانم که برای کسانی که تعجب می کنند چیز دیگری نیست.

It is not anything else.

چیز دیگری نیست.

So you don't have to worry about that.

پس لازم نیست نگران این موضوع باشید.

But yes, I am trying my best to stay well

اما بله، تمام تلاشم را می کنم که

and healthy during this month so I can finish what I started.

در این ماه خوب و سالم بمانم تا بتوانم کاری را که شروع کرده ام به پایان برسانم.

And that is, of course, my special live streams almost every day.

و این، البته، پخش زنده ویژه من تقریبا هر روز است.

Almost.

تقریبا.

So we will see.

پس خواهیم دید.

Of course, I'm not here tomorrow.

البته فردا نیستم.

Saturday is my day off.

شنبه روز تعطیل من است.

I've decided that I.

من تصمیم گرفته ام که من.

I have to have at least one day when I'm not doing this.

باید حداقل یک روز داشته باشم که این کار را انجام ندهم.

And that particular day is Saturday.

و آن روز خاص شنبه است.

However, don't worry, I will be with you on Sunday

با این حال، نگران نباشید، من یکشنبه

and of course for the rest of next week as well.

و البته تا پایان هفته آینده نیز با شما خواهم بود.

Hopefully, unless

امیدوارم، مگر اینکه

I catch Mr.

Steve's cold, we will see what happens Hello to the live chat.

سرماخوردگی آقای استیو را نگیرم، ببینیم چه اتفاقی می افتد سلام به چت زنده.

Of course, it would not be the live chat

البته بدون اینکه شما اینجا باشید، چت زنده نخواهد بود

without you being here.

.

Now, I'm not quite sure who was first.

اکنون، من کاملاً مطمئن نیستم که چه کسی اولین بود.

I'm just trying to see if I can find out who was first.

فقط دارم سعی میکنم ببینم میتونم بفهمم کی اول بوده یا نه.

Oh, it looks as if

اوه، به نظر می رسد که

I think.

Beatrice. Hello, Beatrice.

من فکر می کنم.

بئاتریس سلام بئاتریس

I think Beatrice was here first.

فکر کنم اول بئاتریس اینجا بود.

On today's live chat.

در چت زنده امروز

Also, we have that speaker as well,

همچنین، ما آن بلندگو را نیز داریم،

and I think V tests

و من فکر می‌کنم

you were one of the first on today's live chat as well.

که شما یکی از اولین‌ها در چت زنده امروزی بودید.

Congratulations to you all.

به همه شما تبریک می گویم.

Because I'm feeling a little tired today.

چون امروز کمی احساس خستگی می کنم.

This is going to be unusual.

این غیرعادی خواهد بود.

A little bit different.

کمی متفاوت است.

I haven't prepared much because I felt

من خیلی آماده نشده ام زیرا

quite tired and and I've been busy

کاملاً احساس خستگی می کردم و مشغول

taking care of Steve, making drinks

مراقبت از استیو بودم و نوشیدنی

making sure he is comfortable and warm.

درست می کردم تا مطمئن شوم راحت و گرم است.

He was last night, as I mentioned a few

دیشب همونطور که چند

moments ago, he was in bed.

لحظه پیش گفتم توی رختخواب بود.

Fortunately, we have a little portable bed,

خوشبختانه ما یک تخت کوچک قابل حمل داریم،

so we put the portable bed

بنابراین تخت قابل حمل را

in front of the log fire.

در مقابل آتش چوب قرار دادیم.

So we had a lovely fire

بنابراین ما یک آتش دوست

crackling away in the living room.

داشتنی در اتاق نشیمن داشتیم.

And Steve was in bed in front of the fire,

و استیو در رختخواب جلوی آتش بود

and apparently he had a very nice sleep.

و ظاهراً خواب بسیار خوبی داشت.

I have a feeling that Steve might have slept better than I did last night.

من این احساس را دارم که استیو ممکن است بهتر از من شب گذشته خوابیده باشد.

I kept waking up.

مدام از خواب بیدار می شدم.

However, I was greeted by something lovely this morning.

با این حال، امروز صبح مورد استقبال من قرار گرفت.

I woke up and I could hear that the distant sound of birdsong.

از خواب بیدار شدم و صدای آواز پرندگان را شنیدم.

And then I realised that I was actually

و سپس متوجه شدم که در واقع

almost involved with the Dawn Chorus.

تقریباً درگیر گروه کر سحر هستم.

This morning's Dawn Chorus.

گروه کر سپیده امروز صبح.

Would you like to hear

آیا

would you like to hear

می‌خواهید بشنوید آیا می‌خواهید

this morning's Dawn Chorus?

گروه کر سحر امروز صبح را بشنوید؟

Now, I did film some of it, not much of it, but I did film

اکنون، من برخی از آن را فیلمبرداری کردم، نه خیلی از آن، اما

around about 2 minutes of this morning's Dawn Chorus, and here it is.

حدود 2 دقیقه از گروه کر سپیده دم صبح امروز فیلمبرداری کردم، و این هم شد.

So this is actually me

بنابراین این در واقع من هستم

hanging out of my bedroom window,

که از پنجره اتاق خوابم آویزان می شوم و

filming the site of the sunrise,

از محل طلوع خورشید فیلم می گیرم

but also the sound as well.

و همچنین از صدا نیز می گیرم.

Of all of the birds waking up,

از بین همه پرندگانی که از خواب بیدار می شوند،

stretching their wings

بال هایشان را دراز می کنند،

So that was the scene

پس این صحنه

this morning, this morning's sunrise and the sound of the birds.

صبح امروز بود، طلوع صبح امروز و صدای پرندگان.

And that was recorded at around 5 a.m.

و حدود ساعت 5 صبح امروز ضبط شده است

this morning.

.

I woke up and I could hear the birds singing.

از خواب بیدار شدم و صدای آواز پرندگان را می شنیدم.

So I couldn't resist putting my camera outside

بنابراین من نمی توانستم مقاومت کنم که دوربینم را بیرون بگذارم

and filming a few moments of today's Dawn Chorus.

و چند لحظه از گروه کر سحر امروز را فیلمبرداری کنم.

I hope you enjoyed that.

امیدوارم از آن لذت برده باشید.

Very nice.

بسیار خوب.

This is English life.

این زندگی انگلیسی است.

Almost every day. Something different today.

تقریبا هر روز. امروز یه چیز متفاوت

It is Friday.

جمعه است.

It is the end of the week.

آخر هفته است.

And I suppose I want to do something different because I've been with you all week.

و فکر می‌کنم می‌خواهم کار متفاوتی انجام دهم زیرا تمام هفته را با شما بودم.

We have talked about a lot of big subjects this week.

ما در این هفته در مورد موضوعات مهم زیادی صحبت کرده ایم.

If you

missed any of my live streams, don't worry, you can watch them again.

اگر

هر یک از پخش زنده من را از دست دادید، نگران نباشید، می توانید دوباره آنها را تماشا کنید.

They are all available on my YouTube channel and yes,

همه آنها در کانال یوتیوب من در دسترس هستند و بله،

I will be back with you on Sunday

یکشنبه

and all next week as well.

و تمام هفته آینده نیز با شما بازخواهم گشت.

