What is the WORST English Food? | Easy English 110

Honestly, I don't think I've ever been that horrified

راستش را بخواهید، فکر نمی‌کنم تا به حال آنقدر ترسیده

to see someone eat something.

باشم که کسی چیزی بخورد.

But, to each their own.

به خودشون مربوطه.

I've tried it once and it'll be last time.

من یک بار امتحان کردم و آخرین بار خواهد بود.

It's coming back as a delicacy,

just as insects are coming as a delicacy.

همانطور که حشرات به عنوان یک غذای لذیذ در حال بازگشت هستند.

You know, we have to get used to eating insects soon, haven't we?

میدونی ما باید زود به خوردن حشرات عادت کنیم، نه؟

Is that right?

درست است؟

I think not everybody likes it.

فکر می کنم همه آن را دوست ندارند.

- And...

- و ...

But I like it.

اما من آن را دوست دارم.

What a waste of time, I don't like it.

چه اتلاف وقت، من آن را دوست ندارم.

That was it, then?

پس همین بود؟

- Yeah, that's it, it's it, for me.

- آره، همینه، برای من همینه.

Won't make that mistake again.

دیگه اون اشتباه رو تکرار نمیکنه

I won't be eating ''Marmite''.

من "مارمیت" را نخواهم خورد.

Hello, welcome to Easy English.

سلام، به Easy English خوش آمدید.

So today, I'm asking the question;

بنابراین امروز، من این سوال را می پرسم؛

what is the worst English or British food?

بدترین غذای انگلیسی یا انگلیسی چیست؟

Before we get started, don't forget to like and subscribe.

قبل از شروع، لایک و اشتراک را فراموش نکنید.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

What is the weirdest or worst food you've ever had?

عجیب ترین یا بدترین غذایی که تا به حال خورده اید چیست؟

Oh, this is a while back.

اوه، این مدتی پیش است.

But, I went to a Cornish pub with a few mates

اما، من با چند جفت به یک میخانه کورنیش رفتم

and I saw this one guy have (Stargazy) pie,

و دیدم این مرد پای (Stargazy) دارد،

which is like a cheesy, mash dish,

که مانند یک غذای پنیری و پوره است

with a fish head sticking out the top.

که سر ماهی از بالای آن بیرون زده است.

For me, I think it's gotta be chips and gravy.

برای من، فکر می کنم باید چیپس و سس باشد.

I know it's a northern thing, but I don't understand it.

من می دانم که این یک چیز شمالی است، اما آن را نمی فهمم.

I've got friends that eats it down here,

من دوستانی دارم که اینجا آن را می خورند،

something that I can't really fathom, really.

چیزی که واقعاً نمی توانم آن را درک کنم.

But, you know, each their own.

اما، می دانید، هر کدام خودشان هستند.

What is the worst British food?

بدترین غذای بریتانیایی چیست؟

I think it's ''Marmite''.

من فکر می کنم "مارمیت" است.

- Right, okay.

- درسته، باشه

I don't like ''Marmite'', no.

من "مارمیت" را دوست ندارم، نه.

I don't see that.

من آن را نمی بینم.

And, as for ''Vegemite'', what the Australians eat.

و در مورد "Vegemite"، آنچه استرالیایی ها می خورند.

I mean, that's just a total different scenario, I think.

منظورم این است که من فکر می کنم این فقط یک سناریوی کاملا متفاوت است .

Brussel sprouts.

کلم بروکسل.

I love everything, but Brussels sprouts.

من همه چیز را دوست دارم، اما کلم بروکسل.

Really?

واقعا؟

- Yeah.

- آره

What's the most disgusting English meal?

نفرت انگیزترین غذای انگلیسی چیست؟

Okay, while I've not had it,

بسیار خوب، در حالی که من آن

I do recall a dish made of eels.

را نخورده ام، یک غذای ساخته شده از مارماهی را به یاد می آورم.

It's a traditional one and erm...

سنتی است و ارم...

and another one of tripe, which is cow's stomach.

و یکی دیگر از خرچنگ که شکم گاو است.

- Yeah.

- آره

And erm... the lining of the cows stomach.