Unless, of course, I catch Mr.

البته، مگر اینکه من

Steve's Cold in which case I won't.

سرماخوردگی آقای استیو را بگیرم که در آن صورت نمی‌توانم.

I will be lying in bed, sneezing and coughing.

در رختخواب دراز خواهم کشید، عطسه و سرفه خواهم کرد.

Hello to the live chat.

سلام به چت زنده

Can I say hello? To all my lovely viewers?

آیا می توانم سلام کنم؟ به همه بینندگان دوست داشتنی من؟

And of course, I do appreciate the fact

و البته، من از این واقعیت قدردانی می کنم

that you give your time to me whilst I give mine to you.

که شما وقت خود را به من می دهید در حالی که من وقت خود را به شما می دهم.

Hello, also to Mohsen.

سلام به محسن هم.

Hello, Mohsen. Nice to see you.

سلام محسن. از دیدن شما خوشحالم.

We also have little respect

ما هم احترام کمی

is here today as well.

داریم امروز اینجاست.

Nice to see you.

از دیدن شما خوشحالم.

It is a beautiful morning.

صبح زیبایی است.

It was, I think a lot of people this morning were taking

این بود، فکر می‌کنم بسیاری از مردم امروز صبح

photographs of the sunrise

از طلوع آفتاب

this morning here in the UK because it was a nice one.

امروز در بریتانیا عکس می‌گرفتند، زیرا عکس خوبی بود.

And we do have a rather nice day today,

و ما امروز یک روز نسبتاً خوب داریم،

even though it's windy and cool as well,

حتی با وجود اینکه باد و خنک نیز می‌وزد

it still doesn't feel warm.

، هنوز گرم نیست.

I know a few days ago we had that amazing

می دانم که چند روز پیش آن

period of warm weather,

دوره شگفت انگیز هوای گرم

so I am waiting now patiently for the warm weather.

را داشتیم، بنابراین اکنون صبورانه منتظر هوای گرم هستم.

To return.

برگشتن.

Hello also to oh, we have Claudia.

سلام به اوه، ما کلودیا را داریم.

Hello to Claudia. Claudia. Claudia.

سلام به کلودیا کلودیا کلودیا

How is your autumn going at the moment?

در حال حاضر پاییز شما چگونه می گذرد؟

Is your autumn nice?

پاییزتون خوبه؟

Are you taking lots of photographs?

آیا زیاد عکس می گیرید؟

And one of the things I love these days about having a phone.

و یکی از چیزهایی که این روزها دوست دارم در مورد داشتن گوشی.

Would you like to see my phone? Is it here?

آیا می خواهید گوشی من را ببینید؟ آیا اینجاست؟

Oh, it isn't typical.

اوه، این معمولی نیست.

My phone is always nearby.

گوشی من همیشه نزدیک است.

I quite often carry my phone everywhere, even in the house.

من اغلب تلفنم را همه جا حمل می کنم، حتی در خانه.

I like to have it nearby.

من دوست دارم آن را در نزدیکی داشته باشم.

Not because I'm expecting a phone call

نه به این دلیل که من منتظر تماس تلفنی هستم

because no one ever calls me.

زیرا هیچ کس با من تماس نمی گیرد.

That's one of the things about my mobile phone.

این یکی از چیزهایی است که در مورد تلفن همراه من وجود دارد.

It never ring and when it does, it's

هرگز زنگ نمی زند و وقتی زنگ می زند،

normally rubbish.

معمولاً زباله است.

So the reason why

I keep my phone on me or nearby is so I can film things.

بنابراین دلیل اینکه

تلفنم را روی خودم یا نزدیکم نگه می دارم این است که بتوانم از چیزها فیلمبرداری کنم.

If I see a bird outside it or maybe an unusual animal in the garden,

اگر یک پرنده بیرون از آن یا شاید یک حیوان غیرعادی در باغ

then I will take hold of my camera,

ببینم، دوربین،

my mobile phone and fill it and that's what I did this morning.

تلفن همراهم را می‌گیرم و آن را پر می‌کنم و این کاری است که امروز صبح انجام دادم.

I jumped out of bed and the first thing I grabbed

از رختخواب پریدم و اولین چیزی که گرفتم موبایلم

was my

mobile phone and I couldn't resist filming it this morning.

بود و امروز صبح نتونستم مقاومت کنم.

So Mr. Steve is ill.

بنابراین آقای استیو بیمار است.

I might be falling ill as well.

ممکنه من هم مریض بشم

At the moment I am 100% fit and healthy.

در حال حاضر 100% تناسب اندام و سالم هستم.

Okay.

If if I was honest with you, can I be honest with you?

باشه.

اگر من با شما صادق بودم، آیا می توانم با شما صادق باشم؟

Because, you know, I like to be honest with you.

چون میدونی من دوست دارم با تو روراست باشم.

If I was honest, I would say that I am about 97% Well,

اگر صادق بودم، می‌گفتم که حدود 97 درصد خوب هستم،

because I do have a few things going on.

زیرا چند چیز در حال انجام است.

I'm not a young person.

من آدم جوانی نیستم.

And as we all know, if you are approaching a certain period

و همانطور که همه ما می دانیم، اگر به دوره خاصی از

in your life, you do get the occasional

زندگی خود نزدیک می شوید، گهگاه دچار

ache and pain.

درد و درد می شوید.

You might get very strange things happening to your body.

ممکن است اتفاقات بسیار عجیبی برای بدنتان بیفتد.

Things start going wrong.

همه چیز شروع می شود به اشتباه.

Not always serious.

همیشه جدی نیست

We often think of illness as you get

ما اغلب به این فکر می کنیم که با بالا رفتن

older is always being something serious or life-Threatening.

سن، بیماری همیشه چیزی جدی یا تهدید کننده زندگی است.

But I do have one or two things, one or two strange little ailments

اما من یک یا دو چیز دارم، یک یا دو بیماری کوچک عجیب

that are annoying but not life threatening.

که آزاردهنده هستند اما تهدید کننده زندگی نیستند.

One of them is my ear.

یکی از آنها گوش من است.

Now, I've never mentioned this before.

حالا، من قبلاً به این موضوع اشاره نکرده ام.

But because it's Friday and we're doing things differently,

اما چون جمعه است و کارها را متفاوت انجام می‌دهیم،

this ear has been giving me a lot of trouble over the last two or three years.

این گوش در دو سه سال اخیر من را به دردسر انداخته است .

And I don't know why.

و من نمی دانم چرا.

Sometimes it's okay, but other times it's really painful.

گاهی اوقات مشکلی نیست، اما گاهی اوقات واقعاً دردناک است.

In fact, it got so bad

در واقع،

a couple of years ago during the COVID pandemic,

چند سال پیش در طول همه گیری کووید، خیلی بد شد،

I actually went to hospital to have a scan.

من در واقع برای انجام یک اسکن به بیمارستان رفتم.

They put me in one of those big machines that makes a lot of noise.

آنها مرا در یکی از آن ماشین های بزرگ قرار دادند که سر و صدای زیادی ایجاد می کند.

So I had to stick my head inside one of these machines,

بنابراین مجبور شدم سرم را داخل یکی از این دستگاه ها

and it made the most dreadful noise.

فرو کنم و وحشتناک ترین صدا را ایجاد کرد.

Bum, bum, bum, bum, bum, bum, bum, bum, bum, bum, bum.

دمدمی مزاج، دمدمی مزاج، دمدمی مزاحم

So they did a scan of my head so they could have a close look inside my ear.

بنابراین آنها از سر من اسکن کردند تا بتوانند داخل گوشم را از نزدیک ببینند.

And they discovered

و چیزی کشف

nothing.

نکردند.

Nothing was there.

هیچ چیز آنجا نبود.

Nothing abnormal.

هیچ چیز غیر عادی نیست

But then I went for a hearing test

اما بعد برای آزمایش شنوایی رفتم

and they discovered this is really worrying.

و آنها متوجه شدند که این واقعاً نگران کننده است.

I don't know why I'm smiling.

نمی دانم چرا لبخند می زنم.

They discovered that I've lost some of my hearing

آنها متوجه شدند که من در این سال مقداری از شنوایی خود را از دست داده ام

in this year.

.

But the irony is

اما طنز ماجرا این است

also over the past couple of years, I've developed something called tinnitus.

که در چند سال گذشته چیزی به نام وزوز گوش ایجاد کرده ام.

Have you ever heard of that? Tinnitus?

آیا تا به حال در مورد آن شنیده اید؟ وزوز گوش؟

Tinnitus is a little thing

وزوز گوش چیز کوچکی است

you can get with your ears, and sometimes it can stay for a few moments.

که می توانید با گوش خود به آن مبتلا شوید و گاهی اوقات می تواند برای چند لحظه باقی بماند.

And sometimes it can stay for a very long time.

و گاهی اوقات می تواند برای مدت بسیار طولانی باقی بماند.

And that means you have a noise or a

و این بدان معنی است که شما یک صدا یا

sound in your ear that that isn't coming from anywhere.

صدایی در گوش خود دارید که از جایی نمی آید.

It is just being produced somehow by the nerves in your ear.

این فقط به نوعی توسط اعصاب گوش شما تولید می شود.

So quite often I can hear a very high

بنابراین اغلب اوقات می توانم صدای بسیار بلندی را بشنوم

pitched noise.

.

It's almost it's almost like white noise,

تقریباً شبیه صدای سفید است،

but it's really annoying at night.

اما در شب واقعاً آزاردهنده است.

So sometimes when I'm lying in bed, I can hear the sound.

بنابراین گاهی اوقات وقتی در رختخواب دراز کشیده ام، می توانم صدا را بشنوم.

This year

and it won't go away.

امسال و از بین نمی رود.

It's there for ages, and sometimes it's really hard to get to sleep because of this noise.

برای قرن ها وجود دارد و گاهی اوقات به دلیل این صدا خوابیدن واقعاً سخت است.

This sound, but it's nothing serious.

این صدا، اما چیز جدی نیست.

I think it's just part of old age.

فکر می کنم این فقط بخشی از دوران پیری است.

And the strange thing is my mother

و نکته عجیب این است که مادر من

also for many years had tinnitus as well.

نیز سالها وزوز گوش داشت.

Or tonight us some people pronounce it as.

یا امشب ما بعضی ها آن را اینطور تلفظ می کنند.

So it isn't anything serious.

پس چیز جدی نیست

It won't kill me.

منو نمیکشه

But it is annoying,

اما آزاردهنده است،

especially at night when you're trying to get to sleep.

به خصوص در شب که می خواهید بخوابید.

And during the day I can't really hear it

و در طول روز واقعا نمی توانم آن را بشنوم

because there are other sounds around me.

زیرا صداهای دیگری در اطراف من وجود دارد.

But at night when everything is quiet and peaceful, I can hear it.

اما در شب که همه چیز ساکت و آرام است، می توانم آن را بشنوم.

And it's like a very high pitched sound, very annoying.

و مانند صدای بسیار بالا، بسیار آزاردهنده است.

And it's only in one ear, this ear.

و فقط در یک گوش است، این گوش.

And I don't know why it has been causing me

و من نمی دانم چرا

a lot of problems, but nothing serious.

مشکلات زیادی برای من ایجاد کرده است، اما هیچ چیز جدی نیست.

But apparently now I have lost a little bit of my hearing.

اما ظاهرا الان کمی شنوایی ام را از دست داده ام.

The high frequencies in this ear have actually

فرکانس های بالا در این گوش در واقع

disappeared.

ناپدید شده اند.

This ear is amazing.

این گوش شگفت انگیز است.

It's it's so sensitive and incredible.

این بسیار حساس و باورنکردنی است.

But this ear

اما این

it's starting to conk out.

گوش شروع به از بین رفتن کرده است.

It is starting to go kaput, unfortunately, which I think is very strange.

متاسفانه داره کاپوت میره که به نظرم خیلی عجیبه.

So I did I had all these exams, all of these examinations.

بنابراین من تمام این امتحانات، همه این امتحانات را داشتم .

They they had a close look.

آنها نگاه دقیقی داشتند.

They even did a hearing test which took ages.

آنها حتی یک آزمایش شنوایی انجام دادند که طول کشید.

But the result was.

اما نتیجه شد.

I'm sorry, Mr.

متاسفم، آقای

Duncan, you have lost some of your hearing in one of your ears.

دانکن، شما بخشی از شنوایی خود را در یکی از گوش های خود از دست داده اید.

And it's very annoying, to be honest.

و راستش خیلی آزاردهنده است.

Christine.

It says during an examination of the ears they found in one ear, the enlarged bone

کریستین

در معاینه گوش هایی که در یک گوش پیدا کردند، استخوان بزرگ شده ای

that might close the ear cavity

که ممکن است حفره گوش را ببندد،

they say that it is a problem

می گویند که این

with people who go swimming. Yes.

مشکل برای افرادی است که به شنا می روند. آره.

Ironically,

از قضا

I don't swim.

من شنا نمی کنم.

I'm afraid of water.

من از آب می ترسم

I don't like swimming. I don't like going into the water.

من شنا را دوست ندارم. من دوست ندارم وارد آب شوم

I don't mind being on a boat.

برای من مهم نیست که سوار قایق باشم.

Being on a boat is okay. That's fine.

بودن در قایق اشکالی ندارد. خوبه.

No problem.

مشکلی نیست

But being in the water, swimming, I can't do that.

اما با بودن در آب، شنا کردن، نمی توانم این کار را انجام دهم.

I'm always afraid that my head will go under and my ears will fill

همیشه می ترسم سرم برود زیر و گوشم

full of water.

پر از آب شود.

But I don't know.

اما من نمی دانم.

This is something I think it's connected to age.

این چیزی است که من فکر می کنم به سن مرتبط است.

It's our old friend, old age.

این دوست قدیمی ماست، پیری.

So all of the all the doctors all the specialists, they had no idea.

بنابراین، همه پزشکان، همه متخصصان، هیچ ایده ای نداشتند.

They they still don't know. They said it's unexplained.

آنها هنوز نمی دانند گفتند توضیحی ندارد.

That's literally what they put when they sent me

این به معنای واقعی کلمه همان چیزی است که آنها

the report on

وقتی گزارش

all of the tests that they did, they say, we can't find anything.