و اِرم... مخاط شکم گاو.

It's weird because, it's a fish head.

عجیب است زیرا سر ماهی است.

It's not the sort of, thing you would think of as food.

این چیزی نیست که شما به عنوان غذا فکر کنید.

But honestly, it must have been quite nice,

اما صادقانه بگویم، باید بسیار خوب بوده باشد،

because the guy looked quite happy to have it.

زیرا آن مرد از داشتن آن بسیار خوشحال به نظر می رسید.

Did he even eat the head?

اصلا سرش را خورده؟

No, he sort of, ate the meat around it.

نه، او به نوعی گوشت اطراف آن را خورد.

I don't think he was brave enough,

من فکر نمی کنم او به اندازه کافی شجاع بود،

but he did seem pretty satisfied afterwards.

اما بعد از آن بسیار راضی به نظر می رسید.

Oh, so do you think that like, submerged under the pie,

اوه، پس فکر می‌کنید که مانند غوطه‌ور شدن زیر پای،

there was the rest of the body?

بقیه بدن وجود داشت؟

- Probably, yes.

- احتمالا بله.

Okay, and erm...

خوب، و اوم...

what was it about it that sort of,

چه چیزی در آن بود که

turns you off?

شما را خاموش می کند؟

You just...

تو فقط...

like the...

دوست داشتی

It was the head.

... سر بود.

- The head.

- سر. وقتی به غذا

That's not the thing you think of,

فکر می کنید این چیزی نیست که به آن فکر

when you think of food; a fish's head.

کنید. یک سر ماهی

For anyone doesn't know about this,

برای کسی که در این مورد نمی‌داند،

can you sort of, describe this sort of,

آیا می‌توانید این نوع

phenomenon of the north/south chips and gravy thing?

پدیده تراشه‌های شمال/جنوب و چیزهای آب‌سواری را توصیف کنید؟

So yeah, you got, I think.

پس بله، فکر می کنم متوجه شدید.

You got your Scotland, you got your midlands, then your south.

شما اسکاتلند خود را دریافت کردید، سرزمین های میانی و سپس جنوب خود را دریافت کردید.

I think it's more like, a midlands, like a...

من فکر می‌کنم بیشتر شبیه یک میدلندز است، مثل

a Wolverhampton/Birmingham thing.

یک چیز ولورهمپتون/بیرمنگام.

I think it's more of a Brum...

من فکر می کنم بیشتر بروم است...

it's definitely a Brummie thing.

قطعاً یک چیز برومی است.

I think, definitely more Northern, yeah.

من فکر می کنم، قطعا شمالی تر، بله.

I've got, like I said, I've got friends that have had it,

من، همانطور که گفتم، دوستانی دارم که آن را داشته اند،

or still eat it now and I've tried it once

یا الان هم می خورند و یک بار آن را امتحان کرده

and I just don't get it, really.

ام و واقعاً متوجه نشدم.

Even with KFC's chips and gravy, it's not on.

حتی با چیپس و سس کی اف سی، روشن نیست .

And, what is... what is gravy, as well?

و... سس چیست؟

Explain gravy.

سس را توضیح دهید

for (a) roast dinner.

برای (الف) شام کباب شده.

That's where it should be,

اینجا جایی است که باید باشد

that's where it should stay, really.

، آنجا باید بماند، واقعاً.

- Yeah.

- آره

So for me, I'm more of a chips in mayonnaise...

بنابراین برای من، من بیشتر یک چیپس در سس مایونز هستم

Can you just tell me like,

... می‌توانید فقط به من بگویید،

what...

چه چیزی...

what... 'cos, maybe people don't even know a gravy is.

چه... «چرا، شاید مردم حتی ندانند که سس مایونز است.

Could you sort of, describe gravy?

آیا می توانید نوعی سس را توصیف کنید؟

(It's) like a stock.

(این) مانند یک سهام است.

- Yeah.

- آره

- Right.

- درست.

I would say, like a beef stock.

من می گویم، مانند آب گوشت گاو.

- Yeah.

- آره

But thinner than a... thinner than like, yeah...

اما نازک تر از ... نازک تر از مانند، بله...