تمام آزمایشاتی را که انجام دادند برای من ارسال کردند، آنها می گویند، ما چیزی پیدا نمی کنیم.

There's nothing there

در واقع هیچ چیزی وجود ندارد

which makes you feel quite stupid, really,

که شما را کاملاً احمقانه احساس کند،

because you've had all of those tests and they can't find anything.

زیرا شما همه آن آزمایش ها را انجام داده اید و آنها نمی توانند چیزی پیدا کنند.

I suppose really.

فکر کنم واقعا

I should be glad that they didn't find anything.

باید خوشحال باشم که چیزی پیدا نکردند.

So nothing serious, nothing growing inside my head, nothing like that.

بنابراین هیچ چیز جدی، چیزی در سرم رشد نمی کند، چیزی شبیه به آن.

But it would appear that there is something there.

اما به نظر می رسد که چیزی در آنجا وجود دارد.

Swimmers do suffer quite often from ear problems.

شناگران اغلب از مشکلات گوش رنج می برند.

One of the worst things, apparently

یکی از بدترین چیزها، ظاهراً

one of the worst things that can happen to your ear is

یکی از بدترین اتفاقاتی که می تواند برای گوش شما بیفتد این است

when your eardrum, the small piece of skin

که پرده گوش شما، قطعه کوچکی از پوست

that is responsible for processing the vibrations

که مسئول پردازش ارتعاشات

from the sounds that go into your ears,

ناشی از صداهایی است که به گوش شما می رسد

it can burst, it can actually rip

، می ترکد. در واقع پاره

or perforate

یا سوراخ می شود

and apparently it's quite painful, very uncomfortable.

و ظاهراً بسیار دردناک و بسیار ناراحت کننده است.

And one of the problems with that is that afterwards,

و یکی از مشکلات آن این است که پس از آن،

you can actually have hearing loss as well because

در واقع می توانید کم شنوایی نیز داشته باشید زیرا

the eardrum will heal.

پرده گوش بهبود می یابد.

So it will repair itself.

پس خودش درست میشه بئاتریس می‌گوید،

But quite often afterwards, you can find that there might be some hearing loss,

اما اغلب پس از آن، می‌توانید متوجه شوید که ممکن است کم شنوایی وجود داشته باشد

Beatrice says, I used to swim for a long time and I loved it, but now I miss it.

، من برای مدت طولانی شنا می‌کردم و آن را دوست داشتم، اما اکنون دلم برای آن تنگ شده است.

Maybe next spring I could go back.

شاید بهار آینده بتوانم برگردم.

Oh, interesting. Yes,

اوه جالبه بله،

Mr. Steve does not

آقای استیو

have COVID.

کووید ندارد.

It is not coronavirus.

کرونا نیست.

He has taken the test we have a few tests in the house.

او تست داده است ما چند تست در خانه داریم.

So Mr.

Steve did take a COVID test last night and it is negative.

بنابراین آقای

استیو دیشب آزمایش کووید را انجام داد و منفی بود.

So he doesn't have that, although there are many people at the moment

بنابراین او چنین چیزی ندارد، اگرچه در حال حاضر افراد زیادی

suffering from colds and fever

از سرماخوردگی و تب رنج می برند،

because the weather keeps changing when the temperature goes up and then drops again,

زیرا وقتی دما بالا می رود و سپس دوباره کاهش می یابد، آب و هوا مدام تغییر می کند

a lot of people do often become sick, they become unwell.

، بسیاری از مردم اغلب بیمار می شوند، حالشان بد می شود.

So that can happen

بنابراین ممکن است اتفاق

it is interesting.

بیفتد جالب است.

And of course, you may have noticed

و البته شاید متوجه

that I wear glasses as well.

شده باشید که عینک هم می زنم.

I don't know what's what's going on with my senses.

نمی دانم چه بلایی سر حواس من می آید.

So I have to wear glasses, as you've noticed.

پس من باید عینک بزنم، همانطور که شما متوجه شدید.

And now I have problems with one of my ears.

و الان با یکی از گوش هایم مشکل دارم.

I might have to eventually have one of those little devices

ممکن است مجبور شوم در نهایت یکی از آن وسایل کوچک را

maybe in my ear, a little hearing device.

در گوشم داشته باشم، یک دستگاه شنوایی کوچک.

Maybe if it gets any worse, the good news is at the moment it hasn't got any worse.

شاید اگر بدتر شود، خبر خوب این است که در حال حاضر بدتر نشده است.

So it's still the same. It hasn't changed.

پس هنوز هم همینطوره تغییر نکرده است.

I still have the ringing noise and sometimes it's rather painful, but that's it.

من هنوز صدای زنگ را دارم و گاهی اوقات دردناک است، اما همین.

So it's it's not causing my life to be miserable,

پس این باعث نمی شود که زندگی من بدتر شود،

but I think we all have little things, don't we?

اما فکر می کنم همه ما چیزهای کوچکی داریم، اینطور نیست؟

Especially as we get older, we all have little ailments.

به خصوص با افزایش سن، همه ما بیماری های کمی داریم.

I like that word ailment.

من این کلمه بیماری را دوست دارم.

An ailment is something that is making you feel unwell

یک بیماری چیزی است که باعث می شود احساس ناخوشایندی داشته باشید

or maybe a problem with your body that is causing you

یا شاید مشکلی در بدن شما باشد که باعث

to suffer for a long period.

می شود برای مدت طولانی رنج بکشید.

Of time, an ailment, something that is making you feel unwell,

از زمان، یک بیماری، چیزی که باعث می شود احساس ناخوشایندی به شما دست دهد،

or maybe something that is wrong

یا شاید چیزی

with your health so it's nothing serious.

که برای سلامتی شما مشکل دارد، بنابراین هیچ چیز جدی نیست.

I'm not worried about it,

من نگران آن نیستم،

although it can be a little bit annoying at night.

اگرچه ممکن است در شب کمی آزاردهنده باشد.

And that's the only thing really apart from the occasional ache

و این تنها چیزی است که واقعاً جدا از درد و درد گاه به گاه

and pain in the morning, you know, you wake up in the morning,

صبح، می دانید، صبح از خواب بیدار می شوید،

you stretch and everything's a bit ooh, ooh, ooh.

کشش می دهید و همه چیز کمی اوه، اوه، اوه است.

It can take a long time

فکر می‌کنم صبح‌ها می‌تواند زمان زیادی طول بکشد

to get up and about in the morning, I think. So.

. بنابراین.

Can I say hello to Paolo?

آیا می توانم به پائولو سلام کنم؟

Hello, Paolo. Nice to see you back as well.

سلام، پائولو. از بازگشت شما نیز خوشحالم.

Claudia has a problem with her fridge, right?

کلودیا با یخچالش مشکل دارد، درست است؟

What has happened?

چه اتفاقی افتاده است؟

Oh, no. Oh,

وای نه. اوه،

do you know the worst thing

آیا می دانید بدترین چیز

about having a broken refrigerator

در مورد داشتن یک یخچال خراب

is that quite often you don't notice.

این است که اغلب اوقات متوجه نمی شوید.

You might not even realise, especially if you go away somewhere.

حتی ممکن است متوجه نشوید، به خصوص اگر جایی بروید.

You might go away and come back.

ممکنه بری و برگردی

And perhaps your your refrigerator

و شاید یخچال

or your deep freeze has stopped working

یا فریز عمیق شما از کار افتاده باشد

and all of that lovely food inside.

و همه آن غذای دوست داشتنی داخل آن است.

It's been, has been spoilt.

بوده، خراب شده است.

It's like my worst nightmare.

مثل بدترین کابوس من است.

Imagine that coming back from your holiday and finding out that your, your deep freeze is broken

تصور کنید که از تعطیلات خود برگشته اید و متوجه می شوید که انجماد عمیق شما شکسته است

and all of the food inside has been spoilt, it's all,

و تمام مواد غذایی داخل آن خراب شده است، همه چیز

it all has to be thrown away.

، همه چیز باید دور ریخته شود.

I don't like the sound of that.

از صداش خوشم نمیاد

Vitus.

ویتوس.

Hello, Vitus. Thank you. Yes.

سلام ویتوس متشکرم. آره.

Sometimes Mr.

گاهی آقای

Steve shout it's in my ear.

استیو فریاد می زند که در گوش من است.

And interestingly enough, it is this ear, you see.

و به اندازه کافی جالب این است که این گوش است.

So this ear

بنابراین این گوش

is also very sensitive to sound.

به صدا نیز بسیار حساس است.

So if if a if a sudden noise

بنابراین اگر یک صدا

or sound goes into this ear,

یا صدای ناگهانی وارد این گوش

it does cause a little bit of pain.

شود، کمی درد ایجاد می کند.

Very strange.

خیلی عجیب.

I have no idea why, but I think a lot of people do suffer

نمی‌دانم چرا، اما فکر می‌کنم بسیاری از مردم

with ear problems as they get older.

با افزایش سن از مشکلات گوش رنج می‌برند.

So at the moment, it isn't anything serious.

بنابراین در حال حاضر، چیز جدی نیست.

So don't worry.

پس نگران نباشید.

But I do get a strange I do get a strange ringing noise sometimes,

اما گاهی اوقات صدای زنگ عجیبی به من می رسد،

and I think it might be the phone, but it isn't.

و فکر می کنم ممکن است تلفن باشد، اما اینطور نیست.

It's just my ear being a pain in the neck

فقط گوشم که گردن درد داره

we'll have a quick break and then I will come back.

سریع استراحت میکنیم و بعد برمیگردم.

Let's have a look at something fun.

بیایید به یک چیز سرگرم کننده نگاه کنیم.

Let's have a look at something nice, shall we?

بیایید به یک چیز خوب نگاه کنیم، می توانیم؟

To be honest,

صادقانه بگویم،

I feel like I need to be cheered up because poor Mr.

احساس می‌کنم که باید

Steve is being unwell, and I think we need something

سرحال باشم، زیرا آقای استیو بیچاره حالش خوب نیست، و فکر می‌کنم شاید به چیزی نیاز داریم که

maybe to lift our spirits on this Friday afternoon.

روحیه‌مان را در این بعدازظهر جمعه تقویت کنیم.

It really does feel as if spring is in the air,

واقعاً احساس می شود که بهار در هوا است،

especially when you see scenes like that.

به خصوص وقتی صحنه هایی از این دست را می بینید.

I hope you enjoyed that.

امیدوارم از آن لذت برده باشید.

Some sights of the daffodils in the garden

برخی از دیدنی های نرگس در باغ

thank you very much for joining me today.

از اینکه امروز به من ملحق شدید بسیار سپاسگزارم.

I know it's Friday, but we can still have a little chat.

می دانم که جمعه است، اما هنوز می توانیم کمی گپ بزنیم.

I hope you will have a good weekend as well.

امیدوارم آخر هفته خوبی هم داشته باشید.

Some very interesting messages coming through after talking about

برخی از پیام‌های بسیار جالبی که پس از صحبت در مورد

my slight problem with my ear

مشکل جزئی من با گوش من ارسال می‌شود

Hello, Sue and Sue went check Latt,

، سلام، سو و سو لات را بررسی کردند،

who says working as a deejay and

که می‌گوید کار به عنوان دیجی و

using the headset or headphones for a long time

استفاده طولانی مدت از هدست یا هدفون

may cause serious problems

ممکن است باعث مشکلات

or serious problems with your hearing.

جدی یا مشکلات جدی در شنوایی شما شود. .

That is true. You are right.

این درست است. حق با شماست.

I'm taking that off.

من آن را بر می دارم.

It's it's falling off my hat.

این داره از کلاهم میفته

Yes. You can get problems with your hearing,

آره. شما می توانید با شنوایی خود دچار مشکل شوید،

especially if you listen to loud music quite often or if you go to discos.

به خصوص اگر اغلب به موسیقی با صدای بلند گوش می دهید یا اگر به دیسکو می روید.

I remember many years ago when I used to go to discos to have a little dance.

یادم می‌آید سال‌ها پیش برای رقصیدن به دیسکو می‌رفتم.

Do they still call them discos?

آیا هنوز به آنها می گویند دیسکو؟

I don't think they do now, do they?

فکر نمی کنم الان این کار را بکنند، نه؟

I think they're in nightclubs or people just say clubs.

من فکر می کنم آنها در کلوپ های شبانه هستند یا مردم فقط می گویند کلوپ.

Are you going clubbing this weekend?

آیا این آخر هفته به باشگاه می روید؟

See, I used to go to the disco

ببینید، من قبلا به دیسکو می رفتم

but these days, the young,

اما این روزها، جوان ها

the youngsters, they all go to the club.

، جوان ها، همه به باشگاه می روند.

They go clubbing.

آنها به باشگاه می روند.

But yes, I remember afterwards,

اما بله، یادم می‌آید بعد از آن،

the next morning when I woke up after going to the disco the night before,

صبح روز بعد که شب قبل پس از رفتن به دیسکو از خواب بیدار

I often found that I couldn't hear very well

شدم، اغلب متوجه می‌شدم که نمی‌توانم خوب بشنوم

everything seemed as if it was far away.

همه چیز به نظر دور است.

It almost seemed as if my fingers were in my ears.

تقریباً انگار انگشتانم در گوشم بود.

So, yes, you're right.

بنابراین، بله، شما درست می گویید.

You have to take care of your hearing.

شما باید مراقب شنوایی خود باشید.

But of course, when you're young, when you're young, you think you will live forever

اما مطمئناً، وقتی جوان هستید، وقتی جوان هستید، فکر می کنید برای همیشه زنده خواهید ماند

and you never think of the consequences of anything

و هرگز به عواقب چیزی فکر نمی

because your brain is still growing, it's still developing.

کنید زیرا مغز شما هنوز در حال رشد است، هنوز در حال رشد است.

And quite often you will do things that may

و اغلب کارهایی انجام می دهید که ممکن

or may not seem reckless.

است بی پروا به نظر برسند یا نباشند.

It is something that can happen.

این چیزی است که می تواند اتفاق بیفتد.

But yes, I did. I used to go to nightclubs.

اما بله، انجام دادم. من به کلوپ های شبانه می رفتم.

I used to go to the disco to have a little dance and Mr.