No, probably a bit thicker, actually,

نه، احتمالاً کمی ضخیم تر، در واقع،

than you'd put in a casserole.

از آن چیزی که در یک قابلمه قرار می دهید.

So like, something between a soup and a stew?

یعنی چیزی بین سوپ و خورش؟

- Yeah.

- آره

So, dipping your chips in it, isn't that great, really.

بنابراین، فرو بردن چیپس در آن، واقعاً عالی نیست.

Do you know what ''Marmite'' is?

آیا می دانید "مارمیت" چیست؟

It's a yeast.

این یک مخمر است.

- Oh, you know?

- اوه، میدونی؟

Okay.

باشه.

- OK.

- خوب.

Yeah, yeast.

آره مخمر

Vitamin B.

ویتامین B.

How do you have ''Marmite''?

چگونه "مارمیت" دارید؟

How would you eat it?

چگونه آن را می خورید؟

I actually eat it on a cracker.

من در واقع آن را روی کراکر می خورم.

- On a cracker?

- روی ترقه؟

Yeah.

آره

- And... but you don't like ''Marmite''?

- و ... اما شما "مارمیت" را دوست ندارید؟

I do like...

من دوست دارم...

- Oh, you do like ''Marmite''?

- اوه، شما "مارمیت" را دوست دارید؟

Yeah, I think it's very healthy - I don't.

آره، فکر می کنم خیلی سالم است - نه.

You don't like ''Marmite''?

شما "مارمیت" را دوست ندارید؟

- No.

- نه

- Why not?

- چرا که نه؟

Well, the taste, it's like, some kind of fish.

خوب، طعم، آن را مانند یک نوع ماهی است.

Could...

آیا

could you describe to people who don't know like,

می توانید برای افرادی که نمی

what ''Marmite'' even is.

دانند "مارمیت" چیست توضیح دهید.

Well ''Marmite's'' a yeast extract erm...

خوب "مارمیت" یک عصاره مخمر است... یک

sort of, spread, that you would put on toast.

جورهایی پخش کنید که روی نان تست قرار دهید.

Or maybe, my daughter actually likes it with cheese spread

یا شاید، دخترم واقعاً آن را با پخش پنیر

and ''Marmite'', in a white sandwich;

و "مارمیت" در یک ساندویچ سفید دوست دارد.

white ''Hovis'' bread sandwich, which er...

ساندویچ نان "هویس" سفید، که ...

With all the salt in that bread, can't be very good for you.

با نمکی که در آن نان است، نمی تواند برای شما خوب باشد.

It's very specific.

خیلی مشخصه

- Yes.

- آره.

- And when...

- و زمانی که...

''Laughing Cow'' as well, not ''Dairylea'', 'cos it spreads better.

"گاو خندان" نیز، نه "Dairylea"، "زیرا بهتر پخش می شود.

So my entry into the worst English food is, actually a dessert.

بنابراین ورود من به بدترین غذای انگلیسی، در واقع یک دسر است.

Which is precariously named spotted dick,

که به طور نامطمئنی دیک خالدار نامیده می شود،

which sounds a bit like a medical condition.

که کمی شبیه یک وضعیت پزشکی به نظر می رسد.

Now, spotted dick is disgusting for two reasons, in my head.

در حال حاضر، دیک خالدار به دو دلیل منزجر کننده است، در ذهن من.

So a key ingredient to spotted dick is called suet,

بنابراین یک عنصر کلیدی برای دیک خالدار، سوئت نام دارد ،

which I believe is like a white...

که به اعتقاد من مانند یک خمیر سفید است

paste made from the fat of cows and sheep,

که از چربی گاو و گوسفند درست شده است،

which is particularly disgusting when you think about it.

که به خصوص وقتی به آن فکر می کنید منزجر کننده است.

And so the second is, whilst most cakes

و بنابراین مورد دوم این است که در حالی که بیشتر کیک

you consider be made in the oven.

هایی که فکر می کنید در فر تهیه می شوند.

Spotted dick is actually steamed.

دیک خالدار در واقع بخار پز می شود.

The steam would come through and cook it into a harder form.