من به دیسکو می رفتم تا کمی رقص داشته باشم و آقای

Steve and myself, we used to go to the nightclubs and have a little groove,

استیو و خودم، به کلوپ های شبانه می رفتیم و کمی گروو

a little pop pop.

، کمی پاپ پاپ داشتیم.

Do people still say that?

آیا مردم هنوز این را می گویند؟

Do people still say pop?

آیا مردم هنوز هم می گویند پاپ؟

If you have a bop b o p

اگر شما یک bop b o p

it means you have a dance, you have a little bop

دارید به این معنی است که شما یک رقص دارید، شما یک bop کوچک دارید

Oh, hello.

اوه، سلام.

100, Dobby.

100، دابی.

Very nice to see you here.

خیلی خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

Today.

امروز.

Claudia is going to get her refrigerator fixed,

کلودیا قرار است یخچالش را تعمیر کند،

so I hope

بنابراین

I hope you will be doing that.

امیدوارم که شما این کار را انجام دهید.

And I hope you get the refrigerator that you've always dreamt of.

و امیدوارم یخچالی را که همیشه آرزویش را داشتید به دست آورید.

Mr. Duncan, yesterday, I was watching your very first video on YouTube,

آقای دانکن، دیروز اولین ویدیوی شما را در یوتیوب تماشا می

and I enjoyed it as usual.

کردم و طبق معمول از آن لذت بردم.

There are many old videos on my YouTube channel.

ویدیوهای قدیمی زیادی در کانال یوتیوب من وجود دارد.

Some of them are a little bit embarrassing.

برخی از آنها کمی خجالت آور هستند.

Some of them were filmed when I was still in China,

برخی از آنها زمانی که من هنوز در چین بودم فیلمبرداری شده اند

and the quality is awful.

و کیفیت آنها افتضاح است.

Because the image is very blurry and very fuzzy.

زیرا تصویر بسیار تار و بسیار مبهم است.

But yes,

اما بله،

there are lots of old videos.

ویدیوهای قدیمی زیادی وجود دارد.

Some of my early videos that I made way,

برخی از ویدیوهای اولیه ام که راه انداختم،

way back in the distance

در فاصله های دوری که

Christina says when I was at a nightclub

کریستینا می گوید، زمانی که در یک کلوپ شبانه

and I was under the amplifiers or maybe under the speakers,

بودم و زیر آمپلی فایر یا شاید زیر بلندگوها

and the next day I could not hear and then I could not hear properly

بودم، و روز بعد نمی توانستم بشنوم و بعد به درستی نمی شنیدم.

for four days.

به مدت چهار روز

Fortunately, when you're young,

خوشبختانه، وقتی جوان هستید،

your body is very good at repairing itself and the damage is not so serious.

بدن شما در ترمیم خود بسیار خوب عمل می کند و آسیب چندان جدی نیست.

But as you get older, those things can have

اما با بالا رفتن سن، آن چیزها می توانند

a delayed effect.

اثر تاخیری داشته باشند.

Things that you do when you're young can have

کارهایی که در جوانی انجام می‌دهید، می‌توانند با افزایش

some sort of effect as you get older.

سن به نوعی تأثیر بگذارند.

So maybe my problem may be the problem that I have with this ear

پس شاید مشکل من ممکن است مشکلی باشد که با این گوش

is connected to to my days.

دارم به روزهای من متصل است.

When I used to go to the nightclub And of course, I did radio as well.

زمانی که به کلوپ شبانه می رفتم و البته رادیو هم کار می کردم.

I used to work in radio, and I used to quite often wear headphones

من قبلاً در رادیو کار می‌کردم و معمولاً برای مدت طولانی از هدفون استفاده

for a long period of time,

and I would often have them loud.

می‌کردم و اغلب آنها را با صدای بلند می‌داشتم.

So maybe I am answering my own question.

پس شاید من به سوال خودم پاسخ می دهم.

Maybe this is it. Maybe this is my diagnosis.

شاید همین باشد. شاید این تشخیص من باشد.

The reason why I'm losing my hearing and this year is because of all the discos

دلیل اینکه من دارم شنوایی ام را از دست می دهم و امسال به خاطر همه دیسکوهایی است

that I went to as a young person.

که در جوانی به آنها رفتم.

Hello, Mr. Duncan.

سلام آقای دانکن

Some teachers have hearing problems after they get retired or they become retired

برخی از معلمان بعد از بازنشستگی یا بازنشستگی مشکل شنوایی دارند

and I think it's because of their speaking or when they speak loudly all the time.

و فکر می‌کنم به خاطر صحبت کردنشان است یا اینکه مدام بلند صحبت می‌کنند.

That also is a very good point.

این نیز نکته بسیار خوبی است.

One of the things I've noticed besides my ear,

یکی از چیزهایی که در کنار گوشم به آن توجه کرده ام،

I've also noticed that my voice quite often has problems,

این است که صدایم اغلب مشکلاتی دارد،

and I think that's because I've used it a lot during my life.

و فکر می کنم به این دلیل است که در طول زندگی ام زیاد از آن استفاده کرده ام.

So I've spent many, many years talking for long periods of time

بنابراین من سال‌های زیادی را صرف صحبت کردن برای مدت طولانی

and I think this happens with actors or singers.

کرده‌ام و فکر می‌کنم این اتفاق برای بازیگران یا خواننده‌ها می‌افتد.

If you use your voice in your work or in your job

اگر از صدای خود در کار یا شغل خود

for a long period of time and frequently,

برای مدت طولانی و مکرر استفاده می کنید،

then I think later on you can

فکر می کنم بعداً می توانید

find that maybe you get problems with your with your voice

متوجه شوید که ممکن است با صدای خود مشکل پیدا کنید،

maybe you are more susceptible

شاید بیشتر مستعد

to getting infections or problems.

ابتلا به عفونت یا مشکلات باشید.

So I do sometimes have really bad throat

بنابراین من گاهی اوقات مشکلات گلوی بسیار بدی دارم

problems, but I think that's connected

، اما فکر می‌کنم این

to the fact that I use my voice quite a lot.

به این واقعیت مرتبط است که از صدایم بسیار استفاده می‌کنم.

So I think it's like any part of your body,

بنابراین من فکر می کنم مانند هر قسمت از بدن شما است،

any part of your body, if you use it too much

هر قسمت از بدن شما، اگر بیش از حد از آن استفاده

you might damage it.

کنید ممکن است به آن آسیب بزنید.

It might break it might stop working

ممکن است بشکند ممکن است از کار

It might fall off.

بیفتد ممکن است سقوط کند.

So there is a warning I will be going in a few moments

بنابراین یک هشدار وجود دارد که من چند لحظه

is a short one today because the weekend is coming and I have to go and take care of Mr.

دیگر خواهم رفت، امروز کوتاه است زیرا آخر هفته در راه است و من باید بروم و از آقای استیو مراقبت کنم

Steve because he's not very well.

زیرا او خیلی خوب نیست.

He has a cold. He's not even at work.

او سرما خورده است. او حتی سر کار نیست.

He hasn't gone to work.

او سر کار نرفته است.

Although to be honest, his work is upstairs.

اگرچه صادقانه بگویم، کار او در طبقه بالاست.

So he doesn't have to go very far these days.

پس این روزها مجبور نیست خیلی دور برود.

But no, he's not even at work.

اما نه، او حتی سر کار نیست.

I always know it's serious whenever Steve

من همیشه می‌دانم که هر وقت استیو

takes a day off work because he's sick,

به دلیل مریض بودن یک روز مرخصی می‌گیرد جدی است،

I always know that it's really serious because Steve normally doesn't

همیشه می‌دانم که واقعاً جدی است زیرا استیو معمولاً

take days off work when he's feeling unwell.

زمانی که احساس ناخوشی می‌کند روزهای مرخصی را نمی‌گیرد.

Beatrice, I had the same problem

بئاتریس،

when I went to see a show with David Bowie

زمانی که برای دیدن نمایشی با دیوید بووی

and also Brian Brian Adams.

و همچنین برایان برایان آدامز رفتم، همین مشکل را داشتم.

Were they together?

با هم بودند؟

I can't imagine Brian Adams and David Bowie performing together.

نمی توانم تصور کنم برایان آدامز و دیوید بووی با هم اجرا کنند.

That would be quite interesting.

این بسیار جالب خواهد بود.

I want to see that.

می خواهم آن را ببینم.

I really want to see that

من واقعاً می خواهم آن

Guadeloupe.

گوادلوپ را ببینم.

Hello, Guadeloupe. Nice to see you here.

سلام، گوادلوپ. خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

I haven't seen you for a while.

مدتیه که ندیدمت

I am a teacher and sometimes I can't understand what my students say.

من یک معلم هستم و گاهی اوقات نمی توانم بفهمم دانش آموزانم چه می گویند.

I have not thought

من فکر نمی کردم

it might be my hearing all my ears.

که ممکن است صدای تمام گوش های من باشد.

It comes on very slowly.

خیلی کند میاد

So the problems that I'm having at the moment with my ear

بنابراین مشکلاتی که من در حال حاضر با

has been has been going on for a long time, maybe two or maybe three years.

گوش خود دارم، برای مدت طولانی، شاید دو یا شاید سه سال، ادامه دارد.

So this is something that I've noticed, but it hasn't been serious.

بنابراین این چیزی است که من متوجه شده ام، اما جدی نبوده است.

It hasn't been bothering me. But then

آزارم نداده اما بعد

I think it was in early 20, 20,

فکر می کنم در اوایل 20، 20 بود،

I started to notice that sometimes it was very painful

متوجه شدم که گاهی اوقات بسیار دردناک است

and I couldn't hear properly.

و نمی توانستم درست بشنوم.

And then there was this very high sound,

و سپس این صدای بسیار بلند بود،

like a buzzing, like a ringing in my ear.

مانند وزوز، مانند زنگ در گوش من.

So that's when I went to the hospital and had all these tests, but they said, there's nothing wrong.

بنابراین همان موقع بود که من به بیمارستان رفتم و این همه آزمایش را انجام دادم، اما آنها گفتند، عیبی ندارد.

Everything's all right, nothing serious, nothing.

همه چیز خوب است، هیچ چیز جدی، هیچ چیز.

Nothing horrible.

هیچ چیز وحشتناکی نیست.

It's just perhaps your age.

شاید هم سن شماست

You have worn

شما پوشیده

you have used your ear too much

اید، بیش از حد از گوش خود استفاده کرده اید

and it's starting to wear out

و شروع به فرسوده شدن

but at least it's not affecting me too much.

کرده است، اما حداقل بر من خیلی تأثیر نمی گذارد.

So I can still do this.

بنابراین من هنوز هم می توانم این کار را انجام دهم.

I can still speak and I can still hear with my other ear.

من هنوز می توانم صحبت کنم و هنوز می توانم با گوش دیگرم بشنوم.

And the hearing loss is only slight.

و کاهش شنوایی فقط خفیف است.

So really, I don't notice it that much.

بنابراین واقعاً من آنقدرها متوجه آن نمی شوم.

But you can have these little things that that come on

اما شما می توانید این چیزهای کوچک را داشته باشید که می آیند

and sometimes they can be temporary.

و گاهی اوقات می توانند موقتی باشند.

Sometimes they only last for a short time,

گاهی اوقات آنها فقط برای مدت کوتاهی

or sometimes they can last for many, many years.

دوام می آورند یا گاهی اوقات می توانند چندین سال دوام بیاورند.

It's all right.

همه چیز درست است.

Anyway, it doesn't change my day.

به هر حال روز من را عوض نمی کند.

I'm still as happy as ever.

من هنوز مثل همیشه خوشحالم.

I think when you go somewhere noisy, maybe

من فکر می کنم وقتی به جایی می روید که سر و صدا دارد،

you should put something in your ears.

شاید باید چیزی در گوش خود بگذارید.

Maybe your fingers

شاید انگشتان شما

or maybe some earplugs.

یا شاید تعدادی گوش گیر.

Christina is going to see the Rolling Stones in concert

کریستینا قرار است گروه رولینگ استونز را در کنسرت ببیند،

all I can say, Christina, make sure you have something to put in your ears

تنها چیزی که می توانم بگویم، کریستینا، مطمئن شوید که چیزی برای گذاشتن در گوش خود دارید،

just in case Mick Jagger decides to sing

فقط در صورتی که میک جگر تصمیم گرفت

extra loud.

بلندتر بخواند.

I can never remember

من هرگز نمی

the other members

توانم سایر

of the Rolling Stones.

اعضای رولینگ استونز را به یاد بیاورم.

I can only ever remember Mick Jagger.

من فقط میک جگر را به یاد دارم.

And yet I can see them.

و با این حال من می توانم آنها را ببینم.

I can see the other members.

من می توانم سایر اعضا را ببینم.

There's there's the guy that plays the guitar

پسری هست که گیتار می نوازد

and he looks like he's about 200 years old.

و به نظر می رسد حدود 200 سال دارد.

Is it? Is it?

آیا این است؟ آیا این است؟

Let's see if I can remember.

ببینم یادم میاد یا نه

I I want to say Keith.

من می خواهم بگویم کیت.

Is it Keith?

کیت هست؟

Keith Richards. Am I right?

کیت ریچاردز درست میگم؟

Did I dream it

آیا من خواب دیدم

or did Keith Richards once appear

یا کیت ریچاردز یک بار

in Pirates of the Caribbean?

در دزدان دریایی کارائیب ظاهر شد؟

Did did I imagine that?

آیا من آن را تصور می کردم؟

I feel as if I might have imagined that.

من احساس می کنم که ممکن است آن را تصور کرده باشم.

Did Keith Richards from the Rolling Stones once appear

آیا کیت ریچاردز از رولینگ استونز یک بار

in Pirates of the Caribbean?

در دزدان دریایی کارائیب ظاهر شد؟

I don't know why

نمی دانم چرا

sometimes these things pop in my head.

گاهی این چیزها به ذهنم می رسد.

I'm sure you will tell me

مطمئنم که به من سلام خواهی کرد

hello, Oussama.

، اوساما.

I had the same issue with my left ear.

منم همین مشکل رو با گوش چپم داشتم.

I took a hot shower, and then I it got better

یک دوش آب گرم گرفتم و بعد

until it had gone.

تا زمانی که تمام شد بهتر شدم.