بخار از آن خارج می شود و آن را به شکل سفت تری می پزد.

And whilst this steaming isn't particularly disgusting,

و در حالی که این بخار پز کردن به خصوص منزجر کننده نیست،

you always consider it being quite healthy,

شما همیشه آن را کاملا سالم می دانید

the sight of seeing this pudding...

، دیدن این پودینگ...

like,

مانند

sweating under a glass jar is really gross.

عرق کردن زیر یک ظرف شیشه ای واقعاً بد است.

Also, the look of actually that's the third one.

همچنین، ظاهر در واقع سومین مورد است.

it's just this... mound of dough with cow fat in it.

فقط همین ... تپه خمیر با چربی گاو در آن است.

So the end result is you get this spotted look,

بنابراین نتیجه نهایی این است که شما این ظاهر خالدار را به دست می آورید ،

which is through adding dried fruit,

که از طریق افزودن میوه خشک است،

which is usually some like, kind of, current or raisin,

که معمولا مقداری شبیه، نوعی، جاری یا کشمشی است

which explains the spotted part.

که قسمت خالدار را توضیح می دهد.

(I) don't really know where the dick comes from, though.

(من) واقعاً نمی دانم این دیک از کجا می آید .

Hmm...

هوم...

Brits are known for being very polite, okay?

بریتانیایی ها به مودب بودن معروف هستند، باشه؟

So, let's say you come over to my house

بنابراین، فرض کنید به خانه من آمدید

and I cook you a big roast dinner.

و من برایتان یک شام کباب بزرگ درست کردم.

Are you... am I just going to get... have like,

آیا شما... آیا من فقط می خواهم ... مانند،

two plates, just with like, Brussel sprouts left on 'em?

دو بشقاب، فقط با مانند، کلم بروکسل روی آنها باقی مانده است؟

I would probably still eat the Brussel sprouts, just to be polite.

من احتمالا هنوز هم کلم بروکسل را می خورم، فقط برای مودب بودن.

Yeah.

آره

- Really!?

- واقعا!؟

- Yeah, I'll leave...

- آره، می روم

I'll have...

... دارم...

I'd eat a few and leave a few,

چند تا می خورم و چند تا می گذارم،

then you‘ll probably see that I've tried and I'd say; ''I'm full up''.

بعد احتمالاً می بینی که امتحان کرده ام و می گویم. ''من سیر شدم''.

I would lie about it, yeah.

من در مورد آن دروغ می گویم، بله.

And let's say you were not vegetarian.

و فرض کنید شما گیاهخوار نبودید.

Would you try eel soup or eel pie?

آیا سوپ مارماهی یا پای مارماهی را امتحان می کنید؟

I doubt it.

من شک دارم.

Just the thought of it, you know?

فقط فکرش را کردم، می‌دانی؟

Eels!

مارماهی ها!

- Yeah!

- آره!

No, no, no.

نه نه نه.

Just the thought of it would...

فقط فکرش را می کردم...

Oh, I hope it is dead,

آه، امیدوارم مرده باشد،

I hope you don't have to kill it yourself!?

امیدوارم مجبور نباشی خودت آن را بکشی!؟

It's one of those things that would make you want to...

این یکی از آن چیزهایی است که باعث می شود شما بخواهید ...

Yeah, yeah.

بله، بله.

And so then, what do you have on your chips, then?

و بنابراین، پس چه چیزی روی تراشه های خود دارید؟

Erm... just chips...

ارم... فقط چیپس...

I'm sorry, just mayonnaise and a bit of ketchup.

ببخشید، فقط سس مایونز و کمی سس گوجه فرنگی.

Like a prawn dressing, really.

واقعا مثل سس میگو.

I've always had that.

من همیشه آن را داشته ام.

And I think that's enough to go on chips really, personally.

و من فکر می کنم که این برای رفتن به تراشه ها واقعاً، شخصاً کافی است.

And I know it's each to their own.

و من می دانم که هر کدام برای خودشان است.

People are probably listening to this thinking;

مردم احتمالاً به این تفکر گوش می دهند.

well, everyone's got their own preference.

خوب، هر کس ترجیح خود را دارد.

But, that's defo not one of mine, so.

اما، این یکی از من نیست، بنابراین.

Leave it for the roast dinners.

آن را برای شام کباب بگذارید.

Leave it for the northerners.

بگذارید برای شمالی ها.

Yeah, I think that's where it should stay.

آره، من فکر می کنم این جایی است که باید بماند.

Yeah definitely, yeah.

آره حتما، آره

And when was the last time you had ''Marmite''?

و آخرین باری که "مارمیت" داشتید کی بود؟

Me?

من؟

Oh, that would be...

اوه، این می شود...

(A) good five or six years ago when I thought;

(الف) پنج یا شش سال پیش که فکر می کردم خوب بود.

Come on, let's try it again.

بیا دوباره امتحان کنیم

And then realised, actually no.

و سپس متوجه شد، در واقع نه.

What a waste of time, I don't like it.

چه اتلاف وقت، من آن را دوست ندارم.

That was it, then?

پس همین بود؟

- Yeah, that's it, it's it, for me.

- آره، همینه، برای من همینه.

Won't make that mistake again.

دیگه اون اشتباه رو تکرار نمیکنه

I won't be eating ''Marmite''.

من "مارمیت" را نخواهم خورد.

Especially not with cheese spread or peanut butter.

به خصوص نه با پخش پنیر یا کره بادام زمینی.

Yeah, I get you with that, that's fair enough.

بله، من شما را با آن درک می کنم، به اندازه کافی منصفانه است.

I think I tried it a few times.

فکر کنم چند بار امتحان کردم.

- Yeah.

- آره

And everybody is saying, you'll either like it or hate it.

و همه می گویند، یا از آن خوشت می آید یا از آن متنفر می شوی.

- Right.

- درست.

I tried second time.

بار دوم امتحان کردم

Like, maybe a few years ago,

مانند، شاید چند سال پیش،

To see how it is; I didn't like it.

برای دیدن چگونه است. من آن را دوست نداشتم.

Okay, and when was the last time you had ''Marmite''?

خوب، و آخرین باری که "مارمیت" مصرف کردید کی بود؟

I had (it) recently, maybe two months ago.

من (آن را) اخیرا داشتم، شاید دو ماه پیش.

Oh really?

اوه واقعا؟

- Yeah, on that cracker, it's like a cracker.

- آره، روی آن ترقه، مثل ترقه است.

For dinner?

برای شام؟

For lunch?

برای نهار؟

For...

برای

It was like a snack.

... مثل یک میان وعده بود.

What about haggis?

در مورد هاگیس چطور؟

I've never thought I could eat haggis.

من هرگز فکر نمی کردم بتوانم هاگیس را بخورم.

That's a good shout.

این فریاد خوبی است.

I've never, even seen haggis.

من هرگز، حتی هاگیس را ندیده ام.

Well, it looks like it's in a bag

خوب، به نظر می رسد که در یک کیسه است

and it looks like all different kinds of meat thrown in there,

و به نظر می رسد همه انواع گوشت در آنجا ریخته شده است،

or God knows what else, you know.

یا خدا می داند چه چیز دیگری، می دانید.

But again.

اما دوباره.

But that's a delicacy isn't it?

اما این یک غذای لذیذ است، اینطور نیست؟

Poor people, food is back in fashion.

بیچاره ها، غذا دوباره مد شده است.

And nourishing, there's even offal now.

و مغذی، حتی کله پاچه در حال حاضر وجود دارد.

What is offal?

کله پاچه چیست؟

Offal; liver, kidneys of the animals.

کله پاچه; کبد، کلیه حیوانات.

You know, the innards of the animal,

می دانید، اندام حیوان،

that's in fashion now, as well as a delicacy.

که در حال حاضر مد است، و همچنین یک غذای لذیذ.

Thanks for watching this week's episode.

ممنون که قسمت این هفته را تماشا کردید. نظر خود را در مورد بدترین غذایی که ارائه

Let us know in the comments below,

می دهیم در نظرات زیر با ما در میان بگذارید

your opinion on the worst food we have to offer.

.

And we'll see you next week, bye.

و هفته آینده شما را می بینیم، خداحافظ.