Oh, okay, then.

اوه خوب پس.

Well, that's that's something that can happen.

خوب، این چیزی است که می تواند اتفاق بیفتد.

Maybe if you go out into the cold on a cold day, it can affect your hearing.

شاید اگر در یک روز سرد به هوای سرد بروید، روی شنوایی شما تأثیر بگذارد.

You can also get an ear infection,

شما همچنین می توانید به عفونت گوش مبتلا شوید،

which is one of the worst things you can get in there.

که یکی از بدترین مواردی است که می توانید در آنجا به آن مبتلا شوید.

You do not want an ear infection.

شما نمی خواهید عفونت گوش داشته باشید.

An ear infection is really bad.

عفونت گوش واقعا بد است.

So what

پس

did did was it Ronnie Wood or Keith Richards,

رونی وود یا کیت ریچاردز

who appeared in Pirates of the Caribbean

که در دزدان دریایی کارائیب ظاهر شدند چه کرد

or am I just losing my mind?

یا دارم عقلم را از دست می دهم؟

I seem to remember it

به نظر می رسد آن را بسیار عجیب به یاد دارم

very strange.

.

Thank you very much for your company.

از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.

I will be going a few moments.

من چند لحظه می روم

I have to go because I have to take care of Mr.

من باید بروم زیرا باید از آقای

Steve I am Florence Nightingale today because I am looking after Mr.

استیو مراقبت کنم من امروز فلورانس نایتینگل هستم زیرا از آقای

Steve

استیو

Tomic.

تومیک مراقبت می کنم.

Hello, Tomic.

سلام تومیک

Keith Richards. Oh, it was.

کیت ریچاردز اوه، این بود.

Yes, Keith Richards.

بله، کیت ریچاردز.

Was I right there?

آیا من همان جا بودم؟

But did, did he actually appear in one of the Pirates

اما آیا او واقعاً در یکی از فیلم های

of the Caribbean movies or did I did I imagine that

دزدان دریایی کارائیب ظاهر شد یا من تصور کردم که

it seems like a dream

به نظر می رسد رویایی است

that I might have had at some point?

که ممکن است در مقطعی دیده باشم؟

Oh, oh, apparently, yes.

اوه، اوه، ظاهرا، بله.

Christina says yes. I think it was.

کریستینا می گوید بله. من فکر می کنم این بود.

Oh, okay then.

اوه خوب پس.

So apparently Keith Richards did appear

بنابراین ظاهرا کیت ریچاردز

in a Pirates of the Caribbean movie.

در یک فیلم دزدان دریایی کارائیب ظاهر شد.

So now we know.

بنابراین اکنون می دانیم.

I'm so glad that that answer has been put to bed

من بسیار خوشحالم که این پاسخ به رختخواب گذاشته شده است

thank you very much for the company.

از شما برای شرکت بسیار سپاسگزارم.

I'm going to see if Mr.

می‌روم ببینم آقای

Steve needs a cup of tea or maybe he needs his

استیو به یک فنجان چای نیاز دارد یا شاید باید

brow wiped.

پیشانی‌اش را پاک کند.

Maybe there is sweat running down his face, and maybe I have to.

شاید عرق روی صورتش جاری باشد و شاید مجبور باشم.

I have to attend to Mr.

من

Steve, just like Florence Nightingale.

باید مثل فلورانس نایتینگل به آقای استیو بروم.

Thank you very much for your company.

از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.

I hope you will enjoy your weekend have a good weekend.

امیدوارم از آخر هفته خود لذت ببرید آخر هفته خوبی داشته باشید.

I'm having tomorrow off.

من فردا تعطیله

I'm not quite sure what I'm doing tomorrow because we're not.

من کاملاً مطمئن نیستم که فردا چه کار خواهم کرد، زیرا ما اینطور نیستیم.

We I don't know if Mr.

ما نمی‌دانیم حال آقای

Steve is going to be well, so I don't think we're going into town tomorrow.

استیو خوب است یا نه، بنابراین فکر نمی‌کنم فردا به شهر برویم.

I don't think it's happening, unfortunately.

من فکر نمی کنم این اتفاق می افتد، متاسفانه.

So. So we won't be going into town

بنابراین. بنابراین ما به شهر نمی رویم

unless, of course, Mr.

مگر اینکه، البته، آقای

Steve has a sudden recovery

استیو بهبودی ناگهانی پیدا کند

and I don't even know if Mr.

و من حتی نمی دانم که آیا آقای

Steve is going to be with us on Sunday.

استیو قرار است یکشنبه با ما باشد یا خیر.

So he might not be here on Sunday either,

بنابراین او ممکن است یکشنبه هم اینجا نباشد،

but I hope he will be

اما امیدوارم او باشد،

Tolmach says with his face,

تولماچ با چهره‌اش می‌گوید،

he could appear in every type of movie

او می‌تواند در هر نوع فیلمی ظاهر شود، در

are you talking about Keith Richards?

مورد کیت ریچاردز صحبت می‌کنید؟

Horror Thriller

ترسناک هیجان انگیز

and all sorts of things?

و همه چیز؟

Yes, I suppose so.

بله، من هم همینطور فکر میکنم.

He does look a bit scary sometimes.

او گاهی اوقات کمی ترسناک به نظر می رسد.

But then I suppose all of us come from time to time.

اما بعد فکر می کنم همه ما هر از گاهی می آییم.

We can all look a little bit scary sometimes, especially first thing in the morning.

همه ما گاهی اوقات ممکن است کمی ترسناک به نظر برسیم، مخصوصاً اول صبح.

Thank you. Christina.

متشکرم. کریستینا

Thank you.

متشکرم.

So, Ed, thank you, veterans.

بنابراین، اد، از شما جانبازان متشکرم.

I will see you on Sunday.

یکشنبه میبینمت

2 p.m.

ساعت 2 بعد از ظهر

UK time is when I'm back with you and hopefully Mr.

زمان انگلستان زمانی است که من با شما برگشتم و امیدوارم آقای

Steve will be here as well. I'm going

استیو نیز اینجا باشد. من می خواهم در حال

to attend

حاضر

to a very poorly man

به یک مرد بسیار ضعیف رسیدگی کنم

right now.

.

Thank you, Sandra.

ممنون ساندرا

Thanks a lot for your company.

با تشکر فراوان از شرکت شما

I am going now. Enjoy the rest of your day.

الان دارم میرم از باقی روز لذت ببر.

I'm going to leave you with some lovely nature shots

من می‌خواهم عکس‌های زیبای طبیعت را

to get you in the mood for the weekend.

برای شما به ارمغان بیاورم تا برای آخر هفته سرحال باشید.

And I hope you have a good saturday.

و امیدوارم شنبه خوبی داشته باشید.

Wherever you are watching in the world.

هر کجای دنیا که تماشا می کنید.

Enjoy the rest of your week and also enjoy the weekend

از بقیه هفته خود لذت ببرید و همچنین از آخر هفته لذت ببرید

and see you on Sunday.

و یکشنبه شما را ببینم.

And of course, until then, you know what's coming next.

و البته، تا آن زمان، شما می دانید که در آینده چه چیزی در راه است.

Yes, you do...

بله،

ta ta for now.

فعلاً... تا تا.